shirin71
06-18-2011, 02:10 PM
آيا معمولاً وارد روابطي مي شويد که پس از چندي جز نااميدي و پشيماني چيز ديگري برايتان باقي نمي گذارند؟ آيا افرادي که انتخاب مي کنيد به هيچ وجه نمي توانند خواست ها و نيازهايتان را براورده سازند؟ آيا هميشه احساس مي کنيد که چيزي در رابطه کم داريد؟ اگر پاسخ شما حتي به يکي از سوال هاي بالا هم مثبت باشد به طور حتم دچار اعتياد به روابط بد و نااميد کننده شده ايد. شما با ورود به يک چنين روابطي خود به خود شکست را براي خودتان رقم مي زنيد و اصلاً متوجه نمي شويد که چه کار اشتباهي انجام مي دهيد. راه هايي وجود دارند که به واسطه ي آنها مي توانيد تشخيص دهيد که آيا واقعاً به يک چنين روابطي معتاد شده ايد يا خير. همچنين تکنيک هايي وجود دارند که به واسطه ي آنها مي توانيد يک چنين عاداتي را ترک کرده و روابطي را شروع کنيد که چيزي جز رضايت برايتان در بر نداشته باشند.
پيش از اينکه بخواهيم بر روي علائم اين مسئله صحبت کنيم، ابتدا بايد خطرات ورود به يک چنين روابطي را برايتان روشن نماييم. وارد شدن به اين روابط نه تنها نظر يک يا هر دو نفر را به خود جلب نمي کند، بلکه باعث ايجاد استرس نيز مي شود. تنش و استرس به عنوان جزء لاينفک چنين روابطي در مي آيد، طرفين به تدريج عزت نفس خود را از دست مي دهند و همين مطلب سبب مي شود که در جنبه هاي ديگر زندگي مانند کار و يا تحصيل نيز دچار مشکل شوند. استرس دائمي سبب ترشح مواد شيميايي خاصي در بدن مي شود که به موجب آن ميانگين طبيعي انرژي بدن کاهش پيدا مي کند و فرد مستعد مبتلا شدن به بيماري هاي گوناگون مي شود. فردي که در يک چنين روابطي قرار مي گيرد نه تنها از نظر روحي دچار مشکل مي شود، بلکه از نظر فيزيکي نيز با مشکلالي روبرو خواهد شد؛ اما با وجود کليه موارد ذکر شده برخي از افراد هستند که بازهم به چنين روابطي ادامه ميدهند و توانايي ترک طرف مقابل را ندارند. اين افراد افسرده و غمگين مي شوند و براي اينکه به آرامش برسند به الکل و يا ساير مواد مخدر روي مي آورند. و اما نشانه هاي چنين اعتيادي شامل چه مواردي مي شود؟ ناديده گرفتن حقيقت را شايد بتوان يکي از ابتدايي ترين نشانه هاي آن در نظر گرفت. اگر شما به واقع ميدانيد که اين رابطه مناسب شما نيست و نمي تواند شما را خوشحال و راضي نگه دارد، اما باز هم در آن باقي مي مانيد، نشان دهنده اين است که به مرحله بي توجهي رسيده ايد. اگر بخواهيد رفتار زننده و نااميد کننده ي طرف مقابل را به نوعي براي خود توجيه کنيد، شک نکنيد که به دام افتاده ايد. به ويژه اگر توجيهات و بهانه هايي که براي کارهاي او مي آوريد غير واقعي باشد و تقابلي با واقعيت نداشته باشند. اگر به هر حال اين جسارت را پيدا کرديد که به خودتان بگوييد اين ارتباط مناسب حال شما نيست، اما جرات آن را نداشتيد که اين مطلب را با شريک خود در ميان بگذاريد، مطمئناً يکي از قربانيان بي چون و چراي ارتباط هاي ناخوشايند هستيد. چرا که مي دانيد کارتان اشتباه است، اما به آن ادامه مي دهيد. در اين ميان مشکلات روحي و رواني و فيزيکي نيز مي توانند به عنوان علائم اصلي به شمار روند. چه عواملي سبب ايجاد اعتياد به روابط نامناسب مي شوند؟ علل مختلفي وجود دارند که در افراد مختلف متغير مي باشند؛ اما يکي از دلايل رايج اين است که فرد تصور مي کند اگر به اين رابطه ي خود خاتمه ببخشد هيچ گاه نمي تواند شخص ديگري را پيدا کند که به او علاقمند شده و دوستش بدارد. چنين فردي آنقدر به شريک خود نزديک شده و با او ارتباط برقرار مي کند که زندگي واقعي خود را فراموش کرده و تصور مي کند که نمي تواند به تنهايي به زندگي ادامه داده و از خودش مراقبت کند. اين افراد همچنين از حرف مردم نيز هراس دارند. احساس مي کنند که پايان بخشيدن به يک رابطه يعني شکست و فکر مي کنند تنها بودن يک فاجعه ي هولناک و زجر آور است. از جمله موارد ديگر مي توان به پشتيباني مالي که فرد از طرف مقابل دريافت مي کند اشاره کرد. فرد در اين حالت تصور مي کند چون شريکش از نظر مالي او را حمايت مي کند، بنابراين حق دارد هر طوري که بخواهد با او رفتار کند. اگر ارتباط زناشويي باشد و پاي بچه در ميان باشد هم طرفين ترجيح مي دهند که اين ارتباط را حفظ کنند و به نوعي احساس گناه به آنها دست مي دهد. اگر بخواهيم کمي عمقي تر به اين مشکل نگاه کنيم به اين نتيجه مي رسيم که بروز چنين مسئله اي مي تواند ريشه در کودکي افراد داشته باشد. شايد در کودکي آنقدرها که بايد و شايد مورد محبت قرار نگرفته باشند و به همين دليل تصور مي کنند که نمي توانند از کوچکترين محبت و اهميتي بگذرند. چه کاري بايد انجام داد و چگونه مي توان چنين عادتي را ترک کرد؟ از آنجايي که ترک اين نوع اعتياد، مشکل مي باشد به همين دليل شايد برايتان کمي دشوار باشد که بخواهيد آن را به سرعت و به تنهايي از ميان برداريد. مشاوره مي تواند يکي از موثرترين تکنيک ها براي ترک اين عادت باشد. مي توانيد يک مشاور و يا سرويس هاي ويژه اي که به اين منظور داير هستند را پيدا کرده و با آنها تماس بگيريد تا شما را راهنمايي کنند. به هر حال اولين گام اين است که قبول کنيد دچار يک چنين اعتيادي هستيد و بايد براي برطرف نمودن آن کمک بگيريد. سعي کنيد با خودتان دوست باشيد و تمام درهاي احساسي را به روي خودتان بازکنيد و با خودتان صادق باشيد. تمام تمرکز خود را جمع کنيد، براي خود اهداف مختلفي در نظر بگيريد، تا جايي که ميتوانيد خودتان را به شادکامي و رضايت از زندگي نزديک تر کنيد و ببينيد واقعاً چه چيزهايي از زندگي مي خواهيد. هيچ گاه در اين راه تسليم نشويد و به خودتان بقبولانيد که تنها نخواهيد ماند. انسان هايي هستند که به راحتي مي توانند به شما کمک کنند، مي دانند بايد چگونه به شما کمک کنند و اين کار را در حق شما انجام خواهند داد. همچنين بدانيد که در زندگي افرادي وجود دارند که براي هميشه در کنارتان باقي خواهند ماند و هيچ گاه ترکتان نخواهند کرد و هميشه محبت و عشقي را که نياز داريد نثارتان خواهند نمود و اين شخص کسي نيز جز خودتان..
( سالنامه سلامت، نسخه 2 )
پيش از اينکه بخواهيم بر روي علائم اين مسئله صحبت کنيم، ابتدا بايد خطرات ورود به يک چنين روابطي را برايتان روشن نماييم. وارد شدن به اين روابط نه تنها نظر يک يا هر دو نفر را به خود جلب نمي کند، بلکه باعث ايجاد استرس نيز مي شود. تنش و استرس به عنوان جزء لاينفک چنين روابطي در مي آيد، طرفين به تدريج عزت نفس خود را از دست مي دهند و همين مطلب سبب مي شود که در جنبه هاي ديگر زندگي مانند کار و يا تحصيل نيز دچار مشکل شوند. استرس دائمي سبب ترشح مواد شيميايي خاصي در بدن مي شود که به موجب آن ميانگين طبيعي انرژي بدن کاهش پيدا مي کند و فرد مستعد مبتلا شدن به بيماري هاي گوناگون مي شود. فردي که در يک چنين روابطي قرار مي گيرد نه تنها از نظر روحي دچار مشکل مي شود، بلکه از نظر فيزيکي نيز با مشکلالي روبرو خواهد شد؛ اما با وجود کليه موارد ذکر شده برخي از افراد هستند که بازهم به چنين روابطي ادامه ميدهند و توانايي ترک طرف مقابل را ندارند. اين افراد افسرده و غمگين مي شوند و براي اينکه به آرامش برسند به الکل و يا ساير مواد مخدر روي مي آورند. و اما نشانه هاي چنين اعتيادي شامل چه مواردي مي شود؟ ناديده گرفتن حقيقت را شايد بتوان يکي از ابتدايي ترين نشانه هاي آن در نظر گرفت. اگر شما به واقع ميدانيد که اين رابطه مناسب شما نيست و نمي تواند شما را خوشحال و راضي نگه دارد، اما باز هم در آن باقي مي مانيد، نشان دهنده اين است که به مرحله بي توجهي رسيده ايد. اگر بخواهيد رفتار زننده و نااميد کننده ي طرف مقابل را به نوعي براي خود توجيه کنيد، شک نکنيد که به دام افتاده ايد. به ويژه اگر توجيهات و بهانه هايي که براي کارهاي او مي آوريد غير واقعي باشد و تقابلي با واقعيت نداشته باشند. اگر به هر حال اين جسارت را پيدا کرديد که به خودتان بگوييد اين ارتباط مناسب حال شما نيست، اما جرات آن را نداشتيد که اين مطلب را با شريک خود در ميان بگذاريد، مطمئناً يکي از قربانيان بي چون و چراي ارتباط هاي ناخوشايند هستيد. چرا که مي دانيد کارتان اشتباه است، اما به آن ادامه مي دهيد. در اين ميان مشکلات روحي و رواني و فيزيکي نيز مي توانند به عنوان علائم اصلي به شمار روند. چه عواملي سبب ايجاد اعتياد به روابط نامناسب مي شوند؟ علل مختلفي وجود دارند که در افراد مختلف متغير مي باشند؛ اما يکي از دلايل رايج اين است که فرد تصور مي کند اگر به اين رابطه ي خود خاتمه ببخشد هيچ گاه نمي تواند شخص ديگري را پيدا کند که به او علاقمند شده و دوستش بدارد. چنين فردي آنقدر به شريک خود نزديک شده و با او ارتباط برقرار مي کند که زندگي واقعي خود را فراموش کرده و تصور مي کند که نمي تواند به تنهايي به زندگي ادامه داده و از خودش مراقبت کند. اين افراد همچنين از حرف مردم نيز هراس دارند. احساس مي کنند که پايان بخشيدن به يک رابطه يعني شکست و فکر مي کنند تنها بودن يک فاجعه ي هولناک و زجر آور است. از جمله موارد ديگر مي توان به پشتيباني مالي که فرد از طرف مقابل دريافت مي کند اشاره کرد. فرد در اين حالت تصور مي کند چون شريکش از نظر مالي او را حمايت مي کند، بنابراين حق دارد هر طوري که بخواهد با او رفتار کند. اگر ارتباط زناشويي باشد و پاي بچه در ميان باشد هم طرفين ترجيح مي دهند که اين ارتباط را حفظ کنند و به نوعي احساس گناه به آنها دست مي دهد. اگر بخواهيم کمي عمقي تر به اين مشکل نگاه کنيم به اين نتيجه مي رسيم که بروز چنين مسئله اي مي تواند ريشه در کودکي افراد داشته باشد. شايد در کودکي آنقدرها که بايد و شايد مورد محبت قرار نگرفته باشند و به همين دليل تصور مي کنند که نمي توانند از کوچکترين محبت و اهميتي بگذرند. چه کاري بايد انجام داد و چگونه مي توان چنين عادتي را ترک کرد؟ از آنجايي که ترک اين نوع اعتياد، مشکل مي باشد به همين دليل شايد برايتان کمي دشوار باشد که بخواهيد آن را به سرعت و به تنهايي از ميان برداريد. مشاوره مي تواند يکي از موثرترين تکنيک ها براي ترک اين عادت باشد. مي توانيد يک مشاور و يا سرويس هاي ويژه اي که به اين منظور داير هستند را پيدا کرده و با آنها تماس بگيريد تا شما را راهنمايي کنند. به هر حال اولين گام اين است که قبول کنيد دچار يک چنين اعتيادي هستيد و بايد براي برطرف نمودن آن کمک بگيريد. سعي کنيد با خودتان دوست باشيد و تمام درهاي احساسي را به روي خودتان بازکنيد و با خودتان صادق باشيد. تمام تمرکز خود را جمع کنيد، براي خود اهداف مختلفي در نظر بگيريد، تا جايي که ميتوانيد خودتان را به شادکامي و رضايت از زندگي نزديک تر کنيد و ببينيد واقعاً چه چيزهايي از زندگي مي خواهيد. هيچ گاه در اين راه تسليم نشويد و به خودتان بقبولانيد که تنها نخواهيد ماند. انسان هايي هستند که به راحتي مي توانند به شما کمک کنند، مي دانند بايد چگونه به شما کمک کنند و اين کار را در حق شما انجام خواهند داد. همچنين بدانيد که در زندگي افرادي وجود دارند که براي هميشه در کنارتان باقي خواهند ماند و هيچ گاه ترکتان نخواهند کرد و هميشه محبت و عشقي را که نياز داريد نثارتان خواهند نمود و اين شخص کسي نيز جز خودتان..
( سالنامه سلامت، نسخه 2 )