mehraboOon
07-04-2011, 02:43 PM
15 دلیل برهم خوردن رابطه های عاشقانه
http://salijoon.info/mail/900401/123321.jpg
اگر تاریخچه ازدواج را در نظر بگیریم، همه قبول میکنیم که ازدواج همزمان با خلقت آغاز شده است. زن و مرد هم از نظر بیولوژیکی و هم ذهنی با هم متفاوت هستند. اما اگر زن و مرد کنار هم نمی آمدند، خلقت ادامه نمییافت. نیازهای جسمی و احساسی مرد و زن را به سمت هم آورده و ازدواج اتفاق می افتد. تا قبل از قرن بیستم، ازدواج با یک نفر تا آخر عمر بسیار شایع بود. طلاق پدیده ای بسیار نادر بود. اما هرچه زنان و مردان در عرصه کار پیشرفت کردند و استقلال مالی بیشتری پیدا کردند، همه چیز شروع به تغییر کرد. وابستگی زنان به مردان از بین رفت و حتی اختلافات کوچک آنقدر بزرگ شد که به نظر رسید بر فردیت ما تجاوز میکند. در زیر 15 دلیل اصلی جدا شدن زوجها از هم را قید میکنیم:
میل به استقلال
علاقه مند شدن به فردی دیگر
خیانت
ناسازگاری جسمی
عدم علاقه جنسی به طرف مقابل
نگهداری نکردن از وضعیت خوب بدن مثل چاق شدن
اختلاف در عقاید و امیال
بحث و مشاجره زیاد
مقایسه مداوم همسر با دیگران
10. نصیحت کردن اجباری
11. اعتیاد به موادمخدر و مشروبات الکلی
12. زوال سلامتی یک طرف یا ابتلا به بیماریهای لاعلاج مثل ایدز
13. سوءاستفاده و آزار جسمی و فکری
14. نادیده گرفتن یا بی احترامی به دوستان و اقوام همسر
15. ناباروری
این دلایل ازجمله مهمترین دلایل برهم خوردن ازدواجها است. گاهیاوقات، یک دلیل به تنهایی برای جدایی کافی است اما در موارد بسیاری، ترکیبی از چند دلیل موجب طلاق میشود. در این لیست، علاقه مند شدن به فردی دیگر و خیانت به نظر یکسان میآیند اما این دو یک تفاوت مهم با هم دارند. در اولی، فرد ممکن است به شخصی دیگر غیر از همسرش علاقه مند شود و تصور کند که در کنار او زندگی بهتری داشته و خوشبختتر خواهد شد و ازاینرو قبل از تماس جسمی با آن فرد، زندگی مشترک خود با همسرش را خاتمه میدهد. ازطرف دیگر، در خیانت رابطه جنسی خارج از ازدواج صورت میگیرد که در موارد بسیار یکی از مهمترین دلایل طلاق است.
در برخی ازدواجهای خاص وقتی زن و مرد بدون شناخت قبل از ازدواج با هم ازدواج میکنند، باگذشت زمان ممکن است متوجه ناسازگاری خود شده و از هم جدا شوند. به همین ترتیب، ناباروری در مرد یا نازایی در زن چه بلافاصله بعد از ازدواج و چه سالها بعد هم یکی دیگر از دلایل طلاق است. کاهش میل جنسی بعد از چند سال هم یکی دیگر از دلایل جدایی است. اگر سلامت مرد یا زن به شدت رو به زوال باشد یا یکی از طرفین به یک بیماری لاعلاج مثل ایدز مبتلا شوند، ازدواج ممکن است برهم بخورد. حتی توجه نکردن به وضعیت تناسباندام و بیش از حد چاق یا ضعیف شدن میتواند باعث برهم خوردن رابطه شود.
سوءاستفاده و آزار جسمی و فکری یک دلیل دیگر طلاقهاست. تمایلات سادیسمی در هرکدام از زوجها که موجب شکنجه جسمی روحی طرف مقابل شود معمولاً موجب جدا شدن دو طرف میگردد. اعتیاد زیاد به موادمخدر یا الکل هم یکی دیگر از دلایل شکست ازدواجهاست. بحث و دعوا و مشاجره زیاد هم باعث طلاق میشود. یک دلیل مشابه دیگر مقایسه کردن همسر با دیگران است که باعث صدمه زدن به احساسات طرف و ایجاد عقده خودکمبینی میشود.
حتی بیش از اندازه نصیحت کردن هم یکی از دلایل جدا کردن زوجها بوده است. قسمت خندهدار قضیه اینجاست که روانشناسان برای همان نصیحتهایی که همسرتان مجانی در اختیارتان قرار میدهد، مبلغ هنگفتی از شما میگیرد. هر چیزی زیادش حتی یک رابطه خوب را هم خراب میکند. همینطور اختلاف علایق که قبل از ازدواج به نظر جزئی و پیش پا افتاده میرسد، بعد از ازدواج بزرگتر و برجستهتر شده و موجب دعوا و مرافعه میشود. اگر مرد یا زن نسبت به دوستان یا خانواده و اقوام همسرش بیاحترامی کند یا آنها را نادیده بگیرد، موجب سوء تفاهم و ناراحتی میشود. به تدریج زوج از هم دور شده و در آخر به طور کامل جدا میشوند.
و آخر اینکه، استقلال مالی زن موجب تغییر رفتار او میشود. این زنان تصور میکنند که فردیت آنها باید محترم شمرده شود و نباید در آن دخالتی صورت گیرد. وابستگی مالی زنان به مردان این روزها درمقایسه به گذشته بسیار کمتر شده است. همچنین کارهای جدای مرد و زن نه تنها جدایی جسمی آنها را بیشتر میکند بلکه جدایی روحی و فکری هم میآورد. همه این دلایل، چه به تنهایی و چه در کنار هم، موجب طلاق و جدایی دو طرف میشود. اما اگر مرد و زن هر دو صبر و تحمل بیشتری داشته باشند، داشتن یک رویکرد مهربانانه و سیاست دادن و گرفتن دوجانبه از بروز طلاق جلوگیری میکند.
http://salijoon.info/mail/900401/123321.jpg
اگر تاریخچه ازدواج را در نظر بگیریم، همه قبول میکنیم که ازدواج همزمان با خلقت آغاز شده است. زن و مرد هم از نظر بیولوژیکی و هم ذهنی با هم متفاوت هستند. اما اگر زن و مرد کنار هم نمی آمدند، خلقت ادامه نمییافت. نیازهای جسمی و احساسی مرد و زن را به سمت هم آورده و ازدواج اتفاق می افتد. تا قبل از قرن بیستم، ازدواج با یک نفر تا آخر عمر بسیار شایع بود. طلاق پدیده ای بسیار نادر بود. اما هرچه زنان و مردان در عرصه کار پیشرفت کردند و استقلال مالی بیشتری پیدا کردند، همه چیز شروع به تغییر کرد. وابستگی زنان به مردان از بین رفت و حتی اختلافات کوچک آنقدر بزرگ شد که به نظر رسید بر فردیت ما تجاوز میکند. در زیر 15 دلیل اصلی جدا شدن زوجها از هم را قید میکنیم:
میل به استقلال
علاقه مند شدن به فردی دیگر
خیانت
ناسازگاری جسمی
عدم علاقه جنسی به طرف مقابل
نگهداری نکردن از وضعیت خوب بدن مثل چاق شدن
اختلاف در عقاید و امیال
بحث و مشاجره زیاد
مقایسه مداوم همسر با دیگران
10. نصیحت کردن اجباری
11. اعتیاد به موادمخدر و مشروبات الکلی
12. زوال سلامتی یک طرف یا ابتلا به بیماریهای لاعلاج مثل ایدز
13. سوءاستفاده و آزار جسمی و فکری
14. نادیده گرفتن یا بی احترامی به دوستان و اقوام همسر
15. ناباروری
این دلایل ازجمله مهمترین دلایل برهم خوردن ازدواجها است. گاهیاوقات، یک دلیل به تنهایی برای جدایی کافی است اما در موارد بسیاری، ترکیبی از چند دلیل موجب طلاق میشود. در این لیست، علاقه مند شدن به فردی دیگر و خیانت به نظر یکسان میآیند اما این دو یک تفاوت مهم با هم دارند. در اولی، فرد ممکن است به شخصی دیگر غیر از همسرش علاقه مند شود و تصور کند که در کنار او زندگی بهتری داشته و خوشبختتر خواهد شد و ازاینرو قبل از تماس جسمی با آن فرد، زندگی مشترک خود با همسرش را خاتمه میدهد. ازطرف دیگر، در خیانت رابطه جنسی خارج از ازدواج صورت میگیرد که در موارد بسیار یکی از مهمترین دلایل طلاق است.
در برخی ازدواجهای خاص وقتی زن و مرد بدون شناخت قبل از ازدواج با هم ازدواج میکنند، باگذشت زمان ممکن است متوجه ناسازگاری خود شده و از هم جدا شوند. به همین ترتیب، ناباروری در مرد یا نازایی در زن چه بلافاصله بعد از ازدواج و چه سالها بعد هم یکی دیگر از دلایل طلاق است. کاهش میل جنسی بعد از چند سال هم یکی دیگر از دلایل جدایی است. اگر سلامت مرد یا زن به شدت رو به زوال باشد یا یکی از طرفین به یک بیماری لاعلاج مثل ایدز مبتلا شوند، ازدواج ممکن است برهم بخورد. حتی توجه نکردن به وضعیت تناسباندام و بیش از حد چاق یا ضعیف شدن میتواند باعث برهم خوردن رابطه شود.
سوءاستفاده و آزار جسمی و فکری یک دلیل دیگر طلاقهاست. تمایلات سادیسمی در هرکدام از زوجها که موجب شکنجه جسمی روحی طرف مقابل شود معمولاً موجب جدا شدن دو طرف میگردد. اعتیاد زیاد به موادمخدر یا الکل هم یکی دیگر از دلایل شکست ازدواجهاست. بحث و دعوا و مشاجره زیاد هم باعث طلاق میشود. یک دلیل مشابه دیگر مقایسه کردن همسر با دیگران است که باعث صدمه زدن به احساسات طرف و ایجاد عقده خودکمبینی میشود.
حتی بیش از اندازه نصیحت کردن هم یکی از دلایل جدا کردن زوجها بوده است. قسمت خندهدار قضیه اینجاست که روانشناسان برای همان نصیحتهایی که همسرتان مجانی در اختیارتان قرار میدهد، مبلغ هنگفتی از شما میگیرد. هر چیزی زیادش حتی یک رابطه خوب را هم خراب میکند. همینطور اختلاف علایق که قبل از ازدواج به نظر جزئی و پیش پا افتاده میرسد، بعد از ازدواج بزرگتر و برجستهتر شده و موجب دعوا و مرافعه میشود. اگر مرد یا زن نسبت به دوستان یا خانواده و اقوام همسرش بیاحترامی کند یا آنها را نادیده بگیرد، موجب سوء تفاهم و ناراحتی میشود. به تدریج زوج از هم دور شده و در آخر به طور کامل جدا میشوند.
و آخر اینکه، استقلال مالی زن موجب تغییر رفتار او میشود. این زنان تصور میکنند که فردیت آنها باید محترم شمرده شود و نباید در آن دخالتی صورت گیرد. وابستگی مالی زنان به مردان این روزها درمقایسه به گذشته بسیار کمتر شده است. همچنین کارهای جدای مرد و زن نه تنها جدایی جسمی آنها را بیشتر میکند بلکه جدایی روحی و فکری هم میآورد. همه این دلایل، چه به تنهایی و چه در کنار هم، موجب طلاق و جدایی دو طرف میشود. اما اگر مرد و زن هر دو صبر و تحمل بیشتری داشته باشند، داشتن یک رویکرد مهربانانه و سیاست دادن و گرفتن دوجانبه از بروز طلاق جلوگیری میکند.