PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : *** اشعار کودکانه ***



R A H A
07-18-2011, 03:31 AM
تلفن
باز تلفن زنگ ميزنه
تو گوشم آهنگ ميزنه
من گوشيرو برميدارم
ميگم الو سلام دارم
مامان جونم صداش مياد
صداي خنده هاش مياد
از پشت سيم بهم ميگه
بزرگ شدي حالا ديگه
صدآفرين بر پسرم ، برات يه هديه مي خرم
صدآفرين بر دخترم ، برات يه هديه مي خرم

R A H A
07-18-2011, 03:33 AM
تلفن
باز تلفن زنگ ميزنه
تو گوشم آهنگ ميزنه
من گوشيرو برميدارم
ميگم الو سلام دارم
مامان جونم صداش مياد
صداي خنده هاش مياد
از پشت سيم بهم ميگه
بزرگ شدي حالا ديگه
صدآفرين بر پسرم ، برات يه هديه مي خرم
صدآفرين بر دخترم ، برات يه هديه مي خرم

R A H A
07-18-2011, 03:34 AM
توپ
توپ سفيدم قشنگيو نازي ،
حالا من ميخوام برم به بازي
بازي چه خوبه با بچه هاي خوب ،
بازي ميكنم با يه دونه توپ
چون پرت ميكنم توپ سفيدم را ،
قل قل ميخوره ميره به هوا
قل قل ميخوره تو زمين ورزش ،
يك و دو و سه ، چهار و پنج و شش

R A H A
07-18-2011, 03:37 AM
پر 2پر 4پر

10 تا پرستو با هم
یكباره پر كشیدند
در آسمان آبی
پر پر پر پریدند
با پر زدن رسیدند
به یك درخت گردو
یك یكی نشستند
به روی شاخه او
اتل متل توتوله
ده تا پرستو داریم
دانه به دانه حالا
آنها را می شماریم
یك كه خسته تر بود
از روی شاخه افتاد
خدا كند نیفتد
به دست مرد صیاد
اتل متل توتوله
9 تا پرستو مانده
هر شاخه ای، یكی را
به روی خود نشاندهیكی از آن میانه
گرسنه بود و پر زد
برای دانه خوردن
به دشت و لانه سرزد
اتل متل توتوله
نه 10 تا و نه 9 تا
8 تا پرستو مانده
روی درخت زیباپرستوی قشنگی
كه تشنه بود و بی تاب
پرید به سوی چشمه
برای خوردن آب
اتل متل توتوله
نه تشنه و نه خسته
7 تا پرستو حالا
روی درخت نشستهپرستویی هم آرام
چیزی نگفت ودر رفت
به جای دور دوری
پرید و بی خبر رفت
اتل متل توتوله
پرستو آی پرستو
6 تا پرستو مانده
سر درخت گردواتل متل توتوله
شعر و شكوفه و قند
5 تا پرستو مانده
5 تا پرستو رفتند
یکی که بازیگوش بود
کرمی از آن بالا دید
برای خوردن آن
پر زد و پر پر ، پریدیكی نماند و برگشت
دلش به تاپ تاپ افتاد
باید به جوجه هایش
دوباره دانه می داد
4 تا پرستو مانده
بقیه پر كشیدند
اتل متل توتوله
پرستوها پریدنداز آن چهار پرستو
یكی،برای بازی
پریده و پر زد و رفت
به دشت سبز و بازی
اتل متل توتوله
از آن همه پرستو
فقط 3 تا نشسته
روی درخت گردویكی از آن 3 تا هم
پرید و رفت به باغی
نشست ودرد دل كرد
با جوجه كلاغی
اتل متل توتوله
دویدم و دویدم
به روی تك درختی
2 تا پرستو دیدیماز آن 2 تا،یك یهم
نه جیك زد ونه فریاد
به دنبال بقیه
به فكر رفتن افتاد
اتل متل توتوله
نه 6 تا و نه 8 تا
نشسته 1 پرستو
بدون دوست وتنها
نشسته بود پرستو
بدون یار و تنها
كه دید دوباره برگشت
پرستویی به آنجا
كنار هم نشستند
2 تا پرستو با هم
سلام و حال و احوال
نه غصه بود نه غم
اتل متل 10 و 9
توتوله 8 و 7 تا
به 6 و 5 رسیدند
پرستوهای زیبا
ولی كلاغ،كلاغ پر
دوباره پر كشیدند
4 و 3و 2و 1
پرستوها پریدندصدایی آمد انگار!؟
صدای پرپر آمد
2 تا بودند و دیدند
كه یار دیگر آمد
سلام به روی ماهت
كجا بودی؟ بفرما!
3 تا شدیم. چه بهتر!
من و تو می شود"ما"
2 تای دیگر آمد
2 و 3 می شود چند؟
3 و 2 می شود 5
ترانه بود و لبخند
2 پر، 2پر ، 4 پر
3 تا پرستو برگشت
3 تا و 5 تا شد چند؟
6 و 2 می شود 8
پرستوهای زیبا
دوباره پركشیدند
كنار هم پریدند
به ابرها رسیدند
2 تا پرستو برگشت
دوباره 10 پرستو
دوباره 10 پرنده
و یك درخت گردو

R A H A
07-18-2011, 03:38 AM
مادر بزرگ

مادربزرگ
وقتی اومد
خسته بود

چار قدش و
دور سرش
بسته بود

صدای كفشش كه اومد
دویدم

دور گُلای دامنش
پریدم

بوسه زدم روی لُپاش
تموم شدن خستگی هاش

R A H A
07-18-2011, 03:38 AM
ماه و ستاره

شب اومد و ستاره
رو آسمون نشسته
نه یك ، نه ده ، نه صدتا
هزار هزار تا دسته

ستاره توی شبها
چراغ آسمونه
مثل گل و بنفشه
تو باغ آسمونه

یك كمی این طرفتر
ماه قشنگ و زیباست
دلش گرفته امشب
برای اینكه تنهاست

R A H A
07-18-2011, 03:38 AM
كفش

نی نی كوچولو
كفشای سوت سوتی داره

یه توپ ماهوتی داره
بازی فوتبال می كنه،
شوت می زنه

كفشاش براش سوت می زنه

R A H A
07-18-2011, 03:38 AM
سبز

من رنگ سبزم
برگ درختم
گاهی لباسم
بر بند رختم

من سبز هستم
رنگ بهارم
هم پیش گلها
هم پیش خارم

من رنگ گوجه
رنگ خیارم
من رنگ برگم
رنگ بهارم.

R A H A
07-18-2011, 03:39 AM
سؤال

دویدم ودویدم
به یك سؤال رسیدم

كیه كه توی دنیا
ماهی می ده به دریا؟
برف و تگرگ می سازه
درخت و برگ می سازه؟

به بلبلا آواز می ده
به موش دم دراز می ده

به آدمها خواب می ده
آفتاب و مهتاب می ده

جواب تو آسونه
خدای مهربونه
هر بچه ای می دونه

شاعر : ناصر كشاورز

R A H A
07-18-2011, 03:39 AM
آغاز سال نو، با شادی و سرور
هم ‌دوش و هم ‌زبان، حرکت به سوی نور
آغاز مدرسه، فصل شکفتن است
در زنگ مدرسه، بیداری من است
در دل دارم امید، بر لب دارم پیام
هم‌ شاگردی سلام، هم‌ شاگردی سلام
مهر از افق دمید، فصلی دگر رسید
فصل کلاس و درس، ما را دهد نوید
شد فصل کسب علم، فصل تلاش و کار
دانش به نسل ما، می ‌بخشد اعتبار
در دل دارم امید، بر لب دارم پیام
هم ‌شاگردی سلام، هم ‌شاگردی سلام
ای در کنار ما، آموزگار ما
چون شمع روشنی، در روزگار ما
روشن ز نور توست، کاشانه دلم
در کار من تویی، حلال مشکلم
در دل دارم امید، بر لب دارم پیام
هم‌ شاگردی سلام، هم ‌شاگردی سلام
فردا از آن توست، ای نسل چاره ‌ساز
با یاری خدا، آینده را بساز
فردای روشن است، با وحدت کلام
از ما تو را درود، از ما تو را سلام
در دل دارم امید، بر لب دارم پیام
هم‌ شاگردی سلام، هم ‌شاگردی سلام

R A H A
07-18-2011, 03:40 AM
چتر بازیگوش من





در کوچه با چتر جدیدم


در زیر باران می دویدم


چترم که دید آن کوچه خالی ست،


خندید و گفت، این جا چه عالی است!


با باد بالا رفت، هوهو


من را کشید این سو و آن سو


دست مرا یک دفعه ول کرد


همراه شد با باد ولگرد


هی «تاب تاب عباسی» و باد


او را حسابی تاب می داد


پایین پرید از تاب، آخر


زد شیرجه در جوی، با سر


گفتم: تو چتری یا که ماهی؟


هم بازی من باش گاهی


حالا چه شد از تاب بازی


رفتی سراغ آب بازی؟

R A H A
07-19-2011, 12:40 AM
قوقوله قوقو خروس میخونه
صبح شده چشماتو وا کن
بپوش لباساتو که خیلی دیره
کفشاتو زودی به پا کن
میرقصد از شادی کودک زیبا
میرود به سوی دبستان

*********
قدودقدودقدودقدا قد قد
چی شده جوجه خوشگلا
قد قد
این بچه موش تنه لشه
قدقد
اومده میگه بازی نشه
قدقد
*********
پیش بند براش دوختم غذا رو لباساش نریزه
پیرهن و دستو صورت اون همیشه تمیزه
پسته چقدر لذیذه بپا زمین نریزه

R A H A
07-19-2011, 12:41 AM
توپولویم توپولو
صورتم مثل هلو
قد و بالام کوتاهه
چشم و ابروم سیاهه
مامان خوبی دارم می شینه توی خونه میدوزه دونه دونه
می پوشم خوشگل می شم مثل دسته گل می شم

R A H A
07-19-2011, 12:49 AM
يك و دو و سه
زنگ مدرسه
زود باش كه دير شد
هنگام درسه.

دو و سه و چهار
همه خبردار
بايد كه باشيم
دانا و هشيار.

سه و چار و پنج
دانش بود گنج
در راه دانش
بايد كه برد رنج.

چار و پنج و شش
شد فصل كوشش
بايد بكوشيم
در راه دانش.

پنج و شش و هفت
فصل تفريح رفت
شد فصل تحصيل
هنگام كار است.

شش و هفت و هشت
تابستان گذشت
دبستان شد باز
آموزش برگشت.

هفت و هشت و نه
دير شده بدو
كتاب را باز كن
حرفش را بشنو.

هشت و نه و ده
مي رويم همره
چه روز خوبي
مدرسه به به!

R A H A
07-19-2011, 12:49 AM
آی بادبادک!
آی جغجغه!
آی فرفره!

بازیچه دارم بچه ها
ای بچه های کوچه ها
بازیچه های رنگ رنگ
ارزان و زیبا و قشنگ!

آمد دوباره پیر مرد
آن پیر مرد دوره گرد
با آن نگاه مهربان
آن پیر مرد خوش زبان
گوید برای بچه ها
حرفی از آن بازیچه ها

آی جغچغه فریاد کن!
این بچه ها را شاد کن
آی فرفره چرخی بزن!
رقصی بکن در دست من!
آی بادبادک
پرواز کن، بالا برو!
آزاد و بی پروا برو!

R A H A
07-19-2011, 12:49 AM
آواز باران

باران دانه دانه
در ناودان خانه
می خواند این ترانه
از قطره های باران
شد تازه سبزه زاران
پر گشت جویباران

از ناودان خانه
بشنو تو این ترانه
باران دانه دانه
ریزد به شاخساران
سر می زند جوانه

R A H A
07-19-2011, 12:50 AM
بارون مياد ، شور شور شور
اب راه اوفتاد ، هور هور هور
برف اومده ، ريزو ريزو ريز
يخ زده شده ، ليزو ليزو ليز
تگرگ مياد ، دام دام دام
سرم ، دستم ، پام پام پام
بارون مياد شَرشَر
پشت خونه هاجر
هاجر عروسي داره
تاج خروسي داره

R A H A
07-19-2011, 12:50 AM
گریه نکن عزیز جون
بچه خوب و مهربون

گریه کنی چشای تو
پف میکنه میاد جلو

قرمز و بد ادا میشه
یه کمی تا به تا میشه

بجای گریه خنده کن
صورت خود تابنده کن

R A H A
07-19-2011, 12:51 AM
داداشی رفته دبستان
با لباس تابستان

چون کتشو نبرده
طفلکی سرما خورده

تب کرده و خوابیده
مهتاب به روش تابیده

داداشی جونم بیدار شو
مشغول کارو بار شو

هاپیشته هاپیشته

R A H A
07-19-2011, 12:52 AM
بخاریم بخاری
دستتو رو من نزاری
ای بچه مامانی

وقتی که داغ داغم
روشن میشه چراغم
یه وقت نیای سراغم

R A H A
07-19-2011, 12:53 AM
دست کوچولو پا کوچولو
گریه نکن بابات میاد
تا خونه همسایه ها
صدای گریه هات میاد

گشنه شدی شیرت بدم
تشنه شدی آبت بدم
خوابت میاد بگو لالا
تا من کمی تابت بدم

تق و تق و تق
این باباشه صداش میاد
گریه نکن تا بشنوی
صدای کفش پاش میاد

R A H A
07-19-2011, 12:55 AM
دامن من چین چینیه
آبی آسمونیه
ستاره های ریز داره
فقط مال مهمونیه

وقتی که من چرخ میزنم
تموم چیناش وا میشه
تو آسمون دامنم
ستاره ها پیدا میشه

R A H A
07-19-2011, 12:55 AM
پسر بابا قشنگه
با زندگی یه رنگه
شب که بابا تو خونه ست
پسر بابا رو شونه ست
بالا و پایین می ره
نفس اونو می گیره
امّا بابا می خنده
دور غم و می بنده
اگر چه خیلی خسته اس
لباش مثال پسته اس
دلش چه شاده شاده
خوشیش چقدر زیاده
پدر و پسر تو اَبران
با اون لبای خندان
دست علی یارشون
خدا نگهدارشون

R A H A
07-19-2011, 12:58 AM
نهال سیبی داشتم / تو با غچه اونو کاشتم
باد اومد و تاپش داد / ابر اومد و آبش داد
شب اومد و خوابش کرد / روز اومد بیدارش کرد
برف اومد و سرد شد / پیراهنش زرد شد
بهار که از راه رسید / درخت سیبم رو دید
بهار به او عیدی داد /اگر که گفتی چی داد؟
سبزه داد

R A H A
07-19-2011, 12:59 AM
اتل متل یه مورچه ................ قدم می زد تو کوچه
اومد یه کفش ولگرد ............... پای اونو لگد کرد
مورچه پا شکسته ............... راه نمی ره نشسته
با برگی پاشو بسته ................. نمی تونه کار کنه
دونه هارو بار کنه ................. تو لونه انبار کنه
مورچه جونم تو ماهی............. عیب نداره سیاهی
خوب بشه پات الهی
ای مورچه ناز نازی

R A H A
07-19-2011, 01:01 AM
آهويی دارم خوشگله فرار کرده ز دستم

دوريش برام مشکله کاشکی اونو می بستم

ای خدا چی کار کنم آهو مو پيدا کنم

ای خدا چی کار کنم آهو مو پيدا کنم

وای چکنم وای چکنم کجا اونو پيدا کنم


کاشکی اونو می بستم

کاشکی اونو می بستم

R A H A
07-19-2011, 01:02 AM
جوجه طلايي

من جوجه را گرفتم
او را بوسيده گفتم


جوجه جوجه طلايي
نوكت سرخ و حنايي


تخم خود را شكستي
چگونه بيرون جستي


گفتا جايم تنگ بود
ديوارش از سنگ بود


نه پنجره نه در داشت
نه كس زمن خبر داشت


ديدم چنين جاي تنگ
نشستن آورد ننگ


به خود دادم يك تكان
مثل رستم پهلوان


تخم خود را شكستم
زود به بيرون جستم

R A H A
07-19-2011, 01:02 AM
من بابا را خيلي دوست دارم

باباي خوب و پيرم
دستش را من ميگيرم

چه خوب و مهربان است
چه قدر خوشزبان است


آن ريش مثل برفش
بامزه كرده حرفش

چين و چروك رويش
رنگ سفيد مويش


بابا را كرده زيبا
اندازه ي يك دنيا

شبها كه آيد خانه
با گفتن فسانه


در چشم ما كند خواب
تا صبح پيش از آفتاب


به احترام بابا
با هم ميكشيم هورا

R A H A
07-19-2011, 01:03 AM
زنبور عسل

هنگام سحر
زنبور عسل
گل را از شادي
مي كند بغل

با مهرباني
دانه شبنم
بيدار ميكند
گلها را كم كم

شيره گل،در
كاسه بلور
صبحانه اي خوب
براي زنبور

با بال زرّين
مي پرد هر سو
عسل مي سازد
درون كندو


خانه اش دارد
هزاران اتاق

هرگوشه آن
تميز و براّق



هر صبح روشن


در فصل بهار
مي بيني او را
گرم كار و كار

سلام ميكند:
ويزوويزوويز
صبح تو بخير
زنبور عزيز!

R A H A
07-19-2011, 01:07 AM
دست هاي صميمي دوباره
طرحي از نقش دريا كشيده
آسماني پر از نور ايمان
در افق هاي باز آفريده

باز اي دانش آموز برخيز
دوستان تو در انتظارند
بهر تشكيل و تحكيم شورا
دست گرم تو را مي فشارند

با دلي مهربان و صميمي
با گل و باغچه آشنا شو
با بهاران سرسبز شورا
همدل و همره و همصدا شو

لحظه ي دوستي مثل پيچك
در نگاهت گره خورده خورشيد
نسل سازنده ي همدلي را
در همه زندگي مي توان ديد

تا به همراهي و همت ما
باغ ميهن شود سبز و آباد
دل به فرداي روشن سپاريم
تا كه چشم و دل ما شود شاد

R A H A
07-19-2011, 01:08 AM
آيينه ايم و صاف
بي رنگ و بي غبار
هم صحبت نسيم
همسايه ي بهار
يك آسمان اميد
در پيش روي ماست
خورشيد سرفراز
در جست و جوي ماست
ما عهد بسته ايم
با اشتياق و شور
همراه هم شويم
تا قله هاي نور
تا فتح روشني
با بينشي زلال
تا قله هاي فضل
تا قله ي كمال
همرنگ ماه و مهر
همگام دوستي
شوراي مدرسه
شوراي دوستي

R A H A
07-19-2011, 01:09 AM
آمده فصل زيباي مدرسه
فصل لبخند گل هاي مدرسه
فصل تحصيل دين و دانش و كمال
فصل تشكيل شوراي مدرسه
مژده بخش بهار بهروزي
شوراي دانش آموزي
مدرسه باغ ستاره باران
مدرسه مهد بلوغ انسان
شهر مهربان و نشاط و عاطفه
مدرسه كانون علم و ايمان
شورا پيام پاك قرآن است
شورا شكوه عهد و پيمان است
شورا نصيحت امام است
شورا وصيت شهيدان است
مژده بخش بهار بهروزي
شوراي دانش آموزي
جان و دل گر به شورا سپاري
مي شود لحظه هايت بهاري
آيه ي ( و شاورهم في الامر)
رهنمايت شود به رستگاري
مژده بخش بهار بهروزي
شوراي دانش آموزي

R A H A
07-19-2011, 01:10 AM
خورشيد مهربان
تابيده روي بام
صبحي دگر شده
اي مدرسه سلام

صف بسته ايم همه
آماده در حياط
شاداب و خنده رو
با شور و با نشاط

نام خداي خوب
آغاز كار ماست
هوش و توان ما
از ياري خداست

با كوشش و تلاش
اي بچه ی زرنگ
توي كلاس درس
با تنبلي بجنگ

R A H A
07-19-2011, 01:10 AM
باغ كلاس درس ما
پر از كتاب و دفتر است
بر سر ميز و نيمكت
يك آسمان بال و پر است

معلم عزيز ما
راهنماي دوستي
با سخنش گشوده شد
پنجره هاي دوستي

باز بهار تازه را
به باغ درس هديه كرد
آبي آسمان چكيد
به روي برگهاي زرد

معني سبز دوستي
در دل بچه ها نشست
تخته و ميز و نيمكت
جوانه زد شكوفه بست

R A H A
07-19-2011, 01:10 AM
برخيز هر سحرگاه
با ياد پاك الله
با عشق او وضو كن
آنگاه رو به او كن

از سستي ها بپرهيز
سحر از خواب برخيز
خود را از غم جدا كن
توكل بر خدا كن

آن گاه شادمانه
بيرون برو ز خانه
بسپار جان خود را
به دست باد صحرا

بده تن، دست ورزش
بكن هر صبح نرمش
بدو چون باد در كوه
بدو چون ابر انبوه

سپس با شور و اميد
سلامي كن به خورشيد
تن خود را قوي كن
دلت را معنوي كن

نسيم صبحگاهي
اين نعمت الهي
به قلبت مي دهد شور
به جانت مي دهد نور

R A H A
07-19-2011, 01:12 AM
مدرسه ، مدرسه اي گلستان
دوست مي دارمت مثل جانم
من به آغوش تو مي شتابم
صبح هر روز اي مهربانم

مي شتابم به سوي تو با شوق
تا بياموزم در تو دانش
تا كه راه سعادت بجويم
با تلاش فراوان و كوشش

از فراز و نشيب و خم راه
هرگز از پا نيفتم هراسان
تنبلي، سستي و نا اميدي
دور دور است از من فراوان

غنچه اي هستم امروز اما
پرتو علم آموزگاران
مي دهد گرمي و نور تا من
گل شوم بهر فرداي ايران

R A H A
07-19-2011, 01:15 AM
نو گل باغ ايران به پاخيز
پيرو راه قرآن به پاخيز
رهسپار ره سرفرازي
حامي دين يزدان به پاخيز
اي وطن را نگهبان، به پا شو
اي تو از نسل توفان به پاخيز
پاسدار حريم وطن باش
از پي حفظ ايران به پاخيز
با شهيدان بيا همنوا شو
يادگار شهيدان به پاخيز
پاي در راه سازندگي نه
مثل سيل خروشان به پاخيز
تا شود از تو و همت تو
خاك ميهن گلستان به پاخيز

R A H A
07-19-2011, 01:18 AM
در پيش چشمانم كتابي است
با يك جهان تصوير زيبا
تصوير باغ و دشت و جنگل
تصوير رود و كوه و دريا

در پيش جشمانم كتابي است
با صد هزاران نقش و صد رنگ
نقش گل و برگ و شكوفه
نقش درخت و چشمه و سنگ

تصوير پاك زندگاني
در واژه هايش مي زند اوج
هر جا كه مي افتد نگاهم
از خاك تا خورشيد تا موج

هر نقطه آن يك ستاره است
هر حرف آن يك كهكشان است
هر سطر آن يك دشت و درياست
هر صفحه اش يك آسمان است

يك جاي آن نقش زمستان
يك جاي آن نقش بهار است
اين نقش ها نقش جهان است
اين دفتر پروردگار است

R A H A
07-19-2011, 01:19 AM
بخوان قرآن كه دل آرام گيرد
بخوان تا جان ز جانان جام گيرد
بخوان تا بنگري نور خدا را
ببيني در درون شور خدا را
بخوان تا از جهان آسوده گردي
ز رنج اين و آن آسوده گردي
بخوان تا راز خلقت را بداني
ره ملك سعادت را بداني
ز قرآن نيست بهتر جايگاهي
نباشد مطمئن تر زان پناهي
شفاي دردهاي سينه ما
به عالم بهترين آيينه ما
به قرآن چونكه روي آري به قرآن
نيايي نا اميد از درگه آن
تو يا قرآن شفيع جان ما باش
به هر جان حافظ ايمان ما باش

R A H A
07-19-2011, 01:19 AM
برآيد به هر صبحدم آفتاب
گشايد جهان ديده خود ز خواب
جهان آفرين زندگاني دهد
به جان هستي جاوداني دهد
زمان شادي و غم به يكسان دهد
نصيب تو را سخت و آسان دهد
ره عمر پيوسته هموار نيست
تو را بخت كه يار و گه يار نيست
به نور محبت جهان روشن است
دل از دوستي سر خوش و ايمن است
دل ما اگر جايگاه خداست
يقين دان كه از تيرگيها جداست
خدا در دل و جان پاكان بود
همان جاست يزدان كه ايمان بود

R A H A
07-19-2011, 01:20 AM
اي خداوند پاك و توانا
آفريننده آسمانها
اي خداي زمين و زمانه
آفريننده جاودانه
عالم و عادل و مهرباني
در همه جا و در هر زماني
من مسلمانم و حق پرستم
در نمازم تو را مي پرستم
چون به گوشم رسد صوت قرآن
مي روم سوي مسجد شتابان
تا بگويد موذن اذان را
مي رسم شاد و خندان به آنجا
دانش آموز ايران زمينم
غنچه اي در گلستان دينم
مسجد و مدرسه سنگر من
چون كه فرمود آن رهبر من
رمز پاكي و ايمان نماز است
زينت هر مسلمان نماز است

R A H A
07-19-2011, 01:20 AM
آفتاب از افق سر برآورد
مژده از روزي ديگر آورد
روز شور و نشاط و جواني
همدلي، همرهي، همزباني
روز كار است و هنگام كوشش
وقت آموزش است و پژوهش
روز پرواز تا روشنايي
از سكوت و تباهي رهايي
دانش آموز كوشا بپاخيز
شوري از علم و ايمان برانگيز
بشنو پيغام پيغمبردين
دانش آموز حتي كه در چين
قلب ما روشن از نور دين است
فكر ما فخر ايران زمين است
ياور رهبر و يار ملت
رهسپاريم به راه سعادت
از توانايي و همت ما
گلفشان مي شود باغ فردا
در پناه خداوند منان
جاودان باد اسلام و ايران

R A H A
07-19-2011, 01:21 AM
آيينه آب پر شد از نور
خورشيد فشاند پرتو از دور
برخيز ازنو بامداد آمد
روز آمد روز شاد آمد
آمد كه تو را به كار آيد
بر كام تو روزگار آيد
برخيز و بساز زندگاني
داني كه تو اين هنر تواني
سازنده روزگار خود باش
سر زنده به سعي و كار خود باش

R A H A
07-19-2011, 01:21 AM
ببين به دامن حرا
شكوفه هاي نور را
به جان صخره ها ببين
ترانه حضور را

زلال نور مي چكد
ز اوج سبز آسمان
صداي نور مي رسد
ز بي كران ز بي كران

ببين بهار تازه را
كه از افق برآمده
ز عطر جاودانه اش
شب سيه سرآمده

ببين نثار مي كند
زمانه گل به پاي او
و زنده مي شود زمان
ز عطر آشناي او

رسول مهر آمده
كه مژده خدا دهد
و با كلام روشنش
زمانه را صفا دهد

شكفته باغ زندگي
ز عطر سبز نام او
ز نغمه محمدي
ز مژده قيام او

R A H A
07-19-2011, 01:21 AM
آمده ماه مهربان
آمده ماه دوستي
وا شده باز مدرسه
وا شده راه دوستي

كوچه به كوچه مي روند
دسته به دسته كودكان
هست چه خوب و با صفا
ديدن روي دوستان

چنارهاي مدرسه
هنوز ايستاده اند
شاخه و برگ خويش را
به دست باد داده اند

مي خزد از روي زمين
سينه به سينه باد سرد
توي حياط مدرسه
ريخته برگهاي زرد

دست به دست بچه ها
گوش به زنگ مدرسه
پر شده از شادي ما
باغ قشنگ مدرسه

R A H A
07-19-2011, 01:22 AM
كتابي پر از شعر و شور است و نور
كتابي كه بوي خدا مي دهد
خدا در تمام ورقهاي آن
حياتي دوباره به ما مي دهد

در آن برگهاي سپيدش خدا
گل و نور و آيينه انباشته است
هزاران گل و بذرو شور و اميد
ميان دل صفحه ها كاشته است

در آن جاي داده چه زيبا و خوب
خدا سي رقم پهنه آسمان
همه پر ستاره، پر از نور ماه
همه آبي و روشن و مهربان

بيا بالهاي دل خسته را
به شادي همه يك به يك وا كنيم
در اين آسمانهاي آبي و پاك
بيا بربگيريم و نجوا كنيم

R A H A
07-19-2011, 01:22 AM
اي خدا، اي خداي پاك و بزرگ
اي خدا، اي خداي بي همتا
اي خداوند آسمان و زمين
اي خداوند دره و دريا

از تو دارد توان جنبيدن
پر و بال پرندگان قشنگ
مرغ و مرغابي و كبوترها
همه جا گونه گون رنگارنگ

من فقط بنده و مطيع توام
اي خداوند قادر و دانا
از ره لطف و مهرباني خود
تو به من راه راستي بنما

ياري ام كن تو اي خداي بزرگ
تا دلم با تو آشنا گردد
قلبم از مهر تو شود لبريز
روحم از غير تو جدا گردد

R A H A
07-19-2011, 01:22 AM
هر چيز اين دنياي زيبا
شعر خداوند بزرگ است
شعري كه هر مصراع و بيتش
مانند يك پند بزرگ است

شعر خدا را مي توان خواند
در رعد و برق و برف و باران
در آسمان صاف و آبي
در آب پاك چشمه ساران

شعر خدا را مي توان خواند
در آب و خاك و باد و آتش
هنگام شب در چهره ماه
با آفتاب گرم و دلكش

شعر خدا را مي توان خواند
در شاخه و برگ درختان
در فصل گرما و بهاران
در فصل پاييز و زمستان

شعر كتاب آفرينش
زيباترين شعر جهان است
شعري كه خوش آهنگ و زيباست
شعري كه موزون و روان است

R A H A
07-19-2011, 01:22 AM
اي صبح سپيد آرزويم
از توست تمام گفتگويم
تو راز و نياز آفتابي
تفسير نماز آفتابي
اي چشم و چراغ آفرينش
اي لاله باغ آفرينش
ما ذره و چشمت آفتاب است
توضيح صريح شعر ناب است
پايان ره نگاه ما، تو
اينجا همه جا پناه ما ، تو
اي گل ز تو رنگ و بو گرفته
بلبل ز تو آبرو گرفته
ما خسته و آشيانه مهرت
در پيش خدا بهانه مهرت
اي نام خوش تو رمز هستي
تا هست خداي تو، تو هستي
با آمدنت سپيدي آمد
يا حضرت مصطفي محمد (ص)

R A H A
07-19-2011, 01:23 AM
با شروع مهر
زندگي گرفت
زنگ مدرسه
مي رسد به گوش
زنگ مدرسه
دنگ و دنگ و دنگ

با طلوع مهر
دنگ و دنگ و دنگ
مي دهد پيام
سعي بي دريغ
جستجو مدام
كار بي درنگ

بچه ها به صف
در سر مدرسه
مثل سنگر است
هر كه اين ميان
پرتوان تر است
اوست مرد جنگ

در ره هدف
راه علم و دين
شادمان به پيش
پا به پاي هم
پرتوان به پيش
با صداي زنگ

R A H A
07-19-2011, 01:23 AM
آمده ماه مهربان
آمده ماه دوستي
وا شده باز مدرسه
وا شده راه دوستي

كوچه به كوچه مي روند
دسته به دسته كودكان
هست چه خوب و با صفا
ديدن روي دوستان

چنارهاي مدرسه
هنوز ايستاده اند
شاخه و برگ خويش را
به دست باد داده اند

مي خزد از روي زمين
سينه به سينه باد سرد
توي حياط مدرسه
ريخته برگهاي زرد

دست به دست بچه ها
گوش به زنگ مدرسه
پر شده از شادي ما
باغ قشنگ مدرسه

R A H A
07-19-2011, 01:24 AM
يادش به خير آن روز
آن روز نوراني
آن روز پر حاصل
روز گل افشاني
روزي كه لبها شد
باغ گل لبخند
توي هوا پيچيد
بوي گل و اسپند
از چهره ها شد پاك
رنگ پريشاني
شد خانه دل ها
جشن و چراغاني
شهر من آن روز
بوي خدا مي داد
زيرا تمام شهر
بوي تو را مي داد
تو مثل يك غنچه
آن روز روييدي
مثل گل خورشيد
بر شهر تابيدي

R A H A
07-19-2011, 01:24 AM
وقتي امام آمد
ايران گلستان شد
لب هاي پژمرده
گل هاي خندان شد
او مثل پيغمبر
پيغام بر لب داشت
در باغ دلهامان
نور خدا مي كاشت
در پيش پاي او
بس لاله پرپر شد
ايران ما اما
ايران ديگر شد
ايران اسلامي
ايران قرآني
ايران پاينده
ايران ايراني
از بهر حفظ آن
بايد توانان بود
در حفظ قرآن نيز
بايد كه كوشا بود
پاينده باد ايران
در سايه قرآن
در سايه قرآن
پاينده باد ايران

R A H A
07-19-2011, 01:25 AM
اي خميني ! روح تو آيينه بود
قلب تو دور از غبار كينه بود
در نگاهت پرتو اميد بود
چشمهايت خانه خورشيد بود
قلب پاك و مهرباني داشتي
در دل ما آشياني داشتي
در كلامت زندگاني يافتم
رنگ و بوي آسماني يافتم
شاد از آنم كه فرزند توام
عاشق آن قند لبخند توام
تو به ما راه نجات آموختي
گر چه خود مانند شمعي سوختي
اي خميني! با تو پيمان بسته ام
بر سر پيمان خود بنشسته ام
عهد بستم پيرو راهت شوم
در عمل فرزند دلخواهت شوم

R A H A
07-19-2011, 01:25 AM
آمد از كرانه ها
از كرانه هاي دور
از سكوت شب گذشت
با ترانه هاي نور
گل دميد از آن بهار
شاخه شاخه، صف به صف
قم پر از جوانه شد
پر شكوفه شد نجف
منبرش شبيه كوه
او شبيه آفتاب
از كلام او دميد
نور گرم انقلاب
گفت: « انقلاب ما
انفجار نور بود»
در نگاه روشنش
نور در عبور بود
درس او به ما چه بود
درس ايستادگي
با من و تو از چه گفت
از شكوه سادگي

R A H A
07-19-2011, 01:25 AM
مثل غنچه بود آن روز
غنچه اي كه روييده
در هواي بهمن ماه
بر درخت خشكيده
مثل آب بود آن روز
آب چشمه اي شيرين
چشمه اي كه مي بيند
مرد تشنه اي غمگين
گر چه در زمستان بود
چون بهار بود آن روز
سرزمين ما ايران
لاله زار بود آن روز
روز خنده ما بود
روز گريه دشمن
روز خوب پيروزي

R A H A
07-29-2011, 07:27 PM
آی گربه ی نا قلا
بيا پاور چين بيا
به اين سوراخ نگا كن
بگرد يه موش پيدا كن
اون موشه را تو بردار
سربه سر موش بذار
ببين موشه چه نازه!
دمش چقد درازه!
چه دندونايي داره!
عجب چشايي داره!
اما چرا ترسيده؟
معلومه، گربه ديده
يه گربه ي چاقالو
با بدن پشمالو
با اون چشاي ريزش
با دندوناي تيزش
موشه را گير آورده
انگار اسير آورده
موش اسير بيداره
فقط فكر فراره
گربه هه خسته ميشه
چشاش كه بسته ميشه
موش كوچولو باترس و لرز
يواشكي جيم ميشه

R A H A
07-29-2011, 07:28 PM
خرگوش ناز كجايي ؟

آي گوش دراز كجايي؟

قايم نشو زير زمين

بيا بيرون منو ببين

من موش دم درازم

به اين دمم مي نازم

تو هم كه گوش درازي

به اون گوشات مي نازي

حالا بيا ناز نكن

اون چشاتو باز بكن

اينقد نباش گيج و ويج

برات آوردم هويج

بخور و با من بازي كن

دل كوچيكمو راضي كن

R A H A
07-29-2011, 07:28 PM
آهاي آهاي كلاغه



آهاي كلاغ سياهه


بيا لب بوم بشين


منو نگاه كن ببين


برات غذا ميارم


توي حياط ميذارم


تا بخوري سير بشي


شايد نمك گير بشي


بعدش بكن تو قارقار


خبرهاي خوب بيار

R A H A
07-29-2011, 07:29 PM
اي كفشاي من كه يار و جفتيد



شب خواب مي ديدم به من مي گفتيد:


از ما ياد بگير رسم رفاقت


رسم ياري و مهر و محبت


هر كجا كه تو قدم ميذاري


چون ما با توايم غمي نداري


هرجا كه بري ما هم باهاتيم


پوششي واسه هر دو تا پاتيم


دوست پاي تو هم چپ و هم راست


راحتي پا در گرو ماست

R A H A
07-29-2011, 07:29 PM
من يه درخت هستم

بلند و سبز هستم

تو خاك ريشه دارم

رو شاخه ميوه دارم

پاك مي كنم هوا را

شاد مي كنم شما را

اگر تو ماه اسفند

تو يك نهال بكاري

سال ديگه مي بيني

كه يك درخت داري

R A H A
07-29-2011, 07:30 PM
مادربزرگ من

چون غنچه زيبا بود

او مادر عمه ،

عمو و بابا بود

گاهي براي من

او قصه اي مي گفت

هر قصه اش پندي

شيرين و گويا بود

افسوس ! ديگر نيست

او در ميان ما

از دوريش غمگين

عمه ، عمو ، بابا

من هم دلم تنگ است

از دوريش امروز

هستم به ياد او

هر لحظه و هر روز

R A H A
07-29-2011, 07:30 PM
مرغ قشنگم قدقدقدقدا می کنه

شاید داره منو صدا می کنه



دونه می خواد تا بخوره



برای من تخم بذاره



یه مشت دونه بر می دارم



برای مرغم می پاشم



یه کاسه ی آب میارم



جلوی مرغم میذارم



اون می خوره آب و دونه



بعدش میره توی لونه



می خوابه قدقد می کنه



برای من تخم می کنه

R A H A
07-29-2011, 07:32 PM
ديروز با مامان جوون

رفته بوديم خيابون

ماشينهاي جورواجور

اونجا ديدم فراوون

يك ماشين كوچولو

شبيه يك قورباغه

توي خيابون ديدم

گفتم چقدر اين ماهه!

اسمش چيه مامان جان

اين وانته يا پيكان؟

گفت : هيچكدوم عزيزم

نه وانت و نه پيكان

يك ماشين قديمي

اين كوچولو فولكسه

شنيده ام گفته اند

يه ماشين دو لوكسه.

R A H A
07-29-2011, 07:33 PM
*لالالالا گل نازم
* تويي سرو سرافرازم
* تويي سرو و تويي كاجم
* تويي افسر، تويي تاجم

* لالالالا گل نرگس
* نباشم دور، ِز‌‌ تو هرگز
* هميشه در برم باشي
* چو تاجي بر سرم باشي

*لالالالا گل مريم
* چه گويم از غم و دردم
*غم من در دلم پنهان
* بيا اينجا بشو مهمان

* لالالالا گل مينا
* بخواب آروم ،گل بابا
* بابا رفته ، سفر كرده
* الهي زودي برگرده

* لالالالا گل شب بو
* نگاهت مي كند جادو
* ببينم چشم شهلايت
* به زير آن كمان ابرو

* لالالالا گل پونه
*انار كردم واسَت دونه
* انار سرخ ِ ياقوتي
* بخوراي گل، نگير بونه

*لالالالا گل صدپر
* نشه هرگز گلم پرپر
* بمون با من گل خندان
* نبينم چشم ِ تو گريان

* لالالالا گل لاله
* ميريم فردا خونه خاله
* نديدم خاله جانت را
* الان چندين و چن ساله

* لالالالا گلم خوابيد
* به رويش نورِ مَه تابيد
* لالالالا گلم زيباست
* براي من ، همه دنياست .

R A H A
07-29-2011, 07:34 PM
کنار گل تو باغچه

نشستن دو تا زنبور

یه مهمونی گرفتن

با یه دونه ی انگور

خانوم و آقا مورچه

رد میشدن از اونجا

زنبورای مهربون

صدا زدن بفرما!

شاپرک و کفشدوزک

می پریدن رو گلها

زنبورا ی مهربون

صدازدن بفرما!

کنار باغچه حالا

زیاد شدن مهمونا

مورچه ها و کفشدوزک

شاپرک و زنبورا

یه مهمونی گنده

دادن اون دو تا زنبور

منم بردم براشون

دو تا خوشه ی انگور

R A H A
07-29-2011, 07:35 PM
خورشيد خانم سكه طلاي آسمونه

براي زمين مادري خوب و مهربونه

زمين ما با نور اون گرم ميشه

دل زمين با نور اون نرم ميشه

خداي پاك خالق آسمانها

خالق هم زمين و هم زمانها

خورشيد خانم چشمه ي نور را آفريد

با نور او از دل خاك ، گياه و گل آمد پديد

شكر مي كنيم خدا ي مهربون را

داده به ما زمين و آسمون را

R A H A
07-29-2011, 07:35 PM
باغبان با آب پاك

تا كه گل را آب داد

گل برايش خنده كرد

برگ ها را تاب داد

بوي گل چون با نسيم

در هوا پرواز كرد

مست شد پروانه اي

رقص خود آغاز كرد

مي پريد از شاخه اي

روي يك شاخ دگر

شهد گل را مي مكيد

مي كشيد او را به بر

بلبلي شيدايي پروانه ديد

روح و جانش سوي آن گل پركشيد

نغمه ها مي خواند او با اشتياق

پر ز عشق و شور شد دامان باغ

R A H A
07-29-2011, 07:36 PM
من يك گل دارم

يك گل قشنگ

زيبا و خوشبو

ناز و رنگارنگ

كاشته ام آن را

ميان گلدان

آبش مي دهم

روزي يك ليوان

گل قشنگم

دوست است با آفتاب

شبها مي خوابد

در نور مهتاب

R A H A
07-29-2011, 07:39 PM
چشمان خورشید

از آسمان ها

یک روز افتاد

برآب دریا

تا آب را دید

با ناز خندید

دریای آبی

از شوق لرزید

لبخند خورشید

گرمست و زیبا

دریای آبی

پرشور و غوغا

R A H A
07-29-2011, 07:39 PM
يك دستگاه كامپيوتر

بابا براي من خريده

هرگز كسي ،مانند آن را

در هيچ بازاري نديده

من مي فشارم گوش آن را

مي گويد او:آماده هستم

پيچيده ام با آنكه خيلي

در ظاهر اما ساده هستم

او پاسخ هر پرسشم را

فورا" برايم مي نويسد

هم ديكته و هم مشق من را

شبها به جايم مي نويسد

R A H A
07-29-2011, 07:40 PM
ديروز در گلدان
ديدم گلي زيبا
با برگهاي سبز
با قامتي رعنا
گفتم كه به به به!
خوشرنگ و خوشرويي
اي نوگل خندان
نازي و خوشبويي!
وقتي كه بوييدم
من آن گل زيبا
ديدم ندارد بو
آن نوگل رعنا
گفتم چرا اين گل
با اين همه خوبي
اصلاً ندارد
عطري و بويي؟
رفتم و آهسته
دستي زدم بر آن
ديدم گل زيبا
اصلاً ندارد جان!

R A H A
07-29-2011, 07:40 PM
مادربزرگ پيرم
مويي سفيد دارد
بر لب هميشه لبخند
در دل اميد دارد

گيسوي مثل برف و
رویی چو ماه دارد
بر گوشه ي لبانش
خالي سياه دارد

مادر بزرگم امروز
بر موي خود حنا بست
هر تار نقره اش را،
يك لايه ی طلا بست

گرديده رنگ مويش
چون آفتاب تابان
در چشم خسته ي او
شادي شده نمايان

R A H A
07-29-2011, 07:41 PM
بهار يواش يواش مياد

صداي كفش پاش مياد

سرما ديگه بار سفر را بسته

منتظر فصل بهار نشسته

بهار مياد رو شاخه ها

برگ و شكوفه مي ذاره

ميون دشت، تو باغچه ها

گلهاي خوشبو مي كاره

ابرا ميان به آسمون

نم نم بارون مي باره

ماهم بايد پنجره را واكنيم

بهار زيبا را تماشا كنيم

تو دلهامون بذر اميد بكاريم

بگرديم و شادي را پيدا كنيم