توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تکست آهنگ های یاس
shirin71
07-11-2011, 03:19 AM
باید بتونیم
هه ه دلت گرفته،میفهمم
منم مثل توام بد جوری غرقم
باور کن منم مثل توام
ولی می دونی نباید نا امید بشیم
نه باور کن بدتر غرق میشیم
این اجازه رو به خودت نده نباید بزاری
نذاری که گره و گله
تو دلتو بره
بره که بگه به تو نمی تونی برسی بهش و
میگی بده به دل گله مند من امید و میگم بشنو اینو
حالا که یاس تو رو دید و امید و میدم و می دونم معضل تو
اینم می دونم حل میشه ، کمی حوصله کن
چرا تو خودتی نگاه می کنی به چی؟
منم مثل تو ندارم دیگه پولی به جیب
فکر میکنی فقط تو اسیر غم و غصه ای
بذار به تو نشون بدم همون پوستری
از بچه ای گرسنه که در حال مردنه و
یک لاشخور هست در انتظار خوردنش
یا نگاه کن به او سو که لازمه
بچه هایی که شدن دچار سوء هاضمه
یا منو ببین چرا راه دور بریم
برو از تاریکی ، همه چیو تو نور ببین
خیلیا سر خاک پدر ریختن اشک تمساح
بعد چهل به من نشون دادن خشم انسان
حالا جای اینکه بیان دست یتیم و بگیرن
می خوان ، من ، پست و ذلیل بمیرم
اونا بر زدن ، همه ی فرصتم
من ساده بودم ، اونا منو دور زدن
وقتی سخته در آوردن یه نون ساده
ههه ، منم و خرج یه خانواده
بذار مهمونت کنم من تورو یه جمله
دیدی که دلت میگیره تو غروب جمعه؟
وقتی که میشینم به مرور عمرم
میبینم هر روز من مثل غروب
جمعست و بنبست و میبینم رو به رو مه
طوری که آدم از ادامه دادن توبه کنه
زخم من نمی تونه بشه پانسمان
از تو خوردم اینم از شانس ما
یکی داره میگه که خودتو نباز مرد
برو دیگه بالای طبقه دوازده
نه اونقد داری مثل انصاری فضا بری
نه اونقد دزدی مثل شهرام جزایری
میدونی تیره روزی مثل سایه باز دنبالته
که ول کنی این زندگی رو
باز کن بالت و یاس
خودتو بکش و راحت کن
کارتو درسته و دیگه باید مرد
اما حسی میگه به این حرفا غلبه کن
به جاش تمام آهنگ و پر از کلمه کن و
قلمت و بردار و بگو که این دردا تورو
آماده میکنه واسه ی فردا
آره من با درد خراشیده شدم و
در عوض محکم و تراشیده شدم
این که چیزی نیس من دیدم از این بدتراش
پله های ترقیه واسم هر خراش
گرونمایه ترین تجربه ها نزد یاسه
که وایساده کنار تو با عزم راسخ
واضح واسه تو می خونه تا
بدونی یاس اومده بالا ز ویرونه ها
تو میدونی که مشکل تمومی نداره
نمیشه رو سرت افقی و عمودی نباره
این ماییم که با این دردا کنارآییم
وقت سختی صبر کن ، خشم و بزار پایین
تو دوراهی زندگی که راست چپه ، برو به راست ، اسم خدا باز رو لبت
هر اشتباهی واسه من و تو یه تجربه ، درسه ،
خدا نمی رسونه بار کج رو به منزل
پس به کسب تجربه از صمیم قلب
مثل درخت پر از میوه بشیم خمیده تر
هه هه
باید اینو بدونیم که بدترین شرایط زندگی من و تو آرزوی یکی دیگس
آره آره
آره
دل همه ی ماها خونه ، ولی چه فایده برادر
باید رفت جلو ، باید رفت جلو
می تونیم برسیم ، آره می تونیم برسیم
می رسیم ، می رسیم
ما میرسیم بالا ، میریم بالا
هه هه
shirin71
07-11-2011, 03:19 AM
به دنیا خوش آمدی
یکی دو روزیه که چشمات به آفتاب
باز شدن حالا دیگه شروع داستان توئه
مادر و پدرت مثله پاسدار
دیگه دورو بره تواَن و چشم به آفتابنو
(به خدا)
میگن اینو که بچه سالمه
تو دورش کن از هر چی ظالمه
گریه میکنی میدونم من شیر بهونهست
اشک تو واسه ورود به این زمونهست
تو 9 ماه و تو تاریکی سر میکردی
بدونی کجایی همین الان بر میگردی
تو فردا دریای دردارو دریاب
تنهای تنها هستی تو
(بدون اینو پس)
تو وقتی رفتی، به سمت سختی
یا درگیر هستی، تو دست تقدیرو
بعد میفهمی، فردی زخمی غمگین تسلیم هستی
بخواب با صدای من تا بنویسم از فرداهای دور دست زندگی
بیا تا بخونه این دله بیصبر از فرداهای دور دست زندگی
اگه پسری بابا میگه این عصای دسته
اگه دختری میمونی توی فضای بسته
حرف یاس حالا به حقایق وصله
تولد تو فقط واسه بقای نسله
پس بِت همینو میگمو میرم
که اینه رسمه زمین بی رگو بی رحم
یه چیزی داری میبینی و میگی عالیه
اینجا عصر آدمای دیجیتالیه
هر کی میاد واسه کمکت دست بگیره
فردا میخواد چند برابرشو پس بگیره
گریه ها واست همه واسه ریاست
دوستی که قبله گریه داشت پیاز پوست میکند
ما میخوایم گلوی همو با حرص بداریم
انگار از هم دیگه طلب کاریم ارث پدری
تو نمیتونی چیزی بگی بابایی بدونه
گریه کن تا مامان واست لالایی بخونه
بخواب با صدای من تا بنویسم از فرداهای دور دست زندگی
بیا تا بخونه این دله بیصبر از فرداهای دور دست زندگی
منو ببین که پره حرف چهره ام
گلوم میسوزه از مزهی تلخ شعرم
گوش بده حالا که توی اوج حرفیم
به خدا نمیخوام بدم به تو موج منفی
ولی بدون خیلی زود پیر میشی
توجه کن که خیلی زود دیر میشه
عاقبت تولد تو اجله میدونی؟
چرا واسه بزرگ شدن عجله میکنی؟
معصوم و زیبایی، با دل پاک داری امید
مثله ماهی قشنگی، تو آکواریومی
تو کاش بتونی، که پاک بمونی
وجود خودتو ذره های خاک بدونی
چه تو روز روشن و چه آسمانه تاریک
به دنیا اومدی حالا شناسنامه داری
توی دنیای پره دردو خشونتی
ولی حالا که اومدی پس خوش اومدی
بخواب با صدای من تا بنویسم از فرداهای دور دست زندگی
بیا تا بخونه این دله بیصبر از فرداهای دوردست زندگی
بخواب با صدای من تا بنویسم از فرداهای دور دست زندگی
بیا تا بخونه این دله بیصبر از فرداهای دوردست زندگی...
shirin71
07-11-2011, 03:20 AM
چشمامونو باز کنیم
هستیم بالا
دستا با ما
با یاس خدا با ماست n.i.m.i
اون که بالاست
دستااااااااا
میره بالا وقتی که می خونیم ماها
پس تا ، پس تا ااا
وقتی هستیم هم صدا شیم با هم هستیم
چشامونو باز کنیم چشامونو باز کنیم
چشامونو باز کنیم
وقت نداریم ناز کنیم
چشامونو باز کنیم
از حالا آغاز کنیم
سختیا رو راست کنیم
اون بالا پرواز کنیم
بابا چکیده این حرفا رو یکی یکی زدیم ولی به این یکی رسیدیم که بگیم به این زمین
یکمی در این زمین دقیق شو حقیقتی در این زمین کمین کرده که هست قوی ترین
می دونی وقتی که من
می خونم از درد و غم
دیگه تو مسیرتم
برو تو نسیم شرق
برو تو بحر این حرف
بدون که حکیم درد
واسه تو می خونه پس
یه دونه می مونه پس
یه دونه میکروفون دستم
که دارم می خونم از غم
کلمات مثل یه بهمن
میریزه رو سرو کلت
نمی خواد تاثیر منفی
بزاری مسیر حرفی
بشی تو وسیله تفریح
نمی تونی باشی پسر
تو سریع ترین کس واسه فرار از حقیقتی
ولی دریغ که اسیر فریب سیم و زری
پس سریع ترین مردی
که هست در این زمین
ماییم رفیق
بشنو تو اینو از من حقیر
دستا دستااااااااا
میره بالا وقتی که می خونیم ماها
پس تا پس تا
وقتی هستیم هم صدا شیم با هم هستیم
چشامونو باز کنیم چشامونو باز کنیم
چشامونو باز کنیم
وقت نداریم ناز کنیم
چشامونو باز کنیم
از حالا آغاز کنیم
سختیا رو راست کنیم
اون بالا پرواز کنیم
روزا خورشید شبا مهتاب می تابه به زمین
با دو چشمات قدرت خداوند رو ببین
شرم نمی کنی از اینکه کلی کردی تو کمین
می گی خدا چشاتو باز کرد و رفت همین
مسئله هست در این
که ماها به فکر همیم
که کی زیاد داره و ماها ازش کمی کم داریم
خدا داده ولی به داده ها چشم بستیم
به خودمون بیایم ببینیم که ما کی هستیم
هروقت به خودت اومدی بدون به موقع اومدی
هروقت بلند شدی بدون که به موقع بلند شدی
هر گهواره یه گوریه
زندگی هم اینجوریه
هیچ وقت چیزی که خدا بهت داده نگو یه جوریه
وقتت عزیزه مثل طلا قیمت داره
وصل کن به عزیز ترین چیزت که ایول داره
رنگ سبزو بپوش ببین چقدر لذت داره
برس به جایی که نشه گرفت عیب از کارت
دستا دستااااااااا
میره بالا وقتی که می خونیم ماها
پس تا پس تا
وقتی هستیم هم صدا شیم با هم هستیم
چشامونو باز کنیم چشامونو باز کنیم
چشامونو باز کنیم
وقت نداریم ناز کنیم
چشامونو باز کنیم
از حالا آغاز کنیم
سختیا رو راست کنیم
اون بالا پرواز کنیم
هرچی کار بده نده وعده ی الکی بده
حرف منه بله نگین بده کنین بعدش خنده
حرف حقو خدا زده نذار بره بگین حله
بعدش ردش کنی بی خیال طی کنی هستش سهله
یادت نره که دنیا دوتاست اینو کن تو کله
با عشق دنیاتو باز کن که برسی به قله
برکت رپ فارس
حرکت لب یاس
n.i.m.i یاس که همیشه سر پاست
دستا دستااااااااا
میره بالا وقتی که می خونیم ماها
پس تا پس تا
وقتی هستیم هم صدا شیم با هم هستیم
چشامونو باز کنیم چشامونو باز کنیم
چشامونو باز کنیم
وقت نداریم ناز کنیم
چشامونو باز کنیم
از حالا آغاز کنیم
سختیا رو راست کنیم
اون بالا پرواز کنیم
shirin71
07-11-2011, 03:20 AM
درد و دل
می دونی یک حرافایی هست که ممکنه ادم روش نشه بزنه
ولی اگه تو دلت بمونه یک عقده می شه. بیا با هم دردل کنیم
این قصه منه
زنگ مدرسه خورد همه کتاب و دفتر رو جمع کردند واسه اعلام رفتن
همه شاد از اینکه حالا برن خونه خوب چیزی نیست که اونا را برنجونه
ولی خونه واسه من بود طور دیگه یاس داستانش اگه بتونه می گه
تو دلم به همکلاسیا گفتم خوش به حالت همیشه اساس ماها بوده پشت وانت
باید الان بری تکالیف بنویسی بعد بشینی به تماشای تلویزیون
بابا سر شام به بچش بنازه پس فردا تو سرحالی سر کلاس درس
ولی من نمی خوام که برم خونه واسه چی برم حالا که دلم خونه
وقتی که دردا منو دوره کردن مثل طناب دار پیچیدن به دور در
من خیلی تنهام تو دلم خیلی حرفا
می خونم من از دردام بیا غم را از دلم بردار
میشینم فکر می کنم به خودم می گم ایا داستان من بدتر نبود از بینوایان
قصه ی روز فرار ما به یک شهر مرزی تو اتاق بی چراغ و یک شمع قرضی
تو خونه ای که از بیماری مادر تب کرد د پول دارو نبود یعنی باید صبر کرد
تا کی کی به داد این حس برسه وجود من پر از درد و استرسه
هر چی داد و فریاد زدم و هر چی اشک انگار صدام می پیچید به خودم بر میگشت
تو خونه و خیابون حتی هنگام درس توی فکر اینکه فردا دم زندان قصر
چه طور باید هشت ساعت بکوب بشینم تا بابام منو از پشت شیشه یه ربع ببینم
مهم نبود زندگی بکنم با نون خشک مهم اینه کودکی منو اروم کشت
من خیلی تنهام تو دلم خیلی حرفا
می خونم من از دردام بیا غم را از دلم بردار
نمی خوای ببینی شیرینی جون ادمه دلیل من واسه زندگی خونوادم
خونواده ای که روز خوشی نداشتن خواستن ولی دشمنا نذاشتن
نترس خدا تو را واسه درد انتخاب کنه چون این دردا قبلا روی یاس امتحان شده
واسه خدا بودم مثل موش ازمایشگاه نتیجه ها روبرو شده باز با اشکال
مشکلاتی که می خونم پای گوشه دردم جبران که نمی خوام دنبال سوژه بگردم
سوژه زندگیمه که من شدم یک سره ویران ولی مهم اینه هنوز هستم پسر ایران
اره کمر من در مسیر باز خمیده شد ولی قدرتی تو دلم دمیده شد
من به اینده های روشنم اعتقاد دارم چون که اینده هان که به من اعتماد دارن
من خیلی تنهام تو دلم خیلی حرفا
می خونم من از دردام بیا غم را از دلم بردار
نترس خدا تو را واسه درد انتخاب کنه
چون این دردا قبلا روی یاس امتحان شده
شاید بگی که یاس همه حرفاش شعاره
ولی به خدا روزای خوبم انگشت شماره
shirin71
07-11-2011, 03:21 AM
حالا منم و ورق روی ِ
ورق ِقلم
روی تنم ِعرق ِ
توی سرم ِکلمه
توی دلم ِهدف ِ
بذار برم به طرف ِ
اون کسی که توی دنیا شده یه ملکه
بذار
بذار حالا دیگه بخونم از کسی که
هست دنیا واسه اون بدون مرز
کسی که سالها پیش داشته توان خاصی
به راستی توی زبان فارسی
حالا دیگه میدونن اینو مرد و زنها
حتی خدایی که نداره المثنی
یهودی و مسیحی یا که هر مسلمان
یه سرباز واسه مرگ و سر باز
که صدبار اسمش رو تو تسبیح
من ذکر میکنم و میگم جلو تو تسلیم
شعرهایی که به صد زبون ترجمه شده
حالا واسه من، تو یه سنبل ِ
دیگه میگذره از رفتن تو ۸۰۰ سال
ولی هنوزم الگو میگیرم از اشعار تو
رفتی ولی تو میدونی
که بزرگترین شاعر ما همه تویی رومی
تو ویرونی من و شرایط سخت من
تو با کلماتت به من گفتی تو میتونی
آره،
رفتی ولی تو میدونی
که بزرگترین شاعر همه ما تویی رومی
آره،
رفتی ولی تو میدونی
که بزرگترین شاعر همه ما تویی رومی
تو ویرونی من و شرایط سخت من
تو با کلماتت به من گفتی تو میتونی
روزهایی که نگرانم بار سخت ِبر دوش
با کلمات تو من میشم مست و مدهوش
میخونم اینو بدونی تا روزی که بمیرم
تکتک کلمات تو از یاد من نمیرن
پس وقتش ِاینو بدون
که یاس تا آخر عمر وفادار ِبه تو
که اگه دیگه تو نباشی بگو چطور
که باز یاس داستان داره بدون تو، نه
این عشقی که تو دل من ِبه تو ِ
که منو میبره به روی صحنه
دیگه بگم از اینکه مونده حالا یاس و یک بند
فرمول کلمات رو از تو یاد گرفتم
آره،
رفتی تو، ولی تو میدونی
که بزرگترین شاعر همه ما تویی رومی
تو ویرونی من و شرایط سخت من
تو با کلماتت به من گفتی تو میتونی
باید اینو بدونی که تو که کسی بودی که
که یکی یکی ِکلمههایی که توی دل تو بوده
و واسه من و خیلیکسایی که
شعرهای تو رو با دل و جون و وجود درونی میخونند
میدونن اینو که
تو یه الگوی جاودانهای
واسهی زمینی که باغ تو ای باغبان
این ِکه منو به سوی تو میکشون ِ
که تو چطور خودت رو تو دل این همه آدمهایی که
حتی کتابای تو رو به زبون خودشون ترجمه میکنن و
عشقوُ با کلماتت رو تجربه میکنن
اسمتوُ میخونن و میگن مولانا رومی
که توی فرهنگ صلح تو بالا بودی
یه رودی، یه رود زلال و شفاف
که منم همیشه دیگه دنبال حرفاش
چه جالب ِکه این بوده ترس رومی
که اون متعلق باشه به یه مرز و بومی
حالا رومی رفته و باز دشمن زیاده
یه سری تانک سوارن، یه مشت هم پیاده
به خاک سپرده شده توی قونیه یک روز
منم میخوام باشم رومی امروز
shirin71
07-11-2011, 03:21 AM
آه آه آه
شب جمعه هوا سرد / توی خونه کاهگلی همه جمع
زن و مرد و بچه با پیر و جوون / تشکارو بغل هم مامان چیده بود
برا بچه های مدرسه ای شاد شاد / که دیگه فردارو بیدار نمیشن ز خواب
بابا بزرگ بچه ها داشت فکر میکرد / تسبیح توی دستش ذکر می کرد
یه جوون اومده بود واسه مرخصی / یکی توی تولد بود یکی توی عروسی
بچه طفل شیر خوره تو بغل مامانش / با این حس امنیت که لولو نیاد سراغش
بابای کوچولوها چشاشو باز کرد / پسر بچه هاشو بوسیدو ناز کرد
ولی میشد یه چیزیو تو چشاشون درک کرد / که امشب با بقیه شبا فرق میکرد
یه دفعه همه چی بهم ریخت / زمین خدا با اون عزمتش لرزید
آسمون داشت روی سر بم میچرخید / دیوارای خونه ها داشت از هم دیگه میترکید
از در و دیوارای خونه ها داشت خون میچکید / خونه های بی استخون نشست کرد خوابید
صدای جیغ و داد ، آه و ناله رو میشد شنید / میشد ترس رو تو چشای تک تکشون واقعا دید
هر کی این صحنه هارو از نزدیک دید / مخش پوکید که چندتا بنده ی خدا زیر آوار شدن شهید
هیشکی نمیخواست بمیره چون همه بودن امیدوار / یکی هنوز بود بدهکار یکی دیگه هم گناهکار
روی مشعیت خدا هیچ وقت نمیشه دست برد / اونی که باید زنده بود اون که باید میرفت ، میمرد
دخترک کوچولو گفت مامان میترسم / بدو دستتو بیا بگیر تو دستم
دوییدن با هم سریع رفتن توی حیاط / ولی اجل دیگه به اونا فرصت نداد
پسر بچه های معصوم توی خواب / کل خونه روی سر اونا شد خراب
ولی بابا از اون جون سالم به در برد / پسر بچه هاشو از زیر خاک بیرون اورد
اون با دست خودش اونارو دفن کرد / از خداوند بزرگ طلب عفو کرد
که ای کاش که منم باشون میمردم / نه اینکه عاقبت من دفنشون میکردم
ولی حالا دیگه دیر شده بابای من / دیگه از این به بعد نمیشنوی صدای من
همش استرس صداهای تپش قلب / صدای فریادو باز و بسته شدن در
یکی میدوید به شرق یکه میدوید به غرب / همه پا برهنه توی این هوای سرد
یکی توی همین ماجرای پر از درد / جون به جون آفرین تسلیم کرد
همه یکی یکی یک و دو و سه و چهار ... / حالا شمارشون رسید به پنجاه هزار
شهر بم با اون همه نعمات / ارگ بم اون مزرعه مرکبات
همه آدمای پر شور و با نشاط / همه با هم دیگه رفتن زیر خاک
بیا خودتو آماده کن واسه ی جهاد / دست بم رو بگیر واسه اتحاد
اگه پول نمیتونی بده دلداری بده / مردم مملکتمونو یاری بده
دستامون میره سمت آسمون / که دیگه زلزله نیاد توی کشورمون، ایرووون
shirin71
07-11-2011, 03:21 AM
گفتم نرو
[رضا صادقی]
گفتم نر پر پر میشم
گفتی می خوام رها باشم
گفتم آخه عاشق شدم
گفتی می خوام تنها باشم
گفتم دلم گفتی بسوز
گفتم یه عمری باز هنوز
گفتم پس عمرم چی میشه
گفتی هدر شد شب و روز
وای دلم
[یاس]
من که به تو گفتم که
خستم و کوفتم
تو بیا دستم و بگیر نذار رو زمین بیفتم
من یه عاشق شسته رفتم
که با دیدن تو شکفتم و
شبا رو به یاد تو خفتم
گفتم تمنا می کنم وقت بده
تا می تونم خودم و تو این دل تو جا می کنم
گفتم می تونم می خونم با تو میزونم بیرونم
واست دیوونم بی جونم اینم می دونم خاتونم چیه درد تو
واسه همینه که می خوام بشم مرد تو
اونی که بد کرد به تو
فقط زد یه گوشزد به تو
که هیچکی نداره تو دنیا حس من به تو
چه فایده توی سینه ی تو سنگ بود به جای دل
[رضا صادقی]
گفتم آخه داغون میشم
گفتی به من خوش میگذره
گفتم بیا چشمام به تو
گفتی آخه کی می خره
گفتم مرا جنس می بینی
گفتی آره بی قیمتی
گفتم یه روز کسی بودم
با من نکن بی حرمتی
گفتم صدام میمیره باز
گفتی به درد بسوز بساز
گفتم حالا که پیر شدم
گفتی که از تو سیر شدم
گفتم تمنا می کنم
گفتی می خوام خوردت کنم
گفتم بیا بشکن تن و
گفتی فراموش کن منو
گفتم تمنا می کنم
گفتی می خوام خوردت کنم
گفتم بیا بشکن تن و
گفتی فراموش کن منو
گفتی فراموش کن منو
گفتی فراموش کن منو
گفتی فراموش کن منو
گفتی فراموش کن منو
shirin71
07-11-2011, 03:21 AM
درکم کن
سلام عرض شد
بفرما!!!
ببخشید واسه ی این آگهیتون مزاحم شده بودم خواستم اگر بشه اینجا استخدام بشم
مدارکتون را اوردید؟
بله بفرمایید
کاملاند؟
کامله مدارک همش کامله
سابقه کار؟
والا سابقه کار که سابقه کاری ندارم من
نمیشه که آقا جون سابقه کار باید داشته باشی
خب آخه چیکار بکنم من،من الان هر جایی که رفتم به من می گن باید سابقه کار داشته باشی من نمی دونم از یک جایی باید شروع کرد بالاخره
من شرمندم سابقه کار باید داشته باشی
خب آخه بالاخره شما هم ببین من الان ، الان بیکارم، دارم هر، یعنی نمی دونم چیکار باید بکنم
مشکل من نیست بفرما ، سر راه وایستادی
تو رو خدا یه توجه ای بکنید
شرمنده لطفا حرکت کن بفرما
باشه
آخه بابا باغت آباد منو درکم کن
نگو جلوی راه وایستادی آقا حرکت کن
تو اینجا نشستی واسه این که جوابمو بدی
پایین نگاه نکن چشم پر عذابمو ببین
اگه نیازمند بودی تو هم می شدی یه کنه
ببین اسم بدشانس روی پیشونی منه
عصبانیم یه زلزله 10 ریشتره توم
چرا اون با یقه بسته ته ریش بره تو؟
همین ها می تونه جوون های ما رو پیر کنه
حدس زدی یه روزی پیشش کارت گیر کنه
تا که میرسه به منه بدبخت آواره
میگه الان نه باشه بعد وقت ناهاره
بیا یه کار خیری بکن توی روزت
امضاتو نمی خوام بذارم توی موزه
نگو مدارکت ناقصه تو فردا بیا
همه چیزو کامل کنو بعد وردار بیار
واسه استخدام دقت کن به ذابت ها
باید داشته باشی 5 سال سابقه کار
نمی خوام داد بزنم الکی شلوغ بکنم
بگو 5 سالو من از کجا شروع بکنم
منو داری میبینی که از این زمونه سیرم از همه جا بریدم یه جوون پیرم همه بارم رو میبندم شبونه میرم به خاطر تو دیگه کارم تمومه بي رحم ، منو داری میبینی که از این زمونه سیرم از همه جا بریدم یه جوون پیرم همه بارم رو میبندم شبونه میرم به خاطر تو دیگه کارم تمومه بي رحم
بیدار شدی می خوره به سرت هوای صبح
توی روزنامه بخون صفحه ی حوادثو
ببین مادری که دخترش رو کشته بود
بعد خودشو پرت کرد از پشتبوم
میگی چه مادر بیرحمی چه روزگاری
چیه خراب شد اول روز کاری
اگر دقت کنی با کمی ریشه یابی
می فهمی که حتی یک مادر هم میشه یاغی
اون مادر ای کاش باز زنده می شد
واست تعریف میکرد داستان زندگیشو
روزی که خداوند دخترش رو هدیه می کرد
مادر داشت از خوشحالی گریه می کرد
با وجود پدری که هنوز بیکار بود
دمه بیمارستان نشسته و سیگار دود
می کنه و بدهیه ها هر روز قد میکشه
مرد دور آگهی ها همش خط میکشه
بند امیدش به آینده ها پاره شد باز
آخر سر هم خیابون ها کارشو ساخت
قاتل تویی خدا ببخشه گناهاتو
حالا بخون مجله گل آقاتو
منو داری میبینی که از این زمونه سیرم از همه جا بریدم یه جوون پیرم همه بارم رو میبندم شبونه میرم به خاطر تو دیگه کارم تمومه بي رحم ، منو داری میبینی که از این زمونه سیرم از همه جا بریدم یه جوون پیرم همه بارم رو میبندم شبونه میرم به خاطر تو دیگه کارم تمومه بي رحم
چیه فکر می کنی حالا که تو پشت می زی
از ما بالاتری یعنی تو گشنه نیستی؟
طوری صحبت می کنی انگار که داری ،
الان تراولاتو می کنی پشت نویسی
خیلی شده یه جوون جلوی تو ظاهر بشه
یه جوون تحصیل کرده که مسافر کشه
این همه سال زحمت کشیده واسه کاری
که فردا با روی سفید بره خاستگاری
دیگه خودتم می دونی اینه گفته ی عقل
باید با پول بشینی سر سفره عقد
و توی پول چیزی به اسمه وفا گمه
گذشت وقتی که می گفتند مهم تفاهمه
فقر از در بیاد تو همه چیزو خراب میکنه
بعدش از پنجره فرار میکنه
باغت آباد منو درکم کن
نگو جلوی راه وایسادی حرکت کن
shirin71
07-11-2011, 03:22 AM
بی تو هرگز نه
قایم نمیکنم ازت راضی
اینو بدون خوشم نمیاد من از بازی
خوب سر تا پای منو کن وراندازی
بشناس منو بدون منم یـــــاس
دستتو بده بدون منم با تو
تقسیم کن با من هدف هاتو
اگه دارم منم این همه طرفدار
واسه اینه منم مثل تو هدف دار
پس تو ، دستو ، بده به من
ببند تو قلبو به دل من
بیا که دل من ، واسه تو میکنه تاپ تاپ
که چند لحظه ی دیگه بیرون آفتاب
تا نشده خسته حنجره م
بیا با غم کنیم دست و پنجه نرم
بگو اون کیه که بسته پنجره ت
یاس واسه بدخوات هست شکنجه گر
می شنوم ، صدای نفس هات و
دوستت دارم و نمیشم عوض با تو
اگه با من نباشی ، چه سخته خواب
نیاز من به تو ، نیاز درخت به آب
بیا
با تو بی تو دیگه نه اصلا
که یاس بی تو میگه من خسته م
پس تو ، دستو ، بده به من
ببند تو قلبو به دل من
بگو
با تو بی تو دیگه نه اصلا
که یاس بی تو میگه من خسته م
تو
پس تو ، دستو ، بده به من
ببند تو قلبو به دل من
بیا
درخواستی از تو
پس واستی از من
امیدوارم که نبینی کم کاستی از من
صدها بار گفتم باز میگم
حالا دیگه خود دانی چون من راست میگم
این همه خوشگلا دارن از یاس میگن
ولی من ، واسه ی تو وسواسیم
که وایسادم جلوی تو دست باز جیگر
بیا تو بغلم جای ما تو ابراست دیگه
اگه دعواست ، که واسه فرداست دیگه
اینو کسی که دیگه بی تو یه تنهاست میگه
با منی ، تو دل همه بلواست
چشا شور تر از نمک دریاست
آخه الماس منی ، واسه منی
تو دوتا بال ، واسه ی پرواز منی
واسه ی موندن و رفتن آره در بازه
ولی تو حالا که دوست دارم بی اندازه
نری تو ، احساس و خواست و راز منی تو
ناز منی تو ، شانس منی تو
توی قمار زندگی آس منی تو
تو روزها شبها با ما سپری کن
با تو بی تو دیگه نه اصلا
یاس بی تو میگه من خستم
تو
پس تو ، دستو ، بده به من
ببند تو قلبو به دل مـــن
با تو بی تو دیگه نه اصلا
که یاس بی تو میگه من خسته م
پس تو ، دستو ، بده به من
ببند تو قلبو به دل من
بگو
با تو بی تو دیگه نه اصلا
که یاس بی تو میگه من خسته م
تو
پس تو ، دستو ، بده به من
ببند تو قلبو به دل من
بیا
چشَم بسته ست و لبام بازه
ببین ، تک تک کلمه هام رازه
پاره کردم چند پیراهن بیشتر
قوی ترم از صد تیر آهن هیجده
ولی تـــوی زندگی تو وقت سختی
تو وقتی هستی ، ترسی پس نیست
بد جوری منو تحت تاثیر
قرار دادی تونستی سوژه ی بحث من شی
بـــله وقتی ، که سختی کم نیست
هیچکس دیگه نزدیکم نیست
من میگم کیست که متقابلا
با حرفای قشنگش ، کنه متقاعدم
حرفات قشنگه خوب تویی اون کس
که می خواد بمونه با من ، تویی اون پس
با تو بی تو دیگه نه اصلا
یاس بی تو میگه من خسته م
بیا
با تو بی تو دیگه نه اصلا
که یاس بی تو میگه من خسته م
تو
پس تو ، دستو ، بده به من
ببند تو قلبو به دل من
بگو
با تو بی تو دیگه نه اصلا
که یاس بی تو میگه من خسته م
تو
پس تو ، دستو بده به من
ببند تو قلبو به دل من
با تو بی تو دیگه نه اصلا
که یاس بی تو میگه من خسته م
پس تو ، دستو بده به من
ببند تو قلبو ...
shirin71
07-11-2011, 03:22 AM
[Ammin]
یه نگاه بنداز عزیزم ، می خوام بگم ، دوست دارم
خوب می دونی که بازم ، سر کارم
به من بگو عزیزم ، ناز چشمـــاتو بیام چند بخرم ؟
نگو می ریم ما
اگه بخوای بگی منو دوست نداری
می میرم آخه دیوونه میشم
اگه بخوای منو تنهام بذاری
[Yas]
یاس
یاس
بذا دلمو بدم و برم و بخونم اینه با تو
برم و به همه بگم و بدونی بی تو
کسی خاطر تو رو نمی خواد به جز من
اگه "نه" بگی مجبورم تو رو بدزدم
هــی تو بدون اینو که
حـــیف من و تو
باید عــین دو تا ستاره
بــین همه بتابیم
هــی به من نگو که
قـــید منو زدی تو
دیگه نمی بینی کسی عین منــــو
[Ammin]
ولی نه عزیزم ، من تو رو می خوامو
آره هر جا که بری دنبالت میامـــو
من دوســـت دارم
عزیزم من تو رو می خوامو
آره هر جا که بری دنبالت میامــــو
من دوســـت دارم
از دست ایــن خوشگله ، مـــن
یه خواب خوش ندارم
نکنه فردا جلوی
نگاهش کم بیـــارم
عاشق میشم ، با یک نــگاش
می لرزه دست و دلــم
نترس تا وقتی منو داری
با من بمون خشگلــم
[Yas]
تو بدون اینو که آره
میگم به تو اینو که هنوز اگه پایی
تو بیا جلو بدونی که عروسک مایی
حالا که مال منی بیا جلو ، زود باش سریع
تا ببینم من اون صورت دوست داشتنیــتــو
دیگه طرف کس دیگه
تو نری که فریبـه ، نکنه
یهو دلو ببازی سریع به غریبه
بذا لجبازیا رو واسه کس دیگه
اخم و تّخم بسه دیگه
[Ammin]
بسه دیگه از لجبازی دست بردار
انقد دیگه دل مارو سر کار نذار
دل من ، دیگه طاقت نداره
واسه من دیگه تو بهونه نیار
از همون روزی که چشاتو دیدم
عکس چشماتو روی قلبم کشیدم
کم آوردم پیش نگاهت
مث تو ، دیگه هیچ جا ، ندیــــــدم
ولی نه عزیزم من تو رو می خوامو
آره هر جا که بری دنبالت میامــو
من دوســت دارم
عزیزم من تو رو می خوامو
آره هر جا که بری دنبالت میامـــو
من دوســت دارم
ولی نه عزیزم من تو رو می خوامو
آره هر جا که بری دنبالت میامـــو
من دوســت دارم
عزیزم من تو رو می خوامو
آره هر جا که بری دنبالت میامــو
من دوســت دارم
shirin71
07-11-2011, 03:22 AM
بچه های خیابونی
بیاین یه سری بزنیم به زندگی مردم
بیاین بشیم تو خیابونا و کوچه ها گم
حرفی هم بزنیم از بچه های خیابونی
که والدین اون ها بردنشون به ویرونی
درد اونارم بدونیم باهاشون رفیق شیم
تو زندگی این بچه ها کمی دقیق شیم
خیلی دوست داشتم بدونم توی دلت چی میگذره
پدر مادر اون کجان چرا الان در به دره؟
چرا فقط به خاطر هوس این طفلای معصوم
به این دنیا اومدن و به زندگی شدن محکوم
می تونستی از زندگیش بنویسی یه رمان
شرح حالشو بیاری توی کاغذ خیلی روان
همه اونو به چشم یه آدم خیابونی می دیدن
ولی تو از این اسم گریزونی
بعضی وقتا داداششو روی دوشش کول می کرد
از مردم دوروبرش تقاضای پول می کرد
خودشو توی یه چاه / سراسیمه کرد نگاه / ته دلش کشید آه / مرهم دلش قرص ماه
بی گناه / بدون همراه / فکرمی کرد دیگه نداره راه / آس وپاس تو خیابونا بدون هیچ گونه رفاه
قطره های بارون از سر و دماغش می چکید
صدای خنده ها رو از تو خونه ها می شنید
می دید که
بچه داره واسه باباش ناز میکنه
می دید که
یه مرد چاق به ساندویچ گاز میزنه
می دید
همه خونواده جمع میشن میرن گردش
می دید
بچه خوابش میاد مامان می کنه بغلش
می دید که
بچه ها تو بازی ها بازیش نمی دن
می دید که
سر و وضعشو همه مسخره می کنن
فکر میکنی اون کسی که توی کار خلاف افتاده
مادر زادی از اون اول اینطور به دنیا اومده؟....نه
صورتش سیاه از دوده / لباسای پاره پوره / گرسنگی تو تنش افتاد مثله یه خوره
با صدای قار وقوره شکم میشه ملودی ساخت
با موزیک و صدای من چقدر قشنگ می نواخت
برو کفش واکس بزن مشق هاتو کنار خیابون بنویس
مواظب باش زیر بارون دفتر کتابت نشه خیس
آیندش برای اون واقعآ یه سوال بود
هدفش رسیدن به آرزوهای محال بود
یه سری با ایده ی خوب یه سری با اشتباه
آینده ی این جوونا ختم میشه به دو راه
بعضیاشون از امروز تا فرداها صبر می کنن
گذشته رو میندازن دور...آره...باهاش قهر می کنن
با درس خوندن کار کردن تو جامعه کسی میشن
به آرزو ها میرسن انسان شاخصی میشن
بعضا هم زیر بار فقر و مشکلات
زندگی ازشون میسازه یه آدم لات
واسه در آوردن پول به هر کاری دست می زنن
دزدی قاچاق و قتل
خود را به قعر دوزخ می برن
shirin71
07-11-2011, 03:23 AM
به امید ایران
{راستین}
هاییییییی اآییییییییییییییییییییییی
{یاس}
واسه 3 دیقه تو دلت را بده مارو مارو
تا من نشون بدم ایرانو رابطه ها رو هارو
اینا حرفای امروز و دیروزه برپا
ایران شده اسیر یه ویروس مرگبار
دیگه احتیاجی به حرفای سیاسی نداریم
دیگه به دشمنای خارجی نیازی نداریم
یه جنگه روانیi حالا داخله ایرانه
همه افتادن به جونه هم عاقل و دیوانه
با تنی خسه کوفته خشکیده میری
تا با مشکلاته زندگی کشتی بگیری
وقتی میبینم همو یه مشتی یارویاور
وقتی رفتی میبندیم به فش خوارو مادر
نگاهه ما به هم شده مثه قاتل
دیگه توجه نمیکنیم به حس باطن
دیگه دروبره ما پر حذب باده
پس بخواد اگه داشته باشی استفاده
چه دخترا که تا میشنون اسم تاجر
میگن این بهترین کس واسه ازدواجه
عشق چیه بابا این حرفارو ولش
عشقو دیدی برسون سلام ما رو بهش
چه پدرا که به زیرباره هزینه رفتن
بچه ها فک میکنن پدرا وزیر نفتن
هرکس اسمه خودشو بغل کرده
اینا پیشرفت نیس اینا عقب گرده
{راستین}
ای داد از این همه بیداد
خواهم که ز غم شوم آزاد
از جورو ستم همه فریاد
چون هستیه من شده برباد
{یاس}
دیگه ریخته توی دله من هرچی درده
دلیلش به هفت ساله پیش برمیگرده
روزای گریه و اشکو عزاداری
من تو فکره این که واسه مهمون غذا داریم؟
به یکی گفتم تو بیا بین مردا یک باش
مهم نیس که پدرم ازت هفتا چک داشت
نصفه پولو بده منصف باش با ما یه خورده
گفت طلبکار بابات بوده حالا که مرده
خاطراتیه که دفترم مینویسم
قلم کلماتو میاره و مینویسم
اینا باعث میشه قلوم پر میشه از بغضی شه
که ببنده به دهنم راهه اکسیژن
شاید بین ایران و خاطرم رابطه ای ندی
منظورم اینه از اینجا دارم خاطره ی بدی
ولی هه اینجا سرزمین و وطنمه
ایران تنها دلیله وجوده بدنمه
{راستین}
ای داد از این همه بیداد
خواهم که ز غم شوم آزاد
از جورو ستم همه فریاد
چون هستیه من شده برباد
{یاس}
دیگه ترس برخورد و روابطه ما
داره کثیف تر میشه از هوای تهران
بعضیا میگن که ایرا یه قفس باید
از اینجا بری تا بکشی یه نفسه راحت
میگن اینا رفته توی وجوده ما ارثی
ولی این برمیگرده به پوله نفتو بنزین
که باعثه نبودن امنیت مالی
تو سختیا بکنیم پشته همدیگرو خالی
ولی بیا جلو خودتو بساز میتونی
چرا واسه پول همدیگرو قصاص میکنیم؟
هموطن به خدا من هستم به سعوده تو راضی
پس بیا بشکنیم این خطوط موازی
میدونم اینو غروره ما ایرانیا
به گذشته ی ماس .به تاریخه ماس
ولی به خدا اون دیگه گذشته
الان ما چی هستیم
الان واسه آیندمون چی داریم
بیا هموطن بیا دسته همدیگرو بگیریم
تاا آینده ی ایران به اسم من وتو افتخار کنه
shirin71
07-11-2011, 03:23 AM
بذارین بکشمش
الو... الو
الو
الو ، ساملیکم
خو چی شد پس اِ
بابا برسون دیگه این متاع لامصب رو
اینجا وایسادیم تو سرما
اِ
برسون بابا اینجا گاریکی پره ، نمیتونم من اینجا واستم تابله اِ
الو گوشی یه دیقه
این کیه داره میاد اینوری
چی میگه... اِ... قاطی کرده... چیه ؟
بیا اینجا کارت دارم
بیا کارت دارم
... بیا اینجا میخوام بترکونمت... بیـــا
...... بیا ، به تو نشون بدم چیکار کردی ، سیاه
بخت ، تو همه رو بیمار کردی
اونا رو آشنا به حشیش و سیگار کردی
چرا آخه تو باهاشون اینکارو کردی ؟
بیا ببین ، جوونای سرنگ تو دست
اینا همه کارای توئه رذل پست
پول بدجوری به دهن تو مزه کرد
زجرکش کنی جوونا رو تو رذل پست؟
عزم جزم ، بگم اینه اصل حرف
نسل من از امثال تو خسته هست
ترس من ، هست از نسل بعد
این طوری بریم جلو وطن میشه ورشکست
یه مشت از آدمای خمار بدبخت
گیر افتادن تو چنگ تو مار هفت خط
میگی میتونن برن بالا ستاره شن
ولی حلق آویز میشن اونا به دار شر
جای دلسوزی که بگی اونا چکاره شن
تو فضایی ولشون میکنی به دام شب
به نام حق ، وقتشه که پا بشم
با دفتر و قلمم میپوشم لباس جنگ
بذاریم بکشمش
از خماری بلرزم
بدون نمیگذرم ازت حتی یه درصـد
رفیق ، میکروفونو بده به دستم
دیوانه وار بخونم و برم به هر سمت
بذارین بکشمش
از خماری بلرزم
بدون نمیگذرم ازت حتی یه درصـد
رفیق ، میکروفونو بده به دستم
دیوانه وار بخونم و برم به هر سمت
بیچاره پدر و مادرایی که سینه سوخته ن
بچه هاشون خودشونو به چی فروختن
مادرش میگه ای کاش تو شکمم میشد سقط
تا که بشینه جلوم بشه آیینه ی دق
خواهر و برادرای خمار و در به درم
درد و بلاتون بخوره رو فرق سرم
خط پیری افتاد رو صورت مادر افتاد که چی ؟
که امروز تو واسه اونا معتاد بشی ؟
نه بازی میکنم برات فیلم آیینه عبرت
نه پند میدم بگم راه و چاه اینه هی مرد
فقط میگم دیدی با تو چیکار کرد ؟
جونتو پولتو با روحتو شیکار کرد
نوکران شیطانـن اینا روی زمین
توی کمین ، که بکوبنت روی زمین
اولش فرشته ان و آخرش یه جـــلاد
من از شر شیطان پناه بردم به الله
اینو بدون هر کی ساخته شده بهر کار
یه لجنم میخواد به تو بده زهرمـــــار
ظلم کردی به خودت ، پس بزن داد
خودم کردم که لعنت بر خودم بــــاد
بذاریم بکشمش
از خماری بلرزم
بدون نمیگذرم ازت حتی یه درصـد
رفیق ، میکروفونو بده به دستم
دیوانه وار بخونم و برم به هر سمت
بذارین بکشمش
از خماری بلرزم
بدون نمیگذرم ازت حتی یه درصـد
رفیق ، میکروفونو بده به دستم
دیوانه وار بخونم و برم به هر سمت
کاری کردی اونا از خماری بلرزن
بدون نمیگذرم ازت حتی یه درصد
ساشا ، میکروفونو بده به دستم
دیوانه وار بخونم و برم به هر سمت
چرا اینکارو میکنی ، خیلی مشکل کمه ؟
که اضافه میکنی به این پشت خمه
پدر و مادرایی که با خون جگر
بزرگ کردن بچه هاشونو خاتون و پدر
و کانون گرم خونه رو تو میپاشی از هم
والدینشونو ، تو میکشی از غم
سابقه ی بازداشت و پاسگاه
خوبی بدتو راز دار تو دادگاه
برات عادت شده بازخواست تو آس پاس
که سرهم میکنی داستان چه آسان
لعنت به پول که هدف راهته
اون دنیا بر علیهت ، منم یه شاهد
دعا کن نبینی منو فقط تو راهت
که میکشمت به خدای احد و واحد
بذاریم بکشمش
از خماری بلرزم
بدون نمیگذرم ازت حتی یه درصـد
رفیق ، میکروفونو بده به دستم
دیوانه وار بخونم و برم به هر سمت
بذارین بکشمش
از خماری بلرزم
بدون نمیگذرم ازت حتی یه درصـد
رفیق ، میکروفونو بده به دستم
دیوانه وار بخونم و برم به هر سمت
shirin71
07-11-2011, 03:23 AM
یادت نره
یادت نره
یادت نره
یادت نره که یاد تو همیشه همراه منه
یادت نره که خواستنت مثل نفس کشیدنه
یادت نره که آینه ها از تپش تو روشنه
یادت نره نبودنت جونمو آتیش می زنه
یادت نره
یادت نره
یادت نره
یادت نره
یادت نره
یادت نره
یادت نره
{مجید غفوری}
بغض تو یاس پرپره
شب تو چشات شناوره
دل واسه تو دربه دره
یادت نره یادت نره
عاشق تو قلندره
از همه دیونه تره
ناز تو رو خوب می خره
یادت نره یادت نره
یادت نره که یاد تو همیشه همراه منه
یادت نره که خواستنت مثل نفس کشیدنه
یادت نره که آینه ها از تپش تو روشنه
یادت نره نبودنت جونمو آتیش می زنه
{مجید غفوری}
یادت نره که خسته ام
از این فراموشی بد
یه حرف تکراری شدم
مثل مدار جذر و مد
یادت نره ترانه هام دفتر خاطراتمه
یادت نره بدون تو سقوط من دم به دمه
یادت نره که یاد تو همیشه همراه منه
یادت نره که خواستنت مثل نفس کشیدنه
یادت نره که آینه ها از تپش تو روشنه
یادت نره نبودنت جونمو آتیش می زنه
{یاس}
یادت نره تا همیشه واسه تو میخونم
و میدونم تو هستی پایه های استخونم
من و تو با هم می تونیم به ستاره
وقتی که نباشی دیگه مرگ هست راه چاره
دل من میگه یکم دیگه فکر کن در این باره
می خوام برسم بهت ولی دور و برم یه دیواره
همه عشق و مشق و حس شعر من تو هستی
یادت نره که تو با من یه عهدی بستی
یادت نره که تو توی قلب من نشستی
یادت نره دل من هست در به درت
یادت نره که عاشق تو یه قلندره
یادت نره عاشقت از همه دیونه تره
یادت نره
یادت نره
shirin71
07-11-2011, 03:23 AM
رعد
حتي از نور ماشين پليس يا كميته اي كه واسه ي دلخوشي جووني كارش پا به روزه
از هيشكي كم نيار كه با آتوي تو كسي بخواد سوءاستفاده كنه و دلش واسه تو بسوزه
همه چيز يك ماجراست تو ايران تو جهان تو هر فضا و مكان تو اوهام زمستان
حبس نفس ها جيق ما ايراني ها هوراي جهاني ها
تلوزيون راديو سوت ها و دست ها نگاه ها حادثه ها خنده ها و گريه ها
برنده ي ايراني جايزه ي نوبل باعث سربلندي و افتخار ما بود
اعدام عادلانه ي يه آدم قاتل باعث خوشحالي و انزجار ما بود
از اسم اخبار بدم مياد (چرا) چون با اون بوي خون مياد تو خونه ها
خبر بمب گذاري كربلا به دست افراد ناشناس
خبر ترور شدن ناجوانمردانه ي رهبر حماس
اخبار و جرايد صفحات و مطبوعات صداي داد و بيداد و فرياد و هيجانات مرگ و زندگي و از اين جور اتفاقات
به خبري كه هم اكنون به دستش رسيد همه با هم توجه ميكنيم
صد دام خون خوار هم ديگه دست گير شد آخيش همگي راحت شديم
ولي نه تو هيچ وقت راحت نيستي اتفاقاَ الانه كه خوردي به پيسي
در به دري نا چيزي بي اطلاع از همه چيز اون آدم بزرگي كه فكر ميكني تو نيستي
تو يكي از روزهاي سرد اين زمان تركيد لرزيد آوارگان بي پناه
دفن ها و جسد هاو چاله شدن ها
يه دفعه همه چي به هم ريخت آسمون داشت روي سر بم ميچرخيد
ارگ بم با اون عظمتش تو چند ثانيه از هم پاشيد
ميشد حس وحشت رو تو چشم هر پيرو جووني ديد
بي شرمي و رهايي و فراموشي نگاه ما
افتخار مملكت هشت سال دفاع مقدس جنگيديم با شهامت با رشادت
عشقمون به مملكت
افتخار اين وطن شهيدان مرد و زن افتخار اين خاكن
روهشون تو اوج غرور سر بلند و بي باكن
نگاه بي بهانه برا يه جمع كودكانه
فرياد نسل من كشورها دست در دست هم آرزوي نسل ما گفت و گوي تمدن ها
گفتيم و فرياد زديم از اين زمونه آره اما هيچ نگفتيم رپ يك داستان زنانه
واسه آزار و اذيت يه دختر 20 ساله تعداد 9 تا پسر آره آره اندازه بود
ولي ما كور خونده بوديم قدرت اون دختر مثل يه پسر واقعاَ نترس و با جربزه بود
هر كدوم از بچه ها يه حرف تو دلشون بود گوش كرديم
ولي حرف همه ي مردم ايران رو نميتونيم گوش بديم
هر كسي تو دلش يه غم بزرگ داره
يكي غم دوري كسي يكي غم از دست دادن يكي غم مريضي يكي غم بي پولي نداري فراري زنداني فقر ذلت
آوارگي گشنگي و بي بهايي يكي غم اعتياد يكي غم عشق يكي غم رعد براي اون جوون فقط يه مرد
ما هم غم خستگي خستگي از شهر پر دود و شلوغ و پر درد
در به در از اين شهر همه به فكر يك سفر تاسحر با مشورت دادن نظر نفر به نفر
تو اين سفر چند روزه با افتخار به اين كه اون دختر تو اين بازي ميسوزه
دخترك ميخواست مثل يه مرد باشه
جلوي اتفاقات بزرگ هم كاملا قوي و خونسرد باشه
تو آينه نگاه كرد يه سرباز ديد
رو اسم دخترونش يه خط قرمز كشيد و فرياد زد
اسمم از اين به بعد بايد باشه رعد
رعد رو تو مغزش حك كرد رعد يه مرد يه بي احساس و سرد آماده ي نبرد براش بود دقدقه اي پر درد پي ثمر پرخطر وسط اين جمع بزرگ همه چي به هم ريخت
رعد داستان ما ديگه نخنديد تلفن داشت تو دستش ميلرزيد
واسه رعد خبر فوت باباش رو شنيد نگران گريه كرد
اون پسر شد دختر از پسر شدن چيزي دست گيرش نشده بود
دختر فيلم ما بو يه زن نه يه رعد بر نبرد
عاشق پسرشدن باخبرمرگ پدراون شد
دست گيرش نشده بود
دختر فيلم ما بو يه زن نه يه رعد بر نبرد
عاشق پسرشدن باخبرمرگ پدراون شد يه دختر بي خبراز بي احساس شدن براي پسر
متنفر از اسم رعد
داستان بازي يه زن با يه خلوار پسر
با جسارت در آخر او ماند
يك زن زن زن زن زن
shirin71
07-11-2011, 03:24 AM
ستاره ی قطبی
این منم،یک مرد تنها توی راه یک بیابونِ تاریک
تا چشم کار میکنه ظلمات راهم دوره یا نزدیک؟
تا کجا باید ادامه داد به این راه همه
جا تاریک،بالا سرم آسمون سیاه
این راه هست سخت و طولانی
راه بلد این جاده فقط یکیست
زیر پام که نگاه میکنم فقط خاک
وای ترسام چه ترسناک
یک سری نقطه ی نورانی تو آسمون
چشمامو جلب میکنه به سمتشون
که بینشون یکی نورانی تره
که اون نور نور ستاره ی منه
بهم امید میده میگه بیا انرژی حرکتم شده زیاد
مثل اینکه باید به سمتش
حرکت کنم تا بتونم
به کمک اون ستاره راه خودم رو آروم، آروم
پیدا کنم
حالا قدممو تند تند بر میدارم
راه سخته ولی دست بر نمیدارم
در طی مسیر طولانی و دراز
روز رو در روبروم میبینم
رسیدم به هدف وقتی نور رو دیدم
دویدم هر طرف با یه شور و شعف
خستگیام شد رفع با این حد که بود ضعف
من بودم که پیدا کردم
با خوشحالی رفتم به سوی نور
رفتم و بعد بهش گفتم با غرور
میدونم میای باهام تا جا های دور
تو تاریکی شب ها چشمامو نمیکنی کور
هدف حرکت به طرف روشنایی
ولی حالا رسیدم به یه دوراهی
چپ و راسته کدومو برم
مسیر درست تو این دو راه پیدا بشه
من که تونستم تا اینجا رو خودم بیام
قدم به قدم تو این مسیر نیوفتادم تو دام
حالا توی نعمت آزادمو رهام
تصمیم خودمه راهی رو که خودم میخوام
؛ آره
سمت چپ(چپ)خاک اون پر طلاست
ولی راه راست در مسیر ستاره هاست
نه من میرم به طرف طلا تا نخورم به تاریکی هوا
هم روشن،هم زیبا طلاست
ولی ستاره همیشه تو آسموناست
برو بریم به چپ(چپ)حرکت
،محکم و پر استقامت
وای دوباره همه جا تاریک شد
ترس و وحشت ، تیرگی نزدیک شد
زرق و برق طلا ها کم کم از بین رفت
من موندمو پشیمونی اما چه سود؟
پس کو اون شهر طلاییِ زیبا
نمیتونم حتی پیدا کنم یک راهنما
آهای کسی نمیشنوه اینجا صدام
اون ستاره هم رفت دیگه پشت ابرا
دلم گرفت از این تاریکی مطلق
خسته شدم دیگه ندارم رمق
آهای ستاره بیا بیا به کمکم میدونم(میدونم)اشتباه کردم
ناگهان غبار ابر رفت کنار
نور اون ستاره منو کرد امیدوار
انرژی حرکتم آره شده زیاد
چون که به ستاره دیگه دارم اعتماد
حالا من دیگه میدونم راهم کجاست
از این به بعد حرکت میکنم به راه راست
راهی که در مسیر ستاره هاست
راهش سخته خونه ی منو شماست
با یه موفقیت همه چی رو فراموش نکن
نور خدا رو تو دلت خاموش نکن
دعاکن برو بگو خدایا شکرت
تا اینکه خدا همیشه باشه پشتت
تعبیر این خواب من فقط یک چیز بود
تشبیه اون و خداوند عزیز بود
سمت چپ فقط تو مسیر جهنّم
راه راست بهشت واسه روز رستو خیز بود
بیایین تا آخرش با اون نور باشیم
و بس بیاین تو زندگی دور باشیم
از هوس ستاره ی قطبی برامون باشه یک درس
برون از خودت اون شب نحس
چشماتو ببندی و باز کنی میبینی که ته خطی واست چی میمونه؟
فقط اعمالته که طبق اون خداوند تصمیم گیری میکنه
پس همه برگردیم از سمت چپ اسم خدا رو بیاریم روی لب
امید که ستاره ی قطبی برای ما تو زندگی باشه یه راهنما
shirin71
07-11-2011, 03:25 AM
زهی عشق
زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا
چه نقض است و چه خوب است و چه زیباست خدایا
زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا
چه نقض است و چه خوب است و چه زیباست خدایا
چه گرمیم چه گرمیم از این عشق چون خورشید
چه پنهان و چه برهان و چه پیداست خدایا
فتادیم فتادیم بدان سان که نخیزیم
ندانیم ندانیم که چه غوغاست خدایااااا
زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایاااا
ا
(یاس)
یا یا یا یاس
در هر برگ از دفتر من
هست از
سرور من برتر
بر حق در
ره در بستر
در هر ور
بهرم هست از
برکت سرور
شرمندم از کردم
سرور
بد کردم دندم نرم
اصلا
مرحم دردم من هم بردن
سگ درسن
در قصرت هستم
در سر فصل هست
فقط اسم تو
همه کمکتو می خوام
نه نصفشو
سایتو بالا سرم می خوام
توان بده ایزد
می خوام با اجازت
خیلی روان بنویسم
دارم گره ای سخت بارم گله ای سرد
که تو منتظر روز خوب دل بی صبر
می خوام جاودانه بمونم تا ابد الدهر
نمی کنم دیگه از خودم همه رو دک
می خوام برم جلو با نیت و مدد حق
چه نقش است چه نقش است بر این صفحه ی دل ها
غریب است غریب است ز بالاست خدایا
نه دام است نه زنجیر همه بسته چه راهیست
چه بند است چه زنجیر که برپاست خدایا
زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا
چه نقض است و چه خوب است و چه زیباست خدایا
چه گرمیم چه گرمیم از این عشق چون خورشید
چه پنهان و چه برهان و چه پیداست خدایا
فتادیم فتادیم بدان سان که نخیزیم
ندانیم ندانیم که چه غوغاست خدایااااا
shirin71
07-11-2011, 03:25 AM
تو مریضی
تو نمیتونی تو دنیات عاشق کسی بمونی
حتی یادتو ندادن سر وعده هات بمونی
تو برای وقنی که عشقو تو دلت باور نداری
هر کی عاشق تو بشه دوست داری تنهاش بزاری
تو مریضی... آره یه مریض بی اراده
تو مریضی... اونکه قلبشو دست هیچکسی نداده
تو مریضی... آره یه مریض بی اراده
تو مریضی... اونکه قلبشو دست هیچکسی نداده
یاس))
واسه رفع.درد.زخم.قلب خستم
دست سرد نهضتو بردار از رو دستم
پست رزلی هستی اصلا
که شصت دست راست من میگه
دیگه با من نیستی ریسکه بخوام با تو باشم
مگه دیوونم که دعوا کنم از صبح تا شب؟
اونم با کی با تو؟یه آدم ناتو
بابا جمع کنو برو راتو
یادته روزایی رو که من تو هر لحظم
به تو گفتم بی تو دیگه نه اصلا
ولی حالا رسیدم به مرز سکته
دیگه نمیکنم یه لحظه فکرت
توی عشق من ردی
تو واسه پیشرفت من سدی
حالا که این همه باهام ضدی
بکش کنار بزار باد بياد! بعدی
تو مریضی... آره یه مریض بی اراده
تو مریضی... اونکه قلبشو دست هیچکسی نداده
تو مریضی... آره یه مریض بی اراده
تو مریضی... اونکه قلبشو دست هیچکسی نداده
واسه تو علت نداره
عشق و احساس و خیانت
زندگیت یه عنکبوت همش از روی عادت
جلوی آینه نمیری ببینی ازت چی مونده
میدونم یه نفر مثل خودت دلت رو سوزونده
تو مریضی... آره یه مریض بی اراده
تو مریضی... اونکه قلبشو دست هیچکسی نداده
تو مریضی... آره یه مریض بی اراده
تو مریضی... اونکه قلبشو دست هیچکسی نداده
یاس))
بگو چطو بتو بگم.بسته دیگه
از دستت حالا شدم خسته دیگه
من دل شکسته شدم ز دستت
حالا من یه حرفی دارم بگم بت
من حتی وقتی پر از دردو رنج و پر از سختی بودم
تنها بودم با درد خودم نخواستم با تو همدردی کنم
یادته روزایی رو که من تو هر لحظم
به تو گفتم بی تو دیگه نه اصلا
ولی حالا رسیدم به مرز سکته
دیگه نمیکنم یه لحظه فکرت
امروز تو تقویم علامت گذاشتم
پاک کردم کینه ای که از تو داشتم
آره پس تو باش با همون عشق جدیدت
ولی متاسفم برات عشوه ندیده
تو مریضی... آره یه مریض بی اراده
تو مریضی... اونکه قلبشو دست هیچکسی نداده
تو مریضی... آره یه مریض بی اراده
تو مریضی... اونکه قلبشو دست هیچکسی نداده
shirin71
07-11-2011, 03:26 AM
سی دی رو بشکن
{آمین}
هیچکی نگفت یه دختر تنها، تو این شهر شلوغ
بین نگاه هرزهي مردم سر تا پا دروغ
چه حالی داشت وقتی همه آرزوهاش مرده بودن
وقتی که دستای پلید، آبروش رو برده بودن
هیچکی نفهمید چی کشید
وقتی که مرگش رو میدید
توی هجوم نعرهها، هیچکی صداش رو نشنید
{یاس}
بدون دروغ نیست این حرفا، داره صحت
همهي ماها شدیم یه مار چار و سه خط
ماییم وارث درد، ماییم باعث مرگ
غیرت ایرونیها رو صاعقه زد
حرفا بحثا رفت رو اعصاب، شد کابوس بد
کمکم خواست به صدا در بیاره ناقوس مرگ
دختر ایرانی، ناموس تو ناموس من
چرا کاری کردیم خودش بره به پابوس مرگ؟
چطوری دلمون اومد با آبروی یك دختر
ما بازی کنیم که زندگیش بشه مختل
تو کنج اتاق تکیه داده اون تنها
خدا اشک رو به اون هدیه داده بود شبها
ولی حالا شب و روز، چشما تشنهي اشک
طوری که دیگه تموم شده بود چشمهي اشک
گفت به خدا «ای خدای من، فقط یه خواهش:
به من بگو همهي اینا فقط یه خوابه!»
ولی خواب نیست دخترک، بیدار بود
دخترک بازیچهي جماعت بیکار بود
بيمار شد از تهمتهای کثیف و نابجا
ای خدا، بده دختر رو از دسیسهها نجات
{آمین}
پس کجا رفته غیرت مردای این شهر شلوغ؟
تموم شهر پر شده از مردم سر تا پا دروغ
{یاس}
بیمار شد از تهمتهای کثیف و نابجا
ای خدا، بده دختر رو از دسیسهها نجات
تا به حال همچین بلایی سرت نیومده
که اگه بیاد، میگی بلا از این بدتر اومده؟
ولی کدوم ما، جامون رو گذاشتیم جاش؟
که ببینیم چی میکشه، ما هم بسوزیم پاش
کاش یاس می مرد همچین روزی نبود
که غیرت بمیره به دست یه خنجر عمود
خنجر به دست یکی بود، ما همکارشايم
که توی جهنم، ما هم با اون همبالشایم
خطاب به اون پسر که چهقدر میتونی کثیف باشی؟
کاری که تو کردی، بدتر بود از اسید پاشی
تو که حاضری خود رو بکشی واسه حسین
تو که محرم رو سیاه میپوشی واسه حسین
حسین گفت اگه دین نیست، باشیم آزادمرد
نه واسه یه سیدی کثیف کنیم بازار رو گرم
اون دختر، زحمتها کشید تا به شهرتی رسید
واسه لذت بردن از اسمش یه مهلتی بدید
گفتید صحبتی جدیده
نوبت همینه
با سرعتی عجیب
چه تهمتی زدید
{آمین}
پس کجا رفته غیرت مردای این شهر شلوغ؟
تموم شهر پر شده از مردم سر تا پا دروغ
{یاس}
الکی تبصره نزن، خودتو تبرئه کنی
تو عقل داشتی، خود تو رهبر خودي
ولی دونسته خودت رفتی عقب گناه
پس بشین تو منتظر غضب خدا
ولی نه ماهی رو هر وقت که از آب بگیری تازهست
پس بدون که راه برای برگشت، باز هست
باید راه بست به تبلیغ بیشتر
و سعی کرد برای تبدیل خویشتن
به انسان واقعی با همهي صفات
باانصاف و واقعبین، حاضر واسهي دفاع
میگم به اونایی که واسه باقی حق تشنهن
!شک نکن!تو همین حالا سیدی رو بشکن
shirin71
07-11-2011, 03:27 AM
مرگ
پامو از خونه گذاشتم بیرون
مغزم از وسوسه های شیطانی شده بود ویرون
می گفتم تا به یه نتیجه درست نرسم بر نمی گردم
اگه نتونم از پس این زندگی بر بیام نامردم
خیابونای خلوت خالی از جمعیت
خودم بودم فقط
بی پول ، ذهنم مشغول ، قسطای چند میلیونی وسوسه کردن دورم عین غوول
ولی حرفای شیطون دلمو قلقلک داد
می گفت این همه کار پسر تا کی می خای بشینی تو در به در
دزدی و قاچاق کن هر چی دلت می خاد بخر
یه چیزی توجه مو به خودش جلب کرد
یه نور قرمزو آبی توی چشام سو سو می زد
جمعیت زیادی رو دیدم
رفتم ، به جمعیت رسیدم
دیدم ، کسی روی زمین افتاده بود
که روی اون یه پارچه سفید کشیدن
از چند نفر پرسیدم ، کنجکاو شده بودم
می گفتن هنگام سرقت از بانک بهش شلیک شده
نقاب رو از صورتش در آوردن
واسه همه اون چهره بود ناشناس
ولی قیافش واسه من آشناس
اِ ، آره آشناس یکس دوتا کوچه بالاتراز ماست
ولی توی محله همه داشتن از اون گله
یکی دل خوش از این جوون نداشت
هر کی به یه طریقی ازش شکایت داشت
حتی خود من یا دوستای من
این پسر برامون داشت حکم یه دشمن
یه بار به زور چاقو پولامو ازم گرفت
کارش این بود دزدی دعوا آزار و اذیت و خفت
فراری از مدرسه ها بود وهمش دنبال سیگارو دود و
پای یه چمش کبود و
فکر پولای نامشروع و صعود و
نسبت به پولدارا حسود بودو
هر چی توگوشش خوندن که این کاراآخر نداره سود بی فایده بود
نباید در حین زندگیو مرگ لعنت و نفرین مردم رو برای خودمون به یادگار بذاریم
در گذشتگانی داریم که سال ها و قرن ها از مرگشون می گذره
ولی هنوز اسم ، حرف ، شعر، کار و اعمالشون تو ذهن تو ومنه
افتادن به یاد مرگ خودش نوعی عبادته
چون ادم به این فکر می افته که این دنیای مادی بی ارزشه
و فقط یه وسیله یا یه باجه ست که می ری بلیط می خری
برای ورود به یک دنیای دیگه
هرچی خوردیم مالمون ،هر چی بردی مال گور
هر چی داشتی مال وارث ، هر چی کردی مال توست
مرگ برای من کلمه ترسناکی ست
چون من گناهکارم این دنیا رو دوست دارم
هنگام مرگ فقیر و پولدار، معصوم وگناهکار
هیچ فرقی نمی کنه
فقط کسی که اون بالاست می دونه که چطوری روحتو از جسمت به راحتی جدا کنه
اگه مرگ رو درک کردیو طبق این درک زندگی کردی مردی!
shirin71
07-11-2011, 03:27 AM
دنیای بی رحم
تو دل من خروار ها حرف مونده
صدام هر بار با آهنگی خونده
حتما از من تو گله داری؟
که چرا تو آهنگات صد گله داری؟
حقیقت تلخه خواهر ، تو برادر من
دقیقا حقیقت گرفت سراسر من
کاش تو پیچش مو می دیدی من فقط مو رو
ولی جلوتو می بینی من فقط دور رو
اسلام گفت : صلح از شر به دور
نگفت الله اکبر بگو و سر ببر
اسلام گفت : تموم کنین جنگاتون رو
نگفت بترکونین برجای پنتاگون رو
موسی کی گفت : مردی که میره نماز
بری بالا سرش بزنی تیر خلاص
از کوچک و پیر
بچه ی محتاج به پوشک و شیر
چرا خالی کردی رو سرشون موشک و تیر ؟
صدای تیر ، تانک ، موشک و پدآفند
خبر میده از جنگ نا برابر
از سرتا ته دنیا سراسر
می بینیم این همه خواهر و برادر
همه زیر هجوم دشمن
تیکه پاره شدن ای خدا اونا بی پشتن
خدا اونا گشنن
دشمنا در حال رشدن
خدا بیا پایین اینا همه رو کشتن
خدا بنده ی گنه کاریم
ولی بگو جز تو کیو داریم؟
بیشتر از اینا به تو بده کاریم
ولی به لطفت هنوز امیدواریم
پروردگار من و بنده ها
جای تو در قلب ما
شرمنده ایم از کرده ها
مرحم بذار بر درد ما
آدمای معتقد به نبودن تو
شکستند پر و بال کبوتر صلح
تیر بارونای دمادم صبح
جیگرمو می سوزونه در آهن ذوب
می بینی چطوری رئیس یک مملکت
باعث شد شیطان بهش حمله کرد
خودش رفت دنبال سوراخ موش گشت
قتل عام ، یک ملت سیاه پوش گشت
یادته همون پدری رو که کنج دیوار
با پسرش مثل غنچه ای ناز
اشک می ریخت
آخ آره
بیچاره می دید : از هر طرفش تیر داره می باره
پدر یه لحظه گرفت از ترس این تصمیمو
گفت شلیک بسه ما تسلیم هستیم
بفهمین این بچه ی منه
بشنوین تو رو خدار زجه ی منو
فرشته ی کوچیک گریون بود ترسیده بود
از ترس به پدرش چسبیده بود
ولی دیگه صدای نالش رو نشنیدم
غرق در خون تو بغل پدر دیدم
خدا بنده ی گنه کاریم
ولی بگو جز تو کیو داریم؟
بیشر از اینا به تو بده کاریم
ولی به لطفت هنوز امیدواریم
پروردگار من و بنده ها
جای تو در قلب ما
شرمنده ایم از کرده ها
ولی گوش کن خدا ، تو گوش کن
خدا به تو نگم به کی بگم من حرف دلو؟
اینا می خوان که با زور ببرن حرف رو جلو
کارشون اینه پاره کردن عمر یکی
مافوقشم میگه بیا جلو و نمره بگیر
تشویق واسه تشدید کشتار جمع
ولی بشنو اینو به عنوان هشدار من
آخر همه این جنگ ها زمانیه که
بالاخره میرسه جنگ جهانی سه
دودش تو چشم کی میره؟
تو چشم ما
وقت می بره تا
من و تو بشه ما
اگه باز طمع کنن میان سروقت ما
سیاهی می مونه دیگه از بخت ما
هزاریم که دم بزنیم از قدرت و ارتش
نمی تونیم بگیریم جلوی سرعت ترکش
جنگ ، جنگه اینه یه چیز مشخص
باز شهید مثل هشت سال دفاع مقدس
بمیرم واسه چشمای نم دیدت
میدونم هستی در آرزوی امنیت
تا روزی که جنازم بره قبرستان
کارم دعاست خدا قدرتی به من بسپار
همه دنیا رو پر کنم از بوی یاس
همه دشمنا شرمنده بشن از روی یاس
این آهنگ به من حس نو میده ناس
واسه همین بود که خوندم رو beat ناب ..
shirin71
07-11-2011, 03:27 AM
جام جهانی 2006
دستا بالا با ما حالا
ایران ایران بگو یالا
قهرمان با پیروزی هات
شادمان کن دل ما را
میکروفون و تو بده پاس به من
بدو به همه بگو بگو که یاس اومد
بخونه واسه ایران ما توی جام جهانی
بگه تشویق کن ایران و تا میتوانی
بگیر دستت پرچم ایران و بگو
نگین دست هستی ست ایران بدون
اگه دشمن هستی ویرانه بمون
ماییم عاشق وطن و دیوانه اون
پس بیا
فرصت و تو از دست نده
تشویق ما واسه رقبا هست اسلحه
مسئله اینه دروازمون بستس درش
این ایرانه که به رقبا دست بند زده
حالا اومدیم واسه پیروزی مبارزه کنیم
خودمون و آماده واسه ی مسابقه کنیم
بیایم نا امیدی را با امید معاوضه کنیم
نه که خود رو با تیم دیگه مقایسه کنیم
پس بیا
دستا بالا با ما حالا
ایران ایران بگو یالا
قهرمان با پیروزی هات
شادمان کن دل ما را
دستا بالا با ما حالا
ایران ایران بگو یالا
قهرمان با پیروزی هات
شادمان کن دل ما را
خوب هر چی بگیم تیمشون تکنیکیه
بابا ول کن پرتغال و مکزیک کیه؟
نیست اشتباه نداریم ادعا
از همون ابتدا تا با انتها
ولی اتکای ما و احترام ما
به اتحاد ما که ضد حال
و اضطرابه واسه تیم رقیب
پس حرف از شکست دیگه نگید
پس تو برو جلو گل و بزن توی دروازه
ارزش هرکدوم تون مث الماسه
توپ شما میشه مث گلوله شلیک
و ما میخونیم اینجا سرود ملی
ای ایران
ای مرز پر گهر
ای خاکت سر چمه ی هنر
هفتاد میلیون نفر منتظر
که با یه گل ایران از شادی بشه منفجر
تا تو پاتو گذاشتی توی زمین سبز
زمین و ادب و ببوس آره همینه رسم
یازده مرد قوی و جوانمرد
خواستن و حریفا رو ناتوان کرد
می خوام اگه خدا بخواد ما پیروز بمونیم
اگه بخواید میتونیم پس بخواه بتونیم
دستا بالا با ما حالا
ایران ایران بگو یالا
قهرمان با پیروزی هات
شادمان کن دل ما را
دستا بالا با ما حالا
ایران ایران بگو یالا
قهرمان با پیروزی هات
شادمان کن دل ما را
واسه قهرمانی چند مرد شجاع
همه با هم دیگه بگیریم دست به دعا
حریفا رو درو کن و برو مستقیم
بدون که ما از تبار سهراب و رستمیم
بیا تو هم با ماها ملحق شو
تو هم یک طرفدار قوی و مطلق شو
همه درجا برپا از جا پاشیم
تشویق کننده ی تیم مون باشیم
به امید درخشش ما در فصل فوتبال
به افتخار ایران دست و سوت ها
به امید خدا نتیجه ها مثبت میشه
آره بسه ما نمی کنیم صحبت دیگه
دستا بالا با ما حالا
ایران ایران بگو یالا
قهرمان با پیروزی هات
شادمان کن دل ما را
دستا بالا با ما حالا
ایران ایران بگو یالا
قهرمان با پیروزی هات
شادمان کن دل ما را
shirin71
07-11-2011, 03:27 AM
کمک
[هيچ کس]
بعد اين همه مدت فهميديم که ما
خودخواه نيستيم کمک هست به جا
لحظه ها سپري ميشن پس بذار
هم صدا کنيم با دشمني به داد
چونکه همين يه بار داره نفرت که سام
ميکشم که باز بگمش ببار
اينو بدونين بدونه اينکه
بمونيم بمونه اينکه
حرف تا وقتي که زمين ميچرخه
کمک به هم نوع واسه چي سخته؟
همه برپا از جا دست همو بگيريمو
به جاي اينکه بشينيمو نگاه کنين ببينينو
که ما داريم اما واسه کسي ديگه کمبود
درسته ترکيم اما مثه اينکه تنپوشه
کسي رو که لياقت داره بهش کمک کن
خدا رياست داده کمک کن مردم
بني آدم اعضاي يکديگرند که در آفرينش ز يک گوهرند
بني آدم اعضاي يکديگرند که در آفرينش ز يک گوهرند
[ياس]
اگه شصت مرد شرخر دست به دست شن
پرپر کنن من در به در شم
هشصد مسلسل هست تو دستمو
صرفاً به دشمن من نترسم
از بس که من بحث سرنوشتم
هرکس به من دستش گرفت
اما خنجر بزد محکم به پشتم
لعنت به من دوست بود يا دشمن
اما معما اينجاست
که هرکس ازم باز کمک خواست
من صد در صد هستم
مثه سنت نسلاً به نسلم
واسه اونايي که خستن بي مسکن
واسه فراموشي از باده مستن
توي مشکلات دستم ببستن
از دردو از غم شکستن
بني آدم اعضاي يکديگرند که در آفرينش ز يک گوهرند
بني آدم اعضاي يکديگرند که در آفرينش ز يک گوهرند
[هيچ کس]
تاسه باشه حاضر واسه سازه تازه تاسه باشه واسه گوشه نازه کاسه تا که کمک چون مرد تو بعد تو مرد چو ره که ماها خودخواهيم گوش کن پس
[ياس]
ما شديم خسته بس از دست شست ناسپاس
که ياءس عاقبت کسايي که بزرگ شدن به دستِ ياس و هيچ کس
که راهو رسم ارزش دادن به بخشش که ياد دادن
[هيچ کس]
حالا ميخام به حاشيه بريم بحث عوض شه هس غرض
که بگيم هس مرض که ماها نميتونيم رپو به سادگي ترک کنيم
از هر قومي، مردمي دوسمون دارن نميتونين ما رو طرد کنين
[ياس]
ببين اميد تو دله ماست بس کنيد
که بتونين ما رو از عشقمون سرد کنين
حرف ما رو بشنوينو از بر کنين
به جاي اينکه بخاين مارو دلسرد کنين
بني آدم اعضاي يکديگرند که در آفرينش ز يک گوهرند
بني آدم اعضاي يکديگرند که در آفرينش ز يک گوهرند
بني آدم اعضاي يکديگرند که در آفرينش ز يک گوهرند
بني آدم اعضاي يکديگرند که در آفرينش ز يک گوهرند
shirin71
07-11-2011, 03:28 AM
پدر
این برای من یه عادته
وقتی که چیزی رو دارم
تا وقتی که وجود داره
قدر اونو نمیدونم
همه ی خونواده ، جمع بودیم کنار هم
اوضاع همچین درست نبود
ولی واسه ش نخوردیم غم
با همه ی خوشبختی ، پشت یکی شده بود خم
کسی که توی مشکلات ، به ابروهاش نیاورد خم
تو دوران دبستان ، دوران دبیرستان
دوران بچه بازی و شیطونی و هیجان
پیچوندن کلاسا ، بیخیال از درد و بلا
جور ما رو اون میکشید ، ماها به دور از مشکلات
چیزی نبود که من ازش بکنم فرار
چون اصلا تنها نبودم از قرار
بعدالظهرا میرفتیم دنبال عشق و حال
رفتم به پاتوقای یک ِروزگار
توی بابا یه حسی بود ، دائما تو فعالیت
تازه فهمیدم که اون حس ، احساس مسئولیت بود
تو روز پنج شنبه ی یکی از روزای بهاری
ماه اردیبهشت ، یک ظهر گفت ساعت دیواری
بابام اون روز زود اومده بود از سر کار
همه دور هم بودیم سر سفره ی ناهار
شاید تو زندگی ما ، خیلی چیزا تو چشم نبود
ولی همین جمع بودن ما برام با ارزش بود
بابا پول تو جیبی مو بهم داد ، طبق یه سنت
کاری که هیچ کس واسه م نکرد ، مگر با منت
لباسمو پوشیدم ، به سر و وضعم رسیدم
خودمو آماده واسه آخر هفته ی خوب دیدم
بعدش بابا بهم گفت ، منم دارم میرم بیرون
اگه دوس داشته باشی با هم میریم تا سر خیابون
قدم زنان داشتیم میرفتیم به سوی حیات
ولی یهو بابا جلو چشمم رو زمین افتاد
اولش فکر کردم داره باهام شوخی میکنه
ولی دیدم نفسش گرفته ، حرفی نمیزنه
فقط یه لحظه گفت :یاســر ، من دیگه دارم میرم ،
مادرت و بچه ها رو دیگه به تو می سپرم
گفتم بابا چی داری میگی تو ، هیچ معلوم هست ؟
ولی اون دیگه حرف نزد ، چشاشو آروم بــســت
یه لحظه دستپاچه شدم ، اینور اونور میدویدم
صدام دیگه در نیومد ، فقط داشتم داد میزدم
تو رو به خدا زنگ بزنید به اورژانس
شاید به امید خدا ، بازم باشه یه ذره شانس
هیچکی به دادم نرسید ، به غیر ِاز یه همسایه
پدرم رو سوار ماشینش میکردیم دوتایی
رفتیم با هم بیمارستان ، با استرس فراوان
آخه چرا نمیرسیم ، چقد دیر میگذره زمـــان
نگران ، قدم زنان ، تو اتاق انتظار
عرق سرد رو پیشونیم ، بی صبر و بی قرار
فقط منتظر بودم که بابا چشاشو وا کنه
بازم بگه :یاسـر ، صـابـر ، همه مونو صدا کنه
دکتر از اون اتاق شومش ، اومده بیرون
نگاهم به دهن اون ، من مونده بودم حیرون
گفتم دکتر حالش چطوره ، منم پسرشون
انگشترشو داد و گفت :باشه غــم آخرتون
ااااااااااااااااااااااااا ااااا
چطوری میتونم این خبر رو به مادرم بدم ؟
خداوندا کمکم کن ، نمیتونم ، نمیتونم
حالا کمرم شکسته ، پشتم داره میلرزه
عزیزترین کسم از دستم رفت ، تو یـــه لـحـظـه
چشامو باز کردم دیدم اومدم تو بهشت زهرا
جایی که همه ی مردم یه روز باید برن اونجا
خداوندا صدام دیگه در نمـیـــــــاد
چرا آخه هرچی بلاست روی سر من میاد؟
مخـم جواب نمیده ، نمیتونم گریه کنم
حالا منم یه دیوونه م ، سست و بی پایه شدم
همه امیدم ناامید ، همه چی رو سرم خراب
آرزوهای بزرگ من ، شده نقش ِبر آب
فکر میکردم اولین کسی که توی عروسیـم
از خوشحالی توی پوستش نمیگنجه ، اون تویی
فکر میکردم یه روز ، نوه هاتو بغل میکنی
روی دوشت میذاری ، باهاشون بازی میکنی
ولی حالا که تو نیستی ، دلمو به کی گرم کنم ؟
سفره ی این دلمو بگو پیش کی پهن کنم ؟
خداوندا تو زندگی جوونی رو یتیم نکن
عزیزشو ازش نگیر ، تو غـم من سهـیم نکن
بابا
بابا
بابا جونم رفتی سه سال از رفتنت میگذره
حالا فقط از تو مونده یه مشتی یاد و خاطره
عکست روبروی منه ، دارم باهات حرف میزنم
این موزیک ناقابل رو دارم واسه تو میزنم
حالا دیگه پشت من ، به مادر من گرمه
چون مسئولیت اون ، سنگین تر از یه مرده
صدای تو تو گوشمه که میگه مرد این خونه
از این به بعد دیگه تویی ، این توی یادت بمونه
shirin71
07-11-2011, 03:28 AM
پدر2
کسی چی می دونه از فردا
پس الان ، هدفونتو بردار
افکار ، اشعار ، بگم از دردام
الان
از خواب ، برپا
دریاب اشکام ، حرفام
سنگ صبورم آهنگ
من از درد درونم با غم خوانم
درد دلم با تو بشنو
چند جمله بگم با تو
بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومد
پدر وقتی رفت ، غم از در اومد
قبل فوت پدر من اوضاع همین بود
مشکلات ما همیشه در کمین بود
در هر قدم یک دشمن
من از ترس اعتماد رو در خودم کشتم
با خشونت به من می گفتن خوش اومد
منم از اون رفتارها خونم به جوش اومد
ما دیگه همه چی رو از دست داده بودیم
سرمون کلاه رفت ، ما چه ساده بودیم
به یاد روز می افتم که با دستبند
بابای خوبم رو می گرفتن از من
پس من رسما تنها شدم
از غم خلوت کردم با خودم
چیزی که در د آورد اون روزا قلب ماها رو
که اونا آوردن حکم جلب بابا رو
هر چی ازشون ، وقت خواستم من
می گفتن :نه ، ناز کردن
ورشکسته شدیم ، آره
کار خدا بود اون همه چک رو پاس کردن
بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومد
پدر وقتی رفت غم از در اومد
قبل فوت پدر من اوضاع همین بود
مشکلات ما همیشه در کمین بود
بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومد
پدر وقتی رفت غم از در اومد
قبل فوت پدر من اوضاع همین بود
مشکلات ما همیشه در کمین بود
بقیه رو ادامه میدم من الان سریع
یه پای ما خونه بود و یه پا کلانتری
ما هم ساکت نبودیم آره بنابراین
فکر نکنین که ماهم پسر پیامبریم
یکی از طلب کارا رو که خیلی لجنه تو خلوت
رفتم بالا سرش مثل اجل معلق
فکر نکنی یاس هست مولکولی بیرحم
بچه های شما ازم الگو میگیرن
قاضی گفت چقدره طلبت ؟
گفت :هفت هشت تومن
خواستم با دستام بگیرم و خفه ش کنم
آره حرص ، بغض ، حس یه عقده ، یه نقطه تو قلبم ، نقطه ی سوخته
چارده پونزده ساله ساله بودم آره تو همین مرزا
با طلب کارا حساب کردم تومنی پنج زار
یکمی اعصاب ، راحت شد قرضا
رو دادیم و از چکا پاره کردیم امضاها رو
فکر نکن بدبختیا رو من پیچیدمشون
از اون دور من سختیا رو میدیدمشون
و پیشرفت دور شد چقدر طنابش
بابا گفت دست بالا ببر پناه بهش
بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومد
پدر وقتی رفت غم از در اومد
قبل فوت پدر من اوضاع همین بود
مشکلات ما همیشه در کمین بود
بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومد
پدر وقتی رفت غم از در اومد
قبل فوت پدر من اوضاع همین بود
مشکلات ما همیشه در کمین بود
جیبامون پاک تر بود از قلب نوزاد
که پولی نمونده بود حتی دو زار
یه ماشین داشتیم از دار دنیا
که اونم رفت و شد مال دزدا
به صاب خونه با ترس گفتیم اجازه بشینیم ؟
چه سخت بود دوران اجاره نشینی
خودمو کشیدم بیرون حالا از ته گل
دارم می خونم برای شما از ته دل
وقتی همه سرمستن با عرق و ودکا
من در دستمه ورق و خودکار
رشد نکردم مثل علف هرز
پشت نکردم من به هدف سبز
انتظار کمک ندارم من از قرض الحسنه
کمک ؟ هه ، کمک یه ضرب المثله
از گفتن حرف بله قربان بیزارم
پس از الان دستمو رو قرآن میذارم
که به دست هیچ احدی آتو ندم
اگه تو بدی بلدی ، منم با تو بدم
این مشکل برا من یه تجربه بود
که به زبون هیپ هاپ ترجمه شد
بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومد
پدر وقتی رفت غم از در اومد
قبل فوت پدر من اوضاع همین بود
مشکلات ما همیشه در کمین بود
بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومد
پدر وقتی رفت غم از در اومد
قبل فوت پدر من اوضاع همین بود
مشکلات ما همیشه در کمین بود
shirin71
07-11-2011, 03:28 AM
مرهم
پای دردا واستم تا برسم به فرداهای روشن
قلبم میگه میکروفن و بردار و تو بخون حالا از همه ی دردا
تا مرحم باشه واسه دل شکستت تا نمونی تو پای گله و حسرت
میدونی اینو که یاس از تو داره نقصی؟
گذشته هام مثه تومور مغزی
درو بر من و مثه دیوار فرضی
میگرن و میشه مثل یک بیمار مغزی
نمیدونم که کی داره تقصیر
حوصله ندارم بکنم اینارو تفسیر
وقتی که اشکت چکیده یکی یکی
حرفی که تو قلبت بگو به کی بگی؟
داستان منو نمیدونی تو زیر اسمان کبود
حالا اون ادم راز دار و صبور
واسه ی خونواده پاسداره هنوز
گذشته ی منه مثه کتابه داستان
به دنبال یه روزی که بتابه افتاب
یه حس میگه به اون روز نزدیکم..نزدیک نزدیکتر
هر وقت دلم میگیره از همه
قلم تو دستمه و مینویسم از اینکه سر سخت
باید
پای دردا واستم تا برسم به فرداهای روشن
قلبم میگه میکروفن و بردار و تو بخون حالا از همه ی دردا
تا مرحم باشه واسه دل شکستت تا نمونی تو پای گله و حسرت
وقتشه دیگه بخونم و وقت ندم
بگم از روزایی که زیر برف یخ زدم
مقصدم که به سمت کسب درآمد و
حالا دیگه ازم رفته طراوت
تو پول در میاری و بعد سر کار
میبینی جیب شده هموزن پر کاه
فقط خودتی و دور و بر مشکل
اونوقت کیه که بکنه تو رو تر و خشکت؟
آره این روزا اوضاع آرومه مشتی
فردا از سختیا تو بارون اشکی
روزی میرسه که بابا مامان پیرن
یا مثله پدر من از این دنیا میرن و
حالا هفت ساله که خالیه پشتم
و خدا بوده باعث و بانی رشدم
خیلی سخته ولی میدونم اینو میتونم
هر وقت دلم میگیره از همه
قلم تو دستمه و مینویسم از اینکه سر سخت
باید
پای دردا واستم تا برسم به فرداهای روشن
قلبم میگه میکروفن و بردار و تو بخون حالا از همه ی دردا
تا مرحم باشه واسه دل شکستت تا نمونی تو پای گله و حسرت
وقتشه به تو بگم
تو بدونی پس یه حرفی که میخونم هست درون من
سختیا چگونه من با یه کوه غم رو قلبی که دیگه شکسته جلو برم
خسته و اسیر درد تو مسیر بد
وقتی که کسی نبود رفیق من
سختی یه چیزی که شد نصیب من
پس دیگه از این به بعد به تو بگم
عزم و جزم می کنم مثله سرباز
اینو بدون نیستم یه قصه پرداز
و پرواز میکنم به سمت هدف
پس باخت کسی که به حمله نرفت
تا حالا سرنوشت بوده یه داور بد
ولی این دلیل نمیشه برسم به اخر خط
حالا خیلی مونده ولی تخته گاز
جلو میرم حالا با فکر و مغز باز
shirin71
07-11-2011, 03:28 AM
سخته
نیما
از تو گذشتن سخته با تو نبودن درده
واسه من
زنده بودنم مرگه بدون تو و عشقت
واسه من
وجود من مال تو
قلب تو براي من عزيزم
رفتن تو مرگ منه
دستاي تو تو دستمه
نگو كه بايد جدا شيم
نبود تو نبودمه
بدون تو كم ميارم
تا پاي جون دوست دارم
اگه تو از من جدا شي
اميد موندن ندارم
واسه با تو بودن زندگيمو باختم
يك كلبه اي از عشق واسه ي تو ساختم من
عاشق تو بدوم عاشق تو هستم
دراي دلم را روي همه بستم من
یاس
زندگيم تا الان همش بوده عذاب و بس
ياد گرفتم كه برم جلو عصا به دست
حس مي كردم كه به انتها رسيده طاقت
خودم رها كردم و زدم به سيم اخر
فكر مي كردم تموم شده ديگه دوره ي پاكي
وقتي ديدمت فهميدم تو اين كره ي خاكي
ميشه هنوزم دوست داشت و عشق نمرده
فهميدم اينو كه زندگيم چشم نخورده
من عشق را با تو مي خوام چون كه تو دلت بقيه مرد
اين دل سادم شكست و بخيه خورد
بايد كه نور اين دلم حالا بتابه رو تو
عوض نمي كنم با غريبه يك تار موت
ادما دلم شكستند و اينو يادم دادند
كه ديگه خودمو قايم بكنم از عالم ادم
مي خوام بيا كه پناه دل خستم باشي پس
بي تو مي دونم زندگيم از هم پاشيدست
نیما
رفتن تو مرگ منه
دستاي تو تو دستمه
نگو كه بايد جدا شيم
نبود تو نبودمه
بدون تو كم ميارم
تا پاي جون دوست دارم
اگه تو از من جدا شي
اميد موندن ندارم
یاس
من و تو با همه فرق داريم اينو خودتم ميدوني
اگه تو بري مي ميرم تو بگو كه با من مي موني
دارم از چشمات مي خونم كه حالا منتظر يه مرده
مردي كه همه احساساتش منحصر به فرده
همه درداي من توي بغض صدام اره
داستان زندگي همچنان ادامه داره
ولي بحث تك و تنهايي ادامه دادم
مي خوام منم بگم تو اسمون يه ستاره دارم
غرور را مي ذارم كنار پس بذار تو بگي
كه مثل تو پيدا ميشه از هزارتا يكي
دل من بدجوري بي تابه به خاطر با تو بودن
تو رو مي خوام با تمام وجود تار و پودم
مي دوني كلي منتظر موندم تا شبي كه بهم بگي
از اينجا به بعد توئي واسم شريك زندگي
پس حالا مياد روي زمين قلم ياس
بي تو ديگه واسه من پايان كلمه هاست
نیما
واسه با تو بودن زندگيمو باختم
يك كلبه اي از عشق واسه ي تو ساختم من
عاشق تو بدوم عاشق تو هستم
دراي دلم را روي همه بستم من
vBulletin v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.