PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شرحی بر اختلالات خواندن در کودکان



R A H A
07-04-2011, 11:07 AM
مدتهای طولانی دانش اموزانی را که در یادگیری یک یا چند درس مشکلات جدی داشتند با اصطلاحات معلول ادراکی، آسیب دیده مغزی و آسیب دیده عصبی معرفی کرده اند. با توجه به یافته های جدید در مورد یادگیری، در سال 1963 جمعی از متخصصین اصطلاح «ناتوانیهای یادگیری» را جایگزین اصطلاحات قبل کردند. از آنجا که واژه «ناتوانی» اصطلاحات دیگری مثل ناتوانی جسمی یا ناتوانی ذهنی را تداعی می کند مناسبتر است اصطلاح «اختلالات یادگیری» را به کار ببریم.


«اختلال در خواندن» یکی از اختلالات یادگیری ویژه است. با وجود تحقیقات متعددی که برای یافتن علت آن انجام گرفته هنوز یک نتیجه قطعی در این مورد به دست نیامده است.


هین شلوود (1917) نویسنده کتاب «کوری کلمات» علت آنرا مربوط به ناحیه گفتاری نیمکره چپ مغز، و مادرزادی می داند. اورتون (1937) علت را به اختلالات عصبی عملکردی استروفر سیمبولیا نسبت می دهد و رابینوویچ (1968) اشکال در خواندن را تحت سه عامل اختلال در تشکیلات نورولوژیک، صدمه مغزی و اشکالات عاطفی معرفی می کند و کریچلی (1964) و تامسون (1966) و بندر (1968) علا اختلال در خواندن را تأخیر در رشد تدریجی کرتکس مغز می داند.

R A H A
07-04-2011, 11:07 AM
ورنون از 1957 به بعد با تحقیقات گسترده ای که انجام داد عوامل اختلال در خواندن را به شرح زیر معرفی کرد:
1-عدم آمادگی برای خواندن
2-معلولیتهای جهانی مانند اشکالات دیداری و شنیداری
3-اختلالات نورولوژیک
4-نیروی زیستی کم
5-عقب ماندگی عمومی رشد گفتار و اشکالات گفتاری
6-محدودیت واژه ها
7-معلولیتهای فرهنگی و اجتماعی
8-عوامل شخصیتی (اشکالات عاطفی و سازگاری)
9-عوامل اجتماعی
10-عوامل محیطی
11-عدم توجه مدرسه و تغییر مکرر مدرسه یا آموزگار
12-شرایط نامساعد خانه
13- روشهای آموزشی ناقص و تشکیلات ناقص مدرسه
14- محتوای ناکافی متن خواندنی که حاوی ارزش باشد
15-اشکال در درک موقعیت فضایی
16- عدم برتری طرفی
17- اختلال در قدرت حرکتی
18- تشخیص ضعیف بین تصاویر مشابه.

R A H A
07-04-2011, 11:07 AM
دریافت عقاید، تجربیات، احساسات، هیجانات، مفاهیم و ایجاد ارتباط ذهنی با مطالب خواندنی از کیفیت های کارکردی خواندن محسوب می شوند و آن را محور هم سطوح یادگیری قرار می دهد. خواندن محور فعالیت های تحصیلی و رمز موفقیت در سایر زمینه های درسی است. بدون کسب توانایی خواندن، پیشرفت کردن در دیگر زمینه های تحصیلی اگر نه محال اما به سختی انجام می گیرد. مشکلات خواندن مهمترین عامل عدم موفقیت در مدرسه دانسته شده است و این مشکلات نشانه ای است که با کمک آن می توان شکست کودک را در بسیاری از زمینه های تحصیلی پیش بینی کرد.
تمام نظامهای آموزش و پرورش دنیا با مشکل کودکانی که از عده ی برنامه درسی خود برنمی آیند، روبرویند. این دانش آموزان قادر به درک مفاهیم، حقایق و مهارتهایی که به راحتی توسط کودکان دیگر یاد گرفته می شود نیستند. به دلیل محدودیتهای آموزشی که بعدها برای آنها بوجود می آید، آنها از آموزش عقب می افتند. این دانش آموزان امروزه تحت عنوان «دانش آموزان دارای نیازهای ویژه» شناسایی می شوند. این کودکان برغم داشتن هوش عادی و یا حتی بالاتر نسبت به کودکان دیگر، مشکلاتی را در خواندن نوشتن و حساب کردن نشان می دهند. این مسأله یعنی ناتوانی در انجام تکالیف خاص گروه سنی مربوط، در نهایت موجب دلسردی آنها از انجام تکالیف و در موارد حادتر عدم حضور در مدرسه و سرانجام نیز ترک تحصیل و در مواردی نیز مشکلات تحصیلی، زندگی شخصی و یا حتی انتخاب و نگهداری شغل اثر سوء باقی خواهد گذاشت.


به نظر برخی صاحبنظران آگاهی ها و تواناییهای فرازبانی (آگاهیهای واج شناسی) پایه یادگیری خواندن و نوشتن است. به نظر آنها شیوه ی درست آموزش خواندن و نوشتن به دانش آموزان آن است که با بکارگیری منظم تمام مهارتهای فرازبانی و آگاهی های آواشناختی و گسترش دادن مستمر این توانائیها و آگاهیها برای دانش آموزانی که آمادگی یادگیری خواندن را دارند به تقویت صحت و سرعت و ادراک خواندن آنها کمک شود

R A H A
07-04-2011, 11:08 AM
توانایی کودکان در خواندن کنشی بنیادی در جوامع امروزی است در دورانی که آن را عصر ارتباطات مینامند ، بسیاری از اطلاعات به صورت نوشتاری مبادله میشود. از آنجا که خواندن به عنوان یکی از مهمترین فعالیت های آموزش در نظر گرفته شده است، به همین دلیل بخش وسیعی از برنامه درسی را به خود اختصاص داده است. خواندن که ابزار اساسی برای یادگیری بخش بزرگ از موضوعات آموزش در مدارس است. کودکانی اهمیت یادگیری خواندن را درک نمیکنند برای یادگیری بیشتر موضوعات درس انگیزه ای نمی یابند زیرا تقریبا هر بخشی از زندگی متصمن فعالیت خواندن است. به طور مثال : مثال هایی از تاثیر خواندن در زندگی روزمره علایم راهنمایی رانندگی، تابلوهای آگاهی ، صورت غذاهای رستوران ها، روزنامه ها ، فرم های بیمه و مالیت بر درآمد مثال های خوبی از تاثیر خواندن در زندگی روزمره است.

خواندن به عنوان یک مهارت بسیار پیچیده با عواملی مانند: سلامت هوش روان فرد ، عوامل و شرایط محیطی از قبیل اجتماعی ، روانی و فرهنگی مرتبط است.

R A H A
07-04-2011, 11:08 AM
هدف نهایی خواندن:
هدف نهایی خواندن کسب اطلاعات یا درک مطلب برای لذت یا اهداف آموزشی است. هدف از فهم متن ، تشخیص پیام اصلی متن ، پیشبینی، نتیجه گیری و پیگیری دستورات متن است. در حین خواندن خواننده واقعیت های اساسی یا عقاید ارائه شده در متن را تشخیص میدهد، به معنای انها می اندیشد،انها را به طور نقادانه ارزیابی می کند ، ارتباط بین انها را کشف میکند ، و درک خود از عقاید را روشن میکند. توانایی درک مطالب شاخصی برای موفقیت در تحصیل است. مقصود از خواندن رسیدن به معنی است و کسی که بیشتر میخواند به احتمال زیاد خواننده بهتری نیز است و از این فعالیت لذت می برد.

R A H A
07-04-2011, 11:09 AM
برخی از صاحبنظران معتقدند که خواندن صحیح مستلزم تعامل فرایند های درکی ، دانش و مهارت های شناختی،دانش و مهارت های فرا شناختی است. و خواندن دارای شش گام است : 1-تشخیص 2- جذب 3- درک کلی (درک درونی) 4- درک نمایی (درک خارجی)5- ضبط (حفظ) 6- ارتباط (به کار گیری)

R A H A
07-04-2011, 11:10 AM
1-بازشناسی کلمات که معمولا رمز گشایی نامیده می شود
2- فهم درک آنچه که باز شناسی شده است
یادگیری خواندن تابع چند اصول است:
مدت ها قبل از ان که کودکان قادر به خواندن باشند باید این احساس در انها بوجود آید خواندن چیزی است که باید انجام دادن ان را دوست داشته باشند. آنها همچنین باید احساس خوبی از زبان نوشتاری و خواندن آن در خود بوجود آورند

R A H A
07-04-2011, 11:10 AM
1-آگاهی از زبان چاپی (نوشتاری):


کودکان نیاز به ایجاد یک احساس پایه ، نسبت به مطالب چاپی . چگونگی کار کردن با آنها دارند . آنها باید چگونگی سرو کار داشتن با یک کتاب و روش ورق زدن را یاد بگیرند . باید بیاموزند زمانی که داستانی برای آنها خوانده می شود این کلمات هستند که داستان را تعریف می کنند نه تصاویر . به کودکان باید آموزش داده شود که تمامی مطالب چاپی هدف ها و مقاصد با ارزش دارند.


2-یادگیری الفبا:
برای یادگیری خواندن ، آگاهی (شناخت) کافی و بهنگام از حروف بسیار اهمیت دارد . کودکان باید اسم حروف را یاد بگیرند ، حروف را بازشنسی و ترتیب حروف را بیان کنند.


3-فهم ارتباط حروف و کلمات :
به کودکان باید یاد داده شود که کلمه ها از یک رشته حروفی که باید از راست به چپ خوانده شود تشکیل شده اند.
4-داشتن این مساله که زبان از کلمه ها ، بخش ها و صدا ها ساخته شده است:
اصل مهم برای یادگیری خواندن این است که کودکان قادر به این تفکر باشند که کلمه ها توالی واجه ها (صداها ) هستند.
آنها باید از اجزاء ساختاری زبان گفتاری آگاه شوند . و نیاز به فهم این نکته دارند که جملات ، رشته ای از کلمات جدا منفرد ) از هم هستند.
5-شناسایی آسان و درست کلمه های نوشتاری:
توانایی افراد برای خواندن ماهرانه و همراه با درک به بازشناسی آسان و صحیح بیشتر کلمه های موجود در متن بستگی دارد . پس از اینکه چارچوب منابعی برای کلمه جدید یا هجی کردن ان با تلفظ کردن و ترکیب متناسب کلمه فراهم شد برای شناسایی آسان و دقیق آن کلمه باید تمرین شود.


6-شناختن الگوهای هجی کردن :
همان طور که کودکان قادر به دیدن کلمه ها به هنگام خواندن و هجی کردن آنها می شوند این مسئله که آنها به شباهت های هجی کردن توجه کنند اهمیت می یابد در واقع آگاهی از الگوهای هجی کردن بخصوص در هنگام گفتن کلمه هایی که پیشرفت در خواندن و نوشتن را تسریع می کند.

R A H A
07-04-2011, 11:11 AM
کاریلو پنج مرحله ی تحول خواندن را ارائه داده است :
1-آماده شدن برای شروع خواندن :
این مرحله که گسترش بعدی خواندن نقش اساسی دارد از تولد شروع و تا مراحل ابتدایی خواندن (از 6 سالگی) ادامه می یابد . این مرحله شامل گسترش مهارت هایی است :
1-مهارت های زبانی
2-گوش دادن
3-سخن گفتن
4-رشد حرکتی
5-تمییز شنیداری
6-تمییز دیداری

2-نخستین مرحله فراگیری خواندن :
این مرحله که در سال اول دبستان اتفاق افتاد ، شروع برنامه ی رسمی خواندن است اما ممکن است همزمان با آموزش در کودکستان ، در کلاس دوم ریاضی پس از آن هم وجود داشته باشد.
این مرحله شامل گسترش مهارت هایی به شرح زیر است :
1-آموزش صدا
2-آموزش رابطه بین صدا ها و نماد ها
3-کشف رمز کلمه ها
4-شناخت کلمه های پایه
5-شروع آموزش مهارت های تحلیل کلمه
6-پیدا کردن اعتماد به نفس به هنگام خواندن

3-گسترش سریع مهارت های خواندن:
ایجاد عادت ها و مهارت های پایه ای در خواندن در این مرحله صورت می گیرد . این مرحله شامل گسترش مهارت هایی است :
1-پیشرفت در شناسایی کلمه های نظری
2-بهبود درک در خواندن
3-ایجاد علاقه به خواندن
4-تشویق به آغاز مطالعه زیاد و مطالب متنوع خواندنی

4- خواندن گسترده:
در این مرحله که در سالهای آخر دورۀ دبستان و اوایل دورۀ راهنمایی ظاهر می شود تأکید بر خواندن مستقل است. دانش آموزانی که در این مرحله اند:
1-با پیشرفت مداوم در واژگان، مهارتهای بیشتری در درک پیدا می کنند.
2-در مهارتهای تحلیل کلمه پیشرفت می کنند.
3-در خواندن ارادی به حد بالایی می رسد.
4-از خواندن لذت می برند.
5-در زمینۀ مطالعات واقعی نیاز به کمک و راهنمایی دارند.

5- پالایش خواندن:
توسعه خواندن حتی در مورد افرادی که مشکل خاصی در خواندن ندارند تا پایان مقطع ابتدایی کامل نمی شود. از اینرو این مرحله اکثر اوقات در طول دورۀ طاهنمایی و متوسطه دیده می شود. به همین دلیل در این دوره نیاز به راهنمایی مستمر برای گسترش مطلوب و مفید خواندن دارند. در حقیقت مهارت های خواندن هیچوقت به کمال مطلوب نمی رسد و حتی در دوره های بالاتر هم فرد هنوز مهارتهای متعالی خود را در خواندن بهبود می بخشد. از مسئولیت های مهم مدارس متوسطه در این مرحله توسعه مهارتهای کاملاً پیشرفته فهم مطالب و فراگیری مهارتهای مطالعه، افزایش میزان مطالعه و حصول به هدف انعطاف پذیری در خواندن است.

R A H A
07-04-2011, 11:11 AM
- ناتوانی خاص یادگیری:


ناتوانی خاص یادگیری برای توصیف دانش آموزانی به کار می رود که به داشتن هوش متوسط یا اندکی کمتر یا بیشتر از متوسط در یادگیری برخی از جنبه های بنیادین یادگیری با مشکل روبرویند.
- ناتوانی های یادگیری به چند دسته عمده تقسیم می شوند:
ناتوانی های یادگیری به دو دسته عمده تقسیم می شوند:
1- مهارتهای پایه برای پیشرفت تحصیلی در درستهایی نظریر خواندن، املاء و حساب کردن است. این دسته، ناتوانی یادگیری تحصیلی می گویند.
2- مهارتهای پیش نیاز که دانش آموزان برای یادگیری درسهای خواندنی، نوشتن و حساب کردن به آنها نیاز دارند. این مهارتها پیش از ورود کودک به مدرسه شناسایی می شوند.
3- کودکان دارای مشکلات خاص یادگیری در چه فرآیندهایی با مشکل روبرویند:
به اعتقاد متخصصان این کودکان در یک یا چند فرآیند روان شناختی پایه نظیر درک و فهم و بکار بستن بیانی و نوشتاری مشکل دارند. نارسایی هایی ممکن است در شنیدن، سخن گفتن، خواندن، نوشتن و یا انجام محاسبه های ریاضی متجلی است.
4- شناخته شده ترین اختلال در حیطۀ ناتوانی های خاص یادگیری:
با شروع آموزش خواندن و نوشتن در مدارس، کودکان مشکلات مربوط به این درسها را با اشکال مختلفی نشان می دهند. شناخته ترین مشکل در این قلمرو، اختلال در خواند (نارساخوانی) است.
تعریف نارساخوانی: نشان دهنده مشکل احتصاصی فهمیدن و تولید مجدد علامات یا رمزهای کتبی است. این کلمه بر «دشواری در درک کلمات مکتوب» دلالت می کند و عارضه ای است که در کودکان برغم آموزش، هوش طبیعی و فرصت های اجتماعی فرهنگی به صورت اختلال در خواند ظهور می کند.
5- ویژگی های دانش آموزان دارای اختلال خواندن:
1- ممکن است برخی حروف را به صورت سروته ببیند. مثلاً من (نم) یا من دوست دارم (دارم دوست من).
2- ممکن است قادر به درک و یا گفتن تفاوتهای بین حروفی که به لحاظ شکل شبیه به هم هستند نباشند. ← مثل: /ع با غ، ط با ظ و ... /با هم اشتباه می شوند.
3- حروف ممکن است در هم و برهم و بدون نظم و ترتیب به نظر برسند.
4- حروف تعدادی از کلمات وآزگون بنظر می رسند. مثلاً کلمۀ ← «روز» شبیه «زود» به نظر می رسد.
5- ممکن است در خواندن حروف و کلمات مشکلی نداشته باشند ولی به هنگام مطالعه دچار سردرد یا معده درد شدیدی شوند.
6- ممکن است حروف مجزا را بشناسند ولی قادر به ایجاد صدا در کلمه ای که می خوانند نشوند.
7- ممکن است قادر به تشخیص کلماتی که قبلاً دیده اند نباشند.
8- ممکن است حروف و هجاها را جابجا و یا معکوس کنند.
9- ممکن است قادر به درک ارزش بیانی کلمات نباشند.
10- ممکن است در یادگیری و به خاطر سپردن کلمات دیده شده مشکل داشته باشند.
11- ممکن است در یادگیری حروف یا هجاها را وارونه بنویسند← مثلاً بابا به صورت وارونه نوشته شود.
12- مشکل در هجی کردن کلمات دارند.
13- مشکل در سازماندهی مطالب خوانده شده دارند.
14- مشکل در یافتن کلمات صحیح و مناسب برای برقراری ارتباط شفاهی و کتبی دارند.
15- مشکلاتی در پردازش شنیداری دارند.
16- مشکل در دیکته نویسی
17- حروف را جابجا می کنند.
18- حروف را حذف کرده و یا به آخر کلمه اضافه می کنند.
19- حذف یا اضافه کردن حروف اضافه و ربط در هنگام خواندن مشهود است.
20- در استفاده از مطالب خوانده شده در موقعیت های اجتماعی و یا یادگیری مشکل دارند.
6- نارساخوانی معمولاً با مشکلاتی در زمینۀ نوشتن همراه است.
اشتباهاتی که در نوشتن انجام می شود از همان غلطهای مربوط به خواندن است.
7- انواع اختلال در خواندن براساس علت و یا برنامه آموزشی.
1- نارساخوانی بینایی: این کودکان اختلالاتی در ادراک بینایی و حافظه بینایی دارند. در جهت یابی، تمیز اندازه و شکل، تشخیص کلمه به عنوان یک کل و پردازش بینایی و تجسم فضایی دچار مشکلاتی اند.
2- نارساخوانی شنیداری: این کودکان می توانند محرکهای بینایی را از یکدیگر تشخیص دهند اما نمی توانند بین شکل حروف و صداهای آنها ارتباط برقرار کنند. این کودکان در تشخیص صداهای گفتاری، ترکیب صداها، نامگذاری، پردازش شنیداری و ترکیب صداها برای خواندن کل کلمه و نیز درک قافیه ها مشکل دارند.
8- سنین شروع اختلال خواندن:
تا قبل از سال دوم ابتدایی کودکان اشتباهات فراوانی را در خواندن دارند جدی نیست. اختلال در خواندن از کلاس دوم ابتدایی به بعد ظاهر می شود. نباید از این اصطلاح تا قبل از 7-8 ساگلی استفاده کرد.
9- کودکانی که دارای اختلال هستند:
کودکانی که در خواندن موفقیت چندانی بدست نمی آورند مهارت خواندن را خیلی دیر بدست می آورند و در بیشتر موارد نیز در خواندن مشکلاتی را نشانی می دهند.
10- چگونگی الگوهای خواندن کودکان دارای مشکلات خواندن:
برخی کودکان دارای مشکلات خواندن ضعیف تا متوسط نرخ رشد کودکان بدون مشکل را از خود نشان می دهند ولی این رشد با سرعت آهسته تری انجام می شود. الگوهای خواندن دانش آموزان دارای ناتوانی در یادگیری بدین گونه است که آنها به حد مکفی از راهبردهای دیداری، شنیداری، راهبردهای توجه به کلمه، تجرید و پردازش خبر استفاده نمی کنند.
11- شناسایی اختلال خواندن از دوران خردسالی:
برخی از پژوشهگران در جستجوی راههای برای تشخیص الگوهای پیش بینی کننده نارساخوانی آتی در کودکان هستند. آنها به این مدل نام سندرم تأخیری زبان نام داده اند. این افراد با یادگیری گروهی از کودکان از دوران نوزادی تا کودکستانی به نتایجی رسیدند. آنها متوجه شدند خردسالانی که الگوهای زیر را نشان می دهند برای داشتن اختلال خواندن در معرض خطرند یا مستعد اختلالهای رفتاری اند.

R A H A
07-04-2011, 11:12 AM
1- ضعف شنیداری: بطور معمول صداها را خوب نمی شنوند.
2- رشد زبان غیر عادی: استفاده از کلمه هایی که به طور قابل توجهی ناپخته و یا غیر طبیعی است. این کودکان الگوهای زبان شفاهی را به طور موفقیت آمیزی مورد استفاده قرار نمی دهند.
3- ادراک شنیداری ضعیف: نمی توانند به گوش کردن ادامه دهند.
4- در دنبال کردن جریان گفتگو مشکل دارند و نمی توانند نکته اصلی مطلب گفته شده را درک کنند و به طور مرتب سؤالاتی نظیر «چه، ها، منظورتان چیست؟» می پرسند.
5- ادراک دیداری ضعیف
6- ضعف در حافظه کوتاه مدت: نمی توانند کلمات جدید، نامها و حکایتها را به خاطر بسپارند.
7- ضعف در سازماندهی: نمی توانند اشیاء را به طور سازمان یافته ای نگهداری کنند. اشیاء را گم می کنند. اتاق آنها معمولاً شلوغ و کثیف و درهم و برهم است و در ایجاد نظم محیط توانایی اندکی دارند. زمانی که از آنها خواسته می شود اتاقشان را تمیز کنند یا چیزهایشان را جمع و جوز کنند دچهر سردرگمی می شوند.
8- ضعف در شنیدن اصوات: نمی توانند صداهای موجود در یک کلمه را بشنوند و در ارتباط بین صداها با حروف مشکل دارند. پس از گذشت یک مدت زمان از بیاد آوردن صداها و حروف عاجز است.
9- کوتاهی دامنه توجه: نمی توانند عمل گوش کردن را به پایان برسانند و به سرعت توجه آنها معطوف به چیزهای دیگری می شود. علاقه ای به دنبال کردن موضوعات داستان یا خواندن کتابها ندارند.
10- ضعف در نامیدن اسامی اشیاء: برای به خاطر آوردن اسامی اشیاء تلاش می کنند. هنگامی که مشغول گفتن یا نامیدن چیزی است درمانده می شوند و بدون هدف نگاه می کنند. اغلب اشیاء را می شناسند و نمی توانند آنها را بنامند. به طور مرتب افراد آشنا را با اسامی دیگر می خوانند.
11- ضعف در یادآوری کلمه: در به خاطر آوردن کلمه های خاصی که قبلاً فرا گرفته است درمانده می شوند و هنگامی که کلمه ای به یادشان نمی آید کلمۀ دیگری را جانشین می کنند و زیاد اشاره می کنند. مرتباً می گویند «شما می دانید» و یا از «آن» زیاد استفاده می کنند و در تلفظ کلمات معمولاً اشکال دارند. در جمله از ساختارهای غلط استفاده می کنند. هنگامیکه منظورش شما یا او است «من» می گویند.
12- نحوه برخورد کودکان دارای اختلال خواندن در ارتباط با موضوعات درسی:
این کودکان فراگیری مهارتهای خواندن و نوشتن را مشکل می یابند. آنها ممکن است احساس غم زیادی در حضور همسالان خود به دلیل احساس بی حرمتی برایشان پیش می آید تجربه کنند. آنها از گروه همسالان خود خیلی متفاوت بنظر می رسند و قادر به دنبال کردن آموزشهایی که از نظر دیگران ساده به نظر می رسد نیستند.
13- مهمترین علل نارساخوانی:
مشکلات توالی: معمولاً علت نارساخوانی را پردازش دیداری توصیف می کنند آنچه که به ظاهر یک مشکل ادراکی است (خواندن کلمات بطور وارونه، حذف کلمات) معمولاً با پردازش اطلاعات مرتبط است. وقتی که دانش آموز در توالی اطلاعات و سازماندهی آنها دچار مشکل است ممکن است این مشکل در توالی حروف و کلماتی که می خواند نیز تجربه کند. همین مشکل ممکن است منجر به خواندن منقطع، جا انداختن کلمات یا سطور و مشکل در تمرکز بر سواد درسی شود.
ضعف پردازش شنیداری: برخی کودکان در پردازش دقیق محرکهای شنیداری- دریافتی مشکل دارند. مثال← آنها در مهارتهای مربوط به تمیز و تشخیص محرکهای شنیداری دچار آسیب هستند←.کلمات و عبارات را غلط تشخیص می دهند ← ممکن است کلمه بال را بالا و توت را توپ اشتباه کنند.
14- عوامل احتمالی مؤثر در مشکلات خواندن:
1- نامناسب بودن متن، ضعیف بودن کادر آموزشی، مشکل در برگرداندن حروف به صدا، کم بودن تجربه خواندن.
2- معلم- کلاس، سازمان مدرسه، کودک- ارتباط بین خانه و مدرسه.
15- چند درصد افراد اختلال در خواندن دارند.
بیش از 25% ناکامی های کودکان در کلاسهای ابتدایی از ناتوانی خواندن است. مطابق dsmtv 4 درصد که 60 الی 80 درصد از جنس مذکر دارای اختلال خواندن هستند.
16- عواقب اختلال در خواندن:
این اختلال یک ردیف عواقب هیجانی به دنبال دارد و انعکاس آن در وضع و رفتار و شخصیت کودک مشهود است. آنها به منزلۀ کسانی که از خود پنداشت ضعیفی برخوردارند توصیف شده اند. فاقد اعتماد به نفس مورد پذیرش همسالان خود نیستند. موفقیت های خود را به عوامل خارجی اسناد می دهند. برخورد نامناسب خانواده و مدرسه، تبعیض، تحقیر، برچسب عقب ماندگی یا خرابکاری زدن به آنها موجب آثار هیجانی متعددی می شود.

R A H A
07-04-2011, 11:13 AM
روشها و راهبردهای آموزشی ترمیمی در بازپروری دانش آموزان دارای اختلال خواندن


آگاهی های فرازبانی شامل مهارتهای :
1- رمزگشایی واج شناسی 3- آگاهی نحوی
2- آگاهی واج شناسی 4- آگاهی معناشناسی
آگاهی واج شناسی← آگاهی خود از صداهای سازنده کلمات آگاهی واج شناسی
سه شکل آگاهی واج شناسی
1- آگاهی هجایی← آگاهی از هجاهای سازنده کلمه (بخش ها)
2- آگاهی از واحدهای درون هجایی ← آگاهی از تجانس و قافیه
3- آگاهی واجی← آگاهی از صداها و هر نوع ممکن در واج های سازندۀ کلمات
آگاهی هجایی:
1- تقطیح هجایی← تقطیع کلمات به هجاهای سازندۀ آن است. از کودک باید خواسته شود واژه ها را به هجاهای سازنده تقطیع کند و آن را به صورت مجزا بگوید
کتاب←کِ تاب بابا ← با با
2- ترکیب هجایی← ترکیب و یکپارچه کردن هجاهای مجزا که به تشکیل کلمه منجر می شود.
● واژه هایی را به صورت هجاهای مجزا بگویند : «قور با غه» باید هجاهای شنیده شده را ترکیب کند و بگوید «قورباغه».
● بعد از گفتن کلمه قورباغه از بین چند تصویر، تصویر واژه مورد نظر را پیدا کند.
● کلمات را به شکلی که در بالا مطرح شده از طریق نوار برای دانش آموز پخش کنیم.
● بر ترکیب هجاها تأکید کنیم.
3- ضربه هجایی: از دانش اموز بخواهیم به تعداد هجاهای سازنده کلمات روی میز ضربه بزند.
4- داستان خوانی: داستانی را برای کودک خوانده و آنها را تشویق کنیم تا هجاهای شنیده شده در داستان را برای ساختن یک کلمه بامعنا ترکیب کند.
معلم: من در سبد یک اَ نار دیدم معناگر: انار
5- تصویر خوانی: تصویری را به کودک نشان دهیم و از او بپرسیم این تصویر چیست ؟ کودک جواب داد، تآکید کنیم. «بله، خوب این تصویر یک آهو است». به کودک بگوییم «آیا این کلمه را آرام بگوییم: آ ، هو ». و بخواهید تا این کار را با کلمات دیگر تمرین کند.
آگاهی از واجهای درون هجایی: آگاهی از تجانس و قافیه:
منظور از این آگاهی، توانایی کودک در تشخیص تجانس و قافیه، بدین معنا که کلمات می توانند به واحدهای بزرگتر از یک واج و کوچکتر از یک هجا تقطیع شوند. این واحدها بیشتر از یک واج به تنهایی هستند و می توانند شامل دو یا چند واج باشند. اما از هجا (بخش) کوچکترند. مثال ← سیر سیب← هم واج اول و واج دوم هر دو کلمه یکسان تنها اختلاف در واج آخراست.
1- گوش کردن شعرهای ریتمیک:
گفتن و خواندن داستان و شعرهای کودکانه برای پیدا کردن کلمه هایی که هم قافیه هستند. در هنگام خواندن شعرها سعی کنید کلمات هم قافیه را اغراق آمیزتر از بقیه کلمات ادا کنید.
2- نامیدن اولین صدا:
از کودک بخواهیم واژه هایی را که در اولین صدا باهم مشترک هستند بگوید. آب، آباد، آسمان،← در واج اول مشترکند.
3- عوض کنید:
یک کلمه تک هجایی (تک بخشی) را به دانش آموز ارائه کنیم و از او بخواهیم صدای «آ» را جانشین صدای «اُ» کند. ابتدا این کار را با کلمات تک بخشی انجام می دهیم.
4- دستکاری هجایی:
تغییر دادن صدای اول به صداهای دیگر به منظور ساخت کلمه جدید ← صدای س را برداشته مثلاً به جای آن صدای ش .
5- ضربه زدن:
از دانش آموز بخواهیم به ازای صداهای موجود در کلمه ای که می شنود ضربه ای روی میز بزند.
آگاهی واجی:
به آگاهی دانش اموزان از صداهای مختلف و نیز امکان هرگونه جابجایی و تغییر در صداها.
1- حذف اولین صدا:
از کودک بخواهیم اولین صدای کلمه ای را که شنیده است حذف کرده و بقیه را بگوید. مسواک←ابتدا نخستین صدا را حذف کرده و سپس کلمه را بدون گفتن صدای اول بگوید←سواک
2- شناسایی کلمات مختلف با صدای اول یکسان:
کلماتی را برای دانش اموزان بگوییم که در صدای اول باهم مشترک اند. برف برگ بدر
3- نامیدن صدای آخر:کلماتی را برای دانش آموز بگویید که در صدای آخر باهم مشترکند. دام بام نام
4- حذف صدای آخر: صدای آخر کلمه ای را که شنیده است حذف کرده و بقیه را بگویید. بام←با
5- حذف صدای آخر و اضافه کردن صدای دیگر: بادام← بادا (صدای آخر حذف کند) ← صدای دیگری جایگزین کند← بادات.
6- شناسایی کلمات مختلف با صداهای پایانی یکسان← کار- داس – مار – بار – میخ
7- حذف صدای میانی ← سیب ← سب
8- حذف کلمه ← در یک جمله حذف اول یکی از کلمات را حذف کنید و از دانش آموز بخواهید حرف اول کلمه را با توجه به محتوای متن حدس بزند.
9- کارتهای دیداری: برای سرعت بخشیدن به خواند کلمات آموزش داده شده از کارتهای دیداری برای کلمه های مشکل استفاده کنید.
10- تلفظ با صدای بلند.
11- کلمه های شبیه به هم را شناسایی کند. کلمه را روی مقوا نوشته و دانش آموز را برای گفتن کلمه مشابه آن کلمه از طریق یک معما راهنمایی می کنیم. مثلا← کاج؛ با بیان یک جمله یا تعریف یک معما دانش آموز را برای رسیدن به کلمه ای که شبیه این کلمه باشد راهنمایی می کنیم← ( این کلمه مربوط به درختی است که در عید کریسمس آنرا تزیین می کنند.) کاج

R A H A
07-04-2011, 11:14 AM
خواند محور فعالیتهای تحصیلی و رمز موفقیت در سایر زمینه های درسی است. بدون خواندن پیشرفت کردن در زمینه های تحصیلی به کندی انجام می شود.
- مشکلات خواندن مهمترین عامل عدم موفقیت در مدرسه است. توانایی کودکان در خواندن کنشی بنیادی در جوامع امروزیه برای اینکه در دورانی که عصر ارتباطات است اطلاعات به صورت نوشتاری مبادله می شود.
- از آنجا که خواندن به عنوانی یکی از مهمترین فعالیتهای آموزشی در نظر گرفته شده به همین دلیل بخش وسیعی از برنامه درسی را به خودش اختصاص داده است.
و تقریباً هر بخش از زندگی ما مربوط می شود به فعالیت خواندن. مثال از تأثیر خواندن در زندگی روزمره. - علائم راهنمایی و رانندگی
- تابلوهای آگاهی
- روزنامه

- تشخیص
خواندن دارای شش گام است. – جذب
- درک کلی (ادراک درونی)
- درک نمایی (درک خارجی)
- حفظ
- ارتباط (به کارگیری)
تمام نظامهای آموزش و پرورش دنیا با مشکل بچه هایی که از عهدۀ برنامه درسی خودشان برنمی آیند روبرویند و این دانش آموزان قادر به درک مفاهیم، حقایق و مهارتهایی که به راحتی توسط کودکان دیگر یاد گرفته می شود نیستند.
این دانش آموزان تحت عنوان ← دانش آموزان دارای نیازهای ویژه ← می گویند.
- ناتوانی خاص یادگیری← برای توصیف دانش آموزانی به کار می رود که با داشتن هوش متوسط یا اندکی کمتر یا بیشتر از متوسط در یادگیری بعضی جنبه های بنیادی یادگیری مشکل دارند.
- ناتوانی های یادگیری دو دسته هستند:
1- مهارتهای پایه برای پیشرفت تحصیلی در درسهایی مانند خواندن- املاء- حساب کردن← ناتوانی یادگیری تحصیلی.
2- مهارتهای پیش نیاز که دانش آموز برای یادگیری درسهای خواندنی، نوشتن، حساب کردن به آنها نیاز دارند و پیش از ورود کودک به مدرسه شناسایی می شوند.
- به اعتقاد متخصصان کودکان دارای مشکل در یک یا چند فرآیند روان شناختی پایه مشکل دارند ← درک و فهم و به کار بستن بیانی و نوشتاری و نارساییها ممکن در← شنیدن، سخن گفتن، خواندن، نوشتن و انجام محاسبه های ریاضی.
- ویژگی های دانش آموزان دارای اختلال خواندن:
1- برخی حروف را به صورت سروته می بینند (من) (نم)
2- قادر به درک یا گفتن تفاوتهای بین حروف از نقد شکل شبیه هم هستند نمی باشند.←ع با غ
3- ممکن است حروف تعدادی از کلمات واژگون به نظر برسد ← روز شبیه زور
4- حروف مجزا را بشناسند ولی قادر به ایجاد صدا در کلمه ای که می خوانند نشوند.
5- قادر به تشخیص کلماتی که قبلاً دیدند نباشند.
6- حروف و هجاها را جابجا یا معکوس کنند.
7- در یادگیری و به خاطر سپردن کلمات دیده شده مشکل داشته باشند.
8- حروف یا هجاها را وارونه بنویسند.
9- مشکل در سازماندهی مطالب خواندن شده دارند.
10- مشکلاتی در پردازش شنیداری دارند.
11- مشکل در دیکته نویسی ← دانش آموزان می توانند در هر یک از ویژگیها مشکل داشته باشند یا ندانسته باشند.

- انواع اختلال خواندن براساس علت یا برنامه آموزشی:
نارساخوانی بینایی : کودکان اختلالاتی در ادراک بینایی و حافظه بینایی دارند.
جهت یابی- تمیز اندازه و شکل- پردازش بینایی ← دچار مشکل اند.
1-نارساخوانی شنیداری :
- می توانند محرکهای بینایی را از یکدیگر تشخیص دهند اما نمی توانند بین شکل حروف و صداهای آنها ارتباط برقرار کنند.
- تشخیص صداهای گفتاری- ترکیب صداها- نامگذاری- پردازش شنیداری ← مشکل.

- سنین شروع اختلال:
تا قبل از سال دوم ابتدایی کودکان اشتباهات فراوانی در خواندن دارند ولی جدی نیست و اختلال بعد از سال دوم ظاهر می شود.
- عوامل احتمالی مؤثر در مشکلات خواندن:
1- نامناسب بودن متن- ضعیف بودن کادر آموزشی- مشکل در برگرداندن حروف به صدا- کم بودن تجربه خواندن.
2- معلم- کلاس- سازمان مدرسه- ارتباط بین خانه و مدرسه.
- بیش از 25% ناکامیهای کودکان در کلاسهای ابتدایی از ناتوانی خواندن است.
- بیش از 60 الی 80 درصد از جنس مذکر دارای اختلال خواندن هستند.

عواقب اختلال خواندن:
این اختلال یک ردیف عواقب هیجانی و انعکاس آن در وضع و رفتار کودکان مشهود← آنها به منزله کسانی هستند که از خودپنداشت ضعیفی برخوردارند.
فاقد اعتماد به نفس
مورد پذیرش همسالان خود نیستند.
برخورد نامناسب خانواده و مدرسه- تبعیض، تحقیر- برچسب عقب ماندگی یا خرابکاری به آنها موجب آثار هیجانی متعدد می شود.

*آگاهی واج شناسی: ← آگاهی از صداهای سازندۀ کلمات
آگاهی هیجانی: آگاهی از هجاهای سازنده کلمه (بخش ها)
1- تقطیع هیجانی← از کودک خواسته شود واژه ها را به هجاهای سازنده تقطیع کند و به صورت مجزا بیان کند← کتاب← ک تاب.
2- ترکیب هجایی← ترکیب و یکپارچه کردن هجاهای مجزا و تشکیل کلمه:
- واژه ها را به صورت هجاهای مجزا بگوییم ← (ک تاب)
- باید هجاها را ترکیب کند و بگوید ← (کتاب)
- بعد از گفتن کتاب بین چند تصویر، تصویر مورد نظر را پیدا کند.
- کلمات را به همان شکل که گفته شد به صورت نوار برای دانش آموز پخش شود.
3- ضربه هجایی: از دانش اموز بخواهیم به تعداد هجاهای سازنده کلمات روی میز ضربه بزند.
4- داستان خوانی: داستانی را برای کودک خوانده و آنها را تشویق کنیم تا هجاهای شنیده شده در داستان را برای ساختن یک کلمه بامعنا ترکیب کند.
معلم: من در سبد یک اَ نار دیدم معناگر: انار
5- تصویر خوانی
6- نامیدن اولین صدا ← از کودک بخواهیم واژه هایی که در اولین صدا باهم مشترک هستند بگوید ← آب- آباد- آسمان ← اشتراک در واج اول.

*آگاهی واجی← صداهای محتلف و اشکال جابجایی و تغییر در صداها
1- حذف اولین صدا← صدای کلمه ای را که شنیده، حذف کرده و بقیه را بگوید ← مسواک← سواک
2- نامیدن صدای آخر← کلماتی را برای دانش آموز بگوییم در صدای آخر مشترکند ← دام-بام – نام
3- شناسایی کلمات مختلف با صداهای یکسان ← برف – برگ – بدر
4- حذف صدای آخر کلمه ← بام – با
5- حذف صدای آخر و اضافه کردن صدای دیگر← بادام← بادا← بادات
6- شناسایی کلمات مختلف با صداهای پایانی یکسان ← کار- داس- مار – باز
7- کارتهای دیداری
8- تلفط با صدای بلند.

R A H A
07-04-2011, 11:15 AM
نتیجه گیری:

یکی از مهمترین فعالیتهای آموزشی در طول سالهای اولیه دبستان و پس از آن خواندن است.
اهمیت این فعالیت بقدری است که از آن به عنوان شاخصی برای موفقیت در تحصیل یاد می کنند به همین دلیل وظیفۀ اصلی بنیادهای آموزشی است که دانش آموزان را در آن به مهارت برسانند.
نارساخوانی به عنوان یکی از زیرگروههای ناتوانی های خاص یادگیری در نظر گرفته می شود و آن یک اختلال خاص زبانی است که به طول خاصی خواندن و نوشتن را درگیر می کند. کودکانی که در خواندن اختلال دارند می توانند کلمات را روی صفحۀ کاغذ ببیند اما ممکن است مفهومی از آن را درک نکنند. تاکنون بخی از ویژگی های متمایز کننده آنها تعیین شده است که براساس آن می توان تصمیمات آموزشی مرتبط با ویژگی خاص هر کودک را اتخاذ نمود.


معلمان موفق با ارائه تمرینهایی که مویزان موفقیت دانش آموزان را افزایش می دهد امکان پیشرفت آنها را فراهم می کنند.
بسیاری از دانش آموزان که دارای اختلال خواندن هستند متأسفانه برچسب کودن، کم ذهن، عقب مانده، را مثال آن زده می شود که هیچکدام صحیح نیست.



مطالعات نشان می دهد که این اختلال قابل درمان است. آموزگاران و والدین اگر به دانش و حوصله لازم مجهز باشند قادرند این مشکلات را تا حد زیادی حل کنند. ممکن است بسیاری از این دانش آموزان در زمینه های متعدد به پیشرفتهای چشمگیری دست یابند. معلمان باید فعالیتهایی را که رغبت کودکان را تحریک می کند تدارک ببینند و به دانش آموزان فرصتی دهند که خود جریان یادگیریشان را در دست گیرند. معلمان باید لوازم و شرایط را برای پیشرفت دانش آموزان فراهم کنند.


منبع: برگرفته از پروژه خانم کرامتی دانشجوی روانشناسی