shirin71
07-25-2011, 01:58 AM
یکی از مزیتهای گنو/لینوکس نسبت به اکثر سیـستمـهـای عامل تـجـاری امکان انتـقــال و اجــرای آن بـر روی سکــوهــا (Platforms) و معماریهای (Architectures) مختلف، در نتیجه ی موجود بودن کدها و پیشبینی قابل انتقال بودن آن است. اما پشتیبانی رسمی از یک معماری سخت افزاری در هسته (Kernel) فقط آغاز ماجرا است و برای بررسی صحت پشتیبانی واقعی از آن معماری باید مطالعه کرد و در صورت داشتن سخت افزاری با معماری مورد نظر شخصا کیفیت آن را تجربه کرد. در همین راستا پس از مقاله ی بررسی لینوکس بر روی iPod که در شماره ی ۱۹ منتشر شد[۱] اینبار چگونگی پشتیبانی گنو/لینوکس از معماری Power/PowerPC را بررسی کرده ام.
طبیعی است که مطلب زیر عمدتا محدود به سخت افزار مورد استفاده ی من است و تمام دستگاههای PowerPC را شامل نمی شود. در پایان این مقدمه قصد دارم توجه شما را به دو هشدار جدی جلب کنم:
۱) مطالب این مقاله عموما هیچ ربطی به مکینتاشهای دارای پردازنده ی اینتل ندارند و مکهای اینتلی صرف نظر از قطعات سخت افزاری متفاوت حتی دارای Partition Map و Firmware کاملا متفاوتی هستند.
۲) قبل از انجام هرکاری از تمام اطلاعات مهم و حتی غیر مهمتان پشتیبانهای مطمئن بر روی دیسکهای سخت(Hard Disk) دیگرتان یا CD/DVD ایجاد کرده و توجه داشته باشید که سازنده های توزیعهای لینوکس و نگارنده ی این مقاله هیچ مسئولیتی در برابر از بین رفتن اطلاعات و هر نوع خرابی دیگر بر عهده نمی گیرند.
● معماری Power/PowerPC
Power هم نام معماری استفاده شده در پردازنده های مورد بحث ما است هم به پردازنده های مخصوص سرویس دهنده های IBM اطلاق می شود.[۲] به پیاده سازیهای متفاوت این معماری برای کامپیوترهای شخصی PowerPC می گویند که از G۴ به بعد Altivec را هم شامل می شود.[۳] بنابراین از این به بعد در این مقاله هرجا اصطلاح Power یا PowerPC را مشاهده کردید بدانید ایندو معماری تفاوتهای اندکی با یکدیگر دارند و در عین حال نام پردازنده های دارای این معماریها هم از آنها تبعیت می کند.
برخلاف آنچه که به نظر می رسد معماری Power/PowerPC چندان کم استفاده و مهجور نیست.[۴] اگرچه استفاده از PowerPC در کامپیوترهای شخصی و لپ تاپها به خاطر کامل شدن مهاجرت Apple به پردازنده های Intel دیر یا زود خاتمه خواهد یافت[۵] اما این معماری در مصارف دیگر به شکل قابل ملاحظه ای در حال گسترش است. یکی از این مصارف دستگاههای جدید بازی (Console) است که اخیرا همگی از پردازنده های معماری Power/PowerPC استفاده می کنند. به عنوان مثال پردازنده ی Nintendo GameCube با نام Gekko نوع تغییریافته و بهبود یافته از پردازنده ی PowerPC ۷۵۰CXe است که از خانواده ی G۳ به حساب می آید.[۶]
در بین دستگاههای نسل جدید هم پردازنده ی Cell در PlayStation۳ مبتنی بر معماری Power بوده[۷]، پردازنده ی موجود در XBOX ۳۶۰ با نام Xenon برمبنای Power قرار داشته[۸] و پردازنده ی دستگاه Nintendo Wii با نام Broadway هم بر پایه ی نوع سفارشی از معماری Power قرار دارد.[۹]
با توجه به فروش بالای دستگاههای بازی و قدرت بسیار بالای نسل جدید آنها توجهات بسیاری به استفاده از آنها به عنوان کامپیوتر شخصی جلب شده که حتی سازندگان توزیع YellowDog Linux که از معدود و شاید تنها توزیعهای منحصر به PowerPC است، نسخه ی ۵ خود را اول برای PlayStation۳ و سپس برای مکینتاشهای PowerPC منتشر خواهند کرد! توزیعی که امید می رود با استفاده از میــزکـار سبـک Enlightenment ۱۷ با کمبود حافظه ی موقت در PS۳ (به اندازه ی ۲۵۶مگابایت) کنار آمده و بتواند آن را به کامپیوتری کامل و قدرتمند برای استفاده ی شخصی و روزانه تبدیل کند.[۱۰]
● PowerPCهای مرتبط با این مقاله
اگرچه بررسی کامل پشتیبانی لینوکس از معماری PowerPC نیازمند بررسی آن بر روی مکینتاشهای PowerPC، سرویس دهنده های POWER و Cell، دستگاههای بازی جدید و... است، دسترسی من محدود به تنها یک دستگاه PowerPC یعنی همان iMac G۵ خودم است که تمام کارهای خود را با آن انجام می دهم، از جمله نوشتن این مقاله.
پردازنده ی ۶۴بیتی G۵ موجود در این iMac از نوع PowerPC ۹۷۰FX است که به طور خلاصه آن را نوع تغییر و بهبودیافته ای از پردازنده ی POWER۴ با معماری PPC۶۴ (معماری ۶۴بیتی PowerPC) در کنار سازگاری با نرم افزارهای PPC۳۲ بدون هر نوع شبیه سازی و با پشتیبانی از ساختار Altivec می توان تعریف کرد.[۱۱]
تذکر: روشهای نصب در این مقاله مربوط به مکینتاشهای PowerPC مشهور به New World است یعنی از زمان iMac G۳ و دستگاههای تولید شده پس از آن. دستگاههای قدیمیتر مشهور به Old World برای نصب لینوکس با موانع بیشتری مواجه می شوند و مورد پشتیبانی yaboot قرار ندارند. [۱۲]
تا اینجای مقاله احتمالا با انبوه اصطلاحات و مفاهیم نا آشنا روبرو شده اید، اما نگران نباشید چون از این به بعد بیشتر با مفاهیم آشنا و مشابه دنیای x۸۶ برخورد خواهید کرد.
● توزیعهای PowerPC
تا چند سال پیش توزیعهای مشهوری چون SuSE, Mandrake, Redhat و... همگی نسخه ی رسمی و همزمان با x۸۶ برای PowerPC ارائه می دادند، اما استقبال کم کاربران مکینتاش، دسترسی محدود سازندگان این توزیعها به سخت افزارهای مکینتاش و عوامل دیگر سبب شد کم کم نسخه های PowerPC متوقف شده یا فقط در نسخه ی Enterprise برای سرویس دهنده های IBM POWER منتشر شوند.
امروزه OpenSuSE نسخه ی نسبتا بروز و خوبی برای مکینتاشهای PowerPC دارد، Fedora تحت تاثیر تلاشهای Terrasoft که توزیع YellowDog را مبتنی بر آن توزیع و پشتیبانی می کند از PowerPC پشتیبانی کرده و چند وقتی است خبر خوشی از نسخه ی غیر رسمی Mandriva برای PowerPC منتشر نشده است.[۱۳]
در این بین توزیعهای کوچک و بزرگی مانند Geexbox هم هستند که نسخه ی PowerPC آنها بر روی سخت افزارهای محدودی اجرا می شود اما نمی توان بر روی پشتیبانی آنها از PowerPC خصوصا پردازنده های ۶۴بیتی G۵ به صورت جدی حساب کرد. مطالب این مقاله درمورد نسخه ی رسمی توزیع Ubuntu برای مکینتاشهای PowerPC است که بعید نیست همین روزها خبر توقف ادامه ی توسعه ی رسمی آن اعلام شود.[۱۴] اما تا به حال نسخه های متعددی از این توزیع همزمان با x۸۶ برای PowerPC منتشر شده اند و سرانجام نسخه ی ۶.۱۰ با حل بخشی از مشکلات جدی قبلی بر روی سخت افزارهایی چون iMac G۵ (البته غیر از سری سوم iMac G۵ که دوربین دارند) قابل اجرا شده است.
● مشکلات اصلی بر سر اجرای لینوکس بر روی iMac G۵
اولین مشکلی که بر سر راه اجرای لینوکس بر روی کامپیوترهای G۵ وجود دارد پشتیبانی از این سیستمها تنها با هسته ی ۶۴بیت است که مانع از اجرای توزیعهای ۳۲بیتی مخصوص PowerPC می شود. اینطور که به نظر می رسد این مشکل مربوط به پردازنده نمی شود بلکه پشتیبانی لینوکس از G۵ به این صورت است.
دومین مشکل کم اطلاعی سازندگان داوطلب راه اندازها (Driver) از سخت افزارهای استفاده شده در مکینتاشها است که در برخی موارد از طریق شباهت با سخت افزارهای PC یا بررسی راه اندازهای کدباز Darwin جبران شده ولی در برخی موارد چاره ای جز مهندسی معکوس و شیوه های آزمون و خطا وجود ندارد. اما با وجود موجود بودن کدهای راه اندازهای Darwin درمورد قطعاتی خاص و حتی استفاده ی لینوس توروالدز از یک PowerMac G۵ به عنوان کامپیوتر شخصی هنوز هم مشکلات غیر منتظره ای در لینوکس مخصوص PowerPC رخ می دهد.
از طرف دیگر شرکتهای سازنده قطعات موجود در سیستمهای مکینتاش، مانند Ati, nVidia و Motorola راه اندازهای مخصوص لینوکس خود را به صورت Binary و مخصوص x۸۶ منتشر کرده اند و به ارائه ی نسخه ی PowerPC چندان امیدی نیست! در چنین وضعیتی تنها راه اندازهای قابل استفاده، آنهایی هستند که توسط افراد داوطلب تهیه شده و معمولا مشکلات مخصوص به خود را دارند.
● آمادگی برای نصب – Partition Map در مکینتاشهای PowerPC
Partition Map رایج در مکینتاشهای PowerPC از نوع Apple Partition Map است اما Mac OS X امکان تشخیص و Mount دیسکهای MBR(مانند دیسکهای رایج PC) و دیسکهای Intel GPT(شیوه ی رایج در مکهای اینتلی) را هم دارد که این موضوع ارتباطی با Firmware ندارد.[۱۵]
● آمادگی برای نصب – Firmware در مکینتاشهای PowerPC
مکینتاشهای PowerPC به جای BIOS از فناوری استاندارد و غیر انحصاری تحت عنوان OpenFirmware استفاده می کنند که نسخه هایی از آن در سرویس دهنده های Sun و IBM هم به کار می روند. OpenFirmware برای مکینتاشهای PowerPC امکانات بیشتر و پیشرفته تری نسبت به BIOS فراهم می کند، از امکان نوشتن boot ROM برای دستگاهها به صورت مستقل از سکو تا امکان اجرای برنامه های ساده مانند بازی پینگ پنگ بدون نیاز به هر نوع سیستم عامل، فراهم آوردن shell قدرتمند متنی با زبان Forth و در عین حال محیط گرافیکی ساده که در آن کاربر درایوهای قابل بوت از جمله شبکه را مشاهده کرده و با ماوس انتخاب و بوت می کند، امکان فشار دادن کلیدهای خاص در هنگام بوت برای تعیین کردن بوت شدن از CD/DVD یا هارد دیسک، امکان امنیتی بیشتر در سطح firmware و... همگی به لطف OpenFirmwareفراهم شده اند.[۱۶]
نسخه های رسمی lilo و grub (غیــر از نسخه ی آزمایشی۲) از OpenFirmware پشتیبانی نمی کنند و BootX(مدیر بوت Mac OS X) باوجود پشتیبانی اولیه از ext۲ و هسته های ELF، گزینه ی مناسبی برای بوت لینوکس به حساب نمی آید. به این جهت مدیر بوت جدیدی تحت عنوان yaboot مخصوص کامپیوترهای دارای OpenFirmware از جمله مکینتاشهای PowerPC تهیه شده که امکان بوت چندگانه ی لینوکس، Mac OS X و Mac OS ۹ را فراهم می کند. [۱۷]
● آغاز نصب – بوت از روی CD/DVD
CD/DVD توزیع مورد نظرتان (در مثال ما Ubuntu ۶.۱۰ Desktop/Live) را در دستگاه قرار داده و دستگاه را راه اندازی مجدد (restart) کنید. بلافاصله پس از شنیدن صدای آغازین (Startup sound) دستگاه و قبل از مشاهده ی صفحه ی خاکستری رنگ با نماد Apple، کلید C را نگهدارید تا دستگاه از روی CD/DVD بوت شود. اگر به هر دلیل از این روش نتوانستید استفاده کنید به جای کلید C کلید Option یا همان Alt را نگهداشته تا محیط گرافیکی انتخاب درایو بوت را مشاهده کنید، کمی صبر کنید تا شناسایی درایوهای مختلف به اتمام رسد سپس CD/DVD مربوط به توزیعتان را انتخاب کنید و دکمه ی با نماد «جهت راست» را کلیک کنید تا بوت از روی CD/DVD آغاز شود.
یکی از مواردی که ممکن است شما را نگران کند صدای بسیار بلند Fanها است، اما خوشبختانه جای نگرانی نیست. این صدای بسیاری بلند در مکینتاشهایی چون iMac G۵ به دلیل نرم افزاری بودن کنترل سرعت چرخش Fanها بر طبق حرارت دستگاه است و در صورتی که تشخیص داده شود نرم افزار (در این مثال Yaboot و حتی خود توزیع لینوکس) توانایی تشخیص حرارت و کنترل سرعت چرخش Fanها را ندارد، Fanها در ایمنترین وضعیت قرار میگیرند و دستگاه را با بیشترین سرعت چرخش خنک می کنند.
این وضعیت درمورد تمام دستگاههای مکینتاش وجود ندارد، مثلا اگر شما یک PowerMac G۵ بسیار جدید دارید ممکن است توزیع مورد نظرتان به اشتباه تصور کند توانایی کنترل Fanها را دارد اما از شیوه های قدیمی استفاده کرده و عملا خطر حرارت بالا و صدمه به سیستم را به وجود آورد، بنابراین قبل از شروع کار با لینوکس حتما از پشتیبانی درست از Fanهای دستگاه (تحت عنوان کلی Thermal Support) اطمینان حاصل کنید.
پس از آغاز بوت از روی CD/DVD شما با محیطی متنی با پشت زمینه ی سیاه و متن سفید مواجه می شوید، به yaboot خوش آمدید! بسته به توزیع و دستگاه مورد استفاده تان ممکن است نیازی نباشد هیچ متنی تایپ کنید و با چند ثانیه صبر یا فشار دادن کلید Return بوت پیشفرض توزیع را آغاز کنید. اگر به مشکل برخوردید یا تنظیمات خاصی را مدنظر داشتید تایپ کنید help تا راهنمایی بیشتری دریافت کنید و برای مشاهده ی گزینه های آماده کلید Tab را فشار دهید. طبیعی است که گزینه هایی که PowerPC۶۴ در نامشان دارند مخصوص کامپیوترهای G۵ و سایر گزینه ها مخصوص کامپیوترهای G۳ و G۴ می باشند و گزینه هایی که nosplash در نامشان قرار دارد از نمایش splash گرافیکی جلوگیری می کنند.
اگر از توزیعی مانند Ubuntu استفاده می کنید و با انتخاب یکی از گزینه های nosplash فقط با یک خط کوچک در بالای صفحه مواجه شدید، لزوما به معنای بروز اشکال در راه اندازی لینوکس نیست بلکه ممکن است توزیع شما در حال بوت شدن باشد اما توانایی نمایش مراحل بوت را در آن حالت نداشته باشد.
پس از مدتی اگر از توزیع Ubuntu استفاده می کنید با GDM (صفحه ای که امکان login گرافیکی را فراهم می کند) و پس از login با محیط Gnome مواجه می شوید. در سایر توزیعهای زنده (Live) هم تقریبا همچنین مراحلی را طی خواهید کرد، منتها شاید با login خودکار یا محیطهای گرافیکی KDE و XFCE. اگر از توزیعهای زنده استفاده نمی کنید پس از تایپ گزینه ی مورد نظرتان در yaboot، با Installer گرافیکی یا متنی مواجه خواهید شد.
● آغاز نصب – پارتیشن بندی مخصوص مکینتاشهای PowerPC
بله، حتی در پارتیشن بندی هم باید نکاتی را مخصوص مکینتاشهای PowerPC رعایت کرد. اگر قصد دارید تمام اطلاعات قبلی و سیستم عامل مکینتاش و... را از بین برده و از اول کل سیستم را در اختیار لینوکس قرار دهید گزینه ی پیشفرض پارتیشن بندی در نصاب Ubuntu را انتخاب کنید.
http://ubuntuforums.org
طبیعی است که مطلب زیر عمدتا محدود به سخت افزار مورد استفاده ی من است و تمام دستگاههای PowerPC را شامل نمی شود. در پایان این مقدمه قصد دارم توجه شما را به دو هشدار جدی جلب کنم:
۱) مطالب این مقاله عموما هیچ ربطی به مکینتاشهای دارای پردازنده ی اینتل ندارند و مکهای اینتلی صرف نظر از قطعات سخت افزاری متفاوت حتی دارای Partition Map و Firmware کاملا متفاوتی هستند.
۲) قبل از انجام هرکاری از تمام اطلاعات مهم و حتی غیر مهمتان پشتیبانهای مطمئن بر روی دیسکهای سخت(Hard Disk) دیگرتان یا CD/DVD ایجاد کرده و توجه داشته باشید که سازنده های توزیعهای لینوکس و نگارنده ی این مقاله هیچ مسئولیتی در برابر از بین رفتن اطلاعات و هر نوع خرابی دیگر بر عهده نمی گیرند.
● معماری Power/PowerPC
Power هم نام معماری استفاده شده در پردازنده های مورد بحث ما است هم به پردازنده های مخصوص سرویس دهنده های IBM اطلاق می شود.[۲] به پیاده سازیهای متفاوت این معماری برای کامپیوترهای شخصی PowerPC می گویند که از G۴ به بعد Altivec را هم شامل می شود.[۳] بنابراین از این به بعد در این مقاله هرجا اصطلاح Power یا PowerPC را مشاهده کردید بدانید ایندو معماری تفاوتهای اندکی با یکدیگر دارند و در عین حال نام پردازنده های دارای این معماریها هم از آنها تبعیت می کند.
برخلاف آنچه که به نظر می رسد معماری Power/PowerPC چندان کم استفاده و مهجور نیست.[۴] اگرچه استفاده از PowerPC در کامپیوترهای شخصی و لپ تاپها به خاطر کامل شدن مهاجرت Apple به پردازنده های Intel دیر یا زود خاتمه خواهد یافت[۵] اما این معماری در مصارف دیگر به شکل قابل ملاحظه ای در حال گسترش است. یکی از این مصارف دستگاههای جدید بازی (Console) است که اخیرا همگی از پردازنده های معماری Power/PowerPC استفاده می کنند. به عنوان مثال پردازنده ی Nintendo GameCube با نام Gekko نوع تغییریافته و بهبود یافته از پردازنده ی PowerPC ۷۵۰CXe است که از خانواده ی G۳ به حساب می آید.[۶]
در بین دستگاههای نسل جدید هم پردازنده ی Cell در PlayStation۳ مبتنی بر معماری Power بوده[۷]، پردازنده ی موجود در XBOX ۳۶۰ با نام Xenon برمبنای Power قرار داشته[۸] و پردازنده ی دستگاه Nintendo Wii با نام Broadway هم بر پایه ی نوع سفارشی از معماری Power قرار دارد.[۹]
با توجه به فروش بالای دستگاههای بازی و قدرت بسیار بالای نسل جدید آنها توجهات بسیاری به استفاده از آنها به عنوان کامپیوتر شخصی جلب شده که حتی سازندگان توزیع YellowDog Linux که از معدود و شاید تنها توزیعهای منحصر به PowerPC است، نسخه ی ۵ خود را اول برای PlayStation۳ و سپس برای مکینتاشهای PowerPC منتشر خواهند کرد! توزیعی که امید می رود با استفاده از میــزکـار سبـک Enlightenment ۱۷ با کمبود حافظه ی موقت در PS۳ (به اندازه ی ۲۵۶مگابایت) کنار آمده و بتواند آن را به کامپیوتری کامل و قدرتمند برای استفاده ی شخصی و روزانه تبدیل کند.[۱۰]
● PowerPCهای مرتبط با این مقاله
اگرچه بررسی کامل پشتیبانی لینوکس از معماری PowerPC نیازمند بررسی آن بر روی مکینتاشهای PowerPC، سرویس دهنده های POWER و Cell، دستگاههای بازی جدید و... است، دسترسی من محدود به تنها یک دستگاه PowerPC یعنی همان iMac G۵ خودم است که تمام کارهای خود را با آن انجام می دهم، از جمله نوشتن این مقاله.
پردازنده ی ۶۴بیتی G۵ موجود در این iMac از نوع PowerPC ۹۷۰FX است که به طور خلاصه آن را نوع تغییر و بهبودیافته ای از پردازنده ی POWER۴ با معماری PPC۶۴ (معماری ۶۴بیتی PowerPC) در کنار سازگاری با نرم افزارهای PPC۳۲ بدون هر نوع شبیه سازی و با پشتیبانی از ساختار Altivec می توان تعریف کرد.[۱۱]
تذکر: روشهای نصب در این مقاله مربوط به مکینتاشهای PowerPC مشهور به New World است یعنی از زمان iMac G۳ و دستگاههای تولید شده پس از آن. دستگاههای قدیمیتر مشهور به Old World برای نصب لینوکس با موانع بیشتری مواجه می شوند و مورد پشتیبانی yaboot قرار ندارند. [۱۲]
تا اینجای مقاله احتمالا با انبوه اصطلاحات و مفاهیم نا آشنا روبرو شده اید، اما نگران نباشید چون از این به بعد بیشتر با مفاهیم آشنا و مشابه دنیای x۸۶ برخورد خواهید کرد.
● توزیعهای PowerPC
تا چند سال پیش توزیعهای مشهوری چون SuSE, Mandrake, Redhat و... همگی نسخه ی رسمی و همزمان با x۸۶ برای PowerPC ارائه می دادند، اما استقبال کم کاربران مکینتاش، دسترسی محدود سازندگان این توزیعها به سخت افزارهای مکینتاش و عوامل دیگر سبب شد کم کم نسخه های PowerPC متوقف شده یا فقط در نسخه ی Enterprise برای سرویس دهنده های IBM POWER منتشر شوند.
امروزه OpenSuSE نسخه ی نسبتا بروز و خوبی برای مکینتاشهای PowerPC دارد، Fedora تحت تاثیر تلاشهای Terrasoft که توزیع YellowDog را مبتنی بر آن توزیع و پشتیبانی می کند از PowerPC پشتیبانی کرده و چند وقتی است خبر خوشی از نسخه ی غیر رسمی Mandriva برای PowerPC منتشر نشده است.[۱۳]
در این بین توزیعهای کوچک و بزرگی مانند Geexbox هم هستند که نسخه ی PowerPC آنها بر روی سخت افزارهای محدودی اجرا می شود اما نمی توان بر روی پشتیبانی آنها از PowerPC خصوصا پردازنده های ۶۴بیتی G۵ به صورت جدی حساب کرد. مطالب این مقاله درمورد نسخه ی رسمی توزیع Ubuntu برای مکینتاشهای PowerPC است که بعید نیست همین روزها خبر توقف ادامه ی توسعه ی رسمی آن اعلام شود.[۱۴] اما تا به حال نسخه های متعددی از این توزیع همزمان با x۸۶ برای PowerPC منتشر شده اند و سرانجام نسخه ی ۶.۱۰ با حل بخشی از مشکلات جدی قبلی بر روی سخت افزارهایی چون iMac G۵ (البته غیر از سری سوم iMac G۵ که دوربین دارند) قابل اجرا شده است.
● مشکلات اصلی بر سر اجرای لینوکس بر روی iMac G۵
اولین مشکلی که بر سر راه اجرای لینوکس بر روی کامپیوترهای G۵ وجود دارد پشتیبانی از این سیستمها تنها با هسته ی ۶۴بیت است که مانع از اجرای توزیعهای ۳۲بیتی مخصوص PowerPC می شود. اینطور که به نظر می رسد این مشکل مربوط به پردازنده نمی شود بلکه پشتیبانی لینوکس از G۵ به این صورت است.
دومین مشکل کم اطلاعی سازندگان داوطلب راه اندازها (Driver) از سخت افزارهای استفاده شده در مکینتاشها است که در برخی موارد از طریق شباهت با سخت افزارهای PC یا بررسی راه اندازهای کدباز Darwin جبران شده ولی در برخی موارد چاره ای جز مهندسی معکوس و شیوه های آزمون و خطا وجود ندارد. اما با وجود موجود بودن کدهای راه اندازهای Darwin درمورد قطعاتی خاص و حتی استفاده ی لینوس توروالدز از یک PowerMac G۵ به عنوان کامپیوتر شخصی هنوز هم مشکلات غیر منتظره ای در لینوکس مخصوص PowerPC رخ می دهد.
از طرف دیگر شرکتهای سازنده قطعات موجود در سیستمهای مکینتاش، مانند Ati, nVidia و Motorola راه اندازهای مخصوص لینوکس خود را به صورت Binary و مخصوص x۸۶ منتشر کرده اند و به ارائه ی نسخه ی PowerPC چندان امیدی نیست! در چنین وضعیتی تنها راه اندازهای قابل استفاده، آنهایی هستند که توسط افراد داوطلب تهیه شده و معمولا مشکلات مخصوص به خود را دارند.
● آمادگی برای نصب – Partition Map در مکینتاشهای PowerPC
Partition Map رایج در مکینتاشهای PowerPC از نوع Apple Partition Map است اما Mac OS X امکان تشخیص و Mount دیسکهای MBR(مانند دیسکهای رایج PC) و دیسکهای Intel GPT(شیوه ی رایج در مکهای اینتلی) را هم دارد که این موضوع ارتباطی با Firmware ندارد.[۱۵]
● آمادگی برای نصب – Firmware در مکینتاشهای PowerPC
مکینتاشهای PowerPC به جای BIOS از فناوری استاندارد و غیر انحصاری تحت عنوان OpenFirmware استفاده می کنند که نسخه هایی از آن در سرویس دهنده های Sun و IBM هم به کار می روند. OpenFirmware برای مکینتاشهای PowerPC امکانات بیشتر و پیشرفته تری نسبت به BIOS فراهم می کند، از امکان نوشتن boot ROM برای دستگاهها به صورت مستقل از سکو تا امکان اجرای برنامه های ساده مانند بازی پینگ پنگ بدون نیاز به هر نوع سیستم عامل، فراهم آوردن shell قدرتمند متنی با زبان Forth و در عین حال محیط گرافیکی ساده که در آن کاربر درایوهای قابل بوت از جمله شبکه را مشاهده کرده و با ماوس انتخاب و بوت می کند، امکان فشار دادن کلیدهای خاص در هنگام بوت برای تعیین کردن بوت شدن از CD/DVD یا هارد دیسک، امکان امنیتی بیشتر در سطح firmware و... همگی به لطف OpenFirmwareفراهم شده اند.[۱۶]
نسخه های رسمی lilo و grub (غیــر از نسخه ی آزمایشی۲) از OpenFirmware پشتیبانی نمی کنند و BootX(مدیر بوت Mac OS X) باوجود پشتیبانی اولیه از ext۲ و هسته های ELF، گزینه ی مناسبی برای بوت لینوکس به حساب نمی آید. به این جهت مدیر بوت جدیدی تحت عنوان yaboot مخصوص کامپیوترهای دارای OpenFirmware از جمله مکینتاشهای PowerPC تهیه شده که امکان بوت چندگانه ی لینوکس، Mac OS X و Mac OS ۹ را فراهم می کند. [۱۷]
● آغاز نصب – بوت از روی CD/DVD
CD/DVD توزیع مورد نظرتان (در مثال ما Ubuntu ۶.۱۰ Desktop/Live) را در دستگاه قرار داده و دستگاه را راه اندازی مجدد (restart) کنید. بلافاصله پس از شنیدن صدای آغازین (Startup sound) دستگاه و قبل از مشاهده ی صفحه ی خاکستری رنگ با نماد Apple، کلید C را نگهدارید تا دستگاه از روی CD/DVD بوت شود. اگر به هر دلیل از این روش نتوانستید استفاده کنید به جای کلید C کلید Option یا همان Alt را نگهداشته تا محیط گرافیکی انتخاب درایو بوت را مشاهده کنید، کمی صبر کنید تا شناسایی درایوهای مختلف به اتمام رسد سپس CD/DVD مربوط به توزیعتان را انتخاب کنید و دکمه ی با نماد «جهت راست» را کلیک کنید تا بوت از روی CD/DVD آغاز شود.
یکی از مواردی که ممکن است شما را نگران کند صدای بسیار بلند Fanها است، اما خوشبختانه جای نگرانی نیست. این صدای بسیاری بلند در مکینتاشهایی چون iMac G۵ به دلیل نرم افزاری بودن کنترل سرعت چرخش Fanها بر طبق حرارت دستگاه است و در صورتی که تشخیص داده شود نرم افزار (در این مثال Yaboot و حتی خود توزیع لینوکس) توانایی تشخیص حرارت و کنترل سرعت چرخش Fanها را ندارد، Fanها در ایمنترین وضعیت قرار میگیرند و دستگاه را با بیشترین سرعت چرخش خنک می کنند.
این وضعیت درمورد تمام دستگاههای مکینتاش وجود ندارد، مثلا اگر شما یک PowerMac G۵ بسیار جدید دارید ممکن است توزیع مورد نظرتان به اشتباه تصور کند توانایی کنترل Fanها را دارد اما از شیوه های قدیمی استفاده کرده و عملا خطر حرارت بالا و صدمه به سیستم را به وجود آورد، بنابراین قبل از شروع کار با لینوکس حتما از پشتیبانی درست از Fanهای دستگاه (تحت عنوان کلی Thermal Support) اطمینان حاصل کنید.
پس از آغاز بوت از روی CD/DVD شما با محیطی متنی با پشت زمینه ی سیاه و متن سفید مواجه می شوید، به yaboot خوش آمدید! بسته به توزیع و دستگاه مورد استفاده تان ممکن است نیازی نباشد هیچ متنی تایپ کنید و با چند ثانیه صبر یا فشار دادن کلید Return بوت پیشفرض توزیع را آغاز کنید. اگر به مشکل برخوردید یا تنظیمات خاصی را مدنظر داشتید تایپ کنید help تا راهنمایی بیشتری دریافت کنید و برای مشاهده ی گزینه های آماده کلید Tab را فشار دهید. طبیعی است که گزینه هایی که PowerPC۶۴ در نامشان دارند مخصوص کامپیوترهای G۵ و سایر گزینه ها مخصوص کامپیوترهای G۳ و G۴ می باشند و گزینه هایی که nosplash در نامشان قرار دارد از نمایش splash گرافیکی جلوگیری می کنند.
اگر از توزیعی مانند Ubuntu استفاده می کنید و با انتخاب یکی از گزینه های nosplash فقط با یک خط کوچک در بالای صفحه مواجه شدید، لزوما به معنای بروز اشکال در راه اندازی لینوکس نیست بلکه ممکن است توزیع شما در حال بوت شدن باشد اما توانایی نمایش مراحل بوت را در آن حالت نداشته باشد.
پس از مدتی اگر از توزیع Ubuntu استفاده می کنید با GDM (صفحه ای که امکان login گرافیکی را فراهم می کند) و پس از login با محیط Gnome مواجه می شوید. در سایر توزیعهای زنده (Live) هم تقریبا همچنین مراحلی را طی خواهید کرد، منتها شاید با login خودکار یا محیطهای گرافیکی KDE و XFCE. اگر از توزیعهای زنده استفاده نمی کنید پس از تایپ گزینه ی مورد نظرتان در yaboot، با Installer گرافیکی یا متنی مواجه خواهید شد.
● آغاز نصب – پارتیشن بندی مخصوص مکینتاشهای PowerPC
بله، حتی در پارتیشن بندی هم باید نکاتی را مخصوص مکینتاشهای PowerPC رعایت کرد. اگر قصد دارید تمام اطلاعات قبلی و سیستم عامل مکینتاش و... را از بین برده و از اول کل سیستم را در اختیار لینوکس قرار دهید گزینه ی پیشفرض پارتیشن بندی در نصاب Ubuntu را انتخاب کنید.
http://ubuntuforums.org