shirin71
07-16-2011, 05:49 PM
هنر معماری اسلامی از لحاظ زیبائی و تناسب به حدی در دنیای قدیم (آسیا، افریقا و اروپا) تاُثیر کرده که تا مدتها معماران مسیحی تحت تاُثیر اصول آن بوده و از قوانین تزئینات داخلی آن در کلیساهای و ابنیه خود استفاده می کرده اند. مطالعه در این رشته که بتدریج قسمتهای مختلف آن از نظر خوانندگان عزیز خواهد گذشت ما را به فلسفه نقوش و تزئینات اسلامی که در بناها و شهرهای مختلف شرق و غرب به چشم می خورد آشنا می سازد.
البته تاریخ معماری اسلامی و تزئینات داخلی و هنرهای مختلف آن در کشورهای مختلف اسلامی جهان مورد بحث قرار خواهد گرفت و تاُثیر آن روی ابنیه مسیحی بعد از اسلام بدقت بررسی می شود. دانشمندان فن آثار و ابنیه اروپائی را که از قدیم باقی مانده چندان که باید مورد دقت قرار نداده اند و در راه تدوین تاریخچه و توصیف عمارات الحمراء وبعضی مساجد مصر بیت المقدس بذل توجه نموده اند. در صورتی که برای مطالعه در اصول ساختن شهرهای مختلف کشور ما و سایر کشورهای اسلامی لازم است ابتدا قسمتهای مختلفی را که یک شهر اسلامی بدان احتیاج دارد از قبیل: مساجد، خانه ها، قصور، بازارها، حمام ها و گورستانها و طرز شهرسازی از لحاظ تناسب، و همچنین وضع جغرافیائی و کیفیت استفاده از مواد مختلفی که در هر منطقه برای ساختمانها یافت می شود مورد بررسی قرار داد.
نمونه ای از شهرهای اسلامی ـ پس از اینکه پرچم اسلامی به اهتزاز درآمد در پیرامون کعبه ( خانه خدا ) که در دوران پیش از اسلام بتکده بزرگ اعراب بدوی بود خانه هائی ساخته شد.
زایرینی که از فر سنگها راه برای زیارت می آمدند برای سکونت احتیاج به مکانی مناسب داشتند و از این روی کاروانسراهای متعددی ساخته شد. این کاروانسراها محوطه هائی مربع شکل حیاط مانند داشتند که در وسط آن آب انبارهائی رو پوشیده قرار داشت. دور تا دور این محوطه صفه هائی می ساختند که از سطح حیاط بالاتر بود و در هائی به حجره های کوچک داشت که محل استراحت زایر ین و مسافران بود. در پشت این اطاقها و در سراسر چهار گوش حیاط، دالانی سرپوشیده قرار داشت که محل اطراق شترها و قاطرهای کاروان بشمار می رفت. پس از کاروانسراها خانه های کوچکی بودند که با چوپ و گل دو طبقه می ساختند که بجای مسافر خانه های امروز مورد اجاره زایرین قرار می گرفت.
پس از آن قصر حاکم شهر و دیوان خانه بود که به دیوارهای سفید کنگره دار محصور شده و درب قطور و دروازه مانندی داشت که همیشه نگهبانان و شرطه ها بر آن پاس می داند. داخل قصر بدو قسمت تقسیم شده بود که هر یک دری جداگانه به خارج داشت.
این دو قسمت عبارت بود از قسمت بیرونی که محل جلوس شیخ حاکم و یاران او بود. در این قسمت تالاری وسیع با پنجره ها و بادگیر های مشبک قرار داشت، که پیوسته گذرگاه بادهای صحرائی بود. در اطراف ساختمان، ایوانهای وسیع سر پوشیده قرار داشت که به طارمی های ظریف مشبکی منتهی می گشت و پنجره ها و درهای ساختمان به این ایوانها باز می شد. این ایوانها برای خنک نگاه داشتن تالار ها نقش بزرگی بازی می کرد، این بادگیرها که از یک طرف به داخل زیر زمین و سرداب و طالارها راه داشت از طرف دیگر تا بام خانه ها، به صورت برجی با کاشیهای مشبک که به رنگهای لاجوردی و آبی و زرد ساخته شده بالا میرفت.
این بادگیرها از یک طرف هوای گرم را از حفرهای پر پیچ و خمی می گذرانید تا وقتی که به سردابها و تالارها می پیچید بسیار خنک باشد و از طرفی هوای دم کرده را از زیر زمین ها به بالا می برد. اطاقهای دیگری هم در اطراف تالار دیوان خانه وجود داشت که عبارت بود از تالاری مجلل و اطاقهای کوچک دیگر که برای پذیرائی و استراحت مهمانان شیخ اختصاص داده شده بود و همچنین قراول خانه که محل استراحت قراولها و انبار اسلحه آنها بود. در قسمت دیگر قصر که در پشت ساختمان بیرونی قرار داشت اندرونی بود. در قسمت اندرونی تالارهای مجلل و وسیع و همچنین اطاقهای کوچک و با انواع توری ها و پارچه ها زینت یافته بود قرار داشت.
زیرزمینهای اندرون که محل استراحت روزانه شیخ بود دیوارها با کاشی کاریهای معرق به رنگهای آبی و لاجوردی و بنفش و سبز و سیاه که مجموعه آنها با خطوط و سطوح هندسی یا اسلیمی و خطائی به نظر می رسید تزئین شده بود و نور کمی را که از پنچرهای بالا به درون می تابید مانند نور ماه بسیار کمرنگ و رؤیائی منعکس می کرد.
در میان سردابها حوض خانه های بسیار زیبا بشکل کثیر الاضلاعهای هشت گوش بنا می کردند.
حوض ها با کاشی های فیروزه ای و فواره ها که منبع های آب آن در بالای بام یا تپه های مجاور شهر قرار داشت به بالا جستن می کرد و به فضا خنکی مطبوعی می بخشید. در چهار طرف از هشت گوش اطراف حوض سکوهائی از سنگ مرمر به اطاقهای هلالی شکل که برروی ستونهائی نارنجی از گل پخته با لعاب فیروزه ای رنگ قرار داشت بچشم می خورد. در داخل صفه ها که با بوریاهای بسیار ظریف بافته شده بود بالش هائی نرم از مخمل قرار داشت که محل نشستن حرم شیخ و سوگلی ها بود که در آنجا آزادی کاملی داشتند.
البته ساختمان حرمسرا با درختهای موز و نخل خرما که برگهای پهنی داشت و دیگر درختان و گلهای مناطق گرمسیر از نظرها پنهان می شد و پنجره ها به شیشه های رنگینی مزین بود که نور را چون منشوری تجزیه می کرد و به درون تالارها می پراکند.
پس از قصر حاکم ساختمان خانه ها، دکانها و بازارهای شهر قابل ذکر است. البته در محوطه های وسیعی در کنار حصار شهر در روزهای معینی از هفته از اطراف و اکناف و حتی از شهرهای دیگر بازرگانان و کشاورزان کالاها و محصولات و مصنوعات خود را در دکانهائی که با چوب و تخته و پارچه از آفتاب محفوظ بوده است عرضه می نمودند.
گاهی برای انواع و اقسام تفنن و بازیها مانند جنگ خروسها یا سر شاخ شدن گاوها گاهی هم برای تردستی ها و شعبده بازیها مکانهائی با چوب بشکل سکو می ساختند که دور تا دور آن مردم می ایستادند و با پرداخت مختصر پولی سرگرم می شدند. البته در این بازارها شعرای قصیده سرا چکامه های خود را می خواندند و شیوا ترین آنها را بر پوست آهو می نگاشتند و بشکل لوله طوماری از دکه ها می آویختند و جوائز هنگفتی که از طرف مردم جمع شده بود به فصیح ترین شعرا اعطا می گردید.
این نوع بازارها فقط در روزهای معینی از هفته برپا بود و در روزهای دیگر آن را جمع می کردند ولی بازارهای سرپوشیده که نمونه هائی از آن هنوز در بعضی از شهر های شرق باقی مانده ساخته شده بود. این بازارها به اطاقهای ضربی بر روی خیابانی پیچ در پیچ ساخته می شد و در انتهای هر اطاق گنبدی شکل، سوراخ گردی وجود داشت که نور را به داخل بازار می پراکند. در دو طرف بازار حجره های بازرگانان طوری ساخته شده بود که از سطح کف معبر قریب یک متر بلند تر بود بنحوی که کالاها کاملاً دیده می شد .طریقه ساختن طاقهای ضربی بدین قرار است که روی چهار پی مربع شکل که تا ارتفاع ۴ الی ۶ متر بالا رفته بود پل ضرب در را به صورتی که آجر روی یک سوم از آجر زیری جلو آمده تر باشد به وسیله آهک و ساروج بالا می برند پس از خشک شدن با آجرهای خطائی قسمتهای باز سقف را تیغه می کنند .
البته در یک بازار تعداد طاقها به وسعت بازار بستگی داشت افزایش و بزرگی دهانه هر دکان نیز به اندازه دهانه یک طاق وابسته بود. با در نظر گرفتن گرمی هوا در این شهرها البته وجود سقف های ضربی و قوس دار بازار به تلطیف و خنکی هوا کمک مؤثری می کرد.
▪ حمام ها: حمام های شهرهای اسلامی اگر چه تحت تاُثیر حمام های رومی محوطه بسیار بزرگی بود که بزرگان و مردم اغلب امور بازرگانی و سیاسی خود را در آن حل و فصل میکردند ولی مشخصات دیگری هم داشت که ذیلاً به آن اشاره می کنیم: [۱۶] حمامها از یک رخت کن و یک گرم خانه و یک قسمت سرد خانه تشکیل می شد. سرد خانه یک محوطه کثیرالاضلاع هشت گوش با گنبدی که در بالای آن شیشه ها یا سنگهای مرمر، نوری زرد و مات از خود می گذرانید و محوطه حمام را روشن می ساخت. حوض و حوضچه هائی با فواره در وسط این محوطه وجود داشت و سکوهائی برای رخت کنی در اطراف قرار گرفته بود.
دالانهائی این قسمت را به محوطه گرم خانه منتهی می کرد در آن جا سکوهای سنگی برای شستشو و همچنین حوض های آب گرم وجود داشت این حوض ها توسط دیگهای بزرگ چدنی که تون نامیده می شد گرم می گشت. نور حمامها معمولاً از بالای طاقی هائی که با شیشه یا سنگ مرمر پوشیده شده بود تأمین می گشت.
در ضمن چاههای دهانه گشاد و عمیقی در کنار حمام وجود داشت که به وسیله گاو و مشکهای بزرگ پیوسته آب را از اعماق زمین برا ی گرم شدن و استفاده در حمامها می کشید. حوضهای بزرگ استخر مانند (چاله حوض) که از آب سرد پر شده بود برای شنا ضمن استحمام ساخته می شد.
▪ مساجد: هر شهری یک مسجد بزرگ به نام مسجد جامع داشت که در اعیاد مذهبی مانند عید قربان می بایست امام جمعه در پیشاپیش اهالی شهر در آن به نماز بایستند. و پس از آن مساجد کوچکتری هم بودند که در هر محله ای وجود داشت.
▪ ساختمان یک مسجد از قسمتهای زیر تشکیل می شد :
از درب ورودی که بسیار بزرگ ساخته شده بود به محوطه که سقا خانه ای سنگی در وسط آن قرار گرفته وارد می شدند و دو دالان در طرفین این محوطه قرار داشت که به صحن مسجد منتهی می شد. صحن از یک حیاط مستطیل یا مربعی شکل وسیع که در وسط آن حوض وسیعی برای وضوی مؤمنین ساخته شده بود تشکیل می یافت.
سکوئی برای نماز جماعت از سنگ در جلو پیشخوان مسجد قرار داشت. در ضلع جنوبی، شبستانی که گنبد بزرگ مسجد بر روی آن مستقر گشته قرار گرفته و در دو طرف دیگر محوطه های سر پوشیده وسیعی با طاقهای ضربی و ستونهای کوتاه سنگی که کف آن از گلیم یا بوریا پوشیده شده و برای اقامت و بیتوته مسافرین و رهگذران و سیاحان و زائرین اختصاص داده شده بود. هر مسجد بزرگ یک یا چند مدرسه در کنار خود داشت. این بناها که مخصوص طلاب علوم دینی است از حجره های کوچکی مشبکی به خارج داشت و در جلو آنها ایوانی بود که با یک یا چند پله به محوطه حیاط مدرسه وارد می شد.
حجره ها محل بیتوته شاگردان و پله ها محل بحث طلاب بود. هزینه ساختمان این مدارس از محل اوقاف مجامع مذهبی است.
شهرها اصولاً روی تپه ها بنا می شده است.
دیگر از امکنه مورد لزوم یک شهر ساختمان بقاع و تکایا و گورستانها بود که معمولاً در اطراف امام زاده ها و بقاع بزرگان مذهبی بنا می شده است.
معمولاً سنگ قبر مقدسین اسلامی به وسیله معجرها و پرده ها پوشیده می شده است.
بقاع و گورستانهای مردم در خارج و اطراف شهر قرار دارد. این منظره قسمتهائی از یک شهر اسلامی بود.
در مقاله آینده درباره سبک معماری و تزیینات ساختمانی که در یک شهر اسلامی بدان اشاره شد در کشورهای مختلف و زمانهای تاریخی گوناگون بحث خواهیم کرد.
http://www.aftabir.com/images/article/break.gif
منوچهر شیبانی
البته تاریخ معماری اسلامی و تزئینات داخلی و هنرهای مختلف آن در کشورهای مختلف اسلامی جهان مورد بحث قرار خواهد گرفت و تاُثیر آن روی ابنیه مسیحی بعد از اسلام بدقت بررسی می شود. دانشمندان فن آثار و ابنیه اروپائی را که از قدیم باقی مانده چندان که باید مورد دقت قرار نداده اند و در راه تدوین تاریخچه و توصیف عمارات الحمراء وبعضی مساجد مصر بیت المقدس بذل توجه نموده اند. در صورتی که برای مطالعه در اصول ساختن شهرهای مختلف کشور ما و سایر کشورهای اسلامی لازم است ابتدا قسمتهای مختلفی را که یک شهر اسلامی بدان احتیاج دارد از قبیل: مساجد، خانه ها، قصور، بازارها، حمام ها و گورستانها و طرز شهرسازی از لحاظ تناسب، و همچنین وضع جغرافیائی و کیفیت استفاده از مواد مختلفی که در هر منطقه برای ساختمانها یافت می شود مورد بررسی قرار داد.
نمونه ای از شهرهای اسلامی ـ پس از اینکه پرچم اسلامی به اهتزاز درآمد در پیرامون کعبه ( خانه خدا ) که در دوران پیش از اسلام بتکده بزرگ اعراب بدوی بود خانه هائی ساخته شد.
زایرینی که از فر سنگها راه برای زیارت می آمدند برای سکونت احتیاج به مکانی مناسب داشتند و از این روی کاروانسراهای متعددی ساخته شد. این کاروانسراها محوطه هائی مربع شکل حیاط مانند داشتند که در وسط آن آب انبارهائی رو پوشیده قرار داشت. دور تا دور این محوطه صفه هائی می ساختند که از سطح حیاط بالاتر بود و در هائی به حجره های کوچک داشت که محل استراحت زایر ین و مسافران بود. در پشت این اطاقها و در سراسر چهار گوش حیاط، دالانی سرپوشیده قرار داشت که محل اطراق شترها و قاطرهای کاروان بشمار می رفت. پس از کاروانسراها خانه های کوچکی بودند که با چوپ و گل دو طبقه می ساختند که بجای مسافر خانه های امروز مورد اجاره زایرین قرار می گرفت.
پس از آن قصر حاکم شهر و دیوان خانه بود که به دیوارهای سفید کنگره دار محصور شده و درب قطور و دروازه مانندی داشت که همیشه نگهبانان و شرطه ها بر آن پاس می داند. داخل قصر بدو قسمت تقسیم شده بود که هر یک دری جداگانه به خارج داشت.
این دو قسمت عبارت بود از قسمت بیرونی که محل جلوس شیخ حاکم و یاران او بود. در این قسمت تالاری وسیع با پنجره ها و بادگیر های مشبک قرار داشت، که پیوسته گذرگاه بادهای صحرائی بود. در اطراف ساختمان، ایوانهای وسیع سر پوشیده قرار داشت که به طارمی های ظریف مشبکی منتهی می گشت و پنجره ها و درهای ساختمان به این ایوانها باز می شد. این ایوانها برای خنک نگاه داشتن تالار ها نقش بزرگی بازی می کرد، این بادگیرها که از یک طرف به داخل زیر زمین و سرداب و طالارها راه داشت از طرف دیگر تا بام خانه ها، به صورت برجی با کاشیهای مشبک که به رنگهای لاجوردی و آبی و زرد ساخته شده بالا میرفت.
این بادگیرها از یک طرف هوای گرم را از حفرهای پر پیچ و خمی می گذرانید تا وقتی که به سردابها و تالارها می پیچید بسیار خنک باشد و از طرفی هوای دم کرده را از زیر زمین ها به بالا می برد. اطاقهای دیگری هم در اطراف تالار دیوان خانه وجود داشت که عبارت بود از تالاری مجلل و اطاقهای کوچک دیگر که برای پذیرائی و استراحت مهمانان شیخ اختصاص داده شده بود و همچنین قراول خانه که محل استراحت قراولها و انبار اسلحه آنها بود. در قسمت دیگر قصر که در پشت ساختمان بیرونی قرار داشت اندرونی بود. در قسمت اندرونی تالارهای مجلل و وسیع و همچنین اطاقهای کوچک و با انواع توری ها و پارچه ها زینت یافته بود قرار داشت.
زیرزمینهای اندرون که محل استراحت روزانه شیخ بود دیوارها با کاشی کاریهای معرق به رنگهای آبی و لاجوردی و بنفش و سبز و سیاه که مجموعه آنها با خطوط و سطوح هندسی یا اسلیمی و خطائی به نظر می رسید تزئین شده بود و نور کمی را که از پنچرهای بالا به درون می تابید مانند نور ماه بسیار کمرنگ و رؤیائی منعکس می کرد.
در میان سردابها حوض خانه های بسیار زیبا بشکل کثیر الاضلاعهای هشت گوش بنا می کردند.
حوض ها با کاشی های فیروزه ای و فواره ها که منبع های آب آن در بالای بام یا تپه های مجاور شهر قرار داشت به بالا جستن می کرد و به فضا خنکی مطبوعی می بخشید. در چهار طرف از هشت گوش اطراف حوض سکوهائی از سنگ مرمر به اطاقهای هلالی شکل که برروی ستونهائی نارنجی از گل پخته با لعاب فیروزه ای رنگ قرار داشت بچشم می خورد. در داخل صفه ها که با بوریاهای بسیار ظریف بافته شده بود بالش هائی نرم از مخمل قرار داشت که محل نشستن حرم شیخ و سوگلی ها بود که در آنجا آزادی کاملی داشتند.
البته ساختمان حرمسرا با درختهای موز و نخل خرما که برگهای پهنی داشت و دیگر درختان و گلهای مناطق گرمسیر از نظرها پنهان می شد و پنجره ها به شیشه های رنگینی مزین بود که نور را چون منشوری تجزیه می کرد و به درون تالارها می پراکند.
پس از قصر حاکم ساختمان خانه ها، دکانها و بازارهای شهر قابل ذکر است. البته در محوطه های وسیعی در کنار حصار شهر در روزهای معینی از هفته از اطراف و اکناف و حتی از شهرهای دیگر بازرگانان و کشاورزان کالاها و محصولات و مصنوعات خود را در دکانهائی که با چوب و تخته و پارچه از آفتاب محفوظ بوده است عرضه می نمودند.
گاهی برای انواع و اقسام تفنن و بازیها مانند جنگ خروسها یا سر شاخ شدن گاوها گاهی هم برای تردستی ها و شعبده بازیها مکانهائی با چوب بشکل سکو می ساختند که دور تا دور آن مردم می ایستادند و با پرداخت مختصر پولی سرگرم می شدند. البته در این بازارها شعرای قصیده سرا چکامه های خود را می خواندند و شیوا ترین آنها را بر پوست آهو می نگاشتند و بشکل لوله طوماری از دکه ها می آویختند و جوائز هنگفتی که از طرف مردم جمع شده بود به فصیح ترین شعرا اعطا می گردید.
این نوع بازارها فقط در روزهای معینی از هفته برپا بود و در روزهای دیگر آن را جمع می کردند ولی بازارهای سرپوشیده که نمونه هائی از آن هنوز در بعضی از شهر های شرق باقی مانده ساخته شده بود. این بازارها به اطاقهای ضربی بر روی خیابانی پیچ در پیچ ساخته می شد و در انتهای هر اطاق گنبدی شکل، سوراخ گردی وجود داشت که نور را به داخل بازار می پراکند. در دو طرف بازار حجره های بازرگانان طوری ساخته شده بود که از سطح کف معبر قریب یک متر بلند تر بود بنحوی که کالاها کاملاً دیده می شد .طریقه ساختن طاقهای ضربی بدین قرار است که روی چهار پی مربع شکل که تا ارتفاع ۴ الی ۶ متر بالا رفته بود پل ضرب در را به صورتی که آجر روی یک سوم از آجر زیری جلو آمده تر باشد به وسیله آهک و ساروج بالا می برند پس از خشک شدن با آجرهای خطائی قسمتهای باز سقف را تیغه می کنند .
البته در یک بازار تعداد طاقها به وسعت بازار بستگی داشت افزایش و بزرگی دهانه هر دکان نیز به اندازه دهانه یک طاق وابسته بود. با در نظر گرفتن گرمی هوا در این شهرها البته وجود سقف های ضربی و قوس دار بازار به تلطیف و خنکی هوا کمک مؤثری می کرد.
▪ حمام ها: حمام های شهرهای اسلامی اگر چه تحت تاُثیر حمام های رومی محوطه بسیار بزرگی بود که بزرگان و مردم اغلب امور بازرگانی و سیاسی خود را در آن حل و فصل میکردند ولی مشخصات دیگری هم داشت که ذیلاً به آن اشاره می کنیم: [۱۶] حمامها از یک رخت کن و یک گرم خانه و یک قسمت سرد خانه تشکیل می شد. سرد خانه یک محوطه کثیرالاضلاع هشت گوش با گنبدی که در بالای آن شیشه ها یا سنگهای مرمر، نوری زرد و مات از خود می گذرانید و محوطه حمام را روشن می ساخت. حوض و حوضچه هائی با فواره در وسط این محوطه وجود داشت و سکوهائی برای رخت کنی در اطراف قرار گرفته بود.
دالانهائی این قسمت را به محوطه گرم خانه منتهی می کرد در آن جا سکوهای سنگی برای شستشو و همچنین حوض های آب گرم وجود داشت این حوض ها توسط دیگهای بزرگ چدنی که تون نامیده می شد گرم می گشت. نور حمامها معمولاً از بالای طاقی هائی که با شیشه یا سنگ مرمر پوشیده شده بود تأمین می گشت.
در ضمن چاههای دهانه گشاد و عمیقی در کنار حمام وجود داشت که به وسیله گاو و مشکهای بزرگ پیوسته آب را از اعماق زمین برا ی گرم شدن و استفاده در حمامها می کشید. حوضهای بزرگ استخر مانند (چاله حوض) که از آب سرد پر شده بود برای شنا ضمن استحمام ساخته می شد.
▪ مساجد: هر شهری یک مسجد بزرگ به نام مسجد جامع داشت که در اعیاد مذهبی مانند عید قربان می بایست امام جمعه در پیشاپیش اهالی شهر در آن به نماز بایستند. و پس از آن مساجد کوچکتری هم بودند که در هر محله ای وجود داشت.
▪ ساختمان یک مسجد از قسمتهای زیر تشکیل می شد :
از درب ورودی که بسیار بزرگ ساخته شده بود به محوطه که سقا خانه ای سنگی در وسط آن قرار گرفته وارد می شدند و دو دالان در طرفین این محوطه قرار داشت که به صحن مسجد منتهی می شد. صحن از یک حیاط مستطیل یا مربعی شکل وسیع که در وسط آن حوض وسیعی برای وضوی مؤمنین ساخته شده بود تشکیل می یافت.
سکوئی برای نماز جماعت از سنگ در جلو پیشخوان مسجد قرار داشت. در ضلع جنوبی، شبستانی که گنبد بزرگ مسجد بر روی آن مستقر گشته قرار گرفته و در دو طرف دیگر محوطه های سر پوشیده وسیعی با طاقهای ضربی و ستونهای کوتاه سنگی که کف آن از گلیم یا بوریا پوشیده شده و برای اقامت و بیتوته مسافرین و رهگذران و سیاحان و زائرین اختصاص داده شده بود. هر مسجد بزرگ یک یا چند مدرسه در کنار خود داشت. این بناها که مخصوص طلاب علوم دینی است از حجره های کوچکی مشبکی به خارج داشت و در جلو آنها ایوانی بود که با یک یا چند پله به محوطه حیاط مدرسه وارد می شد.
حجره ها محل بیتوته شاگردان و پله ها محل بحث طلاب بود. هزینه ساختمان این مدارس از محل اوقاف مجامع مذهبی است.
شهرها اصولاً روی تپه ها بنا می شده است.
دیگر از امکنه مورد لزوم یک شهر ساختمان بقاع و تکایا و گورستانها بود که معمولاً در اطراف امام زاده ها و بقاع بزرگان مذهبی بنا می شده است.
معمولاً سنگ قبر مقدسین اسلامی به وسیله معجرها و پرده ها پوشیده می شده است.
بقاع و گورستانهای مردم در خارج و اطراف شهر قرار دارد. این منظره قسمتهائی از یک شهر اسلامی بود.
در مقاله آینده درباره سبک معماری و تزیینات ساختمانی که در یک شهر اسلامی بدان اشاره شد در کشورهای مختلف و زمانهای تاریخی گوناگون بحث خواهیم کرد.
http://www.aftabir.com/images/article/break.gif
منوچهر شیبانی