PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تکست آهنگ های رضا پیشرو



shirin71
07-11-2011, 03:34 AM
مقدمه

پسر گوش کن ، این سی دی رو الان میبریم واسه سینا...این آلبوم میترکونه میدونی چی میگم
آره پسر آلبومت خیلی خوبه
آره سروش اونجاست ؟
سروشم آره
ببینیم چه میگن
بله ؟
باز کن سینا ، رضام
خیلی گرسنمه بریم یه چیزی بخوریم...
چطوری داداش سروش...سلامتون کو..بابا اول سلام ؟ ، چاکرم
هیچی داشتم غذا میخوردم...گوشنتونه شما؟؟؟خیلی !
حالا اشکال نداره بعدم میخوریم ، موبایل و بزار کنار
گوش کن:
شکم و این چیزا رو بزارید کنار خوب !
خوب
دارم فکر می کنم
داشتم به آلبومت گوش می کردم که
این آلبوم خیلی کره شده جون تو ، یعنی خیلی خوبه
چون که بلاخره کار بچه های صامته ، همه چی ردیفه میدونی ، همه چی خوبه

shirin71
07-11-2011, 03:34 AM
هدیه

امید داداشی تو میخواستی بدونی که من چرا نمیام
خونه.نه؟

تو میخواستی بدونی که رضا چرا پیش شما نیست؟

تو میخوای از من بدونی.باشه


امید تو چیزی نمیدونی از گذشته ی من.چرا میخوای
هرچی گذشته به من من به تو بگم؟

اگه امسال تونستم واسه تو کادو بگیرم چون نمیخواستم یه کارگر پادو بمیرم.

پس بزار از اول من همه چی رو واسه تو بگم به شرط اینکه تو بعدش راضی بشی برم.

هنوز یه ماهه نشده بودی بابامون رفت.ده سال پیش بود زمستونا تو برف.

روزای سختی داشتیم با هزاران حرف که پشت سر مامان بود یه سره باهام بود.

یه صدا که میگه من گشنمه بابام کو؟؟پس غصه ی گریه ی تو یکی از کارام بود.

مامان تنهایی نمیتونست خرج ماهارو بده پس رضا با این وضعیت مدرسه محاله بره.

باید خرج خونرو دو نفری میدادیم ولی بیست هزار تومن نبود رقم زیادی.

مامان از رو ناچاری ازدواج دوباره کرد .منم شما رو تنها گذاشتم با غبار غم.

چون با پدر ناتنیم نمیتونستم کنار بیام.اون موقع میگفتم من این زندگیرو چرا میخوام؟

ولی حالا فهمیدم این سختیا من و بار اورد.تنهایی با هر فصل زندگی حالم و جا اورد.

الان همه چی عوض شده بهترم میشه پس ناراحت نشو چون هستی تو قلبم همیشه.

کل دنیارو واست میگردم ومیگم میخوام به تو بهترین هدیه رو بدم.ولی اگه الان درو میبندم و میرم واسه جبرانه دیگه نگو نرو به من.


کل دنیارو واست میگردم و میگم میخوام به تو بهترین هدیه رو بدم.ولی اگه الان درو میبندم و میرم واسه جبرانه دیگه نگو نرو به من.

من افقط الان میخوام بزنم داد.از رویای خودم بیام بیرون و برم به خواب.

الان همه چی خوبه من تنها چیزی که میخوام انتقام از کسانیه که دارن از گذشته میان.

من هیچی نبودم و الانم یه عوضی شدم چون از خیلی سال پیش بودن یه مشت عوضی دورم.

هیچ وقت یادم نمیره ساعت هفت صبح جمعه یکی گفت رضا باید از در خونم گم شه.


عوضی تو الان زنگ میزنی به من میگی :رضا تبریک میگم گنده شدی سری به ما بزن.

فامیلامون توی زمستون کنارمون نبودن.همشون پستن مثل بقیه بهم نگو نه.

مثل بقیه نشو سراغ بقیه نرو .هر چی میخوای بهم بگو نبین یه غریبه من و.

من اگه بالا سرتم نباشم به فکر توام نگو نیستی چون من فقط نیستم به فکر خودم.

کل دنیارو واست میگردم ومیگم میخوام به تو بهترین هدیه رو بدم.ولی اگه الان درو میبندم و میرم واسه جبرانه دیگه نگو نرو به من.

کل دنیارو واست میگردم ومیگم میخوام به تو بهترین هدیه رو بدم.ولی اگه الان درو میبندم و میرم واسه جبرانه دیگه نگو نرو به من.

کل دنیارو واست میگردم ومیگم میخوام به تو بهترین هدیه رو بدم.ولی اگه الان درو میبندم و میرم واسه جبرانه دیگه نگو نرو به من.

shirin71
07-11-2011, 03:34 AM
پدر (با همراهی تتلو )


بابا از وقتی که تیغ گذاشتی زیر گلوی مامان
اینو فهمیدم که خیلی زود باید وایسم رو پاهام
چیز دیگه ای ندیدم ولی شنیم با گوشام
چون قفل در اتاق نمیذاشت ببینه چشام
بابا یادته اون روز از مدرسه رسیدم خونه
گفتی پسرم دیگه بابا پیش تو نمیمونه
بابا من فقط نه سالم بود با چشمای خیس
تو با این کارت گفتی که اون بالا خدایی نیست
خدایی که اون بالا نشسته همیشه گفته داورم
من شکنجه شدم حتی توی شکم مادرم
این درست بود مامان با یه هیولا زندگی کنه؟
این هیولا قول داده بود آدما رو نمیخوره
دستای من همیشه یه کلبه برفی رومیساخت
که حتی آینه ی آسمون تصویرمو میباخت
منو سایه ها تو خیابون همراهی میکرد
شلاق سر جاده منو تو تنهایی میزد

چرا من از بین این همه آدم اسیر تنهایی جادم؟
میخوام بمیرم اما نمیشه روی پام وایسادم

صدای ناله ی خیابونا از رد پای من
شنیده میشه من میترسم از سایه های شب
آخه تا کی پیاده ؟ پایان خط جاده
کجاست؟ چرا من میشکنم با یه حرف ساده؟
روشنایی فردا یا تولد غمها
رو در رویی با بقا یا شایدم به فنا
اینا آینده ی همیشه نورانی من
که همیشه خورده به هوای طوفانی شب
تسلیم باد و ناله های شب و خیابونم
تقصیر منه که اسیر تب و بیابونم
خدایا تمام شبای منو بگیرازم
چون که دیگه تاریکی رو به جونم نمیخرم
من میخوام آزاد زندگی کنم با زخم تنم
حتی اگه واسه آزادی آبرومو ببرن
الان فقط از گذشته کوله باری یادگار
برام مونده از یه عدد خیلی مونده تا هزار

چرا من از بین این همه آدم اسیر تنهایی جادم؟
میخوام بمیرم اما نمیشه روی پام وایسادم

بابا من گریه نکردم سر قبر تو چون
بهم گفتی واسه مرگ آدما شادی بکن
من هیچی نبودم جز یه آدم تن لش
فکر نکن لحظات بدون تو به خوبی گذشت
هوای همون مدت کوتاهی که بودیم باهم
بزنه به سرم جلوی قاب رو دیوارم
بابا بلند شو بهم بگو که هنوز بیدارم
چون که بازم واسه ی تو حرف گفتنی دارم
مادر بدش میومد از پدرناتنی من
واسه همین پنج سال قیدمو به راحتی زد
مامان حالا پشیمون شدی از کار بدت؟
بدون آغوش گرم تو همیشه مال منه
من نمیتونم بگذرم از خانوادم اینو بدون
گفته بودم رضا شادی هارو میده به تو نشون
تا وقتی من زندم نمیذارم یه تار موی تو
از عذاب سفید شه چون همیشه میدی بوی گل

shirin71
07-11-2011, 03:35 AM
نامه هاي خالي


جواب نامه هامو دادي با نامه هاي خالي
تا تو جنگلت گم شم تو جاده هاي تاريك
تو تو اوج سياهي و من پادشاه پاييز
تف به روزي كه بارون با تو عاشقانه باريد
:: مهدي صفرتايم ::
تو آلوده اي به عطر تنم ، پس خط بزنم روياي خيسو
چون دنياي بي تو ، يعني گريه من از اين قصه
در حريق عشق افتادم و حالا ساعت گريه كردم تو اتاقم
يعني خدا هست كه بدونه چهار فصل مياي به خوابم؟
راحت شايد ساعت مانع است بين منو تو
كه با دل راحت راه بسته شد و فاصله ها هست جالبه واسم خنده ببر ماده!
من كه آشنا شدم با جاده ترس ، ديگه نيستي با من تا به مرگ شدمو
خودمو حاضر كردم واسه جنگ با بارون
بدون چتر تو يه روز سرد
پاييز بود ، مست بودم ولي حاليم بود
تو بازي سوخت قلبم درست عين فيلماي هاليوود
تو خوابي ولي من بيدارم
تو خورشيد و آوازت مثل روزنامه پر تيتر همه جا پيچيد و مثل ما فيلممه گرما بليطه و
عمري آبي ترين زخم ها رو مرهم گذاشتم ، كه اصلا تو باشي من نيستم
تو بازي رو بردي
ولي من عاشق بازيم ، برد و باخت مهم ني
برو با اون يكي ، تو رو جادو سحري
:: پيشرو ::
جواب نامه هامو دادي با نامه هاي خالي
تا تو جنگلت گم شم تو جاده هاي تاريك
تو تو اوج سياهي و من پادشاه پاييز
تف به روزي كه بارون با تو عاشقانه باريد
:: رضايا ::
من همونم كه هميشه
واسه چشماي تو خوندم
تو نبودي ، تونبودت
توي بن بست تنها موندم
تو يه خاطره بيشتر نيستي تودلم
از بس شليك كردي اين تير رو به من
ديگه اشكات واسه من رنگي نداره
پس عكستو ميكنم ترجيحا پاره
:: پيشرو ::
جواب نامه هامو دادي با نامه هاي خالي
تا تو جنگلت گم شم تو جاده هاي تاريك
تو تو اوج سياهي و من پادشاه پاييز
تف به روزي كه بارون با تو عاشقانه باريد

shirin71
07-11-2011, 03:35 AM
سفري بي انتها




[Pishro]
آفرینش روز و شب، زیبایی زمین و کهکشان‌ها، درخشش ستارگان فروزان،
همه حاکی از وجود پروردگار یکتاست، پس از او اطاعت می‌کنیم
چون او معین کرده که مرگ آغاز جاودانه هاست.

[Pishro]
من وجودمو پیدا کردم با رگ بدون نبض
کابوس هر شب مرگ رو با تقدیر کردم عوض
شدم یه فراری تو جاده مصیبت و ترسیدم مث همه مسافرا هستم علف هرز
فهمیدم سفر من بود یه خواب تلخ و دروغ
نوری که دیده نمی شد بود یه نور پر فروغ
این عهدُ با خودم بستم از شرش نرم بیرون
ولی باید زخم دیرینه شستشو بشه با خون
گناهام بخشوده نشده، کفه شده سنگین
عجب احساس بدیه که روحت بشه غمگین
بعد از این همه خوشی همه چی شده عوض
دیگه حتی پشیمونی هم مرحم نیست واسه مرض
مرحم باوری که باید گذشته‌ها می شد
که تو ثروت و مادیات کسی حسرت نمی‌خورد
من تو خاکی چال شدم که تهش رفت به سیاه چال
واسه تخفیف مجازاتم باس بشم از همه حلال

[Emziper]
مغزتو داری پر می کنی با افکار پوچ
اینو باید بدونی با مرگ فقط تو می‌کنی کوچ
ذهنتُ آزاد کن به من بده گوش
افکار واهی رو تو مغزت بکن خاموش
روح تو مادی نیست هیچ وقت نمی‌میره
اون چیزی که همیشه اسیره، جسمت که به این دنیا زنجیره
مرگ رها می‌کنه روحُ از بند اسارت
پروازش می‌ده اونو به سمت ابدیت
تو اسمشو گذاشتی مرگ، من بهش می‌گم تولد
دنیایی تازه با آزادی روح و فرارش از کالبد
زندگی بعد از مرگ یک حقیقت پنهان
آرامش بعد از دردِ دنیایی فراتر از زمان
اینو بفهم با مرگ هیچ چیز تموم نمی‌شه
این تولدی دوبارست به دنیایی برای همیشه

زندگی بعد از مرگ من و شما
جایی واسه زندگی بالاتر از ستاره‌ها
آغاز تولده دوباره‌ای بعد از ودا
سفری بی انتها واسه رسیدن به خدا
زندگی بعد از مرگ من و شما
جایی واسه زندگی بالاتر از ستاره‌ها
آغاز تولده دوباره‌ای بعد از ودا
سفری بی انتها واسه رسیدن به خدا
قسمت 3:
[Pishro]
چرا صداقت من دلیل نشد واسه نفسم؟
منتظر همه چیز بودم جز دید سنگ قبرم
تو تجمع اقوام چرا زود از پیشم میرین؟
تو رو خدا تنهام نذارین چون تنها امیدمین
شب نحص کرده کمین واسه روح سرد و خستم
آیا این واقعیت داره که می یاد دو مرد سر سخت؟
"چرا باس بد زندگی می‌کردی که این باشه قسمت؟"
"چرا تو انبوه مادیاتی و گم شدی تو شهوت؟"
"سهم من از این دنیا بود دو چشم کور و حریص"
"وجود ثروت زیاد نفسمو کرده خبیس"
"چرا دینتو به خداوند ادا نکردی با دین؟"
"چرا فقط در ظاهر خودتو نشون دادی همین؟"
"من تا به حال راجب خدای خود نگفتم کفر"
"سر هر چیز تازه که بهم داد کردمش شکر"
"شکر گذاری فقط ملاک نیست، باس کنی ادای دین"
"با این اعمال باید بری به جهنم، پاشو بریم، پاشو بریم"

زندگی بعد از مرگ من و شما
جایی واسه زندگی بالاتر از ستاره‌ها
آغاز تولده دوباره‌ای بعد از ودا
سفری بی انتها واسه رسیدن به خدا
زندگی بعد از مرگ من و شما
جایی واسه زندگی بالاتر از ستاره‌ها
آغاز تولده دوباره‌ای بعد از ودا
سفری بی انتها واسه رسیدن به خدا

[Emziper]
این دنیا مثه پلیه که هممون می‌کنیم ازش عبور
پایینش جهنم، اونور پل بهشت، نه نزدیک نه دور
راحت می‌افتی از پل با کارای کثیف و زشت
پس قدمها رو محکم وردارو برو به سمت سرنوشت
خشت به خشت جاتو محکم کن تو قلب بهشت
حرفامو باور داری؟ یا چیز دیگه‌ای تو کلته؟
مهم نیست، راجبش فکر کن، این بهترین فرصته
راه درست یا غلط یکیش می‌شه انتخابت
دیگه انتخابی وجود نداره وقتی فرشته مرگ می‌یاد سراغت
صاحبتُ بپرست با تمام وجود و قدرت
همونی که خلقت کرد، اما نه پوچ و بی علت
اختیارشو داری فکر کنی، منفی یا مثبت
مرگ فرار روح از این جسم خاکی
هجرت انسان به دنیایی پر از پاکی
منم می‌ترسم از مرگ، به همین شدت
که نمی‌دونم آخرش چی می‌شه؟ سعادت یا ذلت؟

زندگی بعد از مرگ من و شما
جایی واسه زندگی بالاتر از ستاره‌ها
آغاز تولده دوباره‌ای بعد از ودا
سفری بی انتها واسه رسیدن به خدا
زندگی بعد از مرگ من و شما
جایی واسه زندگی بالاتر از ستاره‌ها
آغاز تولده دوباره‌ای بعد از ودا
سفری بی انتها واسه رسیدن به خدا

[Emziper]
این دنیا یه فرصته، یه فرصت که خدا بهت داده
بهتره خوب حواستُ جمع کنی، چون ممکنه خیلی چیزارو از دست بدی
باید بدونی که هر لحظه ممکنه مرگ بیاد سراغت،
پس همیشه آماده باش، آماده برای زندگی بعد از مرگ

shirin71
07-11-2011, 03:35 AM
سنت شکن



اینترو (رضا پیشرو):

مسلط مثل همیشه ... آماده برای حرف زدن با هرکی ...



همخوانی2بار:

من سنت شکن بودم از وقتی با دنیا دست دادم
بخاطر همینم هست که من یکی با کل دنیا فرق دارم


پیشرو



دارم کنار جزیره روی آب شنا میکنمُ

از شیطان وجودم می شنوم صدایی بلند

خب شایدم من مصادف با خشم الهی شدم

انگار تیری نمونده و اسیر خشابی پرم
آره من همونم که قرض دارم به بازی تفنگ

ولیکن سرنوشت اضافی شدم و دارم تو فصلا نزدیک میشم به پاییز و مرگ

تا ابد تنها بمونم یه جای تاریک و تنگ و من تو اتاقم تنهام با نور مهتابی

چون که خیلی وقته گذشته روز برف بازی و کاش باز برمی گشت حس خوب تنهایی

من و خیابونا با یه سپور شهرداریُ

حمالی من گذشت حدود ده سالی

مشکلاتم کوه بود ، چون نگاه کردم از پایین

نفتالین شده بودم لای لباس مردمُ

رفیقام نبودن حتی قد تعداد انگشت

من یه فـــراری بودم ، ، منوتو کــوره نـنـدازین

تا روح من بکشه رو دل کوه یه نقاشی

که هر مسافری اونو ببینه توی جادهُ

گیر نکنه توی مسیر دور و ساکتُ

تا نشه اسیر عشق قله

خوابشو و خونشو عطر آگین کنه با بوی کاهگل

منم میشم اسیر جدایی جادوی جاده تا وقتی تا آخر راه باهام آذوقه باشه


همخوانی2بار:

من سنت شکن بودم از وقتی با دنیا دست دادم
بخاطر همینم هست که من یکی با کل دنیا فرق دارم



ساتراپ



روحم اگه شاهی منتظر کودتا باش

چون میخوای بخوری از خدا تو چوب کارات

چون روزگارها گذشته مونده بارها

سنگینی اش رو من از توی کوچه بازار

بوی بارونو حس نکردم از روی آسفالت

چون مشامو پر کردن از بوی آشغال

اما من میخوام بپرم از روی سالهام

چون اینجا فرقی نداره بود ُنبود ساتراپ



من همه ی خوابای خوبمو نصفه کاره دیدم!

اما با این حال از زندگی استفاء نمیـدم!



چون توفردامو تموم شده قصه های دیشبُ

همه فکرم بالا رفتن از پله های دیگست



آخه من میخوام بخندم به همه ی گذشتم

چون شوق آرزوهام رفت به یه مثلث !



من فکر میکردم بزرگ باشه قلب یه هنرمند

ولی دیدم نوک یه تپه ی بلندم ...



اما دنیا همونی که می خواستم نبود !

مصخ شدم و هنوز تو تار عنکبوت

اگه «سات» جلوی مشکلات ساده تر نبود،

چون روحش همواره می خوابه در تنور ...!


همخوانی2بار:

من سنت شکن بودم از وقتی با دنیا دست دادم
بخاطر همینم هست که من یکی با کل دنیا فرق دارم

اوج



بغض ته گلومه ...

میخوام خالی کنم خودمو ، میگن فرصت تمومه !

پشت سر تموم هم سن های خودم

وایسادم و فقط غرق سایه شدم

یه صدای بلند می گفت: «فرزند طلاق»

که تو جا من بودی مینداختی گردنت طناب

تا خفه کنی خودتو ، من معطل زمان بودم

تــــا که جلو بره اکثر شـبــام ، با مصرف مواد

توخلوت تمام ، تا که از مغزم دو کلمه فلسفه درآد

من با صدای گریه ی مامان لالا ، میکردم ولی الان بالام

باهام داداش میخونه تو سنت شکن،

تا من مثل همیشه به شما جرات بدم‌ !

من جز معرفت چیزی واسه ی دور و وریام نذاشتم

ولــــــی خــــــب خـــــوردم پــــــســــــر ... !!



همخوانی2بار:

من سنت شکن بودم از وقتی با دنیا دست دادم
بخاطر همینم هست که من یکی با کل دنیا فرق دارم

shirin71
07-11-2011, 03:36 AM
شت مه

(پیشرو)

تو عشقم بودی، هنوزم هستی عزیزم
اینو بدون بدون تو، هر شب اشک میریزم
هر شب اشک میریزم، هر شب اشک میریزم

بلاخره تموم میشه ریاضت و زجر، من و تو کنار همیم زیر نور شب

ستاره ها میسوزونن خاطرات بد، تولد دوباره ای رو میگیریم جشن
بلاخره تموم میشه ریاضت و زجر، من و تو کنار همیم زیر نور شب

ستاره ها میسوزونن خاطرات بد، تولد دوباره ای رو میگیریم جشن

آره
میخوام تو اتاقم تنها باشم، برو بیرون درم ببند
میخوام نوازش کنه صدای گیتار درد دلمو
منتظرم تموم بشمو پرواز مو ببینم
بازم لمس کنی نبینی دوباره بهم بگی نه
بی خیاله همه چی تو شهر پیادم
هر شب تو سیاه راهت باخت ثابت بد شده عادتم
خیلی بد تو حقارتم من از خودم شکایتم اینه
کیه میگه من تو شهر شیشه قانونی ندارم
پس بذار بازم ببارم، بشین همیشه کنارم
که تو طنین بهارم، ولی در حال فرارم
عزیزم بشنو صدایم، تو را میخواهم می خواهم
از این حالتم بیزارم، من ازدلهره بیدارم
شب و لرزه تو صدایم
با یه لحظه تو نگاهم خیره شو چشامو ببین
بدون خیلی بد حالم
ببین اگه صد سالم خیالت به سر دارم
بگی منو بسپارم به باد، تو رو دوست دارم

بلاخره تموم میشه ریاضت و زجر، من و تو کنار همیم زیر نور شب

ستاره ها میسوزونن خاطرات بد، تولد دوباره ای رو میگیریم جشن

بلاخره تموم میشه ریاضت و زجر، من و تو کنار همیم زیر نور شب

ستاره ها میسوزونن خاطرات بد، تولد دوباره ای رو میگیریم جشن

(قدرت)

به من میگفتن سگ یه عقده ای بیچاره
بودن و نبودنم واسه کسی فرقی نداره
نگو چه دپرسم مگه کسی به حالم می ناله
برو عشقمو بخر که اینه تنها راه چاره
منم تنها و پیاده تو سوار اسب پستت
منم مرد شب و جاده که پایانم خیلی تلخه
درختای بلند روزمو شب میکنن با سایه
گرفتار تو بودمو زخمی شدم با کنایه
آشنا شدی با وداع مرد همیشه پیاده
پاشو بغض صدای من تورو بندازه به یاد مرد همیشه دلداده
طرده نمیشه پیاده
چون آدمی نمی خوادش، فرشته ای نمیادش که اونو بده نجاتش
خاطرات مونده به یادش داره هی میدی عذابش
اینو بفهم از نگاهش
بیا بشنو فریادش
بیا اونو دریابش
بیا که بدون تو شدم تشنه ی نوازش...

[رضا پیشرو]

بلاخره تموم میشه ریاضت و زجر، من و تو کنار همیم زیر نور شب


ستاره ها میسوزونن خاطرات بد، تولد دوباره ای رو میگیریم جشن

بلاخره تموم میشه ریاضت و زجر، من و تو کنار همیم زیر نور شب

ستاره ها میسوزونن خاطرات بد، تولد دوباره ای رو میگیریم جشن

بلاخره تموم میشه ریاضت و زجر، من و تو کنار همیم زیر نور شب

ستاره ها میسوزونن خاطرات بد، تولد دوباره ای رو میگیریم جشن

بلاخره تموم میشه ریاضت و زجر، من و تو کنار همیم زیر نور شب

ستاره ها میسوزونن خاطرات بد، تولد دوباره ای رو میگیریم جشن

بلاخره تموم میشه ریاضت و زجر، من و تو کنار همیم زیر نور شب

ستاره ها میسوزونن خاطرات بد، تولد دوباره ای رو میگیریم جشن...

shirin71
07-11-2011, 03:56 AM
از دیروز تا امروز

آها ، پیشرو ، امیر تتلو ، تیغه ، ابلیسه ، ابلیس

گوش کن
پیشرو ، من توی تاریکی نداشتم یه چراغ روشن
هنوزم تو دریای زندگیم دنبال موجم
تو بزرگ ترین قبرستون تاریخ زنده بودنو
واسه ارواح سرکش از زندگی سرودن
کابوس سیاه واسه مرگ من سخت کوش شده
مخ رضا دیگه از رویاهاش مخدوش شده
پایین جادة بی رنگی بالا خورشید زرد
سرتو بالا بگیر تا بمیری مثه یه مرد
همیشه تو آینه به تصویر خودم می بازم
چون آینده رو ندیدم تا به خودم بنازم
ساعت دیواری همیشه هدیه میده به من
ثانیه ها رو تا حقیقت به رویاهام بدم
پادشاه با اون همه پول باز تو حسرت گداست
واسه من روح یه برده بزرگتر از خداست
من باید بمیرم اما هیچ وقت نمی رم از یاد
خیلی وقته دلم تنگ شده واسه رویای خواب
برده باید بمیره تا بقیه بشن آزاد
اینا می مونه همیشه یادم
که فقط می خواستم زندگی کنم من مثل آدم
نداشتم حتی تختی من واسه خوابم
من داشتم بدبختی فقط اینه یادم
که بی پدر با چشم تر بمونم چشم به در
که یه شب یه فرشته بیاد تو خوابم
اینا می مونه همیشه یادم
که فقط می خواستم زندگیه من مثل آدم
تیغه ، روزی که پامو گذاشتم بیرون از خانی آباد
کسی فکرشو نمی کرد این پسر هیفده ساله
یه روزی میشه بزرگ مثه یه فوق ستاره
حالا تو محل با عقل کسی در نمیاد جور
من همونم که جیبمو خالی می کردی به زور
می تونی صدام بکنی نظر کردة خدا
پسر فقیر دیروز قهرمان فردا
راز سر بستة دل ما رو ببین چطور
می زنن جار با....................
گوشاتو وا کن خدا شده تالا باشی برده
بعضی وقتا یادم میره نور خورشید زرده
وقتشه بیای پایین چون از این بعد من خدام
فقط یه خودکار آبی تنها چیزی که می خوام
من می خوام بشم قربانی غرور رپ فارس
خودکار آبی یه بار دیگه بشو رو ورق راست
وقتشه خودمو جدا کنم از تن لشم
من بی شرفم اگه فوق ستاره نشم
تو حالت عادیم فک نکن .......
من بی شرفم اگه فوق ستاره نشم
چون شدم خسته بس که بودم تو خفت
وقتی بی پولی دافاتم میشن گربه صفت
یه روز بزرگ میشم اینو ثابت می کنم به ملت
ابلیس ، حالا رسیدم به جایی که واسه همتون خوابه
عکس من روی دیوار اتاقت توی قابه
شاید این نفوذ ما به دل مردمی گواهه
آره این صحت خوابه واسه همینم
که تا به طرز دقیقی شروع کردم رپ کردن
حتی بزرگانتونم گردن خم کردن
می خوام برسم با رپم
به جایی که خدا منم
واسه رسیدن بش قسم

می خورم من بالاترم
میرم می دونم می تونم برسم اون بالاها
شاید صدای سگیم نشست تو دل جوونا
هنوز یادمه خاطرات کاغذ و قلم
شاید خیلیا دوست داشتن که من خواننده نشم
دیگه نیازی ندارم من به خوندن اجبار
چون که هر چی می خواستم خدا یهو بهم داد
بسه دیگه برو دور شو ازم خودکار آبی
دیگه کاریت ندارم می تونی راحت بخوابی
از دیروز تا امروز فقط همین مونده
بعد از این همه سختی فقط همین مونده
که این ....تکو امیر تتلو خونده
اما هستم تو سبکم من یه کس جدا
شدم بت واستون یکی بالاتر از خدا
اینو بدون که با سختی من محبوب شدم
چرا چرا چرا جوابتو ندم میگی مغرور شدم
چرا چرا چرا چرا چرا ؟

shirin71
07-11-2011, 03:56 AM
باید برم

آره زندگی واسه خودمم تلخه چه برسه به خانوادم

من نمیتونم بگذرم هیچ وقت از خانوادم
واسه همین بین رپ و زندگیم فاصله دادم
می بینم چه روزای سردی هست در انتظارم
وقتی که پولی ندارم کی می رسه به دادم
اصلا من نمیدونم کی غمناکم کیا شادم
دیگه نمیخونم تا خدا برسه به دادم
دارم از خانوادم میزنم واسه رپ فارسی
ولی ندیدم تو این پنج ساله من چیز خاصی
کاری واسه مادرم نکردم تا اونجا که یادم میاد
در صورتی که خرج اموراتمم بهم می داد
تو این ایران لعنتی کارم داره ایراد
باید یه روز ترکش کنم هر چند دوسش دارم زیاد
بعد از این همه تمرین حسابمون کردن یه سگ
واسه همین رپ فارسی پایینه تو چرخ و فلک
گوش کنین فایده نداره توی تاریکی بزک
هنرمندایی مثه ما باید برن به درک
اما من نه دیگه نمیتونم رپ بخونم
چون که کارد زندگی رسیده به استخونم
یه روز میام میگم که منم کسی شدم
اون وقت میتونم که با سرافرازی رپ بکنم
اما من نه دیگه نمیتونم رپ بخونم
چون که کارد زندگی رسیده به استخونم
یه روز میام میگم که منم کسی شدم
اون وقت میتونم که با سرافرازی رپ بکنم
یه روز تو اتاق با قلم و کاغذم تنها بودم
دادش کوچیکم گفت بازی کنم گفتم برو اون ور
بعدش کتکش زدم اونو به انباری بردم
داد زدم چرا میای تو خراب می کنی متنم
با چشمای گریونش گفت که هنوز من یه بچم
حالا می فهمم که با این کار من خودمو زدم
از همه خاطراتم من بهم میخوره حالم
دیگه از مجرم شدن و زندان موندن بیزارم
راه رفتم تو مسیری که هیچ وقت نداره پایان
میخوام که ببینم ببینم من بهارِ باران
توبه کردم واسه هر چی بدی کردم به دیگران
فهمیدم که دنیای مادرم بوده بیکران
تمام آرزوهام تو این چند ساله ثابت بود
اما مامان بدون رضا این شعرو به عشق تو خوند
لعنت به خاطرات تلخ از نو میسازم یه سقف
اما من نه دیگه نمیتونم رپ بخونم
چون که کارد زندگی رسیده به استخونم
یه روز میام میگم که منم کسی شدم
اون وقت میتونم که با سرافرازی رپ بکنم
اما من نه دیگه نمیتونم رپ بخونم
چون که کارد زندگی رسیده به استخونم
یه روز میام میگم که منم کسی شدم
اون وقت میتونم که با سرافرازی رپ بکنم
قاب یادگار خانوادم شکسته بی شک
تمام تیکه خورده هاشم رفت به سمت درک
تو خونه یکی شدنم ندیدم طعم نمک
سر قبر به روح مردمم نکشیدم سرک
ببین با جسم بی روحم میشه باز ادامه داد
باید مقابله کنم جلوی اعدام باد
مادر تو نگاهت مانند دریا بی انتهاست
جادوی وجود تو منو کشوند هرجایی خواست
با این وضعیت وجود من تو رپ مثل رویاست
باید مدتی نخونم تا که پرشه کم و کاست
خداست که ناظر دنیاست نابجاست
به همون خدا ظلمه به ماست لحظه ی وداع ست
اشک تو چشامه رضا چرا اینجاست؟
می سپارم دست تقدیرم هر جور خودش خواست
واسه پول آرزوی داشتن یه پل عبور
مجبور بودم با عشق نافرجام بمونم به زور
اما نور بدون گرمایی ازش شدم دور
عادت به سیاهی بیش از حد چشممو کرد کور
عشق و شور دستمو باز گرفت و کرد توی گور
حتی شیطان نپرسید چرا اینجا داری حضور
من موندم توی زندان نه با عذاب وجدان
من از آزادی بزرگ ترین شکنجه ی انسان
حس خودکشی و رسیدن به بن بست زمان
مرگ دسته جمعی که هنوزم مونده تو ابهام
اما امیدی که باز منو نگه داشت رو پاهام
همیشه همین بود وجود گرم هوادارام
میرم و یه روزی میام خیلی زود با انفجار
پس تا امید اون روز فعلا خدانگهدار
اما من نه دیگه نمیتونم رپ بخونم
چون که کارد زندگی رسیده به استخونم
یه روز میام میگم که منم کسی شدم
اون وقت میتونم که با سرافرازی رپ بکنم
اما من نه دیگه نمیتونم رپ بخونم
چون که کارد زندگی رسیده به استخونم
یه روز میام میگم که منم کسی شدم
اون وقت میتونم که با سرافرازی رپ بکنم

اره داستان مائم این طوری تموم شد
فعلا یه دو سالی بعد از تموم شدن آلبوم واقعیت نمیخوام کار کنم
ولی به زودی زود
بر میگردم

shirin71
07-11-2011, 03:56 AM
پدر خوانده من

گوش کن


واسه من مثل یه پدری میفهمی
شاید نبودن با تو باشه بی عقلی
تو حتی با مشکلات منم میجنگی
پس آروم میشم که با منی بی تردید
داغون بودم بدنم میلرزید
منو نجات دادی خیلی واسم می ارزید
روز اول یادته با رضا بودی
اون موقع فکر میکردم که به ما دوری
نمیتونم به تو نزدیک بشم هیچ وقت
واسه من مثل یه پدری واسه همه هیچ کس
تو این مدت تو چیز های رو یادم دادی
که من عوض شدم میخوام کنارم باشی
تربیت کنی پسر گمراهتو
هر جا بری من میام دنبال تو
تو یه مردیو من درک میکنم پدر
هیچ وقت از کنار تو نمیتونم برم
یادمه می گفتی همه چیز میشه عوض
وقتی زیر گوشم میزنی میمیره مرض
نو یاد دادی با همه چی میشه جنگید
با تو به فردا میشه رسیدو خندید
پدر خوانده من
من پدری نداشتم
تو موندی واسم
ولی پدر من گذاشت رفت
تو به من میدی یاد چه طوری بزنم حرف
چه طوری ببرم از یاد حرفاتو
فریاد می زنی سر من
حقمه از تو من بدی بی دلیل ندیدم
اگه از من اشتباهی سر زد
هر شب به فکر فردا بودم
تا درد و اشکم
که یه وقت تو به جایی بری
همه چی خراب شه
تو نذاشتی برم بیرون از بازی رپ
درست وقتی شده بودم من راضی به مرگ
گفتی پسر همه چی درست میشه صبر کن
صبر کردم و نتیجشو دیدم در کل
امشب حال من خرابه واسه اینکه
تو نیستی تنهام مگه میشه

5 سال یادم بره که چه کارایی تو کردی برام

یادمه می گفتی همه چیز میشه عوض
وقتی زیر گوشم میزنی میمیره مرض
نو یاد دادی با همه چی میشه جنگید
با تو به فردا میشه رسیدو خندید

یادمه می گفتی همه چیز میشه عوض
وقتی زیر گوشم میزنی میمیره مرض
نو یاد دادی با همه چی میشه جنگید
با تو به فردا میشه رسیدو خندید

shirin71
07-11-2011, 03:56 AM
از همتون بیزارم

سخته مگه نه ؟
یه عکس منو و رپ
تو آلبوم نداشت و دست من و رد
میکردن و شهرت نبض منو زد
واسه بیدار موندن و خوندن از من
پس کوش اصلا اونایی که دور و برمن میچرخیدن
حالا وقتی منو میبینن هی پز میدن
رفیقای من به خاطرم میجنگیدن
همه رفتن و اومدن تا فهمیدن
منم کسی شدمو ترسیدمو ترجیها
کنار گذاشتم نقاب گذاشتن
هزار بار پشتم شنیدم حرفایی که انگار با دشمن
دست دادم بدحالم از کارم پشیمونو من ذاتا بد شانسم
من مردمو آدما هم ذهنمو شستن
و اگه کسی رو نبینم عقدمو خوردم

نمیخوام اصلا کنارتون باشم من خستم از همتونم بیزارم
اینو کتبا مینویسم و شاید دیگه دیدن شماها نباشه عادت
نمیخوام اصلا کنارتون باشم من خستم از همتونم بیزارم
اینو کتبا مینویسم و شاید دیگه دیدن شماها نباشه عادت

مادر من چرا داد سر من زد و گفت
پول میخوام و آخرشم جون کندم و دادم
آخر سر فهمیدم که پیشرو آخر خط
کسی رضا رو نمیخواد پس خدایی نمیاد
که از بالا سر ببره بالاتر اگه حالا من قدم بر میدارم
من بدم بدم چون بیمارم
حالم هیچ وقت سر جاش نیستو ریختو پاش ذهنم
اونقد که پیشرو پاشه خود زنی کنه ولی بگو آخه تا کی
من رضا رو میخوام از یه جایی یه الهام
به من میشه که حرفامو اقرار کنم انگار شدم تسلیم ابهام
اگه من دست خودم بود دیگه نمیخوندم
آخه عقده کنار منه نمیره اونور

نمیخوام اصلا کنارتون باشم من خستم از همتونم بیزارم
اینو کتبا مینویسم و شاید دیگه دیدن شماها نباشه عادت
نمیخوام اصلا کنارتون باشم من خستم از همتونم بیزارم
اینو کتبا مینویسم و شاید دیگه دیدن شماها نباشه عادت

میخوام حرفامو یکی درک کنه مگه ترد شده از ذهنتم
که من شعر بگم و تو از دین من سو استفاده کنی تو از قید من
همینه که تا شماها رو میبینم غیب میشم
من شعرام معنیش سنگینه هر کی که شنیده نفهمیده حرف من چیه
پس عکس منو تو چرا وقت تفریح من
میگیریو میگی رضا شاخه ترجیحا
نگیری بهتره تا وقتی تشخیصم
ندادی که هویت و حرفامم چی ان؟
بفهم که هفت روز هفته درگیرم
ولی شما به خاطر اسمم نزدیکم
هستید تا وقتی که فعلا من اینم
از من بکشین بیرون چون زندگی دارم
بدون اگه حرفامو درک کنی خوشحالم

نمیخوام اصلا کنارتون باشم من خستم از همتونم بیزارم
اینو کتبا مینویسم و شاید دیگه دیدن شماها نباشه عادت
نمیخوام اصلا کنارتون باشم من خستم از همتونم بیزارم
اینو کتبا مینویسم و شاید دیگه دیدن شماها نباشه عادت

shirin71
07-11-2011, 03:57 AM
برای رپ


عذاب زندگی با آدمای کثیف روزگار
امید به داشتن اراده ی قوی و موندگار
حالا دلیل انفجار اینکه من چرا اینجام
از وقتی شروع شد که من خواستم به دنیا بیام
خاطرات بد و تلخ و طولانی همیشگی
ارتباط کم و سخت با مردمم همیشه نی
بهم کمک کردن آدمای ظاهرا مهربون
ولی بعد زندگی فهمیدم قاتلن از درون
اونا دوستای من بودن که بنزین ریختن رو تنم
چون فکر میکردن من یه دونه کبریت روشنم
دوری از پدر مادری که هر کدومشن یه جان
باید حق زندگیمو از کدومشن بخوام
قدم برداشتن به تنهایی از بچگی آسون نیست
چشمای من همیشه بود از بردگی بارونی
من تمام زمان بچگیمو باختم
ولی با کوه عقده هام زندگیمو ساختم

برای رپ تموم شب بیداری واسه ی محبوب شدن
میدونی من دیوونشم پس دیگه بهم سر کوفت نزن

از وقتی شروع شد که خواستم یه نامه رو بنویسم
وقتی دست و پاهام بهم میگفتن مال تو نیستم
نمیدونستم عقده رو چه جوری بکنم بیان
روح مرده میگفت بازنده میشه بچه ی طلاق
طمع تلخ خاطرات رویایی پر از عذاب
چیزایی که واسه داشتنشون گذاشتم نقاب
تو آسمون من هنوزم یه ستاره روشنه
بهم میگه برو جلو وایستادم بالا سرت
مردم ما بذارهرچی دوست دارن پشت سرم بگن
روزی میشه واسه دیدنم عمری منتظر بشن
چه شبهایی بیداری واسه آزادی رپ
اما بی توجهی که تو سر قافیه زد
حتی یک نفرم نشده پشتوانه من
همیشه فکر میکردم میخورم به مانع کم
همه ی ما مسیرمون سخت ادامه میدادیم
اونقدر گرم کاریم که حتی بی اراده میخوابیم

برای رپ تموم شب بیداری واسه ی محبوب شدن
میدونی من دیوونشم پس دیگه بهم سر کوفت نزن

واسه عبوراز پل غرور وجود دو روی آدما
راهنما نداشتم و جنگیدم با زمان
تا الان انتقام نمیگیرمو رو پام نمیشینم
تا حتی روزهامم بگذره کوتاه
خیلی از رفقا پر محتوا کردن زندگی منو
که بی متکا چشمای من کشید تشنگی شبو
شعله ی آتیش که توش میسوزم آینده رو
با چشم باز میسازم همه حکایتمو
واسه ی رویای دنیای پر از شادی من
اون روزه که من دیگه نمیارم قافیه کم
برنامه های من نیست واسه آتیه کم
واسه ی همینم خیلی زوده از بازی برم
حالا که موندم و موندگار میمونم تا قیامت
اسممو بزرگ نگه میدارم با ضیافت
هرچند تو این راه خیلی داره ریاضت
ولی این بازی رو تموم میکنم با سماجت

shirin71
07-11-2011, 03:57 AM
برو جلو

این آهنگ شاخ میشه میدونی چی میگم صامته پسر صامت

این دفعه مثل دفعه های پیش نیسـت رپم
من به سرعت نور بازم پیش رفتم
آره بیشـتر من کار بیــش از حد کردم
که جهانی بشم بیـــش از قبل
پیــش از مــن کســی نزد این ضـربت
به رپ پدر نذاشت که من برم چه بد
چه غــم نــذاشــت یــکم راحــت بشــم
که من بگم گذشــته هامو خط زدم
باشه یادت تا که صامت منو کنه مایه دارم
بگن خوبه پشت کارت افتخار هر ساله
ابتکاردستامه قلمم نفس داره
زبونمم رگباره کلمات جون داره
یکی بیاد بشماره قافیه هام کش داره
بیدار میشه وجدانت چون که صدام حس داره
حالا وقت ارضاء همتون به اجباره
که نکنید چرت باره ما تو کاره شش ساله

برو جلو رضا باشــه من پشـــتتم هیچکس و پیشرو اگه جفت بشن
رپ فارســی میرســه به اوج پسر ما تکــمــیــلیــم نیســت مهره کم
میرم جلو سروش باشه من پشتتم هیچکس و پیشرو اگه جفت بشن
رپ فارســی میرســه به اوج پسر ما تکــمــیــلیــم نیســت مهره کم

وقتی دستمه قلم کلماتو میشکنم
اونقدر تیزه کلماتم که کرا هم میشنون
مثل مار تک تک دشمنامو نیش زدم
از اونایی که پیچیدن به بازی هم میگذرم
طرفدارام پشت سرم از گذشته بیش ترن
مگه میشه رضا پیشرو باشم و پیش نرم
حالا اگه فکر میکنی خیلی به ما نزدیکی
مثل بچه آدم میای جلو به ما دست میدی
قراردادش و مینویسیم و رپ و درس میدیم
اگه گنده نشدی ازم پولو پس بگیر
کلید جهانی شدن تو دستای من و تو
عوض میش همه چی چون پایان شب روز نو
من این روز و میسازمش با تمام هم وغمم
رپ فارسو رو میارم حتّی اگه منو زدن
حکومت صوتی راه میندازم توی کشورم
تا که بیشتر مردم دنیا وایستن پشت سرم

برو جلو رضا باشــه من پشـــتتم هیچکس و پیشرو اگه جفت بشن
رپ فارســی میرســه به اوج پسر ما تکــمــیــلیــم نیســت مهره کم
میرم جلو سروش باشه من پشتتم هیچکس و پیشرو اگه جفت بشن
رپ فارســی میرســه به اوج پسر ما تکــمــیــلیــم نیســت مهره کم

من واسه ایرانیا مایه ی افتخارم
شهرتت جهانی میشه ؟ آره احتمالاَ
رپ تو ایران یه بازی مثل قاچاقه
پولی که ازش به ما میرسه باحاله
میکروفن دست منه به کسی نمیدمش
رضا جلو راه میره یه لشگرم پشت سرش
یه مشعلم روشنه دست هر سربازم
بالاخره حقمه که اینطوری سر باشم
یه عقاب نمام که در حال پروازم
شهرت و پول و مقام اینارو من دارم
با رپ دست دادم با خودش خاک میشم
قدرت دارم پس همه میان پیشم
اگه چپ بشم با هرکی نابود میشه
باهام چپ نشو چونکه آبروت میره
من پول دار میشم با رپ فارسی
تا تو خیابون راه برم با ده تا ماشین

برو جلو رضا باشــه من پشـــتتم هیچکس و پیشرو اگه جفت بشن
رپ فارســی میرســه به اوج پسر ما تکــمــیــلیــم نیســت مهره کم
میرم جلو سروش باشه من پشتتم هیچکس و پیشرو اگه جفت بشن
رپ فارســی میرســه به اوج پسر ما تکــمــیــلیــم نیســت مهره کم

shirin71
07-11-2011, 03:57 AM
چشمام ندید


ببین عزیزم قصه ی منو تو فقط یه بازی کودکانه بود و بس
حالا اگه من بازنده ام منو ببخش

من امشب فکر می کنم که دیگه می میرم
واسه اینکه تورو من از دست دادم
میخوام بگم پشیمونم از رفتارم
من من تورو عذاب از قصد دادم
این چشمای من می باره هروقت یادم
میاد اون شبا که بودیم هرشب باهم

قلب منو راحت کردی سرقت بازم
خاطراتو ورق بزن امشب با من
گل نازم گل نازی این زندگیم شده بازی
رفتی تا ابد به خوابو نامت مونده یادگاری
صدای فریاد ما تو شبای ما میشکوندش سکوت شبو
هروقت ناراحت هم بودم میبوسیدی روی منو
یادت میاد چه شبایی قدم زدیم باهم
یادت میاد چه شبایی می خندیدیم باهم
یادت میاد چه شبای که تو قهر می کردی تا من
با شاخه گل بیام پیشت بگم بمون با من
ولی یادم نبود آدما هم یه روز می میرنو
باید امشب باید به سوگ تو بشینمو
تصویر چهره ی ماهت رو نگاهم مونده ثابت
بیا با تصویرت این بارصدام کن از پشت قابت

باهم بودیم یه روزی ولی نفهمیدم تورو میدادمت بازی من می خندیدم
اما وقتی رفتی تازه فهمیدم بی تو نمیتونم باشم من می ترسیدم
تو خیالم می بینم کنارت نشستم دارم می گم عزیزم عاشقت هستم
ولی تو بهم میگی غمگین و خستم چون تو خیالت فقط من با تو هستم
ببین عزیزم
حالا که رفتی فهمیدم دوستت داشتم من
کاش دم رفتنت رو صورتت بوسه می کاشتم
تب دستات رو تنم مونده یادگاری
تو به من قول داده بودی تنهام نمیذاری
توی خواب من همیشه با منی
وقتی بیدارم می شم یه آدم آهنی

عکست رو دیوار اطاق حرف می زد
چشمات به من می گفت بیا نزدیکم
بازم حس کردم دوباره کنارمی
از این می ترسیدم یه وقت پیش خدا نری
ولی رفتی و دیگه واسم نمونده چاره
جز اینکه بمونم با این قلب پاره

باهم بودیم یه روزی ولی نفهمیدم تورو میدادمت بازی من می خندیدم
اما وقتی رفتی تازه فهمیدم بی تو نمیتونم باشم من می ترسیدم
تو خیالم می بینم کنارت نشستم دارم می گم عزیزم عاشقت هستم
ولی تو بهم میگی غمگین و خستم چون تو خیالت فقط من با تو هستم

شاهین چشمای تو به من دروغ نمیگه هیچوقت
یه آدم مرده ای واسه ما بدون نیشخند
تو به من گفتی خاموش شده فانوس عشقم
حالا که اون مرده چرا میگی نابود و تشنم
آخه کدوم خدایی گفته که آسوده بشکن
ببین فضای خونه چقدر آرومه امشب
دوست دارم از آسمون بباره بارون بیشتر
ولی رفیق به من نگو که آلوده نیستم
چون چهرت خیلی داغونه بنگر
به خودت چون نمیبینی جادوی بهتر
اگه خودت نخوای نمیمیری با روح محکم
که بگی آرامش شب و کابوس پاکت

تو فصل زندگیتو کردی پاییز پر درد
مسیر زندگیت یه راه تاریک و پر خم
من خواستم عوض بشم تو یه ثانیه بردم
وگرنه تو زندگیم بدون قافیه مردم

ببین عزیزم من دیگه اون آدم ترسوی سابق نیستم
بدون که از مرگ نمیترسم و خیلی زود میام پیشت
آره میام پیشت

shirin71
07-11-2011, 03:57 AM
خیانت


هه...میخوای نظرش برگرده نه؟
میخوای مثبت بشه؟
صبر کن تا برگرده
همونجا باش تا بیاد


اگه دلت مثل داف رضا بنبست میخواد
گوش کن که دیگه پیشت عمرا بیام
دیروز واسه رسیدن داشتی فرصت زیاد
ولی امروز دخترا واسم پشت هم میان


گفتم سر خط دیگه اصلا فکر مسعودو نکن
قاب عکستونو بشکونو دل جسور و پر کن که شب شد
دوباره گریه میاد سراغ تو برو بذار
راحت باشه تو هم شبو تا صبح بخواب
هنوز اون غروب شلوغ پنج شنبه رو یادته
با پسر دیدمت گفتی پسر عممه بارزه ، فاحشه...
تا الان چیزی نگفته بودم بهش
تا فهمیدم که عشقت
هنوز تو قلبشه هنوز تو جوشه
مثل همون روزا ولی کوتاه
من نمیام چون شب و تب سوزان
در انتظارشه یادته گفت نرو شبه روزام بدون تو
حیوون خلف دیگه اون شیطونه مرد
برو نیا جلو که ما شیطانیم کنار هم
که حیوانی مثل تورو میکشونیم به دور شهر
دیگه دیره اون فرشته دیوه دیگه
واسه مسعود گذشتت اینو میگه

حکم میده مثل عشق من بی جنگ و جنجال
تعبید چیه جای سرد و تنها وقتی تو رو میکشن زخم حرفام
تو بگو برا چی بکشم زجر و فریاد؟

نمیخواد بزنی حرفی من از نزدیک شاهد هرچی که پیش اومد بودم

پس کوشن اون چشایی که دروغ نمیگن تا گور رفتم ولی بروز نمیدم
تو تنهایی با دیوارا همصحبتم
تف به چشی که توش من زل زدم


دیگه دستات مثل کوه یخ سرده تکراریه حرفات
بردار کوله بارتو با دروغات به شهر غمها
منم تو رو نمیخوام دیگه برو به سمت سرما

اگه دلت مثل داف رضا بنبست میخواد
گوش کن که دیگه پیشت عمرا بیام
دیروز واسه رسیدن داشتی فرصت زیاد
ولی امروز دخترا واسم پشت هم میان

تا... تا حالا هزار بار گفتم مثل کتابا نیستش
ریسکش دادن قلب باقی پیشکش
حقم داری با این دیوونه ساختن
کار هر تنها نی مثل تو که جفت بخواد
جفت چشات تو نبود اون از غم بارید
ولی اون با یکی دیگه اکثر پاییزو با هم بودن
حاجی راهی نمونه جدایی آخر خطه واسه شما دوتا
تو با چشای خمار خدافظی بکن و جدا شو
واسه همیشه بذار بی صدا بکنه وداع
چون جلاد قلب توئه موجودی به نام زن
که من قسم میخورم جز نگاه زرد و چشای سرد
نمیریزه به پای مرد
فرشتشون بی نقاب میرسونن تا پای مرگ
لازم است بشی خارج از پایتخت
آره مرد با هواخوری فراموش میکنی ساده تر

حکم میده مثل عشق من بی جنگ و جنجال
تعبید چیه جای سرد و تنها وقتی تو رو میکشن زخم حرفام
تو بگو برا چی بکشم زجر و فریاد؟

غرور و سکوت منو شکوندی برو گم شو
پر شد لحظاتم از غمو متهم جز تو
نبود و نیسش چون تو همش قمپز
در میکنی و سرمی خوری گم شو
خداهم پشیمونه از آفرینش تو
پس برو به درک توتا همیشه بجنب

که اینبار هیچ گاه بیدار نشی اصلا
بدم میاد ازت
خدایا پس کی میره به خواب ابد؟

چون مال همست و پا گذاشت تو راه هوس
ساده تر از آینه واسه مجازاتت چی باشه در اصل؟
رضا ممنون از همخونیت واسه این هرزه
نمیدونم چرا قائل بودم واسه اون ارزش؟

خودتو خالی کردی ها؟...
بسه دیگه؟ بریم...
صامت صفر بیست و یک

shirin71
07-11-2011, 03:57 AM
جیب بابا


هه... سروش میدونی که این روزا دیگه همه دستشون تو جیب بابائه ست
آره خدا وکیلی... مثل ما نیستن که
ولی خب باید بشن

میباره از چشای ابریم اشک برفی یه چیکه به من میگه دیگه خنده تعطیل
یه جنگی بالاتر از جنگ شمشیری که میگه تعطیله زنگ تفریح

رضا بخون با حس الان وایسا جلو آینه
رضا ببین این دنیای ناکسو دوباره چارچشم
من همونیم که بودم تو خیابونا بارکش
پسری که نمیخواستنش دست بکنه تو وایتکس
اگه آرشه زندگی رو تهدید میکنه به ماشه اگه پاشه
من پا شدم بسه طعنه باشه
چون رفته هفته های زجر و نحس بد سابق
من زندم پس بذار تا ابد حرف بزنه صامت
اینبار اسب سر تاجر که دست بسر خانه
خیلی وقته اگه ساکت چون خنده کرده صادق
پسر، رضا تو خونش نداره تاب و سرسره
تا اینجا هم اومده که عقده هاتو پر کنه
مشکلاتو قفل کنه همون جایی که هستش
پشتکارت گم شده هنوز جاریه وقتش
من کمکت میکنم و میشه آویز مغزت
راه حلو بهت میگم چون من حالیمه بچه

میباره از چشای ابریم اشک برفی یه چیکه به من میگه دیگه خنده تعطیل
یه جنگی بالاتر از جنگ شمشیری که میگه تعطیله زنگ تفریح

ببین
من با پوتین بزرگ شدمو کلاه بوده سرم
رفیق تنهایی هامم خدا بوده فقط
دلم از کف خیابون هم آسفالت
تره با لطافت و نرمی هم آشناست
نه که بد باشم نه اینم فکر بقیه‌ اس
همه فکر میکنن آدم خوبه شکل پری اس
من غول دیدم خوب دیدم
آدم خوبایی که خیلی وقتا بو میدن
اما توپیدن چه فایده شد بدی ها قایم شد
پشت پول و من خوش به زور
میمونم تا چرکای دلم خشک شه زود
هیچ وقت سنگی برنداشتم که نتونم پرت کنم
رو پاهام وایسادم و الانم مرد شدم
مردم بهم یاد دادن اعتمادو ترک کنم
شاید خوشایند نیست ولی حقیقت داره
تعجب نکن اگه یکی شبیه من باشه

میباره از چشای ابریم اشک برفی یه چیکه به من میگه دیگه خنده تعطیل
یه جنگی بالاتر از جنگ شمشیری که میگه تعطیله زنگ تفریح

من رضا ناصری متولد دهه ی شصتم
اونی که میخواد بکشم بیرون از حلقه ترس
از کله ی من استفاده کن در حد یه گنج
مسئله ی من اینه بسه تبصره ی رنج
رنج روح از پدرت تو سپردیش دست اون
میاد و غرق پول میکنن تا بشی مرد روز
ولی کله پوک بیش نمیشی بچه جون
بگو شباهتت با بابا چیه جز رنگ خون؟
دیگه هرچی بود بذاریم واسه فرداهای دیگه
میخوام از الان بکشی بیرون از بابای پیرت
چون واس رسیدن به خواسته هات اون تنها مانع میشه
تو تنها میشی تا بفهمی زمان مال کیه و این حرفا واسه چیه؟
تازه اشک آماده میشه میشه اون موقع میخوای داد بزنی از بالای ایفل
ولی چون که نیزه ی بی پولی کرده پاره سینه
برو بالای برج میلاد تا هفته های دیگه

میباره از چشای ابریم اشک برفی یه چیکه به من میگه دیگه خنده تعطیل
یه جنگی بالاتر از جنگ شمشیری که میگه تعطیله زنگ تفریح

shirin71
07-11-2011, 03:58 AM
تماس کاریش نکن


بین خوشگل بین من و تو دیگه هیچ تریپی نی
واسه همین اصلا سعی نکن که بخوای ارتباط برقرار کنیو آمار بازی کنیو تماس کاریش کنی
میدونی چی میگم؟ چون اصلا باهات حال نمیکنم یعنی هیچ جوره


دل من میخواد با تو نباشم
توی بازی های تو نبازم
دیگه دیر شده نگیر سراغم
دارم میمیرم ولی تو راحت
گذاشتی رفتی آخه چرا من
نمیخوام بشنوم دیگه صداتم
پشیمونی میخوای بمونی با ما تا همیشه
ولی بدون واسه جبران دیره نمیشه
نمی تونی دیگه برگردی پیشم
اینم بدون این بار خامت نمیشم
دیگه همه چی رو میخوام فراموش کنم
آتیش عشقتو خاموش کنم

چشاتو به در بدوز اما نمیاد علی
درسته که باخت تو نمیره از یاد ولی
واست درس میشه آویزه ی گوشت کن
دلت هرز نره اینو فراموش نکن
دیگه بسته شد درهای قلبم به روت
امانت رو پس بده ابله که زود
شناختمت دستت واسم رو شد
هر چی سریع تر از جلو چشام دور شو

دیگه نیار اسممو نیفت به فکرم
دیدی شد همون قصه ای که بت گفتم
زبون سرخ سر سبزو به باد داد
شب سرد گذشت و شد بامداد
زندگیمو باختم به لبخند تو
امانت رو پس بده دختر چطور
میگی هنوز راه هست واسه بازگشت
نه دیگه اون ماهی تازست و نه آب هست


عشق من گذاشتی رفتی
بهتره به من نباشی نزدیک
عشقتو نقاشی کردی
بدون من توی شبات می لرزی

عشق من گذاشتی رفتی
بهتره به من نباشی نزدیک
عشقتو نقاشی کردی
بدون من تو شبات می لرزی


یادم نمیره میگفتی بی تو میمیرم
تا ابد پیشتمو از پیشت نمیرم
قلب سنگیتم ور دار برو
به دلم یاد میدم که عذاتو نگیرم
برو برو که من
دیگه نمی خوامت تو رو
دیگه نمی خوامت برو
دل به تو نمیدم

اون رفت و گم شد ولی صداش هست
منم از دلم ساختم یه آهن
دیگه از تو نمینویسه مدادم
چون از تو نمونده به یادم
خاطرات مرده عقده زده بالا
تف به تو که مدتی با ما
موندی و گرفتی هرچی خواستی
بگو مگه تو جز من چی داشتی؟
اینا رو بهت گفتم بیدار شی
چون اینجا ما به ندرت میخوابیم
اینجارو ول کردم و اون بالام
دیگه خوب نیستن مردم باهام

عشق من گذاشتی رفتی
بهتره به من نباشی نزدیک
عشقتو نقاشی کردی
بدون من توی شبات می لرزی


عشق من گذاشتی رفتی
بهتره به من نباشی نزدیک
عشقتو نقاشی کردی
بدون من تو شبات می لرزی


یادته یادته؟ اون روزی که تو رفتی
با خودم میگفتم بر نمیگردی
آخه اون موقع یه ذره احساس تو وجودم بود
که اونو کشتی

shirin71
07-11-2011, 03:58 AM
بازم كلان


اراذل برین خونه هاتون

بازم کلان پیچیده توی کوچه همه قلاف
میکنن هرچی خلاف چون گیر میده الان
رقص نور داره کوچه و قرمزه
اما مهمونی نیست که یه دافی قر بده
همه متوجه میشنو متفرق
چون که توی جیبای ما چند تا مورد هستش
بچه گربه میشم من جلو کلان
از اون بچه های خوبی که مامان میشه فداش
بهش فاز میدم فکر کنه مهندسم
بهش میگم از رتبه و معدلم
فازشونه منم یه پسر مودب
حاجی لبخند میزننو میگن موفق باشی
وقتی دور شد که دیگه سروشو
نبینه بچه ها میگن رپو شروع کن
اینو میخونمو یه قوطیه دستم همش
ببیبن ببین به من دست بند نزن

داره یه صدایی میاد همه در میرن
همه در میرن در گیره
گیر دادن به ما تفریحه
مخصوصا وقتی شب میشه

من در میرم سریع داش
چون نمیخوام بشم بازداشت
هرکی توی جیبش داشت
بندازه زمین وقت فراره داش

رو مخمه اون مینی بوسو بردار سرکار
وای دعوا دعوا تکون نخور از جات
باشه باشه شوخی کردم
تو جیبم من چیزی نیس بخوام یه جوری در رم
آره جون عمه ات باید حتما از من
یه آتو بگیری که بشی سرگرم هر شب
میگی بر گرد تا بزنی دستم دست بند
من رفتم آره ها ها ها ها ها
تو خلوت بده من چند دم
اگه بشم دلقک تا سه شب نعشه ام
سوژه ات میکنم چون وروجکم من
پس اونقدر میخونم که دود از کلت
بزنه بیرون وک وک کنی جا اردک
با فندکم بازی نکن احمق تق تق
میزنی گاز میره همه نسخن ازدم
وای پلیس مجبورم نزنم در رم

داره یه صدایی میاد همه در میرن
همه در میرن در گیره
گیر دادن به ما تفریحه
مخصوصا وقتی شب میشه

من در میرم سری داش
چون نمیخوام بشم بازداشت
هرکی توی جیبش داشت
بندازه زمین وقت فراره داش

نگاه نکن پشتتو رضا
چرا؟
یه کلان داره میکنه نگاه
چیزی داری پیشت؟
نه
چیزی باره پیشت؟
وای یه سیگاری پیشم هست تو بیکاری پیچیدم
هل نشو آروم بندازش از جیبت زمین
شمشادا بلندن؟
نه
پس میشه پرید
پاتو روش بذار رضا انگار دیده سگ خور
نه خور من دو دادم نه تو
حاضرم تو گور باشم دور نندازم تشو
پاشو حاجی بیسیمو زد دررو
نکنه میخوای بریم زندان نه چون
ما میخوایم پول دار بشیم با رپ فارسی
تا تو خیابون راه بریم با ده تا ماشین

داره یه صدایی میاد همه در میرن
همه در میرن در گیره
گیر دادن به ما تفریحه
مخصوصا وقتی شب میشه

ولی پسر خودمونیما خداییش خوب پیچیدیم

من در میرم سری داش
چون نمیخوام بشم بازداشت
هرکی توی جیبش داشت
بندازه زمین وقت فراره داش

آدم چند بار باید بگه که مثل همیشه آهنگ ساز کیه؟
مهدیاره پسر تابلوئه دیگه
صامت021 صامت021 صامت021 صامت صامت صامت صامت

shirin71
07-11-2011, 03:58 AM
دیوونه


من دیوونه نیستم
دیوونگی زده به سر من كه من شدم پسرغم پدرمن یه كمش هم با من راه نیومد
پسر اگه به من بگن بجنگ واسه زندگی بی درنگ میگم تو هم چشماتو ببند و به همه چی بخند
منم قید آدم نماهای این جنگلو زدم بودم یه سرباز خدا ولی بی سنگر و هدف
میشكنم عهد زندگیمو بی شرفم من آره قلب من با یه سایه نشده پاره
ناله كار منه
با سایه ها با مانع ها نمیشه رو به رو شد و حال من خرابه چرا آخه بدن من داغه؟
رد پای من نمیمونه رو زمینو همینو نمیدونم و دلیلو میپرسم از خودم
رضا نگاه چرا دنیا ضد تو به ما بگو چته؟ یه نفر هم نمیپرسه این سوال رو كه مایله
منو ببینه و نوازش كنه آیینه میگه رضا تو مردی حادثه سراغم نمیادش

مشکل دارم پدر بندازم رو بهت؟
مشكلی نیست پسر همه چی خوبه
مشكل من پدر غم غروره
مشكلی نیست پسر همه چی خوبه

خدا فقط بلدی الكی در حدی فرجی كنی كه هیچ مرضی الکی مددی نداره تویی كه قانون این بازی رو گذاشتی بازنده منم به بارون چشام قسم شكایت صدف
اینه مرواید چرا باید تو دلم زندانی بمونه رضا هنگامی بخونه كه سیره از زندگیه
بذار بگم عین كیه مروارید كه میگه زندانیه خود رضاست و پیشرو یه حیوانیه
كه هیچی سرش نمیشه دیوانه ی روانیه علاقه داره به حوالی مخت آسیب برسونه
با حرفایی كه میزنه خدا اونو شفا میده؟ خدا این تلافی گذشته ی بد منه
كم به سر من اومده كه درد سرپهلو منه ؟ شیر مادرم حروم اگه تقصیر منه
تو منو دیوونه كردی و هر كی رو دم دست بود به سمت من فرستادی قبلش هم چیزی نگفتی

مشکل دارم پدر بندازم رو بهت؟
مشكلی نیست پسر همه چی خوبه
مشكل من پدر غم غروره
مشكلی نیست پسر همه چی خوبه

همه چی درست میشه
نه واسم چه فرقی داره منم دوست دارم كه زخمهای دلم سطحی باشه
دیگه فروتنی هم واسه خودش حدی داره سروش تو بهم بگو كه باشم تو مستی تا كی؟
فكر میكنم كه خدا هم رو من یه قصدی داره كه اینجوری تا كرده و بم مستی داده
اما نه پسر تو دیوونه نیستی پاشو با كی احساس راحتی كنم حتما با تو
دنیا مال من میشه كه بگیرمش تو دست این همه رنج پدر احترام كو پس؟
با اونكه میدونی با این همه رنج خواسته دارم ولی نمیخوای من دنیای خوبی داشته باشم
من به فكرتم میفهمیدی كاش یه بار سخته داشته باشی این همه مشكلو بخوای؟
صبر كن پسر تو مشكل ندیدی هستی اول راه فكر كردی الكی ان پسر همه ی عربده هام؟

مشکل دارم پدر بندازم رو بهت؟
مشكلی نیست پسر همه چی خوبه
مشكل من پدر غم غروره
مشكلی نیست پسر همه چی خوبه

shirin71
07-11-2011, 03:58 AM
افکار شیطانی


استودیو اوج مهر
آهنگساز الوند مجزوب
تازه رقابت شروع شده

فکر کن من یه ربات سخنگوئم که پره باتریم
و با گنده بازی مسیر رد پام شد ترافیک
فکر میکنی زندگی میکنم تو یه کلبه تاریک
وسط جنگل ولی من رفتم به عمق تاریخ
شاهی که جای پام تو زیر زمینا تو باغ می سازیمو
وجز پیدایش خدا رو زمین نیست ظلمی باقی
قول میدادیم به هم که آسمون آبی بمونه تا شب
اما حتی هزار تا درخت نداد یه دونه کاغذ

نداره خونه ساعت و نداره جونت طاقت
وقتی که عذاب بکشی ندونی روزه یا شب
خزونی توی راه هست چون سگهای زندانی
آزاد شدن همراه عزرائیل

و من خونی رو دیوارم و تو با افکار شیطانی
اعماق گردباد موندی تو ریاضت
توامروز این حرفا رو خوندی تو قیافم
پس منم افکار شیطانیمو روزی رو مییارم

ما تو سکوت صدای شیپور شنیدیم اون خدا بود که میگفت شیطون کسی نیست
تو تو فردا غرقی و امروز به چیزی فکر نمیکنی که چیزی رو به جون بگیری

نداره وجدانی نداره احساسی
کسی که شده تسلیم افکار شیطانی
خسته از بوی لجن و فصلای امسالیم
با کلی جنگ و نبرد تو اطراف عرفانیم
حرفای منم شده اسباب دلداری
تو گیر نمیاریش حتی اطراف سمساری
ما امثال تمساحیم تو شکار کردنو
رو آسفالت میشنوم صدا جنگلو
تو تو سرما کم داری یه شال گردن
باید بقیه ی را هم پدال زد رفت
من عدالتم که به نامم رو هر
آدمی میشه قضاوت کرد
و حصار بستم حالا دور خودمو
از هشت شب میبینم نه صبحمو
من زندگیم شیبش تنده تو نرو
چونکه به گردن میگیرم من جرم هنرو

ما تو سکوت صدای شیپور شنیدیم اون خدا بود که میگفت شیطون کسی نیست
تو تو فردا غرقی و امروز به چیزی فکر نمیکنی که چیزی رو به جون بگیری


وقتی یکی غیرخدا تو رو قرار میده بین دو راه
فکر گناه ست که میکنه تو رو شکل ربات
یه صدا تو مغزت بلند تر از شیپور اصرافیل
که تو بزرگترین جلاد تو میدون اعدامی

ادامه بده به کارت
چون اینجا هیچ عملیاتی بدون اجرا نیست
تو دست آموز شیطونی به زور اجباری
چونکه هنوز بین شیطون مردم کل دنیا مونده یه خورده حسابی
همه شبا شبه درا بسته همه جا تاریکه
روزا سرمایه دار ترین آدم کله پا خوابیده
وقتی بزرگترین عهد مادر اشک بارداریشه
اولین کس شیطونه که توی صحنه حاضر میشه

دو راه داری خدا و غرور حاکم رو مغزت
که خیلی وقته شده ستون راهت
انتخاب کنی حقتو بچه سوسول عاشق
فکر کنم پول بابات بد جوری تو کوره داغه


ما تو سکوت صدای شیپور شنیدیم اون خدا بود که میگفت شیطون کسی نیست
تو تو فردا غرقی و امروز به چیزی فکر نمیکنی که چیزی رو به جون بگیری

shirin71
07-11-2011, 03:59 AM
داد بزن پیشرو



من امشب راحتم بی تو
نوشتم رو کاغذم بیخود
طبق عادتم این رو... هه

میخوام عوض بکنم رنگ شب رو دیگه نمیخوام بزنم حرف جنگو
میدونم داری میشنوی حرف من رو امشب به تو میزنم حرف قلبو


دستام یخ زده گم شو بهت نیازی نیست
تو باید درس بخونی بگیری ریاضی بیست
میخوام تو مسیر تو دیگه راه نرم بیخود
امشب حس میکنم راحتم بی تو
یه روز میگی رضا میگم کاملا دیر شد
بشین پایه ی ماهوارتون داد بزن پیشرو
امشب قسم میخورم تو با هیشکی
خوش بخت نمیشی بی من هیچی نیستی
مثل سگ می دویی دنبال رد پای من
اما ندو باید بسازی با زجه های شب
چون هنوزم تو می ترسی از نگاه من
همونجا بمون تا بشی خسته پای در
در باز نمیشه میفتی به دست و پای من
میگی رضا بیا پیشم
رضا تو رو خدا
نرو بمون اینجا
یه بار دیگه میگم
من تصویر بی نقاب تو رو دیدم

میخوام عوض بکنم رنگ شب رو دیگه نمیخوام بزنم حرف جنگو
میدونم داری میشنوی حرف من رو امشب به تو میزنم حرف قلبو

دیگه بیدار نشو با صدای من از خواب
منم فکر میکنم که بودی یه طرفدار
حالا خوب یا بد رضا رو از دست داد
منم دیگه نیاز ندارم به پرستار
اصلا نترس نمیرم من از حال
رضا زندس چون نمی میرن اشعار
دیگه رو گونه هامم نمیشینن اشکام
ببین تو رو تو خوابم نمی بینم حتی
تو یه پس فطرتی دزد شهرت
اسمته از این به بعد تف به شعلت
همینم واسه ی تو یه مزد گندس
دیگه باید عشق من گم شه محرض
من خدای توئم آره سجده کن پس
دیدی که تو مخت نمی گنجه بن بست
تو بدون من جات هیچ جا نیستش
بن بست جای توئه اینجا ریسکه
دیگه پیش من موندن
بیخودی ندو چونکه من میکشم اون ور
تو زمین می خوری و بی دلیل می دویی
بیش از این میبری هیچوقت نمی رسی
واسه همینم میبری

میخوام عوض بکنم رنگ شب رو دیگه نمیخوام بزنم حرف جنگو
میدونم داری میشنوی حرف من رو امشب به تو میزنم حرف قلبو

همه ی رویای من با تو نقشه بر آب شد فکر طناب کن
باید دار بزنی خودتو الان تو
چون چیزی نداری برای از دست دادن
همه زندن که قابل مصرف باشن
از من باشن اما تو نیستی
اینقدر دو رو بودی که خارج از لیستی
خواهشا هیچکی تو کارم دخالت نکنه
نگین که این عوضی باعث خجالت نشده
نه بابا این عوضی باعث شکایت نشده
شنونده من ساکتم اهانت از توئه
میام بیرون از این بحث
گوش کن از این پس
ساکت میشینی و جیک نمیزنی
اصلا چرا یه گیتار با پیک نمیخری
برو پاپ بخون مگه جیغ نمیزدی تو سر من
که رضا صدام قشنگه
بخون ولی بپا که یه جاش نلنگه

چون کسی مثل من بالا سر تو نمیاد
میخوام پیشرفت کنی رضا غمتو نمیخواد
همونجا بمون تا بشه زیر پات علف سبز
وای چه بد یه استعداد هدر رفت
ازت متنفرم اسمتم عوض کن
چون بعد زمستون باید رد بشم من از تو
حیف وقتی که واسه تو تلف شد
گم شو عوضی ازت دارم تنفر

میخوام عوض بکنم رنگ شب رو دیگه نمیخوام بزنم حرف جنگو
میدونم داری میشنوی حرف من رو امشب به تو میزنم حرف قلبو

shirin71
07-11-2011, 03:59 AM
جهنم ساکت

اینجا چی کار داری؟... لعنتی اینجا جهنمه... مگه نمیبینی من چه شکلیم؟...
لعنتی اینجا جهنمه... برو... برگرد

اینجا بهاره ولی برگ درختا زردن
اینجا جهنمه ساکته نیا برگرد
زندگی با آدم نماها چشمامو تر کرد
جنایت و خونریزی داره ادامه هر شب
بیا اینجا هوا واسه نفس کشیدن هستش
اما اگه چشماتو باز کنی نمیشه بست
بذار بگم جهنم ساکته اسم شهر من
روزا آرومه ولی شبا فکر مرگتن
کسی اینجا نمیادش به جنگ تن به تن
باید دنبال یه پناه بگردی در به در
نمی شه که زندگی بکنی بی دردسر
تو هم باید بجنگی با هوای سرد شب
همه آدم نما ان و انسان نیستن
دست تقدیر نی انگار زیستن
پشت صداقت همه پنهان میشن
سوختم چه فایده التیام دیگر

فراریم همیشه از سایه های شب تو میتونی ببینی از رد پای من
تو اینجا باید بسازی با هوای بد تا زنده ای تو جهنم باید ناله کرد

آدما چقدر بدن قلم برو جلو بنویس
تا چشمای تو هم مثل چشمای من بشه خیس
خاکستر این جهنم تا موهای منو سفید نکنه
اینجا میمونم به فرشته ها بگید اینو
یکی هنوزم زنده مونده تا که بخونه
بگین داد بزنن تا حتی خدا هم بدونه
من اینجا دنبال زندگی میگردم فقط همین
ولی تو بودی که زخمای دلمو خط زدی
خدا میدونی من چرا شدم بیمار روانی
چون روح سفید دادی و بیدار سیاهی
خیلی بیشتر از اون چیزی رو که دارم و میبازم
زندگی آیندم و مینالم و میسازم
قدرت قدم برداشتن به سمتتو ندارم
خدا میخوام ببینمت چرا حقشو ندارم
اینجا همه دارن میمیرن تو خزون زندگی
خدا میخوام بهم بگی دیگه تمومه تشنگی

فراریم همیشه از سایه های شب
تو میتونی ببینی از رد پای من
تو اینجا باید بسازی با هوای بد
تا زنده ای تو جهنم باید ناله کرد

چرا وقتی چشمامو رو هم میزارم نمیتونم
یه لحظه آروم بمونم و اینو نمیدونم
که باید دوباره کابوس اینجا رو ببینم
واسه همینه میخوام دست خدارو بگیرم
آخه هر چی بیشتر دشمن داشته باشم بیدارتر
نسبت به زندگی میشم که منو بیمار کرد
مگه میشه دو رنگیها رو ندید و عشقی
که تو وجود همس نباشه پلید و مشکی
عقاید من عواطف خشن و دوستانس
حقایق منو حتی دشمنام گوش دادن
خدا فقط تو یکی موندی که جوابی ندادی
نکنه میخوای بهم بگی هوامو نداری؟
اتفاقا اینو میدونم که اینارو میخونم
آره توقع ام از تو خیلی زیاده میدونم
که جهنم این دنیا رو با آدمای بدش
واسه ی همیشه بیا و تبدیل بکن به بهشت

shirin71
07-11-2011, 03:59 AM
سرباز آریایی


آرام پرواز کن
به نام آزادی
به نام حق
به نام خون
به نام همه ی شاهدای آزادی خواه با ترکیبی از سه رنگ
که دسته گل آماده کرده با تسبیحی از فشنگ و
میگه با احترام زیاد میکنمش تقدیم به آزادی
تقدیم به همه ی سربازای دلیر آریایی
کسایی که کالبد شکافی نشدن
دفن شدن با گلوله تو خاک
اونا میدیدن شکوفه رو تاک و مینوشتن قصه لاک پشت سروده تو لاک
تو غروب سوزان اونا مثل آدم برفی آب شدن
اما هنوزم رو زمین یه هویج و پالتو هست
ظرفی که صلح ساخت ازت چال شد رفت
اون سربازا نمیکردن با قاشق جنگ
نگو تو عمق آسمونا ماه شد دفن
اونا زندن نگو حالشون آشفتس
اون گفت من یه آمبولانس میخوام از حلال احمر
اونو اول به خدا بعدم میسپارم به رانندش
میبارن یه عالمست بمب های هواییشون
درختا قطع شدن و قنداق قناری سوخت
هیچوقت ازم نپرس گلهای طلایی کو ؟
اونا دست بالاست پیش خدای قوانین دوست
مفقود الاثره هیچ ترسیم نداره از توپ و سدمه
با خون کن غلبه بذار دور شه فلسفه بگو زوزه قشنگه
من حالم به هم نخورد از بوی بدنش
اگه
دنبال مرواریدی توی صدفه
اونا
باعث شدن که اونو زور گو نبره
اونا
اونا
نه تو

shirin71
07-11-2011, 04:00 AM
نیلوفر


هر وقت که به نیلوفرای آبی نگاه میکنم
یاد تو می افتم عزیزم میدونی؟
هنوزم خراب اون شبام

خیلی دوست داشتم که دستای تو همیشه مال من باشه
اما بدون تو شبا فقط میکردم دائما ناله
میخوام بشینمو گریه کنم ولیکن فایده نداره
چون اینو میدونم که با تو بودن یه رویای محاله

من مردم این روزا یه جورایی تو اون دنیامو
وقتی عصبی میشم وایمیسم تو رو شما
مثل روزایی که بهم دروغ میگفتی با چشات
تا آخرین باری که دیدمت دم دانشگاه
من هنوز یادمه تورو می دیدم دم کتابخونه
ورقه کتابا خیس بود اون اشک چشام بودش
من همه ی ناراحتیام بود از دل آرومت
چون می دونستم زندگیم بی تو هر دقه کابوس
هر دقه خاموشه شمع قشنگ وسط سفره
تو چیزی واسم نذاشتی جز یه دست خط مرده
کاری کردی که همه عقده هام تو اربده گم شه
تو کارمم نمیتونم کنم یه حرکت خوشگل
از رگ خشک من معلومه خونی نیست تو بدنم
این یه بارم فقط با اشکای خیسم خوندم ازت
من از همه ی بهارای زندگیم موندم عقبو
این روزا مسیر زندگیم مثل ذوزنقه اس

خیلی دوست داشتم که دستای تو همیشه مال من باشه
اما بدون تو شبا فقط میکردم دائما ناله
میخوام بشینمو گریه کنم ولیکن فایده نداره
چون اینو میدونم که با تو بودن یه رویای محاله

انگار خدا واسه تو جبرییلو رو زمین فرستاده
که مامور این باشه بگه بیام به استقبالت
چون من تا انتهای دنیا خیابونارو می دوئم
میام اونارو می کشم که چشاتو می دزدن
من توتنهاییم فقط دارم اینجا یه چهار دیواری
زندگیم هم شده عین فیلم های چارلی چاپلین
اینا بارونه چشام از دوریت یه جای تاریک بارید
نمی خواستم کسی بفهمه خانومی قاطی ما نی
بیا بسازیم قصر عشقو چون من از بازی خستم
راستی عکستو رو دیوار اتاق نقاشی کردم
فقط از دیدگاه من یه صحنه فراموش نمیشه
حتی صدها روز دیگه تو با دو تا دیگه بودی
که این مقایسه حتی رو ترازو نمیره
بهم دروغ میگفتی که دل من آروم بگیره
وقتی چشام مثل چشم عقاب چشاتو می پایید
میگفت میخوای با دروغات میله زندانو بسازی

خیلی دوست داشتم که دستای تو همیشه مال من باشه
اما بدون تو شبا فقط میکردم دائما ناله
میخوام بشینمو گریه کنم ولیکن فایده نداره
چون اینو میدونم که با تو بودن یه رویای محاله

shirin71
07-11-2011, 04:00 AM
یک چشم


به نام حق
به نام بزرگترین بزرگترین ها
به نام صلح
به نام برکت
به نام آزادی
به نام کسی که تمام کهکشان ها و زمین مال اونه
به نام خدا

تو بهترینی اگه باشی با خدا قوی شی
من چیزایی دیدم که شما ندیدین
با خدا غمی نی ما با دنیا جنگیدیم
یه بار گفتم با خدا غمی نی

یک چشم داشته باش با یک دل واژه واژه
جلو برو صادق واسه خدا با صفاتی سالم آره
زندگی باتوم سازگاره مانع های جلو راه چیزی نی واسه عاشق

زیر آسمون در حال شکریم
مگه میشه سایه بون
همواره بردیم تورو زیر سایه بون
در امان از خورشید
زیر سایه بون بون بون

هنوزنسیم صبح میوزه
من نزدیک خودشم که خدا هم اون چیزی رو که من هستم بهم ببخشه
ما جمعه شبا تخم طلا میکاریم تو خواب
که مرده هامونم نیستیم ما دزد دریا
تا الان برده فریاد میگم از قول غم ها
چون دست خطای رو ساحلو برده موج دریا
اما هر گاه به انبار گذشته میرم درهای فردا
به روم بسته میشه و میبینم تنهای تنهام

یک چشم داشته باش با یک دل واژه واژه
جلو برو صادق واسه خدا با صفاتی سالم آره
زندگی باتوم سازگاره مانع های جلو راه چیزی نی واسه عاشق

همیشه حالم خوب نی باید داد زد و جیغ؟
نه هرکی به آخر رسید ماتمو دید
مرد من مبارز رو دامنه ی کوهم ،اسیرم
اسیر چیزی که تو نبودی بودم عزیزم
فهمیدم همه ی آدم ها اونقدر کثیفن
که تو سیاهی غرق میشن و روزم ندیدن
همیشه هم مست زندگی ام تا قلبم میزنه
چون عطر همین لحظه منو تا خلوت میبره

یک چشم داشته باش با یک دل واژه واژه
جلو برو صادق واسه خدا با صفاتی سالم آره
زندگی باتوم سازگاره مانع های جلو راه چیزی نی واسه عاشق

زیر آسمون در حال شکریم
مگه میشه سایه بون
همواره بردیم تورو زیر سایه بون
در امان از خورشید
زیر سایه بون بون بون

آه نابغه آرمان مثل همیشه کی اینجاس پسر کی بیتو زده ها؟ پیشرو

یک چشم داشته باش با یک دل واژه واژه
جلو برو صادق واسه خدا با صفاتی سالم آره
زندگی باتوم سازگاره مانع های جلو راه چیزی نی واسه عاشق

shirin71
07-11-2011, 04:00 AM
جنگ و بیزنس

کار زیادی کردیم خیلی پس بالاخره دنیا با ما تموم میشه میشه
میدونی چی میگم میشه طرح کندیس هم خودمون زدیم

من همیشه درگیر جنگ و بیزنس
من اون بالام و خبری از تو نیستش
اگه میگی رپ کردن هرطور میشه
بیا من یه شعر میدم وصل کن ریتم بش

پیشرو یه مستند نویسه هنرمند مسلح و
مسلط به شلیک کلماته پشت سر همه
اوضاع مرتبه با من تا شم موفق تو کار و بارم
دشمن دارم ولی بازم شاخم شاهم واست
عادت دارم تا طرحی برآرم سرآمد برا من
اونو نوازم و چند ساعت با افکارم تنها شم
من راحت فراهم می کنم حرفا برا منافعم
علاقم باعث شده که ساعتها وردارم کاغذ
پس توی رپ تو از سایه ما رد جا زد و وا رفت
تا وقت چون ذاتاً کلماتم داغن می زنی تاول
بارم کردن هم تو آهنگ ما جادوگریم که با غول ترین
مافیا باز اومدیم و باز تو کفی رفیق
رضا تکی جنگید و واستون قوی ترین رقیب
چون که منو سروش ساخته بودیم عجیب ترین تلفیق
همین دلیل بر این شد که شما کمین کردید
در این شکی نه این دلیل اینه خواستی به من نشی نزدیک

من همیشه درگیر جنگ و بیزنس
من اون بالام و خبری از تو نیستش
اگه میگی رپ کردن هرطور میشه
بیا من یه شعر میدم وصل کن ریتم بش

حرفای من می مونه مثل مرض پس تو بزن سمعک
اگه کلمات منو می شنوی برعکس
تو تلس هرکسی که بر علیه من همش
خشابو پر می کنه گلوله ها جذب تنم
رفت به درک کسی که ما رو عرضه کرد با غدر
مردن من نه با گلولس نه با حرف و عمل
شما یه جادوگر بالا سرتون می خواین عین من
که ریخت و پاشتونو جمع کنه ولیکن حیفه من
که عین مرد بالا سرتون واستادم تا عید بعد
و هر سال میام با انرژی تا نزنی قید من
عین برف شدم وسط یه جنگل پرت و
به کندن قبر مشغولم بعد شکستن قلبو
می خوام باشه وسط میدون شهرمجسمه من
من آینده ای دارم که نمیشه مجسمش کرد
من دنیا رو می خوام با همه ی خیابوناش
اگه می خوای مثه من باشی پس سریع بیا تو راه

من همیشه درگیر جنگ و بیزنس
من اون بالام و خبری از تو نیستش
اگه میگی رپ کردن هرطور میشه
بیا من یه شعر میدم وصل کن ریتم بش

شب شد دیره ، رضا مست و گیجه در کل اینه حرفم رضا تو شماها ترسو دیده
من همیشه درگیر جنگو بیزنس

shirin71
07-11-2011, 04:00 AM
خورشید نمیخوابه

پسر تو اگه میدونستی چه قدر قدرت داری
انقدر آروم سرتو رو بالش نمیذاشتی و بخوابی
به امید فردا از امشب قصه ها تو نوشتی
اولین چیزی که برای بالا رسیدن بهش نیاز داری کمک خداست
همین...
با من بیا

خورشید نمیخوابه زمین میچرخه میشی گرفتار سایه
شد توهین به ایمانت از این به صحنه میشی بدهکار به نامت

تو عمق طبیعت یه قضیه اس
یه فرضیه اس که هرکی میگه مریضمو شفا میده سریع تر
ندیدن حقیقتو نخواستن خورشیدو
فضیلتو از این رنج جز وظیفم واسه دیگه ای
ندیدنو ندیدمو پس از این تو قوی تر شو
خاک زمینو ببوسو شدیدا غنیمت کن
ترجیحا حرکت کن خدا رو دوست داشته باشو
نگو برکت مرد چون هر روز معرف حکم
میکنه تو صلح با ذوق
اینه عقله که میگه اگه لختی شرت پات کن و صبح پاشو
به سرنوشت تعیین شده برس
بدی که راهی خوبی شد تبعید شد بهشت تبریک گفتیم بهش
محدودیت گرفتارت نمیکنه تو آزادی وقت و بی وقت
نباید صبر کنی درد تو رو سرد و بی رگ کنه مثل سر بریدشو
رو دیوار اتاقت بنویسی من بریدم...

خورشید نمیخوابه زمین میچرخه میشی گرفتار سایه
شد توهین به ایمانت از این به صحنه میشی بدهکار به نامت

اصلا هیچ امیدی نیس به توی زمینی
چون یه روز به دنیا میای و یه روزم میری
باید زندگی کنی تو با رویای شیرین
آینده ی زندگی رو ببینی تو ویترین
نمیخواد الکی بگی که خدا یارت نیس
چون خیلی جاها بات بوده و تو یادت نیس
عین ایکی یوسان که نمیخواد فکر کنی ساکت شی
فقط بگو اسمت چیه و تو کجا شاغلی
بقیه رو من از چشات میخونم تا ماه پیش
یه مدت لاغر بودی دوست داشتی چاق بشی
اما الان دیگه نمیخوری اصلا کالری
داری دعا میکنی که خیلی زود آب بشی
دوست داری که با یه داف مامانی فاب بشی
اما من بت میگم بشین از سیگارت کام بگیر
چون هنوز مونده که زیاد بشه بار علمیت
هنوز به خیلی از چیزا داری تو آلرژی
نمیتونی بوی خونو حس کنی با بنزین
نمیتونی جلوی پلیس راه بری با جلفی
خرجیتو هر ماه از بانک میگری با یه فیش
سرت گیج میره خیلی خیلی عاشقی
تا حالا فکر کردی که بابات داره چی
یه زمین و خونه که حتی هنوز کامل نیس
اینقدر کوچیکه نمیشه که توش راه بری
بیا تو دنیای من تا اینارو صاحب شی

خورشید نمیخوابه زمین میچرخه میشی گرفتار سایه
شد توهین به ایمانت از این به صحنه میشی بدهکار به نامت

دوست دارم کامل شی

پیشرو
آهنگ ساز موری راشل

shirin71
07-11-2011, 04:00 AM
هو هو چی چی


ضربه ی زندگی به تو مثل تبر بی خطره
چون بوی سیاست گرفته عرق زیر بغلت
تا پاهاتو میذاری تو محله میزننت
چونکه مثل ما نداری پرونده شیش فقره
تو انقلاب و بخارس که نرفته میزننت
دعا كن سالم بیرون بیای از بحث این جلسه
چون داغی هاره مثل گردباده آره
پس بذار بت بدم یه اخطار كامل
خرافاتی نباش نگو جن داره خانه
دراز بكش آروم روی شن های ساحل
و با نقاب دلقک با من زمزمه كن
آرامش تا ابد ، زنده باد آزادی
بگو مادرا بخونن بعد از قصه ها لالایی
چون با این نسل جدید ما اتفاق ها داریم
پیش رو و باید منتظر استعفاها باشیم
چون روزی میرسه كه باید به اختراع ها شاشید

من میام نو میسازم نسل تو
من میگام با این آهنگ مغزتو

میشینی تو ماشین فاز میگیری با بیت
تو بهترین هتل پاریس اقامت میكنی كه بگی هایی
برو بابا حاجی فكر كردی ما خوابیم
نه تصویر را رو داریم
مثلا تو پشت اسبت تو اصفهان میروندی گاری
حالا هم شدی سرمایه گذار میلیونر تاریخ
آخرش بت چی میگن؟ یه ایرونی خالی
مجبوری تا آخر عمرت بی روحیه باشی
ولی این دفعه كه اسحله رو پیشونی شاه نی
اولا كه تازه میشه سی روز دیگه پاییز
دویوما واسه زمستونم نیرو ویژه داریم
مثل مافیای صامت یعنی آریایی كامل
وقتی بری تو عمقمون از یه آسیایی حالت
به هم نمیخوره و میگی آریایی شاهه


من میام نو میسازم نسل تو
من میگام با این آهنگ مغزتو

غول چراغ اگه به من یه پارو از جنس طلا بدی
دریای سیاهو فتح میكنم با علاءالدین
كوروش بعدی منم
و زمین گرد رو مثل توپ فوتبال با سر میزنم
تو گل آینده و خیلی راحت میبرم
بازیو از دنیا و مثل ساعت میگذرم
از زندگی سوسک هایی كه با عقل میجنگن
و تو گوش دشمناشون آهنگ میزنن
اما از اون دسته نیستم
من همیشه واسه پیدا كردن مسیر گنج از رو نقشه میرم
اما اینجا بهم میگن عروسک میهن
رنگ روزم میبینم اگه حروم نشه دیشب
یه فلزهایی میكردم تو پیریز هارم میكرد
چون دو تا تراول پونصدی شیتیل دادم دیشب
كسی نگه که من خودم كیلید دارم میرم
تو قطار من كسایی كه بلیت دارن اینور

shirin71
07-11-2011, 04:01 AM
ما میتابیم


اینجایی آره؟ چطوری؟ حرارتو حس میکنی یا نه؟
خب اگه حس نمیکنی هم کلام ما بهت میده
چون اگه خورشید هم نتابه ما که میتابیم

بازم ما موندیمو امروز و حرفی دیگه
با مغزی که به راحتی مست نمیشه
اگه زخمه رو تنت تو یه زخمی تیره دیده
نگاه کن تو آیینه به شخصی دیگه
ما نمیترسیم و تو حاضری وقتی
دنیا رو دیدی باز به خواب بشی نزدیک
هنوزم منتظر تابشی هستی
که با نورش بشه کرد یه عاشقو تضعیف
بذار بگم از دنیام از قمار از خوب و خمار و خدا
خدا منو برد کجا بین موجها نه توهم نه رویاست
از ساختن پازل نشدم عاجز
خواستم همیشه یه تصویر از خودم باشه
شدم عاشق خدا منو درک کرد
اینطوری بود که رضا شد مطرح

خدا همیشه یه پشتوانه بود اما قبل از حسرت
آسمون مشکی پر ستاره بود این من نه ماییم
که بازم میگیم گفته ها بهتون تو خلوت
که بازم میگیم گفته ها بهتون تو خلوت

خیلی سخت بود زیر بارش برف
توی سوز سرما وایسادیم تا بشه تر
همه دلهوره ها بستیم بار سفر
اصلا نترسیدیم از شمشیر و دار و تبر
از دفتر بعدی پاره شد و نفر بعدی عازم
حاکم فقط خدارو داشت تو سفر بعدی لازم
مسیر کویر بود تا برسیم به دیوار باغ
هرچند زیر پامون بودش کلی ریگهای داغ
تو هم بهتره باشی تو زندگیت هدفمند
وقتی سختی هارو دیدی نکن عقب گرد
نذار بی روح بشی عین جسم مترسک
خدا نظر کرد پس نترس مرد
ببین امواج مسیر منو مست و مدهوش
کرد خدا بهم بگو رعد و برق کوش؟
مغزم نشد اسیر راه صبر کرد
ببین چطور میشه علیرضا مطرح

خدا همیشه یه پشتوانه بود اما قبل از حسرت
آسمون مشکی پر ستاره بود این من نه ماییم
که بازم میگیم گفته ها بهتون تو خلوت
که بازم میگیم گفته ها بهتون تو خلوت

هه... گرمارو حس کردی یا نه؟
تو هم هدفمند باش میتونی... بریم

shirin71
07-11-2011, 04:01 AM
با من بیا




گوشات با منه؟
...آه...
پیشرو ...
کارو...
بگیر فاز ما رو



دریا آبیه سطحش.. .. ..خدا بی تو سخته

سفر.. .. .. با من بیا.. .. ..از اول



بگو حالا مرد میکنم حال با رپ
رنگین کمون آسمون یه چهار پایه اس

به هزار حالت من انتقاد دارم
نمیشه با هزارتا پا مثل هزار پا رفت

آدما عجله دارن و میخورن زمین
نمیشه خواسته رو کرد بی خود عملی

تو بهتر از اینی
بقیه هم پشت سرت تو صفن و میخوان بخرن بیلیت

میگی نور ستارتو امشبم دیدی
تو پیش همه ی آدما من بعد عزیزی

به تو ما گفتیم کل رمزو
که نمیشه عوض کنی نت قلبو

وقتی کلماتمون شعله ور شد
برو مشکلات دوتو خودت حل کن

خودت حل کن تا بفهمی چه رنگی داره روز
میتونی بخندی



دریا آبیه سطحش.. .. ..خدا بی تو سخته

سفر.. .. .. با من بیا.. .. ..از اول



ما تو قصه ایم با یه حس تیز
که هر کی حال نداره یه حالی بش بدیم

ما تو جبهه ایم شدیم عین شیر
از یک تا ده و دوست داریم غیر شیش

جبهه زندگی عادیمه
مشکلات مثل شیبه پا پیچه

آسمون تا سپیده تاریکه
راهگاه عاشقی یه باریکه

ما دیگه نمیتونیم بمونیم کنار مردم عادی هی
پاشیده زندگیش از هم اونی که سرپا نیست و خوابیده

آرتیسته اونی که میون این همه قاطی بازی شه
داشتی شعر بده بدم به پیشرو تا یاد بده تاتی که



دریا آبیه سطحش.. .. ..خدا بی تو سخته

سفر.. .. .. با من بیا.. .. ..از اول

shirin71
07-11-2011, 04:01 AM
اینترو : هیچ چیز اندازه اتحاد ارزش نداره به وسیله ی خداوند کار تو انجام می گیره



کرس :

دوباره دستا رو هم دنیا رو فتح کن / فریاد هم شیم واسه هم نوع

دوباره دستا رو هم دنیا رو فتح کن / دوباره





رفیق



باشه ساله نویی جاوید / بیداریم یا خوابیم

حاله نویی داریم / رفیق گاهی تویی شادی

خط اتحاد میرسه به جایی نویی عالی / تو فرودگاییم یا تو اوج غروباییم

کنارهم تو رپ تو ساله فروزانیم / پیشرفتو می بینمو ما هر دوره رو کارییم

ما تو راهییم / ما پیاده هم هوای همو داریم

اگه بشه هوا تاریک / کلامه شبو داریم

طلایه رپه جاوید / که میاد از حقه خالی

تو هر صورت نفس ما میدونه و اشکه جاریش

همه چی هماهنگ تو موسیقی و ملودیشه / رپه ما در آمدش برابر با هزینه توریستیه چک و چینه

بزودی میوه میده / هرکی تو باغ بود با ما می چینه میوه

با دیده دیگه رپ فارسی ایده میده / قلم می نویسه پسر این یه بیسته



کرس :

دوباره دستا رو هم دنیا رو فتح کن / فریاد هم شیم واسه برایه همو نوع

دوباره دستا رو هم دنیا رو فتح کن / دوباره



دوباره دستا رو هم دنیا رو فتح کن /// فریاد هم شیم واسه برایه همو نوع

دوباره دستا رو هم دنیا رو فتح کن / دوباره

shirin71
07-11-2011, 04:01 AM
عشق زمینی



اینترو :

با قدم هایی سفید سال ها پیش تو مدرسه آقا معلم از راه میرسید



بچه ها به درسا میرسید به نتیجه بعد سرما میرسید



حالا ما شدیم چند آینه پیر / دنیا به تو میگه چند داری به جیب

میمونی تو بازی اگه حرف داری بگی / وجود خدا رو در بازی ببین





کرس :

دنیا رو گشتیم با خدا / عشق زمینی رسید تا کجا

باد خنک در بالکن باز / روح گرمو داریم پس حال کن باز





ورس یک :

ما میجنگیم با زندگی و بی رحمیش

اگه نگا کنی رو کلمه

بیاری منو رو به روی خودت و میبینی و میفهمی

داریم جلو میریم بیش از پیش

همه میشن پیر

وقتی که خودمون تو قلب این گنجیم

هیچی نیست . تو هم داری غم بی دردی

انسان ماورای همه بعد خداوند بعدما زنده برای این هستیم



کرس :

دنیا رو گشتیم با خدا / عشق زمینی رسید تا کجا

باد خنک در بالکن باز / روح گرمو داریم پس حال کن باز



ورس دوم :

(رقبا براشون دعا کن)

رقبا : هر کاری میکنم به هدفت نرسی

خدا به تو منو داده داری هر دفعه غم چی ؟

تو یه ناخدایی داری یه کشتی با بادبانش

با خدایی داری یه عشقی تا پایانش

با آرامش ما ها نمیشیم منتظر پاداشش با روح جاودانه

هر روز داری مشغول کار تو کارگاهش

حتی اونی که پیرهنش میده بوی گاو دائم



کرس :

دنیا رو گشتیم با خدا / عشق زمینی رسید تا کجا

باد خنک در بالکن باز / روح گرمو داریم پس حال کن باز



پل :

بیا با هم دیگه بال دراری سعی کن توی این راه نبازی /

اگه با خدا نباشی تو بدترین آدمایی /

از بالا بالا ها ببین دریارو / وقتی که بال در آوردی پرواز کن

کوهستان و برفو باد و کولاک و رد کن

کوله بارو جمع کن

رد کن طوفان و رعد و رعد و رعدو

shirin71
07-11-2011, 04:01 AM
شاهد درد




کرس :

تو دنیایه رنگیه تو تلخی نبود ... اووو اووو

خدا بود و رنگین کمون

نشون دادی قصره درون رو به من

عاشقتم

نشون دادی قصره درونو به من

شاهده درد



ورس اول :



چشمایه تو شهره منه نگاهم به لبت

همه چی بده اگه منجمد شه قلبه گرمت

حواسم جمع جمع به روزایه تلخ و نحسه

تو مثه نوته نوازنده کردی دردو لمسش

وقتی مشکل تو اخمه من یا یه حرفه بده

می خوام آرومت کنم و بکشم دس به سرت

تو همونی که می خواد پا به پایه من به جنگه شاعرانه حرف بزنه

با صدای نبض لسه

با خنده حله ما میریم به سمته سطح صحنه

بعد ذره ذره میرسیم به سقفه صحنه

واسه زجره گنجه که هی میریم سمته مغرب سمت مشرق

وظیفه امون قتله مرگه



کرس :



پس نگو اگه اگه اگه عشق فرزانه تو قلبه قلبه منه

پس نگو اگه اگه اگه اسمت همواره رو لبه منه

تو دنیایه رنگیه تو تلخی نبود... اووو اووو

خدا بود و رنگین کمون

نشون دادی قصر درونو به من

عاشقتم

نشون دادی قصر درونو به من

شاهده درد

( من از خدا خواسم اونم تورو به من داد )



ورس دوم :



شب عمله جراحی تو و ادامه عدالت

زیره بارون چه زیبا بود مجزه ی خداوند

تو زنده موندی داشتم حسه خوبی

رفتیم خونه مامانه من اوله غصه بودیم

چشه من و تو هیولا بود می دید همون جا

نمی ریم تو همون خواب

نمی دیم به خزون باج

تو گلوم باد میکردم تو منو ببخش

من دوست دارم به همه بگم که



پل :

معجزه معجزه تویی

عشقه اول و آخره من

همدم و باور منه



عشقه اول و آخره من

همدم و باور منه



پس نگو اگه اگه اگه اسمه فرزانه تو قلبه قلبه منه

پس نگو اگه اگه اگه اسمت همواره رو لبه منه

پس نگو اگه اگه اگه پس نگو اگه اگه اگه اسمت همواره رو لبه منه



پس نگو اگه اگه اگه پس نگو اگه اگه اگه



اوترو :

بزار خیلیا اینو بشنون شاید باید اینو می گفتم



کرس :



تو دنیایه رنگیه تو تلخی نبود... اووو اووو

خدا بود و رنگین کمون

نشون دادی قصره درون رو به من

عاشقتم

نشون دادی قصره درونو من

شاهده درد

shirin71
07-11-2011, 04:02 AM
جنگل انبوه



کرس :



یه صدایه نور از قانون گفتش شب شد ماه باز اون بالا قرصه ... او او او

بزار آسمون از بارون پرشه دربیاد آفتاب باز بشه غنچه ... هه

یه صدایه نور از قانون گفتش شب شد ماه باز اون بالا قرصه ... او او او

بزار آسمون از بارون پرشه دربیاد آفتاب باز بشه غنچه ... هه



پیشرو آ مطلبه حق



ورس اول :

درود به خدایی که سنجیده چید

طبیعتی که در حال تغییر ریتمه

رویاهاتو به تو سنجیده میگه

اونقدر سبکی که رو ابر میشینی

بعد نفس خودتو می بینی

دنباله کلیدی می بینی

قفل بازه بی کلید

بعد میری به جایی که تعطیلی نیس

می گیری دنیارو بعد میمیری





کرس :

یه صدایه نور از قانون گفتش شب شد ماه باز اون بالا قرصه ... او او او

بزار آسمون از بارون پرشه دربیاد آفتاب باز بشه غنچه ... هه

یه صدایه نور از قانون گفتش شب شد ماه باز اون بالا قرصه ... او او او

بزار آسمون از بارون پرشه دربیاد آفتاب باز بشه غنچه ... هه



(اون روز روزه سختی بود و من عمرم گذشت و من خوش بختم)



ورس دوم :

هوا سرد بود

تیر می کشید تو زمستونا دندون

خیابونا واضح نبود از دور

سایه ها می ترسن از نور

تویه جنگله انبوه

ارواح مست میشن از بو

من روحم و رد میشم از چوب

تو نموند تو ساله هر روز

که دریا هرچه داریم از اوست





کرس :

یه صدایه نور از قانون گفتش شب شد ماه باز اون بالا قرصه ... او او او

بزار آسمون از بارون پرشه دربیاد آفتاب باز بشه غنچه ... هه

یه صدایه نور از قانون گفتش شب شد ماه باز اون بالا قرصه ... او او او

بزار آسمون از بارون پرشه دربیاد آفتاب باز بشه غنچه ... هه



ورس سوم :

خدا کاری کنه به بنده دنیا به ما دل ما دل

وقتی قرنه رویا دنایه چاپه چاپه

مثه هرکسی که یه دونه قلاب باکل باکن

دنیایه مجانی میشه دنیایه عاشق عاشق



اوترو :

تا پایان خیلی راهه مرد تا برسی به ایستگاه بعد

shirin71
07-11-2011, 04:02 AM
انبوه جاودانه ها



اینترو :

ما فرمانروای دریاها هستیم،ما برای روشنایی هستیم و خواهیم بود

ما برای زلال کردن آدمدیم

همراهه ما بیا



ورس اول :

از عرشه ی کشتی تا اینجا ماورای آبو شناختیم/دوست داریم با سفیدا باشیم میگی چی بوده رازه معماریت

اگه بشه بجا توبه تو من گفت

با تو یکی شد و شد غم بام

میگی سنبله صدا تو تن کن / چه قشنگ شده شعرامو رنگ کن

همیشه عاشقتم،وایمیسی جلو راهه ستم / منو زندگیه ناقصه من و نا خدا دیوونه جاهلو مست

کارای باطنو من میدم هدیه بت کاملو مهو / یه راهه بلند, دست بده جای جنگ با یه کلنگ



کرس :

بهترین،بگذریم،خواستم امشب این اهنگو بشنویم

این بهترین،بگذریم،خواستم امشب این اهنگو بشنویم

انبوهه جاودانه ها میگه درونه ما فاله ماست / درونه ما جامه نابه پس کوچه آه ناله هاست



ورس دوم :

ببین نورو مشکلاتو دور کن زندگی رو بو کن

اگه میخای بگیر اونو نگاه کن به بیرونو خورشید

حالا تو بردی حالا تو بردی حالا

ببین نورو مشکلاتو دور کن زندگی رو بو کن

اگه میخوای بگیر اونو نگاه کن به بیرونو خورشید حالا تو بردی حالا تو بردی حالا



پل :

مثل ما باش و بین همه باش رو لبه ماهه کلماته سره پا

قصه ها باز شد بین همه راه رو رگه ماهه کلماته رپه فارس



ورس سوم :

میگن روپات وایسا تو تا بشی مرد

یه ایرانی که همه چیز رو واقعی کرد

من نوره خورشیدو از سایه دیدم

اگه بازتابه دیدم باشه آسمانه بی غم میرم

تو اوج تاریخ و باستانو دینم با خدام پس آسمانو زینت

دیدم مردمی که تو پاسگاه ها گیرن

بیحق دنباله پول آسمانو زیور میگن

از عرشه ی کشتی تا تا اینجا ماورای آبو شناختیم

:هیچی ندیدیم تو ریسکی زمینی تو لیسته آدمهام یه توریستی پلیدیم

به تو گفتم من سره حرفو از صبح مستو بت یه زره بر خورد

پس بلند شو حرکت کن،تا خدا هم وا کنه درهای برکت رو

،تا خدا هم واکنه درهای برکترو،تا خدا هم وا کنه درهای برکت رو



کرس :

بهترین،بگذریم،خواستم امشب این اهنگو بشنویم

این بهترین،بگذریم،خواستم امشب این اهنگو بشنویم

انبوهه جاودانه ها میگه درونه ما فاله ماست / درونه ما جامه نابه پس کوچه آه ناله هاست

shirin71
07-11-2011, 04:02 AM
تو پنج قاره



کرس :

پیشه رو ترین راهه دورو / تو بهترین راهی / تو بهترین ناجی

خدا با ماست / حتی تو پاییز/ اطرافه مایی مام در حاله کاریم

پیشه رو ترین راهه دورو / تو بهترین راهی / تو بهترین ناجی

خدا با ماست / حتی تو پاییز/ اطرافه مایی مام در حاله کاریم



ورس اول :

با اندیشه ای قوی / حرفای کلمات من تو حرکت واسه رپ فارسی برکته

عظمته دوستیه ما تو پنج قاره / همواره قابه و چنگالش

اگه اشکال میگیرم از طرز رپت حق منه / یه بار تو اوج قله بزنم به بدنت / که هر دفعه هدفت نره از هر دفعه مگه سخته / چرا اون نمیخواد دست بزنه هرگز در به دره / اگه واسم عمو هست و مسلطم / کفشه منه پوتین واسه آدمای معلقم / هر کی هر چی میدونه میگه میره / پروانه از پیله میره میریم دم در خوبی

حضور ما یه نویده / همه چی معلوم و سریع یه بار فکر نکن به دلیلش خدا میگه به من میشه / ببند نیشت سعی نکن باشی پسری زشت . پسری زشت ...



کرس :

پیشه رو ترین راهه دورو / تو بهترین راهی / تو بهترین ناجی

خدا با ماست / حتی تو پاییز/ اطرافه مایی مام در حاله کاریم

پیشه رو ترین راهه دورو / تو بهترین راهی / تو بهترین ناجی

خدا با ماست / حتی تو پاییز/ اطرافه مایی مام در حاله کاریم





ورس دوم (ساتراپ)

تو کارات مثله بازیه گربه و کامواست شده گنده ساتراپ / چون این یخ دیگه آب شده سالهاست

بیا زیره بالها چون ماشینه کثیفم میره کارواش / بعضی ادمها مثله پاندان / باید به همه یه حسه خاص داشت

میگن مثله ما نیست میگم مثله مان باز / نمیدونن هفت اژدها بین ما باخت

نمیدونن میرن عین ما راه / روی اسفالت / از تریپ ما تا حالا

نگاها روی ما باز / نگاها سوی ماست داش

ادامه ورس دوم (امید قدر)

داستانه ما یه قلست که تو بالا رفتنش موندیم محرض

پس داستانه ما یه فرجست،که به تو میگه بدونی بردن

طفلی باختو زودی دور زد / کلمه ها مثله قولی گندن

زندگی برده توی بنبست / برده توی بنبست

shirin71
07-11-2011, 04:02 AM
آغاز اینجاست



اینترو :

مردانه بزرگ پادشاهان هیچکس بالاتر از خدای نیست



ورس اول :

نه سفید نه پوسته سیاه / گداها نمیمیرن در میارن پول تو بیلیارد

نیزه ها رو میشکونیم/قصه ها رو میخونیم/حسه خاصو میدنیم واسه تکراره پیروزی

خسته از نامجویی و لقمه های گنده ی پولی/ منتها عقده اینجوری/نمیاد بیرون تا روزی که نسوزی

پس بزار بهت بگم از حدف/از قصد و قرض از همو اول از خطر

قسم که روزی روزگاری یه کوه جلوم بود پاییز هرکی جلو اومد و بعد اون دود شد افتاد پایین

یه مدت تو شیکم نهنگ محل زدم فلکو/ورق زدم از اول و ترک قبل از تو

ما بارونو شنا دیدیم و عکسه مجله ایم/هنوز ندیدیمو راجعبه قلبه تو نظر میدیم

قانونو شکل میدیم مثل عطر رو بدنتیم/شاید تو به نجابته اسبه و مضرعه ای

بوی خوش میگیره از حرفای من بدنه تو/برو قطبه جنوب به سرمای بد قلبه کن

مرحله دو پرنده باش با باله کبوترها/بشین برین ازادانه هنوز جهان

میچرخه،میچرخه،میچرخه،این قمه/این جنگو قمو از ریشه میکنه

خداوند کنارمه مداما یه عالمه رویا تربم میده ما رو قصر



کرس :

مرگ سراغه ما ماید/ما میخایم ما میخایم برگردیم باز اینجا نمیدونیم آغاز اینجاست

مرگ سراغه ما ماید/ما میخایم ما میخایم برگردیم باز اینجا نمیدونیم آغاز اینجاست



ورس دوم :

میشی شاد با نسیمه باد تو امریکا/بهت حال میده یه چایی داغ تو دلیجان

تحت تاپیره دنیای واقعیتری واسه مردم عادی اگه تو شاه بشی بدی

چرا نشستی یه گوشه ای چاله میکنی؟هان ما به فکر تعبیره یه خوابه دیگریم

تو با خودت قور میزنی تو دامه میهنی/ما به این طریق بهت میگیم که پا نمیزنی

از چیزایی حقه خودته ساده میگذری/میشی سایه بیدلیل دنباله راهه دیگری

من به نفس تو طبیعت میگم حقیقت/اما تو نمیخای تو تویلتم کسی شب

دنباله دریچه باش نباید ندی صدا/دنباله قریبه هاشو خدای قریضه ها نگاه

قلاده ی سگی تو گردنه کسی نیست/فقطکمی ترسیدین از داستانهای قدیمی ما همینیم



کرس :

مرگ سراغه ما ماید/ما میخایم ما میخایم برگردیم باز اینجا نمیدونیم آغاز اینجاست



ورس سوم :

بعید میدونم اونا تو چادرهاشونم راه بدن/مهمونا شونو رو به ماجراشون تا ببند

تا قیامت فاجعست تو حاظت/تا برم و تاب بدم من جازبه رو واردم

از الکل تا پرت و پلا/از اتم تا قصر و طلا

زندگی میکنید دور از مردم با ترس و فرار/شب میریم خرید بیرون میگیم کی بود همین دیروز

با امروز باشی کی میگه نمیشی کسی پیروز

یه روز خونت پراز اشیای تضعینی بود/هرچی که دلت میخاست بیتاب میخریدی زود

اما صبح صحر اومدو ورقا برگشت/احمقا حمشون طرداره ضربان قلبن

حتما از تله در بری تازه روبرو میشی/واس از بین بردنه زخمت باید پوله زور بدی

ماشین حساب میخای چیکار تویی که تو روزنامه میگردی اعدامیا کیان یه اختاری دادیم باز



کرس :

مرگ سراغه ما ماید/ما میخایم ما میخایم برگردیم باز اینجا نمیدونیم آغاز اینجاست

مرگ سراغه ما ماید/ما میخایم ما میخایم برگردیم باز اینجا نمیدونیم آغاز اینجاست

shirin71
07-11-2011, 04:02 AM
جبهه



اینترو :

آه پر از انرژی میدونی؟بلند پرواز بودن خوبه



کرس :

سرباز نیستی جبهه نرو/چون نداری علمه جنگو

با حرفام زنده تر شو/بیدار شو سکته نکن



ورس اول :

از اینجا تا پایان خیلی راهه مرد/پس صبر کن تا برسیم به ایستگاهه بعد

دنیا فقط نیست فستیواله رقص/خوشحالم از اینکه یه ایرانیم

مسیحی هم میدونه کلیسایی هست/تو هم برو پیشه کشیشای شب

داد نزن من خیلی پایینمن/من اینجا در اختیارتم

نگو چرا جبهه نمیایی نه/پشت سنگرا نمیندازی

مگه میخای بری به دیداره مرگ/جونی خیلی زوده به سیاهی رفت

تلوزیونا نشون میدن سریاله تلخ/اونا شاکی از باباهای تریاکین

اما،راههپیشرفتت از یک ناحیست/نباید دست به کارای احساسی زد



کرس :

سرباز نیستی جبهه نرو/چون نداری علمه جنگو

با حرفام زنده تر شو/بیدار شو سکته نکن



ورس دوم :

حالا تو با من داری یهنو/چون کلماتم خوب بت منتقل شد

همه رقبا به فکره کشتنه تو/اما تو درگیر شدی با معضله چرت

بیا با هم بگردیم جاهای مختلفو/تو اسمونا غازهای متحدو

بیا و بساز بالای زحل یه برج/واسه ننه های خوب یه داماده دو رگه شو

خورشید یعنی اغاز قدرت صبح/چون میتونه بشکنه ابهای منجمدو

هر روزه میکنن تو ماهواره صحبته صلح/منم تو شعرام میبینم اثاره جوهره جرم

ایرانی نباشی نمیگی شاهنامه منقرض شد/اصلحه تو وردارو دنیا رو منفجر کن

منم عادت داشتم به خوابهای خوردنه قرص/اما عوض شدم چون دیدم شاهانه کهنو گرگ



کرس :

سرباز نیستی جبهه نرو/چون نداری علمه جنگو

با حرفام زنده تر شو/بیدار شو سکته نکن

shirin71
07-11-2011, 04:03 AM
آرزوی زیاد



اینترو :

کثافت این دنیا داره حالمو بهم میزنه باور نداری اما من نه دیوونه ی روانی نیستم



ورس اول :

خودمومیشناستم حتی یه وقتا حرکت اولی نبود/میکروفونه ساده بود با راهه دور یه اینه بود و آسمون

تلفون ساکت بود کسی نبود جز آرزوم خدا و راهه نور

نگاه کن به خوابه قوچ/هرچه هست از آنه اوست



کرس :

وقتی تو میخای ساله نیک /خیلی آروم آروم جدا میشی

همیشه واسه گاوو ندادون رویایی نیست/بگو واقعا چی تو دنیا دیدی



ورس دوم :

باغا بی آبی نبود مشکل ساده گذشت تو باده خنک/همه یه ماره دوسر شده بودنو ما به اون آفتاد مینازیم هنوز

وقتی معجزه بود و نبود اون ادامه ی نامه ی روزو نخوند/رضا رسید به سوزو نسوخت من دارم روزهای خوبو هنوز،من دارم روزای خوبو هنوز

پشت کهکشان من ایستادم/خدا پشته منه باید از اینجا رفت

متاصفا از این بابت،باز ادامه میدی؟نابغه ها چی شد؟چرا مدتیه که از خدا میگی؟از بعض طرفدارا جدا میشی؟

دیدی دیدی همیشه همینه/مثل اینه چشات تورو توی دریچه نبینه

همیشه یه علامته خاصی هست/ایمانه همه ی شماها ماسیدست

یجورایی جا موندیم بیا جلو من اینجام تو



کرس :

وقتی تو میخای ساله نیک /خیلی آروم آروم جدا میشی

همیشه واسه گاوو ندادون رویایی نیست/بگو واقعا چی تو دنیا دیدی



ورس سوم :

چیزی که پایینه اسمونه اینجاست/خیابونو بزرگو سایبونا سیاست

واسه آرزوی زیاد اولش باید لباسهای پاره پوره بیاد/کلی رویا و ارزوی دیدار

حرفا تو گوشه با زبونه ریا/هنرمند باید خدا رو عاشقونه بخاد تا به روزه میعاد



اوترو :

تا به روزه میعاد

چقدر احساسه سختیه وقتی ببینی که همه دارن هم دیگه رو میخورن

هیچ چیزه خوبی نیست.در امروز

امیدوارم فردا ها بهتر باشه چون من آینده ی خوبی برای زمین نمیبینم

آدمها دیوونه شدن دیوونه

اونایی که سربازای خداوندن اونا هم ناراحتن

shirin71
07-11-2011, 04:03 AM
بولدزر

پیشرو اومد پاشین پیشرو اومد پاشین
ها ها ها ها سواره یه بولدزر شدم هر چی اشتباه باشه خراب میکنم
هوووووووووووووووپپپپ
پیشرو اومد پاشین
ها ها
پیشرو اومد پاشین
اون لرزیدو اسمه ما رو گفت
ما چسبیدیم به کارو رشد
نفس میدیم به رپو نقدش
یه وحشی عینه ما و تو


اون لرزیدو اسمه ما رو گفت
ما چسبیدیم به کارو رشد
نفس میدیم به رپو نقدش
یه وحشی عینه ما و تو

ورس 1

پیشرو به خودش میگه خونگرم به دشمنا میگه سوزن
باید بوس کرد همه بچه فنچارو هر چه زودتر
میگن که واسه کشتن ما این روزا صفه تو رپ
اگه تو من چیزی ندیدی بیا من در خونم
تو حرفایی که میزنی عقده های مغزته
بریم کلیسا بریتانیا که حرفشه
وقتی پیشمی پیه کلیدام با یه ریتم داغ
سرتو گرمه دست بده
تیکی تیکی تاک تیکی تیکی تاک
میزنیم به شهرو باز ماموراو بیسیمان
میری دور میزنی با دیجی مان و لو پیچیده با یکی گفت بیشین بینیم داش
بچه فراری با هنسی تو نداری پرستیژ که به چیزی برسی ، چه برسه فیت
دلستر سیب بزن دلت مثله دیوه
بدون واسه بیزنسه ارتباطمون

اون لرزیدو اسمه ما رو گفت
ما چسبیدیم به کارو رشد
نفس میدیم به رپو نقدش
یه وحشی عینه ما و تو
(2)

ورس2

پایه هیچکسم شبه کریسمس نبود پیشم
من تو غربتو تو جیبمه بلیطم هنوزم گیجم
رفیقای صمیمیمم گیرن
ولی زمین گیر نیستن خیلی قدیمین شیرن
نمیدونین اعصاب من آشو لاشه در فاضلابه تو هم بازه
ولی فازه کارو داره کار منیجری که تو لاس و گاسه خوابه
اما همچنان چرخش ما ادامه داره
میگی یه مزه بزنی از خونه بیرون تو اقیانوس ثانیه ها سرده
کسی نمیفهمه چی میگذره تو مغزتو اومدی ببینی باز خدا به تو وصله
پیشرو اومد پاشین
(3بار)
اون لرزیدو اسمه ما رو گفت
ما چسبیدیم به کارو رشد
نفس میدیم به رپو نقدش
یه وحشی عینه ما و تو
021 -مثله همیشه ما تو تهران-ها ها ها از خیلیاتون خبری نی کجایین