Sara12
06-28-2010, 07:09 PM
شفای کودک درون
http://img.tebyan.net/big/1387/05/16513085247193351091152491271661944621545173.jpg
کودک درون، خردسال پنهان ماست که نیاز به مراقبت و محبت دارد و با برآورده شدن این نیازاو ، استرس و غم درون ما کاهش می یابد. در مقاله قبل به توضیح در باره شیوه های عملکرد افراد در سه سطح والد، بالغ، و کودک پرداختیم، ویزگی های کودک درون و نیاز های او را بررسی کردیم و طریقه شناخت آن را در مواقع مختلف زندگی ذکر نمودیم. در ادامه چگونگی مراقبت و پرورش مناسب او را شرح می دهیم.
کودک درونتان علاقه*مند به شنیدن چه چیزهایی است؟
او مایل است که به او بگویید:
دوستت دارم، مواظبت هستم و تو را همان*طور که هستی می*پذیرم، از این که تو را دارم بسیار مغرور و مفتخرم، تو همه چیزی هستی که دارم، تو بسیار زیبا و جذاب هستی عزیزم، تو هنرمند و خلاقی، تو تواتمند و پرتلاشی، متاسفم از اینکه به تو آسیب رساندم، متاسفم از اینکه فراموشت کردم، متاسفم از اینکه تو را به عنوان یک کودک آن*طور که بودی نپذیرفتم و انتظار داشتم به سرعت رشد کنی و بزرگ شوی، می*توانی به من اعتماد کنی و هر طور دلت می*خواهد باشی (خودت باشی)، ما برای رسیدن به سلامتی ، رشد، شادی و لذت با هم همکاری خواهیم کرد.
پیامدهای منفی سرکوب کردن کودک درون
وقتی در مقام یک بزرگسال، تمایلات، خواسته*ها و نیازهای کودک درون را سرکوب می*کنید، در معرض خطرات زیر قرار می*گیرید:
- هرگز یاد نمی*گیرید چگونه احساس طبیعی داشته باشید، بازی کنید و لذت ببرید.
- هرگز یاد نمی*گیرید چگونه آرام باشید و استرس *های خود را کنترل کنید.
- از اینکه به اندازه کافی «خوب نیستید» احساس گناه می*کنید و از بودن در کنار خانواده و کودکتان لذت نمی*برید.
- نسبت به افرادی که از زندگی لذت می*برند، بدبین می*شوید.
- از صمیمی شدن با دیگران می*ترسید، منزوی می*شویدو می*ترسید که در ارتباط با مردم بی*کفایت ارزیابی شوید.
مراحل شفای کودک درون
مرحله 1: به منظور آشنایی با کودک درونتان ابتدا چشم*هایتان را ببندید و آرام باشید، سعی کنید حداقل به مدت نیم ساعت خودتان را در نقش کودکی خردسال (3 تا 8 ساله) مجسم کنید و خودتان را ببینید که با اعضای خانواده در تعاملید و به واکنش*های کودکانه خود دقت کنید.
- خودتان را با هم بازی*هایتان مجسم کنید. توجه کنید که در کنار آنان چه احساسی دارید و چقدر لذت می*برید.
- خودتان را در کلاس درس مجسم نمایید و دقت کنید که با معلم چگونه ارتباط برقرار می*کنید.
اگر احساس کردید در آن حالت، کودکی ناراحت و ناراضی هستید، سعی کنید به یادآورید، آخرین بار در کودکی چه زمانی شاد و خوشحال بودید. این آخرین خاطره شما از کودک شاد همان «کودک درون» است که در حال حاضر به منظور مقابله با استرس درونتان مخفی شده است.
مرحله 2: اکنون که با کودک درونتان آشنا شدید، سعی کنید به پرسش*های زیر پاسخ دهید:
الف) کودک درونتان را چگونه وصف می*کنید؟
ب) چه زمانی کودک درونتان تصمیم گرفت در درون شما مخفی شود؟
ج) چگونه می*توانید پیام*های مثبت را به او انتقال دهید؟
د) عقاید غیرمنطقی درباره کودک درونتان، در زندگی چیست؟ و چگونه با آن مقابله می کنید؟
مرحله 3: در حال حاضر، برای برنامه*ریزی عملی در جهت مراقبت از کودک درونتان آماده*اید. سه فعالیت زیر می*تواند در برنامه*ریزی شما و مراقبت از کودک درونتان موثر باشد.
فعالیت اول: یادبگیرید چگونه از چیزهای کوچک در زندگی لذت ببرید.
چشم*هایتان را به روی زیبایی*های طبیعت بگشایید و از آنها لذت ببرید، دایره لغات «حسی» خود را گسترش دهید. سعی کنید زندگی را با تمام وجود و با تمام حس*هایتان تجربه کنید. با طبیعت ارتباط برقرار کنید.
برای مثال در ساحل رودخانه قدم بزنید، نور مهتاب را تماشا کنید و در زیر آسمان پرستاره پیاده روی کنید. خود را با کودکان و حیوانات مشغول کنید، در یک کلاس سرگرم کننده و شادی*آور شرکت کنید و حسی از شوخ طبعی را در خودتان ایجاد کنید و از آن لذت ببرید.
http://img.tebyan.net/big/1387/05/147119167110772324017775171967693237.jpg
فعالیت دوم: یاد بگیرید چگونه احساس کنید و چگونه احساسات خود را با دیگران تقسیم کنید. به این منظور نیز باید گام*هایی بردارید:
احساسات خود را همه روزه دردفترچه یادداشت بنویسید.
یک داستان فانتزی در دفترچه یادداشت خود بنویسید، داستانی که تجربه شما را حداقل در 10 احساس مثبت متفاوت، وصف می*کند.
آرام باشید و خودتان را مجسم کنید که احساسات مثبتی را تجربه می*کنید. تجربه حاصل را در دفترچه یادداشت خود ثبت کنید.
فعالیت سوم: یاد بگیرید چگونه کودکانه بازی کنید.
سعی کنید «خشک بودن» و جدیت را کنار بگذارید و خود انگیخته باشید و بگذارید «کودک درونتان» خود را رها سازد.
سعی نکنید حالت*ها و رفتارهای کودک گونه را در حین بازی در خود خفه کنید، راحت باشید.
بازی، مستلزم استفاده ازتخیل است پس دربازی کردن از تخلیه و خیال کمک بگیرید.
برای خودتان چشن تولد بگیرید.
در مجموع، همه فعالیت*های ارائه شده، به منظور آزاد سازی بخش* نبستاً مهمی از روان شماست. با آزاد شدن این بخش از روان، از انرژی و قدرت لازم برای رشد و کمال شخصی برخوردار خواهید شد. به*علاوه زخم*های احساسی شما زودتر بهبود می*یابند، انرژی بیشتری برای کار و فعالیت دارید و دردها و ناراحتی*های جسمانی، شما را ترک خواهند کرد.
http://img.tebyan.net/big/1387/05/16513085247193351091152491271661944621545173.jpg
کودک درون، خردسال پنهان ماست که نیاز به مراقبت و محبت دارد و با برآورده شدن این نیازاو ، استرس و غم درون ما کاهش می یابد. در مقاله قبل به توضیح در باره شیوه های عملکرد افراد در سه سطح والد، بالغ، و کودک پرداختیم، ویزگی های کودک درون و نیاز های او را بررسی کردیم و طریقه شناخت آن را در مواقع مختلف زندگی ذکر نمودیم. در ادامه چگونگی مراقبت و پرورش مناسب او را شرح می دهیم.
کودک درونتان علاقه*مند به شنیدن چه چیزهایی است؟
او مایل است که به او بگویید:
دوستت دارم، مواظبت هستم و تو را همان*طور که هستی می*پذیرم، از این که تو را دارم بسیار مغرور و مفتخرم، تو همه چیزی هستی که دارم، تو بسیار زیبا و جذاب هستی عزیزم، تو هنرمند و خلاقی، تو تواتمند و پرتلاشی، متاسفم از اینکه به تو آسیب رساندم، متاسفم از اینکه فراموشت کردم، متاسفم از اینکه تو را به عنوان یک کودک آن*طور که بودی نپذیرفتم و انتظار داشتم به سرعت رشد کنی و بزرگ شوی، می*توانی به من اعتماد کنی و هر طور دلت می*خواهد باشی (خودت باشی)، ما برای رسیدن به سلامتی ، رشد، شادی و لذت با هم همکاری خواهیم کرد.
پیامدهای منفی سرکوب کردن کودک درون
وقتی در مقام یک بزرگسال، تمایلات، خواسته*ها و نیازهای کودک درون را سرکوب می*کنید، در معرض خطرات زیر قرار می*گیرید:
- هرگز یاد نمی*گیرید چگونه احساس طبیعی داشته باشید، بازی کنید و لذت ببرید.
- هرگز یاد نمی*گیرید چگونه آرام باشید و استرس *های خود را کنترل کنید.
- از اینکه به اندازه کافی «خوب نیستید» احساس گناه می*کنید و از بودن در کنار خانواده و کودکتان لذت نمی*برید.
- نسبت به افرادی که از زندگی لذت می*برند، بدبین می*شوید.
- از صمیمی شدن با دیگران می*ترسید، منزوی می*شویدو می*ترسید که در ارتباط با مردم بی*کفایت ارزیابی شوید.
مراحل شفای کودک درون
مرحله 1: به منظور آشنایی با کودک درونتان ابتدا چشم*هایتان را ببندید و آرام باشید، سعی کنید حداقل به مدت نیم ساعت خودتان را در نقش کودکی خردسال (3 تا 8 ساله) مجسم کنید و خودتان را ببینید که با اعضای خانواده در تعاملید و به واکنش*های کودکانه خود دقت کنید.
- خودتان را با هم بازی*هایتان مجسم کنید. توجه کنید که در کنار آنان چه احساسی دارید و چقدر لذت می*برید.
- خودتان را در کلاس درس مجسم نمایید و دقت کنید که با معلم چگونه ارتباط برقرار می*کنید.
اگر احساس کردید در آن حالت، کودکی ناراحت و ناراضی هستید، سعی کنید به یادآورید، آخرین بار در کودکی چه زمانی شاد و خوشحال بودید. این آخرین خاطره شما از کودک شاد همان «کودک درون» است که در حال حاضر به منظور مقابله با استرس درونتان مخفی شده است.
مرحله 2: اکنون که با کودک درونتان آشنا شدید، سعی کنید به پرسش*های زیر پاسخ دهید:
الف) کودک درونتان را چگونه وصف می*کنید؟
ب) چه زمانی کودک درونتان تصمیم گرفت در درون شما مخفی شود؟
ج) چگونه می*توانید پیام*های مثبت را به او انتقال دهید؟
د) عقاید غیرمنطقی درباره کودک درونتان، در زندگی چیست؟ و چگونه با آن مقابله می کنید؟
مرحله 3: در حال حاضر، برای برنامه*ریزی عملی در جهت مراقبت از کودک درونتان آماده*اید. سه فعالیت زیر می*تواند در برنامه*ریزی شما و مراقبت از کودک درونتان موثر باشد.
فعالیت اول: یادبگیرید چگونه از چیزهای کوچک در زندگی لذت ببرید.
چشم*هایتان را به روی زیبایی*های طبیعت بگشایید و از آنها لذت ببرید، دایره لغات «حسی» خود را گسترش دهید. سعی کنید زندگی را با تمام وجود و با تمام حس*هایتان تجربه کنید. با طبیعت ارتباط برقرار کنید.
برای مثال در ساحل رودخانه قدم بزنید، نور مهتاب را تماشا کنید و در زیر آسمان پرستاره پیاده روی کنید. خود را با کودکان و حیوانات مشغول کنید، در یک کلاس سرگرم کننده و شادی*آور شرکت کنید و حسی از شوخ طبعی را در خودتان ایجاد کنید و از آن لذت ببرید.
http://img.tebyan.net/big/1387/05/147119167110772324017775171967693237.jpg
فعالیت دوم: یاد بگیرید چگونه احساس کنید و چگونه احساسات خود را با دیگران تقسیم کنید. به این منظور نیز باید گام*هایی بردارید:
احساسات خود را همه روزه دردفترچه یادداشت بنویسید.
یک داستان فانتزی در دفترچه یادداشت خود بنویسید، داستانی که تجربه شما را حداقل در 10 احساس مثبت متفاوت، وصف می*کند.
آرام باشید و خودتان را مجسم کنید که احساسات مثبتی را تجربه می*کنید. تجربه حاصل را در دفترچه یادداشت خود ثبت کنید.
فعالیت سوم: یاد بگیرید چگونه کودکانه بازی کنید.
سعی کنید «خشک بودن» و جدیت را کنار بگذارید و خود انگیخته باشید و بگذارید «کودک درونتان» خود را رها سازد.
سعی نکنید حالت*ها و رفتارهای کودک گونه را در حین بازی در خود خفه کنید، راحت باشید.
بازی، مستلزم استفاده ازتخیل است پس دربازی کردن از تخلیه و خیال کمک بگیرید.
برای خودتان چشن تولد بگیرید.
در مجموع، همه فعالیت*های ارائه شده، به منظور آزاد سازی بخش* نبستاً مهمی از روان شماست. با آزاد شدن این بخش از روان، از انرژی و قدرت لازم برای رشد و کمال شخصی برخوردار خواهید شد. به*علاوه زخم*های احساسی شما زودتر بهبود می*یابند، انرژی بیشتری برای کار و فعالیت دارید و دردها و ناراحتی*های جسمانی، شما را ترک خواهند کرد.