afsanah82
07-20-2011, 09:56 PM
نام كتاب: چهل حديث (سيره مهدوى)(عجل الله تعالي فرجه الشريف)
مؤ لف: سيد محمود مدنى
شناخت اجمالى امام
حضرت مهدى صاحب الزمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در روز جمعه نميه شعبان 255 هجرى در شهر سامراء (سّر من راه) بدنيا آمد، پدر بزرگوارش امام حسن عسكرى بود. و مادرش نرجس نام داشت و در سن 5 سالگى پدر را از دست داد و خود به امامت رسيد.
آن بزرگوار در اثر فشار دشمنان و طبق تقدير الهى از آغاز تولد زندگى پنهانى داشت و تا سال 329 هجرى توسط نمايندگانى ويژه به نامهاى، 1 - عثمان بن سعيد 2- محمدبن عثمان، 3- حسين بن روح، 4- على بن محمد سمرى با شيعيان در ارتباط بود كه اين دوره را غيبت كبرى شروع و تا كنون ادامه دارد. طبق روايات مكرر و قطعى در كتب اهل سنت و شيعه فردى بنام مهدى از فرزندان پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم) خواهد آمد و حكومت عدل جهانى را تاءسيس خواهد كرد كه بنابر نظر شيعه آن فرد امام دوازدهم شيعيان و فرزند امام حسن عسكرى (عليه السلام) مى باشد.
عجل الله له الفرج و جعلنا من اعوانه و انصاره.
مقدمه
امام سجاد (عليه السلام) فرمود:
الا و ان ابغض الناس الى الله من يقتدى بسنة امام و لا يقتدى باءعماله.(1)
هشدار كه منفورترين مردم نزد پروردگار، كسى است كه شيوه امامى را پيروى كند ولى از سيره عملى او پيروى ننمايد.
براى (چگونه بودن) نياز به الگو داريم و نقش الگو در تربيت چنان روشن است كه نيازى به بيان و توضيح نيست.
آنچه در اين الگوگيرى و اسوه تاءسى به اخلاق اولياء الهى كار ساز است، آشنايى با جزئيات صفات و رفتار آنان، نه كليات. خوشبختانه در كتب حديث و سيره، نمونه هاى رفتارى پيامبر و امامان بصورت ريز و جزئى آمده است كه آشنايى با آنها بسيار سودمند است و گامى جهت خودسازى و تعالى بخشيدن به جامعه است.
انسان در ديد ژرف نگر اسلام، بيابانگردى سرگردان و گمگشته اى در تاريكزار زندگى نيست. او كشتى شكسته اى شوربخت و نااميد و اسير موجهاى بيم زار و هراس آفرين نمى باشد.
بلكه موجودى مسؤ ول است كه با مقصد و مقصودى مشخص با زاد و توشه اى كامل و راهنمايانى درونى و برونى به سفرى پرداخته كه از صحراى عدم آغاز مى شود و تا بار يافتن با لقاء الهى ادامه دارد.
تمامى نيروهاى خلقت، انسان را در اين سفر صادقانه يارى مى كنند و خداوند با لطف بيكران خويش از راههاى گوناگون (به هدايت) پرداخته است و بهترين جايگاه جاودانه را در سراى آخرت براى او مهيا كرده است.
انسان براى به دست آوردن نيكبختى خويش و سعادتمندى جامعه و رضايت خداوند بايد در طول اين سفر چگونه زيستن را بياموزد و اين آموزه ها را در زندگى خويش بكار بگمارد.
اسلام عزيز براى پاسخگويى بدين سؤ ال بسيار اساسى دو شيوه را دنبال كرده است:
الف: بيان احكام و دستورهاى زندگى از آغاز تا فرجام
ب: ارائه الگوهاى تربيتى و نمونه هاى عينى كمال
بر اساس همين شيوه دوم در قرآن مجيد بارها از پيامبران و ديگر انسانهاى والا سخن به ميان آمده، و از جنبه هاى الگويى آنان ستايش شده تا ديگران نيز به آنان تاءسى بجويند.
در مكتب حياتبخش تشيع (اسلام راستين) معرفى اين الگوهاى الهى گسترده تر است و پيشوايان معصوم كه بهترين اسوه ها و الگوهاى زندگى اند فرا روى چشمان باز و دلهاى آگاه قرار دارد تا آنانكه مسؤ وليت الهى و رسالت انسانى خويش را درك كرده اند و تصميم براى رسيدن به چكادهاى فرازمند فضيلت و كمال دارند با درس گرفتن از آنان زيستنى شرافتمندانه كه سعادت دنيا و آخرت را تاءمين مى كند در پيش گيرند.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) و امامان معصوم (عليهم السلام)، اسوه بشريت اند و تبعيت عملى از آنان رهنمون كمالجويان است.
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود:
ادبنى ربى فاحسن تاءديبى،(2)
خداوند مرا تاءديب كرده و ادبم را نيكو ساخته است ويژگى سيره معصومين در اين است كه مورد پسند و قبول پروردگار است و با اطمينان مى توان از آن پيروى كرد.
اكنون به عنوان نمونه اى از درياى مواج و گرانقدر روايات، چهل حديث از سيره هر يك از معصومين (عليهم السلام) به پيشگاه امت اسلامى عرضه مى شود. اميد كه همه ما را چراغ راه و رهتوشه سفرى باشد براى رسيدن به سعادت دنيا و نيكبختى آخرت.
در مجموعه چهل حديث شريف كه در اين كتاب تقديم مى شود، با نمونه هايى از اخلاق و سيره عملى مولايمان حضرت مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) آشنا مى شويم. به اميد آنكه هماهنگى اخلاق و رفتار ما با آن يار سفر كرده و آن خورشيد پنهان، لياقت انتظار و توفيق ديدار او را به ما عطا كند و زندگى ما مورد رضايت آن حجت بالغه الهى قرار گيرد.
قال الله تعالى
و نريد ان نمن على الذين استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين.
سوره قصص، آيه 5
و ما اراده كرده ايم بر آنانكه در زمين ضعيف نگه داشته شده اند منت نهيم و آنان را پيشوايان قرار دهيم و آنان را وارثان (زمين) گردانيم.
فصل اول: امام مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف): خصوصيات شخصى او
1: پناه دهنده ترين و آگاهترين
قال على (عليه السلام) فى صفة المهدى:
اوسعكم كهفا و اكثركم علما و اوصلكم رحما... شوقا الى رؤ يته.
امير مؤ منان (عليه السلام) درباره صفات مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرمود:
پناه دهى او از همه شما گسترده تر و دانشش از همه شما بيشتر و رسيدگى به خويشانش از همه شما فزونتر است... چقدر مشتاق ديدن اويم!
بحارالانوار، ج 51 ص 115، روايت 24.
2: حضور ناشناس
قال الصادق (عليه السلام):
فما تنكر هذه الاءمة ان يفعل الله جل و عز بحجته كما فعل بيوسف ان يمشى فى اسواقهم ويطاء بسطهم حتى ياءذن الله فى ذلك له.
امام ششم (عليه السلام) فرمود:
چگونه اين امت انكار مى كنند كه خداوند با حجت خويش آنگونه رفتار نمايد كه با حضرت يوسف رفتار نمود (امام زمان (عليه السلام) بصورت ناشناس) در بازارهايشان حركت نمايد و پاى بر فرشهايشان بگذارد تا اينكه خدا در اين باره به او اجازه (ظهور) بدهد.
الكافى، ج 1، كتاب الحجة، ص 134، روايت 885.
3: حضور در مراسم حج
قال الصادق (عليه السلام):
يفقد الناس امامهم فيشهد الموسم فيراهم و لا يرونه.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
مردم امام خويش را نيابند (امامشان غايب از نظرها باشد پس امام هنگام حج در مراسم حج حضور يابد و ايشان را ببيند، ولى آنان وى را نبينند.
وسائل الشيعة، ج 8، ص 96، روايت 9.
4: نماز جماعت و بيت المقدس
قال على (عليه السلام):
و يدخل المهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بيت المقدس و يصلى بالناس اماما... فيتقدم المهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فيصلى بالناس و يصلى عيسى خلفه و يبايعه .
امام على (عليه السلام) فرمود:
مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) وارد بيت المقدس شود و به امامت او مردم نماز مى گزارند... مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) جلو رفته و مردم و نيز عيسى (عليه السلام) پشت سر او نماز گزارند و عيسى با وى بيعت نمايد.
الامام المهدى، ص 557.
5: سيره علوى و مهدوى
قال الصادق (عليه السلام):
ان قائمنا اذا قام لبس لباس على (عليه السلام) و سار بسيرته.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
همانا چون قائم ما قيام كند، لباس على (عليه السلام) را بپوشد و بر اساس شيوه و سيره او رفتار نمايد.
وسائل الشيعة، ج 3، ص 348، روايت 7.
6: الگوى زهد و جهاد
قال الصادق (عليه السلام):
و ما تستعجلون بخروج القائم؟
فوالله ما لباسه الا الغليظ و لا طعامه الا الجشب و ما هو الا السيف و الموت تحت ظل السيف.
امام ششم (عليه السلام) فرمود:
چرا درباره قيام قائم شتاب مى كنيد؟ به خدا سوگند! لباسش جز لباسى ضخيم و خوراكش جز غذايى ناگوار نيست. قيام او جز شمشير و مرگ در سايه شمشير نيست.
بحارالانوار، ج 52، ص 354.
7: دستى مبارك
قال اميرالمؤ منين (عليه السلام):
... وضع يده على رؤ وس العباد فلا يبقى مؤ من الا صار قلبه اشد من زبر الحديد و اعطاه الله قوة اربعين رجلا.
امام على (عليه السلام) فرمود:
(مهدى) دست بر سر بندگان (خداوند) گذارد، پس هيچ مؤ منى باقى نمى ماند جز آنكه قلبش محكمتر از پاره هاى آن گردد و خداوند به او نيروى چهل مرد را عنايت فرمايد.
كمال الدين، ص 653.
8: مقر حكومت مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف)
قال الصادق (عليه السلام):
دار ملكه الكوفة و مجلس الحكم جامعها و بيت ماله و مقسم غنائم المسلمين مسجد السهلة و موضع خلواته الزكوات البيض من الغريين.
يكى از اصحاب امام صادق (عليه السلام) از آن حضرت پرسيد خانه و قراگاه مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) كجاست؟
آن حضرت فرمود:
محل حكومت او كوفه خواهد بود و جايگاه قضاوت و حكمرانيش مسجد جامع كوفه. بيت المال و محل تقسيم غنيمتها مسجد سهله، و جايگاه استراحت و خلوتگاه او در مكان ريگهاى سفيد نجف خواهد بود.
نوائب الدهور، ج 3، ص 125.
9: آگاهى غيبى
قال الصادق (عليه السلام):
انه يخبر كل قوم بما استبطنوه و يعرف وليه من عدوه بالتوسم.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
او (مهدى) از آنچه گروهها پنهان نموده اند خبر مى دهد و دوست خود را از دشمنش به فراست باز مى شناسد.
صراط المستقيم، ج 2، ص 254.
10: تلاش
قال الرضا (عليه السلام):
لو قد خرج قائمنا لم يكن الا العلق و العرق، القوم على السروج و ما لباس القائم الا الغليظ و ما طعامه الا الجشب.
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
چون قائم ما قيام كند، چيزى جز مرگ و عرق نخواهد بود. افراد هماره بر پشت اسبها (در نبرد) خواهند بود. لباس قائم لباسى خشن و غذايش طعامى ناگوار و بدمزه خواهد بود.
بحارالانوار، ج 52، ص 359.
فصل دوم: امام مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و شيوه هاى حكومتى
11: مظهر سنتهاى انبيا
قال الحسين (عليه السلام):
فى القائم منا سنن من الانبياء... فاما من نوح فطول العمر و اءما من ابراهيم فخفاء الولادة و اعتزال الناس و اما من موسى فالخوف و الغيبة و اءما من عيسى فاختلاف الناس فيه و اءما من ايوب فالفرج بعد البلوى و اءما من محمد فالخروج بالسيف.
امام حسين (عليه السلام) فرمود:
در قائم ما سنتها و ويژگيهايى از پيامبران وجود دارد:
از نوح (عليه السلام) عمر طولانى، از ابراهيم (عليه السلام) مخفى بودن و ولادت و دورى گزينى از مردم،
از موسى (عليه السلام) ترس و غيبت،
از عيسى (عليه السلام) اختلاف مردم درباره او،
از ايوب (عليه السلام) گشايش پس از گرفتاريها،
و از محمد (عليه السلام) قيام با شمشير.
كشف الغمة، ج 3، ص 329.
12: اعزام نمايندگان
قال الباقر (عليه السلام):
ثم يرجع الى الكوفة فيبعث الثلاث ماءئة و البضعة عشر رجلا الى الافاق كلها فيمسح بين اكتافهم و على صدورهم فلا يتعايون فى قضاء.
امام باقر (عليه السلام) فرمود:
سپس (مهدى) به شهر كوفه بر مى گردد و سيصد و ده نفر و اندى را به تمامى اطراف مى فرستد و دستى بر بين شانه ها و سينه هاى آنان مى كشد، پس در هيچ قضاوتى در نمى مانند.
الامام المهدى، ص 543.
13: برخورد با كارگزاران
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم):
علامة المهدى ان يكون شديدا على العمال جوادا بالمال رحيما بالمساكين.
پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود:
از نشانه هاى مهدى است:
سختگيرى در برخورد با كارگزارن. بخشندگى مال. مهربانى و رحمت با تهيدستان.
موسوعة احاديث الامام المهدى، ص 246، ج 1، روايت 152.
14: عزل كارگزاران ناسالم
قال على (عليه السلام):
لينز عن عنكم قضاة السوء...
و ليعزلن عنكم امراء الجور و ليطهرن الارض من كل غاش و ليعملن بالعدل.
اميرمؤ منان (عليه السلام) فرمود:
براستى او (مهدى) قاضيان زشت كردار را بر كنار مى كند
و حكمرانان ستمگر را بر مى دارد
و زمين را از هر ستمگرى پاكيزه مى كند
و خود به عدالت رفتار مى نمايد.
بحارالانوار، ج 51، ص 120، حديث 23.
15: هشت ماه سلاح بدوشى
قال الحسين (عليه السلام):
صاحب الامر يضع سيفه على عاتقه ثمانية اشهر.
امام حسين (عليه السلام) فرمود:
صاحب الامر شمشيرش را به مدت هشت ماه بر شانه خويش مى گذارد (و به نبردى پيوسته مى پردازد).
كمال الدين، ص 318، روايت 5.
16: شيوه نبرد با دشمنان
قال الصادق (عليه السلام):
فيقبل على الطائفة المنحرفة فيعظهم و يدعوهم ثلاثه ايام فلا يزدادون الا طغيانا و كفرا فياءمر بقتلهم فيقتلون جميعا.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
پس (مهدى) روى به گروه منحرفان نمايد و سه روز آنان را موعظه و دعوت كند و چون آنان بر طغيان و كفرشان بيفزايند، فرمان به كشتار آنان مى دهد، و همگى را مى كشند.
نوائب الدهور، ج 3، ص 142.
17: شدت و خشونت
قال الباقر (عليه السلام):
ان رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) سار فى امته باللين، كان يتاءلف الناس، و القائم (عليه السلام) يسير بالقتل، بذلك امر فى الكتاب الذى معه ان يسير بالقتل و لا يستتب احدا، ويل لمن ناواه.
امام باقر (عليه السلام) فرمود:
همانا رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) با امت خويش به نرمى و محبت رفتار مى نمود، ولى امام مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) با كشتن با آنان برخورد كند. اين فرمانى است كه در نوشته اى كه همراه اوست به او دستور داده اند تا با اين شيوه رفتار كند و كسى را به توبه فرا نخواند. واى بر آنكه با او دشمنى ورزد!
الغيبة، نعمانى، ص 153.
18: انتقام از بنى اميه
قال الباقر (عليه السلام):
فى قوله تعالى (و لمن انتصر بعد ظلمه (3)): ذلك القائم (عليه السلام) اذا قام انتصر من بنى امية و من المكذبين و من النصاب.
امام باقر (عليه السلام) درباره اين آيه شريفه (و براى آن كس كه انتقام كشد پس از ستمى كه بر او رفته است) فرمود: منظور از اين آيه، قائم آل محمد (عليه السلام) است، چون او قيام كند از بنى اميه و تكذيب كنندگان و دشمنان انتقام بگيرد.
تفسير برهان، ج 1، ص 212.
19: خشونتى بسيار و شايسته
فى حديث المعراج قال الله تعالى بعد ذكر مقتل الحسين (عليه السلام). ثم اخرج من صلبه ذكرا انتصر له به... يملاء الارض بالعدل و يطبقها بالقسط يسير معه الرعب يقتل حتى يشك فيه.
در حديث معراج، خداوند پس از بازگويى شهادت امام حسين (عليه السلام) براى پيامبر فرمود:
سپس از نسل او مردى را برانگيزم كه انتقام او را بگيرد... زمين را لبريز از عدالت و سرشار از قسط نمايد، ترس و بيم همراه او به پيش تازد، آن قدر بكشد كه درباره او به شك و ترديد بيفتند.
كامل الزيارات، ص 332.
20: اقدامات اصلاحى
قال الباقر (عليه السلام):
اذا قام القائم (عليه السلام) يوسع الطريق الاءعظم... و يهدم كل مسجد على الطريق و يسد كل كوة الى الطريق
و كل جناح و كنيف و ميزاب الى الطريق.
امام باقر (عليه السلام) فرمود:
چون قائم (عليه السلام) قيام كند، راههاى اصلى را توسعه مى دهد و هر مسجدى را كه مانع را باشد ويران مى سازد و هر پنجره را كه به سوى راههاى عمومى گشوده باشد و نيز هر گونه ايوان و آبريزگاه و ناودانى را كه به طرف راههاى عمومى باشد مى بندد.
الغيبة، شيخ طوسى، ص 475.
21: پذيرش اموال پاك
قال المهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف).
و اءما اموالكم فما نقبلها الا لتطهروا فمن شاء فليصل و من شاء فليقطع... و ما وصلتنا به فلاقبول عندنا الا لما طاب و طهر.
امام مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرمود:
اما اموال شما را نمى پذيريم مگر از آن روى كه شما پاك شويد. پس هر كه خواهد بما بپردازد و آنكه خواهد دست باز دارد... و آنچه به ما بپردازى ، جز آنچه پاك و پاكيزه باشد نزد ما پذيرفته نيست.
الغيبة، شيخ طوسى، 290.
فصل سوم: امام مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و اصلاحات اعتقادى
22: اسلام جديد
قال الباقر (عليه السلام): (فى صفة المهدى)
يهدم ما كان قبله كما هدم رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) امر الجاهلية و يستاءنف الاسلام جديدا.
امام باقر (عليه السلام) فرمود:
او (مهدى) آنچه را پيش از او بوده است در هم ريزد؛ آنگونه كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) امور جاهليت را در هم ريخت. مهدى (عليه السلام) اسلام را به گونه اى تازه و جديد مى آغازد.
الغيبة، نعمانى، ص 152.
23: انديشه ها در پرتو هدايت و قرآن
قال على (عليه السلام): يعطف الهوى على الهدى اذا عطفوا الهدى على الهوى و يعطف الراءى على القرآن اذا عطفوا القرآن على الراءى.
على (عليه السلام) فرمود:
هنگامى كه مردم هدايت را تحت الشعاع هواى نفس خود قرار دهند (مهدى) خواسته هاى نفسانى را تحت الشعاع هدايت قرار مى دهد و هنگامى كه مردم قرآن را بر اساس راءى و خواسته هاى خود تفسير كنند (مهدى) آراء و نظريات را پيرو قرآن قرار مى دهد.
نهج البلاغه، خطبه 138.
24: دانش گسترى
قال الصادق (عليه السلام):
العلم سبعة و عشرون جزءا فجميع ما جائت به الرسل جزءان فلم يعرف الناس حتى اليوم غير الجزئين فاذا قام القائم اخرج الخمسة و العشرين جزء فبثها فى الناس.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
دانش، بيست و هفت قسمت است. تمامى آنچه پيامبران آورده اند دو قسمت است و مردم تاكنون بيش از دو قسمت را نشناخته اند. چون قائم بپاى خيزد، بيست و پنج قسمت ديگر را بيرون آورد و در ميان مردم بپراكند.
موسوعة احاديث المهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، ج 4، ص 53.
25: اقامه شريعت نبوى
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم):
القائم من ولدى...
و سنته سنتى يقيم الناس على ملتى و شريعتى و يدعوهم الى كتاب الله عزوجل.
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود:
قائم از فرزندان من است، شيوه و سنت او سنت من است و مردم را بر اساس دين و شريعت من بر پاى مى دارد و به كتاب خداوند دعوت مى كند.
بحارالانوار، ج 51، ص 73، روايت 19.
26: احياگر قرآن و سنت
قال على (عليه السلام):
فيريكم كيف عدل السيرة و يحيى ميت الكتاب و السنة.
اميرمؤ منان (عليه السلام) فرمود:
(مهدى) شيوه عدالت را به شما نشان مى دهد و احكام از بين رفته كتاب و سنت را زنده سازد.
نهج البلاغه خطبه 138
27: تعليم عمومى قرآن
قال الباقر (عليه السلام):
اذا قام القائم من آل محمد (صلى الله عليه و آله و سلم): ضرب فساطيط لمن يعلم الناس القران على ما انزل الله.
امام باقر (عليه السلام) فرمود:
چون قائم آل محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) كند نمايد، خيمه هايى برپاى دارد تا افرادى قرآن را آنگونه كه خداى نازل فرموده است به مردم بياموزند.
نوائب الدهور، ح 3، ص 409.
فصل چهارم: امام مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و اصلاحات اقتصادى
28: فقرزدايى عمومى
قال الباقر (عليه السلام):
اذا ظهر القائم سوى بين الناس حتى لا ترى محتاجا الى الزكاة.
امام باقر (عليه السلام) فرمود:
چون قائم (عليه السلام) ظهور كند آنگونه بين مردم به مساوات رفتار نمايد كه نيازمند به دريافت زكات ديده نشود.
بحارالانوار ج 52، ص 390، روايت 212.
28: سازندگى گسترده
قال الباقر (عليه السلام):
القائم منا منصور بالرعب مؤ يد بالنصر...
يبلغ سلطانه المشرق و المغرب...
فلا يبقى على وجه الارض خراب الا عمر.
امام پنجم (عليه السلام) فرمود:
قائم ما به وسيله بيم، يارى شود و با پيروزى تاءييد گردد. حكومت او مشرق و مغرب را فرا گيرد. پس در تمامى روى زمين خرابى باقى نمى ماند مگر آنكه آباد شود.
منهاج البراعة، ج 8، ص 353.
30: پرداخت وامها و آزادى بردگان
قال اميرالمؤ منين (عليه السلام) فى توصيف المهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف):
فلا يترك عبدا مسلما الا اشتراه و اعتقه و لا غارما الا قضى دينه
و لا مظلمة لاحد من الناس الا ردها
و لا يقتل قتيل الا قضى عنه دينه و الحق عياله فى العطاء.
امير مؤ منان (عليه السلام) در توصيف امام مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرمود:
هيچ برده مسلمانى باقى نمى ماند مگر آنكه مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) او را خريده و آزاد مى سازد و بدهكارى نيست مگر آنكه وام او را بپردازد. ستمى بر كسى نمى رود مگر آنكه داد او را بستاند. كسى كشته نمى شود مگر اينكه قرض او ادا مى كند و خانواده اش را تحت پوشش كمكهاى خويش قرار مى دهد.
الامام المهدى، ص 631.
31: استخراج گنجها و تقسيم مالها
قال النبى (صلى الله عليه و آله و سلم) فى صفة المهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف):
انه يستخرج الكنوز و يقسم المال.
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود:
(مهدى) گنجها را استخراخ مى كند و ثروتها را تقسيم مى نمايد.
منتخب الائر، ص 472.
32: زمين در دست شيعيان
قال الصادق (عليه السلام):
كل ما فى ايدى شيعتنا من الارض فهم فيه محللون حتى يقوم قائمنا فيجبيهم طسق ما كان فى ايديهم و يترك الارض فى ايديهم و اما ما كان فى ايدى غيرهم فان كسبهم من الارض حرام عليهم حتى يقوم قائمنا فياءخذ الارض من ايديهم و يخرجهم صغرة.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
همه زمينهايى كه در اختيار شيعيان ماست بر آنان حلال است تا آنكه قائم ما قيام نمايد و از آنان ماليات زمينهايى را كه در اختيار آنان است بستاند و زمين را به ايشان واگذار نمايد. اما زمينهايى كه در اختيار غير شيعيان است، در آمد آنان از اين زمينها حرام است تا وقتى كه قائم ما بپاى خيزد و زمين را از آنان باز ستاند و با ذلت آنان را بيرون براند.
الكافى، ج 1 ص 408
33: بخششى گسترده
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم):
ان فى امتى المهدى... فيجى اليه رجل فيقول: يا مهدى اعطنى، اعطنى!
قال: فيحثى له فى ثوبه ما استطاع ان يحمله.
رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود:
مهدى از امت من است... شخص به محضر او مى آيد و مى گويد: اى مهدى! به من چيزى بده! مرا چيزى ببخش!
پس آن حضرت به اندازه اى كه آن مرد بتواند بردارد و حمل كند (ثروت و مال) در دامان او مى ريزد.
سنن ترمذى، ج 4، ص 439، روايت 2232.
34: فرمان عدالت و سازندگى
قال الصادق (عليه السلام):
يفرق المهدى اصحابه فى جميع البلدان و ياءمرهم بالعدل و الاحسان و يجعلهم حكاما فى الاقاليم و ياءمرهم بعمران المدن.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
مهدى اصحاب خويش را در تمامى شهرها مى پراكند و آنان را به عدالت و احسان فرمان مى دهد، آنان را حاكمان مناطق مختلف قرار داده به آنان دستور مى دهد كه به آبادانى و سازندگى شهرها بپردازند.
يوم الخلاص، ص 395
مؤ لف: سيد محمود مدنى
شناخت اجمالى امام
حضرت مهدى صاحب الزمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در روز جمعه نميه شعبان 255 هجرى در شهر سامراء (سّر من راه) بدنيا آمد، پدر بزرگوارش امام حسن عسكرى بود. و مادرش نرجس نام داشت و در سن 5 سالگى پدر را از دست داد و خود به امامت رسيد.
آن بزرگوار در اثر فشار دشمنان و طبق تقدير الهى از آغاز تولد زندگى پنهانى داشت و تا سال 329 هجرى توسط نمايندگانى ويژه به نامهاى، 1 - عثمان بن سعيد 2- محمدبن عثمان، 3- حسين بن روح، 4- على بن محمد سمرى با شيعيان در ارتباط بود كه اين دوره را غيبت كبرى شروع و تا كنون ادامه دارد. طبق روايات مكرر و قطعى در كتب اهل سنت و شيعه فردى بنام مهدى از فرزندان پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم) خواهد آمد و حكومت عدل جهانى را تاءسيس خواهد كرد كه بنابر نظر شيعه آن فرد امام دوازدهم شيعيان و فرزند امام حسن عسكرى (عليه السلام) مى باشد.
عجل الله له الفرج و جعلنا من اعوانه و انصاره.
مقدمه
امام سجاد (عليه السلام) فرمود:
الا و ان ابغض الناس الى الله من يقتدى بسنة امام و لا يقتدى باءعماله.(1)
هشدار كه منفورترين مردم نزد پروردگار، كسى است كه شيوه امامى را پيروى كند ولى از سيره عملى او پيروى ننمايد.
براى (چگونه بودن) نياز به الگو داريم و نقش الگو در تربيت چنان روشن است كه نيازى به بيان و توضيح نيست.
آنچه در اين الگوگيرى و اسوه تاءسى به اخلاق اولياء الهى كار ساز است، آشنايى با جزئيات صفات و رفتار آنان، نه كليات. خوشبختانه در كتب حديث و سيره، نمونه هاى رفتارى پيامبر و امامان بصورت ريز و جزئى آمده است كه آشنايى با آنها بسيار سودمند است و گامى جهت خودسازى و تعالى بخشيدن به جامعه است.
انسان در ديد ژرف نگر اسلام، بيابانگردى سرگردان و گمگشته اى در تاريكزار زندگى نيست. او كشتى شكسته اى شوربخت و نااميد و اسير موجهاى بيم زار و هراس آفرين نمى باشد.
بلكه موجودى مسؤ ول است كه با مقصد و مقصودى مشخص با زاد و توشه اى كامل و راهنمايانى درونى و برونى به سفرى پرداخته كه از صحراى عدم آغاز مى شود و تا بار يافتن با لقاء الهى ادامه دارد.
تمامى نيروهاى خلقت، انسان را در اين سفر صادقانه يارى مى كنند و خداوند با لطف بيكران خويش از راههاى گوناگون (به هدايت) پرداخته است و بهترين جايگاه جاودانه را در سراى آخرت براى او مهيا كرده است.
انسان براى به دست آوردن نيكبختى خويش و سعادتمندى جامعه و رضايت خداوند بايد در طول اين سفر چگونه زيستن را بياموزد و اين آموزه ها را در زندگى خويش بكار بگمارد.
اسلام عزيز براى پاسخگويى بدين سؤ ال بسيار اساسى دو شيوه را دنبال كرده است:
الف: بيان احكام و دستورهاى زندگى از آغاز تا فرجام
ب: ارائه الگوهاى تربيتى و نمونه هاى عينى كمال
بر اساس همين شيوه دوم در قرآن مجيد بارها از پيامبران و ديگر انسانهاى والا سخن به ميان آمده، و از جنبه هاى الگويى آنان ستايش شده تا ديگران نيز به آنان تاءسى بجويند.
در مكتب حياتبخش تشيع (اسلام راستين) معرفى اين الگوهاى الهى گسترده تر است و پيشوايان معصوم كه بهترين اسوه ها و الگوهاى زندگى اند فرا روى چشمان باز و دلهاى آگاه قرار دارد تا آنانكه مسؤ وليت الهى و رسالت انسانى خويش را درك كرده اند و تصميم براى رسيدن به چكادهاى فرازمند فضيلت و كمال دارند با درس گرفتن از آنان زيستنى شرافتمندانه كه سعادت دنيا و آخرت را تاءمين مى كند در پيش گيرند.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) و امامان معصوم (عليهم السلام)، اسوه بشريت اند و تبعيت عملى از آنان رهنمون كمالجويان است.
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود:
ادبنى ربى فاحسن تاءديبى،(2)
خداوند مرا تاءديب كرده و ادبم را نيكو ساخته است ويژگى سيره معصومين در اين است كه مورد پسند و قبول پروردگار است و با اطمينان مى توان از آن پيروى كرد.
اكنون به عنوان نمونه اى از درياى مواج و گرانقدر روايات، چهل حديث از سيره هر يك از معصومين (عليهم السلام) به پيشگاه امت اسلامى عرضه مى شود. اميد كه همه ما را چراغ راه و رهتوشه سفرى باشد براى رسيدن به سعادت دنيا و نيكبختى آخرت.
در مجموعه چهل حديث شريف كه در اين كتاب تقديم مى شود، با نمونه هايى از اخلاق و سيره عملى مولايمان حضرت مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) آشنا مى شويم. به اميد آنكه هماهنگى اخلاق و رفتار ما با آن يار سفر كرده و آن خورشيد پنهان، لياقت انتظار و توفيق ديدار او را به ما عطا كند و زندگى ما مورد رضايت آن حجت بالغه الهى قرار گيرد.
قال الله تعالى
و نريد ان نمن على الذين استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين.
سوره قصص، آيه 5
و ما اراده كرده ايم بر آنانكه در زمين ضعيف نگه داشته شده اند منت نهيم و آنان را پيشوايان قرار دهيم و آنان را وارثان (زمين) گردانيم.
فصل اول: امام مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف): خصوصيات شخصى او
1: پناه دهنده ترين و آگاهترين
قال على (عليه السلام) فى صفة المهدى:
اوسعكم كهفا و اكثركم علما و اوصلكم رحما... شوقا الى رؤ يته.
امير مؤ منان (عليه السلام) درباره صفات مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرمود:
پناه دهى او از همه شما گسترده تر و دانشش از همه شما بيشتر و رسيدگى به خويشانش از همه شما فزونتر است... چقدر مشتاق ديدن اويم!
بحارالانوار، ج 51 ص 115، روايت 24.
2: حضور ناشناس
قال الصادق (عليه السلام):
فما تنكر هذه الاءمة ان يفعل الله جل و عز بحجته كما فعل بيوسف ان يمشى فى اسواقهم ويطاء بسطهم حتى ياءذن الله فى ذلك له.
امام ششم (عليه السلام) فرمود:
چگونه اين امت انكار مى كنند كه خداوند با حجت خويش آنگونه رفتار نمايد كه با حضرت يوسف رفتار نمود (امام زمان (عليه السلام) بصورت ناشناس) در بازارهايشان حركت نمايد و پاى بر فرشهايشان بگذارد تا اينكه خدا در اين باره به او اجازه (ظهور) بدهد.
الكافى، ج 1، كتاب الحجة، ص 134، روايت 885.
3: حضور در مراسم حج
قال الصادق (عليه السلام):
يفقد الناس امامهم فيشهد الموسم فيراهم و لا يرونه.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
مردم امام خويش را نيابند (امامشان غايب از نظرها باشد پس امام هنگام حج در مراسم حج حضور يابد و ايشان را ببيند، ولى آنان وى را نبينند.
وسائل الشيعة، ج 8، ص 96، روايت 9.
4: نماز جماعت و بيت المقدس
قال على (عليه السلام):
و يدخل المهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بيت المقدس و يصلى بالناس اماما... فيتقدم المهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فيصلى بالناس و يصلى عيسى خلفه و يبايعه .
امام على (عليه السلام) فرمود:
مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) وارد بيت المقدس شود و به امامت او مردم نماز مى گزارند... مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) جلو رفته و مردم و نيز عيسى (عليه السلام) پشت سر او نماز گزارند و عيسى با وى بيعت نمايد.
الامام المهدى، ص 557.
5: سيره علوى و مهدوى
قال الصادق (عليه السلام):
ان قائمنا اذا قام لبس لباس على (عليه السلام) و سار بسيرته.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
همانا چون قائم ما قيام كند، لباس على (عليه السلام) را بپوشد و بر اساس شيوه و سيره او رفتار نمايد.
وسائل الشيعة، ج 3، ص 348، روايت 7.
6: الگوى زهد و جهاد
قال الصادق (عليه السلام):
و ما تستعجلون بخروج القائم؟
فوالله ما لباسه الا الغليظ و لا طعامه الا الجشب و ما هو الا السيف و الموت تحت ظل السيف.
امام ششم (عليه السلام) فرمود:
چرا درباره قيام قائم شتاب مى كنيد؟ به خدا سوگند! لباسش جز لباسى ضخيم و خوراكش جز غذايى ناگوار نيست. قيام او جز شمشير و مرگ در سايه شمشير نيست.
بحارالانوار، ج 52، ص 354.
7: دستى مبارك
قال اميرالمؤ منين (عليه السلام):
... وضع يده على رؤ وس العباد فلا يبقى مؤ من الا صار قلبه اشد من زبر الحديد و اعطاه الله قوة اربعين رجلا.
امام على (عليه السلام) فرمود:
(مهدى) دست بر سر بندگان (خداوند) گذارد، پس هيچ مؤ منى باقى نمى ماند جز آنكه قلبش محكمتر از پاره هاى آن گردد و خداوند به او نيروى چهل مرد را عنايت فرمايد.
كمال الدين، ص 653.
8: مقر حكومت مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف)
قال الصادق (عليه السلام):
دار ملكه الكوفة و مجلس الحكم جامعها و بيت ماله و مقسم غنائم المسلمين مسجد السهلة و موضع خلواته الزكوات البيض من الغريين.
يكى از اصحاب امام صادق (عليه السلام) از آن حضرت پرسيد خانه و قراگاه مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) كجاست؟
آن حضرت فرمود:
محل حكومت او كوفه خواهد بود و جايگاه قضاوت و حكمرانيش مسجد جامع كوفه. بيت المال و محل تقسيم غنيمتها مسجد سهله، و جايگاه استراحت و خلوتگاه او در مكان ريگهاى سفيد نجف خواهد بود.
نوائب الدهور، ج 3، ص 125.
9: آگاهى غيبى
قال الصادق (عليه السلام):
انه يخبر كل قوم بما استبطنوه و يعرف وليه من عدوه بالتوسم.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
او (مهدى) از آنچه گروهها پنهان نموده اند خبر مى دهد و دوست خود را از دشمنش به فراست باز مى شناسد.
صراط المستقيم، ج 2، ص 254.
10: تلاش
قال الرضا (عليه السلام):
لو قد خرج قائمنا لم يكن الا العلق و العرق، القوم على السروج و ما لباس القائم الا الغليظ و ما طعامه الا الجشب.
امام رضا (عليه السلام) فرمود:
چون قائم ما قيام كند، چيزى جز مرگ و عرق نخواهد بود. افراد هماره بر پشت اسبها (در نبرد) خواهند بود. لباس قائم لباسى خشن و غذايش طعامى ناگوار و بدمزه خواهد بود.
بحارالانوار، ج 52، ص 359.
فصل دوم: امام مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و شيوه هاى حكومتى
11: مظهر سنتهاى انبيا
قال الحسين (عليه السلام):
فى القائم منا سنن من الانبياء... فاما من نوح فطول العمر و اءما من ابراهيم فخفاء الولادة و اعتزال الناس و اما من موسى فالخوف و الغيبة و اءما من عيسى فاختلاف الناس فيه و اءما من ايوب فالفرج بعد البلوى و اءما من محمد فالخروج بالسيف.
امام حسين (عليه السلام) فرمود:
در قائم ما سنتها و ويژگيهايى از پيامبران وجود دارد:
از نوح (عليه السلام) عمر طولانى، از ابراهيم (عليه السلام) مخفى بودن و ولادت و دورى گزينى از مردم،
از موسى (عليه السلام) ترس و غيبت،
از عيسى (عليه السلام) اختلاف مردم درباره او،
از ايوب (عليه السلام) گشايش پس از گرفتاريها،
و از محمد (عليه السلام) قيام با شمشير.
كشف الغمة، ج 3، ص 329.
12: اعزام نمايندگان
قال الباقر (عليه السلام):
ثم يرجع الى الكوفة فيبعث الثلاث ماءئة و البضعة عشر رجلا الى الافاق كلها فيمسح بين اكتافهم و على صدورهم فلا يتعايون فى قضاء.
امام باقر (عليه السلام) فرمود:
سپس (مهدى) به شهر كوفه بر مى گردد و سيصد و ده نفر و اندى را به تمامى اطراف مى فرستد و دستى بر بين شانه ها و سينه هاى آنان مى كشد، پس در هيچ قضاوتى در نمى مانند.
الامام المهدى، ص 543.
13: برخورد با كارگزاران
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم):
علامة المهدى ان يكون شديدا على العمال جوادا بالمال رحيما بالمساكين.
پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود:
از نشانه هاى مهدى است:
سختگيرى در برخورد با كارگزارن. بخشندگى مال. مهربانى و رحمت با تهيدستان.
موسوعة احاديث الامام المهدى، ص 246، ج 1، روايت 152.
14: عزل كارگزاران ناسالم
قال على (عليه السلام):
لينز عن عنكم قضاة السوء...
و ليعزلن عنكم امراء الجور و ليطهرن الارض من كل غاش و ليعملن بالعدل.
اميرمؤ منان (عليه السلام) فرمود:
براستى او (مهدى) قاضيان زشت كردار را بر كنار مى كند
و حكمرانان ستمگر را بر مى دارد
و زمين را از هر ستمگرى پاكيزه مى كند
و خود به عدالت رفتار مى نمايد.
بحارالانوار، ج 51، ص 120، حديث 23.
15: هشت ماه سلاح بدوشى
قال الحسين (عليه السلام):
صاحب الامر يضع سيفه على عاتقه ثمانية اشهر.
امام حسين (عليه السلام) فرمود:
صاحب الامر شمشيرش را به مدت هشت ماه بر شانه خويش مى گذارد (و به نبردى پيوسته مى پردازد).
كمال الدين، ص 318، روايت 5.
16: شيوه نبرد با دشمنان
قال الصادق (عليه السلام):
فيقبل على الطائفة المنحرفة فيعظهم و يدعوهم ثلاثه ايام فلا يزدادون الا طغيانا و كفرا فياءمر بقتلهم فيقتلون جميعا.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
پس (مهدى) روى به گروه منحرفان نمايد و سه روز آنان را موعظه و دعوت كند و چون آنان بر طغيان و كفرشان بيفزايند، فرمان به كشتار آنان مى دهد، و همگى را مى كشند.
نوائب الدهور، ج 3، ص 142.
17: شدت و خشونت
قال الباقر (عليه السلام):
ان رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) سار فى امته باللين، كان يتاءلف الناس، و القائم (عليه السلام) يسير بالقتل، بذلك امر فى الكتاب الذى معه ان يسير بالقتل و لا يستتب احدا، ويل لمن ناواه.
امام باقر (عليه السلام) فرمود:
همانا رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) با امت خويش به نرمى و محبت رفتار مى نمود، ولى امام مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) با كشتن با آنان برخورد كند. اين فرمانى است كه در نوشته اى كه همراه اوست به او دستور داده اند تا با اين شيوه رفتار كند و كسى را به توبه فرا نخواند. واى بر آنكه با او دشمنى ورزد!
الغيبة، نعمانى، ص 153.
18: انتقام از بنى اميه
قال الباقر (عليه السلام):
فى قوله تعالى (و لمن انتصر بعد ظلمه (3)): ذلك القائم (عليه السلام) اذا قام انتصر من بنى امية و من المكذبين و من النصاب.
امام باقر (عليه السلام) درباره اين آيه شريفه (و براى آن كس كه انتقام كشد پس از ستمى كه بر او رفته است) فرمود: منظور از اين آيه، قائم آل محمد (عليه السلام) است، چون او قيام كند از بنى اميه و تكذيب كنندگان و دشمنان انتقام بگيرد.
تفسير برهان، ج 1، ص 212.
19: خشونتى بسيار و شايسته
فى حديث المعراج قال الله تعالى بعد ذكر مقتل الحسين (عليه السلام). ثم اخرج من صلبه ذكرا انتصر له به... يملاء الارض بالعدل و يطبقها بالقسط يسير معه الرعب يقتل حتى يشك فيه.
در حديث معراج، خداوند پس از بازگويى شهادت امام حسين (عليه السلام) براى پيامبر فرمود:
سپس از نسل او مردى را برانگيزم كه انتقام او را بگيرد... زمين را لبريز از عدالت و سرشار از قسط نمايد، ترس و بيم همراه او به پيش تازد، آن قدر بكشد كه درباره او به شك و ترديد بيفتند.
كامل الزيارات، ص 332.
20: اقدامات اصلاحى
قال الباقر (عليه السلام):
اذا قام القائم (عليه السلام) يوسع الطريق الاءعظم... و يهدم كل مسجد على الطريق و يسد كل كوة الى الطريق
و كل جناح و كنيف و ميزاب الى الطريق.
امام باقر (عليه السلام) فرمود:
چون قائم (عليه السلام) قيام كند، راههاى اصلى را توسعه مى دهد و هر مسجدى را كه مانع را باشد ويران مى سازد و هر پنجره را كه به سوى راههاى عمومى گشوده باشد و نيز هر گونه ايوان و آبريزگاه و ناودانى را كه به طرف راههاى عمومى باشد مى بندد.
الغيبة، شيخ طوسى، ص 475.
21: پذيرش اموال پاك
قال المهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف).
و اءما اموالكم فما نقبلها الا لتطهروا فمن شاء فليصل و من شاء فليقطع... و ما وصلتنا به فلاقبول عندنا الا لما طاب و طهر.
امام مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرمود:
اما اموال شما را نمى پذيريم مگر از آن روى كه شما پاك شويد. پس هر كه خواهد بما بپردازد و آنكه خواهد دست باز دارد... و آنچه به ما بپردازى ، جز آنچه پاك و پاكيزه باشد نزد ما پذيرفته نيست.
الغيبة، شيخ طوسى، 290.
فصل سوم: امام مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و اصلاحات اعتقادى
22: اسلام جديد
قال الباقر (عليه السلام): (فى صفة المهدى)
يهدم ما كان قبله كما هدم رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) امر الجاهلية و يستاءنف الاسلام جديدا.
امام باقر (عليه السلام) فرمود:
او (مهدى) آنچه را پيش از او بوده است در هم ريزد؛ آنگونه كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) امور جاهليت را در هم ريخت. مهدى (عليه السلام) اسلام را به گونه اى تازه و جديد مى آغازد.
الغيبة، نعمانى، ص 152.
23: انديشه ها در پرتو هدايت و قرآن
قال على (عليه السلام): يعطف الهوى على الهدى اذا عطفوا الهدى على الهوى و يعطف الراءى على القرآن اذا عطفوا القرآن على الراءى.
على (عليه السلام) فرمود:
هنگامى كه مردم هدايت را تحت الشعاع هواى نفس خود قرار دهند (مهدى) خواسته هاى نفسانى را تحت الشعاع هدايت قرار مى دهد و هنگامى كه مردم قرآن را بر اساس راءى و خواسته هاى خود تفسير كنند (مهدى) آراء و نظريات را پيرو قرآن قرار مى دهد.
نهج البلاغه، خطبه 138.
24: دانش گسترى
قال الصادق (عليه السلام):
العلم سبعة و عشرون جزءا فجميع ما جائت به الرسل جزءان فلم يعرف الناس حتى اليوم غير الجزئين فاذا قام القائم اخرج الخمسة و العشرين جزء فبثها فى الناس.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
دانش، بيست و هفت قسمت است. تمامى آنچه پيامبران آورده اند دو قسمت است و مردم تاكنون بيش از دو قسمت را نشناخته اند. چون قائم بپاى خيزد، بيست و پنج قسمت ديگر را بيرون آورد و در ميان مردم بپراكند.
موسوعة احاديث المهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، ج 4، ص 53.
25: اقامه شريعت نبوى
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم):
القائم من ولدى...
و سنته سنتى يقيم الناس على ملتى و شريعتى و يدعوهم الى كتاب الله عزوجل.
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود:
قائم از فرزندان من است، شيوه و سنت او سنت من است و مردم را بر اساس دين و شريعت من بر پاى مى دارد و به كتاب خداوند دعوت مى كند.
بحارالانوار، ج 51، ص 73، روايت 19.
26: احياگر قرآن و سنت
قال على (عليه السلام):
فيريكم كيف عدل السيرة و يحيى ميت الكتاب و السنة.
اميرمؤ منان (عليه السلام) فرمود:
(مهدى) شيوه عدالت را به شما نشان مى دهد و احكام از بين رفته كتاب و سنت را زنده سازد.
نهج البلاغه خطبه 138
27: تعليم عمومى قرآن
قال الباقر (عليه السلام):
اذا قام القائم من آل محمد (صلى الله عليه و آله و سلم): ضرب فساطيط لمن يعلم الناس القران على ما انزل الله.
امام باقر (عليه السلام) فرمود:
چون قائم آل محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) كند نمايد، خيمه هايى برپاى دارد تا افرادى قرآن را آنگونه كه خداى نازل فرموده است به مردم بياموزند.
نوائب الدهور، ح 3، ص 409.
فصل چهارم: امام مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و اصلاحات اقتصادى
28: فقرزدايى عمومى
قال الباقر (عليه السلام):
اذا ظهر القائم سوى بين الناس حتى لا ترى محتاجا الى الزكاة.
امام باقر (عليه السلام) فرمود:
چون قائم (عليه السلام) ظهور كند آنگونه بين مردم به مساوات رفتار نمايد كه نيازمند به دريافت زكات ديده نشود.
بحارالانوار ج 52، ص 390، روايت 212.
28: سازندگى گسترده
قال الباقر (عليه السلام):
القائم منا منصور بالرعب مؤ يد بالنصر...
يبلغ سلطانه المشرق و المغرب...
فلا يبقى على وجه الارض خراب الا عمر.
امام پنجم (عليه السلام) فرمود:
قائم ما به وسيله بيم، يارى شود و با پيروزى تاءييد گردد. حكومت او مشرق و مغرب را فرا گيرد. پس در تمامى روى زمين خرابى باقى نمى ماند مگر آنكه آباد شود.
منهاج البراعة، ج 8، ص 353.
30: پرداخت وامها و آزادى بردگان
قال اميرالمؤ منين (عليه السلام) فى توصيف المهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف):
فلا يترك عبدا مسلما الا اشتراه و اعتقه و لا غارما الا قضى دينه
و لا مظلمة لاحد من الناس الا ردها
و لا يقتل قتيل الا قضى عنه دينه و الحق عياله فى العطاء.
امير مؤ منان (عليه السلام) در توصيف امام مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرمود:
هيچ برده مسلمانى باقى نمى ماند مگر آنكه مهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف) او را خريده و آزاد مى سازد و بدهكارى نيست مگر آنكه وام او را بپردازد. ستمى بر كسى نمى رود مگر آنكه داد او را بستاند. كسى كشته نمى شود مگر اينكه قرض او ادا مى كند و خانواده اش را تحت پوشش كمكهاى خويش قرار مى دهد.
الامام المهدى، ص 631.
31: استخراج گنجها و تقسيم مالها
قال النبى (صلى الله عليه و آله و سلم) فى صفة المهدى (عجل الله تعالي فرجه الشريف):
انه يستخرج الكنوز و يقسم المال.
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود:
(مهدى) گنجها را استخراخ مى كند و ثروتها را تقسيم مى نمايد.
منتخب الائر، ص 472.
32: زمين در دست شيعيان
قال الصادق (عليه السلام):
كل ما فى ايدى شيعتنا من الارض فهم فيه محللون حتى يقوم قائمنا فيجبيهم طسق ما كان فى ايديهم و يترك الارض فى ايديهم و اما ما كان فى ايدى غيرهم فان كسبهم من الارض حرام عليهم حتى يقوم قائمنا فياءخذ الارض من ايديهم و يخرجهم صغرة.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
همه زمينهايى كه در اختيار شيعيان ماست بر آنان حلال است تا آنكه قائم ما قيام نمايد و از آنان ماليات زمينهايى را كه در اختيار آنان است بستاند و زمين را به ايشان واگذار نمايد. اما زمينهايى كه در اختيار غير شيعيان است، در آمد آنان از اين زمينها حرام است تا وقتى كه قائم ما بپاى خيزد و زمين را از آنان باز ستاند و با ذلت آنان را بيرون براند.
الكافى، ج 1 ص 408
33: بخششى گسترده
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم):
ان فى امتى المهدى... فيجى اليه رجل فيقول: يا مهدى اعطنى، اعطنى!
قال: فيحثى له فى ثوبه ما استطاع ان يحمله.
رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود:
مهدى از امت من است... شخص به محضر او مى آيد و مى گويد: اى مهدى! به من چيزى بده! مرا چيزى ببخش!
پس آن حضرت به اندازه اى كه آن مرد بتواند بردارد و حمل كند (ثروت و مال) در دامان او مى ريزد.
سنن ترمذى، ج 4، ص 439، روايت 2232.
34: فرمان عدالت و سازندگى
قال الصادق (عليه السلام):
يفرق المهدى اصحابه فى جميع البلدان و ياءمرهم بالعدل و الاحسان و يجعلهم حكاما فى الاقاليم و ياءمرهم بعمران المدن.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
مهدى اصحاب خويش را در تمامى شهرها مى پراكند و آنان را به عدالت و احسان فرمان مى دهد، آنان را حاكمان مناطق مختلف قرار داده به آنان دستور مى دهد كه به آبادانى و سازندگى شهرها بپردازند.
يوم الخلاص، ص 395