PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تهران قدیم(طهران قدیم) > رسوم سنتی و باورهای مردم > رسم و رسوم ازدواج



mozhgan
07-16-2011, 09:00 PM
آرایش عروس( بزک عروس)


پس از پایان استحمام، عروس را با ساز و دهل به خانه می آوردند و در این هنگام مشاطه ای که از قبل فراخوانده شده بود شروع به آرایش عروس می کرد. آرایش های گذشتگان در فرهنگ های فارسی تحت عنوان( هر هفت) معرفی شده است و هر هفت یعنی لوازم آرایش زنانه که در قدیم عبارت بود از هفت چیز: سرخاب، سفیدآب، حنا، وسمه، زرک، غالیه و خال. بنابراین هر هفت کردن به معنی آرایش کردن است و مترادف آن نیز همان اصطلاح هفت قلم آرایش کردن می باشد.

mozhgan
07-16-2011, 09:01 PM
اعتقاداتی در مورد مراسم عقد کنان


از دیگر اعتقاداتی که در مورد مراسم عقدکنان وجود داشته این موارد را می توان نام برد: اطاق عقد نباید زیرش خالی باشد، زن هایی که موقع عقد در اطاق مزبور هستند همه باید سپیدبخت و یک بخته باشند. سفره عقد و عروس باید روبه قبله باشند. به هنگام عقد در لباس های عروسی نباید گره ای باشد و وی باید تمام بندهای لباس هایش را باز کند تا گره ای در کار و زندگیش نیفتد. مغز یک فندق را از توی پوستش در می آوردند و مقداری جیوه در ان ریخته و سوراخ پوست را با موم می گرفتند و سپس آن را به عروس می دادند که همراه خود داشته باشد به این نیت که داماد زن دیگری نگیرد و بر سر عروس هوو نیاورد. همانطور که جیوه در فندق می لرزد، دل داماد هم همواره برای عروس بلرزد! جایگاه نشستن عروس باید به این ترتیب باشد که اول پیه سوزی را از عسل و روغن تدارک دیده و آن را روشن می کردند و رویش یک تشت واژگون و روی تشت نیز یک زین اسب قرار می دادند و عروس را بر روی این زین می نشاندند!

mozhgan
07-16-2011, 09:03 PM
بردن عروس


پس از جاری شدن خطبه عقد و مراسم عقدکنان، چند ساعتی را به زدن ساز و رقص و شادمانی سپری می کردند. آنگاه چند نفر از خانه داماد یا اسب سفیدی برای بردن عروس می آمدند. عروس را سوار بر اسب کرده و در جلوی آنها مطرب ها و پشت سر آنها نیز جارو کشان و سپس اسب عروس حرکت می کرده است. وقتی قافله عروس به خانه داماد می رسید باید داماد به پیشواز عروس می رفت و نارنجی به طرف وی پرتاب می کرد. اگر عروس می توانست نارنج را در هوا بگیرد نشانه آن بود که عروس بر سر داماد مسلط خواهد شد. هنگامی که می خواستند عروس را به خانه داماد ببرند پسربچه نابالغی را آورده و یک بقچه حاوی نان و پنیر را به وی می دادند و بچه موظف بود که این بقچه را به کمر عروس ببندد و با این نان و پنیر عروس را روانه خانه داماد می کردند. وقتی که عروس می خواست پایش را در آستانه در خانه داماد بگذارد. فندق یا گردویی را زیر پایش قرار می دادند تا به این ترتیب هر گونه طلسمی که برای عروس شده از بین برود. در هنگام ورود، عروس زیر لب می گفت یا عزیزالله، به این نیت که عزیز شوهرش بشود و در این موقع داماد باید بالای سر در خانه برود تا عروس از زیر پاهای او رد شود و یا باید پاهایش را باز کند و عروس از زیر پاهای او عبور کند تا بدین طریق در زندگی بر سر عروس مسلط باشد در موقع ورود داماد به اتاق عروس نیز ، کفش های عروس را در بالای در قرار می دادند تا بدین ترتیب عروس بر سر داماد مسلط باشد. بعد از اینکه عروس به خانه داماد وارد شد. زن های فامیل می آمدند و شروع به شادمانی می کردند. آنان بر سر عروس و داماد مانند سر عقد نقل و پول می ریختند و می گفتند که هرگاه از این نقل، دختر دم بختی بخورد به زودی بختش باز می شود. مساله دیگر اینکه داماد نیز می تواند در این مجلس زنانه حضور داشته باشد و بر این عقیده بودند که در این شب داماد به تمامی زنان محرم می باشد.

mozhgan
07-16-2011, 09:03 PM
بنداندازان


یک یا دو روز به عقد مانده عروس را بند می انداختند، در این زمان از خانه داماد چند تن به خانه عروس می رفتند.

mozhgan
07-16-2011, 09:04 PM
پاتختی و مادر زن سلام


یکی از مجالسی که پس از عروسی، به اجرا در می آمد مراسم پاتختی بود که بلافاصله بعد از شب عروسی و در اولین صبح برگزار می شد. در این مراسم عموما نزدیکان عروس و داماد شرکت داشتند و عده ای مطرب نیز دعوت می شدند تا برای شادمانی مهمانان هنرنمایی و نوازندگی کنند. همچنین در صبح بعد از عروسی، داماد موظف بود که با مادر زن خود ملاقاتی داشته باشد و از او به خاطر دختر پاکی که به او داده تشکر کند.

mozhgan
07-16-2011, 09:04 PM
پاگشا


مراسمی بود که چهل روز بعد از عروسی، در خانه مادر عروس بر پا می شد و در آن عروس و داماد و فامیل های نزدیک دو طرف شرکت داشتند. برگزاری این مجلس به این علت بود که دو فامیل بیشتر با هم آشنا شوند و نیز دختر بتواند بعد از گذشت زمانی دوباره به خانه مادرش بیاید.

mozhgan
07-16-2011, 09:04 PM
توضیحی در مورد رسم و رسوم ازدواج


یکی از اعتقادات در رابطه بخت گشایی این بود که وقتی فرد پنبه زنی را به داخل خانه برای کار می آوردند، منتظر می شدند تا پنبه زن به منظور انجام عملی برای مدتی دست از کار بکشد و در این هنگام فوراً، دختر دم بخت خانه را دور از چشم پنبه زن آورده و از توی کمان پنبه زنی عبورش می دادند و معتقد بودند که به زودی زه کمان وی پاره خواهد شد و به این ترتیب نیز بخت دخترشان باز می شود. در صورت پاره شدن چله کما، جازدن آن کار بسیار مشکلی برای پنبه زن ها بود و به همین خاطر پنبه زن ها سعی می کردند تا جایی که ممکن است کمانشان را رها نکنند تا دست هیچ دختری به آنها نرسد و باعث پاره شدن زه کمان آنها نشود.
برای بخت گشایی کار دیگری نیز می کرده اند و آن اینکه هر گاه درون خانه و یا در منزل همسایگان برای نذر گوسفندی می کشتند، مادری که می خواست هر چه زودتر دخترش به خانه بخت برود چادر دخترش را از درون روده گوسفند عبور دهد و بر این اعتقاد بودند که دختر با سر کردن آن چادر به زودی بختش باز می شود!
از دیگر معتقدات مردم برای بخت گشایی و همچنین برآورده شدن دیگر حاجات خویش، دوختن پیراهن مراد بوده است. این مراسم به این شکل بود که در روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان ، که روز قتل ابن ملجم می باشد زن ها آرایش کرده و به مساجد می رفته اند. تهرانی ها عموما در مسجد شاه تجمع می کردند و با پارچه هایی که از قبل تهیه کرده بودند در بین دو نماز پیراهن مراد می دوختند و معتقد بودند در بین بعضی از زنان این اعتقاد نیز بود که پارچه پیراهن ذکر شده را بهتر است که از پول حاصل از گدایی خریداری نمایند!

mozhgan
07-16-2011, 09:04 PM
جهازبران


چند روز قبل از عروسی و گاهی روز قبل از آن، مراسم جهازبران صورت می گرفت. برای جهازبران چند نفر طبق کش همراه چند قاطر اجیر می شدند تا وسایل جهیزیه عروس را به خانه داماد حمل کنند. علاوه بر طبق کش ها، عده ای نقاره زن نیز استخدام می شدند تا در طول راه به هنرنمایی بپردازند. قبل از رسیدن گروه مزبور چند تن جلوتر به خانه داماد می رفتند و قسمت هایی از خانه داماد را که برای عروس در نظر گرفته شده بود نظافت کرده و به اصطلاح آب و جارو می کردند. هنگامی که جهیزیه در خانه داماد جای می گرفت، فردی از طرف خانواده عروس، صورت اسبابی که آورده بودند را نشان داماد می داد و از وی بابت آنها رسیدی دریافت می کرد که به آن سیاهه می گفتند. علاوه بر آن دادن انعام به طبق کش ها و نقاره چی ها جزو وظایف داماد به حساب می آمد. طبق کش ها علاوه بر انعام مزبور اجازه داشتند که نقل ها و پارچه های کف طبق ها را که برای تزیین تدارک دیده شده بود را برای خود بردارند. وسایل جهیزیه طبق توافقی که قبلا بین خانواده های عروس و داماد صورت گرفته بود تهیه می شد. به عنوان مثال گاهی عبارت بود از: دیگ، قابلمه، ملاقه، آبکش، مجمع های مسی، آفتابه لگن و اسباب دیگری همچون رختخواب، متکا، پشتی، پرده، سماور، بلور و علاوه بر همه این ها، آینه و قرآن جزو اصلی مهمترین وسایل جهیزیه به شمار می رفته است.

mozhgan
07-16-2011, 09:05 PM
حمام عروس


روز عروسی یکی از حمام های محل را غرق می کردند و صبح زود داماد را همراه عده ای به حمام می فرستادند. به هنگام استحمام و پس از آن، همواره فرد مجردی را تعیین می کردند تا دوش به دوش داماد راه برود. این فرد را اصطلاحاً ساقدوش می خواندند و بر این عقیده بودند که با انجام این عمل فرد مزبور به زودی ازدواج خواهد کرد. قبل از پایان استحمام داماد، دسته ای همراه موزیکچیان به خانه عروس می رفتند و لباس های داماد را که درون بقچه زری دوزی شده زیبایی، پیچیده شده بود را برای داماد می آوردند. عروس را نیز در مراسمی دیگر به گرمابه می بردند. البته حمام کردن عروس ساعت ها به طول می انجامید، به طوری که در بین انجام اعمال استحمام، شیرینی و میوه به گرمابه برده می شد و در آنجا به مصرف می رسید و گاهی ناهار نیز در حمام صرف می شد. در حمام به جز شستشو اعمال دیگری نیز انجام می شد از جمله: مالیدن سفید آب، بستن حنا به سر و ناخن های انگشتان دست و پا غیره.

mozhgan
07-16-2011, 09:05 PM
حنابندان


سه یا چهار روز به عقد مانده، حنابندان انجام می گرفت که اولین آرایش عروس را انجام می دادند.

mozhgan
07-16-2011, 09:05 PM
خرید عروسی


پس از خواستگاری و پسند هر دو طرف و انجام مراسم بله برون، هر زمانی را که طرفین موافقت کردند و مورد قبول واقع می شد و ایجاد اشکالی نمی کرد برای خرید وسایل عروسی تعیین می کردند. وسایلی که معمولا در این زمان خریده می شد عبارت بود از: پارچه و یا لباس دوخته شده، آیینه و شمعدان، وسایل آرایش عروس، لباس های زیر برای عروس، کفش و جوراب، لوازم مربوط به سفره عقد و دیگر وسایل اینچنین. نکته دیگر آن که برای این خرید یک یا دو نفر از خانواده عروس و داماد انتخاب می شدند که معمولا مادر و خواهر عروس و داماد از همه مناسب تر تشخیص داده می شدند و معمولا نیز در این خرید عروس و داماد شرکت نداشتند ( البته این قضیه جنبه همگانی نداشته و گاهی خود عروس و داماد شرکت می کردند) و نمایندگان به سلیقه خود وسایل مورد نیاز را خریداری می کردند. در ضمن این نکته را نیز باید متذکر شد که خرج این دسته خریدها کلاً به عهده داماد بوده است.

mozhgan
07-16-2011, 09:06 PM
خواستگاری و بله برون


مراسم خواستگاری معمولا بدین ترتیب بود که مادر داماد به چند تن از زنانی که کارشان پیدا کردن دختر بود، می سپردند که اگر دختری را با شرایط مورد نظر وی در نظر دارند به وی معرفی کنند و یا در صدد پیداکردن چنین دختری باشند. پس از مدتی یکی از زنان، دختری را در نظر گرفته و همراه یک یا چند تن از زنان خانواده داماد، برای دیدن دختر مورد نظر، سرزده به خانه او می رفتند. دختر دم بخت بعد از مدتی با کاسه ای آب وارد اتاق خواستگاران می شد و آب را به آنها تعارف می کرد و پس از آن به کناری می نشست. در این هنگام یکی ازخواستگاران که از همه با تجربه تر بود به طرف دختر رفته و چادر یا چاد قد دختر را کنار زده. دستی به سر و روی وی می کشید و موهای دختر را کنار زده. دستی به سر روی می کشید و موهای دختر را جابجا می کرد تا ببیند که مبادا دختر کچل باشد و مولای عاریه ای باشد. بعد از مطمئن شدن از موها، شروع می کرد به بو کردن دهان و زیر بغل و خلاصه تمامی بدن دختر، که خدای ناکرده بوی بد ندهد. پس از انجام این تشریفات و مورد پسند واقع شدن دختر، به خانه داماد برگشته و شرح ماجرا را توصیف می کرد و داماد نیز با شرحی که خواستگاران می دادند تصویر دختر را در ذهنش مجسم می کرد و آنگاه موافقت و یا عدم موافقت خود را اعلام می داشت.
در صورت موافقت داماد، پدر وی همراه چند تن از بزرگان فامیل به خانه دختر رفته و به اصطلاح شیرینی می خوردند. فردای آن روز مادر و خاله و عمه و دیگر کسان نزدیک داماد برای بله برون به خانه عروس رفته و راجع به مهریه و شیربها و روز عروسی و مسائلی دیگر نظیر آن صحبت می کردند. پس از چند روز از خانه داماد هدایایی به وسیله چندین مجمع به منزل عروس فرستاده می شد که وسایل درون مجمع ها معمولا عبارت بودند از: یک عدد انگشتر یا حلقه طلا، یک کاسه نبات، دو کله قند، تعدادی لباس برای پدر و مادر و خود عروس که بسته به فصول سال از جنس های مختلف انتخاب می شده است. البسه ای که برای عروس فرستاده می شد معمولا عبارت بود از: یک چادر، یک پیراهن، یک تنبان با دامن، یک جفت کفش، دو جفت جوراب، یک یا دو عدد چادر، یک یا دو عدد لباس زیر و زیر جامه همچنین مقداری از میوه های فصل و شیرینی نیز جرو اصلی این هدایا به شمار می آمده است.

mozhgan
07-16-2011, 09:06 PM
مراسم عقدکنان


مراسم عقدکنان را معمولا در خانه عروس انجام می دادند و برای انجام این امر اتاقی را در نظر می گرفتند که مراسم عقدکنان در آن اجرا می شد. قبل از شروع مراسم چند تن از زنان خوش سلیقه و خوشبخت فامیل برای تزیین سفره عقد در اتاق مزبور حاضر می شدند و با ظرافت خاصی اسباب سفره را در سرجای خود می چیدند. اسباب سفره عقد عموماً عبارت بود از: نقل و شیرینی، چند کله قند، چند لاله یا جار، گلایدان، خنچه، اسپند، کاسه ای آب که رویش یک برگ سبز باشد و . . . به هنگام عقد، عروس را مقابل آیینه و رو به قبله می نشاندند و به هنگامی که عاقد در حال خواندن خطبه عقد بود لازم می دانستند که عروس خانم حتما در آیینه نگاه کند تا بدین ترتیب بختش همچون آیینه صاف و روشن باشد و همچنین، در موقع خواندن خطبه دو زن سپید بخت دو سر پارچه ای سفید را گرفته و در بالای سر عروس نگاه می داشتند و زن سپید بخت دیگری، به نیت شیرین شدن زندگی عروس، بر سر او قند می سایید و در این هنگام فرد دیگری با یک سوزن و نخ هفت رنگ جلو آمده و تعدادی کوک بر پارچه مزبور می زد به هنگام این کار، زیر لب می خواندند: دوختم، دوختم، زبان مادر شوهر، خواهر شوهر، جاری و پدر شوهر را دوختم!!