shirin71
06-18-2011, 03:02 PM
http://forum.patoghu.com/images/poti/2008/12/3843.jpg
گریه و سوگواری برای یک زندگی که تصور میکردید دارید !!! چرا ؟؟
رنج و عذاب ما به دلیل نگهداری همه چیز ، به صورتی است که از پیش بوده باید باشد و یا خواهد بود . اندوه ، بخشی از وجود ما به حساب میآید ، ولی ما به ندرت متوجه دردی در قلب خود میشویم که روان شناسان آن را این گونه مینامند :
" گریه ای شدید ، سوگواری برای همه چیز هایی که وا نهادهایم ...
زمانی که با رویداد های غیر منتظره در زندگی مواجه میشویم ، به نقطه ای میرسیم که برای حرکت به جلو ، باید غمگین باشیم ،حتی زمانی در مییابیم که فقدان ، بخشی از زندگی ما به حساب میآید که کسی را گریزی از آن نیست .
حتی زمانی که میدانیم ، زندگی تازه ، وعده بهتر شدن میدهد ، حتی زمانی که معتقدیم چیزهایی را که وا نهاده ایم ، فایده ای برایمان ندارد ، با این حال ، باید غمگین باشیم .
برای چه ناراحتیم و سوگواری میکنیم ؟؟
البته برای کسانی که بر اثر مرگ یا تقدیراز دست میدهیم . این سوگواری برای ما تعجب آور نیست . ولی آنواع دیگری از سوگواری نیز وجود دارد که همیشگی نیستند .
برای بی گناهی خود در مشکلات زندگی گریه میکنیم . برای آرزوهای عشقی خود که مجبور به رها کردن آنها بودیم ناراحتیم و گریه میکنیم . برای فقدان اعتماد واطمینانی که به زندگی داشتیم . برای بخشی از خودمان که آن را به خاطر کسی وانهاده ایم سوگواری میکنیم .
برای فقدان همه چیز هایی که نداشته ایم ، برای همه چیزهایی که خودمان از آنها دوری کردهایم و حالا متوجه اشتباه خود شده ایم برای همه ی این موارد سوگواری میکنیم .
گریه و سوگواری چگونه آغاز میشود ؟؟ نخست اشک میریزید . نقطه ی آغاز اندوه است و به نظر میرسد این آغاز ،هرگز پایانی ندارد . و معمولا با یاد آوری صحنه ای یا صحبتی که از کسی میشنوید این درد و رنج اغاز میشود شاید کسی این را به گونه ای دیگر تعبیر کند ، ولی درد و رنج ناشی از نزدیک شدن ، مقدم بر هر گشایش تازه ای در زندگی ما خواهد بود ...
هنگامی که فقدان همراه با گریه و زاری میآید !! سخت ترین چیز در زندگی ، از دست دادن چیزی است که فکر میکردید واقعی است . فقدان سخت و دردناک است . از آن بدتر فقدان همراه با سرخوردگی و افسردگی و آنزواست . سرخوردگی گونه ای دردناک از آندوه است.
این پدیده ، غیر از تاسف با احساسات دیگری همچون خشم ،اتهام به خویشتن و سرزنش همراه است . رویاها سخت و آزار دهنده میمیرند و سرخوردگی های سخت تر از آن حذف میشوند. برای مثال : " شاید معشوقی که ما تصور میکردیم عشق واقعی ماست ، و ما را خیلی دوست دارد ، ناگهان اعتراف کند که ما به درد هم نمیخوریم و با ما قطع رابطه میکند به همین راحتی وبعد از گفتن این حرفها میرود، حتی یک خداحافظی هم نمی کند و برای همیشه از زندگی ما کنار میرود .
در این زمان چه حالی دارید ؟؟ شبیه احساسی است که هنگام فرا خوانی ، همراه با سیلی از اشک های ناشی از سرخوردگی به ما دست میدهد . ما احساس نمی کنیم چیزی را از دست داده ایم بلکه احساس میکنیم چیزی را از ما ،از درونمان دزدیده آند .
چیزی مثل زمان ، اعتماد ، تقدس خاطرات ، عشق ،... و خیلی موارد دیگر که حتی به شمارش نمیآیند . فقدان همراه با عشق مثل یک دزد رفتار میکند . دزدی که همه چیز را از بین میبرد و ما را از درون تهی میکند . این احساس هولناک ، گذشته شما را به یغما میبرد ، خاطرات شما را در مورد گذشته میدزدد، و سپس آنها را خالی میکند و عاری از واقعیت ، به شما باز میگرداند و شما را متوجه حال و زمان وحشتناک و دل سرد کننده ای که در آن هستید باز میگرداند . هنگامی که به عقب بر میگردید و چیز هایی را میبینید که واقعا وجود داشته آند ، نه تنها امید به داشتن دوباره ی آنها را در زمان حال از دست میدهید ، بلکه معنای آن در گذشته را هم فراموش میکنید . و از خودتان ، از احساساتی که داشتهاید آزرده خاطر میشوید . گام مهم برای بهبودی پس از سرخوردگی ،تسلط بر خشم خود است که اجازه نمی دهد کاری برای جلوگیری از دل شکستگی آنجام دهیم .
این مساله خیلی سخت است تا دلی شکسته را مرحم بگذارید و گذشته خود را کنار بگذارید ..
اما باید بتوانید بخشی از خویشتن خود را دور بیندازید !!! اما چگونه ؟؟؟
عمده ی تغییرات ، حتی آنهایی که ارزومندانه صورت میگیرد ، افسردگی ها و دل سردی های خاص خود را به همراه دارد ، زیرا آنچه را وا مینهیم ، بخشی از خویشتن است . برای ورود به زندگی جدید ، باید در زندگی گذشته بمیریم و آن وقت زندگی جدید را میتوان اغاز کرد ..
گریه و ناراحتی برای دلی شکسته ، مدت زیادی طول میکشد . پایان دادن به یک ارتباط ، هرگز ساده نیست و حتی اگر متوجه شوید که او شما را دوست نداشته است . ولی هنگامی که از اندوه رهایی میباید ، باید همچنان قادر باشید که پیش بروید و عشقی واقعی را در زندگی خود جایگزین کنید و گذشته را فراموش کنید .
روزها ، ساعت ها ، دقایق ، فصل ها متعلق به شما هستند تا بتوانید به آن گونه که میل دارید ، دوست دارید ، زندگی کنید ، از آنها استفاده کنید و لذت ببرید . نگذارید کسی آنه را از شما بگیرد این لحظات با ارزش هستند ، آنها را تلف نکنید ، اجازه ندهید کسی آنها را از شما بدزدد
زندگی مال شماست زمان مال شماست .
گریه و سوگواری برای یک زندگی که تصور میکردید دارید !!! چرا ؟؟
رنج و عذاب ما به دلیل نگهداری همه چیز ، به صورتی است که از پیش بوده باید باشد و یا خواهد بود . اندوه ، بخشی از وجود ما به حساب میآید ، ولی ما به ندرت متوجه دردی در قلب خود میشویم که روان شناسان آن را این گونه مینامند :
" گریه ای شدید ، سوگواری برای همه چیز هایی که وا نهادهایم ...
زمانی که با رویداد های غیر منتظره در زندگی مواجه میشویم ، به نقطه ای میرسیم که برای حرکت به جلو ، باید غمگین باشیم ،حتی زمانی در مییابیم که فقدان ، بخشی از زندگی ما به حساب میآید که کسی را گریزی از آن نیست .
حتی زمانی که میدانیم ، زندگی تازه ، وعده بهتر شدن میدهد ، حتی زمانی که معتقدیم چیزهایی را که وا نهاده ایم ، فایده ای برایمان ندارد ، با این حال ، باید غمگین باشیم .
برای چه ناراحتیم و سوگواری میکنیم ؟؟
البته برای کسانی که بر اثر مرگ یا تقدیراز دست میدهیم . این سوگواری برای ما تعجب آور نیست . ولی آنواع دیگری از سوگواری نیز وجود دارد که همیشگی نیستند .
برای بی گناهی خود در مشکلات زندگی گریه میکنیم . برای آرزوهای عشقی خود که مجبور به رها کردن آنها بودیم ناراحتیم و گریه میکنیم . برای فقدان اعتماد واطمینانی که به زندگی داشتیم . برای بخشی از خودمان که آن را به خاطر کسی وانهاده ایم سوگواری میکنیم .
برای فقدان همه چیز هایی که نداشته ایم ، برای همه چیزهایی که خودمان از آنها دوری کردهایم و حالا متوجه اشتباه خود شده ایم برای همه ی این موارد سوگواری میکنیم .
گریه و سوگواری چگونه آغاز میشود ؟؟ نخست اشک میریزید . نقطه ی آغاز اندوه است و به نظر میرسد این آغاز ،هرگز پایانی ندارد . و معمولا با یاد آوری صحنه ای یا صحبتی که از کسی میشنوید این درد و رنج اغاز میشود شاید کسی این را به گونه ای دیگر تعبیر کند ، ولی درد و رنج ناشی از نزدیک شدن ، مقدم بر هر گشایش تازه ای در زندگی ما خواهد بود ...
هنگامی که فقدان همراه با گریه و زاری میآید !! سخت ترین چیز در زندگی ، از دست دادن چیزی است که فکر میکردید واقعی است . فقدان سخت و دردناک است . از آن بدتر فقدان همراه با سرخوردگی و افسردگی و آنزواست . سرخوردگی گونه ای دردناک از آندوه است.
این پدیده ، غیر از تاسف با احساسات دیگری همچون خشم ،اتهام به خویشتن و سرزنش همراه است . رویاها سخت و آزار دهنده میمیرند و سرخوردگی های سخت تر از آن حذف میشوند. برای مثال : " شاید معشوقی که ما تصور میکردیم عشق واقعی ماست ، و ما را خیلی دوست دارد ، ناگهان اعتراف کند که ما به درد هم نمیخوریم و با ما قطع رابطه میکند به همین راحتی وبعد از گفتن این حرفها میرود، حتی یک خداحافظی هم نمی کند و برای همیشه از زندگی ما کنار میرود .
در این زمان چه حالی دارید ؟؟ شبیه احساسی است که هنگام فرا خوانی ، همراه با سیلی از اشک های ناشی از سرخوردگی به ما دست میدهد . ما احساس نمی کنیم چیزی را از دست داده ایم بلکه احساس میکنیم چیزی را از ما ،از درونمان دزدیده آند .
چیزی مثل زمان ، اعتماد ، تقدس خاطرات ، عشق ،... و خیلی موارد دیگر که حتی به شمارش نمیآیند . فقدان همراه با عشق مثل یک دزد رفتار میکند . دزدی که همه چیز را از بین میبرد و ما را از درون تهی میکند . این احساس هولناک ، گذشته شما را به یغما میبرد ، خاطرات شما را در مورد گذشته میدزدد، و سپس آنها را خالی میکند و عاری از واقعیت ، به شما باز میگرداند و شما را متوجه حال و زمان وحشتناک و دل سرد کننده ای که در آن هستید باز میگرداند . هنگامی که به عقب بر میگردید و چیز هایی را میبینید که واقعا وجود داشته آند ، نه تنها امید به داشتن دوباره ی آنها را در زمان حال از دست میدهید ، بلکه معنای آن در گذشته را هم فراموش میکنید . و از خودتان ، از احساساتی که داشتهاید آزرده خاطر میشوید . گام مهم برای بهبودی پس از سرخوردگی ،تسلط بر خشم خود است که اجازه نمی دهد کاری برای جلوگیری از دل شکستگی آنجام دهیم .
این مساله خیلی سخت است تا دلی شکسته را مرحم بگذارید و گذشته خود را کنار بگذارید ..
اما باید بتوانید بخشی از خویشتن خود را دور بیندازید !!! اما چگونه ؟؟؟
عمده ی تغییرات ، حتی آنهایی که ارزومندانه صورت میگیرد ، افسردگی ها و دل سردی های خاص خود را به همراه دارد ، زیرا آنچه را وا مینهیم ، بخشی از خویشتن است . برای ورود به زندگی جدید ، باید در زندگی گذشته بمیریم و آن وقت زندگی جدید را میتوان اغاز کرد ..
گریه و ناراحتی برای دلی شکسته ، مدت زیادی طول میکشد . پایان دادن به یک ارتباط ، هرگز ساده نیست و حتی اگر متوجه شوید که او شما را دوست نداشته است . ولی هنگامی که از اندوه رهایی میباید ، باید همچنان قادر باشید که پیش بروید و عشقی واقعی را در زندگی خود جایگزین کنید و گذشته را فراموش کنید .
روزها ، ساعت ها ، دقایق ، فصل ها متعلق به شما هستند تا بتوانید به آن گونه که میل دارید ، دوست دارید ، زندگی کنید ، از آنها استفاده کنید و لذت ببرید . نگذارید کسی آنه را از شما بگیرد این لحظات با ارزش هستند ، آنها را تلف نکنید ، اجازه ندهید کسی آنها را از شما بدزدد
زندگی مال شماست زمان مال شماست .