توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : عارفانه های ناب و عکس و تصاویر متحرک اسلامی
Sara12
07-09-2010, 11:51 PM
در دل بایر من، ای پروردگار من! روزها و روزهاست که بارانی فرو نباریده است. افق درنده سان برهنه است، نه پوشش نازکی از ابر لطیف، نه نشانه مبهمی از بارش خنک کننده دوردست ها. توفان خروشنده ات را فرو فرست، تاریک و انباشته از مرگ، اگر مشیت تو چنین است با تازیانه های نور، آسمان را از جای برَ کَن، از سویی به سوی دیگر. امّا باز پس خوان، ای پروردگارم! باز پس خوان این لهیب خاموش گستره را، که آرام و مشتاق و شقاوت بار، قلب را با نا امیدیِ شوم خویش می سوزاند .http://dl4.glitter-graphics.net/pub/814/814654w3d2sw03qo.gif
Sara12
07-09-2010, 11:54 PM
با درودی بر آستان تو، ای پروردگار من! اجازه فرما که همه احساس من از قلبم بیرون تراود و بر پای تو با این جهان تماس حاصل کند. چونان ابر باران زای تابستان که با بار سنگین رگبارهای ناافشانده اش در سطح پایین آویخته باشد، اجازه فرما همه هستی من بر در سرای تو، برای ابراز درودی بر آستان تو، سر تعظیم فرود آورد.
اجازه فرما همه ترانه های من در مسیرهای گوناگون به جریانی واحد مبدل گردد و به سوی دریای سکوت، به امید دوری بر آستان تو روان شود. همچون انبوهی از دُرنای دور از خانمان که روزان و شبان به سوی آشیانه های کوهستانی خویش باز می گردند، اجازه فرما همه جان من، به نشانه درودی بر آستان تو، سفر خود را به سرای جاودانی آغاز کند.http://dl4.glitter-graphics.net/pub/814/814654w3d2sw03qo.gif
Sara12
07-09-2010, 11:57 PM
دل را سجاده ی نیایش میکنم و
به سوی آستان دوست پرواز میکنم چه بگویم جز، الهی العفو...؟http://shiaupload.ir/images/r0z4vr4m25ggqo3yy2dd.gif
Sara12
07-10-2010, 12:00 AM
بخشش ، نگهبان آرزوهاستhttp://dl4.glitter-graphics.net/pub/814/814654w3d2sw03qo.gif
Sara12
07-10-2010, 12:01 AM
کناره گیری از دوست بی وفا ،عوض خیانت اوست
http://dl4.glitter-graphics.net/pub/814/814654w3d2sw03qo.gif
Sara12
07-10-2010, 12:02 AM
مشورت(راهیابی) و خود پیروزی است
http://dl4.glitter-graphics.net/pub/814/814654w3d2sw03qo.gif
Sara12
07-10-2010, 12:03 AM
صبر با سختی ها نبرد می کند و بر آنها پیروز می گرددhttp://dl4.glitter-graphics.net/pub/814/814654w3d2sw03qo.gif
Sara12
07-10-2010, 12:04 AM
:ge1:بی تابی یاور روزگار است و انسان را زودتر پیر می کند:ekh2:
http://dl4.glitter-graphics.net/pub/814/814654w3d2sw03qo.gif
Sara12
07-10-2010, 12:05 AM
مهربانی ، خویشاوندی است که به چنگ آمده است
http://dl4.glitter-graphics.net/pub/814/814654w3d2sw03qo.gif
Sara12
07-10-2010, 12:06 AM
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود
به کجا می روم آ خر ننمایی وطنم
مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا
یا چه بودست مراد وی از این ساختنم
جان که از عالم علویست یقین میدانم
رخت خود باز بر آنم که در آنجا فکنم
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم
خنک آن روز که پرواز کنم تا بر دوست
به هوای سر کویش پرو بالی بزنم
http://shiaupload.ir/images/r0z4vr4m25ggqo3yy2dd.gif
Sara12
07-10-2010, 12:07 AM
الهی تو پاک آفریده ای ما آلوده کرده ایم
http://dl4.glitter-graphics.net/pub/814/814654w3d2sw03qo.gif
Sara12
07-10-2010, 12:09 AM
اجازه بده ابر رحمت بارت چون نگاه اشک بار مادری در روز خشم پدر، از آن آسمان های بالا بر سر ما پایین آید. نعمت های تو به ما مرگ پذیران، همه نیازهای ما را بر می آورد و در عین حال بی کم و کاست به سوی تو باز می گردد.
رود وظیفه هر روزیِ خود را انجام می دهد و شتابان از درونِ کشتزارها و دهکده ها می گذرد، در همان حالْ جریان مداوم آن به سوی تو می گراید و بوسه بر پای تو می زند. گل فضا را آکنده از عطر خود می سازد، در عین حال آخرین خدمت او این است که خویشتن را به تو تقدیم دارد. پرستش تو جهان را با بی نوایی رو به رو نمی گرداند، انسان ها از سروده شاعر پذیرای آن اندیشه اند که خاطرشان را می نوازد، در حالی که مفاهیم نهایی همه متوجه توست. جاودانه در زندگیم ترا با ترانه هایم جستجو کردم. این ها بودند که مرا از دری به دری رهنمون شدند و با آن ها پیرامون خویش را احساس کردم و به تکاپو رو آوردم و با جهان خود تماس یافتم
http://dl4.glitter-graphics.net/pub/814/814654w3d2sw03qo.gif
Sara12
07-10-2010, 12:14 AM
خدایا
یاری ام ده تا دل در تو بندم
که مرا جز تو یار وفاداری نیست.
تا از جلوه فروشی بر این و آن برحذر باشم
که هرچه هست همه از آن توست
و هیچ داشته ای را بر من دوامی نیست .:ge1::ge1:
Sara12
07-10-2010, 12:15 AM
پس مرا ایمانی ناب عطا کن
که از سر بیم نباشد
تا فقط از خطا باز بمانم،
و تنها از سر امید هم نباشد
تا فقط طاعت تو بجای آورم،
بلکه از سر عشق باشد تا در دلم بذر خدمت بنشانند.:^::^:
Sara12
07-10-2010, 12:19 AM
احساس می کنم در بیابان مخوفی گیر افتاده ام در حالیکه اطرافم را چاله های پی در پی فراگرفته اند....
از یکی در نیامده در دیگری فرو می روم... و باز مشقتی دیگر برای گریز یا سربلندی واقعی!
معلوم نیست به کدام قرار است برسم پیش از آنکه در چاه دیگری بیافتم.
در گردباد هستی
پابه پای خس و خاشاک و گل و باد می گردم.... گاهی تلنگری هشیارم می کند، دمی را در آرامش سپری می کنم ... و باز همگام گردباد می شوم.
نهایت افتخار زندگیم این است که آگاهم...
حتی هنگام حضورم در گردباد نیز می دانم...
خوب می دانم به کجا خواهم رفت....
و گه گاه گردباد را با خود می کشانم .... به راهی که در نظرم به سوی خوشبختی می رود
گه گاه.... هنگامی که ناخود آگاه در سیطره ی حرفها و حرکات و رفتارم قرار می گیرند!
و اندکی بعدتر خودشان خواهند گفت که متوجه من بوده اند!
مردم به ساده زیستن من ساده نمی نگرند....
چه نگاه های پیچیده ای ...
برایم سخت می آید...برایم سخت می آید..
http://www.cloob.com/public/public/user_data/album_photo/240/718121-b.jpg
Sara12
07-10-2010, 12:28 AM
:crying:خدایا همه ی درماندگی هایم را به دوش کشیده ام و شتابان به سوی تو می آیم
همه ی کوچه و پس کوچه های دل تنگی ام را گشته ام نبودی
حتی تو نیز مرا در این بیغوله ی درمانده خوار تنها گذاشته ای
من مدتهاست که مرده ام اما خود خبر ندارم.
خدایا دیگر رمقی نمانده برایم آخر زیر آوار چراهای کشنده دارم خفه می شوم.
چندیست که دیگر جلوی آینه یکی دیگر را به جای خود می بینیم !
آنقدر شکسته شده ام که دیگر خودم را هم نمی شناسم !
من مدتهاست از دنیا و نیاز های دنیوی دور شده ام !
دیگر هیچ حسی ندارم حتی گرسنگی , تشنگی , شادی , خنده , گردش و سر سبزی طبیعت که زمانی تمام عشقم تماشای طبیعت سبز بود همه و همه از یادم رفته !
ای خدا من کی مرده ام که خود خبر ندارم؟
نمی دانم در کدامین گودال تنهایی خودم را چال کردم که دیگر خود را نمی بینم !
خدایا از هر چیز که بگریزم در نهایت به تو پناه می آورم آخر هیچ کسی از این چاله های پر درد قلبم خبر ندارد جز تو!
هیچ کس نمی فهمد مرا ! حتی خودم !
آرامش جانم را گم کرده ام روز و شب می جویم اما نمی یابم !
شاید هم آرامش مرا گم کرده ! نمی دانم .............
هیچ نمی دانم .....
سقوط جای صعودم را گفته !
می دانم که دیگر چیزی نمانده که زیر یک خلوار خاک خفت دفن شوم .
مهم نیست
آخر چیزی ندارم که نتوانم از آن دل بکنم !
می دانم که هیچ کسی هم نیست که برایم قطره اشکی بریزد !
چون هیچ کس جزخودم نمی داند که چه طوفانیست در درونم .
و چه درد جان کاهیست که تمامی سلولهایم را می فشارد.
هیچ کس هیچ نمی داند.
سقوط حقیقت وحشتناکیست مخصوصا اگر این سقوط بال پروازت را هم شکسته باشد.
خدایا من در این ۱۷ ۱۸ سال به اندازه ی 80 سال زندگی کردم دیگر عمر از تو نمی خواهم !
بگذار فقط بگویم این دنیای تو خیلی کوچک است من انتهایش را می بینم خیلی خیلی کوچک است .
هیچ وقت نتوانستم اقبالی به این دنیایت داشته باشم .
هیچ وقت...!:crying::crying:
Sara12
07-10-2010, 12:30 AM
وقتی خسته ای, وقتی حال هیچ کسی رو نداری, وقتی فکر خودکشی راحتت نمی گذازه, وقتی از همه چیز بریدی, وقتی کسی یا چیزی برات اهمیت نداره, وقتی کسی بهت اهمیت نمی ده, وقتی امیدی واسه زنده موندن نداری, چیکار می کنی ؟ …
واقعا با تمام این چیزها میشه زنده موند و زندگی کرد ؟ …
خدایا هدفت از اینکه منو وارد این بازی خطرناک کردی چی بود ؟ … منو واسه چی به این دنیا لعنتی فرستادی ؟ …
می خواستی چیزی بهم بدی ؟ یا اینکه چیزی ازم بگیری ؟ … می خواستی کاری بکنم که به بهشت برم یا جهنم !؟ حالا مگه فرفی هم می کنه ؟ … خدایا چرا تو رو نمی شه دید …. چرا نمی شه حست کرد … نکنه تو هم خسته شدی !؟ … چرا ساکتی … چرا کمکم نمی کنی !؟ … بهشت بهتره یا جهنم ؟ …:s0::s0:
Sara12
07-10-2010, 08:54 PM
قصه برگ و باد ( خدا)
آخرای فصل پاییز یه درخت پیر و تنهاتنها برگی روی شاخه ش مونده بود میون برگا
یه شبی درخت به برگ گفت:کاش بمونی در کنارم
آخه من میون برگا فقط تنها تو رو دارم
وقتی برگ درختو می دید داره از غصه میمیره
به خدا راز و نیاز کرد اونو از درخت نگیره
با دلی خرد و شکسته گفت نذار از اون جداشم
ای خدا کاری بکن که تا بهار همین جا باشم
برگ تو خلوت شبونه از دلش با خدا می گفت
غافل از این که یه گوشه باد همه حرفاشو میشنفت
باد اومد با خنده ای گفت:آخه این حرفا کدومه؟
با هجوم من رو شاخه عمر هر دو تون تمومه
یه دفه باد خیلی خشمگین با یه قدرتی فراوون
سیلی زد به برگ و شاخه تا بگیره از درخت جون
ولی برگ مثل یه کوهی به درخت چسبید و چسبید
تا که باد رفت پیش بارون بارونم قصه رو فهمید
بارون گفت با رعد و برقم می سوزونمش تا ریشه
تا که آثاری نمونه دیگه از درخت و بیشه
ولی بارونم مثل باد توی این بازی شکست خورد
به جایی رسید که بارون آرزو می کرد که میمرد
برگ نیفتاد و نیفتاد آخه این خواست خدا بود
هر کی زندگیشو باخته دلش از خدا جدا بود...
Sara12
07-11-2010, 06:52 PM
خدایا چه غریب است درد بی کسی و چه تنهایم در این غربت که تو هم از من رویگردانی
و اینک باز به سوی تو آمدم تا اندکی از درد درونم را برایت باز گویم
و خدایا تو بهتر میدانی آنچه درونم است تنهایی و بی کسی ام را دیده ای
,دربه دری و آوارگی ام را و هزارو یک درد که بزرگترینش ناامیدی است
.خدایا همه را کنار گذاشته ام اما با ناامیدی و بی هدفی نمی توانم بسازم
صبرم بسیار است اما پوج وبی هدف میدوم
. خسته شده ام خسته خستهhttp://dl4.glitter-graphics.net/pub/814/814654w3d2sw03qo.gif
Sara12
07-11-2010, 07:46 PM
http://mabulle78.m.a.pic.centerblog.net/a51xioed.jpg
به دنبال خدا نگرد...
خدا در بیا بانهای خالی از انسان نیست ...
خدا در جاده های تنهای بی انتها نیست ...
خدا در مسیری است که به تنهایی آن را سپری می کنی نیست ....
خدا آنجا نیست ...
به دنبالش نگرد.
خدا در نگاه منتظر کسی است که به دنبال خبری از توست.
در قلبی است که برای تو می تپد ...
خدا در لبخندی است که با نگاه مهربان تو جانی دوباره می گیرد ...
خدا آنجاست ...
خدا در خانه ای است که تنهایی در آنجا نیست ، در جمع عزیز ترین هایت است ...
خدا در دستی است که به یاری می گیری ...
در قلبی است که شاد می کنی ...
در لبخندی است که به لب می نشانی ...
خدا در دیر و بتکده و مسجد نیست ...
لا به لای کتاب های کهنه نیست...
این قدر نگرد.
گشتنت زمانی است که هدر می دهی ...
زمانی که می تواند بهترین ثانیه ها باشد.
Sara12
07-13-2010, 12:27 PM
http://www.parsiblog.com/FirendsAlbum/shayan27/baron.jpg
کوچيک تر که بودم فکر مي کردم بارون اشک خداست
ولي مگه خدا هم گريه مي کنه چرا بايد دل خدا بگيره!!!!
دوست داشتم زير بارون قدم بزنم تا بوي خدا رو حس کنم
اشک خدا را تو يه کاسه جمع کنم تا هر وقت دلم گرفت
کمي بنوشم تا پاک و آسماني شوم!
آسمان که خاکستري مي شد دل منم ابري مي شد
حس ميکرم که آدما دل خدا رو شکستند و يا از ياد خدا غافل شدند
همه مي گفتند باران رحمت خداست ولي حس کودکانه من مي گفت
خدا دلش گرفته و از دست آدم بدا داره گريه ميکنه......
کاشکي که بارون بزنه
به سقف و ايوون بزنه
کاشکي دلم پر بگيره
شادي رو از سر بگيره
کاش دوباره بارون بياد
رو تن ياس و نسترن
کاشکي بوي خدا بياد
تو کوچه و تو باغ من
.........................
کاش دوباره بارون بياد
اشک خدا رو ببوسم!
تا که دلم جون بگيره
از غم دنيا....نپوسه
Sara12
07-13-2010, 12:41 PM
http://nightmelody.com/gallery/thumbnails/LARGE_nightmelody-com-0143.jpg
خدای من ،خدای مهربانی ها
مرحم شب های غم انگیز تنهایی من
مرا یاری کن دیگر توانی برایم نمانده
من قطره قطره به دریای ویرانی می پیوندم
دست هایم گرمی آغوشت را می طلبند
و چشم هایم دوستی تو را خواهش می کنند
دیگر بهانه هایم به انتها رسیده اند
و امید ها یم چشم به راه تو هستند
یاری دهنده ی من در لحظه های طاقت فرسا
دستهایم را نظاره کن یاری تو را می خواهند
آرزوهایم ملتمسانه به تو نگاه می کنند تا رویایی نشوند . . .
خواهش هایم را تنها برای تو می فرستم
پس آنها را گوش فرا ده و خواسته هایم را برآورده کن
می دانم تو را سنجشی در توانایی هایت نیست
چرا که خواسته هایم برایت ناچیزاند
خدایا گوش کن به هق هق ِ گریه های من
در شب های تاریک بی کسی
شبهایی که تنها تو را می خوانم تا از تو مدد جویم . . .
خدایا من تو را در قصر شیشه ای قلبم
فرمانروای سرزمین وجودم کرده ام
اما رگبار اشکهایم به شیشه های قلبم برخورد می کنند
و آن را خواهند شکست ، و من هراسانم
از اینکه تو از قلب من بیرون روی
و مرا در نهایت بی رحمی رها کنی !
خدایا می شنوی؟!
سکوت تلخم را می گویم
سکوتی که با تو سخن می گوید
و فریاد هایم را به تو می رساند
خدایا به ملودی غم هایم که برایت می نوازم
تا تو را نوازش دهد
بنگر تهی شدنم را از نت هایش درخواهی یافت . . .
ای آزاده ترین آزادگان !
مرا از زندانی که در آن رنج می برم رهایی بخش . . .
چشم هایم دیگر قادر به گریستن نیستند
لرزش تارهای گلویم بغضم را خواهند شکست
و من از درون خالی می شوم
دیگر احساس خوشی را درک نخواهم کرد
لبخند هایم همه مصنوعی اند
من تمام حس های خوب را در وجودم می سوزانم
خدایا ! خسته ام از تمام مهربانی های تصنعی
مهربانی هایی که در اوج آرامش مرا به نیستی می کشند
اما این را بدان هیچ گاه بدی را در دل جای نخواهم داد
من رشک و کینه را سالهاست که فراموش کرده ام
خدایا من مدتها پیش از تو آموختم
شیرینی عسل به اندازه ی بخشش نیست
مرا به خاطر طعم شیرینش ببخشای
تا آرزوهایم را به تو بسپارم
تا آنها را حقیقت بخشی . . .
Sara12
07-15-2010, 12:15 PM
چه زیباست هنگامی که در اوج نشاط و بی نیازی هستی ,دست دعا به درگاه خدا بر داری
Sara12
07-15-2010, 01:01 PM
از میان کسانی که برای دعای باران به تپه ها میروند تنها کسانی که
با خود چتری به همراه می آورند به کاره خدا ایمان دارند
Sara12
07-15-2010, 01:14 PM
اگر تنهای تنها باشم باز هم خدا را دارم
او جبران تمام نداشتنی های من است
Sara12
07-15-2010, 03:34 PM
خدایا! هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر! عمریست گرفته ای , مبادا رها کنی
Mohamad
07-15-2010, 07:01 PM
... خداوند بینهایت است و لامکان وبیزمان
اما به قدر فهم تو کوچک میشود
و به قدر نیاز تو فرود میآید
و به قدر آرزوی تو گسترده میشود
و به قدر ایمان تو کارگشا میشود
و به قدر نخ پیرزنان دوزنده باریک میشود...
پدر میشود یتیمان را و مادر
برادر میشود محتاجان برادری را
همسر میشود بیهمسرماندگان را
طفل میشود عقیمان را
امید میشود ناامیدان را
راه میشود گمگشتگان را
نور میشود در تاریکی ماندگان را
شمشیر میشود رزمندگان را
عصا میشود پیران را
عشق میشود محتاجان به عشق را
...
خداوند همه چیز میشود همه کس را...
به شرط اعتقاد، به شرط پاکی دل، به شرط طهارت روح، به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
بشویید قلبهایتان را از هر احساس ناروا
و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف
و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک
و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار...
و بپرهیزید از ناجوانمردیها،ناراستیها ، نامردمیها!
چنین کنید تا ببینید خداوند چگونه
بر سفره شما با کاسهای خوراک و تکهای نان مینشیند
در دکان شما کفههای ترازویتان را میزان میکند
و در کوچههای خلوت شب با شما آواز میخواند...
مگر از زندگی چه میخواهید که در خدایی خدا یافت نمیشود ...؟
Sara12
07-16-2010, 12:51 PM
همیشه از خداوند بخواه تا چیزی را که سزاوارش هستی نصیبت کند٬ نه آنچه را آرزو داری. چون آرزوهایت همواره کمتر از آن چیزی است که سزاوارش هستی!
Sara12
07-16-2010, 12:53 PM
زلال که باشی آسمان درتوست.
Sara12
07-16-2010, 12:53 PM
من برنده ام چون میدانم مطمئن ترین رشته ای که می توانم بگیرم رشته بین من وخداست.
Sara12
07-16-2010, 02:29 PM
خدا رو دوست دارم چون *آي ديش* هميشه روشنه خدا رو دوست دارم چون به همه *پي ام ها* جواب ميده خدا رو دوست دارم چون حرفاي آدم رو *سند تو آل* نمي کنه خدا رو دوست دارم چون هيچ کسي رو *ايگنور* نمي کنه خدايا به داده و نداده و گرفته ات شکر؛ که داده ات نعمت است، نداده ات حکمت و گرفته ات امتحان ان شاالله همه ی شما دلتون آنلاین باشه...............http://rooydar1.persiangig.com/2vnj2gk.gif
Sara12
07-16-2010, 03:04 PM
همیشه رحمت خدا در حاجت روایی ما نیست.... گاهی رحمت خدا در نداشته های ماست....!
Sara12
07-16-2010, 03:24 PM
(http://holylovely.blogfa.com/post-23.aspx)
http://abasaleh2.googlepages.com/30cf.jpg
الو ... الو... سلام
کسی اونجا نیست ؟؟؟؟؟
مگه اونجا خونه ی خدا نیست؟
پس چرا کسی جواب نمی ده؟
یهو یه صدای مهربون! ..مثل اینکه صدای یه فرشتس. بله با کی کار داری کوچولو؟
خدا هست؟ باهاش قرار داشتم. قول داده امشب جوابمو بده.
بگو من می شنوم .کودک متعجب پرسید: مگه تو خدایی ؟من با خدا کار دارم ...
هر چی می خوای به من بگو قول می دم به خدا بگم .
صدای بغض آلودش آهسته گفت یعنی خدام منو دوست نداره؟؟؟؟
فرشته ساکت بود .بعد از مکثی نه چندان طولانی:نه خدا خیلی دوستت داره.مگه کسی می تونه تو رو دوست نداشته باشه؟
بلور اشکی که در چشمانش حلقه زده بود با فشار بغض شکست وبر روی گونه اش غلطید وباهمان بغض گفت :اصلا خدا باهام حرف نزنه گریه می کنما...
بعد از چند لحظه هیاهوی سکوت ؛
بگو زیبا بگو .هر آنچه را که بر دل کوچکت سنگینی می کند بگو...دیگر
بغض امانش را بریده بود بلند بلند گریه کرد وگفت:خدا جون خدای مهربون،خدای
قشنگم می خواستم بهت بگم تو رو خدا نذار بزرگ شم تو رو خدا...چرا ؟این مخالف تقدیره .چرا دوست نداری بزرگ بشی؟آخه خدا من خیلی تو رو دوست دارم قد مامانم ،ده تا دوستت دارم .اگه بزرگ شم نکنه مثل بقیه فراموشت کنم؟
نکنه یادم بره که یه روزی بهت زنگ زدم ؟نکنه یادم بره هر شب باهات قرار داشتم؟مثل خیلی ها که بزرگ شدن و حرف منو نمی فهمن.
مثل
بقیه که بزرگن و فکر می کنن من الکی می گم با تو دوستم. مگه ما باهم دوست
نیستیم؟پس چرا کسی حرفمو باور نمی کنه ؟خدا چرا بزرگا حرفاشون سخت
سخته؟مگه این طوری نمی شه باهات حرف زد...
خدا پس از تمام شدن گریه های کودک:آدم
،محبوب ترین مخلوق من.. چه زود خاطراتش رو به ازای بزرگ شدن فراموش می
کنه...کاش همه مثل تو به جای خواسته های عجیب من رو از خودم طلب می کردند
تا تمام دنیا در دستشان جا می گرفت.
کاش همه مثل تو مرا برای خودم ونه برای خودخواهی شان می خواستند .دنیا برای تو کوچک است ...
بیا تا برای همیشه کوچک بمانی وهرگز بزرگ نشوی...
کودک کنار گوشی تلفن،درحالی که لبخندبرلب داشت در آغوش خدا به خواب فرو رفت.
Sara12
07-17-2010, 01:04 PM
یادت باشد .... :yeah:
خداوند ما را اتفاقی به دنیا نفرستاد؟:yeah:
Sara12
07-17-2010, 07:57 PM
خدايا من اگر بد کنم
تورا بنده ديگر بسيار است
تو اگر با من مدارا نکني
مرا خدايي ديگر کجاست؟؟؟؟
Sara12
07-17-2010, 11:29 PM
امانت خدا بر زمین مانده بود.آدمیان می گذشتند بی هیچ باری بر شانه هایشان.
خدا پیامبری فرستاد تا به یادشان بیاورد قول نخستین و بیعت اولین را.
پیامبر گفت ای آدمیان...ای آدمیان این امانت از آن شماست.
بر دوشش کشید.http://blogfa.com/images/smileys/24.gif
این همان است که زمین و آسمان را توان بر دوش کشیدنش نیست.
پس به یاد آورید انسان را و دشواری اش را.
اما کسی به یاد نیاورد.
پیامبر گفتعشق است.عشق استکه بر زمین مانده است.
مجال اندک است و فرصت کوتاه.
شتاب کنید و گرنه نوبت عاشقی می گذرد.
اما کسی به عشق نیندیشید.
پیامبر گفت آنچه نامش زندگی است نه خیال است و نه بازی.
امتحان است.http://blogfa.com/images/smileys/12.gif
و تنها پاسخ به آزمون زندگی زیستن است...زیستن
اما کسی آزمون زندگی را پاسخ نداد.
و در این میان کودکی که تازه پا به جهان گذاشته بود با لبخندی پیامبر را پاسخ گفت.
زیرا پیمانش را با خدا به یاد می آورد
آنگاه خدا گفت
به پاسخ لبخند کودکی جهان را ادامه می دهیم
Sara12
07-17-2010, 11:34 PM
مرا کسی نساخت خدا ساخت نه انچنان که کسی خواست که من کسی نداشتم کسم خدا بود کس بی کسان:^::^:
Sara12
07-17-2010, 11:45 PM
گر خدا بنده نواز است ، به خلقم چه نیاز است ، میكشم ناز یكی تا به همه ناز كنم
Sara12
07-18-2010, 01:47 AM
با من تماس بگیر
خدایا
حتی هزار بار
وقتی كه نیستم
لطفا پیام خودت را
روی پیام گیر دلم بگذار...خدایا داغونم:crying::ge1::ge1::ge1:
Mohamad
07-18-2010, 05:00 AM
پروردگارا تو را شکر می کنم
برای تمام نعماتی که به من ارزانی داشتی
برای تمام روزهای افتابی و برای تمام روزهای غمگین ابری و بارانی.
برای غروبهای ارام وشبهای تاریک و طولانی
تو را شکر میگویم برای سلامتی و بیماری
برای غمها وشادیهایی که امسال به من عطا کردی.
تو را شکر می گویم برای تمام چیزهایی که مدتی به من قرض دادی و سپس باز پس گرفتی.
خدایا شکرت برای تمام لبخندهای محبت بار ، دستان یاری رسان ، برای همه ان عشق و محبت و چیزهای شگفت انگیزی که دریافت کردم.
شکر برای تمام گلها و ستارگان ، برای تمام فرزندان و عزیزانی که دوستم دارند.
خدایا تو را شکر میگویم برای تنهاییم ، برای مسائل و مشکلاتم ، برای تردیدها و اشکهایم ، چرا که همه اینها مرا به تو نزدیکتر کرد.
تو را شکر می گویم برای تداوم حیاتم ، برای اینکه سرپناهی در اختیارم نهاده ای ، برای غذایم و برای براورده کردن تمام نیازم.
امسال چه چیزی در انتظارم است.
پروردگارا همان را میخواهم.که تو برایم خواسته ای.
تنها از تو میخواهم،آنقدر به من ایمان عطا کنی تا در هر انچه بر سر راهم قرار میدهی تو را ببینم و خواستت را.
انقدر امید و شجاعت تا نومید نشوم و آنقدر عشق و محبت ... هر روز بیش از روز قبل ، عشق نسبت به خودت و انان که در اطرافم هستند.
پروردگارا ، به من بردباری ، فروتنی ، و تسلیم و رضا عنایت فرما ، خدایا مرا آن ده که مرا ان به ، و آنچه را که نمیدانم چگونه از تو بخواهم.
پروردگارا ، به من قلبی فرمانبردار، گوشی شنوا ، ذهنی هوشیار ، و دستانی ساعی عنایت فرما تا بتوانم تسلیم رضایت گردم و آنچه را که به کمال برایم خواسته ای بر دیده منت بپذیرم.
خدایا ، بر تمام عزیزانم برکت و بهروزی عطاکن و صلح و دوستی و ارامش بر قلوب انسانها حاکم گردان.
آمین
Sara12
07-18-2010, 05:53 PM
http://www.hamdardi.net/imgup/11942/1241111615_11942_f0dd7008f3.gif
Sara12
07-18-2010, 05:55 PM
هرگاه خداوند تورا به لبه پرتگاه هدایت کرد ,به او اعتماد کن ,چون یا تورا از پشت خواهد گرفت یا به تو پرواز کردن خواهد آموخت:crying::crying::crying:
http://www.hamdardi.net/imgup/12/1279231262_12_b7dc8fde2c.gif
Sara12
07-18-2010, 05:58 PM
بی دلی در همه احوال خدا با او بود
او نمی دیدش و از دور خدایا میکرد
Sara12
07-18-2010, 06:00 PM
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/1268336359_16901_64b16a45f8.gif
Sara12
07-18-2010, 06:01 PM
در مواجهه با مشکلات، آرام باش، توکل کن، تفکر کن، سپس آستینها را بالا بزن. آنگاه دستان خدا را می بینی که پیش از تو دست به کار شده اند.(امام علي)
Sara12
07-18-2010, 06:36 PM
http://www.hamdardi.net/images/smilies/16.gifمهم نیست که قفل ها بدست چه کسی ست ..
مهم اینست که کلید ها بدست خداست.....!!!
Sara12
07-18-2010, 06:38 PM
اين متن موي هاي تنم رو سيخ كرد! بغضم هم ......
اگه باز از روزگار دلت گرفت، لحظه ها، ثانیه ها ابری شدن.....
دلت گرفته عزيزم ؟ گرفتاري ؟ بي پناهي ؟ بي کسي و بي هم زبوني آزارت ميده ؟
قلب وغرورت شکسته ؟ فکر ميکني تنهات گذاشتم عزيزم ؟
نه من اينجاپيشتم . فقط کافيه سرتو بالا کني و آغوش باز منوببيني که منتظر توست .
بدو بيا عزيزم بدو... امضا : خدا:del-s::del-s::del-s::^::^::^:
Sara12
07-19-2010, 12:15 AM
خدا به رنگ رنگین کمان ، به لطافت گلهای بهاری ، روشنایی خورشید وپاکی آسمان آبی ، به شادی لبخند یک کودک وبه وسعت پرواز پرنده ها ، به نگاه آهوان دشتهای سبز ، به زلالی دریاهای دور ، وبه صدای سکوت می ماند
Sara12
07-20-2010, 01:01 PM
شبی در خواب دیدم که با خدا گفتگو می کنم.
خدا از من پرسید: دوست داری با من صحبت کنی؟
پاسخ دادم: اگر شما فرصت داشته باشید.
خدا لبخندی زد و گفت: زمان من ابدیت است، چه سؤالاتی در ذهن داری که می خواهی از من بپرسی؟
من سؤال کردم: چه چیزی در آدمها شما را بیشتر از هر چیزی متعجب می کند؟
خدا جواب داد:
- اینکه از دوران کودکی خود خسته می شوند و عجله دارند که زودتر بزرگ شوند، و دوباره آرزوی این را دارند که روزی بچه شوند.
- اینکه سلامتی خود را به خاطر بدست آوردن پول از دست می دهند و سپس پول خود را خرج می کنند تا سلامتی از دست رفته را دوباره بازیابند.
- اینکه با نگرانی به آینده فکر می کنند و حال خود را فراموش می کنند به گونه ای که نه در حال و نه در آینده زندگی می کنند.
- اینکه به گونه ای زندگی می کنند که گویی هرگز نخواهند مرد و به گونه ای می میرند که گوئی هرگز نزیسته اند.
دست خدا مرا در بر گرفت و مدتی به سکوت گذشت…
بعد از مدتی به خدا گفتم: به عنوان پروردگار دوست داری که بندگانت چه درسهایی در زندگی بیاموزند؟
خدا پاسخ داد:
- اینکه یاد بگیرند نمی توانند کسی را وادار کنند تا بدانها عشق بورزد، تنها کاری که می توانند انجام دهند این است که اجازه دهند خود مورد عشق ورزیدن واقع شوند.
- اینکه یاد بگیرند که خوب نیست که خودشان را با دیگران مقایسه کنند.
- اینکه بخشش را با تمرین بخشیدن یاد بگیرند.
- اینکه رنجش خاطر عزیزانشان تنها چند لحظه ای زمان می برد ولی ممکن است سالیان سال زمان لازم باشد تا این زخمها التیام یابد.
- یاد بگیرند که غنی کسی نیست که بیشترین ها را دارد، بلکه کسی است که نیازمند کمترین هاست.
- اینکه یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را مشتاقانه دوست دارند اما هنوز نمی دانند که چگونه احساساتشان را بیان کنند یا نشان دهند.
- اینکه یاد بگیرند دو نفر می توانند به یک چیز نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند.
- اینکه یاد بگیرند کافی نیست همدیگر را ببخشند، بلکه باید خود را نیز ببخشند.
با افتادگی خطاب به خدا گفتم: از وقتی که در اختیار من گذاشتید سپاسگذارم.
و افزودم: چیز دیگری هست که دوست داشته باشید آنها بدانند؟
خدا لبخندی زد و گفت:
فقط اینکه بدانند من اینجا هستم
همیشه…
Sara12
07-20-2010, 01:04 PM
سر گذشت آدم
نامت چه بود؟
آدم
فرزند؟
من را نه مادری نه پدری، بنویس اولین یتیم خلقت
محل تولد؟
بهشت پاك
اینك محل سكونت؟
زمین خاك
آن چیست بر گرده نهادی؟
امانت است
قدت؟
روزی چنان بلند كه همسایه خدا،اینك به قدر سایه بختم به روی خاك
اعضاء خانواده؟
حوای خوب و پاك ، قابیل خشمناك ، هابیل زیر خاك
روز تولدت؟
روز جمعه، به گمانم روز عشق
رنگت؟
اینك فقط سیاه ، ز شرم چنان گناه
چشمت؟
رنگی به رنگ بارش باران ، كه ببارد ز آسمان
وزنت ؟
نه آنچنان سبك كه پرم در هوای دوست ... نه آ نچنان وزین كه نشینم بر این خاك
جنست ؟
نیمی مرا ز خاك ، نیمی دگر خدا
شغلت ؟
در كار كشت امیدم
شاكی تو ؟
خدا
نام وكیل ؟
آن هم خدا
جرمت؟
یك سیب از درخت وسوسه
تنها همین ؟
همین!!!!
حكم؟
تبعید در زمین
همدست در خطا ؟
حوای آشنا
ترسیده ای؟
كمی
از چه؟
كه شوم اسیر خاك
آیا كسی به ملاقاتت آمده؟
بلی
كه؟
فقط خدا
داری گلایه ای؟
نه
دلتنگ گشته ای ؟
زیاد
برای كه؟
تنها خدا
آورده ای سند؟
بلی
چه ؟
دو قطره اشك
داری تو ضامنی؟
بلی
چه كسی ؟
تنها كسم خدا
در آ خرین دفاع؟
می خوانمش كه چنان اجابت كند دعا:crying::crying::crying::crying::crying::cry ing:
Mohamad
07-20-2010, 07:59 PM
خدا ! در اشک چشمانم
خدا ! در دست لرزانم
خدا ! در درد بی دارو و درمانم
خد ا! در تار و پودم ،دروجودم ، در همه جانم
بخوان کز زنده گردیدن پشیمانم
خدا ! امشب درون کلبه ی سردم بمیرانم
من ازخلق و خدا و خود گریزانم
کجا باید روم از دشمنان خود نمی دانم
خدا ! در گریه های درد پنهانم
خدا ! در آرزوی شعر دیوانم
خدا ! در نا امیدی بی امیدم کن
مرنجانم
خدا ! امشب درون کلبه ی سردم بمیرانم
http://pic.azardl.com/images/11652447807091753305.jpg
Sara12
07-20-2010, 11:40 PM
الو
دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد
خرابي از دل من است يا که عيب سيم هاست؟
چرا صدايتان نمي رسد کمي بلند تر
صداي من چطور؟ خوب و صاف و واضح و رساست؟
اگر اجازه مي دهي برايت درد دل کنم
شنيده ام که گريه بر تمام دردها شفاست
دل مرا بخوان به سوي خود تا که سبک شوم
پناهگاه اين دل شکسته خانه ي شماست
الو ، مرا ببخش ، باز هم مزاحمت شدم
دوباره زنگ مي زنم ، دوباره ، تا خدا خداست
دوباره ...
تا خدا خداست...
Mohamad
07-22-2010, 01:30 AM
خدایا چقدر این روزها تنها هستم
خدایا چقدر این روزها شکسته شده ام
خدایا این روز ها چقدر غمگین هستم
خدایام کجایی !!!
ای که جانم فدای تو ای بهترین ای هم کس تنهایی من
مگر نمی بینی چه غریب چه تنها افتاده ام در این آشفته بازار عروسکها
خدایا مگر نمی بینی مگر نمی بینی چه تنها شده ام
خدایم مگر اشکهای بی پایانم را نمی بینی
خدایم مگر زجه های بی پایانم را نمی شنوی
خدایم تو رو به آسمانهایت تو را به محمدت قسم می دهم لحظه ای نگاهم کن لحظه ای دل به نوشته هایم بسپار !!
چقدر خسته شده ام !!!
مگر با تو عهد نبستم اگر روزی خواستم نباشم اگر روزی خسته شدم از این آدمکها من را
هم آغوش خودت بکنی و من را با خود به ترانه های آبی ببری !!!
خدایم مگر قسمت ندادم ندادم اگر روزی ساقه هایم زیر پاهای غریبه ها شکست برایم ساقه و ریشه شوی ....
خدایم عزیزم این روز ها خیلی دلم گرفته خیلی خسته ام
تو رو به آسمانهایت قسم به فریادم برس !!!
http://pic.azardl.com/images/24243568913192775985.jpg
Sara12
07-22-2010, 01:24 PM
http://pic.azardl.com/images/84967063086220067009.gif
Sara12
07-22-2010, 06:42 PM
http://www.hamdardi.net/imgup/12/1272742305_12_f9756093c8.jpg
در طوفان زندگی با خدا بودن بهتر از ناخدا بودن است
Sara12
07-23-2010, 12:46 PM
هر روز که از خواب بیدار میشوید دعا کنید :
(( خدایا ! ای پناه بی پناهان ! ای خدای بی کسان ! سکان زندگی خود را به دستهای ایمن و پرمهر ( تو ) میسپارم . مرا به هر جا که میخواهی هدایت کن .))
Sara12
07-23-2010, 12:48 PM
خدای نور و زندگی ! هر روز مرا از عشقت لبریز کن تا از خودم بگذرم و به رنجدیدگان برسم .
دعاها و اشکهایم را برایت می آورم . خودم را به (( تو )) تقدیم می کنم .
Sara12
07-23-2010, 12:59 PM
http://www.hamdardi.net/imgup/19427/1256612800_19427_43da1595a1.jpg
به جمال نادیده خدا روی کنید که پیوسته به زبانهای مختلف ندا داده است:
( شما را از بند رنج و گناه نجات خواهم بخشید . بارهایتان را سبک خواهم کرد . قلبهای بی قرارتان را آرامش خواهم بخشید .)
خدای من رحم کن
Sara12
07-23-2010, 01:02 PM
زنی حدود نود ساله را میشناختم که هرگز از هیچ چیز ناراحت نمیشد. او هیچگاه عصبی نبود. پیوسته آرام وپر نشاط ٬ مانند آبهای زلال برکه ها. همیشه در آرامشی خدایی به سر میبرد . با همه کس وهمه چیز وحتی خودش در آرامش بود.
از او پرسیدند چگونه میتواند تحت همه شرایط آسوده خاطر باشد؟
زن پاسخ داد : من هر شب کودکی میشوم و قبل از خواب به گوشه ای ساکت و خاموش میروم .
در سکوت به خدا فکر میکنم .
همه نگرانی ها٬ تشویش ها و مسائل روز را یک یک بر دامان خدا میگذارم .
اگر از کاری که کرده ام یا حرفی که زده ام احساس گناه کنم٬ اگر کسی را رنجانده باشم٬ اینها را در سکوت به خدا میگویم. و از او طلب بخشایش میکنم و بخشایش او را میپذیرم .
اگر نگران چیزی باشم٬ آن را به خدا میسپارم و رهایش میکنم .
اگر احساس تنهایی کنم یا تصور کنم که کسی مرا دوست ندارد ٬ همه را به خدا میگویم و آنگاه خدا مرا در آغوش پر مهرش میگیرد .
همیشه وقتی به این ترتیب همه چیز را رها میکنم و به خدا میسپارم٬ آرامش عجیبی میابم و همه فشارها و عصبیت ها نا پدید میشوند .
Sara12
07-23-2010, 01:10 PM
پیش از اینها فکر میکردم خدا خانه ای دارد میان ابرها
مثل قصر پادشاه قصه ها خشتی از الماس وخشتی از طلا
پایه های برجش از عاج وبلور بر سر تختی نشسته با غرور
ماه برق کوچکی از تاج او هر ستاره پولکی از تاج او
اطلس پیراهن او آسمان نقش روی دامن او کهکشان
رعد و برق شب صدای خنده اش سیل و طوفان نعره توفنده اش
دکمه پیراهن او آفتاب برق تیغ و خنجر او ماهتاب
هیچکس از جای او آگاه نیست هیچکس را در حضورش راه نیست
پیش از اینها خاطرم دلگیر بود از خدا در ذهنم این تصویر بود
آن خدا بی رحم بود و خشمگین خانه اش در آسمان دور از زمین
بود اما در میان ما نبود مهربان و ساده وزیبا نبود
در دل او دوستی جایی نداشت مهربانی هیچ معنایی نداشت
هر چه می پرسیدم از خود از خدا از زمین، از آسمان،از ابرها
زود می گفتند این کار خداست پرس و جو از کار او کاری خطاست
آب اگر خوردی ، عذابش آتش است هر چه می پرسی ،جوابش آتش است
تا ببندی چشم ، کورت می کند تا شدی نزدیک ،دورت می کند
کج گشودی دست، سنگت می کند کج نهادی پای، لنگت می کند
تا خطا کردی عذابت می کند در میان آتش آبت می کند
با همین قصه دلم مشغول بود خوابهایم پر ز دیو و غول بود
نیت من در نماز و در دعا ترس بود و وحشت از خشم خدا
هر چه می کردم همه از ترس بود مثل از بر کردن یک درس بود
مثل تنبیه مدیر مدرسه مثل تمرین حساب و هندسه
مثل صرف فعل ماضی سخت بود مثل تکلیف ریاضی سخت بود
****
تا که یکشب دست در دست پدر راه افتادم به قصد یک سفر
در میان راه در یک روستا خانه ای دیدیم خوب و آشنا
زود پرسیدم پدر اینجا کجاست گفت اینجا خانه خوب خداست!
گفت اینجا می شود یک لحظه ماند گوشه ای خلوت نمازی ساده خواند
با وضویی دست ورویی تازه کرد با دل خود گفتگویی تازه کرد
گفتمش پس آن خدای خشمگین خانه اش اینجاست اینجا در زمین؟
گفت آری خانه او بی ریاست فرش هایش از گلیم و بوریاست
مهربان وساده وبی کینه است مثل نوری در دل آیینه است
می توان با این خدا پرواز کرد سفره دل را برایش باز کرد
می شود درباره گل حرف زد صاف و ساده مثل بلبل حرف زد
چکه چکه مثل باران حرف زد با دو قطره از هزاران حرف زد
می توان با او صمیمی حرف زد مثل یاران قدیمی حرف زد
میتوان مثل علف ها حرف زد با زبان بی الفبا حرف زد
میتوان درباره هر چیز گفت می شود شعری خیال انگیز گفت....
*****
تازه فهمیدم خدایم این خداست این خدای مهربان و آشناست
دوستی از من به من نزدیک تر از رگ گردن به من نزدیک تر
Sara12
07-24-2010, 07:33 PM
کلینیک خدا
http://www.hamdardi.net/imgup/11448/1272556596_11448_a55a010c37.jpg
به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم، فهمیدم که بیمارم ............ ...
خدا فشار خونم را گرفت، معلوم شد که لطافتم پایین آمده.
زمانی که دمای بدنم را سنجید، دماسنج 40 درجه اضطراب نشان داد.
آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم، تنهایی سرخرگهایم را مسدود
کرده بود و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند.
به ارتوپد رفتم چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشم و آنها را در آغوش بگیرم.
بر اثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم
فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم، چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم.
زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم معلوم شد که مدتی است که صدای خدا را آنگاه که در طول روز با من سخن می گوید نمی شنوم
خدای مهربانم برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد. به شکرانه اش تصمیم گرفتم از این پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش برایم تجویز کرده است استفاده کنم.
هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم
قبل از رفتم به محل کار یک قاشق آرامش بخورم
هر ساعت یک کپسول صبر، یک فنج
یک فنجان برادری و یک لیوان فروتنی بنوشم.
زمانی که به خانه برمیگردم به مقدار کافی عشق بنوشم و
زمانی که به بستر می روم دو عدد قرص وجدان آسوده مصرف کنم.
امیدوارم خدا نعمتهایش را بر شما سرازیر کند:
رنگین کمانی به ازای هر طوفان
لبخندی به ازای هر اشک
دوستی فداکار به ازای هر مشکل
نغمه ای شیرین به ازای هر آه
و اجابتی نزدیک برای هر دعا
Sara12
07-28-2010, 11:14 PM
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه با هر username كه باشم، من را connect می كند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه تا خودم نخواهم مرا D.C نمی كند .
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه با یك delete هر چی را بخواهم پاك می كند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه اینهمه friend برای من add می كند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه اینهمه wallpaper كه update می كند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه با هر username كه باشم، من را connect می كند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه تا خودم نخواهم مرا D.C نمی كند .
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه با یك delete هر چی را بخواهم پاك می كند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه اینهمه friend برای من add می كند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه اینهمه wallpaper كه update می كند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه با اینكه خیلی بدم من را log off نمی كند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه همه چیز من را می داند ولی SEND TO ALL نمی كند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه می گذارد هر جایی كه می خواهم Invisible بروم
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه همیشه جزء friend هام می ماند و من را delete و ignore نمی كند.
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه همیشه اجازه، undo كردن را به من می دهد
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه من را install كرده است
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه هیچ وقت به من پیغام line busy نمی دهد
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه اراده كنم، ON می شود و من می توانم باهاش حرف بزنم
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه دلش را می شكنم، اما او باز من را می بخشد و shout down ام نمی كند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه password اش را هیچ وقت یادم نمی رود، كافیه فقط به دلم سر بزنم
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه تلفنش همیشه آنتن می دهد
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه شماره اش همیشه در شبكه موجود است
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه هیچ وقت پیغام no response نمی دهد
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه هرگز گوشی اش را خاموش نمی كند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه هیچ وقت ویروسی نمی شود و همیشه سالم است
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه هیچوقت نیازی نیست براش BUZZ بدهم
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه آهنگ حرف هاش همیشه من را آرام می كند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه نامه هاش چند كلمه ای بیشتر نیست، تازه spam هم تو كارش نیست
خدا را دوست دارم ، بخاطر اینكه وسط حرف زدن نمی گوید، وقت ندارم، باید بروم یا دارم با كس دیگری حرف می زنم
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه من را برای خودم می خواهد، نه خودش
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه همیشه وقت دارد حرف هایم را بشنود
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه فقط وقت بی كاریش یاد من نمی افتد
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه می توانم از یكی دیگر پیشش گله كنم، بگویم كه ….
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه همیشه پیشم می ماند و من را تنها نمی گذارد، دوست داشتنش ابدی است
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه می توانم احساسم را راحت به آن بگویم، نه اصلا نیازی نیست بگویم، خودش میتواند نگفته، حرف ام را بخواند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه به من می گوید دوستم دارد و دوست داشتنش اش را مخفی نمی كند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه تنها كسی است كه می توانی جلوش بدون اینكه خجل بشوی گریه كنی، و بگویی دلت براش تنگ شده
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینكه ، می گذارد دوستش داشته باشم ، وقتی می دانم لیاقت آنرا ندارم
خدا را دوست دارم به خاطر اینكه از من می پذیرد كه بگویم : خدا را دوست دارم
Sara12
07-28-2010, 11:22 PM
http://s1.picofile.com/bia2sms/Pictures/%D8%B9%DA%A9%D8%B3%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%88%D8%A 8/rose_flower_03.jpg
شکسته های دلت را به بازار خدا ببر، خدا، خود بهای شکسته دلان است
وقتی احساس غربت میکنی، یادت باشه که خدا همین نزدیکی هاست
Sara12
07-28-2010, 11:24 PM
این همه خود را تحقیر نکند، خداوند پس از ساختن شما به خود تبریک گفت
وقتی خدا هست هیچ دلیلی برای ناامیدی نیست
آسمان، چشم آبی خداست، و نگران همیشه من و تو
خدایا! قادر نیستم خود را به خانه تو برسانم، لطفا تو خود به خانه ی من بیا
بهترین دوست خداست، او آنقدر خوب است که اگر یک گل به او تقدیم کنید دسته گلی تقدیمتان میکند
به پیش آور دو دست خالی را
ببینم چشم های خیست آیا گفته ای دارند؟
بخوان مرا... بگردان قبله ات را سوی من... اینک وضویی کن
خجالت میکشی از من... بگو، جز من کسی دیگر نمی فهمد
به نجوایی صدایم کن... بدان آغوش من باز است
شروع کن، یک قدم با تو.... تمام گامهای مانده اش با من
شیطان با دروغ آدم را از بهشت لغزاند، ولی آدم با اشک صادقانه به خدا پیوست
Sara12
07-29-2010, 01:19 AM
ای که پشت پردههای غبارآلود غم نشستهای و پنهانی به ما مینگری تا بلکه به یادت بیفتیم و دمی را با تو بازدمیم.
ای که مهربانتر ازهمهی مهربانی هایی ، ای که بودنت آنقدر عظیم است که نبودنت را بهتر میشود درک و اثبات کرد.
ای که هیچ جا نیستی و همه جا هستی ، ای که به هر زبان و شیوهای ما را به سوی خود می طلبی ، ای که هیچوقت از ما غافلان غافل نبودی و نیستی و نخواهی بود، ای که حضور پر جلالت در زندگی همهی ما نمایان است و ما هیچوقت نمی بینیمش .
نمی دانم تو را چگونه بخوانم که دلم خشنود شود که دمی آسوده شوم از هرچه هست و نیست . نمیدانم چگونه میتوانم حضور عظیمت را تاب بیاورم ...
با این همه پلیدی و پلشتی که جگرگوشههایت به وجود آوردهاند و میاورند چه شکیبا و آرام و زیبایی.
چه خرسندم از حضورت و چه کوچکم گاهی که نا امید میشوم و چه بزرگم با تو.
Sara12
07-29-2010, 02:28 AM
نامه ای از طرف خدا (http://sib87.blogfa.com/post-46.aspx)
امروز صبح که از خواب بیدار شدی، نگاهت می کردم، امیدوار بودم که با من حرف بزنی،
حتی برای چند کلمه، نظرم را بپرسی یا برای اتفاق خوبی که دیروز در زندگی ات افتاد،از من
تشکر کنی، اما متوجه شدم که خیلی مشغولی، مشغول انتخاب لباسی که می خواستی بپوشی،
وقتی داشتی این طرف و آن طرف می دویدی تا حاضر شوی فکر می کردم چند دقیقه ای وقت
داری که بایستی و به من بگویی: "سلام"، اما تو خیلی مشغول بودی، یک بار مجبور شدی منتظر شوی و برای مدت یک ربع کاری نداشتی جز آنکه روی یک صندلی بنشینی، بعد دیدمت که از جا پریدی، خیال کردم می خواهی چیزی را به من بگویی، اما تو به طرف تلفن دویدی و در عوض به دوستت تلفن کردی تا از آخرین شایعات با خبر شوی.
تمام روز با صبوری منتظرت بودم، با آن همه کارهای مختلف گمان می کنم که اصلاً وقت نداشتی با من حرف بزنی، متوجه شدم قبل از نهار هی دور و برت را نگاه می کنی، شاید چون خجالت می کشیدی، سرت را به سوی من خم نکردی.
تو به خانه رفتی و به نظر می رسید که هنوز خیلی کارها برای انجام دادن داری، بعد از انجام دادن چند کار، تلویزیون را روشن کردی، نمی دانم تلویزیون را دوست داری یا نه؟ در آن چیزهای زیادی نشان می دهند و تو هر روز مدت زیادی را جلوی آن می گذرانی، در حالی که درباره هیچ چیز فکر نمی کنی و فقط از برنامه هایش لذت می بری، باز هم صبورانه انتظارت را کشیدم و تو در حالی که تلویزیون را نگاه می کردی، شام خوردی و باز هم با من صحبتی نکردی.
موقع خواب، فکر می کنم خیلی خسته بودی، بعد از آن که به اعضای خوانواده ات شب به خیر گفتی، به رختخواب رفتی و فوراً به خواب رفتی، نمی دانم که چرا به من شب به خیر نگفتی، اما اشکالی ندارد، آخر مگر صبح به من سلام کردی؟!
من آنقدر دوستت دارم که هر روز منتظرت هستم، منتظر یک سر تکان دادن، یک دعا، یک فکر یا گوشه ای از قلبت که به سوی من آید، خیلی سخت است که مکالمه ای یک طرفه داشته باشی، خوب، من باز هم سراسر پر از عشق منتظرت خواهم بود، به امید آنکه شاید فردا کمی هم به من وقت بدهی.
دوست و دوستدارت: خدا:hah::hah:
Sara12
07-29-2010, 01:44 PM
از طرف خدا... (http://mano-tanhae.blogsky.com/1388/12/04/post-140/)
به : تو
تاریخ : امروز
موضوع : خودت
رفرنس نامه : زندگی
من خدا هستم امروز می خواهم به تمامی مشکلات تو رسیدگی کنم به کمک تو هم نیازی ندارم پس روز خوبی داشته باشی
من دوستت دارم و بخاطر داشته باش وقتی شرایط بنحوی هستند که تو نمی تونی از پس مشکلاتت بربیای اصلا سعی نکن که خودت پی راه حل باشی بلکه اونها را بعهده خداوند بگذار
زمانش که برسد خودم رسیدگی می کنم تمامی مشکلات حل می شوند اما در زمانی که من تعیین می کنم نه زمانی که تو می خواهی
وقتی که مشکلت رو پیش من می فرستی دیگه دلیلی برای نگرانی نیست بجای نگرانی روی چیزهایی تمرکز کن که الان توی زندگیت داری شاید تصمیم بگیری که این پیام رو برای یک دوست بفرستی متشکرم با این کار شاید از طریق جدیدی شرایط زندگی اونها رو لمس کنی که تا الان نمی دونستی
حالا امروز یک روز خوب خواهی داشت
خدا اکنون تلاش و دست و پا زدنت رو دیده و دستور می ده که دیگه تموم شه
برکت خدا داره به سمتت می آد
Sara12
07-31-2010, 01:19 PM
پیش از اینها فکر میکردم خدا
خانه ای دارد میان ابرها
مثل قصر پادشاه قصه ها
خشتی از الماس وخشتی از طلا
پایه های برجش از عاج وبلور
بر سر تختی نشسته با غرور
ماه برق کوچکی از تاج او
هر ستاره پولکی از تاج او
اطلس پیراهن او آسمان
نقش روی دامن او کهکشان
رعد و برق شب صدای خنده اش
سیل و طوفان نعره توفنده اش
دکمه پیراهن او آفتاب
برق تیغ و خنجر او ماهتاب
هیچکس از جای او آگاه نیست
هیچکس را در حضورش راه نیست
پیش از اینها خاطرم دلگیر بود
از خدا در ذهنم این تصویر بود
آن خدا بی رحم بود و خشمگین
خانه اش در آسمان دور از زمین
بود اما در میان ما نبود
مهربان و ساده وزیبا نبود
در دل او دوستی جایی نداشت
مهربانی هیچ معنایی نداشت
هر چه می پرسیدم از خود از خدا
از زمین، از آسمان،از ابرها
زود می گفتند این کار خداست
پرس و جو از کار او کاری خطاست
آب اگر خوردی ، عذابش آتش است
هر چه می پرسی ،جوابش آتش است
تا ببندی چشم ، کورت می کند
تا شدی نزدیک ،دورت می کند
کج گشودی دست، سنگت می کند
کج نهادی پای، لنگت می کند
تا خطا کردی عذابت می کند
در میان آتش آبت می کند
با همین قصه دلم مشغول بود
خوابهایم پر ز دیو و غول بود
نیت من در نماز و در دعا
ترس بود و وحشت از خشم خدا
هر چه می کردم همه از ترس بود
مثل از بر کردن یک درس بود
مثل تمرین حساب و هندسه
مثل تنبیه مدیر مدرسه
مثل صرف فعل ماضی سخت بود
مثل تکلیف ریاضی سخت بود
****
تا که یکشب دست در دست پدر
راه افتادم به قصد یک سفر
در میان راه در یک روستا
خانه ای دیدیم خوب و آشنا
زود پرسیدم پدر اینجا کجاست
گفت اینجا خانه خوب خداست!
گفت اینجا می شود یک لحظه ماند
گوشه ای خلوت نمازی ساده خواند
با وضویی دست ورویی تازه کرد
با دل خود گفتگویی تازه کرد
گفتمش پس آن خدای خشمگین
خانه اش اینجاست اینجا در زمین؟
گفت آری خانه او بی ریاست
فرش هایش از گلیم و بوریاست
مهربان وساده وبی کینه است
مثل نوری در دل آیینه است
می توان با این خدا پرواز کرد
سفره دل را برایش باز کرد
می شود درباره گل حرف زد
صاف و ساده مثل بلبل حرف زد
چکه چکه مثل باران حرف زد
با دو قطره از هزاران حرف زد
می توان با او صمیمی حرف زد
مثل یاران قدیمی حرف زد
میتوان مثل علف ها حرف زد
با زبان بی الفبا حرف زد
میتوان درباره هر چیز گفت
می شود شعری خیال انگیز گفت....
*****
تازه فهمیدم خدایم این خداست
این خدای مهربان و آشناست
دوستی از من به من نزدیک تر
از رگ گردن به من نزدیک تر
Sara12
08-03-2010, 11:48 PM
با تو شعرام همگی رنگ بهاره
با تو هیچ چیزی دلم کم نمیاره
وقتی نیستی همه چی تیره و تاره
کاش ببخشی تو خطا هامو دوباره
ای خدای مهربون دلم گرفته
از این ابر نیمه جون دلم گرفته
از زمین و آسمون دلم گرفته
آخه اشکامو ببین دلم گرفته
تو خطاهامو نبین دلم گرفته
تو ببخش فقط همین دلم گرفته
توی لحظه های من شیرین ترینی
واسه عشق و عاشقی تو بهترینی
کاش همیشه محرم دلم تو باشی
تو بزرگی اولین و آخرینــــــــــی...
Sara12
08-05-2010, 12:15 AM
خدا گوید :
تو ای زیباتر از خورشید زیبایم ..
تو ای والاترین مهمان دنیایم ..
بدان آغوش من باز است ..
شروع کن یک قدم با تو ..
تمام گامهای مانده اش با من ...
Sara12
08-07-2010, 12:41 AM
خدایا ! دلم باز امشب گرفته بیا تا کمی با تو صحبت کنم بیا تا دل کوچکم را خدایا ! فقط با تو قسمت کنم خدایا ! بیا پشت آن پنجره که وا می شود رو به سوی دلم بیا، پرده ها را کناری بزن که نورت بتابد به روی دلم خدایا ! کمک کن به من نردبان...
Sara12
08-07-2010, 12:46 AM
اگر که آمدی من رفته بودم/اسیر سال وماه وهفته بودم/دعایم کن دوباره جان بگیرم/بیایم در رکاب تو بمیرم.
خدایا به من بنمایان آن جمال رشید، و چهره ی ستوده را و با نگاهی از من به او، دیده ام را نورانی کن و در گشایش امرش تعجیل فرما و خروجش (از غیبت) را آسان گردان، راهش را وسعت بخش و مرا به راهش درآور.
منبع : دعای عهد
Sara12
08-11-2010, 01:16 AM
هر اتفاقی، بزرگ یا کوچک، وسیله ایست که از طریق آن خداوند با ما سخن می گوید و هنر زندگی دریافتن این پیام هاست.
بعضی از بزرگترین هدایای خداوند، دعاهای بی جواب است
زندگی هدیه خداست به تو . طرز زندگی کردن تو، هدیه ی توست به خدا
Sara12
08-11-2010, 01:24 AM
پروردگارا! تو دهنده هر نعمتي، صاحب هر حاجت و منتهاي هر اميدي. فراوان ترين سپاس ها براي توست و برترين منت ها از آن تو. به نعمت تو كارهاي نيك كامل مي گردد. اي كه به كارهاي نيك معروفي و موصوفي! مرا از كارهاي نيكت بهره مند ساز. تا از غير تو بي نياز گردم. به رحمتت اي مهربانترين مهربانان....
Sara12
08-11-2010, 07:16 PM
خدايا مگذار دعا كنم که مرا از دشواری ها و خطر های زندگی مصون داری
بلکه دعا کنم تا در رویا رویی با آنها بی باک و شجاع باشم .
مگذار از تو بخواهم درد مرا تسکین دهی
بلکه توان چیرگی بر آن را به من ببخشی
Sara12
08-12-2010, 12:11 AM
http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/OnlyGodA/5.jpg
http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/OnlyGodA/7.jpg
Sara12
08-12-2010, 12:12 AM
http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/OnlyGodA/11.jpg
ای خدااااااااااااا صدایم را بشنو من از تو می طلبم....http://www.parsiblog.com/Images/Emotions/340.gif
Mohamad
08-12-2010, 12:32 AM
خدایـــا دلــــــم بـــاز امشب گــــــرفته.!!
بیــــــا تا کمی با تـــو صـــــحبت کنـــم...
بیا تا دل کوچــــــــــکم را
خدایـــا فقــــط با تـــو قسمت کنم..!
خدایـــــا بیــا پشت آن پنــجــره..
که وا می شود رو به ســــــوی دلــــــــم!!
بیـــا پــــرده ها را کنـــاری بزن..
که نــــــورت بتــابد به روی دلـــــــم!!!
خدایـــا کمـــک کـــن :
که پـــروانه ی شعر من جــــان بگیرد..
کمی هم به فـــــکر دلـــــــم باش...
مبـــادا بمیـــرد...!!!
خــــدایــا دلــــــم را
که هر شب نــفس می کشـــد در هوایـــــت..
اگر چه شــــــکســــــته!!!
شبــــی می فرســــتم بــرایــت...!!!
http://pic.azardl.com/images/96148293972536627797.jpg
Sara12
08-12-2010, 12:52 AM
خداوند بینهایت است و لامکان وبیزمان
اما به قدر فهم تو کوچک میشود
و به قدر نیاز تو فرود میآید
و به قدر آرزوی تو گسترده میشود
و به قدر ایمان تو کارگشا میشود
و به قدر نخ پیرزنان دوزنده باریک میشود...
پدر میشود یتیمان را و مادر
برادر میشود محتاجان برادری را
همسر میشود بیهمسرماندگان را
طفل میشود عقیمان را
امید میشود ناامیدان را
راه میشود گمگشتگان را
نور میشود در تاریکی ماندگان را
شمشیر میشود رزمندگان را
عصا میشود پیران را
عشق میشود محتاجان به عشق را
...
خداوند همه چیز میشود همه کس را...
به شرط اعتقاد، به شرط پاکی دل، به شرط طهارت روح، به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
بشویید قلبهایتان را از هر احساس ناروا
و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف
و زبانهایتان را از هر گفتار ناپاک
و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار...
و بپرهیزید از ناجوانمردیها،ناراستیها ، نامردمیها!
چنین کنید تا ببینید خداوند چگونه
بر سفره شما با کاسهای خوراک و تکهای نان مینشیند
در دکان شما کفههای ترازویتان را میزان میکند
و در کوچههای خلوت شب با شما آواز میخواند...
مگر از زندگی چه میخواهید که در خدایی خدا یافت نمیشود ...؟
Sara12
08-12-2010, 01:08 AM
تنها نجات یافته ی کشتی، اکنون به ساحل این جزیره دور افتاده، افتاده بود. او هر روز را به امید کشتی نجات، ساحل را و افق را به تماشا می نشست. سرانجام خسته و نا امید، از تخته پاره ها کلبه ای ساخت تا خود را از خطرات مصون بدارد و در آن لختی بیاساید. اما هنگامی که در اولین شب آرامش در جستجوی غذا بود، از دور دید که کلبه اش در حال سوختن است و دودی از آن به آسمان می رود. بدترین اتفاق ممکن افتاده و همه چیز از دست رفته بود. از شدت خشم و اندوه در جا خشک اش زد. فریاد زد: « خدایــــــــــــا! چطور راضی شدی با من چنین کاری بکنی؟ » صبح روز بعد با صدای بوق کشتی ای که به ساحل نزدیک می شد از خواب پرید. کشتی ای آمده بود تا نجاتش دهد. مرد خسته، و حیران بود. نجات دهندگان می گفتند: "خدا خواست که ما دیشب آن آتشی را که روشن کرده بودی ببینیم"
Sara12
08-20-2010, 12:51 AM
از خدا خواستم تا دردهايم را از من بگيرد،
خدا گفت: نه!
رها کردن کار توست. تو بايد از آنها دست بکشي.
از خدا خواستم تا شکيبايي ام بخشد،
خدا گفت: نه!
شکيبايي زاده رنج و سختي است.
شکيبايي بخشيدني نيست، به دست آوردني است.
از خدا خواستم تا خوشي و سعادتم بخشد،
خدا گفت: نه!
من به تو نعمت و برکت دادم، حال با توست که سعادت را فراچنگ آوري.
از خدا خواستم تا از رنج هايم بکاهد،
خدا گفت: نه!
رنج و سختي ، تو را از دنيا دورتر و دورتر، و به من نزديکتر و نزديکتر مي کند.
از خدا خواستم تا روحم را تعالي بخشد،
خدا گفت: نه!
بايسته آن است که تو خود سر برآوري و ببالي اما من تو را هرس خواهم کرد تا سودمند
و پرثمر شوي.
من هر چيزي را که به گمانم در زندگي لذت مي آفريند از خدا خواستم و باز گفت: نه.
من به تو زندگي خواهم داد، تا تو خود از هر چيزي لذتي به کف آري.
از خدا خواستم ياري ام دهد تا ديگران را دوست بدارم، همانگونه که آنها مرا دوست دارند.
و خدا گفت: آه، سرانجام چيزي خواستي تا من اجابت کنم!
Sara12
08-20-2010, 01:09 AM
گفتگو با خدا
http://www.salijoon.info/mail/881115/3546306-md.jpg
گفتگو با خدا
خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم .
خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی ؟
گفتم : اگر وقت داشته باشید .
خدا لبخند زد
وقت من ابدی است .
چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی ؟
چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند ؟
خدا پاسخ داد ...
این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند .
عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند .
این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند.
و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی میکنند .
این که با نگرانی نسبت به آینده فکر میکنند .
زمان حال فراموش شان می شود .
آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی میکنند و نه در حال .
این که چنان زندگی میکنند که گویی هرگز نخواهند مرد .
و آنچنان میمیرند که گویی هرگز زنده نبوده اند .
خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم .
بعد پرسیدم ...
به عنوان خالق انسان ها ، میخواهید آنها چه درس هایی اززندگی را یاد بگیرند ؟
خدا دوباره با لبخند پاسخ داد .
یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد .
اما می توان محبوب دیگران شد .
یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند .
یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد .
بلکه کسی است که نیاز کم تری دارد
یاد بگیرن که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم .
و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد .
با بخشیدن ، بخشش یاد بگیرن .
یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند .
اما بلد نیستند احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند .
یاد بگیرن که میشود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند .
یاد بگیرن که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند .
بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند .
و یاد بگیرن که من اینجا هستم .
همیشه
Sara12
08-20-2010, 01:20 AM
دلم را به آرامش یاد تو می سپارم و در ساحل راز و نیاز، رو به قبله نورانی ات قنوت می بندم.
جاریِ اشکم را نمی دانم «جویبار» بگویم، یا «آبشار» بخوانم، امّا تو هرگونه بنگری، تلاطم آرزویم را در اشک هایم خواهی دید.
دور دستی؛ آن چنان که وصالت را عاشقان طمع نمی کنند؛ و نزدیکی؛ آن چنان که عارفان، با تو آن «دائم در نمازانِ» «در گفتگویِ مُدام»اند.
ای نزدیک! عارفم کن به درک حضورت، یا نه ...! به دیدار روی نیکوترینت، که نظر کنم به وجه تو ای دوست! آن گاه چنان عاشقم کن که عاقلانه بدانم، حضرت معشوق کجا و عاشق معیوب کجا؟!
ای هویدایی که پیدایی ات نیز پنهانی است! به کدامین صراحت با تو سخن باید گفت و به کدامین گلواژه بلیغ، تو را باید خواند؟!
تو را می خواهم؛ ای آن که در نسیم خیالات نمی پیچی، و حتی توفان اوهام نیز به گردت نمی رسند! تو را می خواهم ... تو را.
Sara12
08-20-2010, 01:27 AM
«یا فارج الهمِّ و الغم»! غمِ از تو دور بودن و وحشتِ بی تو بودن، در دلم رخنه کرده؛ در رگ هایم آرامش یادت را جاری کن.
«یا ذالبهاءِ و المجد»! از عطر حضورت مستم کردی؛ چشم وجدانم را به وجود مقدست منوّر گردان.
«یا کافیَ الفردِ الضعیف»! در ذرّه ذره حیاتم به تو محتاجم و از منتهایِ وجودم نام تو را فریاد می زنم؛ قطره ای از شراب عشقت را به من بچشان و مرا مستِ نگاهت کن.
«یا مجیبَ الدَعَواة»! این منم؛ عاشقی که از نیاز تو لبریزم و اشک ریزان به دامانت می آویزم؛ مرا سرشار از نیازت کن.
«یا مقلب القلوب»! با قلبی شکسته به تو روی آورده ام؛ دلم را معطوف خود قرار ده.
«یا شارح الصدور»! شانه هایِ خسته ام، توانای حمل این همه بار گناه نیست و تنگنایِ سینه ام را وسعت این همه فراق؛ از بار گناهانم بکاه و بر وسعت سینه ام بیفزا.
«یا روؤف بالعباد»! تو مهربانی محضی؛ با قطره ای از باران رحمتت سیرابم کن.
«یا ذالمنِّ الکریم»! هر نعمتی که تو را از من می گیرد، تو از من بگیر و هر نعمتی که تو را به من بازمی گرداند، فراوان به من عطا کن.
یا من عوَّد عِبادَهُ قَبُولَ الإِنابة! تو خدای مقدس توبه و انابتی و چشم پوشی از گناهم برای تو آسان است؛ بر من آسان بگیر.
یا غنیُ یا صمد! نیاز من هرچند بزرگ، در برابر کرم تو ناچیز است و کرم تو هرچند اندک، در برابر حقارتم بسیار؛ مرا از تمام خواسته هایی که از تو دورم می کند بی نیاز کن.
Sara12
08-21-2010, 01:09 AM
پروردگارا!
در میان واژه های نسیم آسای ستایش و بندگی با تو، خویش را یافته ام و می خواهم در آینه ی زلال اشک هایم پیدا و متبلور شوم و دوست دارم تا همواره بر نفس و اندیشه ی خویش آگاه و فرمانروا باشم و شعله های یاد تو هر لحظه بر غفلت من زبانه کشد و مرا بیدار سازد.
Sara12
08-21-2010, 01:38 AM
ای خدا
ای خدا این وصل را هجران مکن
سرخوشان عشق را نالان مکن
باغ جان را تازه و سرسبز دار
قصد این مستان و این بستان مکن
بر درختی کآشیان مرغ تست
شاخ مشکن، مرغ را پرّان مکن
کعبه ی اقبال ما این درگه است
کعبه ی امّید را ویران مکن
نیست در عالم زهجران تلختر
هرچه خواهی کن و لیکن آن مکن
Sara12
08-21-2010, 11:24 AM
خدايا! تو تنها سلطانى هستى
كه دلت با بخشيدن خنك می شود
نه با تنبيه كردن.
خدايا! آن زمان كه در سراشيبى سقوط و هلاكت،
پر شتاب مى غلتيم،محتاج دست هاى امداد تو ايم!
دست هاى مهربانت را از ما دريغ نكن!
Sara12
08-22-2010, 02:24 PM
بگذار ابرها تا می توانند
ببارند....
ما چترمان خداست.....
اللهم لک صمنا
و علی رزقک افطرنا
فتقبل منا ...
اللهم اشف کل مریض
خداوند اینجاست ،همین حالا ، در کنار ما.
ما می توانیم او را در این مه و روی زمینی که بر آن راه می رویم ببینیم.
Sara12
08-23-2010, 10:33 PM
خداوند پاسخ داد (http://dear-my-god.persianblog.ir/post/42/)
برای تمام چیزهای منفی که ما به خود میگوییم
خداوند پاسخ مثبتی دارد..
تو گفتی «آن غیر ممکن است»
خداوند پاسخ داد «همه چیز ممکن است»
تو گفتی «هیچ کس واقعاً مرا دوست ندارد»
خداوند پاسخ داد «من تو را دوست دارم»
تو گفتی «من بسیار خسته هستم»
خداوند پاسخ داد «من به تو آرامش خواهم داد»
تو گفتی «من توان ادامه دادن ندارم»
خداوند پاسخ داد «رحمت من کافی است»
تو گفتی «من نمیتوانم مشکلات را حل کنم»
خداوند پاسخ داد «من گامهای تو را هدایت خواهم کرد»
تو گفتی «من نمیتوانم آن را انجام دهم»
خداوند پاسخ داد «تو هر کاری را با من میتوانی به انجام برسانی»
تو گفتی «آن ارزشش را ندارد»
خداوند پاسخ داد «آن ارزش پیدا خواهد کرد»
تو گفتی «من نمیتوانم خود را ببخشم»
خداوند پاسخ داد «من تو را بخشیده ام»
تو گفتی «من میترسم»
خداوند پاسخ داد «من روحی ترسو به تو نداده ام»
تو گفتی «من همیشه نگران و ناامیدم»
خداوند پاسخ داد «تمام نگرانی هایت را به دوش من بگذار»
تو گفتی «من به اندازه کافی ایمان ندارم»
خداوند پاسخ داد «من به همه به یک اندازه ایمان داده ام»
تو گفتی «من به اندازه کافی باهوش نیستم»
خداوند پاسخ داد «من به تو عقل داده ام»
تو گفتی «من احساس تنهایی میکنم»
خداوند پاسخ داد «من هرگز تو را ترک نخواهم کرد»:ge1::ge1::ge1:
amir3faz
08-23-2010, 10:36 PM
مرسی عالی بود %
Sara12
08-26-2010, 01:28 AM
نیایش برترین جلوه ی عشق است . نیایش با دعا خواندن تفاوت اساسی دارد . دعا خواندن از سر میجوشد و نیایش از دل . آنها كلمات اند و نیایش ، سكوت محض .
خدا همه چیز ما را می داند ، بنابراین ، به كلمات ما احتیاجی ندارد . او پیش از آنكه ما بگوییم ، شنیده است . نیایش ، محاوره نیست ، بلكه ارتباطی است در سكوت و خلوت . نباید چیزی گفت ، نباید چیزی خواست ، نبایدچیزی طلب كرد ، زیرا پیشاپیش همه چیز داده شده است . خدا پیش از آن كه تو او را بخوانی ، تو را خوانده است . مولوی چه خوب گفته است كه ؛ اولیا دهانشان از دعا خواندن بسته است . آنها در همه لحظات مشغول نیایش اند . در ساحت نیایش ، حتی فكر نیز باید خاموش شود . آنجا فقط چشمان خویش را ببند ، سر خویش را قدری فرو بیاور و مستغرق دریای او شو .
در آن خلوت درون ، جایی كه كلمه ای رد و بدل نمی شود ، برای نخستین بار صدای نجواگر خداوند را می شنوی . این صدا را فقط در آن سكوت و سكون عظیم می توان شنید . این صدا فقط در قلب طنین می اندازد . هنگامی كه دل را از هیاهوی دل مشغولی ها خالی كردی ، نجوای او به گوش می رسد . در واقع دل توست كه با تو سخن می گوید . دل در این هنگام ، همچون نی بر لبان خداوند نشسته است و به آهنگ او مترنم است . حتی در این ساحت نیز پیام او در قالب كلمات به گوش نمی رسد ، بلكه او بی كلام سخن می گوید . او تو را با احساس سپاس و قدردانی سرشار می سازد و تو را لبریز از حضور حقیقت در ساحت جانت می كند . او همه ی این كارها را بدون واسطه كلمات انجام می دهد . بدون كلمات و فقط در قلمرو احساس و تجربه .
Sara12
08-26-2010, 07:46 PM
خدايا
ياري ام ده تا اگر سرخي جمال مهرويان را ندارم, از زرد رويي عاشقان بي بهره نباشم و اگر از حسن زيبايي يوسف برخوردار نيستم, از درد عشق يعقوب بي بهره نباشم.
دستگيرم شو تا از سر فروتني تورا بخوانم, چراکه هيچ نوايي به درگاهت خوش تر از آواي وارستگان نيست.
پس مرا ديدگاني عطا کن که از مهر تو گريان باشد,نه چشمي که از ناديدن الطاف در خور تاوان باشد. ودلي عطا کن که همواره وصل تورا خواهان باشد,نه دلي که از هجر تو نالان باشد
Sara12
09-24-2010, 10:33 PM
http://www.hamdardi.net/imgup/16936/1262894236_16936_4c62d94c1c.jpg
گفتم:
خدای من، دقایقی در زندگیم بود که هوس میکردم سر سنگینم را که پر بود از دغدغهْ دیروز و هراس فردا، بر شانههای صبورت بگذارم. آرام برایت بگویم و بگریم. در آن دقایق شانههایت کجا بود؟
گفت:
ای عزیزترین، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگی، که در تمام لحظات بودنت بر من تکیه کرده بودی و من آنی خود را از تو دریغ نکردم که تو اینگونه ای. من همچون عاشقی که به معشوق خود مینگرد، باشوق تمام لحظات بودنت را به نظاره نشسته بودم.
گفتم:
پس چرا راضی شدی من برای آنهمه دلتنگی، اینگونه زار بگریم؟
گفت:
ای عزیزترین، اشک تنها قطره ایست که قبل از فرود، عروج میکند، اشکهایت به من رسید و من آن را، یکی یکی بر زنگارهای روحت ریختم، تا باز هم از جنس نور باشی و از حوالی آسمان. چرا که تنها اینگونه است که میتوان تا همیشه شاد بود.
گفتم:
آخر آن چه سنگ بزرگی بود که بر سر راهم گذاشته بودی؟
گفت:
بارها صدایت کردم. آرام گفتمت ازین راه نرو که بجایی نمیرسی، تو هرگز نشنیدی و آن سنگ بزرگ فریادم بود که ای عزیزترین، از این راه نرو که به ناکجاآباد هم نمیرسی.
گفتم:
پس چرا آنهمه درد در دلم انباشتی؟
گفت:
روزیت دادم تا صدایم کنی، چیزی نگفتی. پناهت دادم تا صدایم کنی، چیزی نگفتی. بارها گل برایت فرستادم، گلهای زیبا از همه رنگ، کلامی نگفتی. بهترین هدایا را به تو دادم، نفهمیدی. میخواستم برایم بگویی. آخر تو بندهْ من بودی و چارهای نبود جز نذول درد که تو تنها اینگونه شد که صدایم کردی.
گفتم:
پس چرا همان بار اول که صدایت کردم درد را از دلم نراندی؟
گفت:
اول بار که گفتی خدا، آنچنان به شوق آمدم که حیفم آمد دگر بار خدای زیبایت را نشنوم، تو باز گفتی خدا، و من مشتاقتر برای شنیدن خدایی دیگر. من اگر میدانستم تو بعد از علاج درد هم بر خدا گفتن اصرار میکنی، همان بار اول شفایت میدادم.
گفتم:
ای مهربان ترین ، دوستت دارم.
گفت: ....................
Sara12
09-25-2010, 07:17 PM
سفری خواهم داشت تا بلوغ ابرهای باران زا
زیر چادر شب مهتاب را ملاقات میکنم
آواز سبز مهربانی میخوانم
در موسیقی شبنم گم میشوم
من در افق به عشق میرسم
زندگی میکنم نفس میکشم و فریاد میزنم
***خدایا متشکرم***
http://www.hamdardi.net/imgup/16901/1274700981_16901_a210ccfc0a.gif
Sara12
09-25-2010, 10:29 PM
مَن طَلَبَني وَجَدَني
وَمَن وَجَدَني عَرَفَني
وَمَن عَرَفَني اَحَبَّني
وَمَن اَحَبَّني عَشَقَني
وَمَن عَشَقَني عَشَقْتُهُ
وَمَن عَشَقْتُهُ قَتَلتُهُ
وَمَن قَتَلته فَعَلَيَّ ديته
ومن علي ديته فانا ديته
*******
هركه مرا بخواهد مي جويدم
و هركه مرا يافت مي شناسدم
وهركه مرا شناخت دوستم مي دارد
و هر كه دوستم داشت عاشقم مي شود
و هركه عاشقم شود عاشقش مي شوم
و هر كه را من عاشقش شوم مي كشم
و هركه را من بكشم خونبهايش بر من است
و هر كه خونبهايش بر من باشد
پس من خود خونبهاي او هستم
Sara12
09-25-2010, 10:30 PM
خدایا !
کوچکی بودم که بزرگم کردی
ذلیل بودم که عزّتم بخشیدی
جاهلی بودم که آگاهم کردی
گرسنه ای بودم که سیرم ساختی
برهنه ای بودم که مرا پوشاندی
گمراهی بودم که هدایتم کردی
فقیری بودم که بی نیازم کردی
بیملر بودم ، شفایم بخشیدی
گناه کردم ، پوشاندی
و...نعمتهای فراوان دیگر.
Sara12
09-30-2010, 03:40 PM
*به من تكيه كن! من تمام هستي ام را دامني ميكنم تا تو سرت را بر آن نهي! تمام روحم را آغوشي ميسازم تا تو در آن از هراس بياسايي! تمام نيرويي را كه در دوست داشتن دارم . دستي ميكنم تا چهره و گيسويت را نوازش كند!
تمام بودن خود را زانويي ميكنم تا بر آن به خواب روي! خود را. تمام خود را به تو مي سپارم تا هرچه بخواهي از آن بياشامي. از آن برگيري. هرچه بخواهي از آن بسازي. و هرگونه بخواهي... باشم!!!
از اين لحظه مرا داشته باش.......
*آرزوي دراز خدا انسان است.... خيال نازك و لطيف و شكننده ي خدا انسان است ... و انسان نميداند!!!!
*چه زيبا و خدايي اند آن ها كه زيبا و خدايي اند و خود آگاه نيستند.....
*كساني كه معني دوست داشتن. عشق و ايثار و خلوص را ميفهمن و خوب ميفهمند. خدا را به آساني مي شناسند....
*به شماره ي هر دلي دوست داشتني هست و دل ها هرچه شگفت ترند عشق نيز در آنها شگفت انگيزتر است....
*عشق چه آسماني باشد چه زميني. عاقبتش به طرف خداست....
*اگر تنهاترين تنها شوم. باز خدا هست ... او جانشين همه ي نداشتن هاست.....
Sara12
10-21-2010, 08:20 PM
روزی از روزها برای تماشای طلوع خورشيد زودتر ازمعمول ازخواب بيدار شدم
وه! زيبايی آفرينش خداوند خارج از دايره توصيف بود.
همانطوركه نگاه میكردم خدا را به خاطر آفرینش آن همه زیبایی می ستودم.
ناگهان در آن حال، حضور پروردگار را در قلبم احساس كردم.
از من پرسيد: دلباختهام هستی؟
پاسخ دادم: بلی، تو صاحب اختيار من هستی
پرسيد: اگر نقص عضو داشتی، باز دلباختهام میشدی؟
از اين سؤال مبهوت شدم. نگاهی به دستها، پاها و ساير اندامهای بدنم انداختم
حسرت خوردم كه اگر اين اعضاء را نداشتم چه كارها كه قادربه انجامشان نبودم
پاسخ دادم: خدايا درآن حال، وضعيت دشواری داشتم اما همچنان دلباختهات میشدم
(http://www.4shared.com/file/117722539/5365089c/love_god_-_farsi.html)
دوباره خدا سؤال كرد: اگر نابينا بودی باز پديدههای مخلوق مرا ستايش میكردی؟
چگونه میتوانستم چيزی را بدون ديدن تحسين كنم؟!
ناگهان به ياد هزاران نابينايی افتادم كه در سرتاسر جهان خدا را دوست دارند و
مخلوقاتش را ستایش میكنند.
جواب دادم: تصورش برايم دشوار است، اما همچنان دلباختهات میشدم
خدا پرسيد: اگرناشنوا بودی آيا بازهم به كلامم گوش میسپردی؟
دريافتم که شنیدن کلام حق با گوش جسم نیست بلکه با گوش جان است
پاسخ گفتم: بسياردشواربود اما همچنان به كلام تو گوش میسپردم
خدا سؤال كرد: اگرلال بودی باز ذكرمرا برزبان جاری میساختی؟
http://nasiri51.persiangig.com/image/love%20godC.JPG (http://www.4shared.com/file/117722539/5365089c/love_god_-_farsi.html)
در آن حال بر من روشن شد كه ذكر خدا با حضور قلب و جان صورت میگيرد
هنگامی كه ستمی بر ما روا میگردد، خدا را با فكر و انديشهمان میخوانيم
پاسخ گفتم:اگرچه نبودن صوت و صدا دشواربود، اما خدا همچنان ذكرتو را میگفتم
خدا از من پرسيد: آيا حقيقتاً مرا دوست میداری؟
با شجاعت و در كمال اراده پاسخ گفتم: بلی تو را دوست دارم
با خود انديشيدم به خدا پاسخی به حق دادم اما ...
خدا پرسيد: پس چرا گناه میکنی؟
خدا گفت: پس چرا درهنگام راحتی و آسايش از من دور و دورتر میشوی، اما در
هنگامه مشكلات به سراغ من می آيی؟ چرا تنها در لحظات نيايش مرا میجويی؟
چرا چون طلبكاران از من خواستههايت را میخواهی؟ چرا در اوج گرفتاری نزد
ديگران عاجزانه گريه میكني، اما برای عبادت من عذر و بهانه می آوری
تنها پاسخم باران اشک بود که پهنای صورتم را پوشانده بود.
http://nasiri51.persiangig.com/image/love%20godD.JPG (http://www.4shared.com/file/117722539/5365089c/love_god_-_farsi.html)
زندگی بزرگترين موهبت من به بندگان است.اين موهبت را تباه نكنيد
به شما تفكراعطا كردم كه مرا بجوييد و بشناسيد و بپرستيد اما شما بندگان همچنان
از آن روی گردانيد. كلامم را بر شما آشكار ساختم اما از گنج پرگوهر هر كلامم
هيچ بهرهای نبرديد. با شما صحبت كردم اما گوش نداديد. درهای رحمتم را به شما
نشان دادم اما چشمهايتان قادربه ديدن آن نبودند. نيازها و حاجتهای شما را شنيدم
و به يكايك آنها پاسخ گفتم. آيا به راستی مرا دوست داريد؟
بیاندازه شرمسار شده بودم. چه میتوانستم بگويم؟!
درحاليكه با تمام وجودم گريه میكردم گفتم:
بارالها! مرا ببخش، از تو طلب عفو دارم من بنده قدرنشناس و خطاكار تو هستم
خداوند فرمود: ای بنده! من رحمانم و خطای خطاكاران را میبخشم
تو مخلوقم هستی، پس هيچگاه تو را رها نمیكنم. هنگامی كه تو گريه میكنی، به تو
رحم میكنم و رنجهايت را درك میكنم. وقتی كه شاد و مسرور هستی، وجد تو را
میفهمم. وقتی افسرده میشوی، به تو دلگرمی میدهم. وقتی شكست میخوری،
تو را ياری میكنم تا بلند شوی. وقتی خسته هستی، كمكت میكنم.
بدان كه تا آخرين روز حياتت با تو هستم و دوستت دارم
هيچگاه آن چنان جانكاه گريه نكرده بودم و دلم مملو از غم نشده بود، اما چگونه بود
كه يك مرتبه آنقدر آرام شدم و آرامش يافتم؟
چگونه میتوانستم از خداوند آنقدر غافل باشم؟
از خدا پرسيدم: چقدر مرا دوست داری؟
خدا فرمود: به آن ميزان كه خارج از ادراك توست
و آنجا بود كه خدا را با تمام اجزا وجودم ستايش كردم
Sara12
10-22-2010, 03:05 AM
خدایا ،
دلم رو اونقدر بزرگ کن که دعای همه بنده های خوبت توش جا شه ...
صدای دعاهام رو انقدر بلند کن که ناله همه دردمندا باهاش همراه شه ...
دستام رو به درگاهت اونقدر بلند کن که به بلندی آسمون آبی دل همه آبی دلای عالم برسه ...
و قلبم رو در محبتت اونقدر نازک کن که از زلال شیشه اش ، هر نسیم بهاری و هر عطر بهشتی و هر پرتو نوری هر چند کم سو ، عبور کنه ...
و به عمق وجودم راه پیدا کنه و من رو غرق در زیبایی تو کنه ...
و رنگی به من بزنه ، از پالت بی انتهای رنگای تو ...
Sara12
10-22-2010, 03:06 AM
خدایا...
انقدر دلم تنگ بود که نمی توانستم برایت حتی بنویسم ...
انقدر دلم تنگ بود که کلمات دلتنگیم در صفحه ذهنم بارها و بارها سریع تر از کاغذ می گذشتند و انگشتانم برای نگاشتن عمق دلتنگیم یاری نمی کردند ...
انقدر دلم تنگ بود که هرگاه به سختی دستانم روی حروف می لغزیدند تا کمی از دلتنگیم بکاهند چشمانم دیگر یاری نمی کردند ...
انگار که همه چیز و همه کس دست به دست هم داده بودند تا دلتنگی هایم را فقط و فقط تو بشنوی و بدانی ...
در پیچ و تاب این روزهای دلتنگی دلم می گرفت برای تنهایی ها و مردان تنهای روزگار ... می دانم که تویی بهترین همدم همه تنهایی ها ...
و اگر نبود یاد تو و امید به تو چقدر دلتنگی ها طولانی و بی پایان می شدند ...
پس ...
خوب من ...
برای همه بودنت ...
برای همه شنیدنت ...
و برای همه دیدنت ...
تو را بارها و بارها شکر می گویم ...
Sara12
11-02-2010, 01:20 PM
الهی ، روزیم روز هیچكس مباد
الهی ،دوستیم ارزانی دیگر كس مباد
الهی،دلی چنین بی كینه بر تن نمی خواهم
الهی،سری چنین بی سامان بر تن مباد
الهی ،قلم بشكن به دستانم
الهی ،دستی بی دست بر تن مباد
الهی،قلبی پر ز مهر نمی خواهم
الهی ،قلبی بی مهر بر سینه مباد
الهی ،زبان نمی خواهم بركامم بجنبد
الهی ،كامی تلخ تر از كامم مباد
الهی،مصلوب نامش مگردانم
الهی،كسی همچو من اسیر سراب مباد
الهی،دلم را بازگردان سوی تن
الهی ،هیچ دلی بی معشوق مباد
Sara12
11-02-2010, 01:22 PM
برای دردها و گرفتاریها و بیماریهایم هم سپاس خدایا
امروز صبح از خواب برخاستم با سپاس خداوندی
بارلاها هر چه كینه در دل دارم و این كوله بار سنگین بر دوشم را
به تو می سپارم تا سروسامانش بخشی
خدایا سپاس كه من هنوز عاشقم و یك روز دیگر با عشق را به سر خواهم كرد
و هنوز گریانم و ممنون خداوندا برای این لطافت اشكها كه اگر نبود
با ان حالم چه می كردم
و ممنون خداوندا برای این دلتنگی كه اگر چه دردناكترین درد است اما تحمل و صبوریم را می افزاید
و ممنون خدایا برای حال پریشانم كه اگر اكنون این چنین نبودم هر گز
قدر آرامشم را نمی فهمیدم
و ممنونم خداوندا كه مدام درتب می سوزم و بیمارم كه اگر اكنون این چنین نبودم هرگز قدر بهبودیم را نمی دانستم
و ممنون خداوندا برای این دلشوره های عجیب و بی قراریهای مداوم كه خواب شبانگاهیم را از من دریغ می كند كه اگر اكنون این چنین نبودم
هرگز قدر خوابهای عمیق تمام طول عمرم را نمی دانستم
و ممنون خداوندا برای این قدرت عجیب فراموشی كه اگر در نهاد من نبود
با این جدایی جان سوز چه می كردم
و ممنون برای این همه رنج و آن همه شادی كه به من بخشیدی
و ممنون خداوندا برای اینكه می توانم به ساده ترین زبان شكرت گویم
Sara12
11-02-2010, 01:22 PM
سلام ای محبوب من ، ای معشوق من و ای زیبای من
ای خدایی كه با تمام وجود دوستت دارم .
این فرصتی است تا با تو سخن بگویم .
خدایا این عزت مرا بس است كه من بنده توام .
و این افتخار مرا كافیست كه تو پروردگار منی .
تو آنچنانی كه دوست می دارم .
مرا آنچنان قرار بده كه دوست می داری .http://static.cloob.com//public/images/smiles/1.gif
Sara12
11-02-2010, 01:24 PM
خدایا
بادهای نا آرامت را بر من فروفرست
برگهای پاییزت روحم را فرو پوشانده اند
خداوندا
بارانهایت را بر من فرو فرست
گردهای پاییزی ات روحم را فرو پوشانده اند
ای خدای شادی
که روزهای آرام آفتابیت را دوست داشتم
که روزهای آرام آفتابیت را دوست دارم
خدایا
خدایا
در دنیا مرا یاد تو بس
و در عقبی مرا دیدار تو بس
خدایا
مرا آن ده
که مرا آن به
Sara12
11-02-2010, 01:26 PM
پروردگارا یاری ام کن تا در دلهای نا امید بذر امید بپاشم
پروردگارا کمکم کن تا در دل های آکنده از تردید یقین بکارم
پروردگارا یاری ام ده تا در دل های آکنده از ظلمت نور و روشنی بیافرینم
پروردگارا یاری ام ده تا در دل های غمگین بذر شادمانی بکارم
خدای من یاری ام ده تا همان طور که به فکر تسکین غم و درد خویش هستم برای تسکین دیگران نیز بکوشم همان گونه که می خواهم مرا درک کنند بتوانم دیگران را بفهمم به همان اندازه که دوست دارم مورد عشق و محبت واقع شوم به دیگران عشق و محبت نثار کنم زیرا آنچه را که می بخشیم دریافت خواهیم کرد با عفو و بخشش دیگران مورد عفو وبخشش قرار خواهیم گرفت با مرگ حیات مادی در دنیای ابدی متولد می شویم
Sara12
11-02-2010, 01:26 PM
خداوندا! مرا شایسته آن كن تا به همنوعانم كه در سراسر دنیا در فقر و گرسنگی به دنیا می آیند و میمیرند ؛ خدمت كنم.
خدایا! امروز با دستهای ما روزی عشق ،آرامش و سرور به آنها ببخش
خدایا! مرا معبر آرامش كن ؛
تا آنجا كه نفرت هست ، عشق جاری سازم
آنجا كه خطا هست ، بخشایش بگسترم
آنجا كه جدایی هست ، وصل بیافرینم
آنجا كه لغزش و دروغ هست ، حقیقت بیاورم
آنجا كه تردید هست ، ایمان بیاورم
آنجا كه ظلمت هست ، نور بتابانم
و آنجا كه اندوه است ، شادی منتشر كنم
Sara12
11-02-2010, 01:36 PM
خدایا! مرا موهبت آن عطا كنم تا به جای آسودن به دیگران آسایش بخشم.
و بجای آنكه دیگران دركم كنند ، دركشان كنم
و بجای آنكه عشق دریافت كنم ، عشق بورزم
زیرا با فراموش كردن خویش است كه می توان به هرچیز رسید
با بخشایش است كه بخشوده می شویم
و با مردن است كه زندگی ابدی میابیم
Sara12
11-09-2010, 07:38 PM
اگر یک بار بگویی بنده من !
از عرش بگذرد خنده من
****
الهی یکتای بی همتایی، قیوم توانایی، بر همه چیز بینایی، در همه حال دانایی، از عیب مصفایی، از شرک مبرایی، اصل هر دوایی، داروی دل هایی، شاهنشاه فرمانفرمایی، مغزز بتاج کبریایی، بتو رسد ملک خدایی.
الهی نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان.
الهی ضعیفان را پناهی. قاصدان را بر سر راهی. مومنان را گواهی. چه عزیز است آن کس که تو خواهی.
الهی ای خالق بی مدد و ای واحد بی عدد، ای اول بی هدایت و ای آخر بی نهایت. ای ظاهر بی صورت و ای باطن بی سیرت، ای حی بی ذلت ای معطی بی فطرت و ای بخشنده بی منت، ای داننده رازها، ای شنونده آوازها، ای بیننده نمازها، ای شناسنده نامها ، ای رساننده گامها، ای مبر از عوایق، ای مطلع بر حقایق، ای مهربان بر خلایق، عذرهای ما بپذیر که تو غنی و ما فقیر و بر عیب های ما مگیر که تو قوی و ما حقیر، از بنده خطا آید و ذلت و از تو عطا آید و رحمت.
Sara12
11-09-2010, 07:38 PM
الهی ای کامکاری که دل دوستان در کنف توحید توست و ای که جان بندگان در صف تقدیر تو است، ای قهاری که کس را به تو حیلت نیست، ای جباری که گردن کشان را با تو روی مقاومت نیست، ای حکیمی روندگان تو را از بلای تو گریز نیست، ای کریمی که بندگان را غیر از تو دست آویز نیست. نگاه دار تا پریشان نشویم و در راه آر تا سرگردان نشویم.
الهی در جلال رحمانی، در کمال سبحانی، نه محتاج زمانی و نه آرزومند مکانی، نه کس به تو ماند و نه به کسی مانی. پیداست که در میان جانی، بلکه جان زنده به چیزی است که تو آنی.
الهی کجا باز یابیم آن روز که تو ما را بودی و من نبودم، تا باز به آن روز رسم میان آتش و دودم... الهی از آنچه نخواستی چه آید و آن را که نخواندی کی آید. ناکشته را از آب چیست و ناخوانده را جواب چیست، تلخ را چه سود اگرش آب خودش در جوار است و خار را چه حاصل از آن که بوی گل در کنار است.
الهی هر که تو را شناخت و علم مهر تو افراخت هر چه غیر از تو بود بینداخت.
Sara12
11-09-2010, 07:39 PM
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
الهی ...............
Sara12
11-13-2010, 08:21 PM
آسمان هدایتت همیشه آبی است
و شرمم از آن است که جویبار گناهم همیشه جاریست...
خدای رئوف و رحمن من
ببخش بر من سیل عظیم گناهام را
و درهای رحمتت را بر من بگشا.....
Sara12
11-19-2010, 01:35 PM
خدايا من اگر بد کنم
تورا بنده ديگر بسيار است
تو اگر با من مدارا نکني
مرا خدايي ديگر کجاست؟؟؟؟
Sara12
11-20-2010, 11:42 PM
شب های دراز بی عبادت چه کنم
طبعم به گناه کرده عادت چه کنم
گویند کریم است و گنه می بخشد
گیرم که ببخشد ز خجالت چه کنم...
Sara12
11-23-2010, 12:26 AM
جز تــــو كه را دارم خدا ...!؟
شبیه یك پرنـــــده، خیس از باران كه می آیم
تـــــــــــــــــــو با دستان پر مهرت، پناهم می شوی آیا
پس از طی كردن فرسنگها راهی كه می دانی
كنار خستـگی ها ، تكیه گاهـــــــــــــــــم می شوی آیا
Sara12
11-23-2010, 12:45 PM
به یاد داشته باش همراهی خدا با ما مثل نفس است
آرام و بی صدا امّا همیشگی
Sara12
11-23-2010, 01:36 PM
خدایا! چنان بنواز دلم را که هر جا نفرتی هست،عشق باشم...هر جا نا امیدی هست،امید باشم...هرجا غمی هست،شادمانی باشم
Sara12
12-04-2010, 12:00 AM
خدا: بنده ي من نماز شب بخوان و آن يازده رکعت است.
بنده: خدايا !خسته ام!نمي توانم.
خدا: بنده ي من، دو رکعت نماز شفع و يک رکعت نماز وتر بخوان.
بنده: خدايا !خسته ام برايم مشکل است نيمه شب بيدار شوم.
خدا: بنده ي من قبل از خواب اين سه رکعت را بخوان
بنده: خدايا سه رکعت زياد است
خدا: بنده ي من فقط يک رکعت نماز وتر بخوان
بنده: خدايا !امروز خيلي خسته ام!آيا راه ديگري ندارد؟
خدا: بنده ي من قبل از خواب وضو بگير و رو به آسمان کن و بگو يا الله
بنده: خدايا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم مي پرد!
خدا: بنده ي من همانجا که دراز کشيده اي تيمم کن و بگو يا الله
بنده: خدايا هوا سرد است!نمي توانم دستانم را از زير پتو در بياورم
خدا: بنده ي من در دلت بگو يا الله ما نماز شب برايت حساب مي کنيم
بنده اعتنايي نمي کند و مي خوابد
خدا:ملائکه ي من! ببينيد من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابيده است چيزي به اذان صبح نمانده، او را بيدار کنيد دلم برايش تنگ شده است امشب با من حرف نزده
ملائکه: خداوندا! دوباره او را بيدار کرديم ،اما باز خوابيد
خدا: ملائکه ي من در گوشش بگوييد پروردگارت منتظر توست
ملائکه: پروردگارا! باز هم بيدار نمي شود!
خدا: اذان صبح را مي گويند هنگام طلوع آفتاب است اي بنده ي من بيدار شو نماز صبحت قضا مي شود خورشيد از مشرق سر بر مي آورد
ملائکه:خداوندا نمي خواهي با او قهر کني؟
خدا: او جز من کسي را ندارد...شايد توبه کرد...
بنده ی من تو به هنگامی که به نماز می ایستی من آنچنان گوش فرا میدهم که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صد ها خدا داری.
Sara12
12-04-2010, 01:45 PM
خدايا ! مرا وسيله اي براي صلح و آرامش قرار ده.
بگذار هرجا تنفر است ، بذر عشق بكارم.
هرجا آزردگي است ، ببخشايم . هرجا شك حاكم است ، ايمان و هرجا يأس است ، اميد . هرجا تاريكي است ، روشنايي و هرجا غم جاري است ، شادي نثاركنم.
الهي ! توفيقم ده كه بيش از طلب همدردي ، همدردي كنم .
بيش از آنكه مرا بفهمند ، ديگران را درك كنم .
پيش از آنكه مرا دوست بدارند ، دوست بدارم ، زيرا در عطا كردن است كه
مي ستانيم و در بخشيدن است كه بخشيده ميشويم و در مردن است كه ، حيات ابدي مي يابيم.
Sara12
12-04-2010, 01:55 PM
خنده خدا :
بر روي ما نگاه خدا خنده ميزند .............هر چند که ره به ساحل لطفش نبرده ايم...
زيرا که چون زاهدان سيه کار خرقه پوش ....پنهان ز ديدگان خدا مي نخورده ايم ..
.
پيشاني ار ز داغ گناهي سيه شود ....بهتر ز داغ مهر نماز از سر ريا ...
نام خدا نبردن از آن به که زير لب .......بهر فريب خلق بگويي خدا خدا ...
.
ما را چه غم که شيخ شبي در ميان جمع .... بر رويمان ببست به شادي در بهشت ...
او که به لطف و صفاي خويش....او ميگشايد .... گويي که خاک طينت ما را ز غم سرشت ...
.
طوفان طعنه خنده ما را ز لب نشست ..... کوهيم و در ميانه دريا نشسته ايم.....
چون سينه جاي گوهر يکتاي راستيست ... زين رو به موج حادثه تنها نشسته ايم ...
.
آن آتشي که در دل ما شعله مي کشد ..... گر در ميان دامن شيخ اوفتاده بود ....
ديگر به ما که سوخته ايم از شرار عشق ...نام گنا هکاره ي رسوا نداده بود ...
.
بگذار تا به طعنه بگوييند مردمان .... در گوش هم حکايت عشق مدام ما ....
.
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
... ثبت است در جریده عالم دوام ما
... ... فروغ ... ...
Sara12
12-18-2010, 09:58 PM
از خداوند نیرو خواستم، ضعیف آفرید که تواضع بندگی را بیاموزم.
از او سلامتی خواستم که کارهای بزرگ انجام دهم، ناتوانم آفرید که
کارهای بهتری انجام دهم.
http://blogfa.com/images/smileys/24.gifاز او ثروت خواستم که سعادتمند شوم، فقرم بخشید که که عاقل باشم.
http://blogfa.com/images/smileys/24.gifاز او قدرت خواستم که ستایش دیگران را به دست آورم، شکستم
بخشید که بدانم پیوسته نیازمند اویم.
http://blogfa.com/images/smileys/24.gifاز او همه چیز خواستم که از زندگی لذت برم، آنچه خواستم به من نداد.
http://blogfa.com/images/smileys/24.gifآنچه بدان امید داشتم به من بخشید و دعاهای نگفته ام مستجاب شدند
و آنها این بودند:
من هستم در میان انسانها و غرق در نعمات پروردگار
روی کامپانلا
Sara12
12-23-2010, 01:35 AM
خدایا
خدایا ! دلم باز امشب گرفته
بیا تا کمی با تو صحبت کنم
بیا تا دل کوچکم را
خدایا فقط با تو قسمت کنم
****
خدایا ! بیا پشت آن پنجره
که وا می شود رو به سوی دلم
بیا،پرده ها را کناری بزن
که نورت بتابد به روی دلم
***
خدایا! کمک کن به من
نردبانی بسازم
و با آن بیایم به شهر فرشته
همان شهر دوری که بر سردر آن
کسی اسم رمز شما را نوشته
***
خدایا! کمک کن
که پروانه شعر من جان بگیرد
کمی هم به فکر دلم باش
مبادا بمیرد
***
خدایا! دلم را
که هر شب نفس می کشد در هوایت
اگرچه شکسته
شبی می فرستم برایت
Sara12
12-23-2010, 11:42 PM
خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم .
خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی ؟
گفتم : اگر وقت داشته باشید .
خدا لبخند زد
وقت من ابدی است .
چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی ؟
چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند ؟
خدا پاسخ داد ...
این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند .
عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند .
این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند.
و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی میکنند .
این که با نگرانی نسبت به آینده فکر میکنند .
زمان حال فراموش شان می شود .
آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی میکنند و نه در حال .
این که چنان زندگی میکنند که گویی هرگز نخواهند مرد .
و آنچنان میمیرند که گویی هرگز زنده نبوده اند .
خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم .
بعد پرسیدم ...
به عنوان خالق انسان ها ، میخواهید آنها چه درس هایی اززندگی را یاد بگیرند ؟
خدا دوباره با لبخند پاسخ داد .
یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد .
اما می توان محبوب دیگران شد .
یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند .
یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد .
بلکه کسی است که نیاز کم تری دارد
یاد بگیرن که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم.
و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد .
با بخشیدن ، بخشش یاد بگیرن .
یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند .
اما بلد نیستند احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند .
یاد بگیرن که میشود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند .
یاد بگیرن که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند .
بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند .
و یاد بگیرن که من اینجا هستم .
همیشه
Sara12
12-23-2010, 11:42 PM
بار الهی...
پروردگارا...
بهارت زیبا و دلگرم کننده بود
و
گلبرگهای آرزوهایم رانسیم امیدت شاداب میکرد...
اکنون این منم که زیر سایه ی درختان مهر و محبت تو
جوانه زده ام و اینجا در این باغ پر از گل های نرگست
به انتظار نشسته ام....
انتظاری شیرین اما طاقت فرسا....
*******
پروردگار من ...
دستانم را به تو میسپارم و تنها از تو امید رهایی ار
زندان گناهانم را دارم...
مرا لحظه ای به حال خودم مگذار
که آنی بی تو بودن برایم همچو مرگ است.....
Sara12
12-23-2010, 11:42 PM
آسمان هدایتت همیشه آبی است
و شرمم از آن است که جویبار گناهم همیشه جاریست...
خدای رئوف و رحمن من
ببخش بر من سیل عظیم گناهام را
و درهای رحمتت را بر من بگشا.....
Sara12
12-24-2010, 01:29 AM
... وخدایا به من زیستنی عطا کن که در لحظه ی مرگ
بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخورم
و مردنی عطا کن که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم
(http://forum.isatice.com/externalredirect.php?url=http://www.tesviper.blogsky.com/1388/09/22/post-70/)
(http://forum.isatice.com/externalredirect.php?url=http://www.tesviper.blogsky.com/1388/09/22/post-70/)
دکتر علی شریعتی (http://forum.isatice.com/externalredirect.php?url=http://www.tesviper.blogsky.com/1388/09/22/post-70/)
Sara12
12-24-2010, 01:06 PM
خدايا، خدايا، آه اي خدايم
صدايت مي زنم بشنو صدايم
شكنجه گاه اين دنياست جايم
به جرم زندگي اين شد سزايم
الهي، الهي در شب فقرم بسوزان
ولي محتاج نامردان مگردان
كمك كن تا كه با ناحق نسازم
براي عشق و آزادي بميرم
Sara12
12-24-2010, 01:08 PM
انگار روزی دیگر فرا رسیده است.
اگر چشم هایت گشوده شده اند
و اگر می توانی صادقانه لبخند بزنی
بدان که خداوند...
هنوز عاشق توست!!!
Sara12
12-24-2010, 11:32 PM
دایم در شب و روز نام خدا را یاد کن وبه کلی از غیر او علاقه ببر و به او پرداز همان خدای مشرق و مغرب عالم که جز او هیچ خدایی نیست و او را بر خود وکیل و نگهبان اختیار کن(مزمل_ ٩)...
Sara12
12-28-2010, 03:23 PM
مطمـئن باش که خداوند تو را عاشقانه دوست دارد... چون در هر بهار برایت گل می فرستد و هرروز صبح آفتاب را به تو هدیه می کند. پروردگار هستی با این که می تواند در هر جائیاز دنیا باشد ، قلــب تو را انتخاب کرده و تنها اوست که هر وقت بخواهی چیزی بگوئی گوش می کند
Sara12
12-28-2010, 04:22 PM
بار خدايا،
به فضل خود توانگرم گردان
و به عظمت خود مرتبتى بزرگم ده
و به توانگرى خود گشاده دستىام عطا كن
و از هر چه تو راست به من بخش تا بىنياز گردم
Sara12
12-28-2010, 08:37 PM
خدایا
من همانم که در خلوت از تو حیا نکردم و
در اشکار نیز مراقب فرمانت نبودم….
من انم که وقتی مژده ی گناهی را شنیدم
شتابان به سوی ان رفتم....
تو مهلت دادی;توجه نکردم...
تو پرده پوشی کردی,حیا نکردم...
با انکه میدانستم از همه چیزم خبر داری
ولی با تمام این حرف ها....
خدایا با بردباریت مهلتم دادی و گناهانم را پوشاندی و مرا عقوبت نکردی
گویی گناهانم را از یاد برده ای و
از کیفرم در گذشته ای
از این بالاتر,گویا تو از من شرم داری!
ولی خداوند!...
خودت این را هم میدانی که وقتی گناه میکردم اعتقاد نداشتم که تو خدای من نیستی...
و میدانی که قصد لجبازی با تو را ندارم,
گناه من ناشی از غلبه ی هوای نفسم بود.
پس ای پروردگار مهربان...مرا به حال خودم رها نکن
چون با وجود تمام این گناهان,خودت میدانی که
دوستت دارم
Sara12
12-28-2010, 08:38 PM
پروردگارم ...
تو همانی که در سختی ها به تو تکیه می کم و رو به درگاهت می آورم...
تو همانی که آن زمان که بسیار نیازمند راهنمایی بودم مرا به بنده ای از بندگان صالحت هدایت کردی تا در محضرش یاد تو همراهم باشد ...
خدایا ...
خدایا ...
خدایا ...
تو شنوایی و بینا ...
تو یی که بر ظلم ظالمان آگاهی و آنان را رسوا می کنی ...
می دانم که صبر تو نیز زیاد است و ما بندگان کم طاقت ...
خدایا ...
تو خود در این روزگار بندگان شجاع و صالحت را که جماعت ظلما نصایحشان را نیز دیگر تاب نمی آورند برای ما حفظ کن ...
خدایا ..
مسجد از آن توست .
دین از آن توست ...
این سرزمین هم از آن توست ...
تو خود از مسجد و دین و سرزمینت نگهداری کن و در این بازار مکاره بندگان صالحت را برای ما حفظ نما ...
Sara12
12-28-2010, 08:38 PM
دلتنگی
خدایا...
انقدر دلم تنگ بود که نمی توانستم برایت حتی بنویسم ...
انقدر دلم تنگ بود که کلمات دلتنگیم در صفحه ذهنم بارها و بارها سریع تر از کاغذ می گذشتند و انگشتانم برای نگاشتن عمق دلتنگیم یاری نمی کردند ...
انقدر دلم تنگ بود که هرگاه به سختی دستانم روی حروف می لغزیدند تا کمی از دلتنگیم بکاهند چشمانم دیگر یاری نمی کردند ...
انگار که همه چیز و همه کس دست به دست هم داده بودند تا دلتنگی هایم را فقط و فقط تو بشنوی و بدانی ...
در پیچ و تاب این روزهای دلتنگی دلم می گرفت برای تنهایی ها و مردان تنهای روزگار ... می دانم که تویی بهترین همدم همه تنهایی ها ...
و اگر نبود یاد تو و امید به تو چقدر دلتنگی ها طولانی و بی پایان می شدند ...
پس ...
خوب من ...
برای همه بودنت ...
برای همه شنیدنت ...
و برای همه دیدنت ...
تو را بارها و بارها شکر می گویم ...
Sara12
12-28-2010, 08:39 PM
شکرگذاری
خدای خوبم ...
پروردگارم ...
مهربانم ...
شکرگذارم همه لحظات خوشی را که برایم رقم زده ای .
شاکرم تمام لحظاتی که به مذاقم دشوار است اما می دانم که مرحله ای است برای تعالی من ...
شکر گذارم برای صبری که در پذیرفتن این لحظات به من عطا می کنی ...
خوب من ...
ممنونم از آنچه سر راهم قرار می دهی تا ببینم و بشنوم و بخواهم . ممنونم از همه آنچه که برایم می خواهی و همه آنچه از خواسته ام که با همه بزرگی و محبتت اجابت می کنی . تو را ستایش می کنم و سپاس می گویم برای توجه و عنایتی که به ما داری و برای پنجره های تازه ای که به سوی ما و زندگیمان می گشایی . می دانم که شکر گذاری من هیچ گاه شایسته عنایات و نعمتهای بی کران تو نخواهد بود ...
اما باز تو را شکرگذارم که شکرگذاریت را بر زبانم جاری می سازی و باز شاکرم که زبانی به من دادی تا وسیله ای برای شکرگذاریت شود ...
مرا یاری کن تا همواره شکرگذار باشم ...
آمین
Sara12
12-28-2010, 08:39 PM
رنگ
خدایا ،
دلم رو اونقدر بزرگ کن که دعای همه بنده های خوبت توش جا شه ...
صدای دعاهام رو انقدر بلند کن که ناله همه دردمندا باهاش همراه شه ...
دستام رو به درگاهت اونقدر بلند کن که به بلندی آسمون آبی دل همه آبی دلای عالم برسه ...
و قلبم رو در محبتت اونقدر نازک کن که از زلال شیشه اش ، هر نسیم بهاری و هر عطر بهشتی و هر پرتو نوری هر چند کم سو ، عبور کنه ...
و به عمق وجودم راه پیدا کنه و من رو غرق در زیبایی تو کنه ...
و رنگی به من بزنه ، از پالت بی انتهای رنگای تو ...
Sara12
12-28-2010, 08:40 PM
هدیه
خدایا به او کمک کن خوب باشد ...
آن طور که تو می خواهی او هم بخواهد ...
و راضی باشد ...
و بخندد و غمگین نباشد ...
خدایا نگذار گرسنه بماند ...
و اگر گرسنه ماند چشمانش را سیر کن ...
و نگذار خسته بشود ...
و اگر شد با یادی شیرین خستگیش را ببر . خدایا کمک کن خوب نفس بکشد و خوب بشنود ...
و خاطرات با تو بودن را خوب به خاطر بسپارد ...
خدایا . او هنوز اولین مرحله از سه مرحله سخت زندگی را پشت سر نگذاشته . در آن یاریش کن ...
آن لحظه ای که به او می دمی نامت را بر زبانم جاری ساز و یادت را در دلم ...
که سرشار از تو شود ...
خدایا همراهش باش و نگذار تنها بماند ...
دست و زبان و دلش را مانند خودت زیبا ساز تا در سختیها با تو آرام شود ...
خدایا همیشه با او بمان و مرا در نگهداری از این امانت زیبا یاری کن با بهترین هدیه هایت دلش را شاد کن که تنها تویی که با بهترین هدیه ها دل ما را شاد می کنی .....
Sara12
12-28-2010, 08:40 PM
یقین
پروردگارم ...
به من یقینی نیکو عطا فرما که با آن از رنج طلب بیاسایم ...
یقینی بس عمیق که با آن تنها بر تو تکیه نمایم و اطمینانی خالص که با آن دشواری کارها را از اندیشه ام دور نمایم ...
مرا آسودگی بخش تا دل به این جهان مسپارم و سلامتی عنایت کن تا بندگی ات نمایم . یاریم فرما و با بخشش و میانه روی راه اعتدال را به من بنمای . چون تنها تو راهنمای بی قید و شرطی .
Sara12
12-28-2010, 08:41 PM
سکوت
خدایا ...
من آن نیستم که همه می پندارند.
تنها تو آگاهی و من که به راستی درون من چیست .
خدایا تو مرا نزد همگان خوب و شایسته جلوه دادی و من بهتر از هر کس می دانم که شایسته آن نامهای نیکو نبودم ...
اما با دریای لطف تو چه می توان کرد ؟ پروردگارم ...
چگونه می توانم در برابر عظمت تو فریاد برارم و تقاضای ذلت کنم ..
و به همگان بگویم که من آن نیستم که مرا می خوانید ...
اما آنگاه که تو مرا اینگونه می خواهی ناچیز ترین سپاسم در برابر تو سکوت من است ...
شکر ...
Sara12
12-28-2010, 08:44 PM
کافی
پروردگارم .
تو را می خوانم آن زمان که دیگر پاسخی نمی شنوم ...
و با تو می مانم آن زمان که دیگری نمانده.
یاری ام کن تا آنزمان که پاسخ هم می شنوم باز تنها تو را بخوانم و در آن هنگام که دیگران با من می مانند من با تو بمانم ...
زیرا تو مرا کفایت می کنی...
Sara12
12-28-2010, 08:44 PM
غفلت
پروردگارم .
من آن بنده روسیاهی هستم که بهترین شبهایت را نیز به غفلت گذراندم ...
تنها تو صدایم را می شنوی آن زمان که می خوانمت که خدای خوبم .
مرا به عقوبت غفلتم دچار مکن .
سرنوشتم را به لطف و برکت خویش آن گونه نما که با آن به تو نزدیکتر شوم .
تو هر زمان صدایم را می شنوی...
قبول آنچه خیر و صلاح من در آن است را برایم آسان فرما .
معرفت و فهم آن را به من عطا کن و اینها را سببی ساز برای خشنودی خویش.
آمین ای مهربانترین مهربانان .
Sara12
12-28-2010, 08:44 PM
پناه از شر بدی ها
"خدایا پناه می برم به تو از شور آزمندی , و تندی خشم , و چیرگی حسد , و کم طاقتی و ناخرسندی از روزی مقدر و تند خویی و زیاده روی در لذت جویی و پا فشاری بر باطل ...و پیروی هوای نفس و سر پیچی از راه راست و فرو رفتن در غفلت , و کوشش بیش از نیاز , و بر گزیدن باطل بجای حق , و پافشاری بر گناه .و کوچک نمایی خطا و بزرگ نمایی طاعت ... پناه می برم به تو از ناسپاسی در حق آن کس به ما نیکی کرده ... "و از نا سپاسی در حق تو که سر چشمه نیکی ها بوده و هستی . "و پناه می برم از یاری ستمگر و خوار نمودن ستم دیده و خواستن چیزی که حقم نیست و ندانسته سخن گفتن ." پناه می برم به تو از گمان بدی که به کسی برم و اندیشه ای که اوقات عمرم را تباه سازد و نیرویم را در راهی غیر از راه تو به کار اندازد . و نسبت به بندگانت بد بینم کند . و به امر دنیا فریبم دهد و به توانم غره ام کند . به تو پناه می برم ازسخن بیهوده و عمل ناپسند و هدر دادن عمر در آنچه برای آخرتم سودمند نیفتد ... " و از این که در دل خیال فریب کسی را بپرورم و شیفته کردار خود شوم و آرزو های دور و دراز کنم . "
پروردگارم , "به تو پناه می برم از بد سرشتی و ناچیز شمردن کناهان کوچک و این که شیطان بر ما چیره شود یا روزگار ما را بیچاره کند . به تو پناه می برم از سرزنش دشمنان و نیازمندی به بندگان و زندگی در سختی و مردن بی توشه آخرت ... و از اسراف کردن و نیافتن روزی به مقدار . به تو پناه می برم از بزرگترین حسرت و بد ترین تیره بختی و بدسرانجامی و نا امیدی از پاداش نیک و فرود آمدن عذاب .خدایا , بر محمد و خاندان مطهرش درود و رحمت فرست و به رحمت بی پایان خود , من و همه مردان و زنان با ایمان را از آنچه گفته شد در امان دار ... ای مهربان ترین مهربانان ."
Sara12
12-28-2010, 08:45 PM
بخشش تو
خدایا. همانا بخشش تو از عمل من بالاتر است و همانا رحمت و مهربانی تو وسیع تر از گناهان من است .
بار الها , اگر گناهان من نزد تو بزرگ است اما عفو تو از گناهان من بزرگ تر است .
خداوندا , اگر من لز حمله کسانی که مشمول رحمتت می شوند نیستم اما رحمت تو از جمله نعماتی است که مشمول من نیز می شود . زیرا خود فرموده ای که رحمتت همه چیز را در بر می گیرد .
برگرفته از ادعیه وارده در تعقیبات مشترکه نماز. مفاتیح الجنان
Sara12
12-28-2010, 08:46 PM
صبر
به نام خداوند بخشنده مهربان , خالق آسمانها و زمین , خالق هستی و جنبندگان .. آفریدگار توانا و بی همتا , هم او که انسان را آفرید و بین او و جفتش مودت و دوستی برقرار نمود . حمد و سپاس بی پایان او را که به واسطه رحمت واسعه خود نعمات بی نظیرش را بر ما ارزانی داشت , شکر آنها بر ما واجب گشت تا خالق هستی را بشناسیم و در برکاتش اندیشه کنیم . خداوندی که برای هدایت بندگان پس از رسول آخرینش , محمد مصطفی- که درود دو عالم بر او باد- دوازده ستاره درخشان و خورشید عالم تاب را یکی پس از دیگری از ذزیه پاک بانوی هر دو جهان -فاطمه زهرا – مقرر نمود و عالم را به نورشان روشن ساخت . پس اینان بزرگواران عالمند و خوبان وسروران هر دو جهان .
پروردگارا , تو را به پاکی این خانواده قسم می دهم که مرا تنها مگذار . دراصلاح امورم مرا یاری کن . به من کمک کن تا به اصلاح آنچه که می توانم تغییر دهم بپردازم و آنچه را نمی توانم در آن تغییری ایجاد کنم بپذیرم . خداوندا کمکم کن تا به تزکیه نفس خویش مسلط گردم. مرا راهنمایی کن عوض دیدن عیبهای دیگران به درون خود بنگرم و امر خود را سامان دهم . خدایا , از تو مدد می خواهم در بهره گیری از صبر در زندگی ...که فرمودی "کمک بگیرید از صبر و نماز , که آن بسیار دشوار است مگر بر فروتنان ". پس از تو یاری می طلبم , ای که در همه حال ملجأ و پناه منی . به من صبری عطا کن که با آن از اشتباه دیگران چشم بپوشم و در تغییر امور تعجیل نکنم . خدایا , مرا یاری کن در فرو خوردن خشم , بسامان کردن کار بندگان , برملا کردن پسندیده ها و پوشاندن کارهای ناپسند , نرمخویی و فروتنی و خوش رفتاری و بردباری و خوشرویی , و پیشی گرفتن در فضیلتها , و سرزنش نکردن دیگران , و اندک شمردن کردار و کفتار نیک خود , اگرچه بسیار باشد , و بسیار شمردن کردار و گفتار بد خویش , اگرچه اندک باشد .
ای معبود من , این ها را در من به کمال رسان و بر محمد و آلش درود و رحمت فرست . در آنچه باز می مانم تو یاریم کن و مرا در آنچه پسندیده است موفق بدار و از آنچه ناپسند است دور کن , ای مهربان ترین مهر بانان...
با بهره گیری از فراز هایی از دعای مکارم اخلاق امام سجاد (ع)
Sara12
12-28-2010, 08:46 PM
طلب رزق
به نام خداوند خیر و نیکی
خداوندا, به راستی نمی دانم که روزیم را در چه مکانی قرار داده ای و همواره در پی آن می گردم و سر گردانم و نمی دانم که در هواست یا در زمین ؟ در آسمان است یا در دریا یا بیابان ؟ و به دست کیست و از سوی کدام کس است ... اما میدانم که علم همه اینها نزد توست و وسیله اش به دست تو. و تویی که آن را پخش می کنی و به لطف خود به دست بندگان می رسانی .. بارالها , برای پیدا کردن آن ما را در رنج میفکن زیرا تو از به رنج انداختن ما بی نیازی اما ما به رحمت تو نیازمندم . خداوندا , پس آن را در دامان خود مان قرار ده و برای کسب آن ما را محتاج دیگران مکن . تویی عالم به غیب و آشکار. پس بر محمد و خاندان مطهرش درود و رحمت فرست واز سرچشمه بی پایانت , روزیت را بر ما فراوان گردان و طلبش را آسان کن و محل دریافتش را به ما نزدیک گردان ..ما را یقینی عطا کن که با آن از رنج طلب بیاساییم و اطمینانی خالص به ما بخش که دشواری کارها را از ما بردارد .
آن وعده ای را که در وحی بر پیامبرانت آشکارا بیان کرده ای و به دنبال آن در کتابت به آ« سوگند خورده ای سببی ساز تا دل مشغولی ما را به رزقی که خود آن را بر عهده گرفته ای , و کاری که سامان دادن آن را ضمانت کرده ای پایان دهد . تو خود گفته ای و سخن تو راست ترین گفتار است : " روزی تان و آنچه به شما وعده داده می شود در آ سمان است ... سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این سخن حق است ."
پس بر بنده خودت از فضل و کرمت روزی اش را ارزانی کن زیرا تو صاحب فضل بزرگی . آمین.
با بهره گیری از دعای بعد از نماز عشاء و دعای بیست و نهم صحیفه سجادیه امام زین العابدین (ع)
Sara12
12-28-2010, 08:47 PM
خداوندا, از تو امان می خواهم , در آن روز که مال و فرزند و همسر و علم هیچ نفع نبخشد و دفع بلا نکند , مگر آنکه با قلب سلیم در پیشگاه تو حاضر شود . و در آن روز سختی که گنهکاران به سیمایشان شناخته شوند , در روزی که نه فرزند به جای پدر جزا و کیفر شود و نه پدر جای فرزند . در آن روز فرمان از آن توست و هیچکس را بر دیگری قدرتی نیست . از تو امان می خواهم در روز سختی که هر کس از شدت هول و عذاب از برادر و مادر و پدر و همسر و فرزندانش می گریزد , و آرزو میکند که ای کاش می توانست آنان را و هر که در زمین است را فدای خود سازد و از عذاب برهد ... و هرگز کسی نجات نخواهد یافت مگر آ«که در سایه رحمت تو قرار بگیرد ... مولای من . مولای من , تو زنده و حی هستی و من مرده ام . من قلبم مرده است ... تو و یاد تو هر چیز را زنده میکند , اما من , مرده ام , قلبم مرده است ... من می میرانم .. من آنگاه که غافل از یاد توام می میرانم. یادم قلبها را می میراند .مرا با یاد خود زنده گردان. مولای من.. مولای من.... تو بخشنده و سخاوتمندی ... و من بخیلم . تو از چشمه رحمت خود می بخشی و من ... یاریم کن مولای من . از رحمت خود به من ببخش ...و از جود و کرمت از من راضی باش... ای صاحب کرامتهای بزرگ.. بر محمد و خاندانش درود و رحمت فرست .............................................آم
Sara12
12-28-2010, 08:47 PM
بخشش گناهان
خداوندا
ببخش آن گناهان من را که پرده عصمت را می درد .
ببخش آن گناهان من را که بدبختی را نازل می کند .
ببخش آن گناهان من را که نعمت ها را بر من تغییر می دهد .
ببخش آن گناهان من را که مانع اجابت دعا می شو د .
ببخش آن گناهان من را که بلا را فرود می آورد .
ببخش آن گناهان من را که امیدم را به تو قطع می کند .
ببخش همه گناهانی را که دامنم بدان آلوده گشته ... و تمام خطاهایی که مرتکب گشتم ....آمین.
Sara12
12-28-2010, 08:49 PM
طلب خیر
به نام خداوندی که سبب همه نیکویی ها اوست .
خدایا , از تو می خواهم که به سبب دانش بی حد خود , برای ما خیر و نیکی را برگزینی . پس بر محمد و خاندانش درود فرست و از هر چیز برترین را نصیب ما فرما .
به ما الهام کن آنچه را نیک و درست است , بدانیم و عمل کنیم و این را وسیله ای قرار ده تا به آنچه برایمان مقدر فرموده ای خشنود باشبم . و به حکمی که در حقمان کرده ای گردن نهیم . پس پریشانی و دودلی را از قلبمان بزدای و ما را به یقینی همانند یقین بندگان مخلص خود یاری فرمای .و مخواه که در شناخت آنچه برای ما برگزیده ای ناتوان مانیم , تا آنجا که حرمت تو در چشم ما اندک شود و آنچه مقدر کرده ای پیش ما ناپسند آید و به حالتی دچار شویم که از نیک فرجامی دور تر است و به غیر عافیت نزدیک تر .
آنچه را که قسمتمان کرده ای و برای ما ناخوشایند است , محبوب ما گردان و آن حکم تو را که دشوار می پنداریم , آسان ساز.
خداوندا , بر محمد و خاندان مطهرش درود فرست , بهترین درود هایی که بر بندگان خود فرستاده ای . پس رو به سوی تو دارم و رضای تو را طلب میکنم و پایان نیکی که تو برایم رقم زدی را می پذیرم . به تو ایمان می آورم و امید به در گاه تو دارم . زیرا تو نفیس ترین چیزها را می بخشی و بخشش های بزرگ می دهی و هرچه خواهی همان می کنی و تو بر هر کار توانایی .
Sara12
12-28-2010, 08:49 PM
وقت غروب
به نام خداوند بخشنده مهربان
خداوندی که شب و روز را خود به تنهایی آفرید . بر هر یک حکمتی نهاد و در هر یک معیشتی . و آنگاه فرمود که به هنگام تبدیل این دو به هم او را یاد کنیم و ذکرش گوییم که آفریدگار اوست .. و این دو زمان , طلوع و غروب... راز ها نهفته است و تسبیحات جاری. آ فریدگان همه خدای خود می خوانند ... از هر قسم آفریده که بدانی در این دو زمان به ذکر او مشغولند و نامش را فریاد می کشند .. همه آفریدگان تسبیح میگویند ...جز انسان ... ان الانسان لربه لکنود... انسان وقت ندارد .. مشغول است ... سرگرم است ... مجنون است ...
پروردگارا ما را برای چشم بر هم زدنی به خود وا مگذار
آمین
Sara12
12-28-2010, 08:50 PM
با تو
تو آن خدایی که به پایان نمی رسی ، محدود نیستی ، وچون به صرتی مجسم نمی شوی ، به ادراک در نیایی . تویی که رقیبی نداری تا با تو رقابت کند و همتایی نداری که بر تو برتری یابد . پاک و منزهی ای خدای لطیف ، چه بسیار است لطف تو ؛ ای خدای مهربان ، چه بسیار است مهربانی تو ؛ ای خدای حکیم ، چه بسیار است دانایی تو؛ پاک و منزهی تو که به نیکی ها دست خود گشوده ای و هدایت همه از جانب توست ، و تو آن را به ما آموخته ای . پس هر که برای دین یا دنیای خود از تو چیزی خواست ، لطف و احسان تو را دریافت ...پس تو نیز به سبب رحمت بی پایانت ، زبان مرا به هدایت گویا کن و پرهیزکاری را به من الهام فرما ، و مرا به آن کاری که پاکیزه تر است موفق بدار و به هر چه پسندیده تر است برگمار . خدایا ، مرا به والاترین راه رهنمون باش و چنان کن که بر دین تو بمیرم و بر دین تو زنده شوم ... آمین
Sara12
12-28-2010, 08:51 PM
ساده
"ساده می نویسم . به تو , که تمام فضای تنهایی هام رو پر می کنی . .. به تو که همیشه نزدیکی... به تو که صدام رو می شنوی و به حرف دلم گوش می دی..
ساده می نویسم برات که ساده گویی من چیزی از بزرگی و عظمتت کم نمی کنه . واسه تو که راز همه نجواهام پیش توه . و برای تو که تنها ترین تنهایی . برای تو که هر روز بارها وبار ها بهت میگم راضیم به رضات ... "
Sara12
12-28-2010, 08:52 PM
بعد از ظهر
بنام خداوند بخشنده مهربان . که هیچ خدایی جز او نیست . و هیچ خدایی جز او آفریننده آسمانهای بلند مرتبه و پروردگار جهانیان نیست . سپاس و ستایش هم او را که پباهگاه هر موجودی است . پس به تو پناه می برم و از تو می خواهم که هدایتمان کنی بسوی آنچه سبب گشودن درهای رحمتت بروی ما می گردد ، و آنچه مراتب غفران و آمرزشت را فراهم می آورد . و گرایش به سمت خوبی و رهایی و سلامت از هرچه گناه و بدی است را روزیمان گردانی. خدایا ، بر ما باقی مگذار گناهی را که نبخشایی و غمی که راه آن را نگشایی و دردی که شفا ندهی و ترسی که ایمن نسازی . و عیبی که نپوشانی و رزقی که وسعت نبخشی . و نگذارحاجتی را جز آنکه در راه رضای تو باشد و در آن صلاح و تقدیر ما رقم خورده باشد . ای پروردگار مهربان .
Sara12
12-28-2010, 08:52 PM
انتهای هدایت
پروردگارا. بهترین و والا ترین آرزویم تویی. رسیدن به تو و آرام گرفتن در جوار تو و نیت و عمل خالص در راه تو . عالم را از سر رحمت آفریدی و منت نهادی و از گمراهی ام به هدایت رهمنون گشتی . و از سر فضل و کرم خویش به بارگاه ملکوتی خویش خواندی و واله و شیدایم کردی . و من هیچ ندارم جز آرزوی نیایشی دیگر در آستانت . و آرزوی نیکبختی و آسایش بر تمام بندگانت . آنان که در شناسه جانم قرار دارند ... همگی را آرام و آسوده ، آنچنان که شایسته خداوندی توست ، به سوی خویش رهمنون باش و از شز هر گزند و بدی دنیا و آنچه در آن است در امان دار ، ای برترین آرزوی آفریدگان و ای مهربانترین مهربانان .
Sara12
12-28-2010, 08:53 PM
به سوی تو
پروردگارا، رو به سوی تو دارم ... پس سوگند به عزت و شکوهت که همانگونه که صدایم را می شنوی، دعایم را اجابت کن و مرا به آرزوهای نیکم برسان و از فضل خود نا امیدم مگردان و مرا از گزند دشمنانم رها نما ... ای آنکه زود از بندکانت خشنود می شوی ، ببخش کسی را که جز مناجات برگ و نوایی ندارد . آری تو هرچه خواهی آن کنی . نامت غفران و یادت درمان و اطاعتت بی نیازی وسامان است ببخش آنکه ا که سرمایه ای جز امید و تحفه ای جزنجوا ندارد . ای تمام کننده نعمت ها . ای رفع کننده محنت ها ، و ای روشنای دل وحشت زده من در تاریکی ... بر محمد و خاندانش درود و رحمت فرست و با من آنگونه رفتار کن که تو را سزد نه آنگونه که مرا سزد . ای شنوا و بینا و ای مهربان .........................آمین
Sara12
12-28-2010, 08:54 PM
پروردگارم . معبودم .مولایم ...
بر محمد و خاندانش درود فرست و ترس اندوه عذاب و شوق پاداش موعود را روزیم کن تا لذت چیزی را که تو را برای آن می خوانم و غصه چیزی را که از آن به تو پناه می برم ، دریابم . خدایا ، تو خود می دانی که سامان کار این جهان من در چیست ، پس با مهر بزرگ خود به خواسته هایم توجه فرما . سینه مرا از رشک و حسد تهی گردان تا بر هیچیک از بندگانت به سبب احسان تو به ایشان حسد نبرم ...
و یاریم ده که اگر می بینم که به یکی از بندگان خود در کار دین و دنیا و تندرستی و پرهیزکاری و توانگری و آسودگی ، نعمتی داده ای ، من نیز از تو و به یاری تو ، برای خود برتر از آن را آرزو کنم تا به سبب آن در راه تو قدم بردارم . ای آنکه یکتا و بی همتایی ...
یاریم کن تا خشنودی تو در حق دوستان و دشمنانم را بر خشنودی خود ترجیح دهم ، آنگونه که دشمنم از بدی من در امان ماند و دوستم از هواخواهی ناحق من نا امید گردد .
و مرا از کسانی قرار ده که هنگام آسودگی ، تو را مخلصانه می خوانند ، آن سان که بیچارگانت هنگام درماندگی ...آری تو ستوده و بزرگواری ...
Sara12
12-28-2010, 09:36 PM
تو و تنهایی
خدایا در این صبح زیبا بر بهترین بندگانت سلام مرا برسان .
معبودا، چون غمگین شوم ، تو همه چیز منی وچون محروم گردم ، امید و آرزویم تویی . و چون مصیبتی به من رو کند به درگاه تو زاری کنم و هر چه از دست من رود پیش تو باقیست و هر چه تباه گردد ، به صلاح آوردن آن با توست و هر چه ناپسند تو باشد ،آن را دگرگون سازی . پس بر من منت گذار و پیش از رسیدن بلا تندرستی ام ده و پیش از آنکه نیازمند گردم ، توانگرم فرما ، و یش از آنکه گمراه شوم راه راستم بنما . رنج آزار بندگان را از من بردار و آسایش روز رستاخیز را به من ببخش ، و نیکی هدایت را به من ارزانی کن .
Sara12
12-28-2010, 09:36 PM
راضیم
به نام تو که جز تو هیچ مونسی نیست ...
و سلام بر تو و بر بندگان صالحت ، که خالصانه برای تو پاک گشتند و بی پیرایه در راهت قدم برداشتند . خدای خوبم ، در هر کارم از تو یاری می خواهم . آنچه که من می خواهم را بر من روا مدار که من ازخیر و شر آن ، آنگونه که تو واقفی، غافلم . پس به تو پناه می برم لز شر دنیا و آنچه در آن است ... و از تو می خواهم که بر آنچه که بر من ناگوار است ، اما خواست توست به من صبر عطا کنی تا به رضای تو خشنود باشم و در هر حال شکرگذار . ای مهربانترین مهربانان
Sara12
12-28-2010, 09:38 PM
شب فراموشی
بار الها ... نا آرامم ، آرامم کن . بی قرارم . قرارم بده . پروردگارم . من به خویش ستم می کنم و یاد تو را فراموش می نمایم. و پنداشتم آنچه عمل می کنم از سر دانش است حال آنکه بسیار نادان بودم و در نادانیم اصرار کردم . ... اما در همه این احوال تو به یاد من بودی و نعمتت همواره همراهم بود .
ای مولای من ، چه بسیار زشتیها که بر من پوشاندی و چه بلاهای سنگین که از من دور نمودی . چه لغزشهایی که مرا از آن باز داشتی و چه بسیار ناراحتی ها که از من جدا نمودی ... و چه بسیار نام نیک و مدح و ثنا که شایسته اش نبودم و آن را در میان بندگانت از من منتشر ساختی . پس چگونه تو را سپاس گویم که سپاس من بس بی مقدار است و در خور حقارتم . پس مولای من به عزتت از تو می خواهم که بدی اعمالم مانع اجابت دعایم نشود و مرا به آنچه که از اسرار پنهانی ام می دانی رسوا نسازی . به بزرگیت و مهربانیت سوگند که در همه حال با من مهربان بودی و عطوفتت همیشه همراه من بوده . پس من جز تو چه کسی را دارم که در امورم توجه کند و مهرش را اینگونه نثارم سازد .
ای معبود من و ای مولای من و ای مالکم و کسی که اختیارم به دست اوست . از تو خواهانم که به حق ذات مقدست اوقاتم را در شب و روز به یاد خویش مشغول ساز و در خدمتت پیوسته دار و اعمالم را در درگاهت مقبول گردانی تا اینکه اعمالم و ذکرم و سخنم ، همیشه برای تو باشد و در همه حال در خدمت تو آرام باشم ... ای آنکه تکیه گاهم اوست .. و نیرو و توانم از اوست .
Sara12
12-28-2010, 09:39 PM
صدایم را می شنوی
ای آن که صداها تو را از شنیدن صدای من باز نمی دارند . و ای آنکه سوال سوال کنندگان تو را در خواسته ام به خطا نمی اندازد و ای آنکه اصرار بندگان مصر تو را از آنان خسته نمی کند . خنکای بخششت را به من بچشان و گرمای رحمت و مغفرتت را به من ارزانی کن .
خدایا ... مناجاتهای من ، نه برای آن است که تو خواسته یا به آن محتاجی ، و رغبت و میلی در آن نیست بجز فروتنی و اطاعت امرت و اینکه اجابتم کنی و به من پاسخ دهی که خود گفتی : بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را . پس مرا به آن فرمان دادی . پس تو ای پروردگارم ، اگر در آن خلل و نقصی است بر من ببخش و مرا به آن مواخذه ننما و مرا با قبول این تحفه ناقابل سرشار از رحمت خود گردان . ای مهربان ترین مهربانان.
Sara12
12-28-2010, 09:39 PM
طلوع بی غروب
در زیبا ترین طلوع دنیایت به تماشا نشسته ام و می پندارم که چگونه هر آن زیبا تر از لحظه قبل را به تصویر می کشی ... آه ای معبود من . تو آن خدایی هستی که صدایم کردی و اجابتم نمودی بی آنکه صدایت کنم . و مومنم پنداشتی بی آنکه ایمانی آورده باشم . و از ظلمات مرداب نفسم بیرونم کشیدی و به تلالو دریای وجودت کشاندی بی آنکه بدانم کجایم... پس کدام کلام گویای عظمت و لطف بی اندازه تو به من است . کدامین شکر هم مقدار محبتت در حق من بوده و کدام ندا گویای حالی است که بر من می گذرد ... هیچ... مگر آنی که صدای بی صدایش را فقط خود می شنوی . وه که این طلوع زیبا بی غروب ترین طلوع روزگارم بوده و هست ... به شکرانه آن هر صبح و هر طلوع عاجزانه دست به دامن کلام می شوم تا شاید اندیشه ای باشد پیشکش محبتت و از تو می خواهم که پس از این طلوع زیبا که به روزگارم ارزانی نمودی به لطف خود هیچگاه تیرگی غروب دلم را بر تلالو روشنای افق اشراقت مستولی نکنی که همه آن از خواست کبریایی توست پروردگارم.
پس به لطف خود بر محمد و خاندان پاکیزه اش درود و رحمت فرست و مرا در میان همنشینان آن بندگانت که حق شکر تو را بیش از همه ادا نموده اند قرار ده که هر آنچه خیر و نیکی بر من می گذرد از جانب توست ای مهربانترین مهربانان .
Sara12
12-28-2010, 09:40 PM
ای پناه من
درهمه حال و در همه وقت تو یاورم باش. مرا در پناه خود درآور که جز درگاه تو مرا پناهگاهی نیست. معبودم... آن زمان که از نیایش تو و یاد تو غافل می شوم آسمانها و زمین آنقدر مرا تنگ می آید که نفسم از تحمل آن لحظات به شماره می افتد . دلم میگیرد و سنگینی دنیای بی تو مرا از پا در می آورد . پس تو مرا هدایت کن و در روشنای نور خود درآور که تویی آن معبود بی همتای هدایتگر.......
Sara12
12-28-2010, 09:40 PM
با تو سخن می گوییم
ای معبود من ، تو را می ستایم و تو سزاوار هر ستایشی . بدان سبب که در حق من نیکی ها کردی . و نعمت های فراوان به من بخشیدی و عطایای بسیار ارزانی فرمودی... تو درباره من چندان خوبی و احسان کرده ای که دست شکر و سپاس من از آن کوتاه است. تو مرا از تاریکی و ظلمت نفسم رهایی بخشیدی و به روشنایی نور هدایت خود رهنمون گشتی . و همواره یاورم بودی .
ای معبود من , هرگاه از تو چیزی خواسته ام تو را بخیل نیافته ام و هرگاه آهنگ دیدار تو کرده ام ، گرفته و در هم نبودی ، بلکه دیدم که دعای مرا می شنوی و آنچه خواسته ام عطا می کنی و در هر حالی که هستم نعمتهای فراوان از جانب تو بر من ارزانی شده . از این رو نزد من تو درخور ستایشی .
معبود من ، دل بریدن از همه کس و پیوستن به خود را به من عنایت کن و چشمان دلم را با فروغ نگاه کردن به خود روشنی بخش . تا اینکه چشمان دلم پرده های نور را ز هم شکافند و به سرچشمه بزرگی تو راه یابند .
خدایا ، من از تو عشق تو ر می خواهم و عشق به دوستان تو را . و اینکه به کاری پردازم که مرا به دوستی ات برساند. و چنان کن پروردگارم ، که عشق تو پیش من ، از خودم و خانواده ام و آب گوارا محبوب تر باشد.
آمین
Sara12
12-28-2010, 09:41 PM
شکر سلامتی
به نام پروردگار هستی بخش مهربان
بار الها ، تو بزرگ و بخشنده ای و نعمتهای بی شماری به من عطا کرده ای . بخاطر همه نعمتهایی که به من دادی تو را شکر می گویم . تو بخشنده ای و مرا نعمت بزرگ سلامتی بخشیده ای ، حال آنکه اگر اراده تو برآن قرار نمی گرفت من قادر بر تغییر چیزی نبودم و ضعف و نا توانی جسمم بر من غالب می شد . من این نعمت بزرگ را شکر می گویم قبل از آنکه هر آسیبی از دنیا بنا بر مشیت تو آن را به مخاطره اندازد . پس ستایش ازآن توست بر این سلامتی که همچنان از آن بر خوردارم . معبود من ، حال که ا ز نعمت سلامتی بهره مندم نمودی و روزی های پاکیزه خود را بر من گوارا ساختی و مرا در طلب خشنودی و بخشش خود به نشاط آورده ای و به فرمانبرداری خود توفیق دادی و نیرو بخشیدی تو را سپاس می گویم .
خدایا ، بر محمد و خاندانش درود فرست و آنچه را خود برای من می پسندی در چشم دلم آراسته گردان و آنچه که اراده نمودی بر سرم آوری را بر من آسان ساز . مرا از پلیدی گناهان پیشین پاکیزه کن و از گزند آنچه کرده ام دور فرما . شیرینی تندرستی را در من سبب شکر خود ساز و گوارایی سلامت را یادآور سپاس خود گردان. تنها تویی که بی مزد و منت احسان می کنی و بی شایستگی ما نعمت می دهی . بسیار بخشنده و مهربانی و بزرگی و بزرگوار .
Sara12
12-28-2010, 09:41 PM
امید
پروردگارم .تنها و تنها یاد تو آرام بخش دل من است و تنها امید به توست که مرا از تلاتم سختی های دنیا رها می کند و به درگاه گشایش تو می نشاند . پس تو دستگیرم باش . بر بهترین خلقت محمد و خاندان مطهرش درود و رحمت بر کران فرست و ما را همنشین ایشان قرار بده . من بنده توام و با تو آرام می گیرم . پروردگارم . هرآنچه بر من روا می داری می پذیرم گرچه در حکمت آن فرو می مانم . تو را همیشه شکر می گویم و به درگاهت امید دارم . آمین
Sara12
12-28-2010, 09:43 PM
برای تو
خدایا ، ای پناه بی پناهان و ای همراه بی همراهان . در های رحمت خود را بروی ما بگشا و ما را در سرزمین بی پایان محبت خویش وارد کن . نیکوکاری و حسن نیت و امانتداری را به ما بیاموز . ما را از رنج حسد و تکبر و غرور رها ساز . ما را آسایش فروتنی و ایمان و محبت به مردم عطا فرما . ما را از کدورت بدگویی و بد گمانی و بد خواهی دور نما . به ما توفیق حرکت به سمت خود و عمل خالصانه در راه خود عطا نما . به امید بخشش تو . ای بخشنده و ای بزرگوار .
Sara12
12-28-2010, 09:48 PM
گشایشگر
پروردگارا، تویی آنکه در امور مهم بخوانندش و در ناگواری ها بدو پناه برند . هیچ بلایی از ما بر نگردد مگر تو آن بلا را بگردانی و هیچ اندوهی برطرف نشود ، مگر تو آن را از دل برنی . آنچه را تو بر من وارد آورده ای ، هیچ کس باز نبرد و آنچه تو به سوی من روان کرده ای ، کسی بر نگرداند . دری را که تو بسته باشی ، کس نگشاید و دری را که تو گشوده باشی ، کس نتواند بست . آن کار را که تو دشوار کنی ، هیچ کس آسان نکند و آن کس را که تو خوار گردانی ، کسی مدد نرساند . پس برآخرین فرستاده ات محمد و خاندان مطهرش درود فرست . ای پروردگار من ، به احسان خویش ، در آسایش برویم بگشا و به نیروی خود ، سختی اندوهم را در هم شکن . و در آنچه زبان شکایت بدان گشوده ام ، به نیکی بنگر و مرا در آنچه از تو خواسته ام ، شیرینی استجابت بچشان . و از پیش خود ، رحمت و گشایشی به من عطا فرما ... و مرا به سبب گرفتاری آن ، از انجام آنچه مرا بدان امر کرده ای و پیروی آیین خود باز مدار . به امید تو ای صاحب عرش عظیم ...
Sara12
12-28-2010, 09:49 PM
باز هم امان
پروردگارم . ای آنکه گره کارهای فروبسته به سرانگشت تو گشوده می شود . و ای آنکه سختی دشواری ها با تو آسان می گردد . و ای آنکه راه گریز به سوی رهایی و آسودگی را از تو باید خواست ... سختی ها به قدرت تو به نرمی می گراید و به لطف تو اسباب کارها فراهم می آیند . از تو می خواهم که در آن روز سختی که گنهکاران به سیمایشان شناخته می شوند به قدرت خود ، آن روز امانم بده و سختی آن روز را برایم به نرمی مبدل کن . در آن روز که دیگر عذر خواهی من سودی بر من ندارد جز آنکه مشیت تو بر آن رود ... که در آن روز و در همه روزها امر و فرمان از آن توست ... پروردگارم ، مولای من ، جز تو چه کسی پناهم دهد که امن ترین پناهگاهی . با یاد تو دلم آرام می گیرد... که تو مولایی و من بنده توام ...و جز مولا بر بنده چه کسی ترحم نماید ؟
Sara12
12-28-2010, 09:49 PM
اینجا و یاد تو
خدای خوبم ، معبودم ، محبوبم ، از تو سپاسگذارم برای هوایی که هر آن ، آن را فرو می برم . و برای نسیمی که با آن صورتم را می نوازی . از تو سپاسگذارم برای آسمانی که با همه وسعتش به من ارزانی داشتی و برای زیبایی درختانی که در این سال ، دیدارشان را برایم میسر ساختی ... و شکوه هر طلوع و هر غروبی که با لطافت ابر و ماه و خورشید ، دوچندان نمودی ، و به سبب آنها یاد خود را در جانم لبریز ساختی. که هر آن اینهمه زیبایی ، مرا در بارگاه عظمتت به زانو در می آورد و در پیشگاه ربانیتت به سجده می افکند ... وه که خداوندم ، پس از آنهمه جفا که از جانب من روانه خطوط محبت تو با من گشت ، باز تو مرا به خویش خواندی و به مهر پروراندی و بر خوان محبت نشاندی ... و اینهمه زیبایی مهمان خانه ام کردی و اینهمه شیدایی مهمان جانم . و اکنون پروردگارم ... اگر مشیت تو پس از آن بر گرفتن نعمت از من است باز تو را شاکرم ... برای همه آن چیزی که در دامنم قرار می دهی و برای همه آن چیزی که از من سلب می نمایی . تو را شاکرم و ایمان دارم که چون تو کسی خیرم را نمی داند و صلاحم را نمی خواهد . پس آرام و صبور ، سر بر دامن ربانیتت می نهم و خود را به تو می سپارم . آن باد که تو می خواهی ... آمین .
Sara12
12-28-2010, 09:52 PM
وا نفسی
خدایا ، معبودا ، ای آنکه که هستیم به دست اوست ، ای آنکه به فقر و گرفتاریم آگاه است ، ای پروردگارم . از تو می خواهم که نفس مرا ببخشایی . نفسی که آن را نیافریدی تا با آن زیانی را بر طرف سازی یا به سودی دست یازی ، بلکه آن را آفریدی تا قدرت خویش را بر آفریدن مانند آن نمایان کنی و آن را دلیلی بر خلقت شبیه آن قرار دهی . پس بر محمد و خاندانش درود فرست و نفس مرا که بر خود بسیار ستم نموده ، ببخشای ، و رحمت خود را بر من بگمار که بار گناهانم را از من بر داری . چه بسا رحمتت به گنهکاران رسیده و چه بسا آمرزشت ستمکاران را در بر گرفته است ...
Sara12
12-28-2010, 09:55 PM
توفیق
خدایا ، بر محمد و خاندانش درود فرست و چنان مکن که در برابر آنچه به من عطا کرده ای ، به یادت نباشم ، و در برابر آنچه به من بخشیده ای ، از احسانت غفلت ورزم ، و از اجابت دعایم ، اگر چه به تأخیر افتد ، نا امید شوم ، در هر حال که باشم ، خوشی یا نا خوشی ، در سختی یا آسایش ، در عافیت یا بلا ، در توانگری یا تنگدستی ، در بینوایی یا بی نیازی ... خدایا بر محمد و خاندان پاکیزه اش درود و رحمت فرست و توفیقم ده که در همه حال از تو به نیکی سخن گویم و به ستایشت کمر بندم ، و سپاسگزار تو باشم ، تا به آنچه از دنیا به من عطا کرده ای دلخوش نگردم ، و برای آنچه از من دریغ داشته ای اندوهگین نشوم . قلبم را جامه تقوا بپوشان و تنم را به کاری که بر من می پسندی بگمار ، و مرا در برابر آنچه به من روی آورد ، به فرمانبرداری خود ، مشغول دار ،تا آنچه را تو دشمن می داری ، دوست نپندارم ، و آنچه را مایه خشنودی توست ، دشمن ندارم .
Sara12
12-28-2010, 09:55 PM
دست پرورده تو ...
خدایا ، آیا واقعاً تو آنطوری که مرا بخاطر گناهانم در آتش بسوزانی ، حال آنکه به یگانگی تو باور دارم و دلم تو را شناخته و زبانم به یادت گویا شده و قلبم با دوستی تو پیوند خورده و از صداقت درون به وجودت اعتراف کرده ام و مقام و پروردگاریت را فروتنانه ستوده ام ؟ آه ... این گمان چه بعید است ! تو بزرگوارتر از آنی که دست پرورده ات را به تباهی کشی ... یا آن را که پناه داده ای آواره سازی ، یا کسی را که خود ، سرپرستی کرده ای و به او مهر ورزیده ای ، در گرفتاری و بلا رهایش کنی ....
Sara12
12-28-2010, 09:56 PM
پروردگارا ... این همان بنده غافل و سرگردان توست . آن بنده ای که جز به خواست تو قادر به عملی نیست و همواره چشم به راه لطف و رحمت توست . آن بنده ای که چاره ای ندارد جز پناه بردن به تو از شر هر آنچه بدی که در دنیاست ، و پناه ببرد به تو از شر وسوسه های شیطان و لشکر او ... و پناه برد به تو از غیر تو ... و این منتهای خواهش اوست . اینکه دمی او را در این وانفسای حسرت تنها مگذاری تا حیران شود و او را نرانی از بارگاه خود ... که هر جا رود در حدود حکومت توست و فراری نیست . پس به او پناه ده و در دامان خود او را بپروران و با نیکان خود همنشینش گردان و از بدان دور گردان . اگر اینگونه با تو سخن گفت از سر شرمساری اوست که روی سر یلند کردن ندارد اما از خموشی هم بیمناک است . پس تو به بزرگی خود بر بهترین مخلوقاتت ، محمد و خاندان پاکیزه اش ، درود فرست . به امید لطف و رحمت تو ، ای مهربانترین مهربانان .
Sara12
12-28-2010, 09:56 PM
ای بهترین
ای آنکه شگفتیهای بزرگی تو را پایانی نیست . بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را از گمراهی در شناخت عظمت خود بازدار . ای آنکه مدت فرمانروایی تو بی نهایت است . بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را از بند انتقام خود رهایی بخش . ای آنکه گنجینه های رحمتت به پایان نرسد ، بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را از رحمت خود بهره ای عطا فرما . ای آنکه دیده ها همه از دیدنت فرو مانند . بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را به آستان قرب خود نزدیک نما . ای آنکه خبر های پنهان نزد تو آشکار است . بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را نزد خود رسوا مکن . و ای آنکه در برابر بزرگی تو ، هر چیز بزرگدیگری ناچیز است ، بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را نزد خود گرامی دار . آمین .
Sara12
12-28-2010, 09:57 PM
خداوندا
من از تنهائی و برگ ريزان پائيز من از سردی سرمای زمستان
من از تنهائی و دنيای بی تو می ترسم
خداوندا
من از دوستان بی مقدار من از همرهان بی احساس
من از نارفيقيهای اين دنيا می ترسم
خداوندا
من از احساس بيهوده بودن ؛ من از چون حباب آب بودن
من از ماندن چون مرداب می ترسم
خداوندا
من از مرگ محبت من از اعدام احساس به دست دوستان دور يا نزديک می ترسم
خداوند
من از ماندن می ترسم خداوندا من از رفتن می ترسم
خداوندا
من از خود نيز می ترسم
خداوندا... پناهم ده
Sara12
12-28-2010, 09:57 PM
مهربانا
می دانم که تا تو راهی نیست
می دانم که آسمان فیض و رحمتت همه جا بر سرم سایه دارد
می دانم که دستهای سبزت همیشه پشت و پناهم است
می دانم که تو تنها نگران لغزشهای ناتمام من هستی
امّا
نمی دانم
چرا هر روز که می گذرد از تو دورتر می شوم
دلم را به دست آب می سپارم و سبزی روحم را به شیرینی ناپایدار و فریبنده ی گناهان
کمکم کن
من این لذتها را به بهای دوری از تو نمی خواهم
من تو را می خواهم تنها تو را
ای مهربانترین مهربانان
Sara12
12-28-2010, 09:58 PM
خداوندا از آنجا که بودیم برخاستیم لکن به آنجا نرسیدیم که خواستیم.
الهى! همگان در فراق تو می سوزند و دوستدار در دیدار، چون دوست دیدهور گشت دوستداررا با شکیبایی چه کار؟
الهى! با بهشت چه سازم و با حور چه بازم. مرا دیدهای ده که از هر نظری بهشتی سازم.
الهى! گل بهشت در چشم عارفان خار است و جوینده تو با بهشت چه کار است.
الهى! اگر بهشت چشم و چراغ است، بیدیدار تو درد و داغ است.
الهى! بهشت بی دیدار تو زندان است و زندانی را به زندان بردن نه کار کریمان است.
الهى! اگر به دوزخ فرستی دعویدار نیستم و اگر به بهشت فرمایی بیجمال تو خریدار نیستم، مطلوب ما برآر که جز وصل تو طلبکار نیستم.
الهى! ای نزدیکتر از ما به ما، مهربانتر ازما به ما، نوازندهی ما بی ما، به کرم خویش نه به سزای ما، هرچه کردیم تاوان بر ما، هرچه تو کردی باقی بر ما، هرچه کردی به جای ما، به خود کردی نه به سزای ما.
الهى! گرفتارآن دردم که تو داروی آنى، بنده آن ثنایم که تو سزاوارآنى، من در تو چه دانم؟ تو دانى. تو آنی که مصطفی گفت من ثنای تو را نتوانم شمرد آنگونه که تو بر نفس خویش ثنا گفتى.
الهى! مران کسی را که خود خواندى. ظاهر مکن جرمی را که خود پوشیدى.
کریما! میان ما و تو داور تویى، آن کن که سزاوار آنی نه آنچنان که سزاوار ماست.
Sara12
12-28-2010, 09:58 PM
خدایا!
از خیمه گاه رحمتت بیرونمان نکن.
از آستان مهرت نومیدمان مساز.
آرزوها و انتظارهای مارا به حرمان مکشان.
از درگاه خویشت ما را مران.
ای خدای مهربان!
بر من روزی حلالت را وسعت ببخش
و جسم و دینم را سلامت بدار
و خوف و وحشتم را به آرامش و امنیت مبدل کن
خدای من!
این منم و پستی و فرومایگیام
و این تویی با بزرگی و کرامتت
چگونه ممکن است به نومیدی بیفتم در حالی که تو مهربان و صمیمی جویای حال من هستی
خدای من!
تو چقدر با من مهربانی با این جهالت عظیمی که من بدان مبتلایم!
تو چقدر درگذرنده و بخشندهای با این همه کار بد که من میکنم و این همه زشتی کردار که من دارم.
خدای من!
چگونه ناامید باشم، در حالی که تو امید منی!
چگونه سستی بگیرم، چگونه خواری پذیرم که تو تکیهگاه منی!
ای آنکه با کمال زیبایی و نورانیت خویش، آنچنان تجلی کردهای که عظمتت بر تمامی ما سایه افکنده....
Sara12
12-28-2010, 09:59 PM
الهي!
درد مي دانم،دارو نمي دانم،يا مي دانم ، خوردن نمي توانم.
نيارم گفت اين همه درد چرا بهره ي من،نه دست رسد به معدن چاره ي من!
به شغل درد و بيم تاوان به ماتم نشستن چند توان؟
سبحان الله!
اين ، چه بتر روزي است؟
ترسم كه مرا از تو جز از حسرت نه روزي است!
خفته و رفتن به دل مي سگالم.زهر مي خورم و از درد مي نالم.
نه چنانم كه مي پندارم،نه آنم كه مي نمايم،مي لرزم از آنكه نيرزم!
و از آنم كي سزم جاويد نياويزم.
پس چه سازم؟جز آنك مي سوزم، تا از اين افتادگي برخيزم.
Sara12
12-28-2010, 09:59 PM
به بودنت شكي نيست
به بزرگي وجلالت شكي نيست
به اينكه ارحم الراحميني شكي نيست
خداجونم
به حق بزرگي وجلالت به حق مهربونيات
كمكم كن.
ياارحم اراحمين..
Sara12
12-28-2010, 10:00 PM
الهي! بر عجز و بيچارگي خود گواهم و از لطف و عنايت تو آگاهم؛
الهي! خواست خواست توست، من چه خواهم؟
الهي! بيزارم از آن طاعتي كه مرا به عجب آورد و بنده آن معصيتم كه مرا به عذر آورد.
الهي! چون توانستم ندانستم و چون دانستم نتوانستم.
الهي! همه ميترسند كه فردا چه خواهد شد و من ميترسم كه دي چه رفت.
الهي! اگر چه گناه من افزون است، اما عفو تو از حد بيرون است.
الهي! اگر مجرمم، مسلمانم و اگر بد كردهام پشيمانم.
الهي! اگر كاسني تلخ است، از بوستان است و اگر عبدالله مجرم است، از دوستان است.
الهي! اگر چه شب فراق تاريك است، دل خوش دارم كه صبح وصال نزديك است.
Sara12
12-28-2010, 10:00 PM
خدایا!
خانه قلب من کوچک است
آن را چنان فراخ کن که پذیرای تو باشد
خانه قلبم ویرانه است
آن را مرمت کن تا در خور تو شود
خانه قلبم آلوده است
آن را پاک و مطهر گردان
عمیق ترین آرزوی من زمانی بر آورده می شود
که تو همیشه
و همیشه درسرای قلبم ساکن شوی !....
و من هر روزم را در حضور پر نور تو سپری کنم
Sara12
12-28-2010, 10:01 PM
یا رحــیــــــــــــــم...
هنوز هم ایمان دارم...
با کریمی مثل تو
هیچ کاری دشوار نیست...
هنوز هم ایمان دارم
وقتی تو باشی...
ابرهای دلتنگی رفتنی اند...
و جاده های بی کسی
به حریم امن و مهربان تو می رسد...
تو پناهِ همیشه منی...
وقتی راه ها با همه وسعتشان تنگ می شوند...
Sara12
12-28-2010, 10:01 PM
پروردگارا...
من همان پریشان حال همیشگی ام
با چشمانی پر از اشک
با قلبی آکنده از درد با دستی که
همیشه به سوی درگاهت
دراز است
ازین دنیای تیره و تار به تو پناه اورده ام
پروردگارا یاریم ده
و نگذار در باتلاق دنیا فرو روم
دلم برایت تنگ است
دستهایم
را بگیر ...
(http://forum.patoghu.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.parsiblog.com% 2FPhotoAlbum%2Fjahangiryan%2F100.jpg)
Sara12
12-28-2010, 10:02 PM
خداوندا!به خاطر این که به من اجازه می دهی با تو
سخن بگویم و آرزوهایم را در میان بگذارم،سپاسگزارم.
خداوندا!به خاطر آرامش درونم سپاست می گویم.
خداوندا!به خاطر سلامتی ام سپاست می گویم.
ای مهربان ترین مهربانان!تو را سپاس به خاطر این که می توانم از ته دل بخندم.
خدایا!از این که در پیچ و خم زندگی مراقبم هستی تو را سپاس می گویم.
از این که در اوج بحران ها هوای مرا داری،دوستت دارم.
Sara12
12-28-2010, 10:03 PM
خدايا:
مي ترسم كه اگر به همين منوال پيش رود ديگر شعله هاي عشق تو در وجود من هر روز بي فروغ و بي فروغتر شود.
تاجايي كه ديگر نه اشتياقي براي پرواز داشته باشم و نه اميدي به رهايي!
پس اي خداي مهربان!
مرا از اين تكرار از اين يكنواختي كه همه ي روزهاي مرا فرا گرفته است رهايي ده !
خدايا:
به من اشتياقي ده تا دوباره چشمانم قادر به ديدن شکوه تو در زيبايي گل ها باشد!
خدايا:
به من اشتياقي ده كه دوباره بتوانم صداي مناجات تو را از زبان چكاوك ها بشنوم!
خدايا:
به من عشقي ده كه روز به روز به تو نزديكتر شوم!
Sara12
12-28-2010, 10:03 PM
الهی دلی ده که جای تو باشد
لسانی که در وی ثنای تو باشد
الهی بده همتی آنچنانم....
که سعیم وصول بقای تو باشد
الهی چنانم کن از عشق خودمست
که خواب و خورم از برای تو باشد
الهی عطاکن بفکرم تونوری
که محصول فکرم دعای تو باشد
الهی عطاکن مرا گوش قلبی
که آن گوش پر از صدای تو باشد
الهی چنان کن که این عبدمسکین
برای تو خواند برای تو باشد
الهی عطا کن بر این بنده چشمی
که بینائیش از ضیای تو باشد
الهی چنانم کن از فضل و رحمت
که دائم سرم را هوای تو باشد
الهی چنانم کن از عیب خالی
که هستیم محو و فنای تو باشد
الهی مرا حفظ کن از مهالک
که هر کار کردم رضای تو باشد
الهی ندانم چه بخشی،کسیرا
که هم عاشق و هم گدای تو باشد
الهی بطوطی عطاکن بیانی
که نطقش کلید عطای تو باشد
Sara12
12-28-2010, 10:04 PM
خدایا
راهی نمیبینم آینده پنهان است
اما مهم نیست
همین کافیست
که توهمه چیزرامیبینی
ومن تورا
Sara12
12-28-2010, 10:12 PM
خدایا ...
دوستت دارم و عاشقانه می پرستمت.
خدایا ! دوستت دارم نه به خاطر ترس از آتش سوزان جهنم و نه برای فراغت در بهشت.
دوستت دارم چون وقتی حس بی تو بودن بهم دست میده ٬ احساس میکنم در آتش کینه و نفرت گناهان خودم و آدم ها میسوزم .
خدایا ...
همیشه توی قلبم جاری هستی. و
این چهره منه که از شرمندگی و بار گناهان٬ طاب دیدن چهره کبرایی ات رو نداره .ولی همیشه در دلم امید بخشش و مهربونیت رو زنده نگه داشتم.
خدایا ! تو به من نزدیک هستی. طوری که وقتی از کینه دنیا و آدماش به کنجی پناه می برم ٬ این زمزمه اسم توست که به من آرامش میده ...
و من از تو چقدر دورم که گاهی٬ فریاد من به تو نمیرسه ...
خدایا ...
اگر زندگی مانعی برای رسیدن من به تو میشه٬ ازش میگذرم.
من بی تو هیچی رو نمیخوام.
خدایا ...
از تو فقط خود تو رو میخوام.
خدایا ! برای من تنها تو " معنای عشق " هستی.
من از کسی طلب معنی کردن عشق رو نمیکنم.
کنایه ای بود که شاهد باشی ...
ای حضرت عشق !
ای تنهای من وقت تنهایی هام!
دوستت دارم و عاشقانه می پرستمت ...
Sara12
12-28-2010, 10:13 PM
خدایا مرا معبر آرامش کن،
تا آنجا که نفرت هست ، عشق جاری سازم.
آنجا که خطا هست، بخشایش بگسترم.
آنجا که جدایی هست ، وصل بیافرینم.
آنجا که لغزش .و دروغ هست ، حقیقت بیاورم.
آنجا که تردید هست، ایمان بنا کنم.
آنجا که ظلمت هست ، نور بتابانم.
آنجا که اندوه هست، شادی منتشر کنم.
Sara12
12-28-2010, 10:14 PM
پروردگارا !!
امروز توانستم
پس از کوشش بسیار
به موفقیت بزرگی دست یابم
شادی و خوشحالی
سراسر وجودم را پر کرده است
می دانم که
در سایه تو بوده است
که به موفقیت رسیده ام
همراه همیشگی و یاور مهربان !
از تو می خواهم
افق زندگی ام را
پر از شکوفه های موفقیت کنی
به گونه ای که در رسیدن به موفقیت
خود را گم نکنم و به آن راضی نشوم
و تلاش ام را برای دستیابی به
موفقیت های بعدی بیشتر سازی
پروردگارا !!
دلم می خواهد
پرنده ای بودم تا برای لحظه هایی هم که می شد
به سوی آسمان پرواز می کردم
و در خنکای لطف بیکران تو
احساس آرامش می کردم.
خدای من !!
در لحظه های دعا
وقتی دست هایم بال پرواز می شوند
باران لطف و رحمت خود را
بر وجود مشتاقم
نازل کن .
Sara12
12-28-2010, 10:14 PM
خداوندا تویی امید این دلها
خداوندا تویی قادر
توی حاکم
مدد را از تو میخواهیم
خداوندا
مدد کن بر مددجویان
Sara12
12-28-2010, 10:17 PM
هم نشین لحظه های تنهاییم ! سلام...
داشتههایم ناچیز و نداشتههایم فراوان.
در بین این داشتههای ناچیز برترینهایم هیچ. در پی نوری میگشتم، سفیدی، روشنایی...
پس چرا هنوز دوستم داری؟!!!
شاید چون تو مهربونی، و من دوستت دارم چون محتاجم و تو شایسته،
اما دوستی خوب نیستم و آنچه خود دوست دارم برایت و برایم میخوام و نه آنچه را دوست داری
حال چه میتوان گفت با این همه نا رفیقی منو و مهربونی تو...؟!!!
آخه جنس من از جنس تو نیست ! جنس من ناخالصی داره ، اما تو پاک و زلالی.
این بنده ی حقیر و ناچیز ، درمانده و بی حوصله ات رو ببخش ، که این روزها مث دختر بچه ها ، کم طاقت و بهونه گیر شده...!
Sara12
01-07-2011, 03:31 PM
خدایا....
خدایا تو را غریب دیدم و غریبانه غریبت شدم ،
تو را بخشنده پنداشتم و گنه کار شدم ،
تو را وفادار دیدم و هر جا که رفتم باز گشتم ،
تو را گرم دیدم و در سردترین لحظه ها به سراغت آمدم ،
تو مرا چه دیدی که وفادار ماندی...؟؟
Sara12
01-21-2011, 02:45 PM
به نام شنواترین شنوندگان شنیدم خدا به انسانی که درمیان وسوسه هایش به دام افتاده بود
خطاب کرد مابه تو از رگ گردن نزدیکتریم .....
درشگفت ماندم
که اگر این نزدیکی تو به دشمنانت است
پس نزدیکی ات به دوستانت چه اندازه خواهد بود
(http://www.crumble.blogfa.com/post-27.aspx)
afsanah82
01-21-2011, 02:53 PM
میشه اینجا اسما حسنی رو گذاشت؟
afsanah82
01-21-2011, 09:13 PM
سلام
میخواستم این پست رو تو عارفانه های ناب بزارم ولی اجازه دریافت نشد!:n00:
http://pic.azardl.com/images/40786009705192523143.jpg (http://pic.azardl.com/)
http://pic.azardl.com/images/36907513203490988551.jpg (http://pic.azardl.com/)
http://pic.azardl.com/images/46623665211509432689.jpg (http://pic.azardl.com/)
afsanah82
01-22-2011, 07:21 PM
http://pic.azardl.com/images/70453397217646164725.jpg (http://pic.azardl.com/)
http://pic.azardl.com/images/49076624779924418851.jpg (http://pic.azardl.com/)
http://pic.azardl.com/images/84469470856927840414.jpg (http://pic.azardl.com/)
Sara12
01-23-2011, 12:39 AM
http://www.tbzmed.ac.ir/monasebat/mazhabi/ghorban/image/02.jpg
پروردگارا :
چگونه سر بالا بگیرم و به درگاهت بیایم و بگویم : الهی العفو ... که عفو و بخششت را می طلبم اما باز هم جلوی نفسم را نمی گیرم ؟
چگونه شرمسارت نباشم در حالیکه هر چه جور و جفا از من می بینی باز هم رشته ی مهر و دوستی ات را نمی گسلی و رهایم نمی کنی؟
چگونه ادعای بندگی کنم در حالیکه خود می دانم عبد تو نبودم و بنده ی نفس بودم؟
اما مهربان خالقم!
تنها چیزی که می توانم بگویم این است که با همه ی شرمندگیهایم ادعا می کنم که بنده ی تو هستم
و تنها کلامی برایت بگویم که نکند عمر به سر آید و این کلام را نگفته باشم :
خدایا! ساده بگویم ... دوستت دارم
و اینک دستم را بر آستانت بلند می کنم که دستگیرم باشی
Sara12
01-23-2011, 12:46 AM
اگر بی هوا کسی وارد زندگیت شد ؛ بدون کار “خدا” بوده !
اگه بی محابا دلها قبل از دستها بهم گره خورد ؛ بدون کار “خدا” بوده !
اگه گریه هات تو خنده غفلت دیگران شنیده نشد تا خرد نشی
بدون تنها محرمت “خدا” بوده !
حالا هم اگه دلت شکسته و بغض تنهائی خفه ات کرده ؛
شک نکن تنها مرحمت “خداست” که ؛
از سر تواضع یه بهونه واسه نوازشت گیر آورده..
afsanah82
01-27-2011, 10:13 PM
http://www.lovely0smile.com/2006/islamic/i-045.gif
http://www.sheekh-3arb.net/3atter/twke3at1_files/image022.gif
afsanah82
01-27-2011, 10:13 PM
http://www.alsaqr.com/tawqee3/allahomma.jpg
afsanah82
01-27-2011, 10:14 PM
http://www.alsaqr.com/tawqee3/bnr17.gif
afsanah82
01-27-2011, 10:14 PM
http://www.alsaqr.com/tawqee3/da3wa_14.gif
afsanah82
01-27-2011, 10:14 PM
http://www.alsaqr.com/tawqee3/Ella.jpg
afsanah82
01-27-2011, 10:14 PM
http://www.alsaqr.com/tawqee3/la.jpg
afsanah82
01-27-2011, 11:05 PM
http://www.alsaqr.com/tawqee3/lylah.gif
afsanah82
01-27-2011, 11:06 PM
http://www.alsaqr.com/tawqee3/no6.jpg
afsanah82
01-27-2011, 11:07 PM
http://www.alsaqr.com/tawqee3/nott.jpg
afsanah82
01-27-2011, 11:07 PM
http://www.alsaqr.com/tawqee3/sayed_alst3far.gif
afsanah82
01-27-2011, 11:08 PM
http://www.alsaqr.com/tawqee3/sb7aan_allah.jpg
afsanah82
01-27-2011, 11:08 PM
http://www.alsaqr.com/tawqee3/sign_2.gif
afsanah82
01-27-2011, 11:08 PM
http://www.alsaqr.com/tawqee3/sign_3.jpg
afsanah82
01-27-2011, 11:09 PM
http://www.alsaqr.com/tawqee3/sign_4.gif
afsanah82
01-27-2011, 11:10 PM
http://www.alsaqr.com/tawqee3/sign_100.jpg
http://www.alsaqr.com/tawqee3/sob7an_allah.jpg
afsanah82
01-27-2011, 11:12 PM
http://www.alsaqr.com/tawqee3/sob7ank.gif
http://www.albdoo.info/uploader/uploader2009/2297/11240255069.gif
http://www.lovely0smile.com/images/Card/098.jpg
http://www.lovely0smile.com/images/Card/097.jpg
http://www.lovely0smile.com/images/Card/095.jpg
http://www.lovely0smile.com/images/Card/092.jpg
afsanah82
01-27-2011, 11:13 PM
http://www.lovely0smile.com/images/Card/090.jpg
http://www.lovely0smile.com/images/Card/088.jpg
http://www.lovely0smile.com/images/Card/086.jpg
afsanah82
01-27-2011, 11:15 PM
http://www.lovely0smile.com/images/Card/082.jpg
http://www.lovely0smile.com/images/Card/084.jpg
http://rooosana.ps/store/4/09_08_13-20_21_23-I7dj@0.gif
afsanah82
01-27-2011, 11:15 PM
http://up99.com/upfiles/gif_files/seh29180.gif
http://saaid.net/twage3/043.gif
http://lovely0smile.com/images/Card/bn-168.gif
afsanah82
01-27-2011, 11:17 PM
http://www.alshamsi.net/cards/islam_cards/card31.jpg
http://www.islam2all.com/islamsignature/ad3yh/doa6.gifhttp://www.disk4arab.com/files/2009/07/12/bestupload-9cb13c-9fe6ddbf5eff.gif
afsanah82
01-27-2011, 11:18 PM
http://www.roro44.com/tawqe3/freecard/water/water_10.gif
http://www.roro44.com/tawqe3/freecard/water/water_9.gif
afsanah82
01-27-2011, 11:19 PM
http://www.alshamsi.net/islam/sign/a6.gif
http://www.alshamsi.net/islam/sign/a2.gif
afsanah82
01-27-2011, 11:19 PM
http://www.jewelsuae.com/Islamic-twqe3/jewels-islamic13rihaan.gif
http://www.jewelsuae.com/Islamic-twqe3/jewels-islamic8.gif
afsanah82
01-27-2011, 11:20 PM
http://www.jewelsuae.com/Islamic-twqe3/jewelsuae-3.gif
http://www.jewelsuae.com/Islamic-twqe3/jewelsuae-2.gif
http://www.jewelsuae.com/Islamic-twqe3/jewelsuae-1.gif
afsanah82
01-27-2011, 11:22 PM
http://www.kl28.com/cards/images/20080829/8.jpg
http://www.kl28.com/cards/images/20080425/b/22.gif
http://www.kl28.com/cards/images/20080425/b/8.jpg
http://www.kl28.com/cards/images/20081225/17.jpg
http://www.kl28.com/cards/images/20081225/8.jpg
afsanah82
01-27-2011, 11:23 PM
http://up.almsloob.com/uploads/images/almsloob-e4745c0f74.gif
http://www3.0zz0.com/2010/03/15/00/686118784.jpg
afsanah82
01-27-2011, 11:25 PM
http://www.roro44.com/tawqe3/freecard/gleter/alweed1.gif
http://www.roro44.com/tawqe3/freecard/gleter/alweed2.gif
http://www.roro44.com/tawqe3/freecard/gleter/alweed3.gif
http://www.roro44.com/tawqe3/freecard/gleter/alweed5.gif
afsanah82
01-27-2011, 11:26 PM
http://www.roro44.com/tawqe3/freecard/gleter/alweed4.gif
http://www.roro44.com/tawqe3/freecard/gleter/alweed8.gif
http://www.roro44.com/tawqe3/freecard/gleter/alweed6.gif
afsanah82
01-27-2011, 11:27 PM
http://www.roro44.com/tawqe3/freecard/gleter/alweed10.gif
http://www.roro44.com/tawqe3/freecard/gleter/alweed8.gif
http://www.roro44.com/tawqe3/freecard/gleter/alweed11.gif
http://www.roro44.com/tawqe3/freecard/gleter/alweed12.gif
http://www.roro44.com/tawqe3/freecard/gleter/alweed13.gif
afsanah82
01-27-2011, 11:27 PM
http://www.al-shooq.com/up1/uploads/bf9f667f52.gif
http://dc01.arabsh.com/i/00133/lgbp1js7nvju.gif
afsanah82
01-28-2011, 10:31 PM
http://pic.azardl.com/images/78745968737486881239.jpg (http://pic.azardl.com/)
http://pic.azardl.com/images/35306689971194722685.jpg (http://pic.azardl.com/)
http://pic.azardl.com/images/79982440890542365761.jpg (http://pic.azardl.com/)
http://pic.azardl.com/images/68891655485687217182.jpg (http://pic.azardl.com/)
Sara12
05-18-2011, 09:28 PM
خدایی می شناسم که آنقدر مهربان و بخشنده است که درک آن برای من ممکن نیست.
من از بخشندگی او سوء استفاده می کنم، به امید بخشش از فرمانش سرپیچی می کنم.
او را از یاد می برم...
می دانم که باید به سوی او بروم، ولی باز شیطان از جای دیگر صدایم می زند و خدا را فراموش می کنم...
می گویم بگذار من فعلاً به دنیا مشغول باشم... فرصت زیاد است!!!
ولی هر وقت لحظه ای به او فکر می کنم، حس می کنم او هنوز مشتاقانه منتظر من نشسته است!
مثل یک عاشق که منتظر یارش هست و یارش بی وفاست...
پس شما هم آن خدا را می شناسی...
Sara12
05-18-2011, 09:30 PM
دیرگاهی است که دلم می گیرد
بیشتر وقت غروب
آن زمانی که خدا هم پر از تنهایی است
مرا یاد کن آن زمان که سرسجاده نمازت هست
ان زمان که ذکر می گویی
Sara12
05-23-2011, 12:39 PM
خدايا! مرا همواره، آگاه وهوشياردار، تا پيش از شناختن درست و کامل کسي يا فکري -مثبت يا منفي- قضاوت نکنم.
خدايا! مرا در ايمان، اطاعت مطلق بخش، تا در جهان، عصيان مطلق باشم.
خدايا! انديشه و احساس مرا در سطحي پايين مياور که زرنگي هاي جقير و پستي هاي نکبت بارو پليد شبه آدمهاي اندک را متوجه شوم، چه، دوست تر مي دارم بزرگواري گول خور باشم تا، همچون اينان، کوچکواري گول زن
خدايا! قناعت، صبر و تحمل را از ملتم بازگير و به من ارزاني دار
خدايا! تورا همچون فرزند بزرگ حسين بن علي(ع) سپاس مي گزارم که دشمنان مرا از ميان احمق ها برگزيني، که چند دشمن ابله، نعمتي است که خداوند تنها به بندگان خاصش عطا مي کند.
خدايا! مرا هرگز مراد بي شعورها و محبوب نمک هاي ميوه مگردان.
خدايا! بر اراده، دانش، عصيان، بي نيازي، حيرت، لطافت روح، شهامت و تنهايي ام بيفزاي.
خدايا! در برابر هر چه انسان ماندن را به تباهي مي کشاند، مرا، با نداشتن و نخواستن، روئين تن کن.
خدايا! به هر که دوست مي داري بياموز که: عشق از زندگي کردن بهتر است، وبه هر که دوست تر مي داري بچشان که: دوست داشتن از عشق برتر است.
خدايا! به من، توفيق تلاش در شکست، صبر در نوميدي، رفتن بي همراه، جهاد بي سلاح، کار بي پاداش، فداکاري در سکوت، دين بي دنيا، مذهب بي عوام، عظمت بي نام، خدمت بي نان، ايمان بي ريا، خوبي بي نمود، گستاخي بي خامي، مناعت بي غرور، عشق بي هوس، تنهايي در انبوه جمعيت، دوست داشتن بي آنکه دوست بداند، روزي کن.
خدايا! مگذار ،
که: ايمانم به اسلام و عشقم به خاندان پيامبر، مرا با کسبه ي دين، با حَمَله ي تعصّب و عَمَله ي ارتجاع، هم آواز کند،
که: آزادي ام اسير پسند عوام گردد،
که: دينم، در پس وجهه ي ديني ام، دفن شود،
که: عوام زدگي، مرا مقلد تقليد کنندگانم سازد،
که: آنچه را حق مي دانم، به خاطر آن که بد مي دانند، کتمان کنم!
خدايا! مسئوايت هاي شيعه بودن را – که علي وار بودن و علي وار زيستن و علي وار مردن است و علي وار پرستيدن و علي وار انديشيدن و علي وار جهاد کردن و علي وار کار کردن و علي وار سخن گفتن و علي وار سکوت کردن است – تا آنجا که در توان اين بنده ي ناتوان علي است، همواره فرا يادم آر.
خدايا! رحمتي کن تا ايمان، نام و نان برايم نياورد، قوّتم بخش تا نانم را، وحتي نامم را، در خطر ايمانم افکنم، تا از آنها باشم که پول دنيا را مي گيرند و براي دين کار مي کنند، نه آنها که پول دين مي گيرند و براي دنيا کار مي کنند
Sara12
05-23-2011, 11:45 PM
امشب انگار خدا یادم کرد
اندکی کم هم شده شادم کرد
امشب انگار دلش با من بود
یا که درد و غم من یادش کرد
امشب انگار دلم با او بود
یا که او من را نگاهی هم کرد
امشب انگار دلم تدبیر کرد
اندکی حال و هوا تغییر کرد
امشب انگار دعایی کردی
که به یاد تو کمی تردید کرد...
Sara12
05-23-2011, 11:52 PM
خدا،
نه برای خورشید،
و نه برای زمین،
بلکه برای گل هایی که برایمان می فرستد،
چشم به راه پاسخ است.
«تاگور»
http://up.c61.ir/images/yztoqsfrmy7vz3l0q2fv.jpg
Sara12
05-24-2011, 01:52 AM
خدایا !
کودکان گل فروش را می بینی ؟!
مردان خانه به دوش
دخترکان تن فروش
مادران سیاه پوش
واعظان دین فروش
محرابهای فرش پوش
پسران کلیه فروش
همه را می بینی؟
کاری کن!!!
http://3noqte.com/gallery/albums/news/sheytan/sheyatn%20parasti%20%28176%29.jpg
Sara12
05-25-2011, 01:20 AM
خودم تنها، تنها دلم
چـو شام بیفردا دلم
چـوکشتـی بـی ناخـدا
به سينـه دريـا دلـــم
خودم تنها تنها دلم
چو شام بي فردا دلم
چو كشتي بي ناخدا
به سينه دريا دلم
تو اي خداي مهربان
تو اي پناه بي كسان
به سنگ غم مشكن دگر
چو شيشه مينا دلم
تو هم برو اي بي وفا
مبر بر لب نام مرا
دل تنگم بيگانه شد
نمي خواهد ديگر تورا
نشان من ديگر مجو
حديث دل ديگر مگو
دلم شكسته زير پا
نميخواهد ديگر تورا
Sara12
05-25-2011, 01:35 AM
چقدر خداوند بزرگ است درست زماني که انتظار دريافت چيزي را از او نداري بهترينش را به تو ارزاني مي دارد
Sara12
05-25-2011, 01:36 AM
به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم،
فهمیدم که بیمارم ...
خدا فشار خونم را گرفت، معلوم شد که لطافتم پایین آمده
زمانی که دمای بدنم را سنجید، دماسنج 40 درجه اضطراب نشان داد.
آزمایش ضربان قلب
نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم، تنهایی سرخرگهایم را مسدود کرده بود ...
و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند.
به بخش ارتوپد رفتم چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشم وآنها را در آغوش بگیرم.
بر اثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم ...
فهمیدم که مشکل
نزدیک بینی هم دارم، چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم.
زمانی که از مشکل
شنوایی ام شکایت کردم معلوم شد که مدتی است که صدای خدا را آنگاه که در طول
روز با من سخن می گوید نمی شنوم ...! خدای مهربانم برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد.
به شکرانه اش تصمیم گرفتم از این پس تنها از داروهایی که در کلمات
راستینش برایم تجویز کرده است استفاده کنم
هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم
قبل از رفتن به محل کار یک
قاشق آرامش بخورم هر ساعت یک کپسول صبر، یک فنجان برادری و
یک لیوان فروتنی بنوشم.
زمانی که به خانه
برمیگردم به مقدار کافی عشق بنوشم و
زمانی که به بستر می روم دو عدد قرص وجدان آسوده مصرف کنم.
امیدوارم خدا
نعمتهایش را بر شما سرازیر کند:
رنگین کمانی به ازای هر طوفان لبخندی به ازای هر اشک
دوستی فداکار به ازای هر مشکل نغمه ای شیرین به ازای هر آه
و اجابتی
نزدیک برای هر دعا
Sara12
05-26-2011, 10:28 PM
http://khodavand.loxtarin.com/upload/khodavand/image/%D9%85%D8%B9.jpg
بار خدایا...
خداوند مهربان من...
یا رب بس بی تعقل به جاری ساختن جملاتی رویی اوردم
که نمی باید به درگاه ات می گفتم
خداوندا....
بس نامه ی عمل سیاه اوردم به درگاهت
اما کجا توان امیدی که در درونم کاشتی و به جوانه زدن انجامید به امرت
که اگاه می بودی
که هزاری چون من گرد هم ایند تا به امیدی که میباید به درگاهت ارند
در عالم وجود ندارد
خداوندا ....
اکنون چنان به رحمتت مغرور و مست گشتم که
به جز باران رحمتت مرا به مستی نکشاند ونتوان بر چسب کفر
بر من مست چسباند
که این به کفر ز ماحصل تکبر از نا کجا اورده رسیده....
یا رب بگو به همه عالم که حقیر ها کی افتاب مهربانی و
باران رحمتم بر او را به ممانعت بر خواسته ام؟...
خداوندا ....
منم که بوی باران را از تو به بوییدن به نظاره پرداخته ام...
خداوندا....
مغرورم به باران رحمتت....
Sara12
05-28-2011, 01:22 AM
http://www.askquran.ir/gallery/images/15132/1_0139.gif
Sara12
05-28-2011, 01:23 AM
http://www.askquran.ir/gallery/images/15132/1_0085.gif
Sara12
05-28-2011, 01:23 AM
http://www.askquran.ir/gallery/images/15132/1_0083.gif
Sara12
05-28-2011, 01:23 AM
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_b_183.gif
Sara12
05-28-2011, 01:27 AM
http://www.askquran.ir/gallery/images/2/1_vahdat.gif
Sara12
05-28-2011, 01:27 AM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/23490898859396544607.gif
Sara12
05-28-2011, 01:27 AM
http://www.askquran.ir/gallery/images/2/1_w6w_w6w_2005042520312817007fc1173e.gif
Sara12
05-28-2011, 01:28 AM
http://www.askquran.ir/gallery/images/2/1_allah.gif
Sara12
05-28-2011, 01:28 AM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/94025467309649690190.gif
Sara12
05-29-2011, 02:16 AM
http://azarteam.com/uploader/image/images/69khodavanda...jpg
Sara12
05-30-2011, 12:28 AM
دستهایم به آرزوهایم نمی رسد
آنها بسیار دورند
ولی درخت صبرم می گوید:
امیدی هست
دعایی هست
خدایی هست
آری خدایی هست...
vBulletin v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.