توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مشكاة الانوار فى غرر الاخبار
afsanah82
07-19-2011, 07:39 PM
نام كتاب : مشكاة الانوار فى غرر الاخبار
مؤلف : ابوالفضل على بن حسن بن فضل طبرسى
مترجمان : عبداللّه محمّدى - مهدى هوشمند
پيشگفتار
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ و الصلاة على خاتم الا نبياء أ فضل المرسلين محمّد و آله الطاهرين و السّلام على أ صحابه المنتجبين .
دومين سند دين پس از قرآن مجيد حديث است ، اين سند معتبر بالاترين سهم را در اين زمينه در معرفى و يادگيرى معارف اسلامى داشته ، و ميراثى ماندگار از جانب معصومان عليهم السّلام به پيروان و شيفتگان و تشنگان اين معارف عاليه مى باشد.
حفظ و حراست از اين ميراث ماندگار در حال حاضر- كه زمان غيبت حجت حق و صاحب اصلى آن است - به عهده عالمان و محدثان و ناشران حديث است ، كه اين مهم را به روشهاى متفاوت و گوناگونى از قبيل تصحيح كتب حديث ، ترجمه و شرح و تعليق بر احاديث و چاپ و نشر آن به گونه اى قابل توجه انجام مى دهند.
در حقيقت نتيجه اين حفظ و حراست است كه پاسخگوى بسيارى از پرسشها و نكات مبهم و نامفهوم در ذهن اصناف انسانها خصوصا نسل جوان مى باشد، كه مى توانند با مطالعه و دقت در تأ ليفات حديثى پاسخ مجهولاتشان را بدست آورده و از نورانيت كلام معصومين عليهم السّلام نيز بهره مند گردند.
در زمينه اهميّت اين گوهر گرانبها علماء و اهل فن نظرات گويايى دارند، مثلا، مرحوم كلينى - رحمة اللّه عليه - حديث با علم دين برابر است ، زيرا بدون توجه نمودن به احاديث شناخت معارف اسلامى ممكن نيست ، و شناخت دين بدون شناخت حديث غير ممكن خواهد بود.
اين مهم ، از يك طرف در طول تاريخ باعث شده كه در مقابل حركتى ضد ارزش و ضد دين پديدار گردد، و با تمام وجود سعى در محو و از بين رفتن اين ارزش دينى كند، و ما واقفيم كه حفظ و نگارش حديث در قرون اوليه به سختى انجام مى شده ، و حتى در طول تاريخ نيز انديشه دسالين همواره در پى وارد آوردن خدشه به پيكره اين ميراث بوده است .
با توجه به مطالب فوق مى توان به مطلب ديگرى نيز پى برد، و آن عبارت از نورانيّتى است كه اين احاديث در دل و روح انسان بوجود مى آورد، در زيارت جامعه مى خوانيم كه (كلامكم نور و امركم رشد)، كلام معصوم عليهم السّلام نور است ، و باعث نورانيت در دلهاى مشتاقان و حاملانش مى شود، زيرا سخن معصوم سخن خداست ، شاهد بر اين مدعا سخن رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله است كه مى فرمايد: ((من در بين شما دو گوهر گرانبها را به امانت گذاردم ، كتاب و سنت ، تا زمانى كه در پناه اين دو باشيد طعم گمراهى را نخواهيد چشيد)).
پرواضح است كه مراد از سنّت كلمات معصومين عليهم السّلام است ، همانانى كه حجت خدا بر زمينند، فرمانشان فرمان خداست ، و به همين دليل است كه در قرآن مجيد صريحا اشاره به وجوب اطاعتشان آمده ، همان جا كه مى فرمايد: از خدا و رسولش و اولو الامر اطاعت كنيد، زيرا كه نافرمانيشان موجب اضلال و بدبختى و پريشانى است .
و بدين جهت براى اجراى كامل احكام خداوند، وعده ظهور حضرت حجّت (عج ) را به مسلمين داد تا دين خدا را نصرت و يارى نمايد، و حقايقى را كه بر ما پنهان است آشكار نمايد، و هنگامى كه آن منجى قيام كند اين عرصه خاكى به نور الهى منوّر گردد.
با اين وجود، در عصر غيبت وظيفه حفظ و حراست از اين ميراث پربها وظيفه اى بس دشوار و پرمخاطره است ، كه اين امر خطير و سنگين بر دوش تمامى كسانى كه پى به اهميّت مطلب برده اند، و توفيق پردازش به آن را دارند سنگينى مى كند.
اينجانب نيز در اين راستا سعى نمودم با همه تقصيرها و كاستى هايى كه دارم ، و بديهى است كه هيچ انسانى خالى از خطا و اشتباه نيست ، گام در اين مسير نورانى نهم ، و خوشه اى از اين خرمن پرفيض برچينم .
به همين جهت به سفارش بعض از بزرگان به احياى اين كتاب شريف ((مشكاة الا نوار في غرر الا خبار)) همت گماشتم ، و با پشتوانه و كمك گرفتن از مدد الهى و مراجعه به مصادر اسلامى اين كتاب به زيور تحقيق و طبع مزيّن گرديد.
بنا بر اين ، اگر به راه راست و مستقيم رفتم به فضل و كرم حق بود، و اگر اشتباهى رخ داد از خداوند اجر كوششگران را آرزو دارم ، وَ ما تَوْفِيقِي إِلاّ بِاللّهِ.
مختصرى از احوالات مؤ لّف
بزرگان تاريخ و زندگى نگاران در احوال مرحوم شيخ اجلّ مؤ لّف بزرگوار ((مشكاة الانوار)) زياد نوشته اند، صاحب رياض مى نويسد:
شيخ ثقة الا سلام أ بو الفضل على بن الشيخ رضى الدين أ بي النصر الحسن بن الشيخ أ بى على فضل بن حسن بن فضل طبرسى ، فاضل عالم فقيه محدّث جليل صاحب ((مشكاة الا نوار)) از سيد جلال الدين أ بي على بن حمزه موسوى و غيرش نقل حديث مى نمود آنچنان كه از ((مشكاة الا نوار)) برمى آيد.
و آن بزرگوار داراى تأ ليفاتى است ، از جمله آن كتاب ((كنوز النجاح )) در دعا و نيايش است كه از ابن طاوس در كتاب ((المجتني من الدعاء المجتبى )) از اين كتاب نقل كرده است ، و همچنان شيخ اجل كفعمى نيز در كتاب ((المصباح )) از اين كتاب نقل مى نمايد .
و اين شيخ محترم فرزند شيخ أ بي على طبرسى صاحب تفسير جليل ((مجمع البيان )) مى باشد. و كتاب ((مشكاة الا نوار)) جهت تكميل كتاب پدرش ابو نصر حسن بن فضل ((مكارم الا خلاق )) نگاشته شد.
بنا بر اين نسب مؤ لف چنين است :
أ بو الفضل علي بن رضي الدين أ بي نصر حسن بن امين الدين أ بي علي الفضل بن الحسن الفضل الطبرسي است كه به غلط كتاب را نسبت به ابو علي فضل بن حسن طبرسى داده شد.
و بنا بر اين توضيح ، نام مؤ لف ((مشكاة الا نوار)) مشخص گرديد، گرچه بر استاد اسناد در ((بحار الانوار)) مخفى مانده .
سپس مؤ لف كتاب ((رياض العلماء)) در شناساندن مؤ لف در ادامه فرموده : شيخ نعمت اللّه خاتون عاملى در كتاب شريف ((الرسالة المعمولة لمعنى العدالة )) بعضى از فتاواى شيخ أ بو الفضل طبرسى را نقل نموده ، و نيز امير سيد حسين مجتهد در پايان كتاب ((دفع المناواة عن التفضيل و المساواة )) از كتب ثقة الا سلام أ بو الفضل طبرسى بعضى از فوائد را نقل نموده كه ظاهرا مراد هر دو بزرگوار همين شيخ مؤ لف جليل القدر باشد.
و لذا مى شود گفت كه : اين عالم بزرگوار تأ ليفات ديگرى نيز داشته است .
بعضى اشكال كرده اند كه : لقب ثقة الا سلام از آن جدّ مؤ لف صاحب ((مجمع البيان )) است ليكن موضوع بسيار آسان است ، زيرا ممكن است كه اشتراك در لقب داشته باشند علاوه بر اين مى دانيم كه لقب جدّ او ((امين الدين )) مى باشد.
سپس مؤ لف كتاب ((رياض العلماء)) فرموده :
استاد سندشناس در اوّل كتاب ((بحار الا نوار)) و كتاب ((مشكاة الا نوار)) فرمود:
اين كتاب از آن فرزند شيخ أ بو على طبرسى صاحب مجمع البيان است كه در تكميل كتاب پدرش ((مكارم الا خلاق )) نوشته شده است ، سپس فرمود: كتاب ((مشكاة الا نوار)) كتابى است ظريف كه اخبار نايابى را در خود جاى داده است .
آنگاه مؤ لف كتاب رياض العلماء فرموده :
شخص مؤ لّف در اوّل كتاب ((مشكاة الا نوار)) پس از حكايت تأ ليف پدرش در مورد كتاب ((مكارم الا خلاق ))، و كتاب جامع كه تمامش نكرد، چنين فرمود: سپس گروهى از مؤمنين مشتاق از من تقاضا كردند كه در اعمال خير كتابى را تدوين نمايم ، و من هم با استعانت از خداوند متعال قربة إ لى اللّه عزّ و جلّ بتأ ليف اين كتاب همّت گماشتم ، و نوشتم آنچه بدان دست يافتم و مرتّب و بخش بخش قرار دادم .
و در آخر هر بابى اوراق اضافه نهادم كه چنانچه حديث جديدى بدست آمد در آن اوراق بگنجانم ، و اين كتاب را به ((مشكاة الا نوار في غرر الا خبار)) نامگذارى نمودم .
برخى از سيره نگاران چنين گويند:
فرزند طبرسى أ بو الفضل علي بن رضي الدين أ بي النصر الحسن بن الفضل بن الحسن الطبرسي در بيشتر كتب تراجم به بزرگوارى و تعظيم و ثناء و تكريم فراوان ياد شده .
و نيز صاحب كتاب ((رياض العلماء)) فرموده :
ثقة الا سلام عالم فاضل فقيه محدّث جليل صاحب ((كتاب مشكاة الا نوار)) از سيد سعيد جلال الدين ابو على بن حمزه موسوى و غير او نقل حديث نموده .
و همچنان محدث نورى در ((خاتمه مستدرك )) بدين منوال او را ستوده .
و در ترجمه پدر بزرگوار او گذشت كه : او و پدر بزرگوارش و فرزندش أ بو الفضل على بن الحسن صاحب ((مشكاة الا نوار)) از برجسته گان علماء و مشاهير فضلا بودند.
و ناگفته نماند كه كتاب ((مشكاة الا نوار)) او يك بار در سال هجرى قمرى در نجف اشرف در مطبعه حيدريّه به زيور چاپ آراسته گرديد، در اوّل آن چاپ چنين آمده است :
و بعد، همانا مولا و پدرم الشيخ الا مام الا جلّ السعيد، رضى الدين أ مين الا سلام و المسلمين حجّة الخلق أ با نصر الحسن بن الفضل بن الحسن الطبرسى نوّر اللّه حفرته و حشره مع مواليه الطاهرين هنگامى كه كتاب ((مكارم الا خلاق )) را تأ ليف كرد و همگان آن را پسنديدند، شروع بتأ ليف كتاب ديگرى كه جامع ديگر حالات ، و روشهاى نيكو باشد، نمود. كه در اين زمينه روايات زيادى را از بين كتب مشاهير رضى اللّه عنهم اجمعين برگزيد، منتهى با فرا رسيدن مرگ او نتوانست كتاب را به اتمام رساند.
خداوند بحق محمّد و آل او صلّى اللّه عليهم أ جمعين او را در بهشت برين جاى دهد. و آرزوهاى او را از فضل خود برآورد.
سپس جمعى از مؤمنين مشتاق در اعمال خير، به دنبال كار والد مرحوم از من تقاضا نمودند كه اين كتاب را تأ ليف نمايم ، با تقرب به خداوند منّان آنچه در نظرم باقى مانده بود به نوشتن اين كتاب مبادرت ورزيدم .
علّامه مجلسى رحمه اللّه در كتاب ((بحار الا نوار)) فرمود: از اين عبارات دانسته مى شود كه ((مشكاة الا نوار)) جهت تكميل كتاب ((مكارم الا خلاق )) نوشته شده است .
علّامه تهرانى در ((الذريعه )) فرموده : ((مشكاة الا نوار في غرر الا خبار)) از تأ ليفات شيخ أ بو الفضل على بن شيخ رضى الدين ابو نصر حسن بن ابو على مفسّر ملقب به ((امين الاسلام )) فضل بن حسن بن فضل طبرسى است ، و اين كتاب همانى است كه ((بحار الا نوار)) از او نقل مى كند و آن كتابى است ظريف شامل اخبار غريبه .
در ادامه فرموده : نسخه اى از آن نزد ميرزا محمّد على اردوبادى در نجف اشرف موجود مى باشد.
و آنچه از خطبه كتاب برمى آيد آن است كه : آن كتاب را جهت تكميل ((مكارم الا خلاق )) نوشته است .
آنچنان كه خود مى گويد: هنگامى كه پدرم كتاب ((مكارم الا خلاق )) را جمع آورى نمود و همگان آن را پسنديدند، شروع به تصنيف كتاب ديگرى نمود كه جامع ساير محاسن احوال باشد. و اخبار زيادى را در اين زمينه جمع آورى نمود- تا آنجا كه فرمود- مرگ او فرا رسيد و ادامه كار متوقّف گشت ، سپس جماعتى از مؤمنين مشتاق اهل خير از من تقاضاى ادامه تأ ليف اين كتاب را نمودند، و من هم آنچه در ذهنم حاضر بود جمع آورى نمودم و به ترتيب و تبويب آن همت گماشتم ، و نام آن را ((مشكاة الا نوار في غرر الا خبار)) نهادم .
و در اوّل آن فهرست بابهاى دهگانه و بخشهاى او را به تفصيل آورده است و تاريخ كتابت آن نسخه سال مى باشد و اوّل آن : الحمد للّه أ هل الحمد و وليّه و منتهى الحمد و غايته ، نحمده على ما هدانا.
بابها و بحثهاى آن چنين است :
- ايمان و اسلام در پانزده فصل .
- نشانه هاى شيعه در نه فصل .
- كارهاى نيك در شانزده فصل .
- آداب معاشرت با مردم در دوازده فصل .
- مكارم اخلاق در پنج فصل .
- عيبهاى نفس و كوشش در رهائى از آن در هشت فصل .
- مصيبت و گرفتاريها و ثواب بر آنها، و ياد مرگ در ده فصل .
- نهى از خصلتهاى ناپسند در ده فصل .
- پندها - احاديث متفرقه .
ناگفته نماند كه بيشترين آن احاديث را از كتاب ((المحاسن )) برقى نقل مى كند كه در آن اخبار زيادى موجود است كه در ((المحاسن )) فعلى وجود ندارد، و همين دليل بر آن است كه ((المحاسن )) كنونى ناقص است ، و نسخه كامل آن در دسترس مؤ لّف بوده .
و همچنان مؤ لّف از كتاب ((روضة الواعظين )) و ((عيون الا خبار)) و ((مجمع البيان )) جدش شيخ طبرسى و غير آن نقل حديث مى نمايد.
روش تحقيق :
روش كار در اين كتاب نخست بر اساس مطبوع آن و ثانيا: بر دو نسخه
مخطوط به انجام رسيد:
- نسخه شماره كتابخانه مجلس شوراى اسلامى
- نسخه شماره كتابخانه وزيرى يزد و ثالثا: با كاوش در كتب احاديث كه در دسترس بود همانند كافى ، محاسن برقى توحيد شيخ صدوق و ... و همچنان به كتابهائى كه مؤ لّف به آنها در طى كتاب ((مشكاة الا نوار)) استناد نموده مراجعه نمودم و با مقابله دو نسخه مخطوط با مطبوع اصحّ را در متن قرار دادم ، و نص احاديث را با كتب معتبر تطبيق نمودم و در پاورقى به فرقهاى آن اشاره شد.
و براى اطمينان بيشتر تمام احاديث را با برنامه هاى كامپيوترى مطابقت دادم ، چنانچه حديثى مصدر و مأ خذش بدست نيامد در پاورقى به آن اشاره شد.
همچنان اگر متن حديث به محاسن برقى و يا ديگر كتب ، استناد داده شد و در آن يافت نشد، حتى الا مكان از كتابهاى ديگر همانند كافى و تهذيب و ... مراجعه و استخراج شد.
ضمنا آيات و كلمات غريبه همانند نصوص روايات ضبط گرديد، و براى هر يك از آنها شماره خاصى در فهرست قرار داده شد تا پويندگان و خوانندگان به آسانى به آن دست يابند. و نيز براى منابع و م آخذ با ذكر نام ناشر و سال نشر و طبع فهرستى جداگانه تنظيم گرديد.
در پايان نخست از خداوند منان سپاسگزارم كه به من چنين توفيقى عنايت فرمود.
و ضمنا از دوستانى كه به من در اين كار كمك و راهنمائى كردند، تقدير و تشكر مى نمايم .
مهدى هوشمند
مقدمه مترجمان
سپاس خداى را كه توفيق را رفيق ما نمود كه اين اثر گرانبها كتاب مستطاب ((مشكاة الا نوار)) را- كه واقعا از افق نورانى مكتب اهل بيت عليهم السّلام كسب انوار نمود- ترجمه نماييم ، و ما به حمد اللّه در اين راستا از هيچ سعى و كوششى دريغ ننموديم ، نخست به ترجمه هايى كه پيشينيان زحمت آن را متحمّل شدند- كه خداى كوششان را بپذيرد- مراجعه نموديم و از آنها بهره ها جستيم .
سپس گوياترين واژه هاى لغات را تا حدّ امكان برگزيده ايم و از دقّت و وسواسى - كه لازمه تحقيق و ترجمه است - فروگذارى نكرديم ، و احيانا بنا به تقاضاى نياز به كتب لغات و شروح احاديث مراجعه نموديم ، و با جدّ و جهد تمام از لغات سهل و آسان و رسا استفاده نموديم ، تا خوانندگان عزيز به بهترين و آسانترين راه ممكن ، به معانى احاديث واقف گردند.
و براى دريافت بهينه از ترجمه در مقابل هر صفحه متن احاديث را با رعايت تقابل كلمات أ حاديث و شماره هاى آن ، بدون آنكه ترجمه آن به صفحه بعد منتقل شود قرار داده ايم ، و اين تقابل حائز اهميّت فراوان مى باشد، از جمله :
- زبان دانان عربى و فارسى يكسان از آن بهره خواهند جست .
- تطابق لغات براى هر دو به آسانى ميسّر خواهد بود.
- استفاده بهينه براى كسانى كه به هر دو لغت آشنايى كامل دارند.
اميد است خداوند منّان و اولياء پاكش اين عمل ناچيز را از ما به شايستگى قبول نمايند، و موجب افزايش توفيق و بركت در نخستين گام به سوى ترجمه ديگر آثار اهل بيت عليهم السّلام بشود، آمين ربّ العالمين .
عبد اللّه محمّدى مهدى هوشمند
1/7/78
الباب الاول في الايمان و الاسلام و ما يتعلق بهما خمسة عشر فصلا
( باب اوّل : در ايمان و اسلام و آنچه به آن بستگى دارد و در آن پانزده فصل است)
الفصل الاول في التوحيد
(فصل اول : در توحيد)
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ وَ أَنَّ إِلى رَبِّكَ الْمُنْتَهى فَإِذَا انْتَهَى الْكَلَامُ إِلَى اللَّهِ فَأَمْسِكُوا
امام صادق عليه السّلام فرمود كه : خداوند مى فرمايد: (همانا فرجام و پايان هر چيزى به سوى پروردگارت است ) پس هر گاه سخن (به ذات ) خداوند ختم شد خوددارى نماييد.
مِنْ كِتَابِ التَّوْحِيدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْجُويْبَارِيِّ فِي سَفَرِ الرِّضَا عَلِيِّ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا جَزَاءُ مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِالتَّوْحِيدِ إِلَّا الْجَنَّةَ
امام رضا عليه السّلام در سفر مرو از حضرت على عليه السّلام نقل فرمود كه : پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود:
جزاى كسى كه خداوند بعنوان پاداش ، نعمت توحيد را به او عطا فرموده بجز بهشت نخواهد بود.
عَنْ أَبِي ذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ خَرَجْتُ لَيْلَةً مِنَ اللَّيَالِي فَإِذَا رَسُولُ اللَّهِ يَمْشِي وَحْدَهُ وَ لَيْسَ مَعَهُ إِنْسَانٌ فَظَنَنْتُ أَنَّهُ يَكْرَهُ أَنْ يَمْشِيَ مَعَهُ أَحَدٌ- قَالَ فَجَعَلْتُ أَمْشِي فِي ظِلِّ الْقَمَرِ فَالْتَفَتَ فَرَآنِي قَالَ مَنْ هَذَا قُلْتُ أَبُو ذَرٍّ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ فَقَالَ يَا أَبَا ذَرٍّ تَعَالَ قَالَ فَمَشَيْتُ مَعَهُ سَاعَةً- فَقَالَ إِنَّ الْمُكْثِرِينَ هُمُ الْأَقَلُّونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَّا مَنْ أَعْطَاهُ اللَّهُ خَيْراً فَنَفَحَ مِنْهُ بِيَمِينِهِ وَ شِمَالِهِ وَ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ وَرَاءَهُ وَ عَمِلَ فِيهِ خَيْراً قَالَ فَمَشَيْتُ مَعَهُ سَاعَةً فَقَالَ اجْلِسْ هَاهُنَا فَأَجْلَسَنِي فِي قَاعٍ حَوْلَهُ حِجَارَةٌ وَ قَالَ لِي اجْلِسْ حَتَّى أَرْجِعَ إِلَيْكَ قَالَ فَانْطَلَقَ فِي الْحَرَّةِ حَتَّى لَمْ أَرَهُ وَ تَوَارَى عَنِّي فَأَطَالَ اللَّبْثَ ثُمَّ إِنِّي سَمِعْتُهُ ص وَ هُوَ مُقْبِلٌ يَقُولُ وَ إِنْ زَنَى وَ إِنْ سَرَقَ قَالَ فَلَمَّا جَاءَ لَمْ أَصْبِرْ حَتَّى قُلْتُ يَا نَبِيَّ اللَّهِ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ- مَنْ تُكَلِّمُ فِي جَانِبِ الْحَرَّةِ فَإِنِّي سَمِعْتُ أَحَداً يَرُدُّ عَلَيْكَ شَيْئاً قَالَ ذَلِكَ جَبْرَئِيلُ عَرَضَ لِي فِي جَانِبِ الْحَرَّةِ وَ قَالَ بَشِّرْ أُمَّتَكَ أَنَّهُ مَنْ مَاتَ وَ لَا يُشْرِكُ بِاللَّهِ دَخَلَ الْجَنَّةَ قَالَ قُلْتُ يَا جَبْرَئِيلُ وَ إِنْ زَنَى وَ إِنْ سَرَقَ قَالَ نَعَمْ- قُلْتُ وَ إِنْ زَنَى وَ إِنْ سَرَقَ قَالَ نَعَمْ وَ إِنْ شَرِبَ الْخَمْرَ
ابو ذر مى گويد: شبى از منزل بيرون آمدم ، ناگهان ديدم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به تنهايى راه مى روند و هيچ كس با او همراه نيست ، گمان كردم كه دوست ندارند كسى با ايشان همراه باشد، لذا آهسته در زير سايه ماه ، پشت سرش شروع به راه رفتن كردم ، پيامبر متوجه من شد و فرمود: كيستى ؟ عرض كردم : فدايت شوم ، ابو ذر هستم . فرمود: اى ابو ذر! همراه من بيا. آنگاه ساعتى با ايشان راه رفتم ، سپس فرمود: ثروت اندوزان در روز قيامت در اقليّت قرار مى گيرند ، مگر كسى كه خداوند خير را نصيب او كرد و در دنيا از راست و چپ و از روبرو و پشت سر انفاق مى نمود، و با آن عمل خير انجام مى داد. سپس ابو ذر گفت : ساعتى همراه پيامبر راه رفتم ، آنگاه فرمود: اينجا بنشين ! بعد مرا در زمينى - كه سنگلاخ بود و در اطرافش كوهها و تپه ها قرار داشت - نشاند و فرمود: اينجا بنشين تا برگردم . سپس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به سوى مكانى - كه ((حرّه )) نام داشت - رفتند به طورى كه ديگر ايشان را نديدم و از ديده ام پنهان شده بود. سپس شنيدم كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله - در حالى كه به طرف من مى آمد- مى فرمود: و اگر چه زنا كرده باشد؟! او اگر چه دزدى كرده باشد؟! ابو ذر گفت : چون پيامبر آمد بى صبرانه از ايشان پرسيدم : اى پيامبر خدا! خدا مرا فدايت كند، با چه كسى در طرف ((حرّه )) صحبت مى كرديد؟ من شنيدم كه كسى جوابت را مى داد. فرمود: او جبرئيل بود كه در طرف ((حرّه )) بر من نمايان شده بود.
و گفت : امّت خود را بشارت بده كه : هر كس بميرد و شرك به خدا نورزيده باشد داخل بهشت خواهد شد.
به او گفتم : اى جبرئيل ! اگر چه زنا كرده باشد؟! اگر چه دزدى كرده باشد؟
گفت : بلى ، ديگر بار گفتم : اگر چه زنا كرده باشد؟ اگر چه دزدى كرده باشد؟ گفت : بلى ، اگر چه خمر نوشيده باشد.
عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ مَاتَ لَا يُشْرِكُ بِاللَّهِ شَيْئاً أَحْسَنَ أَوْ أَسَاءَ دَخَلَ الْجَنَّةَ
امام صادق عليه السّلام از حضرت على عليه السّلام نقل كند كه : پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر كس از دنيا برود و شرك به خدا نورزيده باشد، چه كار نيكو كرده باشد و چه كار بد، داخل بهشت خواهد شد.
عَنْ رَيَّانَ بْنِ الصَّلْتِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ مَا آمَنَ بِي مَنْ فَسَّرَ بِرَأْيِهِ كَلَامِي وَ مَا عَرَفَنِي مَنْ شَبَّهَنِي بِخَلْقِي وَ مَا عَلَى دِينِي مَنْ يَسْتَعْمِلُ الْقِيَاسَ فِي دِينِي
امام رضا عليه السّلام از حضرت على عليه السّلام روايت كند كه فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: خداوند متعال فرمود: كسى كه كلام مرا با رأ ى و نظر خود تفسير كند به من ايمان نياورده ، و نشناخت مرا كسى كه مرا تشبيه (به مخلوقاتم ) نمايد، و بر دينم نخواهد بود آنكه قياس را در آن بكار گيرد.
عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع يَقُولُ مَنْ شَبَّهَ اللَّهَ بِخَلْقِهِ فَهُوَ مُشْرِكٌ وَ مَنْ وَصَفَهُ بِالْمَكَانِ فَهُوَ كَافِرٌ- وَ مَنْ نَسَبَ إِلَيْهِ مَا نَهَى عَنْهُ فَهُوَ كَاذِبٌ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الاْيَةَ إِنَّما يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْكاذِبُونَ
امام رضا عليه السّلام فرمود: هر كس خداوند را به مخلوقاتش تشبيه نمايد مشرك است ، و هر كس براى خداوند مكانى را فرض كند كافر است ، و هر كس به خداوند آنچه را او از آن نهى فرموده نسبت دهد دروغگوست ، سپس اين آيه را تلاوت فرمود: (همانا افترا مى بندند آن دروغگويانى كه ايمان به آيات خدا نياورده اند؛ آنها دروغگويانند).
عَنْ أَبِي هَاشِمٍ الْجَعْفَرِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الثَّانِيَ ع مَا مَعْنَى الْوَاحِدِ فَقَالَ الْمُجْتَمَعُ عَلَيْهِ بِجَمِيعِ الْأَلْسُنِ بِالْوَحْدَانِيَّةِ
ابو هاشم جعفرى گويد: از امام جواد عليه السّلام پرسيدم : معنى واحد چيست ؟ فرمود: آن چيزى است كه با تمام زبانها به وحدانيت او اتفاق نظر دارند.
عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ سَأَلَهُ رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ إِنَّ أَسَاسَ الدِّينِ التَّوْحِيدُ وَ الْعَدْلُ وَ عَلَمَهُ كَثِيرٌ وَ لَا بُدَّ لِلْعَاقِلِ مِنْهُ فَاذْكُرْ مَا يَسْهُلُ الْوُقُوفُ عَلَيْهِ وَ يَتَهَيَّأُ حِفْظُهُ فَقَالَ أَمَّا التَّوْحِيدُ فَأَنْ لَا تُجَوِّزَ عَلَى رَبِّكَ مَا جَازَ عَلَيْكَ- وَ أَمَّا الْعَدْلُ فَأَنْ لَا تَنْسُبَ إِلَى خَالِقِكَ مَا لَامَكَ عَلَيْهِ
مردى از امام صادق عليه السّلام سؤ الى پرسيد، امام در جواب فرمود: همانا اساس دين ، توحيد و عدل است ، و دانش آن بسيار است ، و هر عاقلى ناچار است كه آن را بياموزد، بنا بر اين بياد آور چيزى را كه رسيدن به آن علم را برايت آسان مى كند، و حفظ آن را برايت آماده مى كند.
سپس امام عليه السّلام فرمود: اما توحيد به اين است كه : در مورد پروردگارت روا ندانى آنچه را كه بر خودت روا مى دانى ، و اما عدل ، به اين است كه : به آفريدگارت نسبت ندهى آنچه را كه تو را بر آن ملامت فرمود.
afsanah82
07-19-2011, 07:41 PM
عَنْ عَبْدِ الْعَزِيزِ بْنِ الْمُهْتَدِي قَالَ سَأَلْتُ الرِّضَا ع عَنِ التَّوْحِيدِ فَقَالَ كُلُّ مَنْ قَرَأَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ آمَنَ بِهَا فَقَدْ عَرَفَ التَّوْحِيدَ قُلْتُ كَيْفَ يَقْرَؤُهَا قَالَ كَمَا يَقْرَأُ النَّاسُ وَ زَادَ فِيهِ كَذَلِكَ اللَّهُ رَبِّي ثَلَاثاً
عبد العزيز بن مهتدى ، گفت : در مورد توحيد از امام رضا عليه السّلام پرسيدم ، فرمود: هر كس (قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ) را بخواند و به آن ايمان آورد توحيد را شناخته است ، گفتم : چگونه آن را بخواند؟ فرمود: همان طور كه مردم مى خوانند، و زياد كرد در آن گفتن ((كذلك اللّه ربّي )) را سه بار.
عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ جَاءَ أَعْرَابِيٌّ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَلِّمْنِي مِنْ غَرَائِبِ الْعِلْمِ قَالَ مَا صَنَعْتَ فِي رَأْسِ الْعِلْمِ حَتَّى تَسْأَلَ عَنْ غَرَائِبِهِ قَالَ الْأَعْرَابِيُّ وَ مَا رَأْسُ الْعِلْمِ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ مَعْرِفَةُ اللَّهِ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ فَقَالَ الْأَعْرَابِيُّ مَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ قَالَ أَنْ تَعْرِفَهُ بِلَا مِثْلٍ وَ لَا شِبْهٍ وَ لَا نِدٍّ وَ أَنَّهُ وَاحِدٌ أَحَدٌ ظَاهِرٌ بَاطِنٌ أَوَّلٌ آخِرٌ لَا كُفْوَ لَهُ وَ لَا نَظِيرَ لَهُ فَذَلِكَ حَقُّ مَعْرِفَتِهِ
ابن عبّاس گفت : مرد عربى از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله پرسيد: اى رسول خدا! به من نكات غريب و مشكل علم را بياموز، فرمود: تو در مورد اصل علم چه مى دانى كه از مشكلات آن مى پرسى ؟ اعرابى گفت : اى رسول خدا! اصل علم چيست ؟ فرمود: شناخت خدا آن طور كه حقّ شناخت اوست . اعرابى گفت : شناخت واقعى و حقيقى خداوند چگونه است ؟ فرمود:
به اين است كه : خدا را بدون مثل و شبيه و همتا بشناسى ، و اينكه او يگانه و يكتاست ، در ظاهر و باطن وجود دارد، آغاز است و فرجام ، نه همتا دارد و نه مانندى ، اين است حقّ شناخت او.
أَيْضاً مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ عَنْ فَضْلِ بْنِ يَحْيَى قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنْ شَيْءٍ مِنَ الصِّفَةِ فَقَالَ لَا تُجَاوِزْ مَا فِي الْقُرْآنِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللّهُ لَفَسَدَتا
فضل بن يحيى گفت : از امام كاظم عليه السّلام از چيزى از صفت (توحيد) پرسيدم ، ايشان فرمود:
از آنچه كه در قرآن است تجاوز نكن ، خداوند متعال مى فرمايد: (اگر در آسمان و زمين آلهه اى غير از خدا بود هر آينه آسمان و زمين فاسد مى شدند).
مِنْ كِتَابِ الْإِرْشَادِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ لَا يُشْبِهُ شَيْئاً وَ لَا يُشْبِهُهُ شَيْءٌ وَ كُلَّمَا وَقَعَ فِي الْوَهْمِ فَهُوَ بِخِلَافِهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداى متعال به هيچ چيزى شباهت ندارد و هيچ چيزى هم به او شبيه نيست ، و هر چه در وهم و خيال آيد او بخلاف آن است .
الفصل الثاني في الاخلاص
(فصل دوم : در اخلاص )
مِنَ الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَنِيفاً مُسْلِماً قَالَ خَالِصاً مُخْلَصاً لَا يَشُوبُهُ شَيْءٌ
امام صادق عليه السّلام در مورد قول خداوند متعال : (حنيفا مسلما) فرمود: يعنى : خالص و مخلص ؛ كه در كارهايش چيزى جز خدا در نظرش نباشد.
مِنْ كِتَابِ رَوْضَةِ الْوَاعِظِينَ قَالَ النَّبِيُّ ص إِنَّ لِكُلِّ حَقٍّ حَقِيقَةً وَ مَا بَلَغَ عَبْدٌ حَقَّ حَقِيقِيَّةِ الْإِخْلَاصِ حَتَّى لَا يُحِبَّ أَنْ يُحْمَدَ عَلَى شَيْءٍ مِنْ عَمَلِ اللَّهِ
پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: براى هر مطلب حقّى حقيقتى است ، و هيچ بنده اى از بندگان خدا به حقيقت اخلاص نمى رسد مگر اينكه دوست نداشته باشد كه به خاطر كارى - كه براى خدا- انجام مى دهد او را ستايش و تمجيد كنند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ يَخْشَعُ لَهُ كُلُّ شَيْءٍ حَتَّى هَوَامُّ الْأَرْضِ وَ سِبَاعُهَا وَ طَيْرُ السَّمَاءِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: همه چيز براى مؤمن فروتنى مى كند حتّى جنبنده هاى روى زمين و وحوش آن و پرندگان آسمان .
وَ مِنْ كِتَابِ رَوْضَةِ الْوَاعِظِينَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَا خَيْرُ شَرِيكٍ مَنْ أَشْرَكَ مَعِي فِي عَمَلٍ عَمِلَهُ لَا أَقْبَلُهُ إِلَّا مَا كَانَ لِي خَالِصاً
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند متعال مى فرمايد: من بهترين شريك هستم ، هر كس در عملى كه انجام مى دهد براى من شريك قرار دهد از او نمى پذيرم مگر آنچه را كه فقط خالص براى من انجام داده باشد.
وَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَعْلَمَ مَا لَهُ عِنْدَ اللَّهِ فَلْيَعْلَمْ مَا لِلَّهِ عِنْدَهُ
و فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمايد: هر كس دوست دارد كه بداند چه موقعيّتى نزد خدا دارد، پس بايد بفهمد كه موقعيت خدا نزد او چگونه است .
الفصل الثالث في اليقين
(فصل سوم : در يقين)
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ عَلِيٌّ فِي خُطْبَةٍ لَهُ طَوِيلَةٍ الْإِيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ عَلَى الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الْعَدْلِ وَ التَّوْحِيدِ
امام باقر عليه السّلام فرمود كه : حضرت على عليه السّلام در خطبه اى طولانى فرمود: ايمان بر چهار پايه استوار است : بر صبر و يقين و عدل و توحيد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ الْإِيمَانَ أَفْضَلُ مِنَ الْإِسْلَامِ- وَ إِنَّ الْيَقِينَ أَفْضَلُ مِنَ الْإِيمَانِ وَ مَا مِنْ شَيْءٍ أَعَزَّ مِنَ الْيَقِينِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: ايمان از اسلام برتر است ، و يقين از ايمان برتر است ، و هيچ چيزى عزيزتر و كميابتر از يقين نيست .
عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا عَنِ الْإِيمَانِ وَ الْإِسْلَامِ فَقَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ إِنَّمَا هُوَ الْإِسْلَامُ وَ الْإِيمَانُ فَوْقَهُ بِدَرَجَةٍ- وَ التَّقْوَى فَوْقَ الْإِيمَانِ بِدَرَجَةٍ وَ الْيَقِينُ فَوْقَ التَّقْوَى بِدَرَجَةٍ وَ لَمْ يُقْسَمْ بَيْنَ وُلْدِ آدَمَ شَيْءٌ أَقَلُّ مِنَ الْيَقِينِ قَالَ قُلْتُ فَأَيُّ شَيْءٍ مِنَ الْيَقِينِ قَالَ التَّوَكُّلُ عَلَى اللَّهِ وَ التَّسْلِيمُ لِلَّهِ وَ الرِّضَا بِقَضَاءِ اللَّهِ وَ التَّفْوِيضُ إِلَى اللَّهِ قُلْتُ مَا تَفْسِيرُ ذَلِكَ قَالَ هَكَذَا قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع
يونس بن عبد الرحمن گويد: از امام رضا عليه السّلام در باره ايمان و اسلام پرسيدم ، ايشان فرمود: دين فقط اسلام است ، و ايمان درجه اى بالاتر از اسلام است ، و تقوى درجه اى بالاتر از ايمان ، و يقين درجه اى بالاتر از تقوى است ، و هيچ چيزى بهتر از يقين بين فرزندان حضرت آدم عليه السّلام تقسيم نشده است ، پرسيدم : نشانه يقين و پديده آن چيست ؟
فرمود: توكل بر خدا، و تسليم در برابر خدا، و راضى بودن به قضا و قدر الهى ، و واگذار كردن امور به خداوند، پرسيدم : معناى اينها چيست ؟ فرمود: امام باقر عليه السّلام [فقط ] اين چنين فرمود.
عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ أَمَّا الْجِدارُ فَكانَ لِغُلامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَ كانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُما- فَقَالَ أَمَا إِنَّهُ مَا كَانَ ذَهَباً وَ لَا فِضَّةً وَ إِنَّمَا كَانَ أَرْبَعَ كَلِمَاتٍ أَنَا اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ أَنَا مَنْ أَيْقَنَ بِالْمَوْتِ لَمْ يَضْحَكْ سِنُّهُ وَ مَنْ أَيْقَنَ بِالْحِسَابِ لَمْ يَفْرَحْ قَلْبُهُ وَ مَنْ أَيْقَنَ بِالْقَدَرِ لَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ
صفوان جمّال گفت : از امام صادق عليه السّلام در مورد قول خداوند متعال پرسيدم ، ترجمه آيه گفتگوى موسى و خضر: (و امّا ديوار؛ پس مربوط به دو پسر بچه يتيم در شهر بود كه زير آن گنجى پنهان بود كه به آن دو مى رسيد) فرمود: بدان كه (مقصود از) آن گنج ؛ طلا و نقره نبود، بلكه چهار كلمه بود: من خدا هستم ، معبودى غير از من نيست ، هر كس يقين به مرگ داشته باشد دندانهايش هنگام شادى نمايان نمى شود و هر كس يقين به حساب داشته باشد دلش شادمان نمى شود، و هر كس يقين به قضا و قدر داشته باشد فقط از خدا مى ترسد.
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ عَلِيٌّ ع عَلَى الْمِنْبَرِ لَا يَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الْإِيمَانِ حَتَّى يَعْلَمَ أَنَّ مَا أَصَابَهُ لَمْ يَكُنْ لِيُخْطِئَهُ وَ أَنَّ مَا أَخْطَأَهُ لَمْ يَكُنْ يُصِيبُهُ
امام باقر عليه السّلام فرمود: حضرت على عليه السّلام بر منبر مى فرمود: هيچ بنده اى از بندگان خدا طعم و مزه ايمان را نمى چشد مگر اينكه بداند آنچه قسمت او بود از آن او بود و به ديگرى نمى رسيد، و آنچه از آن ديگرى بود فقط به او مى رسيد و به اين شخص نمى رسيد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ مِنَ الْيَقِينِ أَنْ لَا تُرْضُوا النَّاسَ بِسَخَطِ اللَّهِ وَ لَا تَحْمَدُوهُمْ عَلَى مَا رَزَقَكُمُ اللَّهُ وَ لَا تَذُمُّوهُمْ عَلَى مَا لَمْ يُؤْتِكُمُ اللَّهُ إِنَّ الرِّزْقَ لَا يَجُرُّهُ حِرْصُ حَرِيصٍ- وَ لَا يَرُدُّهُ كَرَاهَةُ كَارِهٍ وَ لَوْ أَنَّ أَحَدَكُمْ فَرَّ مِنْ رِزْقِهِ كَمَا يَفِرُّ مِنَ الْمَوْتِ- لَكَانَ رِزْقُهُ أَشَدَّ لَهُ طَلَباً وَ أَسْرَعَ إِدْرَاكاً مِنَ الْمَوْتِ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى جَعَلَ الرَّوْحَ وَ الرَّاحَةَ فِي الْيَقِينِ وَ الرِّضَا وَ جَعَلَ الْهَمَّ وَ الْحَزَنَ فِي الشَّكِّ وَ السَّخَطِ
امام صادق عليه السّلام از قول حضرت على عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمايد: يكى از علائم يقين اين است كه : به خاطر خشنودى مردم ، خداوند را ناخشنود نكنى ، و آنان را به خاطر روزى كه خدا بتوسط آنان به تو داده ستايش منمائى ، و آنان را به خاطر محروم نمودن خداوند تو را از روزى سرزنش ننمائى ، زيرا از هيچ آزمندى موجب جلب روزى نمى شود، و بخل هيچ بخيلى مانع از رسيدن روزى نخواهد شد، زيرا اگر از روزى همانند گريختن از مرگ بگريزد، روزى سريعتر از مرگ صاحبش را مى طلبد، همانا خداوند متعال آسايش و آرامش را در يقين و خشنودى ، و اندوه و ناآرامى را در ناباورى و خشم قرار داد.
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مِنْ صِحَّةِ يَقِينِ الْمَرْءِ الْمُسْلِمِ أَنْ لَا يُرْضِيَ النَّاسَ بِسَخَطِ اللَّهِ- ثُمَّ سَاقَ الْحَدِيثَ نَحْواً مِنْ حَدِيثِ مَيْمُونٍ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ لَأَدْرَكَهُ رِزْقُهُ قَبْلَ مَوْتِهِ كَمَا يُدْرِكُهُ الْمَوْتُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ بِعَدْلِهِ وَ قِسْطِهِ وَ عِلْمِهِ- جَعَلَ الرَّوْحَ وَ الْفَرَجَ فِي الْيَقِينِ وَ الرِّضَا عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ جَعَلَ الْهَمَّ وَ الْحَزَنَ فِي الشَّكِّ وَ السَّخَطِ فَارْضُوا عَنِ اللَّهِ وَ سَلِّمُوا لِأَمْرِهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: از علائم كمال يقين مسلمان اين است كه : مردم را بواسطه خشم و غضب خدا خشنود نكند. در حديث ديگر آمده است كه فرمود: رزق و روزيش او را در مى يابد قبل از مرگش ، همان طور كه مرگش او را در مى يابد.
سپس فرمود: خداوند متعال به وسيله عدل و داد خود خرّمى و آسايش را در يقين و خشنودى مقرّر فرموده ، و غم و اندوه را در ناباورى و ناخشنودى ، پس راضى به قضاى خدا شويد و تسليم فرمان خداوند باشيد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَانَ قَنْبَرٌ غُلَامُ عَلِيٍّ ع يُحِبُّ عَلِيّاً حُبّاً شَدِيداً فَإِذَا خَرَجَ عَلِيٌّ خَرَجَ عَلَى أَثَرِهِ بِالسَّيْفِ فَرَآهُ ذَاتَ لَيْلَةٍ فَقَالَ يَا قَنْبَرُ مَا لَكَ فَقَالَ جِئْتُ لِأَمْشِيَ خَلْفَكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ وَيْحَكَ أَ مِنْ أَهْلِ السَّمَاءِ تَحْرُسُنِي أَمْ مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ قَالَ لَا بَلْ مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ فَقَالَ إِنَّ أَهْلَ الْأَرْضِ لَا يَسْتَطِيعُونَ لِي شَيْئاً لَوْ شَاءُوا إِلَّا بِإِذْنٍ مِنَ السَّمَاءِ فَارْجِعْ قَالَ فَرَجَعَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: قنبر غلام على عليه السّلام ، حضرت را بسيار دوست مى داشت ، پس هر گاه امام عليه السّلام از منزل خارج مى شد با شمشير به دنبال او مى رفت ، شبى حضرت متوجه او شد، فرمود: قنبر چه قصدى دارى ؟ عرض كرد: به دنبال شما آمده ام اى امير مؤمنان ، حضرت فرمود: واى بر تو، آيا مرا از اهل آسمان محافظت مى كنى يا از اهل زمين ؟ عرض كرد: نه ؛ از اهل زمين ، فرمود: همانا اهل زمين توان هيچ چيزى را بر من ندارند مگر با اجازه اى از خدا، بنا بر اين برگرد! قنبر برگشت .
عَنْهُ ع لَيْسَ شَيْءٌ إِلَّا لَهُ حَدٌّ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَمَا حَدُّ التَّوَكُّلِ قَالَ الْيَقِينُ قُلْتُ فَمَا حَدُّ الْيَقِينِ قَالَ أَنْ لَا تَخَافَ مَعَ اللَّهِ شَيْئاً
امام صادق عليه السّلام فرمود: هيچ چيزى نيست مگر اينكه براى آن حدّى است ؛ راوى از حضرت پرسيد: فدايت شوم ، حدّ توكّل چيست ؟ فرمود: يقين است ، عرض كرد: حدّ يقين چيست ؟ فرمود: اين است كه : با وجود خدا از احدى نترسى .
قِيلَ لِلرِّضَا ع مَا حَدُّ التَّوَكُّلِ قَالَ أَنْ لَا تَخَافَ مَعَ اللَّهِ غَيْرَهُ
از امام رضا عليه السّلام سؤ ال شد: حدّ توكّل چيست ؟
فرمود: اين است كه : با وجود خداوند از غير او نترسد.
عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ كَانَ عَلِيٌّ يَقُولُ اللَّهُمَّ مُنَّ عَلَيَّ بِالتَّوَكُّلِ عَلَيْكَ وَ التَّفْوِيضِ إِلَيْكَ وَ الرِّضَا بِقَدَرِكَ وَ التَّسْلِيمِ لِأَمْرِكَ حَتَّى لَا أُحِبَّ تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ وَ لَا تَأْخِيرَ مَا عَجَّلْتَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: على عليه السّلام مى فرمود: خدايا! بر من منّت گذار تا توان توكّل بر تو و واگذاردن امورم به تو، و خشنود شدن به قضا و قدر تو، و تسليم شدن به فرمانت را پيدا كنم ، به حدّى در برابر فرمانت تسليم و در آنچه برايم مقدر فرموده اى شتاب نداشته باشم و به داده هايت رضايت دهم ، اى مهربانترين مهربانان .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ كَفَى بِالْيَقِينِ غِناً وَ بِالْعِبَادَةِ شُغُلًا
امام صادق عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمايد: بهترين ثروت يقين است ، و بهترين شغل عبادت و پرستش خداوند.
وَ قَالَ ع إِنَّ مُحَمَّدَ بْنَ الْحَنَفِيَّةِ كَانَ رَجُلًا رَابِطَ الْجَأْشِ- وَ كَانَ الْحَجَّاجُ يَلْقَاهُ فَيَقُولُ لَهُ لَقَدْ هَمَمْتُ أَنْ أَضْرِبَ الَّذِي فِيهِ عَيْنَاكَ- فَيَقُولُ كَلَّا إِنَّ لِلَّهِ فِي كُلِّ يَوْمٍ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ سِتِّينَ لَحْظَةً فَأَرْجُو أَنْ يَكْفِيَنِي بِإِحْدَاهُنَّ
امام صادق عليه السّلام فرمود: محمد بن حنفيه مردى شجاع و آرام دل بود، روزى حجّاج به او گفت : بارها قصد كردم كه گردنت را بزنم .
محمّد جواب داد: تو قدرت انجام اين كار را ندارى ، براى خدا در هر روز سيصد و شصت لحظه است ، اميدوارم خداوند در يكى از آن لحظات شرّ تو را از من دفع كند.
عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى بِالنَّاسِ الصُّبْحَ فَنَظَرَ إِلَى شَابٍّ فِي الْمَسْجِدِ وَ هُوَ يَخْفِقُ- وَ يَهْوِي بِرَأْسِهِ مُصْفَرٌّ لَوْنُهُ وَ قَدْ نَحِفَ جِسْمُهُ وَ غَارَتْ عَيْنَاهُ فِي رَأْسِهِ- وَ لَصِقَ جِلْدُهُ بِعَظْمِهِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص كَيْفَ أَصْبَحْتَ يَا حَارِثُ فَقَالَ أَصْبَحْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مُوقِناً فَقَالَ فَعَجِبَ رَسُولُ اللَّهِ مِنْ قَوْلِهِ- وَ قَالَ لَهُ إِنَّ لِكُلِّ يَقِينٍ حَقِيقَةً فَمَا حَقِيقَةُ يَقِينِكَ فَقَالَ إِنَّ يَقِينِي يَا رَسُولَ اللَّهِ هُوَ أَحْزَنَنِي وَ أَسْهَرَ لَيْلِي وَ أَظْمَأَ هَوَاجِرِي فَعَزَفَتْ نَفْسِي عَنِ الدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا حَتَّى كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى عَرْشِ رَبِّي قَدْ نُصِبَ لِلْحِسَابِ وَ حُشِرَ الْخَلَائِقُ لِذَلِكَ وَ أَنَا فِيهِمْ وَ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى أَهْلِ الْجَنَّةِ يَتَنَعَّمُونَ فِيهَا- وَ يَتَعَارَفُونَ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِئِينَ وَ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى أَهْلِ النَّارِ فِيهَا مُعَذَّبُونَ وَ يَصْطَرِخُونَ وَ كَأَنِّي أَسْمَعُ الاْنَ زَفِيرَ النَّارِ يَدُورُ فِي مَسَامِعِي - قَالَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ هَذَا عَبْدٌ نَوَّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ فِي الْإِيمَانِ ثُمَّ قَالَ الْزَمْ مَا أَنْتَ عَلَيْهِ قَالَ فَقَالَ لَهُ الشَّابُّ ادْعُ اللَّهَ لِي يَا رَسُولَ اللَّهِ أَنْ أُرْزَقَ الشَّهَادَةَ مَعَكَ قَالَ فَدَعَا لَهُ بِذَلِكَ فَلَمْ يَلْبَثْ أَنْ خَرَجَ فِي بَعْضِ غَزَوَاتِ النَّبِيِّ ص فَاسْتُشْهِدَ بَعْدَ تِسْعَةِ نَفَرٍ وَ كَانَ هُوَ الْعَاشِرُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به همراه مردم نماز صبح را خواند، سپس به جوانى كه در مسجد بود و چرت مى زد و سر به زير داشت نگاهى كرد، رنگش زرد و بدنى لاغر و چشمانى فرو رفته در گودى سر داشت و پوست بدنش به استخوانش چسبيده بود.
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به او فرمود: چگونه شب را به صبح رساندى اى حارث ! (كنايه از اينكه در چه حالى يا حالت چطور است )؟ عرض كرد: اى رسول خدا! در حال يقين شب را به روز آوردم . پيغمبر خدا صلّى اللّه عليه و آله از حرف او تعجب نموده و فرمود: براى هر يقينى نشانه اى است ، نشانه حقيقى يقين تو چيست ؟ گفت : اى رسول خدا! نشانه يقين من همانست كه مرا غمناك ساخته و شبم را به بى خوابى كشيده ، و مرا به تحمل تشنگى وسط روز وادار كرده ، و نفسم از دنيا و آنچه در آن است روى گردان شده ، به درجه اى كه گويا عرش پروردگارم را براى حسابرسى برپا مى بينم ، و تمامى مردم براى حساب محشور شده اند، و من در ميان آنها هستم ، و گويا به اهل بهشت مى نگرم كه غرق در نعمت هستند، و در حالى كه بر پشتيها تكيه زده اند با همديگر آشنايى پيدا مى كنند، و گويا اهل دوزخ را مى بينم كه در آتش شكنجه مى شوند و فرياد مى زنند، و گويا من هم اكنون صداى نعره آتش دوزخ را كه در گوشم مى پيچد مى شنوم . رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به اطرافيان فرمود: اين بنده اى است كه خداوند دلش را به نور ايمان روشن ساخته است ، سپس [رو به آن جوان نمود ]فرمود: به آنچه بر آن هستى ثابت باش . جوان عرض كرد: اى رسول خدا! از خدا براى من بخواه كه شهادت با تو و در ركاب تو را نصيبم گرداند.
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله برايش چنين دعايى كرد، و طولى نكشيد كه در يكى از جنگها با پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله به جبهه جهاد شتافت ، و پس از نه نفر به شهادت نايل شد، و او نفر دهم بود.
عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ كَانَ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِ عَلِيٍّ ع يُقَالُ لَهُ قَيْسٌ يُصَلِّي فَلَمَّا صَلَّى رَكْعَةً تَطَوَّقَ أَسْوَدُ فِي مَوْضِعِ السُّجُودِ فَلَمَّا ذَهَبَ يُصَلِّي الثَّانِيَةَ نَحَّى جَبِينَهُ عَنْهُ- فَتَطَوَّقَ الْأَسْوَدُ فِي عُنُقِهِ ثُمَّ انْسَابَ فِي قَمِيصِهِ- وَ إِنِّي أَقْبَلْتُ يَوْماً مِنَ الْفُرْعِ فَحَضَرَتِ الصَّلَاةُ وَ أَنَا فِي بَعْضِ الطَّرِيقِ- فَنَزَلْتُ فَصِرْتُ إِلَى ثُمَامَةٍ فَلَمَّا صَلَّيْتُ رَكْعَةً أَقْبَلَ أَفْعَى مِنْ تَحْتِ الثُّمَامَةِ- فَلَمَّا دَنَا مِنِّي رَجَعَ إِلَى الثُّمَامَةِ وَ أَقْبَلْتُ عَلَى صَلَاتِي وَ لَمْ أُخَفِّفْهَا وَ عَلَى دُعَائِي وَ لَمْ أُخَفِّفْهُ ثُمَّ قُلْتُ لِبَعْضِ مَنْ مَعِي دُونَكَ الْأَفْعَى تَحْتَ الثُّمَامَةِ فَقَتَلَهُ- وَ مَنْ لَمْ يَخَفْ إِلَّا اللَّهَ كَفَاهُ اللَّهُ
امام رضا عليه السّلام فرمود: يكى از ياران على عليه السّلام به نام قيس ، در حال نماز خواندن بود كه وقتى يك ركعت خواند مار سياهى در محل سجودش آمد، چون خواست ركعت دوم را بخواند، پيشانيش را از طرف آن مار بطرف ديگر گرداند، آن مار به دور گردنش پيچيد، سپس به داخل پيراهنش رفت . امام عليه السّلام فرمود: من روزى به مكانى كه نام آن (فرع ) بود و جايى بين مكه و مدينه بود رفتم ، وقت نماز شد و من در بين راه بودم ، از مركب پياده شدم و به طرف گياهى كه (ثمامه ) نام داشت رفتم . چون يك ركعت نماز خواندم يك افعى از زير ثمامه بطرف من آمد، وقتى نزديك من رسيد دوباره بطرف ثمامه برگشت و من شروع به نماز خواندن كردم و آن را كوتاه ننمودم و بعد شروع به دعا خواندن كردم و آن را هم كوتاه ننمودم ، سپس به بعضى از كسانى كه با من بودند گفتم : بگيريد افعى را كه زير ثمامه است ، آنها افعى را كشتند، هر كس از غير خدا نترسد خداوند او را يارى مى كند.
عَنْ أَبِي الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِيهِ قَالَ اسْتَأْذَنَ رَجُلٌ مِنْ أَتْبَاعِ بَنِي أُمَيَّةَ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ وَ كَانَ مِنَ الْقَوْمِ سَيْلُ كَذَا فَخِفْنَا عَلَيْهِ فَقُلْنَا جَعَلَنَا اللَّهُ فِدَاكَ هَذَا فُلَانٌ يَسْتَأْذِنُ عَلَيْكَ فَلَوْ تَوَارَيْتَ مِنْهُ وَ قُلْنَا مَا هُوَ هَاهُنَا قَالَ لَا بَلْ ائْذَنُوا لَهُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ لِسَانِ كُلِّ قَائِلٍ وَ يَدِ كُلِّ بَاسِطٍ فَهَذَا الْقَائِلُ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَقُولَ إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَ هَذَا الْبَاسِطُ لَا يَسْتَطِيعُ بِيَدِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ اللَّهُ قَالَ ثُمَّ أُذِنَ لِلرَّجُلِ فَدَخَلَ عَلَيْهِ- فَسَأَلَهُ عَنْ أَشْيَاءَ أُمِرَ فِيهَا ثُمَّ ذَهَبَ
ابى القداح از پدرش نقل مى كند كه گفت : مردى از پيروان بنى اميّه از امام باقر عليه السّلام اجازه ملاقات خواست ، ما از او ترسيديم و گفتيم : جان ما فداى شما باد! اين فلانى است كه اجازه مى خواهد نزد شما بيايد، چرا خود را از او مخفى نمى سازيد، تا ما بگوئيم او اينجا نيست ؟
فرمود: نه ، به او اجازه دهيد داخل شود، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: خداوند سخن هر گوينده را مى شنود و دست هر ستمكارى را مى بيند، پس اين گوينده نمى تواند چيزى را بگويد مگر آنچه را كه خدا بخواهد، و اين دست نمى تواند كارى بكند مگر آنچه را خدا بخواهد.
سپس امام به مرد اجازه فرمود، پس آن مرد داخل بر امام شد و مسائل خود را مطرح كرد و پاسخش را گرفت ، سپس رفت .
afsanah82
07-19-2011, 07:41 PM
سَأَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ ع فَقَالَ لَهُمَا مَا بَيْنَ الْإِيمَانِ وَ الْيَقِينِ فَسَكَتَا فَقَالَ لِلْحَسَنِ أَجِبْ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ قَالَ بَيْنَهُمَا شِبْرٌ قَالَ وَ كَيْفَ ذَاكَ قَالَ لِأَنَّ الْإِيمَانَ مَا سَمِعْنَاهُ بِآذَانِنَا- وَ صَدَّقْنَاهُ بِقُلُوبِنَا وَ الْيَقِينَ مَا أَبْصَرْنَاهُ بِأَعْيُنِنَا وَ اسْتَدْلَلْنَا بِهِ عَلَى مَا غَابَ عَنَّا
حضرت على عليه السّلام از امام حسن و امام حسين عليهما السّلام پرسيد: فرق بين ايمان و يقين چيست ؟
پس آن دو بزرگوار سكوت كردند، سپس به امام حسن عليه السّلام فرمود: اى ابا محمّد جواب بده ، فرمود: بين آن دو يك وجب فاصله است ، فرمود: اين چگونه است ؟ فرمود: چون ايمان آن چيزى است كه ما با گوشهايمان مى شنويم و به وسيله قلبهايمان آن را تصديق مى كنيم ، و يقين آن چيزى است كه آن را با چشمهايمان مى بينيم و استدلال مى كنيم به آن بر آنچه از ما پنهان است .
سُئِلَ الرِّضَا عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِإِبْرَاهِيمَ ص أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى وَ لكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي أَ كَانَ فِي قَلْبِهِ شَكٌّ قَالَ لَا كَانَ فِيهِ يَقِينٌ وَ لَكِنْ أَرَادَ مِنَ اللَّهِ الزِّيَادَةَ عَلَى يَقِينِهِ
از امام رضا عليه السّلام در باره قول خداوند متعال به حضرت ابراهيم (صلوات اللّه عليه ) سؤ ال شد كه فرمود: (آيا ايمان نياورده اى گفت چرا ولى براى اطمينان قلبم مى پرسم ) آيا در قلب او شكى بود؟ فرمود: نه ، در قلب او يقين بود، و لكن خداوند متعال اراده كرده بود كه بر يقين او افزوده شود.
الفصل الرابع في التوكل على الله و التفويض إ ليه و التسليم له
(فصل چهارم : در توكل و واگذارى و تسليم امور به خدا)
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ الْغِنَى وَ الْعِزَّ يَجُولَانِ فَإِذَا ظَفِرَا بِمَوْضِعِ التَّوَكُّلِ أَوْطَئَاهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: بى نيازى و عزّت جولان مى كنند، هنگامى كه به جايگاه توكل دست يافتند آن را وطن خويش قرار مى دهند.
عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع سَأَلَهُ عَلِيُّ بْنُ سُوَيْدٍ السَّائِيُّ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ فَقَالَ التَّوَكُّلُ عَلَى اللَّهِ دَرَجَاتٌ مِنْهَا أَنْ تَتَوَكَّلَ عَلَيْهِ فِي أُمُورِكَ كُلِّهَا فَمَا فَعَلَ بِكَ كُنْتَ عَنْهُ رَاضِياً تَعْلَمُ أَنَّهُ لَا يَأْلُوكَ إِلَّا خَيْراً وَ فَضْلًا وَ تَعْلَمُ أَنَّ الْحُكْمَ فِي ذَلِكَ إِلَيْهِ- وَ وَثِقْتَ بِهِ فِيهَا وَ فِي غَيْرِهَا
امام كاظم عليه السّلام در مورد قول خداوند كه : (هر كس بر خدا توكل كند پس او را بس است ) فرمود: توكل بر خدا داراى درجاتى است ، يكى اينكه : در همه كارهايت بر او توكل كنى ، و هر چه با تو انجام دهد به آن راضى باشى ، و بدانى كه غير از خير و سعادت تو را نخواهد، و بدانى كه : اختيار در اين امور با اوست ، و تو اطمينان به او داشته باشى چه در اين كارها و چه در غير اينها.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَوْحَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِلَى دَاوُدَ أَنَّهُ مَا اعْتَصَمَ بِي عَبْدٌ مِنْ عِبَادِي دُونَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِي عَرَفْتُ ذَاكَ عَنْ نِيَّتِهِ- ثُمَّ تَكِيدُهُ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيهِنَّ إِلَّا جَعَلْتُ لَهُ الْمَخْرَجَ مِنْ بَيْنِهِنَّ- وَ مَا اعْتَصَمَ عَبْدٌ مِنْ عِبَادِي بِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِي عَرَفْتُ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ إِلَّا قَطَعْتُ أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ أَسَخْتُ الْأَرْضَ مِنْ تَحْتِهِ وَ لَمْ أُبَالِ فِي أَيِّ وَادٍ تَهَالَكَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند تبارك و تعالى به حضرت داود عليه السّلام وحى كرد كه : هر يك از بندگانم با يأ س از مخلوقاتم به من پناهنده شود من از نيتش اين را مى فهمم ؛ و سپس همه آسمانها و زمين و هر كه در آنها هست براى او توطئه كنند من برايش راه چاره اى براى نجات از دست آنها فراهم خواهم كرد.
و هر يك از بندگانم به ديگرى پناهنده شود در حالى كه من بدانم قصدش همين است ، همه وسائل و اسباب آسمانها و زمين را از او مى گيرم و او را سرگردان خواهم نمود و او را به حال خودش واگذارم ، و باكى ندارم كه در كدام سرزمين نابود مى شود.
عَنْهُ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي وَ جَمَالِي وَ بَهَائِي وَ عُلُوِّي وَ ارْتِفَاعِ مَكَانِي لَا يُؤْثِرُ عَبْدٌ هَوَايَ عَلَى هَوَاهُ إِلَّا جَعَلْتُ غِنَاهُ فِي قَلْبِهِ وَ هَمَّهُ فِي آخِرَتِهِ وَ كَفَفْتُ عَلَيْهِ ضَيْعَتَهُ وَ ضَمَّنْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ رِزْقَهُ وَ كُنْتُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَةِ كُلِّ تَاجِرٍ
امام صادق عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمود: خداوند عزّ و جل مى فرمايد: به عزت و جلال و جمال و بزرگى و عظمت و بلندى مرتبه ام و مقام والايم و به جايگاه بلندم سوگند، هيچ بنده اى خواست مرا بر دلخواه خود بر نگزيند مگر اينكه بى نيازى او را در قلبش قرار خواهم داد، و كوشش او را در آخرتش ، و سرگردانى را از او باز دارم ، و آسمانها و زمين را به روزيش فرمان دهم ، و من خود براى او بدنبال تجارت هر تاجرى باشم (و پشتيبان او هستم ).
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي وَ عَظَمَتِي وَ كِبْرِيَائِي وَ نُورِي وَ عُلُوِّي وَ ارْتِفَاعِ مَكَانِي لَا يُؤْثِرُ عَبْدٌ هَوَاهُ عَلَى هَوَايَ إِلَّا شَتَّتُّ عَلَيْهِ أَمْرَهُ وَ لَبَّسْتُ عَلَيْهِ دُنْيَاهُ وَ شَغَلْتُ قَلْبَهُ بِهَا وَ لَمْ أُوتِهِ مِنْهَا إِلَّا مَا قَدَّرْتُ لَهُ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي وَ عَظَمَتِي وَ كِبْرِيَائِي - وَ نُورِي وَ عُلُوِّي وَ ارْتِفَاعِ مَكَانِي لَا يُؤْثِرُ عَبْدٌ هَوَايَ عَلَى هَوَاهُ إِلَّا اسْتَحْفَظْتُهُ مَلَائِكَتِي وَ كَفَّلْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ رِزْقَهُ وَ كُنْتُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَةِ كُلِّ تَاجِرٍ وَ أَتَتْهُ الدُّنْيَا وَ هِيَ رَاغِمَةٌ
امام باقر عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله روايت كند كه فرمود: خداوند عزّ و جل مى فرمايد: قسم به عزت و جلالم و بزرگى و عظمت و نور و برترى و به جايگاه بلندم ، هيچ بنده اى خواست خود را بر خواست من مقدم نكند؛ مگر اينكه كارش را پريشان كنم ، و دنيايش را درهم سازم و دلش را به آن مشغول نمايم ، و از آن به او ندهم مگر آنچه را برايش مقدّر كرده ام ، قسم به عزت و جلال و بزرگى و عظمت و نور و برترى و بلندى مقام و جايگاهم ، هيچ بنده اى خواست مرا بر خواست خود مقدّم نكند مگر اينكه ملائكه من از او محافظت كنند، و آسمانها و زمين را متكفل روزى او سازم ، و از پس تجارت و سودجوئى هر تاجرى من پشتيبان او هستم و دنيا بر خلاف انتظارش به آستان بوسى او آيد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَمْ يَكُنْ رَسُولُ اللَّهِ يَقُولُ لِشَيْءٍ قَدْ مَضَى : لَوْ كَانَ غَيْرُهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله براى هر كارى كه واقع شده بود نمى فرمود: اى كاش غير آن واقع شده بود.
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَحَقُّ خَلْقِ اللَّهِ أَنْ يُسَلِّمَ لِمَا قَضَى اللَّهُ مَنْ عَرَفَ اللَّهَ وَ مَنْ رَضِيَ بِالْقَضَاءِ أَتَى عَلَيْهِ الْقَضَاءُ وَ عَظَّمَ اللَّهُ أَجْرَهُ وَ مَنْ سَخِطَ الْقَضَاءَ أَتَى عَلَيْهِ الْقَضَاءُ وَ أَحْبَطَ اللَّهُ أَجْرَهُ
امام باقر عليه السّلام فرمود: سزاوارترين خلق خدا- كه بدان چه خداوند برايش مقدر كرده تسليم باشد- كسى است كه خدا را شناخته ، و هر كس راضى به قضا و قدر باشد قضا و قدر الهى شامل حالش شود، و خداوند پاداش بزرگى نصيب او گرداند، و هر كه ناخشنود از قضا و قدر الهى باشد قضا و قدر بر او بگذرد و خداوند پاداش او را بيهوده انگارد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- إِنَّ اللّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ الاْيَةَ قَالَ أَثْنُوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا لَهُ قُلْتُ فَكَيْفَ عَلِمَ الرَّسُولُ أَنَّهَا كَذَلِكَ قَالَ كُشِفَ لَهُ الْغِطَاءُ قُلْتُ فَبِأَيِّ شَيْءٍ عَلِمَ الْمُؤْمِنُ أَنَّهُ مُؤْمِنٌ قَالَ بِالتَّسْلِيمِ لِلَّهِ وَ الرِّضَا فِيمَا وَرَدَ عَلَيْهِ مِنْ وَرَاءِ سَخَطٍ
امام صادق عليه السّلام در مورد قول خداوند عز و جل (إِنَّ اللّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ...) فرمود: يعنى ستايش نمايند پيامبر را و درود بر او فرستند، پرسيدم : چگونه رسول بداند كه ملائكه بر او درود مى فرستند؟ فرمود: پرده ها براى او كنار مى رود، پرسيدم : به چه چيز مؤمن مى فهمد كه مؤمن است ؟
فرمود: به وسيله تسليمش در برابر قضاى خداوند و خشنودى او به آنچه بر او مى رسد، بدون غضب و ناراحتى .
وَ مِنْ كِتَابِ رَوْضَةِ الْوَاعِظِينَ قَالَ النَّبِيُّ مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَكُونَ أَتْقَى النَّاسِ فَلْيَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ
پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر كس دوست داشته باشد كه با تقواترين مردم باشد پس بايد توكل بر خدا كند.
وَ قَالَ الْبَاقِرُ ع مَنْ تَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ لَا يُغْلَبُ وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ لَا يُهْزَمُ
امام باقر عليه السّلام فرمود: هر كس توكل بر خدا كند مغلوب نگردد و هر كه بخدا پناه آورد شكست نخورد.
قَالَ النَّبِيُّ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَا مِنْ مَخْلُوقٍ يَعْتَصِمُ بِمَخْلُوقٍ دُونِي إِلَّا قَطَعْتُ أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ مِنْ دُونِهِ فَإِنْ سَأَلَنِي لَمْ أُعْطِهِ وَ إِنْ دَعَانِي لَمْ أُجِبْهُ وَ مَا مِنْ مَخْلُوقٍ يَعْتَصِمُ بِي دُونَ خَلْقِي إِلَّا ضَمَّنْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ رِزْقَهُ فَإِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ وَ إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِنِ اسْتَغْفَرَنِي غَفَرْتُ لَهُ
پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: خداوند عزّ و جل مى فرمايد: هيچ آفريده اى نيست كه از آفريده ديگرم كمك بخواهد، و از من كمك نخواهد مگر اينكه اسباب آسمانها و زمين را از او قطع نمايم ، چنانچه چيزى از من بخواهد به او نخواهم داد، و اگر مرا بخواند به او جواب نمى دهم .
و هيچ مخلوقى نيست كه متمسك به من شود نه به آفريده ام ؛ مگر اينكه آسمانها و زمين را وسيله تهيّه رزق و روزى او قرار مى دهم ، اگر از من چيزى بخواهد به او مى دهم ، و اگر مرا بخواند او را اجابت كنم ، و اگر از من طلب آمرزش كند او را بيامرزم .
وَ قَالَ ع مَنِ انْقَطَعَ إِلَى اللَّهِ كَفَاهُ اللَّهُ مَئُونَتَهُ وَ رَزَقَهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَ مَنِ انْقَطَعَ إِلَى الدُّنْيَا وَكَلَهُ إِلَيْهَا
پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر كس اعتماد و اتكايش را از غير خدا ببرد خداوند بى نيازش كند و رزق و روزيش را بدون حساب و كتاب ؛ و از جايى كه فكرش نمى رسيد به او بدهد، و هر كس به دنيا متكى شود، خداوند او را به همان دنيا وامى گذارد.
وَ قَالَ ص مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ أَقْوَى النَّاسِ- فَلْيَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ أَكْرَمَ النَّاسِ فَلْيَتَّقِ اللَّهَ وَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ أَغْنَى النَّاسِ فَلْيَكُنْ بِمَا فِي يَدِ اللَّهِ أَوْثَقَ مِنْهُ فِي يَدَيْهِ
و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر كس دوست مى دارد كه توانمندترين مردم باشد، بايد توكّل بر خدا كند، و هر كس كه دوست مى دارد و بخواهد كه گرامى ترين و محترمترين مردم باشد بايد پرهيزگار باشد، و هر كس كه دوست دارد كه بى نيازترين مردم باشد، بايد اطمينانش به آنچه كه در دست قدرت خداست بيشتر باشد تا از آنچه كه در دستان خودش است .
وَ قَالَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا تَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ بِصِدْقِ النِّيَّةِ لَاحْتَاجَتْ إِلَيْهِ الْأُمَرَاءُ فَمَنْ دُونَهُمْ فَكَيْفَ يَحْتَاجُ هُوَ وَ مَوْلَاهُ الْغِنِيُّ الْحَمِيدُ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اگر مردى بر خدا توكّل كند و در نيّتش صادق باشد، بطور قطع فرمانروايان و غير آنها محتاج به او مى شوند، چگونه او محتاج شود در حالتى كه مولاى او بى نياز و ستوده است ؟
أَيْضاً مِنَ الْمَحَاسِنِ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع الْإِيمَانُ لَهُ أَرْكَانٌ أَرْبَعَةٌ التَّوَكُّلُ عَلَى اللَّهِ وَ تَفْوِيضُ الْأَمْرِ إِلَى اللَّهِ وَ الرِّضَا بِقَضَاءِ اللَّهِ وَ التَّسْلِيمُ لِأَمْرِ اللَّهِ
امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: ايمان داراى چهار ركن است : توكّل بر خدا، واگذار نمودن كارها به خدا، راضى بودن به قضا و قدر خدا، تسليم شدن به امر خدا.
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ- فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتّى يُحَكِّمُوكَ الاْيَةَ قَالَ التَّسْلِيمُ وَ الرِّضَا وَ الْقُنُوعُ بِقَضَائِهِ
امام باقر عليه السّلام در مورد اين كلام خداوند جلّ ثناؤ ه (فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتّى يُحَكِّمُوكَ) فرمود: تسليم بودن ، و راضى بودن ، و قانع بودن به قضا و قدر الهى .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَيُّمَا عَبْدٍ أَقْبَلَ قِبَلَ مَا يُحِبُّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَقْبَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ قِبَلَ كُلِّ مَا يُحِبُّ وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ وَ بِتَقْوَاهُ عَصَمَهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَقْبَلَ قَبِلَهُ وَ عَصَمَهُ لَمْ يُبَالِ لَوْ سَقَطَتِ السَّمَاءُ عَلَى الْأَرْضِ- أَوْ كَانَتْ نَازِلَةٌ نَزَلَتْ عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ فَشَمِلَتْهُمْ بَلِيَّةٌ وَ كَانَ فِي حِرْزِ اللَّهِ بِالتَّقْوَى مِنْ كُلِّ بَلِيَّةٍ أَ لَيْسَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ- إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقامٍ أَمِينٍ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر بنده اى به آنچه خداوند عزّ و جل دوست دارد روى آورد، خداوند به آنچه او دوست دارد متوجه شود، و هر كس به خدا و تقواى خدا پناهنده شود خداوند او را حفظ كند، و هر كه خدا به او رو كند و او را حفظ كند، باكى ندارد كه آسمان به زمين افتد، يا بلايى فرود آيد كه همه مردم زمين را فرو گيرد، او به وسيله تقوا در پناه خدا از هر بلايى محفوظ خواهد بود، آيا اين طور نيست كه خداوند مى فرمايد: (افراد با تقوا در مقام امن هستند).
وَ عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ لَقِيَ رَسُولَ اللَّهِ فِي بَعْضِ أَسْفَارِهِ رَكْبٌ- فَقَالُوا السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ مَنْ أَنْتُمْ قَالُوا نَحْنُ مُؤْمِنُونَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ فَمَا حَقِيقَةُ إِيمَانِكُمْ قَالُوا الرِّضَا بِقَضَاءِ اللَّهِ- وَ التَّفْوِيضُ إِلَى اللَّهِ وَ التَّسْلِيمُ لِأَمْرِ اللَّهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص عُلَمَاءُ وَ حُكَمَاءُ كَادُوا أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْحِكْمَةِ أَنْبِيَاءَ فَإِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ فَلَا تَبْنُوا مَا لَا تَسْكُنُونَ وَ لَا تَجْمَعُوا مَا لَا تَأْكُلُونَ وَ اتَّقُوا الَّذِي إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
امام باقر عليه السّلام فرمود: رسول خدا در يكى از سفرهايش به جمعى شترسوار برخورد، آنها گفتند: درود بر تو اى رسول خدا! ايشان فرمود: شما كيستيد؟
گفتند: ما مؤمنان هستيم اى رسول خدا! حضرت فرمود: حقيقت ايمان شما چيست ؟
گفتند: رضا به قضاى خدا، و واگذارى خود به خدا، و تسليم به امر خدا، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله (به اطرافيان خود) فرمود: اينها دانشمندانى حكيم هستيد كه نزديك است از مقام بلند حكمت خود انبياء باشند.
(سپس رو به آنها كرده ) و فرمود: اگر راست مى گوئيد: نسازيد آنچه را كه در آن سكنى نمى گزينيد، و جمع نكنيد آنچه را كه نمى خوريد، و بترسيد از خدائى كه بسوى او بازگردانده خواهيد شد.
الفصل الخامس في الصبر
(فصل پنجم : در صبر و شكيبائى)
عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ- لَا يُنَالُ فِيهِ الْمُلْكُ إِلَّا بِالْقَتْلِ وَ التَّجَبُّرِ وَ لَا الْغِنَى إِلَّا بِالْغَصْبِ وَ الْبُخْلِ وَ لَا الْمَحَبَّةُ- إِلَّا بِاسْتِخْرَاجِ الدِّينِ وَ اتِّبَاعِ الْهَوَى فَمَنْ أَدْرَكَ ذَلِكَ الزَّمَانَ فَصَبَرَ عَلَى الْبِغْضَةِ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى الْمَحَبَّةِ وَ صَبَرَ عَلَى الْفَقْرِ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى الْغِنَى وَ صَبَرَ عَلَى الذُّلِّ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى الْعِزِّ آتَاهُ اللَّهُ ثَوَابَ خَمْسِينَ صِدِّيقاً مِمَّنْ صَدَّقَ بِهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرموده اند: زمانى براى مردم بيايد كه به ملك و سلطنت نرسند جز به وسيله كشتار و ديكتاتورى و زور، و به توانگرى نرسند جز بوسيله غصب مال مردم و بخل ، و محبوب جامعه نشوند مگر بوسيله بيرون رفتن از دين و پيروى كردن هواى نفس ، هر كس چنين زمانى را درك كند و در مقابل فقر صبر كند با اينكه قادر بر تحصيل ثروت است ، و بر خوارى صبر كند در حالى كه مى تواند عزيز باشد؛ خداوند ثواب پنجاه صديق را كه مرا تصديق كرده اند به او مى دهد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً إِلَى قَوْمٍ وَ أَمَرَهُ أَنْ يُقَاتِلَهُمْ فَشَكَا إِلَى اللَّهِ الضَّعْفَ فَقَالَ اخْتَرِ الْقِتَالَ أَوِ النَّارَ قَالَ يَا رَبِّ لَا طَاقَةَ لِي بِالنَّارِ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنَّ النَّصْرَ يَأْتِيكَ فِي سَنَتِكَ هَذِهِ فَقَالَ ذَلِكَ النَّبِيُّ لِأَصْحَابِهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ أَمَرَنِي بِقِتَالِ بَنِي فُلَانٍ فَقُلْتُ لَا طَاقَةَ لَنَا بِقِتَالِهِمْ فَقَالَ اخْتَرِ الْقِتَالَ أَوِ النَّارَ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا بِالنَّارِ- فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَوْحَى أَنَّ النَّصْرَ يَأْتِينِي فِي سَنَتِي هَذِهِ قَالُوا تَفْعَلُ وَ نَفْعَلُ وَ تَكُونُ وَ نَكُونُ قَالَ وَ بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً آخَرَ إِلَى قَوْمٍ وَ أَمَرَهُ أَنْ يُقَاتِلَهُمْ فَشَكَا إِلَى اللَّهِ الضَّعْفَ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّ النَّصْرَ يَأْتِيكَ بَعْدَ خَمْسَ عَشْرَةَ سَنَةً فَقَالَ لِأَصْحَابِهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِي بِقِتَالِ بَنِي فُلَانٍ فَشَكَوْتُ إِلَيْهِ الضَّعْفَ فَقَالُوا لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَقَالَ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَوْحَى إِلَيَّ أَنَّ النَّصْرَ يَأْتِينِي بَعْدَ خَمْسَ عَشْرَةَ سَنَةً فَقَالُوا مَا شَاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ قَالَ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ بِالنَّصْرِ فِي سَنَتِهِمْ تِلْكَ لِتَفْوِيضِهِمْ إِلَى اللَّهِ وَ قَوْلِهِمْ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند متعال پيغمبرى را به سوى قومى مبعوث نمود و او را امر كرد كه بايد با آنان بجنگيد، پس آن پيغمبر نزد خدا از ضعف شكايت كرد، خداوند فرمود:
يا جنگيدن يا در آتش جهنم رفتن را انتخاب كن ، گفت : پروردگارا من طاقت آتش ندارم ، پس خداوند به او وحى كرد كه : پيروزى تو در همين سال به تو مى رسد، آن پيغمبر به اصحابش گفت : خداوند عزّ و جل مرا امر به جنگيدن با بنى فلان كرده و من گفتم ما طاقت جنگيدن با آنها را نداريم ، لذا فرمود: انتخاب كن جنگيدن را يا آتش جهنم را، گفتند: ما طاقت جنگ با آنها را نداريم ، لذا فرمود: انتخاب كن جنگيدن را يا آتش جهنم را، گفتند: ما طاقت جنگ با آنها را نداريم ، پس به آنها گفت : انتخاب كنيد يا جنگ يا آتش را، گفتند: ما طاقت آتش نداريم ، به آنها گفت : خداوند وحى كرده كه نصرت و پيروزى من در همين سال است ، گفتند: هر كارى تو بكنى ما همراهيت كنيم ، امام عليه السّلام فرمود: و مبعوث كرد خداوند پيغمبر ديگرى را بسوى قومى و به او امر كرد كه بايد با آنها بجنگد، او نزد خدا از ضعف شكايت كرد، خداوند عزّ و جل به او وحى كرد كه : پيروزى پس از پانزده سال نصيب تو مى شود، او به اصحابش گفت : خداى عزّ و جل مرا امر كرده به جنگيدن با بنى فلان ، و من به او شكايت از ضعف نمودم ، گفتند: لا حول و لا قوّة الّا باللّه ، آن پيغمبر گفت : خداوند وحى كرد به من كه پيروزى بعد از پانزده سال برايم حاصل مى شود، گفتند:
ما شاء اللّه ، لا حول و لا قوّة الّا باللّه ، گفت : خداوند متعال در همان سال پيروزى را نصيبشان گرداند بعلت اينكه كارهايشان را واگذار به خدا كردند، و گفتند: هر چه خدا بخواهد، و نيست حول و قوّه اى مگر حول و قوّه الهى .
عَنِ الرِّضَا عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ أَمَرَنِي أَبِي يَعْنِي أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَنْ آتِيَ الْمُفَضَّلَ بْنَ عُمَرَ فَأُعَزِّيَهُ بِإِسْمَاعِيلَ وَ قَالَ أَقْرِئِ الْمُفَضَّلَ السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُ إِنَّا أُصِبْنَا بِإِسْمَاعِيلَ فَصَبَرْنَا فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرْنَا إِنَّا إِذَا أَرَدْنَا أَمْراً وَ أَرَادَ اللَّهُ أَمْراً سَلَّمْنَاهُ لِأَمْرِ اللَّهِ
امام رضا عليه السّلام از قول پدر بزرگوارش فرمود: پدرم مرا امر فرمود- يعنى امام صادق عليه السّلام - كه به نزد مفضّل بن عمر بروم و او را در مورد مرگ اسماعيل تعزيت گويم ، و فرمود: به مفضّل سلام برسان و به او بگو كه ما مصيبت اسماعيل را ديديم و صبر كرديم ، پس صبر كن همان طور كه ما صبر كرديم ، ما هر گاه امرى را اراده كنيم و خداوند امر ديگرى را اختيار كند ما امر خود را تسليم امر او خواهيم كرد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ مِنَ التَّوَكُّلِ أَنْ لَا تَخَافَ مَعَ اللَّهِ غَيْرَهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: نشانه توكل اين است كه : با اينكه از خدا مى ترسى از ديگرى مترس .
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع الصَّبْرُ مِنَ الْيَقِينِ
امام صادق عليه السّلام فرموده اند: صبر از يقين است .
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ أُهْدِيَ إِلَى الرَّسُولِ بَغْلَةٌ أَهْدَاهَا كِسْرَى لَهُ أَوْ قَيْصَرُ فَرَكِبَهَا النَّبِيُّ فَأَخَذَ مِنْ شَعْرِهَا وَ أَرْدَفَنِي خَلْفَهُ ثُمَّ قَالَ يَا غُلَامُ احْفَظِ اللَّهَ يَحْفَظْكَ احْفَظِ اللَّهَ تَجِدْهُ أَمَامَكَ تَعَرَّفْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الرَّخَاءِ يَعْرِفْكَ فِي الشِّدَّةِ إِذَا سَأَلْتَ فَاسْأَلِ اللَّهَ وَ إِذَا اسْتَعَنْتَ فَاسْتَعِنْ بِاللَّهِ قَدْ مَضَى الْقَلَمُ بِمَا هُوَ كَائِنٌ فَلَوْ جَهَدَ النَّاسُ أَنْ يَنْفَعُوكَ بِأَمْرٍ لَمْ يَكْتُبْهُ اللَّهُ عَلَيْكَ لَمْ يَقْدِرُوا عَلَيْهِ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَعْمَلَ بِالصَّبْرِ مَعَ الْيَقِينِ فَافْعَلْ وَ إِنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فَاصْبِرْ فَإِنَّ فِي الصَّبْرِ عَلَى مَا تَكْرَهُ خَيْراً كَثِيراً وَ اعْلَمْ أَنَّ الصَّبْرَ مَعَ النَّصْرِ وَ أَنَّ الْفَرَجَ مَعَ الْكَرْبِ وَ أَنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً
عبد اللّه بن عباس گفت : رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بر قاطرى كه كسرى يا قيصر به او پيش كش كرده بود سوار شد، سپس موى آن قاطر را گرفت و مرا پشت سر خود سوار نمود، و فرمود: اى جوان ! بياد خدا باش تا خدا تو را حفظ كند، به ياد خدا باش تا همواره خدا را جلوى روى خود بينى ، خداى عزّ و جل را در سستى ها و لغزشها بياد آور تا خداوند تو را در سختيها اجابت و دستگيرى كند، هر گاه سؤ ال كردى از خدا سؤ ال كن ، و هر گاه طلب كمك كردى استعانت به خدا بجوى ، كه قلم تقدير مشخّص نموده آنچه را بايد انجام شود، اگر مردم كوشش كنند كه به امرى كه خداوند مقدر نفرموده به تو نفعى برسانند قادر بر آن نخواهند بود.
اگر مى توانى كه صبر نمائى به همراه يقين اين كار را بكن ، و اگر نمى توانى صبر كن كه در صبر كردن بر آنچه بر تو سخت است خير بسيار مى باشد. و بدان كه صبر به همراه پيروزى است ، و گشايش به همراه سختى ، و به دنبال هر سختى آسانى است .
afsanah82
07-19-2011, 07:42 PM
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الصَّبْرُ رَأْسُ الْإِيمَانِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: صبر سر ايمان است .
عَنْهُ ع قَالَ الصَّبْرُ مِنَ الْإِيمَانِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَإِذَا ذَهَبَ الرَّأْسُ ذَهَبَ الْجَسَدُ كَذَلِكَ إِذَا ذَهَبَ الصَّبْرُ ذَهَبَ الْإِيمَانُ
امام صادق عليه السّلام : صبر نسبت به ايمان همانند سر نسبت به بدن است ، چون سر نباشد تن هم نخواهد بود، همچنين هر گاه صبر نباشد ايمان هم نيست .
عَنْ حَفْصِ بْنِ غِيَاثٍ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ يَا حَفْصُ إِنَّ مَنْ صَبَرَ صَبَرَ قَلِيلًا وَ إِنَّ مَنْ جَزِعَ جَزِعَ قَلِيلًا ثُمَّ قَالَ عَلَيْكَ بِالصَّبْرِ فِي جَمِيعِ أُمُورِكَ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَعَثَ مُحَمَّداً فَأَمَرَهُ بِالصَّبْرِ وَ الرِّفْقِ فَقَالَ وَ اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلًا. وَ ذَرْنِي وَ الْمُكَذِّبِينَ وَ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ. وَ ما يُلَقّاها إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَ ما يُلَقّاها إِلاّ ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ- فَصَبَرَ ص حَتَّى نَالُوهُ بِالْعَظَائِمِ وَ رَمَوْهُ بِهَا تَمَامَ الْخَبَرِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: اى حفص ! هر كه صبر كند، اندكى صبر كرده ، و هر كس بى تابى كند اندكى بى تابى نموده .
سپس فرمود: حتما در تمام كارهايت صبر را پيشه خود ساز، زيرا خداوند محمّد صلّى اللّه عليه و آله را مبعوث نمود و او را به صبر و مدارا امر كرد، و فرمود: (بر آنچه مى گويند صبر كن و به زيبايى و نرمى آنها را ترك كن و مرا با نعمت خوارگانى كه تو را تكذيب مى كنند واگذار).
و خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد: (دفاع كن كه به نيكوترين وجه در مقابل بديها، تا بناگاه آنكه ميان تو و او دشمنى است گويا او دوستى صميمى است ، و به آن برخورد نكنند مگر كسانى كه صابر باشند، و بر نخورد به آن مگر كسى كه صاحب بهره فراوان باشد) پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله صبر كرد بدرجه اى كه به او وصله هاى بزرگى چسباندند و او را به آنها متهم ساختند (مثل اينكه به او ساحر و مجنون و كذّاب گفتند).
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع وُكِّلَ الرِّزْقُ بِالْحُمْقِ وَ وُكِّلَ الْحِرْمَانُ بِالْعَقْلِ وَ وُكِّلَ الْبَلَاءُ بِالْيَقِينِ وَ الصَّبْرِ
حضرت على عليه السّلام فرمود: رزق و روزى به حماقت و نابخردى سپرده شده ، محروميت به عقل سپرده شده و بلاء به يقين و صبر سپرده شده .
عَنْ مِهْرَانَ قَالَ كَتَبْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ أَشْكُو إِلَيْهِ الدَّيْنَ وَ تَغَيُّرَ الْحَالِ فَكَتَبَ لِي اصْبِرْ تُؤْجَرْ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تَصْبِرْ لَمْ تُؤْجَرْ وَ لَمْ تَرُدَّ قَضَاءَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
مهران گويد: نامه اى به امام كاظم عليه السّلام نوشتم و به ايشان از قرض و دگرگونى حال شكايت كردم .
ايشان در جوابم نوشتند: صبر كن تا اجر و ثواب ببرى ، زيرا اگر تو صبر نكنى ثواب و اجرى نصيب تو نگردد، و قضا و قدر خدا را مانع نتوانى شد.
وَ قَالَ الصَّادِقُ ع إِنَّ الْحُرَّ حُرٌّ عَلَى جَمِيعِ أَحْوَالِهِ وَ إِنْ نَابَتْهُ نَائِبَةٌ صَبَرَ لَهَا وَ إِنْ تَدَاكَّتْ عَلَيْهِ الْمَصَائِبُ لَمْ تَكْسِرْهُ وَ إِنْ أُسِرَ وَ قُهِرَ وَ اسْتُبْدِلَ بِالْيُسْرِ عُسْراً كَمَا كَانَ يُوسُفُ الصِّدِّيقُ الْأَمِينُ ص لَمْ يَضْرُرْ حُرِّيَّتَهُ أَنِ اسْتُعْبِدَ وَ قُهِرَ وَ أُسِرَ وَ لَمْ تَضْرُرْهُ ظُلْمَةُ الْجُبِّ وَ وَحْشَتُهُ وَ مَا نَالَهُ أَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِ فَجَعَلَ الْجَبَّارَ الْعَاتِيَ لَهُ عَبْداً بَعْدَ أَنْ كَانَ مَالِكاً لَهُ فَأَرْسَلَهُ وَ رَحِمَ بِهِ أُمَّةً وَ كَذَلِكَ الصَّبْرُ يُعْقِبُ خَيْراً فَاصْبِرُوا تَظْفَرُوا وَ وَاظِبُوا عَلَى الصَّبْرِ تُؤْجَرُوا
امام صادق عليه السّلام فرمود: آزاده در هر حال آزاده است ، اگر مصيبتى براى او پيش آيد بر آن صبر خواهد كرد، و اگر مصائب بر او هجوم آورند او را درهم نشكنند، اگر چه اسير شود و اذيّت شود و آسايش او تبديل به سختى گردد، همان طور كه حضرت يوسف صدّيق امين عليه السّلام بود كه با وجود اينكه تبعيد شد و اذيت و اسير شد ولى ضررى به حريّت او نزد، و تاريكى چاه و وحشت آن و آنچه بر سرش آمد به او ضررى نرساند، تا اينكه خدا بر او منّت نهاد و آن جبّار سركش را كه قبلا مالك او بود بنده او ساخت ، و خدا او را رسول خود نمود و به وسيله او به امّتى رحم كرد.
و اين چنين است صبر كه خير به دنبال دارد، شما هم صبر كنيد تا پيروز شويد، و صبر را پاس داريد تا اجر ببريد.
وَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ الصَّبْرُ صَبْرَانِ صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ حَسَنٌ جَمِيلٌ وَ أَحْسَنُ مِنْ ذَلِكَ الصَّبْرُ عِنْدَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَ الذِّكْرُ ذِكْرَانِ ذِكْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ وَ أَفْضَلُ مِنْ ذَلِكَ ذِكْرُ اللَّهِ عِنْدَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْكَ فَيَكُونُ حَاجِزاً
امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: صبر دو گونه است : صبر در برابر مصيبت كه خوب و زيباست ، و نيكوتر از آن صبر است كه در برابر محرّمات خداوند است .
و ذكر به دو گونه است : ياد خداوند عزّ و جل در هنگام مصيبت ، و برتر از آن ياد خداست در برابر ارتكاب محرمات ، تا اينكه از كار حرام مانع تو شود.
قَالَ الْبَاقِرُ ع لَمَّا حَضَرَتْ أَبِي عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ الْوَفَاةُ ضَمَّنِي إِلَى صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ أَيْ بُنَيَّ أُوصِيكَ بِمَا أَوْصَانِي بِهِ أَبِي حِينَ حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ- وَ بِمَا ذَكَرَ أَنَّ أَبَاهُ ع أَوْصَاهُ بِهِ أَيْ بُنَيَّ اصْبِرْ عَلَى الْحَقِّ وَ إِنْ كَانَ مُرّاً
امام باقر عليه السّلام فرمود: هنگامى كه زمان فوت پدرم (على بن الحسين عليه السّلام ) فرا رسيد، مرا به سينه اش چسباند، سپس فرمود: اى پسر عزيزم ! سفارش مى كنم تو را به آنچه پدرم هنگام وفاتش مرا به آن سفارش فرمود، و به آنچه كه فرمود پدرانش او را به او وصيت نموده اند.
اى پسر عزيزم ! صبر بر حق كن گرچه تلخ باشد.
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ عَجَباً لِلْمُؤْمِنِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا يَقْضِي لَهُ قَضَاءً إِلَّا كَانَ لَهُ خَيْراً إِنِ ابْتُلِيَ صَبَرَ وَ إِنْ أُعْطِيَ شَكَرَ
امام باقر عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله روايت كند كه مى فرمود: من از كار مؤمن در شگفتم ، خداوند عزّ و جل مقدّر نمى كند براى او تقديرى را مگر اينكه برايش خير باشد، اگر گرفتار شود بردبار باشد، و اگر خيرى به او عطا شد سپاسگزار است .
قِيلَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ مَنْ أَكْرَمُ الْخَلْقِ عَلَى اللَّهِ قَالَ مَنْ إِذَا أُعْطِيَ شَكَرَ وَ إِذَا ابْتُلِيَ صَبَرَ
از امام صادق عليه السّلام سؤ ال شد: گرامى ترين آفريده پيش خدا كيست ؟ فرمود: كسى كه هر گاه به او چيزى داده شد سپاسگزار و قدردان است و هر گاه گرفتار شد بردبارى پيشه كند.
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ مِنْ أَغْبَطِ أَوْلِيَائِي عِنْدِي رَجُلًا خَفِيفَ الْحَالِ ذَا خَطَرٍ أَحْسَنَ عِبَادَةَ رَبِّهِ فِي الْغَيْبِ وَ كَانَ غَامِضاً فِي النَّاسِ جُعِلَ رِزْقُهُ كَفَافاً فَصَبَرَ عَلَيْهِ وَ مَاتَ فَقَلَّ تُرَاثُهُ وَ قَلَّ بَوَاكِيهِ
امام باقر عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كند كه فرمود: خداوند عزّ و جل مى فرمايد: از رشك آورترين و موفق ترين دوستانم نزد من شخصى است كه سبك حال (يعنى كم مال و كم علاقه به دنيا) است ، داراى بهره اى از نماز است كه در نهان عبادت پروردگارش را به نيكوئى انجام مى دهد، و در ميان مردم گمنام و ناشناخته بسر مى برد، خداوند رزق و روزى او را به اندازه نيازش قرار داده ، و او بر آن صبر كند، و بميرد در حالى كه وارث و گريه كنانش كم باشند.
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ مَنْ صَبَرَ وَ اسْتَرْجَعَ وَ حَمِدَ اللَّهَ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ- فَقَدْ رَضِيَ بِمَا صَنَعَ اللَّهُ وَ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللّهِ وَ مَنْ لَمْ يَفْعَلْ ذَلِكَ جَرَى عَلَيْهِ الْقَضَاءُ وَ هُوَ ذَمِيمٌ وَ أَحْبَطَ اللَّهُ أَجْرَهُ
امام باقر عليه السّلام فرمود: هر كس هنگام مصيبت صبر كند و استرجاع نمايد (يعنى بگويد: إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ)، راضى به امر خدا شده و اجر و مزدش بعهده خداست . و هر كس اين كار را انجام ندهد حكم خدا بر او جارى مى شود؛ در حالى كه او نكوهيده و مذموم است ، و خداوند اجرش را پائين آورده .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْمُؤْمِنُ يُطْبَعُ عَلَى الصَّبْرِ عَلَى النَّوَائِبِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: مؤمن با بردبارى بر ناگواريها و سختيها سرشته مى شود.
عَنْ جَابِرٍ عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ لَمَّا تُوُفِّيَ الطَّاهِرُ بْنُ رَسُولِ اللَّهِ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ خَدِيجَةَ عَنِ الْبُكَاءِ فَقَالَتْ بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ لَكِنْ دَرَّتْ عَلَيْهِ الدُّرَيْرَةُ فَبَكَيْتُ فَقَالَ أَ مَا تَرْضَيْنَ أَنْ تَجِدِيهِ قَائِماً لَكِ عَلَى بَابِ الْجَنَّةِ فَإِذَا رَآكِ أَخَذَ بِيَدِكِ فَأَدْخَلَكِ الْجَنَّةَ أَطْهَرَهَا مَكَاناً وَ أَطْيَبَهَا- قَالَتْ فَإِنَّ ذَلِكَ كَذَلِكَ قَالَ ص اللَّهُ أَعَزُّ وَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يَسْلُبَ عَبْداً ثَمَرَةَ فُؤَادِهِ فَيَصْبِرُ وَ يَحْتَسِبُ وَ يَحْمَدُ اللَّهَ ثُمَّ يُعَذِّبَهُ
امام باقر عليه السّلام فرمود: زمانى كه طاهر فرزند رسول خدا فوت كرد ايشان خديجه عليها السّلام را از گريه كردن منع فرمود، حضرت خديجه گفت : بلى اى رسول خدا! (كنايه از اينكه مطيع حرف شما هستم ) و لكن شير در سينه ام جارى شد و من گريه كردم .
فرمود: آيا نمى خواهى كه او را جلوى درب بهشت ايستاده ببينى ، و هر گاه تو را ديد دستت را بگيرد و به پاكترين و خوشبوترين مكان بهشت ببرد؟ گفت : آرى اين چنين است ، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: خداوند عزيزترين و با كرامت تر از آنست كه ميوه دل بنده اى را از او بگيرد و او صبر كند، و حسرت بخورد و حمد خدا را بگويد، آنگاه خداوند او را عذاب كند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ وَلَدٌ يُقَدِّمُهُ الرَّجُلُ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ وَلَداً يُخَلِّفُهُمْ بَعْدَهُ كُلُّهُمْ قَدْ رَكِبُوا الْخَيْلَ وَ جَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: فرزندى را كه انسان در راه خدا مى دهد، بهتر است از هفتاد فرزند كه از خود بجاى گذارد و تمام آنها بعد از مرگ او سوار بر اسبها شوند و در راه خدا جهاد كنند.
عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى دَاوُدَ ص أَنَّ قَرِينَكَ فِي الْجَنَّةِ خَلَادَةُ بِنْتُ أَوْسٍ فَأْتِهَا وَ أَخْبِرْهَا وَ بَشِّرْهَا بِالْجَنَّةِ وَ أَعْلِمْهَا أَنَّهَا قَرِينُكَ فِي الاْخِرَةِ فَانْطَلَقَ دَاوُدُ إِلَيْهَا فَقَرَعَ الْبَابَ عَلَيْهَا فَخَرَجَتْ إِلَيْهِ فَقَالَ أَنْتِ خَلَادَةُ بِنْتُ أَوْسٍ قَالَتْ يَا نَبِيَّ اللَّهِ لَسْتُ بِصَاحِبَتِكَ الَّتِي تَطْلُبُ قَالَ لَهَا دَاوُدُ أَ لَسْتِ خَلَادَةَ بِنْتَ أَوْسٍ مِنْ سِبْطِ كَذَا وَ كَذَا قَالَتْ بَلَى قَالَ فَأَنْتِ هِيَ إِذًا فَقَالَتْ يَا نَبِيَّ اللَّهِ لَعَلَّ اسْماً وَافَقَ اسْماً فَقَالَ لَهَا دَاوُدُ مَا كَذَبْتُ وَ لَا كُذِبْتُ وَ إِنَّكِ لَأَنْتِ هِيَ فَقَالَتْ يَا نَبِيَّ اللَّهِ مَا أُكَذِّبُكَ وَ لَا وَ اللَّهِ مَا أَعْرِفُ مِنْ نَفْسِي مَا وَصَفْتَنِي بِهِ قَالَ لَهَا دَاوُدُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ خَبِّرِينِي عَنْ سَرِيرَتِكِ مَا هِيَ قَالَتْ أَمَّا هَذَا فَسَأُخْبِرُكَ بِهِ إِنَّهُ لَمْ يُصِبْنِي وَجَعٌ قَدْ نَزَلَ بِي مِنَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى كَائِناً مَا كَانَ وَ لَا نَزَلَ بِي مَرَضٌ أَوْ جُوعٌ إِلَّا صَبَرْتُ عَلَيْهِ وَ لَمْ أَسْأَلِ اللَّهَ كَشْفَهُ حَتَّى هُوَ يَكُونُ الَّذِي يُحَوِّلُهُ عَنِّي إِلَى الْعَافِيَةِ وَ السَّعَةِ لَمْ أَطْلُبْ بِهَا بَدَلًا وَ شَكَرْتُ اللَّهَ عَلَيْهَا وَ حَمِدْتُهُ قَالَ لَهَا دَاوُدُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ فَبِهَذَا النَّعْتِ بَلَغْتِ مَا بَلَغْتِ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع هَذَا وَ اللَّهِ دِينُ اللَّهِ الَّذِي ارْتَضَاهُ لِلصَّالِحِينَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند عزّ و جل به حضرت داود (صلوات اللّه عليه ) وحى كرد كه : رفيق و همراه تو در بهشت خلاده دختر اوس است ، به نزد او برو و به او خبر و بشارت را بده ، و به او اعلام كن كه همسر تو در آخرت است ، حضرت داود به طرف منزل او رفت و درب منزل را كوبيد و خلاده بيرون آمد. حضرت گفت : تو خلاده دختر اوس هستى ؟
گفت : اى پيغمبر خدا؛ من آن رفيق تو كه به دنبالش مى گردى نيستم ، حضرت داود به او گفت : آيا تو خلاده دختر اوس از نواده گان فلان و فلان نيستى ؟ گفت : چرا هستم ، فرمود:
پس تو خود او هستى ، گفت : اى پيغمبر خدا! شايد مشابهت اسمى با اسم ديگر شده ، حضرت داود عليه السّلام فرمود: من دروغ نمى گويم ، به من هم دروغ گفته نشده و تو حقيقتا همان هستى ، گفت : اى پيغمبر خدا! من تو را تكذيب نمى كنم ولى قسم به خدا نمى بينم در خودم آنچه تو مرا به آن توصيف مى كنى ، حضرت داود (صلوات الله عليه ) به او گفت : مرا از اخلاق و رفتار نيكويت خبر ده كه چيست ؟ گفت : اكنون از سرنوشت خود تو را با خبر سازم كه : هر چه به من رسد، و هر بلايى كه از ناحيه خدا باشد، اگر مريضى و گرسنگى به من روى آورد بر آن صبر كنم ، و هرگز از خدا طلب برطرف شدن آن سختى را نكرده ام تا اينكه خود او آن را از من به سلامت و گشايش مبدل نمايد، و هرگز عوض آن را طلب نكردم و خدا را شكر كردم و او را ستايش نمودم ، حضرت داود (صلوات اللّه عليه ) به او گفت : به همين صفت به اين مقام رسيده اى .
سپس امام عليه السّلام فرمود: بخدا قسم همين دين ، دين خداست كه براى بندگان شايسته اش برگزيد.
مِنْ كِتَابِ رَوْضَةِ الْوَاعِظِينَ قَالَ الصَّادِقُ ع اصْبِرْ عَلَى أَعْدَاءِ النِّعَمِ فَإِنَّكَ لَنْ تُكَافِيَ مَنْ عَصَى اللَّهَ فِيكَ بِأَفْضَلَ مِنْ أَنْ تُطِيعَ اللَّهَ فِيهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: بر دشمنان نعمتهايى كه خدا به تو داده صبر كن (منظور حسّاد هستند)، زيرا تو نمى توانى مجازات كنى كسى را كه نافرمانى خدا را در مورد تو كرده (يعنى حسادت ورزيده ) برتر از اينكه خدا را در آن فرمان بردى (يعنى صبر در مقابل اذيّت آن حاسد كنى ).
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع الصَّبْرُ صَبْرَانِ صَبْرٌ عَلَى مَا تَكْرَهُ وَ صَبْرٌ عَلَى مَا تُحِبُّ وَ الصَّبِرُ مِنَ الْإِيمَانِ كَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ لَا خَيْرَ فِي جَسَدٍ لَا رَأْسَ مَعَهُ وَ لَا فِي إِيمَانٍ لَا صَبْرَ مَعَهُ
امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: صبر دو گونه است : صبر بر آنچه كه نمى پسندى و صبر بر آنچه كه دوست دارى ، و صبر نسبت به ايمان مانند سر است نسبت به بدن ، و بدنى كه سر ندارد خيرى در آن نيست ، و ايمانى كه صبر بهمراه ندارد خيرى در آن نيست .
وَ قَالَ ع الصَّبْرُ ثَلَاثَةٌ صَبْرٌ عَلَى الطَّاعَةِ وَ صَبْرٌ عَلَى الْمَعْصِيَةِ وَ صَبْرٌ عَلَى الْمُصِيبَةِ
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: صبر بر سه قسم است : صبر بر اطاعت و بندگى خدا، صبر در مقابل مصيبت ، صبر در روياروئى با معصيت و گناه .
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى حِينَ أَهْبَطَ آدَمَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ عَلَى الْأَرْضِ أَمَرَ أَنْ يَحْرُثَ بِيَدِهِ فَيَأْكُلَ مِنْ كَدِّهِ بَعْدَ الْجَنَّةِ وَ نَعِيمِهَا فَلَبِثَ يَجُولُ وَ يَبْكِي عَلَى الْجَنَّةِ مِائَتَيْ سَنَةٍ ثُمَّ إِنَّهُ سَجَدَ لِلَّهِ فَلَمْ يَرْفَعْ رَأْسَهُ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ بِلَيَالِيهَا ثُمَّ قَالَ يَا رَبِّ أَ لَمْ تَخْلُقْنِي بِيَدَيْكَ قَالَ اللَّهُ قَدْ فَعَلْتُ فَهَلْ صَبَرْتَ أَوْ شَكَرْتَ قَالَ آدَمُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ فَرَحِمَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بُكَاءَهُ فَتابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوّابُ الرَّحِيمُ
امام باقر عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله روايت كند كه فرمود: خداوند متعال زمانى كه حضرت آدم (صلوات اللّه عليه ) را از بهشت به طرف زمين فرستاد، به او فرمان داد كه به وسيله دستانش كشت و كار كند، و از نتيجه دسترنجش ،- بعد از بهشت و نعمتهاى آن - بخورد.
آدم سرگردان مانده و مى گشت ، و بخاطر دورى از بهشت دويست سال گريه مى كرد، آنگاه براى خدا سجده كرد و سرش را سه شبانه روز بر نداشت ، سپس گفت : پروردگارا! آيا مرا با دستان خود خلق نكردى ؟ خداوند فرمود: چرا، ولى آيا تو صبر يا شكر كردى ؟ حضرت آدم عليه السّلام عرض كرد: پروردگارى غير تو نيست ، من به نفس خود ظلم كردم ، تو مرا ببخش ، تو بخشنده و مهربانى ، خداوند تبارك و تعالى به گريه هاى او رحم كرد و توبه اش را پذيرفت ، خداوند توبه پذير و مهربان است .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أُمِرَ النَّاسُ بِخَصْلَتَيْنِ فَضَيَّعُوهُمَا فَصَارُوا مِنْهُمَا عَلَى غَيْرِ شَيْءٍ الصَّبْرِ وَ الْكِتْمَانِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: مردم به دو خصلت امر شدند، و هر دو را ضايع كردند و به وسيله ضايع كردن اين دو؛ دستشان از همه چيز كوتاه شد، آن دو خصلت : صبر و راز نگهدارى بود.
عَنْ حَفْصِ بْنِ غِيَاثٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَا حَفْصُ إِنَّ مَنْ صَبَرَ صَبَرَ قَلِيلًا وَ إِنَّ مَنْ جَزِعَ جَزِعَ قَلِيلا وَ قَالَ ع عَلَيْكَ بِالصَّبْرِ فِي جَمِيعِ أُمُورِكَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بَعَثَ مُحَمَّداً فَأَمَرَهُ بِالصَّبْرِ وَ الرِّفْقِ فَقَالَ وَ اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلًا وَ ذَرْنِي وَ الْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَ قَالَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ- وَ ما يُلَقّاها إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَ ما يُلَقّاها إِلاّ ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ فَصَبَرَ ص حَتَّى نَالُوهُ بِالْعَظَائِمِ وَ رَمَوْهُ بِهَا فَضَاقَ صَدْرُهُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِما يَقُولُونَ. فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ كُنْ مِنَ السّاجِدِينَ ثُمَّ كَذَّبُوهُ وَ رَمَوْهُ فَحَزِنَ لِذَلِكَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لا يُكَذِّبُونَكَ وَ لكِنَّ الظّالِمِينَ بِآياتِ اللّهِ يَجْحَدُونَ. وَ لَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلى ما كُذِّبُوا وَ أُوذُوا حَتّى أَتاهُمْ نَصْرُنا فَأَلْزَمَ نَفْسَهُ الصَّبْرَ فَتَعَدَّوْا فَذَكَرُوا اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ كَذَّبُوهُ فَقَالَ صَبَرْتُ فِي نَفْسِي وَ أَهْلِي وَ عِرْضِي وَ لَا صَبْرَ لِي عَلَى ذِكْرِهِمْ إِلَهِي فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ. فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ فَصَبَرَ فِي جَمِيعِ أَحْوَالِهِ ثُمَّ بَشَّرَ بِالْأَئِمَّةِ وَ وَصَفَهُمْ بِالصَّبْرِ فَقَالَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ فَعِنْدَ ذَلِكَ قَالَ ص الصَّبْرُ مِنَ الْإِيمَانِ كَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَشَكَرَ اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهِ- وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى عَلى بَنِي إِسْرائِيلَ بِما صَبَرُوا وَ دَمَّرْنا ما كانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ فَقَالَ ص إِنَّهُ الْبُشْرَى وَ الِانْتِقَامُ فَأَبَاحَ اللَّهُ لَهُ قَتْلَ الْمُشْرِكِينَ- فَأَنْزَلَ عَلَيْهِ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَلَعَنَهُمُ اللَّهُ عَلَى لِسَانِ رَسُولِهِ وَ أَحِبَّائِهِ وَ جَعَلَ لَهُ ثَوَابَ صَبْرِهِ مَعَ مَا ادَّخَرَ لَهُ فِي الاْخِرَةِ فَمَنْ صَبَرَ وَ احْتَسَبَ لَمْ يَخْرُجْ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يُقِرَّ اللَّهُ عَيْنَهُ فِي أَعْدَائِهِ مَعَ مَا أَخَّرَ لَهُ فِي الاْخِرَةِ
امام صادق عليه السّلام به حفص بن غياث فرمود: اى حفص ! هر كس صبر كند اندكى صبر كرده ، و هر كس بيتابى كند اندكى بيتابى نموده است [يعنى هم صبر كردن و هم جزع نمودن گذرا است و مدتش كوتاه است ]
امام صادق عليه السّلام فرمود: تو را سفارش مى كنم كه در كارت صبر پيشه كنى ، خداوند عزّ و جل حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله را مبعوث كرد و او را به صبر و نرمش امر فرمود. و فرموده :
(صبر كن بر آنچه مى گويند و به خوشى از آنها كناره كن ، مرا با نعمت خوارگانى كه تو را تكذيب كنند واگذار).
و نيز فرمود: (دفاع كن بدان چه نيكوتر است نسبت به بدى ، تا به ناگاه آنكه ميان تو و او دشمنى است گويا دوستى صميمى شود، و بر نخورند به آن بجز آن كسانى كه صبر كردند و بر نخورد به آن مگر صاحب بهره فراوان ).
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله صبر كرد به حدّى كه به او وصله هاى بزرگى چسباندند (مانند ساحر، مجنون ، كذّاب ) و او را به آنها متهم كردند، همه را به سختى تحمل نمود، و خداوند عزّ و جل اين آيه را نازل فرمود: (به تحقيق مى دانم كه تو از آنچه مى گويند دلتنگ شده اى ، پس پروردگارت را تسبيح كن و از سجده كنندگان باش ).
سپس حضرتش را تكذيب كردند و او به خاطر اين امر غمگين شد، سپس خداوند عزّ و جل اين آيه را نازل فرمود: (به تحقيق مى دانم كه حرفهايشان تو را اندوهگين مى كند، بدرستى كه آنها (در واقع ) تو را دروغگو نمى شمارند، بلكه ستمكاران آيات ما را انكار مى كنند، به تحقيق چه بسيارند رسولانى كه پيش از تو تكذيب شدند ولى در مقابل صبر كردند و اذيّت شدند تا يارى ما به آنها رسيد).
پيغمبر صبر و شكيبايى پيشه نمود، سپس آنها از اين هم تجاوز نمودند، و وقتى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نام خداى تبارك و تعالى را به زبان آورد او را تكذيب نمودند، پيغمبر فرمود: من بر خودم و خاندانم و آبرويم صبر نمودم ، ولى نسبت به اينكه آنها ذكر معبودم را تكذيب كنند صبر ندارم ، لذا خداوند عزّ و جل اين آيه را نازل فرمود: (ما آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست در شش روز آفريديم ، و هيچ خستگى به ما نرسيد، پس تو بر آنچه مى گويند صبر كن )، پيامبر در همه حالات صبر كرد، سپس به او بشارت ائمه و توصيف آنها به صبر داده شد سپس خداوند جلّ ثناؤ ه فرمود: (آنها را ائمه قرار داديم تا به امر ما ديگران را هدايت كنند، زيرا آنها صبر نمودند و به آيات ما يقين داشتند).
در اين هنگام رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: منزلت صبر نسبت به ايمان بمانند منزلت سر نسبت به بدن است ، پس خداوند از او تقدير نمود و اين آيه را بر او نازل فرمود: (بهترين فرمايش پروردگارت بر بنى اسرائيل بواسطه صبر كردنشان عملى شد، و آنچه را فرعون و قومش مى ساختند، و به دستگاه خود مى گستراندند واژگون ساختيم ).
بعد فرمود صلّى اللّه عليه و آله : اين مژده و انتقام است ، سپس خداوند براى او كشتن مشركين را مباح كرد و اين آيه را نازل كرد: (مشركين را هر كجا يافتيد بكشيد، و آنها را بگيريد و محاصره كنيد و در هر كمينگاهى بر سر راهشان بنشينيد).
سپس خداوند آنان را بر زبان پيغمبرش و دوستان پيغمبرش مورد لعن قرار داد، و آن را ثواب شكيبائيش قرار داد به علاوه آنچه در آخرت برايش ذخيره كرد.
پس هر كس شكيبائى كند و از خدا طلب تقرب نمايد از دنيا خارج نمى شود تا اينكه خدا ديده او را در باره دشمنانش روشن كند به علاوه آنچه در آخرت برايش ذخيره نموده .
afsanah82
07-19-2011, 07:42 PM
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا أُدْخِلَ الْمُؤْمِنُ قَبْرَهُ كَانَتِ الصَّلَاةُ عَنْ يَمِينِهِ وَ الزَّكَاةُ عَنْ شِمَالِهِ وَ الْبِرُّ مُطِلًّا عَلَيْهِ وَ يُنَحَّى الصَّبْرُ نَاحِيَةً فَإِذَا دَخَلَ عَلَيْهِ الْمَلَكَانِ اللَّذَانِ يَلِيَانِ مُسَاءَلَتَهُ قَالَ الصَّبْرُ لِلصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الْبِرِّ- دُونَكُمْ صَاحِبَكُمْ فَإِنْ عَجَزْتُمْ عَنْهُ فَأَنَا دُونَهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هنگامى كه مؤمن را داخل قبرش مى گذارند، نماز از طرف راست او، و زكات از طرف چپ او، و نيكى و احسان بر سر او سايه مى افكند، و صبر به گوشه اى كشيده شده ، و زمانى كه دو فرشته بر او در آيند كه متصدى سؤ ال و جواب از او هستند صبر به نماز و زكات و احسان مى گويد: رفيقتان را دريابيد، اگر از او عاجز شديد من همراه او هستم .
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ الصَّبْرُ صَبْرَانِ صَبْرٌ عَلَى الْبَلَاءِ حَسَنٌ جَمِيلٌ- وَ أَفْضَلُ الصَّبْرِ مِنَ الصَّابِرِينَ الْوَرَعُ عَنِ الْمَحَارِمِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: صبر بر دو قسم است : صبر بر بلاء و مصيبت كه نيكو و زيباست ، و بهترين صبرها از صبركنندگان ،پرهيز و دورى جستن از كارهاى حرام است .
عَنْ جَابِرٍ عَنْهُ ع قَالَ مُرُوَّةُ الصَّبْرِ فِي حَالِ الْفَاقَةِ وَ الْحَاجَةِ- وَ التَّعَفُّفِ وَ الْغِنَى أَكْثَرُ مِنْ مُرُوَّةِ الْإِعْطَاءِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: مردانگى صبر در حال نيازمندى و تنگدستى و آبرودارى و بى نيازى بيشتر از مردانگى و بخشش است .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا قَالَ اصْبِرُوا عَلَى الْمَصَائِبِ
امام صادق عليه السّلام در مورد قول خداوند عزّ و جل : (اى مؤمنان صبر كنيد و همديگر را سفارش به صبر نمائيد) فرمود: در مصائب هم صبرى كنيد (يعنى با هم همدردى كنيد).
عَنْهُ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْعَمَ عَلَى قَوْمٍ فَلَمْ يَشْكُرُوا- فَصَارَتْ عَلَيْهِمْ وَبَالًا وَ ابْتَلَى قَوْماً بِالْمَصَائِبِ فَصَبَرُوا فَصَارَتْ عَلَيْهِمْ نِعْمَةً
امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: خداوند عزّ و جل بر قومى نعمت داد و آنها شكر نعمت نكردند، آن نعمت بر آنها تبديل به وزر و وبال شد، و قومى را گرفتار مصائب نمود و شكيبائى پيشه كردند، و آن مصائب بر ايشان نعمت شد.
عَنْهُ ع قَالَ مَنِ ابْتُلِيَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ بِبَلَاءٍ فَصَبَرَ عَلَيْهِ كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ أَلْفِ شَهِيدٍ
امام صادق عليه السّلام فرموده اند: هر مؤمنى كه گرفتار مصيبتى گرديد و در مقابل آن شكيبائى كرد اجر آن مانند اجر هزار شهيد است .
عَنْهُ ع قَالَ إِنَّ فِي الْجَنَّةِ لَمَنْزِلَةً لَا يَبْلُغُهَا عَبْدٌ إِلَّا بِبَلَاءٍ فِي جَسَدِهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: در بهشت درجه اى است كه هيچ بنده اى به آن درجه نرسد مگر بواسطه بلاهايى (سختيهايى ) كه براى بدنش پيدا مى شود.
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ بَلَغَنِي أَنَّهُ مَا ذَهَبَ اللَّهُ بِكَرِيمَتَيْ عَبْدٍ فَجَعَلَ لَهُ عِوَضاً دُونَ الْجَنَّةِ قَالَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ هَاهُنَا مَا هُوَ أَفْضَلُ وَ أَكْثَرُ مِنْ هَذَا فَقُلْتُ وَ أَيُّ شَيْءٍ أَفْضَلُ مِنْ هَذَا- فَقَالَ النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ اللَّهِ
ابو بصير گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم : فدايت شوم ، به من خبرى رسيده كه خداوند دو چشم بنده اى را از او نمى گيرد مگر اينكه عوضش را بهشت قرار مى دهد.
حضرت فرمود: آنجا (بهشت ) چيزى هست كه بهتر و بيشتر از اين است ؛ گفتم : چه چيزى بهتر از اين است ؟ فرمود: ديدن روى خدا.
الفصل السادس في الشكر
(فصل ششم : در شكر و سپاسگزارى)
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَمْ يَنْزِلْ مِنَ السَّمَاءِ شَيْءٌ أَقَلُّ وَ لَا أَعَزُّ مِنْ ثَلَاثَةِ أَشْيَاءَ التَّسْلِيمِ وَ الْبِرِّ وَ الْيَقِينِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: از آسمان چيزى عزيزتر و كمياب تر از سه چيز نازل نشد: تسليم در برابر خداوند، نيكى نمودن ، يقين .
عَنِ النَّوْفَلِيِّ بِإِسْنَادِهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهُ الطَّاعِمُ الشَّاكِرُ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ كَأَجْرِ الصَّائِمِ الْمُحْتَسِبِ وَ الْمُعَافَى الشَّاكِرُ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ كَأَجْرِ الْمُبْتَلَى الصَّابِرِ وَ الْمُعْطَى الشَّاكِرُ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ كَأَجْرِ الْمَحْرُومِ الْقَانِعِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: خورنده شكرگزار اجرش مانند روزه دار خداجوست ، و تندرست شكرگزار اجر گرفتار دردمند صابر را دارد، و بخشنده شكرگزار اجر محروم قناعت كار را دارد.
عَنْ عَلَاءِ بْنِ الْكَامِلِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ ع آتَانِيَ اللَّهُ بِأُمُورٍ لَا أَحْتَسِبُهَا لَا أَدْرِي كَيْفَ وُجُوهُهَا قَالَ أَ وَ لَا تَعْلَمُ أَنَّ هَذَا مِنَ الشُّكْرِ
علا بن كامل گويد: به امام موسى بن جعفر عليه السّلام گفتم : خداوند به من نعمتهايى را داده كه آنها را نمى توانم حساب كنم و دليل و علت اعطاء اين همه نعمت را هم نمى دانم ؛ فرمود:
آيا نمى دانى ؟ همانا اين به خاطر شكرى است كه مى كنى .
وَ فِي رِوَايَةٍ قَالَ لِي لَا تَسْتَصْغِرِ الْحَمْدَ
و در روايت ديگر، به من فرمود: سپاسگزارى را كوچك مشمار.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا فَتَحَ اللَّهُ لِعَبْدٍ بَابَ شُكْرٍ فَخَزَنَ عَنْهُ بَابَ الزِّيَادَةِ
امام صادق عليه السّلام از پدرانش عليهم السّلام نقل مى كند كه : رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: خداوند بر بنده اى درى از شكر را نگشايد مگر اينكه درى از كثرت نعمت برويش گشوده شود.
عَنْهُ ع قَالَ إِذَا أَحْسَنْتُمْ فَاحْمَدُوا اللَّهَ وَ إِذَا أَسَأْتُمْ فَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ
امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: هر گاه نيكى كرديد خدا را سپاس گوئيد، و هر گاه كار ناشايستى انجام داديد، از خطا طلب آمرزش و بخشش كنيد.
عَنْ سِنَانِ بْنِ طَرِيفٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ خَشِيتُ أَنْ أَكُونَ مُسْتَدْرَجاً قَالَ وَ لِمَ قُلْتُ لِأَنِّي دَعَوْتُ اللَّهَ أَنْ يَرْزُقَنِي دَاراً فَرَزَقَنِي - وَ دَعَوْتُ اللَّهَ أَنْ يَرْزُقَنِي أَلْفَ دِرْهَمٍ فَرَزَقَنِي أَلْفاً وَ دَعَوْتُهُ أَنْ يَرْزُقَنِي خَادِماً فَرَزَقَنِي خَادِماً قَالَ فَأَيَّ شَيْءٍ تَقُولُ قَالَ أَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ قَالَ فَمَا أُعْطِيتَ أَفْضَلُ مِمَّا أُعْطِيتَ
سنان بن طريف گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم : مى ترسم از اينكه مورد مؤ اخذه قرار گيرم . فرمود: چرا؟ گفتم : از خدا خواستم كه به من خانه اى بدهد؛ مرحمت فرمود، بار ديگر خواستم كه هزار درهم به من بدهد، باز عطايم فرمود، خواستم كه به من خادمى بدهد، آن را هم داد. فرمود: حال چه مى گوئى ؟ گفتم : الحمد للّه . فرمود: آنچه تو بخشيده اى به از آنى است كه به تو داده شد.
عَنْ سَعْدَانَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ إِنِّي أَرَى مَنْ هُوَ شَدِيدُ الْحَالِ مُضَيَّقاً عَلَيْهِ الْعَيْشُ وَ أَرَى نَفْسِي فِي سَعَةٍ مِنْ هَذِهِ الدُّنْيَا- لَا أَمُدُّ يَدِي إِلَى شَيْءٍ إِلَّا رَأَيْتُ فِيهِ مَا أُحِبُّ وَ قَدْ أَرَى مَنْ هُوَ أَفْضَلُ مِنِّي قَدْ صُرِفَ ذَلِكَ عَنْهُ فَقَدْ خَشِيتُ أَنْ يَكُونَ لِي اسْتِدْرَاجاً مِنَ اللَّهِ لِي بِخَطِيئَتِي فَقَالَ ع أَمَّا مَعَ الْحَمْدِ فَلَا وَ اللَّهِ
سعدان بن يزيد گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم : من كسى را ديدم كه در حالت سختى بود و زندگانى بر او تنگ شده بود، و خودم را در گشايش از اين دنيا ديدم ، دستم را به سوى چيزى دراز نمى كنم مگر اينكه آن را محبوب خودم مى بينم ، و گاهى كسى را مى بينم كه او از من برتر است در حالى كه اين نعمتها به او نرسيده ، مى ترسم كه اين براى من آزمايشى از ناحيه خداوند باشد تا مرا به خطا و اشتباه اندازد.
امام عليه السّلام فرمود: اگر در برابر نعمتها شاكر باشيد باكى نيست .
عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ إِنَّ الرَّجُلَ مِنْ أُمَّتِي يَخْرُجُ إِلَى السُّوقِ فَيَبْتَاعُ الْقَمِيصَ بِنِصْفِ دِينَارٍ أَوْ بِثُلُثِ دِينَارٍ فَيَحْمَدُ اللَّهَ إِذَا لَبِسَ فَمَا يَبْلُغُ رُكْبَتَهُ حَتَّى يُغْفَرَ لَهُ
پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: مردى از امت من به بازار مى رود و پيراهنى به نصف دينار و يا به ثلث دينار مى خرد، و هر گاه آن را مى پوشد حمد خدا را مى گويد، اين پيراهن به زانوهايش نرسيده كه گناهانش آمرزيده مى شود.
عَنْهُ ع قَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَشْبَعُ مِنَ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ- فَيَحْمَدُ اللَّهَ فَيُعْطِيهِ اللَّهُ مِنَ الْأَجْرِ مَا يُعْطِي الصَّائِمَ إِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ يُحِبُّ أَنْ يُحْمَدَ
پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: مؤمن هر وقت كه از خوردن غذا و آشاميدنى سير مى شود و حمد خدا مى گويد خداوند به او اجر و مزد شخص روزه دار را عطا فرمايد، خداوند شكرگزار است و دوست دارد كه ستايش شود.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ إِنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ لَيَشْرَبُ شَرْبَةً مِنَ الْمَاءِ- فَيُوجِبُ اللَّهُ لَهُ بِهَا الْجَنَّةَ ثُمَّ قَالَ يَأْخُذُ الْإِنَاءَ فَيَضَعُهُ عَلَى فِيهِ فَيُسَمِّي - ثُمَّ يَشْرَبُ فَيُنَحِّيهِ وَ هُوَ يَشْتَهِيهِ فَيَحْمَدُ اللَّهَ ثُمَّ يَعُودُ فَيَشْرَبُ ثُمَّ يُنَحِّيهِ فَيَحْمَدُ اللَّهَ ثُمَّ يَعُودُ وَ يَشْرَبُ ثُمَّ يُنَحِّيهِ فَيَحْمَدُ اللَّهَ فَيُوجِبُ اللَّهُ لَهُ بِهَا الْجَنَّةَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: مردى از شماها شربت آبى مى نوشد و خداوند به وسيله آن بهشت را بر او واجب مى كند؛ سپس فرمود: ظرف آب را بر لبش نهد و نام خدا را ببرد، سپس آن را بنوشد و آن را از دهانش دور كند در حالى كه هنوز ميل به نوشيدن آن دارد، سپس حمد خدا بگويد و آن را نزديك دهان كند و بنوشد سپس آن را دور كند و حمد خدا گويد، به واسطه اين عمل خداوند بهشت را بر او واجب مى گرداند.
عَنْهُ ع قَالَ كَانَ الْمَسِيحُ ع يَقُولُ النَّاسُ رَجُلَانِ مُعَافًى وَ مُبْتَلًى فَاحْمَدُوا اللَّهَ عَلَى الْعَافِيَةِ وَ ارْحَمُوا أَهْلَ الْبَلَاءِ
امام صادق عليه السّلام فرموده اند: حضرت مسيح عليه السّلام هميشه مى فرمود: مردم دو گروهند:
مردمى در حال سلامت ، و مردمى گرفتار بلاء و مصيبت ، براى عافيت و سلامتى حمد خدا كنيد و براى اهل بلا و مصيبت طلب رحمت كنيد.
عَنْهُ ع قَالَ لَا تَنْظُرُوا إِلَى أَهْلِ الْبَلَاءِ فَإِنَّ ذَلِكَ يَحْزُنُهُمْ
امام صادق عليه السّلام فرمود: به كسانى كه به بلا و مصيبت گرفتارند نگاه نكنيد، زيرا اين كار آنها را اندوهگين مى كند.
عَنِ الْبَاقِرِ ع أَنَّهُ كَانَ يَكْرَهُ أَنْ يُسْمَعَ مِنَ الْمُبْتَلَى التَّعَوُّذُ مِنَ الْبَلَاءِ
نقل شده كه امام باقر عليه السّلام دوست نداشت كه از شخص گرفتار كلمه تعوّذ را بشنود، يعنى :
پناه بردن به خدا از بلا.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ سَجَدَ سَجْدَةً لِيَشْكُرَ نِعْمَةً وَ هُوَ مُتَوَضِّئٌ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ عَشْرَ حَسَنَاتٍ وَ مَحَا عَنْهُ عَشْرَ خَطِيئَاتٍ عِظَامٍ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس با وضو سجده شكر كند خداوند براى او ده حسنه مى نويسد، و ده خطا و گناه را از نامه اعمالش پاك مى كند.
عَنْهُ ع قَالَ بَيْنَمَا رَسُولُ اللَّهِ ص مَعَ أَصْحَابِهِ إِذَا سَجَدَ- فَأَطَالَ السُّجُودَ حَتَّى ظَنُّوا أَنَّهُ ... ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ لَقَدْ أَطَلْتَ السُّجُودَ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّكَ ... مِمَّا ذَاكَ فَقَالَ أَتَانِي جَبْرَئِيلُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ رَبَّكَ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ لَكَ إِنِّي لَنْ أَسُوءَكَ فِيمَنْ وَالاكَ مِنْ أُمَّتِكَ وَ لَنْ أَقْضِيَ عَلَى مُؤْمِنٍ قَضَاءً سَاءَهُ أَوْ سَرَّهُ ذَلِكَ إِلَّا وَ هُوَ خَيْرٌ لَهُ قَالَ ع فَلَمْ يَكُنْ عِنْدِي مَالٌ فَأَتَصَدَّقَ بِهِ- وَ لَا مَمْلُوكٌ فَأُعْتِقَهُ فَسَجَدْتُ لِلَّهِ وَ شَكَرْتُهُ وَ حَمِدْتُهُ عَلَى ذَلِكَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: روزى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله با اصحابش بودند زمانى كه بسجده رفتند سجودشان طولانى شد به حدّى كه گمان كردند ايشان ... سپس سرشان را بلند كردند. از ايشان پرسيدند: اى رسول خدا! سجده ات را طولانى نمودى به حدى كه ما گمان كرديم كه از دنيا رفته اى . فرمود: جبرئيل از نزد خداوند تبارك و تعالى نزد من آمد و گفت : اى محمد! پروردگارت تو را سلام مى رساند و به تو مى فرمايد، من هرگز در مورد بنده اى از امّتت كه تو را دوست دارد ناراحتت نكردم ، و بر مؤمنى امرى را كه ناراحتش كند يا خرسندش كند انجام ندادم مگر اينكه آن كار براى او خير بود.
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: نه مالى نزد من بود كه آن را صدقه دهم و نه بنده اى كه او را آزاد سازم ، سپس براى خدا به سجده افتادم و او را شكر كردم و بر اين امر حمد او را گفتم .
عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ الْحَذَّاءِ قَالَ كُنْتُ مَعَ أَبِي جَعْفَرٍ فِي طَرِيقِ الْمَدِينَةِ فَوَقَعَ سَاجِداً لِلَّهِ فَقَالَ لِي حِينَ اسْتَتَمَّ قَائِماً يَا زِيَادُ أَنْكَرْتَ عَلَيَّ حِينَ رَأَيْتَنِي سَاجِداً فَقُلْتُ بَلَى جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ ذَكَرْتُ نِعْمَةً أَنْعَمَهَا اللَّهُ عَلَيَّ فَكَرِهْتُ أَنْ أَجُوزَ حَتَّى أُؤَدِّيَ شُكْرَهَا
ابو عبيده حذاء گويد: در راه مدينه به همراه امام باقر عليه السّلام بودم ، كه ناگهان ايشان مشغول سجده براى خدا شدند، زمانى كه تمام شد و ايستادند به من فرمود: اى زياد! از سجده كردن ناگهانى من در شگفت شدى ؟ گفتم : بلى فدايت شوم ؛ فرمود: به ياد نعمتى افتادم كه خداوند به من عطا فرموده بود، و بر من سخت آمد كه بگذرم و شكر آن را بجا نياورم .
عَنْ هِشَامِ بْنِ أَحْمَدَ قَالَ كُنْتُ أَسِيرُ مَعَ أَبِي الْحَسَنِ فِي بَعْضِ أَطْرَافِ الْمَدِينَةِ إِذْ ثَنَى رِجْلَهُ عَنْ دَابَّتِهِ فَخَرَّ سَاجِداً فَأَطَالَ وَ أَطَالَ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ رَكِبَ دَابَّتَهُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ رَأَيْتُكَ قَدْ أَطَلْتَ السُّجُودَ فَقَالَ إِنِّي ذَكَرْتُ نِعْمَةً أَنْعَمَ اللَّهُ بِهَا عَلَيَّ فَأَحْبَبْتُ أَنْ أَشْكُرَ رَبِّي
هشام بن احمد گويد: من به همراه امام كاظم عليه السّلام در اطراف مدينه گردش مى كردم ، به ناگاه پايشان را از مركب پائين نهادند و به سجده افتادند، و سجده را طول دادند، سپس سر بر داشتند و سوار مركب شدند؛ عرض كردم : فدايت شوم سجده را طول داديد؟ فرمود: من به ياد نعمتى افتادم كه خداوند به من عطا فرموده بود، و خوش داشتم كه پروردگارم را شكرگزارى كنم .
عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ أَيُّمَا عَبْدٍ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِنِعْمَةٍ فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ وَ حَمِدَ اللَّهَ عَلَيْهَا بِلِسَانِهِ لَمْ ينفذ يَنْفَدْ كَلَامُهُ حَتَّى يَأْمُرَ اللَّهُ بِالزِّيَادَةِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ جَلَّ وَ عِزَّ- لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُم
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر بنده اى را كه خداوند بر او نعمتى عطا كند و او اين را قلبا بفهمد و با زبانش حمد خداوند را بگويد، كلامش هنوز تمام نشده كه خداوند امر به زيادى نعمتش مى كند، و اين قول خداوند عزّ و جل است كه : (اگر شكر كنيد هر آينه ما نعمت را بر شما افزون مى كنيم ).
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ لَا يَنْقَطِعُ الْمَزِيدُ مِنَ اللَّهِ حَتَّى يَنْقَطِعَ الشُّكْرُ مِنَ الْعِبَادِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: افزايش نعمت از خدا نمى گسلد مگر اينكه شكر بندگان بگسلد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَحْسِنُوا جِوَارَ النِّعَمِ- قِيلَ وَ مَا جِوَارُ النِّعَمِ قَالَ الشُّكْرُ لِمَنْ أَنْعَمَ بِهَا وَ أَدَاءُ حُقُوقِهَا
امام صادق عليه السّلام فرمود: همسايه خوبى براى نعمتها باشيد، سؤ ال شد: همسايه خوبى براى نعمتها بودن به چيست ؟ فرمود: سپاسگزارى از كسى كه نعمت داده .
عَنْهُ ع قَالَ أَحْسِنُوا جِوَارَ نِعَمِ اللَّهِ وَ احْذَرُوا أَنْ تَنْتَقِلَ عَنْكُمْ إِلَى غَيْرِكُمْ أَمَا إِنَّهَا لَمْ تَنْتَقِلْ عَنْ أَحَدٍ قَطُّ وَ كَادَتْ أَنْ تَرْجِعَ إِلَيْهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: همسايه خوبى براى نعمتهاى خدا باشيد و بپرهيزيد از اينكه اين نعمتها از شما به ديگرى منتقل شود، آگاه باشيد اگر نعمت رفت ديگر برگشتن آن مشكل است .
وَ كَانَ عَلِيٌّ ع قَالَ قَلَّ مَا أَدْبَرَ شَيْءٌ فَأَقْبَلَ
على عليه السّلام مى فرمود: بسيار كم است كه نعمت از دست رفته دوباره بازگردد.
عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ قَالَ الرِّضَا ع اتَّقُوا اللَّهَ وَ عَلَيْكُمْ بِالتَّوَاضُعِ وَ الشُّكْرِ وَ الْحَمْدِ إِنَّهُ كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ رَجُلٌ فَأَتَاهُ فِي مَنَامِهِ مَنْ قَالَ لَهُ- إِنَّ لَكَ نِصْفَ عُمُرِكَ سَعَةً فَاخْتَرْ أَيَّ النِّصْفَيْنِ شِئْتَ فَقَالَ إِنَّ لِي شَرِيكاً- فَلَمَّا أَصْبَحَ الرَّجُلُ قَالَ لِزَوْجَتِهِ قَدْ أَتَانِي فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ رَجُلٌ فَأَخْبَرَنِي أَنَّ نِصْفَ عُمُرِي لِي سَعَةً فَاخْتَرْ أَيَّ النِّصْفَيْنِ شِئْتَ فَقَالَتْ لَهُ زَوْجَتُهُ اخْتَرِ النِّصْفَ الْأَوَّلَ- وَ تَعَجِّلِ الْعَافِيَةَ لَعَلَّ اللَّهَ سَيَرْحَمُنَا وَ يُتِمُّ لَنَا النِّعْمَةَ فَلَمَّا كَانَ فِي اللَّيْلَةِ الثَّانِيَةِ أَتَى الاْتي فَقَالَ مَا اخْتَرْتَ فَقَالَ اخْتَرْتُ النِّصْفَ الْأَوَّلَ فَقَالَ لَكَ ذَاكَ فَأَقْبَلَتْ عَلَيْهِ الدُّنْيَا فَكَانَ كُلَّمَا كَانَتْ نِعْمَةٌ قَالَتْ زَوْجَتُهُ جَارُكَ فُلَانٌ مُحْتَاجٌ فَصِلْهُ وَ تَقُولُ قَرَابَتُكَ فُلَانٌ فَتُعْطِيهِ وَ كَانُوا كَذَلِكَ كُلَّمَا جَاءَتْهُمْ نِعْمَةٌ أَعْطَوْا وَ تَصَدَّقُوا وَ شَكَرُوا فَلَمَّا كَانَ لَيْلَةٌ مِنَ اللَّيَالِي أَتَاهُ رَجُلٌ فَقَالَ يَا هَذَا إِنَّ النِّصْفَ قَدِ انْقَضَى فَمَا رَأْيُكَ- قَالَ لِي شَرِيكٌ فَلَمَّا أَصْبَحَ الصُّبْحُ قَالَ لِزَوْجَتِهِ أَتَانِي الرَّجُلُ فَأَعْلَمَنِي أَنَّ النِّصْفَ قَدِ انْقَضَى فَقَالَتْ لَهُ زَوْجَتُهُ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْنَا فَشَكَرْنَا وَ اللَّهُ أَوْلَى بِالْوَفَاءِ قَالَ فَإِنَّ لَكَ تَمَامَ عُمُرِكَ
امام رضا عليه السّلام فرمود: از خدا بپرهيزيد و فروتن و شكرگزار و ستايش كننده باشيد، همانا در قوم بنى اسرائيل مردى زندگى مى كرد كه شبى شخصى به خوابش آمد و به او گفت :
نيمى از عمرت را در وسعت و راحتى خواهى گذراند، اينك هر كدام از نصف را كه مى خواهى انتخاب كن ؛ آن مرد گفت : مرا شريكى است ، پس چون صبح شد به همسرش گفت : امشب مردى به خواب من آمد و به من خبر داد كه نصف عمرم در آسايش است ، و گفت هر يك از دو نصف را كه مى خواهى انتخاب كن ؛ همسرش گفت : نصف اول را اختيار كن ، گفت : به خاطر تو همين كار را مى كنم . در اين هنگام دنيا به او روى آورد، دائما به او نعمت مى رسيد. همسرش به او گفت : فلان همسايه ات محتاج است به او برس ، و مى گفت : قوم و خويش تو فلانى است نيازش را بر آور.
و به همين حالت بودند و هر چه نعمت به آنها عطا مى شد مى بخشيدند و صدقه مى دادند و شكر مى كردند. چون شبى از شبها رسيد، آن مرد به خوابش آمد و گفت : اى مرد! نصف عمر تو گذشت ، نظرت چيست ؟ گفت : من شريكى دارم ، چون صبح شد به همسرش گفت : آن مرد به خوابم آمد و به من اعلام كرد كه نصف عمر من گذشت .
همسرش به او گفت : خداوند به ما نعمت داد و ما شكر كرديم و خداوند سزاوارتر به وفاست . آن مرد گفت : اكنون تمام عمرت در نعمت و رفاه خواهى بود.
عَنْهُ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ثَلَاثَةٌ لَا يَضُرُّ مَعَهُنَّ شَيْءٌ الدُّعَاءُ عِنْدَ الْكَرْبِ وَ الِاسْتِغْفَارُ عِنْدَ الذَّنْبِ وَ الشُّكْرُ عِنْدَ النِّعْمَةِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: سه چيز است كه چيزى به آن ضررى نمى رساند: دعا كردن هنگام سختيها، طلب آمرزش هنگام گناه ، شكر كردن هنگام برخوردارى از نعمت .
وَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَكْتُوبٌ فِي التَّوْرَاةِ اشْكُرْ مَنْ أَنْعَمَ عَلَيْكَ وَ أَنْعِمْ عَلَى مَنْ شَكَرَكَ فَإِنَّهُ لَا زَوَالَ لِلنَّعْمَاءِ إِذْ شَكَرْتَ وَ لَا بَقَاءَ لَهَا إِذَا كَفَرْتَ وَ الشُّكْرُ زِيَادَةٌ فِي النِّعَمِ وَ أَمَانٌ مِنَ التَّغَيُّرِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: در تورات نوشته شده است كه : هر كس به تو احسان كرد، سپاسگزارش باش و كسى را كه از تو سپاسگزارى نمود احسانش كن ، زيرا با سپاسگزارى نعمتها نابود نمى شود، و با ناسپاسى از نعمت بقائى براى نعمت نيست ، و شكرگزارى موجب زيادى نعمت ، و حفظ نعمت از دگرگونى است .
عَنْهُ ع قَالَ مَنْ شَكَرَ اللَّهَ عَلَى مَا أُفِيدَ فَقَدِ اسْتَوْجَبَ عَلَى اللَّهِ الْمَزِيدَ وَ مَنْ أَضَاعَ الشُّكْرَ فَقَدْ خَاطَرَ بِالنِّعَمِ وَ لَمْ يَأْمَنِ التَّغَيُّرَ وَ النِّقَمَ
امام صادق عليه السّلام فرموده اند: هر كس خدا را به خاطر نعمتهايش شكر كند خدا نعمتش را زياد گرداند، و آنكه سپاسگزارى از نعمت نكرد، داده خدا را به خطر انداخته .
afsanah82
07-19-2011, 07:43 PM
وَ عَنْهُ ع قَالَ إِنِّي سَأَلْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَرْزُقَنِي مَالًا فَرَزَقَنِي وَ قَدْ خِفْتُ أَنْ يَكُونَ ذَلِكَ مِنِ اسْتِدْرَاجٍ فَقَالَ أَمَّا بِاللَّهِ مَعَ الْحَمْدِ فَلَا
امام صادق عليه السّلام مى فرمود: من از خداى عزّ و جل خواستم كه به من مالى عطا كند، او هم عطا كرد، و ترسيدم كه اين عمل وسيله امتحان و مؤ اخذه من شود. سپس فرمود: بخدا قسم كه با سپاسگزارى اين وضع در ميان نيست .
وَ عَنْهُ ع قَالَ إِنِّي لا أ حب لَأُحِبُّ أَنْ لَا تُجَدَّدَ لِي نِعْمَةٌ إِلَّا حَمِدْتُ اللَّهَ عَلَيْهَا مِائَةَ مَرَّةٍ
امام صادق عليه السّلام فرمود: من دوست دارم كه هر نعمت جديدى به من عطا مى شود صد مرتبه خدا را بر آن حمد كنم .
عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ بَعَثَ رَسُولُ اللَّهِ ص سَرِيَّةً فَقَالَ- اللَّهُمَّ إِنَّ لَكَ عَلَيَّ إِنْ رَدَدْتَهُمْ سَالِمِينَ غَانِمِينَ أَنْ أَشْكُرَكَ أَحَقَّ الشُّكْرِ قَالَ فَمَا لَبِثُوا أَنْ جَاءُوا كَذَلِكَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى سَابِغِ نِعَمِ اللَّهِ
على عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله عده اى را براى جنگ فرستاد، و فرمود: خدايا با تو عهد مى كنم كه اگر آنها را سالم و پيروز و با دست پر برگردانى تو را آنچنان كه سزاوار شكر توست شكر كنم . آنها بعد از چندى اين چنين بازگشتند، پس رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود:
سپاس خدا را بر نعمتهاى گوناگونش .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا أَتَاهُ مَا يُحِبُّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُحْسِنِ الْمُجْمِلِ وَ إِذَا أَتَاهُ مَا يَكْرَهُهُ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى هَذِهِ الْحَالِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر گاه به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نعمتى را كه دوست مى داشت مى رسيد مى فرمود: ستايش ويژه خداوند نيكوكار و زيباست . و هر گاه چيزى به او مى رسيد كه آن را دوست نداشت مى فرمود: حمد خداى را بر همه حال و حمد خداى را بر اين حال .
وَ عَنْهُ ع قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا وَرَدَ عَلَيْهِ أَمْرٌ يَسُرُّهُ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى هَذِهِ النِّعْمَةِ وَ إِذَا وَرَدَ أَمْرٌ يَغْتَمُّ بِهِ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر گاه امرى خوشحال كننده براى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله پيش مى آمد مى فرمود: حمد خداى را بر اين نعمت ، و چون امرى برايش پيش مى آمد كه او را غمگين مى نمود مى فرمود: حمد خداى را در هر حال .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الشُّكْرُ لِلنِّعَمِ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ- وَ تَمَامُ الشُّكْرِ قَوْلُ الْعَبْدِ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: شكر نعمتها دورى از حرامهاست ، و نهايت شكر اين است كه بنده بگويد: حمد خدائى را كه پروردگار جهانيان است .
عَنِ الرِّضَا ع قَالَ مَنْ حَمِدَ اللَّهَ عَلَى النِّعْمَةِ فَقَدْ شَكَرَهُ- وَ كَانَ الْحَمْدُ أَفْضَلَ مِنْ تِلْكَ النِّعْمَةِ
امام رضا عليه السّلام فرمود: هر كس خداى را بر نعمتها ستايش نمود شكر را بجاى آورد، و آن ستايش برتر از آن نعمت است .
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِمُوسَى بْنِ عِمْرَانَ يَا مُوسَى اشْكُرْنِي حَقَّ شُكْرِي قَالَ يَا رَبِّ كَيْفَ أَشْكُرُكَ حَقَّ شُكْرِكَ وَ النِّعْمَةُ مِنْكَ وَ الشُّكْرُ عَلَيْهَا نِعْمَةٌ مِنْكَ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِذَا عَرَفْتَ أَنَّ ذَلِكَ مِنِّي فَقَدْ شَكَرْتَنِي حَقَّ شُكْرِي
امام باقر عليه السّلام فرمود: خداوند عزّ و جل به موسى بن عمران فرمود: اى موسى ، حق شكر مرا بجاى آور. عرض كرد: پروردگارا! چگونه حق شكرت را بجاى آورم در حالى كه نعمت از توست و شكر بر آن باز نعمت ديگرى است از جانب تو. خداوند تبارك و تعالى فرمود:
همين كه شناختى كه اين (اداء شكر) نيز نعمت است حق شكر مرا بجاى آورده اى .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِنِعْمَةٍ ثُمَّ عَرَفَهَا بِقَلْبِهِ فَقَدْ أَدَّى شُكْرَهَا
امام صادق عليه السّلام فرمود: كسى كه خدا به او نعمتى داد و او آن نعمت را در دل شناخت ، حق شكر آن نعمت را ادا كرده .
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ لَا يَنْقَطِعُ الْمَزِيدُ مِنَ اللَّهِ حَتَّى يَنْقَطِعَ الشُّكْرُ عَلَى الْعِبَادِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: افزايش نعمت از خدا نمى گسلد مگر اينكه شكر بندگان بگسلد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَيُّمَا عَبْدٍ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِنِعْمَةٍ- فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ وَ حَمِدَ اللَّهَ عَلَيْهَا بِلِسَانِهِ لَمْ ينفذ يَنْفَدْ كَلَامُهُ حَتَّى يَأْمُرَ اللَّهُ لَهُ بِالزِّيَادَةِ- وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر بنده اى كه خداوند به او نعمتى داد و او آن نعمتى را بوسيله دلش شناخت و با زبانش خدا را بر آن نعمت ستايش نمود، هنوز كلامش تمام نشده خداوند امر مى كند نعمتش را افزون نمايند، و اين معناى قول خداوند عزّ و جل است كه :
(اگر شكر كنيد هر آينه نعمت را بر شما افزون كنيم ).
وَ مِنْ كِتَابِ رَوْضَةِ الْوَاعِظِينَ قَالَ الصَّادِقُ ع مَرَّ رَسُولُ اللَّهِ ص بِقَوْمٍ يَرْفَعُونَ حَجَراً فَقَالَ مَا هَذَا قَالُوا نَعْرِفُ بِذَلِكَ أَشَدَّنَا وَ أَقْوَانَا فَقَالَ أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِأَشَدِّكُمْ وَ أَقْوَاكُمْ قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أَشَدُّكُمْ وَ أَقْوَاكُمُ الَّذِي إِذَا رَضِيَ لَمْ يُدْخِلْهُ رِضَاهُ فِي إِثْمٍ وَ لَا بَاطِلٍ وَ إِذَا سَخِطَ لَمْ يُخْرِجْهُ سَخَطُهُ مِنْ قَوْلِ الْحَقِّ وَ إِذَا قَدَرَ لَمْ يَتَعَاطَ مَا لَيْسَ بِحَقٍّ
امام صادق عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از كنار گروهى مى گذشتند كه سنگى را بلند مى كردند؛ فرمود: اين چه كارى است ؟ گفتند: بوسيله اين كار نيرومندترين و قويترين را مى شناسيم ؛ فرمود: آيا خبر دهم شما را به قدرتمندترين و قويترين شما؟ گفتند: بلى اى رسول خدا؛ فرمود: قدرتمندترين و قويترين شما كسى است كه هر گاه راضى بود، راضى بودنش او را در گناه و باطل داخل نكند، و هر گاه خشمگين و ناراضى بود خشمش او را از گفتن حق خارج نكند، و هر گاه قدرت پيدا كرد كارى را كه حق نيست انجام ندهد.
قَالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ع مَنْ طَلَبَ رِضَى اللَّهِ بِسَخَطِ النَّاسِ كَفَاهُ اللَّهُ أُمُورَ النَّاسِ وَ مَنْ طَلَبَ رِضَا النَّاسِ بِسَخَطِ اللَّهِ وَكَلَهُ اللَّهُ إِلَى النَّاسِ
امام حسين عليه السّلام فرمود: هر كس رضايت خدا را به ناخشنودى مردم بخواهد، خداوند او را از مردم بى نياز مى كند، و هر كس رضايت مردم را به ناخشنودى خدا بخواهد، خداوند او را به مردم وامى گذارد.
قَالَ الصَّادِقُ ع إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْعَمَ عَلَى قَوْمٍ بِالْمَوَاهِبِ- فَلَمْ يَشْكُرُوا فَصَارَتْ عَلَيْهِمْ وَبَالًا وَ ابْتَلَى قَوْماً بِالْمَصَائِبِ فَصَبَرُوا فَصَارَتْ عَلَيْهِمْ نِعْمَةً
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند عزّ و جل به گروهى نعمت بخشيد و آنها شكر نكردند و براى آنها وزر و وبال شد، و مردمى را گرفتار مصيبتهايى كرد و آنها صبر كردند، و در اثر صبر به نعمت رسيدند.
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع إِذَا وَصَلَتْ إِلَيْكُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ فَلَا تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّكْرِ
امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: هر گاه اوايل نعمتها به شما رسيد، ادامه آن را با كمى شكر از دست ندهيد.
قَالَ الْبَاقِرُ ع لَا تُجَالِسِ الْأَغْنِيَاءَ فَإِنَّ الْعَبْدَ يُجَالِسُهُمْ وَ هُوَ يَرَى أَنَّ لِلَّهِ عَلَيْهِ نِعْمَةً فَمَا يَقُومُ حَتَّى يَرَى أَنَّهُ لَيْسَ لِلَّهِ عَلَيْهِ نِعْمَةٌ
امام باقر عليه السّلام : با توانگران همنشينى مكن ، زيرا بنده با آنها همنشينى مى كند در حالى كه عقيده اش اين است كه خداوند به او نعمت داده ، بر نمى خيزد مگر اينكه خيال مى كند كه خداوند به او نعمتى نداده .
عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ اسْتَتِمُّوا نِعَمَ اللَّهِ بِالتَّسْلِيمِ لِقَضَائِهِ وَ الشُّكْرِ عَلَى نَعْمَائِهِ فَمَنْ لَمْ يَرْضَ بِهَذَا فَلَيْسَ مِنَّا وَ لَا إِلَيْنَا
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: نعمتهاى خدا را به وسيله تسليم در برابر قضا و قدر خدا و شكر نعمتهاى او كامل كنيد، هر كس راضى به اين امر نشود از ما نيست و با ما نخواهد بود.
الفصل السابع في الرضا
(فصل هفتم : در رضا و تسليم)
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ أَعْلَمَ النَّاسِ بِاللَّهِ أَرْضَاهُمْ بِقَضَاءِ اللَّهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: داناترين مردم به خدا، راضى ترين آنان به قضا و قدر خداوند است .
عَنْهُ ع قَالَ رَأْسُ طَاعَةِ اللَّهِ الصَّبْرُ وَ الرِّضَا عَنِ اللَّهِ فِيمَا أَحَبَّ الْعَبْدُ أَوْ كَرِهَ وَ لَا يَرْضَى عَبْدٌ عَنِ اللَّهِ فِيمَا أَحَبَّ أَوْ كَرِهَ إِلَّا كَانَ خَيْراً لَهُ فِيمَا أَحَبَّ أَوْ كَرِهَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: اصل طاعت و بندگى خدا شكيبائى و خشنود بودن از خداست در آنچه كه بنده از آن خوشش آيد يا بدش آيد، و هيچ بنده اى در آنچه خوش دارد از خدا راضى نباشد، مگر آنكه برايش بهترين باشد، چه در آنچه دوست داشته باشد و چه در آنچه دوست نداشته باشد.
عَنْهُ ع قَالَ مَا قَضَى اللَّهُ لِمُؤْمِنٍ قَضَاءً فَرَضِيَ بِهِ إِلَّا جَعَلَ الْخِيَرَةَ لَهُ فِيمَا قَضَى
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند براى مؤمن هر عملى را كه مقرر فرمود، و مؤمن به آن راضى شد، در آن پيش آمد خير او را قرار داد.
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ يَقُولُ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي مَا خَلَقْتُ مِنْ خَلْقِي خَلْقاً أَحَبَّ إِلَيَّ مِنْ عَبْدِيَ الْمُؤْمِنِ- وَ لِذَلِكَ سَمَّيْتُهُ بِاسْمِي مُؤْمِناً لِأُحَرِّمَهُ مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ هِيَ خِيَرَةٌ لَهُ مِنِّي - وَ إِنِّي لَأُمَلِّكُهُ مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ هِيَ خِيَرَةٌ لَهُ مِنِّي فَلْيَرْضَ بِقَضَائِي وَ لْيَصْبِرْ عَلَى بَلَائِي وَ لْيَشْكُرْ نَعْمَائِي أَكْتُبْهُ يَا أَحْمَدُ مِنَ الصِّدِّيقِينَ عِنْدِي
امام باقر عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله روايت كند كه مى فرمود: خداوند جلّ ثناؤ ه مى فرمايد:
قسم به عزّت و جلالم كه از بندگان ؛ آفريده اى را محبوبتر نزد خودم از بنده مؤمنم نيافريدم و به همين دليل او را به نام خودم مؤمن ناميدم ، اگر آنچه ما بين مشرق و مغرب است به اختيار خود او را از آن محروم كنم ، يا از آنچه ميان مشرق و مغرب است به دلخواه خودم به او ببخشم ، بايد به قضاى من راضى شود، و بر بلاى من صبر كند و شكرگزار نعمتهاى من باشد. اى محمد! نام او را جزء صدّيقين نزد من بنويس .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَقِيَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ جَعْفَرٍ ع فَقَالَ يَا عَبْدَ اللَّهِ كَيْفَ يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً وَ هُوَ يَسْخَطُ قِسْمَهُ وَ يُحَقِّرُ مَنْزِلَتَهُ وَ الْحَاكِمُ عَلَيْهِ اللَّهُ فَأَنَا الضَّامِنُ لِمَنْ لَا يَهْجُسُ فِي قَلْبِهِ إِلَّا الرِّضَا أَنْ يَدْعُوَ اللَّهَ فَيُسْتَجَابَ لَهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: امام حسن مجتبى عليه السّلام با عبد اللّه بن جعفر رحمه اللّه ملاقات نمود و به او فرمود: اى عبد اللّه ! مؤمن چگونه مؤمن باشد در حالى كه از قسمت و مقدرش ناراضى است ، و مقام و منزلتش را خوار و كوچك مى شمارد، با اينكه خدا بر او چنين حكمى را مقدّر كرده ، و هر كس در قلبش غير از خشنودى به قضاى خدا خطور نكند من ضمانت مى كنم كه دعايش مستجاب شود.
عَنْهُ ع قَالَ الرَّوْحُ وَ الرَّاحَةُ فِي الرِّضَا وَ الْيَقِينِ وَ الْهَمُّ وَ الْحُزْنُ فِي الشَّكِّ وَ السَّخَطِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: آسايش و راحتى در رضا و يقين است و غم و اندوه در شك و غضب خداوند.
وَ قَالَ ع أُجْرِيَ الْقَلَمُ فِي مَحَبَّةِ اللَّهِ فَمَنْ أَصْفَاهُ اللَّهُ بِالرِّضَا فَقَدْ أَكْرَمَهُ وَ مَنِ ابْتَلَاهُ بِالسَّخَطِ فَقَدْ أَهَانَهُ وَ الرِّضَا وَ السَخَطُ خَلْقَانِ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ وَ اللَّهُ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: قلم تقدير بر محبت خدا جارى شده ، هر كه را كه خداوند به رضايت انتخاب كرد گراميش داشت ، و هر كس را به غضب گرفتار كرد خوارش كند، و رضا و غضب دو خلق از مخلوقات خداوند هستند و خداوند هر چه بخواهد بر خلقش افزوده مى كند.
عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع يَنْبَغِي لِمَنْ عَقَلَ عَنِ اللَّهِ لَا يَسْتَبْطِيهِ يَسْتَبْطِئُهُ فِي رِزْقِهِ وَ لَا يَتَّهِمُهُ فِي قَضَائِهِ
امام كاظم عليه السّلام فرمود: سزاوار است براى كسى كه غافل از خدا شد، از عقب افتادن روزيش ناراحت نشود، و خدا را در قضا و قدرش متهم نسازد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَضَاءُ الْحَوَائِجِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَسْبَابُهَا إِلَى الْعِبَادِ فَمَنْ قُضِيَتْ لَهُ حَاجَةٌ فَلْيَقْبَلْهَا عَنِ اللَّهِ بِالرِّضَا وَ الصَّبْرِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: بر آورده شدن حاجتهاى مردم در دست خداى عزّ و جل است ، و اسباب آن در دست بندگان ، هر كس حاجتش بر آورده شد بايد آن را از ناحيه خدا با رضايت و شكيبائى بپذيرد.
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع إِنَّمَا يَجْتَمِعُ الْيَأْسُ بِالرِّضَا وَ السَّخَطِ فَمَنْ رَضِيَ أَمْراً فَقَدْ دَخَلَ فِيهِ وَ مَنْ سَخِطَ فَقَدْ خَرَجَ مِنْهُ
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: فقط نااميدى با رضايت و غضب جمع مى شود، هر كس به امرى خشنود شد آن را قبول مى كند، و هر كس نپسنديد از آن كناره مى گيرد.
عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ رُفِعَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ قَوْمٌ فِي بَعْضِ غَزَوَاتِهِ فَقَالَ مَنِ الْقَوْمُ فَقَالُوا مُؤْمِنُونَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ وَ مَا بَلَغَ مِنْ إِيمَانِكُمْ قَالُوا الصَّبْرُ عِنْدَ الْبَلَاءِ وَ الشُّكْرُ عِنْدَ الرَّخَاءِ وَ الرِّضَا بِالْقَضَاءِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص حُلَمَاءُ عُلَمَاءُ كَادُوا مِنَ الْفِقْهِ أَنْ يَكُونُوا أَنْبِيَاءَ إِنْ كُنْتُمْ كَمَا تَصِفُونَ فَلَا تَبْنُوا مَا لَا تَسْكُنُونَ وَ لَا تَجْمَعُوا مَا لَا تَأْكُلُونَ وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
امام رضا عليه السّلام از قول پدران بزرگوارش عليهم السّلام فرمود: در يكى از جنگها گروهى نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله رفتند، ايشان فرمود: اينها چه كسانى هستند؟
گفتند: اى رسول خدا! اينها مؤمنين هستند. فرمود: ايمان شما به چه حدى رسيده ؟
گفتند: به صبر هنگام مصيبت ، و شكر هنگام تنگدستى ، و رضا به قضاى خدا. فرمود:
دانشمندانى حكمت شعارند و نزديك است از مقام بلند همتشان خود پيغمبرانى باشند.
(سپس رو به آنها فرمود): اگر آن چيز كه مى گوييد هستيد، پس آنچه را جايگاه خود قرار نمى دهيد بنا نكنيد، و آنچه را نمى خوريد جمع نكنيد، و بپرهيزيد از خدايى كه به سوى او بازمى گرديد.
عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ الصَّبْرُ وَ الرِّضَا عَنِ اللَّهِ رَأْسُ طَاعَةِ اللَّهِ وَ مَنْ صَبَرَ وَ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ فِيمَا قَضَى عَلَيْهِ فِيمَا أَحَبَّ أَوْ كَرِهَ لَمْ يَقْضِ اللَّهُ لَهُ فِيمَا أَحَبَّ أَوْ كَرِهَ إِلَّا مَا هُوَ خَيْرٌ لَهُ
امام سجّاد عليه السّلام فرمود: صبر و رضايت در برابر مقدرات خداوند بالاترين طاعت و بندگى خداست ، و هر كس در آنچه دوست دارد يا ناپسند اوست صبر كند و راضى به قضاى خدا باشد، خدا برايش چيزى را كه محبوب اوست يا ناپسند اوست مقدر نمى كند مگر اينكه خيرش در آنست .
دَخَلَ بَعْضُ أَصْحَابِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي مَرَضِهِ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ إِلَيْهِ وَ قَدْ ذَبُلَ فَلَمْ يَبْقَ إِلَّا رَأْسُهُ فَبَكَى فَقَالَ لِأَيِّ شَيْءٍ تَبْكِي فَقَالَ لَا أَبْكِي وَ أَنَا أَرَاكَ عَلَى هَذِهِ الْحَالِ قَالَ لَا تَفْعَلْ فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ تَعَرَّضَ كُلَّ خَيْرٍ إِنْ قُطِعَ أَعْضَاؤُهُ كَانَ خَيْراً لَهُ وَ إِنْ مَلَكَ مَا بَيْنَ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ كَانَ خَيْراً لَهُ
يكى از اصحاب هنگامى كه ايشان بيمار بودند- همان بيمارى كه بر اثر آن امام از دنيا رفت - نزد امام صادق عليه السّلام رفت ، امام را در حالى ديد كه بقدرى ضعيف شده بود، گويا فقط سر مبارك آن حضرت باقى مانده ، آنگاه گريه كرد، امام عليه السّلام فرمود: چرا گريه مى كنى ؟ گفت :
گريه نكنم در حالى كه شما را به اين حال مى بينم ؟
فرمود: اين كار را مكن ، مؤمن در معرض خير است ، اگر اعضايش قطع شود براى او خير است ، و اگر هم مالك بين شرق و غرب شود باز هم براى او خير است .
عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ شُكْرُ كُلِّ نِعْمَةٍ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: شكر هر نعمتى پرهيزكارى از حرامهاى الهى است .
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص عِنْدَ عَائِشَةَ لَيْلَتَهَا- قَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ لِمَ تُتْعِبُ نَفْسَكَ وَ قَدْ غُفِرَ لَكَ- ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ فَقَالَ يَا عَائِشَةُ أَ لَا أَكُونُ عَبْداً شَكُوراً قَالَ وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهُ يَقُومُ عَلَى أَصَابِعِ رِجْلَيْهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ طه ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى
امام باقر عليه السّلام فرمود: شبى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در حجره عائشه بود، پرسيد: اى رسول خدا! چرا اين قدر خودت را به زحمت مى اندازى در حالى كه تمام گناهان گذشته و آينده ات آمرزيده شده است ؟
فرمود: اى عايشه ! آيا بنده اى شكرگزار نباشم ؟ عايشه گويد: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله هميشه بر انگشتان پاهايش بلند مى شد. سپس خداوند اين آيه را نازل فرمود: (اى پيغمبر! ما قرآن را بر تو نازل نكرديم كه خودت را به مشقت بيافكنى ).
الفصل الثامن في حسن الظن بالله
(فصل هشتم : در حسن ظن به خدا)
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ وَجَدْنَا فِي كِتَابِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ وَ هُوَ عَلَى مِنْبَرِهِ وَ اللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ مَا أُعْطِيَ مُؤْمِنٌ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الاْخِرَةِ إِلَّا بِحُسْنِ ظَنِّهِ بِاللَّهِ وَ رَجَائِهِ لَهُ وَ حُسْنِ خُلُقِهِ وَ الْكَفِّ عَنِ اغْتِيَابِ الْمُؤْمِنِينَ وَ اللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَا يُعَذِّبُ اللَّهُ مُؤْمِناً بَعْدَ التَّوْبَةِ وَ الِاسْتِغْفَارِ إِلَّا بِسُوءِ ظَنِّهِ بِاللَّهِ وَ تَقْصِيرٍ مِنْ رَجَائِهِ لِلَّهِ وَ سُوءِ خُلُقِهِ وَ اغْتِيَابِهِ الْمُؤْمِنِينَ وَ اللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ- لَا يَحْسُنُ ظَنُّ عَبْدٍ مُؤْمِنٍ بِاللَّهِ إِلَّا كَانَ اللَّهُ عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ لِأَنَّ اللَّهَ كَرِيمٌ بِيَدِهِ الْخَيْرَاتُ يَسْتَحِي أَنْ يَكُونَ عَبْدُهُ الْمُؤْمِنُ قَدْ أَحْسَنَ بِهِ الظَّنَّ وَ الرَّجَاءَ ثُمَّ يُخْلِفُ ظَنَّهُ وَ رَجَاءَهُ فَأَحْسِنُوا بِاللَّهِ الظَّنَّ وَ ارْغَبُوا إِلَيْهِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: در كتاب على بن ابى طالب عليه السّلام يافتيم كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بر روى منبر مى فرمود: سوگند به آن خدائى كه جز او معبودى نيست به هيچ مؤمنى خير دنيا و آخرت داده نشد مگر به خاطر گمان نيكويش به خدا و اميد به او، و به خاطر خوش اخلاقيش ، و خود دارى از بدگوئى و غيبت .
و سوگند به خدائى كه هيچ معبودى بجز او نيست ؛ خداوند هيچ بنده مؤمنى را بعد از توبه و طلب آمرزش عذاب نمى كند مگر به سوء ظنش به خدا و كوتاهى در اميدش به خدا و بد اخلاقيش و غيبت مؤمن كردنش ، و قسم به آن خدايى كه هيچ معبودى جز او نيست ، هيچ بنده مؤمنى خوشگمانى به خدا نكند مگر اينكه خدا به اندازه گمانش با او رفتار كند، چون خداوند كريم است و تمام خيرات در دست اوست ، و شرم دارد از اينكه بنده مؤمنش گمان خوبى به او ببرد سپس مخالف گمان و اميدش عمل كند، به خدا خوش گمان باشيد و مشتاق او باشيد.
وَ قَالَ أَيْضاً ع لَيْسَ مِنْ عَبْدٍ ظَنَّ بِهِ خَيْراً إِلَّا كَانَ عِنْدَ ظَنِّهِ بِهِ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ذلِكُمْ ظَنُّكُمُ الَّذِي ظَنَنْتُمْ بِرَبِّكُمْ أَرْداكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ مِنَ الْخاسِرِينَ
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: هيچ بنده اى گمان خيرى به خدا نمى برد مگر اينكه خداوند نزد گمانش حاضر است ، و اين همان است كه خداوند مى فرمايد: (و همين گمان باطل شما در باره خدا بود كه موجب (معصيت و) هلاكت شما گرديد و همه شما از زيانكاران شديد).
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ بَعَثَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَجُلَيْنِ مِنْ أَصْحَابِهِ فِي حَاجَةٍ فَرَجَعَ أَحَدُهُمَا مِثْلَ الشَّنِّ الْبَالِي وَ الاْخَرُ شَحِماً وَ سَمِيناً- فَقَالَ لِلَّذِي مِثْلُ الشَّنِّ مَا بَلَغَ مِنْكَ مَا أَرَى قَالَ الْخَوْفُ مِنَ اللَّهِ- وَ قَالَ لِلاْخَرِ السَّمِينِ مَا بَلَغَ بِكَ مَا أَرَى فَقَالَ حُسْنُ الظَّنِّ بِاللَّهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: عيسى بن مريم دو نفر از يارانش را براى كارى فرستاد، يكى از آنان همانند چوب خشكيده (و لاغر) برگشت ، و ديگرى در حالى كه چاق و پرگوشت بود، عيسى عليه السّلام به آنكه همانند چوب خشك شده فرمود: چرا چنين شدى ؟ گفت : از ترس خدا. آنگاه به ديگرى كه چاق شده بود گفت : تو چرا چنين شدى ؟ عرض كرد: از حسن ظن به خدا.
عَنْهُ ع قَالَ قَالَ النَّبِيُّ دَاوُدُ يَا رَبِّ مَا آمَنَ بِكَ مَنْ عَرَفَكَ فَلَمْ يُحْسِنِ الظَّنَّ بِكَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: داود پيامبر عليه السّلام عرض كرد: پروردگارا! كسى كه گمان نيكو به تو ندارد ايمان به تو نياورد گرچه تو را شناخت .
afsanah82
07-19-2011, 07:44 PM
مِنْ كِتَابِ رَوْضَةِ الْوَاعِظِينَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا يَمُوتَنَّ أَحَدُكُمْ إِلَّا وَ هُوَ يُحْسِنُ الظَّنَّ بِاللَّهِ فَإِنَّ حُسْنَ الظَّنِّ بِاللَّهِ ثَمَنُ الْجَنَّةِ
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: از دنيا نرويد و نميريد مگر اينكه حسن ظن به خدا پيدا كنيد، زيرا گمان نيكو به خداوند، بهاى بهشت است .
وَ مِنْ سَائِرِ الْكُتُبِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَانَ فِي زَمَنِ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ رَجُلَانِ فِي الْحَبْسِ فَأُخْرِجَا فَأَمَّا أَحَدُهُمَا فَسَمِنَ وَ غَلُظَ- وَ أَمَّا الاْخَرُ فَنَحِلَ وَ صَارَ مِثْلَ الْهُدْبَةِ فَقَالَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ لِلْمُسْمَنِ- مَا الَّذِي أَرَى بِكَ مِنْ حُسْنِ الْحَالِ فِي بَدَنِكَ قَالَ حُسْنُ الظَّنِّ بِاللَّهِ- وَ قَالَ لِلاْخَرِ مَا الَّذِي أَرَى بِكَ مِنْ سُوءِ الْحَالِ فِي بَدَنِكَ قَالَ الْخَوْفُ مِنَ اللَّهِ فَرَفَعَ مُوسَى بِيَدِهِ إِلَى اللَّهِ فَقَالَ يَا رَبِّ قَدْ سَمِعْتَ مَقَالَتَهُمَا فَأَعْلِمْنِي أَيُّهُمَا أَوْلَى فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ صَاحِبُ حُسْنِ الظَّنِّ بِي
امام صادق عليه السّلام فرمود: در زمان حضرت موسى بن عمران دو مرد زندانى بودند و آزاد شدند، كه يكى از آنها چاق و درشت هيكل و ديگرى لاغر بود و مانند حشره اى كوچك (خرخاكى ) گرديده بود. موسى بن عمران به شخص چاق گفت : اين سرحال بودن بدنت را از چه مى بينم ؟ گفت : از خوش گمانى به خدا، و به ديگرى گفت : اين بدحالى را در بدنت از چه مى بينم ؟ گفت : از ترس خدا. موسى بن عمران دستش را بسوى خدا بلند كرد و گفت : پروردگارا! شنيدى قول اين دو را اينك آگاهم كن كداميك افضل است ؟
خداوند به او وحى كرد كه : آنكه به من خوش گمان است برتر است .
الفصل التاسع في التفكر
(فصل نهم : در انديشه و تفكر)
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ قَالَ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ طُوبَى لِمَنْ كَانَ صَمْتُهُ فِكْراً وَ نَظَرُهُ عِبَراً وَ كَلَامُهُ ذِكْراً- وَ بَكَى عَلَى خَطِيئَتِهِ وَ سَلِمَ النَّاسُ مِنْ يَدِهِ وَ لِسَانِهِ
امام صادق عليه السّلام از پدر بزرگوارش نقل مى كند كه فرمود: عيسى بن مريم فرموده : خوشا به حال كسى كه سكوتش انديشه است ، و نگاهش عبرت ، و كلامش ذكر خدا است ، و بر گناهان خويش گريان است و مردم از دست و زبانش در امانند.
عَنِ الْحَسَنِ الصَّيْقَلِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَمَّا يَرْوِي النَّاسُ- تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ قِيَامِ لَيْلَةٍ قَالَ نَعَمْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ قِيَامِ لَيْلَةٍ قُلْتُ كَيْفَ يَتَفَكَّرُ قَالَ يَمُرُّ بِالْخَرِبَةِ وَ بِالدَّارِ فَيَتَفَكَّرُ وَ يَقُولُ أَيْنَ سَاكِنُوكِ أَيْنَ بَانُوكِ مَا لَكِ لَا تَتَكَلَّمِينَ
حسن صيقل مى گويد: از امام صادق عليه السّلام پرسيدم راجع به آنچه مردم روايت مى كنند كه :
يك ساعت فكر كردن بهتر از يك شب عبادت كردن است ؟ فرمود: بلى ، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: فكر كردن يك ساعت بهتر از عبادت يك شب است . گفتم : چگونه بايد فكر كرد؟
فرمود: اگر به ويرانه اى گذر كند يا از كنار خانه اى گذشت فكر كند و بگويد: ساكنان تو كجايند؟ سازندگان تو كجايند؟ چرا سخن نمى گوئيد؟
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي كَلَامٍ لَهُ يَا ابْنَ آدَمَ إِنَّ التَّفَكُّرَ يَدْعُو إِلَى الْبِرِّ وَ الْعَمَلِ بِهِ وَ إِنَّ النَّدَمَ عَلَى الشَّرِّ يَدْعُو إِلَى تَرْكِهِ وَ لَيْسَ مَا يَفْنَى وَ إِنْ كَانَ كَثِيراً بِأَهْلٍ أَنْ يُؤْثَرَ عَلَى مَا يَبْقَى وَ إِنْ كَانَ طَلَبُهُ عَزِيزاً
امام صادق عليه السّلام فرمود: امير مؤمنان عليه السّلام در يكى از سخنانش فرمود: اى فرزند آدم ! همانا انديشيدن انسان را بسوى كار نيك و عمل به آن مى كشاند، و پشيمانى بر كار بد انسان را وادار به ترك آن مى كند، و آنچه نابودشدنى است - گرچه زياد هم باشد نزد عدّه اى - ضررى نمى زند به آنچه كه باقى مى ماند و اگر چه كمياب باشد.
وَ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع جُمِعَ الْخَيْرُ كُلُّهُ فِي ثَلَاثِ خِصَالٍ- النَّظَرِ وَ السُّكُوتِ وَ الْكَلَامِ وَ كُلُّ نَظَرٍ لَيْسَ فِيهِ اعْتِبَارٌ فَهُوَ سَهْوٌ- وَ كُلُّ سُكُوتٍ لَيْسَ فِيهِ فِكْرٌ فَهُوَ غَفْلَةٌ وَ كُلُّ كَلَامٍ لَيْسَ فِيهِ ذِكْرٌ فَهُوَ لَغْوٌ
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: تمامى خير در سه خصلت جمع شده : نگاه كردن ، و سكوت ، و حرف زدن ، و هر نگاهى كه در آن عبرت گرفتن نباشد خطاست ، و هر سكوتى كه در آن فكر نباشد غفلت است ، و هر كلامى كه در آن ذكر نباشد لغو و بيهوده است .
الفصل العاشر في الايمان و الاسلام
(فصل دهم : در ايمان و اسلام)
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَتَى رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي جِئْتُ أُبَايِعُكَ عَلَى الْإِسْلَامِ- فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى أَنْ تَقْتُلَ أَبَاكَ فَقَبَضَ الرَّجُلُ يَدَهُ وَ انْصَرَفَ- ثُمَّ عَادَ وَ قَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي جِئْتُ لِأُبَايِعَكَ عَلَى الْإِسْلَامِ فَقَالَ لَهُ عَلَى أَنْ تَقْتُلَ أَبَاكَ قَالَ نَعَمْ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ إِنَّ الْمُؤْمِنَ يُرَى يَقِينُهُ فِي عَمَلِهِ وَ الْكَافِرَ يُرَى إِنْكَارُهُ فِي عَمَلِهِ فَوَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَا عَرَفُوا أَمْرَهُمْ فَاعْتَبِرُوا إِنْكَارَ الْكَافِرِينَ وَ الْمُنَافِقِينَ بِأَعْمَالِهِمُ الْخَبِيثَةِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: مردى نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آمد و گفت : اى رسول خدا! من آمده ام كه با تو بر اسلام بيعت نمايم . رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: تا پدرت را بكشى ؟ مرد دستش را كشيد و منصرف شد، سپس برگشت و گفت : اى رسول خدا! من آمده ام تا بر اسلام با تو بيعت كنم . فرمود: تا پدرت را بكشى ؟ گفت : بلى ، رسول خدا فرمود: مؤمن يقينش را در عملش مى بيند و كافر انكارش را در عملش مشاهده مى كند. قسم به آنكه جانم در دست اوست ؛ موقعيت و شأ ن خود را نشناختند تا از انكار كافرين و منافقين بوسيله اعمال زشتشان عبرت گيرند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع إِنَّ لِأَهْلِ الدِّينِ عَلَامَاتٍ يُعْرَفُونَ بِهَا صِدْقُ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءُ الْأَمَانَةِ وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ وَ صِلَةُ الْأَرْحَامِ وَ رَحْمَةُ الضُّعَفَاءِ وَ قِلَّةُ مُشَابَقَةِ النِّسَاءِ أَوْ قَالَ وَ قِلَّةُ مُؤَاتَاةِ النِّسَاءِ وَ بَذْلُ الْمَعْرُوفِ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ وَ السَّعَةُ وَ اتِّبَاعُ الْعِلْمِ وَ مَا يُقَرِّبُ إِلَى اللَّهِ زُلْفَى - طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مآبٍ
امام صادق عليه السّلام از امير مؤمنان نقل كند كه مى فرمود: براى اهل دين نشانه هائى است كه بوسيله آن شناخته مى شوند: راستگويى ، امانت دارى ، وفاء به عهد و پيمان ، صله ارحام ، مهربانى با ضعيفان و زيردستان ، كم آميختن با زنان ، بخشيدن چيزهاى خوب ، خوش اخلاقى و خوشرفتارى ، پيروى از علم ، و آنچه انسان را بسيار به خداوند نزديك كند، خوشا بحال آنها و خوش سرانجامى دارند.
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ أَيْضاً كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ يَقُولُ لَا يَطْعَمُ عَبْدٌ طَعْمَ الْإِيمَانِ حَتَّى يَعْلَمَ أَنَّ مَا أَصَابَهُ لَمْ يَكُنْ لِيُخْطِئَهُ وَ أَنَّ مَا أَخْطَأَهُ لَمْ يَكُنْ لِيُصِيبَهُ فَإِنَّ الضَّارَّ النَّافِعَ هُوَ اللَّهُ
امام صادق عليه السّلام از امير مؤمنان عليه السّلام روايت كند كه مى فرمود: هيچ بنده اى مزه ايمان را نمى چشد مگر اينكه بداند هر چه بايد به او برسد مى رسد و از او نمى گذرد، و هر چه بايد به او نرسد و از او بگذرد به او نمى رسد، پس زيانبخش سود دهنده همان خداست .
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ سُئِلَ عَلِيٌّ عَنِ الْإِيمَانِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ الْإِيمَانَ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ أَوْ قَالَ الْإِيمَانُ مَبْنِيٌّ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ عَلَى الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: از امير مؤمنان عليه السّلام در مورد ايمان سؤ ال شد، فرمود: خداوند ايمان را بر چهار ستون قرار داده - يا فرمود: ايمان بر چهار ستون بنا شده - بر صبر، و يقين ، و عدل ، و جهاد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ الدُّنْيَا يُعْطِيهَا اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ وَ أَبْغَضَ- وَ إِنَّ الْإِيمَانَ لَا يُعْطِيهِ إِلَّا مَنْ أَحَبَّ
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند دنيا را به دوست و دشمنش عطا مى فرمايد، و ليكن ايمان را فقط به كسانى - كه دوستشان دارد- عطا مى كند.
عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ مَنْ أَسْبَغَ وُضُوءَهُ وَ أَحْسَنَ صَلَاتَهُ وَ أَدَّى زَكَّاةَ مَالِهِ وَ كَفَّ غَضَبَهُ وَ سَجَنَ لِسَانَهُ وَ اسْتَغْفَرَ لِذَنْبِهِ وَ أَدَّى النَّصِيحَةَ لِأَهْلِ بَيْتِهِ فَقَدِ اسْتَكْمَلَ حَقَائِقَ الْإِيمَانِ وَ أَبْوَابُ الْجَنَّةِ مُفَتَّحَةٌ لَهُ
امام صادق عليه السّلام از پدران بزرگوارش از امير المؤمنين عليه السّلام نقل مى كند كه فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمود: هر كس وضويش را صحيح و كامل بگيرد و نمازش را بصورت نيكو بجاى آورد، و زكات مالش را پرداخت نمايد، و خشم و غضبش را فرو نشاند و زبانش را نگهدارد و از گناهانش توبه كند، و خير انديشى براى خانواده اش كند؛ بحق حقائق ايمان را كامل كرده است ، و درهاى بهشت به رويش باز است .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَقِيَ رَسُولُ اللَّهِ يَوْماً حَارِثَةَ بْنَ مَالِكِ بْنِ النُّعْمَانِ الْأَنْصَارِيَّ فَقَالَ لَهُ كَيْفَ أَصْبَحْتَ يَا حَارِثَةُ قَالَ أَصْبَحْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مُؤْمِناً حَقّاً فَقَالَ إِنَّ لِكُلِّ إِيمَانٍ حَقِيقَةً فَمَا حَقِيقَةُ إِيمَانِكَ فَقَالَ عَزَفَتْ نَفْسِي عَنِ الدُّنْيَا فَأَسْهَرَتْ لَيْلِي وَ أَظْمَأَتْ نَهَارِي - فَكَأَنِّي نَظَرْتُ إِلَى عَرْشِ رَبِّي قَدْ قَرُبَ الحساب لِلْحِسَابِ فَكَأَنِّي بِأَهْلِ الْجَنَّةِ فِيهَا يَتَزَاوَرُونَ وَ أَهْلِ النَّارِ يُعَذَّبُونَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْتَ مُؤْمِنٌ- نَوَّرَ اللَّهُ الْإِيمَانَ فِي قَلْبِكَ فَاثْبُتْ ثَبَّتَكَ اللَّهُ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَنَا عَلَى نَفْسِي مِنْ شَيْءٍ أَخْوَفَ مِنِّي عَلَيْهَا مِنْ بَصَرِي فَدَعَا لَهُ رَسُولُ اللَّهِ فَذَهَبَ بَصَرُهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: روزى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله حارثة بن مالك بن نعمان انصارى را ديد و به او فرمود: اى حارثه چگونه شب را به صبح رساندى ؟ گفت : اى رسول خدا! صبح كردم در حالى كه مؤمن حقيقى بودم . فرمود: هر ايمانى حقيقتى دارد، حقيقت ايمان تو چيست ؟ گفت : خودم را از دنيا منع نمودم و شبم را تا صبح بيدار ماندم ، و سراسر روزم را تشنه بودم (كنايه از روزه بودن )، گويا به عرش پروردگارم نگاه كردم و روز حساب را نزديك شده ، و گويا داخل بهشتيان شدم در حالى كه آنها بديدن هم مى رفتند، و اهل آتش عذاب مى شدند. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: تو مؤمنى ، خداوند نور ايمان را در دلت انداخته ، پس ثابت بمان ، خداوند تو را ثابت بدارد! سپس گفت : اى رسول خدا! من بر خودم از هيچ چيزى هراسان نيستم مگر از چشمم ، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله برايش دعا كرد و آن چشم حقيقت بين از او گرفته شد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ فِي قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى - وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاّ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ قَالَ يُطِيعَ الشَّيْطَانَ مِنْ حَيْثُ يُشْرِكُ
امام صادق عليه السّلام در مورد قول خداوند تبارك و تعالى (اكثر آنها به خدا ايمان نياورند در حالى كه آنها مشرك هستند) فرمود: آنان از هر طريقى كه شرك مى ورزند از همان طريق فرمانبردار شيطان مى باشند.
عَنْ عَبْدِ الْمُؤْمِنِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ قَالَ الْبَاقِرُ ع إِنَّ اللَّهَ أَعْطَى الْمُؤْمِنَ ثَلَاثَ خِصَالٍ الْعِزَّ فِي الدُّنْيَا وَ فِي دِينِهِ وَ الْفَلَحَ فِي الاْخِرَةِ وَ الْمَهَابَةَ فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ
امام باقر عليه السّلام فرمود: خداوند به مؤمن سه خصلت بخشيده : عزت در دنيا و دينش ، رستگارى اخروى ، هيبت و حشمت در دلهاى جهانيان .
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِالْمُؤْمِنِ- الْمُؤْمِنُ مَنِ ائْتَمَنَهُ الْمُؤْمِنُونَ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِالْمُسْلِمِ الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ يَدِهِ وَ لِسَانِهِ وَ الْمُهَاجِرُ مَنْ هَجَرَ السَّيِّئَاتِ وَ تَرَكَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ
امام باقر عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله روايت كند كه فرمود: آيا به شما بگويم مؤمن چه كسى است ؟ مؤمن كسيست كه مؤمنان بر مال و جانشان به او اعتماد كنند.
آيا مسلم را به شما معرفى كنم ؟ مسلم كسى است كه مسلمانان ديگر از دست و زبانش در امان باشند، و مهاجر كسى است كه از گناهان دورى جويد و آنچه را خدا بر او حرام كرده ترك كند.
سُئِلَ النَّبِيُّ ص فَقِيلَ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَيُّ النَّاسِ أَفْضَلُ إِيمَاناً- فَقَالَ أَبْسَطُهُمْ كَفّاً
از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله سؤ ال شد: اى رسول خدا! چه كسى ايمانش از همه برتر است ؟
فرمود: كسى كه بخشنده تر است .
مِنْ كِتَابِ رَوْضَةِ الْوَاعِظِينَ قَالَ النَّبِيُّ ص الْمُؤْمِنُ بَيْتُهُ قَصَبٌ وَ طَعَامُهُ كِسَرٌ وَ رَأْسُهُ شَعِثٌ وَ ثِيَابُهُ خَلِقٌ وَ قَلْبُهُ خَاشِعٌ وَ لَا يَعْدِلُ السلامة بِالسَّلَامَةِ شَيْئاً
پيغمبر خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: خانه مؤمن از نى است و غذايش تكه هاى نان خشك و موى سرش پريشان و پيچيده ، و لباسش كهنه و دلش خاشع است و سلامتى را با هيچ چيز عوض نمى كند.
عَنِ الرِّضَا عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْإِيمَانُ بِضْعٌ وَ سَبْعُونَ بَاباً أَكْبَرُهَا شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَدْنَاهَا إِمَاطَةُ الْأَذَى عَنِ الطَّرِيقِ
امام رضا عليه السّلام از پدران بزرگوارش عليهم السّلام نقل مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمود: ايمان هفتاد و خرده اى در دارد، بزرگترين آن درها شهادت دادن به اينست كه هيچ خدائى غير از معبود يكتا نيست ، و كوچكترين آنها برطرف كردن خار و خاشاك از بين راه است .
الفصل الحادي عشر في التقية
(فصل يازدهم : در تقيّه)
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ عَنْ مُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَا مُعَلَّى اكْتُمْ أَمْرَنَا وَ لَا تُذِعْهُ فَإِنَّهُ مَنْ كَتَمَ أَمْرَنَا وَ لا لَمْ يُذِعْهُ أَعَزَّهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَ جَعَلَهُ نُوراً بَيْنَ عَيْنَيْهِ فِي الاْخِرَةِ يَقُودُهُ إِلَى الْجَنَّةِ- يَا مُعَلَّى مَنْ أَذَاعَ أَمْرَنَا وَ لَمْ يَكْتُمْهُ أَذَلَّهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَ الاْخِرَةِ وَ نَزَعَ النُّورَ مِنْ بَيْنِ عَيْنَيْهِ فِي الاْخِرَةِ وَ جَعَلَهُ ظُلْمَةً تَقُودُهُ إِلَى النَّارِ يَا مُعَلَّى إِنَّ التَّقِيَّةَ دِينِي وَ دِينُ آبَائِي وَ لَا دِينَ لِمَنْ لَا تَقِيَّةَ لَهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ أَنْ يُعْبَدَ فِي السِّرِّ كَمَا يُحِبُّ أَنْ يُعْبَدَ فِي الْعَلَانِيَةِ يَا مُعَلَّى إِنَّ الْمُذِيعَ لِأَمْرِنَا كَالْجَاحِدِ لَهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: اى معلّى ! اسرار ما را نهان دار و فاش مكن ، زيرا هر كس امر ما را پنهان كند و فاش نكند خداوند او را در دنيا عزيز كند، و عزّتش را در آخرت به صورت نورى پيش رويش قرار دهد كه او را به سوى بهشت مى كشاند.
اى معلّى ! هر كس اسرار ما را فاش كند و آن را پنهان نكند خداوند او را در دنيا خوار سازد، و در آخرت نور را از پيش رويش بردارد و آن را تبديل به تاريكى سازد كه او را بسوى آتش بكشاند.
اى معلّى ! تقيّه دين من و دين پدرانم است ، هر كس تقيّه نكند دين ندارد، خداوند دوست دارد در نهان عبادت شود همان طور كه دوست دارد در عيان عبادت شود.
اى معلّى ! كسى كه امر ما را فاش كند، مانند كسى است كه منكر آن باشد.
عَنْهُ ع قَالَ مَنْ أَذَاعَ عَلَيْنَا شَيْئاً مِنْ أَمْرِنَا فَهُوَ كَمَنْ قَتَلَنَا عَمْداً وَ لَمْ يَقْتُلْنَا خَطَأً
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس چيزى از اسرار ما را بر عليه ما فاش كند مانند كسى است كه ما را عمدا كشته باشد نه از روى خطا.
عَنْ بَشِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع سَمِعْتُ أَبِي يَقُولُ لَا وَ اللَّهِ مَا عَلَى الْأَرْضِ شَيْءٌ أَحَبَّ إِلَيَّ مِنَ التَّقِيَّةِ يَا حَبِيبُ إِنَّهُ مَنْ كَانَتْ لَهُ تَقِيَّةٌ رَفَعَهُ اللَّهُ يَا حَبِيبُ مَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ تَقِيَّةٌ وَضَعَهُ اللَّهُ يَا حَبِيبُ إِنَّ النَّاسَ إِنَّمَا هُمْ فِي هُدْنَةٍ فَلَوْ قَدْ كَانَ ذَلِكَ كَانَ هَذَا
امام صادق عليه السّلام فرمود: از پدرم شنيدم كه مى فرمود: قسم بخدا هيچ چيز روى زمين نزد من از تقيّه عزيزتر نيست ، اى حبيب ! هر كه تقيّه كند خداوند مقام او را بالا برد، اى حبيب ! هر كس تقيه نكند خدا او را خوار كند. اى حبيب ! مردم در صلح و سازشند، پس اگر آن (حكم جهاد از طرف امام عليه السّلام ) باشد اين هم (رفع تقيّه از امت ) هم هست .
عَنْهُ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- أُولئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِما صَبَرُوا قَالَ بِمَا صَبَرُوا عَلَى التَّقِيَّةِ- وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ- قَالَ الْحَسَنَةُ التَّقِيَّةُ وَ السَّيِّئَةُ الْإِذَاعَةُ
امام صادق عليه السّلام در مورد قول خداى عزّ و جل : (آنها پاداششان را دو بار مى گيرند بخاطر صبرشان ) فرمود: به خاطر صبرشان بر تقيّه كردن . (و به وسيله كارهاى نيك زشت و ناپسند را بر طرف مى كنند) فرمود: كار نيك ، تقيه ، و كار زشت ، فاش كردن امر ماست .
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَا لَنَا مَنْ يُخْبِرُنَا بِمَا يَكُونُ كَمَا كَانَ عَلِيٌّ يُخْبِرُ أَصْحَابَهُ فَقَالَ بَلَى وَ اللَّهِ وَ لَكِنْ هَاتِ حَدِيثاً وَاحِداً حَدَّثْتُكَ فَكَتَمْتَهُ فَقَالَ أَبُو بَصِيرٍ فَوَ اللَّهِ مَا وَجَدْتُ حَدِيثاً وَاحِداً كَتَمْتُهُ
ابو بصير گويد: از امام صادق عليه السّلام پرسيدم : چه مى شود شما هم مانند على عليه السّلام كه اصحابش را به اسرار خبر مى داد ما را خبر دهى ؟ فرمود: به خدا راست مى گويى ، ولى تو يك خبر را به من نشان بده كه من به تو گفته ام و تو آن را پنهان داشته اى . ابو بصير گويد: به خدا قسم حتى يك حديث سراغ ندارم كه آن را پنهان كرده باشم .
عَنْهُ ع قَالَ التَّقِيَّةُ فِي كُلِّ ضَرُورَةٍ وَ صَاحِبُهَا أَعْلَمُ بِهَا حِينَ تَنْزِلُ بِهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: مورد تقيه هنگام اضطرار و ناچارى است ، و تقيه كننده خود داناتر به مورد تقيه است ؛ زمانى كه گرفتار آن مى شود.
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ خُلِقَتِ التَّقِيَّةُ لِيُحْقَنَ بِهَا الدَّمُ فَإِذَا بَلَغَ الدَّمَ فَلَا تَقِيَّةَ
امام باقر عليه السّلام فرمود: تقيه براى جلوگيرى از خونريزى و حفظ جان انسانها است . هر گاه خونى ريخته شد ديگر جاى تقيه كردن نيست .
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ حَدِيثٍ كَثِيرٍ- فَقَالَ هَلْ كَتَمْتَ عَلَيَّ شَيْئاً قَطُّ فَبَقِيتُ أَذْكُرُ فَلَمَّا رَأَى مَا بِي قَالَ- أَمَّا مَا حَدَّثْتَ بِهِ أَصْحَابَكَ فَلَا بَأْسَ بِهِ إِنَّمَا الْإِذَاعَةُ أَنْ تُحَدِّثَ بِهِ غَيْرَ أَصْحَابِكَ
ابو بصير گويد: از امام صادق عليه السّلام در باره احاديث كثير پرسيدم ، فرمود: آيا چيزى از آنهائى را كه به تو گفتم پنهان داشته اى كه بقيه اش را برايت بگويم ؟
چون حال مرا ديد، فرمود: امّا آنچه را براى يارانت گفته اى اشكالى ندارد، افشا كردن به اين است كه غير يارانت را به آنها خبر دهى .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَظْمُ الْغَيْظِ عَنِ الْعَدُوِّ فِي دَوْلَاتِهِمْ تَقِيَّةٌ وَ حِرْزٌ لِمَنْ أَخَذَ بِهَا وَ تَحَرُّزٌ مِنَ التَّعْرِيضِ لِلْبَلَاءِ فِي الدُّنْيَا
امام صادق عليه السّلام فرمود: فرو نشاندن خشم از دشمن هنگام تسلّط دشمن تقيه مى باشد، و محافظى است براى كسى كه تقيه مى كند، و دورى جستن از افتادن در بلاى دنيوى است .
عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّي لَأَحْسَبُكَ إِذَا شُتِمَ عَلِيٌّ بَيْنَ يَدَيْكَ إِنْ تَسْتَطِعْ أَنْ تَأْكُلَ أَنْفَ شَاتِمِهِ لَفَعَلْتَ فَقُلْتُ إِي وَ اللَّهِ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي لَهَكَذَا وَ أَهْلَ بَيْتِي قَالَ فَلَا تَفْعَلْ فَوَ اللَّهِ لَرُبَّمَا سَمِعْتُ مَنْ شَتَمَ عَلِيّاً وَ مَا بَيْنِي وَ بَيْنَهُ إِلَّا أُسْطُوَانَةٌ فَأَسْتَتِرُ بِهَا فَإِذَا فَرَغْتُ مِنْ صَلَاتِي أَمُرُّ بِهِ فَأُسَلِّمُ عَلَيْهِ وَ أُصَافِحُهُ
ابن مسكان گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: به گمانم كه هر گاه در پيش رويت كسى به على عليه السّلام دشنام گويد و تو قدرت داشته باشى بينى آن دشنام دهنده را از بيخ قطع مى كنى ! گفتم : آرى بخدا فدايت شوم من و خانواده ام اين چنين هستيم .
فرمود: اين كار را نكن ، بخدا قسم چه بسيار شنيدم كه كسى به على عليه السّلام دشنام مى داد در حالى كه بين من و او فقط ستونى بيش فاصله نبود، و من خودم را پشت آن پنهان مى نمودم ، و هر گاه نمازم را تمام مى كردم ، از كنار او مى گذشتم و بر او سلام مى دادم و با او مصافحه مى نمودم .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فِي قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ يَقْتُلُونَ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ قَالَ أَمَا وَ اللَّهِ مَا قَتَلُوهُمْ بِالسُّيُوفِ وَ لَكِنْ أَذَاعُوا سِرَّهُمْ وَ أَفْشَوْا عَلَيْهِمْ فَقُتِلُوا
امام صادق عليه السّلام در مورد قول خداوند تبارك و تعالى : (پيامبران را بناحق مى كشند) فرمود: بخدا قسم اينها پيامبران را با شمشيرهاى خود نكشتند بلكه اسرار آنها را فاش كردند و موجب كشته شدن آنها شدند.
مِنْ كِتَابِ صِفَاتِ الشِّيعَةِ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَيْسَ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ مَنْ لَا يَتَّقِي
امام صادق عليه السّلام فرمود: از پيروان على عليه السّلام به حساب نمى آيد كسى كه تقيه نكند.
afsanah82
07-19-2011, 07:44 PM
مِنْ كِتَابِ التَّقِيَّةِ لِلْعَيَّاشِيِّ قَالَ الصَّادِقُ ع لَا دِينَ لِمَنْ لَا تَقِيَّةَ لَهُ وَ إِنَّ التَّقِيَّةَ لَأَوْسَعُ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: كسى كه تقيه نداشته باشد دين ندارد، و تقيه از آنچه ما بين آسمان و زمين است گسترده تر است .
وَ قَالَ ع مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الاْخِرِ فَلَا يَتَكَلَّمُ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ إِلَّا بِالتَّقِيَّةِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس به خدا و روز رستاخيز ايمان دارد در دولت باطل حرفى را نمى زند مگر اينكه تقيه كند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ غير عَيَّرَ قَوْماً بِالْإِذَاعَةِ فَقَالَ- وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند قومى را به خاطر تقيّه نكردن مورد سرزنش قرار داده و فرمود: (هر گاه به آنها امرى كه در آن امنيت يا ترس بود مى رسيد آن را فاش مى ساختند).
وَ عَنْهُ ع قَالَ لَا خَيْرَ فِيمَنْ لَا تَقِيَّةَ لَهُ وَ لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَا تَقِيَّةَ لَهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: كسى كه تقيه نداشته باشد خيرى در او نيست ، و كسى كه تقيه نكند ايمان ندارد.
مِنْ كِتَابِ الْكِفَايَةِ فِي النُّصُوصِ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ لَا دِينَ لِمَنْ لَا وَرَعَ لَهُ وَ لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَا تَقِيَّةَ لَهُ وَ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللّهِ أَعْمَلُكُمْ بِالتَّقِيَّةِ فَقِيلَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِلَى مَتَى قَالَ إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ وَ هُوَ يَوْمُ خُرُوجِ قَائِمِنَا فَمَنْ تَرَكَ التَّقِيَّةَ قَبْلَ خُرُوجِ قَائِمِنَا فَلَيْسَ مِنَّا فَقِيلَ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ مَنِ الْقَائِمُ مِنْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ قَالَ الرَّابِعُ مِنْ وُلْدِي ابْنُ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ يُطَهِّرُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ كُلِّ جَوْرٍ تَمَامَ الْخَبَرِ أَخْبَرَنَا وَ حَدَّثَنَا بِذَلِكَ الْكِتَابِ السَّيِّدُ السَّعِيدُ جَلَالُ الدِّينِ أَبُو عَلِيِّ بْنُ حَمْزَةَ الْمُوسَوِيُّ عَنْ شُيُوخِهِ عَنْ ثِقَةٍ عَنِ النَّبِيِّ وَ الْأَئِمَّةِ ع
امام رضا عليه السّلام فرمود: كسى كه پرهيز از گناه ندارد دين ندارد و كسى كه تقيه نداشته باشد ايمان ندارد، و گرامى ترين شما نزد خدا كسى است كه بيشتر تقيه كند. پرسيدند: اى پسر رسول خدا تا چه زمان ؟ فرمود: تا روزى كه زمان آن مشخص شده و آن روز، روز خروج قيام كننده ماست ، هر كس قبل از خروج قائم ما تقيه را ترك كند از ما نيست . پرسيدند: اى پسر رسول خدا! قائم شما اهل بيت كيست ؟ فرمود: چهارمين از اولاد من كه فرزند سيده كنيزان است ، خداوند به وسيله او زمين را از هر ستمى پاك مى سازد.
اين مطلب را سيد سعيد جلال الدين ابو على بن حمزه موسوى از اساتيدش از شخصى مورد اطمينان از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و ائمه عليهم السّلام در كتابش روايت كرده .
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ إِنَّ أَبِي كَانَ يَقُولُ مَا شَيْءٌ أَقَرَّ لِعَيْنِ أَبِيكَ مِنَ التَّقِيَّةِ إِنَّ التَّقِيَّةَ جُنَّةٌ لِلْمُؤْمِنِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: پدرم هميشه مى فرمود: هيچ چشم روشنى براى پدرت از تقيه نورانى تر نيست ، تقيه سپر مؤمن است .
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع التَّقِيَّةُ مِنْ دِينِ اللَّهِ قُلْتُ مِنْ دِينِ اللَّهِ قَالَ إِي وَ اللَّهِ مِنْ دِينِ اللَّهِ وَ لَقَدْ قَالَ يُوسُفُ أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ وَ اللَّهِ مَا كَانُوا سَرَقُوا شَيْئاً وَ لَقَدْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ إِنِّي سَقِيمٌ وَ اللَّهِ مَا كَانَ سَقِيماً
امام صادق عليه السّلام فرمود: تقيه جزء دين خداست . پرسيدم : از دين خداست ؟ فرمود: بلى بخدا قسم از دين خداست و اينكه يوسف فرموده : (اى جماعت شما سارق هستيد) به خدا قسم آنها چيزى ندزديده بودند، و اينكه ابراهيم فرموده : (من بيمارم ) (و با شما به جشن نمى آيم )، به خدا قسم او بيمار نبود.
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ التَّقِيَّةُ فِي كُلِّ ضَرُورَةٍ
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا تَقَارَبَ هَذَا الْأَمْرُ كَانَ أَشَدَّ لِلتَّقِيَّةِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: تقيّه در هر كار ضرورى است .
- امام صادق عليه السّلام فرمود: هر قدر اين امر (ظهور امام عليه السّلام ) نزديكتر شود تقيه سخت تر مى شود.
عَنْهُ ع قَالَ مَنْ أَفْشَى سِرَّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ أَذَاقَهُ اللَّهُ حَرَّ الْحَدِيدِ
هر كس سرّ ما اهل بيت را فاش نمايد خداوند گرمى آتش را به او بچشاند.
مِنْ كِتَابِ عِلَلِ الشَّرَائِعِ عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّيِّ قَالَ جَاءَتِ الشِّيعَةُ تَسْأَلُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ لُبْسِ السَّوَادِ قَالَ فَوَجَدْنَاهُ قَاعِداً عَلَيْهِ جُبَّةٌ سَوْدَاءُ وَ قَلَنْسُوَةٌ سَوْدَاءُ وَ خُفٌّ أَسْوَدُ مُبَطَّنٌ بِسَوَادٍ قَالَ ثُمَّ فَتَقَ نَاحِيَةً مِنْهُ فَقَالَ أَمَا إِنَّ قُطْنَهُ أَسْوَدُ وَ أَخْرَجَ مِنْهُ قُطْناً أَسْوَدَ ثُمَّ قَالَ بَيِّضْ قَلْبَكَ وَ الْبَسْ مَا شِئْتَ
داود رقّى گفت : شيعيان نزد امام صادق عليه السّلام آمدند كه از پوشيدن جامه سياه بپرسند. داود گفت : امام را ديديم نشسته جبّه اى سياه و كلاهى سياه و كفشى كه داخل آن سياه بود پوشيده بود، سپس قسمتى از آن را باز كرد و فرمود: پنبه آن هم سياه است ، و از آن پنبه سياهى را خارج نمود، سپس فرمود: دلت را سفيد كن و هر چه خواستى بپوش .
الفصل الثاني عشر في التقوى و الورع
(فصل دوازدهم : در پرهيزكارى و ورع)
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ سَأَلَ أَبُو بَصِيرٍ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى - اتَّقُوا اللّهَ حَقَّ تُقاتِهِ قَالَ يُطَاعُ وَ لَا يُعْصَى وَ يُذْكَرُ وَ لَا يُنْسَى وَ يُشْكَرُ فَلَا يُكْفَرُ
ابو بصير از امام صادق عليه السّلام در مورد قول خداوند تبارك و تعالى (تقواى خدا را بجاى آوريد) پرسيد: فرمود: يعنى اطاعت شود و عصيان نشود، و ياد شود و فراموش نگردد، و شكر شود و مورد كفران قرار نگيرد.
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع التَّقْوَى سِنْخُ الْإِيمَانِ
- امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: تقوى همتاى ايمان است .
قِيلَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع صِفْ لَنَا الدُّنْيَا فَقَالَ وَ مَا أَصِفُ لَكُمْ مِنْهَا لِحَلَالِهَا حِسَابٌ وَ لِحَرَامِهَا عَذَابٌ لَوْ رَأَيْتُمُ الْأَجَلَ وَ مَسِيرَهُ لَلُهِيتُمْ عَنِ الْأَمَلِ وَ غُرُورِهِ ثُمَّ قَالَ مَنِ اتَّقَى اللّهَ حَقَّ تُقاتِهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ أُنْساً بِلَا أَنِيسٍ وَ غِنًى بِلَا مَالٍ وَ عِزّاً بِلَا سُلْطَانٍ
به امير مؤمنان عليه السّلام عرض شد: براى ما دنيا را توصيف كن . فرمود: چگونه براى شما دنيائى را كه براى حلالش حساب و براى حرامش عذاب است توصيف كنم ، اگر مرگ و مسير آن را ببينيد از آرزوها و فريب آن دورى مى جوئيد. سپس فرمود: هر كس تقواى واقعى خدا را پيشه كند خداوند به او آرامشى بدون همدم ، و بى نيازى بدون مال ، و عزت بدون سلطنت عطا مى فرمايد.
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع الْقِيَامَةُ عُرْسُ الْمُتَّقِينَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: روز قيامت روز شادى متقين است .
وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ لَا يَغُرَّنَّكَ بُكَاؤُهُمْ إِنَّمَا التَّقْوَى فِي الْقَلْبِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: گريه آنان تو را فريب ندهد، همانا تقوى در قلب و دل است .
وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ قَالَ أَنَا أَهْلٌ أَنْ يَتَّقِيَنِي عَبْدِي فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ فَأَنَا أَهْلٌ أَنْ أَغْفِرَ لَهُ
امام صادق عليه السّلام در مورد قول خداوند جلّ ثناؤ ه : (او اهل تقوى و اهل آمرزش است )، فرمود: (خداوند مى فرمايد) من سزاوارم كه بنده ام تقواى مرا پيشه كند، پس اگر هم اين كار را بجاى نياورد، من سزاوارم كه او را بيامرزم .
وَ عَنْهُ ع قَالَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ صُونُوا دِينَكُمْ بِالْوَرَعِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: تقواى خدا را پيشه كنيد و دينتان را به وسيله پرهيزگارى حفظ نمائيد.
وَ عَنْهُ ع قَالَ لَا يَنْفَعُ اجْتِهَادٌ لَا وَرَعَ فِيهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: اجتهادى كه در آن ترك از گناه نباشد سودى ندارد.
وَ عَنْهُ ع قَالَ لَنْ أ خذ يَأْخُذَ أَحَدٌ عَنْ أَحَدٍ شَيْئاً إِلَّا بِالْعَمَلِ- وَ لَنْ تَنَالُوا مَا عِنْدَ اللَّهِ إِلَّا بِالْوَرَعِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هرگز كسى از كسى چيزى را نمى گيرد مگر به واسطه عمل ، و هرگز شما به آنچه نزد خداوند است نمى رسيد مگر به وسيله ترك گناه و ورع .
عَنْ فُضَيْلٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع بَلِّغْ مَنْ لَقِيتَ عَنَّا السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُمْ إِنَّ أَحَدَنَا لَا يُغْنِي عَنْهُمْ وَ اللَّهِ شَيْئاً إِلَّا بِوَرَعٍ فَاحْفَظُوا أَلْسِنَتَكُمْ وَ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَ عَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصّابِرِينَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس را ديدى سلام ما را به او برسان و به آنها بگو: بخدا قسم هيچ كدام از ما نفعى بحالشان ندارد مگر اينكه خود ترك گناه نمايند و پرهيزگارى پيشه كنند. اينك مواظب زبانهايتان باشيد و دستانتان را (از گناه ) نگهداريد، از جمله صابران و نمازگزاران باشيد، زيرا خداوند ياور صابران است .
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَا ابْنَ آدَمَ اجْتَنِبْ مَا حَرَّمْتُ عَلَيْكَ تَكُنْ مِنْ أَوْرَعِ النَّاسِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: خداوند عزّ و جلّ فرموده است : اى فرزند آدم ! از آنچه بر تو حرام كردم بپرهيز تا از پارساترين مردم باشى .
سُئِلَ الصَّادِقُ ع عَنِ الْوَرِعِ مِنَ النَّاسِ قَالَ الَّذِي يَتَوَرَّعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ
از امام صادق عليه السّلام در مورد پارساترين مردم پرسيدند، فرمود: پارساترين مردم كسى است كه از محرّمات الهى خود را دور بدارد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص اعْمَلْ بِفَرَائِضِ اللَّهِ تَكُنْ أَتْقَى النَّاسِ
امام سجاد عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله روايت كند كه مى فرمود: به واجبات الهى عمل كن تا با تقواترين مردم باشى .
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ عَلَيْكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الِاجْتِهَادِ فِي دِينِكَ وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا يُغْنِي عَنْكَ اجْتِهَادٌ لَيْسَ مَعَهُ وَرَعٌ
امام باقر عليه السّلام فرمود: هميشه متقى باش و نسبت به دين خود كوشا، و آگاه باش ، سعى و كوشش بدون پرهيز از گناه تو را بى نياز نمى سازد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ فِيمَا نَاجَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِهِ مُوسَى صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ يَا مُوسَى مَا تَقَرَّبَ إِلَيَّ الْمُتَقَرِّبُونَ بِمِثْلِ الْوَرَعِ عَنْ مَحَارِمِي فَإِنِّي أَمْنَحُهُمْ جِنَانَ عَدْنِي لَا أُشْرِكُ مَعَهُمْ أَحَدا
امام صادق عليه السّلام فرمود: در پاسخ مناجات موسى عليه السّلام خداوند متعال فرمود: اى موسى ! هيچ عملى به اندازه پارسائى و خويشتن دارى موجب نزديكى بندگان مؤمن به من نمى شود، من به آنها بهشت جاويدانم را بخشيدم و هيچ كس را با آنها در اين امر شريك قرار نخواهم داد.
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع لِأَهْلِ التَّقْوَى عَلَامَاتٌ يُعْرَفُونَ بِهَا صِدْقُ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءُ الْأَمَانَةِ وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ وَ قِلَّةُ الْفَخْرِ وَ الْبُخْلِ- وَ صِلَةُ الْأَرْحَامِ وَ رَحْمَةُ الضُّعَفَاءِ وَ قِلَّةُ الْمُؤَاتَاةِ لِلنِّسَاءِ وَ بَذْلُ الْمَعْرُوفِ- وَ حُسْنُ الْخُلُقِ وَ سَعَةُ الْعِلْمِ فِيمَا يُقَرِّبُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ
امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: براى پرهيزگاران نشانه هائى است كه به وسيله آنها شناخته مى شوند:
راستى در گفتار، اداء امانت ، وفاى به عهد و پيمان ، كمى مباهات و بخل ، صله ارحام ، دستگيرى ضعيفان ، معاشرت كم با زنان ، بخشيدن چيزهاى خوب ، خوش خلقى ، وسعت دانش آنچه انسان را به خدا نزديك مى كند. خوشا بحال آنان ، و چه عاقبت نيكوئى است .
مِنْ كِتَابِ رَوْضَةِ الْوَاعِظِينَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع ثَبَاتُ الْإِيمَانِ الْوَرَعُ وَ زَوَالُهُ الطَّمَعُ
امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: بقاء ايمان به پرهيزگارى و خويشتن دارى است و از بين رفتن آن به طمع است .
قَالَ النَّبِيُّ ص جِمَاعُ التَّقْوَى فِي قَوْلِهِ تَعَالَى - إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ
پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: تعريف كامل تقوى در قول خداوند متعال است كه : (خداوند امر فرموده به عدالت و رفتار نيك داشتن ).
وَ مِنْ كِتَابٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ اعْمَلْ عَمَلَ مَنْ قَدْ عَايَنَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: آن گونه عمل كن كه گويا به يقين و حقيقت رسيده اى .
وَ قَالَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَكُونَ أَكْرَمَ النَّاسِ فَلْيَتَّقِ اللَّهَ
و فرمود صلّى اللّه عليه و آله : هر كسى كه دوست دارد محبوبترين مردم باشد، بايد با تقوى باشد.
وَ قَالَ اتَّقُوا اللَّهَ فَإِنَّهُ جِمَاعُ الْخَيْرِ
و فرمود صلّى اللّه عليه و آله : با تقوى باشيد زيرا تقوى جامع خير است .
وَ قَالَ لَا دِينَ لِمَنْ لَا عَهْدَ لَهُ وَ لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَا أَمَانَةَ لَهُ وَ لَا صَلَاةَ لِمَنْ لَا زَكَاةَ لَهُ وَ لَا زَكَاةَ لِمَنْ لَا وَرَعَ لَهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كه پيمان شكن است دين ندارد، و هر كه امين نيست ايمان ندارد و هر كه زكات مالش را نپردازد نمازش بى اثر است ، و هر كه پرهيزگار و خويشتن دار نباشد زكاتش اثر ندارد.
وَ مِنْ كِتَابِ صِفَاتِ الشِّيعَةِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَبْعَثْ نَبِيّاً قَطُّ إِلَّا بِصِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ فَإِنَّ الْأَمَانَةَ مُؤَدَّاةٌ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند متعال هرگز پيغمبرى را مبعوث نفرمود مگر به راستى در گفتار و اداء امانت ، زيرا امانت را بايد به نيكوكار و بدكار برگرداند.
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ ابْنَ أَبِي يَعْفُورٍ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ فَقَالَ وَ عَلَيْكَ وَ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا رَأَيْتَ ابْنَ أَبِي يَعْفُورٍ فَأَقْرِئْهُ مِنِّي السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُ إِنَّ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ يَقُولُ لَكَ انْظُرْ مَا بَلَغَ بِهِ عَلِيٌّ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَالْزَمْهُ فَإِنَّمَا بَلَغَ مَا بَلَغَ بِصِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ
ابى بصير گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم : ابن ابى يعفور سلامت مى رساند، فرمود:
بر تو و بر او سلام ، هر گاه ابن ابى يعفور را ديدى سلام مرا به او برسان و به او بگو: جعفر بن محمّد مى گويد: بنگر در آنچه على عليه السّلام نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به آنان رسيد و آن را حفظ كن . همانا به آنچه بايد مى رسيد به وسيله راستى گفتار و اداء امانت به آن رسيد.
وَ عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع كُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ لِيَرَوْا مِنْكُمُ الِاجْتِهَادَ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَعَ
ابن ابى يعفور گويد: امام صادق عليه السّلام به من فرمود: مردم را به غير از زبانتان دعوت به دين كنيد، تا سعى و كوشش و درستى و پرهيزگارى و خويشتن دارى را از شما مشاهده كنند.
عَنْ خَيْثَمَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ دَخَلْتُ عَلَيْهِ لِأُوَدِّعَهُ فَقَالَ- أَبْلِغْ مَوَالِيَنَا السَّلَامَ عَنَّا وَ أَوْصِهِمْ بِتَقْوَى اللَّهِ الْعَظِيمِ وَ أَعْلِمْهُمْ يَا خَيْثَمَةُ أَنَّا لَا نُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً إِلَّا بِعَمَلٍ وَ لَنْ يَنَالُوا وَلَايَتَنَا إِلَّا بِوَرَعٍ وَ أَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ حَسْرَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَنْ وَصَفَ عَدْلًا ثُمَّ خَالَفَهُ إِلَى غَيْرِهِ
خيثمه گويد: به نزد امام رفتم تا با او خداحافظى كنم ، فرمود: به دوستان ما سلام ما را برسان و آنها را به تقواى خداوند بزرگ سفارش بنما، و به آنها اعلام كن كه نزد خداوند به مقامى نرسند مگر به واسطه عملشان ، و به ولايت ما نخواهند رسيد مگر به وسيله تقوى و خويشتن دارى ، و پر حسرت ترين مردم در روز قيامت كسى است كه از شخص عادلى تعريف كند، سپس در مقام عمل تخلف كند و به ديگرى رجوع كند.
عَنِ الْفُضَيْلِ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَا فُضَيْلُ بَلِّغْ مَنْ لَقِيتَ مِنْ شِيعَتِنَا السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُمْ إِنَّا لَا نُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً إِلَّا بِوَرَعٍ- فَاحْفَظُوا أَلْسِنَتَكُمْ وَ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَ عَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصّابِرِينَ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ مَنِ اسْتَقْبَلَ قِبْلَتَنَا وَ أَكَلَ ذَبِيحَتَنَا وَ آمَنَ بِنَبِيِّنَا وَ شَهِدَ شَهَادَتَنَا وَ دَخَلَ فِي دِينِنَا أَجْرَيْنَا عَلَيْهِ حُكْمَ الْقُرْآنِ وَ حُدُودَ الْإِسْلَامِ لَيْسَ لِأَحَدٍ عَلَى أَحَدٍ فَضْلٌ إِلَّا بِالتَّقْوَى - أَلَا وَ إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلَ الثَّوَابِ وَ أَحْسَنَ الْجَزَاءِ وَ الْمَآبِ
فضيل گويد: امام صادق عليه السّلام به من فرمود: اى فضيل ! هر كدام از شيعيان ما را ديدى سلام برسان و به آنها بگو: ما از آنها نزد خداوند چيزى را شفاعت نمى كنيم مگر اينكه پرهيزگار و خويشتن دار باشند، پس زبانهايتان را نگه داريد، و دستهايتان را (از حرام ) نگهداريد، و صبر و نماز را پيشه خود سازيد، خداوند ياور صبركنندگان است .
- امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: هر كس رو به قبله ما كند و حيوان ذبح شده ما را بخورد، و به پيغمبر ما ايمان آورده باشد، و مانند ما به شهادت ما شهادت دهد و داخل در مذهب ما شود، ما بر او حكم قرآن و حدود اسلام را جارى مى كنيم . هيچ كس بر ديگرى برترى ندارد مگر به تقوى ، آگاه باشيد! پرهيزگاران در نزد خداوند بهترين ثواب و بهترين پاداش و عاقبت را دارند.
الفصل الثالث عشر في الامر بالمعروف والنهي عن المنكر
(فصل سيزدهم : در امر به معروف و نهى ازمنكر)
إ ن الله تعالى أ نعم على أ مة محمد ص و أ كرمهم بأ ن جعلهم آمرين بالمعروف ناهين عن المنكر و وصفهم بذلك في كتابه و أ ثنى عليهم - فقال تعالى في سورة آل عمران كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ- تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ فقرن الا مر بالمعروف و النهي عن المنكر بالا يمان بالله - وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ و ذم قوما و عابهم و قبح فعلهم و أ وعدهم أ شد العذاب بتركهم الا مر بالمعروف و النهي عن المنكر و الا خذ على الظالم فقال تعالى في سورة المائدة لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ عَلى لِس انِ داوُدَ وَ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ. كانُوا لا يَتَناهَوْنَ عَنْ مُنكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ ما كانُوا يَفْعَلُونَ و قال في هذه السورة - تَرى كَثِيراً مِنْهُمْ يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ- لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَصْنَعُونَ فسوى الله تعالى بين المباشر للمعصية و التارك لنهيه عنها- في تهجين فعلهم و الوعيد لهم . ثم إ ن الله أ مرنا بالمعروف و نهانا عن المنكر في غير موضع من كتابه و وعد عليه الثواب العظيم و واعدنا على تركه العذاب الا ليم - فقال تعالى في سورة آل عمران وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ- وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ و قال تعالى في سورة الا عراف وَ إِذْ قالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اللّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذاباً شَدِيداً قالُوا مَعْذِرَةً إِلى رَبِّكُمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ. فَلَمّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَ أَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذابٍ بَئِيسٍ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ
خداوند متعال بر امّت محمّد صلّى اللّه عليه و آله نعمت داد و آنها را گرامى داشت زيرا آنها را امركننده به معروف و نهى كننده از منكر قرار داد، و آنها را در كتابش توصيف نموده و بر آنان درود فرستاده . سپس در سوره آل عمران فرموده : (شما بهترين امتى هستيد كه براى اصلاح مردم قيام نمود، تا مردم را به نيكوكارى وادار و از كارهاى بد باز دارند و ايمان به خدا آورند). و امر به معروف و نهى از منكر را با ايمان به خدا همراه ساخت (اينها نگهبانان حدود الهى هستند و مؤمنان را به ثواب و سعادت بشارت ده ). و گروهى را مذمّت و سرزنش كرد و از آنها عيب گرفت و عملشان را زشت شمرد و آنها را وعده به شديدترين عذابها داد، چون آنها امر به معروف و نهى از منكر را ترك نمودند و رويارويى با ظالم را ترك كردند در سوره مائده فرمود: (كافران بنى اسرائيل به زبان داود و عيسى و مريم از آن لعنت كرده شدند كه نافرمانى خدا نمودند و از حكم حق سركشى كردند، آنها هيچ گاه از كار زشت خود دست بر نداشتند، چقدر زشت است كارى كه آنها مى كنند). و در همين سوره فرمود: (بسيارى از آنها را بنگرى كه در گناه و ستمكارى خود و خوردن حرام مى شتابند، بسيار كار زشتى را پيشه خود ساخته اند، اگر علماء و روحانيون آنها را از گفتار زشت و خوردن حرام باز ندارند اينها كارى بسيار زشت مى كنند) خداوند متعال بين كسى كه بدون واسطه گناهى را مرتكب شود و كسى كه نهى از آن گناهان را ترك كند، در زشت شمردن عملشان ، و وعده عذاب بر آنها يكسان شمرده . سپس ما را به كار نيك امر فرمود، و از كارهاى زشت نهى فرمود و بر آن وعده ثواب بزرگ داده ، و بر ترك آن ما را از عذاب دردناكش ترسانده .
سپس خداوند متعال در سوره آل عمران فرمود: (بايد از شما امتى باشند كه مردم را به نيكى دعوت نموده و امر به معروف و نهى از منكر كند، و اينان رستگارانند). و در سوره
اعراف فرموده : (و چون جمعى از آن گروه گفتند چرا قومى را كه از جانب خدا به هلاكت يا عذاب سخت محكومند موعظه مى كنيد؟ ناصحان گفتند: پند ما معذرت و اتمام حجت است از جانب پروردگار و شايد اثر كند و تقوى پيشه كند، و چون هر چه به آنها تذكر داده شد در آن غفلت ورزيدند ما هم آن جماعت كه نصيحت مى كردند و خلق را از كار بد منع مى نمودند نجات بخشيديم ، و آنان را كه ظلم و ستمكارى كردند به كيفر فسقشان به بدترين عذاب گرفتار كرديم ).
afsanah82
07-19-2011, 07:44 PM
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ إِنَّ مَنْ يَرَى عُدْوَاناً يُعْمَلُ بِهِ وَ مُنْكَراً يُدْعَى إِلَيْهِ وَ أَنْكَرَهُ بِقَلْبِهِ فَقَدْ سَلِمَ وَ بَرِئَ- وَ مَنْ أَنْكَرَهُ بِلِسَانِهِ فَقَدْ أُوجِرَ وَ هُوَ أَفْضَلُ مِنْ صَاحِبِهِ وَ مَنْ أَنْكَرَهُ بِالسَّيْفِ لِتَكُونَ كَلِمَةُ اللّهِ هِيَ الْعُلْيا وَ كَلِمَةُ الظَّالِمِينَ السُّفْلَى فَذَلِكَ الَّذِي أَصَابَ سَبِيلَ الْهُدَى وَ قَامَ عَلَى الطَّرِيقِ وَ نَوَّرَ فِي قَلْبِهِ الْيَقِينُ
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: اى مؤمنان ! هر كس كار خلافى را كه به آن عمل مى شود و منكرى را كه دعوت به آن مى شود، ببيند و آن را به وسيله قلبش جلوگيرى كند سالم مانده و از آن عمل دور مى شود. و هر كس كه آن عمل را به وسيله قلبش جلوگيرى كند سالم مانده و از آن عمل دور مى شود. و هر كس آن عمل را به وسيله زبانش منكر شود پاداش داده شود، و اين شخص از شخص اوّل برتر است ، و هر كس به وسيله شمشير آن عمل را منكر شود، تا كلام خدا را برتر و كلام ظالمين را پست تر گرداند، او همان است كه به راه هدايت منتهى مى شود و در راه رستگارى مى افتد و در قلبش يقين نور افشانى مى كند.
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيُ عَنِ الْمُنْكَرِ خَلْقَانِ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ فَمَنْ نَصَرَهُمَا أَعَزَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ خَذَلَهُمَا خَذَلَهُ اللَّهُ
امام باقر عليه السّلام فرمود: امر به معروف و نهى از منكر دو مخلوق از مخلوقات خداوند هستند، هر كس آن دو را يارى كند خداوند او را عزيز گرداند و هر كس آن دو را خوار سازد خداوند هم او را خوار نمايد.
وَ قَالَ الصَّادِقُ ع إِنَّمَا يَأْمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ مَنْ كَانَتْ فِيهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ عَامِلٌ لِمَا يَأْمُرُ بِهِ وَ تَارِكٌ لِمَا يَنْهَى عَنْهُ عَادِلٌ فِيمَا يَأْمُرُ عَادِلٌ فِيمَا يَنْهَى رَفِيقٌ فِيمَا يَأْمُرُ رَفِيقٌ فِيمَا يَنْهَى
امام صادق عليه السّلام هر كس در او سه خصلت باشد امر به معروف و نهى از منكر مى نمايد:
كسى كه عالم به معروف است ، و ترك منكر مى كند، در آنچه امر به آن و يا نهى از آن مى نمايد عدالت را رعايت مى نمايد، در آنچه امر يا نهى مى كند با مدارا رفتار مى نمايد.
وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص رَأَيْتُ رَجُلًا مِنْ أُمَّتِي فِي الْمَنَامِ قَدْ أَخَذَتْهُ الزَّبَانِيَةُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَجَاءَهُ أَمْرُهُ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهْيُهُ عَنِ الْمُنْكَرِ فَخَلَّصَاهُ مِنْ بَيْنِهِمْ وَ جَعَلَاهُ مَعَ الْمَلَائِكَةِ وَ قَالَ الصَّادِقُ ع وَيْلٌ لِقَوْمٍ لَا يَدِينُونَ اللَّهَ بِالْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: در خواب مردى از امتم را ديدم كه از هر طرف گرفتار آتش جهنم بود، ناگهان امر به معروف و نهى از منكرى را كه در دنيا انجام داده بود به كمك او آمدند و او را از بين آتشها نجات دادند و او را همراه فرشتگان ساختند.
وَ قَالَ ع أَيْضاً جَاءَ رَجُلٌ مِنْ خَثْعَمٍ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَخْبِرْنِي مَا أَفْضَلُ الْإِسْلَامِ قَالَ الْإِيمَانُ بِاللَّهِ- قَالَ ثُمَّ مَا ذَا قَالَ صِلَةُ الرَّحِمِ قَالَ ثُمَّ مَا ذَا قَالَ الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ- وَ النَّهْيُ عَنِ الْمُنْكَرِ قَالَ فَقَالَ الرَّجُلُ أَيُّ الْأَعْمَالِ أَبْغَضُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ الشِّرْكُ بِاللَّهِ قَالَ ثُمَّ مَا ذَا قَالَ قَطِيعَةُ الرَّحِمِ- قَالَ ثُمَّ مَا ذَا قَالَ الْأَمْرُ بِالْمُنْكَرِ وَ النَّهْيُ عَنِ الْمَعْرُوفِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: واى بر قومى كه به وسيله امر به معروف و نهى از منكر كردن قرض خود را به خدا ادا نمى كنند. - و همچنين امام صادق عليه السّلام فرمود: مردى از قبيله خثعم نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آمد و گفت :
اى رسول خدا! به من بفرمائيد كه برترين اسلام چيست ؟ فرمود: ايمان به خدا، گفت : بعد از آن چه ؟ فرمود: صله رحم ، گفت : سپس چه چيز؟ فرمود: امر به معروف و نهى از منكر.
پرسيد: كدام عمل نزد خداوند عزّ و جل مبغوضتر است ؟ امام فرمود: شرك ورزيدن به خدا، گفت : بعد از آن چه ؟ فرمود: قطع رحم ، گفت : بعد از اين چه چيز؟ فرمود: امر به منكر و نهى از معروف .
وَ قَالَ النَّبِيُّ ص كَيْفَ بِكُمْ إِذَا فَسَدَتْ نِسَاؤُكُمْ وَ فَسَقَ شَبَابُكُمْ وَ لَمْ تَأْمُرُوا بِمَعْرُوفٍ وَ لَمْ تَنْهَوْا عَنْ مُنْكَرٍ فَقِيلَ لَهُ وَ يَكُونُ ذَلِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِكَ فَكَيْفَ بِكُمْ إِذَا أَمَرْتُمْ بِالْمُنْكَرِ وَ نَهَيْتُمْ عَنِ الْمَعْرُوفِ فَقِيلَ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ يَكُونُ ذَلِكَ قَالَ نَعَمْ وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِكَ- كَيْفَ بِكُمْ إِذَا رَأَيْتُمُ الْمَعْرُوفَ مُنْكَراً وَ الْمُنْكَرَ مَعْرُوفاً
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: شما چه خواهيد كرد اگر زنهاى شما فاسد شوند و جوانهايتان فاسق شوند و امر به معروف و نهى از منكر نكنند؟ از ايشان پرسيده شد: اى رسول خدا آيا چنين مى شود؟ فرمود: بلى ، و بدتر از اين هم مى شود. چه خواهيد كرد هنگامى كه امر به منكر، و نهى از معروف شود؟ سؤ ال شد: اى رسول خدا! آيا چنين مى شود؟ فرمود:
بلى ، و بدتر از اين هم مى شود. بر شما چه خواهد گذشت زمانى كه معروف را منكر و منكر را معروف ببينيد؟
وَ قَالَ الصَّادِقُ ع لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الاْيَةُ- يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً جَلَسَ رَجُلٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ يَبْكِي وَ قَالَ أَنَا قَدْ عَجَزْتُ عَنْ نَفْسِي كُلِّفْتُ أَهْلِي فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص حَسْبُكَ أَنْ تَأْمُرَهُمْ بِمَا تَأْمُرُ بِهِ نَفْسَكَ وَ تَنْهَاهُمْ عَمَّا تَنْهَى عَنْهُ نَفْسَكَ
امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: هنگامى كه اين آيه نازل شد: (اى كسانى كه ايمان آورده ايد خود و خانواده تان را از آتش جهنم حفظ كنيد) مردى از مسلمانان نشست و شروع به گريه كرد؛ و گفت : من نسبت به خودم عاجزم حال نسبت به خانواده ام هم تكليف شده ام ؟
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: همين مقدار تو را كفايت مى كند كه آنها را امر كنى به آنچه خودت را به آن امر مى نمايى و نهيشان كنى از آنچه خودت را از آن نهى مى نمايى .
وَ قَالَ الرِّضَا ع كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَقُولُ إِذَا أُمَّتِي تَوَاكَلَتِ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَلْتَأْذَنْ بِوِقَاعٍ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى
امام رضا عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمود: هر گاه امت من امر به معروف و نهى از منكر را به يك ديگر واگذار كنند بايد خود را براى حوادثى از جانب خداوند آماده كنند.
وَ قَالَ الصَّادِقُ ع حَسْبُ الْمُؤْمِنِ غيرا عِزّاً إِنْ رَأَى مُنْكَراً أَنْ يَعْلَمَ اللَّهُ مِنْ نِيَّتِهِ أَنَّهُ لَهُ كَارِهٌ
امام صادق عليه السّلام فرمود: براى مؤمن غيرتمند همين بس - اگر منكرى را ديد- كه بداند خداوند از ناخشنودى او در نيّتش آگاه است .
وَ عَنْ غِيَاثِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ قَالَ كَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا مَرَّ بِجَمَاعَةٍ يَخْتَصِمُونَ لَا يَجُوزُهُمْ حَتَّى يَقُولَ ثَلَاثاً اتَّقُوا اللَّهَ يَرْفَعُ بِهَا صَوْتَهُ
غياث بن ابراهيم گويد: هر گاه امام صادق عليه السّلام از كنار گروهى مى گذشت كه با هم در حال مخاصمه و دعوى بودند؛ از آنجا عبور نمى كرد مگر اينكه سه بار با صداى بلند مى فرمود:
از خدا بترسيد.
وَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ مَنْ طَلَبَ مَرْضَاةَ النَّاسِ بِمَا يُسْخِطُ اللَّهَ كَانَ حَامِدُهُ مِنَ النَّاسِ ذَامّاً وَ مَنْ آثَرَ طَاعَةَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِغَضَبِ النَّاسِ كَفَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَدَاوَةَ كُلِّ عَدُوٍّ وَ حَسَدَ كُلِّ حَاسِدٍ وَ بَغْيَ كُلِّ بَاغٍ وَ كَانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ نَاصِراً وَ ظَهِيراً
امام باقر عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر كس خوشنودى مردم را به چيزى بجويد كه خداوند از آن چيز به خشم مى آيد، مردمى كه او را ستايش مى كردند نكوهشش كنند، و هر كس فرمانبردارى خدا را به خشم مردم مقدم بدارد خداوند او را از دشمنى كردن هر دشمنى محافظت نمايد و حسادت هر حسود و ظلم هر ستمكارى را از او برطرف نمايد، و خداى عزّ و جلّ ياور و پشتيبان او شود.
وَ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ زَيْدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ يَا مُفَضَّلُ مَنْ تَعَرَّضَ لِسُلْطَانٍ جَائِرٍ فَأَصَابَتْهُ بَلِيَّةٌ لَمْ يُؤْجَرْ عَلَيْهَا وَ لَمْ يُرْزَقِ الصَّبْرَ عَلَيْهَا
مفضل گويد: امام صادق عليه السّلام به من فرمود: اى مفضّل ! هر كس متعرّض حاكم ظالمى شود و از ناحيه حاكم به او صدمه اى برسد؛ بر اين كارش پاداش نمى برد و براى اين عملش صبر را روزى او نمى كنند.
وَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّمَا يُؤْمَرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ يُنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ مُؤْمِنٌ فَيَتَّعِظُ أَوْ جَاهِلٌ فَيَتَعَلَّمُ فَأَمَّا صَاحِبُ سَوْطٍ أَوْ سَيْفٍ فَلَا
امام صادق عليه السّلام فرمود: امر به معروف و نهى از منكر در مؤمنى كه از آن پند مى گيرد، و يا جاهلى كه از آن درس مى آموزد تأ ثير مى كند، و اما كسى كه تازيانه و شمشير دارد؛ نه .
وَ عَنْهُ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ فَوَّضَ إِلَى الْمُؤْمِنِ أَمْرَهُ كُلَّهُ وَ لَمْ يُفَوِّضْ إِلَيْهِ أَنْ يَكُونَ ذَلِيلًا أَ مَا تَسْمَعُ اللَّهَ يَقُولُ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ لِلّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ فَالْمُؤْمِنُ يَكُونُ عَزِيزاً وَ لَا يَكُونُ ذَلِيلًا ثُمَّ قَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ أَعَزُّ مِنَ الْجَبَلِ إِنَّ الْجَبَلَ يُسْتَقَلُّ مِنْهُ بِالْمَعَاوِلِ وَ الْمُؤْمِنُ لَا يُسْتَقَلُّ مِنْ دِينِهِ بِشَيْء
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند متعال تمام كارهاى مؤمن را به خودش واگذار نموده ولى او را وانگذاشته تا اينكه ذليل شود، آيا كلام خداوند را نشنيده اى كه مى فرمايد: (عزّت براى خدا و رسولش و مؤمنين است ) پس مؤمن عزيز است و ذليل نيست .
سپس فرمود: مؤمن از كوه نيز عزيزتر است ، زيرا كوه را مى توان با كلنگ كم كرد، ولى از دين مؤمن چيزى كم نمى شود.
وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَرَفَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع يَقُولُ لَتَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لتنهين لَتَنْهُنَّ عَنِ الْمُنْكَرِ أَوْ لَيُسْتَعْمَلَنَّ عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ فَيَدْعُو خِيَارُكُمْ وَ لَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ
امام صادق عليه السّلام مى فرمود: بايد امر به معروف كنيد و بايد نهى از منكر نماييد و الّا خداوند شرارتان را بر شما مسلّط مى گرداند و هر چه نيكان شما دعا كنند دعايشان مستجاب نشود.
عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَا يَنْبَغِي لِلْمُؤْمِنِ أَنْ يُذِلَّ نَفْسَهُ قُلْتُ بِمَا يُذِلُّ نَفْسَهُ قَالَ يَدْخُلُ فِيمَا يَعْتَذِرُ مِنْهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: سزاوار نيست كه مؤمن خود را خوار سازد، گفتم : به چه چيز خود را خوار مى كند؟ فرمود: كارى را انجام دهد كه بعد مجبور به عذر خواهى شود.
وَ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ سُئِلَ عَنِ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ أَ وَاجِبٌ هُوَ عَلَى هَذِهِ الْأُمَّةِ جَمِيعاً قَالَ لَا فَقِيلَ وَ لِمَ قَالَ إِنَّمَا هُوَ عَلَى الْقَوِيِّ الْمُطَاعِ الْعَالِمِ بِالْمَعْرُوفِ مِنَ الْمُنْكَرِ- لَا عَلَى الضَّعَفَةِ الَّذِينَ لا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا إِلَى أَيٍّ مِنْ أَيٍّ يَقُولُ مِنَ الْحَقِّ إِلَى الْبَاطِلِ وَ الدَّلِيلُ عَلَى ذَلِكَ كِتَابُ اللَّهِ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَهَذَا خَاصٌّ غَيْرُ عَامٍّ كَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى - وَ مِنْ قَوْمِ مُوسى أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ وَ لَمْ يَقُلْ عَلَى أُمَّةِ مُوسَى وَ لَا عَلَى كُلِّ قَوْمِهِ وَ هُمْ يَوْمَئِذٍ أُمَمٌ مُخْتَلِفَةٌ وَ الْأُمَّةُ وَاحِدٌ فَصَاعِداً كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلّهِ يَقُولُ مُطِيعاً لِلَّهِ وَ لَيْسَ عَلَى مَنْ يَعْلَمُ ذَلِكَ فِي الهذمة الْهُدْنَةِ مِنْ حَرَجٍ- إِذَا كَانَ لَا قُوَّةَ لَهُ وَ لَا عَدَدَ وَ لَا طَاعَةَ
مسعدة بن صدقه گويد: از امام صادق عليه السّلام از امر به معروف و نهى از منكر سؤ ال شد كه آيا بر تمام اين امت واجب است يا نه ؟
فرمود: نه ، سؤ ال شد: چرا؟ فرمود: فقط بر كسانى واجب است كه نيرومند باشند و مردم از آنها اطاعت كنند و عالم به معروف از منكر باشند، نه بر ضعفائى كه راه را نمى دانند كه به چه راهى و از چه راهى بگويند، لذا از حق به باطل مى گويند، و دليل بر اين مطلب سخن خداوند است كه مى فرمايد: (بايد دسته اى از شما امت مردم را به طرف خير و نيكى دعوت نمايند و امر به معروف و نهى از منكر نمايد).
اين خاص است نه عام ، همان طور كه خداوند متعال مى فرمايد: (بعضى از قوم موسى به سوى حق هدايت مى كنند و به آن عدالت مى كنند) و نفرموده بر امّت موسى و نه بر همه قومش ، در حالى كه آنها در آن هنگام گروههاى مختلفى بودند، و امت هم از يك نفر به بالاست ، همان طور كه خداوند عزّ و جل مى فرمايد: (ابراهيم به تنهائى يك امت فرمانبردار خداوند بود) مى فرمايد: مطيع خداوند بود، پس اين كار بر كسى كه در زمان صلح و آرامش توان و نيرو و ياور و فرمانبردار ندارد؛ لازم نيست .
قَالَ مَسْعَدَةُ وَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُ وَ سُئِلَ عَنِ الْحَدِيثِ الَّذِي جَاءَ عَنِ النَّبِيِّ ص إِنَّ أَفْضَلَ الْجِهَادِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِرٍ مَا مَعْنَاهُ- قَالَ هَذَا أَنْ يَأْمُرَهُ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ وَ هُوَ مَعَ ذَلِكَ يَقْبَلُ مِنْهُ وَ إِلَّا فَلَا
مسعدة بن صدقه گويد: از امام صادق عليه السّلام سؤ ال شد در مورد اين سخن پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله كه فرمود: ((بهترين جهاد؛ گفتن كلمه عدل نزد سلطان ظالم است )) فرمود: آن زمانى است كه امر به معروف كردن شخص از روى شناخت باشد، در اين صورت از او پذيرفته است و الّا نه .
وَ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى شُعَيْبٍ النَّبِيِّ أَنِّي مُعَذِّبٌ مِنْ قَوْمِكَ مِائَةَ أَلْفٍ أَرْبَعِينَ أَلْفاً مِنْ شِرَارِهِمْ وَ سِتِّينَ أَلْفاً مِنْ خِيَارِهِمْ فَقَالَ يَا رَبِّ هَؤُلَاءِ الْأَشْرَارُ فَمَا بَالُ الْأَخْيَارِ- فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ دَاهَنُوا أَهْلَ الْمَعَاصِي فَلَمْ يَغْضَبُوا لِغَضَبِي
امام باقر عليه السّلام فرمود: خداوند متعال به شعيب نبى عليه السّلام وحى كرد كه : من از قومت صد هزار نفر را عذاب مى كنم ؛ چهل هزار نفر از افراد اشرار و شصت هزار نفر هم از خوبان ، شعيب گفت : پروردگارا! آنان را كه عذاب مى كنى نااهلانند، پس علّت عذاب خوبان چيست ؟
خداوند عزّ و جل به او وحى كرد كه : آنها با اهل معصيت مدارا كردند و به خاطر غضب من خشمگين نشدند.
وَ رُوِيَ عَنِ النَّبِيِّ ص أَنَّهُ قَالَ لَا يَزَالُ النَّاسُ بِخَيْرٍ مَا أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ فَإِذَا لَمْ يَفْعَلُوا ذَلِكَ نُزِعَتْ مِنْهُمُ الْبَرَكَاتُ وَ سُلِّطَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ نَاصِرٌ فِي الْأَرْضِ وَ لَا فِي السَّمَاءِ
از نبى اكرم صلّى اللّه عليه و آله روايت شده كه فرمود: مادامى كه مردم امر به معروف و نهى از منكر نمايند و بر اعمال نيك همكارى نمايند در خير و خوشى بسر مى برند؛ و هر گاه اين كار را نكنند بركتها از آنها گرفته مى شود و بعضى از آنها بر بعضى ديگر مسلّط مى شوند. و ياورى برايشان در آسمان و زمين نخواهد بود.
وَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي كَلَامٍ هَذَا خِتَامُهُ مَنْ تَرَكَ إِنْكَارَ الْمُنْكَرِ بِقَلْبِهِ وَ يَدِهِ وَ لِسَانِهِ فَهُوَ مَيِّتُ الْأَحْيَاءِ
امير مؤمنان در كلامى كه خاتمه اش اين بود فرمود: هر كس نهى از منكر قلبى و زبانى را ترك نمايد او مرده اى است زنده نما.
الفصل الرابع عشر في أداء الا مانة
(فصل چهاردهم : در امانت دارى)
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَدُّوا الْأَمَانَةَ وَ لَوْ إِلَى قَاتِلِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ
امام صادق عليه السّلام فرمود: امانت را به صاحبش برگردانيد و لو به قاتل حسين بن على عليه السّلام .
وَ قَالَ ع اتَّقُوا اللَّهَ وَ عَلَيْكُمْ بِأَدَاءِ الْأَمَانَةِ إِلَى مَنِ ائْتَمَنَكُمْ- فَلَوْ أَنَّ قَاتِلَ عَلِيٍّ ائْتَمَنَنِي عَلَى الْأَمَانَةِ لَأَدَّيْتُهَا إِلَيْهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: با تقوا باشيد و امانت كسى را كه به شما اعتماد كرده به او برگردانيد، زيرا اگر قاتل على عليه السّلام امانتى را از روى اعتماد به من بدهد به او بر خواهم گرداند.
وَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ قَدْ صَلَّى الْعَصْرَ وَ هُوَ جَالِسٌ مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ فِي الْمَسْجِدِ فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ- إِنَّ بَعْضَ السَّلَاطِينِ يَأْمِنُنَا عَلَى الْأَمْوَالِ يَسْتَوْدِعُنَاهَا وَ لَيْسَ يَدْفَعُ إِلَيْكُمْ خُمْسَكُمْ أَ فَنُؤَدِّيهَا إِلَيْهِمْ قَالَ وَ رَبِّ هَذِهِ الْقِبْلَةِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ لَوْ أَنَّ ابْنَ مُلْجَمٍ قَاتِلَ أَبِي فَإِنِّي أَطْلُبُهُ يَتَسَتَّرُ لِأَنَّهُ قَتَلَ أَبِي ائْتَمَنَنِي عَلَى الْأَمَانَةِ لَأَدَّيْتُهَا إِلَيْهِ
عبد اللّه بن سنان گويد: خدمت امام صادق عليه السّلام رسيدم كه نماز عصر را خوانده و رو به قبله در مسجد نشسته بود. عرض كردم : اى پسر رسول خدا! بعضى از پادشاهان ما را امين بر اموال مى دانند و آن را پيش ما به امانت مى سپارند، و خمس آن را به شما نمى پردازند، آيا اين اموال را به آنها بازگردانيم ؟ فرمود: قسم به خداى اين قبله (سه مرتبه ) اگر ابن ملجم قاتل پدرم - كه مى خواهم او را بكشم به خاطر انتقام از پدرم - مرا مورد اعتماد خود در امانت قرار دهد؛ من امانتش را به او باز خواهم گرداند.
وَ عَنِ الْكَاظِمِ ع قَالَ إِنَّ أَهْلَ الْأَرْضِ لَمَرْحُومُونَ مَا تَحَابُّوا وَ أَدَّوُا الْأَمَانَةَ وَ عَمِلُوا بِالْحَقِّ
امام كاظم عليه السّلام فرمود: اهل زمين تا هنگامى كه به يك ديگر محبت بورزند و اداء امانت كنند و به حق عمل نمايند مورد رحمت هستند.
وَ سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- إِنّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ الاْيَةَ مَا الَّذِي عَرَضَ عَلَيْهِنَّ وَ مَا الَّذِي حَمَلَ الْإِنْسَانُ وَ مَا كَانَ هُوَ قَالَ فَقَالَ عَرَضَ عَلَيْهِنَّ الْأَمَانَةَ بَيْنَ النَّاسِ وَ ذَلِكَ حِينَ خَلَقَ الْخَلْقَ
از امام صادق عليه السّلام در مورد قول خداوند متعال سؤ ال شد: (ما امانت را بر آسمانها و زمين و كوههاى عالم عرضه داشتيم ) چه چيزى بر آنها عرضه شد؟ و چه چيزى را انسان حمل نمود؟ و آن چيز چيست ؟
فرمود: امانت در بين مردم عرضه شد و اين هنگامى بود كه خداوند مخلوقاتش را خلق نمود.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَيْسَ مِنَّا مَنْ خَانَ بِالْأَمَانَةِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: كسى كه به امانت خيانت كند از ما نيست .
وَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً قَطُّ إِلَّا بِصِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند هيچ پيغمبرى را مبعوث نفرمود مگر به راستى در گفتار و اداء امانت .
وَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ لِابْنِهِ يَا بُنَيَّ أَدِّ الْأَمَانَةَ تَسْلَمْ لَكَ دُنْيَاكَ وَ آخِرَتُكَ وَ كُنْ أَمِيناً تَكُنْ غَنِيّاً
بعضى از اصحاب امام صادق عليه السّلام از قول ايشان نقل مى كنند كه ايشان به فرزندشان فرمود: اى فرزندم ! اداى امانت كن تا دنيا و آخرتت سالم بماند، و امين باش تا بى نياز شوى .
مِنْ رَوْضَةِ الْوَاعِظِينَ قَالَ زَيْنُ الْعَابِدِينَ ع لِشِيعَتِهِ عَلَيْكُمْ بِأَدَاءِ الْأَمَانَةِ فَوَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِيّاً لَوْ أَنَّ قَاتِلَ أَبِي الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع ائْتَمَنَنِي عَلَى السَّيْفِ الَّذِي قَتَلَهُ بِهِ لَأَدَّيْتُهُ إِلَيْهِ
امام زين العابدين عليه السّلام به شيعيانشان فرمود: امانت را برگردانيد، قسم به آن كس كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله را به حق به نبوت مبعوث گردانيد؛ اگر قاتل پدرم - حسين بن على عليه السّلام - به من اعتماد كند و شمشيرى را كه با آن پدرم را كشت به من امانت دهد؛ آن را به او باز مى گردانم .
قَالَ الصَّادِقُ ع أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ رَجُلٌ صَدُوقٌ فِي حَدِيثِهِ مُحَافِظٌ عَلَى صَلَوَاتِهِ وَ مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ مَعَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ ثُمَّ قَالَ مَنِ اؤْتُمِنَ عَلَى أَمَانَةٍ فَأَدَّاهَا فَقَدْ حَلَّ أَلْفَ عُقْدَةٍ مِنْ عُنُقِهِ مِنْ عُقَدِ النَّارِ- فَبَادِرُوا بِأَدَاءِ الْأَمَانَةِ فَإِنَّ مَنِ اؤْتُمِنَ عَلَى أَمَانَةٍ وَكَّلَ بِهِ إِبْلِيسُ مِائَةَ شَيْطَانٍ- مِنْ مَرَدَةِ أَعْوَانِهِ لِيُضِلُّوهُ وَ يُوَسْوِسُوا إِلَيْهِ حَتَّى يُهْلِكُوهُ إِلَّا مَنْ عَصَمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ
امام صادق عليه السّلام فرمود: محبوبترين بندگان نزد خداوند عزّ و جلّ شخصى است كه در گفتارش راستگو، مواظب بر نماز و واجباتش بوده و امانتدار باشد.
سپس فرمود: هر كس امين بر امانتى شناخته شد و آن را بر گرداند هزار گره از زنجيرهاى آتش جهنم را از گردنش باز كرده .
اينك به سوى اداء امانت پيشى بگيريد زيرا هر كس در امانتى امين شناخته شد؛ ابليس صد شيطان از متمردين اصحابش را بر او موكّل مى گرداند تا او را گمراه كند، و او را نسبت به آن امانت وسوسه نمايد تا اينكه هلاكش سازد، مگر كسى كه خداوند حافظش باشد.
afsanah82
07-19-2011, 07:45 PM
وَ قَالَ النَّبِيُّ ص لَا تَنْظُرُوا إِلَى كَثْرَةِ صَلَاتِهِمْ وَ صَوْمِهِمْ وَ كَثْرَةِ الْحَجِّ وَ الْمَعْرُوفِ وَ طَنْطَنَتِهِمْ بِاللَّيْلِ انْظُرُوا إِلَى صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ
پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: به زياد نماز خواندن و روزه گرفتن و حج رفتن و كارهاى نيك و زمزمه هاى شب كسى نگاه نكنيد، بلكه نگاه كنيد به راستى در گفتار و اداء امانت او.
مِنْ سَائِرِ الْكُتُبِ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ثَلَاثَةٌ لَا بُدَّ مِنْ أَدَائِهِنَّ عَلَى كُلِّ حَالٍ الْأَمَانَةُ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ بِرُّ الْوَالِدَيْنِ بَرَّيْنِ كَانَا أَوْ فَاجِرَيْنِ
امام صادق عليه السّلام فرموده اند: سه چيز است كه در هر حال موظف به اداى آن هستيم : اداى امانت چه به شخص نيكوكار و چه بدكار، وفاء به عهد و پيمان چه نسبت به فرد نيكوكار و چه بدكار، نيكى كردن به پدر و مادر چه آنها نيكوكار باشند و چه بدكار.
الفصل الخامس عشر في الذكر
(فصل پانزدهم : در ياد خدا)
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ عَنِ الْحَسَنِ الْبَزَّازِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ أَ لَا أُحَدِّثُكُمْ بِأَشَدِّ مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَى خَلْقِهِ فَذَكَرَ لَهُ ثَلَاثَةَ أَشْيَاءَ الثَّالِثُ مِنْهَا ذِكْرُ اللَّهِ فِي كُلِّ مَوْطِنٍ إِذَا هَجَمَ عَلَى طَاعَةٍ أَوْ مَعْصِيَةٍ
امام صادق عليه السّلام فرمود: آيا شما را نسبت به سخت ترين وظايف واجبه از ناحيه خداوند بر بندگانش آگاه كنم ؟ سپس سه چيزى را براى او بيان فرمود كه سوّمين آنها به ياد خدا بودن در همه حال بود؛ چه زمان شتاب به سوى اطاعت و بندگى و چه زمان معصيت .
عَنْهُ ع قَالَ مِنْ أَشَدِّ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلَى خَلْقِهِ ذِكْرُ اللَّهِ كَثِيراً ثُمَّ قَالَ أَمَا لَا أَعْنِي سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ إِنْ كَانَ مِنْهُ وَ لَكِنْ ذَكَرَ اللَّهَ عِنْدَ مَا أَحَلَّ وَ حَرَّمَ فَإِنْ كَانَ طَاعَةً عَمِلَ بِهَا وَ إِنْ كَانَ مَعْصِيَةً تَرَكَهَا
امام صادق عليه السّلام فرمود: از مهمترين چيزهايى كه خداوند بر بندگانش واجب فرموده ؛ ياد خداست . سپس فرمود: آگاه باشيد؛ منظورم گفتن ((سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الّا اللّه و اللّه اكبر)) نيست ، گرچه اين هم از ياد خداست ، و لكن مرادم ياد خدا نزد حلال و حرام خداست ، كه اگر اطاعت و بندگى بود به آن عمل كند و اگر معصيت بود آن را ترك نمايد.
عَنِ الْبَاقِرِ ع الْمُتَكَلِّمُونَ ثَلَاثَةٌ سَالِمٌ وَ غَانِمٌ وَ شَاجِبٌ فَالسَّالِمُ الصَّامِتُ وَ الْغَانِمُ الذَّاكِرُ لِلَّهِ وَ الشَّاجِبُ الَّذِي يَلْفِظُ وَ يَقَعُ فِي النَّاسِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: مردم سه دسته اند: سالم و غانم و شاجب ؛ سالم يعنى مردمى ساكت ، غانم كسى است كه ذكر خدا گويد، و شاجب كسى است كه با سخن چينى بين مردم اختلاف مى اندازد.
عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ رَفَعَهُ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ يَا بُنَيَّ اخْتِمِ الْمَجَالِسَ عَلَى عَيْنَيْكَ فَإِذَا رَأَيْتَ قَوْماً يَذْكُرُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَاجْلِسْ مَعَهُمْ- فَإِنَّكَ إِنْ تَكُنْ عَالِماً يَزِيدُوكَ عِلْماً وَ إِنْ كُنْتَ جَاهِلًا عَلَّمُوكَ وَ لَعَلَّ اللَّهَ أَنْ يُظِلَّهُمْ بِرَحْمَةٍ فَيَعُمَّكَ مَعَهُمْ وَ إِذَا رَأَيْتَ قَوْماً لَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ فَلَا تَجْلِسْ مَعَهُمْ فَإِنَّكَ إِنْ تَكُنْ عَالِماً لَا يَنْفَعُكَ عِلْمُكَ وَ إِنْ تَكُنْ جَاهِلًا يَزِيدُوكَ جَهْلًا وَ لَعَلَّ اللَّهَ أَنْ يُظِلَّهُمْ بِعُقُوبَةٍ فَيَعُمَّكَ مَعَهُمْ
حضرت لقمان رحمه اللّه مى گفت : اى پسركم ! با دقت نظر به مجالس وارد شو، هر گاه گروهى را در حال ذكر خدا گفتن ديدى نزد آنها بنشين ، زيرا اگر تو عالم باشى ، به علمت افزوده گردد، و اگر جاهل باشى عالمت سازند، و اميد اين هست كه خداوند سايه رحمتش را بر آنان بيافكند و تو را نيز شامل شود. و هر گاه گروهى را ديدى كه ذكر خدا نمى گويند با آنها همنشين مشو، زيرا اگر عالم باشى علمت به تو نفعى نمى رساند، و اگر جاهل باشى به جهلت افزوده مى گردد، و شايد خداوند عقوبتش را بر آنان بيافكند و تو را نيز شامل گردد.
عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ مَنْ أَكْرَمُ الْخَلْقِ عَلَى اللَّهِ قَالَ أَكْثَرُهُمْ ذِكْراً لِلَّهِ وَ أَعْلَمُهُمْ أَعْمَلُهُمْ بِطَاعَتِهِ
يكى از اصحاب امام صادق عليه السّلام گويد، به امام عرض كردم : چه كسى محترمترين مخلوقات نزد خداوند است ؟ فرمود: كسى كه بيشتر به ياد خدا باشد و عالمترين مردم به بندگى خدا باشد.
عَنْ أَصْبَغَ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع الذِّكْرُ ذِكْرَانِ ذِكْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ وَ أَفْضَلُ مِنْ ذَلِكَ ذِكْرُ اللَّهِ عِنْدَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْكَ فَيَكُونُ حَاجِزاً
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: ذكر دو نوع است ؛ ذكر خداوند هنگام مصيبت و برتر از آن ذكر خداوند است در برابر آنچه خداوند بر تو حرام كرده تا آن ذكر تو را مانع از كار حرام شود.
و من كتاب روضة الواعظين - قال الله عز و جل فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَ اشْكُرُوا لِي وَ لا تَكْفُرُونِ و قال الله تعالى يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللّهَ ذِكْراً كَثِيراً و قال تعالى وَ الذّاكِرِينَ اللّهَ كَثِيراً وَ الذّاكِراتِ و قال تعالى فَذَكِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ. لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ
خداوند عزّ و جل مى فرمايد: (مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم ، و شكر مرا بجاى آوريد و كفران نكنيد) و باز مى فرمايد: (اى ايمان آورندگان خدا را بسيار ياد كنيد) و مى فرمايد:
(و مردان و زنان بسيارى كه ياد خدا مى كنند) و فرمود: (اى رسول ! تو خلق را متذكّر ساز كه وظيفه پيغمبرى تو غير از اين نيست و تو مسلّط و توانا بر آنها نيستى ).
وَ قَالَ النَّبِيُّ ص يَا عَلِيُّ سَيِّدُ الْأَعْمَالِ ثَلَاثُ خِصَالٍ إِنْصَافُكَ مِنْ نَفْسِكَ وَ مُوَاسَاةُ الْأَخِ فِي اللَّهِ وَ ذِكْرُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عن عَلَى كُلِّ حَالٍ
پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اى على ! بالاترين اعمال سه خصلت است : از خودت انصاف نشان دادن ، برابرى كردنت با برادران دينيت ، ذكر خداوند در هر حال .
رُوِيَ عَنْ بَعْضِ الصَّادِقِينَ أَنَّهُ قَالَ الذِّكْرُ مَقْسُومٌ عَلَى سَبْعَةِ أَعْضَاءٍ- اللِّسَانِ وَ الرُّوحِ وَ النَّفْسِ وَ الْعَقْلِ وَ الْمَعْرِفَةِ وَ السِّرِّ وَ الْقَلْبِ وَ كُلُّ وَاحِدٍ يَحْتَاجُ إِلَى اسْتِقَامَةٍ فَاسْتِقَامَةُ اللِّسَانِ صِدْقُ الْإِقْرَارِ وَ اسْتِقَامَةُ الرُّوحِ صِدْقُ الِاحْتِضَارِ وَ اسْتِقَامَةُ النَّفْسِ صِدْقُ الِاسْتِغْفَارِ وَ اسْتِقَامَةُ الْقَلْبِ صِدْقُ الِاعْتِذَارِ وَ اسْتِقَامَةُ الْعَقْلِ صِدْقُ الِاعْتِبَارِ وَ اسْتِقَامَةُ الْمَعْرِفَةِ صِدْقُ الِافْتِخَارِ وَ اسْتِقَامَةُ السِّرِّ السُّرُورُ بِعَالَمِ الْأَسْرَارِ وَ ذِكْرُ اللِّسَانِ الْحَمْدُ وَ الثَّنَاءُ وَ ذِكْرُ النَّفْسِ الْجُهْدُ وَ الْعَنَاءُ وَ ذِكْرُ الرُّوحِ الْخَوْفُ وَ الرَّجَاءُ- وَ ذِكْرُ الْقَلْبِ الصِّدْقُ وَ الصَّفَاءُ وَ ذِكْرُ الْعَقْلِ التَّعْظِيمُ وَ الْحَيَاءُ وَ ذِكْرُ الْمَعْرِفَةِ التَّسْلِيمُ وَ الرِّضَا وَ ذِكْرُ السِّرِّ الرُّؤْيَةُ وَ اللِّقَاءُ
از امام باقر يا امام صادق عليه السّلام روايت شده كه ايشان فرموده اند: ذكر حقّ بين هفت عضو از اعضاى انسان تقسيم شده : زبان ، روح و جان ، عقل ، معرفت ، سر و قلب ، و هر يك از آنها نياز به استقامت دارند. استقامت زبان به راستى در گفتار است ، و استقامت روح به درستى ذهن و حضور آن است ، و استقامت جان به درستى در توبه كردن است ، و استقامت قلب به درستى در عذر خواهى ، و استقامت عقل به درستى در پند گرفتن است ، و استقامت شناخت به درستى در سرافرازى ، و استقامت سر متوجه بودن به عالم اسرار است . پس ذكر زبان حمد و ثناست ، و ذكر جان كوشش و تلاش ، و ذكر روح ترس و اميد، و ذكر قلب راستى و صميميت ، و ذكر عقل تعظيم و حيا، و ذكر معرفت تسليم و رضا، و ذكر سر مقام شهود حق و لقاء اللّه است .
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع جُمِعَ الْخَيْرُ فِي ثَلَاثِ خِصَالٍ فِي النَّظَرِ وَ السُّكُوتِ وَ الْكَلَامِ فَكُلُّ نَظَرٍ لَيْسَ فِيهِ اعْتِبَارٌ فَهُوَ سَهْوٌ- وَ كُلُّ سُكُوتٍ لَيْسَ فِيهِ فِكْرَةٌ فَهُوَ غَفْلَةٌ وَ كُلُّ كَلَامٍ لَيْسَ فِيهِ ذِكْرٌ فَهُوَ لَغْوٌ- فَطُوبَى لِمَنْ كَانَ نَظَرُهُ عَبَراً وَ سُكُوتُهُ فِكْراً وَ كَلَامُهُ ذِكْراً وَ بَكَى عَلَى خَطِيئَتِهِ وَ أَمِنَ النَّاسُ شَرَّهُ
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: همه خوبيها در سه خصلت خلاصه شده : در نگاه ، خاموشى ، و سخن گفتن . هر نظرى كه در آن پند گرفتن نباشد بيهوده و خطاست ، و هر سكوتى كه همراه فكر نباشد ناشى از غفلت است ، و هر سخنى كه در آن ذكر حق نباشد بيهوده است .
خوشا بحال كسى كه نگاهش همراه با پند و سكوتش با فكر و كلامش با ذكر حق باشد، و به خاطر خطاهايش گريان باشد و مردم از شرّ او در امان باشند.
قَالَ النَّبِيُّ ص أَيُّمَا امْرِئٍ مُسْلِمٍ جَلَسَ فِي مُصَلَّاهُ الَّذِي يُصَلِّي فِيهِ الْفَجْرَ يَذْكُرُ اللَّهَ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ كَحَاجِّ بَيْتِ اللَّهِ وَ غُفِرَ لَهُ
پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر فرد مسلمانى كه در مصلّاى نماز صبحش بنشيند و تا طلوع خورشيد ذكر خدا بگويد؛ اجرش برابر كسى است كه به حج بيت اللّه الحرام رفته باشد، و آمرزيده شود.
وَ قَالَ ع إِذَا وَجَدْتُمْ رِيَاضَ الْجَنَّةِ فَارْتَعُوا فِيهَا قَالُوا وَ مَا رِيَاضُ الْجَنَّةِ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ مَجَالِسُ الذِّكْرِ
پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر گاه بستانها و باغهاى بهشت را يافتيد آن را گردشگاه خود قرار دهيد. سؤ ال شد: اى رسول خدا! باغهاى بهشت كدامند؟ فرمود: مجالس ذكر.
وَ قَالَ مَا جَلَسَ قَوْمٌ يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا نَادَى بِهِمْ مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ قُومُوا فَقَدْ بُدِّلَتْ سَيِّئَاتُكُمْ حَسَنَاتٍ وَ غُفِرَ لَكُمْ جَمِيعاً وَ مَا قَعَدَ عِدَّةٌ مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ يَذْكُرُونَ اللَّهَ- إِلَّا قَعَدَ مَعَهُمْ عِدَّةٌ مِنَ الْمَلَائِكَةِ
و فرمود: هيچ گروهى به ذكر خدا ننشست مگر اينكه منادى از آسمان ندا كرد: بپاخيزيد كه بديهاى شما مبدل به خوبى شد، و تمامى شما آمرزيده شديد، و عدّه اى از اهل زمين مشغول ذكر خدا نشدند مگر اينكه عدّه اى از ملائك همنشين آنان شدند.
قَالَ مُوسَى فَمَا جَزَاءُ مَنْ ذَكَرَكَ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ قَالَ يَا مُوسَى أُظِلُّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِظِلِّ عَرْشِي وَ أَجْعَلُهُ فِي كَنَفِي
حضرت موسى عليه السّلام فرمود: پاداش كسى كه با زبان و قلبش ذكر تو را گويد چيست ؟
فرمود: اى موسى ! بوسيله سايه عرشم بر او سايه مى افكنم و او را در پناه خود قرار مى دهم .
وَ قَالَ مَا جَلَسَ قَوْمٌ يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا حَفَّتْهُمُ الْمَلَائِكَةُ وَ غَشَتْهُمُ الرَّحْمَةُ وَ تَنَزَّلَتْ عَلَيْهِمُ السَّكِينَةُ وَ ذَكَرْتُهُمْ فِيمَنْ عِنْدَهُمْ
و فرمود: هيچ گروهى مشغول ذكر خدا نشوند مگر آنكه ملائكه آنان را در ميان خود گرفته و رحمت خدا شامل حالشان شود، و آرامش بر آنها نازل گردد، و نامشان به همراه كسانى كه با آنها بودند ياد شود.
قَالَ النَّبِيُّ ص رَأَيْتُ فِي الْمَنَامِ رَجُلًا مِنْ أُمَّتِي قَدِ احْتَوَشَتْهُ الشَّيَاطِينُ فَجَاءَ فكر ذِكْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَنَحَّاهُ فَنَجَّاهُ بَيْنَهُمْ
پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: در خواب مردى از امّتم را ديدم كه شيطانها او را در ميان خود گرفته بودند، در اين هنگام ذكر خدا او را از بين شياطين نجات داد.
قَالَ جَابِرٌ قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع إِنَّ قَوْماً إِذَا ذُكِّرُوا بِشَيْءٍ مِنَ الْقُرْآنِ أَوْ حُدِّثُوا بِهِ صَعِقَ أَحَدُهُمْ حَتَّى تُرَى أَنَّهُ لَوْ قُطِعَتْ يَدَاهُ وَ رِجْلَاهُ لَمْ يَشْعُرْ بِذَلِكَ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ ذَاكَ مِنَ الشَّيْطَانِ مَا أُمِرُوا بِهَذَا إِنَّمَا هُوَ اللِّينُ وَ الرِّقَّةُ وَ الدَّمْعَةُ وَ الْوَجَلُ
جابر گويد: به امام باقر عليه السّلام عرض كردم : قومى هستند كه هر گاه چيزى از قرآن به يادشان آيد يا برايشان خوانده شود؛ يكى از آنها بى هوش مى شود به صورتى كه اگر هر دو دست و هر دو پايش را قطع كنى متوجه نمى شود.
امام فرمود: سبحان اللّه ، اين كارى شيطانى است ، اينها امر به اين كار نشده اند، تأ ثير قرآن فقط به نرمش و رقّت قلب و اشك ريختن و ترس از خداست .
و من كتاب مجمع البيان في قوله عز و جل - ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِيَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً الا ية - وَ قَدْ وَرَدَ الْخَبَرُ عَنِ النَّبِيِّ ص أَنَّهُ قَالَ لَا تُكْثِرُوا الْكَلَامَ بِغَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ فَإِنَّ كَثْرَةَ الْكَلَامِ بِغَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ تُقْسِي الْقَلْبَ وَ إِنَّ أَبْعَدَ النَّاسِ مِنَ اللَّهِ الْقَاسِي الْقَلْبِ
در كتاب مجمع البيان ذيل آيه شريفه كه خداوند مى فرمايد: (با اين همه سخت دل گشتيد كه دلهايتان چون سنگ يا سخت تر از آن شد) خبرى از پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله است كه فرموده اند: كلام خود را بدون ذكر خدا طولانى نكنيد، زيرا طول كلام بدون ذكر خدا انسان را سنگدل مى گرداند و دورترين مردم از خدا انسان سنگدل است .
مِنْ كِتَابِ الزُّهْدِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ رَفَعَهُ قَالَ إِذَا كَانَ الشِّتَاءُ نَادَى مُنَادٍ يَا أَهْلَ الْقُرْآنِ قَدْ طَالَ اللَّيْلُ لِصَلَاتِكُمْ وَ قَصُرَ النَّهَارُ لِصِيَامِكُمْ فَإِنْ كُنْتُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى اللَّيْلِ أَنْ تُكَابِدُوهُ وَ لَا عَلَى الْعَدُوِّ أَنْ تُجَاهِدُوهُ وَ بَخِلْتُمْ بِالْمَالِ أَنْ تُنْفِقُوهُ فَأَكْثِرُوا ذِكْرَ اللَّهِ
عثمان بن عبد اللّه از قول معصوم عليه السّلام نقل مى كند كه : هنگامى كه فصل زمستان مى آيد منادى ندا مى دهد: اى اهل قرآن ! شب طولانى شد بخاطر نماز خواندن شما، و روز كوتاه شد براى روزه گرفتن شما، اگر قادر نيستيد كه در شب با خواب مبارزه كنيد و نتوانستيد كه با دشمن مبارزه كنيد، و نسبت به مالتان بخل مى ورزيد كه آن را انفاق نماييد، پس ذكر خدا بسيار بگوييد.
وَ مِنْ كِتَابٍ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَا ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُ بِشَيْءٍ أَشَدَّ مِنَ الْمُوَاسَاةِ فِي ذَاتِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْإِنْصَافِ مِنْ نَفْسِهِ وَ ذِكْرِ اللَّهِ كَثِيراً- ثُمَّ قَالَ أَمَا إِنِّي لَا أَقُولُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَكِنْ أَذْكُرُهُ عِنْدَ مَا حَرَّمَ
امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: خداوند مؤمن را به چيزى سخت تر از سه خصلت كه از آن محروم مى باشد گرفتار نفرموده . سؤ ال شد: آن خصلتها چيست ؟ فرمود: همدردى نمودن در آنچه دارد بخاطر خدا، انصاف به خرج دادن از خود، و بسيار ذكر خدا كردن .
سپس فرمود: نمى گويم كه بسيار بگوييد ((سبحان اللّه و الحمد للّه )) ولى ياد خدا كنيد در آنچه حلال كرده و در آنچه حرام نموده .
وَ مِنْ كِتَابِ عُيُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ رَجَاءِ بْنِ أَبِي الضَّحَّاكِ قَالَ بَعَثَنِي الْمَأْمُونُ فِي إِشْخَاصِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع مِنَ الْمَدِينَةِ وَ أَمَرَنِي أَنْ آخُذَ بِهِ عَلَى طَرِيقِ الْبَصْرَةِ وَ الْأَهْوَازِ وَ فَارِسَ وَ لَا آخُذَ بِهِ عَلَى طَرِيقِ قُمَّ وَ أَمَرَنِي أَنْ أَحْفَظَهُ بِنَفْسِي بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ حَتَّى أَقْدَمَ عَلَيْهِ فَكُنْتُ مَعَهُ مِنَ الْمَدِينَةِ إِلَى مَرْوَ فَوَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُ رَجُلًا كَانَ أَتْقَى لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهُ- وَ لَا أَكْثَرَ ذِكْراً لِلَّهِ تَعَالَى فِي جَمِيعِ أَوْقَاتِهِ مِنْهُ وَ لَا أَشَدَّ خَوْفاً لِلَّهِ تَعَالَى
رجاء بن ابي ضحّاك نقل كرد: مأ مون مرا فرستاد تا على بن موسى الرّضا عليه السّلام را از مدينه نزد او آورم ، او مرا امر كرد كه از راه بصره و اهواز و فارس ايشان را حركت دهم ، نه از طريق قم ، و مرا امر كرد كه خودم شبانه روز مراقب ايشان باشم تا وى را بر مأ مون وارد كنم ، و من پيوسته از مدينه تا مرو با ايشان بودم ، به خدا قسم كسى را باتقوى تر از او نسبت به خدا نديدم ، و كسى را كه بيشتر از او در تمام اوقاتش ذكر خدا گويد؛ نديدم ، و نديدم كسى را كه خدا ترس تر و پارساتر از او باشد.
وَ مِنْ سَائِرِ الْكُتُبِ عَنِ النَّبِيِّ ص أَنَّهُ قَالَ كَلَامُ ابْنِ آدَمَ كُلُّهُ عَلَيْهِ لَا لَهُ إِلَّا أَمْراً بِمَعْرُوفٍ أَوْ نَهْياً عَنْ مُنْكَرٍ أَوْ ذِكْراً لِلَّهِ تَعَالَى - وَ قَالَ إِنَّ رَبِّي أَمَرَنِي أَنْ يَكُونَ نُطْقِي ذِكْراً وَ صَمْتِي فِكْراً وَ نَظَرِي عِبْرَةً
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: تمام سخنان بنى آدم به ضررش است نه به نفعش ، مگر اينكه امر به معروف يا نهى از منكر كرده باشد، يا ذكر خدا گفته باشد.
و باز مى فرمايد: پروردگارم به من امر فرموده كه سخنم ذكر و سكوتم فكر و نگاه كردنم از روى عبرت باشد.
وَ مِنْ كِتَابِ الزُّهْدِ عَنْ أَهْلِ الْبَيْتِ ع عَنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ الْكَلَامُ ثَلَاثَةٌ فَرَابِحٌ وَ سَالِمٌ وَ شَاجِبٌ فَأَمَّا الرَّابِحُ الَّذِي يَذْكُرُ اللَّهَ وَ أَمَّا السَّالِمُ فَالسَّاكِتُ- وَ أَمَّا الشَّاجِبُ فَالَّذِي يَخُوضُ فِي الْبَاطِلِ
حضرت على عليه السّلام از قول پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله نقل مى كند كه فرمود: سخن بر سه نحوه است :
رابح ، سالم ، شاجب ، اما رابح آن سخنى است كه ذكر خدا باشد، اما سالم همان سكوت است ، و اما شاجب آن است كه انسان را در باطل افكند.
عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ ثَلَاثٌ لَا يُطِيقُهُنَّ النَّاسُ الصَّفْحُ عَنِ النَّاسِ وَ مُوَاسَاةُ الرَّجُلِ أَخَاهُ فِي مَالِهِ وَ ذِكْرُ اللَّهِ كَثِيراً
امام صادق عليه السّلام فرمود: سه چيز است كه مردم توانايى آن را ندارند: گذشت از خطاهاى مردم ، همراهى برادر دينى با برادر خود در مالش ، بسيار به ياد خدا بودن .
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي مَعْنَى قَوْلِهِ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ قَالَ نَحْنُ أَهْلُ الذِّكْرِ
امير مؤمنان عليه السّلام در معناى قول خداوند متعال كه مى فرمايد: (از اهل ذكر سؤ ال كنيد) فرمود: ما اهل ذكر هستيم .
الباب الثاني في ذكر الشيعة و أ حوالهم و علاماتهم و آدابهم و ما يليق بها تسعة فصول
( باب دوم : در شناخت شيعه و نشانه ها و آداب و روش سزاوار به آنان و در آن نه فصل است)
الفصل الاول في ذكر صفات الشيعة
(فصل اول : در صفات شيعه)
قَالَ الصَّادِقُ ع تَبِعَ قَوْمٌ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَالْتَفَتَ إِلَيْهِمْ فَقَالَ مَنْ أَنْتُمْ قَالُوا شِيعَتُكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ مَا لِي لَا أَرَى عَلَيْكُمْ سِيمَاءَ الشِّيعَةِ فَقَالُوا وَ مَا سِيمَاءُ الشِّيعَةِ قَالَ صُفْرُ الْوُجُوهِ مِنَ السَّهَرِ خُمْصُ الْبُطُونِ مِنَ الصِّيَامِ ذُبُلُ الشِّفَاهِ مِنَ الدُّعَاءِ عَلَيْهِمْ غَبَرَةُ الْخَاشِعِينَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: عده اى به دنبال امير المؤمنين عليه السّلام به راه افتادند، حضرت متوجه آنان شده و فرمود: كيستيد؟ گفتند: شيعيان تو اى امير مؤمنان . فرمود: چرا در چهره شما نشانه شيعه نمى بينم ؟ گفتند: نشانه چهره شيعه چيست ؟ فرمود: زردى صورت از اثر بى خوابى ، فرورفتگى شكم بر اثر روزه گرفتن ، خشكيدن لبها بر اثر دعاى بسيار، و نشستن غبار فروتنى بر آنها.
وَ قَالَ الصَّادِقُ ع إِنَّمَا شِيعَةُ عَلِيٍّ مَنْ عَفَّ بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ وَ اشْتَدَّ جِهَادُهُ وَ عَمِلَ لِخَالِقِهِ وَ رَجَا ثَوَابَهُ وَ خَافَ عِقَابَهُ فَإِذَا رَأَيْتَ أُولَئِكَ فَأُولَئِكَ شِيعَةُ جَعْفَرٍ
امام صادق عليه السّلام فرمود: شيعه على كسى است كه شكم و دامن خود را حفظ نمايد، و سخت كوش باشد، و كارش براى خالقش باشد، و اميد ثواب از او داشته باشد، و از كيفر او بترسد، هر گاه چنين كسانى را ديدى آنها شيعه جعفر هستند.
عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ إِنَّ الْمَعْرُوفَ لَا يَسْتَتِمُّ إِلَّا بِتَعْجِيلِهِ وَ سَتْرِهِ وَ تَصْغِيرِهِ فَإِذَا أَنْتَ عَجَّلْتَهُ فَقَدْ هَنَّأْتَهُ وَ إِذَا أَنْتَ صَغَّرْتَهُ فَقَدْ عَظَّمْتَهُ وَ إِذَا أَنْتَ سَتَرْتَهُ فَقَدْ أَتْمَمْتَهُ
حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام فرمود: نيكى و احسان كامل نمى گردد مگر بواسطه سه خصلت : شتاب در انجام كار نيك ، پنهان نمودن و كوچك شمردن آن ، زيرا اگر آن را با شتاب انجام دادى گوارا و دلچسب نمودى ، و اگر آن را كوچك شمرى بزرگش كردى ، و اگر آن را پنهان نمودى كاملش گردانده اى .
وَ قَالَ ع إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً فِي الْأَرْضِ يَسْعَوْنَ فِي حَوَائِجِ النَّاسِ هُمُ الاْمِنُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند در زمين بندگانى دارد كه در بر آوردن حوايج مردم مى كوشند، ايشان در روز قيامت در امان و آسايشند.
وَ قَالَ مَا أَحْسَنَ الصَّمْتَ مِنْ غَيْرِ عِيٍّ- وَ الْهَذَّارُ لَهُ سَقَطَاتٌ
و فرمود: چه نيكوست سكوتى كه از شخص متمكن از سخن صادر شود، و به همراه زياد گويى لغزشهايى است كه موجب سقوط مى شود.
afsanah82
07-19-2011, 07:46 PM
وَ قَالَ الصَّادِقُ ع إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً كَسَرَتْ قُلُوبَهُمْ خَشْيَةٌ فَأَسْكَتَهُمْ عَنِ النُّطْقِ وَ إِنَّهُمْ لَفُصَحَاءُ عُقَلَاءُ الِبَّاءُ نُبَلَاءُ يَسْتَبِقُونَ إِلَيْهِ بِالْأَعْمَالِ الزَّكِيَّةِ- لَا يَسْتَكْثِرُونَ لَهُ الْكَثِيرَ وَ لَا يَرْضَوْنَ لَهُ بِالْقَلِيلِ يَرَوْنَ فِي أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ شِرَارٌ وَ أَنَّهُمْ أَكْيَاسٌ أَبْرَارٌ
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند متعال بندگانى دارد كه از خوف الهى قلبهايشان شكسته ، و آنان را از سخن گفتن باز داشته ، در حالى كه آنها دانشمندانى خوش سخن و عقلايى كامل العقل هستند، و به وسيله اعمال نيك خود بسوى خدا از يك ديگر پيشى مى گيرند، عملشان را زياد نمى دانند، و به كم راضى نمى شوند، خودشان را شرور مى دانند در حالى كه آنها با هوشانى نيكوكارند.
وَ قَالَ الصَّادِقُ ع مَنْ حَقَّرَ مُؤْمِناً لِقِلَّةِ مَالِهِ حَقَّرَهُ اللَّهُ فَلَمْ يَزَلْ عِنْدَ اللَّهِ مَحْقُوراً حَتَّى يَتُوبَ مِمَّا صَنَعَ وَ قَالَ إِنَّهُمْ يُبَاهُونَ بِأَكْفَائِهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ
امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: كسى كه مؤمن را به خاطر تنگدستيش كوچك شمارد خداوند او را كوچك مى كند، و در همين حالت حقارت مى ماند تا اينكه از كرده اش توبه كند.
و فرمود: مؤمنين در روز قيامت به همتاهاى خود فخر فروشى مى كنند.
وَ يُرْوَى أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص دَخَلَ الْبَيْتَ عَامَ الْفَتْحِ وَ مَعَهُ الْفَضْلُ بْنُ عَبَّاسٍ وَ أُسَامَةُ بْنُ زَيْدٍ ثُمَّ خَرَجَ فَأَخَذَ بِحَلْقَةِ الْبَابِ ثُمَّ قَالَ- الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَ عَبْدَهُ وَ أَنْجَزَ وَعْدَهُ وَ غَلَبَ الْأَحْزَابَ وَحْدَهُ إِنَّ اللَّهَ أَذْهَبَ نَخْوَةَ الْعَرَبِ وَ تَكَبُّرَهَا بِآبَائِهَا وَ كُلُّكُمْ مِنْ آدَمَ وَ آدَمُ مِنْ تُرَابٍ- وَ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاكُمْ
روايت شده كه : رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در سال فتح مكه در حالى وارد خانه خدا شد كه فضل بن عباس و اسامة بن زيد همراه ايشان بودند، سپس خارج شد و حلقه در خانه را در دست مبارك گرفت و فرمود: حمد و ستايش خدايى را كه بنده اش را تصديق نمود و به وعده اش وفا كرد، و به تنهايى بر همه حزبها چيره شد، خداوند كينه عربها و تكبرشان را به همراه پدرانشان بر طرف كرد، و تمام شما از آدم هستيد، و آدم از خاك است ، و گرامى ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست .
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ ع أَنَّهُ قَالَ لِجَابِرٍ أَ يَكْتَفِي مَنِ انْتَحَلَ التَّشَيُّعَ أَنْ يَقُولَ بِحُبِّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَوَ اللَّهِ مَا شِيعَتُنَا إِلَّا مَنِ اتَّقَى اللَّهَ وَ أَطَاعَهُ وَ مَا كَانُوا يُعْرَفُونَ إِلَّا بِالتَّوَاضُعِ وَ التَّخَشُّعِ وَ كَثْرَةِ ذِكْرِ اللَّهِ وَ الصَّوْمِ وَ الصَّلَاةِ وَ التَّعَهُّدِ لِلْجِيرَانِ مِنَ الْفُقَرَاءِ وَ أَهْلِ الْمَسْكَنَةِ وَ الْغَارِمِينَ وَ الْأَيْتَامِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ كَفِّ الْأَلْسُنِ عَنِ النَّاسِ إِلَّا مِنْ خَيْرٍ وَ كَانُوا أُمَنَاءَ عَشَائِرِهِمْ فِي الْأَشْيَاءِ- قَالَ جَابِرٌ فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا نَعْرِفُ أَحَداً بِهَذِهِ الصِّفَةِ قَالَ يَا جَابِرُ لَا تَذْهَبَنَّ بِكَ الْمَذَاهِبُ حَسْبُ الرَّجُلِ أَنْ يَقُولَ أُحِبُّ عَلِيّاً وَ أَتَوَلَّاهُ- ثُمَّ لَا يَكُونُ مَعَ ذَلِكَ فَعَّالًا فَلَوْ قَالَ إِنِّي أُحِبُّ رَسُولَ اللَّهِ فَرَسُولُ اللَّهِ خَيْرٌ مِنْ عَلِيٍّ ثُمَّ لَا يَعْمَلُ بِعَمَلِهِ وَ لَا يَتَّبِعُ سُنَّتَهُ مَا نَفَعَهُ حُبُّهُ إِيَّاهُ شَيْئاً- فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْمَلُوا لِمَا عِنْدَ اللَّهِ لَيْسَ بَيْنَ اللَّهِ وَ بَيْنَ أَحَدٍ قَرَابَةٌ أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللَّهِ وَ أَكْرَمُهُمْ عَلَيْهِ أَتْقَاهُمْ لَهُ وَ أَعْمَلُهُمْ بِطَاعَتِهِ وَ اللَّهِ مَا يُتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا بِالطَّاعَةِ مَا مَعَنَا بَرَاءَةٌ مِنَ النَّارِ وَ لَا عَلَى اللَّهِ لِأَحَدٍ مِنْ حُجَّةٍ- مَنْ كَانَ لِلَّهِ مُطِيعاً فَهُوَ لَنَا وَلِيٌّ وَ مَنْ كَانَ لِلَّهِ عَاصِياً فَهُوَ لَنَا عَدُوٌّ وَ لَا يُنَالُ غَداً وَلَايَتُنَا إِلَّا بِالْفَضْلِ وَ الْوَرَعِ
امام باقر عليه السّلام به جابر فرمود: آيا كسى كه خودش را به شيعه نسبت مى دهد همين مقدار كه اظهار دوستى با ما اهل بيت را كند برايش كافى است ؟
به خدا قسم شيعه ما نيست مگر كسى كه از خدا بپرهيزد و فرمانبردار او باشد، و شيعيان ما شناخته نمى شوند مگر با فروتنى و خضوع و بسيار ياد خدا، و روزه گرفتن و نماز خواندن ، و دلجويى از همسايگان مستمند و فقيران و بدهكاران و يتيمان ، و راستگويى ، و خواندن قرآن و نگاه داشتن زبان در برابر مردم مگر به كلام نيكو، و اينها در همه چيز امين قبايل خود بودند.
جابر گويد: گفتم : يا ابن رسول اللّه ! ما كسى را به اين صفات نمى شناسيم .
فرمود: اى جابر! سخنان مردم در تو تأ ثير نگذارد، آيا همين بس است كه كسى بگويد من على را دوست دارم و پيرو او هستم ، ولى كارى نكند، و اگر بگويد: من رسول خدا را دوست دارم و رسول خدا بهتر از على است ، سپس به شيوه و روش او عمل نكند و سنت او را پيروى نكند محبّت پيامبر نفعى به حال او ندارد. پس از خدا بپرهيزيد و براى آنچه نزد خدا هست عمل نمائيد زيرا بين خدا و كسى خويشاوندى نيست بلكه محبوبترين بندگان نزد خداوند و ارجمندترين ايشان نزد او با تقواترين آنهاست ، و عمل كننده ترين آنها به طاعت اوست . بخدا قسم تقرّب به خدا ميسّر نيست براى كسى مگر به اطاعت و بندگى ، و برات آزادى از دوزخ به دست ما نيست ، و احدى را بر خدا حجتى نيست ، هر كس مطيع خداست دوست ماست ، و هر كس نافرمانى خدا كند دشمن ماست ، و فرداى قيامت به ولايت ما نمى رسد مگر به وسيله فضيلت و پرهيز از گناه .
عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدِ بْنِ هِلَالٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع وَ نَحْنُ جَمَاعَةٌ فَقَالَ كُونُوا النُّمْرُقَةَ الْوُسْطَى يَرْجِعُ إِلَيْكُمُ الْغَالِي وَ يَلْحَقُ بِكُمُ التَّالِي وَ اعْمَلُوا يَا شِيعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اللَّهِ مَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَ اللَّهِ مِنْ قَرَابَةٍ- وَ لَا لَنَا عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ وَ لَا يُتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ إِلَّا بِالطَّاعَةِ مَنْ كَانَ مُطِيعاً نَفَعَتْهُ وَلَايَتُنَا وَ مَنْ كَانَ عَاصِياً لَمْ تَنْفَعْهُ وَلَايَتُنَا قَالَ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَيْنَا وَ قَالَ لَا تَغْتَرُّوا وَ لَا تَفْتُرُوا قُلْتُ وَ مَا النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَى قَالَ أَ لَا تَرَوْنَ أَهْلًا تَأْتُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلنَّمَطِ الْأَوْسَطِ فَضْلَهُ
عمرو بن سعيد بن هلال گويد: به همراه گروهى وارد بر امام باقر عليه السّلام شديم ، حضرت فرمود: شما لنگرگاه ميانه باشيد تا سبقت گيرندگان به سوى شما برگردند و عقب ماندگان به شما برسند. و آگاه باشيد اى شيعه آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله ! به خدا قسم بين ما و خداوند هيچ گونه خويشاوندى وجود ندارد و ما هيچ حجّتى بر خدا نداريم ، و قرب به خدا ميسّر نمى شود مگر به واسطه اطاعت و بندگى ، هر كس مطيع باشد ولايت ما برايش سودمند است ، و هر كس نافرمان باشد ولايت ما نفعى برايش ندارد.
عمرو مى گويد: سپس امام رو به ما كرده و فرمود: فريب نخوريد و افترا نبنديد، پرسيدم :
نمرقه وسطى چيست ؟ فرمود: آيا نديده اى كسانى را كه وقتى وارد خانه اى مى شوند كه در آن بالشهايى وجود دارد؛ به آن بالشهاى متوسط متوجه مى شوند و آن را براى استراحت بهتر از بقيه مى دانند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أُوصِيكَ بِحِفْظِ مَا بَيْنَ رِجْلَيْكَ وَ مَا بَيْنَ لَحْيَيْكَ
امام صادق عليه السّلام فرموده اند: سفارش مى كنم تو را به حفظ دامن و زبانت .
عَنْهُ ع قَالَ الْعُلَمَاءُ أُمَنَاءُ وَ الْأَتْقِيَاءُ حُصُونٌ وَ الْعُمَّالُ سَادَةٌ
امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: علماء امينان هستند، و پرهيزگاران قلعه هاى محكم مذهب ، و عمل كنندگان به احكام آقايان و سروران دين هستند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ عَرَفَ اللَّهَ وَ عَظَّمَهُ مَنَعَ فَاهُ مِنَ الْكَلَامِ وَ بَطْنَهُ مِنَ الطَّعَامِ وَ عَنَّى نَفْسَهُ بِالصِّيَامِ وَ الْقِيَامِ قَالُوا بِآبَائِنَا وَ أُمَّهَاتِنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ هَؤُلَاءِ أَوْلِيَاءُ اللَّهِ قَالَ إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ سَكَتُوا وَ كَانَ سُكُوتُهُمْ ذِكْراً وَ نَظَرُوا وَ كَانَ نَظَرُهُمْ عِبْرَةً- وَ نَطَقُوا فَكَانَ نُطْقُهُمْ حِكْمَةً وَ مَشَوْا وَ كَانَ مَشْيُهُمْ بَيْنَ النَّاسِ بَرَكَةً وَ لَوْ لَا الاْجَالُ الَّتِي كُتِبَتْ عَلَيْهِمْ لَمْ تَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِي أَجْسَادِهِمْ خَوْفاً مِنَ الْعَذَابِ وَ شَوْقاً إِلَى الثَّوَابِ
امام صادق عليه السّلام از قول رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل مى كند كه فرمود: هر كه خدا را شناخت و او را بزرگوار دانست ؛ دهانش را از سخن مى بندد، و شكمش را از طعام ، و خودش را به روزه گرفتن و شب زنده دارى به زحمت و مشقت مى اندازد. پرسيدند: پدر و مادرمان فداى شما اى رسول خدا، اينها اولياء خدا هستند؟ فرمود: اولياء خدا خاموشند و خاموشى آنها ذكر خداست ، نگاه مى كنند و نگاه كردنشان عبرت است ، و سخن مى گويند و سخنانشان حكمت است ، و راه مى روند و راه رفتنشان در بين مردم بركت است ، و اگر عمر مقدّرى برايشان نبود، روح و جانشان در كالبدشان از ترس عذاب و شوق ثواب بر جاى نمى ماند.
عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ صَلَّى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع ثُمَّ لَمْ يَزَلْ فِي مَوْضِعِهِ حَتَّى صَارَتِ الشَّمْسُ عَلَى قِيدِ رُمْحٍ وَ أَقْبَلَ عَلَى النَّاسِ بِوَجْهِهِ فَقَالَ وَ اللَّهِ لَقَدْ أَدْرَكْنَا أَقْوَاماً كَانُوا يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِياماً- يُرَاوِحُونَ بَيْنَ جِبَاهِهِمْ وَ رُكَبِهِمْ كَأَنَّ زَفِيرَ النَّارِ فِي آذَانِهِمْ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ عِنْدَهُمْ مَادُوا كَمَا يَمِيدُ الشَّجَرُ كَأَنَّ الْقَوْمَ بَاتُوا غَافِلِينَ قَالَ ثُمَّ قَامَ فَمَا رُئِيَ ضَاحِكاً حَتَّى قُبِضَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ
امام زين العابدين عليه السّلام مى فرمايد: امير مؤمنان عليه السّلام نماز صبح را خواند و در مصلاى خود نشست تا خورشيد به اندازه يك نيزه بيرون آمد، سپس رو به مردم كرده و فرمود: به خدا قسم مردمى را ديدم كه براى پروردگار خود تمامى شب را به سجده و عبادت بسر مى برند، و پيشانيها و زانوهايشان را به دنبال هم بر خاك مى مالند. گويا نفس زدن آتش جهنم در گوشهايشان بود، هر گاه ياد خدا نزد آنها مى شد مى لرزيدند چنانچه درخت به لرزه در مى آيد، گويا آن مردم در خواب غفلت بودند.
امام فرمود: سپس امير مؤمنان عليه السّلام برخاست و ديگر ديده نشد كه بخندد، تا وفات نمود، درود خدا بر او باد.
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ شِيعَةُ عَلِيٍّ الْمُتَبَاذِلُونَ فِي وَلَايَتِنَا الْمُتَحَابُّونَ فِي مَوَدَّتِنَا الَّذِينَ إِذَا غَضِبُوا لَمْ يَظْلِمُوا وَ إِنْ رَضُوا لَمْ يُسْرِفُوا بَرَكَةٌ عَلَى مَنْ جَاوَرُوا سِلْمٌ لِمَنْ خَالَطُوا
امام باقر عليه السّلام فرمود: شيعيان على عليه السّلام كسانى هستند كه در راه دوستى ما مال خود را به يك ديگر مى بخشند، و به دوستى ما با يك ديگر دوست مى شوند، اگر به خشم آيند ستم روا نمى دارند، و اگر خوشنود شوند زياده روى نمى كنند، براى همسايگان بركت هستند، و براى معاشرين خود سلامتى و آسايشند.
الفصل الثاني في ذكر علامات الشيعة
(فصل دوم : نشانه هاى شيعه)
رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ نبيك قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُقْبِلٍ الْقُمِّيُّ بِبَغْدَادَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الزَّائِدِيُّ الْبَصْرِيُّ بِأَصْفَهَانَ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ أَسَدٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْهَيْثَمُ بْنُ وَاقِدٍ الْجَزَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مِهْزَمٌ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَذَكَرْتُ الشِّيعَةَ فَقَالَ يَا مِهْزَمُ إِنَّمَا الشِّيعَةُ مَنْ لَا يَعْدُو سَمْعَهُ صَوْتُهُ وَ لَا شَحْنُهُ بَدَنَهُ وَ لَا يُحِبُّ لَنَا مُبْغِضاً وَ لَا يُبْغِضُ لَنَا مُحِبّاً وَ لَا يُجَالِسُ لَنَا غَالِياً وَ لَا يَهِرُّ هَرِيرَ الْكَلْبِ وَ لَا يَطْمَعُ طَمَعَ الْغُرَابِ وَ لَا يَسْأَلُ النَّاسَ وَ إِنْ مَاتَ جُوعاً- الْمُتَنَحِّي عَنِ النَّاسِ الْخَفِيُّ عَلَيْهِمْ وَ إِنِ اخْتَلَفَتْ بِهِمُ الدَّارُ لَمْ تَخْتَلِفْ أَقَاوِيلُهُمْ- إِنْ غَابُوا لَمْ يُفْقَدُوا وَ إِنْ حَضَرُوا لَمْ يُؤْبَهْ بِهِمْ وَ إِنْ خَطَبُوا لَمْ يُزَوَّجُوا- يَخْرُجُونَ مِنَ الدُّنْيَا وَ حَوَائِجُهُمْ فِي صُدُورِهِمْ إِنْ لَقُوا مُؤْمِناً أَكْرَمُوهُ وَ إِنْ لَقُوا كَافِراً هَجَرُوهُ وَ إِنْ أَتَاهُمْ ذُو حَاجَةٍ رَحِمُوهُ وَ فِي أَمْوَالِهِمْ يَتَوَاسَوْنَ- ثُمَّ قَالَ يَا مِهْزَمُ قَالَ جَدِّي رَسُولُ اللَّهِ ص لِعَلِيٍّ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ يَا عَلِيُّ كَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يُحِبُّنِي وَ لَا يُحِبُّكَ أَنَا الْمَدِينَةُ وَ أَنْتَ الْبَابُ وَ مِنْ أَيْنَ تُؤْتَى الْمَدِينَةُ إِلَّا مِنْ بَابِهَا- وَ رَوَى أَيْضاً مِهْزَمٌ هَذَا الْحَدِيثَ إِلَى قَوْلِهِ وَ إِنْ مَاتَ جُوعاً قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَيْنَ أَطْلُبُ هَؤُلَاءِ قَالَ هَؤُلَاءِ اطْلُبُهُمْ فِي أَطْرَافِ الْأَرْضِ أُولَئِكَ الْخَفِيضُ عَيْشُهُمْ الْمُنْتَقِلَةُ دِيَارُهُمْ الْقَلِيلَةُ مُنَازَعَتُهُمْ إِنْ مَرِضُوا لَمْ يُعَادُوا وَ إِنْ مَاتُوا لَمْ يَشْهَدُوا وَ إِنْ خَاطَبَهُمْ جَاهِلٌ سَلَّمُوا وَ عِنْدَ الْمَوْتِ لَا يَجْزَعُونَ وَ فِي أَمْوَالِهِمْ يَتَوَاسَوْنَ إِنْ لَجَأَ إِلَيْهِمْ ذُو حَاجَةٍ مِنْهُمْ رَحِمُوهُ لَمْ تَخْتَلِفْ قُلُوبُهُمْ وَ إِنِ اخْتَلَفَتْ بِهِمُ الْبُلْدَانُ ثُمَّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص كَذَبَ يَا عَلِيُّ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يُحِبُّنِي وَ يُبْغِضُكَ
مهزم گويد: روزى نزد امام صادق عليه السّلام رفتم و از شيعه سخن گفتم ، امام عليه السّلام فرمود: اى مهزم ! شيعه ما كسى است كه صدايش از گوش خودش نگذرد، و از كالبدش به ديگرى سرايت نكند، دشمن ما را دوست نمى دارد، و دوست ما را دشمن نمى دارد، با غلوّكننده ما همنشين نمى شود، و چون سگان زوزه نمى كشد، و چون كلاغ طمع نورزد، و از مردم چيزى را تقاضا نمى كند گرچه از گرسنگى بميرد، از مردم كناره گير و مخفى از آنهاست ، و اگر خانه هايشان از هم دور باشد گفتارشان از هم دور نيست .
اگر غايب شوند كسى به جستجوى آنها نمى رود، و اگر حاضر باشند اعتنايى به آنها نمى شود، و اگر خواستگارى كنند به آنها زن نمى دهند، از دنيا خارج مى شوند در حالى كه حاجتهايشان در سينه هايشان است ، اگر مؤمنى را ملاقات كنند او را احترام كنند، و اگر به كافرى برخورد كنند او را ترك گويند، اگر حاجتمندى نزد آنها آيد به او كمك كنند، و در اموالشان با هم برابرند.
سپس فرمود: اى مهزم ! جدّم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به على عليه السّلام فرمود: اى على ! دروغ گفته كسى كه گمان كند مرا دوست دارد و تو را دوست ندارد، من شهر علمم و تو در آن و از كجا وارد شهر مى شود جز از در آن ؟ و همچنين مهزم اين حديث را نقل كرده تا اينجا كه : و اگر چه از گرسنگى بميرند.
مهزم گويد: گفتم : فدايت شويم ، آنها را از كجا بجويم ؟ فرمود: آنها را در اطراف زمين جستجو كن ، آنهايند كه زندگى ساده اى دارند، دائما از شهرى به شهر ديگر در حركتند، درگيرى و نزاعشان كم است ، اگر مريض شوند عيادت نشوند و اگر بميرند كسى آنها را مشايعت نكند، و اگر جاهلى آنها را مورد خطاب قرار دهد به او سلام كنند، و هنگام مرگ بيتابى نكنند، و در اموالشان برابرى كنند، اگر حاجتمندى به آنها پناه آورد به او مهربانى و ترحم نمايند، قلبهاى آنها را از هم جدا نيست گرچه شهرهايشان جدا باشد.
سپس فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اى على ! دروغ گفته كسى كه گمان مى كند مرا دوست دارد و با تو دشمن است .
عَنْ ميسرة مُيَسِّرٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع يَا مُيَسِّرُ أَ لَا أُخْبِرُكَ بِشِيعَتِنَا قُلْتُ بَلَى جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ إِنَّهُمْ حُصُونٌ حَصِينَةٌ في وَ صُدُورٌ أَمِينَةٌ وَ أَحْلَامٌ رَزِينَةٌ لَيْسُوا بِالْمَذَايِيعِ الْبُذُرِ وَ لَا بِالْجُفَاةِ الْمُرَاءِينَ رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ أُسْدٌ بِالنَّهَارِ وَ الْبُذُرُ الْقَوْمُ الَّذِينَ لَا يَكْتُمُونَ الْكَلَامَ
امام باقر عليه السّلام فرمود: اى ميسره ! آيا شيعيانمان را به تو معرفى كنم ؟ گفتم : بلى ، فدايت شويم .
فرمود: شيعيان ما دژهايى مستحكم در سينه هايى استوار هستند، داراى انديشه اى محكم و استوارند، كه شايعه پراكن حرف نيستند، مردمان تهى و خودنما نيستند، زاهدان شب و شيران روزند.
و بذر، در لغت ، يعنى : گروهى كه كلام را پنهان نمى دارند و آن را افشا مى سازند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ شِيعَةَ عَلِيٍّ خُمْصُ الْبُطُونِ- ذُبُلُ الشِّفَاهِ مِنَ الذِّكْرِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: شيعيان على عليه السّلام شكم به پشت چسبيده اند (بر اثر روزه و رياضت ) و لب خشكيده اند؛ بر اثر كثرت ذكر خداوند.
عَنْهُ ع قَالَ إِنَّ أَصْحَابَ عَلِيٍّ كَانُوا الْمَنْظُورَ إِلَيْهِمْ فِي القَبَائِلِ وَ كَانُوا أَصْحَابَ الْوَدَائِعِ مَرْضِيِّينَ عِنْدَ النَّاسِ سَهَّارَ اللَّيْلِ مَصَابِيحَ النَّهَارِ
و امام صادق عليه السّلام فرمود: ياران على عليه السّلام مورد اعتماد قبائل بودند، و امانتدار، مورد خشنودى و رضايت مردم بودند، شب زنده دار و چراغهاى هدايت در روز.
عَنْ رَبِيعَةَ بْنِ نَاجِدٍ قَالَ سَمِعْتُ عَلِيّاً ع يَقُولُ إِنَّمَا مَثَلُ شِيعَتِنَا مَثَلُ النَّحْلَةِ فِي الطَّيْرِ لَيْسَ شَيْءٌ مِنَ الطَّيْرِ إِلَّا وَ هُوَ يَسْتَضْعِفُهَا فَلَوْ أَنَّ الطَّيْرَ تَعْلَمُ مَا فِي أَجْوَافِهَا مِنَ الْبَرَكَةِ لَمْ تَفْعَلْ بِهَا ذَلِكَ
ربيعة بن ناجد گويد: از على عليه السّلام شنيدم كه مى فرمود: شيعيان ما همانند زنبور عسل در ميان پرندگان مى باشند، هيچ پرنده اى نيست جز اينكه زنبور عسل را كوچك مى شمارد، اگر پرندگان مى دانستند كه چه بركتى در شكمهاى زنبوران عسل وجود دارد هرگز اين كار را نمى كردند.
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِيَّاكَ وَ السَّفِلَةَ مِنَ النَّاسِ- قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا السَّفِلَةُ قَالَ مَنْ لَا يَخَافُ اللَّهَ إِنَّمَا شِيعَةُ جَعْفَرٍ مَنْ عَفَّ بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ وَ عَمِلَ لِخَالِقِهِ وَ إِذَا رَأَيْتَ أُولَئِكَ فَهُمْ أَصْحَابُ جَعْفَرٍ
امام صادق عليه السّلام فرمود: بپرهيزيد از سفله ، پرسيدم : فدايت شويم سفله كيست ؟ فرمود:
كسى است كه از خدا نترسد، شيعه جعفر كسى است كه داراى عفت شكم و دامن است ، و كارهايش را براى خالقش انجام مى دهد، هر گاه چنان كسانى را ديدى آنها شيعه جعفر مى باشند.
وَ عَنْ أَبِي حَاتِمٍ السِّجِسْتَانِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ الشِّيعَةُ ثَلَاثَةُ أَصْنَافٍ صِنْفٌ يَتَزَيَّنُونَ بِنَا وَ صِنْفٌ يَسْتَأْكِلُونَ بِنَا وَ صِنْفٌ مِنَّا وَ إِلَيْنَا يَأْمَنُونَ بِأَمْنِنَا وَ يَخَافُونَ بِخَوْفِنَا لَيْسُوا بِالْبُذُرِ الْمُذِيعِينَ وَ لَا بِالْجُفَاةِ الْمُرَاءِينَ إِنْ غَابُوا لَمْ يُفْقَدُوا وَ إِنْ يَشْهَدُوا لَمْ يُؤْبَهْ بِهِمْ أُولَئِكَ مَصَابِيحُ الْهُدَى
امام صادق عليه السّلام فرمود: شيعه سه گروهند: گروهى كه خود را با انتساب به ما آبرو و زينت مى دهند، و گروهى كه از طريق منسوب كردن خويش به ما امرار معاش مى نمايند، و گروهى از ما هستند و كارشان براى ماست ، به امن ما در امانند، و به ترس ما ترسانند، زياده گو و افشاكننده اسرار نيستند، و تهى و خودنما نيستند، اگر غايب باشند كسى دنبال آنها نمى گردد، و اگر حاضر باشند كسى به آنها اعتنايى نمى كند، آنان چراغهاى هدايتند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع سَأَلَهُ فَرْوَةُ بِأَيِّ شَيْءٍ يَعْرِفُونَ شِيعَتَكَ قَالَ الَّذِينَ يَأْتُونَّا مِنْ تَحْتِ أَقْدَامِنَا
فروه از امام صادق عليه السّلام پرسيد: شيعيانت به چه چيز شناخته مى شوند؟ فرمود: شيعيان ما كسانى هستند كه از زير پاى ما بر ما وارد مى شوند.
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ النَّاسُ طَبَقَاتٌ ثَلَاثٌ- طَبَقَةٌ مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ وَ طَبَقَةٌ يَتَزَيَّنُونَ بِنَا وَ طَبَقَةٌ يَأْكُلُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً بِنَا
امام صادق عليه السّلام فرمود: مردم سه دسته اند: دسته اى از ما هستند و ما از آنهاييم ، دسته اى خود را بواسطه ارتباطشان با ما مى آرايند، و دسته اى نيز به واسطه ما از يك ديگر كسب معاش مى نمايند.
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ قَالَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع يَا ابْنَ بُكَيْرٍ إِنِّي لَأَقُولُ لَكَ قَوْلًا قَدْ كَانَتْ آبَائِي ع تَقُولُهُ لَوْ كَانَ فِيكُمْ عِدَّةُ أَهْلِ بَدْرٍ لَقَامَ قَائِمُنَا يَا عَبْدَ اللَّهِ إِنَّا نُدَاوِي النَّاسَ وَ نَعْلَمُ مَا هُمْ فَمِنْهُمْ مَنْ يُصَدِّقُنَا الْمَوَدَّةَ وَ يَبْذُلُ مُهْجَتَهُ لَنَا وَ مِنْهُمْ مَنْ لَيْسَ فِي قَلْبِهِ حَقِيقَةُ مَا يُظْهِرُ بِلِسَانِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ هُوَ عَيْنٌ لِعَدُوِّنَا عَلَيْنَا يَسْمَعُ حَدِيثَنَا وَ إِنْ أَطْمَعُ فِي شَيْءٍ قَلِيلٍ مِنَ الدُّنْيَا كَانَ أَشَدَّ عَلَيْنَا مِنْ عَدُوِّنَا وَ كَيْفَ يَرَوْنَ هَؤُلَاءِ السُّرُورَ وَ هَذِهِ صِفَتُهُمْ إِنَّ لِلْحَقِّ أَهْلًا وَ لِلْبَاطِلِ أَهْلًا فَأَهْلُ الْحَقِّ فِي شُغُلٍ عَنْ أَهْلِ الْبَاطِلِ يَنْتَظِرُونَ أَمْرَنَا وَ يَرْغَبُونَ إِلَى اللَّهِ إِنْ يَرَوْا دَوْلَتَنَا لَيْسُوا بِالْبُذُرِ الْمُذِيعِينَ- وَ لَا بِالْجُفَاةِ الْمُرَاءِينَ وَ لَا بِنَا مُسْتَأْكِلِينَ وَ لَا بِالطَّمِعِينَ خِيَارُ الْأُمَّةِ نُورٌ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَ نُورٌ فِي ظُلُمَاتِ الْفِتَنِ وَ نُورُ هُدًى يُسْتَضَاءُ بِهِمْ- لَا يَمْنَعُونَ الْخَيْرَ أَوْلِيَاءَهُمْ وَ لَا يَطْمَعُ فِيهِمْ أَعْدَاؤُهُمْ إِنْ ذُكِرْنَا بِالْخَيْرِ اسْتَبْشَرُوا وَ ابْتَهَجُوا وَ اطْمَأَنَّتْ قُلُوبُهُمْ وَ أَضَاءَتْ وُجُوهُهُمْ وَ إِنْ ذُكِرْنَا بِالْقُبْحِ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُهُمْ وَ اقْشَعَرَّتْ جُلُودُهُمْ وَ كَلَحَتْ وُجُوهُهُمْ وَ أَبْدَوْا نُصْرَتَهُمْ وَ بَدَا ضَمِيرُ أَفْئِدَتِهِمْ قَدْ شَمَّرُوا فَاحْتَذَوْا بِحَذْوِنَا وَ عَمِلُوا بِأَمْرِنَا- تَعْرِفُ الرَّهْبَانِيَّةَ فِي وُجُوهِهِمْ يُصْبِحُونَ فِي غَيْرِ مَا النَّاسُ فِيهِ وَ يُمْسُونَ فِي غَيْرِ مَا النَّاسُ فِيهِ يَجْأَرُونَ إِلَى اللَّهِ فِي إِصْلَاحِ الْأُمَّةِ بِنَا وَ أَنْ يَبْعَثَنَا اللَّهُ رَحْمَةً لِلضُّعَفَاءِ وَ الْعَامَّةِ يَا عَبْدَ اللَّهِ أُولَئِكَ شِيعَتُنَا وَ أُولَئِكَ مِنَّا وَ أُولَئِكَ حِزْبُنَا وَ أُولَئِكَ أَهْلُ وَلَايَتِنَا
- امام كاظم عليه السّلام فرمود: اى ابن بكير! من چيزى به تو مى گويم كه پدرانم آن را مى گفتند، اگر در بين شما به تعداد افراد جنگ بدر بودند قائم ما قيام مى نمود.
اى بنده خدا، ما مردم را بررسى مى كنيم و مى دانيم مردم چه هستند، بعضى از آنها در دوستى با ما راستگو هستند و جانشان را براى ما نثار مى سازند، و بعضى از آنها حقيقتى را كه بر زبانشان جارى مى كنند در قلبشان وجود ندارد، و بعضى از آنان همچون چشمى براى دشمنان ما بر عليه ما هستند، كلام ما را مى شنوند و اگر در چيز اندكى از دنيا طمع پيدا كنند از دشمن بر ما دشمنتر مى شوند، چگونه آنان خوشى و شادى را مى بينند در حالى كه چنين صفتى دارند؟
حق طرفدارانى و باطل نيز پيروان ويژه اى دارد، اهل حق راهشان از اهل باطل جداست ، انتظار امر ما را مى كشند و از خدا اميد دارند كه بلندى دولت ما را ببينند، آنان پرگو و افشاگر و تهى و خودنما نمى باشند و به واسطه پيوندشان به ما كسب معاش نمى كنند، و طمع كار نيستند. خوبان و نيكان امّت ، و همچون نورى در تاريكيهاى زمينند، و نورى در تاريكيهاى فتنه و ستم هستند، و نور هدايتند كه روشنايى مى دهند، دوستان خود را از امر خير منع نمى كنند، و دشمنانشان هم نمى توانند در آنها طمع كنند.
اگر نزد آنها كسى از ما به نيكى ياد كند، خوشنود و شادمان شوند، و دلهايشان آرام مى گيرد و چهره هايشان بر افروخته مى گردد، و امّا اگر ما را به زشتى ياد كند دلهايشان افسرده مى شود، پوست بدنشان مى لرزد و صورتشان سياه مى شود، و ياريشان را آشكار مى كنند، آنچه در درون دلهايشان است ظاهر كنند، دامن همت بالا زده و پا در جاى پاى ما مى گذارند و به فرمان ما عمل مى كنند. و پارسايى و ترك دنيا از صورتهاى آنان مشاهده مى شود، شب را بر خلاف معمول بين مردم به صبح مى رسانند، و همچنان روز را به خلاف معمول مردم به شب مى رسانند، و با راز و نياز از خداوند تقاضاى اصلاح امت بتوسط ما دارند، كه خداوند ما را وسيله رحمت ضعيفان و توده مردم قرار دهد.
اى عبد اللّه ! آنان شيعيان ما و از ما و حزب مايند، و آنان اهل ولايت ما هستند.
afsanah82
07-19-2011, 07:47 PM
الفصل الثالث في آداب الشيعة
(فصل سوم : در آداب و رسوم شيعه)
عَنْ أَبِي أُسَامَةَ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع لِأُوَدِّعَهُ فَقَالَ لِي يَا زَيْدُ مَا لَكُمْ وَ لِلنَّاسِ قَدْ حَمَّلْتُمُ النَّاسَ عَلَيَّ وَ اللَّهِ مَا وَجَدْتُ أَحَداً يُطِيعُنِي - وَ يَأْخُذُ بِقَوْلِي إِلَّا رَجُلٌ وَاحِدٌ رَحِمَ اللَّهُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ أَبِي يَعْفُورٍ فَإِنَّهُ أَمَرْتُهُ بِأَمْرٍ وَ أَوْصَيْتُهُ بِوَصِيَّةٍ فَاتَّبَعَ قَوْلِي وَ أَخَذَ بِأَمْرِي وَ اللَّهِ إِنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ لَيَأْتِينِي فَأُحَدِّثُهُ بِالْحَدِيثِ لَوْ أَمْسَكَهُ فِي جَوْفِهِ لَعَزَّ وَ كَيْفَ لَا يَعِزُّ مَنْ عِنْدَهُ مَا لَيْسَ عِنْدَ النَّاسِ يَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَى مَا فِي يَدَيْهِ وَ لَا يَحْتَاجُ إِلَى مَا فِي أَيْدِي النَّاسِ فَآمُرُهُ أَنْ يَكْتُمَهُ فَلَا يَزَالُ يُذِيعُهُ حَتَّى يَذِلَّ بِهِ عِنْدَ النَّاسِ وَ يُعَيَّرَ بِهِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنْ رَأَيْتَ كَفَّ هَذَا عَنْ مَوَالِيكَ فَإِنَّهُ إِذَا بَلَغَهُمْ هَذَا عَنْكَ شُقَّ عَلَيْهِمْ فَقَالَ إِنِّي أَقُولُ وَ اللَّهِ الْحَقَّ وَ إِنَّكَ تَقْدَمُ غَداً الْكُوفَةَ فَيَأْتِيكَ إِخْوَانُكَ وَ مَعَارِفُكَ فَيَقُولُونَ مَا حَدَّثَكَ جَعْفَرٌ فَمَا أَنْتَ قَائِلٌ قَالَ أَقُولُ لَهُمْ مَا تَأْمُرُنِي بِهِ لَا أَقْصُرُ عَنْهُ وَ لَا أَعْدُوهُ إِلَى غَيْرِهِ- قَالَ أَقْرِئْ مَنْ تَرَى أَنَّهُ يُطِيعُنِي وَ يَأْخُذُ بِقَوْلِي مِنْهُمُ السَّلَامَ وَ أُوصِيهِمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْوَرَعِ فِي دِينِهِمْ وَ الِاجْتِهَادِ لِلَّهِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ طُولِ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ فَبِهَذَا جَاءَ مُحَمَّدٌ وَ أَدُّوا الْأَمَانَةَ إِلَى مَنِ ائْتَمَنَكُمْ عَلَيْهَا مِنْ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ كَانَ يَأْمُرُ بِرَدِّ الْخَيْطِ وَ الْمِخْيَطِ صِلُوا فِي عَشَائِرِهِمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ إِذَا وَرِعَ فِي دِينِهِ وَ صَدَقَ الْحَدِيثَ وَ أَدَّى الْأَمَانَةَ وَ حَسَّنَ خُلُقَهُ مَعَ النَّاسِ قِيلَ هَذَا جَعْفَرِيٌّ فَيَسُرُّنِي ذَلِكَ وَ قَالُوا هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ وَ إِذَا كَانَ عَلَى غَيْرِ ذَلِكَ دَخَلَ عَلَيَّ بَلَاؤُهُ وَ عَارُهُ وَ اللَّهِ لَقَدْ حَدَّثَنِي أَبِي أَنَّ الرَّجُلَ كَانَ يَكُونُ فِي الْقَبِيلَةِ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ فَكَانَ أَقْضَاهُمْ لِلْحُقُوقِ وَ أَدَّاهُمْ لِلْأَمَانَةِ وَ أَصْدَقَهُمْ لِلْحَدِيثِ إِلَيْهِ وَصَايَاهُمْ وَ وَدَائِعُهُمْ يُسْأَلُ عَنْهُ فَيُقَالُ مَنْ مِثْلُ فُلَانٍ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا شَيْناً جَرُّوا إِلَيْنَا كُلَّ مَوَدَّةٍ وَ ادْفَعُوا عَنَّا كُلَّ قَبِيحٍ فَإِنَّهُ مَا قِيلَ لَنَا فَمَا نَحْنُ كَذَلِكَ لَنَا حَقٌّ فِي كِتَابِ اللَّهِ وَ قَرَابَةٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ تَطْهِيرٌ مِنَ اللَّهِ وَ وِلَادَةٌ طَيِّبَةٌ لَا يَدَّعِيهَا أَحَدٌ غَيْرُنَا إِلَّا كَذَّابٌ أَكْثِرُوا ذِكْرَ اللَّهِ وَ ذِكْرَ الْمَوْتِ وَ تِلَاوَةَ الْقُرْآنِ وَ الصَّلَاةَ عَلَى النَّبِيِّ فَإِنَّ الصَّلَاةَ عَلَيْهِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ خُذْ بِمَا أَوْصَيْتُكَ بِهِ وَ أَسْتَوْدِعُكَ اللَّهَ
ابو اسامه گويد: روزى نزد امام صادق عليه السّلام رفته بودم تا با ايشان خداحافظى كنم ، ايشان به من فرمود: اى زيد! با مردم چه كار داريد كه آنها را به طرف من دعوت مى كنيد؟ به خدا قسم نيافتم احدى را كه اطاعتم كند و به حرفم عمل نمايد بجز يك نفر از آنها، خدا رحمت كند عبد اللّه بن ابى يعفور را، او را به كارى امر نمودم و وصيت نمودم او را به عملى ؛ او حرف مرا پيروى نموده و امر مرا انجام داد.
به خدا قسم اگر فردى از شما نزد من آيد و به گفتارى او را آگاه سازم اگر او در درونش حرف مرا نگهدارد عزّت مى يابد، چگونه عزّت نيابد در حالى كه چيزى نزد اوست كه نزد مردمان ديگر نيست ، مردم به آنچه او دارد نيازمندند و او به آنچه در اختيار مردم است نيازى ندارد، به او فرمان مى دهم كه سخنم را كتمان نمايد ولى هميشه آن را فاش مى كند، تا آنجا كه به جهت اين كار نزد مردم خوار مى شود و مورد سرزنش قرار مى گيرد.
عرض كردم : فدايت شوم ، حال اگر شخص اين امر را از دوستان شما مخفى نمود و بعد به گوش آنها رسيد بر آنان سخت مى شود. فرمود: به خدا قسم من حق را مى گويم و تو فردا به كوفه مى روى ، برادران و آشنايانت نزد تو مى آيند و مى پرسند كه جعفر به تو چه گفت ، تو چه جوابى به آنها مى دهى ؟ گفتم : هر چه بفرمائيد به آنها خواهم گفت ، و چيزى از آن كم نكنم و به غير آنچه فرموده اى نخواهم گفت .
فرمود: به كسى كه اطاعت مرا مى كند و حرف مرا گوش مى دهد سلامم را برسان و آنها را به تقواى الهى و پرهيزگارى در دين و سعى و كوشش براى خدا و راستگويى و اداء امانت ، و طولانى كردن سجده و همسايه دارى خوب سفارش كن . پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله مبعوث براى اين شد، بنا بر اين ، بايد امانت را به كسى كه به شما اعتماد نموده برگردانيد، چه آن شخص نيكوكار باشد و چه بدكار، زيرا رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله امر مى كرد حتى به برگرداندن نخ و سوزنى كه امانت گرفته شده است .
در جمع عشاير آنها نماز بخوانيد، و به تشييع جنازه آنان برويد، و مريضهاى آنها را عيادت كنيد، و حقوق آنان را پرداخت نماييد، زيرا هر كدام از شما اگر در دينش پرهيزگار باشد و راست گفتار، و اداى امانت كند و اخلاقش را با مردم نيكو نمايد؛ گفته مى شود اين شخص جعفرى است ، و اين سخن مرا خوشنود مى سازد. و مى گويند: اين ادب جعفر است ، و هر گاه غير از اين باشد مصيبت و گرفتارى و ننگ آن متوجه من مى شود. به خدا قسم ؛ پدرم به من مى فرمود: مردى از شيعيان على عليه السّلام در مكه بهترين اداكننده حقوق در بين شيعه بود، و بهترين اداكننده امانت ، و راستگوترين آنها در گفتار بود، مردم وصاياى خود را نزد او مى بردند و امانتهاى خود را به او مى سپردند، در باره او سؤ ال شد، گفته مى شد: مثل فلانى چه كسى است ؟
تقواى خدا را پيشه كنيد، و براى ما زينت باشيد نه مايه ننگ ، تمام محبت و دوستى را به طرف ما جلب كنيد و هر نسبت زشت و ناپسندى را از ما دور نماييد، هر آنچه براى ما گفته مى شود ما آنچنان نيستيم ، در كتاب خداوند براى ما حقّى و خويشاوندى با رسول خداست و پاك بودن از ناحيه خدا و پاكى ولادت را غير از ما هيچ كس ادّعا نكرده مگر اينكه دروغگو بوده ، زياد به ياد خدا و مرگ باشيد، بسيار تلاوت قرآن نمائيد و صلوات بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله بفرستيد، زيرا صلوات فرستادن بر پيامبر برابر ده حسنه است ، آنچه را به تو وصيت نمودم حفظ كن ، و تو را به خدا مى سپارم .
عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْوَرَعِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ وَ كَثْرَةِ السُّجُودِ فَبِذَلِكَ أَمَرَنَا مُحَمَّدٌ
حضرت صادق عليه السّلام فرمود: تو را سفارش به تقواى خدا و پرهيزگارى مى نمايم ، و سفارش مى كنم به راستى در گفتار و اداء امانت و خوب همسايه دارى و بسيار سجده كردن براى خدا، زيرا پيغمبر خدا ما را به اينها امر فرمود.
عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدِ بْنِ هِلَالٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي لَا أَكَادُ أَنْ أَلْقَاكَ إِلَّا فِي السِّنِينَ فَأَوْصِنِي بِشَيْءٍ آخُذْ بِهِ- قَالَ أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَمْ يَنْفَعْ وَرَعٌ إِلَّا بِالاجْتِهَادِ وَ إِيَّاكَ أَنْ تُطْمِعَ نَفْسَكَ إِلَى مَنْ فَوْقَكَ وَ كَثِيراً مَا قَالَ اللَّهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ لِنَبِيِّهِ- فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ وَ قَالَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا فَإِنْ دَاخَلَكَ شَيْءٌ فَاذْكُرْ عَيْشَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّمَا كَانَ قُوتُهُ الشَّعِيرَ وَ حَلَاوَتُهُ التَّمْرَ- وَ وَقُودُهُ السَّعَفَ وَ إِذَا أُصِبْتَ بِمُصِيبَةٍ فِي نَفْسِكَ فَاذْكُرْ مُصَابَكَ بِرَسُولِ اللَّهِ فَإِنَّ الْخَلَائِقَ لَمْ يُصَابُوا بِمِثْلِهِ قَطُّ
عمرو بن سعيد بن هلال گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم : فدايت شوم ! من شما را ملاقات نمى كنم مگر تا چند سال ديگر؛ مرا وصيتى نما تا به آن عمل نمايم . فرمود: تو را وصيت مى كنم به تقواى الهى ، و پرهيزگارى و تلاش در راه خدا. بدان ، هيچ پرهيزگارى بدون تلاش و كوشش سودمند نيست ، و بپرهيز از اينكه نفست را به طمع اندازى تا به كسى كه بالاتر از تو است برترى دهى ، چه بسيار زياد خداوند متعال به پيامبرش فرمود:
(مالها و فرزندان آنان تو را متعجب نسازد) و فرمود: (اى رسول ما! هرگز به متاع ناچيزى كه به قومى در اين حيات فانى براى امتحان داده ايم چشم آرزو مگشا و رزق خداى تو بسيار بهتر و پاينده تر است ).
اگر وسوسه شدى زندگانى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را بياد آور، كه طعامش و شيرينيش خرما بود، و هيزمش شاخه هاى درخت خرما، و هر گاه مصيبتى بر تو وارد شد، به ياد مصيبت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله باش ! زيرا خلائق مصيبتى بالاتر از مصيبت فقدان رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله را نديد.
عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع يَا مَعْشَرَ شِيعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ كُونُوا النُّمْرُقَةَ الْوُسْطَى إِلَيْكُمْ يَرْجِعُ الْغَالِي وَ بِكُمْ يَلْحَقُ التَّالِي فَقَالَ رَجُلٌ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا الْغَالِي قَالَ قَوْمٌ يَقُولُونَ فِينَا مَا لَا نَقُولُهُ فِي أَنْفُسِنَا فَلَيْسَ أُولَئِكَ مِنَّا وَ لَسْنَا مِنْهُمْ قَالَ فَمَا التَّالِي قَالَ الْمُرْتَادُ يُرِيدُ الْخَيْرَ يَبْلُغُهُ الْخَيْرُ وَ يُؤْجَرُ عَلَيْهِ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيْنَا فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا مَعَنَا مِنَ اللَّهِ بَرَاءَةٌ وَ مَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَ اللَّهِ قَرَابَةٌ وَ لَا لَنَا عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ وَ لَا يُتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ إِلَّا بِالطَّاعَةِ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مُطِيعاً نَفَعَتْهُ وَلَايَتُنَا وَ مَنْ كَانَ مِنْكُمْ عَاصِياً لَمْ تَنْفَعْهُ وَلَايَتُنَا
امام باقر عليه السّلام فرمود: اى گروه شيعه آل محمّد! شما تكيه گاه ميانه باشيد تا آنكه غلوّكننده بسوى شما بازگردد، و آنكه عقب مانده خودش را به شما برساند. مردى پرسيد: فدايت شوم ! غلوّكننده كدامست ؟ فرمود: مردمى كه در باره ما چيزهايى مى گويند كه خود ما آن را به خود نسبت نمى دهيم ، آنها از ما نيستند و ما هم از آنان نيستيم . پرسيد: عقب مانده چه كسانى هستند؟ فرمود: كسى كه طالب خير است ، خير به او مى رسد و به همان مقدار پاداش داده مى شود.
سپس رو به ما كرد و فرمود: به خدا قسم ما از جانب خدا براتى نداريم و ميان ما و خداوند خويشاوندى نيست و بر خدا حجّتى نداريم ، نزديكى به خدا جز با اطاعت و بندگى ميسور نمى شود، پس هر كس از شما كه مطيع خدا باشد دوستى ما سودش دهد، و آنكه از شما نافرمانى خدا كند، ولايت ما به او سودى نرسانده است .
عَنْ عُمَرَ بْنِ أَبَانٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ يَا مَعْشَرَ الشِّيعَةِ إِنَّكُمْ قَدْ نُسِبْتُمْ إِلَيْنَا كُونُوا لَنَا زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا عَلَيْنَا شَيْناً- مَا يَمْنَعُكُمْ أَنْ تَكُونُوا مِثْلَ أَصْحَابِ عَلِيٍّ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ فِي النَّاسِ إِنْ كَانَ الرَّجُلُ مِنْهُمْ لَيَكُونُ فِي الْقَبِيلَةِ فَيَكُونُ إِمَامَهُمْ وَ مُؤَذِّنَهُمْ وَ صَاحِبَ أَمَانَاتِهِمْ وَ وَدَائِعِهِمْ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ صَلُّوا فِي مَسَاجِدِهِمْ وَ لَا يَسْبِقُوكُمْ إِلَى خَيْرٍ فَأَنْتُمْ وَ اللَّهِ أَحَقُّ مِنْهُمْ بِهِ ثُمَّ الْتَفَتَ نَحْوِي وَ كُنْتُ أَحْدَثَ الْقَوْمِ سِنّاً فَقَالَ وَ أَنْتُمْ يَا مَعْشَرَ الْأَحْدَاثِ إِيَّاكُمْ وَ الوسادة الْرُّؤَسَاءَ عودوهم دَعُوهُمْ حَتَّى يَصِيرُوا أَذْنَاباً وَ اللَّهُ خَيْرٌ لَكُمْ مِنْهُمْ
امام صادق عليه السّلام مى فرمود: اى گروه شيعه ! كه به ما منسوب هستيد، براى ما زينت باشيد، و مايه عار و ننگ ما نباشيد، چه مانعى دارد كه همانند ياران على عليه السّلام در بين مردم باشيد؟
به طورى كه اگر مردى از ياران او در بين قبيله اى قرار مى گرفت امام و مؤ ذن آنان بود، و صاحب امانت ، و محافظ مال آنان بود. مريضان آنان را عيادت كنيد، و در تشييع جنازه آنان حاضر شويد، و در مساجدشان نماز بخوانيد. نگذاريد در امر خير از شما پيشى گيرند، بخدا قسم شما سزاوارتر از آنها به آن امر هستيد.
سپس رو به من كرده و چون من در بين آنان از همه جوانتر بودم فرمود: و شما اى جوانان بپرهيزيد از تكيه دادن به بالش ، به عيادت آنها برويد تا حدّى كه آنها دنباله رو شما شوند، و خداوند براى شما بهتر از آنان است .
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ مَعِي رَجُلَانِ فَقَالَ أَحَدُهُمَا لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ أَ آتِي الْجُمُعَةَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ايتِ الْجُمُعَةَ وَ الْجَمَاعَةَ وَ احْضُرِ الْجِنَازَةَ وَ عُدِ الْمَرِيضَ وَ اقْضِ الْحُقُوقَ- ثُمَّ قَالَ أَ تَخَافُونَ أَنْ نُضِلَّكُمْ لَا وَ اللَّهِ لَا نُضِلُّكُمْ أَبَداً
عبد اللّه بن بكير گويد: به همراه دو نفر خدمت امام صادق عليه السّلام رفتيم ، يكى از آنان به امام گفت : به نماز جمعه بروم ؟ فرمود: به جمعه و جماعات برو، و در تشييع جنازه حاضر شو، و به عيادت مريض برو، و حقوق را ادا كن . سپس فرمود: آيا مى ترسيد ما شما را گمراه نماييم ؟ نه بخدا قسم هرگز شما را گمراه نمى كنيم .
عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع كَيْفَ نَصْنَعُ فِيمَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَ قَوْمِنَا وَ فِيمَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَ خُلَطَائِنَا مِمَّنْ لَيْسَ هُوَ عَلَى أَثَرِنَا قَالَ تَنْظُرُونَ أَئِمَّتَكُمُ الَّذِينَ تَقْتَدُونَ بِهِمْ فَتَصْنَعُونَ كَمِثْلِ مَا يَصْنَعُونَ فَوَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَيَعُودُونَ مَرْضَاهُمْ وَ يَشْهَدُونَ جَنَائِزَهُمْ وَ يُقِيمُونَ الشَّهَادَةَ لَهُمْ وَ عَلَيْهِمْ- وَ يُؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ إِلَيْهِمْ
معاوية بن وهب گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم : چگونه شايسته است براى ما كه با قوم خود، و مردمانى كه با ما آميزش دارند و شيعه نيستند رفتار كنيم ؟
فرمود: به پيشوايان خود نگاه كنيد و از آنها پيروى كنيد، آن گونه كه آنان رفتار مى كنند شما نيز همان طور رفتار نماييد، بخدا سوگند آنها به عيادت بيمارانشان مى روند، و بر جنازه هايشان حاضر مى شوند، و به سود و ضرر آنها گواهى مى دهند، و امانتهاى آنان را به آنها بر مى گردانند.
عَنْ ثَابِتٍ مَوْلَى آلِ حَرِيزٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ كَظْمُ الْغَيْظِ عَنِ الْعَدُوِّ فِي دَوْلَتِهِمْ تَقِيَّةً حَزْمٌ لِمَنْ أَخَذَ بِهِ وَ تَحَرُّزٌ عَنِ التَّعَرُّضِ لِلْبَلَاءِ فِي الدُّنْيَا وَ مُغَالَبَةُ الْأَعْدَاءِ فِي دَوْلَتِهِمْ وَ مُمَاظَّتُهُمْ فِي غَيْرِ تَقِيَّةٍ تَرْكُ أَمْرِ اللَّهِ فَجَامِلُوا النَّاسَ يَسْمَنْ ذَلِكَ لَكُمْ عِنْدَهُمْ وَ لَا تَجْعَلُوهُمْ عَلَى رِقَابِكُمْ فَتُعَادُوهُمْ
امام صادق عليه السّلام فرمود: فرو خوردن خشم از دشمن در زمان دولت و اقتدار آنها تقيّه و احتياطى است براى فرد دور انديش ، و جلوگيرى از بلاست در دنيا، و مخاصمه نمودن با دشمن و دشنام دادن به آنها بدون تقيه ؛ ترك نمودن دستور خداست ، پس با مردم مدارا كنيد تا عمل شما نزد آنان بزرگ و فربه شود، و كارى نكنيد كه آنها بواسطه دشمنى كردن شما با آنها بر گردن شما سوار شوند.
عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اصْبِرْ يَا زَيْدُ عَلَى أَعْدَائِكَ فَإِنَّكَ لَنْ تُكَافِيَ مَنْ عَصَى اللَّهَ بِأَكْثَرَ مِنْ أَنْ تُطِيعَ اللَّهَ فِيهِ إِنَّ اللَّهَ يَذُودُ عَبْدَهُ الْمُؤْمِنَ عَمَّا يَكْرَهُ كَمَا يَذُودُ أَحَدُكُمُ الْجَمَلَ الْغَرِيبَ الَّذِي لَيْسَ لَهُ عَنْ إِبِلِهِ يَا زَيْدُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى الْإِسْلَامَ وَ اخْتَارَهُ فَأَحْسِنُوا صُحْبَتَهُ بِالسَّخَاءِ وَ حُسْنِ الْخُلُقِ
زيد شحّام گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: اى زيد! در مقابل دشمنانت صبر كن ، زيرا تو هرگز نمى توانى با كسى كه خداوند را نافرمانى كرده بيش از آن مقدارى كه تو اطاعت خدا در آن نمودى مقابله كنى ، خداوند بنده مؤمنش را از آنچه بدش مى آيد دور مى كند، همان طور كه يكى از شما شتر ماده اى را كه از خودش نيست از شتر نر خود جدا مى سازد.
اى زيد! خداوند دين اسلام را برگزيد و آن را انتخاب فرمود، اينك با سخاوت و خوش خلقى با او معاشرت كنيد.
عَنْ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ قَالَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى مُرْ أَصْحَابَكَ أَنْ يَكُفُّوا مِنْ أَلْسِنَتِهِمْ وَ يَدَعُوا الْخُصُومَةَ فِي الدِّينِ وَ يَجْتَهِدُوا فِي عِبَادَةِ اللَّهِ- وَ إِذَا قَامَ أَحَدُهُمْ فِي صَلَاةٍ فَرِيضَةٍ فَلْيُحْسِنْ صَلَاتَهُ وَ لْيُتِمَّ رُكُوعَهُ وَ سُجُودَهُ- وَ لَا يُشْغِلْ قَلْبَهُ بِشَيْءٍ مِنْ أُمُورِ الدُّنْيَا فَإِنِّي سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُ إِنَّ مَلَكَ الْمَوْتِ يَتَصَفَّحُ وُجُوهَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ عِنْدِ حُضُورِ الصَّلَوَاتِ الْمَفْرُوضَاتِ
امام كاظم عليه السّلام فرمود: به يارانت امر كن كه زبانهايشان را نگاه دارند، و دشمنى در دين را ترك نمايند، و در عبادت خداوند كوشش و تلاش كنند، و هر گاه يكى از آنان آماده براى نماز واجبى شد نمازش را به نيكويى بجا آورد، و ركوع و سجودش را كامل انجام دهد، و دلش را به امور دنيايى مشغول نگرداند، زيرا من از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه مى فرمود:
ملك الموت هنگام حضور در نمازهاى واجب به صورتهاى تك تك مؤمنين نظر مى كند.
عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الْوَابِشِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنْ كَانَ الشُّؤْمُ فِي شَيْءٍ فَهُوَ فِي اللِّسَانِ فَاخْزَنُوا أَلْسِنَتَكُمْ كَمَا تَخْزَنُونَ أَمْوَالَكُمْ- وَ احْذَرُوا أَهْوَاءَكُمْ كَمَا تَحْذَرُونَ أَعْدَاءَكُمْ فَلَيْسَ شَيْءٌ أَقْتَلَ لِلرِّجَالِ مِنِ اتِّبَاعِ أَهْوَائِهِمْ وَ حَصَائِدِ أَلْسِنَتِهِمْ
امام صادق عليه السّلام فرمود: اگر شوم در چيزى باشد پس در زبان است ، زبانهايتان را حفظ كنيد همان طور كه اموالتان را حفظ مى كنيد، و از هواهاى نفسانيتان بپرهيزيد همان طور كه از دشمنانتان مى پرهيزيد، هيچ چيز براى مردان كشنده تر از پيروى هواهاى نفسهايشان و نتيجه گفته هاى زبانشان نيست .
عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ قَالَسَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ إِيَّاكُمْ وَ أَصْحَابَ الْخُصُومَاتِ وَ الْكَذَّابِينَ فَإِنَّهُمْ تَرَكُوا مَا أُمِرُوا بِهِ يَا أَبَا عُبَيْدَةَ خَالِقُوا النَّاسَ بِأَخْلَاقِهِمْ وَ زَايِدُوا فِي أَمْوَالِهِمْ يَا أَبَا عُبَيْدَةَ إِنَّا لَا نَعُدُّ الرَّجُلَ عَاقِلًا حَتَّى يَعْرِفَ لَحْنَ الْقَوْلِ ثُمَّ قَرَأَ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ
امام كاظم عليه السّلام فرمود: از كسانى كه دائما در حال دشمنى با يك ديگرند و از دروغگويان دورى كنيد، زيرا آنان آنچه را كه بدان امر شده اند ترك كرده اند. اى ابو عبيد! با مردم به اخلاق خودشان معاشرت كنيد، و در اموالشان توسعه دهيد. اى ابو عبيد! ما مرد را عاقل نمى دانيم مگر آنكه روش سخن گفتن ديگران را بشناسد، سپس اين آيه را تلاوت فرمود:
(خواهيم شناخت آنان را در اشتباه گفتار).
عَنْ عَنْبَسَةَ بْنِ مُصْعَبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ خَالِطُوا النَّاسَ فَإِنَّهُ لَمْ ينفعكم يَنْفَعْهُمْ حُبُّ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ ع فَإِنَّهُ لَيْسَ شَيْءٌ أَبْغَضَ إِلَيْهِمْ مِنْ ذِكْرِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ ع
امام صادق عليه السّلام فرمود: با مردم معاشرت نماييد، زيرا دوستى على و فاطمه عليهما السّلام در نظر آنها (مخالفين ) نفعى به حال شما ندارد، و هيچ چيز در نزد آنها مبغوض تر از ذكر على و فاطمه عليهما السّلام نيست .
عَنْ مُرَازِمٍ قَالَ حَمَّلَنِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع رِسَالَةً فَلَمَّا خَرَجْتُ دَعَانِي فَقَالَ يَا مُرَازِمُ لِمَ لَا يَكُونُ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ النَّاسِ إِلَّا خَيْرٌ وَ إِنْ شَتَمُونَا
مرازم گويد: امام صادق عليه السّلام براى رساندن نامه اى مرا مأ مور كرد، هنگامى كه خارج شدم مرا صدا زد و فرمود: اى مرازم ! نبايد بين تو و بين مردم (مخالفين ) جز خير و نيكى باشد گرچه به ما دشنام دهند.
afsanah82
07-19-2011, 07:47 PM
عَنِ الْكَاظِمِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ ع قَالَ إِنَّ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع أَخَذَ بِيَدَيْ جَدِّي ثُمَّ قَالَ يَا بُنَيَّ افْعَلِ الْخَيْرَ إِلَى كُلِّ مَنْ طَلَبَهُ مِنْكَ فَإِنْ كَانَ أَهْلَهُ فَقَدْ أَصَبْتَ مَوْضِعَهُ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ بِمَوْضِعٍ كُنْتَ أَهْلَهُ وَ إِنْ شَتَمَكَ رَجُلٌ عَنْ يَمِينِكَ ثُمَّ تَحَوَّلَ إِلَى يَسَارِكَ فَاعْتَذَرَ إِلَيْكَ فَاقْبَلْ مِنْهُ
امام كاظم عليه السّلام از پدر و جد بزرگوارش عليهم السّلام نقل مى كند كه : امام زين العابدين عليه السّلام دست جدم را گرفت و فرمود: پسر عزيزم ! هر كه از تو طلب كار خير نمود برايش انجام بده ، اگر اهل آن است كار خوبى انجام گرفته ، و اگر هم اهل آن نيست تو انجام وظيفه كرده اى ، و اگر مردى از طرف راستت به تو دشنام داد و سپس به سوى چپت گرديد و از تو عذر خواست عذرش را بپذير.
لِأَبِي جَعْفَرٍ ع إِنَّ أَبَا بَكْرٍ قَالَ يُقَاتِلُ النَّاسُ فِي عَلِيٍّ فَقَالَ ع إِنِّي أَرَاكَ لَوْ سَمِعْتَ رَجُلًا سَبَّ عَلِيّاً فَاسْتَطَعْتَ أَنْ تَقْطَعَ أَنْفَهُ فَعَلْتَ فَقُلْتُ نَعَمْ قَالَ لِي لَا تَفْعَلْ فَإِنِّي أَسْمَعُ الرَّجُلَ يَسُبُّ عَلِيّاً جَدِّي فَأَتَوَارَى عَنْهُ فَإِذَا فَرَغَ أَتَيْتُهُ فَصَافَحْتُهُ
ابو بكر حضرمى گويد: برادرم علقمه به امام باقر عليه السّلام عرض كرد: ابو بكر مى گفت : مردم بخاطر حضرت على عليه السّلام با هم جنگ مى كردند، امام عليه السّلام فرمود: تو اين گونه اى كه اگر بشنوى كه مردى به على عليه السّلام دشنام مى دهد اگر بتوانى بينى او را قطع كنى اين كار را مى كنى ؟ گفتم : بلى ، فرمود: اين كار را نكن ، من شنيدم كه مردى جدّم على عليه السّلام را دشنام مى داد، من از او پنهان شدم و زمانى كه دشنام دادنش تمام شد؛ نزد او آمدم و با او مصافحه نمودم .
عَنْ أَبِي بَكْرٍ الْحَضْرَمِيِّ قَالَ قَالَ أَخِي عَلْقَمَةُ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ قُمْ بِالْحَقِّ وَ اعْتَزِلْ مَا لَا يَعْنِيكَ وَ تَجَنَّبْ عَدُوَّكَ وَ احْذَرْ صَدِيقَكَ مِنَ الْأَقْوَامِ إِلَّا الْأَمِينَ وَ لَا أَمِينَ إِلَّا مَنْ خَشِيَ اللَّهَ وَ لَا تَصْحَبِ الْفَاجِرَ وَ لَا تُطْلِعْهُ عَلَى سِرِّكَ وَ اسْتَشِرْ فِي أَمْرِكَ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ
معاوية بن وهب گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: به حق عمل كن و از آنچه برايت سودى ندارد بر كنار باش ، و از دشمنت دورى كن ، و از دوستت از هر قومى باشد بر حذر باش مگر اينكه امين باشد، و امين نيست مگر كسى كه از خدا بترسد، با بدكار هم صحبت مشو، و او را بر سرّ خود مطلع مكن ، و در كار خود با كسانى مشورت كن كه از خدا مى ترسند.
عَنْ سَعْدَانَ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ قَالَ الْكَاظِمُ ع يَا فُلَانُ قُلِ الْحَقَّ- وَ إِنْ كَانَ فِيهِ هَلَاكُكَ فَإِنَّ فِيهِ نَجَاتَكَ وَ دَعِ الْبَاطِلَ وَ إِنْ كَانَ فِيهِ نَجَاتُكَ- فَإِنَّ فِيهِ هَلَاكَكَ
امام كاظم عليه السّلام فرمود: فلانى ! حق بگو گرچه هلاك تو در آن باشد، زيرا نجات تو در آن است ، و باطل را رها كن اگر چه نجات تو در آن باشد، زيرا هلاك تو در آن است .
عَنْ جَعْفَرِ بْنِ كُلَيْبٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اتَّقُوا اللَّهَ وَ تَحَابُّوا وَ تَزَاوَرُوا وَ تَوَاصَلُوا وَ تَرَاحَمُوا وَ كُونُوا إِخْوَاناً بَرَرَةً
امام صادق عليه السّلام فرمود: از خدا بترسيد، و با يك ديگر دوست باشيد، و به ديدار همديگر برويد، و صله رحم كنيد، و به يك ديگر رحم كنيد و با هم برادرانى نيكوكار باشيد.
عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَنَا زَعِيمٌ بِبَيْتٍ فِي الْجَنَّةِ لِمَنْ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ النَّاسِ- وَ تَرَكَ الْكَذِبَ فِي الْمِزَاحِ وَ الْجِدِّ وَ تَرَكَ الْمِرَاءَ وَ هُوَ مُحِقٌّ
امام كاظم عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمود: من در بهشت ضمانت مى كنم خانه اى را براى كسى كه با مردم خوش خلق باشد، و دروغ نگويد چه جدّى و چه شوخى ، و جدال را ترك كند گرچه حق با او باشد.
عَنْ أَبِي إِبْرَاهِيمَ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص حُسْنُ الْخُلُقِ يُثْبِتُ الْمَوَدَّةَ وَ حُسْنُ الْبِشْرِ يُذْهِبُ السَّخِيمَةَ وَ اسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ وَ مَنْ أَيْقَنَ بِالْخَلَفِ سَخَتْ نَفْسُهُ بِالنَّفَقَةِ وَ إِيَّاكَ أَنْ تَمْنَعَ حَقّاً فَتُنْفِقَ فِي بَاطِلٍ مِثْلَيْهِ
امام كاظم عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كند كه فرمود: خوش خلقى دوستى را پايدار كند، و خوشرويى كينه را از بين مى برد، با صدقه دادن روزى خود را نازل كنيد، كسى كه يقين دارد آنچه را انفاق كند جايش بر مى گردد نفسش به صدقه دادن با سخاوت مى شود، بپرهيز از جلوگيرى از حق در حالى كه دو برابر آن را در راه باطل انفاق مى كنى .
عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ قَالَ سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع يَقُولُ يَا ابْنَ آدَمَ لَا تَزَالُ بِخَيْرٍ مَا دَامَ لَكَ وَاعِظٌ مِنْ نَفْسِكَ وَ مَا كَانَتِ الْمُحَاسَبَةُ مِنْ هَمِّكَ وَ مَا كَانَ الْخَوْفُ لَكَ شِعَاراً وَ الْحَزَنُ دِثَاراً يَا ابْنَ آدَمَ إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ مَبْعُوثٌ وَ مَوْقُوفٌ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ مَسْئُولٌ فَأَعِدَّ جَوَاباً
امام زين العابدين عليه السّلام فرمود: اى فرزند آدم ! تو در خير و نيكى هستى تا زمانى كه واعظى از نفست دارى ، و همواره حسابرسى همّ و غمّ توست ، و ترس از خدا براى تو همانند روپوش و غم و اندوه مانند لباس زيرينت باشد.
اى فرزند آدم ! تو مى ميرى و زنده مى شوى و در مقابل خداوند قرار مى گيرى و از تو سؤ ال خواهد شد، خودت را براى جواب دادن آماده كن .
عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ قَالَ سَمِعْتُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع يَقُولُ لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ فِي كُلِّ يَوْمٍ نَفْسَهُ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اسْتَزَادَ اللَّهَ مِنْهُ وَ حَمِدَ اللَّهَ عَلَيْهِ وَ إِنْ عَمِلَ سَيِّئاً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَيْهِ
امام كاظم عليه السّلام مى فرمود: از ما نيست كسى كه هر روز نفس خود را محاسبه نكند، اگر كار نيكى كرده از خداوند زيادشدنش را بخواهد و خدا را بر آن سپاس گويد، و اگر كار بدى كرده از آن طلب استغفار از خداوند نمايد و بسوى او توبه كند.
عَنْ عَلِيِّ بْنِ زَيْدٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَيْسَ مِنْ شِيعَتِنَا مَنْ كَانَ فِي مِصْرٍ فِيهِ مِائَةُ أَلْفٍ وَ كَانَ فِي الْمِصْرِ أَوْرَعُ مِنْهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: از شيعيان ما نيست كسى كه در شهرى باشد كه در آن شهر صد هزار نفر باشند و در آن شهر كسى با تقواتر از او باشد.
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَيْسَ مِنْ شِيعَتِنَا مَنْ وَافَقَنَا بِلِسَانِهِ وَ خَالَفَنَا فِي أَعْمَالِنَا وَ آثَارِنَا وَ لَكِنْ شِيعَتُنَا مَنْ وَافَقَنَا بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ اتَّبَعَ آثَارَنَا وَ عَمِلَ بِأَعْمَالِنَا أُولَئِكَ شِيعَتُنَا
امام صادق عليه السّلام فرمود: از شيعيان ما نيست كسى كه فقط با زبانش با ما موافق باشد، و در اعمال و آثار ما با ما مخالف باشد و لكن شيعه ما كسى است كه با زبان و قلبش با ما موافق باشد و از آثار ما پيروى نمايد و در كارها از ما متابعت كند، آنها شيعيان ما هستند.
عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَيْسَ الْأَمْرُ وَ الِاحْتِمَالُ بِالْقَوْلِ فَقَطْ لَكِنَّ قَبُولَهُ وَ احْتِمَالَهُ أَنْ تَصُونُوهُ كَمَا صَانَهُ اللَّهُ وَ تُعَظِّمُوهُ كَمَا عَظَّمَهُ اللَّهُ وَ تُؤَدُّوا حَقَّهُ كَمَا أَمَرَ اللَّهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: شيعه بودن تنها به گفتن نيست لكن قبول كردن و پذيرفتن به حفظ و نگهدارى آنست ، همان طورى كه خداوند آن را نگهدارى فرموده ، و به آن است كه آن را بزرگ شمارى همان گونه كه خداوند آن را بزرگ داشته ، و حق آن را ادا نمائى همان طور كه خداوند امر فرموده .
عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ لَا تَسْتَكْثِرُوا كَثِيرَ الْخَيْرِ وَ لَا تَسْتَقِلُّوا قَلِيلَ الذُّنُوبِ فَإِنَّ قَلِيلَ الذُّنُوبِ يَجْتَمِعُ حَتَّى يَصِيرَ كَثِيراً وَ خَافُوا اللَّهَ فِي السِّرِّ حَتَّى تُعْطُوا مِنْ أَنْفُسِكُمُ النَّصَفَ وَ سَارِعُوا إِلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ اصْدُقُوا الْحَدِيثَ وَ أَدُّوا الْأَمَانَةَ فَإِنَّ ذَلِكَ لَكُمْ وَ لَا تَظْلِمُوا- وَ لَا تَدْخُلُوا فِيمَا لَا يَحِلُّ لَكُمْ فَإِنَّ ذَلِكَ عَلَيْكُمْ
امام صادق عليه السّلام فرمود: خير بسيار (مثل عبادت يا بخشش زياد) را زياد نشماريد، و گناهان اندك را كم نشماريد، زيرا گناهان اندك انباشته مى شود تا زياد مى گردد، و در نهان از خدا بترسيد و انصاف داشته باشيد، و بسوى طاعت الهى بشتابيد، راست گفتار باشيد و امانت را به صاحبش برگردانيد، كه به نفع شماست ، ظلم نكنيد، و در آنچه برايتان حلال نيست داخل نشويد، زيرا اين كار بضرر شماست .
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ اتَّقُوا هَذِهِ الْمُحَقَّرَاتِ مِنَ الذُّنُوبِ فَإِنَّ لَهَا طَالِباً لَا يَغْفُلُ وَ لَا يَقُولُ أَحَدُكُمْ أَذْنَبْتُ وَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ
امام صادق عليه السّلام فرمود: از گناهانى كه ناچيزش مى شماريد بپرهيزيد، زيرا آنها هم باز خواست كننده اى دارد كه هرگز غافل نمى شود، هيچ يك از شما نگويد كه گناه مى كنم و بعد از خداوند طلب آمرزش مى نمايم ، زيرا خداوند مى فرمايد: (آنچه را پيش فرستاده و آثار آن را خواهيم نوشت ، و همه چيز را در امامى آشكار (لوح محفوظ يا نامه اعمال ) آمار گرفتيم ).
عَنِ ابْنِ يَعْقُوبَ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَا يَغُرَّنَّكَ النَّاسُ مِنْ نَفْسِكَ فَإِنَّ الْأَمْرَ يَصِلُ إِلَيْكَ مِنْ دُونِهِمْ وَ لَا تَقْطَعْ نَهَارَكَ بِكَذَا وَ كَذَا- فَإِنَّ مَعَكَ مَنْ يَحْفَظُ عَلَيْكَ وَ لَا تَسْتَقِلَّ قَلِيلَ الْخَيْرِ فَإِنَّكَ تَرَاهُ غَداً بِحَيْثُ يَسُرُّكَ وَ لَا تَسْتَقِلَّ قَلِيلَ الشَّرِّ فَإِنَّكَ تَرَاهُ غَداً بِحَيْثُ يَسُوؤُكَ وَ أَحْسِنْ فَإِنِّي لَمْ أَرَ شَيْئاً أَشَدَّ طَلَباً وَ لَا أَحْسَنَ دَرَكاً مِنْ حَسَنَةٍ مُحْدَثَةٍ لِذَنْبٍ قَدِيمٍ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ- إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ ذلِكَ ذِكْرى لِلذّاكِرِينَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: مردم تو را از خودت غافل نكنند، زيرا نتيجه اعمالت به خودت باز مى گردد نه به آنها، و روزت را بيهوده تلف مكن ، زيرا همراهت كسى هست كه مواظب اعمال توست ، و كار نيك كم را كوچك مشمار، زيرا فرداى قيامت با ديدن نتيجه آن خوشحال خواهى شد، و كار بد اندك را نيز كوچك مشمار، زيرا فرداى قيامت نتيجه آن تو را ناراحت خواهد كرد، و نيكى كن ، زيرا من براى تدارك و جبران گناهان گذشته بهتر از آن چيزى را سراغ ندارم ، خداوند متعال مى فرمايد: (همانا كارهاى نيكو اثر اعمال ناشايست را از بين مى برد و اين ياد آورى است براى كسانى كه بخواهند پند بگيرند).
عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ مَا لَكُمْ تَسُوءُونَ رَسُولَ اللَّهِ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ كَيْفَ نَسُوؤُهُ قَالَ أَ مَا تَعْلَمُونَ أَنَّ أَعْمَالَكُمْ تُعْرَضُ عَلَيْهِ فَإِذَا رَأَى مَعْصِيَةً سَاءَهُ ذَلِكَ فَلَا تَسُوءُوا رَسُولَ اللَّهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: چرا رسول خدا را ناراحت مى كنيد؟ گفتم : فدايت شوم چگونه ايشان را ناراحت مى كنيم ؟ فرمود: آيا خبر نداريد كه اعمال شما بر ايشان عرضه مى شود، و اگر گناهى را مشاهده نمايد از آن ناخرسند مى شود؟ پس رسول خدا را ناراحت نكنيد.
عَنْ عَنْبَسَةَ بْنِ مُصْعَبٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَوْصِنِي - فَقَالَ أَعِدَّ زَادَكَ وَ هَيِّءْ جَهَازَكَ وَ كُنْ وَصِيَّ نَفْسِكَ وَ لَا تَأْمُرْ غَيْرَكَ يُرْسِلُ إِلَيْكَ بِمَا يُصْلِحُكَ
عنبسة بن مصعب گويد: از امام صادق عليه السّلام خواهش كردم كه مرا موعظه نمايد، حضرت فرمود: زاد و راحله ات را آماده كن ، و خودت نصيحت كننده خود باش ، و ديگرى را امر نكن كه كسى را براى اصلاح توبفرستد.
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَسَّانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا آوَيْتَ إِلَى فِرَاشِكَ فَانْظُرْ مَا سَاءَ لَكَ فِي بَطْنِكَ فِي يَوْمِكَ وَ مَا عَمِلْتَ فِيهِ مِنْ عَمَلٍ فَاذْكُرْ مَعَادَكَ
-امام صادق عليه السّلام فرمود: هر گاه بسوى رختخوابت رفتى قدرى فكر و تأ مل كن كه چه چيز بدى را امروز به شكمت ريخته اى و چه كارى را امروز انجام داده اى ، و معادت را بياد آور.
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا ابْنَ آدَمَ لَا يُنْسِيَنَّكَ ذَنْبُ النَّاسِ عَنْ ذَنْبِكَ وَ لَا نِعْمَةُ النَّاسِ عَنْ نِعْمَةِ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ لَا تُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ أَنْتَ تَرْجُوهَا لِنَفْسِكَ
امام كاظم عليه السّلام از پدرش از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كرد كه فرمود: اى فرزند آدم ! بنظر آوردن گناهان مردم تو را از گناهان خودت غافل نكند، و همچنين نعمتهاى مردم تو را از نعمتهاى خدا بر تو باز ندارد، و مردم را از رحمت خدا مأ يوس نكن در حالى كه خودت به آن اميد دارى .
عَنْ ثَابِتٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ أَسْرَعَ الثَّوَابِ عَلَى الْخَيْرِ اللِّينُ وَ إِنَّ أَسْرَعَ الشَّرِّ عُقُوبَةً الْبَغْيُ وَ كَفَى بِالْمَرْءِ عَيْباً أَنْ يُبْصِرَ مِنَ النَّاسِ مَا يَعْمَى عَنْهُ مِنْ نَفْسِهِ وَ أَنْ يُعَيِّرَ النَّاسَ بِمَا لَا يَسْتَطِيعُ تَرْكَهُ وَ أَنْ يُؤْذِيَ جَلِيسَهُ بِمَا لَا يَعْنِيهِ
امام كاظم عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل فرمايد كه : سريعترين ثوابها كه بر كارهاى نيك داده مى شود مربوط به خوشرفتارى با مردم است ، و كيفر ظلم و ستم از هر شرّى زودتر داده مى شود، و همين عيب براى انسان بس كه ببيند از مردم آنچه را از خود چشم مى پوشد، و مردم را به آنچه نمى تواند ترك كند سرزنش نمايد، و همنشين خود را در حالى كه براى خودش سودى ندارد اذيت كند.
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُ مَا مِنْ عَبْدٍ يُسِرُّ خَيْراً إِلَّا لَمْ تَذْهَبِ الْأَيَّامُ حَتَّى يُظْهِرَ اللَّهُ لَهُ خَيْراً وَ مَا مِنْ عَبْدٍ يُسِرُّ شَرّاً- إِلَّا لَمْ تَذْهَبِ الْأَيَّامُ حَتَّى يُظْهِرَ اللَّهُ لَهُ شَرّاً
امام صادق عليه السّلام فرمود: هيچ بنده اى نيست كه پنهانى كار خيرى انجام داده باشد، مگر اينكه بعد از مدتى خداوند نتيجه كار خير او را آشكار سازد، و هيچ بنده اى نيست كه در نهان كار بدى انجام داده باشد مگر اينكه پس از مدتى خداوند نتيجه عمل بدش را آشكار سازد.
عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ لِحُمْرَانَ انْظُرْ إِلَى مَنْ هُوَ دُونَكَ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ هُوَ فَوْقَكَ فَإِنَّ ذَلِكَ أَقْنَعُ بِمَا قُسِمَ لَكَ وَ أَحْرَى أَنْ تَسْتَوْجِبَ الزِّيَادَةَ مِنَ اللَّهِ وَ اعْلَمْ أَنَّ الْعَمَلَ الدَّائِمَ الْقَلِيلَ عَلَى الْيَقِينِ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الْعَمَلِ الدَّائِمِ الْكَثِيرِ عَلَى غَيْرِ يَقِينٍ- وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا وَرَعَ أَنْفَعُ مِنِ اجْتِنَابِ مَحَارِمِ اللَّهِ وَ الْكَفِّ عَنْ أَذَى الْمُسْلِمِينَ وَ اغْتِيَابِهِمْ وَ لَا عَيْشَ أَهْنَأُ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ وَ لَا مَالَ أَنْفَعُ مِنَ الْقُنُوعِ بِالْيَسِيرِ الْمُجْزِي وَ لَا جَهْلَ أَمَرُّ مِنَ الْعُجْبِ
امام صادق عليه السّلام به حمران مى فرمود: هميشه به زير دست خويش نگاه كن ، و به كسى كه از تو برتر است نگاه مكن ، زيرا اين كار موجب زيادى قناعت و رضا نسبت به آنچه روزيت شده مى گردد، و سزاوار است از اينكه مستوجب زيادى در روزى گردى . و بدان كه كار دايم كم همراه يقين نزد خداوند برتر است از عمل دايم زيادى كه بدون يقين باشد، و نيز آگاه باش ! كه هيچ پرهيزى سودمندتر از ترك محرمات الهى و اجتناب از اذيّت و غيبت مسلمانان نيست ، و هيچ معاشرتى گواراتر از خوش خلقى نيست ، و هيچ مالى سودمندتر از قناعت به اندكى كه كافى براى زندگانى باشد نيست ، و هيچ نادانى ضرر رساننده تر از خود پسندى نيست .
عَنْ حَسَنِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الاْيَةُ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا- أَطْرَقَ رَسُولُ اللَّهِ ص طَوِيلًا ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَقَالَ عِبَادَ اللَّهِ مَنْ لَمْ يَتَعَزَّ بِعَزَاءِ اللَّهِ انْقَطَعَتْ نَفْسُهُ عَنِ الدُّنْيَا حَسَرَاتٍ وَ مَنْ نَظَرَ إِلَى مَا فِي أَيْدِي النَّاسِ فَقَدْ كَثُرَ هَمُّهُ وَ لَمْ يَشْفِ غَلِيلَ صَدْرِهِ وَ مَنْ لَمْ يَرَ لِلَّهِ عَلَيْهِ نِعْمَةً إِلَّا فِي مَطْعَمٍ أَوْ فِي مَلْبَسٍ فَقَدْ قَصُرَ أَجَلُهُ وَ دَنَا عَذَابُهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هنگامى كه اين آيه : (چشم از اين متاع ناقابل دنيوى كه به طايفه اى از مردم داده ايم بپوش ) نازل شد، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مقدار زيادى به فكر فرو رفت ، سپس سر مبارك را بلند كردند و فرمود: اى بندگان خدا! هر كس با دلجويى خدا تسلى خاطر نيابد و دلش آرام نگيرد، جان مى دهد در حالى كه پيوسته در حسرت دنيا بوده ، و هر كس ديده خود را به آنچه كه در دست مردم است بدوزد اندوهش بسيار مى شود و سوز دلش درمان نپذيرد، و هر كس براى خدا نعمتى جز در خوردن و پوشيدن نبيند عمرش كوتاه و عذابش نزديك مى شود.
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ مِنَ الْيَقِينِ أَنْ لَا تُرْضُوا النَّاسَ بِسَخَطِ اللَّهِ وَ لَا تَحْمَدُوهُمْ عَلَى رِزْقِ اللَّهِ وَ لَا تَذُمُّوهُمْ عَلَى مَا لَمْ يُؤْتِكُمُ اللَّهُ فَإِنَّ الرِّزْقَ لَا يَسُوقُهُ حِرْصُ حَرِيصٍ وَ لَا تَرُدُّهُ كَرَاهَةُ كَارِهٍ وَ لَوْ أَنَّ أَحَدَكُمْ فَرَّ مِنْ رِزْقِهِ كَمَا يَفِرُّ مِنَ الْمَوْتِ لَأَدْرَكَهُ كَمَا يُدْرِكُهُ الْمَوْتُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ لِعَدْلِهِ وَ قِسْطِهِ جَعَلَ الرَّوْحَ وَ الْفَرَحَ فِي الْيَقِينِ وَ الرِّضَا وَ جَعَلَ الْهَمَّ وَ الْحَزَنَ فِي الشَّكِّ وَ السَّخَطِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: از علائم يقين اين است كه رضاى مردم را همراه به غضب در آوردن خدا طلب نكنيد، و مردم را بر روزى كه خدا به آنان داده ستايش ننماييد، و آنان را بر آنچه خداوند به شما نداده مذمّت نكنيد، زيرا از هيچ آزمندى رزق و روزى را به طرف خود نمى كشد، و ناخشنودى هيچ ناخشنودى مانع از آن نمى شود، و اگر هر يك از شما از روزيش فرار كند آنچنان كه از مرگ فرار مى كند آن روزى ، او را در مى يابد همان طور كه موت او را در مى يابد.
سپس فرمود: خداوند متعال به واسطه عدالتش آسايش و گشايش را در گرو يقين و رضا به قضا و قدرش قرار داده ، و غم و اندوه را در گرو شك و غضبش قرار داده .
عَنْ سَعْدِ بْنِ خَلَفٍ قَالَ قَالَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع وَ الصَّلَوَاتُ الْمَفْرُوضَاتُ فِي أَوَّلِ وَقْتِهَا إِذَا أُقِيمَتْ حُدُودُهَا أَطْيَبُ رِيحاً مِنْ قَضِيبِ الاْسِ يُؤْخَذُ مِنْ شَجَرِهِ فِي طَرَاوَتِهِ وَ طِيبِهِ وَ رِيحِهِ فَعَلَيْكُمْ بِالْوَقْتِ الْأَوَّلِ
امام كاظم عليه السّلام فرمود: نمازهاى واجب كه در اول وقتش با آداب و حدود آن خوانده شود خوشبوتر از شاخه آس (مورد) است كه از درخت هنگام سبزى و طراوت و خوشبوئيش چيده شود، پس نماز را اول وقت بخوانيد.
عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا صَلَّيْتَ صَلَاةً فَرِيضَةً فَصَلِّهَا فِي وَقْتِهَا صَلَاةَ مُوَدِّعٍ تَخَافُ أَنْ لَا تَرْجِعَ إِلَيْهَا ثُمَّ اصْرِفْ بَصَرَكَ إِلَى مَوْضِعِ سُجُودِكَ فَلَوْ تَعْلَمُ مَنْ عَنْ يَمِينِكَ وَ يَسَارِكَ لَأَحْسَنْتَ الصَّلَاةَ وَ اعْلَمْ أَنَّكَ قُدَّامَ مَنْ يَرَاكَ وَ لَا تَرَاهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر گاه نماز واجب خود را مى خوانى آن را در وقتش بجا آور، مانند نماز خواندن كسى كه با نماز وداع مى كند و مى ترسد كه بار ديگر موفق به اداى آن نشود، سپس چشمان خود را به محل سجده ات متوجه گردان ، اگر بدانى چه كسى در طرف راست ، و چپ توست نمازت را نيكو بجا مى آورى ، و بدان تو در پيشگاه كسى هستى كه تو را مى بيند و تو او را نمى بينى .
عَنْ عَلَاءِ بْنِ صَالِحٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِكَ وَ وَاسِهِمْ مِنْ مَالِكَ وَ ارْضَ لَهُمْ بِمَا تَرْضَى لِنَفْسِكَ وَ اذْكُرِ اللَّهَ كَثِيراً
امام صادق عليه السّلام فرمود: با مردم راجع به خودت با انصاف رفتار كن ، و با آنها در مالت برابرى كن ، و خوشنود باش براى آنها به آنچه كه براى خودت خوشنود مى شوى ، و خدا را بسيار ياد كن .
عَنْ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع يَقُولُ إِنَّ أَحَبَّكُمْ إِلَى اللَّهِ أَحْسَنُكُمْ عَمَلًا وَ إِنَّ أَعْظَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ حَظّاً أَعْظَمُكُمْ رَغْبَةً إِلَى اللَّهِ وَ إِنَّ أَنْجَاكُمْ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ أَشَدُّكُمْ لِلَّهِ خَشْيَةً وَ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاكُم
امام سجاد عليه السّلام مى فرمود: محبوبترين شما نزد خدا كسى است كه عملش از همه بهتر باشد، و آن كس بهره اش نزد خدا بيشتر است كه ميل و رغبتش به ثواب او بيشتر باشد، و كسى از عذاب خدا آسانتر رها شود كه ترسش از خدا بيشتر باشد، و گرامى ترين شما نزد پروردگار پرهيزگارترين شماست .
عَنْ أَبِي الصَّامِتِ الْخَوْلَانِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَرَرْتُ أَنَا وَ أَبِي عَلَى الشِّيعَةِ وَ هُمْ مَا بَيْنَ الْقَبْرِ وَ الْمِنْبَرِ فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع مَوَالِيكَ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ قَالَ وَ أَيْنَ تَرَاهُمْ فَقُلْتُ أَرَاهُمْ مَا بَيْنَ الْقَبْرِ وَ الْمِنْبَرِ- فَقَالَ اذْهَبْ بِي إِلَيْهِمْ فَذَهَبْنَا فَسَلَّمَ عَلَيْهِمْ ثُمَّ قَالَ إِنِّي لَأُحِبُّ رِيحَكُمْ وَ أَرْوَاحَكُمْ فَأَعِينُونِي عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ فَإِنَّهُ لَا يُنَالُ مَا عِنْدَ اللَّهِ إِلَّا بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ اللَّهِ إِنَّكُمْ عَلَى دِينِي وَ دِينِ آبَائِي - إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: من و پدرم از كنار شيعيان در حالى كه بين قبر و منبر بودند مى گذشتيم ، به پدرم گفتم : فدايت شوم اينها دوستان شمايند، فرمود: آنها را كجا مى بينى ؟ گفتم : بين قبر و منبر، فرمود: با هم نزد آنها برويم ، به نزد آنها رفتيم و ايشان بر آنها سلام كرد، سپس فرمود: من بوى خوش شما را دوست دارم ، اينك مرا با ورع و پرهيزگارى كمك كنيد و در عبادت كوشا باشيد، زيرا به آنچه نزد خداست نمى توان رسيد؛ مگر به پرهيزگارى و اجتهاد، بخدا قسم شما بر دين من و دين پدرانم ابراهيم و اسماعيل و اسحاق هستيد.
afsanah82
07-19-2011, 07:47 PM
عَنْ زُرَارَةَ قَالَ إِنَّ أَبَا جَعْفَرٍ ع شَيَّعَ جَنَازَةً بِالْمَدِينَةِ لِرَجُلٍ مِنْ قُرَيْشٍ وَ أَنَا مَعَهُ وَ فِيهَا عَطَاءٌ فَصَرَخَتْ صَارِخَةٌ فَقَالَ لَهَا عَطَاءٌ لَتَسْكُتَنَّ أَوْ لَأَرْجِعَنَّ فَلَمْ تَسْكُتْ فَرَجَعَ فَقُلْتُ قَدْ رَجَعَ عَطَاءٌ فَقَالَ وَ لِمَ فَعَلَ- قُلْتُ لِأَنَّ صَارِخَةً صَرَخَتْ فَقَالَ لَتَسْكُتَنَّ أَوْ لَأَرْجِعَنَّ فَلَمْ تَسْكُتْ فَرَجَعَ- فَقَالَ امْضِ بِنَا فَلَوْ أَنَّا إِذَا رَأَيْنَا شَيْئاً مِنَ الْبَاطِلِ مَعَ الْحَقِّ تَرَكْنَا الْحَقَّ لَهُ لَمْ نَقْضِ حَقَّ مُسْلِمٍ فَلَمَّا صَلَّى عَلَى الْجِنَازَةِ قَالَ وَلِيُّهَا لَهُ ارْجِعْ رَحِمَكَ اللَّهُ فَإِنَّكَ لَا تَقْوَى عَلَى الْمَشْيِ فَأَبَى وَ لَمْ يَرْجِعْ فَقُلْتُ لَهُ إِنَّهُ أَذِنَ لَكَ فِي الرُّجُوعِ وَ لِي حَاجَةٌ أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَكَ عَنْهَا فَقَالَ امْضِ فَلَيْسَ بِإِذْنِهِ جِئْنَا وَ لَا بِإِذْنِهِ نَرْجِعُ إِنَّمَا هُوَ فَضْلٌ وَ أَجْرٌ طَلَبْنَاهُ فَبِقَدْرِ مَا يَتْبَعُ الرَّجُلُ الْجِنَازَةَ يُؤْجَرُ عَلَى ذَلِكَ
زراره گويد: امام باقر عليه السّلام به تشييع جنازه مردى از قريش در مدينه رفته بود، من هم با ايشان بودم ، در آن تشييع مردى بنام عطاء نيز بود، ناگهان زنى شروع به فرياد زدن نمود، عطاء به او گفت : آرام مى شوى يا برگردم ؟ زن ساكت نشد و عطاء برگشت . به امام گفتم :
عطاء برگشت ، فرمود: چرا اين كار را كرد؟ گفتم : بخاطر ناله و فريادهاى زنى ، به او گفت : آرام مى شوى يا برگردم ؟ زن آرام نشد، او هم برگشت .
امام فرمود: بگذريم ، اگر ما امر باطلى را بهمراه حقى ديديم و حق را بخاطر آن ترك نموديم حق مسلمان را بجا نياورده ايم ، وقتى امام بر جنازه نماز خواند سرپرست آن جنازه به امام گفت : برگرديد خداوند شما را رحمت كند، شما تحمل راه رفتن بيش از اين را نداريد، امام عليه السّلام ابا نمود و برنگشت ، به امام گفتم : او به شما اجازه برگشت داد و من هم كارى دارم كه مى خواهم در مورد آن از شما سؤ ال كنم ، امام فرمود: ادامه بده ، ما به اجازه او نيامديم تا با اجازه او برگرديم ، بلكه اين كار ثواب و اجرى بود كه ما آن را خواستيم ، به اندازه اى كه مرد به دنبال جنازه باشد بر آن پاداش داده مى شود.
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ أَتَى رَجُلٌ النَّبِيَّ فَقَالَ إِلَى مَا تَدْعُو يَا مُحَمَّدُ فَقَالَ أَدْعُوا إِلَى اللّهِ عَلى بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي - وَ أَدْعُوكَ إِلَى مَنْ إِنْ أَصَابَكَ ضُرٌّ فَدَعَوْتَهُ كَشَفَهُ عَنْكَ وَ إِنِ اسْتَعَنْتَ بِهِ وَ أَنْتَ مَقْهُورٌ أَعَانَكَ وَ إِنْ سَأَلْتَهُ وَ أَنْتَ مُقِلٌّ أَغْنَاكَ وَ إِنْ ضَلَلْتَ فِي فَلَاةِ الْأَرْضِ أَرْشَدَكَ فَقَالَ لَهُ أَوْصِنِي يَا مُحَمَّدُ فَقَالَ لَا تَغْضَبْ قَالَ زِدْنِي قَالَ ارْضَ مِنَ النَّاسِ بِمَا تَرْضَى لَهُمْ مِنْ نَفْسِكَ قَالَ زِدْنِي قَالَ لَا تَسُبَّ النَّاسَ فَتَكْتَسِبَ الْعَدَاوَةَ مِنْهُمْ قَالَ زِدْنِي قَالَ لَا تَزْهَدْ فِي الْمَعْرُوفِ عِنْدَ أَهْلِهِ قَالَ زِدْنِي قَالَ تَحَبَّبْ إِلَى النَّاسِ يُحِبُّوكَ وَ إِنِ اسْتَسْقَى أَخُوكَ مِنْ دَلْوِكَ فَصُبَّ لَهُ وَ الْقَ أَخَاكَ بِوَجْهٍ مُنْبَسِطٍ إِلَيْهِ وَ لَا تَضْجَرْ فَيَمْنَعَكَ الضَّجَرُ مِنْ حَظِّكَ لِلاْخِرَةِ وَ الدُّنْيَا وَ ابرز اتَّزِرْ إِلَى نِصْفِ السَّاقِ وَ إِيَّاكَ وَ إِسْبَالَ الا زرار الْإِزَارِ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنَ الْخُيَلَاءِ وَ اللَّهُ لَا يُحِبُّ الْخُيَلَاءَ
امام باقر عليه السّلام فرمود: مردى خدمت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله رسيد و گفت : مردم را به چه چيز دعوت مى كنى اى محمّد؟ فرمود: من و پيروانم با بينش و آگاهى مردم را بسوى خدا مى خوانيم ، و دعوت مى كنم بسوى كسى كه اگر به هنگام شدت و سختى او را خواندى گرفتاريت را رفع نمايد، و اگر در حالت غم و اندوه از او كمك خواستى ياريت كند، و اگر در حال فقر و تنگدستى از او طلب نمودى بى نيازت كند، و اگر در بيابان خشكى گم شدى راهنمائيت نمايد.
گفت : اى محمّد! مرا نصيحت كن ، فرمود: غضب نكن .
گفت : باز هم موعظه كن ! فرمود: آنچه براى خويش مى پسندى براى مردم بپسند.
گفت : باز هم ، فرمود: به مردم دشنام مده كه دشمنت شوند.
گفت : باز هم ، فرمود: از احسان و نيكى به اهلش دلسرد مباش .
گفت : باز هم ، فرمود: مردم را دوست بدار تا دوستت بدارند، و اگر از ظرف خودت به برادر مسلمانت آب مى دهى برايش بريز، و با برادرت به گشاده رويى بر خورد كن و ملول و تنگ حوصله نباش كه از دنيا و آخرت باز مانى ، زير جامه را تا نيمه ساق پا قرار ده ، مبادا زير جامه يا پيراهن را بلند كنى كه اين از نشانه هاى كبر و نخوت است و خداوند انسان متكبر را دوست نمى دارد.
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ لَا يَزَالُ الْمُؤْمِنُ بِخَيْرٍ وَ رَجَاءٍ وَ رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَسْتَعْجِلْ فَيَقْنُطَ فَيَتْرُكَ الدُّعَاءَ فَقِيلَ لَهُ كَيْفَ يَسْتَعْجِلُ قَالَ يَقُولُ قَدْ دَعَوْتُ مُنْذُ كَذَا وَ كَذَا وَ لَا أَرَى الْإِجَابَةَ
امام باقر عليه السّلام فرمود: پيوسته مؤمن در حال خير و اميدوارى از مهر و رحمت خداوند است تا زمانى كه شتاب نكند و نوميد نشود، و دست از دعا بر ندارد. از امام پرسيدند:
چگونه شتاب مى كند؟ فرمود: مى گويد از فلان سال تا فلان سال دعا كردم و اجابت را نديدم .
عَنِ الْحَسَنِ بْنِ صَالِحٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ مَنْ تَوَضَّأَ فَأَوْسَعَ الْوُضُوءَ ثُمَّ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ فَأَتَمَّ رُكُوعَهُمَا وَ سُجُودَهُمَا ثُمَّ جَلَسَ فَأَثْنَى عَلَى اللَّهِ وَ صَلَّى عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ثُمَّ سَأَلَ اللَّهَ حَاجَتَهُ فَقَدْ طَلَبَ الْخَيْرَ فِي مَظَانِّهِ- وَ مَنْ طَلَبَ الْخَيْرَ فِي مَظَانِّهِ لَمْ يُخَيَّبْ
امام صادق عليه السّلام مى فرمود: هر كس وضوى كامل بگيرد و با آن وضو دو ركعت نماز بخواند و نمازش را تمام نمايد، سپس بنشيند و خدا را ثنا بگويد و بر رسولش صلوات بفرستد، سپس حاجتش را از خداوند بخواهد خير و صلاح را از محل و مأ خذش طلب نموده ، و هر كس خير را از مأ خذش طلب نمايد هرگز ضرر نمى بيند.
عَنْ حَبِيبٍ قَالَسَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ إِنَّ لِلَّهِ مَلَائِكَةً وَكَّلَهُمْ بِنَبَاتِ الْأَرْضِ مِنَ الشَّجَرِ وَ النَّخْلِ فَلَيْسَ مِنْ نَخْلَةٍ وَ لَا شَجَرَةٍ إِلَّا وَ مَعَهَا مَلَكٌ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ يَحْفَظُهَا إِذَا كَانَ فِيهَا ثَمَرُهَا وَ لَوْ لَا أَنَّ مَعَهَا مَنْ يَحْفَظُهَا لَأَكَلَتْهَا السِّبَاعُ وَ هَوَامُّ الْأَرْضِ وَ إِنَّمَا نَهَى رَسُولُ اللَّهِ أَنْ يَضْرِبَ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ خَلَاءَهُ تَحْتَ شَجَرَةٍ أَوْ نَخْلَةٍ قَدْ أَثْمَرَتْ لِمَكَانِ الْمَلَائِكَةِ الْمُوَكَّلِينَ بِهَا قَالَ وَ إِنَّمَا يَكُونُ الشَّجَرُ وَ النَّخْلُ أُنْساً إِذَا كَانَ فِيهِ حَمْلُهُ لِأَنَّ الْمَلَائِكَةَ تَحْضُرُهُ
امام باقر عليه السّلام مى فرمود: خداوند متعال فرشتگانى را براى گياهان روى زمين مانند درخت و خرما قرار داده ، و هيچ درخت خرما و درخت ميوه اى نيست مگر آنكه از ناحيه خدا در زمان ميوه دادن ملكى محافظ آن است ، و اگر چنين محافظى نباشد درندگان و حشرات روى زمين آن را مى خورند، و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نهى فرموده از اينكه كسى در زير درخت ميوه يا درخت خرما مستراح بسازد به خاطر اينكه آنجا منزل ملائك محافظ است .
فرمود: درخت ميوه و خرما هر گاه ميوه داشته باشند مانند انسان حرمت دارند، زيرا ملائك در كنار آن حاضرند.
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَاضٍ يَأْخُذُ مِنَ السُّلْطَانِ عَلَى الْقَضَاءِ الرِّزْقَ قَالَ ذَلِكَ السُّحْتُ
عبد اللّه بن سنان گويد: از امام صادق عليه السّلام در مورد قاضى كه براى قضاوتش از سلطان حقوق مى گيرد سؤ ال نمودم ، ايشان فرمود: آن حقوق حرام است .
الفصل الرابع في منزلة الشيعة عند الله وحقوقهم و ما يجب أ ن يكونواعليه
(فصل چهارم : در مقام شيعه نزد خدا و حقوق شايسته آنان)
مِنْ كِتَابِ رَوْضَةِ الْوَاعِظِينَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لِلْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ سَبْعَةُ حُقُوقٍ وَاجِبَاتٍ مَا فِيهَا حَقٌّ إِلَّا وَ عَلَيْهِ وَاجِبٌ إِنْ خَالَفَهُ خَرَجَ مِنْ وَلَايَةِ اللَّهِ وَ تَرَكَ طَاعَتَهُ وَ لَمْ يَكُنْ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ نَصِيبٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ حَدِّثْنِي مَا هِيَ قَالَ أَيْسَرُ حَقٍّ مِنْهَا أَنْ يُحِبَّ لَهُ مَا يُحِبُّ لِنَفْسِهِ وَ يَكْرَهَ لَهُ مَا يَكْرَهُ لِنَفْسِهِ وَ الْحَقُّ الثَّانِي أَنْ يَمْشِيَ فِي حَاجَتِهِ وَ يَبْتَغِيَ رِضَاهُ وَ لَا يُخَالِفَ قَوْلَهُ وَ الْحَقُّ الثَّالِثُ أَنْ تَصِلَهُ بِنَفْسِكَ وَ مَالِكَ وَ يَدِكَ وَ رِجْلِكَ وَ لِسَانِكَ وَ الْحَقُّ الرَّابِعُ أَنْ تَكُونَ عَيْنَهُ وَ دَلِيلَهُ وَ مِرْآتَهُ وَ قَمِيصَهُ- وَ الْحَقُّ الْخَامِسُ أَنْ لَا تَشْبَعَ وَ يَجُوعُ وَ لَا تَلْبَسَ وَ يَعْرَى وَ لَا تَرْوَى وَ يَظْمَأُ- وَ الْحَقُّ السَّادِسُ أَنْ تَكُونَ لَكَ امْرَأَةٌ وَ خَادِمٌ وَ لَيْسَ لِأَخِيكَ امْرَأَةٌ وَ لَا خَادِمٌ- أَنْ تَبْعَثَ خَادِمَكَ فَيَغْسِلَ ثِيَابَهُ وَ يَصْنَعَ طَعَامَهُ وَ يُمَهِّدَ فِرَاشَهُ فَإِنَّ ذَلِكَ كُلَّهُ إِنَّمَا جُعِلَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ وَ الْحَقُّ السَّابِعُ أَنْ تُبِرَّ قَسَمَهُ وَ تُجِيبَ دَعْوَتَهُ وَ تَشْهَدَ جَنَازَتَهُ وَ تَعُودَهُ فِي مَرَضِهِ وَ تَشْخَصَ بِبَدَنِكَ فِي قَضَاءِ حَاجَتِهِ وَ لَا تُحْوِجَهُ إِلَى أَنْ يَسْأَلَكَ وَ لَكِنْ تُبَادِرُ إِلَى قَضَاءِ حَوَائِجِهِ فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ بِهِ وَصَلْتَ وَلَايَتَهُ بِوَلَايَتِكَ وَ وَلَايَتَكَ بِوَلَايَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
امام صادق عليه السّلام فرمود: مؤمن بر مؤمن هفت حق واجب دارد: در بين آن هفت حق حقى نيست مگر اينكه بر او واجب باشد، اگر با آن حق مخالفت نمايد از ولايت خدا خارج شده و بندگيش را ترك نموده ، و براى خداوند در آن نصيبى نيست . پرسيدم : فدايت شوم برايم بگو آن حقوق چيست ؟ فرمود: آسانترين آنها اين است كه دوست بدارى براى او آنچه را براى خودت دوست مى دارى ، و ناپسند شمارى برايش آنچه را براى خودت ناپسند مى شمارى .
و حق دوم اينكه : او را در بر آوردن حاجتش همراهى نمايى و رضايت او را كسب كنى و مخالف سخنش عمل نكنى .
و حق سوم اين است كه : به او با جان و مال و دست و پا و زبانت كمك كنى .
و حق چهارم اينكه : چشم و راهنما و آينه و پيراهن او باشى .
و حق پنجم اينكه : تو سير نباشى و او گرسنه ، پوشيده نباشى و او عريان ، سيراب نباشى و او تشنه .
و حق ششم آنكه : اگر زنى دارى و خادمى و برادرت زن و خادم ندارد، خادمت را به خانه اش بفرست تا لباسهايش را بشويد، براى او غذا مهيا سازد و رختخوابش را آماده نمايد، همه اينها بين تو و بين او قرار داده شده .
و حق هفتم اينكه : قسمش را بپذيرى و دعوتش را اجابت نمايى ، و بر جنازه اش حاضر شوى و اگر بيمار شد به عيادتش بروى ، و در بر آوردن حاجتش با جوارحت به او كمك كنى ، و نگذارى كه نيازى به سؤ ال كردن از تو داشته باشد، بلكه سريعا حاجتش را بر آورى ، هر گاه چنين نمودى ولايتش را به ولايت خود متصل نمودى و ولايت خودت را به ولايت خداوند وصل كرده اى .
وَ قَالَ ع يَنْبَغِي لِلْمُؤْمِنِ أَنْ يَكُونَ فِيهِ ثَمَانُ خِصَالٍ- وَقُورٌ عِنْدَ الْهَزَاهِزِ صَبُورٌ عِنْدَ الْبَلَاءِ شَكُورٌ عِنْدَ الرَّخَاءِ قَانِعٌ بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ لَا يَظْلِمُ الْأَعْدَاءَ وَ لَا يَتَحَامَلُ لِلْأَصْدِقَاءِ بَدَنُهُ مِنْهُ فِي تَعَبٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِي رَاحَةٍ إِنَّ الْعِلْمَ خَلِيلُ الْمُؤْمِنِ وَ الْحِلْمَ وَزِيرُهُ وَ الصَّبْرَ أَمِيرُ جُنُودِهِ- وَ الرِّفْقَ أَخُوهُ وَ اللِّينَ وَالِدُهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: سزاوار است كه در مؤمن هشت خصلت باشد: هنگام حوادث لرزاننده باوقار باشد، هنگام گرفتارى شكيبا باشد، هنگام فراوانى نعمت شكرگزار باشد، نسبت به آنچه خداوند روزى او قرار داده قناعت ورزد، بر دشمنان ستم روا ندارد، بار خود را بر دوستان نيافكند، نفسش از او در رنج باشد و مردم از او آسوده باشند، علم و دانش دوست مؤمن است و شكيبايى وزير او و صبر فرمانده لشكريان اوست ، و مدارا و نرمش برادر اوست ، و نيكى كردن پدر اوست .
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِلْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ سَبْعَةُ حُقُوقٍ وَاجِبَةٍ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى الْإِجْلَالُ لَهُ فِي عَيْنِهِ وَ الْوُدُّ لَهُ فِي صَدْرِهِ- وَ الْمُوَاسَاةُ لَهُ فِي مَالِهِ وَ أَنْ يُحَرِّمَ غِيبَتَهُ وَ أَنْ يَعُودَهُ فِي مَرَضِهِ وَ أَنْ يُشَيِّعَ جَنَازَتَهُ وَ أَنْ لَا يَقُولَ فِيهِ بَعْدَ مَوْتِهِ إِلَّا خَيْراً
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: از سوى خدا براى مؤمن به عهده مؤمن هفت حق واجب قرار داده شده است : در چشم خود او را بزرگ شمارد، و در دلش او را دوست بدارد، در مالش با او همراهى كند، و غيبتش را حرام بداند، در هنگام بيمارى از او عيادت كند، به تشييع جنازه اش برود، و پس از مردنش جز نيكى در باره او نگويد.
وَ قَالَ ص مَنْ سَاءَتْهُ سَيِّئَتُهُ وَ سَرَّتْهُ حَسَنَتُهُ فَهُوَ مُؤْمِنٌ
پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اگر گناه كسى باعث ناراحتى او و عمل نيكش باعث خوشنودى او شود مؤمن است .
قَالَ الصَّادِقُ ع قَضَاءُ حَاجَةِ الْمُؤْمِنِ أَفْضَلُ مِنْ أَلْفِ حِجَّةٍ مُتَقَبَّلَةٍ بِمَنَاسِكِهَا وَ عِتْقِ أَلْفِ رَقَبَةٍ لِوَجْهِ اللَّهِ وَ حُمْلَانِ أَلْفِ فَرَسٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِسُرُجِهَا وَ لُجُمِهَا وَ قَالَ مَنْ رَأَى أَخَاهُ عَلَى أَمْرٍ يَكْرَهُهُ وَ لَمْ يَرْدَعُهُ عَنْهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَيْهِ فَقَدْ خَانَهُ وَ مَنْ لَمْ يَجْتَنِبْ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ يُوشِكْ أَنْ يَتَخَلَّقَ بِأَخْلَاقِهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: بر آوردن نياز مؤمن بهتر از هزار حج مقبول با اعمال آن و آزاد كردن هزار بنده در راه خدا و هزار اسب با بار و زين و دهنه در راه خداست . و فرمود: هر كس برادرش را در حالت ناراحت كننده اى ديد و او را از آن منع نكرد در حالى كه قادر بر اين كار بود؛ به او خيانت نموده ، و هر كس از دوستى با احمق دورى نكند خيلى زود هم اخلاق او مى شود.
وَ قَالَ ع لَا يَنْفَكُّ الْمُؤْمِنُ مِنْ خِصَالٍ أَرْبَعٍ مِنْ جَارٍ يُؤْذِيهِ وَ شَيْطَانٍ يُغْوِيهِ وَ مُنَافِقٍ يَقْفُو أَثَرَهُ وَ مُؤْمِنٍ يَحْسُدُهُ قَالَ سَمَاعَةُ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مُؤْمِنٌ يَحْسُدُهُ قَالَ يَا سَمَاعَةُ أَمَا إِنَّهُ أ شهدهم أَشَدُّهُمْ عَلَيْهِ قُلْتُ وَ كَيْفَ ذَلِكَ قَالَ لِأَنَّهُ يَقُولُ الْقَوْلَ فِيهِ فَيُصَدِّقُ عَلَيْهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: مؤمن از چهار خصلت جدا نيست ، از همسايه اى كه او را اذيّت كند، و شيطانى كه او را گمراه سازد، و منافقى كه دائما به دنبال او باشد، و مؤمنى كه بر او رشك ورزد. سماعه مى گويد: به امام عرض كردم : فدايت شوم ! مؤمنى كه به او حسادت مى كند؟ فرمود: اى سماعه ! اين مؤمن حسود از همه براى او سخت تر است ، گفتم :
چگونه چنين است ؟ فرمود: در باره او بد مى گويد و مردم باور مى كنند.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا يُعَذِّبُ اللَّهُ أَهْلَ قَرْيَةٍ وَ فِيهَا مِائَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ لَا يُعَذِّبُ اللَّهُ أَهْلَ قَرْيَةٍ وَ فِيهَا خَمْسُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ لَا يُعَذِّبُ اللَّهُ أَهْلَ قَرْيَةٍ وَ فِيهَا عَشَرَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ لَا يُعَذِّبُ اللَّهُ أَهْلَ قَرْيَةٍ وَ فِيهَا خَمْسَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ لَا يُعَذِّبُ اللَّهُ أَهْلَ قَرْيَةٍ وَ فِيهَا رَجُلٌ وَاحِدٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: خداوند اهل آبادى را كه در آن صد مؤمن باشد عذاب نمى كند، خداوند مردم روستايى را كه در آن پنجاه مؤمن باشد عذاب نمى كند، خداوند اهل قريه اى را كه در آن ده مؤمن باشد عذاب نمى كند، خداوند اهل قريه اى را كه در آن پنج مؤمن باشد عذاب نمى نمايد، خداوند اهل قريه اى را كه در آن يك مرد مؤمن باشد عذاب نمى كند.
رُوِيَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَظَرَ إِلَى الْكَعْبَةِ وَ قَالَ مَرْحَباً بِالْبَيْتِ مَا أَعْظَمَكَ وَ مَا أَعْظَمَ حُرْمَتَكَ عَلَى اللَّهِ وَ اللَّهِ لَلْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنْكَ- لِأَنَّ اللَّهَ حَرَّمَ مِنْكَ وَاحِدَةً وَ مِنَ الْمُؤْمِنِ ثَلَاثَةً مَالَهُ وَ دَمَهُ وَ أَنْ يُظَنَّ بِهِ ظَنَّ السَّوْءِ
نقل شده كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله رو به كعبه نموده و فرمود: آفرين بر خانه ، چه چيز تو را با عظمت نموده ، و چه چيز حرمت تو را نزد خداوند بزرگ نموده ! بخدا قسم مؤمن حرمتش از تو بيشتر است ، زيرا خداوند از تو يك چيز را حرام شمرده و از مؤمن سه چيز را: مالش و خونش و اينكه نسبت به او كسى سوء ظن داشته باشد.
وَ قَالَ أَيْضاً ص مَنْ آذَى مُؤْمِناً فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ آذَى اللَّهَ فَهُوَ مَلْعُونٌ فِي التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الزَّبُورِ وَ الْفُرْقَانِ
و همچنين رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمايد: هر كس مؤمنى را اذيت كند مرا اذيت نموده ، و هر كس مرا اذيت نمايد خداى عزّ و جل را اذيّت نموده ، و هر كس خدا را اذيّت نمايد مورد لعن تورات و انجيل و زبور و قرآن است .
وَ قَالَ مَثَلُ الْمُؤْمِنِ كَمَثَلِ مَلَكٍ مُقَرَّبٍ وَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ أَعْظَمُ حُرْمَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أَكْرَمُ عَلَيْهِ مِنْ مَلَكٍ مُقَرَّبٍ وَ لَيْسَ شَيْءٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْ مُؤْمِنٍ تَائِبٍ وَ مُؤْمِنَةٍ تَائِبَةٍ وَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ يُعْرَفُ فِي السَّمَاءِ كَمَا يَعْرِفُ الرَّجُلُ أَهْلَهُ وَ وَلَدَهُ
و همچنين رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: مثل مؤمن مثل ملك مقرّب است ، و حرمت و احترام مؤمن نزد خدا از ملك مقرّب نيز بيشتر است ، و هيچ چيزى نزد خدا از مرد و زن توبه كننده محبوبتر نيست ، و مؤمن در آسمانها معروف است همان طور كه مرد نزد زن و فرزندش مشهور است .
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع الشِّيعَةُ ثَلَاثَةٌ مُحِبٌّ وَادٌّ فَهُوَ مِنَّا وَ مُتَزَيِّنٌ بِنَا وَ نَحْنُ زَيْنٌ لِمَنْ تَزَيَّنَ بِنَا وَ مُسْتَأْكِلٌ بِنَا النَّاسَ وَ مَنِ اسْتَأْكَلَ بِنَا افْتَقَرَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: شيعه سه دسته اند: دوست صميمى كه از ماست ، و كسانى كه ارتباط با ما را وسيله آبرومندى خود نموده اند و ما وسيله آبرومندى آنها هستيم ، و كسانى كه ما را وسيله در آمد خود قرار داده اند كه هر كس چنين باشد فقير خواهد شد.
وَ عَنْهُ ع قَالَ امْتَحِنُوا شِيعَتَنَا عِنْدَ ثَلَاثٍ عِنْدَ مَوَاقِيتِ الصَّلَاة كَيْفَ مُحَافَظَتُهُمْ عَلَيْهَا وَ عِنْدَ أَسْرَارِهِمْ كَيْفَ حِفْظُهُمْ لَهَا عَنْ عَدُوِّنَا وَ إِلَى أَمْوَالِهِمْ كَيْفَ مُوَاسَاتُهُمْ لِإِخْوَانِهِمْ فِيهَا
امام صادق عليه السّلام فرمود: شيعيان ما را در سه وقت آزمايش نماييد: در هنگام نماز كه چگونه بر آن مواظبت مى كنند. در پنهان نگهداشتن اسرار پيروان ما از دشمنان كه چه اندازه اسرار آنان را حفظ مى نمايند. و نسبت به اموالشان كه چگونه با برادران دينى كمك و همراهى مى نمايند.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا عَلِيُّ بَشِّرْ شِيعَتَكَ وَ أَنْصَارَكَ بِخِصَالٍ عَشْرٍ- أَوَّلُهَا طِيبُ الْمَوْلِدِ وَ ثَانِيهَا حُسْنُ إِيمَانِهِمْ بِاللَّهِ وَ ثَالِثُهَا حُبُّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُمْ وَ رَابِعُهَا الْفُسْحَةُ فِي قُبُورِهِمْ وَ خَامِسُهَا النُّورُ عَلَى الصِّرَاطِ بَيْنَ أَعْيُنِهِمْ- وَ سَادِسُهَا نَزْعُ الْفَقْرِ مِنْ بَيْنِ أَعْيُنِهِمْ وَ عَنْ قُلُوبِهِمْ وَ سَابِعُهَا الْمَقْتُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَعْدَائِهِمْ وَ ثَامِنُهَا الْأَمْنُ مِنَ الْجُذَامِ يَا عَلِيُّ وَ تَاسِعُهَا انْحِطَاطُ الذُّنُوبِ وَ السَّيِّئَاتِ عَنْهُمْ وَ عَاشِرُهَا هُمْ مَعِي فِي الْجَنَّةِ وَ أَنَا مَعَهُمْ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اى على ! شيعيان و يارانت را به ده خصلت بشارت ده : اول به حلال زادگى ، دوم به عقيده نيكو به خدا، سوم به دوستى خداوند عزّ و جل نسبت به آنان ، چهارم به گشادگى در قبرهايشان ، پنجم به نورى درخشان در پيش رويشان هنگام عبور از صراط، ششم به رفع فقر از دلهايشان ، هفتم به دشمنى خدا با دشمنانشان ، هشتم به ايمنى از جذام ، نهم يا على ! به آنان بشارت ده به فرو ريختن گناهان و بديها از آنان ، دهم به اينكه آنان در بهشت با من مى باشند و من با آنها.
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِنَّمَا شِيعَةُ عَلِيٍّ الشَّاحِبُونَ النَّاحِلُونَ الذَّابِلُونَ- ذَابِلَةٌ شِفَاهُهُمْ خَمِيصَةٌ بُطُونُهُمْ مُتَغَيِّرَةٌ أَلْوَانُهُمْ مُصْفَرَّةٌ وُجُوهُهُمْ إِذَا جَنَّ اللَّيْلُ اتَّخَذُوا الْأَرْضَ فِرَاشاً وَ اسْتَقْبَلُوا الْأَرْضَ بِجِبَاهِهِمْ كَثِيرٌ سُجُودُهُمْ- كَثِيرَةٌ دُمُوعُهُمْ كَثِيرٌ دُعَاؤُهُمْ كَثِيرٌ بُكَاؤُهُمْ يَفْرَحُ النَّاسُ وَ هُمْ مَحْزُونُونَ
امام باقر عليه السّلام فرمود: شيعيان على چهره هايشان غبار آلود و داراى اندامى لاغر و لبانى خشك و شكمهايى به پشت چسبيده و رنگ پريده و صورتى زرد هستند، هنگام شب زمين را بستر خود قرار داده و پيشانى بر خاك نهند، بسيار سجده كنند، همواره اشك مى ريزند، دائما در حال دعا هستند، هميشه گريانند، مردم شادند و آنان اندوهگين .
قَالَ الْبَاقِرُ ع سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْهُمْ فَقَالَ إِذَا أَحْسَنُوا اسْتَبْشَرُوا وَ إِذَا أَسَاءُوا اسْتَغْفَرُوا وَ إِذَا أُعْطُوا شَكَرُوا وَ إِذَا ابْتُلُوا صَبَرُوا وَ إِذَا غَضِبُوا غَفَرُوا
امام باقر عليه السّلام مى فرمايد: از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در باره مؤمنين پرسيدند، فرمود: هر گاه نيكى كنند شادمان گردند، و هر گاه بدى كنند طلب آمرزش نمايند، و هر گاه چيزى به آنها داده شود شكر گزارند، و هر گاه گرفتار شوند صبر كنند، و هر گاه خشمگين شوند ببخشند.
وَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع لَوْ ضَرَبْتُ خَيْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَيْفِي هَذَا- عَلَى أَنْ يُبْغِضَنِي مَا أَبْغَضَنِي وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْيَا بِجُمْلَتِهَا عَلَى الْمُنَافِقِ عَلَى أَنْ يُحِبَّنِي مَا أَحَبَّنِي وَ ذَلِكَ أَنَّهُ قُضِيَ فَانْقَضَى عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ أَنَّهُ قَالَ يَا عَلِيُّ لَا يُبْغِضُكَ مُؤْمِنٌ وَ لَا يُحِبُّكَ مُنَافِقٌ
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: اگر با اين شمشيرم به بينى مؤمنى بزنم تا اينكه با من دشمن شود دشمن نخواهد شد، و اگر تمام دنيا را بر منافق بريزم تا اينكه مرا دوست بدارد با من دوست نشود، زيرا فرمان الهى است كه بر زبان پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله جارى شد كه فرمود: اى على ! هيچ مؤمنى با تو دشمن نخواهد شد و هيچ منافقى دوست تونگردد.
afsanah82
07-19-2011, 07:48 PM
قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع إِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْ شِيعَتِنَا الْعَاهَةَ وَ جَعَلَ قُلُوبَهُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ وَ جَعَلَ قُوَّةَ الرَّجُلِ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ يَكُونُونَ حُكَّامَ الْأَرْضِ وَ سَنَامَهَا
امام سجاد عليه السّلام مى فرمايد: زمانى كه قائم ما قيام كند خداوند آفت را از ميان شيعيان ما بر مى دارد و قلبهاى آنها را مانند پاره هاى آهن مى سازد و قدرت يك مرد از آنها را برابر چهل مرد قرار مى دهد، آنان فرمانروايان زمين و برجستگان آن خواهند شد.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِعَلِيٍّ يَا عَلِيُّ- شِيعَتُكَ هُمُ الْفَائِزُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَمَنْ أَهَانَ وَاحِداً مِنْهُمْ فَقَدْ أَهَانَكَ وَ مَنْ أَهَانَكَ فَقَدْ أَهَانَنِي وَ مَنْ أَهَانَنِي أَدْخَلَهُ اللَّهُ نَارَ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ يَا عَلِيُّ أَنْتَ مِنِّي وَ أَنَا مِنْكَ رُوحُكَ مِنْ رُوحِي وَ طِينَتُكَ مِنْ طِينَتِي وَ شِيعَتُكَ خُلِقُوا مِنْ فَضْلِ طِينَتِنَا- فَمَنْ أَحَبَّهُمْ فَقَدْ أَحَبَّنَا وَ مَنْ أَبْغَضَهُمْ فَقَدْ أَبْغَضَنَا وَ مَنْ عَادَاهُمْ فَقَدْ عَادَانَا وَ مَنْ وَدَّهُمْ فَقَدْ وَدَّنَا يَا عَلِيُّ شِيعَتُكَ مَغْفُورٌ لَهُمْ عَلَى مَا كَانُوا مِنْ ذُنُوبٍ وَ عُيُوبٍ يَا عَلِيُّ أَنَا الشَّفِيعُ لِشِيعَتِكَ غَداً إِذَا قُمْتُ الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ فَبَشِّرْهُمْ بِذَلِكَ يَا عَلِيُّ شِيعَتُكَ شِيعَةُ اللَّهِ وَ أَنْصَارُكَ أَنْصَارُ اللَّهِ وَ أَوْلِيَاؤُكَ أَوْلِيَاءُ اللَّهِ وَ حِزْبُكَ حِزْبُ اللَّهِ سَعَدَ مَنْ تَوَلَّاكَ وَ شَقِيَ مَنْ عَادَاكَ يَا عَلِيُّ لَكَ كَنْزٌ فِي الْجَنَّةِ وَ أَنْتَ ذُو قَرْنَيْهَا
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: اى على ! شيعيان تو در روز قيامت رستگارند. و چنانچه هر كه به يكى از آنان اهانتى كند به تو اهانت كرده است ، و كسى كه تو را اهانت كند به من اهانت نموده ، و هر كس به من اهانت كند خداوند او را داخل آتش جهنم نمايد سپس فرمود: چه عذاب دردناكى است ؟! اى على ! تو از منى و من از تو، روح تو از روح من است ، و سرشت تو از سرشت من ، و شيعيان تو از زيادى سرشت ما خلق شده اند، هر كس آنان را دوست بدارد ما را دوست داشته ، و اگر كسى با آنان دشمنى كند با ما دشمنى نموده ، و هر كس نسبت به آنان كينه بورزد به ما كينه ورزيده ، و هر كس به آنها مهر بورزد به ما مهر ورزيده .
اى على ! شيعيان تو از تمام گناهان و عيبها آمرزيده شده اند. اى على ! بشارت ده به شيعيانت كه من هنگام قرار گرفتن در مقام محمود شفيع آنان خواهم بود. اى على ! شيعيان تو شيعه خدا، و ياران تو ياران خدا، و دوستان تو دوستان خدا، و حزب تو حزب خدا مى باشند، خوشبخت است آنكه داراى ولايت تو است ، و بدبخت كسى كه با تو دشمنى كند. اى على ! براى تو در بهشت گنجى است ، و تو اسكندر آنى .
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَبْعَثُ أُنَاساً وُجُوهُهُمْ مِنْ نُورٍ عَلَى كُرْسِيٍّ مِنْ نُورٍ عَلَيْهِمْ ثِيَابٌ مِنْ نُورٍ فِي ظِلِّ الْعَرْشِ بِمَنْزِلَةِ الْأَنْبِيَاءِ وَ لَيْسُوا بِالْأَنْبِيَاءِ بِمَنْزِلَةِ الشُّهَدَاءِ وَ لَيْسُوا بِالشُّهَدَاءِ فَقَالَ رَجُلٌ أَنَا مِنْهُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ لَا قَالَ الاْخَرُ أَنَا مِنْهُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ لَا قِيلَ مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ فَوَضَعَ يَدَهُ عَلَى رَأْسِ عَلِيٍّ وَ قَالَ هَذَا وَ شِيعَتُهُ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: خداوند متعال روز قيامت انسانهائى را بر مى انگيزد كه چهره هاى آنان نورانى است ، و بر كرسى نور نشسته اند، در لباسهائى از نور، و آنان در جايگاه پيامبرانند، با اينكه پيامبر نيستند، و در رتبه شهيدانند، با اينكه از شهداء نيستند.
مردى پرسيد: اى رسول خدا! من از آنانم ؟ فرمود: نه ، ديگرى گفت : اى رسول خدا! من از آنهايم ؟ فرمود: نه ، پرسيدند: آنها چه كسانى هستند اى رسول خدا؟ پيامبر دست بر سر على عليه السّلام نهاد و فرمود: اين و شيعيانش .
وَ قَالَ ص لَا تَسْتَخِفُّوا بِفُقَرَاءِ شِيعَةِ عَلِيٍّ وَ عِتْرَتِهِ مِنْ بَعْدِهِ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ لَيُشَفَّعُ فِي مِثْلِ رَبِيعَةَ وَ مُضَرَ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: فقيران شيعه على و اولادش را سبك نشمريد، زيرا يك تن از آنها مى تواند مانند دو قبيله بزرگ ربيعه و مضر را شفاعت كند.
وَ قَالَ رُبَّ أَشْعَثَ أَغْبَرَ ذِي طِمْرَيْنِ مُدْقِعٍ بِالْأَبْوَابِ لَوْ أَقْسَمَ عَلَى اللَّهِ لَأَبَرَّهُ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: چه بسا ژوليده موى غبار آلوده اى كه لباسى كهنه دارد و به در خانه ها براى طلب حاجت مى رود، اگر خداوند را قسم دهد حاجتش را روا كند.
قَالَ الْبَاقِرُ ع مَا مِنْ عَبْدٍ مِنْ شِيعَتِنَا يَقُومُ إِلَى الصَّلَاةِ إِلَّا اكْتَنَفَتْهُ بِعَدَدِ مَنْ خَالَفَهُ مَلَائِكَةٌ يُصَلُّونَ خَلْفَهُ يَدْعُونَ اللَّهَ حَتَّى يَفْرُغَ مِنْ صَلَاتِهِ
هيچ بنده اى از شيعيان ما به نماز نمى ايستد مگر آنكه به شماره كسانى كه مخالف اويند فرشتگان پشت سر او به نماز مى ايستند، و براى او دعاى خير مى كنند تا از نماز فارغ شود.
قَالَ جَابِرٌ كُنْتُ ذَاتَ يَوْمٍ عِنْدَ النَّبِيِّ ص إِذْ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ عَلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فَقَالَ أَ لَا أُبَشِّرُكَ يَا أَبَا الْحَسَنِ قَالَ بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ هَذَا جَبْرَئِيلُ يُخْبِرُنِي عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ أَعْطَى شِيعَتَكَ وَ مُحِبِّيكَ سَبْعَ خِصَالٍ الرِّفْقَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ الْأُنْسَ عِنْدَ الْوَحْشَةِ- وَ النُّورَ عِنْدَ الظُّلْمَةِ وَ الْأَمْنَ عِنْدَ الْفَزَعِ وَ الْقِسْطَ عِنْدَ الْمِيزَانِ وَ الْجَوَازَ عَلَى الصِّرَاطِ وَ دُخُولَ الْجَنَّةِ قَبْلَ سَائِرِ النَّاسِ- يَسْعى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ
جابر گويد: روزى نزد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله بودم ، ناگاه رو بطرف على بن ابى طالب عليه السّلام نمود و فرمود: اى ابو الحسن ! آيا تو را مژده اى دهم ؟ عرض كرد: بلى اى رسول خدا، فرمود:
جبرئيل از طرف خداوند به من خبر داد كه هفت خصلت به شيعيان و دوستدارانت عطا شد، مدارا با آنان در هنگام مرگ ، انس هنگام رميدن و وحشت مردم ، روشنى در هنگام تاريكى ، ايمنى در هنگام برپايى قيامت ، عدالت در ميزان عمل ، گذشتن از پل صراط، داخل شدن به بهشت قبل از ساير مردم ، در حالى كه نور ايمان آنان در پيشاپيش و سمت راست آنان در حركت است .
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَحَبَّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَلْيَحْمَدِ اللَّهَ عَلَى أَوَّلِ النِّعَمِ قِيلَ وَ مَا أَوَّلُ النِّعَمِ قَالَ طِيبُ الْوِلَادَةِ وَ لَا يُحِبُّنَا إِلَّا مَنْ طَابَتْ وِلَادَتُهُ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر كه ما اهل بيت را دوست بدارد خداى را بر نخستين نعمت سپاس گويد. شخصى پرسيد: نخستين نعمت چيست ؟
فرمود: پاكزادگى . سپس فرمود: هيچ كس نمى تواند ما را دوست بدارد مگر اينكه حلال زاده باشد.
وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا يُؤْمِنُ عَبْدٌ حَتَّى أَكُونَ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ أَهْلِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ أَهْلِهِ وَ عِتْرَتِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ عِتْرَتِهِ وَ ذَاتِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ ذَاتِهِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: بنده به حقيقت ايمان نمى رسد مگر اينكه مرا از جان خويش بيشتر دوست بدارد، و همچنان اهل بيت و عترت مرا از خانواده خود و هستى مرا از هستى خويش محبوبتر بداند.
وَ قَالَ الْبَاقِرُ ع مَنْ أَصْبَحَ يَجِدُ بَرْدَ حُبِّنَا عَلَى قَلْبِهِ فَلْيَحْمَدِ اللَّهَ عَلَى بَادِي النِّعَمِ قِيلَ وَ مَا بَادِي النِّعَمِ قَالَ طِيبُ الْوِلَادَةِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: هر كه گذران عمر نمايد و خنكى دوستى با ما را بر قلبش احساس كند، نخست بايد خداوند را بر آغازين نعمتها ستايش كند، پرسيده شد: مقصود شما از آغازين نعمتها چيست ؟ فرمود: حلال زادگى .
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ رَزَقَهُ اللَّهُ حُبَّ الْأَئِمَّةِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَقَدْ أَصَابَ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الاْخِرَةِ فَلَا يَشُكَّنَّ أَنَّهُ فِي الْجَنَّةِ وَ إِنَّ فِي حُبِّ أَهْلِ بَيْتِي عِشْرِينَ خَصْلَةً عَشْرٌ مِنْهَا فِي الدُّنْيَا وَ عَشْرٌ فِي الاْخِرَةِ أَمَّا فِي الدُّنْيَا فَالزُّهْدُ وَ الْحِرْصُ عَلَى الْعِلْمِ وَ الْوَرَعُ فِي الدِّينِ وَ الرَّغْبَةُ فِي الْعِبَادَةِ وَ التَّوْبَةُ قَبْلَ الْمَوْتِ وَ النَّشَاطُ فِي قِيَامِ اللَّيْلِ وَ الْيَأْسُ مِمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ وَ الْحِفْظُ لِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ نَهْيِهِ وَ التَّاسِعَةُ بُغْضُ الدُّنْيَا وَ الْعَاشِرَةُ السَّخَاءُ وَ أَمَّا فِي الاْخِرَةِ فَلَا يُنْشَرُ لَهُ دِيوَانٌ وَ لَا يُنْصَبُ لَهُ مِيزَانٌ وَ يُعْطَى كِتَابُهُ بِيَمِينِهِ وَ يُكْتَبُ لَهُ بَرَاءَةٌ مِنَ النَّارِ وَ يَبْيَضُّ وَجْهُهُ وَ يُكْسَى مِنْ حُلَلِ الْجَنَّةِ وَ يُشَفَّعُ فِي مِائَةٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ يَنْظُرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ بِالرَّحْمَةِ وَ يُتَوَّجُ مِنْ تِيجَانِ الْجَنَّةِ- وَ الْعَاشِرَةُ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسَابٍ فَطُوبَى لِمُحِبِّي أَهْلِ بَيْتِي
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر كس كه خداوند مهر امامان از خاندان مرا را روزى او فرمود، خير دنيا و آخرت نصيب او گشت ، و شك نكند كه او در بهشت است ، زيرا در مهر خاندان من بيست خصلت است ، ده در دنيا و ده تاى آن در آخرت .
اما در دنيا: زهد، و حرص بر طلب علم ، و پرهيزگارى در دين ، و ميل در عبادت ، و توبه قبل از مرگ ، و نشاط در شب زنده دارى ، و چشم نداشتن به آنچه در دست مردم است ، محافظت بر امر و نهى خداوند، و نهم نفرت از دنيا، و دهم سخاوت .
اما در آخرت : حساب و كتابى برايش بر پا نمى گردد، براى او ميزانى نصب نمى گردد، و نامه عمل او به دست راستش داده شود، و برائت از آتش جهنم نصيبش گردد، سپيد روى باشد، و بر او از جامه هاى بهشتى پوشيده شود، و حق شفاعت صد نفر از خانواده اش به او داده شود، و خداوند نظر رحمت بر او افكند، و تاج بهشتى بر تاركش نهند، و دهم آنكه بدون حساب داخل بهشت شود، خوشا بحال دوستان خاندان من .
عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ صَانِعِ الْمُنَافِقَ بِلِسَانِكَ وَ أَخْلِصْ وُدَّكَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ إِنْ جَالَسَكَ يَهُودِيٌّ فَأَحْسِنْ مُجَالَسَتَهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: با منافق با زبان مدارا معاشرت كن ، و مهربانى بى شائبه و حقيقى خود را براى مؤمنان بگذار، و اگر يهودى اى همنشين تو باشد همنشينى نيكو براى او باش .
قَالَ سَلْمَانُ رَحِمَهُ اللَّهُ أَوْصَانِي خَلِيلِي رَسُولُ اللَّهِ ص بِسَبْعِ خِصَالٍ- لَا أَدَعُهُنَّ عَلَى كُلِّ حَالٍ أَوْصَانِي أَنْ أَنْظُرَ إِلَى مَنْ هُوَ دُونِي وَ لَا أَنْظُرَ إِلَى مَنْ هُوَ فَوْقِي وَ أَنْ أُحِبَّ الْفُقَرَاءَ وَ أَدْنُوَ مِنْهُمْ وَ أَنْ أَقُولَ الْحَقَّ وَ إِنْ كَانَ مُرّاً وَ أَنْ أَصِلَ رَحِمِي وَ إِنْ كَانَتْ مُدْبِرَةً وَ أَنْ لَا أَسْأَلَ النَّاسَ شَيْئاً- وَ أَنْ أَقُولَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ كُنُوزِ الْجَنَّةِ
سلمان فارسى رحمه اللّه مى گويد: دوستم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مرا به هفت خصلت سفارش فرمود كه آنها را در هيچ حال ترك نمى كنم ، و آنها اين است :
اول اينكه هميشه به زير دستم نظر كنم نه به بالا دستم ، دوم اينكه فقراء را دوست بدارم و به آنها نزديك شوم ، سوم اينكه سخن حق بگويم گرچه تلخ باشد، چهارم اينكه صله رحم كنم گرچه آنان از من رو گردان باشند، پنجم اينكه از مردم چيزى نخواهم ، ششم اينكه ذكر ((لا حول و لا قوّة إ لّا باللّه )) بگويم و در هر حال فقط از خدا مدد جويم ، زيرا آن از گنجهاى بهشت است .
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص حُسْنُ الْمَحْضَرِ مِنْ طِيبِ الْمَوْلِدِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: معاشرت نيكو علامت پاكزادگى است .
وَ قَالَ الصَّادِقُ ع أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ صَدُوقٌ فِي حَدِيثِهِ- مُحَافِظٌ عَلَى صَلَاتِهِ وَ مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ مَعَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: محبوبترين بندگان نزد خداوند كسى است كه در گفتارش راستگو باشد، و بر نماز و آنچه خداوند بر او واجب نموده مواظب باشد، و اداء امانت نمايد.
قَالَ الصَّادِقُ ع خِيَارُكُمْ سُمَحَاؤُكُمْ وَ شِرَارُكُمْ بُخَلَاؤُكُمْ وَ مِنْ صَالِحِ الْأَعْمَالِ الْبِرُّ بِالْإِخْوَانِ وَ السَّعْيُ فِي حَوَائِجِهِمْ وَ فِي ذَلِكَ مَرْغَمَةٌ لِلشَّيْطَانِ- وَ تَزَحْزُحٌ عَنِ النِّيرَانِ وَ دُخُولُ الْجِنَانِ قَالَ يَا جَمِيلُ أَخْبِرْ بِهَذَا الْحَدِيثِ غُرَرَ أَصْحَابِكَ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَنْ غُرَرُ أَصْحَابِي قَالَ هُمُ الْبَارُّونَ بِالْإِخْوَانِ فِي الْعُسْرِ وَ الْيُسْرِ ثُمَّ قَالَ يَا جَمِيلُ أَمَا إِنَّ صَاحِبَ الْكَثِيرِ يَهُونُ عَلَيْهِ ذَلِكَ وَ قَدْ مَدَحَ اللَّهُ صَاحِبَ الْقَلِيلِ- وَ يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: بهترين شما بخشنده ترين شما بخشنده ترين شمايند، و بدترين شما بخيلان شمايند، از كارهاى شايسته نيكى كردن به برادران و كوشش در بر آوردن حاجات آنهاست ، زيرا از اين كار شيطان منكوب مى شود، و موجب دورى از آتش و دخول در بهشت است . اى جميل ! اين حديث را براى برجستگان از يارانت نقل كن ! جميل مى گويد: عرض كردم : قربانت گردم ، برجستگان اصحاب من كيانند؟ فرمود: آنها كه با برادران خود در خوشى و سختى نيكى كنند.
سپس فرمود: اى جميل ! اين كار براى شخص ثروتمند آسان است ولى خداوند مدح نموده احسان نمودن درويشان را و فرموده : (كسانى كه با فرط احتياج ديگران را بر خود مقدم مى دارند، آنان كه خويش را از بخل نگهداشتند هم آنان رستگارانند).
سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَا أَدْنَى حَقِّ الْمُؤْمِنِ عَلَى أَخِيهِ قَالَ أَنْ لَا يَسْتَأْثِرَ عَلَيْهِ بِمَا هُوَ أَحْوَجُ إِلَيْهِ مِنْهُ
از امام صادق عليه السّلام سؤ ال شد: كمترين حق مؤمن بر برادرش چيست ؟ فرمود: آنست كه نيازهاى ضرورى او را بر نياز خود مقدم دارد.
وَ قَالَ أَيْضاً تَقَرَّبُوا إِلَى اللَّهِ بِمُوَاسَاةِ إِخْوَانِكُمْ
امام صادق عليه السّلام فرمود: به وسيله همدردى با برادرانتان به خدا تقرّب بجوئيد.
وَ قَالَ أَيْضاً الْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنَ الْكَعْبَةِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: ارزش و احترام مؤمن از كعبه فزونتر است .
وَ قَالَ الصَّدَاقَةُ مَحْدُودَةٌ فَمَنْ لَمْ تَكُنْ فِيهِ تِلْكَ الْحُدُودُ فَلَا تَنْسُبْهُ إِلَى كَمَالِ الصَّدَاقَةِ وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ فِيهِ شَيْءٌ مِنْ تِلْكَ الْحُدُودِ فَلَا تَنْسُبْهُ إِلَى شَيْءٍ مِنَ الصَّدَاقَةِ أَوَّلُهَا أَنْ تَكُونَ سَرِيرَتُهُ وَ عَلَانِيَتُهُ لَكَ وَاحِدَةً وَ الثَّانِيَةُ أَنْ يَرَى زَيْنَكَ زَيْنَهُ وَ شَيْنَكَ شَيْنَهُ وَ الثَّالِثَةُ أَنْ لَا يُغَيِّرَهُ مَالٌ وَ لَا وِلَايَةٌ- وَ الرَّابِعَةُ أَنْ لَا يَمْنَعَكَ شَيْئاً مِمَّا تَصِلُ إِلَيْهِ مَقْدُرَتُهُ وَ الْخَامِسَةُ أَنْ لَا يُسْلِمَكَ عِنْدَ النَّكَبَاتِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: دوستى داراى مرزهائى است ، هر كه داراى اين شرايط نباشد او را دوستى كامل ننام ، و هر كس داراى چنين حدودى نباشد به او هيچ درجه اى از دوستى را نسبت نده ، نخست اينكه : پنهان و آشكارش براى تو يكى باشد، دوم اينكه : آراستگى تو را آراستگى خود بداند و زشتى تو را زشتى خود، سوم آنكه : دارايى و منصب او را دگرگون نسازد، چهارم آنكه : آنچه را بر آن قدرت دارد از تو دريغ نكند، پنجم آنكه : تو را هنگام شكستهاى روزگار ترك نكند.
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِبْلِيسُ عَلَيْهِ اللَّعْنَةُ خَمْسٌ لَيْسَ لِي فِيهِنَّ حِيلَةٌ وَ سَائِرُ النَّاسِ فِي قَبْضَتِي مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ مِنْ نِيَّةٍ صَادِقَةٍ وَ اتَّكَلَ عَلَيْهِ فِي جَمِيعِ أُمُورِهِ وَ مَنْ كَثُرَ تَسْبِيحُهُ فِي لَيْلِهِ وَ نَهَارِهِ وَ مَنْ رَضِيَ لِأَخِيهِ الْمُؤْمِنِ مَا يَرْضَاهُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ لَمْ يَجْزَعْ عَلَى الْمُصِيبَةِ حِينَ تُصِيبُهُ وَ مَنْ رَضِيَ بِمَا قَسَمَ اللَّهُ لَهُ وَ لَمْ يَهْتَمَّ لِرِزْقِهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: شيطان مى گويد: پنج كسند كه نمى توانم چاره اى براى آنان بينديشم ، امّا بقيه مردم در مشت منند: آن كس كه از روى راستى و دل پاك به خدا پناه برد و در همه كارهايش به او اعتماد كند، و آنكه در شب و روز خود بسيار تسبيح گويد، و آن كس كه آنچه را براى خود مى پسندد براى برادر مؤمنش بپسندد، و آنكه در هنگام مصيبت بيتابى نكند، و كسى كه به داده خدا خشنود باشد و براى روزى خود اندوهگين نباشد.
قَالَ الْبَاقِرُ ع أَحْبِبْ أَخَاكَ الْمُسْلِمَ و أَحْبِبْ لَهُ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ- وَ اكْرَهْ لَهُ مَا تَكْرَهُ لِنَفْسِكَ إِذَا احْتَجْتَ فَاسْأَلْهُ وَ إِذَا سَأَلَكَ فَأَعْطِهِ- وَ لَا تَدَّخِرْ عَنْهُ خَيْراً فَإِنَّهُ لَا يَدَّخِرُهُ عَنْكَ كُنْ لَهُ ظَهْراً فَإِنَّهُ لَكَ ظَهْرٌ إِنْ غَابَ فَاحْفَظْهُ فِي غَيْبَتِهِ وَ إِنْ شَهِدَ فَزُرْهُ وَ أَجِّلْهُ وَ أَكْرِمْهُ فَإِنَّهُ مِنْكَ وَ أَنْتَ مِنْهُ- وَ إِنْ كَانَ عَلَيْكَ عَاتِباً فَلَا تُفَارِقْهُ حَتَّى تَسُلَّ سَخِيمَتَهُ وَ مَا فِي نَفْسِهِ وَ إِذَا أَصَابَهُ خَيْرٌ فَاحْمَدِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِ وَ إِنِ ابْتُلِيَ فَاعْضُدْهُ وَ تَمَحَّلْ لَهُ
امام باقر عليه السّلام مى فرمايد: برادر مسلمانت را دوست بدار، و دوست بدار براى او آنچه را براى خود دوست دارى ، و آنچه را براى خودت نمى پسندى براى او هم مپسند، اگر نيازى داشتى رفع آن را از او بخواه ، و اگر از تو چيزى خواست حاجتش را بر آور، هيچ خيرى را از او پنهان مكن ، همچنان كه او از تو پنهان نمى كند، پشتيبان او باش زيرا او پشتيبان تو است ، غيبتش را نگهدار، و اگر بازگشت به ديدار او برو، و او را تجليل و اكرام كن ، زيرا او از تو و تو از اويى ، و اگر تو را سرزنش نمود از او نبر تا اينكه از دلخورى و گرفتگى جان آرامش پيدا كند، و زمانى كه به او خيرى رسيد خدا را بر آن ستايش كن ، و اگر گرفتار شد كمكش كن و او را تقويت كن .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ يَخْذُلُ أَخَاهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى نُصْرَتِهِ إِلَّا خَذَلَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَ الاْخِرَةِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هيچ مؤمن توانمندى نيست كه خار سازد برادر مؤمنش را مگر اينكه خداوند او را در دنيا و آخرت خار سازد.
وَ عَنْهُ ع قَالَ مَنْ رَوَى عَلَى أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ رِوَايَةً يُرِيدُ بِهَا شَيْنَهُ وَ هَدْمَ مُرُوَّتِهِ لِيُسْقِطَهُ مِنْ أَعْيُنِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ وَلَايَتِهِ إِلَى وَلَايَةِ الشَّيْطَانِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: كسى كه عليه برادر مؤمنش سخنى بگويد و هدفش بد جلوه دادن و نابود كردن شخصيت او باشد، تا اينكه او را از چشم مردم بياندازد؛ خداوند متعال او را از ولايتش خارج و به ولايت شيطان متصل مى سازد.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَحَبَّنَا كَانَ مَعَنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَحَبَّ حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ مَعَهُ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر كه ما را دوست بدارد روز قيامت با ماست ، و چنانچه شخصى سنگى را دوست بدارد، خداوند او را با آن سنگ محشور خواهد كرد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ مِنْ أَوْثَقِ عُرَى الْإِسْلَامِ أَنْ يُحِبَّ فِي اللَّهِ وَ يُبْغِضَ فِي اللَّهِ وَ يُعْطِيَ فِي اللَّهِ وَ يَمْنَعَ فِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: از مطمئن ترين دستگيره اسلام آن است كه : دوست بدارد براى خدا، و دشمنى بدارد براى خدا، و ببخشد در راه خدا، و منع كند به خاطر خدا.
وَ عَنْهُ ع قَالَ مَنْ جَالَسَ لَنَا عَائِباً أَوْ مَدَحَ لَنَا غَالِياً أَوْ وَاصَلَ لَنَا قَاطِعاً أَوْ قَاطَعَ لَنَا وَاصِلًا أَوْ وَالَى لَنَا عَدُوّاً أَوْ عَادَى لَنَا وَلِيّاً- فَقَدْ كَفَرَ بِالَّذِي أَنْزَلَ السَّبْعَ الْمَثَانِيَ وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كه با عيبجوى ما همنشينى نمايد، يا دشمن ما را مدح نمايد، و يا پيوند نمايد با كسى كه از ما بريد، يا از بستگان ما كناره گيرد، يا با دشمنان ما دوستى نمايد، يا با دوست ما دشمنى كند، به خدايى كه سبع مثانى [سوره حمد ]و قرآن عظيم را فرو فرستاده كافر شده است .
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَا تدخلوا تَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى تُؤْمِنُوا وَ لَا تؤ منوا تُؤْمِنُونَ حَتَّى تَحَابُّوا و لا تحابوا زائدة أَ وَ لَا أَدُلُّكُمْ عَلَى شَيْءٍ إِنْ فَعَلْتُمُوهُ تَحَابَبْتُمْ أَفْشُوا السَّلَامَ بَيْنَكُمْ وَ قَالَ إِذَا النَّاسُ أَظْهَرُوا الْعِلْمَ وَ ضَيَّعُوا الْعَمَلَ وَ لا زائدة تَحَابُّوا بِالْأَلْسُنِ وَ تَبَاغَضُوا بِالْقُلُوبِ وَ تَقَاطَعُوا فِي الْأَرْحَامِ لَعَنَهُمُ اللّهُ عِنْدَ ذَلِكَ- فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى أَبْصارَهُمْ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: قسم به كسى كه جانم در دست قدرت اوست ، داخل بهشت نخواهيد شد مگر اينكه ايمان آوريد، و ايمان نخواهيد آورد مگر اينكه همديگر را دوست بداريد، آيا شما را راهنمايى كنم به چيزى كه اگر آن را انجام دهيد با يك ديگر دوست خواهيد شد؟ سلام را در بين خودتان آشكار كنيد [يعنى شعار رسمى قرار دهيد ]و باز فرمود: هر گاه مردم تظاهر به دانش نمايند، و عمل را بكار نبندند، و همديگر را به لقلقه زبان دوست بدارند، و در دل دشمن همديگر باشند، و پيوند فاميلى را بگسلند، در اين هنگام خداوند بر آنان نفرين فرستد و گوشهايشان را كر و چشمانشان را كور گرداند.
afsanah82
07-19-2011, 07:48 PM
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص كَثْرَةُ الْمِزَاحِ يَذْهَبُ بِمَاءِ الْوَجْهِ وَ كَثْرَةُ الضِّحْكِ يَمْحُو الْإِيمَانَ وَ كَثْرَةُ الْكَذِبِ يَذْهَبُ بِالْبَهَاءِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: شوخى بسيار آبرو را مى برد، و خنده بسيار ايمان را نابود مى كند، و دروغ بسيار آبرو و اعتبار را مى برد.
قِيلَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع بِمَ يُعْرَفُ النَّاجِي فَقَالَ مَنْ كَانَ فِعْلُهُ لِقَوْلِهِ مُوَافِقاً فَهُوَ نَاجٍ وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ فِعْلُهُ لِقَوْلِهِ مُوَافِقاً فَإِنَّمَا ذَلِكَ مُسْتَوْدَعٌ
از امام صادق عليه السّلام پرسيده شد: نشانه پيروزمند چيست ؟ فرمود: هر كس كردارش موافق گفتارش باشد، او پيروزمند است ، و هر كه كردارش موافق گفتارش نباشد ديانتى عاريه اى و لرزان دارد.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ أَنَا اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ أَنَا- خَلَقْتُ الْمُلُوكَ وَ قُلُوبُهُمْ بِيَدِي فَأَيُّمَا قَوْمٍ أَطَاعُونِي جَعَلْتُ الْمُلُوكَ عَلَيْهِمْ رَحْمَةً- وَ أَيُّمَا قَوْمٍ عَصَوْنِي جَعَلْتُ الْمُلُوكَ عَلَيْهِمْ سَخْطَةً أَلَا لَا تَشْغَلُوا أَنْفُسَكُمْ بِسَبِّ الْمُلُوكِ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ أَعْطِفْ بِقُلُوبِهِمْ عَلَيْكُمْ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: خداوند متعال مى فرمايد: من خدايى هستم كه هيچ معبودى جز من نيست ، پادشاهان را بر آنها آفريدم ، و دلهاى آنها در دست من است ، هر قومى كه مرا اطاعت كند پادشاهان را بر آنها مهربان قرار مى دهم ، و هر قومى كه از فرمانم سرپيچى كند پادشاهان را بر آنان خشمگين قرار مى دهم ، آگاه باشيد! كه خودتان را به دشنام دادن به پادشاهان مشغول نداريد، به سوى خدا برگرديد تا قلبهاى آنان را بر شما مهربان گرداند.
وَ عَنْهُ قَالَ مَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَاعِظٌ مِنْ قَلْبِهِ وَ زَاجِرٌ مِنْ نَفْسِهِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ قَرِينٌ مُرْشِدٌ اسْتَمْكَنَ عَدُوَّهُ مِنْ عُنُقِهِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله كه فرمود: هر كه راهنمائى در قلب ، و باز دارنده اى از درون جان خود نداشته باشد، و همدمى مرشد نداشته باشد، دشمنش بر او مسلط خواهد شد.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ اللَّهُ تَعَالَى أَيُّمَا عَبْدٍ أَطَاعَنِي لَمْ أَكِلْهُ إِلَى غَيْرِهِ وَ أَيُّمَا عَبْدٍ عَصَانِي وَكَلْتُهُ إِلَى نَفْسِهِ ثُمَّ لَمْ أُبَالِ فِي أَيِّ وَادٍ هَلَكَ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: خداوند متعال مى فرمايد: هر بنده اى كه مرا اطاعت كند او را به غير خودش وانمى گذارم ، و هر بنده اى كه عصيان مرا نمايد او را به خودش وامى گذارم ، و باكى ندارم كه در كدام سرزمين نابود مى شود.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ غَلَبَ عِلْمُهُ هَوَاهُ فَذَاكَ عِلْمٌ نَافِعٌ وَ مَنْ جَعَلَ شَهْوَتَهُ تَحْتَ قَدَمَيْهِ فَرَّ الشَّيْطَانُ مِنْ ظِلِّهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى لِدَاوُدَ حَرَامٌ عَلَى كُلِّ قَلْبِ عَالِمٍ مُحِبٍّ لِلشَّهَوَاتِ أَنْ أَجْعَلَهُ إِمَاماً لِلْمُتَّقِينَ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: كسى كه علمش بر هواى نفسش غلبه كند، اين علم سودمند است ، و هر كه شهوتش را زير پايش قرار دهد شيطان از سايه اش فرار مى كند. خداوند متعال به حضرت داود عليه السّلام فرمود: حرام است هر دانشمندى را كه دلش دوستدار شهرت است رهبر پرهيزگاران قرار دهم .
قَالَ الرِّضَا ع لَا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً حَتَّى يَكُونَ فِيهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِيِّهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِيِّهِ فَالسُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ كِتْمَانُ سِرِّهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً. إِلاّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِيِّهِ فَمُدَارَاةُ النَّاسِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ نَبِيَّهُ بِمُدَارَاةِ النَّاسِ فَقَالَ- خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِينَ وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِيِّهِ فَالصَّبْرُ فِي الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ
امام رضا عليه السّلام فرمود: تا سه خصلت در مؤمن نباشد مؤمن نخواهد بود: سنّتى از آفريدگارش ، و سنّتى از پيغمبرش ، و سنّتى از امامش .
اما سنّت پروردگارش راز نگهدارى است ، خداوند متعال مى فرمايد: (خدا عالم به غيب است و بر راز نهانى خود كسى را مطلع نكند مگر رسولى را كه مى پسندند).
اما سنّت پيغمبرش مدارا كردن با مردم است ، كه خداى عز و جل پيغمبرش را به مدارا با مردم دستور داده و فرموده : (عفو و چشم پوشى را شيوه خود كن ، به نيكى دستور بده ، و از نادانان روى گردان ).
و اما سنّت امامش ، صبر در سختى و گرفتارى است .
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تُظْهِرِ الشَّمَاتَةَ لِأَخِيكَ فَيَرْحَمَهُ اللَّهُ وَ يَبْتَلِيَكَ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: برادرت را در گرفتارى شماتت مكن ، چه بسا خداوند او را مورد رحمت قرار دهد و تو را مبتلا و گرفتار سازد.
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع لَا تَجْعَلَنَّ أَكْثَرَ شُغُلِكَ بِأَهْلِكَ وَ وَلَدِكَ- فَإِنْ يَكُنْ أَهْلُكَ وَ وَلَدُكَ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ فَاللَّهُ لَا يُضِيعُ أَوْلِيَاءَهُ وَ إِنْ يَكُونُوا أَعْدَاءَ اللَّهِ فَمَا هَمُّكَ وَ شُغُلُكَ بِأَعْدَاءِ اللَّهِ
امير مؤمنان عليه السّلام مى فرمايد: بيشترين اوقات خود را به خانواده و فرزندانت اختصاص نده ، زيرا اگر خانواده و فرزندانت از اولياء خدا باشند خداوند اوليائش را فراموش نمى كند، و اگر از دشمنان خدا باشند تلاش و اندوه تو براى دشمنان خدا به چه خاطر است ؟
وَ قَالَ لِأَهْلِ التَّقْوَى عَلَامَاتٌ يُعْرَفُونَ بِهَا صِدْقُ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءُ الْأَمَانَةِ وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ وَ قِلَّةُ الْغَمِّ وَ الْبُخْلِ- وَ صِلَةُ الْأَرْحَامِ وَ رَحْمَةُ الضُّعَفَاءِ وَ قِلَّةُ الْمُؤَاتَاةِ لِلنِّسَاءِ وَ بَذْلُ الْمَعْرُوفِ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ وَ سَعَةُ الْحِلْمِ وَ اتِّبَاعُ الْعِلْمِ فِيمَا يُقَرِّبُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ وَ طُوبَى شَجَرَةٌ فِي الْجَنَّةِ أَصْلُهَا فِي دَارِ رَسُولِ اللَّهِ فَلَيْسَ مُؤْمِنٌ إِلَّا وَ فِي دَارِهِ غُصْنٌ مِنْ أَغْصَانِهَا لَا يَنْوِي فِي قَلْبِهِ شَيْئاً إِلَّا أَتَاهُ ذَلِكَ الْغُصْنُ بِهِ وَ لَوْ أَنَّ رَاكِباً مُجِدّاً سَارَ فِي ظِلِّهَا مِائَةَ عَامٍ لَمْ يَخْرُجْ مِنْهَا- وَ لَوْ أَنَّ غُرَاباً طَارَ مِنْ أَصْلِهَا مَا بَلَغَ أَعْلَاهَا حَتَّى صَارَ هَرِماً أَلَا فَفِي هَذَا فَارْغَبُوا إِنَّ الْمُؤْمِنَ مِنْ نَفْسِهِ فِي شُغُلٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِي رَاحَةٍ إِذَا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ فَرَشَ وَجْهَهُ وَ سَجَدَ لِلَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ بِمَكَارِمِ بَدَنِهِ وَ يُنَاجِي الَّذِي خَلَقَهُ فِي فَكَاكِ رَقَبَتِهِ أَلَا فَهَكَذَا كُونُوا
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: براى پرهيزگاران نشانه هائى است كه بتوسط آنها شناخته مى شوند: راستگويى ، ردّ امانت ، وفاى به عهد، كمتر اندوهگين شدن ، و كمتر بخل ورزيدن ، پيوند با نزديكان ، مهربانى بر ضعيفان ، كم مباشرت كردن با زنان ، بخشش و احسان ، خوش خلقى ، حلم ورزى ، پيروى از دانشى كه موجب نزديك شدن به خداست (خوشا به حال آنها و چه خوش سرانجامى دارند).
و طوبى نام درختى است در بهشت كه اصل و ريشه اش در خانه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله است و در خانه هر مؤمنى بدون استثناء شاخه اى از شاخه هايش وجود دارد و هر خواسته اى كه بر دل او بگذرد آن شاخه به او مى دهد. و اگر سوارى تندرو صد سال در سايه اش راه بپيمايد از زير سايه آن بيرون نخواهد رفت ، و اگر كلاغى از بن آن پرواز كند به بالاى آن نرسد تا اينكه پير شود، آگاه باشيد! و به اين نعمت بى كران رغبت كنيد.
همانا مؤمن به خود سرگرم است ، و مردم از او در آسايشند، چون تاريكى شب او را فراگيرد روى بر خاك نهد و براى خداى تعالى با شريف ترين اعضاى بدنش سجده كند، و با آن كس كه او را آفريده براى رهائى خود از دوزخ راز و نياز مى كند، آگاه باشيد! و چنين باشيد.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَعْبَدُ النَّاسِ مَنْ يُقِيمُ الْفَرَائِضَ وَ أَزْهَدُ النَّاسِ مَنِ اجْتَنَبَ الْحَرَامَ وَ أَتْقَى النَّاسِ مَنْ قَالَ الْحَقَّ فِيمَا لَهُ وَ عَلَيْهِ وَ أَوْرَعُ النَّاسِ مَنْ تَرَكَ الْمِرَاءَ وَ إِنْ كَانَ مُحِقّاً وَ أَشَدُّ النَّاسِ اجْتِهَاداً مَنْ تَرَكَ الذُّنُوبَ- وَ أَكْرَمُ النَّاسِ أَتْقَاهُمْ وَ أَعْظَمُ النَّاسِ قَدْراً مَنْ تَرَكَ مَا لَا يَعْنِيهِ وَ أَسْعَدُ النَّاسِ مَنْ خَالَطَ كِرَامَ النَّاسِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: عابدترين مردم كسى است كه واجبات را بپا دارد، و پارساترين مردم كسى است كه از محرّمات بپرهيزد، و با تقواترين مردم كسى است كه هميشه سخن حق بگويد چه به نفعش باشد چه به ضررش ، و پرهيزگارترين مردم كسى است كه از جدال دورى كند و گرچه حق با او باشد، و كوشاترين مردم كسى است كه گناهان را ترك كند، و محترمترين مردم با تقواترين آنهاست ، و با منزلت ترين مردم آن كس است كه از آنچه به او ربطى ندارد دورى كند، و سعادتمندترين مردم كسى است كه با مردم گرامى و محترم معاشرت نمايد.
وَ قَالَ ص لِلْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ع اعْمَلْ بِفَرَائِضِ اللَّهِ تَكُنْ مِنْ أَتْقَى النَّاسِ وَ ارْضَ بِمَا قَسَمَ اللَّهُ تَكُنْ أَغْنَى النَّاسِ وَ كُفَّ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ تَكُنْ أَوْرَعَ النَّاسِ وَ أَحْسِنْ مُجَاوَرَةَ مَنْ جَاوَرَكَ تَكُنْ مُؤْمِناً- وَ أَحْسِنْ مُصَاحَبَةَ مَنْ صَاحَبَكَ تَكُنْ مُسْلِماً
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به امام حسن عليه السّلام فرمود: به واجبات خدا عمل كن تا از پرهيزگارترين مردم باشى ، و راضى به قضا و قدر خدا باش تا بى نيازترين مردم باشى ، از محرمات الهى دورى بجوى تا پارساترين مردم باشى ، با همسايه ات خوشرفتارى كن مؤمن خواهى بود، و با همراهت به نيكى رفتار كن ، مسلمان خواهى بود.
وَ قَالَ إِنَّ إِصْلَاحَ أَوَّلِ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِالزُّهْدِ وَ الْيَقِينِ وَ هَلَاكَ آخِرَتِهَا بِالشُّحِّ وَ الْأَمَلِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اصلاح دنياى اين امت به ترك دنيا و يقين به خداست ، و نابودى آخرتش به بخل و آرزوست .
وَ قَالَ ص إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَى أُمَّتِي الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ فَأَمَّا الْهَوَى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَيُنْسِي الاْخِرَةَ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: بيش از هر چيز بر امتم از پيروى هواى نفس و آرزوى طولانى مى هراسم ، اما هواى نفس راه را بر حق مى بندد، و اما آرزوى دراز! آخرت را از ياد انسان مى برد.
وَ قَالَ إِذَا رَأَيْتُمُ الرَّجُلَ قَدْ أُعْطِيَ الزُّهْدَ فِي الدُّنْيَا فَاقْتَرِبُوا مِنْهُ فَإِنَّهُ يُلْقِي الْحِكْمَةَ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر گاه مردى را ديديد كه ترك دنيا كرده به او نزديك شويد، زيرا او به حكمت رسيده .
وَ رُوِيَ أَنَّ أُسَامَةَ بْنَ زَيْدٍ اشْتَرَى وَلِيدَةً بِمِائَةِ دِينَارٍ إِلَى شَهْرٍ- فَسَمِعَ رَسُولُ اللَّهِ فَقَالَ أَ لَا تَعْجَبُونَ مِنْ أُسَامَةَ الْمُشْتَرِيَ إِلَى شَهْرٍ إِنَّ أُسَامَةَ لَطَوِيلُ الْأَمَلِ وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَا طَرَفَتْ عَيْنَايَ إِلَّا ظَنَنْتُ أَنَّ شُفْرَيَّ لَا يَلْتَقِيَانِ حَتَّى يَقْبِضَ اللَّهُ رُوحِي وَ لَا رَفَعْتُ طَرْفِي وَ ظَنَنْتُ أَنِّي خَافِضُهُ حَتَّى أُقْبَضَ وَ لَا لَقَمْتُ لُقْمَةً إِلَّا ظَنَنْتُ أَنِّي لَا أُسِيغُهَا لِحَصْرَتِهَا مِنَ الْمَوْتِ ثُمَّ قَالَ يَا بَنِي آدَمَ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ فَعُدُّوا أَنْفُسَكُمْ مِنَ الْمَوْتَى - وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ إِنَّ ما تُوعَدُونَ لاَتٍ وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ
نقل شده كه اسامة بن زيد كنيزى را به صد دينار خريد به اين صورت كه پول آن را يك ماهه بپردازد، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از اين مطلب با خبر شد و فرمود: ((آيا تعجب نمى كنيد از اسامه كه معامله يك ماهه نموده ؟ اسامه بلند آرزوست ؛ قسم به آنكه جانم در دست اوست دو چشمم باز نشود مگر اينكه گمان كنم دو پلكم با هم ملاقات نمى كند تا اينكه خداوند جانم را بگيرد، و چشمانم را بالا نمى برم و گمان مى كنم كه پايين آورنده آن خودم هستم تا اينكه جانم گرفته مى شود، و لقمه اى را بر نمى دارم مگر آنكه گمان مى كنم آن را نمى جويم چون مرگ مرا فرا گرفته )).
سپس فرمود: اى فرزندان آدم ! اگر عقل داريد پس خود را براى مرگ آماده سازيد، قسم به آنكه جانم بدست اوست (آنچه وعده داده شده مى آيد و شما بر قدرت خدا غالب نخواهيد شد).
قَالَ الرِّضَا ع مَنْ لَقِيَ فَقِيراً فَسَلَّمَ خِلَافَ سَلَامِهِ عَلَى الْغَنِيِّ- لَقِيَ اللَّهَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ هُوَ عَلَيْهِ غَضْبَان
امام رضا عليه السّلام مى فرمايد: هر كس نيازمندى را ملاقات نمايد و سلامى بر او كند متفاوت با سلام گفتن به شخص ثروتمند، خداوند را در قيامت ملاقات كند در حالى كه از او خشمناك است .
وَ قِيلَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي وَ اللَّهِ لَأُحِبُّكَ فِي اللَّهِ فَقَالَ النَّبِيُّ فَإِنْ كُنْتَ تُحِبُّنِي فَأَعِدَّ لِلْفَقْرِ جِلْبَاباً فَإِنَّ الْفَقْرَ أَسْرَعُ إِلَى مَنْ يُحِبُّنِي مِنَ السَّيْلِ إِلَى مُنْتَهَاهُ
گفته شده : مردى نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آمد و گفت : اى رسول خدا؛ به خدا قسم من به خاطر خدا شما را دوست دارم ، فرمود: اگر مرا دوست دارى براى پوشيدن لباس فقر آماده باش ، زيرا سرعت فقر به سوى كسى كه مرا دوست دارد بيشتر از سرعت سيل است به آخرين مقصدش .
وَ قَالَ انْظُرُوا إِلَى مَنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَ لَا تَنْظُرُوا إِلَى مَنْ فَوْقَكُمْ فَإِنَّهُ أَجْدَرُ أَنْ لَا تَرُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: به افراد زير دست خود بنگريد، و منگريد به بالا دستتان ، زيرا اين كار سزاوارتر است از اينكه نعمتهاى خدا را سبك بشماريد.
وَ قَالَ إِذَا أَحَبَّ اللَّهُ عَبْداً فِي دَارِ الدُّنْيَا يُجِيعُهُ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ كَيْفَ يُجِيعُهُ قَالَ فِي مَوْضِعِ الطَّعَامِ الرَّخِيصِ وَ الْخَيْرِ الْكَثِيرِ وَلِيُّ اللَّهِ لَا يَجِدُ طَعَاماً يَمْلَأُ بِهِ بَطْنَهُ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر گاه خداوند بنده اى را در دنيا دوست بدارد او را گرسنه نگه مى دارد.
پرسيده شد: اى رسول خدا! او را گرسنه نگه مى دارد؟ فرمود: در جايى كه غذا ارزان و خير بسيار باشد ولىّ خدا غذايى را كه با آن شكم خود را سير كند نمى يابد [يعنى : فقير است و تهيّه غذا براى او ممكن نيست ]
وَ قَالَ لَا تُمِيتُوا الْقُلُوبَ بِكَثْرَةِ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ فَإِنَّ الْقُلُوبَ تَمُوتُ كَالزَّرْعِ إِذَا كَثُرَ عَلَيْهِ الْمَاءُ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: دلهاى خود را به زياد خوردن غذاها و آشاميدنيها نميرانيد، زيرا دلها همانند زراعتى كه آب زياد به آن برسد مى ميراند.
وَ قَالَ الْإِيمَانُ عُرْيَانٌ وَ لِبَاسُهُ الْحَيَاءُ وَ زِينَتُهُ الْوَفَاءُ وَ مُرُوَّتُهُ الْعَمَلُ الصَّالِحُ وَ عِمَادُهُ الْوَرَعُ- وَ لِكُلِّ شَيْءٍ أَسَاسٌ وَ أَسَاسُ الْإِسْلَامِ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: ايمان حقيقى لخت و برهنه است و جامه اش حياء، و زيورش وفاى به عهد است ، و مردانگيش كار نيك ، و ستونش ورع و پارسايى است ، و براى هر چيزى بنيادى است ، و بنياد اسلام دوستى ماخاندان است .
سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَكُونُ الْمُؤْمِنُ جَبَاناً قَالَ نَعَمْ قِيلَ وَ يَكُونُ بَخِيلًا قَالَ نَعَمْ قِيلَ وَ يَكُونُ كَذَّاباً قَالَ لَا
از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله پرسيده شد: آيا مؤمن ترسو مى شود؟ فرمود: بلى ، سؤ ال شد: آيا بخيل مى شود؟ فرمود: بلى ، گفته شد: آيا دروغگو مى شود: فرمود: خير.
وَ قَالَ تَقَبَّلُوا إِلَيَّ سِتَّ خِصَالٍ أَتَقَبَّلْ لَكُمُ الْجَنَّةَ إِذَا حَدَّثْتُمْ فَلَا تَكْذِبُوا وَ إِذَا وَعَدْتُمْ فَلَا تُخْلِفُوا وَ إِذَا اؤْتُمِنْتُمْ فَلَا تَخُونُوا وَ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ وَ احْفَظُوا فُرُوجَكُمْ وَ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَ أَلْسِنَتَكُمْ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: شش عمل را براى من عهده دار شويد تا براى شما بهشت را عهده دار شوم : هنگامى كه سخنى نقل مى كنيد دروغ نگوييد، و هر گاه وعده داديد تخلف نكنيد، و چون امانتى را پذيرفتيد خيانت نكنيد، چشمان خود را بر هم نهيد و خود را از نامحرم نگهداريد، و دست و زبان خود را از اذيت مردم بازداريد.
وَ قَالَ الصَّادِقُ ع كُونُوا لَنَا زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا عَلَيْنَا شَيْناً- قُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً وَ احْفَظُوا أَلْسِنَتَكُمْ وَ كُفُّوهَا عَنِ الْفُضُولِ وَ قُبْحِ الْقَوْلِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: زينت و زيور براى ما باشيد، و مايه آبرو ريزى ما نباشيد. به مردم به نيكوئى سخن بگوييد، و زبانتان را از خطا حفظ نماييد، از زياده گويى و زشت گويى بپرهيزيد.
وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنِ اغْتَابَ مُؤْمِناً بِمَا لَيْسَ فِيهِ انْقَطَعَتِ الْعِصْمَةُ بَيْنَهُمَا وَ كَانَ الْمُغْتَابُ فِي النَّارِ خَالِداً فِيهَا وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر كس مؤمنى را به صفتى كه در او نيست غيبت كند عصمت ميان آنها بريده مى شود، و غيبت كننده در دوزخ جاودان مى گردد، و اين چه عاقبت بدى است .
وَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع كَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ وُلِدَ مِنْ حَلَالٍ وَ هُوَ يَأْكُلُ لُحُومَ النَّاسِ بِالْغِيبَةِ
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: دروغ گفته كسى كه گمان مى كند كه حلال زاده است در حالى كه گوشتهاى مردم را بواسطه غيبت مى خورد.
وَ قَالَ اجْتَنِبِ الْغِيبَةَ فَإِنَّهَا إِدَامُ كِلَابِ النَّارِ
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: از غيبت دورى بجوييد زيرا غيبت خورش سگهاى دوزخ است .
وَ قَالَ الصَّادِقُ ع مِنَ الْغِيبَةِ مَا تَقُولُ فِي أَخِيكَ مَا سَتَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ مِنَ الْبُهْتَانِ أَنْ تَقُولَ فِي أَخِيكَ مَا لَيْسَ فِيهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: غيبت آن است كه عيب برادرت را كه خدا پوشانده آشكار كنى ، و تهمت آن است كه به دروغ چيزى را به وى نسبت دهى .
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ عِبَادٌ جُهَّالٌ وَ قُرَّاءٌ فَسَقَةٌ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: در آخر زمان بندگانى نادان و قاريانى فاسق خواهند بود.
وَ قَالَ إِذَا عَمِلَتْ أُمَّتِي خَمْسَ عَشْرَةَ خَصْلَةً حَلَّ بِهِمُ الْبَلَاءُ قِيلَ وَ مَا هِيَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ اتَّخَذُوا الْفَيْءَ دُوَلًا وَ الْأَمَانَةَ مَغْنَماً وَ الزَّكَاةَ مَغْرَماً وَ أَطَاعَ الرَّجُلُ زَوْجَتَهُ وَ عَقَّ أُمَّهُ وَ بَرَّ صَدِيقَهُ وَ جَفَا أَبَاهُ وَ شَرِبَ الْخَمْرَ وَ لَبِسَ الْحَرِيرَ وَ الدِّيبَاجَ وَ اتَّخَذُوا الْمَعَازِفَ وَ الْقِيَانَ وَ أُكْرِمَ الرَّجُلُ مَخَافَةَ شَرِّهِ- وَ كَانَ زَعِيمُ الْقَوْمِ أَرْذَلَهُمْ وَ لَعَنَ آخِرُ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَوَّلَهَا وَ ارْتَفَعَتِ الْأَصْوَاتُ فِي الْمَسَاجِدِ فَلْيَتَوَقَّعُوا خِلَالًا ثَلَاثاً رِيحاً حَمْرَاءَ وَ خَسْفاً وَ مَسْخاً
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر گاه در امت من پانزده خصلت بوجود آيد گرفتار بلا خواهند شد، پرسيدند: اى رسول خدا! آن خصلتها چيست ؟ فرمود: هنگامى كه سرمايه ملّى در دست عدّه خاصى باشد، و امانت را غنيمت شمارند، و زكات دادن را زيان و ضرر دانند، و مرد فرمان همسرش برد و نافرمانى مادرش نمايد، و با دوستش مهربان باشد و به پدرش جفا كند، و خمر بنوشد، و حرير و پارچه ابريشمى بپوشد، و موسيقى بنوازد و آوازه خوان استخدام كنند، مردم از ترس احترامش كنند، و پست ترين افراد اجتماع بر آنها رياست كند، و آيندگان امت گذشتگانش را لعن كنند، و صداهاى نامشروع در مساجد بلند شود، در چنين هنگامى بايد منتظر سه چيز باشند: باد سرخ ، و فرو رفتن زمين ، و مسخ شدن مردم .
عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ قَالَ النَّبِيُّ ص ثَلَاثُ خِصَالٍ مَنْ كُنَّ فِيهِ أَوْ وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ كَانَ فِي ظِلِّ عَرْشِ اللَّهِ يَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّهُ رَجُلٌ أَعْطَى النَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ مَا هُوَ سَائِلُهُمْ لَهَا وَ رَجُلٌ لَمْ يُقَدِّمْ رِجْلًا وَ لَمْ يُؤَخِّرْ أُخْرَى حَتَّى يَعْلَمَ أَنَّ ذَلِكَ لِلَّهِ فِيهِ رِضًى أَوْ سَخَطٌ وَ رَجُلٌ لَمْ يَعِبْ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ بِعَيْبٍ حَتَّى يَنْفِيَ ذَلِكَ الْعَيْبَ عَنْ نَفْسِهِ فَإِنَّهُ لَا يَنْفِي مِنْهَا عَيْباً إِلَّا بَدَا لَهُ عَيْبٌ وَ كَفَى بِالْمَرْءِ شُغُلًا بِنَفْسِهِ عَنِ النَّاسِ
امام صادق عليه السّلام از قول رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: در هر كس سه صفت يا يكى از آن سه باشد، در قيامت كه هيچ سايه اى جز سايه الهى نيست زير سايه عرش خدا خواهد بود:
مردى كه رفتارش با ديگران چنان باشد كه همان رفتار را نسبت به خود از ديگران انتظار دارد؛ مردى كه تا رضا و خشم الهى را در كارى احراز نكرده ، قدمى پس و پيش ننهد؛
مردى كه تا عيبى را از خود دور نساخته از برادرش در باره آن عيب جويى ننمايد؛ زيرا هر عيبى را كه از خود دور كند عيبى ديگر در خويش خواهد ديد، و هر كس به خود بپردازد فرصت عيبجويى از ديگران را نخواهد يافت .
عَنْهُ ص قَالَ إِذَا آوَيْتَ إِلَى فِرَاشِكَ فَانْظُرْ مَا سَلَكْتَ فِي بَطْنِكَ وَ مَا كَسَبْتَ فِي يَوْمِكَ وَ اذْكُرْ أَنَّكَ مَيِّتٌ وَ أَنَّ لَكَ مَعَاداً
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هنگامى كه به رختخوابت رفتى حساب كن چه چيزى در شكمت ريخته اى ، و كسب امروزت چه بوده ، و فكر كن كه مرده اى و معادى دارى .
وَ مِنْ كِتَابٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ شِيعَةَ عَلِيٍّ خُمْصُ الْبُطُونِ ذُبُلُ الشِّفَاهِ يُعْرَفُونَ بِالرَّهْبَانِيَّةِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: شيعيان على عليه السّلام شكمهايى فرو رفته و لبهايى خشكيده دارند، مردم آنان را تارك دنيا مى دانند.
afsanah82
07-19-2011, 07:48 PM
وَ قَالَ فِي كَلَامٍ لَهُ لَا تَنْظُرُوا إِلَى كَثْرَةِ صَلَاتِهِمْ وَ صِيَامِهِمْ فَإِنَّمَا هُوَ شَيْءٌ اعْتَادُوهُ فَإِنْ تَرَكُوهُ اسْتَوْحَشُوا وَ لَكِنِ انْظُرُوا إِلَى صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: به زياد نماز خواندن و روزه گرفتن آنها نگاه نكنيد، زيرا بدان عادت كرده اند، و اگر آن را ترك كنند هراسناك شوند، بلكه به راستگويى و امانتدارى آنها بنگريد.
وَ مِنْ كِتَابِ الْخَلَاصِ عَنْ أَبِي جَعْفَرِ بْنِ بَابَوَيْهِ عَنْ عَمَّارِ بْنِ الْأَحْوَصِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ عِنْدَنَا أَقْوَاماً يَقُولُونَ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ يُفَضِّلُونَهُ عَلَى النَّاسِ كُلِّهِمْ لَيْسَ يَصِفُونَ مَا نَصِفُ مِنْ فَضْلِكُمْ نَتَوَلَّاهُمْ فَقَالَ لِي نَعَمْ فِي الْجُمْلَةِ أَ لَيْسَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا لَمْ يَكُنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ وَ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ مَا لَيْسَ عِنْدَنَا وَ عِنْدَنَا مَا لَيْسَ عِنْدَكُمْ وَ عِنْدَكُمْ مَا لَيْسَ عِنْدَ غَيْرِكُمْ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَضَعَ الْإِسْلَامَ عَلَى سَبْعَةِ أَسْهُمٍ- عَلَى الصَّبْرِ وَ الصِّدْقِ وَ الْيَقِينِ وَ الرِّضَا وَ الْوَفَاءِ وَ الْعِلْمِ وَ الْحِلْمِ ثُمَّ قَسَمَ ذَلِكَ بَيْنَ النَّاسِ فَمَنْ جُعِلَ فِيهِ هَذِهِ السَّبْعَةُ الْأَسْهُمِ فَهُوَ كَامِلُ الْإِيمَانِ مُحْتَمِلٌ وَ قَسَمَ لِبَعْضِ النَّاسِ سَهْماً وَ لِبَعْضٍ السَّهْمَيْنِ وَ لِبَعْضٍ الثَّلَاثَةَ الْأَسْهُمِ وَ لِبَعْضٍ الْأَرْبَعَةَ الْأَسْهُمِ وَ لِبَعْضٍ الْخَمْسَةَ الْأَسْهُمِ وَ لِبَعْضٍ السِّتَّةَ الْأَسْهُمِ وَ لِبَعْضٍ السَّبْعَةَ الْأَسْهُمِ فَلَا تَحْمِلُوا عَلَى صَاحِبِ السَّهْمِ السَّهْمَيْنِ وَ لَا عَلَى صَاحِبِ السَّهْمَيْنِ ثَلَاثَةَ أَسْهُمٍ وَ لَا عَلَى صَاحِبِ الثَّلَاثَةِ أَرْبَعَةَ أَسْهُمٍ وَ لَا عَلَى صَاحِبِ الْأَرْبَعَةِ خَمْسَةَ أَسْهُمٍ وَ لَا عَلَى صَاحِبِ الْخَمْسَةِ سِتَّةَ أَسْهُمٍ وَ لَا عَلَى صَاحِبِ السِّتَّةِ سَبْعَةَ أَسْهُمٍ فَتُثَقِّلُوهُمْ وَ تُنَفِّرُوهُمْ وَ لَكِنْ تَرَفَّقُوا بِهِمْ وَ سَهِّلُوا لَهُمُ الْمَدْخَلَ وَ سَأَضْرِبُ لَكَ مَثَلًا يُعْتَبَرُ بِهِ رَجُلٌ مُسْلِمٌ وَ كَانَ لَهُ جَارٌ كَافِرٌ وَ كَانَ الْكَافِرُ يَرْفُقُ بِالْمُؤْمِنِ- فَأَحَبَّ الْمُؤْمِنُ لِلْكَافِرِ الْإِسْلَامَ وَ لَمْ يَزَلْ يُزَيِّنُ الْإِسْلَامَ وَ يُحَبِّبُهُ إِلَى الْكَافِرِ حَتَّى أَسْلَمَ فَغَدَا عَلَيْهِ الْمُؤْمِنُ فَاسْتَخْرَجَهُ مِنْ مَنْزِلِهِ فَذَهَبَ بِهِ إِلَى الْمَسْجِدِ لِيُصَلِّيَ مَعَهُ الْفَجْرَ فِي جَمَاعَةٍ فَلَمَّا صَلَّى قَالَ لَهُ لَوْ قَعَدْنَا نَذْكُرُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ فَقَعَدَ مَعَهُ فَقَالَ لَهُ لَوْ تَعَلَّمْتَ الْقُرْآنَ إِلَى أَنْ تَزُولَ الشَّمْسُ وَ صُمْتَ الْيَوْمَ كَانَ أَفْضَلَ فَقَعَدَ مَعَهُ وَ صَامَ حَتَّى صَلَّى مَعَهُ الظُّهْرَ وَ الْعَصْرَ فَقَالَ لَوْ صَبَرْتَ حَتَّى تُصَلِّيَ الْمَغْرِبَ وَ الْعِشَاءَ الاْخِرَةَ كَانَ أَفْضَلَ فَقَعَدَ مَعَهُ حَتَّى صَلَّى مَعَهُ الْمَغْرِبَ وَ الْعِشَاءَ الاْخِرَةَ ثُمَّ نَهَضَا وَ قَدْ بَلَغَ مَجْهُودَهُ وَ حَمَلَ عَلَيْهِ مَا لَا يُطِيقُ فَلَمَّا كَانَ مِنَ الْغَدِ غَدَا عَلَيْهِ وَ هُوَ يُرِيدُ بِهِ مَا صَنَعَ بِالْأَمْسِ فَدَقَّ عَلَيْهِ بَابَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ اخْرُجْ حَتَّى نَذْهَبَ إِلَى الْمَسْجِدِ- فَأَجَابَهُ أَنِ انْصَرِفْ عَنِّي فَإِنَّ هَذَا دِينٌ شَدِيدٌ لَا أُطِيقُهُ فَلَا تُحَرِّفُوا بِهِمْ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ إِمَارَةَ بَنِي أُمَيَّةَ كَانَتْ بِالسَّيْفِ وَ الْعَسْفِ وَ الْجَوْرِ وَ أَنَّ إِمَارَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ التَّأْلِيفِ وَ الْوَقَارِ وَ التَّقِيَّةِ وَ حُسْنِ الْخُلْطَةِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ فَرَغِّبُوا النَّاسَ فِي دِينِكُمْ وَ فِيمَا أَنْتُمْ فِيهِ
از امام صادق عليه السّلام سؤ ال شد: در نزد ما كسانى هستند كه به خلافت امير مؤمنان عليه السّلام معتقدند و آن حضرت را بر همه مردم برترى مى دهند ولى آن طور كه ما در باره فضيلت شما معتقديم آنها اعتقاد ندارند، آيا با آنان دوستى كنيم ؟ فرمود: بلى اجمالا دوستشان بداريد، مگر نه اين است كه در نزد خداوند چيزهايى هست كه نزد رسول خدا نيست ، و نزد رسول خدا چيزهايى هست كه نزد ما نيست ، و نزد ما چيزهايى هست كه نزد شما نيست ، و نزد شما چيزهايى هست كه نزد ديگران نيست ؟ خداوند تبارك و تعالى اسلام را بر هفت سهم قرار داده : بر صبر و راستى و يقين و رضا و وفا و دانش و بردبارى ، سپس آن را در ميان مردم تقسيم نموده ، هر كس كه همه اين هفت سهم را داشته باشد ايمانش كامل ، و طاقت و تحمل دارد، و به گروهى از مردم يك سهم داد، و گروهى را دو سهم ، و عدّه اى را سه سهم ، و عدّه اى را چهار سهم و عدّه اى را پنج سهم ، و بعضى را شش سهم ، و عدّه اى را هفت سهم ، پس شما به آن كس كه يك سهم از ايمان نصيب دارد تكليف دارد تكليف دو سهم را تحميل نكنيد، و آنكه داراى دو سهم است ، بار سه سهم بر دوشش منهيد، و كسى را كه سه سهم دارد به چهار سهم تكليف نكنيد، و از چهار سهمى انتظار تحمّل وظيفه پنج سهمى را نداشته باشيد، و بر پنج سهمى شش سهم و بر شش سهمى هفت سهم تحميل ننماييد، كه بارشان را سنگين و آنها را از دين رميده سازيد، و به جاى اين كار با آنان مدارا كنيد، و راه كار را بر آنان آسان نماييد، اكنون برايت مثلى مى آورم كه مايه عبرت تو باشد.
مرد مسلمانى همسايه كافرى داشت كه با اين مؤمن رفيق بود، مؤمن علاقمند شد كه رفيق كافرش مسلمان گردد، لذا همواره اسلام را در نظر او جلوه مى داد، و او را به دوستى اسلام وامى داشت ، تا اينكه اسلام آورد، صبح روز بعد به سراغ تازه مسلمان رفت تا او را براى نماز جماعت صبح از منزل بيرون آورد.
هنگامى كه از نماز فارغ شد به او گفت : چه مى شود اگر همين جا بنشينيم تا طلوع خورشيد مشغول ذكر خداوند باشيم ؟ او هم با مؤمن نشست ، پس از طلوع آفتاب به او گفت : اگر تا موقع ظهر به يادگيرى قرآن مشغول شوى و امروز را روزه بگيرى بسيار خوب است ، او هم نشست و روزه گرفت تا نماز ظهر و عصر را خواند، سپس باز به او گفت : اگر تأ مّلى كنى و نماز مغرب و عشاء را بخوانى بسيار بهتر خواهد بود، او هم نشست تا نماز مغرب و عشا را با او خواند، سپس هر دو از جاى برخاستند، در حالى كه براى تازه مسلمان تاب و توانى نمانده بود و بيش از طاقت بار بر دوشش گذاشته بود، چون فرداى آن روز رسيد باز به در خانه او رفت تا برنامه روز گذشته را اجرا كند، در را زد و گفت : بيا تا با هم به مسجد برويم ، وى در جواب گفت : دست از من بردار كه اين دين سخت است و من تاب آن را ندارم .
بنا بر اين ؛ شما هم بر مردم فشار نياوريد، مگر نمى دانى كه فرمانروايى دولت بنى اميه به زور شمشير و فشار و ستم بود، ولى فرمانروايى ما با مدارا و مهربانى و متانت و تقيه و معاشرت نيكو و پاكدامنى و كوشش است ، پس كارى كنيد كه مردم به دين شما و مسلكى كه داريد رغبت پيدا كنند.
الفصل الخامس في ذكر ما جاء في فضائل شيعة علي ع
(فصل پنجم : در بيان مناقب شيعه على عليه السّلام)
عَنْ صَالِحِ بْنِ مِيثَمٍ قَالَ سَمِعْتُ أُمَّ سَلَمَةَ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهَا تَقُولُ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ شِيعَةُ عَلِيٍّ هُمُ الْفَائِزُونَ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: شيعيان على عليه السّلام رستگارانند.
عَنْ هُذَيْلٍ السَّابِرِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ قَالَ عَلِيٌّ ع أَسْنَدَنِي رَسُولُ اللَّهِ إِلَى صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ يَا أَخِي سَمِعْتُ قَوْلَ اللَّهِ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ هُمْ أَنْتَ وَ شِيعَتُكَ تَقْدَمُونَ عَلَيَّ غُرّاً مُحَجَّلِينَ وَ يَقْدَمُ عَدُوُّكُمْ سُوداً مُقْمَحِينَ قَالَهَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ
امام باقر عليه السّلام از على عليه السّلام نقل كند كه فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مرا به سينه مباركشان چسباندند و فرمود: برادرم شنيده اى قول خداوند را كه مى فرمايد: (كسانى كه ايمان آورند و عمل نيك انجام دهند بهترين مخلوقات خداوند هستند)، آنها تو و شيعيانت هستيد، بر من وارد مى شويد در حالى كه صورتهاى درخشان داريد و همه شما را مى شناسند، و دشمنان شما نزد من مى آيند در حالى كه چهره هاى تيره و زشت دارند.
حضرت اين سخنان را سه بار تكرار فرمود.
عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ تَلَا هَذِهِ الاْيَةَ- الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللّهِ أَلا بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَيْهِ فَقَالَ يَا ابْنَ أُمِّ سُلَيْمٍ تَرَى فِيمَنْ أُنْزِلَتْ هَذِهِ الاْيَةُ فِينَا وَ فِي شِيعَتِنَا قُلْتُ وَ مَنْ يَدَّعِي الْإِسْلَامَ لَيْسَ مِنْ شِيعَتِكُمْ قَالَ نَعَمْ تُبَاعِدُهُمْ مِنَ الْإِسْلَامِ عَدَاوَتُهُمْ لِأَهْلِ بَيْتِي وَ تُقَرِّبُهُمْ مِنَ الْيَهُودِيَّةِ وَ النَّصْرَانِيَّةِ
انس بن مالك گويد: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در حالى كه اين آيه را مى خواند (كسانى كه ايمان آورده اند و قلبهايشان با ياد خدا آرامش دارد، آگاه باشيد كه با ذكر خدا دلها آرام گيرد) رو به او كرد و فرمود: اى پسر ام سليم ، فكر مى كنى اين آيه در مورد چه كسى نازل شده ؟
در باره ما و شيعيان ما، گفتم : هر كس ادعاى اسلام كند آيا از شيعيان شما نيست ؟ فرمود:
بلى ، دشمنى آنان با اهل بيت من موجب دورى آنان از اسلام ، و نزديكى به يهود و نصارى است .
عَنْ أَبِي الصَّامِتِ الْخَوْلَانِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع يَا أَبَا الصَّامِتِ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ شِيعَتَنَا مِنْ طِينَةٍ مَخْزُونَةٍ لَا يَزِيدُ فِيهِمْ وَاحِدٌ وَ لَا يَنْقُصُ مِنْهُمْ وَاحِدٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ إِنَّ الرَّجُلَ مِنْ شِيعَتِنَا لَيَمُرُّ بِالْبُقْعَةِ مِنْ بِقَاعِ الْأَرْضِ- فَيُصَلِّي عَلَيْهَا أَوْ يَمْشِي عَلَيْهَا فَتَفْتَخِرُ تِلْكَ الْبُقْعَةُ عَلَى الْبِقَاعِ الَّتِي حَوْلَهَا فَتَقُولُ مَرَّ عَلَيَّ رَجُلٌ مِنْ شِيعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ
امام باقر عليه السّلام فرمود: اى ابو صامت ، خداوند شيعيان ما را از سرشت مخزون و محدود خلق نموده است كه تا روز قيامت نه كسى به آنها اضافه مى شود و نه كسى از آنها كم مى شود، اگر مردى از شيعيان ما عبورش به يكى از عبادتگاههاى روى زمين مى افتد و در آن نماز مى گزارد، يا فقط روى آن راه مى رود، آن عبادتگاه بر ساير عبادتگاههاى اطرافش فخر و مباهات مى كند، و مى گويد: مردى از شيعيان آل محمد صلّى اللّه عليه و آله بر من گذر كرد.
وَ عَنْ سَدِيرٍ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ شِيعَتُنَا كُلُّهُمْ فِي الْجَنَّةِ مُحْسِنُهُمْ وَ مُسِيئُهُمْ وَ هُمْ يَتَفَاضَلُونَ فِيهَا بَعْدَ ذَلِكَ بِالْأَعْمَالِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: شيعيان ما تماما در بهشتند، نيكوكار و بدكارشان ، و مراتب آنان پس از ورود به بهشت مشخص مى شود.
عَنْ جَعْفَرِ بْنِ الرَّبِيعِ بْنِ مُدْرِكٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ لَيَخْرُجُ مِنْ مَنْزِلِهِ وَ مَا أَحْدَثَ خَيْراً فَيَرْجِعُ وَ قَدْ مُلِئَتْ صَحِيفَتُهُ حَسَنَاتٍ مِمَّا شُتِمَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: مردى از شيعيان شما از خانه اش بيرون مى رود و هيچ كار خيرى را انجام ندهد، هنگامى كه بر مى گردد نامه عملش بخاطر ناسزاهايى كه شنيده پر از نيكيها مى شود.
عَنْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ قَالَ قَالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ع مَا مِنْ شِيعَتِنَا إِلَّا صِدِّيقٌ شَهِيدٌ قُلْتُ أَنَّى يَكُونُ كَذَلِكَ وَ هُمْ يَمُوتُونَ عَلَى فُرُشِهِمْ فَقَالَ أَ مَا تَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ قُلْتُ صَدَقْتَ جُعِلْتُ فِدَاكَ كَأَنِّي لَمْ أَرَ هَذِهِ الاْيَةَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ قَالَ ثُمَّ قَالَ الْحُسَيْنُ ع لَوْ لَمْ تَكُنِ الشَّهَادَةُ إِلَّا لِمَنْ قُتِلَ بِالسَّيْفِ لَمَا قَالَ اللَّهُ الشُّهَدَاءُ
امام سجاد عليه السّلام فرمود: از شيعيان ما نيست مگر راستگو و شهيد، گفتم : چگونه چنين چيزى ممكن است در حالى كه آنان در رختخوابهايشان مى ميرند؟ فرمود: آيا كتاب خدا را نخوانده ايد (كسانى كه به خدا و رسولانش ايمان آورده اند اينها راستگويان حقيقى هستند و نزد پروردگارشان اجر شهيد را دارند) گفتم : درست مى فرمايى فدايت شوم ، گويا من اين آيه را از كتاب خدا نديده بودم ، سپس فرمود: پدرم حسين عليه السّلام مى فرمود: اگر شهادت فقط منحصر در كشته شدن به وسيله شمشير بود خداوند لفظ شهدا را بكار نمى برد.
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ لَمَّا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يُنَزِّلَ هَذِهِ الاْيَاتِ تَعَلَّقْنَ بِالْعَرْشِ وَ قُلْنَ يَا رَبِّ تُنَزِّلُنَا عَلَى أَهْلِ الْخَطَايَا وَ الذُّنُوبِ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِنَّ أَنِ انْزِلْنَ فَوَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا يَتْلُوكُنَّ أَحَدٌ مِنْ شِيعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ دَبْرَ كُلِّ صَلَاةٍ إِلَّا أَسْكَنْتُهُ حَظِيرَةَ الْقُدْسِ عَلَى مَا كَانَ فِيهِ وَ نَظَرْتُ إِلَيْهِ بِعَيْنِ الْمَكْنُونَةِ فِي كُلِّ يَوْمٍ سَبْعِينَ نَظْرَةً أَقْضِي لَهُ مَعَ كُلِّ نَظْرَةٍ سَبْعِينَ حَاجَةً أَدْنَاهَا الْمَغْفِرَةُ وَ الاْيَاتُ هِيَ أُمُّ الْكِتَابِ وَ آيَةُ الْكُرْسِيِّ وَ شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ وَ قُلِ اللّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هنگامى كه خداوند اين سه آيه را فرمان داد كه به زمين فرود آيند به عرش در آويختند و گفتند: پروردگارا، ما را به سوى خطاكاران و گنه كاران فرو مى فرستى ؟ خداوند متعال به آنها وحى فرمود كه فرود آييد، به عزّت و جلالم سوگند كسى از خاندان محمد صلّى اللّه عليه و آله به دنبال هر نماز شما را تلاوت نكند، مگر اينكه او را در بهشت به همراه آنچه در آن است ساكن مى گردانم ، و به او نظر مى كنم به ديده رحمت هر روزى هفتاد نظر مهرورزى و در هر نظرى هفتاد حاجت از او بر آورم كه كمترين آن آمرزش گناهانش باشد، و آن آيات عبارتند از: سوره حمد، آية الكرسى ، شهد اللّه ، قل اللهم .
عَنْ عَلِيِّ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ خَرَجْتُ أَنَا وَ أَبِي ذَاتَ يَوْمٍ فَإِذَا هُوَ بِأُنَاسٍ مِنْ أَصْحَابِنَا بَيْنَ الْقَبْرِ وَ الْمِنْبَرِ فَدَنَا مِنْهُمْ وَ سَلَّمَ عَلَيْهِمْ ثُمَّ قَالَ وَ اللَّهِ إِنِّي لَأُحِبُّ رِيحَكُمْ وَ أَرْوَاحَكُمْ فَأَعِينُونَا عَلَى ذَلِكَ بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ اعْلَمُوا أَنَّ وَلَايَتَنَا لَا تُنَالُ إِلَّا بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ إِذَا ائْتَمَّ أَحَدُكُمْ بِعَبْدٍ فَلْيَعْمَلْ بِعَمَلِهِ أَنْتُمْ شِيعَةُ اللَّهِ وَ أَنْتُمْ شُرْطَةُ اللَّهِ وَ أَنْتُمْ أَنْصَارُ اللَّهِ وَ أَنْتُمُ السّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ وَ السَّابِقُونَ الاْخِرُونَ السَّابِقُونَ فِي الدُّنْيَا إِلَى وَلَايَتِنَا وَ السَّابِقُونَ فِي الاْخِرَةِ إِلَى الْجَنَّةِ قَدْ ضَمِنَّا لَكُمُ الْجَنَّةَ بِضَمَانِ اللَّهِ وَ ضَمَانِ رَسُولِ اللَّهِ أَنْتُمُ الطَّيِّبُونَ وَ نِسَاؤُكُمُ الطَّيِّبَاتُ كُلُّ مُؤْمِنَةٍ حَوْرَاءُ وَ كُلُّ مُؤْمِنٍ صِدِّيقٌ
امام صادق عليه السّلام فرمود: روزى من و پدرم از خانه خارج شديم ، آنجا پدرم با عدّه اى از اصحاب ما بين قبر و منبر روبرو شد، نزديك آنها شد و بر آنها سلام كرد، سپس فرمود:
بخدا قسم من بوى شما و نفس شما را دوست دارم ، ما را بر اين محبت به وسيله پرهيزگارى و سعى و تلاش خود يارى كنيد، و بدانيد جز به پرهيزگارى و تلاش و كوشش كسى به ولايت و دوستى ما نرسد، هر گاه يكى از شماها اقتداى به بنده اى از بندگان خدا نمود بايد مثل او عمل كند، شما شيعيان خداييد، شما سربازان خدائيد، شما
ياوران خداييد، و شما پيشى گيرندگان اوّلين و آخرين هستيد، و در دنيا اولين پيشى گيرندگان به ولايت مائيد و در آخرت پيشى گيرندگان به سوى بهشت هستيد، ما به ضمانت خدا و رسولش بهشت را براى شما ضمان كرده ايم ، شما پاكانيد و زنان شما پاكانند، هر زن مؤمنه اى مانند حوريان بهشت است و هر مرد مؤمنى راستگوست .
قَالَ عَلِيٌّ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ لِقَنْبَرٍ يَا قَنْبَرُ أَبْشِرْ وَ بَشِّرْ وَ اسْتَبْشِرْ- فَوَ اللَّهِ لَقَدْ مَاتَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ هُوَ سَاخِطٌ عَلَى جَمِيعِ الْأُمَّةِ إِلَّا الشِّيعَةَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ عُرْوَةً وَ عُرْوَةُ الدِّينِ الشِّيعَةُ وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ شَرَفاً وَ شَرَفُ الدِّينِ الشِّيعَةُ وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ سَيِّداً وَ سَيِّدُ الْمَجَالِسِ مَجَالِسُ الشِّيعَةِ وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ شَهْوَةً وَ شَهْوَةُ الدُّنْيَا سُكْنَى الشِّيعَةِ فِيهَا فَوَ اللَّهِ لَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنْكُمْ- مَا اسْتَكْمَلَ أَهْلُ خِلَافِكُمُ الطَّيِّبَاتِ مَا لَهُمْ فِي الاْخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ كُلُّ نَاصِبٍ- وَ إِنْ تَعَبَّدَ وَ اجْتَهَدَ مَنْسُوبٌ إِلَى هَذِهِ الاْيَةِ- وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خاشِعَةٌ عامِلَةٌ ناصِبَةٌ. تَصْلى ناراً حامِيَةً وَ مَنْ دَعَا مُخَالِفاً لَكُمْ فَإِجَابَةُ دُعَائِهِ لَكُمْ وَ مَنْ طَلَبَ مِنْكُمْ إِلَى اللَّهِ حَاجَةً فَلَهُ مِائَةٌ وَ مَنْ سَأَلَ مِنْكُمْ مَسْأَلَةً فَلَهُ مِائَةٌ وَ مَنْ دَعَا مِنْكُمْ دَعْوَةً فَلَهُ مِائَةٌ وَ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ حَسَنَةً فَلَا تُحْصَى تَضَاعِيفُهَا وَ مَنْ أَسَاءَ مِنْكُمْ سَيِّئَةً فَمُحَمَّدٌ حَجِيجُهُ عَلَى تَبِعَتِهَا وَ اللَّهِ إِنَّ صَائِمَكُمْ لَيَرْتَعُ فِي رِيَاضِ الْجَنَّةِ- تَدْعُو لَهُ الْمَلَائِكَةُ بِالْفَوْزِ حَتَّى يُفْطِرَ وَ إِنَّ حُجَّاجَكُمْ وَ عُمَّارَكُمْ خَاصَّةُ اللَّهِ وَ إِنَّكُمْ جَمِيعاً لَأَهْلُ دَعْوَةِ اللَّهِ وَ أَهْلُ وَلَايَتِهِ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَ لَا حُزْنٌ كُلُّكُمْ فِي الْجَنَّةِ فَتَنَافَسُوا فِي فَضَائِلِ الدَّرَجَاتِ وَ اللَّهِ مَا أَحَدٌ أَقْرَبَ مِنْ عَرْشِ اللَّهِ بَعْدَنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنْ شِيعَتِنَا مَا أَحْسَنَ صُنْعَ اللَّهِ إِلَيْهِمْ
على عليه السّلام به قنبر فرمود: اى قنبر! بشارت بده و بگو آنها هم به ديگران بشارت دهند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از دنيا رحلت فرمود در حالى كه بر تمام مردم غير از شيعيان خشمگين بود، آگاه باشيد براى هر چيزى دستگيره اى است و دستگيره دين شيعيانند، و براى هر چيزى شرافتى هست و شرافت دين شيعيانند، و براى هر چيزى آقايى هست و آقاى مجالس مجالس شيعيان است ، و براى هر چيزى لذتى هست و لذّت دنيا به زندگى شيعه در آن است ، بخدا قسم اگر شما در روى زمين نبوديد آيندگان شما نعمتها را كامل نمى نمودند، و در آخرت بهره و نصيبى نداشتند، هر كس مخالفت ما كند گرچه بسيار عبادت نمايد و جدّيت در افعال خير داشته باشد مشمول اين آيه است (روز قيامت صورت گروهى ترسناك و ذليل باشد و همه كارشان رنج و مشقت ، و پيوسته در آتش جهنم خواهند بود) و هر يك از مخالفين شما دعايى بكند در حق شما مستجاب مى شود، و هر يك از شما حاجتى را از خدا طلب نمايد صد برابر به او عنايت شود، و هر يك از شما خواهشى كند صد برابر به او داده مى شود، و هر يك از شما دعايى كند صد برابر اجابت شود، و هر يك از شما كار نيكى انجام دهد خداى تعالى پاداشى به او دهد كه چندين برابر باشد و نتواند آن را حساب كند، و هر يك از شما كار بدى انجام دهد محمد صلّى اللّه عليه و آله از عواقب آن دفاع كند، بخدا قسم روزه گيرنده شما در باغهاى بهشت گردش مى كنند، ملائك براى رستگاريشان دعا مى كنند تا زمانى كه افطار نمايند، و حاجيان و عمره روندگان شما بندگان مخصوص خدايند، و تمامى شما جزء دعوت شدگان خدا و اهل ولايت اوييد، نه ترسى براى شما هست و نه محزون خواهيد شد، تمامى شما در بهشت خواهيد بود پس براى ارتقاء درجه از هم پيشى گيريد، بخدا قسم هيچ كس بعد از ما به عرش خدا به قدر شيعيان ما نزديك نيست ، چه نيكو معامله اى خداوند با آنان نمود.
وَ قَالَ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ يَخْرُجُ أَهْلُ وَلَايَتِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ مُشْرِقَةً وُجُوهُهُمْ قَرِيرَةً أَعْيُنُهُمْ وَ قَدْ أُعْطُوا الْأَمَانَ مِمَّا يَخَافُ النَّاسُ وَ لَا يَخَافُونَ- وَ يَحْزَنُ النَّاسُ وَ لَا يَحْزَنُونَ وَ اللَّهِ مَا يُشْعِرُ أَحَدٌ مِنْكُمْ يَقُومُ إِلَى الصَّلَاةِ إِلَّا وَ قَدِ اكْتَنَفَتْهُ الْمَلَائِكَةُ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ وَ يَدْعُونَ لَهُ حَتَّى يَفْرُغَ مِنْ صَلَاتِهِ- أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ جَوْهَراً وَ إِنَّ جَوْهَرَ بَنِي آدَمَ مُحَمَّدٌ وَ نَحْنُ وَ شِيعَتُنَا يَا حَبَّذَا شِيعَتُنَا مَا أَقْرَبَهُمْ مِنْ عَرْشِ اللَّهِ وَ أَحْسَنَ صُنْعَ اللَّهِ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ اللَّهِ لَوْ لَا زَهْوُهُمْ لِعِظَمِ ذَلِكَ لَسَلَّمَتْ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ قُبُلًا
على عليه السّلام فرمود: روز قيامت اهل ولايت ما از قبورشان خارج مى شوند در حالى كه چهره هايى درخشان دارند و چشمانشان از فروغ ايمان روشن است ، و به آنان از آنچه مردم از آن مى ترسند امان داده شود و آنها ديگر نمى ترسند، و مردم اندوهگينند و آنها اندوهگين نيستند، بخدا قسم احساس نمى كند فردى از شما هنگامى كه براى اقامه نماز بر مى خيزد عدّه اى از ملائك او را در بر مى گيرند، و بر او درود مى فرستند، و برايش دعا مى كنند تا نمازش تمام شود، آگاه باشيد! براى هر چيزى اصلى است و اصل بنى آدم محمد صلّى اللّه عليه و آله و ما اهل بيت و شيعيان ما هستند، خوشا به حال شيعيان ما، چقدر به عرش خدا نزديكند و روز قيامت خداوند چه معامله نيكوئى با آنان مى كند، قسم بخدا اگر بزرگى اين كار موجب تكبر آنها نمى شد ملائك در مقابل آنان به آنها درود مى فرستادند.
عَنْ خَالِ وُلْدِ هَاشِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَائِكَتَهُ وَ أَرْوَاحَ النَّبِيِّينَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلشِّيعَةِ وَ يُصَلُّونَ عَلَيْهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ قَالَ وَ أَنْتُمْ فِي عِبَادَةِ اللَّهِ وَ اجْتِهَادٍ يُحِبُّ اللَّهُ لَكُمْ
امام صادق عليه السّلام فرمود: خدا و ملائكه اش و ارواح پيامبران براى شيعه طلب آمرزش مى كنند و تا روز قيامت بر آنان درود مى فرستند، و فرمود: شما در بندگى خدا و اجتهادى كه خداوند براى شما دوست دارد هستيد.
وَ قَالَ لَا يُؤَاخِذُ اللَّهُ الشِّيعَةَ بِذَنْبٍ دُونَ الْكَبِيرَةِ وَ إِنِّي لَأَرْجُو أَنْ لَا يَلْقَى اللَّهَ أَحَدٌ مِنْكُمْ بِكَبِيرَةٍ
و فرمود: خداوند متعال شيعه را به گناهى كه كمتر از كبيره باشد بازخواست نمى كند، و همانا من اميدوارم كه خداوند هيچ يك از شما را در گناه كبيره اى نبيند.
afsanah82
07-19-2011, 07:48 PM
وَ قَالَ وَ اللَّهِ مَا أَطَاعَ رَسُولَ اللَّهِ غَيْرُكُمْ وَ لَا نَسَبَ اللَّهُ إِلَى الْإِيمَانِ أَحَداً غَيْرَكُمْ أَنْتُمْ أَعِزَّةُ الْإِسْلَامِ الْخَيْرُ لَكُمْ كُلُّهُ مَا مِنْكُمْ عَبْدٌ ابْتَلَاهُ بِبَلِيَّةٍ فَصَبَرَ إِلَّا كَتَبَ لَهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ وَ إِنِّي لَأَرْجُو أَلَّا تُفْتَنُوا عِنْدَ الْبَلِيَّةِ فَإِنِّي سَمِعْتُ أَبِي يَقُولُ شِيعَتُنَا الْمَعْصُومُونَ أَنْتُمْ أَهْلُ تَحِيَّةِ اللَّهِ بِسَلَامٍ وَ أَنْتُمْ أَهْلُ تَوْفِيقِ اللَّهِ بِعِصْمَتِهِ وَ أَهْلُ دَعْوَةِ اللَّهِ إِلَى طَاعَتِهِ لَا حِسَابٌ عَلَيْكُمْ وَ لَا خَوْفٌ وَ لَا حُزْنٌ أَنْتُمْ أَهْلُ الْجَنَّةِ وَ الْجَنَّةُ لَكُمْ أَنْتُمْ أَهْلُ الرِّضَا عَنِ اللَّهِ بِرِضَائِهِ عَنْكُمْ أَنْتُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ فَاصْبِرُوا وَ إِنْ رَأَيْتُمْ مَا تَكْرَهُونَ حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ فَتَرَوْنَ تَصْدِيقَ مَا كُنْتُمْ تُوعَدُونَ أَنْتُمْ أَهْلُ غَيْبِ اللَّهِ دُنْيَاكُمْ لَكُمْ جَنَّةٌ وَ مَوْقِفُكُمْ لَكُمْ جَنَّةٌ- لِلْجَنَّةِ خُلِقْتُمْ وَ إِلَى الْجَنَّةِ تَصِيرُونَ فِي لَيْلِكُمْ وَ نَهَارِكُمْ سَادَةُ الْمَخْلُوقِينَ إِنَّ اللَّهَ أَحْيَاكُمْ حَيَاةً طَيِّبَةً وَ أَنْتُمْ وَاصِلٌ طِيبَهَا بِطِيبِ الْمَوْتِ أَلْسِنَتُكُمْ تَنْطِقُ بِنُورِ اللَّهِ وَ أَلْسِنَةُ مَنْ سِوَاكُمْ تَنْطِقُ بِنَفْثِ الشَّيْطَانِ وَ كُلُّ مَنْ خَالَفَكُمْ خَاصَّةُ إِبْلِيسَ مَا عَبَدَ اللَّهَ شَيْءٌ أَشَدُّ عَلَى إِبْلِيسَ مِنْكُمْ إِنَّ اللَّهَ خَصَّكُمْ بِتَفْضِيلِهِ لِعِلْمِ اللَّهِ فِيكُمْ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ وَ إِذَا حُشِرَ النَّاسُ فَالنَّارُ أَوْلَى بِهِمْ أَلَا إِنَّكُمْ أَصْحَابُ الْأَعْيُنِ الْأَرْبَعَةِ عَيْنَيِ الْوَجْهِ وَ عَيْنَيِ الْقَلْبِ أَلَا وَ الْخَلْقُ كَذَلِكَ إِلَّا أَنَّ اللَّهَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ أَعْمَى أَبْصَارَهُمْ وَ فَتَحَ أَبْصَارَكُمْ
و مى فرمايد: به خدا قسم غير شما كسى اطاعت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را ننمود و هيچ كس غير از شما حق ايمان به خدا را ادا نكرد، شما عزيزان اسلاميد، و تمام خير از آن شماست ، هيچ بنده اى از بين شما در مقابل گرفتاريش صبر نمى كند مگر اينكه ثواب هزار شهيد برايش منظور مى شود، و من اميدوارم كه هنگام امتحان گول نخوريد، زيرا من از پدرم شنيدم كه مى فرمود: شيعيان ما از گناه مبرّا هستند خداوند به شما درود مى فرستد، و شما به واسطه عصمت خدايى موفق هستيد، و شما مبلغين به اطاعت خداييد، حسابى براى شما نيست و ترس و اندوهى برايتان نخواهد بود، شما اهل بهشتيد و بهشت براى شماست ، شما راضى به رضاى خداييد به واسطه رضاى خدا از شما، شما بهترين مخلوقاتيد، بردبار باشيد اگر چه گرفتار چيزهاى ناپسند شديد، تا اينكه فرمان خدا بيايد و بيابيد آنچه را كه او به شما وعده داده است شما ايمان به غيب خدا داريد، و بهشت براى شماست ، و موقعيت شما سپرى برايتان ، براى بهشت آفريده شده ايد و مسير شما به طرف بهشت مى باشد، شما در شب و روزتان آقاى مخلوقات هستيد، خداوند متعال به شما زندگى پاكيزه اى عطا فرموده و شما اين پاك زيستى را به پاك مردن متصل مى سازيد.
زبانهاى شما به وسيله نور خدا سخن مى گويد، و زبانهاى غير شما با تلقين شيطان است ، هر كس مخالف شما باشد از ياران ويژه شيطان است ، عبادت هيچ كس به قدر عبادت شما موجب ناراحتى شيطان نمى شود، خداوند برترى ويژه خود را به شما داده است ، زيرا خداوند قبل از آفريدن آدم در شما اين ويژگيهاى اخلاقى را سراغ داشت ، و روز رستاخيز مردم (يعنى مخالفين ) سزاوارتر به آتش مى باشند، بدانيد شما داراى چهار چشم
مى باشيد، دو چشم در صورت ، و دو چشم در قلب .
آگاه باشيد! مردم نيز چنين هستند، لكن خداوند چشمان آنها را بسته و چشمان شما را باز نموده .
عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع هَلْ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ عِدَةٌ تَتَنَجَّزُ بِالْمَغْفِرَةِ لَهُمْ قَالَ لَا إِلَّا شِيعَتَنَا فَإِنَّهُ مَغْفُورٌ لَهُمْ
جابر بن يزيد گويد: از امام صادق عليه السّلام پرسيدم : آيا خداوند به مردم وعده آمرزش حتمى داده است ؟ فرمود: نه ، مگر شيعيان ما، همانا خداوند فقط آنها را آمرزيده است .
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ قَالَ نَحْنُ الَّذِينَ نَعْلَمُ وَ عَدُوُّنَا الَّذِي لَا يَعْلَمُ وَ شِيعَتُنَا أُولُو الْأَلْبَابِ
محمد بن مروان مى گويد: از امام صادق عليه السّلام در مورد قول خداى متعال پرسيدم (آيا دانشمندان با غير دانشمندان برابرند، اين را فقط صاحبان خرد مى فهمند) فرمود: ما آن كسانى هستيم كه علم داريم و دشمنان ما كسانى هستند كه غير عالمند، و شيعيان ما صاحبان خرد و عقلند.
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَيْمَانَ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَ تَلَا هَذِهِ الاْيَةَ- لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ قَالَ عَزِيزٌ عَلَيْنَا مَا عَنِتْنَا- حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ قَالَ حَرِيصٌ عَلَيْنَا- بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ قَالَ شِيعَتُنَا
عبد اللّه بن سليمان از امام باقر عليه السّلام نقل مى كند كه امام در حالى كه اين آيه را مى خواند:
(رسولى از جنس شما براى هدايت خلق آمد كه از فرط محبت و نوع پرورى فقر و پريشانى و جهل و فلاكت شما بر او سخت مى آيد، و بر آسايش شما بسيار حريص و به مؤمنان رؤ وف و مهربان است ) فرمود: يعنى آنچه ما را پريشان كند بر ما سخت است و بر آسايش شما شوق دارند فرمود: يعنى بر آسايش ما، به مؤمنين مهربان و با گذشت هستند، فرمود: به شيعيان ما.
عَنْ ثُوَيْرٍ قَالَ قَالَ لِي عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع تَقْرَأُ الْقُرْآنَ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ اقْرَأْ طسم سُورَةَ مُوسَى وَ فِرْعَوْنَ قَالَ فَقَرَأْتُ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ. طسم تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْمُبِينِ. نَتْلُوا عَلَيْكَ مِنْ نَبَإِ مُوسى وَ فِرْعَوْنَ حَتَّى إِذَا بَلَغْتُ- وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ فَقَالَ مَكَانَكَ حَسْبُكَ وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً إِنَّ الْأَبْرَارَ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ شِيعَتَهُمْ بِمَنْزِلَةِ مُوسَى وَ شِيعَتِهِ وَ إِنَّ عَدُوَّنَا وَ شِيعَتَهُمْ بِمَنْزِلَةِ فِرْعَوْنَ وَ أَشْيَاعِهِ
ثوير گويد: امام سجاد عليه السّلام به من فرمود: آيا قرآن مى خوانى ؟ عرض كردم : بلى ، فرمود:
بخوان (طسم ) سوره موسى و فرعون را، ثوير گويد: خواندم (بنام خداوند بخشنده مهربان ، طسم ، اين آيات كتابى است كه روشن كننده حق از باطل است ، بر تو مى خوانيم قصه موسى و فرعون را) تا زمانى كه به اين قسمت آيه رسيد (و اراده ما بر اين تعلق گرفت كه بر مستضعفين روى زمين منّت گذاريم و آنها را امام و وارث قرار دهيم )، سپس فرمود: توقف كن ، قسم به خدايى كه محمد صلّى اللّه عليه و آله را به حق بشارت دهنده و ترساننده قرار داده ؛ همانا پاكان ، از ما اهل بيت و شيعيان آنها هستند، و دشمنان ما و پيروانشان مانند دشمنان موسى و پيروانش مى باشند.
عَنْ أَبِي خَالِدٍ الْقَمَّاطِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَنَا مِنْ أَعْلَى عِلِّيِّينَ وَ خَلَقَ قُلُوبَ شِيعَتِنَا مِنْ حَيْثُ خَلَقَنَا وَ خَلَقَ أَبْدَانَهُمْ مِنْ دُونِ ذَلِكَ فَمِنْ ثَمَّ صَارَتْ قُلُوبُهُمْ تَحِنُّ إِلَيْنَا وَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ عَدُوَّنَا مِنْ يَحْمُومٍ- وَ خَلَقَ قُلُوبَ شِيعَتِهِمْ مِنْ حَيْثُ خَلَقَهُمْ فَمِنْ ثَمَّ صَارَتْ قُلُوبُهُمْ تَحِنُّ إِلَيْهِمْ
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند ما را از اعلى عليّين آفريده ، و دلهاى شيعيان ما را از آنچه ما آفريده شديم آفريد، و بدنهاى آنها را درجه اى پايين تر از آن خلق نمود، سپس دلهاى آنها به سوى ما معطوف و مشتاق گرديده . و خداوند دشمنان ما را از دود آتش دوزخ آفريد، و دلهاى پيروان دشمنان ما را از آنچه خلق شده بودند آفريد، آنگاه دلهاى آنها به سوى دشمنان ما معطوف و مشتاق گشت .
عَنْ مَنْصُورِ بْنِ عَمْرِو بْنِ الْحَمِقِ الْخُزَاعِيِّ قَالَ أُغْمِيَ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع حِينَ ضَرَبَهُ ابْنُ مُلْجَمٍ لَعَنَهُ اللَّهُ فَأَفَاقَ وَ هُوَ يَقُولُ طُوبى لَهُمْ وَ طُوبَى لَكُمْ وَ طُوبَاهُمْ أَفْضَلُ مِنْ طُوبَاكُمْ قَالَ قُلْتُ صَدَقْتَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ طُوبَاهُمْ بِرُؤْيَتِكَ وَ طُوبَانَا بِالْجِهَادِ مَعَكَ وَ طُوبَانَا بِطَاعَتِكَ وَ مَنْ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ طُوبَاهُمْ أَفْضَلُ مِنْ طُوبَانَا قَالَ ع أُولَئِكَ شِيعَتِيَ الَّذِينَ يَأْتُونَ مِنْ بَعْدِكُمْ يُطِيقُونَ مَا لَا تُطِيقُونَ وَ يَحْمِلُونَ مَا لَا تَحْمِلُونَ
منصور بن عمرو بن حمق خزاعى گويد: زمانى كه امير المؤمنين عليه السّلام به وسيله شمشير ابن ملجم (لعنة اللّه عليه ) ضربه خورد بيهوش شد، زمانى كه بهوش آمد مى فرمود: خوشا بحالشان و خوشا بحال شما، و نيكبختى آنها را از نيكبختى شما بهتر است ، گفتم : راست مى گويى اى امير مؤمنان ! نيكبختى آنان به ديدن تو و نيكبختى ما به جهاد با تو و اطاعت از توست ، چه كسانى هستند آنها كه نيكبختيشان بهتر از نيكبختى ماست ؟ امام عليه السّلام فرمود:
آنها شيعيان من هستند كه بعد از شما خواهند آمد، قدرت دارند بر آنچه شما بر آن قدرت نداريد و تحمل مى كنند آنچه را كه شما نمى توانيد تحمل كنيد.
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ قَدْ صَلَّى الْعَصْرَ وَ هُوَ جَالِسٌ مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ فِي الْمَسْجِدِ فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ- إِنَّ بَعْضَ السَّلَاطِينِ يَأْمِنُنَا عَلَى الْأَمْوَالِ يَسْتَوْدِعُنَاهَا وَ لَيْسَ يَدْفَعُ إِلَيْكُمْ خُمُسَكُمْ أَ فَنُؤَدِّيهَا إِلَيْهِمْ فَقَالَ وَ رَبِّ هَذِهِ الْقِبْلَةِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ لَوْ أَنَّ ابْنَ مُلْجَمٍ قَاتِلَ أَبِي فَإِنِّي أَطْلُبُهُ يَتَسَتَّرُ لِأَنَّهُ قَتَلَ أَبِي ائْتَمَنَنِي عَلَى أَمَانَةٍ لَأَدَّيْتُهَا إِلَيْهِ
عبد اللّه بن سنان گويد: خدمت امام صادق عليه السّلام رسيدم در حالى كه ايشان نماز عصر را خوانده و در مسجد رو به قبله نشسته بودند، گفتم : اى فرزند رسول خدا! بعضى از پادشاهان ما را امين بر اموالشان مى دانند بنا بر اين آن را نزد ما به امانت مى گذارند، و خمس آن را هم به شما پرداخت نمى كنند، آيا امانت آنها را به خودشان برگردانيم ؟
سه مرتبه فرمود: قسم به پروردگار اين قبله ، اگر ابن ملجم قاتل پدرم - كه در تعقيب او باشم و او پنهان شود، چون پدرم را كشته - به من اعتماد كند و امانتى نزدم گذارد آن را به او بر خواهم گرداند.
عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَدْخُلُ الْجَنَّةَ مِنْ أُمَّتِي سَبْعُونَ أَلْفاً بِغَيْرِ حِسَابٍ فَقَالَ عَلِيٌّ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ هُمْ شِيعَتُكَ وَ أَنْتَ إِمَامُهُمْ
امام باقر عليه السّلام نقل مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: از امت من هفتاد هزار نفر بدون حساب وارد بهشت خواهند شد، على عليه السّلام فرمود: اى رسول خدا آنها چه كسانند؟
فرمود: آنها شيعيان تو هستند و تو امام آنهايى .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ فَوَّضَ إِلَى الْمُؤْمِنِ الْأُمُورَ كُلَّهَا وَ لَمْ يُفَوِّضْ إِلَيْهِ أَنْ يَكُونَ ذَلِيلًا أَ مَا تَسْمَعُ إِلَى اللَّهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ وَ هُوَ يَقُولُ- وَ لِلّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ الْمُؤْمِنُ يَكُونُ عَزِيزاً لَا ذَلِيلًا- ثُمَّ قَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ أَعَزُّ مِنَ الْجَبَلِ وَ الْجَبَلُ يُسْتَقَلُّ مِنْهُ بِالْمَعَاوِلِ وَ الْمُؤْمِنُ لَا يُسْتَقَلُّ مِنْ دِينِهِ بِشَيْءٍ
امام صادق عليه السّلام از قول پدرانش فرمود: خداوند تمام امور مؤمن را به خودش واگذار نموده ولى ذلّت را به او تفويض نكرد، مگر نشنيده اى قول خداوند متعال را كه مى فرمايد:
(عزّت فقط از آن خدا و رسولش و مؤمنين است )؟ مؤمن عزيز است نه ذليل .
سپس فرمود: مؤمن از كوه هم عزيزتر است ، زيرا كوه به وسيله كلنگ كم مى شود، ولى دين مؤمن به هيچ چيز كم نمى شود.
عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ لَيَذْكُرُ الذَّنْبَ الَّذِي قَدْ عَمِلَهُ مُنْذُ أَرْبَعِينَ سَنَةً أَقَلَّ أَوْ أَكْثَرَ فَمَا يَذْكُرُهُ إِلَّا لِتَذْكِيرِهِ فَيَسْتَغْفِرُ اللَّهَ مِنْهُ فَيُغْفَرُ لَهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: بنده مؤمن بياد مى آورد گناهى را كه چهل سال قبل مرتكب آن شده - كمتر يا بيشتر- آن را فقط به خاطر ياد آورى و طلب آمرزش در ذهنش تداعى مى كند، گناهش هم آمرزيده مى شود.
عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْأَحْمَسِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالُوا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَيَتَعَاهَدُ عَبْدَهُ الْمُؤْمِنَ بِأَنْوَاعِ الْبَلَاءِ كَمَا يَتَعَاهَدُ أَهْلَ الْبَيْتِ سَيِّدُهُمْ بِطُرَفِ الطَّعَامِ قَالَ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي وَ عَظَمَتِي وَ بَهَائِي إِنِّي لَأَحْمِي وَلِيِّي أَنْ أُعْطِيَهُ فِي دَارِ الدُّنْيَا شَيْئاً يَشْغَلُهُ عَنْ ذِكْرِي حَتَّى يَدْعُوَنِي فَأَسْمَعَ دُعَاءَهُ وَ صَوْتَهُ وَ إِنِّي لَأُعْطِي الْكَافِرَ أُمْنِيَّتَهُ حَتَّى لَا يَدْعُوَنِي فَأَسْمَعَ صَوْتَهُ بُغْضاً مِنِّي لَهُ
امام صادق عليه السّلام از پدران بزرگوارش نقل مى كند كه فرموده اند: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمايد:
خداوند متعال بنده مؤمنش را به گرفتاريهاى گوناگون گرفتار مى كند، همان طور كه اهل خانه بزرگشان را بسوى غذا دعوت مى كنند، فرمود: خداوند عزّ و جل مى فرمايد: قسم به عزّت و جلال و بزرگى و شأ نم ، در دنيا از بنده مؤمنم چيزى را كه باعث فراموشى او از من شود از او مى گيرم ، تا اينكه مرا بخواند و من صدا و دعايش را بشنوم ، امّا آرزوهاى كافر را بر مى آورم تا اينكه مرا نخواند كه صدايش را بشنوم ، به خاطر خشمى كه از او دارم .
عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ ع قَالُوا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا قَارَفَ الذُّنُوبَ وَ ابْتُلِيَ بِهَا ابْتُلِيَ بِالْفَقْرِ- فَإِنْ كَانَ فِي ذَلِكَ كَفَّارَةٌ لِذُنُوبِهِ وَ إِلَّا ابْتُلِيَ بِالْمَرَضِ فَإِنْ كَانَ فِي ذَلِكَ كَفَّارَةٌ لِذُنُوبِهِ وَ إِلَّا ابْتُلِيَ بِالْخَوْفِ مِنَ السُّلْطَانِ يَطْلُبُهُ فَإِنْ كَانَ فِي ذَلِكَ كَفَّارَةٌ لِذُنُوبِهِ وَ إِلَّا ضُيِّقَ عَلَيْهِ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِهِ حَتَّى يَلْقَاهُ وَ مَا لَهُ مِنْ ذَنْبٍ يَدَّعِيهِ عَلَيْهِ فَيَأْمُرُ بِهِ إِلَى الْجَنَّةِ وَ إِنَّ الْكَافِرَ وَ الْمُنَافِقَ لَيُهَوَّنُ عَلَيْهِمَا خُرُوجُ أَنْفُسِهِمَا حَتَّى يَلْقَيَانِ اللَّهَ حِينَ يَلْقَيَانِهِ وَ مَا لَهُمَا عِنْدَهُ مِنْ حَسَنَةٍ يَدَّعِيَانِهَا عَلَيْهِ- فَيَأْمُرُ بِهِمَا إِلَى النَّارِ
امام باقر عليه السّلام از پدران بزرگوارش روايت مى كند كه فرموده اند: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمود: بنده مؤمن هر گاه به گناه نزديك مى شود و بدان مبتلا مى گردد گرفتار فقر مى گردد، اگر اين گرفتارى كفّاره گناهانش محسوب شود خوب است و الّا گرفتار بيمارى مى شود، اگر اين هم براى كفّاره گناهانش باشد خوب است ، و الّا مبتلاى به ترس از سلطانى مى شود كه او را احضار نموده ، اگر اين هم براى كفّاره گناهانش باشد خوب است ، و الّا هنگام مرگ بر او سخت گرفته مى شود تا اينكه خدا را ملاقات كند در حالى كه گناهانى نمانده باشد كه خداوند به آن مؤ اخذه اش نمايد، آنگاه است كه فرمان بهشت رفتن او را صادر مى كند.
لكن بر كافر و منافق هنگام جان دادن آسان گرفته مى شود، تا پاداشى از كار نيكوئى براى آنان باقى نماند كه بر خدا ادّعائى نداشته باشند، آنگاه خداوند بر آنان فرمان مى دهد كه به دوزخ روند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ فِي يَمِينِ الْعَرْشِ مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ عَلَيْهَا رِجَالٌ وُجُوهُهُمْ مِنْ نُورٍ لَيْسُوا بِأَنْبِيَاءَ وَ لَا شُهَدَاءَ قَالَ فَقَالَ لَهُ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ فَمَنْ هَؤُلَاءِ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ هُمُ الَّذِينَ تَوَاصَوْا فِي اللَّهِ وَ تَوَاخَوْا فِي اللَّهِ وَ تَوَاصَلُوا فِي اللَّهِ وَ تَحَابُّوا فِي اللَّهِ فَدَخَلَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ص فَقَالَ هُمْ شِيعَةُ هَذَا وَ أَشَارَ إِلَى عَلِيٍّ
امام صادق عليه السّلام روايت كند كه پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: در طرف راست عرش منبرهايى از نور وجود دارد و بر آنها مردانى نشسته اند كه صورتهايى از نور دارند، آنها پيامبران و شهدا نيستند.
امام عليه السّلام فرمود: عمر بن الخطاب به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله گفت : اى رسول خدا! پس آنان كيستند؟ فرمود: آنان كسانى مى باشند كه يك ديگر را در راه خدا همگامى نموده اند، و با هم در راه خدا برادرى كرده اند، و بخاطر خدا به يك ديگر كمك نموده اند، و همديگر را دوست داشته اند، آنگاه على بن ابى طالب عليه السّلام داخل شد، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: آنها شيعه اين شخص هستند، و به سوى على عليه السّلام اشاره فرمود.
عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا قَالَ إِذَا جَمَعَ اللَّهُ الْأَوَّلِينَ وَ الاْخِرِينَ نَادَى مُنَادٍ بِحَيْثُ يَسْمَعُ النَّاسُ فَيَقُولُ أَيْنَ الْمُتَحَابُّونَ فِي اللَّهِ قَالَ فَيَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ فَيُقَالُ لَهُمُ اذْهَبُوا إِلَى الْجَنَّةِ بِغَيْرِ حِسَابٍ قَالَ فَتَسْتَقْبِلُهُمُ الْمَلَائِكَةُ فَيَقُولُونَ إِلَى أَيْنَ فَيَقُولُونَ إِلَى الْجَنَّةِ بِغَيْرِ حِسَابٍ فَيَقُولُونَ أَيُّ حِزْبٍ أَنْتُمْ مِنَ النَّاسِ فَيَقُولُونَ نَحْنُ الْمُتَحَابُّونَ فِي اللَّهِ قَالَ فَيَقُولُونَ فَأَيُّ شَيْءٍ كَانَتْ أَعْمَالُكُمْ قَالُوا كُنَّا نُحِبُّ فِي اللَّهِ وَ نُبْغِضُ فِي اللَّهِ قَالَ فَيَقُولُونَ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ
امام سجاد عليه السّلام فرمود: چون خداى متعال همه مردم را در روز قيامت گرد آورد، منادى حق - بطورى كه همه مردم بشنوند- ندا در دهد و مى گويد: كجايند كسانى كه فقط به خاطر خدا همديگر را دوست داشتند؟ جماعتى از مردم بر مى خيزند، به آنها گفته مى شود بدون حساب داخل بهشت شويد، فرشتگان با آنها روبرو مى شوند و مى گويند:
كجا مى رويد؟ جواب مى دهند: بدون حساب بسوى بهشت مى رويم ، ملائك مى پرسند:
شما چه صنفى از مردم هستيد؟ مى گويند: ما كسانى هستيم كه فقط براى خدا به همديگر مهر مى ورزيديم ، مى پرسند: اعمال شما چه بوده است ؟ پاسخ مى دهند: براى خدا دوستى مى كرديم ، و براى خدا دشمنى مى ورزيديم ، ملائك مى گويند: چه خوبست پاداش اهل عمل .
الفصل السادس في كرامة المؤمن على الله عزو جل
(فصل ششم : كرامت مؤمن در نزد خدا)
عَنْ مُيَسِّرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ مِنْكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لَيَمُرُّ بِهِ الرَّجُلُ وَ قَدْ أُمِرَ بِهِ إِلَى النَّارِ فَيَقُولُ يَا فُلَانُ أَغِثْنِي فَإِنِّي كُنْتُ أَصْنَعُ إِلَيْكَ الْمَعْرُوفَ فِي دَارِ الدُّنْيَا فَيَقُولُ لِلْمَلَكِ خَلِّ سَبِيلَهُ فَيَأْمُرُ اللَّهُ بِهِ الْمَلَكَ فَيُخَلِّي سَبِيلَهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: روز قيامت مردى كه بايد بسوى آتش جهنم رود با مؤمنى از شما روبرو مى شود و مى گويد: فلانى كمكم كن ، من در دنيا كار نيكى برايت انجام دادم ، بنده مؤمن به ملك مى گويد: راهش را باز كنيد، خداوند ملك را فرمان دهد كه راهش را باز كنند تا داخل بهشت شود.
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ يُؤْتَى بِعَبْدٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لَيْسَتْ لَهُ حَسَنَةٌ فَيُقَالُ لَهُ اذْكُرْ وَ تَذَكَّرْ هَلْ لَكَ حَسَنَةٌ فَيَقُولُ مَا لِي حَسَنَةٌ غَيْرَ أَنَّ فُلَاناً عَبْدَكَ الْمُؤْمِنَ مَرَّ بِي فَسَأَلَنِي مَاءً لِيَتَوَضَّأَ بِهِ فَيُصَلِّيَ فَأَعْطَيْتُهُ فَيُدْعَى بِذَلِكَ الْعَبْدِ الْمُؤْمِنِ فَيَقُولُ نَعَمْ يَا رَبِّ فَيَقُولُ الرَّبُّ جَلَّ ثَنَاؤُهُ قَدْ غَفَرْتُ لَكَ أَدْخِلُوا عَبْدِي جَنَّتِي
امام صادق عليه السّلام فرمود: بنده اى را كه هيچ عمل صالحى ندارد روز قيامت حاضر كنند و به او بگويند: بنگر و بياد آور! آيا كار خوبى دارى ؟ مى گويد: من هيچ عمل شايسته اى ندارم جز آنكه وقتى فلان بنده مؤمن تو بر من گذر مى كرد و از من آب خواست تا وضو بگيرد و نماز بخواند من به او آب دادم .
سپس از مؤمن در اين باره پرسيده مى شود، او مى گويد: پروردگارا راست مى گويد! خداوند جلّ ثناؤ ه مى فرمايد: من تو را آمرزيدم ، بنده مرا داخل بهشتم كنيد.
عَنِ الْمُفَضَّلِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ يُقَالُ لِلْمُؤْمِنِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ تَصَفَّحْ وُجُوهَ النَّاسِ فَمَنْ كَانَ سَقَاكَ شَرْبَةً أَوْ أَطْعَمَكَ أُكْلَةً أَوْ فَعَلَ بِكَ كَذَا وَ كَذَا فَخُذْ بِيَدِهِ فَأَدْخِلْهُ الْجَنَّةَ قَالَ فَإِنَّهُ لَيَمُرُّ عَلَى الصِّرَاطِ وَ مَعَهُ بَشَرٌ كَثِيرٌ فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ إِلَى أَيْنَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ إِلَى أَيْنَ يَا عَبْدَ اللَّهِ فَيَقُولُ اللَّهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ أَجِيزُوا لِعَبْدِي فَأَجَازُوهُ وَ إِنَّمَا سُمِّيَ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً لِأَنَّهُ يُؤْمِنُ عَلَى اللَّهِ فَيُجِيزُ أَمَانَهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: روز قيامت به مؤمن گفته مى شود؛ در صورتهاى اين مردم خوب تأ مل كن ، هر كس از اينها كه آبى به تو نوشانده يا غذايى خورانده ، يا كارى برايت انجام داده دستش را بگير و او را به بهشت ببر، فرد مؤمن از صراط مى گذرد در حالى كه افراد زيادى همراهش هستند.
ملائك مى پرسند: به كجا اى دوستان خدا؟! به كجا اى بندگان خدا؟
خداوند متعال مى فرمايد: به بنده من اجازه دهيد، آنها هم اجازه مى دهند، و علّت اينكه مؤمن را مؤمن ناميده اند اين است كه او نزد خدا امان مى دهد و امانش را خدا مى پذيرد.
عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ قَالَ قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ ع إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيُفَوِّضُ اللَّهُ إِلَيْهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَيَصْنَعُ مَا شَاءَ قُلْتُ حَدِّثْنِي فِي كِتَابِ اللَّهِ أَيْنَ- قَالَ قَالَ قَوْلُهُ لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فِيها وَ لَدَيْنا مَزِيدٌ فَمَشِيئَةُ اللَّهِ مُفَوَّضَةٌ إِلَيْهِ- وَ الْمَزِيدُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يُحْصَى ثُمَّ قَالَ جَابِرٌ وَ لَا تَسْتَعِنْ بِعَدُوٍّ لَنَا فِي حَاجَةٍ- وَ لَا تَسْتَطْعِمْهُ وَ لَا تَسْأَلْهُ شَرْبَةً أَمَا إِنَّهُ لَيُخَلَّدُ فِي النَّارِ فَيَمُرُّ بِهِ الْمُؤْمِنُ فَيَقُولُ يَا مُؤْمِنُ أَ لَسْتُ فَعَلْتُ بِكَ كَذَا وَ كَذَا فَيَسْتَحِي مِنْهُ فَيَسْتَنْقِذُهُ مِنَ النَّارِ وَ إِنَّمَا سُمِّيَ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً لِأَنَّهُ يُؤْمِنُ عَلَى اللَّهِ فَيُجِيزُ اللَّهُ أَمَانَهُ
امام باقر عليه السّلام فرمود: خداوند در روز قيامت مؤمن را به حال خود رها مى كند تا هر چه مى خواهد انجام دهد، گفتم : بفرماييد در كجاى كتاب خدا چنين آمده ؟ فرمود: در آنجا كه مى فرمايد: (براى آنهاست هر چه بخواهند و نزد ماست افزونتر از نعمات بهشتى )، پس خواسته خدا و افزون نعمت بى شمار او به او واگذار مى شود.
سپس فرمود: اى جابر! از دشمن ما طلب كمك مكن ، و از او تقاضاى غذا يا آب ننما، زيرا او در آتش جاودانه خواهد بود، و هنگامى كه مؤمنى از كنارش بگذرد مى گويد: اى مؤمن آيا برايت فلان كار را انجام ندادم ؟ مؤمن از او حيا مى كند و او را از آتش نجات مى دهد، و علّت نامگذارى مؤمن به مؤمن اين است كه او نزد خدا امان مى دهد و خدا هم امانش را مى پذيرد.
afsanah82
07-19-2011, 07:49 PM
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ أَمَرَ اللَّهُ مُنَادِياً يُنَادِي بَيْنَ يَدَيْهِ أَيْنَ الْفُقَرَاءُ فَيَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ كَثِيرٌ فَيَقُولُ عِبَادِي فَيَقُولُونَ لَبَّيْكَ يَا رَبَّنَا فَيَقُولُ إِنِّي لَمْ أُفْقِرْكُمْ لِهَوَانٍ بِكُمْ عَلَيَّ وَ لَكِنْ إِنَّمَا أَفْقَرْتُكُمْ لِمِثْلِ هَذَا الْيَوْمِ تَصَفَّحُوا وُجُوهَ النَّاسِ- فَمَنْ صَنَعَ إِلَيْكُمْ مَعْرُوفاً لَمْ يَصْنَعْهُ إِلَّا فِيَّ فَكَافِئُوهُ عَنِّي بِالْجَنَّةِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: روز قيامت خداوند جارچى را فرمان مى دهد كه پيش رويش فرياد بزند: فقراء كجايند؟ عدّه بسيارى از مردم بر مى خيزند، خداوند مى فرمايد: اى بندگان من ! مى گويند: بلى پروردگار ما، مى فرمايد: من شما را به خاطر تحقير نيازمند نگردانيدم ، بلكه به خاطر چنين روزى شما را فقير نمودم ، حال به صورتهاى مردم خوب نگاه كنيد! هر كس فقط به خاطر من كار نيكى براى شما انجام داده از طرف من او را به بهشت ببريد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْمُؤْمِنُ زَعِيمُ أَهْلِ بَيْتِهِ شَاهِدٌ عَلَيْهِمْ وَلَايَتَهُمْ
امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: مؤمن رئيس خانواده اش مى باشد و نيز بر اعمال و كردار آنها گواه است .
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص سِبَابُ الْمُؤْمِنِ فُسُوقٌ وَ قِتَالُهُ كُفْرٌ وَ أَكْلُ لَحْمِهِ مَعْصِيَةُ اللَّهِ وَ حُرْمَةُ مَالِهِ كَحُرْمَةِ دَمِهِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمايد: دشنام دادن به مؤمن نافرمانى خداست ، و جنگيدن با او كفر است ، و خوردن گوشت او (بواسطه غيبت ) گناه است ، و احترام مال مؤمن همانند احترام خون اوست .
الفصل السابع في ذكر ما يجب من حق المؤمن على المؤمن
(فصل هفتم : در بيان حقوق واجب مؤمن برمؤمن)
عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ يُحْشَرُ النَّاسُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْرَى مَا كَانُوا وَ أَجُوعَ مَا كَانُوا وَ أَعْطَشَ مَا كَانُوا فَمَنْ كَانَ كَسَا مُؤْمِناً ثَوْباً فِي دَارِ الدُّنْيَا كَسَاهُ اللَّهُ مِنْ حُلَلِ الْجَنَّةِ وَ مَنْ كَانَ أَطْعَمَ مُؤْمِناً فِي دَارِ الدُّنْيَا أَطْعَمَهُ اللَّهُ مِنْ ثِمَارِ الْجَنَّةِ وَ مَنْ كَانَ سَقَى مُؤْمِناً فِي دَارِ الدُّنْيَا شَرْبَةً مِنْ ظَمَإٍ سَقَاهُ اللَّهُ مِنَ الرَّحِيقِ الْمَخْتُومِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمايد: روز قيامت مردم محشور مى شوند در حالى كه عريانتر از دنيا و گرسنه تر و تشنه تر از زمانى مى باشند كه در دنيا بودند، هر كس از آنان در دنيا به مؤمنى لباسى پوشانده خداوند او را از لباسهاى بهشتى بپوشاند، و هر كس مؤمنى را در دنيا غذا داده خداوند از نعمتهاى بهشتى نصيبش كند، و هر كسى در دنيا مؤمنى را سيراب نموده خداوند به او از شرابهاى بهشتى بنوشاند.
عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ يَا سَدِيرُ تُعْتِقُ كُلَّ يَوْمٍ نَسَمَةً قُلْتُ لَا قَالَ فَكُلَّ شَهْرٍ قُلْتُ لَا فَقَالَ كُلَّ سَنَةٍ قُلْتُ لَا فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِأَ مَا تَأْخُذُ بِيَدِ أَخِيكَ فِي اللَّهِ فَتُدْخِلَهُ بَيْتَكَ- فَتُطْعِمَهُ شُبْعَةً فَوَ اللَّهِ لَذَلِكَ أَفْضَلُ مِنْ عِتْقِ رَقَبَةٍ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِيلَ
امام باقر عليه السّلام فرمود: اى سدير آيا هر روز بنده اى را آزاد مى كنى ؟ گفتم : نه ، فرمود: در هر ماه ؟ گفتم : نه ، فرمود: در هر سال ؟ گفتم : نه ، فرمود: سبحان اللّه ، آيا دست برادر دينيت را به خاطر خدا نگرفته اى و به خانه ات نبرده اى و او را از غذا سير ننموده اى ؟ بخدا قسم اين كار از آزاد كردن بنده اى از نسل فرزندان اسماعيل عليه السّلام ثوابش بيشتر است .
عَنْ أَبِي الْمِقْدَامِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ يَا أَبَا الْمِقْدَامِ لَأَنْ أُطْعِمَ رَجُلًا مِنْ شِيعَتِي شُبْعَةً أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أُطْعِمَ أُفُقاً مِنَ النَّاسِ قَالَ قُلْتُ كَمِ الْأُفُقُ قَالَ مِائَةُ أَلْفٍ
امام باقر عليه السّلام فرمود: اى ابو مقدام سير كردن مردى از شيعيانم براى من بهتر از سير كردن افقى از مردم ديگر است ، گفتم : افق چه مقدار است ؟ فرمود: صد هزار.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ نَظَرَ إِلَى مُؤْمِنٍ نَظْرَةً لِيُخِيفَهُ بِهَا أَخَافَهُ اللَّهُ يَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّهُ
امام صادق عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل مى كند كه فرمود: كسى كه به مؤمنى نگاه ترسناك نمايد، خداوند در آن روزى كه بجز سايه او سايه اى نيست (قيامت ) او را مى ترساند.
وَ قَالَ أَيْضاً مَنْ عَادَ مَرِيضاً مِنَ الْمُسْلِمِينَ خَاضَ فِي رِمَالِ الرَّحْمَةِ وَ مَنْ جَلَسَ إِلَيْهِ غَمَرَتْهُ الرَّحْمَةُ فَإِذَا بَلَغَ إِلَى مَنْزِلِهِ شَيَّعَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ حَتَّى يَدْخُلَ إِلَى مَنْزِلِهِ كُلُّهُمْ يَقُولُونَ أَلَا طِبْتَ وَ طَابَتْ لَكَ الْجَنَّةُ
امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: هر كس بيمارى از مسلمين را عيادت كند در درياى رحمت خدا فرو مى رود، و كسى كه نزد آن بيمار بنشيند رحمت خداوند او را فرا مى گيرد، و هر گاه به منزلش برگردد هفتاد هزار ملك او را همراهى كنند؛ تا داخل خانه اش شود، و تمامى آنان مى گويند: پاك شدى و بهشت براى تو گوارا شد.
عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ سَأَلَهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ حَاجَةً مِنْ ضَرِّهِ فَمَنَعَهُ مِنْ سَعَةٍ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَيْهَا مِنْ عِنْدِهِ أَوْ مِنْ عِنْدِ غَيْرِهِ حَشَرَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَقْرُونَةً يَدُهُ إِلَى عُنُقِهِ حَتَّى يَفْرُغَ اللَّهُ مِنْ حِسَابِ الْخَلْقِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: اگر مؤمنى نياز ضروريش را به برادر مؤمنش عرضه كند و او با توان بر آوردنش از بر آوردن حاجتش امتناع كند، حال بى واسطه و يا با واسطه ؛ خداوند او را دست به گردن بسته در قيامت محشور مى كند، تا از حساب مخلوقات فارغ شود.
عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ النَّوْفَلِيِّ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَبْلِغْ مَوَالِيَّ عَنِّي السَّلَامَ وَ أَخْبِرْهُمْ أَنِّي أَضْمَنُ لَهُمُ الْجَنَّةَ مَا خَلَا سَبْعاً مُدْمِنُ خَمْرٍ أَوْ مَيْسِرٍ أَوْ رَادٌّ عَلَى مُؤْمِنٍ أَوْ مُسْتَكْبِرٌ عَلَى مُؤْمِنٍ أَوْ مَنْ مَنَعَ مُؤْمِناً مِنْ حَاجَةٍ- أَوْ مَنْ أَتَاهُ مُؤْمِنٌ فِي حَاجَةٍ فَلَمْ يَقْضِهَا لَهُ أَوْ مَنْ خَطَبَ إِلَيْهِ مُؤْمِنٌ فَلَمْ يُزَوِّجْهُ- قَالَ قُلْتُ لَا وَ اللَّهِ لَا يَرِدُ عَلَيَّ أَحَدٌ مِمَّنْ وَحَّدَ اللَّهَ بِكَمَالِهِ كَائِناً مَنْ كَانَ- فَأُخَلِّي بَيْنَهُ وَ بَيْنَ مَالِي فَقَالَ صَدَقْتَ إِنَّكَ صِدِّيقٌ قَدِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَكَ لِلتَّسْلِيمِ وَ الْإِيمَانِ
عبد الملك نوفلى گويد: خدمت امام صادق عليه السّلام رسيدم ، ايشان فرمود: به دوستانم سلام برسان و به آنها خبر بده كه من بجز براى هفت گروه از آنان بهشت را بر ايشان ضمانت مى كنم :
كسى كه دائم الخمر است ، كسى كه قمار باز است ، كسى كه سخن مؤمنى را رد كند، كسى كه بر مؤمنى تكبر كند، كسى كه مؤمنى را از حاجتش منع نمايد، يا مؤمنى نزدش آمده و حاجتى دارد و او حاجتش را روا نسازد، يا مؤمنى به خواستگارى در خانه اش آمده و او دخترش را به تزويجش در نياورد.
عرض كردم : قسم بخدا، هر بنده موحّد كاملى كه وجود داشته و نزد من آمده مالم را در اختيارش قرار داده ام ، امام فرمود: راست گفتى ، تو راستگويى ، خداوند دلت را براى بندگى و ايمان امتحان نموده است .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَيُّمَا رَجُلٍ اتَّخَذَ وَلَايَتَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ ثُمَّ أَدْخَلَ عَلَى نَاصِبِيٍّ سُرُوراً وَ اصْطَنَعَ إِلَيْهِ مَعْرُوفاً فَهُوَ مِنَّا بَرِي ءٌ وَ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللَّهِ النَّارَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس ولايت ما اهل بيت را اختيار كند، سپس دشمنم را شاد نمايد و كار نيكى براى او انجام دهد، او از ما دورى جسته و پاداش او نزد خدا آتش است .
عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِخْوَانُنَا يَتَوَلَّوْنَ عَمَلَ السُّلْطَانِ أَ فَتَدْعُو لَهُمْ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع هَلْ يَنْفَعُونَكُمْ قُلْتُ لَا فَقَالَ ابْرَأْ مِنْهُمْ بَرِئَ اللَّهُ مِنْهُمْ
يكى از اصحاب مى گويد: از امام صادق عليه السّلام پرسيدم : برادران ما كارهاى حكومتى انجام مى دهند آيا براى آنها دعا كنيم ؟ امام فرمود: آيا براى شما نفعى دارند؟ گفتم : نه .
فرمود: من از آنها بيزارم ، خدا هم از آنها بيزار است .
عَنْ عَلِيِّ بْنِ زَيْدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ صَاحِبِ الْعَسْكَرِ قَالَ كَفَّارَةُ عَمَلِ السُّلْطَانِ قَضَاءُ حَوَائِجِ الْإِخْوَانِ
امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: كفّاره كار كردن براى پادشاه بر آوردن حاجتهاى برادران ايمانى است .
عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَدْ كُنْتُ فَرَضْتُ عَلَيْكُمُ الْخُمُسَ فِي أَمْوَالِكُمْ فَقَدْ جَعَلْتُ مَكَانَهُ بِرَّ إِخْوَانِكُمْ
امام صادق عليه السّلام فرمود: خمس را در اموال شما واجب نمودم ، اينك به جاى آن نيكى به برادرانتان را قرار دادم .
عَنْ أَحْمَدَ بْنِ جَعْفَرٍ الدِّهْقَانِ قَالَ قَالَ رَجُلٌ لِأَبِي الْحَسَنِ الْعَسْكَرِيِّ ع كَيْفَ أَبُو دُلَفَ لَهُ أَرْبَعَةُ آلَافِ قَرْيَةٍ وَ قَرْيَةٌ فَقَالَ لَهُ إِنَّهُ ضَافَ بِهِ مُؤْمِنٌ لَيْلَةً فَزَوَّدَهُ جُلَّةً مِنْ تَمْرٍ كَانَ فِيهَا أَرْبَعَةُ آلَافِ تَمْرَةٍ وَ تَمْرَةٌ- فَأَعْطَاهُ اللَّهُ بِكُلِّ تَمْرَةٍ قَرْيَةً
احمد بن جعفر دهقان گويد: مردى به امام عسكرى عليه السّلام عرض كرد: چگونه ابو دلف چهار هزار و يك قريه دارد؟ امام فرمود: او يك شب مؤ منى را مهمان كرد و به عنوان توشه راه كيسه اى از خرما به او داد كه در آن چهار هزار و يك خرما بود، خداوند هم به پاداش هر خرما يك قريه به او عطا فرمود.
عَنِ الْفَضْلِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لِإِسْحَاقَ تُدْخِلُ إِخْوَتَكَ إِلَى مَنْزِلِكَ فَيَأْكُلُونَ طَعَامَكَ وَ يَشْرَبُونَ شَرَابَكَ وَ يَطَئُونَ فِرَاشَكَ قَالَ نَعَمْ قَالَ أَمَا إِنَّهُمْ مَا يَخْرُجُونَ مِنْ بَيْتِكَ إِلَّا وَ لَهُمُ الْفَضْلُ عَلَيْكَ- قَالَ إِسْحَاقُ يَا سَيِّدِي يَدْخُلُونَ بَيْتِي وَ يَأْكُلُونَ طَعَامِي وَ يَفْتَرِشُونَ فَرْشِي - وَ يَخْرُجُونَ مِنْ مَنْزِلِي وَ لَهُمُ الْفَضْلُ عَلَيَّ قَالَ نَعَمْ إِنَّهُمْ يَأْكُلُونَ أَرْزَاقَهُمْ- وَ يَخْرُجُونَ بِذُنُوبِكَ وَ ذُنُوبِ عِيَالِكَ
امام صادق عليه السّلام به اسحاق فرمود: آيا برادران دينيت را به خانه ات برده اى تا از غذاى تو بخورند، و از آشاميدنت بياشامند، و در رختخواب بخوابند؟ گفت : بلى ، فرمود: بدان آنها از خانه ات خارج نمى شوند مگر اينكه باعث زيادى نعمت بر تو خواهند شد.
اسحاق گفت : آقاى من ! آنها به خانه ام مى آيند! و غذايم را مى خورند! و روى فرشهايم استراحت مى كنند! و از منزلم خارج مى شوند باز هم براى من زيادى نعمت مى آورند؟! فرمود: بلى ، آنها روزى خود را مى خورند و هنگام خارج شدن گناهان تو و خانواده ات را هم با خود مى برند.
عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ الْحَذَّاءِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ يَحِقُّ عَلَى الْمُؤْمِنِ لِلْمُؤْمِنِ النَّصِيحَةُ
امام باقر عليه السّلام فرمود: بر مؤمن است كه خير خواه برادر مؤمنش باشد.
عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ مَنْ مَشَى مَعَ أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ فِي حَاجَةٍ فَلَمْ يُنَاصِحْهُ فَقَدْ خَانَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر مؤمنى كه دنبال حاجت برادر دينى خود برود و براى او خير انديشى نكند؛ به خدا و رسولش خيانت نموده است .
عَنْ يُونُسَ بْنِ ظَبْيَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع خَصْلَتَانِ إِذَا لَمْ تَكُونَا فِي الرَّجُلِ فَاعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ مِنْهُ الْمُحَافَظَةُ عَلَى الصَّلَوَاتِ وَ الْمُوَاسَاةُ لِإِخْوَانِهِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: اگر دو خصلت در مردى نبود هر قدر مى توانى از او دورى كن ، يكى از آن دو مواظبت بر نمازهاى واجب است و ديگر همدردى كردن با برادران دينى كه از طرف خدا واجب شده است .
عَنْهُ ع قَالَ إِذَا رَأَيْتَ مِنْ أَخِيكَ شُحّاً فَاسْتُرْ عَلَيْهِ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ إِذَا قَالَ الْمُؤْمِنُ لِأَخِيهِ أُفٍّ خَرَجَ مِنْ وَلَايَتِهِ وَ إِذَا قَالَ أَنْتَ عَدُوِّي فَقَدْ كَفَرَ أَحَدُهُمَا لِأَنَّهُ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ مِنْ أَحَدٍ عَمَلًا فِي تَثْرِيبٍ عَلَى مُؤْمِنٍ نَصِيحَةً وَ لَا يَقْبَلُ مِنْ مُؤْمِنٍ عَمَلًا- وَ هُوَ يُضْمِرُ فِي قَلْبِهِ عَلَى مُؤْمِنٍ سُوءً وَ لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ عَنِ النَّاسِ فَنَظَرُوا إِلَى مَا وَصَلَ مَا بَيْنَ اللَّهِ وَ بَيْنَ الْمُؤْمِنِ خَضَعَتْ لِلْمُؤْمِنِينَ رِقَابُهُمْ وَ تَسَهَّلَتْ لَهُمْ أُمُورُهُمْ وَ لَانَتْ لَهُمْ طَاعَتُهُمْ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر گاه از برادران دينى ات بخلى ديدى آن را پنهان كن . - امام باقر عليه السّلام فرمود: هر گاه مؤمن نسبت به برادر دينى اش اظهار انزجار نمايد از دوستى او خارج شده . و هر گاه به او بگويد تو دشمن منى يكى از آن دو كافر شده ، زيرا خداوند عمل كسى را كه بعنوان خير انديشى مؤمنى را توبيخ نموده باشد نمى پذيرد، و از مؤمن هم عملى را قبول نمى كند در حالى كه در دلش نسبت به مؤمن ديگر گمان بد باشد. و اگر حجابها از جلوى چشم مردم برداشته شود و ببينند آنچه را موجب اتصال بين خدا و مؤمن شده گردنهاى آنان براى مؤمنين خاضع و فروتن مى شود، و كارهاى مؤمنين براى آنان آسان مى گردد، و براى آنها اطاعت از مؤمنين سهل مى شود.
عَنْ أَبِي خَدِيجَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَا مِنْ عَبْدَيْنِ مُسْلِمَيْنِ إِلَّا وَ بَيْنَهُمَا حِجَابٌ مِنَ اللَّهِ فَإِنْ قَالَ أَحَدُهُمَا هَجْراً فِي صَاحِبِهِ هَتَكَ اللَّهُ ذَلِكَ السِّرَّ- فَإِنْ بَرِئَ أَحَدُهُمَا مِنْ صَاحِبِهِ كَفَرَ أَحَدُهُمَا يَعْنِي أَشَدَّهُمَا قَوْلًا
امام صادق عليه السّلام فرمود: بين هر دو بنده مسلمان حجابى از طرف خداوند قرار داده شده ؛ كه اگر يكى از آن دو سخن زشتى به ديگرى بگويد، خداوند آن حجاب را پاره مى كند، و اگر يكى از آن دو از ديگرى بيزارى جويد يكى از آن دو كافر خواهد شد، يعنى : آن كس كه لحنش شديدتر بود.
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ لَمَّا كَثُرَ مَالِي أَجْلَسْتُ عَلَى بَابِي بَوَّاباً يَرُدُّ عَنِّي فُقَرَاءَ الشِّيعَةِ فَخَرَجْتُ إِلَى مَكَّةَ فِي تِلْكَ السَّنَةِ فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ فَرَدَّ عَلَيَّ بِوَجْهٍ قَاطِبٍ مُزَوِّراً فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا الَّذِي غَيَّرَ لِي حَالِي عِنْدَكَ قَالَ الَّذِي غَيَّرَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ- قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ أَنَّهُمْ عَلَى دِينِ اللَّهِ وَ لَكِنِّي خَشِيْتُ الشُّهْرَةَ عَلَى نَفْسِي قَالَ يَا إِسْحَاقُ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ الْمُؤْمِنَيْنَ إِذَا الْتَقَيَا فَتَصَافَحَا- أَنْزَلَ اللَّهُ بَيْنَهُمَا مِائَةَ رَحْمَةٍ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ مِنْهَا لِأَشَدِّهِمَا حُبّاً لِصَاحِبِهِ فَإِذَا اعْتَنَقَا غَمَرَتْهُمَا الرَّحْمَةُ
اسحاق بن عمار گويد: چون مال و ثروتم زياد شد كسى را جلوى در خانه ام گذاشتم تا فقيران شيعه را از خانه من دور كند، سپس در همان سال به مكه رفتم و به حضور امام صادق عليه السّلام رسيدم و عرض سلام داشتم ، حضرت با صورت بر افروخته در حالى كه روى از من برگردانده بود جواب سلام را دادند، عرض كردم : فدايت شوم ! چه چيزى موجب دگرگونى حالم نزد شما شد؟ فرمود: آنچه كه حال تو را براى مؤمنين دگرگون ساخته ، عرض كردم : فدايت شوم ! بخدا قسم من مى دانم آنها متدين هستند و لكن ترسيدم از اينكه مشهور شوم .
فرمود: اى اسحاق ! آيا مى دانى هر گاه مؤمنين يك ديگر را ملاقات كنند و با همديگر مصافحه نمايند خداوند بين آن دو صد رحمت فرو مى فرستد، نود و نه آن براى كسى كه دوستيش شديدتر نسبت به ديگرى است ، و هر گاه معانقه كنند رحمت الهى آن دو را فرا مى گيرد.
عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّي رَجُلٌ مَشْهُورٌ وَ إِنَّ أُنَاساً مِنْ أَصْحَابِنَا يَأْتُونِّي وَ يَغْشَوْنِّي وَ قَدِ اشْتَهَرْتُ بِهِمْ أَ فَأَمْنَعُهُمْ أَنْ يَأْتُونِي وَ أَخَافُ فَقَالَ يَا إِسْحَاقُ لَا تَمْنَعْهُمْ خُلْطَتَكَ فَإِنَّ ذَلِكَ لَنْ يَسَعَكَ فَجَهَدْتُ بِهِ أَنْ يَجْعَلَ لِي رُخْصَةً فِي خُلْطَتِهِمْ فَأَبَى عَلَيَّ
اسحاق بن عمار گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم : من مردى مشهورم و عده اى از يارانمان نزد من مى آيند و مرا در بر مى گيرند و اين امر بين آنها مشهور شده ، آيا آنها را از آمدن منع كنم و بترسم ؟
فرمود: اى اسحاق ! دوستيت را با آنها دريغ مدار، زيرا اين كار در حدّ توان تو نيست .
اسحاق مى گويد: من تلاش كردم كه امام عليه السّلام به من رخصت دهد تا با آنان معاشرت ننمايم سودى نيافت ، و ايشان اجازه نفرمود.
عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ لِكُلِّ شَيْءٍ شَيْءٌ يَسْتَرِيحُ إِلَيْهِ وَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ يَسْتَرِيحُ إِلَى أَخِيهِ كَمَا يَسْتَرِيحُ الطَّيْرُ إِلَى شَكْلِهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: براى هر چيزى وسيله آسايشى هست ، وسيله استراحت مؤمن برادر مؤمنش است همان طور كه پرنده اى به هم نوعش انس مى گيرد.
عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِنَا فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ يَشْكُوكَ فُلَانٌ قَالَ يَشْكُونِي إِنِّي اسْتَقْضَيْتُ حَقِّي مِنْهُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع كَأَنَّكَ إِذَا اسْتَقْضَيْتَ حَقَّكَ لَمْ تُسِئْ أَ رَأَيْتَ مَا ذَكَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الْقُرْآنِ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ أَ خَافُوا أَنْ يَجُورَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ لَا وَ اللَّهِ مَا خَافُوا ذَلِكَ إِنَّمَا خَافُوا الِاسْتِقْضَاءَ فَسَمَّاهُ اللَّهُ سُوءَ الْحِسَابِ نَعَمْ مَنِ اسْتَقْضَى مِنْ أَخِيهِ فَقَدْ أَسَاءَ
حماد بن عثمان گويد: نزد امام صادق عليه السّلام بودم كه مردى از ياران ما داخل شد، امام صادق عليه السّلام به او فرمود: فلانى از تو شكايت دارد! گفت : از من شكايت مى كند چون حقم را از او طلب نمودم ، امام صادق عليه السّلام فرمود: گويا تو فكر كردى اگر حقت را از او طلب كنى ناراحتش نمى كنى ؟ آيا قول خداوند را در قرآن نديده اى ؟ (از بدى حساب مى ترسند) آيا مى ترسند خداوند به آنها ستم كند؟ نه بخدا، از اين نمى ترسند بلكه از طلب حساب مى ترسند، فلذا خداوند آن را بدى حساب نام نهاد، بلى ؛ هر كس از برادرش حساب بكشد بد كرده است .
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تَغْشُشِ النَّاسَ فَتَبْقَى بِغَيْرِ صَدِيقٍ
امام صادق عليه السّلام فرمود: با مردم نيرنگ بازى مكن ، زيرا كه بدون دوست مى مانى .
عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْمُؤْمِنُ لَا يَغُشُّ الْمُؤْمِنَ وَ لَا يَظْلِمُهُ وَ لَا يَخُونُهُ وَ لَا يَخْذُلُهُ وَ لَا يَكْذِبُهُ وَ لَا يَغْتَابُهُ وَ لَا يَقُولُ لَهُ أُفٍّ فَإِنَّهُ إِذَا قَالَ لَهُ أُفٍّ لَمْ تَكُنْ بَيْنَهُمَا وَلَايَةٌ فَإِذَا اتَّهَمَهُ انْمَاثَ الْإِيمَانُ فِي قَلْبِهِ- كَمَا يَنْمَاثُ الْمِلْحُ فِي الْمَاءِ وَ مَنْ أَطْعَمَ مُؤْمِنَيْنِ أَشْبَعَهُمَا كَانَ أَفْضَلَ مِنْ رَقَبَةٍ
امام صادق عليه السّلام فرمود: مؤمن برادر مؤمنش را فريب نمى دهد و به او ظلم نمى كند و به او خيانت نمى نمايد، و او را خوار نمى گرداند، تكذيبش نمى كند و غيبت او را نمى نمايد، و اظهار انزجار از او نمى كند، زيرا اگر كلمه اى بگويد كه نشانه انزجار از او باشد محبت و دوستى از بين آن دو رخت مى بندد، و هر گاه به او تهمتى بزند ايمان از قلبش مى رود همان طور كه نمك در ميان آب ذوب مى شود، و هر كس دو مؤمن را غذا دهد بطورى كه سير شوند از آزاد كردن بنده اى در راه خدا ثوابش بيشتر است .
عَنْ إِبْرَاهِيمَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ يَخْذُلُ أَخَاهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى نُصْرَتِهِ إِلَّا خَذَلَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَ الاْخِرَةِ وَ إِنْ نَصَرَهُ كَانَ أَفْضَلَ مِنْ صِيَامِ شَهْرٍ وَ اعْتِكَافِهِ فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر مؤمنى كه برادر مؤمنش را خوار سازد در حالى كه قادر بر يارى اوست خداوند او را در دنيا و آخرت خوار كند، و اگر او را يارى كند ثوابش از يك ماه روزه گرفتن و اعتكاف در مسجد الحرام بيشتر است .
وَ قَالَ الْمُؤْمِنُ لَا يَشْبَعُ وَ يَجُوعُ أَخُوهُ وَ لَا يَرْوَى وَ يَظْمَأُ أَخُوهُ وَ لَا يُكْسَى وَ يَعْرَى أَخُوهُ- مَا أَعْظَمَ حَقَّ الْمُسْلِمِ عَلَى الْمُسْلِمِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: مؤمن هيچ گاه سير نمى باشد در حالتى كه برادرش گرسنه است ، و سيراب نمى باشد در حالتى كه برادرش تشنه است ، و پوشيده نمى باشد در حالى كه برادرش برهنه است ، چقدر بزرگ است حق مسلمان بر مسلمان !
وَ قَالَ أَحِبَّ لِلْمُسْلِمِ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ- وَ اكْرَهْ لَهُ مَا تَكْرَهُهُ لِنَفْسِكَ وَ إِذَا احْتَجْتَ فَسَلْهُ وَ إِذَا سَأَلَكَ فَأَعْطِهِ وَ لَا تَمَلَّهُ خَيْراً وَ لَا يَمَلَّهُ لَكَ وَ كُنْ لَهُ ظَهِيراً فَإِنَّهُ لَكَ ظَهِيرٌ وَ إِذَا غَابَ فَاحْفَظْهُ فِي غَيْبَتِهِ وَ إِذَا شَهِدَ فَزُرْهُ وَ أَكْرِمْهُ وَ أَجِلَّهُ فَإِنَّهُ مِنْكَ وَ أَنْتَ مِنْهُ وَ إِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ فَاحْمَدِ اللَّهَ وَ إِنِ ابْتُلِيَ فَاعْضُدْهُ وَ تَمَحَّلْ لَهُ وَ أَعِنْهُ وَ إِذَا قَالَ الرَّجُلُ لِأَخِيهِ أُفٍّ لَكَ فَقَدِ انْقَطَعَ مَا بَيْنَهُمَا مِنَ الْوَلَايَةِ فَإِنْ أَهَنْتَهُ انْمَاثَ الْإِيمَانُ فِي قَلْبِكَ كَمَا يَنْمَاثُ الْمِلْحُ فِي الْمَاءِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: براى برادر مسلمانت دوست بدار آنچه را براى خودت دوست مى دارى ، و آنچه را براى خودت خوشايند نمى دانى براى او هم ندان ، و هر گاه نيازمند شدى از او بخواه ، و هر گاه از تو خواستار شد به او بده ، از هيچ كار خيرى در باره او كوتاهى مكن ، و او هم بايد از هيچ كار خيرى براى تو كوتاهى نكند، پشتيبان او باش كه او كوتاهى مكن ، و او هم بايد از هيچ كار خيرى براى تو كوتاهى نكند، پشتيبان او باش كه او پشتيبان توست ، چون غايب شود غيبت او را نگهدارى كن ، و چون حاضر شد به زيارت او برو، او را گرامى بدار و ارجمند شمار، زيرا او از توست و تو از اويى ، و اگر به او خيرى رسيد خدا را سپاس گزار، و اگر گرفتار شد زير بازويش را بگير، و به او كمك كن ، و اگر مردى به برادرش اف بگويد دوستى معنوى ميان آنها بريده خواهد شد، و اگر به او اهانت كردى ايمان در دلت آب مى شود چنانچه نمك در آب .
afsanah82
07-19-2011, 07:53 PM
عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ إِنَّ أَقْرَبَ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ الْكُفْرِ أَنْ يُوَاخِيَ الرَّجُلَ عَلَى الدِّينِ فَيَحْفَظَ عَلَيْهِ عَثَرَاتِهِ وَ يُحْصِيَ عَلَيْهِ زَلَّاتِهِ لِيُعَنِّفَهُ يَوْماً مَا
نزديكترين چيزى كه بنده به كفر دارد؛ اينست كه با شخصى عقد برادرى در دين بسته باشد و لغزشهايش را بخاطر بسپارد و خطاهايش را شماره كند تا روزى به وسيله آنها او را سرزنش نمايد.
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا مِنْ مُؤْمِنَيْنِ إِلَّا وَ بَيْنَهُمَا حِجَابٌ مِنَ اللَّهِ فَإِذَا قَالَ لَهُ هُجْراً هَتَكَ اللَّهُ ذَلِكَ الْحِجَابَ فَإِنْ قَالَ لَبِسْتَ ثَوْبِي فَقَدْ كَفَرَ أَحَدُهُمَا فَإِنِ اتَّهَمَهُ انْمَاثَ الْإِيمَانُ فِي قَلْبِهِ كَمَا يَنْمَاثُ الْمِلْحُ فِي الْمَاءِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: احدى از دو نفر مؤمن نمى باشند؛ مگر اينكه بين آن دو حجابى از طرف خداوند وجود دارد، پس هر گاه يكى از آنها به ديگرى سخن ناخوشايندى گفت خداوند آن حجاب را از بين مى برد، و اگر به او بگويد تو ديگر برادر ايمانى من نيستى ، يكى از آن دو كافر شده ، و اگر به او تهمت بزند ايمان در دلش آب مى شود همان طور كه نمك در آب .
عَنِ الْفَضْلِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ انْظُرْ قَلْبَكَ فَإِنْ أَنْكَرَ صَاحِبَكَ فَإِنَّ أَحَدَكُمَا قَدْ أَحْدَثَ شَيْئاً
امام صادق عليه السّلام فرمود: به دلت بنگر، اگر حس كردى كه به رفيقت بدبينى ، بدان كه يكى از شماها كار بدى كرده است .
عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ مَنْصُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تَدْخُلْ لِأَخِيكَ فِي أَمْرٍ مَضَرَّتُهُ عَلَيْكَ أَعْظَمُ مِنْ مَنْفَعَتِهِ لَهُ- قَالَ ابْنُ سِنَانٍ يَعْنِي إِنَّ الرَّجُلَ يَكُونُ عَلَيْهِ دَيْنٌ كَثِيرٌ وَ لَكَ مَالٌ قَلِيلٌ فَتُؤَدِّي عَنْهُ فَيَذْهَبُ مَالُكَ وَ لَا تَكُونُ قَضَيْتَ دَيْنَهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: به خاطر برادر دينيت كارى را انجام نده كه ضرر آن بر خودت بزرگتر از نفع آن به برادرت باشد.
ابن سنان گويد: يعنى اينكه به گردن كسى قرضى بسيار باشد، و تو مال كمى دارى و بخواهى به وسيله مالت قرض او را ادا نمايى ، در اين صورت مالت مى رود و دين او هم ادا نمى شود.
عَنْ كُلَيْبِ بْنِ مُعَاوِيَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا يَنْبَغِي لِلْمُؤْمِنِ أَنْ يَسْتَوْحِشَ إِلَى أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ فَمَنْ دُونَهُ فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ عَزِيزٌ فِي دِينِهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: براى مؤمن سزاوار نيست كه به خاطر ترس و وحشت با برادر مؤمنش - كه از او در مقام پايين تر است - مأ نوس شود، زيرا مؤمن در دينش عزيز است .
عَنْ خَالِدِ بْنِ نَجِيحٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تُذْهِبِ الْحِشْمَةَ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ أَخِيكَ فَإِنَّ ذَهَابَ الْحِشْمَةِ ذَهَابُ الْحَيَاءِ وَ بَقَاءَ الْحِشْمَةِ بَقَاءُ الْمُرُوءَةِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: پرده شرم و حيا را از ميان خود و برادرت بر مدار، زيرا رفتن پرده حيا برابر است با رفتن حياء و باقى ماندنش برابر با باقى ماندن مردانگى است .
عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْعَبْدِ الصَّالِحِ قَالَ لَا تُضَيِّعْ حَقَّ أَخِيكَ اتِّكَالًا عَلَى مَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ فَإِنَّهُ لَيْسَ بِأَخٍ مَنْ ضَيَّعْتَ حَقَّهُ وَ لَا يَكُونَنَّ أَخُوكَ أَقْوَى عَلَى قَطِيعَتِكَ مِنْكَ عَلَى صِلَتِهِ
امام كاظم عليه السّلام فرمود: حق برادرت را به اعتماد رابطه اى كه بين تو و او هست از بين مبر، زيرا او برادر كسى كه حقش را از بين برد نيست ، و مبادا كه برادرت به بريدن از تو نيرومندتر از تو در پيوستن تو به او باشد.
عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا ضَاقَ أَحَدُكُمْ فَلْيُعْلِمْ أَخَاهُ- وَ لَا يُعِينُ عَلَى نَفْسِهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر گاه زندگى بر يكى از شما سخت شد پس برادر ايمانيش را از وضعش آگاه سازد، و بر خودش سخت نگيرد.
عَنْ أَبِي عُمَارَةَ بْنِ الطَّيَّارِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَسْأَلِ النَّاسَ مَا فِي أَيْدِيهِمْ قَرْضاً مِنْ حَاجَةٍ مِنْهُ إِلَى ذَلِكَ وَ مَا كَانَ لِلَّهِ حَقٌّ فَإِنَّمَا هُوَ لِوَلِيِّهِ وَ إِنَّمَا جَعَلَ الْمُؤْمِنِينَ بَعْضَهُمْ لِبَعْضٍ سُلَّماً وَ مُرْتَفِعاً وَ دَرَجَةً فَإِنَّ اللَّهَ وَفَى لِمَنْ وَفَى لَهُ زَائِداً لِمَنْ شَكَرَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند نيازى به مردم ندارد تا از آنان قرض بخواهد، و هر حقى كه خدا دارد از آن ولى اوست ، خداوند بعض مؤ منين را براى بعض ديگر نردبان و پله و وسيله بالا رفتن قرار داده ، خداوند به عهدش وفا كرده و بر نعمت كسى كه وفا كرد و شكر نعمت بجاى آورد افزوده است .
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادٍ السَّجَّادِ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ تَعْرِفُ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ قُلْتُ بَشِيرَ النباك النَّبَّالِ وَ شَجَرَةَ فَقَالَ كَيْفَ صُنْعُهُمَا إِلَى الْمُؤْمِنِ فَإِنَّ خَيْرَ الْمُسْلِمِينَ مَنْ أَعَانَهُمْ وَ نَفَعَ ثُمَّ قَالَ أَيُّ شَيْءٍ مَعَكَ مِنَ النَّفَقَةِ قُلْتُ مِائَتَا دِرْهَمٍ فَقَالَ أَرِنِيهَا فَأَرَيْتُهُ فَزَادَنِيهَا ثَلَاثِينَ دِرْهَماً وَ دِينَارَيْنِ
امام صادق عليه السّلام به محمّد بن زياد فرمود: چه كسى از اهل كوفه را مى شناسى ؟ گفتم : بشير نبّال و شجره ، فرمود: با مؤمنين چگونه اند؟ بهترين مسلمانان كسى است كه به مسلمان كمك كند و به آنها نفع رساند، سپس فرمود: چه مقدار پول نزد تو هست ؟ گفتم : دويست درهم ، فرمود: نشانم بده ، آن را نشان حضرت دادم ، ايشان سه درهم و دو دينار بر آن افزودند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا كَانَ الْقَوْمُ ثَلَاثَةً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَلَا يَتَنَاجَيَا مِنْهُمُ اثْنَانِ دُونَ صَاحِبِهِمَا فَإِنَّ ذَلِكَ مِمَّا يَحْزُنُهُ وَ يُؤْذِيهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر گاه سه نفر از مؤمنين با هم در جايى گرد آيند، دو نفر آنان سرگوشى با هم صحبت نكنند به طورى كه رفيق سوم نشنود، زيرا اين كار مايه اندوه و آزار اوست .
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ الْمُؤْمِنُ حَرَامٌ كُلُّهُ عِرْضُهُ وَ مَالُهُ وَ دَمُهُ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: همه چيز مؤمن محترم است ، آبرويش ، مالش و خونش .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمُؤْمِنُ مِرْآةُ أَخِيهِ يُمِيطُ عَنْهُ الْأَذَى
امام صادق عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل مى كند كه فرمود: مؤمن آينه برادر مؤمنش است و ناراحتيهايش را از او دور مى كند.
الفصل الثامن في أذى المؤمن و تتبع عثراته
(فصل هشتم : در بيان نهى اذيت مؤمن و جستجوى لغزشهايش )
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ أَيْنَ الصُّدُودُ لِأَوْلِيَائِي فَيَقُومُ قَوْمٌ لَيْسَ عَلَى وُجُوهِهِمْ لَحْمٌ فَيَقُولُ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ آذَوُا الْمُؤْمِنِينَ وَ نَصَبُوا لَهُمْ وَ عَادُوهُمْ وَ عَنَّفُوهُمْ فِي دِينِهِمْ ثُمَّ يُؤْمَرُ بِهِمْ إِلَى جَهَنَّمَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: چون روز قيامت شود منادى ندا كند: كجايند آنان كه راه دوستانم را مى بستند؟ در اين هنگام گروهى كه صورت آنان گوشت ندارد برخيزند، گفته شود:
اينهايند كسانى كه مؤمنين را آزردند، و كينه آنان را بدل گرفتند، و با آنان دشمنى كردند، و آنها را با درشتى در دينشان سرزنش كردند، سپس فرمان داده مى شود كه آنان را به دوزخ برند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تَطْلُبُوا عَثَرَاتِ الْمُؤْمِنِينَ فَإِنَّ مَنْ تَتَبَّعَ عَثَرَاتِ أَخِيهِ تَتَبَّعَ اللَّهُ عَثْرَتَهُ وَ مَنْ تَتَبَّعَ اللَّهُ عَثْرَتَهُ فَضَحَهُ وَ لَوْ فِي جَوْفِ بَيْتِهِ
امام صادق عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل مى كند كه فرمود: لغزشهاى مؤمنين را جستجو نكنيد، زيرا هر كس لغزشهاى برادرش را جستجو كند، خداوند لغزشهايش را دنبال كند، و هر كه را خداوند لغزشهايش را دنبال كند رسوايش سازد، گرچه در درون خانه اش باشد.
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ سَتَرَ عَلَى أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ عَوْرَةً سَتَرَ اللَّهُ عَوْرَتَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس عيب برادر مؤمنين را بپوشاند خداوند در روز قيامت عيبش را بپوشند.
وَ قَالَ مَنْ عَيَّرَ مُؤْمِناً بِذَنْبٍ لَمْ يَمُتْ حَتَّى يَرْكَبَهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كه مؤمنى را به گناهى سرزنش كند؛ نميرد تا آن را مرتكب شود.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَيْلٌ لِمَنْ أَهَانَ وَلِيّاً- مَنْ أَهَانَ وَلِيّاً فَقَدْ حَارَبَنِي وَ يَظُنُّ مَنْ حَارَبَنِي أَنْ يَسْبِقَنِي أَوْ يُعْجِزَنِي - وَ أَنَا الثَّائِرُ لِأَوْلِيَائِي فِي الدُّنْيَا وَ الاْخِرَةِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: خداوند متعال مى فرمايد: واى بر كسى كه دوست مؤمنى را اهانت كند، هر كس به مؤمنى اهانت كند با من جنگ نموده است ، و گمان مى كند كسى كه با من بجنگد از من پيشى مى گيرد يا مرا ناتوان مى سازد! در حالى كه من انتقام گيرنده براى اوليائم مى باشم .
الفصل التاسع في الدين
(فصل نهم : بيان ديندارى)
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ وَ هُوَ كِتَابُ التَّبْصِرَةِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ بَعَثَنِي رَسُولُ اللَّهِ إِلَى الْيَمَنِ فَقَالَ يَا عَلِيُّ لَا تُقَاتِلْ أَحَداً حَتَّى تَدْعُوَهُ إِلَى اللَّهِ لَأَنْ يَهْدِيَ اللَّهُ عَلَى يَدَيْكَ رَجُلًا خَيْرٌ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ أَوْ غَرَبَتْ
على عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مرا به سوى يمن فرستادند و فرمود: اى على ! با هيچ كس جنگ نكن و مردم را بسوى خدا بخوان ، زيرا اگر خداوند مردى را بوسيله تو هدايت كند بهتر از هر چيزى است كه خورشيد به آن تابيده باشد يا غروب كرده باشد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ الْعَبْدَ لَيَتَكَلَّمُ بِالْكَلِمَةِ فَيَكْتُبُ اللَّهُ بِهَا إِيمَاناً فِي قَلْبِ آخَرَ فَيَغْفِرُ لَهُمْ جَمِيعاً
امام صادق عليه السّلام فرمود: چه بسا بنده اى كلمه اى بگويد و خداوند به واسطه آن كلمه ايمان را در قلب بنده ديگر قرار دهد، خداوند همه آنها را بيامرزد.
عَنْهُ ع قَالَ فِي قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى - فَوَقاهُ اللّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا قَالَ أَمَا لَقَدْ بَسَطُوا عَلَيْهِ وَ قَتَلُوهُ وَ لَكِنْ أَ تَدْرُونَ مَا وَقَاهُ- وَقَاهُ أَنْ يَفْتِنُوهُ فِي دِينِهِ
امام صادق عليه السّلام در مورد قول خداوند تبارك و تعالى : (خدا او را از بديهاى آنچه نيرنگ زدند نگهداشت ) فرمود: آنها بر او (مؤمن آل فرعون ) چيره شدند و او را كشتند، ولى مى دانيد خداوند او را از چه چيز نگاه داشت ؟ او را از فتنه در دينش حفظ كرد.
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سَلَامَةُ الدِّينِ وَ صِحَّةُ الْبَدَنِ خَيْرٌ مِنَ الْمَالِ- وَ الْمَالُ زِينَةٌ مِنْ زِينَةِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ
امام باقر عليه السّلام فرمود: سلامتى دين و صحّت بدن بهتر از مال است ، و مال زينتى از زينتهاى خوب دنياست .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع ذُكِرَ لَهُ قَوْلُ رَاهِبٍ أَنَّهُ قَالَ فِي لِبَاسِ الشَّعْرِ- هُوَ أَشْبَهُ بِلِبَاسِ أَهْلِ الْمُصِيبَةِ فَقَالَ وَ أَيُّ مُصِيبَةٍ أَعْظَمُ مِنْ مَصَائِبِ الدِّينِ
از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه : گفته راهبى بر ايشان نقل گرديد كه در مورد لباس مؤ ئين گفته بود: آن لباس به لباس مصيبت ديدگان شبيه تر است ، امام عليه السّلام فرمود: و چه مصيبتى بزرگتر از مصيبتهاى دين !
عَنْ عُمَرَ بْنِ مُفَضَّلٍ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع تُطِيلَ الْغَيْبَةَ عَنْ أَهْلِكَ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ أَيْنَ قُلْتُ الْأَهْوَازَ وَ فَارِسَ قَالَ فِيمَ قُلْتُ فِي طَلَبِ الدُّنْيَا وَ التِّجَارَةِ وَ الرِّزْقِ قَالَ فَانْظُرْ إِذَا طَلَبْتَ مِنْهَا شَيْئاً فَنَرْوِي عَنْكَ فَاذْكُرِ الَّذِي اخْتَصَّكَ بِهِ مِنْ دِينِهِ وَ مَنْ بِهِ عَلَيْكَ مِمَّا صَرَفَهُ عَنْ غَيْرِكَ فَإِنَّ ذَلِكَ أَحْرَى أَنْ تَسْخُوَ نَفْسَكَ مِمَّا فَاتَكَ مِنَ الدُّنْيَا
امام صادق عليه السّلام فرمود: دوريت از خانواده ات به طول مى انجاميد؟ گفتم : بلى ، فرمود:
كجا مى روى ؟ گفتم : اهواز و فارس ، فرمود: براى چه ؟ گفتم براى بدست آوردن دنيا و تجارت و روزى ، (فرمود: پس در نظر داشته باش هر گاه چيزى از مال دنيا را طلب نمودى ولى به تو نرسيد، بياد آور آن كس را كه دين (ولايت ما) خود را مخصوص تو گردانيد، و به آن بر تو منّت نهاد، و از غير تو دريغ داشت پس سزاوارتر اين است كه نفست به خاطر اين خوبيها آرامش يابد، و براى امور دنيا كه از دستت رفته آرامشش را سلب نكنى .
عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ ثَلَاثٌ بِهِنَّ يَكْمُلُ الْمُسْلِمُ التَّفَقُّهُ فِي الدِّينِ- وَ التَّقْدِيرُ فِي الْمَعِيشَةِ وَ الصَّبْرُ عَلَى النَّوَائِبِ
على عليه السّلام فرمود: مسلمان به سه چيز كامل مى گردد: بينش در دين ، توانايى در زندگى ، شكيبائى بر سختيها.
عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مُجَالَسَةُ أَهْلِ الدِّينِ شَرَفُ الدُّنْيَا وَ الاْخِرَةِ
امام صادق عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل مى كند كه فرمود: همنشينى با اهل دين شرافت دنيا و آخرت است .
عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ خِيَارُكُمُ الَّذِينَ إِذَا نُظِرَ إِلَيْهِمْ ذُكِرَ اللَّهُ بِهِمْ
على عليه السّلام مى فرمايد: بهترين شما كسانى هستند كه چون به آنها بنگرند بياد خدا افتند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ الشَّيْطَانَ وَكَّلَ بِاخْتِلَاسِ الْحَدِيثِ- فَيُنْسِيهِ مِنْ أَعْوَانِهِ يُقَالُ لَهُ خِلَاسٌ فَإِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَنْ يُحَدِّثَ بِالْحَدِيثِ فَنَسِيَهُ فَلْيَدْعُ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ لْيُصَلِّ عَلَى النَّبِيِّ وَ لْيَلْعَنِ الْخِلَاسَ فَإِنَّهُ سَيَأْتِيهِ الْحَدِيثُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ وَ إِنْ لَمْ يَذْكُرْهُ كَانَ ذِكْرُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى - وَ الصَّلَاةُ عَلَى النَّبِيِّ عِوَضاً مِنَ الْحَدِيثِ
امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: شيطان موكل شده به ربودن حديث ، آن را از ذهن يارانش مى برد، به او (خلّاس ) رباينده حديث گفته مى شود، اينك هر گاه يكى از شماها مى خواهد حديثى را براى ديگرى نقل كند ولى آن را فراموش كرده ، خداوند تبارك و تعالى را بخواند و بر پيامبر درود بفرستد، و خلّاس را لعن نمايد تا ان شاء اللّه آن حديث بيادش آيد، و اگر يادش نيامد آن ذكر خداوند تعالى و درود بر نبى صلّى اللّه عليه و آله به جاى آن حديث محسوب مى گردد.
الباب الثالث في محاسن الا فعال و شرف الخصال و ما يشبههما ستة و عشرون فصلا
( باب سوم در كارهاى نيك و خصلتهاى شريف و مانند آنها ودر آن بيست و شش فصل است)
الفصل الاول في التوبة
(فصل اول : در توبه)
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَإِنَّهُ كانَ لِلْأَوّابِينَ غَفُوراً قَالَ هُمُ التَّوَّابُونَ الْمُتَعَبِّدُونَ
امام صادق عليه السّلام در مورد قول خداوند متعال (او بازگشت كنندگان را مى بخشد) مى فرمايد: آنان بسيار توبه كنندگان و عبادت كنندگانند.
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع مَنْ تَابَ تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ أَمَرَ جَوَارِحَهُ أَنْ تَسْتُرَ عَلَيْهِ وَ بِقَاعَ الْأَرْضِ أَنْ تَكْتُمَ عَلَيْهِ وَ أُنْسِيَتِ الْحَفَظَةُ مَا كَانَتْ تَكْتُبُهُ عَلَيْهِ
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: هر كس توبه كند خداوند تعالى توبه وى بپذيرد، و اعضاء پيكرش را مأ مور كند كه گناهانش را بپوشانند، و سرزمينهايى را كه در آن گناه كرده مأ مور گرداند كه آن را كتمان كنند، و از ياد فرشتگان مراقبش آنچه از اونوشته اند مى برد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَلَا يَفْرَحُ بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ إِذَا تَابَ كَمَا يَفْرَحُ أَحَدُكُمْ بِضَالَّتِهِ إِذَا وَجَدَهَا
امام صادق عليه السّلام از قول رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل فرمود: خداوند جلّ و علا از توبه بنده اش چون توبه نمايد شاد شود، چنانچه يكى از شما به پيدا شدن گمشده خود شاد گردد.
عَنْهُ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَعْطَى التَّائِبِينَ ثَلَاثَ خِصَالٍ- لَوْ أَعْطَى خَصْلَةً مِنْهَا جَمِيعَ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ لَنَجَوْا بِهَا قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ التَّوّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ فَمَنْ أَحَبَّهُ اللَّهُ لَمْ يُعَذِّبْهُ وَ قَوْلُهُ الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ إِلَى قَوْلِهِ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ وَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللّهِ إِلهاً آخَرَ إِلَى قَوْلِهِ وَ كانَ اللّهُ غَفُوراً رَحِيماً
امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: خداى عزّ و جل به توبه كنندگان سه خصلت داده ؛ كه اگر يكى از آنها را به تمامى اهل آسمانها و زمين داده مى شد همگى به وسيله آن نجات مى يافتند:
- در فرموده اش : (خداوند توبه كنندگان را دوست دارد و پاكيزگان را دوست دارد) پس هر كه را خدا دوست داشته باشد عذابش نكند. - ديگر قول خداى متعال كه فرمود: (آن كسانى كه حامل عرشند و كسانى كه در گرد آنند) تا آنجا كه مى فرمايد: (و اينست آن رستگارى بزرگ ). - قول خداوند كه مى فرمايد: (و آنان كه نخوانند با خدا معبود ديگرى ) تا جايى كه مى فرمايد: (و خداوند آمرزنده و مهربان است ).
عَنْهُ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ تَابَ قَبْلَ مَوْتِهِ بِسَنَةٍ قَبِلَ اللَّهُ تَوْبَتَهُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ سَنَةً لَكَثِيرٌ مَنْ تَابَ قَبْلَ مَوْتِهِ بِشَهْرٍ قَبِلَ اللَّهُ تَوْبَتَهُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ الشَّهْرَ لَكَثِيرٌ مَنْ تَابَ قَبْلَ مَوْتِهِ بِجُمْعَةٍ قَبِلَ اللَّهُ تَوْبَتَهُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ جُمْعَةً لَكَثِيرٌ مَنْ تَابَ قَبْلَ مَوْتِهِ بِيَوْمٍ قَبِلَ اللَّهُ تَوْبَتَهُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ يَوْماً لَكَثِيرٌ مَنْ تَابَ قَبْلَ أَنْ يُعَايِنَ قَبِلَ اللَّهُ تَوْبَتَهُ
امام صادق عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل مى كند كه فرمود: هر كه يك سال قبل از مرگش توبه كند خداوند توبه اش را بپذيرد، سپس فرمود: يك سال زياد است هر كه يك ماه قبل از مرگش توبه كند خدا توبه اش را بپذيرد، سپس فرمود: يك ماه زياد است ، هر كه يك هفته قبل از مرگش توبه نمايد خدا توبه اش را بپذيرد، سپس فرمود: يك هفته زياد است ، هر كه يك روز قبل از مرگش توبه نمايد خدا توبه اش را بپذيرد، سپس فرمود: يك روز زياد است ، هر كه پيش از ديدار مرگ توبه كند خدا توبه اش را بپذيرد.
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ مَنْ تَابَ إِذَا بَلَغَتْ نَفْسُهُ إِلَى هَذِهِ- وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى حَلْقِهِ تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِ جَلَّ وَ عَزَّ
امام باقر عليه السّلام مى فرمايد: هر كس توبه كند قبل از اينكه جانش به اينجا برسد- و با دست مباركشان به سوى حلقشان اشاره فرمود- خداوند عزّ و جل توبه او را بپذيرد.
عَنْهُ ع قَالَ لَا يُحَالُ بَيْنَ الْعَبْدِ وَ بَيْنَ التَّوْبَةِ حَتَّى يَتَغَرْغَرَ لِحَيَاتِهِ
امام باقر عليه السّلام مى فرمايد: بين بنده و توبه چيزى مانع نمى شود تا زمانى كه جانش به حلقومش برسد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ الْعَبْدَ لَيُذْنِبُ الذَّنْبَ فَيُغْفَرُ لَهُ قَالَ قُلْتُ فَكَيْفَ ذَاكَ قَالَ لَا يَزَالُ نَادِماً عَلَيْهِ مُسْتَغْفِراً مِنْهُ حَتَّى يُغْفَرَ لَهُ
امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: بنده گناهى را انجام مى دهد و خداوند او را بيامرزد، راوى مى گويد: پرسيدم : چگونه چنين چيزى ممكن است ؟ فرمود: دائما بر گناهش پشيمان است و از آن طلب آمرزش مى كند تا وقتى آمرزيده شود.
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ لَا وَ اللَّهِ مَا أَرَادَ اللَّهُ مِنَ النَّاسِ إِلَّا خَصْلَتَيْنِ- أَنْ يُقِرُّوا لَهُ بِالنَّعِيمِ فَيَزِيدَهُمْ وَ بِالذُّنُوبِ فَيَغْفِرَهَا لَهُمْ
امام باقر عليه السّلام مى فرمايد: به خدا سوگند، خداوند از مردم جز دو خصلت نخواسته است :
اعتراف به نعمتهاى او تا نعمت را بر ايشان بيافزايد، و اعتراف به گناهان تا آنها را بر ايشان بيامرزد.
عَنْهُ ع قَالَ مَا يَنْجُو مِنَ الذَّنْبِ إِلَّا مَنْ أَقَرَّ بِهِ
امام باقر عليه السّلام مى فرمايد: از گناه نجات نيابد بجز آن كس كه بدان اعتراف نمايد.
عَنْهُ قَالَ كَفَى بِالنَّدَمِ تَوْبَةً
امام باقر عليه السّلام مى فرمايد: پشيمانى براى توبه كافى است .
مِنْ كِتَابِ رَوْضَةِ الْوَاعِظِينَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا خَلَقْتُ الْمُلُوكَ وَ قُلُوبُهُمْ بِيَدِي فَأَيُّمَا قَوْمٍ أَطَاعُونِي - جَعَلْتُ قُلُوبَ الْمُلُوكِ عَلَيْهِمْ رَحْمَةً وَ أَيُّمَا قَوْمٍ عَصَوْنِي جَعَلْتُ قُلُوبَ الْمُلُوكِ عَلَيْهِمْ سَخْطَةً أَلَا لَا تَشْغَلُوا أَنْفُسَكُمْ بِسَبِّ الْمُلُوكِ تُوبُوا إِلَيَّ أَعْطِفْ بِقُلُوبِهِمْ عَلَيْكُمْ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمايد: خداوند عزّ و جل فرمود: من خدائى هستم كه هيچ معبودى جز من نيست ، حكّام را آفريدم در حالى كه دلهاى آنها در دست من است ، هر گروهى كه مرا اطاعت كنند دلهاى آن حكام را رحمت بر آنان قرار خواهم داد، و هر گروهى كه مرا نافرمانى كنند دلهاى حكام را بر آنان غضبناك قرار خواهم داد. آگاه باشيد! خودتان را به دشمنان دادن به پادشاهان سرگرم نكنيد، به سوى من توبه كنيد تا دلهاى آنها را نسبت به شما مهربان سازم .
وَ قَالَ ص مَا مِنْ شَيْءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْ شَابٍّ تَائِبٍ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هيچ چيز نزد خداوند محبوبتر از جوان توبه كننده نيست .
afsanah82
07-19-2011, 07:53 PM
وَ مِنْ كِتَابٍ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ وَ الْمُقِيمُ عَلَى الذَّنْبِ وَ هُوَ يَسْتَغْفِرُ كَالْمُسْتَهْزِئِ
امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: توبه كننده از گناه همانند كسى است كه گناه ندارد، و آنكه در گناه بماند در حالى كه طلب آمرزش مى كند همچون مسخره چى است .
وَ قَالَ مَا مِنْ عَبْدٍ مُؤْمِنٍ يُذْنِبُ إِلَّا أَجَّلَهُ اللَّهُ سَبْعَ سَاعَاتٍ فَإِنْ هُوَ تَابَ لَمْ يُكْتَبْ عَلَيْهِ شَيْءٌ- وَ إِنْ لَمْ يَتُبْ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِ سَيِّئَةً
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر بنده مؤمنى كه گناهى كند خداوند هفت ساعت به او مهلت دهد، اگر توبه كرد چيزى در نامه عمل او نوشته نخواهد شد و اگر توبه نكرد يك گناه بر او نوشته شود.
وَ قَالَ إِذَا أَكْثَرَ الْعَبْدُ مِنَ الِاسْتِغْفَارِ رُفِعَتْ صَحِيفَتُهُ وَ هِيَ تَتَلَأْلَأُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر گاه بنده بسيار استغفار كند نامه عملش بالا رود در حالى كه مى درخشد.
وَ قَالَ لَا صَغِيرَةَ مَعَ الْإِصْرَارِ وَ لَا كَبِيرَةَ مَعَ الِاسْتِغْفَارِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: با اصرار بر گناه صغيره اى نمى ماند، و با استغفار كبيره اى نمى ماند (يعنى گناه كوچك با اصرار بر آن ، كبيره خواهد شد، و كبيره با استغفار آمرزيده خواهد شد).
وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع مَا مِنْ عَبْدٍ يَعْمَلُ عَمَلًا لَا يَرْضَاهُ اللَّهُ إِلَّا سَتَرَ عَلَيْهِ أَوَّلًا فَإِذَا ثَنَّى سَتَرَ عَلَيْهِ فَإِذَا ثَلَّثَ أَهْبَطَ اللَّهُ مَلَكاً فِي صُورَةِ آدَمِيٍّ- يَقُولُ لِلنَّاسِ إِنَّ فُلَاناً يَعْمَلُ كَذَا وَ كَذَا
امام باقر عليه السّلام فرمود: هر بنده مؤمنى عملى را كه مورد رضاى خدا نيست انجام دهد خداوند نخستين بار گناهش را مى پوشاند، و اگر مرتبه دوم انجام دهد باز هم خداوند بر او مى پوشاند، و هر گاه مرتبه سوم مرتكب شد، خداوند ملكى را به صورت آدمى به زمين مى فرستد تا به مردم اعلام كند كه : فلانى فلان كار و فلان عمل را انجام داد.
وَ قَالَ إِذَا تَابَ الْعَبْدُ تَوْبَةً نَصُوحاً أَحَبَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَسْتُرَ عَلَيْهِ فِي الدُّنْيَا وَ الاْخِرَةِ فَقُلْتُ وَ كَيْفَ يَسْتُرُ عَلَيْهِ قَالَ يُنْسِي مَلَكَيْهِ مَا كَتَبَا عَلَيْهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ يُوحِي إِلَى جَوَارِحِهِ أَنِ اكْتُمِي عَلَيْهِ ذُنُوبَهُ وَ يُوحِي إِلَى بِقَاعِ الْأَرْضِ أَنِ اكْتُمِي عَلَيْهِ مَا كَانَ يَعْمَلُ عَلَيْكِ مِنَ الذُّنُوبِ فَيَلْقَى اللَّهَ حِينَ يَلْقَاهُ وَ لَيْسَ عَلَيْهِ شَيْءٌ مِنَ الذُّنُوبِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: چون بنده توبه اى مانند توبه نصوح نمايد، خداوند دوست دارد كه گناهان او را در دنيا و آخرت بپوشاند، راوى گويد: پرسيدم ؛ چگونه بر او پرده پوشى كند؟ فرمود: هر چه از گناهان كه دو فرشته مأ مور در نامه عملش نوشته اند از يادشان ببرد، و به اعضاء و جوارح او وحى مى كند كه : گناهانى را كه به وسيله آنها انجام داده پنهان كنند، و به قطعه هاى زمين وحى كند گناهانى را كه روى آنها انجام داده پنهان دارند، در اين هنگام خدا را ملاقات مى كند در حالى كه اثرى از آن گناهان وجود ندارد.
سُئِلَ ع عَنِ التَّوْبَةِ النَّصُوحِ قَالَ هُوَ الذَّنْبُ الَّذِي لَا يُعَادُ عَلَيْهِ أَبَداً
از امام باقر عليه السّلام در مورد توبه نصوح پرسيده شد، امام عليه السّلام فرمود: توبه از گناهى است كه هرگز به سوى آن باز نگردد.
مِنْ كِتَابِ الْإِرْشَادِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع تَأْخِيرُ التَّوْبَةِ اغْتِرَارٌ وَ طُولُ التَّسْوِيفِ حَيْرَةٌ وَ الِاعْتِلَالُ عَلَى اللَّهِ هَلَكَةٌ وَ الْإِصْرَارُ عَلَى الذَّنْبِ أَمْنٌ لِمَكْرِ اللَّهِ- فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: به تأ خير انداختن توبه فريفتن خويش است ، ادامه تأ خير سرگردانيست ، و عذرتراشى در برابر خدا نابوديست ، و اصرار بر گناه به خيال آسودگى از مؤ اخذه خداست ، و از مكر خدا بجز افراد زيانكار آسوده نباشند.
الفصل الثاني في العبادة
(فصل دوم : در عبادت و بندگى خداوند)
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنْ حَدِّ الْعِبَادَةِ الَّتِي مَنْ فَعَلَهَا كَانَ عَابِداً فَقَالَ حُسْنُ النِّيَّةِ بِالطَّاعَةِ
ابو بصير گفت : از امام صادق عليه السّلام پرسيدم در باره اندازه عبادتى كه اگر كسى انجامش دهد به او اطلاق عابد مى شود، فرمود: نيكويى نيت در اطاعت وبندگى خدا.
عَنْهُ ع قَالَ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَا عِبَادِيَ الصِّدِّيقِينَ تَنَعَّمُوا بِعِبَادَتِي فِي الدُّنْيَا فَإِنَّكُمْ بِهَا تَتَنَعَّمُونَ فِي الْجَنَّةِ
امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد: اى بندگان راست كردار من ! در دنيا از نعمت عبادتم برخوردار باشيد، شما در بهشت از آن برخوردار خواهيد بود.
عَنْهُ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص اعْمَلْ بِفَرَائِضِ اللَّهِ تَكُنْ أَتْقَى النَّاسِ
امام صادق عليه السّلام از پدران بزرگوارش از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل مى كند كه فرمود: به واجبات خدا عمل كن تا از پرهيزگارترين مردم باشى .
عَنْهُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَهَا فَهُوَ لَا يُبَالِي عَلَى مَا أَصْبَحَ مِنَ الدُّنْيَا عَلَى يُسْرٍ أَمْ عَلَى عُسْرٍ
امام صادق عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل مى كند كه فرمود: بهترين مردم كسى است كه به عبادت عشق بورزد و آن را در آغوش كشد، و آن را از دل دوست داشته باشد، و با جوارح خود انجامش دهد، و خود را براى آن فارغ البال سازد، چنين شخصى باك ندارد كه زندگانى دنيايش به سختى گذرد يا به آسانى .
عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ مَنْ عَمِلَ بِمَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ فَهُوَ مِنْ خَيْرِ النَّاسِ
امام زين العابدين عليه السّلام فرمود: هر كس به واجبات خدا عمل نمايد از بهترين مردمان است .
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَدَّى فَرِيضَةً فَلَهُ عِنْدَ اللَّهِ دَعْوَةٌ مُسْتَجَابَةٌ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمايد: هر كس واجبى را درست انجام دهد نزد خداوند حق دعاى مستجابى را دارد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَا تَحَبَّبَ إِلَيَّ عَبْدِي بِأَحَبَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند تبارك و تعالى فرمود: بنده من با چيزى محبوبتر از انجام آنچه بر او واجب گردانيده ام به دوستى من نگرايد.
عَنْهُ ع قَالَ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ يَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ- فَيَأْتُونَ بَابَ الْجَنَّةِ فَيَضْرِبُونَهُ فَيُقَالُ لَهُمْ مَنْ أَنْتُمْ فَيَقُولُونَ نَحْنُ أَهْلُ الصَّبْرِ فَيُقَالُ لَهُمْ عَلَى مَا صَبَرْتُمْ فَيَقُولُونَ كُنَّا نَصْبِرُ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ- وَ نَصْبِرُ عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ صَدَقُوا أَدْخِلُوهُمُ الْجَنَّةَ وَ هُوَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ- إِنَّما يُوَفَّى الصّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ
امام صادق عليه السّلام فرمود: چون روز قيامت شود گروهى از مردم برخيزند و به سوى بهشت آيند و در آن را بكوبند، به آنها گفته مى شود: شما كيستيد؟ مى گويند: ما اهل صبريم ، به آنها گفته مى شود: بر چه چيز صبر نموديد؟ مى گويند: بر اطاعت خدا، و دورى از نافرمانى او صبر نموديم ، خداى عزّ و جل مى فرمايد: راست مى گويند، آنها را داخل بهشت نماييد، و همان است قول خداى عزّ و جل : (همانا صابران اجر خود را بدون حساب به دست آورند).
عَنْهُ ع قَالَ اعْمَلُوا عَمَلَ مَنْ قَدْ عَايَنَ
امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: عمل كنيد بمانند كسانى كه (گويا پس از مرگ را) به چشم مى بينند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَعْمَلَ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَيْرِ- فَلْيَدُمْ عَلَيْهِ سَنَةً ثُمَّ إِنْ شَاءَ فَلْيَدُمْ وَ إِنْ شَاءَ فَلْيَتْرُكْ
امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: هر كس بخواهد كار خيرى را انجام دهد بايد تا يك سال آن را ادامه دهد، سپس اگر خواست باز ادامه دهد و اگر خواست آن را ترك نمايد.
عَنْهُ ع إِيَّاكَ أَنْ تَفْرِضَ عَلَى نَفْسِكَ فَرِيضَةً فَتُفَارِقَهَا اثْنَيْ عَشَرَ هِلَالًا
امام صادق عليه السّلام فرمود: مبادا عملى را بر خود واجب گردانى و تا دوازده ماه از آن دست بردارى .
الفصل الثالث في الزهد
(فصل سوم : زهد و ترك دنيا)
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع إِنَّ مِنْ أَعْوَانِ الْأَخْلَاقِ عَلَى الدِّينِ الزُّهْدَ فِي الدُّنْيَا
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: از جمله يارى كنندگان اخلاق در امور دين ، زهد در دنياست .
وَ قَالَ ع أَيْضاً الزُّهْدُ فِي الدُّنْيَا قَصْرُ الْأَمَلِ وَ شُكْرُ كُلِّ نِعْمَةٍ وَ الْوَرَعُ عَنْ كُلِّ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْكَ
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: زهد در دنيا عبارت از كوتاه نمودن آرزوها و شكر تمامى نعمتها و پرهيز نمودن از تمام محرّمات الهى است .
سُئِلَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع عَنِ الزُّهْدِ قَالَ الزُّهْدُ عَشَرَةُ أَشْيَاءَ فَأَعْلَى دَرَجَاتِ الزُّهْدِ أَدْنَى دَرَجَاتِ الْوَرَعِ وَ أَعْلَى دَرَجَاتِ الْوَرَعِ أَدْنَى دَرَجَاتِ الْيَقِينِ وَ أَعْلَى دَرَجَاتِ الْيَقِينِ أَدْنَى دَرَجَاتِ الرِّضَا أَلَا وَ إِنَّ الزُّهْدَ فِي آيَةٍ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ- لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ
از امام سجاد عليه السّلام در مورد زهد پرسيدند، فرمود: زهد ده قسم است : بالاترين درجه زهد پايين ترين درجه پارسائى است و بالاترين درجه پارسائى پايين ترين درجه يقين است ، و بالاترين درجه يقين پايين ترين درجه رضاست ، و تمام زهد در يك آيه از كتاب خداوند جمع شده است . (تا بر آنچه از دست شما رفته افسوس نخوريد و به آنچه به شما رسيده شاد نشويد).
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَيْسَ الزُّهْدُ فِي الدُّنْيَا بِإِضَاعَةِ الْمَالِ- وَ لَا بِتَحْرِيمِ الْحَلَالِ بَلِ الزُّهْدُ فِي الدُّنْيَا أَنْ لَا تَكُونَ بِمَا فِي يَدِكَ أَوْثَقَ مِنْكَ بِمَا فِي يَدِ اللَّهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: زهد در دنيا به از بين رفتن مال و حرام نمودن حلال نيست ، بلكه زهد در دنيا به اين است كه به آنچه در دست خودت هست مطمئن تر از آنچه در دست خداست نباشى .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع إِنَّ عَلَامَةَ الرَّاغِبِ فِي ثَوَابِ الاْخِرَةِ زُهْدُهُ فِي عَاجِلِ زَهْرَةِ الدُّنْيَا أَمَا إِنَّ زُهْدَ الزَّاهِدِ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَا يَنْقُصُهُ مَا قَسَمَ اللَّهُ لَهُ فِيهَا وَ إِنْ زَهِدَ وَ إِنَّ حِرْصَ الْحَرِيصِ عَلَى عَاجِلِ زَهْرَةِ الدُّنْيَا لَا يَزِيدُهُ فِيهَا وَ إِنْ حَرَصَ فَالْمَغْبُونُ مَنْ حُرِمَ حَظَّهُ فِي الاْخِرَة
امام صادق عليه السّلام از امير المؤمنين عليه السّلام نقل مى كند كه فرمود: علامت مشتاق به ثواب آخرت بى رغبتى نسبت به زرق و برق دنيا است ، آگاه باشيد، بى رغبتى زاهد نسبت به دنيا از آنچه خداوند برايش از دنيا مقرر فرموده كاهش ندهد، اگر چه زهد كند، همانا از شخص آزمند بر خرّمى دنياى نقد برايش فزونى نياورد اگر چه حرص زند، پس مغبون كسى است كه از بهره آخرت خود محروم ماند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ زَهِدَ فِي الدُّنْيَا أَثْبَتَ اللَّهُ الْحِكْمَةَ فِي قَلْبِهِ وَ أَنْطَقَ بِهَا لِسَانَهُ وَ بَصَّرَهُ عُيُوبَ الدُّنْيَا دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا وَ أَخْرَجَهُ مِنَ الدُّنْيَا سَالِماً إِلَى دَارِ السَّلَامِ
امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: كسى كه نسبت به دنيا زاهد و بى رغبت باشد، خداوند حكمت را در قلبش جاى دهد، و زبانش را به آن گويا سازد، و او را به عيبهاى دنيا و درد و دوايش بينا گرداند، و او را از دنيا سالم به سوى بهشت بيرون برد.
عَنْهُ ع قَالَ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِعَبْدٍ خَيْراً- زَهَّدَهُ فِي الدُّنْيَا وَ فَقَّهَهُ فِي الدِّينِ وَ بَصَّرَهُ عُيُوبَهُ وَ مَنْ أُوتِيَ هَذَا فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الاْخِرَةِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر گاه خداوند خير بنده اى را بخواهد او را نسبت به دنيا بى رغبت ، و نسبت به دين ژرف نگر مى كند، و به عيبهايش بينا سازد، و به هر كس اين خصلتها داده شد؛ به حق خير دنيا و آخرت داده شده است .
وَ قَالَ لَمْ يَطْلُبْ أَحَدٌ الْحَقَّ بِبَابٍ أَفْضَلَ مِنَ الزُّهْدِ فِي الدُّنْيَا وَ هُوَ ضِدُّ مَا طَلَبَ أَعْدَاءُ الْحَقِّ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مِنْ مَا ذَا- قَالَ مِنَ الرَّغْبَةِ فِيهَا وَ قَالَ أَلَا مِنْ صَبَّارٍ كَرِيمٍ فَإِنَّمَا هِيَ أَيَّامٌ قَلَائِلُ أَلَا إِنَّهُ حَرَامٌ عَلَيْكُمْ أَنْ تَجِدُوا طَعْمَ الْإِيمَانِ حَتَّى تَزْهَدُوا فِي الدُّنْيَا
امام صادق عليه السّلام فرمود: هيچ كس حق را در راهى بهتر از زهد در دنيا نيافته است و آن ضد خواسته دشمنان حق است .
راوى گويد: عرض كردم : قربانت گردم ، چرا چنين است ؟ فرمود: به خاطر رغبت آنان به دنيا، و فرمود: آيا شخص پر صبر و گرامى وجود ندارد؟ همانا كه دنيا چند روز كمى است ، آگاه باشيد كه حرامست بر شما كه مزه ايمان را بچشيد مگر اينكه در دنيا پارسائى پيشه كنيد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنِ اجْتَهَدَ لِدُنْيَاهُ أَضَرَّ بِآخِرَتِهِ وَ مَنْ آثَرَ آخِرَتَهُ آتَاهُ اللَّهُ رِزْقَهُ وَ سَعِدَ بِلِقَاءِ رَبِّهِ
از امام صادق عليه السّلام نقل شد فرمود: هر كس براى دنيايش تلاش كند به آخرتش ضرر زده ، و كسى كه آخرتش را مقدم دارد خداوند روزيش را بدهد، و به ملاقات پروردگارش سعادتمند شد.
مِنْ كِتَابِ الزُّهْدِ لِلنَّبِيِّ ص قَالَ لَيْسَ الزُّهْدُ فِي الدُّنْيَا لُبْسَ الْخَشِنِ وَ أَكْلَ الْجَشِبِ وَ لَكِنَّ الزُّهْدَ فِي الدُّنْيَا قَصْرُ الْأَمَلِ
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: زهد در دنيا به پوشيدن لباسهاى خشن و خوردن غذاهاى نامطلوب نيست ، و لكن زهد در دنيا به كوتاهى آرزوهاست .
عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِعَلِيٍّ ع إِنَّ اللَّهَ زَيَّنَكَ بِزِينَةٍ لَمْ يُزَيِّنِ الْعِبَادَ بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْهَا وَ لَا أَبْلَغَ عِنْدَهُ مِنْهَا الزُّهْدُ فِي الدُّنْيَا وَ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَعْطَاكَ ذَلِكَ وَ جَعَلَ الدُّنْيَا لَا تَنَالُ مِنْكَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَكَ سِيمَاءَ تُعْرَفُ بِهَا
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به على عليه السّلام فرمود: خداوند تو را به زينتى آراسته كه بندگان را به خيرى كه محبوبتر و رساتر از آن نزد خدا باشد نياراسته ، و آن زهد در دنياست كه خداوند آن را به تو بخشيده ، و دنيا را به صورتى قرار داده كه از تو چيزى به او نمى رسد (يعنى دنيا از تو بهره اى نخواهد برد) و براى تو چهره اى قرار داده كه به آن شناخته خواهى شد.
مِنْ كِتَابِ رَوْضَةِ الْوَاعِظِينَ قَالَ رَجُلٌ لِلنَّبِيِّ ص يَا رَسُولَ اللَّهِ عَلِّمْنِي شَيْئاً إِذَا أَنَا فَعَلْتُهُ أَحَبَّنِيَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ وَ أَحَبَّنِيَ النَّاسُ مِنَ الْأَرْضِ- فَقَالَ لَهُ ارْغَبْ فِيمَا عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبَّكَ اللَّهُ وَ ازْهَدْ فِيمَا عِنْدَ النَّاسِ يُحِبَّكَ النَّاسُ
مردى به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله عرض كرد: اى رسول خدا! مرا كارى بياموز كه وقتى آن را انجام دادم خداوند از آسمان و مردم در زمين مرا دوست بدارند، فرمود: به آنچه نزد خداست چشم بدار تا خدا دوستت بدارد، و از آنچه نزد مردم است چشم بپوش تا مردم دوستت بدارند.
سُئِلَ الصَّادِقُ ع عَنِ الزُّهْدِ فِي الدُّنْيَا قَالَ الَّذِي يَتْرُكُ حَلَالَهَا مَخَافَةَ حِسَابِهِ وَ يَتْرُكُ حَرَامَهَا مَخَافَةَ عَذَابِهِ
از امام صادق عليه السّلام در مورد زهد در دنيا پرسيدند، حضرت فرمود: آنى كه حلالش را از ترس حسابش ، و حرامش را از ترس عذابش ترك كنند.
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ وَ أَفْضَلُ الزُّهْدِ إِخْفَاءُ الزُّهْدِ الزُّهْدُ يُخْلِقُ الْأَبْدَانَ وَ يُجَدِّدُ الاْمَالَ وَ يُقَرِّبُ الْمَنِيَّةَ وَ يُبَاعِدُ الْأُمْنِيَّةَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ نَصِبَ وَ مَنْ فَاتَهُ تَعِبَ وَ لَا كَرَمَ كَالتَّقْوَى وَ لَا تِجَارَةَ كَالْعَمَلِ الصَّالِحِ وَ لَا وَرَعَ كَالْوُقُوفِ عِنْدَ الشُّبْهَةِ وَ لَا زُهْدَ كَالزُّهْدِ فِي الْحَرَامِ الزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلِمَتَيْنِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ فَمَنْ لَمْ يَأْسَ عَلَى الْمَاضِي وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالاْتِي فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ أَيُّهَا النَّاسُ الزَّهَادَةُ قَصْرُ الْأَمَلِ وَ الشُّكْرُ عِنْدَ النِّعَمِ وَ الْوَرَعُ عِنْدَ الْمَحَارِمِ فَإِنْ عَزَبَ ذَلِكَ عَنْكُمْ فَلَا يَغْلِبِ الْحَرَامُ صَبْرَكُمْ وَ لَا تَنْسَوْا عِنْدَ النِّعَمِ شُكْرَكُمْ فَقَدْ أَعْذَرَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ بِحُجَجٍ مُسْفِرَةٍ ظَاهِرَةٍ وَ كُتُبٍ بَارِزَةِ الْعُذْرِ وَاضِحَةٍ
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: زهد ثروت است ، و پرهيزگارى و خويشتن دارى از گناه سپر، و بهترين زهدها پنهان نمودن زهد است ، زهد بدنها را ضعيف و لاغر مى نمايد و آرزوها را محدود مى كند، و مرگ را نزديك مى نمايد، و اميد را دور مى سازد، هر كس به آن دست يابد بهره مند شده و هر كس آن را از دست دهد به سختى افتد، هيچ بزرگوارى مانند تقوا نيست ، و هيچ تجارتى مثل عمل صالح نمى باشد، و هيچ پرهيزگارى و خويشتن دارى همانند ايستادگى در مقابل امور مشتبه نيست ، و هيچ پارسائى همانند پارسائى در مقابل حرام نيست ، تمامى زهد بين دو كلمه قرار گرفته ، خداوند متعال مى فرمايد: (تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگين نشويد و به آنچه به شما داده شده است شادمانى نكنيد)، پس هر كس بر گذشته اش ناراحت نشود و به آينده اش شادمان نگردد دو طرف زهد را درك نموده است .
اى مردم ! پارسا بودن به كوتاهى آرزو و شكر نعمت ، و پرهيزگارى و خويشتن دارى از محرمات است ، و چنانچه اين صفات از كف رفت حرام بر صبر شما غالب نشود و شكرگزارى را هنگام دريافت نعمت فراموش نكنيد، زيرا خداوند با فرستادن حجّتهاى آشكار و ظاهر و كتابهاى آسمانيش راه عذر آوردن را بر شما بسته است .
قَالَ النَّبِيُّ ص إِذَا رَأَيْتُمُ الرَّجُلَ قَدْ أُعْطِيَ الزُّهْدَ فِي الدُّنْيَا فَاقْتَرِبُوا مِنْهُ فَإِنَّهُ يُلْقِي الْحِكْمَةَ
پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر گاه مردى را ديديد كه زهد و پارسائى در دنيا به او عطا شد به او نزديك شويد، زيرا او حكمت را ابلاغ مى كند.
قِيلَ لِلصَّادِقِ ع مَا الزُّهْدُ فِي الدُّنْيَا قَالَ قَدْ حَدَّ اللَّهُ ذَلِكَ فِي كِتَابِهِ فَقَالَ- لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ
از امام صادق عليه السّلام در مورد زهد در دنيا سؤ ال شد؟ فرمود: خداوند براى آن در كتابش حدّى مقرر داشته و فرموده : (تا بر آنچه از دست شما رفته است اندوهگين نشويد و به آنچه به شما داده شده است شادى نكنيد).
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع مَنِ اعْتَدَلَ يَوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ وَ مَنْ كَانَتِ الدُّنْيَا هَمَّهُ اشْتَدَّتْ حَسْرَتُهُ عِنْدَ فِرَاقِهَا وَ مَنْ كَانَ غَدُهُ شَرَّ يَوْمَيْهِ فَمَحْرُومٌ- وَ مَنْ لَمْ يُبَالِ بِمَا زُوِيَ مِنْ آخِرَتِهِ إِذَا سَلِمَتْ لَهُ دُنْيَاهُ فَهُوَ هَالِكٌ وَ مَنْ لَمْ يَتَعَاهَدِ النَّقْصَ مِنْ نَفْسِهِ غَلَبَ عَلَيْهِ الْهَوَى وَ مَنْ كَانَ فِي نَقْصٍ فَالْمَوْتُ خَيْرٌ لَهُ إِنَّ الدُّنْيَا خَضِرَةٌ حُلْوَةٌ وَ لَهَا أَهْلٌ وَ إِنَّ الاْخِرَةَ لَهَا أَهْلٌ ظَلَفَتْ أَنْفُسُهُمْ عَنْ مُفَاخَرَةِ أَهْلِ الدُّنْيَا لَا يُنَافِسُونَ فِي الدُّنْيَا وَ لَا يَفْرَحُونَ بِغَضَارَتِهَا وَ لَا يَحْزَنُونَ لِبُؤْسِهَا يَا شَيْخُ مَنْ خَافَ الْبَيَاتَ قَلَّ نَوْمُهُ مَا أَسْرَعَ اللَّيَالِيَ وَ الْأَيَّامَ فِي عُمُرِ الْعَبْدِ فَاخْزُنْ لِسَانَكَ وَ عُدَّ كَلَامَكَ يَقِلَّ كَلَامُكَ إِلَّا بِخَيْرٍ يَا شَيْخُ ارْضَ لِلنَّاسِ مَا تَرْضَى لِنَفْسِكَ وَ ائت آتِ إِلَى النَّاسِ مَا تُحِبُّ أَنْ يُؤْتَى إِلَيْكَ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى أَصْحَابِهِ وَ قَالَ أَيُّهَا النَّاسُ أَ مَا تَرَوْنَ إِلَى أَهْلِ الدُّنْيَا يُمْسُونَ وَ يُصْبِحُونَ عَلَى أَحْوَالٍ شَتَّى فَبَيْنَ صَرِيعٍ يَتَلَوَّى وَ بَيْنَ عَائِدٍ وَ مَعُودٍ وَ آخَرَ بِنَفْسِهِ يَجُودُ وَ آخَرَ لَا يُرْجَى وَ آخَرَ مُسَجًّى وَ طَالِبِ الدُّنْيَا وَ الْمَوْتُ يَطْلُبُهُ وَ غَافِلٍ وَ لَيْسَ بِمَغْفُولٍ عَنْهُ وَ عَلَى أَثَرِ الْمَاضِي يَصِيرُ الْبَاقِي إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ خَلْقاً ضَيَّقَ عَلَيْهِمُ الدُّنْيَا نَظَراً لَهُمْ فَزَهَّدَهُمْ فِيهَا وَ فِي حُطَامِهَا فَرَغِبُوا فِي دَارِ السَّلَامِ الَّذِي دَعَاهُمْ إِلَيْهِ- وَ صَبَرُوا عَلَى ضِيقِ الْمَعِيشَةِ وَ صَبَرُوا عَلَى الْمَكْرُوهِ وَ اشْتَاقُوا إِلَى مَا عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الْكَرَامَةِ وَ بَذَلُوا أَنْفُسَهُمْ ابْتِغَاءَ رِضْوَانٍ مِنَ اللَّهِ وَ كَانَتْ خَاتِمَةُ أَعْمَالِهِمُ الشَّهَادَةَ فَلَقُوا اللَّهَ وَ هُوَ عَنْهُمْ رَاضٍ وَ عَلِمُوا أَنَّ الْمَوْتَ سَبِيلُ مَنْ مَضَى وَ مَنْ بَقِيَ وَ تَزَوَّدُوا لاِخِرَتِهِمْ غَيْرَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ لَبِسُوا الْخَشِنَ وَ صَبَرُوا عَلَى الْقُوتِ وَ قَدَّمُوا الْفَضْلَ وَ أَحَبُّوا فِي اللَّهِ وَ أَبْغَضُوا فِي اللَّهِ أُولَئِكَ الْمَصَابِيحُ وَ أَهْلُ النَّعِيمِ فِي الاْخِرَةِ وَ السَّلَامُ
- امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: هر كه دو روزش يكسان باشد مغبون گشته ، و هر كه قصدش از تلاش ؛ دنيا باشد هنگام جدا شدن از آن حسرتش شديد شود، و هر كه فردايش زيانبارتر از امروزش باشد بى بهره مانده است ، و كسى كه باك ندارد كه براى آخرتش چه اندوخته است ، اگر دنيايش برايش سالم باشد به نابودى رسيده ، و شخصى كه به كاستى نفسش اهميت ندهد هواى نفس بر او چيره گردد، و هر كس در سراشيبى سقوط نفس خويش واقع شود مرگ برايش بهتر است ، دنيا سبز و شيرين است و براى او علاقمندانى است .
براى آخرت نيز دوستدارانى است كه خود را از فخر فروشى علاقمندان دنيا جدا ساخته اند، در دنيا با ديگران رقابت نمى كنند و به نعمت و عيش آن خوشحال نمى شوند و از شدائد و سختيهاى آن غمگين نمى شوند.
اى شيخ ! كسى كه از هجوم شبانه دشمنان مى ترسد خوابش كم مى شود، چقدر شبها و روزهاى عمر بندگان به سرعت مى گذرد! زبانت را نگاهدار و كلامت را بشمار، در اين صورت فقط سخنان خير خواهى گفت .
اى شيخ ! هر چه را براى خود مى پسندى براى مردم بپسند، و آنچه را دوست دارى كه مردم به تو روا بدارند به آنها روا بدار.
سپس رو به اصحابش كرد و فرمود: اى مردم ! مگر به اهل دنيا نمى نگريد، كه با چه حالات مختلفى و دگرگونيهايى صبح را به شام مى برند و روز و شب را سپرى مى كنند؟
يكى زمين خورده ، دست و پا مى زند، و ديگرى بيمار است ، و آن ديگر به عيادت او مى رود، و آن يكى در حال جان دادن است ، و اميدى ندارد، و بر تن كس ديگر كفن شده بر روى تابوت است ، و يكى طالب دنياست در حالى كه مرگ در جستجوى اوست . و يكى غافل است در حالى كه از او غفلت نشده است ، و باز ماندگان هم به دنبال گذشتگان در حركتند.
خداوند مخلوقاتى را آفريد كه دنيا در نظرشان تنگ جلوه كرد، آنها را بر دنيا و اموال آن زاهد گردانيد، آنان نيز بسوى خانه امنى كه خدا آنها را بسويش فرا خوانده بود رغبت پيدا كردند، و بر تنگى و فشار زندگى صبر كردند، و با ناملايمات سازش كردند، و به كرامتى كه نزد خداست اشتياق ورزيدند، و براى دستيابى به خشنودى پروردگار جان باختند، و پايان اعمال آنان شهادت بود، و خدا را در حالى كه از ايشان خرسند بود ملاقات كردند، و دانستند كه مرگ راه گذشتگان و آيندگان است ، لذا براى آن سراى خود چيزى غير از طلا و نقره توشه گرفتند، و لباس درشت پوشيدند و بر كم غذايى صبر كردند، و فضيلت را مقدم داشتند، و براى خدا دوستى كردند و يا دشمنى ورزيدند، اينان در دنيا چراغهايند و در آخرت غرق در نعمتها مى باشند، و السّلام .
afsanah82
07-19-2011, 07:53 PM
وَ مِنْ سَائِرِ الْكُتُبِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا يَجِدُ الرَّجُلُ حَلَاوَةَ الْإِيمَانِ حَتَّى لَا يُبَالِيَ مَنْ أَكَلَ الدُّنْيَا
امام صادق عليه السّلام از قول رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمايد: كسى شيرينى ايمان را در دلش نمى يابد مگر اينكه باكش نباشد كه چه كسى دنيا را خورد.
وَ قَالَ ص حَرَامٌ عَلَى قُلُوبِكُمْ أَنْ تَعْرِفَ حَلَاوَةَ الْإِيمَانِ حَتَّى تَزْهَدُوا فِي الدُّنْيَا
پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: يافتن شيرينى ايمان بر دلهاى شما حرام است مگر اينكه در دنيا پارسائى پيشه كنيد.
وَ قَالَ ص إِنَّ فِي طَلَبِ الدُّنْيَا إِضْرَاراً بِالاْخِرَةِ وَ فِي طَلَبِ الاْخِرَةِ إِضْرَاراً بِالدُّنْيَا فَإِنَّهَا أَحَقُّ بِالْإِضْرَارِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله : دنياطلبى براى آخرت زيانبار است و آخرت جوئى براى دنيا زيانبار است ، شما به دنيا زيان بزنيد كه به زيان ديدن سزاوارتر است .
الفصل الرابع في الخوف و الرجاء
(فصل چهارم : در بيم و اميد)
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْمُؤْمِنُ لَا يَخَافُ غَيْرَ اللَّهِ وَ لَا يَقُولُ عَلَيْهِ إِلَّا الْحَقَّ
امام صادق عليه السّلام فرمود: مؤمن نمى ترسد مگر از خدا، و در مورد خدا غير از حق چيزى نمى گويد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ عَلِيٌّ ع كُنْ لِمَا لَا تَرْجُو أَرْجَى مِنْكَ لِمَا تَرْجُو فَإِنَّ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ ص خَرَجَ يَقْتَبِسُ لِأَهْلِهِ نَاراً- فَكَلَّمَهُ اللَّهُ وَ رَجَعَ نَبِيّاً وَ خَرَجَتْ مَلِكَةُ سَبَإٍ كَافِرَةً فَأَسْلَمَتْ مَعَ سُلَيْمَانَ وَ خَرَجَ سَحَرَةُ فِرْعَوْنَ يَطْلُبُونَ الْعِزَّ لِفِرْعَوْنَ فَرَجَعُوا مُؤْمِنِينَ
امام صادق عليه السّلام از قول على عليه السّلام نقل مى كند كه : نسبت به آنچه اميد ندارى اميدوارتر از آنچه به آن اميد دارى باش ، زيرا موسى بن عمران از شهر خارج شد تا براى امتش از خدا طلب آتش كند، خداوند با او سخن گفت و به عنوان رسالت مراجعت كرد، ملكه سبا نيز كافر از شهر خارج شد ولى نزد سليمان مسلمان شد، و جادوگران فرعون برايش طلب عزّت مى كردند ولى خودشان با ايمان بازگشتند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ عَرَفَ اللَّهَ خَافَ اللَّهَ وَ مَنْ خَافَ اللَّهَ سَخَتْ نَفْسُهُ عَنِ الدُّنْيَا
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كه خدا را شناخت ، از او بترسيد، و هر كه از خدا بترسيد دلش از دنيا متنفّر گردد.
وَ عَنْهُ ع قَالَ مَنْ خَافَ اللَّهَ أَخَافَ اللَّهُ مِنْهُ كُلَّ شَيْءٍ وَ مَنْ لَمْ يَخَفِ اللَّهَ أَخَافَهُ اللَّهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كه از خدا بترسد، خداوند همه چيز را از او بترساند، و هر كه خدا از خدا نترسد، خدا او را از همه چيز بترساند.
عَنْهُ ع قَالَ يَا إِسْحَاقُ خَفِ اللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ فَإِنْ لَمْ تَرَهُ فَإِنَّهُ يَرَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ تَرَى أَنَّهُ لَا يَرَاكَ فَقَدْ كَفَرْتَ وَ إِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ يَرَاكَ ثُمَّ اسْتَتَرْتَ عَنِ الْمَخْلُوقِينَ بِالْمَعَاصِي وَ بَرَزْتَ لَهُ بِهَا فَقَدْ جَعَلْتَهُ فِي حَدِّ أَهْوَنِ النَّاظِرِينَ إِلَيْكَ
امام صادق عليه السّلام به اسحاق بن عمار فرمود: اى اسحاق ! چنان از خدا بترس كه گويا او را مى بينى ، و اگر تو او را نبينى ، او تو را مى بيند، و اگر معتقد باشى كه تو را نمى بيند كافرشده اى ، و اگر بدانى تو را مى بيند ولى تو دور از چشم مردم و در پنهان نافرمانى او برايش آشكار نمايى او را پست ترين بينندگان خود دانسته اى .
عَنْهُ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ قَوْمٌ يَعْمَلُونَ بِالْمَعَاصِي وَ يَقُولُونَ نَرْجُو فَلَا يَزَالُونَ كَذَلِكَ حَتَّى يَأْتِيَهُمُ الْمَوْتُ فَقَالَ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ يَتَرَجَّحُونَ فِي الْأَمَانِيِّ- كَذَبُوا لَيْسُوا بِرَاجِينَ مَنْ رَجَا شَيْئاً طَلَبَهُ وَ مَنْ خَافَ مِنْ شَيْءٍ هَرَبَ مِنْهُ
يكى از اصحاب گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم : مردمى هستند كه گناه مى كنند و مى گويند ما (به لطف خدا) اميدواريم ، و همواره چنينند تا مرگشان فرا مى رسد، فرمود:
اينها مردمى هستند كه در آرزوها مى لولند، اينها دروغ مى گويند و اميدوار نيستند، هر كس به چيزى اميدوار باشد آن را طلب مى كند، و هر كس از چيزى بترسد از آن بگريزد.
عَنْهُ ع قَالَ لَا تَأْمَنْ إِلَّا مَنْ خَافَ اللَّهَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: در امان مباش مگر از كسى كه از خدا بترسد.
عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ خَرَجْتُ حَتَّى انْتَهَيْتُ إِلَى هَذَا الْحَائِطِ فَاتَّكَأْتُ عَلَيْهِ فَإِذَا رَجُلٌ عَلَيْهِ ثَوْبَانِ أَبْيَضَانِ- يَنْظُرُ فِي تُجَاهِ وَجْهِي ثُمَّ قَالَ يَا عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ مَا لِي أَرَاكَ كَئِيباً حَزِيناً عَلَى الدُّنْيَا فَالرِّزْقُ حَاضِرٌ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ قُلْتُ مَا عَلَى هَذَا أَحْزَنُ وَ إِنَّهُ كَمَا تَقُولُ- قَالَ فَعَلَى الاْخِرَةِ فَوَعْدٌ صَادِقٌ يَحْكُمُ فِيهِ مَلِكٌ قَاهِرٌ أَوْ قَالَ قَادِرٌ- قُلْتُ مَا عَلَى هَذَا أَحْزَنُ وَ إِنَّهُ كَمَا تَقُولُ قَالَ فَمَا حُزْنُكَ قُلْتُ مَا نَخَافُ مِنْ فِتْنَةِ ابْنِ الزُّبَيْرِ وَ مَا فِيهِ مِنَ النَّاسِ فَضَحِكَ ثُمَّ قَالَ يَا عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ هَلْ رَأَيْتَ أَحَداً خَافَ اللَّهَ فَلَمْ يُنْجِهِ قُلْتُ لَا قَالَ هَلْ رَأَيْتَ أَحَداً تَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ فَلَمْ يَكْفِهِ قُلْتُ لَا قَالَ هَلْ رَأَيْتَ أَحَداً سَأَلَ اللَّهَ فَلَمْ يُعْطِهِ قُلْتُ لَا
امام زين العابدين عليه السّلام فرمود: روزى بيرون شدم تا به اين ديوار رسيدم و بر آن تكيه كردم ، ناگاه مردى كه دو جامه سفيد بر تن داشت پيدا شد و در رويم نگريست ، سپس گفت : اى على بن الحسين ! چه شده كه تو را اندوهگين و محزون مى بينم ؟ آيا اندوهت براى دنياست ؟ كه روزى خدا براى نيكوكار و بدكردار آماده است .
گفتم : براى دنيا اندوهگين نيستم ، زيرا چنان است كه تو مى گويى ، گفت : پس براى آخرت است ؟ كه وعده اى است درست و سلطانى قاهر- قادر- نسبت به آن حكم مى فرمايد: گفتم : براى آن هم اندوه ندارم ، زيرا چنان است كه مى گويى ، پرسيد: اندوهت براى چيست ؟ گفتم : از فتنه ابن زبير و وضعى كه مردم دارند مى ترسم .
بعد خنديد و گفت : اى على بن الحسين ! آيا ديده اى كسى را كه از خدا بترسد و خدا او را نجات ندهد؟ گفتم : نه ، گفت : آيا كسى را ديده اى كه بر خدا توكل كند و خدا كارگزاريش نكند؟ گفتم : نه . گفت : آيا ديده اى كسى چيزى از خدا بخواهد و به او ندهد؟ گفتم : نه .
قَالَ النَّبِيُّ ص وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ اللَّهُ أَرْحَمُ بِعِبَادِهِ مِنَ الْوَالِدَةِ الْمُشْفِقَةِ عَلَى وَلَدِهَا
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: قسم به آنكه جانم در دست اوست ؛ خداوند نسبت به بندگانش از مادر مهربان نسبت به فرزندش مهربانتر است .
قَالَ الصَّادِقُ ع لَا يَكُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّى يَكُونَ خَائِفاً رَاجِياً
امام صادق عليه السّلام فرمود: بنده اى مؤمن نيست مگر اينكه در بين ترس و اميد باشد.
مِنْ كِتَابِ رَوْضَةِ الْوَاعِظِينَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا أَجْمَعُ عَلَى عَبْدِي خَوْفَيْنِ وَ لَا أَجْمَعُ لَهُ أَمْنَيْنِ فَإِذَا أَمِنَنِي فِي الدُّنْيَا أَخَفْتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ إِذَا خَافَنِي فِي الدُّنْيَا آمَنْتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود كه : خداوند تبارك و تعالى فرمود: به عزّت و جلالم قسم ؛ نه دو ترس را يك جا به بنده ام خواهم داد و نه دو آرامش خاطر را، اگر در دنيا از من آسوده خاطر باشد در روز قيامت او را خواهم ترساند، و اگر در دنيا از من بترسد به روز قيامت آسوده خاطرش خواهم ساخت .
قَالَ الصَّادِقُ ع ارْجُ اللَّهَ رَجَاءً لَا يُجَرِّئُكَ عَلَى مَعْصِيَتِهِ وَ خَفِ اللَّهَ خَوْفاً لَا يُؤْيِسُكَ مِنْ رَحِمَتِهِ
امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: به خدا آن گونه اميدوار باش كه آن اميد تو را بر معصيت او جرأ ت ندهد، و طورى از خدا بترس كه آن ترس تو را از رحمت او مأ يوس نگرداند.
قَالَ زَيْنُ الْعَابِدِينَ ع يَا ابْنَ آدَمَ إِنَّكَ لَا تَزَالُ بِخَيْرٍ مَا كَانَ لَكَ وَاعِظٌ مِنْ نَفْسِكَ وَ مَا كَانَتِ الْمُحَاسَبَةُ مِنْ هَمِّكَ وَ مَا كَانَ الْخَوْفُ لَكَ شِعَاراً وَ الْحُزْنُ لَكَ دِثَاراً يَا ابْنَ آدَمَ إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ مَبْعُوثٌ وَ مَسْئُولٌ فَأَعِدَّ جَوَاباً
امام زين العابدين عليه السّلام فرمود: اى فرزند آدم ! مادامى كه تو در درونت واعظى دارى و در انديشه حساب خويشتنى ، و مادامى كه لباس زيرينت ترس و لباس روئينت پرهيز از گناه است ، در خير و خوبى بسر مى برى .
اى فرزند آدم ! تو مى ميرى و سپس زنده مى شوى و در پيشگاه خدا مورد سؤ ال واقع مى شوى ، پاسخى آماده كن .
وَ قَالَ ص كَانَ دَاوُدُ ع يَعُودُهُ النَّاسُ وَ يَظُنُّونَ أَنَّهُ مَرِيضٌ وَ مَا بِهِ مِنْ مَرَضٍ إِلَّا خَوْفَ اللَّهِ وَ الْحَيَاءَ مِنْهُ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: مردم به عيادت حضرت داود عليه السّلام مى آمدند و گمان مى كردند كه او مريض است ، ولى او مريض نبود و فقط ترس از خدا و شرم از او داشت .
وَ قَالَ ص الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ بَيْنَ مَخَافَتَيْنِ بَيْنَ أَجَلٍ قَدْ مَضَى لَا يَدْرِي مَا اللَّهُ صَانِعٌ فِيهِ وَ بَيْنَ أَجَلٍ قَدْ بَقِيَ لَا يَدْرِي مَا اللَّهُ قَاضٍ فِيهِ فَلْيَتَزَوَّدِ الْعَبْدُ مِنْ نَفْسِهِ لِنَفْسِهِ وَ مِنْ دُنْيَاهُ لاِخِرَتِهِ فَوَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَا بَعْدَ الْمَوْتِ مِنْ مُسْتَعْتَبٍ وَ لَا بَعْدَ الدُّنْيَا مِنْ دَارٍ إِلَّا الْجَنَّةَ أَوِ النَّارَ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: بنده مؤمن بين دو ترس قرار دارد: بين فرصتى كه گذشته و نمى داند خدا در اين فرصت با او چه كرده ، و بين فرصتى كه باقى مانده و نمى داند خداوند در اين فرصت چه حكمى بر او جارى مى كند، بنده بايد از خودش براى خودش و از دنيايش براى آخرتش توشه بر گيرد، قسم به آنكه جانم به دست اوست ؛ بعد از مرگ به جز سختى نيست و بعد از دنيا خانه اى جز بهشت و جهنم نيست .
قَالَ الصَّادِقُ ع عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ- عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ يَقُولُ بِعَقِبِهَا- فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظّالِمِينَ- فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ يَقُولُ بِعَقِبِهَا وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ- وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ يَقُولُ بِعَقِبِهَا- فَوَقاهُ اللّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا- وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ ما شاءَ اللّهُ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقِبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
امام صادق عليه السّلام فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى هراسد؛ چرا به چهار چيز پناهنده نمى شود؟ در شگفتم از آنكه مى ترسد چرا پناه نمى برد به فرموده خداى عز و جل (خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است ) زيرا شنيدم كه خداى عزّ و جل به دنبال آن مى افزايد: (به واسطه نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد بازگشتند و هيچ بدى به آنان نرسيد).
و در شگفتم از كسى كه اندوهناك است ؛ چرا پناه نمى برد به فرموده خداى عزّ و جل :
(معبودى جز تو نيست ، تو منزّهى راستى كه من از ستمكاران هستم ) زيرا شنيدم كه خداى عزّ و جل به دنبال آن مى فرمايد: (و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را اين چنين مى رهانيم ).
و در شگفتم از كسى كه در باره اش حيله اى بكار رفته چرا به فرموده خداى تعالى پناه نمى برد (كار خود را به خدا وامى گذارم زيرا كه خداوند به حال بندگان بيناست ) زيرا شنيدم خداوند مى فرمايد: (او را از بديهايى كه در باره او به حيله انجام داده بودند نگه داشت ).
و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نمى شود به فرمايش خداى تبارك و تعالى (آنچه خدا خواست همان شود و نيرويى جز به يارى خداوند نيست )، زيرا شنيدم خداوند به دنبال آن مى فرمايد: (اگر مرا از حيث مال و فرزند كمتر از خود مى بينى ، اميد است كه پروردگارم بهتر از باغ تو به من عطا فرمايد).
كلمه ((عسى )) در آيه به معناى اثبات و تحقّق است .
وَ مِنْ كِتَابٍ قِيلَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَا كَانَ فِي وَصِيَّةِ لُقْمَانَ فَقَالَ كَانَ فِيهَا الْأَعَاجِيبُ وَ كَانَ أَعْجَبَ مَا فِيهَا أَنْ قَالَ لِابْنِهِ خَفِ اللَّهَ خِيفَةً لَوْ جِئْتَهُ بِبِرِّ الثَّقَلَيْنِ لَعَذَّبَكَ وَ ارْجُ اللَّهَ رَجَاءً لَوْ جِئْتَهُ بِذُنُوبِ الثَّقَلَيْنِ لَرَحِمَكَ-
از امام صادق عليه السّلام سؤ ال شد: وصيت لقمان به پسرش چه بود؟ فرمود: در آن وصيت مطالب شگفت انگيزى بود، و شگفت انگيزتر از همه اينكه به پسرش گفت : از خداوند چنان بترس كه اگر نيكى جن و انس را بياورى تو را عذاب كند، و به خدا چنان اميدوار باش كه اگر گناه جن و انس را بياورى به تو ترحم كند.
ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع كَانَ أَبِي يَقُولُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ عَبْدٍ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَ فِي قَلْبِهِ نُورَانِ نُورُ رَجَاءٍ وَ نُورُ خَوْفٍ لَوْ وُزِنَ هَذَا لَمْ يَزِدْ عَلَى هَذَا- وَ لَوْ وُزِنَ هَذَا لَمْ يَزِدْ عَلَى هَذَا
امام صادق عليه السّلام از قول پدر بزرگوارش نقل مى كند كه مى فرمود: هيچ بنده مؤمنى نيست جز آنكه در دلش دو نور است : نور ترس و نور اميد، اگر اين وزن شود از آن افزون نباشد، و اگر آن وزن شود از اين افزون نباشد.
وَ مِنْ كِتَابِ السَّيِّدِ نَاصِحِ الدِّينِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص رَأْسُ الْحِكْمَةِ مَخَافَةُ اللَّهِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمايد: سر منشأ حكمت ترس از خداست .
قَالَ أَبُو كَاهِلٍ قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ ص يَا أَبَا كَاهِلٍ لَنْ يَغْضِبَ رَبُّ الْعِزَّةِ عَلَى مَنْ كَانَ فِي قَلْبِهِ مَخَافَةٌ وَ لَا تَأْكُلُ النَّارُ مِنْهُ هُدْبَةً
ابو كاهل مى گويد: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به من فرمود: اى ابو كاهل ! پروردگار هرگز بر كسى كه در قلبش ترس باشد غضب نكند، و آتش بر آن صدمه اى نزند.
جَاءَ حَبِيبُ بْنُ الْحَارِثِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي رَجُلٌ مِعْرَاضٌ لِلذُّنُوبِ قَالَ فَتُبْ إِلَى اللَّهِ يَا حَبِيبُ قَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي أَتُوبُ ثُمَّ أَعُودُ قَالَ فَكُلَّمَا أَذْنَبْتَ فَتُبْ قَالَ إِذًا يَا رَسُولَ اللَّهِ تَكْثُرُ ذُنُوبِي قَالَ عَفْوُ اللَّهِ أَكْثَرُ مِنْ ذُنُوبِكَ يَا حَبِيبَ بْنَ الْحَارِثِ
حبيب بن حارث نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آمده ، عرضه داشت : اى رسول خدا! من مردى هستم كه هميشه در معرض گناهم ، فرمود: توبه كن به سوى خدا اى حبيب ، گفت : اى رسول خدا! من توبه مى كنم سپس دوباره آن را تكرار مى كنم ، فرمود: هر چه گناه كردى باز توبه كن ، گفت : اى رسول خدا! در اين صورت گناهانم فراوان مى شود، فرمود: اى حبيب بن حارث ! گذشت خداوند از گناهان تو بيشتر است .
وَ قَالَ مَا مِنْ حَافِظَيْنِ يَرْفَعَانِ إِلَى اللَّهِ مَا حَفِظَا فَيَرَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِي أَوَّلِ الصَّحِيفَةِ خَيْراً وَ فِي آخِرِهَا خَيْراً إِلَّا قَالَ لِلْمَلَائِكَةِ اشْهَدُوا أَنِّي قَدْ غَفَرْتُ لِعَبْدِي مَا بَيْنَ طَرَفَيِ الصَّحِيفَةِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هنگامى كه دو ملك ثبت كننده آنچه را ثبت نموده اند به سوى پروردگار ببرند، خداى تبارك و تعالى در اول نامه آنها خير و در آغوش خير ببيند، به ملائك مى فرمايد: شاهد باشيد كه من بنده ام را به واسطه هر دو طرف نامه اعمالش آمرزيدم .
عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ إِنَّ دَاوُدَ إِذَا أَتَى بِخَطِيئَةٍ خَافَ رَبَّهُ حَتَّى تَنْفَرِجَ مَفَاصِلُهُ مِنْ أَمَاكِنِهَا ثُمَّ يَذْكُرُ سَعَةَ رَحْمَتِهِ وَ عَائِدَتِهِ عَلَى أَهْلِ الذُّنُوبِ فَتَرْجِعُ إِلَيْهِ
على بن الحسين عليه السّلام فرمود: هر گاه داود عليه السّلام خطايى انجام مى داد از پروردگارش مى ترسيد، به حدّى كه مفصلهايش جابجا مى شد و از هم باز مى شد، سپس بياد مى آورد گسترش رحمت پروردگارش و كمك نمودن او را نسبت به اهل گناه ، لذا به حالت اوّل بازمى گشت .
وَ عَنْهُ ع قَالَ لَوْ مَاتَ مَنْ بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لَمَا اسْتَوْحَشْتُ أَنْ يَكُونَ الْقُرْآنُ مَعِي وَ إِذَا كَانَ قَرَأَ مِنَ الْقُرْآنِ مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ كَرَّرَهَا وَ يَكَادُ أَنْ يَمُوتَ مِمَّا دَخَلَ عَلَيْهِ مِنَ الْخَوْفِ
و نيز از على بن الحسين عليه السّلام نقل شده كه فرمود: اگر همه مردمى كه بين مشرق و مغرب هستند؛ بميرند من از تنهايى هراس نكنم مادامى كه قرآن با من باشد، و شيوه آن حضرت چنين بود كه هر گاه از قرآن (مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ) را مى خواند؛ آنقدر آن را تكرار مى كرد كه نزديك بود از ترس قالب تهى كند.
الفصل الخامس في المحبة و الشوق
(فصل پنجم : در محبت و شوق)
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي حَدِيثٍ لَهُ قَالَ لِزِيَادٍ وَيْحَكَ هَلِ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ أَ لَا تَرَى قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ أَ وَ لَا تَرَى قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِمُحَمَّدٍ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَ قَالَ يُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَيْهِمْ- فَالدِّينُ هُوَ الْحُبُّ وَ الْحُبُّ هُوَ الدِّينُ
امام باقر عليه السّلام در ضمن حديث طولانى به زياد فرمود: واى بر تو! آيا دين غير از دوست داشتن است ؟ آيا كلام خداى عزّ و جل را نديده اى ؟ (اگر خدا را دوست مى داريد از من پيروى كنيد، تا خدا شما را دوست بدارد و گناهان شما را ببخشد)، آيا سخن خداى عزّ و جل را به محمّد صلّى اللّه عليه و آله نشنيده اى (ايمان را براى شما محبوب قرار داد و آن را در دلهاى شما زينت داد) و فرمود: (دوست مى دارند كسى را كه بسوى آنها هجرت كند)، دين همان دوست داشتن است و دوست داشتن همان دين است .
عَنْهُ ع قَالَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّ فِيكَ خَيْراً فَانْظُرْ إِلَى قَلْبِكَ فَإِنْ كَانَ يُحِبُّ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ وَ يُبْغِضُ أَهْلَ مَعْصِيَتِهِ فَفِيكَ خَيْرٌ وَ اللَّهُ يُحِبُّكَ وَ إِنْ كَانَ يُبْغِضُ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ وَ يُحِبُّ أَهْلَ مَعْصِيَتِهِ فَلَيْسَ فِيكَ خَيْرٌ وَ اللَّهُ يُبْغِضُكَ وَ الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ
امام باقر عليه السّلام فرمود: هر گاه خواستى بدانى در تو خيرى هست ، به دلت نگاه كن ، اگر اهل طاعت خدا را دوست و اهل معصيت خدا را دشمن بدارد؛ در تو خير هست و خدا نيز تو را دوست دارد، و اگر اهل طاعت خدا را دشمن و اهل معصيت خدا را دوست بدارد در تو خيرى نيست و خدا دشمنت بدارد، و هر كسى همراه دوست خود است .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا تَحَلَّى الْمُؤْمِنُ مِنَ الدُّنْيَا بِسِيمَاءَ وَ وَجَدَ حَلَاوَةَ حُبِّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ كَانَ عِنْدَ أَهْلِ الدُّنْيَا كَأَنَّهُ قَدْ خُولِطَ وَ إِنَّمَا خَالَطَ الْقَوْمَ حَلَاوَةُ حُبِّ اللَّهِ فَلَمْ يَشْتَغِلُوا بِغَيْرِهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر گاه مؤمن از دنيا كنار كشد رفعت يابد و شيرينى دوستى خدا را بچشيد، گويا نزد اهل دنيا ديوانه باشد، در صورتى كه شيرينى محبت خدا به آنها آميخته شده كه به چيز ديگر غير از او مشغول نشوند.
afsanah82
07-19-2011, 07:54 PM
عَنْهُ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِأَصْحَابِهِ أَيُّ عُرَى الْإِيمَانِ أَوْثَقُ فَقَالُوا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الصَّلَاةُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الزَّكَاةُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الصِّيَامُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الْحَجُّ وَ الْعُمْرَةُ- وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الْجِهَادُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص كُلَّمَا قُلْتُمْ فَضْلٌ وَ لَيْسَ بِهِ وَ لَكِنْ أَوْثَقُ عُرَى الْإِيمَانِ الْحُبُّ فِي اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِي اللَّهِ وَ أَنْ تُوَالِيَ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ وَ تَبْرَأَ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ
و نيز از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه : رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به اصحابش فرمود: كداميك از دستگيره هاى ايمان محكمتر است ؟ گفتند: خدا و رسولش داناترند، و بعضى گفتند:
نماز، و برخى گفتند: زكات ، و بعضى گفتند: روزه ، و برخى گفتند: حج و عمره ، و بعضى گفتند جهاد.
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: براى هر يك از اينها كه گفتيد فضيلتى است ، ولى جواب سؤ ال من نيست ، لكن محكمترين دستگيره هاى ايمان دوستى براى خدا و دشمنى براى خداست ، و اينكه دوستان خدا را دوست بدارى و از دشمنان خدا دورى كنى .
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمُتَحَابُّونَ فِي اللَّهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى أَرْضٍ زَبَرْجَدَةٍ خَضْرَاءَ فِي ظِلِّ عَرْشِهِ عَنْ يَمِينِهِ وَ كِلْتَا يَدَيْهِ يَمِينٌ- وُجُوهُهُمْ أَشَدُّ بَيَاضاً مِنَ الثَّلْجِ وَ أَضْوَأُ مِنَ الشَّمْسِ الطَّالِعَةِ يَغْبِطُهُمْ بِمَنْزِلَتِهِمْ كُلُّ مَلَكٍ مُقَرَّبٍ وَ نَبِيٍّ مُرْسَلٍ يَقُولُ النَّاسُ مَنْ هَؤُلَاءِ فَيُقَالُ هَؤُلَاءِ الْمُتَحَابُّونَ فِي اللَّهِ
امام باقر عليه السّلام از قول رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: دوستى كنندگان براى خدا در روز قيامت روى زمين زبرجدين و سبز رنگ زير سايه عرش خدا، سمت راست او خواهند بود، در حالى كه هر دو دست او راست است ، چهره آنان سفيدتر از برف و نورانى تر از خورشيد درخشان است ، هر فرشته مقرّب و هر پيغمبر مرسلى به مقام آنان حسرت مى خورد.
مردم گويند: اينها كيانند؟ به آنها گفته مى شود: دوستى كنندگان براى خدايند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا الْتَقَى مُؤْمِنَانِ قَطُّ إِلَّا كَانَ أَفْضَلُهُمَا أَشَدَّهُمَا حُبّاً لِأَخِيهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هرگز دو مؤمن با هم روبرو نشوند، مگر اينكه برترين آنها مهربانترين آن دو به ديگرى است .
وَ عَنْهُ ع مِنْ أَوْثَقِ عُرَى الْإِيمَانِ أَنْ يُحِبَّ فِي اللَّهِ وَ يُبْغِضَ فِي اللَّهِ وَ يُعْطِيَ فِي اللَّهِ وَ يَمْنَعَ فِي اللَّهِ
از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه : از محكمترين دستگيره هاى ايمان دوست داشتن براى خدا و دشمنى كردن براى خدا و بخشش ؛ و امتناع او از بخشش فقط براى خداست .
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ لَمَّا اشْتَدَّ عَلَى أَبِي ذَرٍّ الْأَمْرُ قَالَ رَبِّ خَنِّقْنِي خِنَاقَكَ فَوَ عِزَّتِكَ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّ قَلْبِي يُحِبُّكَ
از امام باقر عليه السّلام نقل شده كه فرمود: چون كه كار بر ابو ذر سخت گشت گفت : پروردگارا! اندوه تو مرا خفه كرد، به عزتت قسم تو مى دانى كه قلبم تو را دوست دارد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ حُبُّ الْأَبْرَارِ لِلْأَبْرَارِ ثَوَابٌ لِلْأَبْرَارِ- وَ حُبُّ الْفُجَّارِ لِلْأَبْرَارِ فَضِيلَةٌ لِلْأَبْرَارِ وَ بُغْضُ الْفُجَّارِ لِلْأَبْرَارِ زَيْنٌ لِلْأَبْرَارِ- وَ بُغْضُ الْأَبْرَارِ لِلْفُجَّارِ خِزْيٌ عَلَى الْفُجَّارِ
از امام صادق عليه السّلام نقل شد كه فرمود: دوستى نيكان به نيكان ثواب است ، و دوستى بدان به نيكان فضيلت براى نيكان است ، و دشمنى بدكاران با نيكان براى نيكان زينت است ، و دشمنى نيكان با بدكاران براى بدكاران رسوايى است .
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَحَبَّ رَجُلًا لِلَّهِ لَأَثَابَهُ اللَّهُ عَلَى حُبِّهِ إِيَّاهُ وَ إِنْ كَانَ الْمَحْبُوبُ فِي عِلْمِ اللَّهِ مِنْ أَهْلِ النَّارِ وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَبْغَضَ رَجُلًا لِلَّهِ لَأَثَابَهُ اللَّهُ عَلَى بُغْضِهِ إِيَّاهُ وَ إِنْ كَانَ الْمُبْغَضُ فِي عِلْمِ اللَّهِ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ
از امام باقر عليه السّلام نقل شد كه فرمود: اگر مردى براى خدا مردى را دوست بدارد، خدا براى دوستيش او را ثواب دهد، اگر چه آن كس را كه دوست داشته در علم خدا اهل دوزخ باشد، و اگر مردى براى خدا مردى را دشمن بدارد، خدا براى دشمنيش به او ثواب دهد، اگر چه آن كس را كه دشمن داشته در علم خدا از اهل بهشت باشد.
عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ لَهُ رَجُلٌ إِنَّ الرَّجُلَ مِنْ عُرْضِ النَّاسِ يَلْقَانِي - فَيَحْلِفُ بِاللَّهِ إِنَّهُ يُحِبُّنِي فَأَحْلِفُ بِاللَّهِ إِنَّهُ صَادِقٌ فَقَالَ امْتَحِنْ قَلْبَكَ فَإِنْ كَانَ يُحِبُّهُ فَاحْلِفْ وَ إِلَّا فَلَا
مردى به حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام عرض كرد: مردى از عامّه مردم به من مى رسد و قسم به خدا مى خورد كه مرا دوست مى دارد، آيا مى توانم به خدا قسم بخورم كه او راستگوست ؟ فرمود: قلبت را آزمايش كن اگر او را دوست مى دارى قسم بخور و الّا نه .
سَأَلَ رَجُلٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَقُولُ أَوَدُّكَ فَكَيْفَ أَعْلَمُ أَنَّهُ يَوَدُّنِي فَقَالَ امْتَحِنْ قَلْبَكَ فَإِنْ كُنْتَ تَوَدُّهُ فَإِنَّهُ يَوَدُّكَ
مردى از امام صادق عليه السّلام در مورد شخصى سؤ ال كرد كه مى گويد: تو را دوست مى دارم ، من چگونه بدانم كه او مرا دوست مى دارد؟
فرمود: دلت را آزمايش كن ، اگر تو نيز او را دوست دارى او هم تو را دوست دارد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ وَضَعَ حُبَّهُ فِي غَيْرِ مَوْضِعِهِ فَقَدْ تَعَرَّضَ لِلْقَطِيعَةِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس بى جا دوستى كند خود را در معرض جدايى قرار داده .
قَالَ الْبَاقِرُ ص إِنَّا لَنُحِبُّ أَنْ نَتَمَتَّعَ بِالْأَهْلِ وَ اللُّحْمَةِ وَ الْخَوَلِ وَ لَنَا أَنْ نَدْعُوَ بِمَا لَمْ يَنْزِلْ أَمْرُ اللَّهِ فَإِذَا نَزَلَ أَمْرُ اللَّهِ لَمْ يَكُنْ لَنَا أَنْ نُحِبَّ مَا لَمْ يُحِبَّهُ اللَّهُ
امام باقر عليه السّلام فرمود: ما علاقمنديم كه از همسر و خويشاوندان و عطاياى الهى از قبيل بندگان و كنيزكان بهره مند شويم ، وظيفه ماست كه دعا كنيم به آنچه حكم خدا در باره آن نازل نشده ، و هر گاه حكم خدا نازل شد ما نمى توانيم دوست بداريم آنچه را كه خدا دوست نمى دارد.
وَ مِنْ كِتَابِ رَوْضَةِ الْوَاعِظِينَ عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ إِنَّ النَّاسَ يَعْبُدُونَ اللَّهَ عَلَى ثَلَاثَةِ أَوْجُهٍ فَطَبَقَةٌ يَعْبُدُونَهُ رَغْبَةً فِي ثَوَابِهِ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْحُرَصَاءِ وَ هُوَ الطَّمَعُ وَ أُخْرَى يَعْبُدُونَهُ فَرَقاً مِنَ النَّارِ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ وَ هِيَ الرَّهْبَةُ وَ لَكِنِ اعْبُدْهُ حُبّاً لَهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْكِرَامِ وَ هُوَ الْأَمْنُ لِقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ وَ لِقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ فَمَنْ أَحَبَّ اللَّهَ أَحَبَّهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ كَانَ مِنَ الاْمِنِينَ
از امام صادق عليه السّلام نقل شد كه فرمود: مردم خداى عزّ و جل را بر سه وجه عبادت مى كنند:
گروهى او را به خاطر چشم داشت به پاداشش مى پرستند، اين پرستش آزمندان است ، و از روى طمع است ، و گروهى چون از آتش مى هراسند او را مى پرستند، اين عبادت بندگان و از روى هراس است ، ولى من از روى مهرى كه به او دارم او را مى پرستم ، و اين پرستش جوانمردان است ، و از روى آرامش خاطر است ، چون خداى عزّ و جل مى فرمايد: (اينان از هول و هراس در چنين روز هولناكى آسوده خاطرند) و باز مى فرمايد: (بگو اى پيغمبر اگر دوستدار خداييد از من پيروى كنيد تا خدا دوستدار شما باشد و گناهان شما را بيامرزد) هر آنكه خدا را دوست بدارد خدايش او را دوست بدارد، و هر كس كه خدا دوستش بدارد از آسوده خاطران است .
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَحَبَّنَا كَانَ مَعَنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَحَبَّ حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ مَعَهُ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر كس ما را دوست بدارد؛ در روز قيامت همراه ما خواهد بود، و اگر مردى سنگى را دوست بدارد خدا با همانش محشور گرداند.
قَالَ الصَّادِقُ ع مِنْ أَوْثَقِ عُرَى الْإِيمَانِ أَنْ يُحِبَّ فِي اللَّهِ وَ يُبْغِضَ فِي اللَّهِ وَ يُعْطِيَ فِي اللَّهِ وَ يَمْنَعَ فِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
امام صادق عليه السّلام فرمود: از محكمترين دستگيره هاى ايمان اين است كه دوست داشتنش براى خدا و دشمنى داشتنش براى خدا و بخشيدنش براى خدا و نبخشيدنش هم براى خداى عزّ و جل باشد.
قَالَ النَّبِيُّ ص ثَلَاثٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ وَجَدَ طَعْمَ الْإِيمَانِ مَنْ كَانَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِمَّا سِوَاهُمَا وَ مَنْ كَانَ يُحِبُّ الْمَرْءَ لَا يُحِبُّهُ إِلَّا لِلَّهِ وَ مَنْ كَانَ يُلْقَى فِي النَّارِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنْ أَنْ يَرْجِعَ إِلَى الْكُفْرِ بَعْدَ أَنْ أَنْقَذَهُ اللَّهُ مِنْهُ
پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اگر در كسى سه خصلت باشد طعم ايمان را چشيده : كسى كه خدا و رسولش در نظر او محبوبتر از غير اين دو باشد، و كسى كه مردم را فقط براى خدا دوست مى دارد، و كسى كه افتادن در دوزخ برايش محبوبتر از آنست كه بعد از نجات از آتش جهنم دوباره كافر گردد.
وَ قَالَ ص وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَا تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ حَتَّى تُؤْمِنُوا وَ لَا تُؤْمِنُوا حَتَّى تَحَابُّوا أَ وَ لَا أَدُلُّكُمْ عَلَى شَيْءٍ إِذَا فَعَلْتُمُوهُ تَحَابَبْتُمْ أَفْشُوا السَّلَامَ بَيْنَكُمْ
و نيز رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمايد: قسم به آنكه جانم در دست اوست ، داخل بهشت نمى شويد تا اينكه ايمان آوريد، و ايمان نمى آوريد مگر اينكه با هم محبت كنيد، آيا شما را راهنمايى كنم به چيزى كه اگر آن را انجام دهيد دوستدار يك ديگر شويد؟ با صداى بلند به يك ديگر سلام كنيد.
وَ قَالَ إِذَا النَّاسُ أَظْهَرُوا الْعِلْمَ وَ ضَيَّعُوا الْعَمَلَ- وَ تَحَابُّوا بِالْأَلْسُنِ وَ تَبَاغَضُوا بِالْقُلُوبِ وَ تَقَاطَعُوا فِي الْأَرْحَامِ لَعَنَهُمُ اللّهُ عِنْدَ ذَلِكَ- فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى أَبْصارَهُمْ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: زمانى كه مردم علم را فرا گيرند و عمل را ضايع گردانند، و زبانى با هم دوست و در قلب دشمن باشند، و قطع رحم كنند، خداوند در اين هنگام آنان را مورد نفرين قرار مى دهد، و آنها را گنگ و بينائى و بصيرت آنان را كور گرداند.
وَ قَالَ أَيْضاً لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ ذَاتَ يَوْمٍ يَا عَبْدَ اللَّهِ أَحْبِبْ فِي اللَّهِ وَ أَبْغِضْ فِي اللَّهِ وَ وَالِ فِي اللَّهِ وَ عَادِ فِي اللَّهِ فَإِنَّهُ لَا تُنَالُ وَلَايَةُ اللَّهِ إِلَّا بِذَلِكَ وَ لَا يَجِدُ رَجُلٌ طَعْمَ الْإِيمَانِ وَ إِنْ كَثُرَ صَلَاتُهُ وَ صِيَامُهُ حَتَّى يَكُونَ كَذَلِكَ وَ قَدْ صَارَتْ مُوَاخَاةُ النَّاسِ يَوْمَكُمْ هَذَا أَكْثَرُهَا فِي الدُّنْيَا عَلَيْهَا يَتَوَادُّونَ وَ عَلَيْهَا يَتَبَاغَضُونَ وَ ذَلِكَ لَا يُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً فَقَالَ لَهُ وَ كَيْفَ لِي أَنْ أَعْلَمَ أَنِّي قَدْ وَالَيْتُ فِي اللَّهِ وَ عَادَيْتُ فِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَنْ وَلِيُّ اللَّهِ حَتَّى أُوَالِيَهُ وَ مَنْ عَدُوُّ اللَّهِ حَتَّى أُعَادِيَهُ فَأَشَارَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ إِلَى عَلِيٍّ فَقَالَ أَ تَرَى هَذَا فَقَالَ بَلَى قَالَ هَذَا وَلِيُّ اللَّهِ فَوَالِهِ وَ عَدُوُّ هَذَا عَدُوُّ اللَّهِ فَعَادِهِ وَ وَالِ وَلِيَّ هَذَا وَ لَوْ أَنَّهُ قَاتِلُ أَبِيكَ وَ وُلْدِكَ- وَ عَادِ عَدُوَّ هَذَا وَ لَوْ أَنَّهُ أَبُوكَ وَ وَلَدُكَ
روزى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به يكى از ياران خود فرمود: اى بنده خدا، براى خدا دوستى كن ، و براى رضاى خدا دشمنى كن ، و براى خدا دوست بدار، و در راه خدا ستيز كن ، به حقيقت كسى به ولايت خدا نمى رسد؛ جز به آن طريق ، و هيچ كس مزه ايمان را نخواهد چشيد تا چنين نشود، گرچه نماز و روزه اش بسيار باشد، و مسلما برادرى نمودن مردم امروز بيشتر در باره دنياست ، بر اساس آن به يك ديگر اظهار دوستى مى كنند، و بر همان اساس به يك ديگر خشم و كينه مى ورزند، و اين كار از پروردگار بى نيازشان نمى سازد، در اين هنگام آن مرد عرض كرد: اى پيامبر خدا! برايم ميسّر خواهد شد كه بفهمم به يقين و اطمينان در راه خدا دوستى و دشمنى كرده ام ؟ و ولىّ خداى عزّ و جل كيست ؛ تا دوستدار و فرمانبردار او باشم ؟ و دشمن خدا چه كسى است ؛ تا با او كينه و دشمنى ورزم ؟
رسول خدا در حالى كه به على عليه السّلام اشاره مى نمود؛ به آن مرد فرمود: آيا اين مرد را مى بينى و مى شناسى ؟ عرض كرد: بلى ، فرمود: او دوستدار خداست پس دوستدار او باش ، و دشمن اين مرد دشمن خداست ، با دشمن او دشمنى نما، و با دوستدارش پيوستگى و دوستى كن ، گرچه او قاتل پدر و فرزند تو باشد، و با دشمن اين مرد دشمنى كن ؛ اگر چه او پدر و اولاد تو باشد.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ عَرَفَ اللَّهَ وَ عَظَّمَهُ مَنَعَ فَاهُ مِنَ الْكَلَامِ- وَ بَطْنَهُ مِنَ الطَّعَامِ وَ عَنَّى نَفْسَهُ بِالصِّيَامِ وَ الْقِيَامِ قَالُوا بِآبَائِنَا وَ أُمَّهَاتِنَا أَنْتَ يَا رَسُولَ اللَّهِ هَؤُلَاءِ أَوْلِيَاءُ اللَّهِ قَالَ إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ سَكَتُوا فَكَانَ سُكُوتُهُمْ فِكْراً وَ تَكَلَّمُوا فَكَانَ كَلَامُهُمْ ذِكْراً وَ نَظَرُوا فَكَانَ نَظَرُهُمْ عِبْرَةً- وَ نَطَقُوا فَكَانَ نُطْقُهُمْ حِكْمَةً وَ مَشَوْا فَكَانَ مَشْيُهُمْ بَيْنَ النَّاسِ بَرَكَةً وَ لَوْ لَا الاْجَالُ الَّتِي كُتِبَتْ عَلَيْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِي أَجْسَادِهِمْ خَوْفاً مِنَ الْعَذَابِ وَ شَوْقاً إِلَى الثَّوَابِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر كه خدا را شناخت و بزرگ داشت ، زبانش را از سخن بيهوده نگاه دارد، و شكمش را از پرخورى باز دارد، و نفس خود را با روزه گرفتن و شب زنده دارى رياضت دهد، عرض كردند: اى رسول خدا! پدران و مادران ما به فدايت ؛ اينها اولياء خدايند؟ فرمود: اولياء خدا خاموشى گزيدند امّا خاموشى آنها انديشه بود، و سخن گفتند و سخن گفتنشان ذكر خدا بود، و نگريستند و نگاهشان عبرت بود، و سخن گفتند و سخنانشان حكمت بود، در ميان مردم راه رفتند و راه رفتنشان بركت بود، اگر نبود كه اجل و مرگشان از قبل معيّن شده بود؛ از ترس عذاب و شوق ثواب روح آنها در پيكرشان آرام نمى گرفت .
وَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِذَا رَأَى أَهْلَ قَرْيَةٍ قَدْ أَصْرَفُوا فِي الْمَعَاصِي وَ فِيهَا ثَلَاثُ نَفَرٍ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ نَادَاهُمْ جَلَّ جَلَالُهُ وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ يَا أَهْلَ مَعْصِيَتِي لَوْ لَا مَنْ فِيكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ الْمُتَحَابِّينَ لِجَلَالِي الْعَامِرِينَ بِصَلَاتِهِمْ أَرْضِي وَ مَسَاجِدِي - وَ الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ خَوْفاً مِنِّي لَأَنْزَلْتُ بِكُمْ عَذَابِي ثُمَّ لَا أُبَالِي
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: خداوند تبارك و تعالى هر گاه اهل آبادى را ببيند كه در گناهان زياده روى كردند و در بين آنها سه نفر از مؤمنين هست ، خداوند جلّ جلاله و تقدّست اسماؤ ه آنها را مى خواند: اى كسانى كه معصيت مرا مى كنيد! اگر نبودند در بين شما مؤمنينى كه دوستدار جلالت من هستند، و با نماز خواندنشان زمين و مساجدم را آباد نمى كردند، و سحرها از ترس طلب مغفرت نمى كردند، به حقيقت عذابم را بر شما مى فرستادم ، و از آن باكى نداشتم .
مِنْ كِتَابِ السَّيِّدِ نَاصِحِ الدِّينِ أَبِي الْبَرَكَاتِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِمُوسَى هَلْ عَمِلْتَ لِي عَمَلًا قَطُّ قَالَ إِلَهِي صَلَّيْتُ لَكَ وَ صُمْتُ وَ تَصَدَّقْتُ وَ ذَكَرْتُكَ كَثِيراً قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَمَّا الصَّلَاةُ فَلَكَ بُرْهَانٌ وَ الصَّوْمُ جُنَّةٌ وَ الصَّدَقَةُ ظِلٌّ وَ الزَّكَاةُ نُورٌ وَ ذِكْرُكَ لِي قُصُورٌ فَأَيَّ عَمَلٍ عَمِلْتَ لِي قَالَ مُوسَى دُلَّنِي عَلَى الْعَمَلِ الَّذِي هُوَ لَكَ قَالَ يَا مُوسَى هَلْ وَالَيْتَ لِي وَلِيّاً قَطُّ- أَوْ هَلْ عَادَيْتَ لِي عَدُوّاً قَطُّ فَعَلِمَ مُوسَى أَنَّ أَفْضَلَ الْأَعْمَالِ الْحُبُّ فِي اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِي اللَّهِ
خداوند عزّ و جل به موسى عليه السّلام فرمود: آيا هرگز براى من عملى انجام داده اى ؟ عرض كرد: خدايا! برايت نماز خواندم و روزه گرفتم و صدقه دادم و بسيار ذكر تو گفتم ، خداى تبارك و تعالى فرمود: امّا نماز روشنگر راه تو بود، و روزه سپرى از آتش ، و صدقه سايه اى ، و زكات نور، و ذكر گفتن تو هم قصرهايى (در بهشت ) برايت بود، پس چه كارى را براى من انجام دادى ؟ موسى گفت : مرا راهنمايى كن بر كارى كه براى توست ، فرمود: اى موسى ! آيا هرگز براى من با كسى دوستى كرده اى ؟ يا هرگز براى من با كسى دشمنى نموده اى ؟ موسى فهميد كه بهترين كارها دوستى در راه خدا و دشمنى در راه خداست .
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع مَا ضَرَّكَ إِنْ أَحْبَبْتَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ أَحَبَّكَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مَنْ أَبْغَضَكَ فَإِنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ مِنْ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ يُبْغِضُ أَحِبَّاءَ اللَّهِ- وَ لَا أَحَدٌ مِنْ غَيْرِهِ يُحِبُّكَ فَيَنْفَعُكَ حُبُّهُ ثُمَّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا يَسْتَوْحِشُ مَنْ كَانَ اللَّهُ أَنِيسَهُ وَ لَا يَذِلُّ مَنْ كَانَ اللَّهُ أَعَزَّهُ وَ لَا يَفْتَقِرُ مَنْ كَانَ بِاللَّهِ غَنَاؤُهُ فَمَنِ اسْتَأْنَسَ بِاللَّهِ آنَسَهُ اللَّهُ بِغَيْرِ أَنِيسٍ وَ مَنِ اعْتَزَّ بِاللَّهِ أَعَزَّهُ اللَّهُ بِغَيْرِ عَدَدٍ وَ لَا عَشِيرَةٍ وَ مَنْ يَسْتَغْنِي بِاللَّهِ أَغْنَاهُ اللَّهُ بِغَيْرِ دُنْيَاهُ
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: اگر خدا و رسولش را دوست بدارى ، و خدا و رسولش تو را دوست بدارند، دشمنت به تو زيانى نمى رساند زيرا هيچ يك از دوستان خدا نيست كه با دوستان خدا دشمن باشد، و دوستى كسى جز خدا نمى تواند برايت سودمند باشد.
سپس فرمود: رسول خدا فرمود: كسى كه خدا انيس و همدم او باشد، ترس و وحشتى ندارد، و كسى كه خدا عزيزش نموده ، ذليل نمى شود، و كسى را كه خدا بى نيازش ساخته ، محتاج نمى شود، هر كس به خدا انس بگيرد فقط خداوند همدمش خواهد شد، و هر كس از خدا طلب عزّت كند؛ خداوند بدون ياور و قبيله او را عزت دهد، و هر كس از خدا طلب بى نيازى كند، خداوند او را از غير دنيايش بى نياز سازد.
الفصل السادس في الغنى و الفقر
(فصل ششم : در بى نيازى و فقر)
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع مَا أُبَالِي عَلَى مَا اعْتَلَقَتْ يَدِي غِنًى أَوْ فَقْراً
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: برايم اهميت ندارد آنچه را كه به دستانم مى چسبد بى نيازى باشد يا فقر.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص اللَّهُمَّ ارْزُقْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ الْعَفَافَ وَ الْكَفَافَ وَ ارْزُقْ مَنْ أَبْغَضَ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ كَثْرَةَ الْمَالِ وَ الْوَلَدِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: خدايا! به محمد و آل محمد پاكدامنى و كفاف در روزى عطا فرما، و به دشمنان محمد و آل محمد بسيارى مال و فرزند روزى كن .
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ أَتَى أَبَا ذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ سَارٌّ لَهُ فِي غَنَمِهِ فَقَالَ قَدْ كَثُرَتِ الْغَنَمُ وَ وَلَدَتْ فما فَقَالَ بشرني تُبَشِّرُنِي بِكَثْرَتِهَا فَمَا قَلَّ مِنْهَا وَ كَفَى أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا كَثُرَ مِنْهَا وَ أَلْهَى
امام باقر عليه السّلام فرمود: مردى نزد ابا ذر آمد و او را در مورد گوسفندانش مژده داد، ابا ذر گفت : بحقيقت گوسفندان زياد شده اند و توليد مثل كرده اند، و لكن زياد شدن آنها براى من مژده نيست ، آنچه از گوسفندانم كم باشد و ما را كفايت كند؛ نزد من محبوبتر از آنست كه زياد باشد و ما را از ياد خدا غافل كند.
عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ أَظْهِرِ الْيَأْسَ مِنَ النَّاسِ فَإِنَّ ذَلِكَ هُوَ الْغِنَى وَ أَقْلِلْ طَلَبَ الْحَوَائِجِ إِلَيْهِمْ فَإِنَّ ذَلِكَ فَقْرٌ حَاضِرٌ
على بن الحسين عليه السّلام فرمود: از مردم اظهار نوميدى و بى نيازى كن زيرا اين كار خود بى نيازى واقعى است ، و در خواست حاجت را از مردم كم كن زيرا اين عمل خود فقر حاضر است .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ شَرَفُ الْمُؤْمِنِ قِيَامُ اللَّيْلِ وَ عِزُّهُ اسْتِغْنَاؤُهُ عَنِ النَّاسِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: شرافت مؤمن به شب زنده دارى ، و عزّتش به بى نيازى او از مردم است .
عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع فَقَدْ رَأَيْتُ الْخَيْرَ كُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فِي قَطْعِ الطَّمَعِ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ وَ مَنْ لَمْ يَرْجُ النَّاسَ فِي شَيْءٍ وَ رَدَّ أَمْرَهُ فِي جَمِيعِ أُمُورِهِ إِلَى اللَّهِ اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ فِي كُلِّ شَيْءٍ
على بن الحسين عليه السّلام فرمود: تمام خير و نيكى را در بريدن طمع از دست مردم ديدم ، و هر كس هيچ اميدى به مردم نداشته باشد، و امرش را در هر كارى به خدا واگذارد، خداوند در هر چيزى دعايش را مستجاب كند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَقُولُ لِيَجْتَمِعْ فِي قَلْبِكَ الِافْتِقَارُ إِلَى النَّاسِ وَ الِاسْتِغْنَاءُ عَنْهُمْ فَيَكُونُ افْتِقَارُكَ فِي لِينِ كَلَامِكَ وَ حُسْنِ بِشْرِكَ وَ يَكُونُ اسْتِغْنَاؤُكَ عَنْهُمْ فِي نَزَاهَةِ عِرْضِكَ إِلَيْهِمْ وَ بَقَاءِ عِزِّكَ
امام صادق عليه السّلام از امير مؤمنان عليه السّلام نقل كرد كه مى فرمود: بايد احتياج به مردم و بى نيازى از ايشان با هم در دلت جمع شود، و احتياج به آنها در نرم زبانى و خوشروئيت باشد، و بى نيازيت از آنها در حفظ آبرو و نگهدارى عزّتت توأ م باشد.
afsanah82
07-19-2011, 07:54 PM
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا عَلِيُّ إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ الْفَقْرَ أَمَانَةً عِنْدَ خَلْقِهِ فَمَنْ سَتَرَهُ أَعْطَاهُ اللَّهُ مِثْلَ أَجْرِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ- وَ مَنْ أَفْشَاهُ إِلَى مَنْ يَقْدِرُ عَلَى قَضَاءِ حَاجَتِهِ فَلَمْ يَفْعَلْ فَقَدْ قَتَلَهُ أَمَا إِنَّهُ مَا قَتَلَهُ بِسَيْفٍ وَ لَا رُمْحٍ وَ لَكِنْ قَتَلَهُ بِمَا أَنْكَرَ قَلْبَهُ
امام صادق عليه السّلام از قول رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كرده كه فرمود: اى على ! خداوند فقر را نزد مخلوقاتش به امانت گذارده ، هر كس آن را پنهان كند خداوند او را مانند پاداش روزه دار و شب زنده دار عطا فرمايد، و هر كس آن را نزد كسى كه مى تواند حاجتش را بر آورد فاش سازد و او حاجتش را بر نياورد در واقع او را كشته است ، البته او را با شمشير و نيزه نكشته ، بلكه با انكار قلبى او را كشته است .
عَنْهُ ع قَالَ لَوْ لَا فُقَرَاؤُكُمْ مَا دَخَلَ أَغْنِيَاؤُكُمُ الْجَنَّةَ
از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه فرمود: اگر فقيران شما نبودند، ثروتمندان شما داخل بهشت نمى شدند.
عَنْهُ ع قَالَ كُلَّمَا ازْدَادَ الْعَبْدُ إِيمَاناً ازْدَادَ ضِيقاً فِي مَعِيشَتِهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر اندازه ايمان بنده زياد شود، تنگى معيشتش افزايش مى يابد.
عَنْهُ ع قَالَ مَا أُعْطِيَ عَبْدٌ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا اعْتِبَاراً وَ لَا زُوِيَ عَنْهُ إِلَّا اخْتِبَاراً
امام صادق عليه السّلام فرمود: چيزى از دنيا به بنده اى عطا نشد مگر براى عبرت گرفتن ، و چيزى از او بر كنار نگرديد مگر براى آزمودن .
عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ الدِّينَارَ وَ الدِّرْهَمَ أَهْلَكَا مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ وَ هُمَا مُهْلِكَاكُمْ
امير مؤمنان عليه السّلام به نقل از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: درهم و دينار كسانى را كه قبل از شما بوده اند به هلاكت رسانده اند، و همان دو هلاك كننده شما خواهند بود.
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَل إِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ عِبَاداً لَا يَصْلُحُ لَهُمْ أَمْرُ دِينِهِمْ إِلَّا بِالْغِنَاءِ وَ السَّعَةِ- وَ الصِّحَّةِ فِي الْبَدَنِ فَأَبْلُوهُمْ بِالْغِنَى وَ السَّعَةِ وَ صِحَّةِ الْبَدَنِ فَيَصْلُحُ عَلَيْهِمْ أَمْرُ دِينِهِمْ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ لَعِبَاداً لَا يَصْلُحُ أَمْرُ دِينِهِمْ إِلَّا بِالْفَاقَةِ- وَ الْمَسْكَنَةِ وَ السُّقْمِ فِي أَبْدَانِهِمْ فَأَبْلُوهُمْ بِالْفَاقَةِ وَ الْمَسْكَنَةِ وَ السُّقْمِ فَيَصْلُحُ عَلَيْهِمْ أَمْرُ دِينِهِمْ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِمَا يَصْلُحُ عَلَيْهِ أَمْرُ دِينِ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ
امام باقر عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل مى كند كه فرمود: خداوند عزّ و جل فرمود: برخى از بندگان مؤمنم كسانى باشند كه امر دينشان جز با ثروتمندى و وسعت در زندگى و تندرستى اصلاح نشود، از اين جهت آنها را با ثروت و وسعت در زندگى و تندرستى مى آزمايم ، تا امر دينشان اصلاح شود، و برخى از بندگان مؤمنم كسانى اند كه امر دينشان جز با فقر و تهيدستى و ناخوشى در بدنهايشان اصلاح نشود، آنها را با فقر و تهيدستى و بيمارى مى آزمايم تا امر دينشان اصلاح شود، من به آنچه امر دين بندگان مؤمنم را اصلاح كند داناترم .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ الْعَبْدَ لَيَكُونُ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الدَّرَجَةُ لَا يَبْلُغُهَا بِعَمَلِهِ فَيُبْتَلَى بِجَسَدِهِ أَوْ يُصَابُ فِي مَالِهِ أَوْ يُصَابُ فِي وُلْدِهِ- فَإِنْ هُوَ صَبَرَ ظَفَرَهُ اللَّهُ إِيَّاهَا
امام صادق عليه السّلام فرمود: بنده نزد خدا درجه اى دارد كه با عملش به آن نرسد، بنا بر اين خداوند بدنش را بيمار مى گرداند، يا در مال يا فرزندانش مصيبتى وارد مى آورد، چنانچه صبر نمايد خداوند او را بر آن مصيبت پيروز گرداند.
عَنْهُ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَحَبَّ عَبْداً قَبَضَ أَحَبَّ وُلْدِهِ إِلَيْهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند عزّ و جل هر گاه بنده اى را دوست بدارد محبوبترين فرزندان او را مى گيرد.
عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ عَمَّنْ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ ص فِي خُطْبَةٍ قَامَ فِيهَا فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ أَصْبَحْتُ فِيكُمْ وَ إِدَامِيَ الْجُوعُ- وَ طَعَامِي مَا تُنْبِتُ الْأَرْضُ لِلْوُحُوشِ وَ الْأَنْعَامِ وَ سِرَاجِيَ الْقَمَرُ وَ فِرَاشِيَ التُّرَابُ وَ وِسَادِيَ الْحَجَرُ لَيْسَ لِي بَيْتٌ يَخْرُبُ وَ لَا مَالٌ يَتْلَفُ وَ لَا وَلَدٌ يَمُوتُ وَ لَا امْرَأَةٌ تَحْزَنُ وَ لَيْسَ لِي شَيْءٌ وَ أَنَا أَغْنَى وُلْدِ آدَمَ
حضرت عيسى بن مريم ضمن خطبه اى در ميان بنى اسرائيل فرمود: در ميان شما زندگى من اين گونه است كه خورش من گرسنگى است ، و خوراكى من علفهايى است كه در بيابان براى حيوانات وحشى روييده مى شود، و روشنايى مهتاب در تاريكى شب چراغم مى باشد، و خاك زمين بسترم ، و سنگ بيابان بالشم ، نه خانه اى دارم كه ويران گردد، و نه اندوخته اى كه تلف شود، و نه فرزندى كه بميرد، و نه همسرى كه اندوهگين شود، هيچ چيز ندارم ، و در عين حال من بى نيازترين افراد بشر هستم .
قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى ع إِنَّ الْأَنْبِيَاءَ وَ أَوْلَادَ الْأَنْبِيَاءِ وَ أَتْبَاعَ الْأَنْبِيَاءِ خُصُّوا بِثَلَاثِ خِصَالٍ السُّقْمِ فِي الْأَبْدَانِ وَ خَوْفِ السُّلْطَانِ وَ الْفَقْرِ
امام موسى بن جعفر عليه السّلام فرمود: پيامبران و فرزندان پيامبران و پيروان پيامبران به سه خصلت مختص گردانيده شدند: بيمارى در بدنها، ترس از پادشاهان و فقر.
قَالَ الرِّضَا ع مَنْ لَقِيَ فَقِيراً مُسْلِماً فَسَلَّمَ عَلَيْهِ خِلَافَ سَلَامِهِ عَلَى الْغَنِيِّ لَقِيَ اللَّهَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ هُوَ عَلَيْهِ غَضْبَانُ
حضرت رضا عليه السّلام فرمود: هر كس فقير مسلمانى را ديد و به او سلامى كرد كه با سلام كردن به ثروتمندان فرق مى كرد؛ روز قيامت خدا را در حالتى ملاقات كند كه بر او خشمگين است .
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع الْفَقْرُ يُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ وَ الْمُقِلُّ غَرِيبٌ فِي بَلْدَتِهِ طُوبَى لِمَنْ ذَكَرَ الْمَعَادَ وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ- الْغِنَى فِي الْغُرْبَةِ وَطَنٌ وَ الْفَقْرُ فِي الْوَطَنِ غُرْبَةٌ الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ الْفَقْرُ الْمَوْتُ الْأَكْبَرُ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ فَمَا جَاءَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مَنَعَ غَنِيٌّ مَا أَحْسَنَ تَوَاضُعَ الْأَغْنِيَاءِ لِلْفُقَرَاءِ- طَلَباً لِمَا عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَحْسَنُ مِنْهُ تِيهُ الْفُقَرَاءِ عَلَى الْأَغْنِيَاءِ اتِّكَالًا عَلَى اللَّهِ
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: فقر زبان شخص زيرك را از بيان دليلش لال مى كند، و كسى كه تنگدست است در شهر خود غريب است ، خوشا بحال كسى كه بياد معاد باشد، و براى حساب كار كند، و به كفاف در زندگى قانع باشد، بى نيازى در غربت وطن است ، و تنگدستى در وطن غربت است ، قناعت مالى است كه از بين نرود، فقر مرگ بزرگ است ، خداوند سبحانه و تعالى در اموال ثروتمندان غذاهاى فقرا را قرار داده ، فقيرى گرسنه نمى ماند مگر اينكه ثروتمندى او را از آن محروم گرداند، چقدر زيباست فروتنى ثروتمندان در مقابل فقرا براى خواستن ثوابى كه نزد خداى عزّ و جل است ، و بهتر از آن تكبر كردن فقيران بر ثروتمندان است در حالى كه متّكى به خدا باشند.
قَالَ النَّبِيُّ ص مَنِ اسْتَذَلَّ مُؤْمِناً أَوْ مُؤْمِنَةً أَوْ حَقَّرَهُ لِفَقْرِهِ وَ قِلَّةِ ذَاتِ يَدِهِ شَهَرَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثُمَّ يَفْضَحُهُ
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر كس مرد يا زن ؛ مؤمنى را به دليل نيازمندى و فقرش پست و كوچك شمارد، خداوند در روز قيامت او را به زشتى مشهور سازد، سپس رسوايش سازد.
وَ قَالَ اللَّهُمَّ أَحْيِنِي مِسْكِيناً وَ أَمِتْنِي مِسْكِيناً وَ احْشُرْنِي فِي زُمْرَةِ الْمَسَاكِينِ
و نيز رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: خدايا! مرا فقير زنده بدار و فقير بميران ، و مرا در رديف فقيران محشور گردان .
وَ قِيلَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ إِنِّي لَأُحِبُّكَ فِي اللَّهِ فَقَالَ النَّبِيُّ إِنْ كُنْتَ تُحِبُّنِي فَأَعِدَّ لِلْفَقْرِ جِلْبَاباً فَإِنَّ الْفَقْرَ أَسْرَعُ إِلَى مَنْ يُحِبُّنِي مِنَ السَّيْلِ إِلَى مُنْتَهَاهُ
مردى نزد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آمد و گفت : من تو را بخاطر خدا دوست دارم ، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود:
اگر مرا دوست دارى پوستين فقر را آماده كن ، زيرا سرعت فقر نسبت به كسى كه مرا دوست دارد از سرعت سيل به پايان راهش بيشتر است .
وَ قَالَ ص انْظُرُوا إِلَى مَنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَ لَا تَنْظُرُوا إِلَى مَنْ فَوْقَكُمْ فَإِنَّهُ أَجْدَرُ أَنْ لَا تَرُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ
و نيز پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: بنگريد به كسى كه پايين دست شماست ، نه كسى كه بالا دست شماست ، زيرا اين كار به انكار نكردن نعمت خدا مناسب تر است .
وَ قَالَ إِذَا أَحَبَّ اللَّهُ عَبْداً فِي دَارِ الدُّنْيَا يُجِيعُهُ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ كَيْفَ يُجِيعُهُ قَالَ فِي مَوْضِعِ الطَّعَامِ الرَّخِيصِ وَ الْخَيْرِ الْكَثِيرِ وَلِيُّ اللَّهِ لَا يَجِدُ طَعَاماً يَمْلَأُ بِهِ بَطْنَهُ
و در جاى ديگر فرمود: هر گاه خداوند بنده اى را دوست بدارد گرسنه اش مى گذارد، پرسيدند: اى رسول خدا! چگونه گرسنه اش مى گرداند؟ فرمود: در جايى كه غذاى فراوان و خير بسيار باشد؛ ولىّ خدا غذايى نمى يابد تا به وسيله آن شكمش را سير كند.
وَ قَالَ الْفَقْرُ فَقْرَانِ فَقْرٌ فِي الدُّنْيَا وَ فَقْرٌ فِي الاْخِرَةِ فَفَقْرُ الدُّنْيَا غِنَى الاْخِرَةِ- وَ غِنَى الدُّنْيَا فَقْرُ الاْخِرَةِ وَ ذَلِكَ الْهَلَاكُ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: فقر دو قسم است : فقر دنيوى و فقر اخروى ؛ فقر دنيوى بى نيازى اخروى ، و بى نيازى دنيوى فقر اخروى است و اين هلاكت است .
وَ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ يَا بُنَيَّ لَا تُحَقِّرَنَّ أَحَداً بِخُلْقَانِ ثِيَابِهِ فَإِنَّ رَبَّكَ وَ رَبَّهُ وَاحِدٌ
لقمان به فرزندش گفت : اى پسركم ! هرگز كسى را به دليل كهنه بودن لباسهايش كوچك مشمر، زيرا پروردگار تو و او يكى است .
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع تَرْكُ نَسْجِ الْعَنْكَبُوتِ فِي الْبَيْتِ يُورِثُ الْفَقْرَ وَ الْبَوْلُ فِي الْحَمَّامِ يُورِثُ الْفَقْرَ وَ الْأَكْلُ عَلَى الْجَنَابَةِ يُورِثُ الْفَقْرَ- وَ التَّخَلُّلُ بِالطَّرْفَاءِ يُورِثُ الْفَقْرَ وَ التَّمَشُّطُ مِنْ قِيَامٍ يُورِثُ الْفَقْرَ وَ تَرْكُ الْقُمَامَةِ فِي الْبَيْتِ يُورِثُ الْفَقْرَ وَ الْيَمِينُ الْفَاجِرَةُ تُورِثُ الْفَقْرَ وَ الزِّنَاءُ يُورِثُ الْفَقْرَ- وَ إِظْهَارُ الْحِرْصِ يُورِثُ الْفَقْرَ وَ النَّوْمُ بَيْنَ الْعِشَاءَيْنِ يُورِثُ الْفَقْرَ وَ النَّوْمُ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ يُورِثُ الْفَقْرَ وَ اعْتِيَادُ الْكَذِبِ يُورِثُ الْفَقْرَ وَ كَثْرَةُ الِاسْتِمَاعِ إِلَى الْغَنَاءِ تُورِثُ الْفَقْرَ وَ رَدُّ السَّائِلِ الذَّاكِرِ بِاللَّيْلِ يُورِثُ الْفَقْرَ- وَ تَرْكُ التَّقْدِيرِ فِي الْمَعِيشَةِ يُورِثُ الْفَقْرَ وَ قَطِيعَةُ الرَّحِمِ تُورِثُ الْفَقْرَ ثُمَّ قَالَ عَلِيٌّ ع أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بَعْدَ ذَلِكَ بِمَا يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ قَالُوا بَلَى يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ الْجَمْعُ بَيْنَ الصَّلَاتَيْنِ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَ التَّعْقِيبُ بَعْدَ الْغَدَاةِ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ تَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَ كَسْحُ الْفِنَاءِ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَ مُوَاسَاةُ الْأَخِ فِي اللَّهِ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَ الْبُكُورُ فِي طَلَبِ الرِّزْقِ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَ الِاسْتِغْفَارُ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَ اسْتِعْمَالُ الْأَمَانَةِ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَ قَوْلُ الْحَقِّ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَ إِجَابَةُ الْمُؤَذِّنِ تَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَ تَرْكُ الْكَلَامِ فِي الْخَلَاءِ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَ تَرْكُ الْحِرْصِ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَ شُكْرُ الْمُنْعِمِ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَ اجْتِنَابُ الْيَمِينِ الْكَاذِبَةِ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَ الْوُضُوءُ قَبْلَ الطَّعَامِ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَ أَكْلُ مَا يَسْقُطُ مِنَ الْخِوَانِ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَ مَنْ سَبَّحَ اللَّهَ فِي كُلِّ يَوْمٍ ثَلَاثِينَ مَرَّةً دَفَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْهُ سَبْعِينَ نَوْعاً مِنَ الْبَلَاءِ أَيْسَرُهَا الْفَقْرُ
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: پاك نكردن تار عنكبوت از خانه موجب تهيدستى است ، و بول كردن در حمام موجب تهيدستى است ، و در حال جنابت غذا خوردن تهيدستى آورد، و با چوب گز خلال كردن تهيدستى آورد، و ايستاده شانه زدن تهيدستى آورد، و بيرون نبردن خاكروبه از منزل موجب تهيدستى است ، و سوگند دروغ تهيدستى آورد، و زنا تهيدستى آورد، و حرص ورزيدن تهيدستى آورد، و به خواب رفتن بين نماز مغرب و عشاء تهيدستى آورد، و به خواب رفتن قبل از طلوع آفتاب باعث فقر شود، عادت به دروغگويى تهيدستى آورد، زياد گوش دادن به غناء تهيدستى آورد، رد كردن فقيرى كه در شب ذكر خدا مى گويد موجب تنگدستى شود، و عقل معيشتى نداشتن تهيدستى آورد، و از فاميل بريدن تهيدستى آورد.
سپس على عليه السّلام فرمود: آيا آگاه كنم شما را به آنچه رزق را فراوان مى كند؟ گفتند: بلى اى امير مؤمنان ، فرمود: ميان دو نماز جمع كردن روزى را زياد كند، و خواندن تعقيب بعد از نماز صبح و عشاء روزى را فراوان كند، و رفت و آمد خويشاوندى روزى را زياد گرداند، و رفتن آستانه خانه روزى را زياد مى كند، و با برادر دينى همراهى كردن روزى را زياد مى كند، و عجله كردن در طلب رزق روزى را زياد مى كند، از خداوند آمرزش خواستن روزى را زياد مى كند، امانتدارى روزى را زياد مى كند، سخن به حق گفتن روزى را زياد مى كند، به صداى مؤ ذن جواب گفتن روزى را زياد مى كند، سخن نگفتن در مستراح روزى را زياد مى كند، حرص نورزيدن روزى را زياد مى كند، سپاسگزارى از صاحب نعمت روزى را زياد مى كند، دورى جستن از قسم دروغ روزى را زياد مى كند، وضو گرفتن قبل از غذا روزى را زياد مى كند، خوردن آنچه از سفره بيرون مى افتد روزى را زياد مى كند، و هر كس در روز سى مرتبه خدا را تسبيح گويد؛ خداى عزّ و جل هفتاد نوع بلا را از او برگرداند، كه آسانترين آن تهيدستى است .
وَ قَالَ النَّبِيُّ ص لَيْسَ الْغِنَى كَثْرَةُ الْعَرَضِ إِنَّمَا الْغِنَى غِنَى النَّفْسِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: توانگرى به زيادى مال نيست ، بلكه توانگرى به بى نيازى روح است .
وَ قَالَ مَا مِنْ أَحَدٍ غَنِيٍّ وَ لَا فَقِيرٍ إِلَّا وَدَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَنَّهُ كَانَ فِي الدُّنْيَا لَمْ يُؤْتَ إِلَّا قُوتاً
و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نيز فرمود: هر بى نياز و فقيرى در روز قيامت آرزو دارد كه كاش در دنيا فقط به اندازه رفع نيازش به او داده مى شد.
مِنْ نَهْجِ الْبَلَاغَةِ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَا ابْنَ آدَمَ إِذَا رَأَيْتَ رَبَّكَ سُبْحَانَهُ تَتَابَعَ عَلَيْكَ نِعَمَهُ فَاحْذَرْهُ
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: اى فرزند آدم ! هر گاه ديدى كه پروردگارت نعمتهايش را بر تو پى در پى مى فرستد، از آن بترس .
الفصل السابع في القناعة
(فصل هفتم : در قناعت )
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَرَادَ أَنْ يَكُونَ أَغْنَى النَّاسِ فَلْيَكُنْ بِمَا فِي أَيْدِي اللَّهِ أَوْثَقَ مِنْهُ فِي أَيْدِي غَيْرِهِ
امام باقر عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل مى كند كه فرمود: هر كس مى خواهد بى نيازترين مردم باشد؛ بايد به آنچه در دست خداست اعتمادش بيشتر از آنچه در دست مردم است بوده باشد.
عَنْهُ ع قَالَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَا ابْنَ آدَمَ ارْضَ بِمَا آتَيْتُكَ تَكُنْ مِنْ أَغْنَى النَّاسِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: خداوند عزّ و جل مى فرمايد: اى فرزند آدم ! به آنچه به تو عطا شده راضى باش تا از بى نيازترين مردم باشى .
عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ مَنْ قَنِعَ بِمَا قَسَمَ اللَّهُ لَهُ فَهُوَ مِنْ أَغْنَى النَّاسِ
امام سجاد عليه السّلام فرمود: هر كس به آنچه خداوند قسمتش قرار داده راضى و قانع باشد از بى نيازترين مردم است .
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَغْنَى الْغِنَى الْقَنَاعَةُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: بهترين بى نيازى قناعت است .
وَ قَالَ أَيْضاً لِرَجُلٍ يَعِظُهُ اقْنَعْ بِمَا قَسَمَ اللَّهُ لَكَ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَا عِنْدَ غَيْرِكَ وَ لَا تَتَمَنَّ مَا لَسْتَ نَائِلَهُ فَإِنَّهُ مَنْ قَنِعَ شَبِعَ وَ مَنْ لَمْ يَقْنَعْ لَمْ يَشْبَعْ وَ خُذْ حَظَّكَ مِنْ آخِرَتِكَ
امام صادق عليه السّلام مردى را موعظه كرده ؛ فرمود: به آنچه خداوند قسمتت گردانيده قانع باش ، چشمانت به آنچه در دست ديگرى است نباشد، و آنچه را به آن نمى رسى آرزو نكن ، زيرا هر كس قانع باشد سير شود، و هر كس قانع نباشد سير نشود، بهره ات را از آخرتت بگير.
وَ قَالَ كَانَ عَلِيٌّ ص يَقُولُ مَنْ تَمَنَّى غِنَى نَفْسِهِ وَ لَمْ يَشْفِ غَيْظَهُ مَاتَ بِحَسْرَةٍ
امام صادق عليه السّلام فرمود: على عليه السّلام هميشه مى فرمود: هر كس بى نيازى نفسش را بخواهد ولى شعله خشمش را فرو ننشاند در حسرت مرده است .
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِيَّاكَ أَنْ تُطْمِحَ بَصَرَكَ إِلَى مَا هُوَ فَوْقَكَ- فَكَثِيراً مَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِنَبِيِّهِ- فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ- وَ قَالَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا- فَإِنْ دَخَلَكَ مِنْ ذَلِكَ شَيْءٌ فَاذْكُرْ عَيْشَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَإِنَّمَا كَانَ خُبْزُهُ الشَّعِيرَ وَ حَلْوَاهُ التَّمْرَ وَ وَقُودُهُ السَّعَفَ إِذَا وَجَدَهُ
امام باقر عليه السّلام فرمود: مبادا به بالا دست خود چشم بدوزى ، زيرا خداوند عزّ و جل بسيار به پيامبرش فرموده (از مالها و فرزندانشان خوشت نيايد و در شگفت نشوى ) و فرمود:
(ديدگان خود را به آن چيزهائى كه رونق زندگى دنياست و به گروهى از ايشان بهره داده ايم نگران مساز)، و اگر در باره اين موضوع شكى و ترديدى يافتى زندگى رسول خدا را ياد كن ، كه خوراكش نان جو و حلوايش خرما و آتش گيره اش شاخ درخت خرما بود؛ اگر پيدا مى كرد.
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع مَنْ رَضِيَ مِنَ الدُّنْيَا بِمَا يُجْزِيهِ كَانَ أَيْسَرُ مَا فِيهَا يَكْفِيهِ وَ مَنْ لَمْ يَرْضَ مِنَ الدُّنْيَا بِمَا يُجْزِيهِ لَمْ يَكُنْ فِيهَا شَيْءٌ يَكْفِيهِ
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: هر كه از دنيا به مقدارى كه او را كفايت كند راضى شود؛ كمترين چيز دنيا او را كفايت مى كند، و هر كه به اندازه اى كه او را بس باشد راضى نشود؛ چيزى از دنيا كفايتش نخواهد كرد.
شَكَا رَجُلٌ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ يَطْلُبُ فَيُصِيبُ فَلَا يَقْنَعُ وَ تُنَازِعُهُ نَفْسُهُ إِلَى مَا هُوَ أَكْثَرُ مِنْهُ وَ قَالَ عَلِّمْنِي شَيْئاً أَنْتَفِعُ بِهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ إِنْ كَانَ مَا يَكْفِيكَ يُغْنِيكَ فَأَدْنَى مَا فِيهَا يُغْنِيكَ وَ إِنْ كَانَ مَا يَكْفِيكَ لَا يُغْنِيكَ فَكُلُّ مَا فِيهَا لَا يُغْنِيكَ
شخصى به امام صادق عليه السّلام شكايت كرد كه طلب روزى مى كند و به دست مى آورد؛ ولى قانع نمى شود، و نفسش با او براى روزى بيشتر نزاع مى كند، و عرض كرد: به من چيزى بياموز كه از آن بهره مند شوم ، امام عليه السّلام فرمود: اگر اندازه كفايت بى نيازت كند، كمتر چيز دنيا بى نيازت كند، و اگر اندازه كفايت بى نيازت نكند هر چه در دنيا هست بى نيازت نكند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ سَأَلَنَا أَعْطَيْنَاهُ وَ مَنِ اسْتَغْنَى أَغْنَاهُ اللَّهُ
امام صادق عليه السّلام از پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله نقل كرده كه فرمود: هر كه از ما چيزى بخواهد به او عطا كنيم ، و هر كه بى نيازى جويد و درخواست نكند خدا او را بى نياز گرداند.
عَنْهُ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الدُّنْيَا دُوَلٌ فَمَا كَانَ لَكَ مِنْهَا أَتَاكَ عَلَى ضَعْفِكَ وَ مَا كَانَ مِنْهَا عَلَيْكَ لَمْ تَدْفَعْهُ بِقُوَّتِكَ وَ مَنِ انْقَطَعَ رَجَاهُ مِمَّا فَاتَهُ اسْتَرَاحَتْ نَفْسُهُ وَ مَنْ قَنِعَ بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ تَعَالَى قَرَّتْ عَيْنَاهُ
باز امام صادق عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كرده كه فرمود: دنيا در گردش است ، بهره اى كه در دنيا دارى به تو خواهد رسيد هر چند سست و ناتوان باشى ، و زيانى كه از دنيا نصيب تو باشد دامنگيرت خواهد شد و هر چند نيرومند هم باشى نتوانى از آن جلوگيرى كنى ، و هر كس از آنچه از دستش رفته نوميد شد آسايش روحى پيدا كند، و هر كس به روزى خدا قانع باشد چشمانش روشن گردد.
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَا هَلَكَ مَنْ عَرَفَ قَدْرَهُ- وَ مَا يَبْكِي النَّاسُ عَلَى الفوت - الْقُوتِ إِنَّمَا يَبْكُونَ عَلَى الْفُضُولِ ثُمَّ قَالَ فَكَمْ عَسَى أَنْ يَكْفِيَ الْإِنْسَانَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كه قدر خود را شناسد هلاك نگردد، مردم بر از دست دادن گريه نمى كنند، بلكه بر بدست آوردن زيادى دنيا گريه مى كنند، سپس فرمود: چقدر ممكن است انسان را كفايت مى كند؟
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِثْلَهُ ثُمَّ قَالَ وَ أَيُّ شَيْءٍ يَكْفِي الْإِنْسَانَ ثُمَّ أَوْمَى بِيَدِهِ
امام صادق عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مثل روايت قبل را نقل كند كه در ادامه فرموده اند: و چه چيز انسان را كفايت مى كند؟ سپس به دستشان اشاره كردند.
afsanah82
07-19-2011, 07:54 PM
عَنْهُ ع قَالَ إِنَّ رَجُلًا أَتَى أَبَا جَعْفَرٍ ع فَقَالَ لَهُ- أَصْلَحَكَ اللَّهُ إِنَّا نَتَّجِرُ إِلَى هَذِهِ الْجِبَالِ فَنَأْتِي مِنْهَا عَلَى أَمْكِنَةٍ لَا نَسْتَطِيعُ أَنْ نُصَلِّيَ إِلَّا عَلَى الثَّلْجِ قَالَ أَ لَا تَكُونُ مِثْلَ فُلَانٍ يَعْنِي رَجُلًا عِنْدَهُ- يَرْضَى بِالدُّونِ وَ لَا يَطْلُبُ التِّجَارَةَ فِي أَرْضٍ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُصَلِّيَ إِلَّا عَلَى الثَّلْجِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: مردى نزد امام باقر عليه السّلام آمد و عرض كرد: خدا شما را سلامت نگهدارد، ما در اين كوهها تجارت مى كنيم ، به مكانهايى مى رويم كه نمى توانيم نماز بخوانيم مگر بر روى برف ، فرمود: آيا نمى خواهى مثل فلانى باشى - يعنى مردى كه نزد ايشان بود- كه به كمترين راضى است ، و به دنبال تجارتى كه نتواند بر زمين آن غير از روى برف نماز بخواند نمى رود؟
مِنْ كِتَابِ رَوْضَةِ الْوَاعِظِينَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: قناعت مالى است كه پايان نمى پذيرد.
وَ قَالَ الْقَنَاعَةُ كَنْزٌ لَا يَفْنَى
و نيز رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: قناعت گنجى است كه نابود نمى شود.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَجُلٌ عِنْدَ النَّبِيِّ ص اللَّهُمَّ أَغْنِنَا عَنْ جَمِيعِ خَلْقِكَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تَقُولَنَّ هَكَذَا وَ لَكِنْ قُلِ اللَّهُمَّ أَغْنِنَا عَنْ شِرَارِ خَلْقِكَ فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ لَا يَسْتَغْنِي عَنْ أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ
امام صادق عليه السّلام از پدران بزرگوارش عليهم السّلام نقل مى كند كه فرمود: مردى نزد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آمد و اين گونه دعا كرد: خدايا ما را از همه خلقت بى نياز گردان ، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اين چنين مگو، و لكن بگو: خدايا ما را از اشرار خلقت بى نياز گردان ، زيرا مؤمن از برادر مؤمنش بى نياز نشود.
عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ الْحَذَّاءِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع ادْعُ اللَّهَ لِي أَنْ لَا يَجْعَلَ رِزْقِي عَلَى أَيْدِي الْعِبَادِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ أَبَى اللَّهُ عَلَيْكَ ذَلِكَ- إِلَّا أَنْ يَجْعَلَ أَرْزَاقَ الْعِبَادِ بَعْضَهُمْ مِنْ بَعْضٍ وَ لَكِنْ أَدْعُو اللَّهَ أَنْ يَجْعَلَ رِزْقَكَ عَلَى أَيْدِي خِيَارِ خَلْقِهِ فَإِنَّهُ مِنَ السَّعَادَةِ وَ لَا يَجْعَلَهُ عَلَى أَيْدِي شِرَارِ خَلْقِهِ فَإِنَّهُ مِنَ الشَّقَاوَةِ
ابو عبيده حذّاء گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم : دعا كنيد كه خداوند روزى مرا به دست بندگان نسپارد، امام عليه السّلام فرمود: خدا جز اين را براى تو نخواهد كه بندگان را به دست يك ديگر روزى دهد، ولى دعا مى كنم كه خداوند روزى تو را به دست بندگان نيكش قرار دهد؛ كه اين خود سعادتى است ، و آن را بر دست اشرار خلقش قرار ندهد، زيرا آن از بدبختى و شقاوت است .
الفصل الثامن في العلم و العالم و تعليمه و تعلمه و استعماله
(فصل هشتم : در علم و عالم و تعليم و تعلم و عمل به علم)
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَيْراً فَقَّهَهُ فِي الدِّينِ
على عليه السّلام فرمود: هر گاه خداوند خير بنده اى را بخواهد او را دانشمند در دين كند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَضْلُ الْعِلْمِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ فَضْلِ الْعِبَادَةِ وَ أَفْضَلُ دِينِكُمُ الْوَرَعُ
امام صادق عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كرد كه فرمود: فضيلت دانش نزد من از فضيلت عبادت محبوبتر است ، و بهترين دين شما پرهيزگارى و ترك گناه است .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ تَعَلَّمَ وَ عَمِلَ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِيَ فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ عَظِيماً فَقِيلَ لَهُ تَعَلَّمَ لِلَّهِ وَ عَمِلَ لِلَّهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ قَالَ نَعَمْ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كه براى خدا علم را بياموزد و بدان عمل كند و به ديگران بياموزد در مقامهاى بلند آسمانها او را بزرگ خوانند، و گويند: آموخت براى خدا، و عمل كرد براى خدا، و تعليم داد براى خدا.
وَ قَالَ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّما يَخْشَى اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ قَالَ يَعْنِي بِالْعُلَمَاءِ مَنْ صَدَّقَ قَوْلَهُ فِعْلُهُ وَ مَنْ لَمْ يُصَدِّقْ قَوْلَهُ فِعْلُهُ فَلَيْسَ بِعَالِمٍ
امام صادق عليه السّلام در ذيل اين آيه شريفه : (همانا فقط از ميان بندگان علما هستند كه از خدا مى ترسند) فرمود: مراد از علما كسانى هستند كه گفتار و عملشان يكى باشد، و كسى كه گفتارش عملش را تصديق نكند عالم نمى باشد.
عَنْهُ ع قَالَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الْعِلْمُ قَالَ الْإِنْصَافُ قَالَ ثُمَّ مَهْ قَالَ الِاسْتِمَاعُ لَهُ قَالَ ثُمَّ مَهْ قَالَ الْحِفْظُ لَهُ قَالَ ثُمَّ مَهْ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الْعَمَلُ بِهِ قَالَ ثُمَّ مَهْ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ ثُمَّ نَشْرُهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: مردى خدمت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله رسيد و عرض كرد: اى رسول خدا! دانش چيست ؟ فرمود: انصاف داشتن ، عرض كرد: پس از آن چيست ؟ فرمود: گوش دادن ، عرض كرد: سپس چيست ؟ فرمود: به ذهن سپردن آن ، عرض كرد: سپس چيست ؟
فرمود: عمل كردن به آنچه فرا گرفته ، عرض كرد: سپس چيست ؟ فرمود: سپس پخش كردن آن علم در بين مردم .
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ اغْدُ عَالِماً أَوْ مُتَعَلِّماً- وَ إِيَّاكَ أَنْ تَكُونَ لَاهِياً مُتَلَذِّذاً
امام باقر عليه السّلام به نقل از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: شب را بروز آور در حالى كه دانشمند يا دانش پژوه باشى ، و بپرهيز از اينكه وقت گذران و خوش گذران باشى .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَارِعُوا فِي طَلَبِ الْعِلْمِ فَوَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَحَدِيثٌ وَاحِدٌ فِي حَلَالٍ وَ حَرَامٍ تَأْخُذُهُ مِنْ صَادِقٍ خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيَا وَ مَا حَمَلَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ فِضَّةٍ
امام صادق عليه السّلام فرمود: در يادگيرى دانش شتاب كنيد، قسم به آنكه جانم در دست اوست ؛ يك سخن در مورد حلال و حرام كه از شخص راستگويى ياد بگيرى از دنيا و آنچه طلا و نقره در آن است بهتر است .
عَنْهُ ع قَالَ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَةٍ وَ لَا يَقْبَلُ الْمَعْرِفَةَ إِلَّا بِعَمَلٍ فَمَنْ عَرَفَ دَلَّتْهُ الْمَعْرِفَةُ عَلَى الْعَمَلِ وَ مَنْ لَمْ يَعْمَلْ فَلَا مَعْرِفَةَ لَهُ- إِنَّ الْإِيمَانَ بَعْضُهُ مِنْ بَعْضٍ
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند عملى را جز با شناخت نپذيرد، و هيچ شناختى را جز با عمل نپذيرد، كسى كه شناخت دارد آن شناخت او را بر عمل راهنمايى كند، و كسى كه عمل نكند شناخت ندارد، به حقيقت برخى از ايمان برخى ديگرش را بوجود آورد.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ أَلَا وَ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ بُغَاةَ الْعِلْمِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: آموختن علم و دانش بر هر مرد و زن مسلمان واجب است ، بدانيد كه خداوند دانشجويان را دوست دارد.
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لَوْ أُتِيتُ بِشَابٍّ مِنْ شَبَابِ الشِّيعَةِ لَا يَتَفَقَّهُ فِي دِينِهِ لَأَوْجَعْتُهُ
امام باقر عليه السّلام فرمود: اگر جوانى از جوانان شيعه را بنزد من مى آوردند كه علم دين نياموخته بود حتما او را تنبيه مى كردم .
عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ إِنَّ الْعَالِمَ الْكَاتِمَ عِلْمَهُ يُبْعَثُ أَنْتَنَ أَهْلِ الْقِيَامَةِ رِيحاً تَلْعَنُهُ كُلُّ دَابَّةٍ حَتَّى دَوَابُّ الْأَرْضِ الصِّغَارُ
على عليه السّلام فرمود: دانشمندى كه علمش را پنهان كند بر انگيخته خواهد شد در حالى كه از بدبوترين اهل قيامت است ، هر جنبنده اى او را لعن مى كند حتّى جنبنده هاى كوچك روى زمين .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَانَ عَلِيٌّ ع يَقُولُ إِنَّ مِنْ حَقِّ الْعَالِمِ أَنْ لَا تُكْثِرَ عَلَيْهِ السُّؤَالَ وَ لَا تَأْخُذَ بِثَوْبِهِ وَ إِذَا دَخَلْتَ عَلَيْهِ وَ عِنْدَهُ قَوْمٌ فَسَلِّمْ عَلَيْهِمْ جَمِيعاً وَ خُصَّهُ بِالتَّحِيَّةِ وَ اجْلِسْ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَا تَجْلِسْ خَلْفَهُ- وَ لَا تَغْمِزْ بِعَيْنَيْكَ وَ لَا تُشِرْ بِيَدَيْكَ وَ لَا تُكْثِرْ مِنَ الْقَوْلِ قَالَ فُلَانٌ وَ قَالَ فُلَانٌ خِلَافاً لِقَوْلِهِ وَ لَا تَضْجَرْ بِطُولِ صُحْبَتِهِ فَإِنَّمَا مَثَلُ الْعَالِمِ مَثَلُ النَّخْلَةِ- تَنْتَظِرُ مَتَى يَسْقُطُ عَلَيْكَ مِنْهَا شَيْءٌ وَ الْعَالِمُ أَعْظَمُ أَجْراً مِنَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ- الْغَازِي فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإَسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ
امام صادق عليه السّلام از على عليه السّلام نقل مى كند كه فرمود: از جمله حقوق عالم آن است كه از او زياد سؤ ال نكنى ، و جامه اش را نگيرى ، و هر گاه بر او وارد شدى و گروهى نزدش بودند؛ به همه سلام كن و او را نزد آنها به تحيت مخصوص گردان ، مقابلش بنشين و پشت سرش منشين ، چشمك مزن ، و با دست اشاره مكن ، پر گويى مكن ؛ كه فلانى و فلانى بر خلاف نظر شما چنين گفته اند، و از زيادى مجالست با او دلتنگ مشو، زيرا مثل عالم مثل درخت خرماست ، بايد در انتظار بمانى تا چيزى از آن بر تو فرو ريزد، و پاداش عالم از روزه دار شب زنده دار مجاهد در راه خدا بيشتر است ، و هر گاه عالم از دنيا رود در اسلام شكافى ايجاد شود كه هيچ چيز آن را جبران نكند تا روز قيامت .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ عَمِلَ عَلَى غَيْرِ عِلْمٍ كَانَ مَا يُفْسِدُ أَكْثَرَ مِمَّا يُصْلِحُ
امام صادق عليه السّلام از رسول خدا نقل كرده كه فرمود: كسى كه ندانسته عملى را انجام دهد، خراب كردنش از درست كردنش بهتر است .
وَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ قَامَ مِنْ مَجْلِسِهِ تَعْظِيماً لِرَجُلٍ قَالَ مَكْرُوهٌ إِلَّا لِرَجُلٍ فِي الدِّينِ
اسحاق بن عمّار گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم : آيا كسى براى احترام جلوى پاى كسى از جاى بر مى خيزد؟ فرمود: مكروه است ، مگر براى عالم در دين .
عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع إِذَا جَلَسْتَ إِلَى عَالِمٍ فَكُنْ عَلَى أَنْ تَسْمَعَ أَحْرَصَ مِنْكَ عَلَى أَنْ تَقُولَ وَ تَعَلَّمْ حُسْنَ الِاسْتِمَاعِ كَمَا تَعَلَّمُ حُسْنَ الْقَوْلِ- وَ لَا تَقْطَعْ عَلَى أَحَدٍ حَدِيثَهُ
از امير مؤمنان عليه السّلام نقل شد كه فرمود: هر گاه نزد عالمى نشستى بر شنيدن حريص تر باش تا بر حرف زدن ، و ياد بگير خوب شنيدن را همان طور كه خوب گفتن را ياد مى گيرى ، و گفتار و سخن هيچ كس را قطع مكن .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْعَامِلُ عَلَى غَيْرِ بَصِيرَةٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ طَرِيقٍ وَ لَا تَزِيدُهُ سُرْعَةُ السَّيْرِ إِلَّا بُعْداً
از امام صادق عليه السّلام نقل شد كه فرمود: عمل كننده بدون بصيرت مانند كسى است كه بيراهه مى رود، هر چند شتاب كند از هدف دورتر گردد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص سَائِلُوا الْعُلَمَاءَ وَ خَاطِبُوا الْحُكَمَاءَ وَ جَالِسُوا الْفُقَرَاءَ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: از علما بپرسيد، با حكما همسخن ، و با فقرا همنشين شويد.
عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَنْ تَبْقَى الْأَرْضُ إِلَّا وَ فِيهَا عَالِمٌ يَعْرِفُ الْحَقَّ مِنَ الْبَاطِلِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هميشه در زمين عالمى است كه حق را از باطل جدا كند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص غَرِيبَتَانِ غريبة زائدة كَلِمَةُ حكيم حُكْمٍ مِنْ سَفِيهٍ فَاقْبَلُوهَا وَ كَلِمَةُ سفيه سَفَهٍ مِنْ حَكِيمٍ فَاغْفِرُوهَا
امام صادق عليه السّلام بنقل از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: دو سخن غريب است : يك غريب سخن حكيمانه از بى خرد شنيدن است ، آن را بپذيريد، و گفتار ناپسند از حكيم شنيدن ، از آن بگذريد.
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ص خُذِ الْحِكْمَةَ وَ لَوْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: حكمت را بياموزيد، گرچه از مشركان باشد.
وَ مِنْ كِتَابِ رَوْضَةِ الْوَاعِظِينَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع قَصَمَ ظَهْرِي رَجُلَانِ مِنَ الدُّنْيَا رَجُلٌ عَلِيمُ اللِّسَانِ فَاسِقٌ وَ رَجُلٌ جَاهِلُ الْقَلْبِ نَاسِكٌ- هَذَا يَصُدُّ بِلِسَانِهِ عَنْ فِسْقِهِ وَ هَذَا يَنْسُكُهُ عَنْ جَهْلِهِ فَاتَّقُوا الْفَاسِقَ مِنَ الْعُلَمَاءِ وَ الْجَاهِلَ مِنَ الْمُتَعَبِّدِينَ أُولَئِكَ فِتْنَةُ كُلِّ مَفْتُونٍ فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ يَا عَلِيُّ هَلَاكُ أُمَّتِي عَلَى يَدَيْ كُلِّ مُنَافِقٍ عَلِيمِ اللِّسَانِ
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: از مردم دنيا دو نفر پشت مرا شكستند: يكى مرد سخنور بدكردار، و ديگرى مرد نادان عابد، اين يكى به كمك زبان بر كارهاى زشت خود پرده مى كشد، و آن ديگرى با عبادتش نادانى خود را پنهان مى كند، از دانشمندان گنهكار و عبادت كنندگان نادان بپرهيزيد، زيرا كه اينان باعث فريب فريفتگان مى باشند، از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم كه مى فرمود: اى على ! هلاك امت من به دست سخنوران منافق و دورو است .
عَنْهُ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ مَنْ طَلَبَ الْعِلْمَ لِلَّهِ لَمْ يُصِبْ مِنْهُ بَاباً إِلَّا ازْدَادَ بِهِ فِي نَفْسِهِ ذُلًّا وَ فِي النَّاسِ تَوَاضُعاً وَ لِلَّهِ خَوْفاً وَ فِي الدِّينِ اجْتِهَاداً وَ ذَلِكَ الَّذِي يَنْتَفِعُ بِالْعِلْمِ فَلْيَتَعَلَّمْهُ وَ مَنْ طَلَبَ الْعِلْمَ لِلدُّنْيَا وَ الْمَنْزِلَةِ عِنْدَ النَّاسِ وَ الْحُظْوَةِ عِنْدَ السُّلْطَانِ لَمْ يُصِبْ مِنْهُ بَاباً إِلَّا ازْدَادَ فِي نَفْسِهِ عَظَمَةً وَ عَلَى النَّاسِ اسْتِطَالَةً وَ بِاللَّهِ اغْتِرَاراً وَ مِنَ الدِّينِ جَفَاءً فَذَلِكَ الَّذِي لَا يَنْتَفِعُ بِالْعِلْمِ فَلْيَكُفَّ وَ لْيُمْسِكْ عَنِ الْحُجَّةِ عَلَى نَفْسِهِ وَ النَّدَامَةِ وَ الْخِزْيِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ
از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مروى است كه فرمود: هر كه براى رضاى خدا طلب علم نمايد به بابى از علم نمى رسد مگر اينكه فروتنى او زيادتر مى شود، و تواضع او در ميان مردم بسيار گردد، و ترسش براى خدا بيشتر شود، و جدّيت و كوشش او در راه دين بيشتر گردد، چنين عالمى است كه از علم خود نفع برد و ديگران را بهره مند سازد.
و هر كه براى طلب دنيا، و منزلت نزد مردم ، و براى دستيابى و راه يافتن نزد پادشاه طلب علم نمايد، هر بابى از علم را كه فرا مى گيرد تكبرش بيشتر گردد، و پستى و خوارى او نزد مرد بيشتر شود، و نسبت به خدا مغرور گردد، و به دين جفا كند، چنين كسى از علم خود استفاده نخواهد كرد، در اين صورت او حجّتى براى خود ندارد، و پشيمانى و حسرت و ذلّت در روز قيامت نصيبش گردد.
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَا مُؤْمِنُ إِنَّ هَذَا الْعِلْمَ وَ الْأَدَبَ ثَمَنُ نَفْسِكَ- فَاجْتَهِدْ فِي تَعَلُّمِهِمَا فَمَا يَزِيدُ مِنْ عِلْمِكَ وَ أَدَبِكَ يَزِيدُ فِي ثَمَنِكَ وَ قَدْرِكَ فَإِنَّ بِالْعِلْمِ تَهْتَدِي إِلَى رَبِّكَ وَ بِالْأَدَبِ تُحْسِنُ خِدْمَةَ رَبِّكَ وَ بِأَدَبِ الْخِدْمَةِ يَسْتَوْجِبُ الْعَبْدُ وَلَايَتَهُ وَ قُرْبَهُ فَاقْبَلِ النَّصِيحَةَ كَيْ تَنْجُوَ مِنَ الْعَذَابِ
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: اى مؤمن ! اين علم و ادب قيمت جان توست ، در آموختن آن بكوش ، هر قدر به علم و ادبت افزوده گردد قيمت و منزلتت زيادتر شود، زيرا به وسيله علم به سوى پروردگارت هدايت مى شوى ، و به وسيله ادب به پروردگارت بهتر خدمت مى كنى ، و به وسيله خدمت همراه ادب بنده سزاوار دوستى و قرب با خدا مى شود، نصيحت پذير باش تا از عذاب دوزخ نجات يابى .
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّينِ فَإِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: دنبال آموختن علم برويد گرچه تا چين باشد، زيرا آموختن علم بر هر مسلمانى واجب است .
جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِذَا حَضَرَتْ جَنَازَةٌ وَ حَضَرَ مَجْلِسُ عَالِمٍ أَيُّمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ أَنْ أَشْهَدَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ إِنْ كَان حُضُورِ أَلْفِ جِنَازَةٍ وَ مِنْ عِيَادَةِ أَلْفِ مَرِيضٍ وَ مِنْ قِيَامِ أَلْفِ لَيْلَةٍ وَ مِنْ صِيَامِ أَلْفِ يَوْمٍ- وَ مِنْ أَلْفِ دِرْهَمٍ يُتَصَدَّقُ بِهَا عَلَى الْمَسَاكِينِ وَ مِنْ أَلْفِ حِجَّةٍ سِوَى الْفَرِيضَةِ- وَ مِنْ أَلْفِ غَزْوَةٍ سِوَى الْوَاجِبِ تَغْزُوهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِمَالِكَ وَ بِنَفْسِكَ وَ أَيْنَ تَقَعُ هَذِهِ الْمَشَاهِدُ مِنْ مَشْهَدِ عَالِمٍ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ اللَّهَ يُطَاعُ بِالْعِلْمِ وَ يُعْبَدُ بِالْعِلْمِ- وَ خَيْرُ الدُّنْيَا وَ الاْخِرَةِ مَعَ الْعِلْمِ وَ شَرُّ الدُّنْيَا وَ الاْخِرَةِ مَعَ الْجَهْلِ
مردى خدمت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله رسيد و عرض كرد: اى رسول خدا! هر گاه تشييع جنازه اى با مجلس عالمى همزمان شود؛ كداميك را دوست داريد حاضر شويد؟ فرمود: اگر به دنبال جنازه كسى باشد كه او را تشييع و تدفين كند، حضور مجلس عالم از تشييع هزار جنازه و از عيادت هزار مريض و از عبادت كردن هزار شب و از هزار روز روزه گرفتن و از هزار درهم صدقه دادن به فقيران و از هزار حج غير واجب و از هزار جنگ غير واجب كه در راه خدا به مال و جانت بروى با فضيلت تر است ، و كجا درك اين حضورها مساوى است با درك حضور عالمى ؟
آيا نمى دانى كه خداوند به وسيله علم اطاعت كرده مى شود، و به وسيله علم پرستيده مى شود، و خير دنيا و آخرت همراه علم است ، و شر دنيا و آخرت همراه جهل است ؟
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَ لَا أُحَدِّثُكُمْ عَنْ أَقْوَامٍ لَيْسُوا بِأَنْبِيَاءَ وَ لَا شُهَدَاءَ يَغْبِطُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ الْأَنْبِيَاءُ وَ الشُّهَدَاءُ بِمَنَازِلِهِمْ مِنَ اللَّهِ عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ قِيلَ مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ هُمُ الَّذِينَ يُحَبِّبُونَ عِبَادَ اللَّهِ إِلَى اللَّهِ- وَ يُحَبِّبُونَ اللَّهَ إِلَى عِبَادِهِ قُلْنَا هَذَا حَبَّبُوا اللَّهَ إِلَى عِبَادِهِ فَكَيْفَ يُحَبِّبُونَ عِبَادَ اللَّهِ إِلَى اللَّهِ قَالَ يَأْمُرُونَهُمْ بِمَا يُحِبُّ اللَّهُ وَ يَنْهَوْنَهُمْ عَمَّا يَكْرَهُ اللَّهُ- فَإِذَا أَطَاعُوهُمْ أَحَبَّهُمُ اللَّهُ
رسول خدا فرمود: آيا آگاه كنم شما را از گروهى كه نه از انبيا هستند و نه از شهدا، ولى انبيا و شهدا در روز قيامت به مقام و منزلت آنان غبطه مى خورند، و آنها بر منبرهايى از نور نشسته اند؟
سؤ ال شد: اى رسول خدا! آنان كيانند؟ فرمود: آنان كسانى هستند كه بندگان خدا را نزد خدا محبوب مى كنند و خدا را نزد بندگانش محبوب مى گردانند، عرض كرديم : ايجاد محبت خدا در دلها معلوم است ، ولى چگونه بندگان را نزد خدا محبوب مى گرداند؟
فرمود: آنها را فرمان مى دهد به آنچه خدا دوست مى دارد، و باز مى دارد آنان را از آنچه خدا دوست نمى دارد، و هر گاه آنها را اطاعت كردند خداوند دوستشان دارد.
قَالَ الصَّادِقُ ع مَنْ تَعَلَّمَ بَاباً مِنَ الْعِلْمِ لِيُعَلِّمَهُ النَّاسَ ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ سَبْعِينَ نَبِيّاً
امام صادق عليه السّلام فرمود: كسى كه بابى از علم را بياموزد تا براى رضاى خدا آن را به مردم بياموزاند خداوند ثواب هفتاد پيامبر را به او عطا كند.
وَ قَالَ أَيْضاً مَنْ تَعَلَّمَ بَاباً مِنَ الْعِلْمِ عَمِلَ بِهِ أَوْ لَمْ يَعْمَلْ كَانَ أَفْضَلَ مِنْ أَنْ يُصَلِّيَ أَلْفَ رَكْعَةٍ تَطَوُّعاً
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس بابى از علم را بياموزد- چه به آن عمل كند يا نكند- بهتر است از اينكه هزار ركعت نماز مستحبى بخواند.
قَالَ الْبَاقِرُ ع قُرَّاءُ الْقُرْآنِ ثَلَاثَةٌ رَجُلٌ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَاتَّخَذَهُ بِضَاعَةً وَ اسْتَدَرَّ بِهِ الْمُلُوكَ وَ اسْتَطَالَ بِهِ عَلَى النَّاسِ وَ رَجُلٌ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَحَفِظَ حُرُوفَهُ وَ ضَيَّعَ حُدُودَهُ وَ رَجُلٌ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَوَضَعَ دَوَاءَ الْقُرْآنِ عَلَى دَاءِ قَلْبِهِ وَ أَسْهَرَ بِهِ لَيْلَهُ وَ أَظْمَأَ بِهِ نَهَارَهُ وَ قَامَ بِهِ فِي مَسَاجِدِهِ وَ تَجَافَى بِهِ عَنْ فِرَاشِهِ فَبِأُولَئِكَ يَدْفَعُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْبَلَاءَ وَ بِأُولَئِكَ يُدِيلُ اللَّهُ مِنَ الْأَعْدَاءِ- وَ بِأُولَئِكَ يُنَزِّلُ اللَّهُ الْغَيْثَ مِنَ السَّمَاءِ وَ اللَّهِ لَهَؤُلَاءِ فِي قِرَاءَةِ الْقُرْآنِ أَعَزُّ مِنَ الْكِبْرِيتِ الْأَحْمَرِ
حضرت باقر عليه السّلام فرمود: قاريان قرآن سه گروهند: مردى قرآن مى خواند و آن را سرمايه كسب خود قرار مى دهد، و به وسيله آن از پادشاهان طلب مستمرى مى كند، و به مردم بزرگى مى فروشد، و ديگر مردى كه قرآن را بخواند و حروف آن را حفظ كند ولى احكام و حدود آن را ضايع گرداند، و مردى كه قرآن خواند و داروى قرآن را بر دل دردمندش نهد و با آن شب زنده دارى كند، و روزش را به تشنگى بسر برد، و در هنگام نمازهايش و در مساجد بدان قيام كند، و از بستر خواب خود به احترام آن دورى كند، خداوند به وسيله آنان بلا را بگرداند، و به بركت اينان خداى عزّ و جل شر دشمنان را باز دارد، و به بركت آنان خداوند از آسمان باران فرستد، بخدا سوگند اينان در ميان قرآن خوانان از كبريت احمر كمياب ترند.
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ جَمَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ النَّاسَ فِي صَعِيدٍ وَاحِدٍ وَ وُضِعَتِ الْمَوَازِينُ فَتُوزَنُ دِمَاءُ الشُّهَدَاءِ مَعَ مِدَادِ الْعُلَمَاءِ- فَيَرْجَحُ مِدَادُ الْعُلَمَاءِ عَلَى دِمَاءِ الشُّهَدَاءِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: در روز قيامت خداوند عزّ و جل مردم را در يك مكان جمع مى كند و ميزانهاى اعمال را بر پا مى دارد، در اين هنگام خونهاى شهدا با مداد علما سنجيده مى شود، مداد علما بر خونهاى شهدا برترى پيدا مى كند.
afsanah82
07-19-2011, 07:55 PM
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع قِوَامُ الدُّنْيَا بِأَرْبَعَةٍ بِعَالِمٍ نَاطِقٍ مُسْتَعْمِلٍ لَهُ- وَ بِغَنِيٍّ لَا يَبْخَلُ بِفَضْلِهِ عَلَى أَهْلِ دِينِ اللَّهِ وَ بِفَقِيرٍ لَا يَبِيعُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ- وَ بِجَاهِلٍ لَا يَتَكَبَّرُ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ فَإِذَا كَتَمَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ وَ بَخِلَ الْغَنِيُّ بِفَضْلِهِ- وَ بَاعَ الْفَقِيرُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ وَ اسْتَكْبَرَ الْجَاهِلُ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ رَجَعَتِ الدُّنْيَا إِلَى وَرَائِهَا قَهْقَرَى وَ لَا تَغُرَّنَّكُمْ كَثْرَةُ الْمَسَاجِدِ وَ أَجْسَادُ قَوْمٍ مُخْتَلِفَةٍ قِيلَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ كَيْفَ الْعَيْشُ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ فَقَالَ خَالِطُوهُمْ بِالْبَرَّانِيَّةِ يَعْنِي فِي الظَّاهِرِ وَ خَالِفُوهُمْ فِي الْبَاطِلَ لِلْمَرْءِ مَا اكْتَسَبَ وَ هُوَ مَعَ مَنْ أَحَبَّ وَ انْتَظِرُوا مَعَ ذَلِكَ الْفَرَجَ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: استوارى دنيا به وسيله چهار كس است :
- به وسيله دانشمند گويا كه دانش خود را در عمل خود بكار مى بندد، - به ثروتمندى كه از ما زاد ثروتش بر اهل دين خدا دريغ نورزد، - به فقيرى كه آخرتش را به دنيايش نفروشد، - و به نادانى كه از يادگيرى علم و دانش تكبر نكند.
اگر عالمى دانش خود را پنهان كند، و ثروتمند به مالش بخل ورزد، و فقير آخرتش را به دنيايش بفروشد، و نادان از دانش طلبى تكبر نمايد؛ دنيا بصورت عقب گرد به عقب باز گردد. بنا بر اين زياد شدن مساجد و مردمى كه در آنها رفت و آمد مى كنند شما را فريب ندهد، سؤ ال شد: اى امير مؤمنان ! در چنين روزگارى چگونه بايد زندگى كرد؟
فرمود: در ظاهر با آنان آميزش داشته باشيد، و در باطن با آنان مخالفت ورزيد، كه هر كس نتيجه كردار خود را خواهد ديد، و با هر كس دوست باشد محشور خواهد شد، و با اين حال به انتظار گشايش از جانب خداوند باشيد.
قَالَ النَّبِيُّ ص أَعْلَمُ النَّاسِ مَنْ جَمَعَ عِلْمَ النَّاسِ إِلَى عِلْمِهِ وَ أَكْثَرُ النَّاسِ قِيمَةً أَكْثَرُهُمْ عِلْماً وَ أَقَلُّ النَّاسِ قِيمَةً أَقَلُّهُمْ عِلْماً وَ أَوْلَى النَّاسِ بِالْحَقِّ أَعْلَمُهُمْ بِهِ وَ أَحْكَمُ النَّاسِ مَنْ فَرَّ مِنْ جُهَّالِ النَّاسِ
پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: داناترين مردم كسى است كه دانش مردم را با دانش خود جمع كند، و پر قيمت ترين مردم دانشمند ترين آنهاست ، و كم قيمت ترين مردم كم دانش ترين آنهاست ، و سزاوارترين مردم به حق داناترين آنها به آنست ، و حاكم ترين مردم كسى است كه از مردم جاهل فرار كند.
عَنِ الْكَاظِمِ ع قَالَ دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ الْمَسْجِدَ فَإِذَا جَمَاعَةٌ قَدْ أَطَافُوا بِرَجُلٍ فَقَالَ مَا هَذَا قَالُوا عَلَّامَةٌ قَالَ وَ مَا الْعَلَّامَةُ قَالُوا أَعْلَمُ النَّاسِ بِأَنْسَابِ الْعَرَبِ وَ وَقَائِعِهَا وَ أَيَّامِ الْجَاهِلِيَّةِ وَ بِالْأَشْعَارِ الْعَرَبِيَّةِ فَقَالَ النَّبِيُّ ص ذَاكَ عِلْمٌ لَا يَضُرُّ مَنْ جَهِلَهُ وَ لَا يَنْفَعُ مَنْ عَلِمَهُ
امام كاظم عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله وارد مسجد شد، ناگهان جماعتى را ديد كه گرد مردى را گرفته اند، فرمود: چه خبر است ؟ گفتند: علّامه اى است ، فرمود: علّامه يعنى چه ؟ گفتند: داناترين مردم به دودمان عرب و حوادث ايشان و به روزگار جاهليت و اشعار عرب است ، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اينها علمى است كه زيانى به نادانش نرساند، و سودى به عالمش نبخشد.
عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ مَرْفُوعاً قَالَ أَقْبَلَ النَّاسُ عَلَى عَلِيٍّ ع فَقَالُوا- يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْبِئْنَا بِالْفَقِيهِ قَالَ نَعَمْ أُنْبِئُكُمْ بِالْفَقِيهِ حَقَّ الْفَقِيهِ مَنْ لَمْ يُرَخِّصِ النَّاسَ فِي مَعَاصِي اللَّهِ وَ لَمْ يُقَنِّطْهُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ لَمْ يُؤْمِنْهُمْ مِنْ مَكْرِ اللَّهِ- وَ لَمْ يَدَعِ الْقُرْآنَ رَغْبَةً إِلَى غَيْرِهِ أَلَا لَا خَيْرَ فِي قِرَاءَةٍ لَا تَدَبُّرَ فِيهَا أَلَا لَا خَيْرَ فِي عِبَادَةٍ لَا فِقْهَ فِيهَا أَلَا لَا خَيْرَ فِي نُسُكٍ لَا وَرَعَ فِيهِ
ابو حمزه ثمالى گويد: مردم نزد على عليه السّلام آمدند و گفتند: اى امير مؤمنان ! فقيه را به ما بشناسان ، فرمود: بلى ، فقيه حقيقى را به شما مى شناسانم ، فقيه واقعى كسى است كه به مردم آزادى در گناه ندهد، و آنها را از رحمت خدا مأ يوس نسازد، و از مكر خدا ايمن نگرداند، براى رغبت بسوى چيزى قرآن را ترك نكند، بدانيد كه در قرائتى كه تدبّر در آن نيست خيرى نيست ، بدانيد دانش بى انديشه سودى ندارد، بدانيد عبادتى كه همراه پرهيزگارى نباشد نفعى ندارد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ تَوَاضَعُوا لِمَنْ تَتَعَلَّمُونَ مِنْهُ وَ تَوَاضَعُوا لِمَنْ تُعَلِّمُونَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: در مقابل كسى كه از او دانش مى آموزيد فروتنى كنيد، و در مقابل كسى كه به او دانش مى آموزيد فروتنى كنيد.
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْعَالِمُ وَ الْمُتَعَلِّمَ شَرِيكَانِ فِي الْأَجْرِ إِلَّا أَنَّ لِلْعَالِمِ أَجْرَيْنِ وَ لِلْمُتَعَلِّمِ أَجْراً وَ لَا خَيْرَ فِيمَا سِوَى ذَلِكَ
امام باقر عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كند كه فرمود: دانش آموز و معلّم در پاداش شريكند، بدانيد كه براى تعليم دهنده و دانشمند دو پاداش و براى دانش آموز يك پاداش است ، و خيرى در غير اين نيست .
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ إِنَّ طَيْرَ السَّمَاءِ وَ دَوَابَّ الْبَحْرِ وَ حِيتَانَهُ- لَيَسْتَغْفِرُونَ لِطُلَّابِ الْعِلْمِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: پرندگان آسمان و جنبندگان دريا و ماهيهايش ، براى دانشجويان تا روز قيامت طلب مغفرت مى كنند.
خَطَبَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع عَلَى مِنْبَرِ الْكُوفَةِ بِخُطْبَةٍ فِيهَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْلَمُوا أَنَّ كَمَالَ الدِّينِ طَلَبُ الْعِلْمِ وَ الْعَمَلُ بِهِ وَ أَنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ أَوْجَبُ عَلَيْكُمْ مِنْ طَلَبِ الْمَالِ إِنَّ الْمَالَ مَقْسُومٌ بَيْنَكُمْ مَضْمُونٌ لَكُمْ قَدْ قَسَمَهُ عَادِلٌ بَيْنَكُمْ وَ ضَمِنَهُ وَ سَيَفِي لَكُمْ بِهِ وَ الْعِلْمَ مَخْزُونٌ عَنْكُمْ عِنْدَ أَهْلِهِ قَدْ أُمِرْتُمْ بِطَلَبِهِ مِنْهُمْ فَاطْلُبُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ كَثْرَةَ الْمَالِ مَفْسَدَةٌ فِي الدِّينِ مَقْسَاةٌ لِلْقَلْبِ وَ أَنَّ كَثْرَةَ الْعِلْمِ وَ الْعَمَلَ بِهِ مَصْلَحَةٌ فِي الدِّينِ سَبَبٌ لِلْجَنَّةِ وَ الْمَالَ يُبْخِلُ النَّاسَ وَ يَبْخَلُونَ بِهِ عَنْ أَنْفُسِهِمْ وَ عَنِ النَّاسِ وَ النَّفَقَاتُ تَنْقُصُ الْمَالَ وَ الْعِلْمُ يَزْكُو عَلَى إِنْفَاقِهِ- وَ إِنْفَاقُهُ بَثُّهُ إِلَى حَفَظَتِهِ وَ رُوَاتِهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ صُحْبَةَ الْعَالِمِ وَ اتِّبَاعَهُ دِينٌ يُدَانُ بِهِ وَ طَاعَتَهُ مَكْسَبَةٌ لِلْحَسَنَاتِ مَمْحَاةٌ لِلسَّيِّئَاتِ وَ ذَخِيرَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ رِفْعَةٌ فِي حَيَاتِهِمْ وَ مَمَاتِهِمْ وَ جَمِيلُ الْأُحْدُوثَةِ عَنْهُمْ بَعْدَ مَوْتِهِمْ أَلَا وَ إِنَّ الْمَالَ يَزُولُ كَزَوَالِ صَاحِبِهِ وَ الْعُلَمَاءَ وَ الْعِلْمَ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ وَ الْعِلْمَ حَاكِمٌ وَ الْمَالَ مَحْكُومٌ عَلَيْهِ-
امير مؤمنان عليه السّلام بر منبر كوفه خطبه اى خواندند كه در آن فرمود: اى مردم ! آگاه باشيد! كمال دين به تحصيل دانش و عمل كردن به آن است ، تحصيل دانش براى شما از تهيّه مال واجبتر است ، مال بين شما تقسيم و تضمين شده ، دادگرى ؛ آن را بين شما تقسيم كرده و ضمانت فرموده ، و به عهد خود وفا خواهد نمود، ولى دانش را براى شما در سينه اهلش اندوخته و دستور داده كه به دنبالش برويد، اينك آن را بجوييد و بدانيد كه ثروت زياد باعث تباهى دين و قساوت قلب است ، و زيادى علم به شرط عمل كردن به آن باعث اصلاح دين و رسيدن به بهشت است ، مال انسان را بخيل مى كند، و به آن نسبت به خودشان و مردم بخيل مى شوند، مال با مصرف كاهش پذيرد، و حال اينكه علم با بذل و انفاق فزون گردد، انفاق علم به نشر آن در بين حافظان و راويان آن است ، و بدانيد كه همنشينى و پيروى دانشمند دينى است كه خدا بر آن پاداش دهد، اطاعت عالم نيكيها را بيافزايد، بديها را محو سازد، و براى مؤمنان پس اندازى باشد، و در زندگى و مرگ باعث سربلندى ، و نيكنامى پس از مرگشان باشد، بدان كه مال از بين مى رود مثل از بين رفتن صاحبش ، و دانشمندان و علم باقيند تا زمانى كه روزگار باقى است ، و دانش حاكم است و مال محكوم .
ثُمَّ قَالَ فِي خُطْبَةٍ كَيْلٌ يُكَالُ بِلَا ثَمَنٍ لَوْ كَانَ مَنْ سَمِعَهُ يَعْقِلُهُ فَيَعْرِفُهُ وَ يُؤْمِنُ بِهِ فَيَتَّبِعُهُ وَ يَنْهَجُ مَنْهَجَهُ فَيُفْلِحُ بِهِ
امير مؤمنان عليه السّلام ضمن خطبه اى فرمود: كلامى كه بدون قيمت وزن شود اگر كسى آن را بشنود آن را مى فهمد و مى شناسد، و به آن ايمان مى آورد، و از آن پيروى مى كند، و دنبال رو آن مى شود و به وسيله آن به رستگارى مى رسد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ زَكَاةً وَ زَكَاةُ الْعِلْمِ أَنْ تُعَلِّمَهُ أَهْلَهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: براى هر چيزى زكاتى است ، زكات دانش آموختن به اهلش مى باشد.
عَنْ حَفْصِ بْنِ غِيَاثٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ عَمِلَ بِمَا عَلِمَ كُفِيَ مَا لَا يَعْلَمُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كه به دانسته هايش عمل كند، از آنچه نمى داند او را كفايت است .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع مَنْ يُصَدِّقْ فِعْلُهُ قَوْلَهُ فَهُوَ الرَّجُلُ التَّامُّ وَ مَنْ لَمْ يُصَدِّقْ قَوْلَهُ فِعْلُهُ فَإِنَّمَا يُوَبِّخُ نَفْسَهُ
امام صادق عليه السّلام از قول امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: كسى كه گفتار و عملش يكى باشد او مردى كامل است ، و كسى كه قول و عملش يكسان نباشد فقط خود را ملامت كند.
عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ جَابِرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْعِلْمُ مَقْرُونٌ إِلَى الْعَمَلِ فَمَنْ عَلِمَ عَمِلَ وَ مَنْ عَمِلَ عَلِمَ وَ الْعِلْمُ يَهْتِفُ بِالْعَمَلِ فَمَنْ أَجَابَهُ وَ إِلَّا ارْتَحَلَ عَنْهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: علم با عمل همدوش است ، هر كه بداند عمل مى كند و هر كه عمل كند مى داند، علم عمل را صدا مى زند، اگر پاسخش گويد بماند و گر نه كوچ كند.
خَطَبَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْمِنْبَرِ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ اعْمَلُوا إِذَا عَلِمْتُمْ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ إِنَّ الْعَالِمَ الْعَامِلَ بِغَيْرِهِ كَالْجَاهِلِ الْحَائِرِ الَّذِي لَا يَسْتَفِيقُ عَنْ جَهْلِهِ بَلْ قَدْ رَأَيْتُ أَنَّ الْحُجَّةَ أَعْظَمُ وَ الْحَسْرَةَ أَدْوَمُ عَلَى هَذَا الْعَالِمِ الْمُنْسَلِخِ مِنْ عَمَلِهِ مِنْهَا عَلَى هَذَا الْجَاهِلِ الْمُتَحَيِّرِ فِي جَهْلِهِ وَ كِلَاهُمَا حَائِرٌ بَائِرٌ ضَالُّ مَثْبُورٌ- لَا تَرْتَابُوا فَتَشُكُّوا وَ لَا تَشُكُّوا فَتَكْفُرُوا وَ لَا تُرَخِّصُوا لِأَنْفُسِكُمْ فَتُدَاهِنُوا فِي الْحَقِّ فَتَخْسَرُوا وَ إِنَّ مِنَ الْحَقِّ أَنْ تَفَقَّهُوا وَ إِنَّ مِنَ الْفِقْهِ أَنْ لَا تَغْتَرُّوا- وَ إِنَّ أَنْصَحَكُمْ لِنَفْسِهِ أَطْوَعُكُمْ لِرَبِّهِ وَ أَغَشَّكُمْ لِنَفْسِهِ أَعْصَاكُمْ لِرَبِّهِ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ يَأْمَنْ بِهِ وَ يَسْتَبْشِرْ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ يَخِبْ وَ يَنْدَمْ
امير مؤمنان عليه السّلام بر منبر سخنرانى فرمود: اى مردم ! چون دانا شديد به علمتان عمل كنيد؛ شايد هدايت شويد، عالمى كه بر خلاف علمش عمل كند چون جاهل سرگردانى است كه از نادانى به هوش نيايد، بلكه خواهى ديد كه حجت بر او تمامتر و حسرت اين عالمى كه از علم خويش جدا شده بيشتر است از حسرت جاهل سرگردان در جهالت ، و هر دو سرگردان و خوابند، هر دو بى هدف و گم گشته و در خسرانند، ترديد و دودلى به خود راه ندهيد تا به شك افتيد، و شك نكنيد تا كافر شويد، و به خود اجازه ندهيد تا در راه حق گول بخوريد، سپس زيانكار شويد، زيرا از جمله حق اين است كه دين را بفهمد، و از فهميدن است كه مغرور نشويد، خيرخواه ترين شما نسبت به خود مطيع ترين شما نسبت به خداست ، و خائن ترين شما با خود نافرمانترين شماست از خدا، كسى كه اطاعت خدا كند ايمن گردد و مژده يابد، و آنكه نافرمانى خدا كند نوميد گردد و پشيمان شود.
عَنْهُ ع فِي كَلَامٍ لَهُ لَا تَطْلُبُوا الْعِلْمَ لِتَطْلُبُوا بِهِ الدُّنْيَا فَإِنَّهُ لَا يَسْتَوِي فِي الْعُقُوبَةِ عِنْدَ اللَّهِ- الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ
امير المؤمنان عليه السّلام ضمن سخنانى طولانى فرمود: علم را فرا نگيريد تا با آن طلب دنيا كنيد، زيرا از نظر عقاب نزد خدا مساوى نيستند (كسانى كه مى دانند و كسانى كه نمى دانند).
عَنْهُ ع قَالَ مَنْ كَانَ يَقُولُ فِي مَا لَا يَعْلَمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ فَهَذَا وَرِعٌ عَالِمٌ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ طَلَبَةُ الْعِلْمِ ثَلَاثَةٌ فَاعْرِفُوهُمْ بِأَعْيَانِهِمْ وَ صِفَاتِهِمْ صِنْفٌ يَطْلُبُهُ لِلْجَهْلِ وَ الْمِرَاءِ وَ صِنْفٌ يَطْلُبُهُ لِلِاسْتِطَالَةِ وَ الْخَتْلِ- وَ صِنْفٌ يَطْلُبُهُ لِلْفِقْهِ وَ الْعَقْلِ فَصَاحِبُ الْجَهْلِ وَ الْمِرَاءِ مُؤْذٍ مُمَارٍ مُتَعَرِّضٌ لِلْمَقَالِ فِي أَنْدِيَةِ الرِّجَالِ بِتَذَاكُرِ الْعِلْمِ وَ صِفَةِ الْحِلْمِ قَدْ تَسَرْبَلَ بِالْخُشُوعِ وَ تَخَلَّى مِنَ الْوَرَعِ فَدَقَّ اللَّهُ خَيْشُومَهُ وَ قَطَعَ مِنْهُ حَيْزُومَهُ وَ صَاحِبُ الِاسْتِطَالَةِ وَ الْخَتْلِ ذُو خِبٍّ وَ مَلَقٍ يَسْتَطِيلُ عَلَى مِثْلِهِ مِنْ أَشْبَاهِهِ وَ يَتَوَاضَعُ لِلْأَغْنِيَاءِ مِمَّنْ هُوَ دُونَهُ- فَهُوَ لِحَلَاوَتِهِمْ هَاضِمٌ وَ لِدِينِهِ حَاطِمٌ فَأَعْمَى اللَّهُ عَلَى هَذَا بَصَرَهُ وَ قَطَعَ مِنْ آثَارِ الْعُلَمَاءِ أَثَرَهُ وَ صَاحِبُ الْفِقْهِ وَ الْعَقْلِ ذُو كَآبَةٍ وَ حَزَنٍ وَ سَهَرٍ قَدِ انْحَنَى فِي بُرْنُسِهِ وَ قَامَ اللَّيْلَ فِي حِنْدِسِهِ يَعْمَلُ وَ يَخْشَى وَجِلًا دَاعِياً مُشْفِقاً مُقْبِلًا عَلَى شَأْنِهِ عَارِفاً بِأَهْلِ زَمَانِهِ مُسْتَوْحِشاً مِنْ أَوْثَقِ إِخْوَانِهِ فَشَدَّ اللَّهُ مِنْ هَذَا أَرْكَانَهُ وَ أَعْطَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَمَانَهُ
امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: هر كه در مورد چيزى كه نمى داند، بگويد: خدا و رسولش داناترند؛ اين عالمى پرهيزگار است . - امام صادق عليه السّلام فرمود: دانشجويان سه دسته اند؛ آنان را با نشانه ها و صفاتشان بشناسيد:
دسته اى دانش را براى حربه نادانى و جدال مى جويند، و دسته اى براى برترى جستن و فريفتن آن را مى آموزند، و دسته اى براى خودورزيدن و فهميدن ياد گيرند، يار نادانى و ستيزه ، مردم آزار و ستيزه گر است ، و در مجالس مردان به سخنگوئى متوسل مى شود، از علم ياد مى كند و حلم را مى ستايد، به فروتنى تظاهر مى كند ولى از پرهيزگارى تهى است ، خدا بينيش را كوبيده و كمرش را جدا كرده .
و يار برترى جستن و فريفتن ، نيرنگ باز و چاپلوس است ، و بر همگنان خود گردن فرازى كند، و براى ثروتمندان پست تر از خود كوچكى نمايد، شيرينيهاى آنان را بخورد و دين خود را بشكند، بنا بر اين خدا چشمش را كور گردانيده و اثرش را از ميان آثار علماء قطع نمود.
و يار فهم و خرد افسرده و غمگين و شب زنده دار است ، تحت الحنك خويش انداخته و در تاريكى شب بپا ايستاده است ، ترسان و خواهان و هراسان عمل كند، به خود مشغول و مردم زمانش را خوب مى شناسد، و از مطمئن ترين برادرانش دهشتناك است ، از اين جهت خداوند پايه هاى وجودش را محكم خواهد كرد و روز قيامت او را امان خواهد داد.
عَنْ أَبِي خَدِيجَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ أَرَادَ الْحَدِيثَ لِمَنْفَعَةِ الدُّنْيَا لَمْ يَكُنْ لَهُ فِي الاْخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ وَ مَنْ أَرَادَ بِهِ خَيْرَ الاْخِرَةِ- أَعْطَاهُ اللَّهُ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الاْخِرَةِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كه حديث را براى سود دنيا بخواهد براى او در آخرت بهره اى نخواهد بود، و هر كه آن را براى خير آخرت جويد خداوند خير دنيا و آخرت را به او عطا فرمايد.
عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع يَقُولُ مَنْ أَخَذَ عَلَى هَذَا الْعِلْمِ مَالًا أَوْ هَدَايَا فَلَا يَنْفَعُهُ أَبَداً
امام سجاد عليه السّلام فرمود: هر كس در قبال اين علم پول يا هديه اى بگيرد هرگز آن علم به او نفعى نرساند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا رَأَيْتُمُ الْعَالِمَ مُحِبّاً لِلدُّنْيَا فَاتَّهِمُوهُ عَلَى دِينِكُمْ فَإِنَّ كُلَّ مُحِبِّ شَيْءٍ يَحُوطُ مَا أَحَبَّ وَ قَالَ أَوْحَى اللَّهُ إِلَى دَاوُدَ لَا تَجْعَلْ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ عَالِماً مَفْتُوناً بِالدُّنْيَا فَيَصُدَّكَ عَنْ طَرِيقِ مَحَبَّتِي فَأُولَئِكَ قُطَّاعُ طَرِيقِ عِبَادِيَ الْمُرِيدِينَ إِنَّ أَدْنَى مَا أَنَا صَانِعٌ بِهِمْ أَنْ أَنْزِعَ حَلَاوَةَ مُنَاجَاتِي مِنْ قُلُوبِهِمْ
امام صادق عليه السّلام فرمود: اگر ديديد عالم دنيا را دوست دارد نسبت به دينتان متهمش گردانيد، زيرا دوست هر چيزى اسير محبت آن است ، و فرمود: خدا به داود عليه السّلام وحى فرمود كه : ميان من و خودت عالم فريفته به دنيا را واسطه قرار مده ، كه راه دوستى مرا به تو ببندد، زيرا كه آنان راهزنان بندگان پوينده من هستند و كمترين كارى كه من با آنان مى نمايم اين است كه شيرينى مناجاتم را از دلشان بركنم .
عَنْهُ ع إِنَّ أَبَاهُ كَانَ يَقُولُ مَنْ دَخَلَ عَلَى إِمَامٍ جَائِرٍ فَقَرَأَ عَلَيْهِ الْقُرْآنَ يُرِيدُ بِذَلِكَ عَرَضاً مِنْ عَرَضِ الدُّنْيَا لُعِنَ الْقَارِئُ بِكُلِّ حَرْفٍ عَشْرَ لَعَنَاتٍ وَ لُعِنَ الْمُسْتَمِعُ بِكُلِّ حَرْفٍ لَعْنَةً
امام صادق عليه السّلام فرمود: پدر بزرگوارش مى فرمود: هر كس بر حاكم ظالمى وارد شود و بر او قرآن قرائت كند تا به اين واسطه به مالى از اموال دنيا برسد، به تعداد هر حرف كه مى خواند ده مرتبه مورد لعن قرار مى گيرد، و به هر شنونده اى در قبال هر حرفى يك لعن مى شود.
عَنْهُ ع قَالَ مَا أَحَدٌ يَمُوتُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَحَبَّ إِلَى إِبْلِيسَ مِنْ مَوْتِ فَقِيهٍ
امام صادق عليه السّلام فرمود: مرگ هيچ كس از مؤمنين نزد شيطان محبوبتر از مرگ عالم نيست .
عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْهُومَانِ لَا يَشْبَعَانِ طَالِبُ الْمَالِ وَ طَالِبُ الْعِلْمِ مَنِ اقْتَصَرَ عَلَى الدُّنْيَا عَلَى مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَهُ سَلِمَ وَ مَنْ تَنَاوَلَهَا مِنْ غَيْرِ حِلِّهَا هَلَكَ- إِلَّا أَنْ يَتُوبَ وَ يَرْجِعَ وَ مَنْ أَخَذَ الْعِلْمَ عَنْ أَهْلِهِ وَ عَمِلَ بِهَا نَجَا وَ مَنْ أَرَادَ بِهِ الدُّنْيَا فَهِيَ حَظُّهُ وَ الْعُلَمَاءُ رَجُلَانِ رَجُلٌ آخِذٌ بِعِلْمِهِ فَهَذَا نَاجٍ وَ عَالِمٌ تَارِكٌ لِعِلْمِهِ فَهَذَا هَالِكٌ وَ إِنَّ أَهْلَ النَّارِ لَيَتَأَذَّوْنَ مِنْ رِيحِ الْعَالِمِ التَّارِكِ لِعِلْمِهِ وَ إِنَّ أَشَدَّ النَّاسِ نَدَامَةً وَ حَسْرَةً رَجُلٌ دَعَا عَبْداً إِلَى اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَاسْتَجَابَ لَهُ فَأَطَاعَ اللَّهَ فَأَدْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ وَ أَدْخَلَ الدَّاعِيَ النَّارَ بِتَرْكِ عَمَلِهِ وَ اتِّبَاعِهِ هَوَاهُ إِنَّمَا هُمَا اثْنَانِ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ أَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ طُولُ الْأَمَلِ يُنْسِي الاْخِرَةَ
امام صادق عليه السّلام از قول پدرش از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كند كه فرمود: دو آزمند هرگز سير نشوند: طالب مال و طالب علم ، كسى كه از دنيا به آنچه خدا برايش حلال كرده اكتفا كند سالم ماند، و كسى كه دنيا را از راه غير حلالش بدست آورد هلاك گردد، مگر اينكه توبه كند و بازگشت نمايد، و كسى كه علم را از اهلش آموخته و به آن عمل نمايد نجات يابد، و كسى كه منظورش از طلب علم مال دنيا باشد بهره اش همانست .
- امير المؤمنان عليه السّلام از قول رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل فرمود: علماء بر دو قسمند: عالمى كه به علم خود عمل نموده او رستگار است ، و دانشمندى كه علمش را كنار گذاشته و اين هلاك شونده است ، و دوزخيان از بوى گند عالم بى عمل در اذيّتند، و پشيمان ترين و با حسرت ترين مردم كسى است كه بنده اى را به سوى خدا خوانده و او اجابت نموده و اطاعت خدا كرده و خدا به بهشتش برده است ، و خود دعوت كننده را به سبب عمل نكردن و پيروى از هوس به دوزخ در آورده .
من از دو چيز در مورد شما مى ترسم : پيروى از هواى نفس و آرزوى دراز؛ اما پيروى از هواى نفس از حق جلوگيرى مى كند، و درازى آرزو آخرت را از ياد مى برد.
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَا تُعْطِ سِلَاحَكَ الْفَاجِرَ فَيُضِلَّكَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: سلاحت را به شخص بدكار مده ، زيرا تو را گمراه سازد.
عَنْ جَابِرٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع إِنَّ فُقَهَاءَ الْكُوفِيِّينَ يَقُولُونَ- إِنَّهُ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ جِي ءَ بِعَبْدٍ مُلْجَمٍ بِلِجَامٍ مِنْ نَارٍ فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَا عَبْدِي مَا حَمَلَكَ عَلَى أَنْ كَتَمْتَ عِلْماً عَلَّمْتُكَ فَيَقُولُ يَا رَبِّ خِفْتُ عِبَادَكَ فَيَقُولُ أَنَا كُنْتُ أَحَقَّ أَنْ تَخَافَنِي فَيُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّارِ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع كَذَبَ وَ اللَّهِ فُقَهَاءُ الْكُوفِيِّينَ أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ كَانَ ذَلِكَ حَقّاً مَا أَثْنَى اللَّهُ عَلَى مُؤْمِنِ آلِ فِرْعَوْنَ فِي الْكِتَابِ وَ قَدْ كَتَمَ إِيمَانَهُ سِتَّمِائَةِ سَنَةٍ وَ هُوَ خَازِنُ فِرْعَوْنَ
جابر گويد: به امام باقر عليه السّلام عرض كردم : فقيهان كوفه مى گويند: زمانى كه روز قيامت شود بنده اى را در حالى كه لجامى از آتش به دهان دارد مى آورند، خداوند عزّ و جل مى فرمايد: اى بنده من ! چه چيز تو را واداشت كه دانشى را به تو آموختم كتمان نمودى ؟
عرض مى كند: پروردگارا! از بندگانت ترسيدم ، خداوند مى فرمايد: من سزاوارتر بودم كه از من بترسى ، سپس فرمان مى دهد كه او را در آتش اندازند.
امام باقر عليه السّلام فرمود: بخدا قسم فقيهان كوفه دروغ گفته اند، بخدا قسم اگر اين مطلب حقيقت داشت ، خداوند مؤمن آل فرعون را در كتابش ستايش نمى نمود در حالى كه ششصد سال ايمانش را پنهان داشت ، زيرا او خزانه دار فرعون بود.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَلَى الْعَالِمِ أَهْلُهُ الَّذِينَ هُمْ أَهْلُ دِينِهِ دُونَ النَّاسِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: كه سخت ترين مردم بر عالم ، آن كسانى هستند كه با او هم عقيده هستند نه ساير مردم .
الفصل التاسع في الحث على الكتابة و التكاتب و ما يليق به
(فصل نهم : در تشويق بر نوشتن و نامه نگارى)
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ مَا يَمْنَعُكُمْ مِنَ الْكِتَابَةِ إِنَّكُمْ لَنْ تَحْفَظُوا حَتَّى تَكْتُبُوا إِنَّهُ خَرَجَ مِنْ عِنْدِي رَهْطٌ مِنْ أَهْلِ الْبَصْرَةِ سَأَلُونِي عَنْ أَشْيَاءَ فَكَتَبُوهَا
ابو بصير گويد: بر امام صادق عليه السّلام وارد شدم ، حضرت فرمود: چه چيز شما را از نوشتن باز داشته ؟ شما هرگز بدون نوشتن چيزى را حفظ نخواهيد كرد، گروهى از اهل بصره از من سؤ الهايى پرسيدند سپس آن را نوشتند و رفتند.
afsanah82
07-19-2011, 07:55 PM
عَنْهُ ع قَالَ احْتَفِظُوا بِكُتُبِكُمْ فَسَوْفَ تَحْتَاجُونَ إِلَيْهَا
امام صادق عليه السّلام فرمود: نوشته هاى خود را نگهداريد، زيرا در آينده نزديك به آن نيازمند خواهيد شد.
عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ لِكَاتِبٍ كَتَبَهُ أَنْ يَصْنَعَ هَذِهِ الدَّفَاتِرَ كَرَارِيسَ وَ قَالَ وَجَدْنَا كُتُبَ عَلِيٍّ مُدْرَجَةً
امام باقر عليه السّلام به كاتبش فرمود: اين نوشته ها را به صورت صفحه صفحه جمع كند، و فرمود: ما نامه هاى على عليه السّلام را مرتّب يافتيم .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع اكْتُبْ وَ بُثَّ عِلْمَكَ فِي إِخْوَانِكَ فَإِنْ مِتَّ فَأَوْرِثْ كُتُبَكَ بَنِيكَ فَإِنَّهُ يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانُ هَرْجٍ مَا يَأْنِسُونَ إِلَّا بِكُتُبِهِمْ
امام صادق عليه السّلام فرمود: بنويس و علمت را در ميان برادرانت منتشر ساز، اگر مرگت فرا رسيد آنها را به پسرانت ميراث ده ، زيرا براى مردم زمان فتنه و آشوب مى رسد كه در آن هنگام جز به كتابهايشان انس نگيرند.
عَنْهُ ع قَالَ الْقَلْبُ يَتَّكِلُ عَلَى الْكِتَابَةِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: دل بر نوشته تكيه مى كند.
عَنْهُ ع قَالَ أَعْرِبُوا حَدِيثَنَا فَإِنَّا قَوْمٌ فُصَحَاءُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: حديث ما را درست بخوانيد، زيرا ما مردمى فصيح هستيم .
عَنْهُ ع قَالَ التَّوَاصُلُ بَيْنَ الْإِخْوَانِ فِي الْحَضَرِ التَّزَاوُرُ- وَ فِي السَّفَرِ التَّكَاتُبُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: پيوند ميان برادران دينى در حضور، ديدار و در سفر به نامه نوشتن است .
عَنِ الْعِيصِ بْنِ أَبِي الْقَاسِمِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ التَّسْلِيمِ عَلَى أَهْلِ الْكِتَابِ فِي الْكِتَابِ قَالَ تُكْتَبُ سَلَامٌ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى - وَ فِي آخِرِهِ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ. وَ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ
عيص بن قاسم گويد: از امام صادق عليه السّلام در باره سلام كردن بر اهل كتاب در نامه پرسيدم ، فرمود: اين طور نوشته مى شود: سلام بر كسى كه پيرو هدايت است ، و در آخرتش نوشته شود: سلام بر مرسلين ، و حمد و ستايش مخصوص پروردگار جهانيان است .
عَنْ ذَرِيحٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ التَّسْلِيمِ عَلَى الْيَهُودِيِّ وَ النَّصْرَانِيِّ وَ الرَّدِّ عَلَيْهِمْ فِي الْكِتَابِ فَكَرِهَ ذَلِكَ
ذريح گويد: از امام صادق عليه السّلام در باره سلام كردن بر يهودى و نصرانى و جواب سلام در نامه به آنان پرسيدم ، حضرت اظهار ناخشنودى كردند.
عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَا تَدَعْ كِتَابَةَ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ- فِي الْكِتَابِ وَ إِنْ كَانَ بَعْدَهُ شِعْرٌ
امام صادق عليه السّلام فرمود: در نامه ؛ نوشتن (بسم اللّه الرحمن الرحيم ) را وامگذار، گرچه پس از آن شعرى باشد.
عَنْ هَارُونَ مَوْلَى آلِ أَبِي جَعْدَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اكْتُبْ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ- مِنْ أَجْوَدِ كِتَابَتِكَ وَ لَا تَمُدَّ الْبَاءَ حَتَّى تَرْفَعَ السِّينَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: ( بسم اللّه الرحمن الرحيم ) را با بهترين خط خود بنويس ، و باء را نكش تا سين كشيده شود.
عَنِ الْحَسَنِ بْنِ السَّرِيِّ قَالَ لَا تَكْتُبْ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ- لِفُلَانٍ- وَ لَا بَأْسَ أَنْ تَكْتُبَ لِفُلَانٍ عَلَى ظَهْرِ الْكِتَابِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: ننويس ( بسم اللّه الرحمن الرحيم ) براى فلانى ، و اشكالى ندارد كه پشت نامه بنويسى براى فلانى .
عَنِ ابْنِ حَكِيمٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَا بَأْسَ بِابْتِدَاءِ الرَّجُلِ بِاسْمِ صَاحِبِهِ فِي الصَّحِيفَةِ قَبْلَ اسْمِهِ
حضرت صادق عليه السّلام فرمود: مانعى ندارد كه شخصى در نامه اش اسم رفيقش را قبل از نام خود بنويسد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع إِذَا كَتَبَ أَحَدُكُمْ فِي حَاجَةٍ فَلْيَقْرَأْ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ آخِرَ بَنِي إِسْرَائِيلَ فَإِنَّهُ أَنْجَحُ لِلْحَاجَةِ
امام صادق عليه السّلام از قول پدران بزرگوارش از امير المؤمنين عليه السّلام نقل كرده كه فرمود: هر گاه يكى از شمايان براى حاجتى نامه اى نوشت ، بايد آية الكرسى و آخر سوره بنى اسرائيل را بخواند، زيرا حاجتش زودتر بر آورده شود.
عَنْ مُرَازِمٍ قَالَ أَمَرَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ بِكِتَابٍ فِي حَاجَةٍ لَهُ فَكُتِبَ ثُمَّ عُرِضَ عَلَيْهِ وَ لَمْ يَكُنْ فِيهِ اسْتِثْنَاءٌ فَقَالَ كَيْفَ رَجَوْتُمْ أَنْ يَتِمَّ هَذَا وَ لَيْسَ فِيهِ اسْتِثْنَاءٌ انْظُرُوا إِلَى كُلِّ مَوْضِعٍ يَكُونُ فِيهِ اسْتِثْنَاءٌ فَاسْتَثْنُوا فِيهِ
مرازم گويد: امام صادق عليه السّلام در مورد كارى امر فرمود تا نامه اى نوشته شود، آن نامه نوشته شد و به حضرت عرضه داشت ، و در آن نامه (ان شاء اللّه ) ننوشته بودند، حضرت فرمود:
چگونه اميد داريد كه اين كار به پايان برسد، با اينكه (ان شاء اللّه ) در آن نيست ؟ بنگريد هر جا نياز به (ان شاء اللّه ) دارد بنويسيد.
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ كَتَبَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع كِتَاباً فَأَرَادَ عَقِيبٌ أَنْ يُتَرِّبَهُ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَا تُتَرِّبْهُ فَلَعَنَ اللَّهُ أَوَّلَ مَنْ تَرَّبَ فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَخْبِرْنِي عَنْ أَوَّلِ مَنْ تَرَّبَ فَقَالَ فُلَانٌ الْأُمَوِيُّ عَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ
محمد بن سنان گويد: امام صادق عليه السّلام نامه اى نوشت ، نامه رسان خواست كه آن را مهر و موم كند، امام صادق عليه السّلام فرمود: آن را مهر و موم نكن ، خدا لعنت كند اوّلين كسى را كه مهر و موم كرد، گفتم : اى پسر رسول خدا! به من بفرماييد اوّلين كس چه كسى بود؟
فرمود: فلان شخص اموى بود كه لعنت خدا بر او باد.
عَنْ عَلِيِّ بْنِ عَطِيَّةَ أَنَّهُ رَأَى كُتُباً لِأَبِي الْحَسَنِ ع مُتَرَّبَةً
على بن عطيه نامه هايى از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام ديد كه مهر گلى روى آن زده شده بود.
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ رَدُّ جَوَابِ الْكِتَابِ وَاجِبٌ كَوُجُوبِ رَدِّ السَّلَامِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: جواب نامه دادن همانند جواب سلام واجب است .
سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع - عَنِ الِاسْمِ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ يَمْحُوهُ الرَّجُلُ- فَقَالَ يَمْحُوهُ بِأَطْهَرِ مَا يَجِدُ
از حضرت صادق عليه السّلام سؤ ال شد از يكى از نامهاى خداوند كه انسان بخواهد آن را پاك كند، حضرت فرمود: آن را با پاكترين چيزى كه به آن دسترسى دارد پاك كند.
عَنْهُ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص امْحُوا كِتَابَ اللَّهِ وَ ذِكْرَهُ بِأَطْهَرِ مَا تَجِدُونَ وَ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ أَنْ يُحْرَقَ كِتَابُ اللَّهِ وَ نَهَى أَنْ يُمْحَى بِالْأَقْلَامِ
حضرت صادق عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كردند كه فرمود: كلمات قرآن و نام خدا را با پاكترين چيزى كه به دستتان برسد پاك كنيد، و از سوزاندن و محو قرآن با قلم نهى فرمود.
فِي إِسْنَادِ الْحَدِيثِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع اذْكُرُوا الْحَدِيثَ بِإِسْنَادِهِ فَإِنْ كَانَ حَقّاً كُنْتُمْ شُرَكَاؤُهُ فِي الاْخِرَةِ وَ إِنْ كَانَ بَاطِلًا فَإِنَّ الْوِزْرَ عَلَى صَاحِبِهِ
امام صادق عليه السّلام از حضرت على عليه السّلام نقل كرده كه فرمود: حديث را با اسنادش بيان كنيد، اگر آن نسبت حق باشد در آخرت شريك آن خواهيد بود، و اگر باطل باشد گناه آن بر گردن نسبت دهنده خواهد بود.
الفصل العاشر في قول الخير و فعله
(فصل دهم : در گفتار و كردار نيك )
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع قُولُوا الْخَيْرَ تُعْرَفُوا بِهِ وَ اعْمَلُوا الْخَيْرَ تَكُونُوا مِنْ أَهْلِهِ
امام صادق عليه السّلام از امير المؤمنين عليه السّلام نقل كرده كه فرمود: سخن خير گوييد تا بدان معروف شويد، و كار خير كنيد تا اهل خير شويد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ لَيْسَ كُلَّ كَلَامِ الْحَكِيمِ أَتَقَبَّلُ وَ لَكِنْ أَتَقَبَّلُ هَوَاهُ وَ هَمَّهُ فَمَنْ كَانَ هَوَاهُ وَ هَمُّهُ لِي جَعَلْتُ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ عِبَادَةً وَ ذِكْراً لِي وَ إِنْ لَمْ يَتَكَلَّمْ
امام صادق عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از قول خداوند عزّ و جل نقل كرده كه فرمود: چنين نيست كه هر كلام حكيمى را بپذيرم ، ولى توجه و اراده اش را مى پذيرم ، هر كس توجه و اراده اش براى من بود، شنيده ها و ديده هاى او را عبادت براى خودم قرار مى دهم ، گرچه سخنى نگفته باشد.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ فِيمَا نَاجَانِي رَبِّي أَنَّهُ قَالَ يَا مُحَمَّدُ مَنْ آذَى لِي وَلِيّاً فَقَدْ أَرْصَدَ لِي بِالْمُحَارَبَةِ وَ مَنْ حَارَبَنِي حَارَبْتُهُ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: پروردگارم در يكى از مناجاتهايش با من فرمود: اى محمد! هر كس يكى از دوستان مرا اذيّت كند به حقيقت به جنگ با من كمين كرده است ، و هر كه با من بجنگد با او خواهم جنگيد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ قَالَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ ص يَا رَبِّ مَنْ أَهْلُكَ الَّذِينَ تُظِلُّهُمْ فِي ظِلِّ عَرْشِكَ يَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّكَ قَالَ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ الطَّاهِرَةُ قُلُوبُهُمْ وَ الْبَرِيئَةُ أَيْدِيهِمْ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ ذَا الْجَلَالِ إِذَا ذَكَرُوا وَ هُمُ الَّذِينَ يَكْتَفُونَ بِطَاعَتِي كَمَا يَكْتَفِي الصَّبِيُّ الصَّغِيرُ بِاللَّبَنِ وَ الَّذِينَ يَأْوُونَ إِلَى مَسَاجِدِي كَمَا تَأْوِي النُّسُورُ إِلَى أَوْكَارِهَا وَ الَّذِينَ يَغْضَبُونَ لِمَحَارِمِي إِذَا اسْتُحِلَّتْ مِثْلَ النَّمِرِ إِذَا حَرِدَ
امام صادق عليه السّلام به نقل از پدرش از جدش على بن الحسين عليهم السّلام فرمود: موسى بن عمران عليه السّلام عرض كرد: پروردگارا! اولياى تو چه كسانى هستند كه عرشت بر آنان سايه افكنده است روزى كه هيچ سايه اى جز سايه ات نيست ؟ خداوند به او وحى كرد: آنان كسانيند كه قلبهائى پاك و دستانى تهى دارند، كسانيند كه هر گاه متذكر شوند ذكر خدا گويند، و آنها كسانيند كه به بندگى من دلخوشند همان طور كه بچه كوچك به شير مادر دل بسته است ، و كسانيند كه به مساجد من پناه مى آورند همان طور كه بازهاى شكارى به لانه هايشان پناه مى برند، و كسانيند كه هر گاه حرام من حلال شود غضبناك شوند، مانند پلنگى كه خشمناك شود.
فِي وَصِيَّةِ النَّبِيِّ وَ غَيْرِهِ عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ أَتَى رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ عَلِّمْنِي يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ عَلَيْكَ بِالْيَأْسِ مِمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ فَإِنَّهُ الْغِنَى الْحَاضِرُ قَالَ زِدْنِي يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ إِذَا هَمَمْتَ بِأَمْرٍ فَتَدَبَّرْ عَاقِبَتَهُ فَإِنْ يَكُ خَيْراً وَ رُشْداً فَاتَّبِعْهُ وَ إِنْ يَكُ غَيّاً فَدَعْهُ
امام باقر عليه السّلام فرمود: مردى خدمت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله رسيد و عرض كرد: اى رسول خدا! مرا بياموز، فرمود: از آنچه در دست مردم مى بينى نااميد باش ، زيرا اين كار بى نيازى فعلى است ، عرض كرد: اى رسول خدا! بيافزاى بر من ، فرمود: هر گاه قصد كارى كردى به آينده آن بيانديش ، اگر خير و هدايت بود آن را انجام بده ، و اگر گمراهى و ضلالت بود آن را رها كن .
عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ قَالَ خَطَبَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي الْكُوفَةِ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ مَا الرَّقُوبُ فِيكُمْ فَقَالُوا الرَّجُلُ يَمُوتُ وَ لَمْ يَتْرُكْ وَلَداً- فَقَالَ بَلِ الرَّقُوبُ حَقَّ الرَّقُوبِ رَجُلٌ مَاتَ وَ لَمْ يُقَدِّمْ مِنْ وُلْدِهِ أَحَداً يَحْتَسِبُهُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنْ كَانُوا كَثِيراً مِنْ بَعْدِهِ ثُمَّ قَالَ مَا الصُّعْلُوكُ فِيكُمْ فَقَالُوا الرَّجُلُ الَّذِي لَا مَالَ لَهُ قَالَ بَلِ الصُّعْلُوكُ مَنْ لَمْ يُقَدِّمْ مِنْ مَالِهِ شَيْئاً عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنْ كَانَ كَثِيراً مِنْ بَعْدِهِ ثُمَّ قَالَ مَا الصُّرَعَةُ فِيكُمْ قَالُوا الشَّدِيدُ الْقَوِيُّ الَّذِي لَا يُوضَعُ جَنْبُهُ فَقَالَ بَلِ الصُّرَعَةُ حَقَّ الصُّرَعَةِ رَجُلٌ وَكَزَ الشَّيْطَانُ فِي قَلْبِهِ فَاشْتَدَّ غَضَبُهُ وَ ظَهَرَ دَمُهُ ثُمَّ ذَكَرَ اللَّهَ فَصَرَعَ بِحِلْمِهِ غَضَبَهُ
امير المؤمنين عليه السّلام در كوفه ضمن خطبه اى فرمود: اى مردم ! بى وارث در بين شما كيست ؟
گفتند: آنكه بميرد و فرزندى به يادگار نگذارد، فرمود: بى وارث حقيقى كسى است كه بميرد و فرزندى پيش نفرستاده باشد كه مصيبتش را به حساب خدا گذارد، هر چند فرزندانش زياد باشند، سپس پرسيد: در بين شما بينوا كيست ؟ گفتند: آنكه مالى ندارد، فرمود: بينواى واقعى آن است كه مالى پيش نفرستاده باشد كه به حساب خدا گذارد، گرچه ثروت كلانى از خود بگذارد، سپس فرمود: بنظر شما در بين شما قهرمان كشتى كيست ؟ گفتند: پهلوانى كه هيچ كس نتواند به خاكش افكند، فرمود: قهرمان واقعى آن است كه شيطان به قلبش مشت بكوبد تا سخت خشمگين شود و خونش بجوش آيد، آنگاه خدا را ياد كرده ، با نيروى حلم ، غضبش را به خاك افكند.
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ لَمَّا حَضَرَتِ النَّبِيَّ الْوَفَاةُ نَزَلَ جَبْرَئِيلُ فَقَالَ- يَا رَسُولَ اللَّهِ هَلْ لَكَ فِي الرُّجُوعِ فِي الدُّنْيَا قَالَ لَا قَدْ بَلَّغْتُ رِسَالاتِي - فَأَعَادَهَا عَلَيْهِ قَالَ لَا بَلِ الرَّفِيعَ الْأَعْلَى ثُمَّ قَالَ النَّبِيُّ وَ الْمُسْلِمُونَ حَوْلَهُ مُجْتَمِعُونَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي وَ لَا سُنَّةَ بَعْدَ سُنَّتِي فَمَنِ ادَّعَى ذَلِكَ فَدَعْوَاهُ وَ بِدْعَتُهُ فِي النَّارِ فَاقْتُلُوهُ وَ مَنِ اتَّبَعَهُ فَإِنَّهُ فِي النَّارِ أَيُّهَا النَّاسُ أَحْيُوا الْقِصَاصَ وَ أَحْيُوا الْحَقَّ لِصَاحِبِ الْحَقِّ وَ لَا تَفَرَّقُوا أَسْلِمُوا وَ سَلِّمُوا تَسْلَمُوا- كَتَبَ اللّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِي إِنَّ اللّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ
امام باقر عليه السّلام فرمود: هنگام وفات پيامبر صلّى اللّه عليه و آله كه فرا رسيد، جبرئيل نازل شد و گفت : اى رسول خدا! آيا مى خواهى به دنيا باز گردى ؟ فرمود: نه ، من رسالاتم را انجام دادم ، جبرئيل بار دوّم تكرار كرد، حضرت فرمود: نه ، فقط خدا را مى خواهم ، سپس در حالى كه مردم اطرافش جمع بودند فرمود: اى مردم ! بعد از من نه پيامبرى خواهد آمد و نه دينى ، هر كس اين را ادّعا كند ادّعا و بدعتش در آتش است ، او را بكشيد، و هر كس از او پيروى كند جايش جهنم است ، اى مردم ! قصاص را زنده بداريد، و حق را براى صاحبش زنده كنيد و متفرق نشويد، اسلام آوريد و تسليم شويد تا سالم بمانيد، (خداوند مقرر داشته كه من و پيامبرانم پيروز گرديم ، بى گمان خداوند نيرومند و پيروز است ).
عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَا أَبَا مُحَمَّدٍ عَلَيْكُمْ بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ حُسْنِ الصِّحَابَةِ لِمَنْ صَحِبَكُمْ وَ طُولِ السُّجُودِ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ سُنَنِ الْأَوَّلِينَ وَ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ الْأَوَّابُونَ هُمُ التَّوَّابُونَ
امام صادق عليه السّلام به ابو بصير فرمود: اى ابا محمد! همواره پارسا باشيد، و در عبادت بكوشيد، و راستگوئى ، و ردّ امانت به صاحبش ، و سجده هاى طولانى را پيشه خود سازيد، زيرا اينها از روشهاى پسنديده پيشينيان است ، ابو بصير گفت : شنيدم كه امام مى فرمود: بازگشت كنندگان مكرر بسوى خدا همان توبه كنندگانند.
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زِيَادٍ قَالَ سَلَّمْنَا عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع بِمِنًى ثُمَّ قُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّا قَوْمٌ مُجْتَازُونَ لَسْنَا نُطِيقُ هَذَا الْمَجْلِسَ مِنْكَ كُلَّمَا أَرَدْنَاهُ وَ لَا نَقْدِرُ عَلَيْهِ فَأَوْصِنَا قَالَ أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ حُسْنِ الصِّحَابَةِ لِمَنْ صَاحَبَكُمْ وَ إِفْشَاءِ السَّلَامِ وَ إِطْعَامِ الطَّعَامِ صَلُّوا فِي مَسَاجِدِهِمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ اتَّبِعُوا جَنَائِزَهُمْ فَإِنَّ أَبِي حَدَّثَنِي أَنَّ شِيعَتَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ كَانُوا خِيَارَ مَنْ كَانُوا مِنْهُمْ إِنْ كَانَ فَقِيهٌ كَانَ مِنْهُمْ وَ إِنْ كَانَ مُؤَذِّنٌ كَانَ مِنْهُمْ وَ إِنْ كَانَ إِمَامٌ كَانَ مِنْهُمْ وَ إِنْ كَانَ كَافِلُ يَتِيمٍ كَانَ مِنْهُمْ وَ إِنْ كَانَ صَاحِبُ أَمَانَةٍ كَانَ مِنْهُمْ وَ إِنْ كَانَ صَاحِبُ وَدِيعَةٍ كَانَ مِنْهُمْ فَكَذَلِكَ فَكُونُوا حَبِّبُونَا إِلَى النَّاسِ وَ لَا تُبَغِّضُونَا إِلَيْهِمْ
عبد اللّه بن زياد گويد: در منى بر امام صادق عليه السّلام سلام كرديم ، سپس پرسيدم : اى پسر رسول خدا! ما گروهى عبوركننده ايم ، هر چه خواستيم نتوانستيم با شما همنشين شويم ، و موفق به اين كار نشديم ، ما را وصيتى كن ، فرمود: شما را به پرهيز الهى ، و راستى در گفتار، و اداء امانت ، و خوشرفتارى با رفيقان ، و بلند سلام كردن ، و غذا دادن به فقيران سفارش مى كنم ، در مسجدهايشان نماز بخوانيد، مريضهاى آنان را عيادت كنيد، جنازه هايشان را تشييع كنيد، پدرم به من مى فرمود: شيعيان ما اهل بيت بهترين كسان در بين موجودين خودشان بودند، اگر فقيهى بود از شيعيان بود، و اگر مؤ ذّنى بود از بين آنان بود، و اگر امام و رهبرى بود از بين آنان بود، و اگر سرپرستى كننده يتيمى بود از بين آنان بود، و اگر امانتدارى بود از آنان بود، و اگر وديعه گذارى بود از آنان بود، اينك اين چنين باشيد، ما را نزد مردم محبوب گردانيد، نه اينكه ما را نزد آنان مبغوض نماييد.
عَنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَا تَحَبَّبَ إِلَيَّ عَبْدِي بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُهُ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَيَتَحَبَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي أَعْطَيْتُهُ بِهَا وَ مَا تَرَدَّدْتُ فِي شَيْءٍ أَنَا فَاعِلُهُ كَتَرَدُّدِي فِي مَوْتِ الْمُؤْمِنِ يَكْرَهُ الْمَوْتَ وَ أَنَا أَكْرَهُ مَسَاءَتَهُ
امام صادق عليه السّلام از قول رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كرده كه خداوند تبارك و تعالى فرمود: بنده من با چيزى محبوبتر از انجام آنچه بر او واجب كرده ام به دوستى من گرايش پيدا نكند، ولى او به وسيله خواندن نمازهاى مستحبى به دوستى من مى گرايد تا او را دوست بدارم ، من هر گاه او را دوست داشته باشم گوش او مى شوم كه با آن مى شنود، و چشم او مى شوم كه با آن مى بيند، زبان او مى شوم كه با آن سخن مى گويد، و دست او مى شوم كه با آن مى بخشد، و مردد نمى شوم در چيزى كه انجام دهنده اش مى باشم مانند ترددم در مرگ مؤمن ، او از مرگ بدش مى آيد و من از ناراحتى او ناخشنودم .
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يُحِبُّ الْمُدَاعِبَ فِي الْجَمَاعَةِ- فَلَا رَفَثَ لِلْمُتَوَحِّدِ بِالْفِكْرَةِ الْمُتَحَلِّي بِالْعَبْرَةِ السَّاهِرِ بِالصَّلَاةِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: خداى تبارك و تعالى كسى را كه در بين جماعت شوخى و خوشمزگى كند بدون ناسزاگويى دوستش دارد، كسى كه در حالت تنهايى در حال تفكر است ، آنكه خودش را به زيور عبرت آراسته ، و كسى كه شب زنده دار به نماز است .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَرْبَعٌ مَنْ أَتَى بِوَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ دَخَلَ الْجَنَّةَ- مَنْ سَقَى هَامَّةً أَوْ أَشْبَعَ كَبِداً جَائِعَةً أَوْ كَسَا جِلْدَةً عَارِيَةً أَوْ أَعْتَقَ رَقَبَةً عَانِيَةً وَ الْعَانِي الْأَسِيرُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: چهار چيز است كه اگر كسى يكى از آنها را انجام دهد وارد بهشت شود: كسى كه تشنه اى را سيراب كند، يا دل گرسنه اى را سير كند، يا بدن عريانى را بپوشاند، يا بنده اسيرى را آزاد كند.
عَنْهُ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَحْسَنَ وُضُوءَهُ وَ أَحْسَنَ صَلَاتَهُ وَ أَدَّى زَكَاةَ مَالِهِ وَ كَفَّ غَضَبَهُ وَ سَجَنَ لِسَانَهُ وَ اسْتَغْفَرَ لِذَنْبِهِ- وَ أَدَّى النَّصِيحَةَ لِأَهْلِ بَيْتِ رَسُولِ اللَّهِ فَقَدِ اسْتَكْمَلَ حَقَائِقَ الْإِيمَانِ وَ أَبْوَابُ الْجَنَّةِ مُفَتَّحَةٌ لَهُ
امام صادق عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل فرمود كه : هر كس وضوى كامل بگيرد و خوب نماز بخواند و زكات مالش را بپردازد و خشمش را فرو خورد و زبانش را نگهدارد و از گناهش توبه كند، و وظيفه خير خواهى اهل بيت رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله را انجام دهد، حقايق ايمان را كامل نموده است ، و درهاى بهشت به رويش باز است .
عَنْهُ ع قَالَ اللَّهُ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُكَلِّفَ الْعِبَادَ مَا لَا يُطِيقُونَ- وَ اللَّهُ أَعَزُّ مِنْ أَنْ يَكُونَ فِي سُلْطَانِهِ مَا لَا يُرِيدُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند بزرگوارتر از آن است كه مردم را به آنچه توانائيش را ندارند تكليف كند، و خداوند نيرومندتر از آن است كه در حوزه فرمانروائى او چيزى باشد كه آن را اراده نكرده باشد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص نِيَّةُ الْمُؤْمِنِ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِهِ وَ نِيَّةُ الْفَاجِرِ شَرٌّ مِنْ عَمَلِهِ وَ كُلُّ عَامِلٍ يَعْمَلُ عَلَى نِيَّتِهِ
امام صادق عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كند كه فرمود: نيّت مؤمن از عملش بهتر است ، و نيّت فاجر از عملش بدتر است ، و هر كس طبق نيّتش پاداش مى گيرد.
عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ وَ يُونُسَ قَالا سَأَلْنَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ أَ قُوَّةٌ فِي الْأَبْدَانِ أَمْ قُوَّةٌ فِي الْقُلُوبِ قَالَ فِيهِمَا جَمِيعاً
اسحاق بن عمار و يونس گفته اند: از امام صادق عليه السّلام پرسيديم در مورد قول خداى عزّ و جل (آنچه را به شما داديم با توان بگيريد) آيا مراد قوّت در بدنهاست يا قوّت در دلها؟ فرمود: در هر دوى آنهاست .
قَالَ الْبَاقِرُ ع يُحْشَرُ النَّاسُ عَلَى نِيَّاتِهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: مردم در روز قيامت بر طبق نيّتهايشان محشور مى شوند.
afsanah82
07-19-2011, 07:55 PM
الفصل الحادي عشر في الخصال المعدودة و ما يليق بها
(فصل يازدهم : در خصلتهاى عددى و آنچه در اين مورد است )
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع ثَلَاثٌ مُنْجِيَاتٌ تَكُفُّ لِسَانَكَ- وَ تَبْكِي عَلَى خَطِيئَتِكَ وَ وَسِعَكَ بَيْتُكَ
امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: سه چيز نجات دهنده است : زبانت را نگهدارى ، بر خطايت گريه كنى ، خانه بزرگى داشته باشى .
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ ثَلَاثٌ دَرَجَاتٌ وَ ثَلَاثٌ كَفَّارَاتٌ وَ ثَلَاثٌ مُوبِقَاتٌ وَ ثَلَاثٌ مُنْجِيَاتٌ فَأَمَّا الدَّرَجَاتُ فَإِفْشَاءُ السَّلَامِ وَ إِطْعَامُ الطَّعَامِ وَ الصَّلَاةُ وَ النَّاسُ نِيَامٌ وَ أَمَّا الْكَفَّارَاتُ فَإِسْبَاغُ الْوُضُوءِ فِي السَّبَرَاتِ- وَ الْمَشْيُ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ إِلَى الصَّلَوَاتِ وَ الْمُحَافَظَةُ عَلَى الْجَمَاعَاتِ وَ أَمَّا الثَّلَاثُ الْمُوبِقَاتُ فَشُحٌّ مُطَاعٌ وَ هَوًى مُتَّبَعٌ وَ إِعْجَابُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ وَ أَمَّا الثَّلَاثُ الْمُنْجِيَاتُ فَخَوْفُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي السِّرِّ وَ الْعَلَانِيَةِ وَ الْقَصْدُ فِي الْغِنَى وَ الْفَقْرِ- وَ كَلِمَةُ الْعَدْلِ فِي الرِّضَا وَ السَّخَطِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: سه چيز درجه انسان را بالا مى برد، و سه چيز موجب كفّاره گناه ، و سه چيز كشنده است ، و سه چيز نجات بخش .
اما درجات : بلند سلام كردن ، و غذا دادن ، و در دلش شب كه مردم در خوابند نماز خواندن است ، و اما كفّاره ها: در هواى سرد وضوى كامل گرفتن ، و براى اداى نمازهاى شبانه روزى گام برداشتن ، و بر نماز جماعت مواظبت نمودن ، و امّا آن سه كه كشنده است : بخلى كه در وجود انسانى حاكم و فرمانروا باشد، و هواى نفسى كه از آن پيروى شود، و خود پسندى ، و اما چيزهاى نجات بخش : در پنهان و آشكار از خداوند ترسيدن ، و در حال ثروتمندى و تهيدستى ميانه روى كردن ، و در حال رضا و خشم سخن به عدالت گفتن .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ثَلَاثَةٌ إِنْ لَمْ تَظْلِمْهُمْ ظَلَمُوكَ السَّفِلَةُ وَ زَوْجَتُكَ وَ خَادِمُكَ
امام صادق عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل فرمايد كه : سه نفرند كه اگر تو به آنها ظلم نكنى به تو ظلم كنند: نادان ، زنت ، خادمت .
عَنْهُ ع قَالَ ثَلَاثَةٌ لَا يَنْتَصِفُونَ مِنْ ثَلَاثَةٍ شَرِيفٌ مِنْ وَضِيعٍ وَ حَلِيمٌ مِنْ سَفِيهٍ وَ بَرٌّ مِنْ فَاجِرٍ
امام صادق عليه السّلام فرمود: سه كس نمى تواند حق خود را از سه كس بستاند: شريف از پست ، بردبار از احمق ، نيكوكار از بدكار.
عَنْهُ ع قَالَ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى مَهْمَا أَعْيَانِي فِيهِ ابْنُ آدَمَ فَإِنَّهُ لَنْ يُعْيِيَنِي عِنْدَ وَاحِدَةٍ مِنْ ثَلَاثٍ أَخْذِ مَالٍ مِنْ غَيْرِ حِلِّهِ وَ مَنْعِهِ مِنْ حَقِّهِ وَ وَضْعِهِ فِي غَيْرِ حَقِّهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند متعال مى فرمايد: اگر در هر زمان فرزند آدم مرا در چيزى عاجز كند در سه وقت نمى تواند مرا عاجز كند: به دست آوردن مال از راه غير مشروع ، حق مال را پرداخت نكردن ، مصرف آن در غير موردش .
عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ كَانَ فِي نُورِ اللَّهِ الْأَعْظَمِ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنِّي رَسُولُ اللَّهِ وَ مَنْ إِذَا أَصَابَتْهُ مُصِيبَةٌ قَالَ- إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ وَ مَنْ إِذَا أَصَابَ خَيْراً قَالَ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ وَ مَنْ إِذَا أَصَابَ خَطِيئَةً قَالَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ
امام صادق عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كند كه فرمود: چهار خصلت در هر كه باشد در نور بزرگ خداوندى است : هر كس كه نگهدارنده اش در مقابل گناه ؛ شهادت به يگانگى خدا و رسالت من باشد، هر كس كه گفتارش هنگام مصيبت ((إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ)) باشد، كسى كه هنگام رسيدن نعمت گفتارش (( الحمد للّه رب العالمين )) باشد، كسى كه هنگام گناه ذكرش ((استغفر اللّه و اتوب اليه )) باشد.
عَنْهُ ع قَالَ أَرْبَعَةٌ يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَنْ أَقَالَ لَهْفَاناً أَوْ أَعْتَقَ نَسَمَةً أَوْ زَوَّجَ عَزَباً أَوْ حَجَّ صَرُورَةً
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند چهار كس را در روز رستاخيز مورد نظر قرار مى دهد:
كسى كه به فرياد ستمديده اى برسد، يا بنده اى را آزاد كند، يا بى زنى را زن بدهد، يا براى اوّلين بار به حجّ برود.
عَنْهُ ع حُسْنُ الْخُلُقِ وَ حُسْنُ الْجِوَارِ وَ كَفُّ الْأَذَى وَ قِلَّةُ الصُّحْبَةِ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: خوش اخلاقى ، و خوشرفتارى كردن با همسايه ، و اذيّت نكردن مردم ، و كم سخن گفتن روزى را زياد مى كند.
عَنْهُ ع قَالَ أَرْبَعَةٌ لَا يَخْلُو مِنْهُنَّ الْمُؤْمِنُ أَوْ وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ- مُؤْمِنٌ يَحْسُدُهُ وَ هِيَ أَيْسَرُهُنَّ وَ مُنَافِقٌ يَقْفُو أَثَرَهُ وَ عَدُوٌّ يُجَاهِدُهُ وَ شَيْطَانٌ يَفْتِنُهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: مؤمن از چهار چيز يا يكى از آنها در امان نيست : مؤمنى كه بر او حسد برد، و اين آسانترين آنهاست ، منافقى كه پى گير لغزهاى او باشد، دشمنى كه به جنگ او بر خيزد، شيطانى كه گمراهش كند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ خَمْسٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ لَهُ لَمْ يَهْنَأْ بِالعَيْشِ- الصِّحَّةُ وَ الْأَمْنُ وَ الْغِنَى وَ الْقَنَاعَةُ وَ الْأَنِيسُ الْمُوَافِقُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: كسى كه در او پنج خصلت نباشد از زندگى گوارائى بهره نمى جويد: سلامت بدن ، ايمنى ، بى نيازى ، قناعت ، رفيق و همدم موافق .
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص خَمْسُ خِصَالٍ إِنْ أَدْرَكْتُمُوهَا فَتَعَوَّذُوا بِاللَّهِ مِنَ النَّارِ لَمْ تَظْهَرِ الْفَاحِشَةُ فِي قَوْمٍ قَطُّ حَتَّى يُعْلِنُوا بِهَا إِلَّا ظَهَرَ فِيهِمُ الطَّاعُونُ وَ الْأَوْجَاعُ الَّتِي لَمْ تَكُنْ فِي أَسْلَافِهِمُ الَّذِينَ مَضَوْا وَ لَمْ يَنْقُصُوا الْمِكْيَالَ وَ الْمِيزَانَ إِلَّا أُخِذُوا بِالسِّنِينَ وَ شِدَّةِ الْمَئُونَةِ وَ جَوْرِ السُّلْطَانِ وَ لَمْ يَمْنَعُوا الزَّكَاةَ إِلَّا مُنِعَ الْقَطْرُ مِنَ السَّمَاءِ فَلَوْ لَا الْبَهَائِمُ لَمْ يُمْطَرُوا وَ لَمْ يَنْقُضُوا عَهْدَ اللَّهِ وَ عَهْدَ رَسُولِهِ إِلَّا سَلَّطَ عَلَيْهِمْ عَدُوَّهُمْ فَأَخَذُوا بَعْضَ مَا فِي أَيْدِيهِمْ وَ لَمْ يَحْكُمُوا بِغَيْرِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَّا جَعَلَ بَأْسَهُمْ بَيْنَهُمْ
امام باقر عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اگر به پنج خصلت بر خورديد از آتش به خدا پناه ببريد: هرگز در مردمى زناكارى علنى پديد نيامد مگر آنكه طاعون و دردهاى گوناگونى كه در گذشتگانشان سابقه نداشت در بين آنها پديد آمد، و از پيمانه و ترازو كم نكردند جز اينكه به قحطى و سختى مخارج زندگى و ستم سلطان گرفتار شدند، و از دادن زكات منع نكردند مگر اينكه آمدن باران از آسمان بر آنها ممنوع گردد، و اگر به جهت چهار پايان نبود هيچ باران بر آنان نبارد، و پيمان خدا و رسولش را نشكستند جز اينكه خداوند دشمنانشان را بر ايشان چيره كند و برخى از اموالشان را بگيرند، و به غير آنچه خداى عزّ و جل نازل كرده حكم نكنند جز آنكه دچار كشمكش و ستيزه در ميان خود گردند و خداوند آنان را به خودشان واگذارد.
عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يُعَذِّبُ سِتَّةً بِسِتَّةٍ الْعَرَبَ بِالْعَصَبِيَّةِ وَ الدَّهَاقِنَةَ بِالْكِبْرِ وَ الْأُمَرَاءَ بِالْجَوْرِ وَ الْفُقَهَاءَ بِالْحَسَدِ- وَ التُّجَّارَ بِالْخِيَانَةِ وَ أَهْلَ الرُّسْتَاقِ بِالْجَهْلِ
امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: خداى تبارك و تعالى شش طايفه را براى داشتن شش خصلت عذاب خواهد فرمود: عرب را به تعصب نژادى ، كد خدايان را به تكبر و سرفرازى ، فرمانروايان را به ستم كردن ، فقيهان را به حسادت ورزيدن ، بازرگانان را به خيانت ، روستائيان را به نادانى .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سِتَّةُ أَشْيَاءَ لَيْسَ لِلْعِبَادِ فِيهَا صُنْعٌ- الْمَعْرِفَةُ وَ الْجَهْلُ وَ الرِّضَا وَ الْغَضَبُ وَ النَّوْمُ وَ الْيَقَظَةُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: شش چيز است كه از اختيار بندگان بيرون است : شناخت حق ، نادانى ، خوشنودى ، خشم ، خواب و بيدارى .
قَالَ سَلْمَانُ الْفَارِسِيُّ أَوْصَانِي خَلِيلِي بِسَبْعِ خِصَالٍ لَا أَدَعُهُنَّ عَلَى كُلِّ حَالٍ أَنْ أَنْظُرَ إِلَى مَنْ هُوَ دُونِي وَ لَا أَنْظُرَ إِلَى مَنْ هُوَ فَوْقِي وَ أَنْ أُحِبَّ الْفُقَرَاءَ وَ أَدْنُوَ مِنْهُمْ وَ أَنْ أَقُولَ الْحَقَّ وَ إِنْ كَانَ مُرّاً وَ أَنْ أَصِلَ رَحِمِي وَ إِنْ كَانَتْ مُدْبِرَةً وَ أَنْ لَا أَسْأَلَ النَّاسَ شَيْئاً وَ أَنْ أَقُولَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ كُنُوزِ الْجَنَّةِ
سلمان فارسى رحمه اللّه گويد: رفيقم (پيامبر) مرا به هفت خصلت سفارش نمود كه در هيچ حالى آنها را ترك نخواهم كرد: اينكه به زير دستم بنگرم ، و به بالا دستم ننگرم ، و اينكه فقيران را دوست بدارم و به آنها نزديك شوم ، و اينكه حق را بگويم اگر چه تلخ و ناگوار باشد، و صله رحم نمايم گرچه آنها به من پشت كرده باشند، و اينكه از مردم چيزى درخواست نكنم ، و اينكه هميشه ذكر ((لا حول و لا قوّة الّا باللّه )) را بگويم ، زيرا اين وصيتها از گنجهاى بهشتى است .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ثَمَانِيَةٌ لَا تُقْبَلُ مِنْهُمْ صَلَاةٌ الْعَبْدُ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَى مَوْلَاهُ وَ النَّاشِزَةُ وَ زَوْجُهَا سَاخِطٌ عَلَيْهَا وَ مَانِعُ الزَّكَاةِ وَ تَارِكُ الْوُضُوءِ وَ الْجَارِيَةُ الْمُدْرِكَةُ تُصَلِّي بِغَيْرِ خِمَارٍ- وَ إِمَامُ قَوْمٍ يُصَلِّي بِهِمْ وَ هُمْ لَهُ كَارِهُونَ وَ الزِّنِّينُ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الزِّنِّينُ قَالَ الرَّجُلُ الَّذِي يُدَافِعُ الْغَائِطَ وَ الْبَوْلَ وَ السَّكْرَانُ فَهَؤُلَاءِ ثَمَانِيَةٌ لَا تُقْبَلُ مِنْهُمْ صَلَاتُهُمْ
امام صادق عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل فرمود: هشت طايفه اند كه خداوند نماز آنان را نمى پذيرند: بنده فرارى تا زمانى كه نزد آقاى خود باز گردد، زنى كه به شوهر خود تمكين نكند و شوهر از او ناراضى باشد، كسى كه زكات نپردازد، آنكه وضو را ترك كند، دختر بالغى كه بدون روپوش نماز بخواند، امام جماعتى كه مأ مومينش خوشنود به امانت او نباشند، و زنين ، عرض كردند: اى رسول خدا! زنين چيست ؟ فرمود: كسى كه محصور به بول و غايط باشد و از انجام آن خوددارى نمايد، و ديگر هم مست ، كه از اين هشت طايفه نماز پذيرفته نمى شود.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَصِفُ الْبَرْنِيَّ قَالَ- هَذَا جَبْرَئِيلُ يُخْبِرُنِي أَنَّ فِي تَمْرَتِكُمْ هَذِهِ تِسْعَ خِصَالٍ تُخَبِّلُ الشَّيْطَانَ وَ تُقَوِّي الظَّهْرَ وَ تَزِيدُ فِي الْمُبَاضَعَةِ وَ تَزِيدُ فِي السَّمْعِ وَ الْبَصَرِ وَ تُقَرِّبُ مِنَ اللَّهِ وَ تُبَاعِدُ مِنَ الشَّيْطَانِ وَ تَهْضِمُ الطَّعَامَ وَ تَذْهَبُ بِالدَّاءِ وَ تُطَيِّبُ النَّكْهَةَ
امام صادق عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در حالى كه از ((برنى )) تعريف مى كردند نقل فرمود:
جبرئيل به من خبر داد كه در اين خرماى شما نه خصلت وجود دارد: دست شيطان را قطع مى كند، كمر را محكم مى گرداند، قدرت بر مجامعت را زياد مى نمايد، قوّت شنوايى و بينايى را زياد مى كند، انسان را به خدا نزديك مى كند، و از شيطان دور مى گرداند، و قضا را هضم مى كند، و درد را از بين مى برد، تنفس بينى را خوش بو مى نمايد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ النُّزْهَةُ فِي عَشَرَةٍ فِي الْمَشْيِ وَ الرُّكُوبِ- وَ الِارْتِمَاسِ فِي الْمَاءِ وَ النَّظَرِ إِلَى الْخُضْرَةِ وَ الْأَكْلِ وَ الشُّرْبِ وَ النَّظَرِ إِلَى الْمَرْأَةِ الْحَسْنَاءِ وَ الْجِمَاعِ وَ السِّوَاكِ وَ غَسْلِ الْيَدَيْنِ بِالْخِطْمِيِّ فِي الْحَمَّامِ وَ غَيْرِ الْحَمَّامِ- وَ مُحَادَثَةِ الرِّجَالِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: نشاط و پاكيزگى در ده چيز است : در راه رفتن ، سوارى ، فرو رفتن در آب ، نگاه كردن به سبزه ، خوردن و آشاميدن ، به زن زيبا نگاه كردن ، نزديكى كردن با زن ، مسواك زدن ، شستن دو دست با خطمى در حمام و غير حمام ، با شخصيتها هم صحبت شدن .
عَنِ الْبَاقِرِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ كَمُلَ إِسْلَامُهُ وَ مُحِّصَتْ ذُنُوبُهُ وَ لَقِيَ رَبَّهُ وَ هُوَ عَنْهُ رَاضٍ مَنْ وَفَى لِلَّهِ بِمَا يَجْعَلُ عَلَى نَفْسِهِ لِلنَّاسِ وَ صَدَقَ لِسَانُهُ مَعَ النَّاسِ وَ اسْتَحْيَا مِنْ كُلِّ قَبِيحٍ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ النَّاسِ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ أَهْلِهِ
امام باقر عليه السّلام از على بن الحسين عليه السّلام نقل كردند كه فرمود: چهار چيز است كه هر كس داشته باشد اسلامش كامل و گناهانش پاك گردد، و پروردگارش را در حالى ملاقات كند كه از او خوشنود است : كسى كه به عهدش با مردم وفا نمايد، و زبانش با مردم راست باشد، از هر چه نزد خدا و مردم زشت است شرم كند، و با خانواده اش خوشرفتار باشد.
عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَلْزَمُ أُمَّتِيَ الْحَقُّ فِي أَرْبَعٍ يُحِبُّونَ التَّائِبَ وَ يُعِينُونَ الْمُحْسِنَ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلْمُذْنِبِ وَ يَدْعُونَ لِلْمَلَإِ
امام صادق عليه السّلام از قول رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمايد: امت مرا در چهار مورد حقى ثابت و لازم است : توبه كار را دوست بدارند، بر ناتوان دلسوزى كنند، مددكار نيكوكاران باشند، براى گنه كار دعا كنند.
عَنْ أَبِي كَهْمَسٍ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ ع سِتَّةٌ تَلْحَقُ الْمُؤْمِنَ بَعْدَ وَفَاتِهِ وَلَدٌ يَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ مُصْحَفٌ يُخَلِّفُهُ وَ غَرْسٌ يَغْرِسُهُ وَ قَلِيبٌ يَحْفِرُهُ- وَ صَدَقَةٌ يُجْرِيهَا وَ سُنَّةٌ يُؤْخَذُ بِهَا مِنْ بَعْدِهِ
از امام صادق عليه السّلام فرمود: شش چيز بعد از وفات مؤمن به او فايده دهد: فرزندى كه برايش طلب آمرزش كند، قرآنى كه به جاى گذارده ، درختى كه كاشته ، چاه آبى كه حفر نموده ، صدقه جاريه اى كه داده ، سنّت حسنه اى كه بعد از او به آن عمل شود.
الفصل الثاني عشر في الا خذ بالسنة و معنى القرآن و ما يليق بهما
( فصل دوازدهم : در عمل به سنت و معنى قرآن و ملحقات آن)
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ عَنْ مُرَازِمِ بْنِ حَكِيمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ مَنْ خَالَفَ سُنَّةَ مُحَمَّدٍ فَقَدْ كَفَرَ
امام صادق عليه السّلام مى فرمود: هر كس با سنت محمد صلّى اللّه عليه و آله مخالفت كند كافر گشته .
عَنْ زَيْنِ الْعَابِدِينَ ع إِنَّ أَفْضَلَ الْأَعْمَالِ عِنْدَ اللَّهِ مَا عُمِلَ بِالسُّنَّةِ وَ إِنْ قَلَّ
امام سجاد عليه السّلام فرموده اند: بهترين عملها نزد خداوند آن است كه به سنّت عمل شود گرچه كم باشد.
عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ تَمَسَّكَ بِسُنَّتِي فِي اخْتِلَافِ أُمَّتِي كَانَ لَهُ أَجْرُ مِائَةِ شَهِيدٍ
امام صادق عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كرده كه فرمود: هر كس در حل اختلاف امت من تمسك به سنت من كند پاداش صد شهيد را دارد.
جَاءَ رَجُلٌ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقَالَ أَخْبِرْنِي عَنِ السُّنَّةِ وَ الْبِدْعَةِ وَ الْجَمَاعَةِ وَ الْفِرْقَةِ فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع السُّنَّةُ مَا سَنَّ رَسُولُ اللَّهِ وَ الْبِدْعَةُ مَا أُحْدِثَ مِنْ بَعْدِهِ وَ الْجَمَاعَةُ أَهْلُ الْحَقِّ وَ إِنْ كَانُوا قَلِيلًا وَ الْفِرْقَةُ أَهْلُ الْبَاطِلِ وَ إِنْ كَانُوا كَثِيراً
مردى خدمت امير المؤمنين عليه السّلام آمد و عرض كرد معنى سنّت ، و بدعت ، و جماعت و تفرقه چيست ؟ امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: سنّت راه و روشى است كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مقرر فرموده ، و بدعت روشى است كه بعد از آن حضرت پيدا شده ، و جماعت آنانند كه به حق معتقدند اگر چه اندك باشند، و تفرقه پيروان باطلند اگر چه بسيار باشند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ خَالَفَ سُنَّةً فَقَدْ كَفَرَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كه سنتى را مخالفت كند به يقين كافر گشته .
عَنْهُ ع قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع السُّنَّةُ سُنَّتَانِ سُنَّةٌ فِي فَرِيضَةٍ الْأَخْذُ بِهَا هُدًى وَ تَرْكُهَا ضَلَالَةٌ وَ سُنَّةٌ فِي غَيْرِ فَرِيضَةٍ الْأَخْذُ بِهَا فَضِيلَةٌ وَ تَرْكُهَا غَيْرُ خَطِيئَةٍ
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: سنت دو گونه است : سنتى است در واجب كه عمل به آن هدايت و تركش گمراهى است ، و سنتى است در غير واجب كه عمل به آن فضيلت و ترك آن گناه نيست .
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي حَدِيثٍ لَهُ قَالَ كُلُّ مَنْ تَعَدَّى السُّنَّةَ رُدَّ إِلَى السُّنَّةِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: هر كه از سنت تجاوز كند به آن بازگشت داده مى شود.
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ لَهُ شِرَّةٌ وَ فَتْرَةٌ مَنْ كَانَتْ فَتْرَتُهُ إِلَى سُنَّةٍ فَقَدِ اهْتَدَى وَ مَنْ كَانَتْ فَتْرَتُهُ إِلَى بِدْعَةٍ فَقَدْ غَوَى
امام باقر عليه السّلام فرمود: هيچ فردى نيست مگر اينكه در او نشاط شديد و ضعف و سستى است ؛ پس هر كه سستى او به سوى سنت باشد هدايت شده ، و آنكه سستى او به سوى بدعت باشد گمراه گرديده .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كُلُّ شَيْءٍ مَرْدُودٌ إِلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ السُّنَّةِ- فَكُلُّ حَدِيثٍ لَا يُوَافِقُ كِتَابَ اللَّهِ فَهُوَ زُخْرُفٌ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر چيزى به سوى كتاب خدا و سنت برگردانده مى شود، هر حديثى كه موافق كتاب خدا نبود باطل است .
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ إِنَّ الْقَلْبَ يَتَقَلَّبُ مِنْ لَدُنْ مَوْضِعِهِ إِلَى حَنْجَرَتِهِ مَا لَمْ يُصِبِ الْحَقَّ فَإِذَا أَصَابَ الْحَقَّ قَرَّ ثُمَّ ضَمَّ أَصَابِعَهُ وَ قَرَأَ هَذِهِ الاْيَةَ- فَمَنْ يُرِدِ اللّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً
امام باقر عليه السّلام فرمود: قلب از جاى خودش حركت مى كند و تا به حق نرسيده به حنجره مى رسد، هر گاه به حق رسيد آرام مى گيرد، سپس حضرت انگشتانش را جمع كرده و اين آيه را تلاوت فرمود: (هر كه را خداوند اراده كند كه هدايتش كند سينه اش را براى اسلام وسعت دهد، و هر كه را اراده كند كه گمراهش سازد سينه اش را تنگ و سخت مى كند).
عَنْهُ ع قَالَ إِنَّ السُّنَّةَ لَا تُقَاسُ وَ كَيْفَ تُقَاسُ السُّنَّةُ- وَ الْحَائِضُ تَقْضِي الصِّيَامَ وَ لَا تَقْضِي الصَّلَاةَ
امام باقر عليه السّلام فرمود: سنت قياس نمى شود، چگونه سنت قياس شود در حالى كه زن حائض روزه اش را قضا مى كند و نمازش را قضا نمى كند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ إِنَّ عَلَى كُلِّ حَقٍّ حَقِيقَةً وَ عَلَى كُلِّ صَوَابٍ نُوراً فَمَا وَافَقَ كِتَابَ اللَّهِ فَخُذُوهُ وَ مَا خَالَفَ سُنَةَ رَسُولِ اللَّهِ فَاتْرُكُوهُ
امام صادق عليه السّلام از پدران بزرگوارش از على عليه السّلام نقل كند كه فرمود: براى هر امر حقّى حقيقتى است ، و بر سر هر امر درستى نورى موجود است ، به آنچه موافق قرآن است عمل كنيد و آنچه را مخالف سنت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله است تركش نمائيد.
وَ قَالَ رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً حَدَّثَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ لَمْ يَكْذِبْ فَأَحْجَمَ النَّاسَ عَنْهُ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع إِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ إِذَا أَتَاكُمُ الْحَدِيثُ مُتَجَاوِباً مُتَفَاوِتاً فَمَا يُكَذِّبُ بَعْضُهُ بَعْضاً فَلَيْسَ مِنِّي وَ لَمْ أَقُلْهُ وَ إِنْ قِيلَ قَدْ قَالَهُ وَ إِذَا أَتَاكُمُ الْحَدِيثُ يُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضاً فَهُوَ مِنِّي وَ أَنَا قُلْتُهُ وَ مَنْ رَآنِي مَيِّتاً كَمَنْ رَآنِي حَيّاً وَ مَنْ زَارَنِي فَكُنْتُ لَهُ شَاهِداً وَ شَهِيداً يَوْمَ الْقِيَامَةِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند رحمت كند كسى را كه از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله حديث نقل كند و آن را تكذيب نكند، كه مردم از او كناره بگيرند.
- امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم كه مى فرمود: هر گاه حديثى براى شما خوانده شد كه بسيار كمياب و مختلف در عبارت بود، به اندازه اى كه بخشى از آن بخش ديگر را تكذيب كند، [ يعنى متناقض باشد ]از من نيست ، و من آن را نگفته ام ، گرچه گفته شود او گفته .
و هر گاه حديثى نزد شما آوردند كه بعض آن بعض ديگر را تصديق مى نمود، آن حديث از من است و من آن را گفته ام ، و هر كس هم مرا در زمان مرگم ببيند، مثل اين است كه مرا در زمان حياتم ديده ، و هر كه مرا زيارت كند من شاهد او هستم و روز قيامت برايش شهادت مى دهم .
عَنْهُ ع قَالَ لِمُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ يَا مُحَمَّدُ مَا جَاءَتْكَ مِنْ رِوَايَةٍ مِنْ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ تُوَافِقُ الْقُرْآنَ فَخُذْ بِهَا وَ مَا جَاءَتْكَ مِنْ رِوَايَةٍ مِنْ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ- تُخَالِفُ الْقُرْآنَ فَلَا تَأْخُذْ بِهَا
امام صادق عليه السّلام به محمّد بن مسلم فرمود: اى محمد! هر روايتى كه نزد تو آوردند چه از شخص درستكار باشد و چه بدكار اگر با قرآن موافق بود به آن عمل كن ، و روايتى را كه نزد تو آوردند كه چه از شخص درستكار باشد چه بدكار اگر مخالف قرآن بود به آن عمل نكن .
afsanah82
07-19-2011, 07:57 PM
قَالَ الْبَاقِرُ ع فِي خَبَرٍ طَوِيلٍ فِي تَفْسِيرِ المص فِي رِوَايَةِ لَبِيدٍ فَمَنْ زَعَمَ أَنَّ كِتَابَ اللَّهِ مُبْهَمٌ فَقَدْ هَلَكَ ثُمَّ أَمْسَكَ فَقَالَ الْأَلِفُ وَاحِدَةٌ- وَ اللَّامُ ثَلَاثُونَ وَ الْمِيمُ أَرْبَعُونَ وَ الصَّادُ تِسْعُونَ فَقُلْتُ هَذِهِ إِحْدَى وَ سِتُّونَ وَ مِائَةٌ فَقَالَ يَا لَبِيدُ إِذَا دَخَلْتَ سَنَةَ إِحْدَى وَ سِتِّينَ وَ مِائَةٍ سَلَبَ اللَّهُ قَوْماً سُلْطَانَهُمْ
امام باقر عليه السّلام ضمن حديثى طولانى در تفسير (المص ) در روايت لبيد فرمود: هر كه گمان كند كه كتاب خداوند ابهام دارد هلاك شده ، سپس كمى صبر كرد و فرمود: الف يك است ، لام سى است ، و ميم چهل است ، و صاد نود. پرسيدم : اين عدد صد و شصت و يك است ، فرمود: اى لبيد! هر گاه داخل سال صد و شصت و يك شدى خداوند سلطنت قومى را مى گيرد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ لِلْقُرْآنِ حُدُوداً كَحُدُودِ الدَّارِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: قرآن همانند حدود خانه حدود دارد.
عَنْهُ ع قَالَ قَوْمٌ لِسَعْدِ بْنِ عُبَادَةَ مَا كُنْتَ صَانِعاً بِمَنْ وَجَدْتَهُ عَلَى بَطْنِ امْرَأَتِكَ قَالَ كُنْتُ وَ اللَّهِ ضَارِباً رَقَبَتَهُ بِالسَّيْفِ قَالَ فَخَرَجَ النَّبِيُّ ص فَقَالَ يَا سَعْدُ مَنْ هَذَا الَّذِي كُنْتَ ضَارِبَهُ بِالسَّيْفِ- فَأُخْبِرَ النَّبِيُّ بِخَبَرِهِمْ وَ مَا قَالَ سَعْدٌ قَالَ النَّبِيُّ يَا سَعْدُ فَأَيْنَ الشُّهُودُ الْأَرْبَعَةُ- الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَعَ رَأْيِ عَيْنِي وَ عِلْمِ اللَّهِ فِيهِ أَنَّهُ فَعَلَهُ فَقَالَ النَّبِيُّ يَا سَعْدُ بَعْدَ رَأْيِ عَيْنِكَ وَ عِلْمِ اللَّهِ بِأَنَّهُ قَدْ فَعَلَهُ إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ لِكُلِّ شَيْءٍ حَدّاً وَ جَعَلَ عَلَى مَنْ تَعَدَّى حَدّاً مِنْ حُدُودِ اللَّهِ حَدّاً- وَ جَعَلَ مَا دُونَ الْأَرْبَعَةِ الشُّهَدَاءِ مَسْتُوراً عَلَى الْمُسْلِمِينَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: جمعى از صحابه به سعد بن عباده گفتند: اگر كسى را روى شكم زنت ببينى چه مى كنى ؟ گفت : به خدا قسم گردنش را با شمشير قطع مى كنم ، امام فرمود:
در اين هنگام پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به آنها رسيد و فرمود: اى سعد! اين چه كسى است كه مى خواهى با شمشير او را بكشى ؟ پيامبر را از جريان و آنچه سعد گفته بود با خبر كردند، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اى سعد! چهار شاهد كه خداوند عزّ و جل فرموده كجايند؟ گفت : اى رسول خدا! جلوى چشم من اين كار را انجام داده ، و خدا هم به آن آگاه است ، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اى سعد! حتى بعد از ديدن تو و علم خدا به اينكه او انجام داده ، خداوند براى هر چيزى حدّى قرار داده و براى كسى كه حدّى از حدود خدا را تجاوز كند حدى قرار داده ، و آنچه دور از چشم چهار شاهد انجام بگيرد، نبايد بين مسلمين پخش گردد.
عَنْ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِأَصْلِ الْإِسْلَامِ وَ فَرْعِهِ وَ ذِرْوَةِ سَنَامِهِ قَالَ قُلْتُ بَلَى قَالَ أَصْلُهُ الصَّلَاةُ- وَ فَرْعُهُ الزَّكَاةُ وَ ذِرْوَةُ سَنَامِهِ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَ لَا أُخْبِرُكَ بِأَبْوَابِ الْخَيْرِ الصَّوْمُ جُنَّةٌ وَ الصَّدَقَةُ تَحُطُّ الْخَطِيئَةَ وَ قِيَامُ الرَّجُلِ فِي جَوْفِ اللَّيْلِ يُنَاجِي رَبَّهُ ثُمَّ تَلَا تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: آيا مى خواهى كه اصل و فرع و احكام عاليه اسلام را به شما خبر دهم ؟ گفتم : بلى ، فرمود: اصلش نماز و فرعش زكات و بالاترين كنگره اش جهاد در راه خداست ، آيا نمى خواهى تو را به درهاى خير خبر دهم ؟ روزه سپر آتش دوزخ است ، و صدقه گناه را مى زدايد، و شب زنده دارى مرد در دل شب در حالى كه مشغول مناجات با پروردگارش مى باشد، سپس اين آيه را تلاوت فرمود: (پهلوهايشان از بستر خواب دورى گزيند، پروردگارشان را در حال ترس و طمع مى خوانند، و از آنچه به آنها روزى كرده ايم انفاق مى كنند).
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْجِهَادُ أَفْضَلُ الْأَشْيَاءِ بَعْدَ الْفَرَائِضِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: جهاد بهترين عبادات بعد از واجبات است .
عَنْهُ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْخَيْرُ كُلُّهُ فِي السَّيْفِ وَ تَحْتَ ظِلِّ السَّيْفِ وَ لَا يُقِيمُ النَّاسَ إِلَّا السَّيْفُ وَ السُّيُوفُ مَقَالِيدُ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ
امام صادق عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كند كه فرمود: تمام خير در شمشير و زير سايه شمشير است ، و مردم به راه راست جلب نگردند مگر با شمشير، و شمشيرها كليدهاى بهشت و دوزخند.
الفصل الثالث عشر في اجتناب المحارم و ما يشبهها
(فصل سيزدهم : در دورى كردن از محرمات و مشابه به آنها)
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع لَيْسَ بِوَلِيٍّ لِي مَنْ أَكَلَ مَالَ مُؤْمِنٍ حَرَاماً
امام صادق عليه السّلام بنقل از امير مؤمنان عليه السّلام فرمود: كسى كه مال مؤمنى را به صورت حرام بخورد دوست من نيست .
عَنْهُ ع قَالَ لَوْ حَلَفَ الرَّجُلُ أَنْ لَا يَحُكَّ أَنْفَهُ بِالْحَائِطِ- لَابْتَلَاهُ اللَّهُ حَتَّى يَحُكَّ أَنْفَهُ بِالْحَائِطِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: اگر مرد قسم بخورد كه بينى اش را با ديوار نخاراند، خداوند او را مبتلا مى كند به اينكه بينى اش را با ديوار بخاراند.
عَنْهُ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ قَالَ مَنْ عَلِمَ أَنَّ اللَّهَ يَرَاهُ وَ يَسْمَعُ مَا يَقُولُهُ وَ يَفْعَلُهُ مِنْ خَيْرٍ أَوْ شَرٍّ فَيَحْجُزُهُ عَنْ ذَلِكَ الْقَبِيحِ مِنَ الْأَعْمَالِ فَذَلِكَ الَّذِي خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى
امام صادق عليه السّلام در باره قول خداى عزّ و جل : (و براى كسى كه از مقام پروردگارش بترسد دو بهشت است )، فرمود: كسى كه بداند، و همين دانستن او را از كارهاى زشت باز دارد، كسى است كه از مقام پروردگارش ترسيده و ضمير خويش از هوس باز داشته است .
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ كُلُّ عَيْنٍ بَاكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ غَيْرَ ثَلَاثٍ عَيْنٌ سَهِرَتْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ عَيْنٌ بَكَتْ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ عَيْنٌ غُضَّتْ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: هر چشمى روز قيامت گريانست ، بجز سه چشم : چشمى كه در راه خدا شب را بيدار باشد، و چشمى كه از ترس خدا گريان شود، و چشمى كه از محرمات خدا بسته شود.
عَنْهُ ع قَالَ مَا يُصِيبُ الْعَبْدَ إِلَّا بِذَنْبٍ وَ مَا يَغْفِرُ اللَّهُ مِنْهُ أَكْثَرُ
امام باقر عليه السّلام فرمود: مصيبتى به بنده نمى رسد مگر به سبب گناه ، ولى آمرزش خداوند نسبت به او بيشتر است .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ الْعَبْدَ لَيُحْبَسُ عَلَى ذَنْبٍ مِنْ ذُنُوبِهِ مِائَةَ عَامٍ وَ إِنَّهُ لَيَنْظُرُ إِلَى إِخْوَانِهِ وَ أَزْوَاجِهِ فِي الْجَنَّةِ
امام صادق عليه السّلام از پدران بزرگوارش از على عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كند كه فرمود:
گاهى بنده براى يك گناهش صد سال (روز قيامت ) حبس مى شود، و او به حسرت با برادران و همسرانش در بهشت نگاه مى كند.
عَنْهُ ع قَالَ إِنَّ الذَّنْبَ يَحْرِمُ الْعَبْدَ الرِّزْقَ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- إِنّا بَلَوْناهُمْ كَما بَلَوْنا أَصْحابَ الْجَنَّةِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: گناه مانع رسيدن روزى به بنده مى شود، و اين اشاره به قول خداوند عزّ و جل است كه : (ما آنان را به سختى آزموديم چنان كه باغداران را آزموديم ).
عَنْهُ ع قَالَ إِنَّ الْخَطَايَا تَحْظُرُ الرِّزْقَ عَلَى الْمُسْلِمِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: گناهان مانع رسيدن روزى به انسان مسلمان مى شوند.
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ إِنَّ الْعَبْدَ يَسْأَلُ اللَّهَ الْحَاجَةَفَيَكُونُ مِنْ شَأْنِ اللَّهِ قَضَاؤُهَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ أَوْ وَقْتٍ بَطِي ءٍ فَيُذْنِبُ الْعَبْدُ ذَنْباً فَيَقُولُ اللَّهُ لِلْمَلَكِ لَا تُنْجِزْ لَهُ حَاجَتَهُ وَ احْرِمْهُ إِيَّاهَا فَإِنَّهُ قَدْ تَعَرَّضَ لِسَخَطِي وَ اسْتَوْجَبَ الْحِرْمَانَ مِنِّي
حضرت باقر عليه السّلام فرمود: بنده از خدا حاجتى مى خواهد كه اقتضا دارد زود يا دير بر آورده شود، سپس آن بنده گناهى را مرتكب مى شود و خداى تبارك و تعالى به فرشته اى مى فرمايد: حاجتش را روا مكن و او را از آن محروم دار، زيرا او در معرض خشم من در آمد و سزاوار محروميت من گشت .
عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع سَأَلَهُ عَنِ الْكَبَائِرِ كَمْ هِيَ وَ مَا هِيَ فَكَتَبَ- الْكَبَائِرُ مَنِ اجْتَنَبَ مَا وَعَدَ اللَّهُ عَلَيْهِ النَّارَ كَفَّرَ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ إِذَا كَانَ مُؤْمِناً- وَ السَّبْعُ الْمُوجِبَاتُ قَتْلُ النَّفْسِ الْحَرَامِ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَيْنِ وَ أَكْلُ الرِّبَا وَ التَّعَرُّبُ بَعْدَ الْهِجْرَةِ وَ قَذْفُ الْمُحْصَنَةِ وَ أَكْلُ مَالِ الْيَتِيمِ وَ الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ
از امام موسى بن جعفر عليه السّلام در مورد گناه كبيره پرسيدند كه چند تا و چيست ؟ حضرت نوشت : كبائر آن است كه بنده از آنچه خدا بر آن وعده دوزخ داده دورى كند، و اگر مؤمن باشد گناهانش بر او پوشيده شود، و هفت گناهى كه موجب دوزخ مى شود: كشتن نفس محترمه ، عقوق والدين ، رباخوارى ، مهاجرت از محيط اسلامى ، متهم ساختن زنان پارسا به زنا، خوردن مال يتيم ، فرار از جهاد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ اتَّقُوا الْمُحَقَّرَاتِ مِنَ الذُّنُوبِ فَإِنَّهَا الَّتِي لَا تُغْفَرُ- قَالَ قُلْتُ وَ مَا الْمُحَقَّرَاتُ مِنَ الذُّنُوبِ قَالَ الرَّجُلُ يُذْنِبُ فَيَقُولُ طُوبَى لِي لَوْ لَمْ يَكُنْ لِي غَيْرُ ذَلِكَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: از محقرات بپرهيزيد كه آمرزيده نشوند، عرض كردم : گناهان محقر چيست ؟ فرمود: اين است كه مرد گناه كند و بگويد: خوشا به حال من اگر غير از اين گناه نداشته باشم .
عَنِ النَّوْفَلِيِّ بِإِسْنَادِهِ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص مَرَّ عَلَى قَوْمٍ وَ قَدْ نَصَبُوا دَجَاجَةً وَ هُمْ يَرْمُونَهَا فَقَالَ مَنْ هَؤُلَاءِ لَعَنَهُمُ اللَّهُ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از كنار گروهى مى گذشتند كه مرغى را قرار داده بودند و به آن سنگ مى زدند، فرمود: اينها كيستند خدا لعنتشان كند؟
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْمُقِيمُ عَلَى الذَّنْبِ وَ هُوَ مِنْهُ مُسْتَغْفِرٌ كَالْمُسْتَهْزِئِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: آنكه در گناه بماند و از گناهش آمرزش بخواهد مانند مسخره چى است .
وَ عَنْهُ ع قَالَ لَا صَغِيرَةَ مَعَ الْإِصْرَارِ وَ لَا كَبِيرَةَ مَعَ الِاسْتِغْفَارِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: با اصرار بر گناه ، صغيره نباشد، و با استغفار،كبيره نباشد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ إِنَّ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ ص مَرَّ بِقَوْمٍ يَبْكُونَ قَالَ مَا يُبْكِي هَؤُلَاءِ قِيلَ مِنْ ذُنُوبِهِمْ قَالَ دَعُوهَا يُغْفَرْ لَكُمْ
امام صادق عليه السّلام از پدران بزرگوارش نقل كند كه فرمود: حضرت عيسى بن مريم (صلوات اللّه عليه ) از كنار جمعى مى گذشت كه گريه مى كردند، فرمود: چه چيز اينها را به گريه انداخته ؟ گفته شد: از گناهانشان است ، فرمود: گريه را رها كنيد، آمرزيده مى شويد.
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ كَانَ غُلَامٌ مِنَ الْيَهُودِ يَأْتِي رَسُولَ اللَّهِ كَثِيراً حَتَّى اسْتَخَفَّهُ وَ رُبَّمَا أَرْسَلَهُ فِي حَاجَةٍ وَ رُبَّمَا كَتَبَ لَهُ الْكِتَابَ إِلَى قَوْمٍ فَافْتَقَدَهُ أَيَّاماً فَسَأَلَ عَنْهُ فَقَالَ قَائِلٌ تَرَكْتُهُ فِي آخِرِ يَوْمٍ مِنْ أَيَّامِ الدُّنْيَا- فَأَتَاهُ النَّبِيُّ ص فِي نَاسٍ مِنْ أَصْحَابِهِ وَ كَانَ ص بَرَكَةً لَا يَكَادُ يُكَلِّمُ أَحَداً إِلَّا أَجَابَهُ فَقَالَ يَا فُلَانُ فَفَتَحَ عَيْنَهُ فَقَالَ لَبَّيْكَ يَا أَبَا الْقَاسِمِ فَقَالَ اشْهَدْ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنِّي رَسُولُ اللَّهِ فَنَظَرَ الْغُلَامُ إِلَى أَبِيهِ فَلَمْ يَقُلْ لَهُ شَيْئاً ثُمَّ نَادَاهُ رَسُولُ اللَّهُ الثَّانِيَةَ وَ قَالَ لَهُ مِثْلَ قَوْلِهِ الْأَوَّلِ فَالْتَفَتَ الْغُلَامُ إِلَى أَبِيهِ فَلَمْ يَقُلْ لَهُ شَيْئاً ثُمَّ نَادَاهُ رَسُولُ اللَّهُ الثَّالِثَةَ فَالْتَفَتَ الْغُلَامُ إِلَى أَبِيهِ فَقَالَ أَبُوهُ إِنْ شِئْتَ فَقُلْ وَ إِنْ شِئْتَ فَلَا فَقَالَ الْغُلَامُ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ وَ مَاتَ مَكَانَهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ لِأَبِيهِ اخْرُجْ عَنَّا ثُمَّ قَالَ لِأَصْحَابِهِ غَسِّلُوهُ وَ كَفِّنُوهُ وَ ائْتُونِي بِهِ أُصَلِّي عَلَيْهِ ثُمَّ خَرَجَ وَ هُوَ يَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنْجَى بِيَ الْيَوْمَ نَسَمَةً مِنَ النَّارِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: جوانى يهودى زياد نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى آمد تا حدى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله او را تند و تيز يافت ، گاهى او را براى كارى مى فرستاد، و گاهى به همراه نامه اى به سوى قومى مى فرستاد، تا اينكه چند روزى او را نديد، از او سراغ گرفت ، كسى به ايشان عرض كرد: در يكى از آخرين روزهاى عمرش او را ملاقات كردم ، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به همراه عدّه اى از يارانش به ديدن او رفت ، پيامبر بركتى بود كه هرگز با كسى صحبت نمى كرد مگر اينكه جوابش را مى داد، سپس فرمود: اى جوان ، جوان چشمانش را گشود، و گفت : لبيك اى ابا القاسم ، فرمود: بگو شهادت مى دهم به وحدانيت خدا و اينكه من محمد رسول خدايم ، جوان نگاهى به پدرش كرد و چيزى نگفت ، سپس براى مرتبه دوم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله او را صدا زد و آنچه را در مرتبه اول به او گفته بود فرمود، جوان متوجه پدرش شد و چيزى نگفت ، براى مرتبه سوم پيامبر او را صدا زد، جوان به طرف پدرش متوجه شد، پدرش گفت : اگر مى خواهى بگو و اگر نمى خواهى نگو، غلام گفت : ((أ شهد أ ن لا اله الّا اللّه و أ نك رسول اللّه )) و در همان جا مرد، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به پدرش فرمود: شما بيرون برويد، سپس به يارانش فرمود: او را غسل دهيد و كفن كنيد و با من بياييد تا بر او نماز بخوانيم ، سپس در حالى كه خارج مى شد مى فرمود: سپاس خداوندى را كه به وسيله من بنده اى را امروز از آتش جهنم رهايى بخشيد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا أُخْرِجُ عَبْداً مِنَ الدُّنْيَا وَ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أَرْحَمَهُ حَتَّى أَسْتَوْفِيَ مِنْهُ كُلَّ خَطِيئَةٍ عَمِلَهَا إِمَّا بِسُقْمٍ فِي جَسَدِهِ أَوْ بِضِيقٍ فِي رِزْقِهِ وَ إِمَّا بِخَوْفٍ فِي دُنْيَاهُ فَإِنْ بَقِيَتْ عَلَيْهِ بَقِيَّةٌ شَدَّدْتُ عَلَيْهِ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا أُخْرِجُ عَبْداً مِنَ الدُّنْيَا وَ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أُعَذِّبَهُ حَتَّى أُوَفِّيَهُ حَسَنَةً عَمِلَهَا إِمَّا بِسَعَةٍ فِي رِزْقِهِ وَ إِمَّا بِصِحَّةٍ فِي جَسَدِهِ وَ إِمَّا بِأَمْنٍ فِي دُنْيَاهُ فَإِنْ بَقِيَتْ عَلَيْهِ بَقِيَّةٌ هَوَّنْتُ عَلَيْهِ بِهَا الْمَوْتَ
امام صادق عليه السّلام از پدرش از پدران بزرگوارش از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كنند كه فرمود:
خداى عزّ و جلّ فرمود: به عزّت و جلالم سوگند، بنده اى كه مورد رحمت من قرار گيرد از دنيا بيرون نبرم تا اينكه هر گناهى كه كرده به وسيله عملش به او عوضش را بدهم ، يا به وسيله بيمارى در تنش ، يا به تنگى در روزيش ، يا با ترس و هراس در دنيايش ، و اگر هم گناهى باقى بماند مرگ را بر او سخت كنم .
و قسم به عزّت و جلالم ، بنده اى را كه مى خواهم عذاب كنم از دنيا بيرون نبرم تا عوض هر كار نيكى را كه انجام داده به او بدهم ، يا به گشايش در روزيش ، يا به سلامت در تنش ، يا به آسودگى خاطر در دنيايش ، و اگر باز هم گناهى باقى ماند مرگ را بر او آسان نمايم .
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِذَا كَانَ مِنْ أَمْرِهِ أَنْ يُكْرِمَ عَبْداً وَ لَهُ ذَنْبٌ ابْتَلَاهُ بِالسُّقْمِ فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ ذَلِكَ بِهِ ابْتَلَاهُ بِالْحَاجَةِ- فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ ذَلِكَ بِهِ شَدَّدَ عَلَيْهِ الْمَوْتَ لِيُكَافِيَهُ بِذَلِكَ الذَّنْبِ قَالَ وَ إِذَا كَانَ مِنْ أَمْرِهِ أَنْ يُهِينَ عَبْداً وَ لَهُ عِنْدَهُ حَسَنَةٌ صَحَّحَ بَدَنَهُ فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ ذَلِكَ بِهِ وَسَّعَ لَهُ فِي رِزْقِهِ فَإِنْ هُوَ لَمْ يَفْعَلْ ذَلِكَ بِهِ هَوَّنَ عَلَيْهِ الْمَوْتَ لِيُكَافِيَهُ بِتِلْكَ الْحَسَنَةِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: چون خداى عزّ و جل خواهد كه بنده اى را كه داراى گناهى است اكرام كند او را به بيمارى مبتلا مى كند، و اگر اين كار را نكند به نيازمندى مبتلايش مى كند، و اگر اين كار را نكند مرگ را بر او سخت گرداند تا بدان واسطه گناهش را جبران كند.
فرمود: و چون بخواهد بنده اى را كه حسنه اى در نزدش دارد خوار سازد تنش را سالم كند، و اگر اين كار را نكند روزيش را گشايش دهد، و اگر آن را هم در باره اش انجام ندهد مرگ را بر او آسان كند تا بدان سبب در عوض آن حسنه او را پاداش دهد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ هَمَّ بِحَسَنَةٍ فَعَمِلَهَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا عَشْراً وَ مَنْ هَمَّ بِهَا وَ لَمْ يَعْمَلْهَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ وَاحِدَةً- وَ مَنْ هَمَّ بِسَيِّئَةٍ وَ لَمْ يَعْمَلْهَا لَمْ يُكْتَبْ عَلَيْهِ شَيْءٌ وَ إِنْ عَمِلَهَا كُتِبَ عَلَيْهِ وَاحِدَةٌ
امام صادق عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كند كه فرمود: هر كه آهنگ كار نيكى كند و آن كار را انجام دهد خداوند براى او ده حسنه مى نويسد، و هر كس آهنگ كار نيكى كند و آن را انجام ندهد خداوند برايش يك حسنه منظور كند، و هر كه آهنگ كار بد كند و آن را انجام ندهد بر او نوشته نشود، و اگر آن را انجام داد يك گناه بر او نوشته شود.
عَنِ الرِّضَا ع قَالَ الْمُتَسَتِّرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعِينَ حَسَنَةً وَ الْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُتَسَتِّرُ بِالسَّيِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ
حضرت رضا عليه السّلام فرمود: پنهان كننده كار نيك هفتاد حسنه دارد، و آشكاركننده كار بد بى پناه و ناتوان است ، و پنهان كننده كار بد آمرزيده است .
عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَذْنَبَ ذَنْباً وَ هُوَ ضَاحِكٌ دَخَلَ النَّارَ
امام صادق عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كند كه فرمود: كسى كه گناهى انجام دهد و خندان باشد داخل دوزخ شود.
عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ مَا مِنْ عِبَادَةٍ أَفْضَلَ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ عِفَّةِ الْبَطْنِ وَ الْفَرْجِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: هيچ عبادتى نزد خدا بهتر از حفظ شكم و عورت نيست .
عَنْ زَيْنِ الْعَابِدِينَ ع قَالَ إِنَّ أَفْضَلَ الِاجْتِهَادِ عِفَّةُ الْبَطْنِ وَ الْفَرْجِ
امام زين العابدين عليه السّلام فرمود: بهترين جهاد حفظ شكم و عورت است .
قَالَ رَجُلٌ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع - إِنِّي رَجُلٌ ضَعِيفُ الْعَمَلِ قَلِيلُ الصِّيَامِ- وَ لَكِنِّي أَرْجُو أَنْ لَا آكُلَ إِلَّا حَلَالًا وَ لَا أَنْكَحَ إِلَّا حَلَالًا قَالَ فَقَالَ أَيُّ الِاجْتِهَادِ أَفْضَلُ مِنْ عِفَّةِ الْبَطْنِ وَ الْفَرْجِ
مردى به امام باقر عليه السّلام عرض كرد: من عملم ضعيف و روزه ام اندك است ، ولى اميدوارم جز حلال نخورم ، و جز با حلال ازدواج نكنم ، فرمود: چه كوششى از عفت شكم و عورت برتر است ؟
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَبْعَدُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ اللَّهِ مَا لَمْ يُهِمَّهُ إِلَّا بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: دورترين حالى كه بنده از خداوند دارد اين است كه اندوهى جز براى شكم و فرج نداشته باشد.
عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ عَنِ الصَّادِقِ أَوِ الْبَاقِرِ ع قَالَ مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ هُوَ يُصِيبُ حَظّاً مِنَ الزِّنَاءِ فَزِنَى الْعَيْنَيْنِ النَّظَرُ وَ زِنَى الْفَمِ القبل الْقُبْلَةُ وَ زِنَى الْيَدَيْنِ اللَّمْسُ صَدَّقَ الْفَرْجُ ذَلِكَ أَمْ كَذَّبَ
امام صادق عليه السّلام يا امام باقر عليه السّلام فرمود: هيچ كسى از زنا مصون نيست و هر كس بهره اى از آن دارد؛ زيرا زناى دو چشم به ديدن است ، و زناى دهان به بوسيدن ، و زناى دو دست به لمس كردن ، چه اين را فرج تصديق كند و چه تكذيب نمايد.
عَنِ الْكَاظِمِ ع قَالَ لِبَعْضِ وُلْدِهِ يَا بُنَيَّ عَلَيْكَ بِالْجِدِّ لَا تُخْرِجَنَّ نَفْسَكَ مِنْ حَدِّ التَّقْصِيرِ فِي عِبَادَةِ اللَّهِ وَ طَاعَتِهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا يُعْبَدُ حَقَّ عِبَادَتِه
امام كاظم عليه السّلام به يكى از فرزندانش فرمود: اى پسركم ! كوشا باش ، مبادا خودت را در عبادت و طاعت خداوند بى تقصير بدانى ، زيرا خدا چنان كه شايسته اوست ستايش نشود.
عَنْ جَابِرٍ قَالَ قَالَ الْبَاقِرُ ع يَا جَابِرُ لَا أَخْرَجَكَ اللَّهُ مِنَ النَّقْصِ وَ التَّقْصِيرِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: اى جابر! خدا تو را از كاستى و كوتاهى بيرون نبرد.
الفصل الرابع عشر في حقوق الوالدين و برهما
(فصل چهاردهم : در حقوق پدر و مادر و نيكى به آنها)
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَعْظَمُ حَقّاً عَلَى الرَّجُلِ قَالَ وَالِدَاهُ
امام باقر عليه السّلام فرمود: از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله سؤ ال شد: چه كسى بيشتر از همه بر مردم حق دارد؟ فرمود: پدر و مادرش .
عَنْهُ ع قَالَ إِنَّ الرَّجُلَ يَكُونُ بَارّاً بِوَالِدَيْهِ وَ هُمَا حَيَّانِ- فَإِذَا مَاتَا وَ لَمْ يَسْتَغْفِرْ لَهُمَا كُتِبَ عَاقّاً لَهُمَا وَ إِنَّ الرَّجُلَ يَكُونُ عَاقّاً لَهُمَا فِي حَيَاتِهِمَا فَإِذَا مَاتَا وَ أَكْثَرَ الِاسْتِغْفَارَ لَهُمَا فَكُتِبَ بَارّاً
امام باقر عليه السّلام فرمود: اگر مرد نسبت به پدر و مادرش در زمان حياتشان نيكى كند، و هنگامى كه مردند بر ايشان طلب آمرزش نكرد، در نامه عملش عاق والدين نوشته شود، و اگر مردى كه در زمان حياتشان عاق والدين بوده ، و هنگامى كه مردند بر ايشان استغفار زياد كرد در نامه عملش جزء نيكوكاران محسوب شود.
afsanah82
07-19-2011, 07:58 PM
عَنِ الْكَاظِمِ ع قَالَ سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا حَقُّ الْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ قَالَ لَا يُسَمِّيهِ بِاسْمِهِ وَ لَا يَمْشِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَا يَجْلِسُ قَبْلَهُ وَ لَا يَسْتَسِبُّ لَهُ
امام كاظم عليه السّلام فرمود: از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله سؤ ال شد: حق پدر بر فرزندش چيست ؟ فرمود:
او را به نامش نخواند، و جلويش راه نرود، و قبل از او ننشيند، و باعث دشنام به او نشود.
عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ لَا يَمْنَعُ الرَّجُلَ مِنْكُمْ أَنْ يَبَرَّ وَالِدَيْهِ حَيَّيْنِ وَ مَيِّتَيْنِ يُصَلِّيَ عَنْهُمَا وَ يَتَصَدَّقَ عَنْهُمَا وَ يَحُجَّ عَنْهُمَا وَ يَصُومَ عَنْهُمَا فَيَكُونَ الَّذِي صَنَعَ لَهُمَا وَ لَهُ مِثْلُ ذَلِكَ فَيَزِيدَهُ اللَّهُ بِبِرِّهِ وَ صِلَتِهِ خَيْراً كَثِيراً
امام صادق عليه السّلام فرمود: نبايد چيزى مانع نيكى كردن فردى از شما به پدر و مادرش شود؛ زنده باشند يا مرده ، از جانب آنها نماز بخواند و صدقه دهد و حج گزارد، و روزه بگيرد، تا آنچه كرده ثوابش از آنها باشد، و مانند آن هم براى خود او، تا خداوند به وسيله احسان و صله او خير و فراوانى برايش زياد كند.
عَنْهُ ع قَالَ إِنَّ رَجُلًا أَتَى النَّبِيَّ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَوْصِنِي فَقَالَ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ شَيْئاً وَ إِنْ حُرِّقْتَ بِالنَّارِ وَ عُذِّبْتَ إِلَّا وَ قَلْبُكَ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَ وَالِدَيْكَ فَأَطْعِمْهُمَا وَ بَرَّهُمَا حَيَّيْنِ كَانَا أَوْ مَيِّتَيْنِ وَ إِنْ أَمَرَاكَ أَنْ تَخْرُجَ مِنْ أَهْلِكَ وَ مَالِكَ فَافْعَلْ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنَ الْإِيمَانِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: مردى نزد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آمد و عرض كرد: اى رسول خدا! مرا سفارشى كن ، فرمود: هيچ چيزى را با خدا شريك مدان ، گرچه با آتش سوزانده شوى و شكنجه شوى ، همواره دلت به ايمان محكم باشد، و پدر و مادرت را فرمانبر و با آنها نيكى كن ، زنده باشند يا مرده ، و اگر دستور دادند كه خاندان و مالت را كنار گذارى اين كار را بكن كه از ايمان است .
عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَدْعُو لِلْوَالِدَيْنِ إِذَا كَانَا لَا يَعْرِفَانِ الْحَقَّ فَقَالَ ادْعُ لَهُمَا وَ تَصَدَّقْ عَنْهُمَا وَ إِنْ كَانَا حَيَّيْنِ لَا يَعْرِفَانِ الْحَقَّ فَدَارِهِمَا فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ بَعَثَنِي بِالرَّحْمَةِ لَا بِالْعُقُوقِ
معمر بن خلّاد گويد: به امام رضا عليه السّلام عرض كردم : براى پدر و مادرم كه مذهب حق را نشناسند دعا كنم ؟ فرمود: بر ايشان دعا كن و از جانب آنها صدقه بده ، و اگر زنده باشند و مذهب حق را نشناسند باز هم با آنها مدارا كن ، زيرا رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: خداوند مرا به رحمت مبعوث گردانده نه به بى مهرى و نافرمانى .
عَنِ الصَّادِقِ قَالَ جَاءَ رَجُلٌ فَسَأَلَ رَسُولَ اللَّهِ ص عَنْ بِرِّ الْوَالِدَيْنِ فَقَالَ ابْرَرْ أُمَّكَ ابْرَرْ أُمَّكَ ابْرَرْ أُمَّكَ ابْرَرْ أَبَاكَ ابْرَرْ أَبَاكَ ابْرَرْ أَبَاكَ وَ بَدَأَ بِالْأُمِّ قَبْلَ الْأَبِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: مردى خدمت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آمد و از آن حضرت در باره خوشرفتارى با پدر و مادر پرسيد، حضرت فرمود: با مادرت خوشرفتارى كن ، با مادرت خوشرفتارى كن ، با مادرت خوشرفتارى كن ، با پدرت خوشرفتارى كن ، با پدرت خوشرفتارى كن ، با پدرت خوشرفتارى كن ، و مادر را قبل از پدر ذكر فرموده .
عَنْ مُهَنَّى بْنِ حَكِيمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ قُلْتُ لِلنَّبِيِّ ص يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ أ برر أَبَرُّ قَالَ أُمَّكَ قُلْتُ ثُمَّ مَنْ قَالَ ثُمَّ أُمَّكَ قُلْتُ ثُمَّ مَنْ قَالَ ثُمَّ أُمَّكَ قُلْتُ ثُمَّ مَنْ قَالَ ثُمَّ أَبَاكَ ثُمَّ الْأَقْرَبَ فَالْأَقْرَبَ
مهنى بن حكيم از پدرانش نقل كند كه گويد: از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله پرسيدم : اى رسول خدا! به كه احسان كنم ؟ فرمود: به مادرت ، گفتم : سپس به كه ؟ فرمود: به مادرت ، گفتم : سپس به چه كسى ؟ فرمود: سپس مادرت ، گفتم : سپس چه كسى ؟ فرمود: پدرت ، بعد از او هر كه نزديكتر باشد.
عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ إِبْرَاهِيمَ قَالَ كُنْتُ نَصْرَانِيّاً فَأَسْلَمْتُ وَ حَجَجْتُ فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قُلْتُ لَهُ إِنِّي كُنْتُ عَلَى النَّصْرَانِيَّةِ وَ إِنِّي أَسْلَمْتُ فَقَالَ وَ أَيَّ شَيْءٍ رَأَيْتَ فِي الْإِسْلَامِ قُلْتُ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشاءُ فَقَالَ لَقَدْ هَدَاكَ اللَّهُ ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ اهْدِهِ ثَلَاثاً سَلْ عَمَّا شِئْتَ يَا بُنَيَّ فَقُلْتُ إِنَّ أَبِي وَ أُمِّي وَ أَهْلَ بَيْتِي عَلَى النَّصْرَانِيَّةِ وَ أُمِّي مَكْفُوفَةُ الْبَصَرِ فَأَكُونُ مَعَهُمْ وَ آكُلُ فِي بَيْتِهِمْ فَقَالَ يَأْكُلُونَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ فَقُلْتُ لَا وَ لَا يَمَسُّونَهُ فَقَالَ لَا بَأْسَ وَ انْظُرْ أُمَّكَ فَبَرَّهَا وَ إِذَا مَاتَتْ فَلَا تَكِلْهَا إِلَى غَيْرِكَ كُنْ أَنْتَ الَّذِي تَقُومُ بِشَأْنِهَا وَ لَا تُخْبِرَنَّ أَحَداً أَنَّكَ أَتَيْتَنِي وَ ائْتِنِي بِمِنًى إِنْ شَاءَ اللَّهُ قَالَ فَأَتَيْتُهُ بِمِنًى وَ النَّاسُ حَوْلَهُ كَأَنَّهُ مُعَلِّمُ صِبْيَانٍ هَذَا يَسْأَلُهُ وَ هَذَا يَسْأَلُهُ فَلَمَّا قَدِمْتُ الْكُوفَةَ أَلْطَفْتُ لِأُمِّي وَ كُنْتُ أُطْعِمُهَا وَ أَفْلِي ثَوْبَهَا وَ قِنَاعَهَا وَ أَخْدُمُهَا قَالَتْ لِي يَا بُنَيَّ كُنْتَ مَا تَصْنَعُ بِي هَذَا وَ أَنْتَ عَلَى دِينِي فَمَا الَّذِي أَرَى مِنْكَ مُنْذُ هَاجَرْتَ- فَدَخَلْتَ فِي الْحَنِيفِيَّةِ فَقُلْتُ لَهَا رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ نَبِيِّنَا أَمَرَنِي بِهَذَا فَقَالَتْ هَذَا الرَّجُلُ هُوَ نَبِيٌّ فَقُلْتُ لَا وَ لَكِنَّهُ ابْنُ نَبِيٍّ فَقَالَتْ يَا بُنَيَّ إِنَّ هَذِهِ وَصَايَا الْأَنْبِيَاءِ فَقُلْتُ يَا أُمَّهْ لَيْسَ يَكُونُ بَعْدَ نَبِيِّنَا نَبِيٌّ وَ لَكِنَّهُ ابْنُهُ- فَقَالَتْ يَا بُنَيَّ دِينُكَ خَيْرُ دِينٍ فَاعْرِضْهُ عَلَيَّ فَعَرَضْتُهُ عَلَيْهَا فَدَخَلَتْ فِي الْإِسْلَامِ وَ عَلَّمْتُهَا الصَّلَاةَ فَصَلَّتِ الظُّهْرَ وَ الْعَصْرَ وَ الْمَغْرِبَ وَ الْعِشَاءَ الاْخِرَةَ- ثُمَّ عَرَضَ لَهَا عَارِضٌ فِي اللَّيْلِ فَقَالَتْ يَا بُنَيَّ أَعِدْ عَلَيَّ مَا عَلَّمْتَنِي مِنْ دِينِكَ- فَأَعَدْتُهُ عَلَيْهَا فَأَقَرَّتْ بِهِ وَ مَاتَتْ فَلَمَّا أَصْبَحَتْ كَانَ الْمُسْلِمُونَ الَّذِينَ غَسَّلُوهَا- وَ كَفَّنْتُهَا وَ صَلَّيْتُ عَلَيْهَا وَ نَزَلْتُ فِي قَبْرِهَا
زكريا بن ابراهيم گويد: من نصرانى بودم و مسلمان شدم و حج گزاردم ، سپس خدمت امام صادق عليه السّلام رسيدم و عرض كردم : من نصرانى بودم و مسلمان شدم ، فرمود: از اسلام چه ديدى ؟ گفتم : قول خداى عزّ و جل (نمى دانستى كتاب و ايمان چيست ولى ما آن را نورى قرار داديم كه هر كه را بخواهيم بدان هدايت كنيم )، فرمود: محقّقا خدا تو را هدايت فرموده است ، آنگاه سه مرتبه فرمود: خدايا هدايتش فرما، پسر جان هر چه خواهى بپرس ، عرض كردم : پدر و مادر و خانواده من نصرانى هستند و مادرم نابيناست ، من با آنها باشم و در ظرف آنها غذا بخورم ؟ فرمود: آنها گوشت خوك مى خورند؟ عرض كردم : نه ، با آن تماس هم نمى گيرند، فرمود: مانعى ندارد، مواظب مادرت باش و با او خوشرفتارى كن ، و چون بميرد او را به ديگرى وامگذار، خودت به كارش اقدام كن ، و به كسى نگو كه نزد من آمده اى ، تا در منى پيش من آيى ، ان شاء اللّه .
زكريا گويد: من در منى خدمتش رفتم در حالى كه مردم گردش را گرفته بودند، و او مانند معلم كودكان بود كه گاهى اين و گاهى آن از او سؤ ال مى كرد، سپس چون به كوفه رفتم نسبت به مادرم مهربانى كردم ، و خودم به او غذا مى دادم ، و جامه و سرش را از كثافت پاك مى كردم و خدمتگزارش بودم ، مادرم به من گفت : پسر جان ! تو زمانى كه دين مرا داشتى با من چنين رفتارى نمى كردى ، اين چه رفتار است كه از تو مى بينم ، از زمانى كه از دين ما رفته اى و به دين حنفيه گرويده اى ؟ به مادرم گفتم : مردى از فرزندان پيغمبر ما به من چنين دستور داده ، مادرم گفت : آن مرد پيغمبر است ؟ گفتم : نه بلكه پسر يكى از پيغمبرانست ، مادرم گفت : پسر جان اين مرد پيغمبر است ، زيرا دستورى كه به تو داده از سفارشات پيغمبرانست ، گفتم : مادر! بعد از پيغمبر ما پيغمبرى نباشد و او پسر پيغمبر است ، مادرم گفت : دين تو بهترين دين است ، آن را بر من عرضه كن ، من به او عرضه داشتم و او مسلمان شد، و من هم نماز را به او آموختم ، او هم نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را خواند، سپس در شب ؛ بيمارى بر او عارض شد، به من گفت : پسر جان ! آنچه به من آموختى دوباره بياموز، من آنها را تكرار كردم ، مادرم اقرار كرد و از دنيا رفت ، چون صبح شد مسلمانها غسلش دادند و كفنش كردند و خودم بر او نماز خواندم و در گورش گذاشتم .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَرَّ إِسْمَاعِيلُ فَقَالَ كُنْتُ أُحِبُّهُ فَقَدِ ازْدَدْتُ لَهُ حُبّاً إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَتَتْهُ أُخْتٌ لَهُ مِنَ الرَّضَاعَةِ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهَا سُرَّ بِهَا وَ بَسَطَ لَهَا مِلْحَفَتَهُ فَأَجْلَسَهَا عَلَيْهَا ثُمَّ أَقْبَلَ يُحَدِّثُهَا وَ يَضْحَكُ فِي وَجْهِهَا ثُمَّ قَامَتْ فَذَهَبَتْ وَ جَاءَ أَخُوهَا فَلَمْ يَصْنَعْ بِهِ مَا صَنَعَ بِهَا فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَنَعْتَ بِأُخْتِهِ مَا لَمْ تَصْنَعْ بِهِ وَ هُوَ رَجُلٌ فَقَالَ لِأَنَّهَا كَانَتْ أَبَرَّ بِأَبَوَيْهَا مِنْهُ
عمّار بن حيان گويد: به امام صادق عليه السّلام خبر دادم كه پسرم اسماعيل نسبت به من خوشرفتار است ، فرمود: من هم او را دوست داشتم و اكنون دوستيم به او افزون گشت ، خواهر رضاعى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نزد آن حضرت آمد، چون او را ديد شادمان گشت و روپوش خود را براى او گسترد، و او را روى آن نشانيد، سپس به او رو كرد و با او به گفتگو پرداخت و تبسّم مى فرمود، تا زمانى كه برخاست و برفت ، آنگاه برادرش آمد، حضرت رفتارى كه نسبت به خواهرش داشت نسبت به او عمل نفرمود، به حضرت عرض شد: اى رسول خدا! با خواهرش رفتارى كردى كه نسبت به او نكردى ، با آنكه او مرد است ؟ فرمود: زيرا آن خواهر نسبت به پدر و مادرش خوشرفتارتر بود.
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ أَتَى رَسُولَ اللَّهِ ص رَجُلٌ فَقَالَ إِنَّ أَبَوَيَّ عُمِّرَا وَ إِنَّ أَبِي مَضَى وَ بَقِيَتْ أُمِّي فَبَلَغَ بِهَا الْكِبَرُ حَتَّى صِرْتُ أَمْضَغُ لَهَا كَمَا يُمْضَغُ لِلصَّبِيِّ وَ أُوَسِّدُهَا كَمَا يُوَسَّدُ لِلصَّبِيِّ وَ عَلَّقْتُهَا فِي مِكْتَلٍ أُحَرِّكُهَا فِيهِ لِتَنَامَ ثُمَّ بَلَغَ مِنْ أَمْرِهَا إِلَى أَنْ كَانَتْ تُرِيدُ مِنِّي الْحَاجَةَ فَلَا أَدْرِي أَيُّ شَيْءٍ هُوَ وَ أُرِيدُ مِنْهَا الْحَاجَةَ فَلَا تَدْرِي أَيُّ شَيْءٍ هُوَ فَلَمَّا رَأَيْتُ ذَلِكَ سَأَلْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُنْبِتَ عَلَيَّ ثَدْياً يَجْرِي فِيهِ اللَّبَنُ حَتَّى أُرْضِعَهَا قَالَ ثُمَّ كَشَفَ عَنْ صَدْرِهِ فَإِذَا ثَدْيٌ ثُمَّ عَصَرَهُ فَخَرَجَ مِنْهُ اللَّبَنُ ثُمَّ قَالَ هُوَ ذَا أَرْضَعْتُهَا كَمَا كَانَتْ تُرْضِعُنِي قَالَ فَبَكَى رَسُولُ اللَّهِ ص ثُمَّ قَالَ أُصِبْتَ خَيْراً سَأَلْتَ رَبَّكَ وَ أَنْتَ تَنْوِي قُرْبَتَهُ قَالَ فَكَافَيْتُهَا قَالَ لَا وَ لَا بِزَفْرَةٍ مِنْ زَفَرَاتِهَا
امام باقر عليه السّلام فرمود: مردى خدمت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله رسيد و عرض كرد: پدر و مادرم پير شده بودند و عمر زيادى كردند، پدرم از دنيا رفته و مادرم باقى مانده است ، به حدّى پير شده كه غذا را برايش مى جوم همان طور كه براى طفل مى جوند، و برايش بالش مى گذارم همان طور كه براى طفل بالش گذاشته مى شود، او را در گهواره اى قرار مى دهم و حركتش مى دهم تا بخوابد، سپس كارش به حدى رسيده كه از من چيزى مى خواهد ولى نمى داند آن چيز چيست ، و من از او چيزى مى خواهم و او نمى داند آن چيز چيست ، چون اين حال را ديدم ، از خداى عزّ و جل خواستم تا بر سينه ام پستانى بروياند، و در آن شير جارى شود تا او را شير دهم ، گفت : سپس روى سينه ام پستانى ظاهر شد، سپس آن را فشرد و از آن شير خارج شد، بعد گفت : اين گونه او را شير مى دهم همان طور كه مرا شير داد، در اين هنگام رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله گريه كرد و فرمود: تو به خير رسيدى ، از پروردگارت چيزى خواستى در حالى كه نيّت قربتش را كردى ، پرسيد: آيا جبرانش نمودم ؟ فرمود: نه ، و نه به يك فريادى كه در هنگام زايمان كشيده است .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ بَرُّوا آبَاءَكُمْ يَبَرَّكُمْ أَبْنَاؤُكُمْ وَ غَضُّوا عَنِ النِّسَاءِ يُغَضَّ عَنْ نِسَائِكُمْ
امام صادق عليه السّلام فرمود: به پدرانتان نيكى كنيد تا فرزندانتان به شما نيكى كنند، چشم خود را از زنان بپوشيد تا از زنانتان چشم پوشيده شود.
عَنْهُ ع قَالَ ثَلَاثَةٌ لَا بُدَّ مِنْ أَدَائِهِنَّ عَلَى كُلِّ حَالٍ الْأَمَانَةُ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ بِرُّ الْوَالِدَيْنِ بَرَّيْنِ كَانَا أَوْ فَاجِرَيْنِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: سه چيز است كه در هر حال ناچار از انجام آن هستيد: رد امانت به نيكوكار و بدكار، وفاء به عهد نسبت به نيكوكار و بدكار، خوشرفتارى با پدر و مادر چه نيكوكار باشند و چه بدكار.
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِي كَلَامٍ لَهُ إِيَّاكُمْ وَ عُقُوقَ الْوَالِدَيْنِ فَإِنَّ رِيحَ الْجَنَّةِ تُوجَدُ مِنْ مَسِيرَةِ أَلْفِ عَامٍ وَ لَا يَجِدُهَا عَاقٌّ وَ لَا قَاطِعُ رَحِمٍ وَ لَا شَيْخٌ زَانٍ وَ لَا جَارٌّ إِزَارَهُ خُيَلَاءَ إِنَّمَا الْكِبْرِيَاءُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
امام باقر عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كند كه فرمود: از آزردن پدر و مادر بپرهيزيد، زيرا بوى بهشت از مسافت هزار سال شنيده شود؛ ولى عاق والدين و قطع كننده خويشاوندى ، و پيرمرد زناكار، و آنكه جامه اش را از روى تكبر و بزرگ منشى بر زمين كشد آن را حس نكنند، و جز اين نيست كه بزرگى از آن پروردگار جهانيان است .
وَ قَالَ الصَّادِقُ ع أَدْنَى الْعُقُوقِ أُفٍّ وَ لَوْ عَلِمَ اللَّهُ شَيْئاً أَهْوَنَ مِنْهُ لَنَهَى عَنْهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: كمترين آزردن پدر و مادر گفتن كلمه ((اف )) به آنهاست ، و اگر خداوند چيزى را آسانتر و خوارتر از آن مى دانست از آن نهى مى فرمود.
مِنْ كِتَابِ رَوْضَةِ الْوَاعِظِينَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً أَعَانَ وَالِدَيْهِ عَلَى بِرِّهِ رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً أَعَانَ وُلْدَهُ عَلَى بِرِّهِ رَحِمَ اللَّهُ جَاراً أَعَانَ جَارَهُ عَلَى بِرِّهِ رَحِمَ اللَّهُ رَفِيقاً أَعَانَ رَفِيقَهُ عَلَى بِرِّهِ رَحِمَ اللَّهُ خَلِيطاً أَعَانَ خَلِيطَهُ عَلَى بِرِّهِ رَحِمَ اللَّهُ رَجُلًا أَعَانَ سُلْطَانَهُ عَلَى بِرِّهِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: خداوند رحمت كند شخصى را كه پدر و مادرش را در انجام كار نيك يارى مى كند، خدا رحمت كند شخصى را كه فرزندش را در انجام كار نيك يارى دهد، خدا رحمت كند همسايه اى را كه به همسايه اش در انجام كار نيك كمك كند، خدا رحمت كند رفيقى را كه رفيقش را در انجام كار نيك كمك كند، خدا رحمت كند همراهى را كه به همراهش در انجام كار نيك كمك كند، خدا رحمت كند مردى را كه پادشاهش را در انجام كار نيك كمك كند.
وَ قَالَ الصَّادِقُ ع مَنْ أَحَبَّ أَنْ يُخَفِّفَ اللَّهُ عَنْهُ سَكَرَاتِ الْمَوْتِ- فَلْيَكُنْ بِقَرَابَتِهِ وَصُولًا وَ بِوَالِدَيْهِ بَارّاً فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ هَوَّنَ اللَّهُ عَلَيْهِ سَكَرَاتِ الْمَوْتِ وَ لَمْ يُصِبْهُ فِي حَيَاتِهِ فَقْرٌ أَبَداً
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس دوست دارد كه خداوند سختيهاى مرگ را بر او آسان نمايد صله رحم را نسبت به اقوامش بيشتر نمايد، و به پدر و مادرش نيكوكار باشد، هر گاه چنين بود خداوند سختيهاى مرگ را بر او آسان گرداند، و در طول زندگانيش فقر را به او نرساند.
وَ قَالَ الْبَاقِرُ ع قَالَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ يَا رَبِّ أَوْصِنِي قَالَ أُوصِيكَ بِي قَالَ فَقَالَ رَبِّ أَوْصِنِي قَالَ أُوصِيكَ بِي ثَلَاثاً قَالَ يَا رَبِّ أَوْصِنِي قَالَ أُوصِيكَ بِأُمِّكَ قَالَ يَا رَبِّ أَوْصِنِي قَالَ أُوصِيكَ بِأُمِّكَ قَالَ يَا رَبِّ أَوْصِنِي قَالَ أُوصِيكَ بِأَبِيكَ قَالَ لِأَجْلِ ذَلِكَ إِنَّ لِلْأُمِّ ثُلُثَيِ الْبِرِّ وَ لِلْأَبِ الثُّلُثَ
امام باقر عليه السّلام فرمود: موسى بن عمران عرض كرد: پروردگارا! مرا نصيحت كن ، فرمود:
سفارش مى كنم تو را به توجه داشتن نسبت به من ، عرض كرد: پروردگارا! مرا نصيحت كن ، سه مرتبه فرمود: سفارش مى كنم تو را به خودم ، عرض كرد: پروردگارا! مرا نصيحت كن ، فرمود: سفارشت مى كنم در باره مادرت ، عرض كرد: پروردگارا! مرا نصيحت كن ، فرمود: سفارش مى كنم تو را در باره مادرت ، عرض كرد: پروردگارا! مرا نصيحت كن ، فرمود: سفارش مى كنم تو را در مورد پدرت ، فرمود: براى همين است كه براى مادر دو ثلث نيكى و براى پدر يك ثلث است .
وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص رِضَاءُ اللَّهِ مَعَ رِضَاءِ الْوَالِدَيْنِ وَ سَخَطُ اللَّهِ مَعَ سَخَطِ الْوَالِدَيْنِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: رضايت و خوشنودى خداوند با خوشنودى پدر و مادر است و خشم خداوند به همراه خشم و غضب پدر و مادر است .
وَ قَالَ ص مَا مِنْ وَلَدٍ بَارٍّ يَنْظُرُ إِلَى وَالِدَيْهِ نَظَرَ رَحْمَةٍ إِلَّا كَانَ لَهُ بِكُلِّ نَظْرَةٍ حَجَّةٌ مَبْرُورَةٌ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ إِنْ نَظَرَ كُلَّ يَوْمٍ مِائَةَ مَرَّةٍ قَالَ نَعَمْ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ أَطْيَبُ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر فرزند نيكوكارى كه به پدر و مادرش به نگاه رحمت نظر كند در برابر هر نگاه كردن يك حج مقبول برايش منظور گردد، پرسيدند: اى رسول خدا! اگر چه در هر روز صد مرتبه نگاه كند؟ فرمود: بلى ، خداوند بزرگتر از اينها و پاكيزه تر است .
وَ قَالَ مَنْ بَرَّ بِوَالِدَيْهِ زَادَ اللَّهُ فِي عُمُرِهِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر كه به پدر و مادرش نيكى كند خداوند به عمرش بركت دهد.
وَ قَالَ ثَلَاثُ دَعَوَاتٍ مُسْتَجَابَاتٍ دَعْوَةُ الْمَظْلُومِ وَ دَعْوَةُ الْمُسَافِرِ وَ دَعْوَةُ الْوَالِدِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: سه دعا به اجابت مى رسد: دعاى مظلوم ، دعاى مسافر، دعاى پدر.
وَ قَالَ دُعَاءُ الْوَالِدِ لِوَلَدِهِ كَدُعَاءِ النَّبِيِّ لِأُمَّتِه
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: دعاى پدر براى فرزندش مانند دعاى پيامبر براى امتش مى باشد.
سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً مَا هَذَا الْإِحْسَانُ قَالَ أَنْ تُحْسِنَ صُحْبَتَهُمَا وَ أَنْ لَا تُكَلِّفَهُمَا أَنْ يَسْأَلَاكَ شَيْئاً مِمَّا يَحْتَاجَانِ إِلَيْهِ وَ إِنْ كَانَا مُسْتَغْنِيَيْنِ أَ لَيْسَ اللَّهُ يَقُولُ لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّى تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ وَ أَمَّا قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى - إِمّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما قَالَ إِنْ أَضْجَرَاكَ فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَ لَا تَنْهَرْهُمَا إِنْ ضَرَبَاكَ- وَ قَالَ وَ قُلْ لَهُما قَوْلًا كَرِيماً قَالَ فَإِنْ ضَرَبَاكَ فَقُلْ لَهُمَا غَفَرَ اللَّهُ لَكُمَا- فَذَلِكَ مِنْكَ قَوْلٌ كَرِيمٌ قَالَ وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ قَالَ لَا تَمْلَأْ عَيْنَيْكَ مِنَ النَّظَرِ إِلَيْهِمَا إِلَّا بِرَحْمَةٍ وَ رِقَّةٍ وَ لَا تَرْفَعْ صَوْتَكَ فَوْقَ أَصْوَاتِهِمَا وَ لَا يَدَيْكَ فَوْقَ أَيْدِيهِمَا وَ لَا تَقَدَّمْ قُدَّامَهُمَا
از امام صادق عليه السّلام سؤ ال شد در مورد قول خداى عزّ و جل : (و به پدر و مادر احسان كنيد) اين احسان چيست ؟ فرمود: اين است كه با آنها نيكو معاشرت كنى ، و آنها را مجبور نكنى چيزى را كه احتياج دارند از تو بخواهند، اگر چه بى نياز باشند، مگر خداوند نمى فرمايد:
(هرگز به نيكى نمى رسيد مگر از آنچه دوست داريد انفاق كنيد).
سپس امام صادق عليه السّلام فرمود: و اما قول خداى تبارك و تعالى : (اگر يكى از ايشان يا هر دوى آنها نزد تو به پيرى رسيدند به آنها اف مگو و با آنها تندى مكن )، يعنى اگر تو را دلتنگ كردند به آنها اف نگو، و اگر تو را زدند به آنها تندى مكن ، و فرمود: (و به آنها سخنى شريف و بزرگوار بگو)، يعنى اگر تو را زدند بگو: خدا شما را بيامرزد، اين است سخن شريف تو، و فرمود: (بال و پر فروتنى و مهربانى را براى آنان فروكش )، فرمود:
ديدگانت را به آنها خيره مكن ، بلكه با مهربانى و دلسوزى به آنها بنگر، و صدايت را از صداى آنها بلندتر مكن ، و دستت را بالاى دست آنها مگير و بر آنها پيشى مگير.
عَنْهُ ع قَالَ إِنَّ مِنْ حَقِّ الْوَالِدَيْنِ عَلَى وَلَدِهِمَا أَنْ يَقْضِيَ دُيُونَهُمَا وَ يُوفِيَ نُذُورَهُمَا وَ لَا يَسْتَسِبَّ لَهُمَا فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ كَانَ بَارّاً وَ إِنْ كَانَ عَاقّاً لَهُمَا فِي حَيَاتِهِمَا وَ إِنْ لَمْ يَقْضِ دُيُونَهُمَا وَ لَمْ يُوفِ نُذُورَهُمَا وَ اسْتَسَبَّ لَهُمَا- كَانَ عَاقّاً وَ إِنْ كَانَ بَارّاً فِي حَيَاتِهِمَا
امام صادق عليه السّلام فرمود: از حقوق پدر و مادر بر فرزندشان اين است كه قرضهاى آنها را ادا كند و نذرهاى آنها را وفا كند، و موجب فحش دادن به آنها نشود، اگر چنين كرد نيكوكار است ، گرچه در دوران زندگيشان او را عاق كرده باشند، و اگر قرضهاى آنها را ادا نكند، و نذرهايشان را وفا نكند و موجب فحش براى آنها شود عاق است ، گرچه در طول حياتشان نيكوكار بوده .
قَالَ النَّبِيُّ ص أُوصِي الشَّاهِدَ مِنْ أُمَّتِي وَ الْغَائِبَ وَ مَنْ فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ بِبِرِّ الْوَالِدَيْنِ وَ إِنْ سَافَرَ أَحَدُهُمْ فِي ذَلِكَ سَنَتَيْنِ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ أَمْرِ الدِّينِ
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: سفارش مى كنم امت حاضر و غائبم را و آنهايى را كه در پشت مردان و زنان هستند تا روز قيامت ؛ كه به پدر و مادر خود نيكى كنند، اگر چه به فاصله دو سال راه بروند تا به آنان برسند، زيرا اين كار جزء دين است .
afsanah82
07-19-2011, 07:59 PM
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ جَاءَ أَعْرَابِيٌّ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ- يَا رَسُولَ اللَّهِ بَايِعْنِي عَلَى الْإِسْلَامِ فَقَالَ أَنْ تَقْتُلَ أَبَاكَ فَكَفَّ الْأَعْرَابِيُّ يَدَهُ وَ أَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ عَلَى الْقَوْمِ يُحَدِّثُهُمْ فَعَادَ الْأَعْرَابِيُّ بِالْقَوْلِ فَأَجَابَهُ رَسُولُ اللَّهِ بِمِثْلِ الْأَوَّلِ فَكَفَّ الْأَعْرَابِيُّ يَدَهُ فَأَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ عَلَى الْقَوْمِ يُحَدِّثُهُمْ ثُمَّ عَادَ الْأَعْرَابِيُّ فَقَالَ أَنْ تَقْتُلَ أَبَاكَ فَقَالَ نَعَمْ فَبَايَعَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ الاْنَ حِينَ لَمْ تَتَّخِذْ مِنْ دُونِ اللّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً إِنِّي لَا آمُرُ بِعُقُوقِ الْوَالِدَيْنِ وَ لَكِنْ صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفاً
امام صادق عليه السّلام فرمود: اعرابى خدمت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله رسيد و عرض كرد: اى رسول خدا! با من بر اسلام بيعت كن ، فرمود: تا پدرت را بكشى ؟ اعرابى دستش را كنار كشيد، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله رو به طرف قوم بر گرداند تا با آنها گفتگو كند.
اعرابى بازگشت و حرفش را تكرار كرد، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مثل جواب اول را به او داد، اعرابى دستش را كشيد، سپس رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به طرف قوم رفت تا با آنها به گفتگو بپردازد، باز اعرابى برگشت ، پيامبر فرمود: تا پدرت را بكشى ؟ گفت : بلى ، پيامبر با او بيعت كرد و فرمود: الان آن هنگامى است كه (غير از خدا و رسول او و مؤمنان محرم اسرارى نگرفته اند) من فرمان به نافرمانى پدر و مادر نمى دهم و لكن در دنيا با آنها خوشرفتار باش .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ حَضَرَ رَسُولُ اللَّهِ شَابّاً عِنْدَ وَفَاتِهِ فَقَالَ لَهُ قُلْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَاعْتُقِلَ لِسَانُهُ مِرَاراً فَقَالَ لِامْرَأَةٍ عِنْدَ رَأْسِهِ هَلْ لِهَذَا أُمٌّ قَالَتْ نَعَمْ أَنَا أُمُّهُ فَقَالَ فَسَاخِطَةٌ أَنْتِ عَلَيْهِ قَالَتْ نَعَمْ مَا كَلَّمْتُهُ مُنْذُ سِتِّ حِجَجٍ قَالَ ارْضَيْ عَنْهُ فَقَالَتْ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ بِرِضَاكَ عَنْهُ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ قُلْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَقَالَهَا فَقَالَ مَا تَرَى قَالَ أَرَى رَجُلًا أَسْوَدَ قَبِيحَ الْمَنْظَرِ مُنْتِنَ الرِّيحِ قَدْ وَلِيَنِي السَّاعَةَ فَأَخَذَ بِكَظَمِي - فَقَالَ قُلْ يَا مَنْ يَقْبَلُ الْيَسِيرَ وَ يَعْفُو عَنِ الْكَثِيرِ اقْبَلْ مِنِّي الْيَسِيرَ وَ اعْفُ عَنِّي الْكَثِيرَ إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ فَقَالَهَا فَقَالَ لَهُ مَا تَرَى فَقَالَ أَرَى رَجُلًا أَبْيَضَ حَسَنَ الثِّيَابِ حَسَنَ الْوَجْهِ طَيِّبَ الرِّيحِ قَدْ وَلِيَنِي وَ أَرَى الْأَسْوَدَ قَدْ نَأَى عَنِّي قَالَ أَعِدْ فَأَعَادَ فَقَالَ لَسْتُ أَرَى الْأَسْوَدَ وَ أَرَى الْأَبْيَضَ قَدْ وَلِيَنِي قَالَ فطفى ثُمَّ طَفَا عَلَى هَذَا الْحَالِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله هنگام فوت جوانى حاضر شد و فرمود: بگو (( لا اله الّا اللّه ))، زبانش را چندين بار حركت داد، پيامبر به زنى كه بالاى سر جوان بود فرمود: آيا اين جوان مادرى دارد؟ گفت : بلى ، من مادر اويم ، فرمود: آيا تو بر او خشمگين هستى ؟
گفت : بلى ، شش سال است كه با او حرف نزده ام ، فرمود: از او راضى شو، گفت : خدا به رضاى تو از او راضى شود اى رسول خدا، سپس رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به جوان فرمود: بگو (( لا اله الّا اللّه ))، جوان اين كلمه گفت ، فرمود: چه مى بينى ؟ گفت : مردى سياه روى و زشت صورت و بدبو را مى بينم كه مرا در اين ساعت احاطه كرده و گلويم را مى فشارد.
فرمود: بگو ((اى كسى كه عمل كم را مى پذيرى و از گناهان بسيار در مى گذرى ، عمل كمم را بپذير و گناهان بسيارم را در گذر، تو حقّا آمرزنده و مهربانى ))، جوان اين جملات را گفت ، به او فرمود: چه مى بينى ؟ گفت : مردى سفيد، خوش لباس ، خوش صورت ، خوش بو كه مرا در بر گرفته ، و مى بينم كه مرد سياه از من دور مى شود، فرمود: تكرار كن ، جوان تكرار كرد، سپس گفت : ديگر مرد سياه را نمى بينم و مرد سفيد را مى بينم كه مرا در بر گرفته ، سپس در همين حال جان داد.
عَنْهُ ع وَ مِنَ الْعُقُوقِ أَنْ يَنْظُرَ الرَّجُلُ إِلَى وَالِدَيْهِ يُحِدُّ النَّظَرَ إِلَيْهِمَا
امام صادق عليه السّلام فرمود: از جمله آزردن پدر و مادر اين است كه كسى به پدر و مادرش تند نگاه كند.
عَنْهُ ع قَالَ مَنْ نَظَرَ إِلَى وَالِدَيْهِ نَظَرَ مَاقِتٍ وَ هُمَا ظَالِمَانِ لَهُ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاةٌ
امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس به پدر و مادر خود نگاه دشمنانه كند، در صورتى هم كه آن دو به او ستم كرده باشند، نمازش پذيرفته نشود.
عَنْهُ ع قَالَ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ كُشِفَ غِطَاءٌ مِنْ أَغْطِيَةِ الْجَنَّةِ فَوَجَدَ رِيحَهَا مَنْ كَانَتْ لَهُ رُوحٌ مِنْ مَسِيرَةِ خَمْسِمِائَةِ عَامٍ إِلَّا صِنْفٌ وَاحِدٌ قُلْتُ وَ مَنْ هُمْ قَالَ الْعَاقُّ لِوَالِدَيْهِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: چون روز قيامت شود، پرده اى از پرده هاى بهشت را كنار زنند، هر جاندارى بوى آن را از مسافت پانصد سال حس كند، مگر يك گروه ، عرض كردم : آنها كيانند؟ فرمود: كسانى كه عاق والدين شده اند.
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ قَالَسَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ إِنَّ أَبِي كَرَّمَ اللَّهُ وَجْهَهُ نَظَرَ إِلَى رَجُلٍ وَ مَعَهُ ابْنُهُ وَ الِابْنُ مُتَّكٍ عَلَى ذِرَاعِ الْأَبِ- قَالَ فَمَا كَلَّمَهُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع مَقْتاً لَهُ حَتَّى فَارَقَ الدُّنْيَا
امام باقر عليه السّلام فرمود: پدرم - كه خدا رويش را مكرّم بدارد- به مردى نگاه كرد كه پسرش همراه او بود، و آن پسر به شانه پدرش تكيه كرده بود، فرمود: پدرم با آن پسر- به خاطر بدى آن كارش - سخن نگفت تا از دنيا رفت .
الفصل الخامس عشر في صلة الرحم
(فصل پانزدهم : در صله رحم)
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أُوصِي الشَّاهِدَ مِنْ أُمَّتِي وَ الْغَائِبَ مِنْهُمْ وَ مَنْ فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَنْ يَصِلَ الرَّحِمَ وَ إِنْ كَانَتْ مِنْهُ عَلَى مَسِيرَةِ سَنَةٍ- فَإِنَّ ذَلِكَ مِنَ الدِّينِ
امام باقر عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كند كه فرمود: سفارش مى كنم امت حاضر و غايبم را و آنهايى را كه در پشت مردان و رحم زنانند تا روز قيامت ؛ به اينكه صله رحم كنند، اگر چه به فاصله يك سال راه باشد، زيرا صله رحم جزء دين است .
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ اتَّقُوا الْحَالِقَةَ فَإِنَّهَا تُمِيتُ الرِّجَالَ قُلْتُ وَ مَا الْحَالِقَةُ قَالَ قَطِيعَةُ الرَّحِمِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: از حالقه بپرهيزيد، زيرا كه مردان را مى ميراند، عرض كردم :
حالقه چيست ؟ فرمود: قطع رحم است .
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا مِنْ ذَنْبٍ أَجْدَرَ أَنْ يُعَجِّلَ اللَّهُ لِصَاحِبِهِ الْعُقُوبَةَ فِي الدُّنْيَا مَعَ مَا ادَّخَرَهُ فِي الاْخِرَةِ مِنَ الْبَغْيِ وَ قَطِيعَةِ الرَّحِمِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هيچ گناهى سزاوارتر براى صاحبش در جلو افتادن عقوبت دنيوى به علاوه آنچه در آخرت برايش ذخيره شده ؛ از ظلم و قطع رحم نيست .
وَ قَالَ ع أَوَّلُ نَاطِقٍ مِنَ الْجَوَارِحِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ الرَّحِمُ يَقُولُ يَا رَبِّ مَنْ وَصَلَنِي فِي الدُّنْيَا فَصِلِ الْيَوْمَ مَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ وَ مَنْ قَطَعَنِي فِي الدُّنْيَا فَاقْطَعِ الْيَوْمَ مَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ
امام صادق عليه السّلام فرمود: نخستين سخنگوى اعضاء بدن در روز قيامت رحم است كه مى گويد: پروردگارا! هر كه در دنيا مرا پيوست ؛ امروز ميان خودت و او پيوند ده ، و هر كه در دنيا مرا بريد امروز خود را از او ببر.
وَ قَالَ الْبَاقِرُ ع صِلَةُ الْأَرْحَامِ تُزَكِّي الْأَعْمَالَ وَ تَدْفَعُ الْبَلْوَى - وَ تُنْمِي الْأَمْوَالَ وَ تُيَسِّرُ الْحِسَابَ وَ تُنْسِئُ فِي الْأَجَلِ
امام باقر عليه السّلام فرمود: صله ارحام اعمال را پاك كند و بلا را بگرداند، و اموال را فزونى دهد، و حساب را آسان كند، و اجل را به تأ خير اندازد.
وَ عَنْهُ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ بِرُّ الْوَالِدَيْنِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ يُهَوِّنَانِ الْحِسَابَ ثُمَّ تَلَا وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: نيكى به پدر و مادر و صله رحم حساب را آسان كند، سپس اين آيه را تلاوت فرمود: (و كسانى كه وصل مى كنند آنچه را خدا امر به وصل آن كرده ).
عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ مَنْ زَوَّجَ لِلَّهِ وَ وَصَلَ الرَّحِمَ- تَوَّجَهُ اللَّهُ بِتَاجِ الْمُلْكِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ
على بن الحسين عليه السّلام فرمود: هر كه براى خدا تزويج كند و صله رحم كند، خداوند روز قيامت تاج پادشاهى بر سرش نهد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ صِلَةُ الرَّحِمِ وَ بِرُّ الْوَالِدَيْنِ يَمُدُّ اللَّهُ بِهِمَا فِي الْعُمُرِ وَ يَزِيدُ فِي الْمَعِيشَةِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند به وسيله صله رحم و نيكى به پدر و مادر عمر را طولانى كند، و رزق و روزى را بيافزايد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع صِلْ رَحِمَكَ وَ لَوْ بِشَرْبَةٍ مِنْ مَاءٍ وَ أَفْضَلُ مَا تُوصَلُ بِهِ الْأَرْحَامُ كَفُّ الْأَذَى عَنْهَا
امام صادق عليه السّلام فرمود: صله رحم كن اگر چه به يك آشاميدن آب باشد، و بهترين صله رحم آزار نرسانيدن به اوست .
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَحَبَّ أَنْ يُوَسَّعَ لَهُ فِي رِزْقِهِ وَ يُنْسَأَ لَهُ فِي أَجَلِهِ فَلْيَصِلْ رَحِمَهُ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر كه دوست دارد كه رزقش فزون گردد و اجلش به تأ خير افتد بايد صله رحم كند.
عَنْ سَالِمَةَ مَوْلَاةِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَتْ كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع حِينَ حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَأُغْمِيَ عَلَيْهِ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ أَعْطُوا الْحَسَنَ بْنَ عَلِيِّ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ هُوَ الْأَفْطَسُ سَبْعِينَ دِينَاراً وَ أَعْطُوا فُلَاناً كَذَا وَ فُلَاناً كَذَا- فَقُلْتُ أَ تُعْطِي رَجُلًا حَمَلَ عَلَيْكَ بِالشَّفْرَةِ فَقَالَ وَيْحَكِ أَ مَا تَقْرَءِينَ الْقُرْآنَ قُلْتُ بَلَى قَالَ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ- وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ
سالمه كنيز امام صادق عليه السّلام گويد: هنگام وفات حضرت در كنار ايشان بودم كه حالت بى هوشى بر ايشان عارض شد، زمانى كه به هوش آمدند فرمود: به حسن بن على بن على بن الحسين كه - ملقب به افطس است - هفتاد دينار بدهيد، و فلانى را فلان مقدار و فلانى را فلان مقدار، گفتم : آيا به كسى كه خواست با چاقو بر شما حمله كند هم عطا مى كنيد؟ فرمود: واى بر تو؛ آيا قرآن خوانده اى ؟ گفتم : بلى ، فرمود: آيا شنيده اى قول خداى عزّ و جل را: (و كسانى كه پيوند مى دهند آنچه را خدا امر به وصلش كرده و از پروردگارشان مى ترسند و از بدى حساب مى ترسند).
عَنْهُ ع قَالَ إِنِّي لَأُبَادِرُ صِلَةَ قَرَابَتِي قَبْلَ أَنْ يستعفوا يَسْتَغْنُوا عَنِّي
امام صادق عليه السّلام فرمود: من به صله ارحامم مبادرت مى كنم قبل از اينكه از من فاصله بگيرند.
عَنْهُ ع قَالَ ثَلَاثَةٌ مِنْ مَكَارِمِ الدُّنْيَا وَ الاْخِرَةِ أَنْ تَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَكَ وَ تَصِلَ مَنْ قَطَعَكَ وَ تَحْلُمَ إِذَا جُهِلَ عَلَيْكَ
امام صادق عليه السّلام فرمود: سه چيز از صفات خوب دنيا و آخرت است : گذشتن از كسى كه به تو ستم كرده ، و پيوستن به آنكه از تو بريده ، و خويشتن دارى زمانى كه با تو نادانى كند.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ عَنْ جَبْرَئِيلَ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ أَنَا الرَّحْمَنُ شَقَقْتُ الرَّحِمَ مِنِ اسْمِي فَمَنْ وَصَلَهَا وَصَلْتُهُ وَ مَنْ قَطَعَهَا قَطَعْتُهُ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از جبرئيل عليه السّلام از قول خداى عزّ و جل نقل كند كه فرمود: من رحمانم و رحم از اسم من گرفته شده ، هر كس صله رحم كند من با او پيوند مى خورم ، و هر كه آن را قطع كند من از او مى برم .
وَ قَالَ أَيُّمَا رَجُلٍ أَتَاهُ ابْنُ عَمِّهِ يَسْأَلُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَمَنَعَهُ مَنَعَهُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر مردى كه پسر عمويش نزد او آيد و از زيادى مالش درخواست كند و او را منع كند، خداوند از نعماتش در روز قيامت او را محروم سازد.
وَ قَالَ صِلُوا أَرْحَامَكُمْ وَ لَوْ بِالسَّلَامِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: صله رحم كنيد گرچه با سلام باشد.
وَ قَالَ لَا تَنْزِلُ الرَّحْمَةُ عَلَى قَوْمٍ فِيهِمْ قَاطِعُ الرَّحِمِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: بر قومى كه در بينشان قطع كننده رحم باشد رحمت نازل نمى شود.
عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ إِنَّ رَجُلًا مِنْ خَثْعَمٍ جَاءَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَفْضَلُ الْإِسْلَامِ قَالَ الْإِيمَانُ بِاللَّهِ قَالَ ثُمَّ مَا ذَا قَالَ صِلَةُ الرَّحِمِ قَالَ ثُمَّ مَا ذَا قَالَ الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيُ عَنِ الْمُنْكَرِ قَالَ فَقَالَ الرَّجُلُ أَيُّ الْأَعْمَالِ أَبْغَضُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ الشِّرْكُ بِاللَّهِ قَالَ ثُمَّ مَا ذَا قَالَ قَطِيعَةُ الرَّحِمِ قَالَ ثُمَّ مَا ذَا قَالَ الْأَمْرُ بِالْمُنْكَرِ وَ النَّهْيُ عَنِ الْمَعْرُوفِ
امام صادق عليه السّلام فرمود: مردى از قبيله خثعم خدمت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: رسيد و عرض كرد:
اى رسول خدا! چه چيز بالاترين مرتبه اسلام است ؟ فرمود: ايمان به خدا، گفت : پس از آن چه چيز؟ فرمود: صله رحم ، گفت : سپس چه چيز؟ فرمود: امر به معروف و نهى از منكر.
امام صادق عليه السّلام فرمود: سپس مرد عرض كرد: كدام عمل نزد خداى عزّ و جل مبغوض تر است ؟ فرمود: شرك به خدا، گفت : بعد از آن چه ؟ فرمود: قطع رحم ، گفت : پس از آن چه چيز؟ فرمود: امر به منكر و نهى از معروف .
الفصل السادس عشر في ذكر الا يتام
(فصل شانزدهم : در يتيم نوازى)
عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَلَا مَنْ كَانَ فِي مَنْزِلِهِ يَتِيمٌ فَأَشْبَعَهُ أَوْ كَسَاهُ وَ لَمْ يُؤْذِهِ وَ لَمْ يَضْرِبْهُ يُقْبَلُ مِنْهُ عَمَلُهُ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: آگاه باشيد! هر كه در خانه اش يتيمى باشد، و او را سير كند و بپوشاند و اذيّتش نكند، و او را نزند، عملش مورد قبول واقع مى شود.
وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ ضَمَّ يَتِيماً بَيْنَ أَبَوَيْنِ مُسْلِمَيْنِ حَتَّى يَسْتَغْنِيَ- فَقَدْ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ الْبَتَّةَ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر كه طفل يتيمى را به پدر و مادر مسلمانى بسپارد تا بى نياز شود، حتما بهشت بر او لازم است .
وَ قَالَ إِذَا بَكَى الْيَتِيمُ فِي الْأَرْضِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ أَبْكَى عَبْدِي هَذَا الْيَتِيمَ الَّذِي غَيَّبْتُ أَبَوَيْهِ أَوْ أَبَاهُ فِي الْأَرْضِ- فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ- سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا إِلاّ ما عَلَّمْتَنا فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أُشْهِدُكُمْ مَلَائِكَتِي أَنَّ مَنْ أَسْكَتَهُ بِرِضَاهُ فَأَنَا ضَامِنٌ لِرِضَاهُ مِنَ الْجَنَّةِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا يُرْضِيهِ قَالَ يَمْسَحُ رَأْسَهُ أَوْ يُطْعِمُهُ تَمْرَةً
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر گاه يتيم در روى زمين گريه كند، خداى عزّ و جل مى فرمايد:
چه كسى اين بنده مرا كه پدر و مادرش يا پدرش را از دست داده گريانده است ؟ ملائكه گويند: پاك و منزّه هستى ، چيزى نمى دانيم مگر آنچه تو به ما آموختى ، خداوند عزّ و جل مى فرمايد: اى ملائكه ! شما را شاهد مى گيرم كه هر كه او را به رضايتش ساكت كند من به رضايتش از بهشت ضامن او خواهم بود.
سؤ ال شد: اى رسول خدا! چه چيز او را راضى كند؟ فرمود: بر سرش دست بكشد، يا يك خرما به او بدهد.
وَ قَالَ خَيْرُ بَيْتٍ فِي الْمُسْلِمِينَ بَيْتٌ فِيهِ يَتِيمٌ يُحْسَنُ إِلَيْهِ وَ شَرُّ بَيْتٍ فِيهِ يَتِيمٌ يُسَاءُ إِلَيْهِ- ثُمَّ قَالَ أَنَا وَ كَافِلُ الْيَتِيمِ فِي الْجَنَّةِ وَ هُوَ يُشِيرُ بِإِصْبَعِهِ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: بهترين خانه مسلمانان خانه اى است كه در آن به يتيمى احسان شود، و بدترين خانه مسلمانان خانه اى است كه به يتيمى بدى شود، سپس فرمود: من و سرپرست يتيم با هم در بهشت هستيم ، در حالى كه با انگشتش اشاره مى فرمود.
وَ رُوِيَ أَنَّ رَجُلًا شَكَا إِلَى النَّبِيِّ ص قَسَاوَةَ قَلْبِهِ فَقَالَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ يَلِينَ قَلْبُكَ فَأَطْعِمِ الْمِسْكِينَ وَ امْسَحْ رَأْسَ الْيَتِيمِ
روايت شده مردى نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از سنگدلى خود شكايت مى كرد، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر گاه خواستى كه دلت نرم شود مسكينى را غذا بده ، يا بر سر يتيمى دستى بكش .
وَ قَالَ مَنْ أَذَلَّ يَتِيماً أَذَلَّهُ اللَّهُ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر كه يتيمى را خوار كند خداوند خوارش گرداند.
وَ قَالَ رَجُلٌ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَشْكُو إِلَيْكَ قَسْوَةَ قَلْبِي قَالَ فَأَدْنِ مِنْكَ الْيَتِيمَ وَ امْسَحْ رَأْسَهُ وَ أَجْلِسْهُ عَلَى خِوَانِكَ يَلِنْ قَلْبُكَ وَ تَقْدِرْ عَلَى حَاجَتِكَ
مردى به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله عرض كرد: من از دست سنگدليم شكايت دارم ، فرمود: به يتيم نزديك شو و بر سرش دست بكش ، و او را كنار سفره ات بنشان ، دلت نرم شود و بر حاجتت قادر شوى .
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَشْبِعِ الْيَتِيمَ وَ الْأَرْمَلَةَ وَ كُنْ لِلْيَتِيمِ كَالْأَبِ الرَّحِيمِ وَ كُنْ لِلْأَرْمَلَةِ كَالزَّوْجِ الْعَطُوفِ تُعْطَ كُلَّ نَفَسٍ تَنَفَّسْتَ فِي الدُّنْيَا قَصْراً فِي الْجَنَّةِ كُلُّ قَصْرٍ خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: يتيم و زن بى سرپرست را سير كن ، و براى يتيم مانند پدرى مهربان باش ، و براى زن بى سرپرست مانند شوهرى با عطوفت ، در مقابل هر انسانى كه در دنيا به او خوبى كرده اى قصرى در بهشت به تو داده شود، كه از هر قصرى از دنيا و آنچه در آن است بهتر است .
الفصل السابع عشر في إ كرام الشيوخ
(فصل هفدهم : در احترام به پيران)
عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ مِنْ حَقِّ إِجْلَالِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِكْرَامَ ثَلَاثَةٍ ذُو الشَّيْبَةِ الْمُسْلِمِ وَ ذُو الْمُقْسِطِ وَ حَامِلُ الْقُرْآنِ غَيْرَ الْجَافِي وَ لَا الْغَالِي فِيهِ
امير المؤمنين عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كند كه فرمود: از حق بزرگداشت خداوند عزّ و جل احترام گذاشتن به سه طايفه است : مسلمان پير، شخص عادل ، و مفسّر قرآن كه در آن كم نگويد و در آن غلو نكند.
وَ قَالَ مَا أَكْرَمَ شَابٌّ شَيْخاً لِسِنِّهِ- إِلَّا قَيَّضَ اللَّهُ لَهُ عِنْدَ كِبَرِ سِنِّهِ مَنْ يُكْرِمُهُ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هيچ جوانى به پير مردى احترام نگذاشت مگر اينكه خداوند هنگام پيرى كسى را برايش مقدّر كند كه به او احترام گذارد.
وَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ لَيَسْتَحِي أَنْ يُعَذِّبَ الشَّيْخَ الْكَبِيرَ
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: خداوند حيا مى كند كه پير مرد را عذاب كند.
عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يَرْحَمْ صَغِيرَنَا وَ لَمْ يُوَقِّرْ كَبِيرَنَا
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: از ما نيست كسى كه به كوچك ما رحم نكند و به بزرگ ما احترام نگذارد.
قَالَ ص بَجِّلُوا الْمَشَايِخَ فَإِنَّ تَبْجِيلَ الْمَشَايِخِ مِنْ إِجْلَالِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ لَمْ يُبَجِّلْهُمْ فَلَيْسَ مِنَّا
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: به بزرگان احترام بگذاريد؛ زيرا احترام گذاردن به بزرگان موجب بزرگداشت خداوند است ، و هر كه به بزرگان احترام نگذارد از مانيست .
وَ قَالَ أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِخِيارِكُمْ قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أَطْوَلُكُمْ أَعْمَاراً إِذَا سُدِّدُوا
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: آيا آگاه كنم شما را به بهترينتان ؟ گفتند: بلى اى رسول خدا، فرمود: بهترين شما پيرترين شما در راه راست است .
عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ جَاءَ رَجُلَانِ إِلَى النَّبِيِّ شَيْخٌ وَ شَابٌّ فَتَكَلَّمَ الشَّابُّ قَبْلَ الشَّيْخِ فَقَالَ النَّبِيُّ الْكَبِيرُ الْكَبِيرُ
امام صادق عليه السّلام از پدران بزرگوارش نقل كند كه : دو نفر به حضور پيامبر صلّى اللّه عليه و آله رسيدند كه يكى پيرمردى بود و ديگرى جوانى ، جوان قبل از پيرمرد شروع به سخن كرد، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: بزرگ بزرگ .
vBulletin v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.