shirin71
07-14-2011, 10:19 PM
مديريت تلفيقي ملخ هاي زيان آور گندم
ــ پرندگان مخـتلف از شـكارگران عمومي ملـخ ها به شمار مي آيند. لارو چند گونه از سوسك هاي جنس Meloe و چند گونه از سوسك هاي جنس Mylabris گزارش شده اند كه از تخم ملخ ها تغذيه مي كنند. زنبورScelio flavibabis M. از پارازيتوئيد هاي مهم تخم ملخ ها به شمار مي آيد(خواجه زاده، 1381) و گونه هايي از مگس هاي Tachinidae نيز گزارش شده اند كه پارازيتوئيد پوره ها و حشرات كامل ملخ ها هستند.
ــ ملخ مراكشي زمين هاي عاري از پوشش گياهي و خاك سخت و كوبيده شده را براي تخم گذاري انتخاب مي كند و چراي بي روية دام در مراتع باعث از بين رفتن پوشش گياهي و كوبيده شدن زمين مي شود و نقاط مناسبي را براي به وجود آمدن حالت گله اي ملخ فراهم مي كند (سلطاني، 1362 و غزوي، 1379). كشت زمين هاي لخت و بالا بردن ميزان پوشش گياهي در مناطق زيست ملخ مراكشي، در جلوگيري از افزايش جمعيت آن موثر است(غزوي، 1379).
ـــ در مديريت تلفيقي ملخ هاي بومي زيان آور كشور شناسايي كانون ها و مناطق نشو و نماي اين ملخ ها اهميت فراواني دارد. در سال 1378 عمليات ديده باني و مبارزه با ملخ هاي بومي و ملخ صحرايي در سطح 118000 هكتار توسط عوامل اجرايي سازمان حفظ نباتات صورت گرفته است (سازمان حفظ نباتات، 1378).
براي كنترل شيميايي ملخ هاي زيان آور، سموم فنيتروتيون ULV 96% ( 4/0- 5/0 كيلودر هكتار)، مالاتيون ULV 96% (7/0- 5/1 كيلو در هكتار)، فنيتروتيون EC 50% (1 ليتر درهكتار) و ديفلوبنزورون ULV 95% (300 ميلي ليتر در هكتار) و طعمة مسموم ( ليندين WP 25% + 100 كيلو سبوس گندم ، برنج يا ذرت+ آب به اندازة مرطوب شدن) به مقدار 25-50 كيلو گرم در هكتار به محض خروج پوره ها تا زمان ظهور ملخ هاي كامل، مورد استفاده قرار مي گيرند( سازمان حفظ نباتات، 1375).
ــ در كشورهاي توسعه يافته، از عوامل بيماري زاي حشرات ( قارچ ها و پروتوزوئرها) براي كنترل ملخ هاي زيان آور استفاده مي كنند. در ايران نيز تحقيقاتي براي جداسازي، شناسايي و بررسي كارايي آزمايشگاهي اين عوامل صورت گرفته است.
ــ پرندگان مخـتلف از شـكارگران عمومي ملـخ ها به شمار مي آيند. لارو چند گونه از سوسك هاي جنس Meloe و چند گونه از سوسك هاي جنس Mylabris گزارش شده اند كه از تخم ملخ ها تغذيه مي كنند. زنبورScelio flavibabis M. از پارازيتوئيد هاي مهم تخم ملخ ها به شمار مي آيد(خواجه زاده، 1381) و گونه هايي از مگس هاي Tachinidae نيز گزارش شده اند كه پارازيتوئيد پوره ها و حشرات كامل ملخ ها هستند.
ــ ملخ مراكشي زمين هاي عاري از پوشش گياهي و خاك سخت و كوبيده شده را براي تخم گذاري انتخاب مي كند و چراي بي روية دام در مراتع باعث از بين رفتن پوشش گياهي و كوبيده شدن زمين مي شود و نقاط مناسبي را براي به وجود آمدن حالت گله اي ملخ فراهم مي كند (سلطاني، 1362 و غزوي، 1379). كشت زمين هاي لخت و بالا بردن ميزان پوشش گياهي در مناطق زيست ملخ مراكشي، در جلوگيري از افزايش جمعيت آن موثر است(غزوي، 1379).
ـــ در مديريت تلفيقي ملخ هاي بومي زيان آور كشور شناسايي كانون ها و مناطق نشو و نماي اين ملخ ها اهميت فراواني دارد. در سال 1378 عمليات ديده باني و مبارزه با ملخ هاي بومي و ملخ صحرايي در سطح 118000 هكتار توسط عوامل اجرايي سازمان حفظ نباتات صورت گرفته است (سازمان حفظ نباتات، 1378).
براي كنترل شيميايي ملخ هاي زيان آور، سموم فنيتروتيون ULV 96% ( 4/0- 5/0 كيلودر هكتار)، مالاتيون ULV 96% (7/0- 5/1 كيلو در هكتار)، فنيتروتيون EC 50% (1 ليتر درهكتار) و ديفلوبنزورون ULV 95% (300 ميلي ليتر در هكتار) و طعمة مسموم ( ليندين WP 25% + 100 كيلو سبوس گندم ، برنج يا ذرت+ آب به اندازة مرطوب شدن) به مقدار 25-50 كيلو گرم در هكتار به محض خروج پوره ها تا زمان ظهور ملخ هاي كامل، مورد استفاده قرار مي گيرند( سازمان حفظ نباتات، 1375).
ــ در كشورهاي توسعه يافته، از عوامل بيماري زاي حشرات ( قارچ ها و پروتوزوئرها) براي كنترل ملخ هاي زيان آور استفاده مي كنند. در ايران نيز تحقيقاتي براي جداسازي، شناسايي و بررسي كارايي آزمايشگاهي اين عوامل صورت گرفته است.