PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بیش متنیت



shirin71
07-14-2011, 10:54 AM
اصطلاح بیش متنیت که در نیمه دوم قرن بیستم توسط ژنت مطرح شد به بررسی رابطه متن های پیشین و پسین می پردازد و با این روش تأثیر متن های پیشین را در خلق آثار جدید مورد توجه قرار می دهد. بی شک، هیچ متنی بدون تأثیر از متون دیگر شکل نمی گیرد، لیکن دامنه این تأثیرپذیری و چگونگی حصول به آن متفاوت است.
در این مقاله نگارنده تلاش می کند بر اساس یکی از اقسام ترامتنیت ژنتی، یعنی بیش متنیت، به بررسی قابلیت این مفاهیم در شناخت، تحلیل و نقد آثار هنر ایرانی بپردازد و با تأمل در هنر و نقاشی ایرانی بیش متنیت در هنر ایرانی و چگونگی تعامل میان متن های پیشین و پسین را پیگیری و بررسی کند.
بهره گیری از متون گذشته در هنر و نقاشی ایران سابقه ای بیشتر از آن زمانی دارد که توسط کریستوا و ژنت مطرح و نظریه پردازی شده است و نقاشان ایرانی به دلایل مختلف به آثار دیگران توجه نشان داده وبا بهره گیری از آنها به خلق آثار جدید پرداخته اند. لیکن متأسفانه این مباحث در ایران هیچگاه به صورت مدون نگارش نشده و به شکل نظریه مورد تدقیق و توجه قرار نگرفته است که خود ضرورت بازنگری در هنر و نقاشی ایرانی و طرح و استخراج نظریه های هنری و آموزشی را ایجاب می کند. در این نوشتار نشان داده خواهد شد که می توان از نظریه ها و روش های فرا منطقه ای و نوین برای مطالعه آثار هنری نقاشی بهره گرفت و در صورت لزوم به بومی سازی آنها پرداخت.
الف) بیش متنیت همانگونی در هنر نقاشی ایرانی
بیش متنیت همانگونی بر اساس تقلید یا کپی برداری استوار شده است. به عبارتی، همانگونی هنگامی ایجاد می شود که بیش متن به طور کامل از پیش متن برگرفته شده باشد و در آن دخل و تصرفی صورت نگرفته یا تغییرات چنان اندک باشند که به نظر هدفمند و قصدمند نیاید. همانگونی یا تقلید در هنر ایرانی مفهومی متفاوت نسبت به تقلید در دوره معاصر و به ویژه غربی آن دارد و با واژگانی چون مثنی برداری، رونگاری، نسخه برداری، مشق کردن، نقل کردن و ... معادل و مترادف گرفته می شود که در کتاب های تاریخ هنر و دیباچه ها و تذکره ها بدان اشاره شده است. به عنوان نمونه در گلستان هنر آمده است: «مولانا مظفر علی شاگرد خوب استاد بهزاد بود. آخر کار را به جایی رسانید که مردم او را قرینه استاد بهزاد می دانستند و سوای تصویر در مثنی برداشتن و تحریر خط اعجاز داشت»
به طور کلی، می توان گفت هنرمندان به دلایل گوناگون به تقلید کامل یک اثر هنری می پردازند. کارکرد آموزشی، کارکرد تکثیری، مثنی سازی و سرقت هنری از جمله مهم ترین این دلایل اند.
۱) کارکرد آموزشی
یکی از اصول اساسی و مراحل مهم در آموزش سنتی هنر به ویژه نقاشی، تقلید است. آموزش نقاشی به شیوه سنتی در ایران از ابتدا به این شیوه بوده است که هنرآموز به قصد فراگیری این هنر، بایستی سال ها تحت نظارت و تربیت استاد به تمرین و تقلید محض از آثار او می پرداخت و فقط در پایان دوره فراگیری و بنابر تأیید استاد، می توانست برخی جزئیات را به شیوه خاص و شخصی خود که متمایز کننده کار او از دیگران بود نقاشی کند. این شیوه تقلیدگرایانه روش مرسوم هر زمان بود، زیرا این باور وجود داشت که تکرار عناصر، رنگ، ترکیب بندی و رونگاری از یک اثر باعث می شود که هنرآموز با عناصر مختلف نقاشی و همچنین مجموعه ای از سوژه ها، نقش ها، طرح ها و سنت هنری زمانه آشنا شده و با چنین انباشته ای که از تجارب و سنت های گذشته به دست آورده، به مرتبه استادی و مرحله آفرینندگی برسد. به این ترتیب، هنرمندان در زنجیره ای قرار می گیرند که ناقل سنت پیشینیان به آیندگان هستند. دیویدجی راکسبره ضمن پژوهش درباره هنر ایرانی می نویسد: «این امر زمینه و بستری را فراهم می آورد که هنرمند در آن می بایست یا می توانست عمل کند. چنین پیوندی میان هنرور و سنت در نقاشی، خوشنویسی یا شعر پیوندی مستبدانه و زورگویانه نیست.
هنرور در حیطه جهانی از گونه ها یا تیپ ها با حد و مرزی بسته، ولی تدریجاً گسترش یابنده عمل می کرد. تأثیرپذیری از آثار دیگران و تکرار آنها زمینه ای را برای سنجش و اندازه گیری کیفیت اجرایی اثر در مقایسه با اجراهای پیشین فراهم می کرد.
این ها فرهنگ نوشتاری تصویری به هم پیوسته ای پدید می آوردند که آفریننده اثر هنری می توانست خود را در میانه آن بگنجاند. این تصاویر اقتباسی رشته ای از گونه های کمابیش یکسان اند که خود بر سرمشق ها و انواع عالیه ای که پیش از آنها جای گیر گشته و با ظرافت تمام بازنگاری شده اند، استوارند». در دوره صفویه و با افزایش نفوذ غربیان، نقاشان ضمن فاصله گرفتن از تصویرگری کتاب به کپی کردن استادانه از آثار اروپاییان پرداختند که حتی به تقلید محض نیز منجر می شد و تحت تأثیر اروپاییان، هنر اروپایی نیز به عنوان پیش متن مورد توجه هنرمندان قرار گرفت. در حالی که تا پیش از آن، هنرمندان و هنروران پیش متن تصویری خود را از میان آثار استادان ایرانی و در موارد اندک از نقاشی های چینی انتخاب می کردند.
کپی برداری از آثار دیگران به عنوان شیوه ای برای آموزش در میان نقاشان معاصر نیز ادامه یافته است. لذا، می توان کپی های دقیقی را از نقاشی های اروپایی شاهد بود که توسط هنرمندان معاصر ایرانی تهیه شده است.
در این مورد می توان به کپی برداری دقیق علی محمد حیدریان از آثار نقاشان بزرگی چون رافائل یا شیشکین اشاره کرد که در این تصاویر ظرایف و جزئیات نقاشی ها به گونه ای کپی برداری شده است که تشخیص اصل از بدل را دشوار می کند.
۲) کارکرد تکثیری
کپی کردن یک متن یا اثر هنری به خصوص در زمانی که امکان چاپ و تکثیر چون اکنون فراهم نبود، یکی از مهم ترین کارکردهای تقلید هنری، در گذشته بوده است.
۳) مثنی سازی
مثنی سازی نیز از روش هایی است که از گذشته برای رونگاری و تکثیر یک اثر یا یک نسخه ارزشمند در تعداد خیلی محدود مثلاً یک یا دو نمونه استفاده می شد .این کار با چنان دقتی انجام می شد که تشخیص اصل از بدل به دشواری انجام می شود. در این رابطه می توان به مثنی سازی های دقیقی که به دستور شاهان از برخی آثار و یا کتاب های نفیس و هنری مثل شاهنامه در دوران مختلف انجام می شده است، اشاره کرد.
۳) سرقت هنری
از گذشته تاکنون، آثار هنری به دلیل ارزش بالای آنها، همواره مورد تقلید و نیز سوء استفاده شیادان و سارقان هنری قرار گرفته اند و این مسئله در همه فرهنگ ها با شدت و ضعف وجود داشته است.
ب) بیش متنیت دگرگونی در نقاشی ایرانی
قسم دوم بیش متنیت یا برگرفتگی متنی، دگرگونی است که برخلاف همانگونی، بر پایه تغییرات استوار شده است و تغییرات از کم تا خیلی زیاد را شامل می شود. به عبارتی، در این حالت اثر جدید هم دارای بخش هایی ازپیش متن است که به صورت تقلیدی حضور دارند و هم بخش هایی که دستخوش تغییرات شده اند. ترجمه یا انتقال مفاهیم یک نظام نشانه ای به نظامی دیگر از دلایل دگرگونی است. دگرگونی ها گاهی نیت محور و هدف مند وگاهی با توجه به تغییر نظام نشانه ای اجتناب ناپذیرند زیرا نمی توان متن شعری را بدون تغییر از نظامی به نظام دیگر ترجمه کرد و تغییر و دگرگونی در این ترجمه ناگزیر اتفاق خواهد افتاد. البته دامنه تغییرات می تواند از خیلی کم تا خیلی زیاد متفاوت باشد. دگرگونگی یک اثر در دو سطح کمی و کیفی قابل بررسی است و انواع گوناگونی دارد. از دیدگاهی این دگرگونی را می توان به سه بخش شکلی، موضوعی و مضمونی تقسیم کرد.
۱) دگرگونی شکلی
اگر دگرگونی در صورت و شکل و عناصربصری اثر هنری رخ داده باشد، دگرگونی شکلی است که خود دارای چند قسم می باشد:
▪ گسترش: اگر یک موتیف و به طور کلی یک عنصر در پیش متن وجود داشته باشد و در بیش متن گسترش یابد و جزئیات و شاخ و برگ بیشتری به آن افزوده شود، در این صورت دگرگونی بر اساس گسترش خواهد بود.
▪ افزایش: هنگامی که عنصری در پیش متن نبوده، ولی در بیش متن اضافه شده باشد، دگرگونی افزایشی صورت گرفته است.
▪ کاهش: بر عکس گسترش، اگر یک عنصر در پیش متن وجود داشته باشد، ولی در اثر پسین بخش هایی از آن کم شده باشد، در این صورت دگرگونی بر اساس کاهش خواهد بود.
▪ حذف: چنان که یک یا چند عنصر پیش متن در بیش متن حاضر نباشد، در این صورت حذف صورت گرفته است.
▪ جابه جایی: گاهی بیش متن همان عناصر پیش متن را در ترکیبی نوین و تغییر یافته ارائه می دهد، از آن به عنوان دگرگونی از گونه جابه جایی یاد می شود. بنابراین، در جابه جایی برخلاف دیگر گونه های دگرگونی نه چیزی حذف می شود و نه چیزی اضافه می شود، بلکه همان عناصر جابه جا می شوند.
▪ ترکیبی: در بیشتر موارد، دگرگونی به صورت ترکیبی انجام می شود. در این صورت دو یا چند نوع دگرگونی که به آن اشاره شد با هم در ترکیب جدید اعمال می شود.
۲) دگرگونی موضوعی
بارزترین نوع دگرگونی را می توان در تغییر عنوان جست وجو کرد. هنرمندان عنوان یک اثر را به هنگام برگرفتگی تغییر می دهند و عنوانی متفاوت برای آن برمی گزینند. به عنوان مثال، می توان به اثر «به یاد شهیدان» کاتوزیان که از «مجسمه» پییتا میکل آنژ برگرفته شده است، اشاره نمود.
۳) دگرگونی مضمونی
دگرگونی مضمونی از مهم ترین و متنوع ترین دگرگونی ها قلمداد می شود و بیشترین و اساسی ترین دگرگونی ها در همین عرصه انجام می پذیرد. شاید بتوان گفت اصلی ترین دلیل و علت دگرگونی تغییر در نگرش مضمونی است. دگرگونی مضمونی نیز در سطوح مختلف در اثر مشاهده می شود. مانند تغییر در فرهنگ (ترافرهنگی) از پیش متن به بیش متن و یا تغییر در ملیت (تراملّی)، تغییر در زبان (ترازبانی) و ... برای توضیح بیشتر باید گفت در حالت دگرگونی ترافرهنگی، هنرمند پیش متن خود را از دیگر فرهنگ ها و تمدن ها برمی گیرد. با توجه به اینکه فرهنگ یکی از عوامل تأثیرگذار در شکل گیری اثر هنری است و به همین دلیل همواره برگرفتگی یک اثر از فرهنگ دیگر با دگرگونی های متعددی همراه است.
http://www.aftabir.com/images/article/break.gif









سردبیر فصلنامه «پژوهشنامه فرهنگستان هنر» و عضو گروه پژوهشی هنر تطبیقی فرهنگستان هنر
پی نوشت:
۱ .مکتوب حاضر گزیده ای ویرایش و تلخیص شده از مقاله مفصل و جامع نگارنده است که در همایش «پژوهش های تطبیقی هنر ؛رویکردها و روش ها» ارائه شده است.
۲. منابع در دفتر روزنامه موجود است.