shirin71
07-30-2011, 03:24 AM
چند وقت پیش که برای اولین بار به کربلا رفتم؛ مردم عراق مرا با نام "ابوالفضل" خطاب می کردند. از کودکی و با توجه به خانواده و محله مذهبی مان اعتقاد زیادی به ائمه اطهار داشتم و به همین دلیل همیشه با شعائر دینی در مسابقات حاضر می شدم.
مادرم همواره ۲ روز قبل از وزنه زدنم برایم روزه می گرفت و به "امام زاده میرزاده خانم" می رفت تا نذر و نیاز کند. در حال حاضر نیز هر سال و در ایام شهادت امام حسین به اردبیل می روم و در مراسم عزاداری شرکت می کنم تا دین خود را به نوعی ادا کنم.
«حاج حسین وزنهبرداری ایران» این روزها از شرایط مجموعه اش رضایت کامل دارد، بویژه پس از درخشش اخیر وزنه برداران جوان کشورمان در مسابقات جهانی، به همین بهانه در یک ظهر گرم تابستانی پای صحبت های رییس فدراسیون وزنه برداری نشستیم تا حرف هایی متفاوت از زبان او بشنویم.
در زیر مصاحبه وی با برنا را می خوانید:
* تلاش وزنه برداران جوان ثمر داد
با تیمی کامل راهی مالزی شدیم که ۶ ورزشکار توانستند روی سکو قرار بگیرند. وزنه برداران چند ماه در اردو بودند و زیر نظر کوروش باقری تمرینات خود را به خوبی انجام دادند. برای اعزام تیم نیز مشکلات زیادی از جمله سربازی دو وزنه بردار به نام های کیانوش رستمی و کیا قدمی پیش روی ما بود که خوشبختانه با کمک سردار احمدی مقدم توانستیم آنها را اعزام کنیم. در مسابقات نیز رقابت نزدیکی با روسیه و چین داشتیم که توانستیم بالاتر از آنها به مقام قهرمانی دست یابیم.
* پایه سازی از هدف های اصلی است
نزدیک به ۲ سال از حضورم در فدراسیون وزنه برداری می گذرد. البته قبل از آن نیز مدیر تیم های ملی بودم. سعی کردم در طول این مدت روی نفرات پایه کار بیشتری انجام دهم. به عنوان مثال مجید عسگری که عنوان نایب قهرمانی را کسب کرد یکی از کسانی بود که در مسابقات قهرمانی جوانان در ورامین چهره شد. تلاش من در این مدت این بوده که امکانات را در اختیار کادر فنی و وزنه برداران قرار بدهم و آنها نیز به خوبی جواب این زحمات را تاکنون داده اند.
* از اول به دنبال مبارزه با دوپینگ بودم
از همان روز اول تصمیم گرفتم که وزنه برداری را از دوپینگ پاک کنم؛ هر وزنه برداری که به اردو می آمد سریع باید تست دوپینگ می داد و اگر پاک بود به اردو ملحق می شد. همچنین تلاش کردم که نظم در فدراسیون حاکم باشد و بچه ها دغدغه فکری نداشته باشند.
* راه طولانی تا المپیک داریم
وزنه برداری یک رشته رکوردی است؛ اگر یک وزنه بردار ۲۰ روز تمرین نکند رکوردهایش حتی تا ۲۰ کیلو ممکن است افت کند. تا مسابقات جهانی پاریس چند اردو داریم، بعد از آن یک ماه استراحت داده خواهد شد که البته ملی پوشان باید با برنامه ای که سرمربی می دهد انجام تمرینات سبک را از یاد نبرند. بعد از این استراحت یک ماهه نیز کار برای المپیک آغاز می شود و امیدوارم در این راه همه از ما حمایت کنند تا بتوانیم با سهمیه کامل به لندن برویم.
* اولویت اصلی کسب سهمیه کامل المپیک است
پیش بینی مسابقات جهانی پاریس خیلی سخت است، زیرا همه کشورها با ترکیب کامل می آیند و رقابت سنگینی شکل خواهد گرفت. اولویت ما نیز کسب هر ۶ سهمیه است و بعد از آن باید به فکر قهرمانی باشیم.
* حاشیه سازان از ابتدا مخالف ریاست من بودند
نزدیک به ۲ سال است که در فدراسیون حضور دارم. حاشیه سازان در روزهای اول خیلی مرا اذیت می کردند و می گفتند که جوان و بی تجربه هستم و نمی توانم کار کنم اما با توکل به خدا و حمایت مسوولان و دوستانم توانستم به این نقطه برسم. منتقدان از کنار من به جاهای خوبی رسیدند؛ چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ مقامی؛ متاسفانه برخی ها حسود و تنگ نظر هستند اما معتقدم آنها نیز باید به وزنه برداری کمک کنند چرا که هدف من نیز چیزی به جز پیش بردن اهداف این رشته نیست. هیچ وقت در این راهی که هستم نترسیدم و توکلم به خدا بوده است. با کسی مشکلی ندارم، همه باید به هم کمک کنیم تا کارها پیش برود. زمانی که من آمدم، فدراسیون ۶۰ کارمند داشت که بیشتر آنها بیکار بودند الان فقط ۱۶ کارمند داریم که همان کارها را انجام می دهند.
وقتی تعدادی از کارمندان قدیمی رفتند پشت سرم گفتند که من بد هستم اما می خواهم این را بگویم که اگر آنها می ماندند نه تنها کاری انجام نمی داند بلکه فکرم را نیز معطوف به خود می کردند.
* خوشحالم که پاسخ اعتماد سعیدلو را داده ام
در ۳۱ سالگی رییس فدراسیون شدم. سعیدلو در آن زمان به من اعتماد کرد و خوشحالم که این اعتماد را پاسخ خوبی دادم. در مجموع در دولت های نهم و دهم به مدیران جوان میدان داده شد و آنها نیز موفق شدند. از پیشنهادی که برای ریاست فدراسیون به من شد هیچ وقت نترسیدم چون می دانستم به مرور زمان می توانم با پشتکار و تلاش زیاد هر آنچه برای پیشبرد اهداف لازم است یاد بگیرم و خدا نیز در این راه به من کمک زیادی کرد. بنده در ابتدا قویترین وزنه بردار دنیا هم نبودم اما تلاش کردم و زحمت کشیدم و حالا با همین روش در فدراسیون حضور دارم.
* نشانه های لطف خدا را همه جا می بینم
اولین بار که شناخته شدم، در زمان المپیک سیدنی بود که توانستم مدال طلا کسب کنم. به هر شهری که می روم کودکی را می بینم که بر روی سینهاش عبارت "یا ابوالفضل" را نوشته و یک وزنه کوچک را بلند می کند، حتی پیرمردها و پیرزن های زیادی نیز زمانی که بعد از المپیک می خواستم به مسابقات بروم به بدرقه من می آمدند و مرا از زیر قرآن رد می کردند. همه اینها نشانه های لطف خداست.
* در عراق مرا با نام ابوالفضل صدا می زدند!
چند وقت پیش که برای اولین بار به کربلا رفتم؛ مردم عراق مرا با نام "ابوالفضل" خطاب می کردند. از کودکی و با توجه به خانواده و محله مذهبی مان اعتقاد زیادی به ائمه اطهار داشتم و به همین دلیل همیشه با شعائر دینی در مسابقات حاضر می شدم. مادرم همواره ۲ روز قبل از وزنه زدنم برایم روزه می گرفت و به "امام زاده میرزاده خانم" می رفت تا نذر و نیاز کند. در حال حاضر نیز هر سال و در ایام شهادت امام حسین به اردبیل می روم و در مراسم عزاداری شرکت می کنم تا دین خود را به نوعی ادا کنم.
* دلم برای گذشته ام تنگ می شود
برخی اوقات دلم برای روزگار قدیم تنگ می شود اما شرایط باعث شده تا کمی از محله و دوستان قدیمی ام فاصله بگیرم، اما به رغم این مسئله هنوز دوستانی هستند که وقتی به تهران می آیند پیش من بیاند.
* وضع مالی ام از فوتبالیست های درجه سه هم بدتر است
فوتبالیست نیستم که وضع مالی ام خوب باشد و شرایطم از فوتبالیست های درجه ۳ بدتر است؛ در رشته های انفرادی ورزشکاران ۵، ۶ ماه باید به سختی تمرین کنند و اگر مدال نگیرند چیزی عایدشان نمی شود، پس ببینید که چقدر شرایط سخت است. من برای طلای المپیک لندن یک خانه در نواب گرفتم که قیمتش در آن زمان ۳۰ میلیون تومان بود یا برای طلای المپیک آتن صد میلیون دریافت کردم. روس ها برای طلایی المپیک خود یک میلیون دلار می دهند که نشان می دهد که چقدر تفاوت وجود دارد؛ مگر چند طلا در المپیک می گیریم؟ اگر پاداش بیشتری بدهند ورزشکار هم روحیه پیدا می کند و زحمت بیشتری می کشد. به نظر من باید همه اینها را هدفمند و قانونی کرد.
* پیشنهاد ترکها هیچوقت وسوسهام نکرد
زمانی که ترکیه پس از رقابت های جهانی لهستان به من پیشنهاد هنگفت داد حتی یک لحظه هم برای قبول آن وسوسه نشدم؛ آن زمان و در سال ۲۰۰۶ مدال طلای بازی های آسیایی ۲۵ میلیون تومان پاداش داشت اما قطری ها برای جابر سالم وزنه بردار بلغاری الاصل خود ۲۰۰ میلیون تومان جایزه در نظر گرفته بودند که البته او نایب قهرمان شد و ۱۵۰ میلیون تومان دریافت کرد. این ورزشکار الان با پولهایی که از قطری ها گرفته یک هتل خوب در صوفیه ساخته است.
* پیام رهبر بهترین هدیه بود
پیشنهاد قطری ها ۱۰ میلیون دلار برای کسب طلای جهانی ونکوور و المپیک آتن بود.
اگر می رفتم مانند نعیم سلیمان اغلو و هلیل متلو دو وزنه بردار بلغاری الاصل ترکیه در آن کشور ماندگار می شدم اما یک لحظه هم چنین فکری وسوسه ام نکرد. پس از آنکه این پیشنهاد را رد کردم بلافاصله نزد رهبر رفتم و ایشان فرمودند: «رد کردن پیشنهاد خارجی ها برایم از صد مدال ارزشمندتر است» همین حرف رهبر معظم انقلاب برایم بهترین هدیه بود. الان هم که می بینید آذربایجان راه کشورهای دیگر را در پیش گرفته و برای مثال به دنبال کشتی گیران است؛ آنها حتی سال قبل به من گفتند که یکی از وزنه برداران فوق سنگین را در اختیارشان قرار بدهیم اما فکر نمی کنم کسی باشد که این پیشنهادات را قبول کند.
* بیشتر عیدها نزد رهبر انقلاب می روم
اولین دیدارم با رهبر معظم انقلاب در سال ۸۱ بود. وقتی نزد ایشان می روم همه را دعا می کنند و می گویند که سلام شان را به ورزشکاران دیگر نیز برسانم. بیشتر عیدها خدمت ایشان هستم، لطف خداست که رهبر انقلاب مرا دوست دارد و بنده نیز ارادت خاصی به آقا دارم. خوشحالم که رهبر انقلاب جوانان را اعم از کسانی که در ورزش هستند یا به دنبال کسب علم می روند دوست دارند.
* امیدوارم بهداد رکودشکنی کند
وزنه برداران فوق سنگین از جمله بهداد سلیمی، بهادر مولایی و علیرضا کاظمی نژاد شباهت زیادی به من دارند؛ بهداد خیلی خوب تمرین می کند و حتی توانسته رکوردهایم را نیز بشکند، حتی خودم چندین بار در تمرینات به او جایزه نقدی داده ام. امیدوارم بهداد در مسابقات جهانی و همچنین المپیک بتواند رکوردهایم را جابجا کند.
* نظارت کامل، دلیل بدون دوپینگ بودن است
دوپینگ از قدیم در وزنه برداری بوده و مربیان و ورزشکاران نسبت به آن آگاهی نداشتند اما الان شرایط فرق کرده است. ما تفاهم نامه ای با فدراسیون پزشکی امضا کرده ایم که همیشه از ورزشکاران تست دوپینگ بگیرند. خوشبختانه این نظارت کامل باعث شده که طی ۲ سال اخیر هیچ دوپینگی ای در وزنه برداری مشاهده نشود.
* فقط برای موفقیت وزنهبرداری تلاش می کنم
فدراسیون برای من نمی ماند و بنده فقط می خواهم این رشته را به موفقیت برسانم؛ وقتی قهرمانی در وزنه برداری رخ بدهد همه ایرانیان خوشحال می شوند و این برایم باارزش ترین چیز است.
* نباید به بهداد سلیمی استرس وارد کنیم
مردم دوست دارند در همه اوزان مدال بگیریم اما نباید این مسئله استرس به ورزشکار وارد کند. آنها باید بدانند که باخت در ورزش وجود دارد؛ در زمان بنده می گفتند که طلایم مسجل است و باید به دنبال رکورد باشم؛ الان نیز تقریبا همین شرایط برای بهداد سلیمی وجود دارد اما فرقی که او با من دارد این است که وزنه برداران خوب دیگری نیز در حال حاضر هستند که شانس مدال دارند. تلاش ما نیز این بوده که فقط در یک وزن مدال نگیریم و در اوزان دیگر نیز شانس داشته باشیم. چه کسی فکر می کرد که مجید عسگری در ۵۶ کیلوگرم بتواند مدال بگیرد؟ این مسئله نشان می دهد که کار سختی صورت گرفته است.
* فقط در المپیک آتن استرس داشتم
آخرین باری که واقعا استرس مسابقات را تجربه کردم در المپیک ۲۰۰۰ بود که شب تا صبح نخوابیدم، پس از آن رقابت ها و زمانی که دیدم فاصله زیادی با رقبا دارم دیگر هیچ وقت دچار ترس و استرس نشدم.
* گاهی اوقات دلم برای وزنه زدن تنگ می شود
وقتی شنیدم نباید دیگر وزنه بزنم خیلی ناراحت شدم؛ چرا که در آستانه اعزام به المپیک پکن بودم چندین بار در تمرینات دچار خونریزی از ناحیه بینی شدم و با مراجعه به پزشک مشخص شد قند و چربی بدنم بیش از اندازه است و دیگر نباید به خودم فشار بیاورم. الان هم با اینکه دیگر وزنه نمی زنم اما اگر رعایت نکنم کمی دچار مشکل می شوم با این حال دلم برای وزنه زدن تنگ می شود و به همین دلیل برخی اوقات تمرین می کنم.
*داستان ۲۵ تخم مرغ
می گفتند رضازاده هر روز ۲۵ تخم مرغ می خورد، ولی مگر می شود که چنین چیزی رخ بدهد؟ هیچ وقت پرخور نبودم ولی به دفعات غذا می خوردم. بعضی وقت ها حتی پس از تمرینات فقط آب می خوردم و همه حرف هایی که در خصوص زیاد غذا خوردنم مطرح می شد شایعه بود. اصلا اگر قرار بود هر روز ۲۵ تخم مرغ بخورم زردی اش کبدم را از کار می انداخت. یک بار حتی آقای هاشمی رفسنجانی در دیداری در اینباره از من پرسید که من هم تکذیب کردم.
* موقع شکست بیشترین تماس ها را دارم
یک خط موبایل بیشتر ندارم؛ زمانی که تیم های وزنه برداری به موفقیت می رسند موبایلم کمتر زنگ می خورد اما وقتی ناکامی به سراغ ما می آید تلفن همراهم بیش از همیشه زنگ می خورد.
* دوستانم به خاطر من به فدراسیون کمک های زیادی کرده اند
دوستان زیادی دارم که در زمان مشکلات مالی به فدراسیون کمک زیادی می کنند؛ مشکل مالی طی چند وقت اخیر و به خاطر تشکیل وزارت ورزش و جوانان وجود داشته اما اردوهای ما هیچگاه تعطیل نشده است و این بخاطر لطف دوستان است. تا کنون به ۲۸ استان سفر کرده و با استاندار و امام جمعه آن استان ها دیدار کرده ام؛ خوشبختانه به خاطر روابط خوبی که با استانداران دارم، آنها خیلی به هیات های وزنه برداری کمک کرده اند که ساخت خانه وزنه برداری اصفهان، قزوین و کرمان از نمونه این کمک ها است.
* همه تلاش خود را برای کاهش محرومیت علی حسینی کرده ایم
برای پرونده سعید علی حسینی با چند وکیل به مبلغ ۲۲۰ میلیون تومان قرارداد بستیم تا آنها با قراردادی که با یک کمپانی در لندن منعقد کردند بتوانند شرایط را بهبود ببخشند. روز جمعه دادگاه این وزنه بردار تشکیل شد و پس از آن ابراز امیدواری کردند که رای محرومیت مادام العمر عوض شود، ما حتی برای علی حسینی هتل رزرو کردیم و مترجم گرفتیم تا از میزان محرومیتش کم شود.
* هیچ وقت از شکسته شدن رکوردهایم نارحت نشده ام
متاسفانه حاشیه های زیادی در زمان محرومیت علی حسینی برای من درست شد اما این را باید بگویم که اگر دو فوق سنگین وزن خوب در ایران باشد برای فدراسیون نیز خوب خواهد بود. متاسفانه برخی حسود و تنگ نظر هستند؛ مگر کسی به من به خاطر رکوردزنی هایم چیزی داده بود که بخواهم از شکسته شدن رکوردهایم ناراحت شوم؛ از ابتدا نیز گفته بودم که خوشحال می شوم یک ایرانی رکوردهای مرا در اختیار بگیرد و حتی آرزو کردم این ایرانی در آینده پسرم باشد. بنده چندین بار به خاطر موفقیت های بهداد سلیمی به او جایزه نیز دادم اما برخی نمی خواهند موفقیت ها را ببیند و به دنبال حاشیه سازی هستند.
* دوست دارم ابوالفضل وزنه بردار شود
پسرم هم اکنون ۸ سال دارد؛ او از استخوان بندی خوبی بهره می برد و دوست دارم همچون پدرش وزنه بردار شود؛ برای او یک میله آموزشی درست کردم که ابوالفضل برخی اوقات برای بلند کردن آن تلاش می کند. ان شاءالله از یازده سالگی اگر بخواهد به طور حرفه ای وزنه برداری را شروع خواهد کرد.
* نمی خواهم رییس فدراسیون جهانی شوم
صندلی برایم اهمیتی ندارد و فقط به دنبال موفقیت وزنه برداری هستم. هیچگاه نیز به دنبال ریاست فدراسیون جهانی نبودم. در انتخابات کنفدراسیون آسیا نیز همین جوری در پست نایب رییسی نامزد شدم و برایم اهمیت نداشت زیرا آنجا کاری نیست که انجام شود و فقط وقت گذراندن است. همه کارهای وزنه برداری را تاماش آیان انجام می دهد.
* مرادی از کنار امثال من به این پست ها رسید
با هیچ کسی از جمله علی مرادی مشکل ندارم اما باید این را بگویم که مرادی از کنار امثال من به این پست ها رسید. من در انتخابات کنفدراسیون آسیا به او رای دادم و بعدها که شنیدم عنوان کرده که به او رای نداده ام خیلی ناراحت شدم؛ حتی خودکارم را به نماینده سازمانشان دادم تا او مقابل اسم مرادی علامت بزند. این را باید پرسید که نایب رییس ایرانی کنفدراسیون آسیا تا حالا چه کمکی به فدراسیون ایران کرده است؟ ما کار خود را انجام می دهیم و با حاشیه ها کاری نداریم.
* باقری بهترین مربی ایران است
رابطه ام با کورش خوب است. چند سال با او در اردوها بودم؛ بعد از آن نیز که باقری مربی ام شد و خودم خواستم که در کنارم باشد. او به لحاظ فنی نیز در شرایط خوبی به سر می برد و توانست حتی تیم جوانان را برای اولین بار قهرمان جهان کند.
* به فوتبال علاقه ندارم
به فوتبال علاقه ای ندارم؛ فقط یک بار به ورزشگاه آزادی رفته ام که آن هم برای تماشای دیدار ایران و استرالیا بود؛ فوتبال هم زیاد بازی نمی کنم، چند سال پیش پا به توپ شدم و مچ پایم پیچ خورد و آسیب دیدم؛ اظهارنظرهایی نیز که تاکنون درباره فوتبال کرده ام فقط به خاطر علی دایی و حمایت از او بوده است.
* خودم را رییس نمی دانم
خودم را رییس نمی دانم و با ورزشکاران و مربیان دوست هستم به همین دلیل هم در زمان مسابقات به کنار تخته می روم تا ملی پوشان را راهنمایی کنم که اشتباه نکنند.
مادرم همواره ۲ روز قبل از وزنه زدنم برایم روزه می گرفت و به "امام زاده میرزاده خانم" می رفت تا نذر و نیاز کند. در حال حاضر نیز هر سال و در ایام شهادت امام حسین به اردبیل می روم و در مراسم عزاداری شرکت می کنم تا دین خود را به نوعی ادا کنم.
«حاج حسین وزنهبرداری ایران» این روزها از شرایط مجموعه اش رضایت کامل دارد، بویژه پس از درخشش اخیر وزنه برداران جوان کشورمان در مسابقات جهانی، به همین بهانه در یک ظهر گرم تابستانی پای صحبت های رییس فدراسیون وزنه برداری نشستیم تا حرف هایی متفاوت از زبان او بشنویم.
در زیر مصاحبه وی با برنا را می خوانید:
* تلاش وزنه برداران جوان ثمر داد
با تیمی کامل راهی مالزی شدیم که ۶ ورزشکار توانستند روی سکو قرار بگیرند. وزنه برداران چند ماه در اردو بودند و زیر نظر کوروش باقری تمرینات خود را به خوبی انجام دادند. برای اعزام تیم نیز مشکلات زیادی از جمله سربازی دو وزنه بردار به نام های کیانوش رستمی و کیا قدمی پیش روی ما بود که خوشبختانه با کمک سردار احمدی مقدم توانستیم آنها را اعزام کنیم. در مسابقات نیز رقابت نزدیکی با روسیه و چین داشتیم که توانستیم بالاتر از آنها به مقام قهرمانی دست یابیم.
* پایه سازی از هدف های اصلی است
نزدیک به ۲ سال از حضورم در فدراسیون وزنه برداری می گذرد. البته قبل از آن نیز مدیر تیم های ملی بودم. سعی کردم در طول این مدت روی نفرات پایه کار بیشتری انجام دهم. به عنوان مثال مجید عسگری که عنوان نایب قهرمانی را کسب کرد یکی از کسانی بود که در مسابقات قهرمانی جوانان در ورامین چهره شد. تلاش من در این مدت این بوده که امکانات را در اختیار کادر فنی و وزنه برداران قرار بدهم و آنها نیز به خوبی جواب این زحمات را تاکنون داده اند.
* از اول به دنبال مبارزه با دوپینگ بودم
از همان روز اول تصمیم گرفتم که وزنه برداری را از دوپینگ پاک کنم؛ هر وزنه برداری که به اردو می آمد سریع باید تست دوپینگ می داد و اگر پاک بود به اردو ملحق می شد. همچنین تلاش کردم که نظم در فدراسیون حاکم باشد و بچه ها دغدغه فکری نداشته باشند.
* راه طولانی تا المپیک داریم
وزنه برداری یک رشته رکوردی است؛ اگر یک وزنه بردار ۲۰ روز تمرین نکند رکوردهایش حتی تا ۲۰ کیلو ممکن است افت کند. تا مسابقات جهانی پاریس چند اردو داریم، بعد از آن یک ماه استراحت داده خواهد شد که البته ملی پوشان باید با برنامه ای که سرمربی می دهد انجام تمرینات سبک را از یاد نبرند. بعد از این استراحت یک ماهه نیز کار برای المپیک آغاز می شود و امیدوارم در این راه همه از ما حمایت کنند تا بتوانیم با سهمیه کامل به لندن برویم.
* اولویت اصلی کسب سهمیه کامل المپیک است
پیش بینی مسابقات جهانی پاریس خیلی سخت است، زیرا همه کشورها با ترکیب کامل می آیند و رقابت سنگینی شکل خواهد گرفت. اولویت ما نیز کسب هر ۶ سهمیه است و بعد از آن باید به فکر قهرمانی باشیم.
* حاشیه سازان از ابتدا مخالف ریاست من بودند
نزدیک به ۲ سال است که در فدراسیون حضور دارم. حاشیه سازان در روزهای اول خیلی مرا اذیت می کردند و می گفتند که جوان و بی تجربه هستم و نمی توانم کار کنم اما با توکل به خدا و حمایت مسوولان و دوستانم توانستم به این نقطه برسم. منتقدان از کنار من به جاهای خوبی رسیدند؛ چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ مقامی؛ متاسفانه برخی ها حسود و تنگ نظر هستند اما معتقدم آنها نیز باید به وزنه برداری کمک کنند چرا که هدف من نیز چیزی به جز پیش بردن اهداف این رشته نیست. هیچ وقت در این راهی که هستم نترسیدم و توکلم به خدا بوده است. با کسی مشکلی ندارم، همه باید به هم کمک کنیم تا کارها پیش برود. زمانی که من آمدم، فدراسیون ۶۰ کارمند داشت که بیشتر آنها بیکار بودند الان فقط ۱۶ کارمند داریم که همان کارها را انجام می دهند.
وقتی تعدادی از کارمندان قدیمی رفتند پشت سرم گفتند که من بد هستم اما می خواهم این را بگویم که اگر آنها می ماندند نه تنها کاری انجام نمی داند بلکه فکرم را نیز معطوف به خود می کردند.
* خوشحالم که پاسخ اعتماد سعیدلو را داده ام
در ۳۱ سالگی رییس فدراسیون شدم. سعیدلو در آن زمان به من اعتماد کرد و خوشحالم که این اعتماد را پاسخ خوبی دادم. در مجموع در دولت های نهم و دهم به مدیران جوان میدان داده شد و آنها نیز موفق شدند. از پیشنهادی که برای ریاست فدراسیون به من شد هیچ وقت نترسیدم چون می دانستم به مرور زمان می توانم با پشتکار و تلاش زیاد هر آنچه برای پیشبرد اهداف لازم است یاد بگیرم و خدا نیز در این راه به من کمک زیادی کرد. بنده در ابتدا قویترین وزنه بردار دنیا هم نبودم اما تلاش کردم و زحمت کشیدم و حالا با همین روش در فدراسیون حضور دارم.
* نشانه های لطف خدا را همه جا می بینم
اولین بار که شناخته شدم، در زمان المپیک سیدنی بود که توانستم مدال طلا کسب کنم. به هر شهری که می روم کودکی را می بینم که بر روی سینهاش عبارت "یا ابوالفضل" را نوشته و یک وزنه کوچک را بلند می کند، حتی پیرمردها و پیرزن های زیادی نیز زمانی که بعد از المپیک می خواستم به مسابقات بروم به بدرقه من می آمدند و مرا از زیر قرآن رد می کردند. همه اینها نشانه های لطف خداست.
* در عراق مرا با نام ابوالفضل صدا می زدند!
چند وقت پیش که برای اولین بار به کربلا رفتم؛ مردم عراق مرا با نام "ابوالفضل" خطاب می کردند. از کودکی و با توجه به خانواده و محله مذهبی مان اعتقاد زیادی به ائمه اطهار داشتم و به همین دلیل همیشه با شعائر دینی در مسابقات حاضر می شدم. مادرم همواره ۲ روز قبل از وزنه زدنم برایم روزه می گرفت و به "امام زاده میرزاده خانم" می رفت تا نذر و نیاز کند. در حال حاضر نیز هر سال و در ایام شهادت امام حسین به اردبیل می روم و در مراسم عزاداری شرکت می کنم تا دین خود را به نوعی ادا کنم.
* دلم برای گذشته ام تنگ می شود
برخی اوقات دلم برای روزگار قدیم تنگ می شود اما شرایط باعث شده تا کمی از محله و دوستان قدیمی ام فاصله بگیرم، اما به رغم این مسئله هنوز دوستانی هستند که وقتی به تهران می آیند پیش من بیاند.
* وضع مالی ام از فوتبالیست های درجه سه هم بدتر است
فوتبالیست نیستم که وضع مالی ام خوب باشد و شرایطم از فوتبالیست های درجه ۳ بدتر است؛ در رشته های انفرادی ورزشکاران ۵، ۶ ماه باید به سختی تمرین کنند و اگر مدال نگیرند چیزی عایدشان نمی شود، پس ببینید که چقدر شرایط سخت است. من برای طلای المپیک لندن یک خانه در نواب گرفتم که قیمتش در آن زمان ۳۰ میلیون تومان بود یا برای طلای المپیک آتن صد میلیون دریافت کردم. روس ها برای طلایی المپیک خود یک میلیون دلار می دهند که نشان می دهد که چقدر تفاوت وجود دارد؛ مگر چند طلا در المپیک می گیریم؟ اگر پاداش بیشتری بدهند ورزشکار هم روحیه پیدا می کند و زحمت بیشتری می کشد. به نظر من باید همه اینها را هدفمند و قانونی کرد.
* پیشنهاد ترکها هیچوقت وسوسهام نکرد
زمانی که ترکیه پس از رقابت های جهانی لهستان به من پیشنهاد هنگفت داد حتی یک لحظه هم برای قبول آن وسوسه نشدم؛ آن زمان و در سال ۲۰۰۶ مدال طلای بازی های آسیایی ۲۵ میلیون تومان پاداش داشت اما قطری ها برای جابر سالم وزنه بردار بلغاری الاصل خود ۲۰۰ میلیون تومان جایزه در نظر گرفته بودند که البته او نایب قهرمان شد و ۱۵۰ میلیون تومان دریافت کرد. این ورزشکار الان با پولهایی که از قطری ها گرفته یک هتل خوب در صوفیه ساخته است.
* پیام رهبر بهترین هدیه بود
پیشنهاد قطری ها ۱۰ میلیون دلار برای کسب طلای جهانی ونکوور و المپیک آتن بود.
اگر می رفتم مانند نعیم سلیمان اغلو و هلیل متلو دو وزنه بردار بلغاری الاصل ترکیه در آن کشور ماندگار می شدم اما یک لحظه هم چنین فکری وسوسه ام نکرد. پس از آنکه این پیشنهاد را رد کردم بلافاصله نزد رهبر رفتم و ایشان فرمودند: «رد کردن پیشنهاد خارجی ها برایم از صد مدال ارزشمندتر است» همین حرف رهبر معظم انقلاب برایم بهترین هدیه بود. الان هم که می بینید آذربایجان راه کشورهای دیگر را در پیش گرفته و برای مثال به دنبال کشتی گیران است؛ آنها حتی سال قبل به من گفتند که یکی از وزنه برداران فوق سنگین را در اختیارشان قرار بدهیم اما فکر نمی کنم کسی باشد که این پیشنهادات را قبول کند.
* بیشتر عیدها نزد رهبر انقلاب می روم
اولین دیدارم با رهبر معظم انقلاب در سال ۸۱ بود. وقتی نزد ایشان می روم همه را دعا می کنند و می گویند که سلام شان را به ورزشکاران دیگر نیز برسانم. بیشتر عیدها خدمت ایشان هستم، لطف خداست که رهبر انقلاب مرا دوست دارد و بنده نیز ارادت خاصی به آقا دارم. خوشحالم که رهبر انقلاب جوانان را اعم از کسانی که در ورزش هستند یا به دنبال کسب علم می روند دوست دارند.
* امیدوارم بهداد رکودشکنی کند
وزنه برداران فوق سنگین از جمله بهداد سلیمی، بهادر مولایی و علیرضا کاظمی نژاد شباهت زیادی به من دارند؛ بهداد خیلی خوب تمرین می کند و حتی توانسته رکوردهایم را نیز بشکند، حتی خودم چندین بار در تمرینات به او جایزه نقدی داده ام. امیدوارم بهداد در مسابقات جهانی و همچنین المپیک بتواند رکوردهایم را جابجا کند.
* نظارت کامل، دلیل بدون دوپینگ بودن است
دوپینگ از قدیم در وزنه برداری بوده و مربیان و ورزشکاران نسبت به آن آگاهی نداشتند اما الان شرایط فرق کرده است. ما تفاهم نامه ای با فدراسیون پزشکی امضا کرده ایم که همیشه از ورزشکاران تست دوپینگ بگیرند. خوشبختانه این نظارت کامل باعث شده که طی ۲ سال اخیر هیچ دوپینگی ای در وزنه برداری مشاهده نشود.
* فقط برای موفقیت وزنهبرداری تلاش می کنم
فدراسیون برای من نمی ماند و بنده فقط می خواهم این رشته را به موفقیت برسانم؛ وقتی قهرمانی در وزنه برداری رخ بدهد همه ایرانیان خوشحال می شوند و این برایم باارزش ترین چیز است.
* نباید به بهداد سلیمی استرس وارد کنیم
مردم دوست دارند در همه اوزان مدال بگیریم اما نباید این مسئله استرس به ورزشکار وارد کند. آنها باید بدانند که باخت در ورزش وجود دارد؛ در زمان بنده می گفتند که طلایم مسجل است و باید به دنبال رکورد باشم؛ الان نیز تقریبا همین شرایط برای بهداد سلیمی وجود دارد اما فرقی که او با من دارد این است که وزنه برداران خوب دیگری نیز در حال حاضر هستند که شانس مدال دارند. تلاش ما نیز این بوده که فقط در یک وزن مدال نگیریم و در اوزان دیگر نیز شانس داشته باشیم. چه کسی فکر می کرد که مجید عسگری در ۵۶ کیلوگرم بتواند مدال بگیرد؟ این مسئله نشان می دهد که کار سختی صورت گرفته است.
* فقط در المپیک آتن استرس داشتم
آخرین باری که واقعا استرس مسابقات را تجربه کردم در المپیک ۲۰۰۰ بود که شب تا صبح نخوابیدم، پس از آن رقابت ها و زمانی که دیدم فاصله زیادی با رقبا دارم دیگر هیچ وقت دچار ترس و استرس نشدم.
* گاهی اوقات دلم برای وزنه زدن تنگ می شود
وقتی شنیدم نباید دیگر وزنه بزنم خیلی ناراحت شدم؛ چرا که در آستانه اعزام به المپیک پکن بودم چندین بار در تمرینات دچار خونریزی از ناحیه بینی شدم و با مراجعه به پزشک مشخص شد قند و چربی بدنم بیش از اندازه است و دیگر نباید به خودم فشار بیاورم. الان هم با اینکه دیگر وزنه نمی زنم اما اگر رعایت نکنم کمی دچار مشکل می شوم با این حال دلم برای وزنه زدن تنگ می شود و به همین دلیل برخی اوقات تمرین می کنم.
*داستان ۲۵ تخم مرغ
می گفتند رضازاده هر روز ۲۵ تخم مرغ می خورد، ولی مگر می شود که چنین چیزی رخ بدهد؟ هیچ وقت پرخور نبودم ولی به دفعات غذا می خوردم. بعضی وقت ها حتی پس از تمرینات فقط آب می خوردم و همه حرف هایی که در خصوص زیاد غذا خوردنم مطرح می شد شایعه بود. اصلا اگر قرار بود هر روز ۲۵ تخم مرغ بخورم زردی اش کبدم را از کار می انداخت. یک بار حتی آقای هاشمی رفسنجانی در دیداری در اینباره از من پرسید که من هم تکذیب کردم.
* موقع شکست بیشترین تماس ها را دارم
یک خط موبایل بیشتر ندارم؛ زمانی که تیم های وزنه برداری به موفقیت می رسند موبایلم کمتر زنگ می خورد اما وقتی ناکامی به سراغ ما می آید تلفن همراهم بیش از همیشه زنگ می خورد.
* دوستانم به خاطر من به فدراسیون کمک های زیادی کرده اند
دوستان زیادی دارم که در زمان مشکلات مالی به فدراسیون کمک زیادی می کنند؛ مشکل مالی طی چند وقت اخیر و به خاطر تشکیل وزارت ورزش و جوانان وجود داشته اما اردوهای ما هیچگاه تعطیل نشده است و این بخاطر لطف دوستان است. تا کنون به ۲۸ استان سفر کرده و با استاندار و امام جمعه آن استان ها دیدار کرده ام؛ خوشبختانه به خاطر روابط خوبی که با استانداران دارم، آنها خیلی به هیات های وزنه برداری کمک کرده اند که ساخت خانه وزنه برداری اصفهان، قزوین و کرمان از نمونه این کمک ها است.
* همه تلاش خود را برای کاهش محرومیت علی حسینی کرده ایم
برای پرونده سعید علی حسینی با چند وکیل به مبلغ ۲۲۰ میلیون تومان قرارداد بستیم تا آنها با قراردادی که با یک کمپانی در لندن منعقد کردند بتوانند شرایط را بهبود ببخشند. روز جمعه دادگاه این وزنه بردار تشکیل شد و پس از آن ابراز امیدواری کردند که رای محرومیت مادام العمر عوض شود، ما حتی برای علی حسینی هتل رزرو کردیم و مترجم گرفتیم تا از میزان محرومیتش کم شود.
* هیچ وقت از شکسته شدن رکوردهایم نارحت نشده ام
متاسفانه حاشیه های زیادی در زمان محرومیت علی حسینی برای من درست شد اما این را باید بگویم که اگر دو فوق سنگین وزن خوب در ایران باشد برای فدراسیون نیز خوب خواهد بود. متاسفانه برخی حسود و تنگ نظر هستند؛ مگر کسی به من به خاطر رکوردزنی هایم چیزی داده بود که بخواهم از شکسته شدن رکوردهایم ناراحت شوم؛ از ابتدا نیز گفته بودم که خوشحال می شوم یک ایرانی رکوردهای مرا در اختیار بگیرد و حتی آرزو کردم این ایرانی در آینده پسرم باشد. بنده چندین بار به خاطر موفقیت های بهداد سلیمی به او جایزه نیز دادم اما برخی نمی خواهند موفقیت ها را ببیند و به دنبال حاشیه سازی هستند.
* دوست دارم ابوالفضل وزنه بردار شود
پسرم هم اکنون ۸ سال دارد؛ او از استخوان بندی خوبی بهره می برد و دوست دارم همچون پدرش وزنه بردار شود؛ برای او یک میله آموزشی درست کردم که ابوالفضل برخی اوقات برای بلند کردن آن تلاش می کند. ان شاءالله از یازده سالگی اگر بخواهد به طور حرفه ای وزنه برداری را شروع خواهد کرد.
* نمی خواهم رییس فدراسیون جهانی شوم
صندلی برایم اهمیتی ندارد و فقط به دنبال موفقیت وزنه برداری هستم. هیچگاه نیز به دنبال ریاست فدراسیون جهانی نبودم. در انتخابات کنفدراسیون آسیا نیز همین جوری در پست نایب رییسی نامزد شدم و برایم اهمیت نداشت زیرا آنجا کاری نیست که انجام شود و فقط وقت گذراندن است. همه کارهای وزنه برداری را تاماش آیان انجام می دهد.
* مرادی از کنار امثال من به این پست ها رسید
با هیچ کسی از جمله علی مرادی مشکل ندارم اما باید این را بگویم که مرادی از کنار امثال من به این پست ها رسید. من در انتخابات کنفدراسیون آسیا به او رای دادم و بعدها که شنیدم عنوان کرده که به او رای نداده ام خیلی ناراحت شدم؛ حتی خودکارم را به نماینده سازمانشان دادم تا او مقابل اسم مرادی علامت بزند. این را باید پرسید که نایب رییس ایرانی کنفدراسیون آسیا تا حالا چه کمکی به فدراسیون ایران کرده است؟ ما کار خود را انجام می دهیم و با حاشیه ها کاری نداریم.
* باقری بهترین مربی ایران است
رابطه ام با کورش خوب است. چند سال با او در اردوها بودم؛ بعد از آن نیز که باقری مربی ام شد و خودم خواستم که در کنارم باشد. او به لحاظ فنی نیز در شرایط خوبی به سر می برد و توانست حتی تیم جوانان را برای اولین بار قهرمان جهان کند.
* به فوتبال علاقه ندارم
به فوتبال علاقه ای ندارم؛ فقط یک بار به ورزشگاه آزادی رفته ام که آن هم برای تماشای دیدار ایران و استرالیا بود؛ فوتبال هم زیاد بازی نمی کنم، چند سال پیش پا به توپ شدم و مچ پایم پیچ خورد و آسیب دیدم؛ اظهارنظرهایی نیز که تاکنون درباره فوتبال کرده ام فقط به خاطر علی دایی و حمایت از او بوده است.
* خودم را رییس نمی دانم
خودم را رییس نمی دانم و با ورزشکاران و مربیان دوست هستم به همین دلیل هم در زمان مسابقات به کنار تخته می روم تا ملی پوشان را راهنمایی کنم که اشتباه نکنند.