shirin71
07-12-2011, 06:03 AM
http://forums.azardl.com/index.phpContents/Helpers/Thumbnail.ashx?Path=%7E/UserFiles/Contents/2157499/108194.jpg&Height=200&Width=200&Quality=Highمرد ميانسال با معرفی خود به عنوان افسر آگاهی و پيشنهاد فروش تلويزيون‌های LCD خيالی از شهروندان كلاهبرداری می‌كرد.
به گزارش سه نسل به نقل از فارس : خرداد سال جاری راننده آژانسی با مراجعه به شعبه یكم بازپرسی دادسرای ناحیه 5 تهران از یك سرگرد قلابی پلیس آگاهی اعلام شكایت كرد.
به دستور بازپرس اسدی پیرمرد كه كارمند بازنشسته و راننده آژانس بود برای تحقیقات تخصصی برای شناسایی و دستگیری متهم كلاهبردار به اداره چهاردهم پلیس آگاهی تهران مبارزه با كلاهبرداری معرفی شد.
مالباخته در توضیح ماجرای كلاهبرداری به افسر پرونده گفت: راننده تاكسی هستم. چند روز قبل مردی حدود 40 ساله به عنوان مسافر سوار تاكسی‌ام شد.
در حالی كه مسافر دیگری هم داشتم، این فرد دو سه بار با تلفن همراهش تماس گرفت و با لهجه شمالی با افراد مختلف طوری صحبت كرد كه فهمیدم او یك پلیس است. مسافر دیگرم كه پیاده شد خودش سر صحبت را باز كرد و گفت سرگرد پلیس آگاهی تهران است. در ادامه با هم تا مقصد صحبت كردیم.
(http://forums.azardl.com/index.php)
http://www.3nasl.com/UserFiles/Contents/2157499/123.jpg (http://forums.azardl.com/index.php)
وی مدعی شد كه این فرد به من گفت چون با این سن و سال با ماشین كار می‌كنی و آدم زحمت‌كشی هستی، از اخلاقت خوشم آمده؛ اداره‌مان یك دستگاه تلویزیون LCD داده كه حدود یك میلیون تومان زیر قیمت بازار است و چون خودم در خانه تلویزیون LCD مشابه دارم، نیازی به این تلویزیون ندارم، اگر بخواهی می‌توانم این تلویزیون را به شما بدهم.
شاكی مدعی شد من حرف او را باور كردم و به اتفاق وی به سمت منزل‌مان حركت كردیم تا یك سری مدارك را به همراه كارت عابر بانك بردارم. در نزدیكی منزل گفت چون روز زن نزدیك است این موضوع را به هیچ عنوان به همسرت نگو تا در روز زن به اصطلاح او را سورپرایزش كنی و غافلگیر شود.
در منزل مدارك را به همراه كارت عابر بانك برداشتم و با هم از منزل به سمت بانك حركت كردیم. مبلغ 3 میلیون تومان به حساب او از طریق كارت به كارت واریز كردم. در ادامه مسیر به بهانه كپی گرفتن از مداركم از خودروام پیاده شد. هرچه صبر كردم برنگشت. فهمیدم این فرد شیاد است و از من كلاهبرداری كرده است.
كارآگاهان با مراجعه به شعبه بانكی كه افتتاح حساب مرد شیاد در آن جا صورت گرفته بود، دریافتند این متهم با یك هویت و آدرس جعلی افتتاح حساب كرده است. از طرفی دیگر و با بررسی سوابق سنوات گذشته كه یك نفر با همین مشخصات تحت تعقیب پلیس آگاهی بوده، مشخص شد در سال 83 و 87 در 2 مرحله تصویر چهره‌نگاری شده مردی شیاد برای شناسایی وی توسط مردم و معرفی مخفیگاه و هویت واقعی وی در جراید به چاپ رسیده كه پیرمرد مالباخته به محض مشاهده این تصویر چهره‌نگاری وی را شناسایی كرد.
در روزهای بعد و در حالی كه كارآگاهان مبارزه با كلاهبرداری از طریق چهره‌نگاری از تصویر فرضی این سرگرد قلابی پلیس، بررسی در سوابق كلاهبرداری‌های مشابه و افراد سابقه‌دار در جستجوی راهی برای شناسایی هویت این متهم تحت تعقیب بودند، به چند شكایت جدید مشابه از كلانتری‌ها و دادسراهای مختلف در سطح تهران برخوردند كه در تمامی این كلاهبرداری‌ها، متهم به عنوان مسافر سوار تاكسی شده و تحت عنوان این كه سرگرد اداره آگاهی است، در طول مسیر چند نوبت با تلفن همراهش صحبت كرده و در ادامه مسیر به بهانه‌های مختلف سر صحبت را با راننده باز كرده و پیشنهاد فروش LCD حدود یك میلیون زیر قیمت بازار را به آنها داده است و سپس بین یك الی 5 میلیون تومان از آنان دریافت كرده و متواری شده است.
با شناسایی تعدادی از این مالباختگان كه در مراجع مختلف قضایی اعلام شكایت كرده بودند، این پرونده‌ها در شعبه یكم بازپرسی دادسرای ناحیه 5 تهران تجمیع شد و رسیدگی این پرونده‌ها نیز با توجه به گستردگی و ادامه فعالیت متهم در سطح شهر به اداره چهاردهم واگذار شد كه شناسایی و دستگیری متهم ناشناخته مجدداً در الویت كاری اداره 14 قرار گرفت.
در بررسی پرونده‌های مشابه در سنوات گذشته، مشخصات یكی از متهمان كلاهبرداری و جعل كه در سال 84 و 85 به اتهام جعل عنوان و غصب عناوین توسط پلیس آگاهی یكی از استان‌های شمالی دستگیر شده بود، به دست آمد و با توجه به این كه چهره این متهم به نام فرشاد بسیار شبیه به فرد تحت تعقیب بود لذا تصویر واقعی متهم به رؤیت تعدادی از مالباختگان رسید كه تمام آنها وی را به عنوان همان فردی كه از آنان كلاهبرداری كرده است مورد شناسایی قرار دادند.
كارآگاهان با اخذ نیابت قضایی به این شهرستان شمالی اعزام شدند كه مشخص شد وی مدتی است در محل تردد ندارد. تیم بررسی پرونده با نزدیك به یك ماه تحقیق مداوم میدانی، نشانی‌هایی از این فرد مرموز در اطراف تهران به دست آوردند. نهایتاً مخفیگاه وی در شهرستان رباط كریم شناسایی و در تاریخ 13 تیر كارآگاهان با اخذ نیابت قضایی و اعزام به این شهرستان در حالی كه متهم سوار یك دستگاه خودرو سواری هیوندا سوناتا بود در یك عملیات غافلگیرانه دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل كردند.
در روزهای نخست دستگیری متهم، تعداد زیادی از مالباختگان با حضور در اداره 14 پلیس آگاهی وی را شناسایی كرده كه متهم نیز به ده‌ها فقره كلاهبرداری بدین شیوه اعتراف كرده.
سرهنگ عباسعلی محمدیان رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: با توجه به این كه این فرد چندین سال است به كلاهبرداری با این شیوه مشغول است به نظر می‌رسد تعداد پرونده‌های كلاهبرداری بسیار زیادتر از اعترافات اولیه متهم باشد كه بازپرس پرونده با درخواست انتشار بدون پوشش تصویر متهم در جراید موافقت كرده است.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ افزود: از شهروندانی كه در سال‌های اخیر به شیوه فوق و توسط این فرد از آنها در تهران یا سایر شهرستان‌ها كلاهبرداری شده است دعوت می‌شود تا جهت پیگیری موضوع پرونده خود به اداره چهاردهم پلیس آگاهی تهران بزرگ واقع در خیابان وحدت اسلامی یا شعبه اول بازپرسی دادسرای ناحیه 5 تهران مراجعه كنند.
به گزارش سه نسل به نقل از فارس : خرداد سال جاری راننده آژانسی با مراجعه به شعبه یكم بازپرسی دادسرای ناحیه 5 تهران از یك سرگرد قلابی پلیس آگاهی اعلام شكایت كرد.
به دستور بازپرس اسدی پیرمرد كه كارمند بازنشسته و راننده آژانس بود برای تحقیقات تخصصی برای شناسایی و دستگیری متهم كلاهبردار به اداره چهاردهم پلیس آگاهی تهران مبارزه با كلاهبرداری معرفی شد.
مالباخته در توضیح ماجرای كلاهبرداری به افسر پرونده گفت: راننده تاكسی هستم. چند روز قبل مردی حدود 40 ساله به عنوان مسافر سوار تاكسی‌ام شد.
در حالی كه مسافر دیگری هم داشتم، این فرد دو سه بار با تلفن همراهش تماس گرفت و با لهجه شمالی با افراد مختلف طوری صحبت كرد كه فهمیدم او یك پلیس است. مسافر دیگرم كه پیاده شد خودش سر صحبت را باز كرد و گفت سرگرد پلیس آگاهی تهران است. در ادامه با هم تا مقصد صحبت كردیم.
(http://forums.azardl.com/index.php)
http://www.3nasl.com/UserFiles/Contents/2157499/123.jpg (http://forums.azardl.com/index.php)
وی مدعی شد كه این فرد به من گفت چون با این سن و سال با ماشین كار می‌كنی و آدم زحمت‌كشی هستی، از اخلاقت خوشم آمده؛ اداره‌مان یك دستگاه تلویزیون LCD داده كه حدود یك میلیون تومان زیر قیمت بازار است و چون خودم در خانه تلویزیون LCD مشابه دارم، نیازی به این تلویزیون ندارم، اگر بخواهی می‌توانم این تلویزیون را به شما بدهم.
شاكی مدعی شد من حرف او را باور كردم و به اتفاق وی به سمت منزل‌مان حركت كردیم تا یك سری مدارك را به همراه كارت عابر بانك بردارم. در نزدیكی منزل گفت چون روز زن نزدیك است این موضوع را به هیچ عنوان به همسرت نگو تا در روز زن به اصطلاح او را سورپرایزش كنی و غافلگیر شود.
در منزل مدارك را به همراه كارت عابر بانك برداشتم و با هم از منزل به سمت بانك حركت كردیم. مبلغ 3 میلیون تومان به حساب او از طریق كارت به كارت واریز كردم. در ادامه مسیر به بهانه كپی گرفتن از مداركم از خودروام پیاده شد. هرچه صبر كردم برنگشت. فهمیدم این فرد شیاد است و از من كلاهبرداری كرده است.
كارآگاهان با مراجعه به شعبه بانكی كه افتتاح حساب مرد شیاد در آن جا صورت گرفته بود، دریافتند این متهم با یك هویت و آدرس جعلی افتتاح حساب كرده است. از طرفی دیگر و با بررسی سوابق سنوات گذشته كه یك نفر با همین مشخصات تحت تعقیب پلیس آگاهی بوده، مشخص شد در سال 83 و 87 در 2 مرحله تصویر چهره‌نگاری شده مردی شیاد برای شناسایی وی توسط مردم و معرفی مخفیگاه و هویت واقعی وی در جراید به چاپ رسیده كه پیرمرد مالباخته به محض مشاهده این تصویر چهره‌نگاری وی را شناسایی كرد.
در روزهای بعد و در حالی كه كارآگاهان مبارزه با كلاهبرداری از طریق چهره‌نگاری از تصویر فرضی این سرگرد قلابی پلیس، بررسی در سوابق كلاهبرداری‌های مشابه و افراد سابقه‌دار در جستجوی راهی برای شناسایی هویت این متهم تحت تعقیب بودند، به چند شكایت جدید مشابه از كلانتری‌ها و دادسراهای مختلف در سطح تهران برخوردند كه در تمامی این كلاهبرداری‌ها، متهم به عنوان مسافر سوار تاكسی شده و تحت عنوان این كه سرگرد اداره آگاهی است، در طول مسیر چند نوبت با تلفن همراهش صحبت كرده و در ادامه مسیر به بهانه‌های مختلف سر صحبت را با راننده باز كرده و پیشنهاد فروش LCD حدود یك میلیون زیر قیمت بازار را به آنها داده است و سپس بین یك الی 5 میلیون تومان از آنان دریافت كرده و متواری شده است.
با شناسایی تعدادی از این مالباختگان كه در مراجع مختلف قضایی اعلام شكایت كرده بودند، این پرونده‌ها در شعبه یكم بازپرسی دادسرای ناحیه 5 تهران تجمیع شد و رسیدگی این پرونده‌ها نیز با توجه به گستردگی و ادامه فعالیت متهم در سطح شهر به اداره چهاردهم واگذار شد كه شناسایی و دستگیری متهم ناشناخته مجدداً در الویت كاری اداره 14 قرار گرفت.
در بررسی پرونده‌های مشابه در سنوات گذشته، مشخصات یكی از متهمان كلاهبرداری و جعل كه در سال 84 و 85 به اتهام جعل عنوان و غصب عناوین توسط پلیس آگاهی یكی از استان‌های شمالی دستگیر شده بود، به دست آمد و با توجه به این كه چهره این متهم به نام فرشاد بسیار شبیه به فرد تحت تعقیب بود لذا تصویر واقعی متهم به رؤیت تعدادی از مالباختگان رسید كه تمام آنها وی را به عنوان همان فردی كه از آنان كلاهبرداری كرده است مورد شناسایی قرار دادند.
كارآگاهان با اخذ نیابت قضایی به این شهرستان شمالی اعزام شدند كه مشخص شد وی مدتی است در محل تردد ندارد. تیم بررسی پرونده با نزدیك به یك ماه تحقیق مداوم میدانی، نشانی‌هایی از این فرد مرموز در اطراف تهران به دست آوردند. نهایتاً مخفیگاه وی در شهرستان رباط كریم شناسایی و در تاریخ 13 تیر كارآگاهان با اخذ نیابت قضایی و اعزام به این شهرستان در حالی كه متهم سوار یك دستگاه خودرو سواری هیوندا سوناتا بود در یك عملیات غافلگیرانه دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل كردند.
در روزهای نخست دستگیری متهم، تعداد زیادی از مالباختگان با حضور در اداره 14 پلیس آگاهی وی را شناسایی كرده كه متهم نیز به ده‌ها فقره كلاهبرداری بدین شیوه اعتراف كرده.
سرهنگ عباسعلی محمدیان رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: با توجه به این كه این فرد چندین سال است به كلاهبرداری با این شیوه مشغول است به نظر می‌رسد تعداد پرونده‌های كلاهبرداری بسیار زیادتر از اعترافات اولیه متهم باشد كه بازپرس پرونده با درخواست انتشار بدون پوشش تصویر متهم در جراید موافقت كرده است.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ افزود: از شهروندانی كه در سال‌های اخیر به شیوه فوق و توسط این فرد از آنها در تهران یا سایر شهرستان‌ها كلاهبرداری شده است دعوت می‌شود تا جهت پیگیری موضوع پرونده خود به اداره چهاردهم پلیس آگاهی تهران بزرگ واقع در خیابان وحدت اسلامی یا شعبه اول بازپرسی دادسرای ناحیه 5 تهران مراجعه كنند.