PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اخبار کوتاه سینمای ایران



shirin71
06-29-2011, 08:46 PM
http://www.cinemaema.com/parameters/cinemaema/images/cache/27/4d2940b1563d2a28a53289ca4cba32f6.jpg




«آمبولانس» سايت اختصاصي راه انداخت
فراخوان فيلم فريبرز عرب‌نيا براي ثبت‌نام و جذب بازيگر فيلم شروع شد


فيلم سينمايي «آمبولانس» به كارگرداني فريبرز عرب‌نيا و تهيه كنندگي محمود فلاّح وارد مرحله جذب بازيگر مي‌شود و فراخوان جذب بازيگر براي اين فيلم در سايت مربوطه ارائه شده است. به نقل از سايت فيلم، علاقه‌مندان به بازيگري در اين فيلم با مراجعه به قسمت «ثبت نام» در سايت رسمي فيلم آمبولانس مي توانند، مشخصات و عكس‌هاي خود را از طريق فرم اعلام شده ارسال نمايند تا در صورت احراز شرايط براي حضور در آزمون انتخاب بازيگر برگزيده شوند.
سايت اين فيلم اعلام كرد كه از كليه كساني كه به هر دليل قصد ارتباط با پروژه سينمايي «آمبولانس» يا عوامل آن را دارند، تقاضاي اكيد مي‌شود تنها و تنها از طريق سايت رسمي اين فيلم Official Ambulance Movie (http://www.ambulancemovie.com/) يا Official Ambulance Movie (http://www.ambulance-movie.com/) اقدام به اين كار نمايند چرا كه در غير اين صورت، تماس‌هاي آنان بي‌پاسخ مي‌ماند.

فيلم سينمايي «آمبولانس» به كارگرداني فريبرز عرب‌نيا و تهيه كنندگي محمود فلاّح مجوز پروانه ساخت خود را دريافت كرده است و ظرف چند روز آينده پس از توافق با سرمايه‌گذار، مراحل كار پيش توليد خود را آغاز مي‌كند.
«آمبولانس» يك كار در ژانر اجتماعي است كه فيلمنامه آن را فريبرز عرب‌نيا به همراهي سامان استركي نوشته است. از عوامل پروژه مذكور تاكنون حضور داود ميرباقري به عنوان مشاور كارگردان قطعي شده است.

shirin71
06-29-2011, 08:47 PM
http://www.cinemaema.com/parameters/cinemaema/images/cache/d9/1b94cdbc1f5cd46184e2ae1eb9fc9b0b.jpg



پس از چهار هفته در اكران عمومي تهران و شهرستان‌ها
«جرم» مسعود كيميايي 650 میلیون تومان فروخته است

فیلم سینمایی «جرم» ساخته مسعود کیمیایی در سینماهای تهران به فروش ۴۳۰ میلیون تومانی دست پیدا کرد. این فیلم در سینماهای تهران با داشتن ۱۵ سالن و ۲۸ روز نمایش توانست به فروش ۴۳۰ میلیون تومانی دست پیدا کند. «جرم» در شهرستان‌ها ۲۲۰ میلیون تومان فروش کرد.

داستان فیلم «جرم» درباره مردی است که نمی‌خواهد از عقیده‌ای که دارد تخطی کند. پولاد کیمیایی، حامد بهداد، شبنم درویش، بزرگان: جمشید مشایخی، داریوش ارجمند، مسعود رایگان، اکبر معززی، نیکی کریمی، بهاره رهنما، سیامک انصاری، کیانوش گرامی، جلال پیشوائیان و جمعی از هنرجویان و فارغ‌التحصیلان کارگاه آزاد فیلم از بازیگران «جرم» هستند.
«جرم» که در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر روی پرده رفت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را برای حامد بهداد و سیمرغ بلورین بهترین فیلم را برای مسعود کیمیایی به ارمغان آورد.

مسعود کیمیایی فیلم‌های سینمایی «رئیس»، «حکم»، «اعتراض»، «سربازهای جمعه» و... را در کارنامه دارد.

shirin71
06-29-2011, 08:47 PM
http://www.cinemaema.com/parameters/cinemaema/images/cache/f0/e87cbe516a8a35a3450bc5c99892e6cc.jpg



فيلم‌هاي علی رفیعی، عبدالرضا کاهانی، سیاوش اسعدی و علیرضا داودنژاد رقابت مي‌كنند
اسامی فیلم‌های بخش مسابقه جشنواره فیلم پلیس اعلام شد

با آثاری از علی رفیعی، عبدالرضا کاهانی، سیاوش اسعدی و علیرضا داودنژاد ۲۱ فیلم سینمایی در چهارمین جشنواره فیلم پلیس در بخش مسابقه به رقابت می‌پردازند. کار‌شناسان منتخب شورای برگزاری جشنواره از میان ۵۲ فیلم سینمایی رسیده به دبیرخانه جشنواره فیلم پلیس ۲۱ اثر را برای حضور در بخش مسابقه انتخاب کردند.

از میان ۲۱ فیلم سینمایی راه یافته به بخش مسابقه چهارمین جشنواره فیلم پلیس تنها ۶ فیلم در پرده‌ سینما‌ها به نمایش عمومی درآمده‌اند و مابقی فیلم‌های سینمایی هنوز اکران عمومی نشده‌اند.

اسامی فیلم‌های سینمایی به شرح ذیل است:
اخلاقتو خوب کن (سیدمسعود اطیابی)، باغ قرمز (امیر سماواتی)، ندار‌ها (محمدرضا عرب)، بی‌انت‌ها (امیرحسین جهددوست)، مرگ سپید (مرتضی آتش زمزم)، پشت در خبری نیست (شبنم عرفی‌نژاد)، مرگ کسب و کار من است (امیر ثقفی)، به هدف شلیک کن (محمد کتیرایی)، مرهم (علیرضا داوودنژاد)، آینه‌های رو به رو (نگار آذربایجانی)، اشکان و انگش‌تر متبرک (شهرام مکری)، سفر مرگ (حسن آقاکریمی)، زمان معکوس (انور ابلوچ)، حوالی اتوبان (سیاوش اسعدی)، دلخون (محمدرضا رحمانی)، هیچ (عبدالرضا کاهانی)، عروسک (ابراهیم وحیدزاده)، پرتقال خونی (سیروس الوند)، آقا یوسف (علی رفیعی)، بدون اجازه (مرتضی احمدی‌هرندی)، زندگی (جلیل سامان).

چهارمین جشنواره فیلم پلیس با رویکرد «پلیس، سینما، پیشگیری اجتماعی» توسط معاونت اجتماعی ناجا ۱۱ تا ۱۴ تیر ماه برگزار و آثار راه یافته به بخش مسابقه در سینما فلسطین به نمایش در خواهند آمد.

shirin71
06-29-2011, 08:47 PM
http://www.cinemaema.com/parameters/cinemaema/images/cache/87/4c2fc8903423f3b951c2f4e62736e7f2.jpg




مهدي صباغ‌زاده درباره صدر اسلام فيلم مي‌سازد
«پرچمدار عشق» روايت سينمايي وقايع جنگ احد است


فیلم سینمایی «پرچمدار عشق» به کارگردانی مهدی صباغ‌زاده با موضوعی درباره جنگ احد و پرچمدار این جنگ و با نگاه به تاریخ صدر اسلام ساخته می‌شود. صباغ‌زاده گفت: فیلمنامه «پرچمدار عشق» آماده است، این فیلم درباره مصائب پرچمدار جنگ احد و رابطه‌ای است که با پیامبر اکرم (ص) دارد، در حال بازنویسی و اصلاح نهایی فیلمنامه هستم و با فراهم شدن شرایط پیش‌تولید این فیلم تاریخی و مذهبی را شروع می‌کنم.

وی ادامه داد: تاریخ اسلام وقایع مهم و جذابی دارد که می‌توانند در قالب فیلم و مجموعه مطرح شوند، این آثار به دلیل تعلق خاطر مردم به پیامبر اکرم (ص) و معصومین مخاطب خواهد داشت، اما تولید این نوع فیلم‌ها و مجموعه‌ها ساده نیست، نیاز به تحقیق و پژوهش دارد و هزینه‌های ساخت آن بالا است.

این نویسنده و کارگردان گفت: من در حوزه سینمای تاریخی چندان فعال نبوده‌ام، اما دوست دارم با «پرچمدار عشق» تجربه‌ای تازه در این حوزه داشته باشم، از بازیگران لبنانی در کنار بازیگران ایرانی برای این فیلم استفاده می‌کنم و تمام صحنه‌ها در ایران فیلمبرداری می‌شوند. امیدوارم دوستان همکاری لازم را برای تولید این فیلم با من داشته باشند.

صباغ‌زاده افزود: «پرچمدار عشق» شباهتی با فیلم سینمایی «پیامبر اکرم» که مجید مجیدی آن را می‌سازد ندارد، آن فیلم کودکی حضرت رسول را به تصویر می‌کشد و فیلم من درباره‌ زمانی است که ایشان به رسالت رسیده‌اند.

مهدی صباغ‌زاده فیلم سینمایی «خاک و آتش» را در نوبت اکران دارد، وی فیلم‌های سینمایی «خانه خلوت»، «صبحانه‌ای برای دو نفر»، «پیشنهاد ۵۰ میلیونی»، «جستجو در جزیره» و... را کارگردانی کرده است.

shirin71
06-29-2011, 08:47 PM
http://www.cinemaema.com/parameters/cinemaema/images/cache/89/8e948513a6141665130e1bdc79244286.jpg




اداره نظارت و ارزشيابي و تهديد يك فيلم در حال ساخت؛ حكايت همچنان باقي‌ست؟!
عليرضا سجادپور به "سینمای ما" گفت:رخشان بنی‌اعتماد فیلمش را غيرقانوني و بدون پروانه ساخت کلید زده و بازيگران فيلم هم جواب عمل غیرقانونی خود را دریافت خواهند کرد


علیرضا سجادپور مدیر نظارت و ارزشیابی ارشاد در مورد فیلم جدید رخشان بنی اعتماد به سایت "سینمای ما" گفت: ما به چنین فیلمی پروانه ساخت نداده ایم و این فیلم فاقد پروانه ساخت است. این که در خبرها آمده است ایشان –رخشان بنی اعتماد- ساخت فیلم جدیدشان را مدتی پیش شروع کرده اند بنده اطلاع دقیق ندارم... فقط لازم می دانم تاکید کنم طبق قوانین رسمی کشور؛ فیلمسازی که بدون پروانه ساخت فیلمی را بسازد کاری غیر قانونی انجام داده است و عملش خلاف قانون رسمی است.
سجادپور ادامه داد: بازیگرانی هم که با چنین فیلمهایی - كه پروانه ساخت ندارند - قرار داد همکاری ببندند و در آن به ایفای نقش بپردازن، با واکنش مراجع قانونی روبرو خواهند شد و جواب عمل غیرقانونی خود را دریافت خواهند کرد.

لازم به ذکر است این اتفاق در حالی به وقوع پیوسته که رخشان بنی اعتماد چندی پیش به صورت رسمی فیلمبرداری فیلم جدیدش را آغاز کرد و خبر توليد فيلم در رسانه‌هاي مختلف منتشر شده است؛ فیلمی در 9 اپیزود که هنوز نام مشخصی ندارد و بازیگران شاخص و مطرح همچون فاطمه معتمد آریا ، باران کوثری ، مهدی هاشمی ، حبیب رضایی ،‌ صابر ابر ، نگار جواهریان ، فرهاد اصلانی و... در آن بازي مي‌كنند.

سايت "سينماي ما" پي‌گير و آماده انعكاس حرف‌هاي رخشان بني‌اعتماد و بازيگران فيلم درباره اين موضوع است و اميدواريم مشكلي در مسير روند توليد و نمايش فيلم تازه اين سينماگر مطرح و شاخص ايران پيش نيايد.

shirin71
06-29-2011, 08:48 PM
http://www.cinemaema.com/parameters/cinemaema/images/cache/26/61e5bf371ac5ff67b76e93f0c1c86b9a.jpg



علي سرتيپي خبر داد كه اكران آخر هفته «ورود آقايان ممنوع» تا صبح ادامه داشت
65 ميليون تومان فروش پنج‌شنبه و 320 ميليون تومان فروش در ده روز در تهران

فيلم سينمايي «ورود آقايان ممنوع» به كارگرداني رامبدجوان و تهيه‌كنندگي علي سرتيپي به فروش 470 ميليوني در تهران و شهرستان‌ها دست يافت. سرتيپي مديرعامل پخش موسسه فيلميران گفت: فروش فيلم در تهران روز چهارشنبه 31 ميليون تومان و پنجشنبه گذشته 65 ميليون تومان بوده است . در حال حاضر فيلم در 21 سالن سينمادر تهران به نمايش درآمده و به فروش 320 ميليون توماني در تهران دست يافته است.
وي در ادامه افزود: فيلم در 18 شهرستان به نمايش گذاشته شده و تاكنون به فروش حدود 150 ميليون توماني دست يافته است .
«ورود آقايان ممنوع» تا ساعت ‌٤ بامداد امروز در سينماها نمايش داشت و ‌٦٥ ميليون تومان فروخت. تهيه كننده اين فيلم د با اعلام اين مطلب گفت: استقبال خوبي در پنجشنبه (‌٢ تير) از فيلم شد به طوري كه سينما آزادي تا ساعت ‌٤ صبح،‌ اريكه ايرانيان و فرهنگ تا ساعت ‌٣ و ايران تا ساعت ‌٥/٢ بامداد سانس فوق العاده داشتند.

وي مجموع فروش اين فيلم را در تهران ‌٣٢٠ ميليون تومان و در شهرستان ‌١٥٠ ميليون تومان اعلام كرد و گفت: فيلم در ‌٢١ سينما در حال اكران است و اميدوارم با كامل شدن سينماهايش حداقل تا ‌٢٥ سينما فروش فيلم در تهران به دو ميليارد برسد.

تهيه‌كننده ورود آقايان ممنوع در ادامه به تبليغات فيلم اشاره كرد و گفت: به نظرم فيلم توسط مردم و مخاطبين به يكديگر معرفي مي‌شود كه اين بسيار خوب است و اميدواريم تابستان خوبي را با استقبال مخاطبان از فيلم‌ها شاهد باشيم.
وي در ادامه به فروش فيلم در روز سه‌شنبه كه بليط سينماها به صورت نيم بهاء ارايه مي‌شود، اشاره كرد و گفت: با توجه به اين كه سه‌شنبه ما 18 سالن سينما (تهران) در اختيار داشتيم و بليط به صورت نيم بهاء توزيع مي‌شود به فروش 40 ميليون توماني دست يافتيم كه بسيار خوب است.

سرتيپي به فروش فيلم «جرم» در هفته پنجم نمايش اشاره كردو گفت: فيلم سينمايي جرم هم فروش خوبي دارد و 420 ميليون در تهران و 210 ميليون در شهرستان‌ها فروش داشته كه به رفم 630 ميليون فروش در تهران و شهرستان دست يافته است اين فيلم در حال حاضر 16 سالن سينما در تهران را در اختيار دارد.

سرتيپي در پاسخ به اين سوال كه استقبال مخاطب از « ورود آقايان ممنوع» بر فروش ديگر فيلم‌ها چه تاثيري خواهد داشت گفت: به نظرم تاثيري مثبت خواهد گذاشت زيرا ما در اكران نوروز دو فيلم «اخراجي‌ها3» و «جدايي نادر از سيمين» را داشتيم كه هر دو به فروش خوبي دست يافتند و اثر مثبتي را در فروش فيلم‌ها شاهد بوديم اميدوارم اين اتفاق دوباره تكرار شده و ما شاهد بازار داغ سينما و استقبال مخاطب از فيلم‌ها در تابستان امسال باشيم.

shirin71
06-29-2011, 08:48 PM
http://www.cinemaema.com/parameters/cinemaema/images/cache/52/e5b0714c324df2bd1b4cec563dcbb0a0.jpg




مراسم ترحيم آيت‌الله صدر عاملي جمعه سوم تير در مسجدعلي‌ابن موسي الرضا(ع)
پيام تسليت جامعه اصناف سينمايي به رسول صدرعاملي



جامعه اصناف سينمايي در پيامي به رسول صدرعاملي، درگذشت پدر وي را تسليت گفت. به نقل از سايت خانه سينما، هيئت مديره و مدير عامل جامعه اصناف سينمايي در گذشت پدر رسول صدرعاملي را به وي تسليت گفتند.
در متن تسليت خانه سينما چنين آمده است:

جناب آقاي رسول صدر عاملي
فيلمساز گرانسنگ، ما را نيز در اندوه در گذشت پدر گرامي‌تان حضرت آيت‌الله سيدفخرالدين صدرعاملي شريك بدانيد. جامعه اصناف سينماي ايران از خداوند متعال براي ان مرحوم مغفرت و علو درجات و براي شما و ساير بازماندگان اين خاندان تندرستي و بهروزي مسئلت مي‌كند.
در اين خبر آمده است: مراسم ترحيم آيت‌الله صدر عاملي ، پدر رسول صدر عاملي امروز جمعه سوم تيرماه از ساعت 18 تا 19 در مسجدعلي‌ابن موسي الرضا(ع) واقع در ميدان شهدا ابتداي خيابان 17 شهريور جنوبي برگزار مي‌شود.

shirin71
06-29-2011, 08:48 PM
با فيلم سينمايي «من و تو»

بازگشت محمد رضا گلزار به سينما
http://www.bartarinha.ir/client/themes/fa/main/img/r_t_kh.gif
http://www.bartarinha.ir/client/themes/fa/main/img/l_t_kh.gif

فيلمبرداري فيلم سينمايي «من و تو» به كارگرداني «محمد بانكي» با بازي «محمدرضا گلزار» در حالي در اصفهان ادامه دارد كه تاكنون خبري از شروع فيلمبرداري فيلم منتشر نشده است.

http://www.bartarinha.ir/client/themes/fa/main/img/r_b_kh.gif
http://www.bartarinha.ir/client/themes/fa/main/img/l_b_kh.gif


«اصغر بانكي» تهيه‌كننده اين فيلم در خصوص فيلم «من و تو»گفت: تاكنون 35 دقيقه از فيلم سينمايي «من و تو» به كارگرداني «محمد بانكي» فيلمبرداري شده است.

وي افزود: فيلمبرداري پروژه در اصفهان ادامه دارد و همه بازيگران از جمله «محمدرضا گلزار»، «الناز شاكردوست»،‌ «بهنوش بختياري» و «اشكان بانكي» جلوي دوربين رفته‌اند. به گزارش فارس، فيلمبرداري اين فيلم در حالي انجام مي‌شود كه تاكنون خبري از شروع پروژه در رسانه‌ها منتشر نشده است. فيلمنامه‌ اين فيلم را رضا بانكي نوشته كه يك كمدي اجتماعي در حال و هواي فيلم سينمايي «دو خواهر» است.

«محمدرضا گلزار» پيش از اين در فيلم ميلياردي «دو خواهر» با محمد بانكي همكاري داشته است.

shirin71
06-29-2011, 08:49 PM
.:: "ملك سلیمان" در نمایشگاه كتاب ارائه می‌شود ::.

موسسه رسانه‌های تصویری در نمایشگاه بین‌المللی كتاب تهران، اقدام به عرضه محصولات مورد علاقه مخاطبان (از جمله "ملك سلیمان") با تخفیف ویژه نموده است. به نقل از روابط عمومی موسسه رسانه‌های تصویری، موسسه رسانه‌های تصویری اقدام به عرضه محصولات مورد علاقه مخاطبان با تخفیف ویژه در نمایشگاه بین‌المللی كتاب نموده است.

این موسسه با مجموعه‌ای از محصولات خود در نمایشگاه بین‌المللی كتاب تهران میزبان علاقمندان است. در كنار محصولات جدیدی همچون "ملك سلیمان"، بسته‌هایی از عناوین قبلی موسسه با تخفیف ویژه برای مخاطبان در نمایشگاه امسال ارائه می‌شود. بیست و چهارمین نمایشگاه بین‌المللی كتاب تهران از 14 تا 24 اردیبهشت در محل مصلی تهران برپا خواهد بود و غرفه موسسه در سالن نهادها و سازمان‌ها قرار دارد.

shirin71
06-29-2011, 08:51 PM
علیرضا سجادپور، رئیس اداره نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی ارشاد، در گفت‌‌و‌گو با خبرنگار شبستان، درباره حضور سینمای ایران در جشنواره فیلم کن گفت: حضور ایران در بازار کن بسیار فعالانه و پررنگ است. بخش رقابتی این جشنواره نیز پشیزی برای ما نمی‌ارزد و سازندگان فیلم‌های حاضر در کن باید پاسخ‌گو باشند.

وی با اشاره به این که پیش از این، معرفی فیلم برای حضور در جشنواره کن، بر عهده بخش خصوصی و یا نهادهای سینمایی نیمه خصوصی چون فارابی بوده است، گفت: ما هیچ‌گاه برای حضور در کن به طور رسمی فیلمی را معرفی نمی‌کنیم.

سجادپور در رابطه با فیلم‌های ایرانی که احتمالاٌ در کن به نمایش درمی‌آیند، تأکید کرد: تنها، فیلم‌هایی که از معاونت سینمایی مجوز خروج داشته باشند، از نظر ما فیلم ایرانی محسوب می‌شوند.

معاون نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی هم چنین درباره احتمال بازخواست سازندگان فیلم‌های ایرانی کن، اظهار داشت: همین قدر بگویم که این جشنواره رسمیتی برای ما ندارد!

وی در پاسخ به این پرسش که “با وجود سیاست تیم جدید معاونت سینمایی، در زمینه معرفی فیلم‌های مورد نظر به جشنواره‌های بین‌المللی، چرا فیلمی به جشنواره کن معرفی نمی‌شود؟”، تصریح کرد: برنامه ما تعامل با جشنواره‌هاست اما نه جشنواره‌ای سراسر سیاست‌زده همچون “کن”. از سوی دیگر، حضور در جشنواره‌ها لزوماً به معنای معرفی فیلم نیست.

سجادپور در این زمینه به برنامه معاونت سینمایی در سال جدید برای مارکتینگ(بازاریابی) بین‌المللی اشاره کرد و افزود: ارزآوری برای سینمای ایران و اکران فیلم‌های ایرانی در کشورهای خارجی از اولویت‌های سال جدید ماست که البته محدود به حضور در جشنواره‌ها نیست.

معاون نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی، ۱۴ کشور حوزه فرهنگی ایران زمین(حوزه نوروز)، کشورهای جهان اسلام و کشورهای آسیایی را به عنوان اولویت‌های تعامل بین‌المللی سینمای ایران معرفی و تصریح کرد: غرب و اروپا در اولویت آخر ما برای تعامل قرار دارند.

منبع : آفتاب

shirin71
06-29-2011, 08:51 PM
اولین فیلم سه بعدی ایران!
http://upload.iranvij.ir/images/kf0y512u7llf7akpvr3h.jpg


داریوش مهرجویی قصد دارد تا بزودی فیلم سه‌بعدی ایرانی بسازد. به گزارش خبرنگار ایتنا، مهرجویی این مطلب را در شنبه شب در جلسه‌ای با حضور خبرنگاران بیان کرد.

کارگردان فیلم مهمان مامان که در مراسم تلویزیون‌های سه‌بعدی و هوشمند ال‌جی مهمان ویژه شرکت گلدیران بود اظهار نمود: «بزودی فیلم سه‌بعدی خواهم ساخت.»
مهرجویی در این مراسم با ابراز خوشحالی از ورود سریع جدیدترین محصول و فناوری سه‌بعدی در ایران،گفت: ایرانی‌ها همیشه توانسته‌اند با استفاده از هوش و استعداد خود فناوری‌های نوین را علیرغم سنگ‌اندازی‌های زیاد در دست بگیرند و خود را به بهترین فناوری‌های روز دنیا وفق دهند.
وی افزود: من نیز از دیدن سه‌بعدی فیلم در این تلویزیون‌ها لذت می‌برم و بزودی فیلمی را با استفاده از فناوری سه‌بعدی خواهم ساخت تا ایرانیان از تماشای آن با این تلویزیون‌ها لذت ببرند.
در این همایش که به همت گلدیران نمایندگی رسمی ال‌جی در ایران و با حضور اندی کیم مدیر عامل دفتر ال‌جی در تهران برگزار گردید، حسین تنهایی با استقبال از این طرح و با تشکر از مهرجویی، آمادگی گلدیران و ال‌جی را برای همکاری کامل و حمایت از نخستین فیلم سه‌بعدی ایرانی توسط کارگردان نامدار کشورمان اعلام کرد.
مهرجویی که در سن ۳۰سالگی با ساخت اولین فیلم خود با نام «گاو» ضمن مطرح نمودن نام خود در سینمای ایران،نگاه‌های هنرمندان، کارگردانان و سینماگران جهان را به ایران معطوف کرد، این بار در سن ۷۲ سالگی می‌تواند خود را به عنوان اولین کارگردان ایرانی سازنده فیلم سه‌بعدی مطرح و در سینمای ایران و جهان جاودانه شود.
در حاشیه این مراسم نیز مهرجویی و تنهایی در گفت‌وگوی صمیمانه به بررسی چگونگی ساخت این فیلم سه‌بعدی و نحوه همکاری و حمایت گلدیران از مهرجویی پرداختند.
در این مراسم علی معلم یکی از کارشناسان و فعالان سینما و جعفری جوزانی کارگردان مطرح و متبحر سینما نیز حضور داشتند که با حضور در پشت تریبون برای حضار از احساسات و نظرات خود از فناوری‌های جدید بکار رفته در نسل جدید تلویزیون‌های ال‌جی پرداختند.
شایان ذکر است علی معلم در مذاکرات حاشیه‌ای مهرجویی و گلدیران نیز حضور موثر داشت.
کارگردان فیلم سنتوری می‌تواند با ساخت اولین فیلم سه‌بعدی سینمای ایران خود را به عنوان اولین سازنده فیلم سه‌بعدی در خاورمیانه و آسیا نیز مطرح کند.
شایان ذکر است در صورت ساخت نخستین فیلم سه‌بعدی ایران می‌توان شاهد مطرح شدن این فیلم و نیز سینمای کشورمان در منطقه و جهان بود.

shirin71
06-29-2011, 08:51 PM
علیرضا داودنژاد در کافه خبر‌: شمقدری نه تنها از «مرهم» حمایت نکرد بلکه سنگ سر راه آن انداخت

http://khabar.khabaronline.ir/images/position28/2011/5/90_520_300_img_4385.jpg (http://www.khabaronline.ir/news-153744.aspx)




- علیرضا داودنژاد کارگردان فیلم سینمایی «مرهم» با اشاره به سخنان مدیران سینمایی درباره حمایت از این فیلم یادآور شد مدیران کنونی سینما سر راه این فیلم سنگ‌اندازی کردند.
سمیه علیپور: علیرضا داودنژاد که برای صحبت درباره تازه‌ترین ساخته سینمایی‌اش در کافه خبر حاضر شده بود فضایی که اطراف این اثر سینمایی به وجود آمده مورد ارزیابی قرارداد و همچنین از روند ساخت فیلم و وضعیت تولید آثاری با رویکرد اجتماعی در سینمای ایران سخن گفت.
«مرهم» خیلی بی‌سرو صدا ساخته شد، اما تک جمله‌های فیلمسازان درباره آن، واکنش‌های منتقدان، استقبال تماشاگر و جوایزی که اخیرا فیلم در محافل مختلف سینمایی دریافت کرده نشان از توجه به تازه‌ترین کارتان دارد. این جو ایجاد شده اطراف فیلم را چطور ارزیابی می‌کنید؟بعضی فیلم‌ها می‌توانند از قبل به نحوی فضا را آماده کنند و تحت تاثیر قراردهند و پیش‌آگاهی دهند که یک فیلم خوب و مهم در راه است. معمولا این جور فیلم‌ها کارهایی هستند که با پشتیبانی‌های سازمانی تهیه می‌شوند، چه در شرایطی که اسم آن را بخش خصوصی می‌گذاریم و چه دولتی، چون مرز بین بخش خصوصی و دولتی برای من چندان روشن نیست. بعضی فیلم‌ها این امکان را دارند که با سروصدا تولید شوند و بعد از پایان تولید در بوق‌های تبلیغاتی باشند و زمان اکران از پیش نوعی انتظار را ایجاد کرده باشند.
هرچه نهادهای پشتیبانی کننده وضع مالی بهتری داشته باشند،‌ به خصوص در محیط ما که عرصه فرهنگ زیر فشار اقتصادی است، می‌توانند فضای برای فیلمشان به وجود آورند که استقبال بیشتری از آن شود، اما من طبق معمول فیلمم را خودم تهیه و تولید کرده‌ام و نمی‌توانستم چنین فضایی را ایجاد کنم. فیلم باید ساخته می‌شد، می‌آمد، دیده می‌شد تا شناخت نسبت به آن به وجود می‌آمد. «مرهم» تاحدودی در جشنواره و بعد در جریان اکران توانست امکان دیده شدن پیدا کند و طبیعی است وقتی فیلمی مورد پسند قرار بگیرد با چنین واکنش‌هایی مواجه شویم.
به خاطر دارم زمانی که اسم «مرهم»، «مواد» بود اعلام شد قرار است این فیلم با حمایت موسسه رسانه‌های تصویری تولید شود و بعد هم در شبکه نمایش خانگی عرضه شود...بله همین طور بود.
چطور برای فیلمی که چنین پتانسیلی داشت تصمیم تولید آن در موسسه رسانه‌های تصویری و عرضه در شبکه نمایش خانگی اتخاذ شد و در ادامه چطور سرنوشت فیلم تغییر کرد و اکران عمومی شد؟ البته شنیده‌ها از سوی مدیران سینمایی چنین است که فیلم شما با حمایت دولت ساخته شده و آقای سجادپور تاکید کرده‌اند معاونت سینمایی در این فیلم سرمایه‌گذاری کرده است.جریان تولید این فیلم کمی مفصل است. برخلاف گفته آقای سجادپور زمانی که فیلمبرداری این کار تمام شد تازه آقای شمقدری وارد معاونت سینمایی شد، بنابراین این امکان برای معاونت آقای شمقدری وجود نداشت که بتواند از این کار حمایت کند. آقای سجادپور از حمایت فارابی از «مرهم» گفته‌اند. فارابی هم وقتی فیلم تولید شده را دید از آن حمایت کرد، آن هم مشروط به اینکه من فیلم را تا زمان برگزاری جشنواره اکران نکنم.
من هم چنین کاری کردم و فیلم تا جشنواره فجر ماند و دیدیم که در جشنواره چه اتفاقی برای آن رخ داد. نه تنها آقای شمقدری از این فیلم حمایت نکرد، بلکه تا آنجا که امکانش را داشت سنگ سر راه این فیلم انداخت. البته آقای سجادپور بعد از اینکه فیلم به ارشاد رفت اذیت نکرد و با فیلم برخورد خوبی کرد. او با وجود آنکه شورای پروانه نمایش گفته بود باید تغییراتی در کار ایجاد شود با مسئولیت خودش پروانه را صادر کرد.
در مورد اینکه چرا این حرف‌ها زده می‌شود، به همان ماجرای موسسه رسانه‌های تصویری برمی‌گردد. واقعیت این است که من برای این فیلم هیچ کمکی برای تولید دریافت نکردم. سال 1386 که سرمایه‌گذاری برای «وقتی همه خوابیم» ساخته بهرام بیضایی پیدا کردیم و فیلم به جریان تولید افتاد،‌ خودم هم فیلمنامه‌ای به نام «مواد» نوشتم و به بنیاد سینمایی فارابی دادم. البته قبل از اینکه فیلمنامه را به فارابی بدهم، آن را به چند نفر از همکارانم همچون فخیم‌‍زاده، پوراحمد، کیمیایی و تقوایی دادم و آنان متن را خواندند و مجموعه نظرات این بود که فیلم را بسازم.
فیلمنامه را به چند سرمایه‌گذار دادم و همگی مایل بودند با شرایط خوبی وارد سرمایه‌گذاری فیلم شوند، ولی همه نگران این بودند که این فیلمنامه بعد از تولید پروانه نمایش نگیرد و عقیده داشتند اگر نهادی از فیلم حمایت کند آن‌وقت آنان می‌توانند با اطمینان سرمایه خود را برای فیلم صرف کنند. به بخشی از نیروی انتظامی که مربوط به موضوع فیلم می‌شود مراجعه کردم که در آنجا به نتیجه نرسیدم. البته همان موقع پروانه ساخت گرفتم و وقتی به فارابی رفتم می‌خواستم به هر نحوی از فیلم حمایت کند تا بتوانم کار را بسازم. بنیاد فارابی زیر بار نرفت.
با آن‌که آقای رضابالا می‌خواست به کار کمک کند، اما شاید برخی حرف‌هایی که زده بودم موجب شد فارابی هیچ حمایتی از فیلم نکند و در نتیجه سرمایه‌گذاران از دست رفتند و فیلمنامه «مواد» ماند. در همین شرایط «وقتی همه خوابیم» تولید شد و از 86 به 87 رسیدیم و با گرانی و افزایش قیمت‌های غافلگیرکننده روبرو شدیم و پول کم آوردیم. در آن شرایط چند نفر پیدا شدند که سهمی از فیلم بخرند، بیضایی هم مخالفتی با این کار نداشت، اگرچه ترجیح می‌داد همچنان فیلم با پول بخش خصوصی ساخته شود حتی اگر بخشی از سهم خود را به عنوان تهیه‌کننده از دست بدهد، اما من نمی‌خواستم جز بیضایی کسی صاحب این فیلم باشد. چون نگران بودم در جریان گرفتن پروانه نمایش و پخش و اکران فیلم اختلافاتی به وجود بیاید.
معمولا بیضایی به تنها چیزی که فکر نمی‌کند پول و سود و بهره‌‌مندی مالی است، اما از شریک‌های تازه‌ای که می‌خواستند بیایند نمی‌شد این توقعات را داشت. پس فکر کردم پیش آقای جعفری جلوه معاون سینمایی وقت بروم و شرایط را توضیح دهم و به او بگویم وقتی بیضایی بعد از 10 سال قصد ساخت فیلمی دارد، برای معاونت خوب نیست از آن حمایت نکند. او قبول کرد از فیلم حمایت کند و با آقای داروغه‌زاده که در موسسه رسانه‌های تصویری فعال بود صحبت کرد و ایشان هم مثبت برخورد کردند.
به موسسه رسانه‌های تصویری رفتم و 120 میلیون تومان از آنان قرض کردم و چک دادم و قراری گذاشتیم که ویدئوی «وقتی همه خوابیم» را اگر به قیمت خریدند که هیچ،‌ اگر نه ما ویدئوی فیلم را به قیمت روز بفروشیم و پول آن‌ها را پس بدهیم. بعد که تولید فیلم تمام شد و اینجا رسیدیم که از «مواد» حمایتی صورت نگرفت، بیضایی رایت ویدئویی فیلم را فروخت و 120 میلیون تومان را مستقیما به من داد.
من هم به جلوه زنگ زدم و گفتم کسی از «مواد» که موضوعی درباره مواد مخدر صنعتی و شیوع آن در بین جوانان دارد حمایت نمی‌کند و اگر این حمایت نکردن ادامه داشته باشد من هم 120 میلیون تومان را پس نمی‌دهم و آن را به زخم تولید این فیلم می‌زنم. جلوه هم به خاطر فرهنگی بودن و حسن نیتش گفت مشکلی نیست به این شرط که فیلمنامه «مواد» را نسازی. من گفتم فیلمی با این موضوع خواهم ساخت، او گفت به هر حال توصیه می‌‌کنم پایانش زهرآگین باشد.
پس پایان فیلم تغییر کرده است؟اصلا «مرهم»،‌ فیلمنامه «مواد» نیست. به هر حال من پذیرفتم و به این ترتیب من عملا بابت مساعدت به «مرهم» وامی نگرفتم. فقط پولی که بیضایی به من داده بود،‌ به آن‌ها پس ندادم. آقای جلوه هم می‌گفت خیلی بد است که این را نخواهی پس بدهی. پیش داروغه‌زاده رفتم و او گفت بهتر است قراردادی با ما ببندی که می‌خواهی فیلمی ویدئویی برای ما بسازی. همان موقع به او گفتم اگر فیلم سینمایی شد با هم شریک هستیم و من آن را اکران می‌کنم و او این را در قرارداد ذکر کرد.
قطعاً هزینه تولید بیش از آن 120 میلیون تومان بود.بله من از سال 86 گرفتار فیلم بودم تا حالا که سال 90 است. این بخشی از هزینه تولید فیلم بود که ربطی هم به آقای شمقدری نداشت. شاید تنها مساعدتی که در این دوره با فیلم شد توسط آقای عباسیان رئیس کنونی موسسه رسانه‌های تصویری بود که در جریان واگذاری فیلم به من سنگ نیانداخت.
در آن زمان ما چنین قراردادی با موسسه رسانه‌های تصویری بسته بودیم و داروغه‌زاده برخوردی بسیار فرهنگی با ما داشت و اجازه داد فیلم را آن‌طور که می‌خواستم بسازم. فیلم را ساختم و به آن را داروغه‌زاده نشان دادم و گفتم طبق قرارداد می‌خواهم آن را تبدیل به سینمایی کنم. در آن زمان آقای شمقدری تازه آمده بود. قرار شد ویدئوی فیلم را به او نشان دهیم. او فیلم را دید و ماه‌ها جواب نداد و در نهایت گفت این فیلم ضعیفی است که به درد اکران نمی‌خورد و باید وارد شبکه نمایش خانگی شود. من مقاومت کردم و گفتم می‌خواهم فیلم را تبدیل کنم. چون فیلم سینمایی است برطبق قراردادمان دیگر متعلق به شما نیست و ما شریک هستیم.
فیلم را به همکارانم مثل بیضایی و کیارستمی نشان دادم و نمایشی در فارابی گذاشتم و تعدادی منتقدان و همکاران آنجا فیلم را دیدند و جوی ساخته شد که دیگر قابل انکار نبود و مقاومت من برای اینکه این فیلم باید تبدیل شود به نتیجه رسید،‌ اما آقای شمقدری باز هم موافقت نکرد و گفت دراین صورت باید فیلم را به خود من واگذار کنند و آنان هیچ حمایتی از فیلم نخواهند کرد. وقتی مسئولان بنیاد سینمایی فارابی «مرهم» را دیدند گفتند به این شرط از فیلم حمایت می‌کنیم که آن را برای جشنواره نگه دارید.
دو واکنش کاملا متفاوت از سوی مدیران دولتی سینما در مورد یک فیلم...همین موضوع برایم جالب بود. آقای میرعلائی فیلم را مناسب جشنواره می‌دانست و از نگاه آقای شمقدری فیلم حتی به درد اکران نمی‌خورد و باید وارد شبکه ویدئویی می‌شد. به هر حال ماجرای ورود موسسه رسانه‌های تصویری به جریان تولید فیلم چنین بود. حرف من این بود،‌ اگر می‌خواهید فیلم را بردارید و هربلایی سر آن بیاورد باید قیمت آن را بپردازید، اما در آن شرایط توانستم فیلم را بگیرم و البته فارابی هم در این مرحله کمک کرد.
فیلمنامه «مواد» با «مرهم» چه تفاوتی داشت؟«مواد» پایان بسیار تلخی داشت. همه کسانی که فیلمنامه را خوانده بود متفق‌القول بودند که پایان فیلم آزاردهنده است، علاوه بر آن فیلم پرسکانس و سختی بود که ساخت آن در آن سال‌ها برایم مقدور نبود. به طور کلی پرسوناژها را حفظ کردم، اما داستان را تغییر دادم،‌ به خانواده نقش دادم، مادربزرگ‌ها را وارد قصه کردم و شکل داستان را عوض کردم و با این تفاوت‌‌ها البته فیلم را با همان پروانه ساخت «مواد» ساختم.
اگر وارد داستان خود «مرهم» شویم، این نکته بسیار جلب توجه می‌کند؛ نزدیکی فضای ذهنی شما به دنیای جوانان امروز. این آشنایی و شناخت که به واقعیت بسیار نزدیک است از چه ناشی می‌شود؟اگر آئینه جلوی من نباشد نمی‌دانم چند سال دارم و فکر می‌کنم هنوز در همان سن و سال جوانی که وارد سینما شدم، هستم. هنوز هفده هجده سال دارم. سن و سالم را به آن معنا احساس نمی‌کنم. این تجربه شخصی من از حال و روز خودم است. به اقتضای همین حالت با ارتباط زیادی با جوانان دارم. من بیشتر با جوانان در ارتباط هستم تا همسن و سالان خودم.
درست برعکس روزهای جوانی‌ام که فکر می‌کردم سن و سالم خیلی زیاد است و چون تازه وارد سینما شده بودم با آدم‌های سن و سال‌دار معاشرت می‌کردم و حالا فقط حوزه معاشرتم آدم‌‌های زیر 30 سال است. کوچکترین پسرم حدود 20 سال دارد. بگذریم از برخی شرایط سخت و دشوار که در آن مقطع با هیچ کسی رابطه ندارم، در شرایط عادی با جوانان و همین پسر 20 سال‌ام در ارتباط هستم. پسرم اهل موسیقی و شعر گفتن است، با رضا هم از کودکی‌اش کار کردم و حوزه معاشرتم دوستان فرزندانم و هم‌سن و سالان آنان است. به همین دلیل است که به دنیای آنان نزدیک می‌شوم. در جریان روزمرگی و شیوه زندگی جوانان زیر 30 سال قرار دارم.
اگر بگوییم در «تیغ‌زن»‌ یک فضای عجیب و غریب و به دور از واقعیت وجود داشت، «مرهم» به همان اندازه واقعی است. قطعا این میزان شناخت را آن زمان هم از جوانان داشتید؛ دلیل این واقع‌گرایی و آن گریز از دنیای واقعی چیست؟«تیغ‌زن» فیلم دیگری بود. آن فیلم با محوریت شخصیت‌هایی ساخته شد که در جامعه ما طرد شده هستند؛ فیلمی درباره آدم‌‌های مطرود جامعه. به همین دلیل هم با روزمرگی‌ها بیگانه است، اما «مرهم» درباره همین آدم‌هایی است که اطراف ما زندگی می‌کنند و با آنان بیشتر آشنا هستیم و این باعث می‌شود آشنایی بیشتری با آنان داشته باشیم. همین شرایط برای «هشت پا» و «ملاقات با طوطی» وجود دارد. این‌ها درباره آدم‌هایی بسیار خاص است؛ آدم‌هایی که در زندگی روزمره چندان سروکار نداریم هرچند که زندگی روزمره ما به شدت تحت تاثیر این آدم‌ها هست. این آدم‌ها بیشتر در تاریکی هستند و ما آنان را نمی‌بینیم. به همین دلیل رفتن سراغ این افراد اولا با مقاومت بسیار شدید روبرو می‌شود.
مقاومت از سوی چه کسی؟از سوی همان کسانی که در فیلم به آنان پرداخته می‌شود و بر زندگی ما تاثیر دارند. این نوع فیلم‌‌ها را با مقاومت مواجه می‌کنند. ترجیح می‌دهم این موضوع را چندان باز نکنم، زیرا با واکنش‌‌هایی روبرو می‌شود. آدم‌هایی که خودشان نمی‌دانند این امواجی که روی آنان اثر می‌گذارد از کجا می‌آید، اما «مرهم»‌ درباره آدم‌هایی است که در جریان زندگی روزمره با آنان ارتباط داریم و در روشنایی هستند. به همین دلیل است که این نوع فیلم فضایی کاملا متفاوت نسبت به آن نوع فیلم پیدا می‌کند.
دنیای واقع‌گرایانه «مرهم» شما را به اینجا رساند که ساختار هم با موضوع هماهنگ باشد و تکنیک‌های کارگردانی همه در جهت نمایش صرف واقعیت به کار گرفته شود.زیبایی‌شناسی فیلم «مرهم»، زیبایی‌شناسی جدیدی است که ابزار تازه برای ما به همراه آوردند. الان دیگر همه عکس می‌اندازند و با موبایل فیلم می‌گیرند و یک جور قاب‌بندی و حرکت دوربین مانوس این روزگار و نسل تازه‌تر است. فیلم با این نوع زیبایی‌شناسی ساخته شده است. یعنی دوربینی که متکی به وسایل حرکتی عجیبی نیست و همه جا موضوعات را دنبال می‌‌کند و به نور زیاد و گریم احتیاج ندارد. این زیبایی‌شناسی متفاوتی است که با دوربین و نگاتیو و وسایل حرکتی کلاسیک نمی‌تواند ساخته ‌شود.
رابطه بین مادربزرگ و دختر و یا رابطه مادربزرگ‌ها با یکدیگر می‌توانست خیلی راحت شعاری و غیرواقعی به نظر برسد؛‌ چطور فیلم را از غلتیدن در این ورطه نجات دادید؟اصولا روش کار کردن من در مورد این نوع فیلم که با آدم‌های دور و بر ما سر و کار دارد؛ آدم‌هایی که نمونه‌هایش در زندگی ما وجود دارند همانند «نیاز»، «بچه‌های بد»، «مصائب شیرین» و «بهشت از آن تو» نسبت به سایر کارها متفاوت است.
در مورد این فیلم‌ها طرحی را در ذهنم آماده می‌کنم بعد آدم‌های مناسب نقش‌های طرح را انتخاب می‌کنم و در ارتباط با آن آدم‌‌ها طرح را پخته می‌کنم. بعد از اینکه هر کدام از آدم‌ها در جایگاهی که برایشان در نظر گرفته شده بود قرار گرفتند، آنان را در ارتباط با هم قرار می‌دهم و ارتباط‌ها را شکل می‌دهم و تا این مرحله وارد طرح و قصه خودم نمی‌شوم. یعنی براساس همان مضامینی که آن آدم‌ها در زندگی روزمره با آن سروکار دارند با آنان کار می‌کنم. بعد آنان را در ارتباط با هم قرار می‌دهم و مدتی با آنان زندگی می‌کنم.
در جریان این زندگی کردن آدم‌ها را بهتر کشف می‌کنم و روابط برایم ملموس‌تر می‌شود و میزانسن‌هایی که این آدم‌ها با این نوع ارتباطات درش زندگی می‌کنند بهتر پیدا می‌کنم. بعد از این مرحله طرح و سکانس‌بندی را کامل می‌کنم و براساس آن سکانس‌بندی تمرین‌هایی را متناسب با مضامین فیلم با این آدم‌‌ها آغاز می‌کنم. بعد از پایان این تمرین‌ها و رسیدن به شکل نهایی، بالاخره دیالوگ‌ها را می‌نویسم و روی صحنه‌ها کار می‌کنم.
این پروسه معمولا طولانی است و در مورد «مرهم» از سال 1387 آغاز شد و تا اواخر 88 ادامه پیدا کرد. در این شرایط دیگر شخصیت‌‌ها آماده می‌شوند و می‌توانند موقعیت‌ها را بازآفرینی کنند. گویی خودشان در این موقعیت‌‌ها زندگی می‌کنند. به همین دلیل است که صحنه‌‌ها باورپذیر می‌شود و به دل می‌نشیند.
چرا شخصیت اصلی را دختر انتخاب کردید؟ماجراجویی دختر در جامعه ما درام پیچیده‌تر و سنگین‌تری نسبت به پسران دارد. در «بچه‌های بد» هم شخصیت اصلی یک دختر بود. وقتی یک دختر با حساسیت‌هایی که در مورد آن در جامعه وجود دارد ساخته می‌شود،‌ درام سنگین‌تر می‌شود. به خصوص از آنجا که کمتر در مورد این قشر در فیلم‌ها صحبت می‌شود موضوع هم جذاب‌تر می‌شود.
خودتان الان از چند فیلمتان نام بردید که در آن به سبک «مرهم» کار کرده‌اید...از این لحاظ این‌ها وجه مشترک دارند که آدم‌های واقعی هستند و مسائل مبتلابه آنان هم مسائل رایج جامعه است.
قبول دارید این جنس فیلم‌های شما با استقبال و توجه بیشتری از سوی مخاطب و منتقدان روبرو می‌شود؟بله،‌ افراد این فیلم‌ها را بیشتر دوست دارند چون به خودشان نزدیکتر است. به زندگی و مسائل خودشان بیشتر پرداخته می‌شود و آئینه تمام‌نماتری از دغدغه‌‌های جاری مردمی است که در زندگی روزمره وجود دارد و آدم پشت پرده نیستند. آدم‌ها خودشان را می‌بینند و در نتیجه با اقبال بیشتری هم روبرو می‌شود.
جایگاه دیگر فیلم‌هایتان که فضایی کاملا متفاوت نسبت به این آثار دارند در ذهن شما کجاست؟ساختن آن فیلم‌‌ها فداکاری می‌خواهد. اینکه شما درمورد جامعه‌ای فیلم بسازید که گرفتار عوارض اقتصاد سیاسی است کمی دیوانگی می‌خواهد. اقتصاد سیاسی شیوه‌ای از مدیریت را به وجود می‌آورد که فرهنگ در آن نقش تعیین‌کننده‌ای ندارد. در اقتصاد سیاسی مهم این است که پول را به قدرت سیاسی تبدیل کنی و این قدرت را به پول تبدیل کنی. در این جریان اصولا فرهنگ نقش خیلی تعیین‌‌کننده‌ای به عنوان یک جریان نمادساز ندارد.
در اینجا نماد به رسمیت پذیرفته شده پول است. درباره این جریان فیلم ساختن یعنی اینکه شما به سمت مناسباتی می‌روید که متکی با بازارسیاه، دلالی و قاچاق است و این جور موضوعات، موضوعاتی نیست که در شرایط ما بتوان به راحتی به آن پرداخت. من وظیفه خودم می‌دانستم به نحوی این اوضاعی را که از نزدیک تجربه می‌کنم و احساس می‌کنم منجر به تحولی دوران ساز در جامعه ما می‌شود،‌ فیلمی بسازم.
من ضرورت‌‌های گریزناپذیری را احساس می‌کردم. از لحاظ وضعیت شخصی خودم چاره‌ای غیر از پرداخت به این موضوعات نداشتم. تاثیرات این جریانات را در زندگی شخصی خودم می‌دیدم که چقدر ویرانگر است و شعاع تاثیرات آن را هم در جامعه می‌دیدم که چقدر نفوذ پیدا می‌کند و تاثیر دارد. بنابراین بنا به دلایلی خیلی شخصی و به عنوان یک شهروند ناگزیر بودم به این مسائل بپردازم و اگر نمی‌پرداختم امروز جای آن را در زندگی خودم خالی می‌دیدم. این‌که امروز ما چه نگاهی به این فیلم‌ها داریم و چه قضاوت زیبایی‌شناختی نسبت به آن یک داستان است و اینکه سال‌های بعد یک جامعه‌شناس هنری این فیلم‌ها را ببیند و دریابد در دورانی که ما زندگی می‌کردیم مبتلا به چه جریاناتی بودیم، داستانی دیگر است.
مطمئنم از چنین دیدگاهی این فیلم‌‌ها در سال‌‌های آینده جایگاه خود را دارند و به همین دلیل است که از ساخت آن‌ها به هیچ عنوان پشیمان نیستم و برخلاف آنچه گفته می‌شود این‌‌ها را انحرافی در مسیر فیلمسازی‌ام نمی‌دانم. اینکه از لحاظ زیبایی‌شناختی نقدی به آن شود و یا با سلیقه‌های جاری در مورد آن صحبت شود بحث دیگری است. ولی فکر می‌کنم کلا یک فضای طرد و انکار و نفی نیرومندی علیه این فیلم‌های من شکل گرفت. همانطور که در اکران هم «ملاقات با طوطی» و «هشت پا» با مقاومت و سرکوب مواجه شدند. یک اصرار مشهود و مشخصی وجود داشت که این فیلم‌ها زمین بخورند
فکر نمی‌کنید زبانی که برای بیان این موضوعات غریبه انتخاب کردید، زبان سختی بود؟همه این‌‌ها دست در دست هم می‌دهند. در مورد این موضوعات چندان نمی‌توان با صراحت حرف زد و این روی نحوه پرداخت ما تاثیر می‌گذارد. از آنجا که نمونه‌های زنده و واقعی این آدم‌ها را نمی‌توان در فیلم‌‌ها قرار داد مجبور به استفاده از هنرپیشه هستیم. وقتی مجبور هستیم از هنرپیشه استفاده کنیم مختصات فیلم‌های ستاره‌سالار روی فیلم سنگینی می‌کند و رابطه فیلم را با خاستگاه اصلی تحت تاثیر قرار می‌دهد.
کافی است این فیلم‌ها را ببیند و به جای هنرپیشه‌ها آدم‌های واقعی را جای آنان قرار دهید. مطمئناً به فیلم‌‌های متفاوتی برمی‌خورید، اما قطعا در این شرایط همین قدر اکران را هم به دست نمی‌آوردیم و تاثیراتش هم در ادامه فیلمسازی من خیلی بدتر بود.
خود «مرهم» ترکیبی است از تلخی‌های نسل جوان و شیرینی نسل قدیم. اتفاقی که در جشنواره فیلم فجر برای این فیلم رخ داد ترکیبی از همین شیرینی و تلخی بود. از یک سو استقبال مخاطب و از سوی دیگر انکار آن از سوی مسئولان جشنواره. حالا در اکران با شرایطی روبرو هستیم که بالاخره گویا فقط طعم شیرین برجای مانده و فیلم در شرایطی نسبتاً مناسب روی پرده است.دلم می‌خواست یکی از آقای سجادپور بپرسد وقتی شما مدعی حمایت از این فیلم هستید،‌ چرا در جشنواره با آن چنین رفتاری شد. بهتر از جریانات جشنواره بگذریم. فضای فرهنگی ما به شدت تحت تاثیر همان جریان‌هایی است که از آن یاد کردم. جریان‌هایی که فقط دوست دارد کلیشه‌های تجاری و سیاسی بازتولید شود و ارزش‌های فرهنگی برایش اهمیت چندانی ندارد. یک فیلم یا باید در جهت تولید پول بیشتر کار کند و یا قدرت بیشتر.
سینما در فضایی که اقتصاد سیاسی در آن مسلط است فقط همین کاربرد را دارد. جشنواره هم با همین مشخصات برگزار شد و مختصات روش مدیریت آن هم مشخص می‌کرد در چینشی که به نتیجه مورد نظر منجر خواهد شد فیلم‌هایی مانند «مرهم»‌ باید کنار گذاشته شود، اما در مورد اکران وقتی فیلم در جشنواره دیده شد فضای نسبتاً مناسبی به وجود آمد که به اکران آن کمک کرد. به خصوص اینکه آقای داروغه‌زاده در شهرداری هستند و با ایشان صحبت کردم و در جریان اکران فیلم به ما کمک کردند. از این جهت باید از ایشان ممنون باشم.
پخش‌کننده و برخی از افراد معتقد بودند این فیلمی نیست که وقتی اکران شود مردم از آن استقبال کنند و برای دیدن آن به سینما بیایند و مشخصات فیلم‌های تجاری را ندارد. بنابراین قبل از اکران باید به درستی در مورد آن گفته شود و موضوع آن برای مخاطب تشریح شود. فیلم با پشتیبانی رسانه‌ای باید به جامعه معرفی می‌شد تا اکران موفقی پشت سربگذارد، اما شرایط اکران چنین نشد و شروع نمایش فیلم چندان قوی نبود و هرچه جلوتر رفت وضعیت بهتر شد و الان احساس می‌شود استقبال خوبی از آن صورت می‌گیرد.
همواره با نگاهی تحلیلی به وضعیت سینما نزدیک شده‌اید؛ می‌خواهم از این منظر وضعیت کنونی سینمای اجتماعی را در ایران بررسی کنید.سینمای بومی و ملی در شرایطی می‌تواند شکل بگیرد که سانسور بین سینما و زندگی فاصله نیاندازد. کار سانسور این است که به سینما می‌گوید شکل زندگی نباشد. وقتی سینما شکل زندگی نباشد یعنی موضوعات و آدم‌ها و روابط و جریان تحولات موضوعات واقعی نباشد. چنین سینمایی سراغ ذهنیاتی بریده از واقعیت می‌رود و یا از فیلم‌‌های خارجی کپی می‌کند و این سینمای تقلیدی و کپی‌بردارانه مدت زیادی دوام نمی‌آورد و کم‌کم فیلم خارجی جایگزین فیلم ایرانی می‌شود. الان این اتفاق در سینمای ایران رخ داده است.
این شرایط یکبار قبل از انقلاب رخ داد؛‌ یعنی سانسور بین سینما و زندگی فاصله انداخت و سینما نمی‌توانست سراغ آدم‌های واقعی برود و سراغ آدم‌های غیرقابل دفاع می‌رفت؛ یعنی آدم‌هایی که صنف و دار و دسته نداشتند تا از آنان دفاع کند. مثل زنان خودفروش یا آدم‌‌های جاهل و ارازل و اوباش. این آدم‌هایی بودند که می‌توانستی درباره آنان فیلم بسازی و این فیلم‌‌ها را هم نمی‌توانستی متناسب با وضعیت واقعی آنان در جامعه بسازی، بلکه این آدم‌ها دستاویزی بودند برای نمایش کلیشه‌های برهنگی و خشونت به تقلید از فیلم‌های خارجی. این هم در سال 55 و 56 شکست خورد و سینمایی که سالی 100 فیلم در آن تولید می‌شد در سال 56، فقط 11 فیلم تولیدی داشت که یکی از آن را من ساختم به اسم «قدغن». این اتفاق دوباره رخ داده است. با این‌که وارد کردن فیلم‌‌های خارجی برای همه آزاد نیست و فقط در دست مدیریت دولتی است، اما این رقیبی که از در بیرون رفت از پنجره وارد شد.
در کانال‌های ماهواره‌ای، بازار سیاه ویدئو و اینترنت با انبوه فیلم‌‌های خارجی مواجهیم. کاری که سانسور می‌کند این است که نمی‌‌گذارد فیلم شکل زندگی شود بنابراین فیلمساز سراغ تقلید از این نوع فیلم‌‌ها که بازار را در دست دارند و این ما را از سینمای ملی و بومی جدا می‌کند. این اتفاقی نیست که فقط در ایران رخ داده باشد. در همین کشورهای منطقه و شمال آفریقا که این روزها شاهد تحولاتی هستیم، سینمایی وجود داشت که به این ترتیبی که شرح دادم از بین رفت. در آنجا هم این اقتصاد سیاسی مانع می‌شد فیلم از زندگی الهام بگیرد و آنان هم سراغ تقلید رفتند و به تدریج وابستگی این حکومت‌‌ها موجب شد جریان واردات با زمینه‌ای که سانسور برای گسستگی هنر از زندگی ایجاد کرده بود، بیاید و فضا را در دست بگیرد و به فضای اجتماعی همه کشورها مسلط شود و همه واردکننده سینما شوند. فکر می‌کنم این واکنشی که امروز در این جوامع می‌بینیم بازتابی از همین ماجراست.
اگر این‌ها اجازه می‌دادند سینمای اجتماعی کار خود را بکند و سینمای بومی و ملی وجود داشته باشد دیگر شرایط چنین نمی‌شد. اصلا برای اینکه اجازه حضور به سینمای ملی می‌دادند ابتدا باید مستبد و وابسته نبودند و اگر مستبد نبودند به این روزگار نمی‌افتادند. به نظر من اولین رهاورد این تحولات در منطقه و شمال آفریقا به وجود آمدن سینمای ملی و بومی است. ما هم بعد از انقلاب دوست داشتیم چنین شود.
اگر مسیر سینما را با توجه به حمایت‌هایی که امام (ره) از سینما کردند و تعریفی که از هنر ارائه دادند و گفتند کار هنر نمایش نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی و سیاسی و نظامی است، امروز سینمای بومی و ملی داشتیم، اما این اقتصاد سیاسی که به فرهنگ اهمیت نمی‌دهد و کارش سبقت پول و قدرت از هم است اجازه نمی‌دهد چنین فضایی به وجود آورد. برای رسیدن به سینمای ملی باید منابع مالی، ‌مناسبات و نظام توزیع و نمایش تعریف شود. ما چنین چشم‌اندازی نداریم و حتی چنین چشم‌اندازی در مدیران هم وجود نداشت و صحبت کردن درباره این نکات مانند حرف زدن به زبان مریخی بوده در تمام این سال‌ها.
رفتن سراغ سینمای اجتماعی یعنی رفتن سراغ موضوعات، آدم‌ها، روابط و ماجراها و قصه‌های واقعی که همواره با انکار و طرد مواجه می‌شود و بهای سنگینی پیدا می‌کند. به قول بیضایی می‌گوید ساختن «مرهم» خطر است، منظور همین است. یعنی در شرایطی که اینچنین اقتصاد سیاسی مسلط شده و جز بازتولید کلیشه‌های تجاری و سیاسی هیچ جای دیگری برای کار نمی‌گذارد طبیعی است رفتن سراغ سینمای اجتماعی که همان سینمای بومی و ملی است، خیلی سخت و ناممکن می‌شود مگر با دورخیزها و جهت‌گیری‌هایی که اهداف سیاسی و مالی داشته باشد. طبیعی است در این شرایط سینمای اجتماعی نمی‌تواند به یک جریان تبدیل شود.
همین سانسوری که از آن یاد کردید روی فیلم شما چقدر تاثیر داشته؟این فضا حتما اثر می‌گذارد. در این شرایط نمی‌توان به واقعیت خیلی نزدیک شد و باید شگردهایی طراحی کنی که نهایتاً‌ ساختن فیلم را ممکن کند. نمی‌گویم ساختن فیلم اجتماعی ناممکن است،‌ اما شرایط مشوق چنین جریانی نیست و شرایط بازدارنده است و فیلمی که می‌خواهد این خاصیت را داشته باشد باید به نحوی از کنار این خط قرمزها عبور کند و قطعاً حاصل کار چیزی نیست که اگر با این انکار و مقاومت روبرو نبودی می‌توانستی بسازی.
رخشان‌بنی اعتماد و داریوش مهرجویی هر دو در سال‌های اخیر فیلم‌هایی با موضوع اعتیاد جوانان ساختند. نظر شما در مورد آن فیلم‌‌ها چیست؟هر سه این فیلم‌ها موضوع اعتیاد را از این منظر نگاه نکرده که فرد معتاد به دلیل علاقه به استفاده از این مواد سراغ آن رفته است، بلکه آن را واکنش به تعارضاتی می‌دانند که در جامعه دامنگیر نسل جوان شده و چون قادر به غلبه به این تعارضات نیست به نوعی از آن فرار می‌کند.
ماجرای برنامه رادیویی که بعد از حضور شما و سخنانتان در مورد برخی از سینماگران ایرانی تعطیل شد، از چه قرار بود؟من در یک برنامه رادیویی بحثی را باز کردم به این ترتیب که فضای سمعی و بصری کشورمان چطور است. مخاطبان ما پای ماهواره می‌نشینند یا برنامه‌های تلویزیونی خودمان. آماری در این زمینه نداریم، اما به نظر من کانال‌های ماهواره‌ای موفق شدند بخشی اعظمی از مخاطبانی که اهل نشستن پای تلویزیون است بگیرند. ابتکار عمل در بازار ویدئویی هم دست بازار سیاه و فیلم‌های خارجی است. در اینترنت هم سهمی نداریم؛‌ سالن‌های سینمایمان هم نسبت به قبل از انقلاب نصف شده است.
در مجموع وقتی فضای سمعی بصری کشور را نگاه می‌کنیم بیشتر تولیدات داخلی در آن حضور دارند یا خارجی؟ تولیدکننده داخلی ابتکار عمل دارند یا تولیدکنندگان خارجی؟ بیشتر واردات مسلط است یا تولید داخلی؟ از نظر من ابتکار در فضای سمعی بصری دست واردات است. در چنین فضایی اگر دلسوز مملکت و فرهنگ و مردم باشیم باید چه کار کنیم؟ باید به طرف افزایش تولیدات با کیفیت داخلی برویم.
برای اینکه به طرف افزایش تولیدات خوب برویم باید به دانایی سینما اهمیت دهیم و این تبدیل به ارزش شود. حرف من این بود که در چنین شرایطی چرا باید امثال بیضایی را که در پژوهش، آموزش، نمایش و سینما آدمی منحصر به فرد است از حضور در ایران خسته کنیم و به ستوه بیاوریم. چرا آدمی مثل جعفر پناهی باید دست و پایش در قید و بند باشد. چرا باید قبادی مدت‌ها در به در باشد تا بالاخره شاید فیلمی متفاوت با سیاق مورد علاقه‌اش بسازد که امیدوارم این طور نباشد. صحبت من این بود و آنان براساس این حرف‌ها برنامه را تعطیل کرده‌اند.


منبع : خبر آنلاین

shirin71
06-29-2011, 08:52 PM
نیوشا ضیغمی: مگر ما چه گناهی کرده​ایم؟(تصویری)




http://khabar.khabaronline.ir/images/position28/2011/5/zeighami.jpg




سفر تعدادی از بازیگران و چهره​ها تلویزیونی به سرزمین وحی طی هفته​های گذشته بازتاب​های مختلفی در رسانه​ها داشت.
به گزارش خبرآنلاین، یکی از این بازیگران نیوشا ضیغمی بود که به همراه همسرش به حج عمره مفرده رفته بود. او در یاداشتی که برای خبرآنلاین نوشته به تجربه​های این سفر و حاشیه​های​ آن اشاره کرده است



http://khabaronline.ir/images/2011/5/230299_101371116619647_100002402765739_8366_328418 8_n.jpg

این بازیگر سینما نوشته:«سفر جمعی از هنرمندان به سرزمین وحی و خانه خدا در این روزها این‌قدر سروصدا و حاشیه ایجاد کرده که آدم را به فکر فرو می‌برد که مگر اینها چه گناهی کرده‌اند که به این سفر رفته‌اند؟ مگر در این سفر چه اتفاقی افتاده که ما از آن بی‌خبریم و این همه برایش مورد هجمه قرار می‌گیریم؟! انسان عجب موجود عجیبی است. خود را بر همه چیز واقف می‌داند و فکر می‌کند دانای کل است و یکدفعه پای میز قضاوت می‌نشیند


متن کامل در لینک زیر
یادداشت اختصاصی نیوشا ضیغمی برای خبر آنلاین در حال و هوای سفر به خانه خدا / لذت تجربه هیچ کس بودن (http://www.khabaronline.ir/news-154683.aspx)

shirin71
06-29-2011, 08:53 PM
http://khabar.khabaronline.ir/images/position28/2011/6/11-6-17-1433211-4.jpg


فرهنگ > سینما - مدیرعامل خانه سینما، جشن​های اصناف سینمایی را محفلی برای چاره اندیشی در مورد مشکلات جاری سینما دانست.



به گزارش خبرآنلاین، او که در پنجمین جشن کانون برنامه‌ریزان و دستیاران کارگردان سینمای ایران سخن می​گفت، افزود:« برپایی این جشن​ها به معنای پایکوبی نیست، بلکه هدف از برپایی آن​ها ایجاد مخفلی برای جمع شدن اعضای صنف دور هم و هم اندیشی در مورد مسائل و مشکلات جاری سینماست.»

این کارگردان سینما به تلاش‌های روانی مختلفی که برای جلوگیری از برگزاری این جشن‌ها صورت می‌گیرد، اشاره کرد و افزود:« برخی در صدد انهدام خانه سینما هستند اما خوشبختانه این مراسم و بزرگداشت‌ها به حیات خود ادامه می‌دهد.»

عسگرپور به نیازهای صنفی مثل تامین اعتبار اولیه صندوق بیمه بیکاری و استقرار نظام صنفی بر اساس مصوبات قانونی هم اشاره کرد و گفت:« تامین این نیاز​ها از وظایف دولت است و باید توسط دولت عملی شود.»

به گفته وی، این کار اما صورت نمی‌گیرد و خانه سینما تلاش می​کند تا با آگاهی بخشی صنفی و طرح آن مقامات را به وظایفشان آگاه سازد تا شاید به تحقق این اهداف کمک کنند.
در این مراسم که روز سه‌شنبه 24 خرداد برگزار شد از مسعود میمی، علیرضا سبزواری و سوسن دین محمد به عنوان 3 پیشکسوت این صنف تقدیر شد.

shirin71
06-29-2011, 08:53 PM
اصلانی، اسکندری و ابر در "خاطرات و کابوس‌ها" بازی می‌کنند



http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2011/06/660916_orig.jpg


کارگردان نمایش "خاطرات و کابوس‌های یک جامه‌دار از قتل میرزا تقی‌خان فراهانی" با اشاره به مشخص شدن گروه بازیگری نمایش تأکید کرد به احترام بازیگران و عوامل نمایش باید قرارداد اجرا بسته شود تا گروه بتواند تمرینات خود را آغاز کند.
علی رفیعی درباره گروه بازیگری و وضعیت آغاز تمرینات و روند تولید نمایش "خاطرات و کابوس‌های یک جامه‌دار..." به خبرنگار مهر گفت: گروه بازیگری نمایش مشخص شده است و قرار است سیامک صفری، صابر ابر، فرهاد اصلانی، علی سلیمانی، سیدمهرداد ضیایی، داریوش موفق، ستاره اسکندری، مریم سعادت، سهیلا رضوی و رویا میرعلمی در این نمایش به ایفای نقش بپردازند. حمید پورآذری و حمیدرضا هنری نیز به عنوان دستیار کارگردان با من همکاری دارند.

وی با اشاره به آغاز تمرینات نمایش بلافاصله بعد از انعقاد قرارداد اجرای اثر تأکید کرد: مسأله فقدان اعتماد به آقای پارسایی مدیرعامل بنیاد فرهنگی هنری رودکی نیست بلکه به احترام عوامل نمایش مایلم قرارداد منعقد شود تا تمرینات اثر را آغاز کنیم. اگر این احترام گذاشته شود و قرارداد پیش از شروع تمرینات منعقد شود اتفاق خوبی است و گروه تمرینات خود را آغاز می‌کند.

کارگردان نمایش "خاطرات و کابوس‌های یک جامه‌دار..." ادامه داد: قرار بود از روز چهارشنبه اول تیرماه تمرینات نمایش را شروع کنیم. بازیگران گروه آماده هستند ولی نمی‌توانم از آن‌ها بخواهم که بدون داشتن قرارداد تمرینات را آغاز کنند. موضوع مهم این است که نمی‌توانیم با تأخیر تمرینات را شروع کنیم زیرا این نمایش اثری بسیار سنگین است و در طول تمرینات متن قوام خود را پیدا می‌کند. همچنین در طول تمرین نقش‌ها مشخص می‌شود. ما باید حداقل سه ماه به صورت روزانه هر روز شش تا هفت ساعت تمرین کنیم.

رفیعی با اشاره به اینکه تا انعقاد قرارداد بازیگران نمایش چند روز از تمرینات نمایش از دست می‌رود یادآور شد: خواسته من برای انعقاد قرارداد با عوامل نمایش پیش از آغاز تمرینات تنها به خاطر احترام به عوامل این نمایش است.

حسین پارسایی مدیرعامل بنیاد رودکی هم درباره وضعیت قرارداد نمایش "خاطرات و کابوس‌های یک جامه‌دار از قتل میرزا تقی‌خان فراهانی" به خبرنگار مهر گفت: در حال گفتگو و مذاکره با دکتر رفیعی هستیم و همه چیز سر جایش در حال انجام است و طی روزهای آینده انعقاد قرارداد و آغاز تمرینات نمایش مشخص و انجام می‌شود



منبع : مهر