PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نبرد نفتكش ها



shirin71
06-29-2011, 07:49 PM
جنگ نفتكش ها چشم انداز جديدى را به وجود آورد كه بيانگر تشديد درگيرى و مقدمه جنگ دريايى بود. بعد از آغاز جنگ در سال ۱۳۵۹ جنگ نفتكش ها با ساختار كلى جنگ در خليج فارس چنان در آميخته بود كه تفكيك جنگ دريايى از روند كلى جنگ غير ممكن بود. براى نخستين بار عراق به ترمينال نفتى ايران در جزيره خارك در ۲۴ سپتامبر ۱۹۸۰ ميلادى (۲ مهر ۱۳۵۹) حمله كرد و بيست روز بعد تعدادى از مخازن سوخت را در تهران مورد حمله قرار داد و قبل از آن نيز ۱۵۰ مخزن ذخيره نفت را در آبادان به آتش كشيد. حمله به ميدان نفتى نوروز كه يكى از ۳ ميدان نفتى مهرگان و نزديكترين حوزه نفتى فلات قاره ايران به جبهه جنگ بود؛ نيز مورد اصابت موشك هاى دشمن واقع شد كه بر اثر تخريب لوله اصلى و نابودى كامل سكو باعث نشت روزانه ۲ تا ۲ هزار و پانصد بشكه نفت به آبهاى خليج فارس شد. تهاجمات عراق به سكوهاى نفتى، توليد پالايشگاه هاى آبادان، تهران، شيراز و كرمانشاه را به كمتراز نصف تقليل داد. در عين حال، آنچه «جنگ نفتكش ها» ناميده شد تأثير ويژه اى بر آغاز جنگ در خليج فارس داشت. تمايل عراق به گسترش جنگ با حمله به اهداف استراتژيك ايران در جزيره خارك و كشتى هاى در حال بارگيرى يا تردد به اين جزيره، نمايان شد. جنگ نفتكش ها با عمليات رمضان و حمله عراق به جزيره خارك شروع و در تعيين نتيجه نهايى جنگ ايران و عراق به عاملى تحريك كننده تبديل شد. بدين صورت كه پس از ناكامى نخست عراق در حمله به خارك در سال هاى ۱۳۶۱ و ۱۳۶۲ دور جديدى از حملات عراق از سال ۱۳۶۳ آغاز شد و آنچه مورد نظر عراق بود در واقع در سال ۱۳۶۵ تحقق يافت و پيامدهاى آن با اسكورت نفتكش ها در سال ۱۳۶۶ آشكار گرديد و جنگ براثر گسترش و تشديد آن با مداخله قدرت هاى بزرگ در سال ۱۳۶۷ به پايان رسيد. تا پايان سال ۶۲ همه تلاش هاى عراق بر اين موضوع متمركز بود كه كارايى جزيره خارك را براى صدور نفت ايران مختل كند، ولى تعد د نقاط بارگيرى كه براى ۶‎/۵ ميليون بشكه در روز طراحى شده بود - و تأسيسات محافظت شده، به ايران اجازه مى داد از هدر رفتن نفت جلوگيرى كند و بلافاصله از يك نقطه بارگيرى به نقطه ديگر روى آورد. نقاط بارگيرى مورد اصابت قرار گرفته نيز نسبتاً به راحتى تعمير مى شدند و اين امر تلاش عراق را براى وارد آوردن آسيب بعدى براى اخلال يا توقف كامل صادرات نفت ايران با شكست همراه كرد. اما از سال ۱۳۶۳ به بعد تحولى در وضعيت منطقه ايجاد شد؛ زيرا عراقى ها براى قطع صادرات نفت ايران حوزه عملياتى را تا منطقه شمال قطر گسترش دادند و به صورت آشكار از دولت فرانسه هواپيماى «**************** اتاندارد» و موشك هاى « اگزوست» دريافت كردند تا توان دريايى خود را افزايش دهند. پيش از اين، عراقى ها با موشك هاى ساحل به دريا يا با هواپيما و هلى كوپتر هاى معمولى به اهداف دريايى حمله مى كردند، اگر چه اين حملات دقيق نبود، اما عراقى ها با گرفتن موشك هاى ضد كشتى اگزوست، كه قيمت هر يك از آنها بيش از يك ميليون دلار بود، فعاليت گسترده اى را آغاز كردند و در مجموع تا پايان جنگ از يكهزار و ۲۰۰ فروند موشك اگزوست استفاده كردند. عراق براى تحقق اهداف خود در حمله به تأسيسات نفتى و نفتكش هاى ايران، به سلاح هاى جديد و گسترش عمليات هوايى نياز داشت. به اين منظور، طارق عزيز در پايان سال ۱۳۶۲ تقاضاى خريد پنج فروند هواپيماى «**************** اتاندارد»، مجهز به موشك هاى «اگزوست» را تسليم پاريس كرد. فرانسه اجازه داد خلبانان عراقى به طور محرمانه در يك پايگاه هوايى فرانسه در حوالى شهر «برست» آموزش ببينند. هواپيماى **************** اتاندارد كه على رغم اعتراض هاى ايران به عراق تحويل داده شد، نيروى هوايى عراق را متحول كرد. به نوشته يكى از نشريه هاى آمريكايى، به نقل از منبع خود در وزارت دفاع فرانسه، حتى خلبانان فرانسوى نيروهاى عراقى را در جنگ نفتكش ها يارى دادند. مرحله جديد حملات عراق در سال هاى ۱۳۶۴ و ۱۳۶۵ متعاقب روابط جديد عراق با آمريكا آغاز شد و در نتيجه عراق سطح استراتژى حمله به اهداف مهم خود را ارتقا داد. در اين مرحله، تجهيزات ارسالى به عراق از نظر حجم و كيفيت تغييرات اساسى كرد. فرانسه به درخواست هاى جديد عراق براى دريافت ۲۴ فروند ميراژ پاسخ مثبت داد. تحويل هواپيماهاى ميراژ اف-۱ توانايى نيروى هوايى عراق را براى هدف قرار دادن خطوط حمل و نقل دريايى و بويژه خطوط نفتى ايران افزايش داد و همين امر باعث شد تا براى نخستين بار اين هواپيماها به پالايشگاه اصفهان حمله و آن را بمباران كردند. عراقى ها همچنين پالايشگاه نفت تبريز را در مرداد ۱۳۶۵ بمباران كردند. حملات عراق به جزيره لارك و سيرى در تابستان سال ۱۳۶۵ بيان كننده تحول اساسى در حملات هوايى عراق و استفاده از روش سوختگيرى در آسمان براى حمله به اهداف در عمق خاك ايران بود. در جنگ نفتكش ها در حالى كه در ۳ سال اول جنگ فقط به ۴۸ كشتى بازرگانى حمله شده بود، در سال ۱۳۶۳ به ۷۱ كشتى بازرگانى حمله شد و در سال هاى ۶۴ و ۶۵ در مجموع بيش از ۱۲۰ هدف مورد حمله قرار گرفت.همچنين تلفات انسانى ناشى از اين حملات در سال هاى ۶۳ تا ۶۵ به ۱۷۸ نفر رسيد. عراق با حمله به نفتكش ها و تأسيسات نفتى، موجب كاهش صادرات ايران شد. ايران در سال ۱۳۶۳ به ميزان ۱‎/۳۶ ميليون بشكه، سال ۶۴ به ميزان ۱‎/۸ ميليون بشكه و در سال ۶۵ به ميزان ۱‎/۵ ميليون بشكه نفت در روز صادر كرد. در آمد نفتى ايران ۱۰‎/۹ ميليارد دلار در سال ۱۳۶۳ و ۱۲‎/۵۹ ميليارد دلار در سال ۶۴ و ۶‎/۸۱ ميليارد دلار در سال ۶۵ بود. در سال ۱۳۶۵ علاوه بر كاهش صدور نفت ايران، به دليل كاهش قيمت نفت عملاً درآمد نفتى ايران، به كمترين ميزان در سال هاى جنگ رسيد. در نتيجه، ايران علاوه بر تحمل هزينه هاى بسيار، مجبور شد در قيمت نفت تخفيف هاى زيادى بدهد تا با امكان ادامه فروش ، همچنان از درآمدهاى نفتى برخوردار شود. مقابله به مثل در جنگ نفتكش ها سياست ايران درباره مردم عراق و تفكيك مردم از حكومت بعث و همچنين نقش تاريخى ثبات بخشى ايران در خليج فارس و نياز به امنيت در منطقه براى صدور نفت، موجب شد تا ابتدا در برابر حملات عراق به نفتكش ها و شهرها هيچ واكنشى نشان ندهد، ولى ضرورت جلوگيرى از افزايش فشار عراق به ايران و بازداشتن آن كشور موجب شد تا سياست مقابله به مثل را اتخاذ كند. سياست مقابله به مثل در خليج فارس از سال ۱۳۶۳ آغاز شد. چنانكه در سال هاى ۶۱ و ۶۲ باوجود حملات عراق به خارك و نفتكش ها (دركل ۳۸ مورد) ايران هيچ واكنشى از خود نشان نداد، تا اين كه از نيمه دوم سال ۱۳۶۲ با انتشار گزارش تحويل هواپيماى «**************** اتاندارد» به عراق، نگرانى ايران افزايش يافت. در آن زمان نخست وزير وقت مهندس موسوى گفته بود: «اگر خليج فارس براى ايران نا امن شود، براى همه كشورها نا امن خواهد شد.» از اين رو ايران با هدف بازدارندگى، موضوع مسدود كردن تنگه هرمز را مطرح كرد.» امام راحل نيز خطاب به كشورهاى منطقه و كشورهايى كه از نفت استفاده مى كنند هشدار داد دولت ايران با قدرت تنگه هرمز را مسدود مى كند، اما نظر به اين كه ماهيت سياست هاى آشوب طلبانه حزب بعث- به دليل نگرانى از شكست در جنگ- منشأ بحران آفرينى در خليج فارس ارزيابى مى شد لذا از قرار گرفتن در مسير سياست هاى عراق اجتناب شد و به همين دليل ايران در تحليلى كه از اهداف و ماهيت سياست هاى عراق داشت به جاى مسدود كردن تنگه هرمز سياست جديدى را اتخاذ كرد و در ارديبهشت ۶۳ نخستين مقابله به مثل ايران، حمله به نفتكش دشمنى بود. در اين مرحله از اقدام هاى دريايى و هوايى ارتش استفاده مى شد و طبق آمارهاى موجود در مجموع در سال۶۳ عراق به ۵۳ نفتكش ايرانى حمله كرد در حالى كه واكنش ايران حمله به ۱۸ نفتكش عراقى بود. در تابستان سال۱۳۶۴ عراق موج جديدى از حملات گسترده را به خارك از سر گرفت؛ چنانكه شصت بار حمله هوايى در اين دوره شش ماهه به ثبت رسيد. با اين حملات، نگرانى هاى ايران تشديد شد؛ زيرا علاوه بر خساراتى كه متحمل شده بود سياست مقابله به مثل تأثير چندانى نداشت. در اين مرحله عراق ۳۳ نفتكش و ايران ۱۴ نفتكش را مورد هدف قرار دادند. در نتيجه ايران بازرسى از كشتى ها را در تنگه هرمز آغاز كرد. ايران براى بار ديگر سياست هاى خود را براى دشمنان اعلام كرد: «روزى كه ما نتوانيم از خليج فارس نفت صادر كنيم، خليج فارس براى هيچ كس نبايد آماده صدور نفت باشد. اگر يك كشتى از ما زده شود، كشتى هاى ديگرى هم زده مى شود، حالا از هر كس مى خواهد باشد.» در شهريور۱۳۶۴ فرمان امام (ره) براى تشكيل سه نيرو در سپاه نقطه عطفى در گسترش فعاليت هاى سپاه در منطقه خليج فارس بود تا با امكانات كم و با روش هاى جديد و كم هزينه سياست هاى مقابله به مثل را دنبال كند. در سال۱۳۶۵ سپاه مقابله به مثل را آغاز كرد. در حالى كه عراق به ۶۶ نفتكش حمله كرد. ايران ۴۱ نفتكش را مورد حمله قرار داد. در واقع تعداد حملات در سال۶۴ فقط ۴۷ مورد بود ولى در سال بعد به يكصد و هفت مورد افزايش يافت. علاوه بر اين، سپاه در سال،۶۵با عمليات كربلاى،۳ اسكله العميه را تصرف و عراق را براى مدتى از اين پايگاه دريايى محروم كرد. در همان سال به موازات حمله به نفتكش ها در مقايسه با سال قبل، قيمت نفت نيز به طور بى سابقه اى كاهش يافت، چنان كه از ۲۶دلار به ۶دلار رسيد. درآمد ارزى ايران در اين سال فقط شش ميليارد دلار بود كه بخش اعظم آن براى ادامه جنگ استفاده مى شد. حضور آمريكا در خليج فارس موقعيت نظامى ايران پس از تصرف منطقه فاو، كويت را نگران كرد كه ايران نسبت به حمايت هاى آن كشور از عراق واكنش نشان دهد و در وضعيتى كه ايران پيروزى جديدى در منطقه شرق بصره به دست آورد و عراق مرحله سوم جنگ نفتكش ها را شروع كرده بود دولت كويت در تاريخ سيزده ژانويه۱۹۸۷م (۲۳ دى۱۳۶۵) از سفارت آمريكا خواست تا نفتكش هاى كويت با نصب پرچم آمريكا از حمايت دريايى اين كشور برخوردار شوند. كويت به شوروى نيز درخواست مشابهى داد. ابتدا ايالات متحده واكنش خاصى نسبت به اين خواست نشان نداد، اما وقتى واشنگتن دانست شوروى حاضر شده است پرچم خود را روى يازده كشتى كويتى نصب كند، بلافاصله پذيرفت آن يازده كشتى را زير پرچم خود محافظت كند. از اين رو در تاريخ ۲۱جولاى ۱۹۸۷ (۳۰ تير۱۳۶۶) نخستين پرچم آمريكا بر نفتكش هاى كويتى برافراشته شد و نخستين كاروان (تحت اسكورت) براساس برنامه ريزى زمان بندى شده در ۲۲جولاى (۳۱تير ۶۶) وارد خليج فارس شد. برخورد نفتكش «بريجتون» با مين، پيش درآمد برخوردهاى ميان نيروهاى ايران و آمريكا بود، چنانكه در هشتم اكتبر (شانزده مهر۶۶) بالگردهاى آمريكايى به قايق هاى ايرانى تيراندازى كردند و متقابلاً ايران نيز اعلام كرد در تاريخ ۲۲نوامبر (اول آذر) به چهار فروند بالگرد آمريكا تيراندازى كرده است. آمريكا همچنين سكوهاى نفتى ايران را مورد تهاجم قرار داد.برخى از تحليلگران معتقدند حادثه كشتى «بريجتون» از لحاظ سياسى به ضرر آمريكا تمام شد و اگر ايران اقدام تلافى جويانه انجام مى داد اين ضرر بيشتر مى شد. در هر صورت درگيرى ايران و آمريكا با حملات متقابل ادامه يافت. در اين مرحله، گرچه آمريكا هدفش اسكورت نفتكش ها و تأمين امنيت آمد و شد كشتى ها در خليج فارس بود، ولى آمارها نشان مى دهد دامنه درگيرى ها با گذشت زمان رو به افزايش گذاشت.در حالى كه در سال ۱۹۸۶م (۱۳۶۵) در مجموع به يكصد و يازده هدف دريايى حمله شد، ولى در سال۱۹۸۷م (۱۳۶۶) اين آمار به ۱۷۹ هدف افزايش يافت، كه از اين تعداد ۸۸هدف را عراق و ۹۱ هدف را ايران مورد حمله قرار داد در حالى كه اين آمار در سال قبل، ۶۶هدف از سوى عراق و ۴۵ هدف از سوى ايران بود. علاوه بر اين، انفجار دفتر هواپيمايى «پان امريكن» در كويت و اصابت موشك به بندر الاحمدى كويت نشان داد، حضور آمريكا به دليل اهداف و ماهيت آن، ناامنى بيشترى را به دنبال دارد. بسيارى از ناظران و تحليلگران، رويارويى ايران و آمريكا را نشان دهنده فشار آمريكا و متحدانش براى واداشتن ايران به پذيرش قطعنامه ۵۹۸ و ترك عمليات نظامى و ورود به مرحله سياسى و ديپلماسى عنوان كردند. سرانجام با تصويب قطعنامه۵۹۸ در تاريخ ۳۰تير ۱۳۶۶ در شوراى امنيت سازمان ملل، روند درگيرى در منطقه خليج فارس در زمستان ۱۳۶۶ روبه كاهش گذاشت. يكى از عوامل مهم در پذيرش قطعنامه ۵۹۸ از سوى ايران، تغيير استراتژى حمايت مستقيم از صدام، تحت پوشش حفظ صلح و امنيت بين المللى در خليج فارس و جلوگيرى از تبليغات جهانى برضد ايران وجنگ طلب دانستن اين كشور بود