shirin71
06-29-2011, 08:33 PM
مشكل هميشگي مهراب قاسمخاني با بازيگران بداههپرداز
قضیه مهران مدیری و مهراب قاسمخاني
http://www.bartarinha.ir/client/themes/fa/main/img/r_t_kh.gif
http://www.bartarinha.ir/client/themes/fa/main/img/l_t_kh.gif
اشتباه بزرگي است كه فكر كنيم مهراب قاسمخاني زير سايه برادر بزرگش، پيمان مانده و هميشه بايد در كنار او تعريف شود.
http://www.bartarinha.ir/client/themes/fa/main/img/r_b_kh.gif
http://www.bartarinha.ir/client/themes/fa/main/img/l_b_kh.gif
http://www.bartarinha.ir/files/fa/news/1390/3/30/12165_523.jpg
اشتباه بزرگي است كه فكر كنيم مهراب قاسمخاني زير سايه برادر بزرگش، پيمان مانده و هميشه بايد در كنار او تعريف شود. مهراب پيش از اين سالهاي اخير كه با برادرش كار ميكرد، تجربه نويسندگي مستقل را داشته، اما به قول خودش وقتي روش كار گروهي جواب داده چرا بايد آن را ترك كنند؟ مهراب بيشتر از 10 سال سابقه كار ديگر سليقه مخاطب را شناخته و ميداند چطور شخصيتها را تعريف كند و چه شوخيهايي مخاطب را به خنده مياندازد. او يكي از نويسندگان ثابت مجموعه «ساختمان پزشكان» است، اين كار را يكي از بهترين تجربههاي كارياش ميداند. كار كردن در كنار كساني كه بيشتر از آنكه همكار باشند، رفيقاند و اين، همه چيز را دوستداشتنيتر كرده است.
از زندان تا ساختمان پزشكان
نشستيم دور هم و درباره اينكه بتوانيم در قصهمان فضاي محل كار را در كنار فضاي خانه باهم داشته باشيم، صحبت كرديم. ابتدا قرار نبود، خيلي شغلي به ماجرا نگاه كنيم و بيشتر ديدمان اجتماعي بود. به چند فضاي متفاوت فكر كرديم. مثلا به زندان، اما پرداختن به زندان سختيها و دردسرهايي داشت كه ترجيح داديم درگيرش نشويم. بعد به بيمارستان فكر كرديم كه پيدا كردن لوكيشن براي چند ماه سخت بود. تا رسيديم به ساختماني كه چند پزشك در آن مطب دارند اما روند كار كردن با تلويزيون به شكل ديگري هست. اصلا اينطور نيست كه ما مثلا بگوييم، بله اين ايده را داريم و جلو برويم. در كار كردن با تلويزيون معمولا ماجرا برعكس است. يعني تلويزيون ميگويد ما فلان پروژه را ميخواهيم. در كار با تلويزيون از ابتدا كار جدي و اجرايي است.
با سروش هم سليقهايم
وقتي سروش وارد پروژه شد، بعضي از قسمتها آماده بود و خيلي از شخصيتها را هم درآورده بوديم. بهتر است بگويم وقتي سروش وارد كار شد خيلي چيزها آماده بود. در طول ضبط بود كه براساس سليقه سروش بعضي از شخصيتها روتوش شدند اما در اصلاح مواد اوليهشان دست نخورده باقي ماند. من سروش را از ابتدا بهعنوان فيلمنامهنويس شناختم. (با خنده) و اصلا او را بهعنوان كارگردان قبول ندارم! حالا از شوخي گذشته فكر ميكنم خود او هم همين نظر را داشته باشد. من نخستين كار را با او انجام دادم و سابقه همكاري ما به سالها قبل برميگردد و اين با هم كار كردنمان را خيلي راحتتر كرده است چون سليقه همديگر را ميدانيم، نگاه هم را ميشناسيم و نوع شوخيهاي همديگر را ميفهميم. با تسلط و آشنايي كه سروش بر اينجور كارها دارد حتما كارگرداني هم خيلي خوب انجام داده است.
شوخي در فضاي فانتزي را دوست دارم
خيلي دوست دارم اين آخرين كارم به اين شكل باشد.
فكر ميكنم ديگر برايم كافي است و بايد تصاوير و فضاهاي جديدتري را تجربه كنم. شوخي در فضاي فانتزي را دوست دارم اما سينماي مورد علاقه من اصلا كمدي نيست. شايد كمدي يا كمدينها در 50 فيلم برگزيدهام هم نباشند؛ فيلمهايي مثل «جنگ ستارگان»، «ارباب حلقهها» يا «نيش» را واقعا دوست دارم. ميخواهم سريالي با فضاي متفاوت را كار كرده و بيشتر تجربه كنم.
من و پيمان 10سالي ميشود كه با هم كار ميكنيم. سليقه همديگر را خوب ميشناسيم. وقتي او چيزي را مطرح ميكند من ميدانم منظورش چيست يا برعكس. اينطور بگويم كه اصلا حتي درباره ديالوگها هم صحبت نميكنيم. 2 كلمه ميگويد و ادامهاش را خودم ميدانم يا اگر طرحي را من ميگويم او هم دوستش دارد. من خيلي راحتم و اين خيلي رابطه خوبي است
طنز آپارتماني
من اصلا با طنز آپارتماني مشكلي ندارم؛ خب در تمام دنيا هم ميبينيم كه اين طنزها ساخته ميشود، خيلي هم مخاطب دارند. خب در هركدام از سريالهاي آپارتماني شخصيتها تغيير ميكنند و اين همه چيز را نو ميكند. ما هم خيلي دنبال اين نبوديم كه كار جديدي به اين شكل انجام بدهيم. بهنظر من اصلا جديد بودن فضا نميتواند ارتباطي به بهتر شدنش داشته باشد. در ميان كارهاي تلويزيوني كه در اين سالها انجام دادهام، ساختمان پزشكان را خيلي دوست داشتم و با فضاي اين كار خيلي خوب ارتباط برقرار كردم. در ضمن تهيهكننده اين كار خيلي به كار ما كمك كرد. تعاملي كه بين ما و محسنچگيني بود چيزي فراتر از مسائل مالي بود، او در بيشتر جلسات طراحي حضور داشت، ايده ميداد و خيلي به ما كمك كرد. محسن چگيني واقعا تهيهكننده كارهاي اين مدلي است و تمام سريالهاي كمدي خارجي را ميبيند.
با بازيگران بداههپرداز مشكل دارم
ويژگيهاي مجموعه ساختمان پزشكان اين است كه بازيگرهاي بسيار پختهاي دارد. من اساسا با حضور بازيگران بداههپرداز مخالف هستم. مشكل اينجاست كه در كار با بازيگران اينچنيني داستان، فيلمنامه و فيلمنامهنويس رهبري بر جريان ندارند و بازيگرها هر كاري دوست دارند ميكنند.
براي بازيگرهاي اينچنيني مهم نيست كه نقش چه ويژگيهايي دارد و چه شكلي است. مثلا ويژگيهاي كليشهاي دكترها در ذهن دارند كه هروقت لازم باشد، همان را اجرا ميكنند. در نتيجه بعد از مدتي نويسنده ميفهمد كه دارد دنبال بازيگر ميرود. خوشحالي من در اين كار اين بود كه چنين بازيگراني نداشتيم. ابتداي كار جلساتي با تهيهكننده و پيمان داشتيم كه بعد سروش هم به ما اضافه شد. به ليستي از بازيگران رسيديم، حالا بعضي بازيگرها هم آمدند كه نقش را نگرفتند و من در برخي موارد اين چنيني خوشحال هم شدم!
سروش و پيمان از بهنام تشكر در تئاتر كاري ديده بودند و اصرار داشتند كه او نقش اول اين كار باشد و الان فكر ميكنم بهنام تشكر در آينده از بازيگران بزرگ ما بشود، يا بيژن بنفشهخواه كه واقعا بازي خوبي داشت. بزرگترين ويژگي ساختمان پزشكان هم همين بازيگريهاي عالي است. دومين مسئله هم متن بود ما نسبت به كارهاي قبليمان پختهتر شديم و تجربه بيشتري هم داريم. من هنوز بازخوردها را نديدهام. خيلي هم با روز پخشبودن كار موافق نيستم ولي دوست داشتم كه مثلا بعد از ساختن قسمت بيستم، مردم اين كار را ببينند اما تغييراتي كه در زمان پخش سريال اتفاق افتاد اين امكان را از ما گرفت.
http://www.bartarinha.ir/files/fa/news/1390/3/30/12166_974.jpg
قضیه مهران مدیری و مهراب قاسمخاني
http://www.bartarinha.ir/client/themes/fa/main/img/r_t_kh.gif
http://www.bartarinha.ir/client/themes/fa/main/img/l_t_kh.gif
اشتباه بزرگي است كه فكر كنيم مهراب قاسمخاني زير سايه برادر بزرگش، پيمان مانده و هميشه بايد در كنار او تعريف شود.
http://www.bartarinha.ir/client/themes/fa/main/img/r_b_kh.gif
http://www.bartarinha.ir/client/themes/fa/main/img/l_b_kh.gif
http://www.bartarinha.ir/files/fa/news/1390/3/30/12165_523.jpg
اشتباه بزرگي است كه فكر كنيم مهراب قاسمخاني زير سايه برادر بزرگش، پيمان مانده و هميشه بايد در كنار او تعريف شود. مهراب پيش از اين سالهاي اخير كه با برادرش كار ميكرد، تجربه نويسندگي مستقل را داشته، اما به قول خودش وقتي روش كار گروهي جواب داده چرا بايد آن را ترك كنند؟ مهراب بيشتر از 10 سال سابقه كار ديگر سليقه مخاطب را شناخته و ميداند چطور شخصيتها را تعريف كند و چه شوخيهايي مخاطب را به خنده مياندازد. او يكي از نويسندگان ثابت مجموعه «ساختمان پزشكان» است، اين كار را يكي از بهترين تجربههاي كارياش ميداند. كار كردن در كنار كساني كه بيشتر از آنكه همكار باشند، رفيقاند و اين، همه چيز را دوستداشتنيتر كرده است.
از زندان تا ساختمان پزشكان
نشستيم دور هم و درباره اينكه بتوانيم در قصهمان فضاي محل كار را در كنار فضاي خانه باهم داشته باشيم، صحبت كرديم. ابتدا قرار نبود، خيلي شغلي به ماجرا نگاه كنيم و بيشتر ديدمان اجتماعي بود. به چند فضاي متفاوت فكر كرديم. مثلا به زندان، اما پرداختن به زندان سختيها و دردسرهايي داشت كه ترجيح داديم درگيرش نشويم. بعد به بيمارستان فكر كرديم كه پيدا كردن لوكيشن براي چند ماه سخت بود. تا رسيديم به ساختماني كه چند پزشك در آن مطب دارند اما روند كار كردن با تلويزيون به شكل ديگري هست. اصلا اينطور نيست كه ما مثلا بگوييم، بله اين ايده را داريم و جلو برويم. در كار كردن با تلويزيون معمولا ماجرا برعكس است. يعني تلويزيون ميگويد ما فلان پروژه را ميخواهيم. در كار با تلويزيون از ابتدا كار جدي و اجرايي است.
با سروش هم سليقهايم
وقتي سروش وارد پروژه شد، بعضي از قسمتها آماده بود و خيلي از شخصيتها را هم درآورده بوديم. بهتر است بگويم وقتي سروش وارد كار شد خيلي چيزها آماده بود. در طول ضبط بود كه براساس سليقه سروش بعضي از شخصيتها روتوش شدند اما در اصلاح مواد اوليهشان دست نخورده باقي ماند. من سروش را از ابتدا بهعنوان فيلمنامهنويس شناختم. (با خنده) و اصلا او را بهعنوان كارگردان قبول ندارم! حالا از شوخي گذشته فكر ميكنم خود او هم همين نظر را داشته باشد. من نخستين كار را با او انجام دادم و سابقه همكاري ما به سالها قبل برميگردد و اين با هم كار كردنمان را خيلي راحتتر كرده است چون سليقه همديگر را ميدانيم، نگاه هم را ميشناسيم و نوع شوخيهاي همديگر را ميفهميم. با تسلط و آشنايي كه سروش بر اينجور كارها دارد حتما كارگرداني هم خيلي خوب انجام داده است.
شوخي در فضاي فانتزي را دوست دارم
خيلي دوست دارم اين آخرين كارم به اين شكل باشد.
فكر ميكنم ديگر برايم كافي است و بايد تصاوير و فضاهاي جديدتري را تجربه كنم. شوخي در فضاي فانتزي را دوست دارم اما سينماي مورد علاقه من اصلا كمدي نيست. شايد كمدي يا كمدينها در 50 فيلم برگزيدهام هم نباشند؛ فيلمهايي مثل «جنگ ستارگان»، «ارباب حلقهها» يا «نيش» را واقعا دوست دارم. ميخواهم سريالي با فضاي متفاوت را كار كرده و بيشتر تجربه كنم.
من و پيمان 10سالي ميشود كه با هم كار ميكنيم. سليقه همديگر را خوب ميشناسيم. وقتي او چيزي را مطرح ميكند من ميدانم منظورش چيست يا برعكس. اينطور بگويم كه اصلا حتي درباره ديالوگها هم صحبت نميكنيم. 2 كلمه ميگويد و ادامهاش را خودم ميدانم يا اگر طرحي را من ميگويم او هم دوستش دارد. من خيلي راحتم و اين خيلي رابطه خوبي است
طنز آپارتماني
من اصلا با طنز آپارتماني مشكلي ندارم؛ خب در تمام دنيا هم ميبينيم كه اين طنزها ساخته ميشود، خيلي هم مخاطب دارند. خب در هركدام از سريالهاي آپارتماني شخصيتها تغيير ميكنند و اين همه چيز را نو ميكند. ما هم خيلي دنبال اين نبوديم كه كار جديدي به اين شكل انجام بدهيم. بهنظر من اصلا جديد بودن فضا نميتواند ارتباطي به بهتر شدنش داشته باشد. در ميان كارهاي تلويزيوني كه در اين سالها انجام دادهام، ساختمان پزشكان را خيلي دوست داشتم و با فضاي اين كار خيلي خوب ارتباط برقرار كردم. در ضمن تهيهكننده اين كار خيلي به كار ما كمك كرد. تعاملي كه بين ما و محسنچگيني بود چيزي فراتر از مسائل مالي بود، او در بيشتر جلسات طراحي حضور داشت، ايده ميداد و خيلي به ما كمك كرد. محسن چگيني واقعا تهيهكننده كارهاي اين مدلي است و تمام سريالهاي كمدي خارجي را ميبيند.
با بازيگران بداههپرداز مشكل دارم
ويژگيهاي مجموعه ساختمان پزشكان اين است كه بازيگرهاي بسيار پختهاي دارد. من اساسا با حضور بازيگران بداههپرداز مخالف هستم. مشكل اينجاست كه در كار با بازيگران اينچنيني داستان، فيلمنامه و فيلمنامهنويس رهبري بر جريان ندارند و بازيگرها هر كاري دوست دارند ميكنند.
براي بازيگرهاي اينچنيني مهم نيست كه نقش چه ويژگيهايي دارد و چه شكلي است. مثلا ويژگيهاي كليشهاي دكترها در ذهن دارند كه هروقت لازم باشد، همان را اجرا ميكنند. در نتيجه بعد از مدتي نويسنده ميفهمد كه دارد دنبال بازيگر ميرود. خوشحالي من در اين كار اين بود كه چنين بازيگراني نداشتيم. ابتداي كار جلساتي با تهيهكننده و پيمان داشتيم كه بعد سروش هم به ما اضافه شد. به ليستي از بازيگران رسيديم، حالا بعضي بازيگرها هم آمدند كه نقش را نگرفتند و من در برخي موارد اين چنيني خوشحال هم شدم!
سروش و پيمان از بهنام تشكر در تئاتر كاري ديده بودند و اصرار داشتند كه او نقش اول اين كار باشد و الان فكر ميكنم بهنام تشكر در آينده از بازيگران بزرگ ما بشود، يا بيژن بنفشهخواه كه واقعا بازي خوبي داشت. بزرگترين ويژگي ساختمان پزشكان هم همين بازيگريهاي عالي است. دومين مسئله هم متن بود ما نسبت به كارهاي قبليمان پختهتر شديم و تجربه بيشتري هم داريم. من هنوز بازخوردها را نديدهام. خيلي هم با روز پخشبودن كار موافق نيستم ولي دوست داشتم كه مثلا بعد از ساختن قسمت بيستم، مردم اين كار را ببينند اما تغييراتي كه در زمان پخش سريال اتفاق افتاد اين امكان را از ما گرفت.
http://www.bartarinha.ir/files/fa/news/1390/3/30/12166_974.jpg