PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : کورش بزرگ پادشاه سرزمين جاويد



armin khatar
06-29-2011, 11:25 PM
بنام هستي بخش زندگي

امروزمي خواهم كه اززبان خودكورش بزرگ باشما دوستان حرف بزنم*

پس ماامروزواردمرحله اي اززندگي كورش بزرگ مي شويم كه همه چيزآن معلوم ومشخص است ودربسياري ازمواردخودكورش بزرگ سخن مي گويدازجمله بعدازورودبه همدان چنين بيان مي نمايد:

وقتي آستياژبراثرمحاصره شدن مجبورگرديدتسليم شودمن سپردم كه باوي به احترام رفتاركنندزيراعقيده دارم كه باهرپادشاه بايدبااحترام رفتاركنندوازآن گذشته آستياژجدمادري من بودوهرگاه نسبت به اوبي احترامي مي كردندبه منزله توهين نسبت به من محسوب مي گرديد.

آستياژرادرخيمه اي وسيع داراي فرش هاي خوب جادادندوسپردم كه همه گونه وسايل راحتي رابرايش فراهم كنندوخودواردهمدان شدم تااينكه زروسيم –جواهرات وفرش ها واسب هاي آستياژرابه تصرف درآورم وهنگامي كه واردكاخ آستياژشدم دختري كه يك دسته گل سرخ معطردردست داشت به استقبال من آمدوآن دسته گل رابه من دادوگفت به خانه ما خوش آمدي.

گفتم اي دخترتوكيستي؟اوگفت من دخترآستياژهستم.پرسيدم آياخواهرت ماندان رامي شناسي؟اوگفت چگونه ممكن است كه من خواهر بزرگم ماندان راكه همسركمبوجيه بودنشناسم وآياراست است كه كمبوجيه درجنگ كشته شد؟گفتم بلي اي دخترپدرمن كمبوجيه سال گذشته درجنگي كه با پدرتومي كردكشته شد.بعدازاوپرسيدم اسم توچيست؟اوجواب دادنام من(امي تيس)است گفتم هم اسم توگل سرخ است وهم براي من گل سرخ آورده اي.{امي تيس برخلاف شكل ظاهري اش كلمه يوناني نيست بلكه پارسي مي باشدودرقديم به معناي گل سرخ بود}امي تيس به من گفت بيا استراحت كن ومن خودپاهاي توراخواهم شست.گفتم تودخترپادشاهي ونبايدپاهاي مرابشويي بلكه خدمتكاران توبايدعهده دارشستن پاي من شوند.امي تيس گفت من اكنون دختريك پادشاه مغلوب هستم وپدرم نيزگرفتاراست وتوپادشاه فاتح مي باشي وهرگاه من پاهاي تورابشويمكسي نخواهدگفت كه ازشان من كاسته شده زيراهمه مي فهمندكه چون پدرم مغلوب گرديده من مجبورم كه پاي پادشاه فاتح رابشويم.

گفتم امي تيس تومي تواني مغلوبيت پدرت وخودراازبين ببري.امي تيس پرسيدآياپدرمن بازپادشاه خواهدشد؟گفتم نه اي دختراوديگرپادشاه نخواهدشدولي تومي تواني پادشاه بشوي.امي تيس پرسيدآيامن مي توانم به جاي پدرم پادشاه مادشوم؟گفتم تومي تواني هم پادشاه مادوهمپادشاه پارس بشوي يعني پادشاه تمام ايران .امي تيس متعجب شدوپرسيدآياچنين چيزي ممكن است؟گفتم بلي هرگاه توزن من بشوي چون من پادشاه مادوپارس خواهي بود.امي تيس خنديدوگفت من حاضرم كه زن توبشوم ولي نمي دانم كه آياپدرم موافقت مي كندكه من همسرتوباشم يانه؟گفتم تصورمي نمايم پدرت مخالفت نخواهدكرد وبه طوري كه من پيش بيني نمودم آستياژباوصلت من ودخترش ممانعت نكردوامي تيس علاوه براينكه سواري وتيراندازي راآموخت راندن ارابه جنگي راهم فراگرفت.اين امي تيس كه به قول كورش بزرگ همسراووملكه ايران شددختري بودزيبا وبانشاط وبه اصطلاح امروزاسپورتمن.

واضع است كه امي تيس دختركوچك آستياژخاله كورش بزرگ بودوپادشاه ايران باخاله خودازدواج كردولي درآن موقع اين ازدواج مشروع وقانوني به شمارمي آمدوكورش بزرگ مبادرت به كارخلاف نكرد.

armin khatar
06-29-2011, 11:27 PM
فلسفه سیزده بدر در ایران باستان:.




ایرانیان باستان اعتقاد داشتند که عدد 13 نحس می باشد ، از نظر علمی عقیده ی آنها کاملا درست می باشد ! البته در رسانه های امروزی هیچ اشاره ای به اینگونه مسائل نمی شود و دلیل آن هم ترس از خرافی شدن عقاید و همچنین کم بودن سطح علمی جامعه می باشد .



در واقع فلسفه عدد 13 بر می گردد به طرز قرار گیری ستاره ها و منظومه خورشیدی ؛ جمعی از دانشمندان بر این باورند که اجسام خیلی بزرگ ( مانند ماه ، یا حتی کوه ) نوعی فرکانس از خود منتشر می کنند که بر بازده و عملکرد مغز جانوران خصوصا انسان مستقیما تاثیر ( خوب یا بد ) دارد . این مسئله پایه و اساس خیلی از عقاید را ثابت می کند . ( در باره این موضوع مطالب بسیار زیادی وجود دارد که به دلیل مختصر گویی از آوردن آنها در این متن خود داری نمودم ) .



ایرانیان باستان این روز ( 13 فروردین ) را در طبیعت به جشن شادی می پرداختند تا بدین وسیله خود را از نحسی آن حفظ کنند . از آداب این روز می توان به گره زدن سبزه و دور انداختن یا به قولی به آب دادن سبزه اشاره کرد . در گذشته دختران و پسران دم بخت سبزه ها را گره می زدند و آرزو می کردند تا در سال جدید تشکیل خانواده دهند ، یک شعر نیز وجود دارد که دختران در هنگام گره زدن این سبزه ها می خواندند " سال دیگه ، سیزده به در ، خونه شوهر ، بچه بقل " که من هرچه در منابع در دسترسم جستجو کردم نتوانستم قدمت این شعر را از دوران قاجار بیشتر پیدا کنم ! البته گره زدن تنها مختص دختران و پسران دم بخت نمی باشد و همه می توانند سبزه ای گره زده و آرزو کنند . عقیده بر این بوده است که وقتی گره باز شود ، مشکلات حل شده و آرزو بر آورده می شود .



دور انداختن سبزه ها هم به این دلیل بود که ایرانیان باستان عقیده داشتند بدی ها و مریضی ها در این سبزه جمع شده و با به آب دادن یا به دور انداختن آن این پلیدیها و مریضی ها را از خود دور می کردند .



در ضمن این روز متعلق به خدای باران می باشد و در مراسم 13 به در دعا برای بیشتر شدن و به موقع بودن باران در سال جدید وجود داشته که با گذشت زمان این رسم از میان رفته

armin khatar
06-29-2011, 11:27 PM
بنام خداوندمهرآفرين
ايرانيان باستان كه جزمتمدن ترين مردمان روزگارخودبودنددرطي سال روزهاي خاصي داشتندكه دراين روزهاآداب وآيين هاي مخصوصي به جاي مي آوردند.
باظهورزرتشت اين پيامبربزرگ ايراني كه سرشارازپندها واندرزها ي اخلاقي براي مردمانش بوداين آيين ها بامذهب ودين زرتشت آميخته شدورنگ وفضاي مذهبي به خودگرفت البته باتوجه به تمدن چندين هزاره ي اين سرزمين كهن بي شك مراسم وباورهاي فراواني است كه درتوان من نيست كه آنهارادراين جا بيان كنم.
برگزاري جشن وسروردرهرماه نزدايرانيان وزرتشتيان نشان مي دهد كه مردمان اين سرزمين جداشادوپرنشاط بودند.شايديكي ازمهمترين دليل هاي موفقيت وپيروزيهاي چشمگيرايرانيان باستان درآن روزگاران همين شادي ونشاط وبرخورداري از روحيه اي قوي بوده است.
نخستين اشاره مشخص به قبيله ي ايراني يعني مادها درمتون آشوري قرن نهم ثبت شده است.
اين قوم بابابلي ها متحد شد ودرسال 612ق.م.آشورراسرنگون كردند.
امپراتوري هخامنشي ازادغام قبايل خويشاوندمادي وپارسي شكل گرفت.
آيين اين مردم ابتداباآيين هندوها يكي بودوبه يك زبان مشترك تكلم مي كردندوهنوزآداب ورسوم يكساني داشتند.قديمي ترين شواهد تاريخي ازآداب آييني ايرانيان مربوط به قرن هشتم قبل ازميلاد ازسلطنت مادهاست.ازعهدهخامنشي كه پس ازمادها درسال 539ق.م.آغازشدنيزمسكوكاتي به دست آمده كه برآن نقش آتشكده ياشاه روبه روي آتشدان ايستاده حك شده است.
زرتشت پيام رسان آزادگي*
لبخندكودكي هنگام زايش نويدپايان روزگاران تيرگي وناداني ومژده ي آغازروشني ورستگاري ايرانيان وجهانيان رامي دهد.
بزرگ پيام آورراستي زرتشت روزخردادازماه فروردين برابرباششم فروردين ماه ديده به جهان گشود.وسي سال پس ازآن درهمين روز پس ازده سال انديشيدن درنظام آفرينش به پيام راستين جهان ويكتايي جهان آفرين پي برده وبه پيامبري برگزيده شد.
پيامبرايران باستان وازخانواده ي سپيتمه برخي وي راازآذربايجان وپدرش پوروشسب ومادرش دغدو نام داشت.وي درزمان گشتاسب ظهوركردوآن درترويج دين بهي كوشيد.
زرتشت دربيست سالگي ازمردم كناره گرفت وبه رياضت مي گذرانيد .درسي سالگي مردم رابه خداشناسي دعوت مي كرد ودربين مردم توران وسكستان به تبليغ عقايدخودمي پرداخت.

armin khatar
06-29-2011, 11:28 PM
درآيين زرتشت اهورامزداخداي بزرگ است*
سه ركن مهم دين زرتشت پندارنيك*كردارنيك*وگفتارني ك است.اعتقادبه جهان ديگروصراط وميزان وداوري وبهشت ودوزخ دراين آيين آشكارااست وسرانجام پيروزي ازآن راستي است.
كتاب آسماني زرتشت اوستااست كه پس ازوداقديمي ترين كتاب مقدس آريايي است.
وحدودقرن دهم پيش ازميلاد به وجودآمده است.دين زرتشت برخلاف اديان سامي اززندگي مجلل روگردان نيست.زندگي نيك وشريف است وآنچه درآن است مقدس مي باشد.
خوشي وخرمي ازبراي نوع بشرموهبت ايزدي است ونبايدخودراازآنها محروم ساخت آسمان وآنچه درآن است. زمين وآنچه براوست مقدي است.
مزديستان آتش راموهبت الهي دانسته وشعله اش رايادآورفروغ رحماني مي دانند.
ايشان آتشدان افروزان رادرپرستشگاه به منزله محراب قرارداده اند.وهرسالجشن سده(دهم بهمن) رابه مناسبت پيدايش آتش برگزارمي كنند.
آري راست گفتند كه هرجامعه اي شاد باشد آن جامعه روربه پيشرفت مي گذارد ولي متاسفانه درسرزمين من از365روزآن شايدپيش ازنيمي ازروزهايش ماتموعزاداري است وخيلي ازآن جشنها وشادي هاي گذشتگانمان را يا فراموش كرديم ويا نمي گذارند انجام دهيم*