shirin71
07-22-2011, 09:04 PM
«نقش سينما در شكلگيري قدرت نرم در جهان»
مركز ديپلماسي عمومي دانشگاه ارتباطات "آننبرگ " چين در مقاله اي به قلم "استنلي روزن " به تأكيد چين بر ديپلماسي عمومي به عنوان بخشي از تلاشي فراگيرتر براي گسترش "قدرت نرم " كشور پرداخته است.
"استنلي روزن " استاد علوم سياسي و كارشناس سياست چين در دانشگاه كاليفرنياي جنوبي، چين با تاسيس اولين مركز تحقيقات آكادميك در زمينه ديپلماسي عمومي گامهاي مهمي در جهت تلاش براي "ارائه تصويري كارآمد از خود به كشورهاي ديگر " و چيرگي بر كمبود تجربه در زمينه "مديريت روابط با رسانهها و مردم كشورهاي ديگر " برداشته است.
* تاكيد خاص بر ديپلماسي عمومي بخشي از تلاشي فراگيرتر براي گسترش "قدرت نرم " چين است
چين با تاسيس اولين مركز تحقيقات آكادميك در زمينه ديپلماسي عمومي در دانشگاه مطالعات خارجي پكن و مركز همايشهاي بينالمللي ديپلماسي عمومي در سال 2010، گامهاي مهمي در جهت تلاش براي "ارائه تصويري كارآمد از خود به كشورهاي ديگر " و چيرگي بر كمبود تجربه در زمينه "مديريت روابط با رسانهها و مردم كشورهاي ديگر " برداشته است؛ اين نظر معاون اول نخست وزير چين، "فو يينگ "، است. تأكيد خاص بر ديپلماسي عمومي بخشي از تلاشي فراگيرتر براي گسترش "قدرت نرم " چين است كه از اين طريق صورت ميگيرد: سرمايهگذاري چند ميليون دلاري دولتي در زمينه توسعه رسانهها و شركتهاي توليد كننده برنامههاي تفريحي با هدف رقابت با غولهاي بينالمللي مانند "نيوز كورپوريشن " و "تايم وارنر "، برپاداشتن صفحه نمايش 50 متري چشمگير "تجربه چين " در ميدان "تايمز " نيويورك درست يك روز پيش از ورود "هو جينتائو " براي بازديد 4 روزه از آمريكا، به منظور نمايش فيلم تبليغاتي يك دقيقهاي با هدف معرفي بعضي از برجستهترين شخصيتهاي ملت چين؛ جابجايي دفتر مركزي آژانس خبري رسمي "شينهوا " از ساختمان كوچكي در "كوينز " به ساختمان اداري بزرگي واقع در ميدان تايمز؛ افزايش تعداد دفاتر "سي.سي.تيوي ناين "، كانال خبري انگليسي زبان ماهوارهاي 24 ساعته كه اوايل سال 2000 تاسيس شد، از 10 به 50 دفتر، و قرار دادن آگهيهاي چند صفحهاي "چاينا ديلي " به صورت داستانهاي خبري از چين در صفحات اول روزنامههاي مهمي نظير "نيويورك تايمز ". در كنار اين تلاشها بايد به موسسات "كنفوسيوس " كه در سرتاسر دنيا تاسيس شده و توجه بسياري را به خود جلب كردهاند، اشاره كنيم. به علاوه انتظار ميرود صنعت فيلم سازي چين پس از تاسيس "شركت رسمي بينالمللي حمايت از توليد فيلم در چين " تحت نظارت "گروه فيلم چين " در سال 2004، نقش خود را به خوبي در اين تلاش ايفا كند.
* در واقع فيلمهاي پرجاذبه هاليوود بيش از فيلمهاي ساخت چين بر پيشبرد برنامه ديپلماسي عمومي اين كشور تاثيرگذار بوده است
اما دلايل قانع كنندهاي وجود دارد كه در واقع فيلمهاي پرجاذبه هاليوود بيش از فيلمهاي ساخت چين بر پيشبرد برنامه ديپلماسي عمومي اين كشور تاثير گذار بوده است. در حقيقت دلايل ظهور اين پديده ظاهراً عجيب، بسيار ساده است. از يك سو با توجه به گسترش سريع بازار فيلم در چين و ديگر مناطق در حال توسعه، هاليوود ديگر نميتواند براي كسب درآمد از فيلمهاي "بزرگ " با هزينههاي سنگين توليد و بازاريابي، به بازار فيلم آمريكاي شمالي تكيه كند. در واقع چنين فيلمهايي بيش از 70 درصد محبوبيت خود را خارج از آمريكاي شمالي به دست ميآورند، و در مورد بعضي از فيلمها، بخش عمده اين محبوبيت از چين به دست ميآيد. در نتيجه نمايش فيلمهاي استوديوهاي هاليوود در خارج از آمريكا روز به روز عاديتر ميشود.
* فيلمهاي هاليوود به صورت آثار نمايشي تازه منتشر شده در ديويديهاي قاچاقي كه در دسترس همه هست، آنچه را كه مردم خواهان آن هستند البته نه بدون قيد و شرط، در اختيارشان ميگذارد، و بدين طريق در پيشبرد روند ثبات ايفاي نقش ميكند.
از سوي ديگر، بر خلاف هاليوود، اولويت اوليه دولت ساخت فيلمهاي چيني با مضامين سياسي است. هدف اين فيلمها سوسياليستي- سازي جوانان براي درك و تصديق نقش دولت و حزب كمونيست در راه پيشبرد منافع داخلي و بينالمللي كشور است. در مطلوبترين حالت، حمايت جوانان از دولت به حفظ ثبات اجتماعي كشور كمك ميكند. فيلمهاي هاليوود به صورت آثار نمايشي تازه منتشر شده در ديويديهاي قاچاقي كه در دسترس همه هست، آنچه را كه مردم خواهان آن هستند، البته نه بدون قيد و شرط، در اختيارشان ميگذارد، و بدين طريق در پيشبرد روند ثبات ايفاي نقش ميكند. در مقاطع سياسي مهم- مثلا قبل و بعد از روز ملي در 1 اكتبر، حدود زمان سالگرد حوادث سياسي مهم نظير سالگرد تاسيس حزب كمونيست در 1 جولاي، و در زمان برگزاري جلسات مهم حزب كمونيست مانند همايشهاي حزب- فيلمهاي هاليوود و فيلمهاي پرجاذبه چيني كه اهداف تجاري را دنبال ميكند از اكران برداشته ميشود تا بينندگان به سوي فيلمهاي "تبليغي " حزب جلب شوند. فعاليتهاي تبليغاتي شامل توزيع رايگان بليت سينما در مدارس و ادارات و تحت فشار گذاشتن مديران سينماها براي نمايش اين فيلمها است.
* 6 فيلم از 10 فيلم فهرست برترينها، آثار پرجاذبه هاليوود بودهاند. تمام فيلمهايي كه در فهرست 10 فيلم برتر قرار گرفتهاند، طي چند سال اخير توليد شدهاند. اما هاليوود همواره دقت كرده است كه فيلمهايش چينيپسند باشد.
نتايج بررسي ده فيلم پرفروش تاريخ سينماي چين نشان ميدهد كه شش فيلم از ده فيلم اين فهرست، آثار پرجاذبه هاليوود بودهاند. فيلم "آواتار " با فروشي معادل 200 ميليون دلار آمريكا، بيش از دو برابر پرفروشترين فيلمهاي چين درآمد داشته است. در ميان فهرست 10 فيلم برتر "پانداي كونگ فو كار 2 " در رتبه دوم، فيلم "2012 " (با فروشي معادل 71 ميليون دلار) در رتبه ششم، و فيلم "تكوين "، "تغيير شكل دهندههاي 2 " و "دزدان درياي كارائيب 4 " در رتبههاي بعدي جاي دارند. در مورد ديپلماسي عمومي و راهبرد هاليوود ميتوان به 2 نتيجه جالب توجه دست يافت. نتيجه اول آنكه تمام فيلمهايي كه در فهرست 10 فيلم برتر قرار گرفتهاند، طي چند سال اخير توليد شدهاند؛ يعني 2 فيلم در سال 2011، 5 فيلم در سال 2010، و 3 فيلم در سال 2009 توليد شده است. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه از آنجا كه طبقه متوسط چين درآمد بيشتري براي پرداختن به سرگرمي دارد، باجههاي بليتفروشي سينماها روز به روز شلوغ تر ميشود. نتيجه دوم كه به نكته اول نيز مرتبط ميشود آن است كه هاليوود همواره دقت كرده است كه فيلمهايش چينيپسند باشد، و به تجربه آموخته است كه هرگونه انحراف از راهبردهاي چينيپسند با شدت عمل مردم در باجه بليتفروشي يا برخورد مقامات مربوطه و جلوگيري از پخش آن فيلم مواجه خواهد شد.
* فيلمهاي "پانداي كونگ فو كار 2 " و "2012 " نمونههاي عالي راهبرد موفقيتآميز هاليوود در ارتباط با چين هستند و تصوير مثبتي از اين كشور ارائه ميدهند
فيلمهاي "پانداي كونگ فو كار 2 " و "2012 " مثالهاي عالي راهبرد موفقيتآميز هاليوود در ارتباط با چين هستند و تصوير مثبتي از اين كشور ارائه ميدهند. "پانداي كونگ فو كار 1 " (2008) موفقيت قابل قبولي در چين به دست آورد و به نرخ امروز ارز 28 ميليون دلار آمريكا فروش داشت، اما اين فيلم در فهرست فيلمهاي روي اكران رفته چين رتبه 36 را به دست آورد و در ميان عدهاي كه احساس ميكردند تصاحب نمادهاي اصلي چين مانند پاندا و هنرهاي رزمي، به خصوص به فاصله كوتاهي پس از زلزله سيچوان در مي 2008 نوعي "سلطه گرايي فرهنگي " بوده است، واكنش منفي برانگيخت. پيش از شروع به ساخت "پانداي كونگ فو كار 2 " كمپاني "دريم وركرز " پيشنهاد مقامات استان سيچوان براي اعزام گروهي به اين استان را پذيرفت، اين گروه قرار بود از زيستگاه واقعي پانداها بازديد كند. همانطور كه طراح صحنه "ريموند زيباك " خاطر نشان ميكند، بازديد از چين "الهامبخش " بود و "اساس بسياري از صحنههايي شد " كه در بخش دوم فيلم ميبينيم. از ديدگاه مقامات "چنگ دو "، پايتخت "سيچوان "، فيلم "پانداي كونگ فو كار 2 " چنگ دو را به صحنه بينالمللي برده است " و انتظار ميرود پيشرفت چشمگيري در صنعت گردشگري منطقه به وجود آورد. روزنامه "وال استريت تايمز " در اين مورد ميگويد: "درحال حاضر بيشتر شهرهاي چيني تحت تاثير جاذبه مضمون فيلمهاي هاليوود قرار گرفتهاند و به دنبال چنين پيوندهايي هستند، چرا كه پيوندها ابزار نهايي دستيابي به قدرت نرم هستند. " به علاوه منتقد فيلم "يو دجين " در تضاد آشكار با ديدگاه گروهي كه "پانداي كونگ فو كار 2 " را مانند قسمت پيشين آن به دليل سلطهجويي فرهنگي مورد انتقاد قرار داده اند، ميگويد: "بايد از كمك هاليوود براي گسترش فرهنگ چيني و قدرت نرم حمايت كرد. بياييد قدرت بيشتري به دست آوريم. "
* "2012 " به بررسي نقش مثبت "ارتش آزادي " چين ميپردازد؛ رسانههاي غربي غالبا اين گروه را به عنوان گروهي ملي گرا با هدف گسترش نفوذ چين به تصوير ميكشند، نه يك دولت مردمي محافظه كار
فيلم "2012 " در دلجويي از جامعه چين اثرگذارتر و به چشم مخاطبان چيني جذابتر بود. به عنوان مثال فيلم آشكارا ميگويد كه در مقابل فجايع طبيعي كه آمريكاي شمالي را تهديد ميكند، تنها چين قادر به ساخت پناهگاههايي براي نجات سياره است. "2012 " به بررسي نقش مثبت "ارتش آزادي " چين ميپردازد؛ رسانههاي غربي غالبا اين گروه را گروهي مليگرا با هدف گسترش نفوذ چين به تصوير ميكشند، نه يك دولت مردمي محافظهكار، و نكته اخير به طور خاص در اين فيلم مورد تاكيد قرار گرفته است. به عنوان مثال يك بلاگ چيني در فهرست بندي "فيلمهاي برتر هاليوود كه تعمداً به تملقگويي درباره چين ميپردازند، فيلم "2012 " را در رتبه اول قرار داده است. همانطور كه در بالا ذكر شد، استوديوي هاليوودي پاداش خود را از گيشه سينماهاي چين دريافت كرد.
* در حال حاضر در نظر گرفتن حساسيتهاي جامعه چين- و گيشه سينماهاي اين كشور- تبديل به هنجار شده است
در حال حاضر در نظر گرفتن حساسيتهاي جامعه چين- و گيشه سينماهاي اين كشور- تبديل به هنجار شده است. در تازهترين نمونه، كمپاني "ام.جي.ام " در دوبارهسازي "سپيده دم سرخ "، فيلم درام جنگ سرد 1984 درباره حمله اتحاد جماهير شوروي به يك شهر غربي كوچك، در نسخه تدوين شده مهاجمان را به صورت سربازان چيني معرفي ميكند. به دنبال ابراز نگراني عوامل فروش بالقوه در مورد محدوديت دسترسي آنها به يكي از بازارهاي مهم فيلم جهان، و انتشار تصاويري از گروه هنرپيشگاني در لباس سربازان ارتش چين در وبگاههاي چيني، تصميم بر آن شد كه پرچمها و نمادهاي نظامي چين را به صورت ديجيتال پاك كنند و گفتگوهاي فيلم را طوري تغيير دهند كه مهاجمان را به صورت سربازان كره شمالي به تصوير بكشد. از آنجا كه كمپاني "ام.جي.ام " براي رهايي از ورشكستگي و يافتن عامل فروش براي "سپيده دم سرخ " به شدت در تلاش است، و از آنجا كه اين كمپاني در حال ساخت قسمتهاي بعدي "جيمز باند " و "هابيت " است - و انتظار ميرود هر دو فيلم در صورت منتشر شدن فروش خوبي در چين داشته باشند- اين تردستي ديجيتال كه كمتر از يك ميليون دلار آمريكا هزينه در بر داشت، تصميم تجاري عاقلانهاي بود. بي شك كمپاني "ام.جي.ام " به ياد ميآورد كه در سال 1997 در پي توليد فيلم "گوشه سرخ "، يكي از سه فيلم هاليوود كه در آن سال موجب رنجش جامعه چين شد، از توزيع فيلم در چين منع شد. در همان سال كمپاني "كلمبيا/تريستار " به دليل توليد فيلم "هفت سال در تبت " و كمپاني "تاچ استون/ديزني " به دليل توليد فيلم "كاندان " از توزيع فيلم در چين منع شدند.
* فيلمهاي هاليوود كه موفقيتي اندك در چين به دست آوردهاند، توجهي كم به تصويري كه از چين و مردم آن ارائه داده بودند، داشتند. البته "كودك كاراتهباز " محصول مشترك بسيار موفقي بود
در مقابل، فيلمهاي هاليوود كه موفقيتي كمتر از حد انتظار در چين به دست آوردهاند، از جمله آخرين نسخه "كودك كاراتهباز " (2010) و "ماموريت غيرممكن 3 " (2006)، به دليل عدم توجه كافي به تصويري كه از چين و مردم آن ارائه داده بودند، تا حدودي با شكست مواجه شدند. انتظار ميرفت فيلم "كودك كاراتهباز "، محصول مشترك چين و آمريكا با بازي ستاره چيني "جكي چان " و قهرمان فيلمهاي اكشن، پسر "ويل اسميت "، فروش خوبي در چين داشته باشد. اين فيلم در سينماهاي آمريكا بيش از 176 ميليون دلار، و در سينماهاي خارج از آمريكا بيش از 183 ميليون دلار فروش داشت، اما تنها 7 ميليون دلار از اين درآمد به چين اختصاص داشت، و اين كاملاً بر خلاف انتظار تهيهكنندگان آمريكايي بود. البته "كودك كاراتهباز " از بسياري جهات محصول مشترك بسيار موفقي بود، و در همان سال 67.2 درصد كل درآمد فروش فيلمهاي چيني در كشورهاي ديگر را به خود اختصاص داد. در سال 2010 هيچيك از 479 فيلم توليد شده در چين، در خارج از كشور فروش نداشت. براي كساني كه با بازار فيلم در چين آشنايي داشتند، عملكرد ضعيف "كودك كاراتهباز " در خانه چندان تعجبآور نبود. يكي از مشاوران فيلم در پكن ميگويد: "بچه خارجي بچه چيني را كتك زد... فكر ميكنيد چينيها دوست دارند چنين صحنهاي را ببينند؟ " "يو دانگ "، مدير ارشد فناوري اطلاعات "نزدك " گروه فيلم سازي بونا حتي از اين هم فراتر ميرود و ميگويد: " شايد اگر كارگردان فيلم ميگفت كه بچه آمريكايي يك بچه ژاپني را كتك بزند، مخاطبان چيني به اين فيلم علاقهمند ميشدند. "
مركز ديپلماسي عمومي دانشگاه ارتباطات "آننبرگ " چين در مقاله اي به قلم "استنلي روزن " به تأكيد چين بر ديپلماسي عمومي به عنوان بخشي از تلاشي فراگيرتر براي گسترش "قدرت نرم " كشور پرداخته است.
"استنلي روزن " استاد علوم سياسي و كارشناس سياست چين در دانشگاه كاليفرنياي جنوبي، چين با تاسيس اولين مركز تحقيقات آكادميك در زمينه ديپلماسي عمومي گامهاي مهمي در جهت تلاش براي "ارائه تصويري كارآمد از خود به كشورهاي ديگر " و چيرگي بر كمبود تجربه در زمينه "مديريت روابط با رسانهها و مردم كشورهاي ديگر " برداشته است.
* تاكيد خاص بر ديپلماسي عمومي بخشي از تلاشي فراگيرتر براي گسترش "قدرت نرم " چين است
چين با تاسيس اولين مركز تحقيقات آكادميك در زمينه ديپلماسي عمومي در دانشگاه مطالعات خارجي پكن و مركز همايشهاي بينالمللي ديپلماسي عمومي در سال 2010، گامهاي مهمي در جهت تلاش براي "ارائه تصويري كارآمد از خود به كشورهاي ديگر " و چيرگي بر كمبود تجربه در زمينه "مديريت روابط با رسانهها و مردم كشورهاي ديگر " برداشته است؛ اين نظر معاون اول نخست وزير چين، "فو يينگ "، است. تأكيد خاص بر ديپلماسي عمومي بخشي از تلاشي فراگيرتر براي گسترش "قدرت نرم " چين است كه از اين طريق صورت ميگيرد: سرمايهگذاري چند ميليون دلاري دولتي در زمينه توسعه رسانهها و شركتهاي توليد كننده برنامههاي تفريحي با هدف رقابت با غولهاي بينالمللي مانند "نيوز كورپوريشن " و "تايم وارنر "، برپاداشتن صفحه نمايش 50 متري چشمگير "تجربه چين " در ميدان "تايمز " نيويورك درست يك روز پيش از ورود "هو جينتائو " براي بازديد 4 روزه از آمريكا، به منظور نمايش فيلم تبليغاتي يك دقيقهاي با هدف معرفي بعضي از برجستهترين شخصيتهاي ملت چين؛ جابجايي دفتر مركزي آژانس خبري رسمي "شينهوا " از ساختمان كوچكي در "كوينز " به ساختمان اداري بزرگي واقع در ميدان تايمز؛ افزايش تعداد دفاتر "سي.سي.تيوي ناين "، كانال خبري انگليسي زبان ماهوارهاي 24 ساعته كه اوايل سال 2000 تاسيس شد، از 10 به 50 دفتر، و قرار دادن آگهيهاي چند صفحهاي "چاينا ديلي " به صورت داستانهاي خبري از چين در صفحات اول روزنامههاي مهمي نظير "نيويورك تايمز ". در كنار اين تلاشها بايد به موسسات "كنفوسيوس " كه در سرتاسر دنيا تاسيس شده و توجه بسياري را به خود جلب كردهاند، اشاره كنيم. به علاوه انتظار ميرود صنعت فيلم سازي چين پس از تاسيس "شركت رسمي بينالمللي حمايت از توليد فيلم در چين " تحت نظارت "گروه فيلم چين " در سال 2004، نقش خود را به خوبي در اين تلاش ايفا كند.
* در واقع فيلمهاي پرجاذبه هاليوود بيش از فيلمهاي ساخت چين بر پيشبرد برنامه ديپلماسي عمومي اين كشور تاثيرگذار بوده است
اما دلايل قانع كنندهاي وجود دارد كه در واقع فيلمهاي پرجاذبه هاليوود بيش از فيلمهاي ساخت چين بر پيشبرد برنامه ديپلماسي عمومي اين كشور تاثير گذار بوده است. در حقيقت دلايل ظهور اين پديده ظاهراً عجيب، بسيار ساده است. از يك سو با توجه به گسترش سريع بازار فيلم در چين و ديگر مناطق در حال توسعه، هاليوود ديگر نميتواند براي كسب درآمد از فيلمهاي "بزرگ " با هزينههاي سنگين توليد و بازاريابي، به بازار فيلم آمريكاي شمالي تكيه كند. در واقع چنين فيلمهايي بيش از 70 درصد محبوبيت خود را خارج از آمريكاي شمالي به دست ميآورند، و در مورد بعضي از فيلمها، بخش عمده اين محبوبيت از چين به دست ميآيد. در نتيجه نمايش فيلمهاي استوديوهاي هاليوود در خارج از آمريكا روز به روز عاديتر ميشود.
* فيلمهاي هاليوود به صورت آثار نمايشي تازه منتشر شده در ديويديهاي قاچاقي كه در دسترس همه هست، آنچه را كه مردم خواهان آن هستند البته نه بدون قيد و شرط، در اختيارشان ميگذارد، و بدين طريق در پيشبرد روند ثبات ايفاي نقش ميكند.
از سوي ديگر، بر خلاف هاليوود، اولويت اوليه دولت ساخت فيلمهاي چيني با مضامين سياسي است. هدف اين فيلمها سوسياليستي- سازي جوانان براي درك و تصديق نقش دولت و حزب كمونيست در راه پيشبرد منافع داخلي و بينالمللي كشور است. در مطلوبترين حالت، حمايت جوانان از دولت به حفظ ثبات اجتماعي كشور كمك ميكند. فيلمهاي هاليوود به صورت آثار نمايشي تازه منتشر شده در ديويديهاي قاچاقي كه در دسترس همه هست، آنچه را كه مردم خواهان آن هستند، البته نه بدون قيد و شرط، در اختيارشان ميگذارد، و بدين طريق در پيشبرد روند ثبات ايفاي نقش ميكند. در مقاطع سياسي مهم- مثلا قبل و بعد از روز ملي در 1 اكتبر، حدود زمان سالگرد حوادث سياسي مهم نظير سالگرد تاسيس حزب كمونيست در 1 جولاي، و در زمان برگزاري جلسات مهم حزب كمونيست مانند همايشهاي حزب- فيلمهاي هاليوود و فيلمهاي پرجاذبه چيني كه اهداف تجاري را دنبال ميكند از اكران برداشته ميشود تا بينندگان به سوي فيلمهاي "تبليغي " حزب جلب شوند. فعاليتهاي تبليغاتي شامل توزيع رايگان بليت سينما در مدارس و ادارات و تحت فشار گذاشتن مديران سينماها براي نمايش اين فيلمها است.
* 6 فيلم از 10 فيلم فهرست برترينها، آثار پرجاذبه هاليوود بودهاند. تمام فيلمهايي كه در فهرست 10 فيلم برتر قرار گرفتهاند، طي چند سال اخير توليد شدهاند. اما هاليوود همواره دقت كرده است كه فيلمهايش چينيپسند باشد.
نتايج بررسي ده فيلم پرفروش تاريخ سينماي چين نشان ميدهد كه شش فيلم از ده فيلم اين فهرست، آثار پرجاذبه هاليوود بودهاند. فيلم "آواتار " با فروشي معادل 200 ميليون دلار آمريكا، بيش از دو برابر پرفروشترين فيلمهاي چين درآمد داشته است. در ميان فهرست 10 فيلم برتر "پانداي كونگ فو كار 2 " در رتبه دوم، فيلم "2012 " (با فروشي معادل 71 ميليون دلار) در رتبه ششم، و فيلم "تكوين "، "تغيير شكل دهندههاي 2 " و "دزدان درياي كارائيب 4 " در رتبههاي بعدي جاي دارند. در مورد ديپلماسي عمومي و راهبرد هاليوود ميتوان به 2 نتيجه جالب توجه دست يافت. نتيجه اول آنكه تمام فيلمهايي كه در فهرست 10 فيلم برتر قرار گرفتهاند، طي چند سال اخير توليد شدهاند؛ يعني 2 فيلم در سال 2011، 5 فيلم در سال 2010، و 3 فيلم در سال 2009 توليد شده است. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه از آنجا كه طبقه متوسط چين درآمد بيشتري براي پرداختن به سرگرمي دارد، باجههاي بليتفروشي سينماها روز به روز شلوغ تر ميشود. نتيجه دوم كه به نكته اول نيز مرتبط ميشود آن است كه هاليوود همواره دقت كرده است كه فيلمهايش چينيپسند باشد، و به تجربه آموخته است كه هرگونه انحراف از راهبردهاي چينيپسند با شدت عمل مردم در باجه بليتفروشي يا برخورد مقامات مربوطه و جلوگيري از پخش آن فيلم مواجه خواهد شد.
* فيلمهاي "پانداي كونگ فو كار 2 " و "2012 " نمونههاي عالي راهبرد موفقيتآميز هاليوود در ارتباط با چين هستند و تصوير مثبتي از اين كشور ارائه ميدهند
فيلمهاي "پانداي كونگ فو كار 2 " و "2012 " مثالهاي عالي راهبرد موفقيتآميز هاليوود در ارتباط با چين هستند و تصوير مثبتي از اين كشور ارائه ميدهند. "پانداي كونگ فو كار 1 " (2008) موفقيت قابل قبولي در چين به دست آورد و به نرخ امروز ارز 28 ميليون دلار آمريكا فروش داشت، اما اين فيلم در فهرست فيلمهاي روي اكران رفته چين رتبه 36 را به دست آورد و در ميان عدهاي كه احساس ميكردند تصاحب نمادهاي اصلي چين مانند پاندا و هنرهاي رزمي، به خصوص به فاصله كوتاهي پس از زلزله سيچوان در مي 2008 نوعي "سلطه گرايي فرهنگي " بوده است، واكنش منفي برانگيخت. پيش از شروع به ساخت "پانداي كونگ فو كار 2 " كمپاني "دريم وركرز " پيشنهاد مقامات استان سيچوان براي اعزام گروهي به اين استان را پذيرفت، اين گروه قرار بود از زيستگاه واقعي پانداها بازديد كند. همانطور كه طراح صحنه "ريموند زيباك " خاطر نشان ميكند، بازديد از چين "الهامبخش " بود و "اساس بسياري از صحنههايي شد " كه در بخش دوم فيلم ميبينيم. از ديدگاه مقامات "چنگ دو "، پايتخت "سيچوان "، فيلم "پانداي كونگ فو كار 2 " چنگ دو را به صحنه بينالمللي برده است " و انتظار ميرود پيشرفت چشمگيري در صنعت گردشگري منطقه به وجود آورد. روزنامه "وال استريت تايمز " در اين مورد ميگويد: "درحال حاضر بيشتر شهرهاي چيني تحت تاثير جاذبه مضمون فيلمهاي هاليوود قرار گرفتهاند و به دنبال چنين پيوندهايي هستند، چرا كه پيوندها ابزار نهايي دستيابي به قدرت نرم هستند. " به علاوه منتقد فيلم "يو دجين " در تضاد آشكار با ديدگاه گروهي كه "پانداي كونگ فو كار 2 " را مانند قسمت پيشين آن به دليل سلطهجويي فرهنگي مورد انتقاد قرار داده اند، ميگويد: "بايد از كمك هاليوود براي گسترش فرهنگ چيني و قدرت نرم حمايت كرد. بياييد قدرت بيشتري به دست آوريم. "
* "2012 " به بررسي نقش مثبت "ارتش آزادي " چين ميپردازد؛ رسانههاي غربي غالبا اين گروه را به عنوان گروهي ملي گرا با هدف گسترش نفوذ چين به تصوير ميكشند، نه يك دولت مردمي محافظه كار
فيلم "2012 " در دلجويي از جامعه چين اثرگذارتر و به چشم مخاطبان چيني جذابتر بود. به عنوان مثال فيلم آشكارا ميگويد كه در مقابل فجايع طبيعي كه آمريكاي شمالي را تهديد ميكند، تنها چين قادر به ساخت پناهگاههايي براي نجات سياره است. "2012 " به بررسي نقش مثبت "ارتش آزادي " چين ميپردازد؛ رسانههاي غربي غالبا اين گروه را گروهي مليگرا با هدف گسترش نفوذ چين به تصوير ميكشند، نه يك دولت مردمي محافظهكار، و نكته اخير به طور خاص در اين فيلم مورد تاكيد قرار گرفته است. به عنوان مثال يك بلاگ چيني در فهرست بندي "فيلمهاي برتر هاليوود كه تعمداً به تملقگويي درباره چين ميپردازند، فيلم "2012 " را در رتبه اول قرار داده است. همانطور كه در بالا ذكر شد، استوديوي هاليوودي پاداش خود را از گيشه سينماهاي چين دريافت كرد.
* در حال حاضر در نظر گرفتن حساسيتهاي جامعه چين- و گيشه سينماهاي اين كشور- تبديل به هنجار شده است
در حال حاضر در نظر گرفتن حساسيتهاي جامعه چين- و گيشه سينماهاي اين كشور- تبديل به هنجار شده است. در تازهترين نمونه، كمپاني "ام.جي.ام " در دوبارهسازي "سپيده دم سرخ "، فيلم درام جنگ سرد 1984 درباره حمله اتحاد جماهير شوروي به يك شهر غربي كوچك، در نسخه تدوين شده مهاجمان را به صورت سربازان چيني معرفي ميكند. به دنبال ابراز نگراني عوامل فروش بالقوه در مورد محدوديت دسترسي آنها به يكي از بازارهاي مهم فيلم جهان، و انتشار تصاويري از گروه هنرپيشگاني در لباس سربازان ارتش چين در وبگاههاي چيني، تصميم بر آن شد كه پرچمها و نمادهاي نظامي چين را به صورت ديجيتال پاك كنند و گفتگوهاي فيلم را طوري تغيير دهند كه مهاجمان را به صورت سربازان كره شمالي به تصوير بكشد. از آنجا كه كمپاني "ام.جي.ام " براي رهايي از ورشكستگي و يافتن عامل فروش براي "سپيده دم سرخ " به شدت در تلاش است، و از آنجا كه اين كمپاني در حال ساخت قسمتهاي بعدي "جيمز باند " و "هابيت " است - و انتظار ميرود هر دو فيلم در صورت منتشر شدن فروش خوبي در چين داشته باشند- اين تردستي ديجيتال كه كمتر از يك ميليون دلار آمريكا هزينه در بر داشت، تصميم تجاري عاقلانهاي بود. بي شك كمپاني "ام.جي.ام " به ياد ميآورد كه در سال 1997 در پي توليد فيلم "گوشه سرخ "، يكي از سه فيلم هاليوود كه در آن سال موجب رنجش جامعه چين شد، از توزيع فيلم در چين منع شد. در همان سال كمپاني "كلمبيا/تريستار " به دليل توليد فيلم "هفت سال در تبت " و كمپاني "تاچ استون/ديزني " به دليل توليد فيلم "كاندان " از توزيع فيلم در چين منع شدند.
* فيلمهاي هاليوود كه موفقيتي اندك در چين به دست آوردهاند، توجهي كم به تصويري كه از چين و مردم آن ارائه داده بودند، داشتند. البته "كودك كاراتهباز " محصول مشترك بسيار موفقي بود
در مقابل، فيلمهاي هاليوود كه موفقيتي كمتر از حد انتظار در چين به دست آوردهاند، از جمله آخرين نسخه "كودك كاراتهباز " (2010) و "ماموريت غيرممكن 3 " (2006)، به دليل عدم توجه كافي به تصويري كه از چين و مردم آن ارائه داده بودند، تا حدودي با شكست مواجه شدند. انتظار ميرفت فيلم "كودك كاراتهباز "، محصول مشترك چين و آمريكا با بازي ستاره چيني "جكي چان " و قهرمان فيلمهاي اكشن، پسر "ويل اسميت "، فروش خوبي در چين داشته باشد. اين فيلم در سينماهاي آمريكا بيش از 176 ميليون دلار، و در سينماهاي خارج از آمريكا بيش از 183 ميليون دلار فروش داشت، اما تنها 7 ميليون دلار از اين درآمد به چين اختصاص داشت، و اين كاملاً بر خلاف انتظار تهيهكنندگان آمريكايي بود. البته "كودك كاراتهباز " از بسياري جهات محصول مشترك بسيار موفقي بود، و در همان سال 67.2 درصد كل درآمد فروش فيلمهاي چيني در كشورهاي ديگر را به خود اختصاص داد. در سال 2010 هيچيك از 479 فيلم توليد شده در چين، در خارج از كشور فروش نداشت. براي كساني كه با بازار فيلم در چين آشنايي داشتند، عملكرد ضعيف "كودك كاراتهباز " در خانه چندان تعجبآور نبود. يكي از مشاوران فيلم در پكن ميگويد: "بچه خارجي بچه چيني را كتك زد... فكر ميكنيد چينيها دوست دارند چنين صحنهاي را ببينند؟ " "يو دانگ "، مدير ارشد فناوري اطلاعات "نزدك " گروه فيلم سازي بونا حتي از اين هم فراتر ميرود و ميگويد: " شايد اگر كارگردان فيلم ميگفت كه بچه آمريكايي يك بچه ژاپني را كتك بزند، مخاطبان چيني به اين فيلم علاقهمند ميشدند. "