shirin71
06-19-2011, 10:29 AM
در اکثر فرهنگها، زيبايي طبيعي با ويژگيهاي قشر مرفه جامعه تعريف شده و ميشود. در گذشتهاي نه چندان دور، معيار زيبايي براي زن "سفيد و کمي چاق" بود، چرا که کمي چاق بودن نشانه غذاي کافي داشتن و در نتيجه، سلامت جسماني و توانايي باروري بود. همچنين "سفيد" بودن که حاصل دور بودن از آفتاب بود، به معناي از کار بيرون معاف بودن و درخانه استراحت کردن، يعني نشانه بينيازي از کار و دارايي و ثروت بود. به همين دليل در بسياري از فرهنگها، "سفيد" بودن مورد حسرت همگان بوده و به عنوان نشانه رفاه مورد ستايش قرار ميگرفته و "زيبا" شناخته شده است.
در حال حاضر در جوامع غربي، به عکس، "سفيد" بودن به معني دوربودن از طبيعت وآفتاب و ورزش نکردن است. از همين رو، ورزش کردن و لذت بردن از طبيعت و درنتيجه باصطلاح "برنزه" شدن مد شده است (بگذريم که تبعيض عليه رنگ تيره طبيعي پوست در بسياري موارد همچنان پابرجاست.) همچنين چاقي نشانه پرخوري و بدغذايي است. افرادي که از غذاهاي پرچربي و سرخ شده استفاده ميکنند، و امکان تهيه غذاي سالم مرکب از ميزان متناسب مواد غذايي گوناگون را ندارند، يا به علت مشغله زياد وقتي براي ورزش کردن پيدا نميکنند، يا اينکه امکان پرداختن هزينه سالن ورزشي را ندارند، معمولا چاق ميشوند. اينگونه افراد معمولا از قشرهاي پايين هستند که بيشتر از غذاهاي آماده و فوري fast food تغذيه ميکنند، آگاهي و دقت لازم براي حفظ سلامت جسماني را ندارند، و يا از امکانات ورزشي محروم هستند. در حاليکه افراد در قشرهاي متوسط و بالا که از آگاهي برخوردار بوده و امکان پرداخت هزينه لازم براي غذاي مناسب و امکانات ورزشي را دارند، براي حفظ سلامت خود از چاقي ميپرهيزند.
اما امروزه متاسفانه لاغري بيمارگونه تبديل به معيار زيبايي اندام زنانه شده است که هيچ ربطي به سلامت ندارد. يعني اکثريت قريب به اتفاق زنان اگر غذاي سالم بخورند و بطور مرتب ورزش کنند و کاملا مواظب سلامت جسماني خود باشند، باز هم چنان اندام باصطلاح مانکني نخواهند داشت.
اما حتي بر اساس همين معيارهاي ساختگي نيز، زيبايي يک امر طبقاتي است. زنان طبقه متوسط و بالا در تلاش براي کسب زيبايي، از شيوههاي گوناگون استفاده ميکنند که از رژيم غذايي و استفاده از لوازم آرايش گرفته تا جراحي بيني و کشيدن پوست صورت و بزرگ کردن سينه و کوچک کردن شکم و ... را در بر ميگيرد. اما زنان طبقات پايينتر که توان تامين مخارج "زيبايي" را ندارند، همچنان "نازيبا" باقي ميمانند! به بيان ديگر، با پيشرفت تکنولوژي، داشتن "زيبايي" به يک امر طبقاتي تبديل ميشود. بعضيها ميتوانند "زيبايي" صورت و اندام خود را تامين کنند، ولي اکثريت زنان جهان هرگز توان بدست آوردن "زيبايي" را نخواهند داشت.
در حال حاضر در جوامع غربي، به عکس، "سفيد" بودن به معني دوربودن از طبيعت وآفتاب و ورزش نکردن است. از همين رو، ورزش کردن و لذت بردن از طبيعت و درنتيجه باصطلاح "برنزه" شدن مد شده است (بگذريم که تبعيض عليه رنگ تيره طبيعي پوست در بسياري موارد همچنان پابرجاست.) همچنين چاقي نشانه پرخوري و بدغذايي است. افرادي که از غذاهاي پرچربي و سرخ شده استفاده ميکنند، و امکان تهيه غذاي سالم مرکب از ميزان متناسب مواد غذايي گوناگون را ندارند، يا به علت مشغله زياد وقتي براي ورزش کردن پيدا نميکنند، يا اينکه امکان پرداختن هزينه سالن ورزشي را ندارند، معمولا چاق ميشوند. اينگونه افراد معمولا از قشرهاي پايين هستند که بيشتر از غذاهاي آماده و فوري fast food تغذيه ميکنند، آگاهي و دقت لازم براي حفظ سلامت جسماني را ندارند، و يا از امکانات ورزشي محروم هستند. در حاليکه افراد در قشرهاي متوسط و بالا که از آگاهي برخوردار بوده و امکان پرداخت هزينه لازم براي غذاي مناسب و امکانات ورزشي را دارند، براي حفظ سلامت خود از چاقي ميپرهيزند.
اما امروزه متاسفانه لاغري بيمارگونه تبديل به معيار زيبايي اندام زنانه شده است که هيچ ربطي به سلامت ندارد. يعني اکثريت قريب به اتفاق زنان اگر غذاي سالم بخورند و بطور مرتب ورزش کنند و کاملا مواظب سلامت جسماني خود باشند، باز هم چنان اندام باصطلاح مانکني نخواهند داشت.
اما حتي بر اساس همين معيارهاي ساختگي نيز، زيبايي يک امر طبقاتي است. زنان طبقه متوسط و بالا در تلاش براي کسب زيبايي، از شيوههاي گوناگون استفاده ميکنند که از رژيم غذايي و استفاده از لوازم آرايش گرفته تا جراحي بيني و کشيدن پوست صورت و بزرگ کردن سينه و کوچک کردن شکم و ... را در بر ميگيرد. اما زنان طبقات پايينتر که توان تامين مخارج "زيبايي" را ندارند، همچنان "نازيبا" باقي ميمانند! به بيان ديگر، با پيشرفت تکنولوژي، داشتن "زيبايي" به يک امر طبقاتي تبديل ميشود. بعضيها ميتوانند "زيبايي" صورت و اندام خود را تامين کنند، ولي اکثريت زنان جهان هرگز توان بدست آوردن "زيبايي" را نخواهند داشت.