PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مربيان ليگ برتر چقدر پول مي‌گيرند؟ + جدول



shirin71
06-18-2011, 01:33 PM
همپا با افزايش مبلغ قرارداد بازيكنان در ليگ برتر فوتبال باشگاه‌هاي ايران ، رقم قرارداد مربيان شاغل در اين ليگ نيز افزايش قابل توجهي داشته است. هر‌چند كه رقم دريافتي تمام مربيان، نزديك به يكديگر نيست و با توجه به سابقه و ميزان موفقيت شان ، رقم‌هاي پرداختي به آنان نيز متفاوت است.

نكته اصلي اينجاست؛ با گذشت 10 سال از عمر ليگ حرفه اي فوتبال ايران ، رقم هاي پرداختي به مربيان نيز از رشد قابل توجهي برخوردار شده است ، در حالي كه شايد در سال هاي اوليه اين‌گونه نبود كه يك مربي به اندازه بازيكنان تيمش يا بيشتر از آنها در فوتبال ايران پول بگيرد . موضوعي كه البته در فوتبال جهان نيز تعريف شده و هيچگاه رقم دريافتي يك مربي با قرارداد ستاره تيمش همخواني و سنخيت لازم را نداشته است.

http://files.tabnak.com/pics/201106/201106180652172736.jpg

موضوع از كجا كليد خورد؟

موضوع اعتراض به رقم هاي پايين دريافتي مربيان از زماني كليد خورد كه علي پروين در زمان حضورش در پرسپوليس بارها به اين نكته اعتراض كرد كه وقتي بازيكن تيمش 200 ميليون مي گيرد ، منطقي نيست كه او رقم كمتري از آن را دريافت كند. استدلال پروين نيز اين بود كه در چنين شرايطي بازيكن و ستاره تيمش وقتي ببيند رقم دريافتي او بسيار كمتر از اوست ، حرف‌شنوي لازم را از وي در مقام سرمربي تيمش نخواهد داشت . براي همين نيز علي پروين 6، 7 سال پيش رقم قابل توجهي مي گرفت كه اصلا با رقم دريافتي ديگر مربيان حاضر در ليگ تطابق نداشت . بعدها كه امير قلعه نويي در ليگ برتر صاحب موفقيت هايي شد اين استدلال را به صورت جدي تر مورد توجه قرار داد تا طي دو فصل اخير رقم هاي قابل توجهي را از باشگاه متمول سپاهان دريافت كند . هر چند كه قلعه نويي يكي از دلايل جدايي اش از باشگاه اصفهاني را پايبندي باشگاه به سقف قرارداد بازيكنان دانست ، اما حسيني رئيس هيات مديره سپاهان به صراحت اعلام كرد كه قلعه نويي به اين دليل در اصفهان نمانده كه باشگاه نمي توانسته است بسان دو فصل گذشته به وي پول پرداخت كند.

به هر صورت و در شرايطي كه اكثر كارشناسان فوتبال ايران ،افزايش رقم هاي قرارداد مربيان را اصولي و بر اساس منطقي تعريف شده نمي دانند ، عده‌اي نيز اين افزايش قراردادها را متاثر از حضور مربيان خارجي و رقم هاي دريافتي آنان مي دانند.

بررسي‌ها نشان مي‌دهد كه در كشور ما بر خلاف تمام نقاط دنيا، اكنون قيمت يك مربي در حد خريد يك بازيكن ممتاز و حتي در مواردي بيش از آن است. رسول كربكندي مربي فصل پيش راه‌آهن در اين مورد معتقد است: تنها زماني مي‌توان بر رقم‌هاي لجام‌گسيخته جذب بازيكن يا مربي توسط برخي باشگاه‌هاي متمول مهار زد كه رسيدگي و نظارت كاملي بر مصوبه سقف قراردادها صورت گيرد. از آنجا كه در تيم‌هاي دولتي اين رقم از پول بيت‌المال تامين مي‌شود، پس اين اهميت وجود دارد كه با استفاده از تمام ابزارهاي كارآمد از جمله سازمان بازرسي، اقدامي كنترلي صورت گيرد چرا كه مربي‌اي كه در طول فصل يك ميليارد تومان دريافت مي‌كند ديگر نمي‌تواند در فصل بعد ، به رقم 350 ميليون تومان قناعت كند. به اين ترتيب سيكل معيوب موجودي پرايرادتر به كار خود ادامه مي‌دهد. كربكندي معتقد است اساسا وضع قانون سقف قراردادها كاري غلط و غيرحرفه‌اي است و در صورتي كه فوتبال ما از انحصار دولت خارج و به طور صحيح و اصولي به بخش خصوصي واگذار شود، به طور خودكار، چنين رويه‌هاي غيرقابل كنترلي از بين خواهد رفت.

اصغر شرفي، سرمربي پيشين برق شيراز، استقلال و ... معتقد است اكنون در عين حال كه همه مي‌دانند ارقامي نجومي و خارج از سقف‌هاي قانوني در فوتبال ما جابه‌جا مي‌شود، كسي نمي‌تواند با سند چنين چيزي را بازگو كند. شرفي معتقد است از آنجا كه فوتبال ما داراي ماهيتي دولتي است، اين ورزش براي ادامه حيات خود نيازمند تزريق بودجه‌هاي دولتي است، ولي اين اقدام بايد به صورتي متوازن و عادلانه صورت گيرد تا چنين شكاف عميقي بين تيم‌هاي بسيار متمول ليگي با ديگر تيم‌ها به وجود نيايد و به اين ترتيب با داغ شدن تب رقابت واقعي، بر كيفيت و قدرت فوتبال ايران افزوده شود.

ابراهيم قاسمپور، سرمربي پيشين صنعت نفت، پاس و... با اعلام اين كه برخي مربيان مبالغي بالغ بر 700 ميليون تومان در طول يك سال دريافت مي‌كنند، بحث سقف قرارداد مربيان از سقف قرارداد بازيكنان را كاملا متفاوت و مجزا از يكديگر مي‌داند و معتقد است براي هر يك از اين دو مقوله، بايد نظام خاص و متفاوتي برقرار شود. قاسمپور با اشاره به اين كه رقم‌هاي زيادي در فوتبال ايران به شكل زير ميزي تبادل مي‌شود، اين پديده را به هيچ وجه زيبنده و قابل تحمل نمي‌داند.

ناصر ابراهيمي، سرمربي پيشين تيم ملي، يكي از دلايل پرداخت‌هاي بالاي 800 تا 900 ميليون توماني به برخي مربيان داخلي را ورود برخي مربيان خارجي با ارقامي يكي، دو ميلياردي و بيشتر مي‌داند و مي‌گويد: در گذشته چنين رقابت كور و سرسام‌آوري در بالا بردن ارقام نجومي قراردادها به وجود نيامده بود و مربيان با دريافت حداقل دستمزدهايي، با آرامش به مراتب بهتري به كار و حرفه مورد علاقه خود مي‌پرداختند به گونه‌اي كه من در طول 44 سال فعاليت مربيگري در مجموع بيش از 180 ميليون تومان دريافت نكرده‌ام و حتي در دهه 1360 با حقوق ماهانه 5 تا 7 هزار تومان كه شايد معادل 500 تا 700 هزار تومان فعلي ارزش داشت، با رضايت به كار سرمربيگري تيم ملي مشغول بودم؛ حقوقي كه با آن نه مي‌شد خودرويي خريد و نه خانه‌اي.


فرار از سقف قرارداد

سعيد ناصري، معاون اجرايي كانون مربيان فوتبال ايران هم با اعلام اين‌كه يكي از مربيان موفق سال‌هاي اخير ليگي، سال گذشته رقم يك ميليارد و 140 ميليون تومان دستمزد و پاداش از باشگاه خود دريافت كرده و ديگر مربي سرشناس ليگي سال قبل از آن به ازاي تنها يك نيم‌فصل رقم 600 ميليون تومان دستمزد و پاداش گرفته بود،‌ گفت: مسلما در ظاهر، قرارداد چنين مربياني شايد بيش از 300 ميليون نباشد ولي باشگاه‌ها با اتخاذ حربه‌هاي مختلفي، ماده‌ها و بندهايي براي فرار از سقف قرارداد باز مي‌كنند؛ مثلا مي‌نويسند براي اين تعداد برد پياپي، باشگاه ملزم به پرداخت اين مقدار پاداش به مربي خواهد بود و... .

معاون اجرايي كانون مربيان فوتبال ايران معتقد است در حالي كه بسياري از مربيان توانمند و داراي دانش فني مناسب، از كورس حضور در اين عرصه دور افتاده‌اند تعدادي مربي محدود، بدون رعايت سقف‌هاي قانوني جولان مي‌دهند، حال آن كه اغلب اين گونه مربيان، كمتر كيفيت و كارهاي‌ شاخصي از خود نشان مي‌دهند.

به هر حال در شرايطي كه اغلب مربيان مانند بسياري از اقشار پردرآمد ديگر جامعه بنابر ملاحظاتي، مايل به افشاي ارقام دريافتي طول فصل خود نيستند، نگاهي به جدول درآمدهاي تقريبي غالب مربيان زحمتكش و پرتلاش ليگ برتري براي خواننده‌هاي «جام‌جم» خالي از لطف نيست.

اين ارقام از طريق منابع خبري، گفت‌وگو با كارشناسان و برخي سرمربيان و بررسي وضعيت قراردادهاي آنان به دست آمده است.

http://files.tabnak.com/pics/201106/201106180649362416.jpg

shirin71
06-18-2011, 01:34 PM
يک مقام آگاه در فدراسيون فوتبال مبلغ قرارداد سه ساله کارلوس کرش براي هدايت تيم ملي ايران را چهار ميليون دلار عنوان کرد.

به نوشته بولتن، طبق قرارداد پيشنهادي به کرش، او سالانه يک ميليون و دويست هزار دلار دستمزد مي‌گيرد که در صورت صعود تيم ملي کشورمان به جام جهاني ۲۰۱۴ برزيل مجموعا ۴۰۰ هزار دلار پاداش دريافت مي‌کند.

shirin71
06-18-2011, 01:34 PM
درباره ميلياردها دلاری كه در فوتبال هدر می‌رود

مباحث فرهنگي را بايد چند وجهي ديد. به اين معنا كه تنها نبايد براي آسيب شناسي فرهنگ كشور به مسائل فرهنگي بسنده كرد. چه بسا يك معضلي در سيستم اقتصادي كشور وجود داشته باشد اما تاثير خود را در سيستم فرهنگي جامعه نيز بگذارد. در مورد مسأله ورزش نيز همين طور است. موضوعات و مسائل مربوط به ورزش تنها محدود به همان حوزه ورزش نمي شود و يقينا تاثيرات فرهنگي نيز خواهند داشت.

يكي از آن مسائل ورزشي كه به نظر مي‌رسد در حوزه مباحث فرهنگي نيز تاثيرگذار بوده است دستمزدهای نجومی بازیکنان فوتبال است. اگر در دهه های 60 و 70 بازیکنی فقط و فقط به خاطر تعصب به رنگ پیراهن، حتی تصور حضور در تیم رقیب را هم در سر نمی پروراند اما امروز به راحتی و با اضافه کردن چند صفر بی ارزش! در برابر رقم قراردادها، هم تعصب به تمسخر گرفته می شود و هم حال و روز هوادار.
دستمزدهاي ميلياردي و نجومي باعث شده كه ديگر كمتر لژيونري با تعصب بازي كند و بيش از آنكه به فكر برد تيم خود باشد به فكر جان خودش باشد كه مبادا عضوي از بدن او كه در حقيقت منبع درآمد او است آسيب ببيند و از نان خوردن ميليوني بيفتد.

بايد دانست در جامعه ای که در آن افرادی را داریم که از فقر مالی و اقتصادی رنج می برند و محتاج نان شب خود هستند، ارقام نجومی 700، 800 میلیوني برای یک فصل برای یک بازیکن فوتبال و یا 6 میلیارد برای یک مربی، نه توجیه مالی دارد و نه توجیه فرهنگی.

با توجه به دولتی بودن اکثر باشگاه های ایران و متاسفانه عدم درآمدزایی این باشگاه ها به دلیل عدم توانایی فعالیت های اقتصادی، باید پرسید پرداخت میلیون ها تومان برای تنها 9 ماه به یک بازیکن فوتبال آن هم از بیت المال چه توجیهی دارد؟

برخی افراد در توجيه اين دستمزدهاي ميليوني از ليگ‌هاي اروپايي و عربي و دستمزدهاي بالاي آن مثال آورده و دست به مقايسه مي‌زنند. كه در جواب به این افراد یادآوری کنیم كه تيم‌هاي اروپا خصوصي هستند نه رانت‌خوار و وابسته بو دولت. هیچ تیمی در اروپا از بودجه دولتی ارتزاق نمی شود. اگر دسمتزد بازیکنان اروپایی نجومی است تامین آن از بخش خصوصی و سهامداران آن است نه از جیب بيت‌المال و مردمی که بعضا به نان شب شان محتاج هستند.

به راستی یک بازیکن فوتبال چه ارجحیتی بر یک کارمند معمولی دولت دارد که باید درآمد 9 ماهه یک فوتبالیست از درآمد سی ساله یک کارمند بیشتر باشد؟

صرف میلیون ها تومان پول بيت المال برای بازیکنانی که متاسفانه در اکثر موارد با فرهنگ ایرانی- اسلامی هم فاصله زیادی دارند، نه تنها توجیه منطقی و عقلانی ندارد که باید از مسئولان ذیربط این سوال را پرسید که به چه دلیل و با چه هدفی این مبالغ میلیاردی و هنگفت صرف تنها چند بازیکن می شود!

تاثيري كه چنين مسأله اي بر حوزه فرهنگ مي‌گذارد از طرفي به دليل رسانه‌اي بودن و در چشم بودن فوتباليست‌ها و مخصوصا لژيونرها اين است كه براي نسل جوان حاضر به عنوان الگو و نماد معرفي مي‌شوند و بسياري از نوجوانان و جوانان جامعه آينده خود را در فوتباليست شدن و لژيونر شدن مي‌بينند و از طرفي ديگر در روياهاي خود آرزوي داشتن زندگي متموّلانه‌ و اشرافي چون آنها را مي‌بينند. آرزوي داشتن ماشين و خانه‌هايي آن چناني و يا هواداراني كه هميشه دور و برشان را گرفته‌اند و يا...

در اين ميان اصطلاح "باشگاه فرهنگی- ورزشی" نيز فقط و فقط نامی است کلیشه ای که باشگاه های ورزشی ما برای مصلحت اندیشی به دنبال خود یدک می کشند و هر کدام سعی دارند با تليغات دهن پر كن، خود را در این امر پیشرو جلوه دهند. اصلا کجای عملکرد چنین باشگاه هایی، فرهنگی است؟ آیا به صرف بردن بازکنان خود به مکان های زیارتی و آن هم البته با بودجه بیت المال کار فرهنگی است؟ تاثيرات اقدامات فرهنگي اين باشگاه‌ها در جامعه چيست؟

حالا خرج چنين ارقام ميلياردي در فوتبال را بگذاريد در كنار مسائلي چون گله و شكايت مابقي فدراسيون‌ها از نداشتن امكانات و منابع مالي لازم. چنان چه در اخبار آمده بود كه يكي از فدراسیون ها به دلیل کمبود بودجه از اعزام ورزشکاران‌شان به مسابقات بین المللی صرف نظر كرده‌اند. چرا بايد ميلياردها تومان براي فوتبال اين كشور خرج شود و هيچ‌گاه هم به نتيجه‌اي كه بايد نرسيم و ثمره‌اي نداشته باشد چون دعوا و زد و خورد و مشوش كردن فضاي امن كشور اما براي ورزش‌هايي چون واليبال، بسكتبال، كشتي، هندبال، تكواندو و... كه اتفاقا تجربه نشان داده كه در اين ورزش‌ها هم بيشتر موفق بوده‌ايم و هم افتخارات به مراتب بيشتري آورده‌ايم به اين مقدار اهميت قائل نشويم.

از سويي ديگر، نگاهی گذرا بر بودجه فدراسیون فوتبال و مقایسه آن با بودجه بخش‌هاي مهم‌تري چون بخش های آموزشی، پژوهشی، فرهنگی، امور تهیه مسکن برای نیازمندان و سایر امور خیریه و ... ما را به فکر فرو می برد که گويا جنگ 22 نفر برای تصاحب یک توپ از مسأله آموزش و پژوهش و يا گره گشودن از كار قشر نيازمند و مستضعف جامعه واجب‌تر است! نشست های خبری مربی 6 میلیاردی حتما از سرنوشت دخترانی که بدلیل عدم تمکن مالی پدرانشان نمی توانند سر سفره عقد بنشینند واجب‌تر است.

امروز ما نگران اقساط عقب افتاده فوتبالیست هایی هستیم که زندگی شان با چند میلیون چکِ پاس نشده، تحت تاثیر قرار می گیرد در حالیکه اگر همین بازیکنان نگاهی به بانک های محله شان بیندازند به راحتی متوجه می شوند که مردم برای دریافت 5 میلیون وام با سود 14% به زمین و زمان التماس می کنند!

ساعت‌ها از وقت رسانه‌ي ملي ملي به اين اختصاص مي‌يابد كه فلان مربي از چند صد ميليون دستمزد خود چقدر را گرفته و چقدر را نگرفته، و يا اين توپ كه به سمت دروازه تيم نم‌نم‌آباد روانه شد و گل شد آيا آفسايد بود يا نه، اما هيچ وقت در اين باره صحبت نمي‌كنيم كه آن خانواده نيازمند و طبقه پايين جامعه سال ها است كه دارد توي آفسايد و يا حاشيه زندگي مي‌كند.

به نظر مي رسد مسئولين فرهنگي- ورزشي كشور بايد هر چه سريع‌تر در اين‌باره فكري كنند و براي برون رفت از اين قضيه كه اگر همين‌گونه پيش رود يقينا تبديل به يك معضل فرهنگي در جامعه خواهد شد اقدامات عملي مناسب را اتخاذ فرمايند.

shirin71
06-18-2011, 01:34 PM
مقایسه حقوق یک کارگر با یک فوتبالیست

مدتی است که هرگاه در محافل ورزشی سخن از فوتبال می شود برخی سخن از صنعت می زنند ومعتقدند صنعت! فوتبال در مملکت ما به سوی حرفه ای شدن گام بر می دارد و نمونه بارز آن را هم برگزاری رقابت های لیگ برتر اعلام می کنند.

امروز می خواهم کمی به این صنعت حرفه ای نگاه دقیقتری بیندازیم وببینیم خروجی و مزایای آن در کشور ما چه بوده و هست؟

به گزارش خبرنگار بانکی دات آی آر هرساله رقابت های تحت عنوان لیگ برتر فوتبال در کشور ما برگزار می شود که طی سالهای اخیر 18 تیم درآن حضور دارند بنا به گفته کار شناسان تنها تیم خصوصی حاضر در لیگ تیم استیل آذین است که از محل پول های شخص آقای هدایتی که میزان و منبعش بر ما مشخص نیست اداره می شود .باقی تیم های لیگ با واسطه و یا بی واسطه از محل بیت المال هزینه های خود را تامین می کنند و درآمد هم........خب طبیعی است که ندارند.

بنابر این به عبارت ساده بیشتر تیم های لیگ برتر جیره خوار مردم اند. اما اینجا یک سوال اساسی مطرح می شود وآن اینست که این صنعت حرفه ای چه چیزی به مردم هدیه می دهدو بازده وخروجی آن چیست؟

برخی ورزش,تندرستی و سرگرمی های مناسب برای جوانان را مهمترین سود آن می دانند.لیگ حرفه ای غیراز بازیکنان لیگ به هیچ شکلی به تشویق جوانان به ورزش وعمومیت بخشیدن به ورزش نمی پردازد مگر برای کسانی که آرزوی ثروت و شهرت را در خود می پرورانند .از سوی دیگر جو ورزشگاه ها طی سالهای اخیر به نحوی آلوده شده که به هیچ عنوان رفتن به ورزشگاه ها سرگرمی سالم و مناسبی برای جوانان نیست و از سوی کسی تشویق نمی شود.

موضوع اصلی که مطرح می شود آنست که این مبالغ هنگفتی که نصیب عده محدودی از بازیکنان و مربیان می شود تا خرج اتومبیل های لوکس,ویلاها و منازل گرانقیمت کنند .در حالی که بسیاری از جوانان هم سن ایشان از کمترین امکانات تحصیلی و شغلی محرومند برای چه منظوری هزینه می شود.

در آمد سالانه یک کارگر ساده با پایه حقوق 600 هزار تومان 7میلیون و 200 هزار تومان خواهد بود این در حالی است که درآمد سالانه برخی ازبازیکنان لیگ از 400 میلیون هم بالاتر می شود.

داود که یک کارمند بازنشسته است می گوید: پس از 30 سال خدمت صادقانه در وزارت راه حقوق بازنشستگی ای معادل 347 هزار تومان از تامین اجتماعی دریافت می کنم و این درآمد مخارج ماهانه من و خانواده 4 نفره ما را تامین میکند یعنی باید بکند!

وی می افزاید: من توقع زیادی ندارم, هر کس به اندازه زحمتی که می کشدو صد البته مهارتها و تحصیلاتش حقوق می گیرد اما بر این باورم که برخی حقوق های بیش از اندازه که از محل بیت المال به برخی می دهند درست نیست. البته این فقط شامل فوتبالیست ها نمی شود خیلی ها هستند که بیش از حقشان حقوق می گیرند اما این فوتبالیست ها دیگر رقم حقوقشان نجومی است.

آیا مهمترین کاربرد این لیگ این نبوده که با دستان خودمان ستاره های پوشالی ای را ایجاد کنیم و برای جوانانمان بت های کاغذی بسازیم که رفتار بعضی شان حتی مورد قبول اعضای خانواده شان هم نیست. آنوقت تصاویر و پوستر هاشان زینت بخش اتاق جوانانمان شده است.در حالی که این مبالغ می توانست صرف امور بسیار مهمتری شود.

تلاش برخی مسئولان برای منطقی کردن ارقام مبادله شده در لیگ فوتبال ستودنی است اما تا زمانی که دلالان و جیره خوارانی که بی زحمت طی سالهای اخیر درآمد کسب کرده اند بر این سفره سایه افکنده هر گونه تلاش بی مطالعه و برنامه ریزی تنها این افراد را در انجام فعالیت های خود وقیح تر خواهد کرد.

shirin71
06-18-2011, 01:34 PM
10 میلیارد تومان برای 20 بازیکن لیگ برتر !

در شرایطی که فدراسیون فوتبال باشگاه ها را موظف کرده خارج از سقف تعیین شده با بازیکنان مورد نظرشان قرارداد امضا نکنند، بررسی اتفاقات فصل نقل و انتقالات لیگ برتر نشان می دهد 20 بازیکن شناخته شده فوتبال ایران برای یک فصل رقمی بیش از 10 میلیارد تومان دریافت کرده‌اند!

با آغاز فصل نقل و انتقالات دهمین دوره رقابتهای لیگ برتر، فدراسیون فوتبال در اندیشه کنترل قیمت ها برآمد و سقف 385 میلیون تومان را برای عقد قرارداد یکساله با بازیکنان مصوب و اعلام کرد که البته در برخی مصاحبه های مسئولان ناخودآگاه "سرراست" شد و به مبلغ 400 میلیون تومان افزایش یافت.

این مصوبه با استقبال همه باشگاه های لیگ برتری مواجه شد اما آنچه در عمل و "پس پرده" اتفاق می افتد چیزی خارج از سقف تعیین شده است. تعیین سقف قرارداد عملا راه را برای پرکردن "فرم های دروغین" و ساختگی باز کرد و هر چند در فرم های ارائه شده به فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ سقف قراردادها رعایت می شود و ظاهرا همه به این مصوبه پایبند هستند، اما در نهان اتفاقات " فوتبال برانداز" دیگری رخ می دهد.

برخی باشگاه های متمول که در فصل نقل و انتقالات دهمین دوره رقابتهای لیگ برتر بازیکنان و ستاره های بزرگ و تاثیرگذار فوتبال ایران را جذب کرده اند عملا با گنجاندن مواردی چون ؛ " حق بازی " ، " کارانه " ، " پاداش برد " ، " مبلغ صدور رضایت نامه " ، " گل " ، " پاس گل " و ... ده ها میلیون تومان به رقم " سقف " اضافه می‌کنند و ظاهرا هیچ مشکل قانونی هم ندارد.

به عنوان مثال یکی از بازیکنانی که فصل گذشته رقم قراردادش زبانزد اهالی فوتبال شده بود این فصل برای تمدید قراردادش افزایش چشمگیری را لحاظ کرده و برای یک فصل 865 میلیون تومان دریافت کرده است!

در فصل نقل و انتقالات دهمین دوره رقابتهای لیگ برتر بازیکنان زیادی جابجا شدند و یا قراردادشان را با تیم های مختلف تمدید کردند. در این بین برخی بازیکنان که جزو شماره یک های فوتبال ایران به حساب می آیند برای یک سال مبلغی بالای 500 میلیون تومان دریافت کرده اند.

سیدمهدی رحمتی، فابیو جانوآریو ، خسرو حیدری ، جواد کاظمیان ، هادی عقیلی ، سیدجلال حسینی، محسن بنگر( همگی از سپاهان)، مهرزاد معدنچی، علی کریمی ، مهدی مهدوی کیا، حسن اشجاری، میلاد زنیدپور، حسین کاظمی و سیاوش اکبرپور(همگی از استیل آذین)، ایمان مبعلی ، آرش برهانی و میلاد میداودی (استقلال)، محمد منصوری و لوسیانو ادینهو(مس کرمان) و محمدرضا خلعتبری(ذوب آهن) 20 بازیکنی هستند که با توجه به رقم های اعلام شده در روزهای گذشته، به طور متوسط مبلغ 500 میلیون تومان از تیم هایشان دریافت کرده اند.

البته در مورد برخی از این بازیکنان گفته می شود تا 800 میلیون تومان نیز دریافت کرده اند. هر چند که در زمان جدال برای تصاحب بازیکنان نامبرده شده رسما مشخص شد رقم قرارداد آنها بالای 600 میلیون تومان است.

اینها تنها برخی از بازیکنانی هستند که تا به حال قراردادشان را منعقد کرده اند.( البته خلعتبری هنوز با ذوب آهن قرارداد امضا نکرده اما قطعا به هر تیمی برود کمتر از این مبالغ را دریافت نخواهد کرد.). بازیکنان دیگری نیز هستند که همان سقف قراردادها را رعایت کرده اند و برای یک فصل 400 میلیون تومان گرفته اند.

با این شرایطی به نظر می رسد تعیین سقف قرارداد برای بازیکنان تنها راه را برای پنهان کاری و قراردادهای زیر میزی باشگاه ها و به حاشیه بردن بیشتر فوتبال باز کرده است و عملا نتوانسته قیمت های سرسام آور فوتبالیست های نه چندان حرفه ای فوتبال ایران را پایین بیاورد.