R A H A
07-24-2011, 01:08 AM
مردانی که نسبت پهنا به ارتفاع صورتشان بیشتراست، پرخاشگرترند و بیشتر به خودشان فکر می کنند. این افراد بیشتر ممکن است دست به رفتارهای غیراخلاقی بزنند؛ هرچند که در تجارت و رهبری نیز موفق ترند!
مدت ها بر سر این که رفتارهای غیراخلاقی یا حتی ضداجتماعی با ظاهر افراد ارتباط دارد یا نه، میان کارشناسان بحث بود. حالا حقایق علمی نشان می دهند که چنین رابطه ای وجود دارد.
محققین به این نتیجه رسیده اند که افرادی که پهنای چهره شان در مقایسه با ارتفاع چهره شان زیادتر است، بیشتر احتمال دارد که درگیر رفتارهای غیراخلاقی شوند. این مطالعه، ادامه روندی از مطالعات است که نشان می دهند ژنتیک و تحول هورمونی افراد روی رفتارشان تاثیر می گذارد. محققین در این مطالعه تاکید می کنند که یک ویژگی فیزیکی (به طور خاص ساختار استخوانی چهره مردان) می تواند یک نشانه بصری قابل اعتماد باشد.
به گفته میشل هازلهان، یکی از محققین این مطالعه، نسبت پهنا به ارتفاع چهره (دبلیو.اچ.آر) در سن بلوغ مشخص می شود. در همین سن، هورمون تستوسترون نقش مهمی در تعیین تفاوت های ظاهری چهره دختران و پسران دارد که به نظر می رسد در تعیین نسبت دبلیو.اچ.آر هم نقش داشته باشد.
محققین نسبت پهنا به ارتفاع چهره را زمانی بالا می دانند که از 1.9 بیشتر باشد. از افراد معروفی که چنین نسبتی در ساختار چهره خود داشته اند می توان به جان.اف.کندی (2.15)، ریچارد نیکسون (2.02) وکن لی (1.86) اشاره کرد. همچنین بیل کلینتون (2.07) و جان ادواردز (2.38) را می توان به این فهرست اضافه کرد که هر دو به ررفتارهایی که از نظر اخلاقی بحث برانگیز بوده اند، معروف هستند.
از سوی دیگر، نسبت پهنا به ارتفاع چهره کم به نسبت های کم تر از 1.7 گفته می شود. افرادی مانند جان لنون (1.63)، جورج واشنگتن (1.7) و ویلیام شکسپیر (1.44) در این دسته قرار می گیرند. البته به دست آوردن نسبت درست از روی نقاشی ها کار آسانی نیست.
محققین برای مطالعه خود، به گروهی از زنان و مردان، دو فعالیت، یکی ایفای نقش فروشنده و دیگری یک بازی برای برنده شدن 50 دلار را ارائه کردند. در هر دو فعالیت، نسبت دبلیو.اچ.آر بالا، پیش بینی کننده خوبی برای احتمال تقلب در مردان و نه زنان بود. البته زنان هم تقلب می کردند، اما به نظر می رسد این شاخص چهره ای در مردان نشانگر رفتارهای غیراخلاقی بیشتر باشد.
به گفته محققین، به نظر می رسد همه چیز به احساس قدرت مربوط باشد. مردانی که نسبت پهنا به ارتفاع صورت آن ها بیشتر است، بیشتر احساس قدرت می کنند. این مردان پرخاشگرترند و بیشتر مجذوب خودشان می شوند. البته نمی توان گفت این ویژگی بدی است، چون مطالعه هازلهان نشان می دهد این مردان رهبران بهتری هستند و عملکرد مالی بهتری دارند. آن ها در نقش مدیران اجرایی، موفقیت های مالی بیشتری به دست می آورند.
ادام گالینسکی، پروفسور اخلاق و تصمیم گیری در مدیریت، معتقد است این مطالعه به نحوی زیبا، توانسته یک ویژگی ژنتیکی و ارتباط آن با یک فاکتور روانشناختی، یعنی احساس قدرت را توضیح دهد. در واقع نشان می دهد که پایه های فیزیکی و هورمونی موثر در پرخاشگری و خودمحوری، چه طور از طریق تاثیرگذاری بر احساس قدرت، روی رفتار افراد تاثیر می گذارند. اما وی می افزاید: « این اصلا بدان معنا نیست که افرادی که نسبت دبلیو.اچ.آر بالاتری در چهره دارند، سرنوشتشان حتما با رفتارهای غیراخلاقی گره خواهد خورد. عوامل زیادی مانند مسئولیت، احساس تعلق به دیگران، استانداردهای شفاف اخلاقیات و مانند آن ها می توانند این احساس را تعدیل و کنترل کنند.»
مدت ها بر سر این که رفتارهای غیراخلاقی یا حتی ضداجتماعی با ظاهر افراد ارتباط دارد یا نه، میان کارشناسان بحث بود. حالا حقایق علمی نشان می دهند که چنین رابطه ای وجود دارد.
محققین به این نتیجه رسیده اند که افرادی که پهنای چهره شان در مقایسه با ارتفاع چهره شان زیادتر است، بیشتر احتمال دارد که درگیر رفتارهای غیراخلاقی شوند. این مطالعه، ادامه روندی از مطالعات است که نشان می دهند ژنتیک و تحول هورمونی افراد روی رفتارشان تاثیر می گذارد. محققین در این مطالعه تاکید می کنند که یک ویژگی فیزیکی (به طور خاص ساختار استخوانی چهره مردان) می تواند یک نشانه بصری قابل اعتماد باشد.
به گفته میشل هازلهان، یکی از محققین این مطالعه، نسبت پهنا به ارتفاع چهره (دبلیو.اچ.آر) در سن بلوغ مشخص می شود. در همین سن، هورمون تستوسترون نقش مهمی در تعیین تفاوت های ظاهری چهره دختران و پسران دارد که به نظر می رسد در تعیین نسبت دبلیو.اچ.آر هم نقش داشته باشد.
محققین نسبت پهنا به ارتفاع چهره را زمانی بالا می دانند که از 1.9 بیشتر باشد. از افراد معروفی که چنین نسبتی در ساختار چهره خود داشته اند می توان به جان.اف.کندی (2.15)، ریچارد نیکسون (2.02) وکن لی (1.86) اشاره کرد. همچنین بیل کلینتون (2.07) و جان ادواردز (2.38) را می توان به این فهرست اضافه کرد که هر دو به ررفتارهایی که از نظر اخلاقی بحث برانگیز بوده اند، معروف هستند.
از سوی دیگر، نسبت پهنا به ارتفاع چهره کم به نسبت های کم تر از 1.7 گفته می شود. افرادی مانند جان لنون (1.63)، جورج واشنگتن (1.7) و ویلیام شکسپیر (1.44) در این دسته قرار می گیرند. البته به دست آوردن نسبت درست از روی نقاشی ها کار آسانی نیست.
محققین برای مطالعه خود، به گروهی از زنان و مردان، دو فعالیت، یکی ایفای نقش فروشنده و دیگری یک بازی برای برنده شدن 50 دلار را ارائه کردند. در هر دو فعالیت، نسبت دبلیو.اچ.آر بالا، پیش بینی کننده خوبی برای احتمال تقلب در مردان و نه زنان بود. البته زنان هم تقلب می کردند، اما به نظر می رسد این شاخص چهره ای در مردان نشانگر رفتارهای غیراخلاقی بیشتر باشد.
به گفته محققین، به نظر می رسد همه چیز به احساس قدرت مربوط باشد. مردانی که نسبت پهنا به ارتفاع صورت آن ها بیشتر است، بیشتر احساس قدرت می کنند. این مردان پرخاشگرترند و بیشتر مجذوب خودشان می شوند. البته نمی توان گفت این ویژگی بدی است، چون مطالعه هازلهان نشان می دهد این مردان رهبران بهتری هستند و عملکرد مالی بهتری دارند. آن ها در نقش مدیران اجرایی، موفقیت های مالی بیشتری به دست می آورند.
ادام گالینسکی، پروفسور اخلاق و تصمیم گیری در مدیریت، معتقد است این مطالعه به نحوی زیبا، توانسته یک ویژگی ژنتیکی و ارتباط آن با یک فاکتور روانشناختی، یعنی احساس قدرت را توضیح دهد. در واقع نشان می دهد که پایه های فیزیکی و هورمونی موثر در پرخاشگری و خودمحوری، چه طور از طریق تاثیرگذاری بر احساس قدرت، روی رفتار افراد تاثیر می گذارند. اما وی می افزاید: « این اصلا بدان معنا نیست که افرادی که نسبت دبلیو.اچ.آر بالاتری در چهره دارند، سرنوشتشان حتما با رفتارهای غیراخلاقی گره خواهد خورد. عوامل زیادی مانند مسئولیت، احساس تعلق به دیگران، استانداردهای شفاف اخلاقیات و مانند آن ها می توانند این احساس را تعدیل و کنترل کنند.»