PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : راز شاد زیستن



Sara12
07-02-2010, 11:19 PM
مي خوام از يه عادت صحبت كنم يه عادت كه مثل همه ي عادتهاي ديگه با تكرار زياد و در طول زمان به وجود مياد . شايد در قالب كلام ساده به نظر بياد اما درك كردن و عملي كردنش احتمالا به زمان نياز داره .
شايد قبلا گفته باشم كه موفقيت بايد در ما به يك عادت تبديل بشه و ما عادت كنيم به موفق شدن و حتي شكست ها و ناكامي ها رو قسمتي از راه موفقيت بدونيم
حالا مي خوام يه چيز ديگه بگم چيزي كه امروز ناخود آگاه متوجهش شدم اون هم در حالي كه به سختي سعي مي كردم خستگي و فشار رو فراموش كنم و لبخند بزنم و شاد باشم
ناگهان متوجه شدم كه شادي و خوشحال بودن هم ميتونن به يك عادت تبديل بشن و اصلا بايد اينطور باشه
شايد منطقي نباشه كه آدم با داشتن مشكلات كم و زياد و يا در شرايط نامناسب دروني و بيروني بخواد شاد و خوشحال باشه
ضمير نا خود آگاه بيشتر ما اينطور برنامه ريزي شده كه فقط وقتي اوضاع بر وفق مراد ماست لبخند بزنيم و شاد باشيم و هنگام مشكلات ناراحت و گرفته باشیم و اين خود يك عادته
اما ميشه اين برنامه رو عوض كرد ميشه اين عادت رو با يه عادت جديد جايگزين كرد . ميشه در همه ي حالا ت و يا حد اقل در بيشتر اوقات شاد و خوشحال بود .
شادي در اصل در اثر يك ادراك عميق از حقيقت و يك شناخت ماورايي حاصل ميشه اما راه دومي هم هست و اون ايجاد يك عادت جديده به نام شاد بودن
بايد سعي كنيم در همه ي حالا ت یا حد اقل بیشتر اوقات شادي و خوشحالي خودمون رو حفظ كنيم . اولش سخته اما بعد از يك مدت اين مسئله به صورت يك عادت در مياد و نا خوداگاه بيشتر اوقات شاد و خوشحال خواهيم بود. بيشتر از هر وقت در گذشته .و بدون اينكه بخوايم فشار زيادي به خودمون بياريم .
البته باز هم تاكيد مي كنم كه اگر ما در مسير رشد معنوي باشيم شادي و آرامش را از درون خويش و از درون روح الهي (خداوند ) دريافت خواهيم كرد و اين شادي برتري خواهد بود اما ايجاد يك عادت مثبت مثل موفقيت و يا شادي و خوشحال بودن نيز نشانه ي خلاقيت و شايستگي ماست و ما را به موجودي بهتر تبديل مي كند
چه بسا با روحيه اي شاد بهتر بتوانيم از پس مشكلات برايم و رشد بيشتري نيز داشته باشيم .
پس همين الان اره ي خود را تيز كنيد تا مجبود نشيد شاخه ها رو با زحمت فراوان ببريد . :pi8::yes::yes::yes:

Sara12
07-02-2010, 11:25 PM
اغلب مردم تقريباً به همان اندازه اي شاد هستند كه انتظارش را دارند. اما شاد بودن هميشه آسان نيست. شاد بودن مي تواند يكي از بزرگترين مبارزات ما در صحنه زندگي باشد و گاه مي توان تمام پا فشاريها، انضباط فردي و تصميماتي را كه براي خود فراهم آورده ايم مخدوش كند.
از آنجايي كه انسان افكار و انديشه هاي خود را برمي گزيند، الزلماً تعيين كننده ميزان شاديهاي خويش است براي شاد بودن بايد بر افكار شاد تمركز كنيم ، اما ما غالباً بر عكس عمل مي كنيم. اغلب تعريف ها و تمجيدها را نا شنيده مي گيريم اما حرفهاي نا خوشايند را مدتها در ذهن نگه مي داريم. اغلب مردم تعريف ها و تمجيد ها را ظرف چند دقيقه فراموش مي كنند، اما يك اهانت را سالها به خاطر مي سپارند. آنها مانند آشغال جمع كن هايي هستند كه هنوز توهيني كه بيست سال پيش به آنها شده است با خود حمل مي كنند. اما شما سعي نكنيد سطل زباله سي سال پيش را به اين طرف و آن طرف بكشيد.
شاد بود نمي تواند كاري دشوار باشد. لازمه شاد زيستن جستجوي زيبايي ها و خو بيهاست. يكي زيبايي منظره را مي بيند، ديگري كثيفي پنجره ها را. اين شما هستيد كه انتخاب مي كنيد كه چه چيزي را ببينيد و به چه چيز بينديشيد.
هر يك از ما براي شاد زيستن به يك تصميم نياز داريم. مي توانيم هر روز براي خود خاطر نشان كنيم كه وقت محدودي در اختيار داريم تا از اين عمر كوتاه بيشترين بهره را بيريم. آيا اين پيام يك هشدار زيبا نيست؟ ما بايد از زمان محدودي كه در اختيار ماست حداكثر استفاده را ببريم . دقت كنيد كه براي بهره برداري بيشتر از زندگي دنيا تغيير نمي كند بلكه اين ما هستيم كه بايد تغيير كنيم.
ميزان ناخشنودي ما در واقع فاصله ميان واقعيت و آرزو است. فاصله ميان واقعيت كنوني هر چيز با آنچه كه بايد باشد. بنابراين اگر ما توقع كمال نداشته باشيم شادي آسانتر بدست مي آيد. بنابراين قلم و رنگ در اختيار شماست. پس بهشت را نقاشي كنيد و بعد وارد آن شويد.

Sara12
07-02-2010, 11:29 PM
حشرات و حيوانات تقريباً هميشه مشغول كارند، تدارك زمستان را مي بينند، آماده بهار مي شوند، خودشان را مي شويند، آشيانه را تميز مي كنند وبه بچه هايشان غذا مي دهند. آنها كاملاً زنده و متحركند وبه نظر مي رسد كه كاملاً راضي و خشنود هم باشند.

از حيوانات نيز مي توان درس گرفت. درس بگيريم كه براي شاد زيستن به تلاش نياز است. وقتي غفلتي مي كنيم پيشرفتي در امور حاصل نمي شود و اين چيزي است كه هر دانشجويي در مورد ذهن خود و هر ورزشكاري در مورد بدن خود مي داند.

ما نياز به تلاش داريم زيرا طبيعت انسان آنرا طلب مي كند، زيرا تلاش ، امتياز و اشتياق انسان براي يادگيري ، خود آزمايي، آزمايش و تجربه است. اشتباه اغلب مردم اينجاست كه تنها براي رسيدن به اهداف نهايي كار مي كنند و از نفس كار كردن لذت نمي برند، به همين خاطر است كه وقتي به اهداف مورد نظر خود نمي رسند دچار يأس و افسردگي مي شوند، در صورتيكه بايد هر كاري را كه انجام مي دهيم صرفاً به خاطر انجام دادن آن لذت ببريم و آن وقت است كه رسيدن به هر نتيجه اي براي ما در حكم گرفتن جايزه است.

پس بياييد از همين لحظه تصميم بگيريم كه به خاطر عشق به كار كردن ، كار كنيم و اين نيز مانند شاد بودن نياز به يك تصميم قاطع دارد. چرا كه راز شاد زيستن انجام دادن آنچه دوست مي داريم نيست بلكه دوست داشتن آن چيزي است كه انجام مي دهيم.

هيچ چيز در دنيا نمي تواند جاي پافشاري و پشتكار را بگيرد. ذوق و استعداد هم نمي تواند، نبوغ هم نمي تواند، تحصيلات هم نمي تواند كه جهان ر از تحصيل كردگان منزوي است. تنها پا فشاري و عزم است كه حرف آخر را مي زند.

روزي پس از اجراي برنامه از يك نوازنده بزرگ ويلن ، خانمي به نوازنده گفت:” من حاضر بودم تمام زندگيم را بدهم تا بتوانم مثل شما ويلن بزنم “. نوازنده لبخندي زد و گفت :” من هم همين كار را كردم“. راه ديگري وجود ندارد، براي بهتر شدن هر چيز، بايد خود ما بهتر شويم. فردا بسيار شبيه امروز خواهد بود مگر آنكه تلاش را بر آن بيافزائيم .

اكثريت كساني كه شروع به يادگيري يك الت مو سيقي مي كنند، خيلي زود از ادامه آن مأيوس مي شوند. چند نفر را مي شناسيد كه بتوانند كمي پيانو يا گيتار بنوازند؟ مردم معمولاً مدتي تلاش مي كنند اما چون نتايج به كندي ظاهر مي شود مأيوس مي شوند. كساني كه تصميم به پس انداز مي گيرند مأيوس مي شوند اما تمام نكته اينجاست كه اگر ما به آنچه كه انجام مي دهيم چنگ بياندازيم در زماني بسيار كوتاه بر اكثريت مردم پيشي خواهيم گرفت.

اديسون مي گويد:” يك درصد نبوغ است، نود و نه درصد بقيه اش به تلاش و پشتكار شما بستگي دارد. من هرگز هيچ كار ارزشمندي را تصادفي انجام نداده ام و تمامي اختراعات من با كار و تلاش خستگي نا پذير بدست آمده اند“.

ميكل آنژ يكي از بزرگترين نقاشان و مجسمه سازان تمامي اعصار گفته است:” اگر مردم مي دانستند كه مهارت من از چه تلاش هاي طاقت فرسايي بدست آمده، اين مهارت ديگر هرگز آنها را به شگفتي وا نمي داشت“.
اما مواقعي هم هست كه دست از تلاش كشيدن و پا فشاري نكردن بهترين كار است. وقتي كشتي در حال غرق شدن است ديگر وقت بيرون پريدن است و نبايد كله شقي كرد. اگر از شغل خود بيزاريد، اگر محل زندگي خود را دوست نداريد يا در جاي ديگر مو قعيت هاي بهتري براي خود مي بينيد، بهترين راه بيرون زدن است.