shirin71
07-12-2011, 06:24 PM
در کنار شاعران بزرگ پارسی زبان از جمله حافظ، مولوی، سعدی و فردوسی؛ منجم، فیلسوف، ریاضیدان و شاعری به نام خیام سالهاست با رباعیاتش شهرتی جهانی پیدا کرده است.
http://bornanews.ir/Image/News/2011/5/49024_634413166233090666_m.jpg
شاید اگر از بسیاری از مردم بپرسیم که کدام شاعر ایرانی شهرت جهانی دارد؟ برخی گمان کنند که این شعرا کسانی نیستند جز حافظ، مولوی، سعدی و فردوسی. اما جالب است بدانیم که شناخته شدهترین شاعر ایرانی که اشعارش در دنیا مطرح است حکیم عمر خیام نیشابوری است.
وقتی برای اولین بار "ادوارد فیتزجرالد" نویسنده و شاعر انگلیسی در سال 1859 میلادی رباعیات خیام را ترجمه کرد هرچند با ترجمه این رباعیات خیام، موجب شهرت جهانی این شاعر، فیلسوف و منجم ایرانی شد اما به واسطه این ترجمه خود نیز در دنیا به شهرت جهانی رسید.
بعد از این ترجمه، رباعیات خیام باره و بارها در انگلستان و آمریکا تجدید چاپ شد و مردم به قدری از این ترجمهها استقبال کردند که به قول شاعر انگلیسی "فیتزجرالد" خانهای در انگلیس و آمریکا نبود که روباعیات خیام در آن نباشد.
بعد از منتشر شدن ترجمه انگلیسی رباعیات خیام این شاعر نیشابوری در تمام دنیا معروف شد و شعرهایش به تمام زبانهای دنیا ترجمه و دربارهاش هزاران مقاله صدها کتاب و دهها فیلم ساختند. این شهرت خیام در اروپا تا به جایی رسید که حدود 40 رباعی او به ضرب المثل در اروپا تبدیل شد و فقط در کشورهای عربی 59 ترجمه منثور و منظوم از رباعیات خیام منتشر شده است.
اما جالب است بدانیم تمام شهرت جهانی خیام به تعداد محدودی شعر چهار مصرعی به نام رباعی است. از خیام تنها 100 رباعی مخصوص وی باقی مانده است اما تا به حال صدها رباعی به نام خیام سروده شده و به او نسبت دادهاند.
دمی كوتاه با زندگی خیام
غیاثالدین عمربن ابراهیم خیامی معروف به حكیم عمر خیام در اول ذیحجه 439 قمری در نیشابور متولد شد. وی شاگرد امامالحرمین جوینی، ابوالحسین انبیری و ... بوده است. ابن سینا 11 سال قبل از تولد خیام چشم از جهان فرو بسته بود اما خیام همواره خود را شاگرد او دانسته و ارادتی وافر به او داشته است. روزی در حضور او از كسی سخن میگویند كه نظریات ابوعلی سینا را رد میكرده و نظر خیام را میپرسند. میگوید: او را رتبه یافت كلام ابوعلی نیست؛ چگونه رتبه اعتراض باشد او را؟
خیام در تمام علوم زمان خود سرآمد بود. رسالهای درباره نظریه ریاضی موسیقی، رسالهای در علم مكانیك و تعیین وزن مخصوص اجسام و هم چنین رسالهای در بارۀ روشهای تعیین جهات و سبب اختلاف هوا در مناطق مختلف (هواشناسی) دارد.
مهمترین رساله خیام در فلسفه رساله الكون والتكلیف است. در كلام و همچنین ادبیات فارسی و عرب نیز استاد بوده است. از اشعارش پیداست كه با فردوسی و شاعر بزرگ عرب یعنی ابوالعلای معری به خوبی آشنا بوده. او را تالی ابنسینا دانستهاند. امام محمد غزالی و عینالقضات همدانی در زمرۀ شاگردان او بودند.
خیام در سال 526 قمری در سن 83 سالگی در نیشابور درگذشت. شاید بی مناسبت نباشد كه گفته شود در دم مرگ مشغول مطالعه كتاب شفای ابنسینا بوده است. بعید به نظر میرسد آن را برای اولین بار در دم مرگ میخوانده، بیشتر احتمال دارد كه همیشه به آن مراجعه میكرده است؛ یعنی در فلسفه پیرو ابنسینا بوده و همواره عقل و منطق و برهان را معیار و ترازوی شناخت میدانسته.
نمونهای از رباعیات خیام
در دایرهای که آمدن، رفتن ماست /آن را نه بدایت نه نهایت پیداست
کس می نزند دمی در این عالم راست /کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
.....
ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم /وین یک دم عمر غنیمت شمریم
فردا که از این دیر کهن درگذریم /با هفت هزار سالگان سربه سریم
.....
قومیمتفکرند در مذهب و دین /قومیبه گمان فتاده در راه یقین
میترسم از آن که بانگ آید روزی /کای بیخبران راه نه آنست و نه این
http://bornanews.ir/Image/News/2011/5/49024_634413166233090666_m.jpg
شاید اگر از بسیاری از مردم بپرسیم که کدام شاعر ایرانی شهرت جهانی دارد؟ برخی گمان کنند که این شعرا کسانی نیستند جز حافظ، مولوی، سعدی و فردوسی. اما جالب است بدانیم که شناخته شدهترین شاعر ایرانی که اشعارش در دنیا مطرح است حکیم عمر خیام نیشابوری است.
وقتی برای اولین بار "ادوارد فیتزجرالد" نویسنده و شاعر انگلیسی در سال 1859 میلادی رباعیات خیام را ترجمه کرد هرچند با ترجمه این رباعیات خیام، موجب شهرت جهانی این شاعر، فیلسوف و منجم ایرانی شد اما به واسطه این ترجمه خود نیز در دنیا به شهرت جهانی رسید.
بعد از این ترجمه، رباعیات خیام باره و بارها در انگلستان و آمریکا تجدید چاپ شد و مردم به قدری از این ترجمهها استقبال کردند که به قول شاعر انگلیسی "فیتزجرالد" خانهای در انگلیس و آمریکا نبود که روباعیات خیام در آن نباشد.
بعد از منتشر شدن ترجمه انگلیسی رباعیات خیام این شاعر نیشابوری در تمام دنیا معروف شد و شعرهایش به تمام زبانهای دنیا ترجمه و دربارهاش هزاران مقاله صدها کتاب و دهها فیلم ساختند. این شهرت خیام در اروپا تا به جایی رسید که حدود 40 رباعی او به ضرب المثل در اروپا تبدیل شد و فقط در کشورهای عربی 59 ترجمه منثور و منظوم از رباعیات خیام منتشر شده است.
اما جالب است بدانیم تمام شهرت جهانی خیام به تعداد محدودی شعر چهار مصرعی به نام رباعی است. از خیام تنها 100 رباعی مخصوص وی باقی مانده است اما تا به حال صدها رباعی به نام خیام سروده شده و به او نسبت دادهاند.
دمی كوتاه با زندگی خیام
غیاثالدین عمربن ابراهیم خیامی معروف به حكیم عمر خیام در اول ذیحجه 439 قمری در نیشابور متولد شد. وی شاگرد امامالحرمین جوینی، ابوالحسین انبیری و ... بوده است. ابن سینا 11 سال قبل از تولد خیام چشم از جهان فرو بسته بود اما خیام همواره خود را شاگرد او دانسته و ارادتی وافر به او داشته است. روزی در حضور او از كسی سخن میگویند كه نظریات ابوعلی سینا را رد میكرده و نظر خیام را میپرسند. میگوید: او را رتبه یافت كلام ابوعلی نیست؛ چگونه رتبه اعتراض باشد او را؟
خیام در تمام علوم زمان خود سرآمد بود. رسالهای درباره نظریه ریاضی موسیقی، رسالهای در علم مكانیك و تعیین وزن مخصوص اجسام و هم چنین رسالهای در بارۀ روشهای تعیین جهات و سبب اختلاف هوا در مناطق مختلف (هواشناسی) دارد.
مهمترین رساله خیام در فلسفه رساله الكون والتكلیف است. در كلام و همچنین ادبیات فارسی و عرب نیز استاد بوده است. از اشعارش پیداست كه با فردوسی و شاعر بزرگ عرب یعنی ابوالعلای معری به خوبی آشنا بوده. او را تالی ابنسینا دانستهاند. امام محمد غزالی و عینالقضات همدانی در زمرۀ شاگردان او بودند.
خیام در سال 526 قمری در سن 83 سالگی در نیشابور درگذشت. شاید بی مناسبت نباشد كه گفته شود در دم مرگ مشغول مطالعه كتاب شفای ابنسینا بوده است. بعید به نظر میرسد آن را برای اولین بار در دم مرگ میخوانده، بیشتر احتمال دارد كه همیشه به آن مراجعه میكرده است؛ یعنی در فلسفه پیرو ابنسینا بوده و همواره عقل و منطق و برهان را معیار و ترازوی شناخت میدانسته.
نمونهای از رباعیات خیام
در دایرهای که آمدن، رفتن ماست /آن را نه بدایت نه نهایت پیداست
کس می نزند دمی در این عالم راست /کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
.....
ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم /وین یک دم عمر غنیمت شمریم
فردا که از این دیر کهن درگذریم /با هفت هزار سالگان سربه سریم
.....
قومیمتفکرند در مذهب و دین /قومیبه گمان فتاده در راه یقین
میترسم از آن که بانگ آید روزی /کای بیخبران راه نه آنست و نه این