mehraboOon
06-16-2011, 06:59 PM
درباره شوهران بچه ننه بیشتر بدانید
(http://www.akharinnews.com/index2.php?option=com_content&do_pdf=1&id=30470)
(http://www.akharinnews.com/index2.php?option=com_content&task=view&id=30470&pop=1&page=0&Itemid=1)
(http://www.akharinnews.com/index2.php?option=com_content&task=emailform&id=30470&itemid=1)
یکی از شکایت هایی که زنان در زندگی مشترک خود دارند، نفوذ بیش از حد مادر شوهر در امور زندگی آنها است.
http://bornanews.ir/Image/News/2011/6/57008_634437599223591971_m.jpg
به گزارش آخرین نیوز به نقل از برنا، یکی از شکایت هایی که زنان در زندگی مشترک خود با مردان دارند، نفوذ بیش از حد مادر شوهر در امور زندگی آنها است. آنها احساس می کنند که مرد زندگیشان استقلال رای ندارد و بیش از آنکه در امور مختلف از آنها نظر خواهی کنند تحت تاثیر نظرات مادران خود قرار دارند.
اما چرا این ویژگی در بعضی از مردها دیده می شود و دربعضی دیگر نه؟!
بگذارید برای پاسخ گویی به این سوال چند قدم به عقب برگردیم چرا که این موضوع به دلایل مختلفی اتفاق می افتد. به طور طبیعی در هر فردی گرایش به جنس مخالف وجود دارد؛ گرایش مرد به زن و گرایش زن به مرد. اما بایستی توجه داشت که این گرایش تنها در روابط همسران وجو ندارد بلکه این سبک از گرایش در والدین و فرزندان نیز حاکم است. باید توجه کرده باشید که مادران به پسران خود و پدران به دختران خود علاقه خاصی دارند. این سبک علاقه در والدین دلایل پیچیده و تاثیرات روانشناختی گوناگونی بر ساحت روانشناختی فرزندان دارد که آن ها را برای زندگی آینده آماده می کند. اما موضوعی که مطرح است آن است که گاهی می بینیم مادران توجه ویژه ای به پسران خود دارند؛ تا جایی که احساس می کنید آنها را منحصراً برای خود می خواهند. اما چرا و چگونه این اتفاق می افتد؟!
برای این موضوع دلایل زیادی وجود دارد که بعضی ازآن ها را به اختصار توضیح می دهیم.
1- محبت و علاقه به موضوع عشق
یکی از ویژگی انسان، انحصار طلبی در موضوع عشق است. همه ما دوست داریم کسانی را که به آنها مهر می ورزیم و و دوستشان داریم برای خود نگه داریم. این موضوع ریشه در واقعیت وجودی ما دارد؛ ما نیاز های روانشناختی خاصی مثل پیوند جویی و یا توجه داریم که بهترین روش برای پاسخ گویی به آن، ایجاد روابط عمیق و نزدیک دوطرفه است.
2- جهت گیری های تاریخی و فرهنگی
در طول تاریخ پسران در مرکز توجه خانواده ها قرار داشته اند. چه اینکه پسران نیروی کار خانواده بوده اند و یا آنکه نماد قدرت یک خانواده و یا ادامه دهنده نسل خانواده و یا به هر دلیل دیگری، از جایگاه خاصی در خانواده برخوردار بوده اند. متاسفانه امروزه هم این موضوع اگرچه کمرنگ تر شده است، اما هنوز در جامعه ما وجود دارد که باعث می شود حساسیت خاصی روی پسران و به نوبه ای روی عروسان باشد؛ تا جایی که مادران به خود اجازه می دهند در امور زندگی فرزندان خود دخالت کنند. البته نباید از سبک زندگی گذشته فرهنگ ما غافل باشیم جایی که در یک خانه بعد از پدر، مادر همه کاره بود و عروسان در کنار مادر شوهر خود زندگی می کردند و اگر نگوییم یک عروس خوب، یک عروس مرده بوده است باید بگوییم یک عروس خوب یک عروس حرف گوش کن بوده است.
3- سبک های فرزند پروی
بسیاری از خانواده ها سبک فرزند پروری خاص خود را دارند. برای پسر ها بیشترین امکانات را در نظر می گیرند و برای دختران به حداقل ها راضی می شوند. این سبک از فرزند پروری گاهی زمینه ساز بعضی از مشکلات شخصیتی می شود که بعد ها در روابط زناشویی خود را نشان می دهد.
4- تعداد فرزند
اغلب در خانواده هایی پسران بچه ننه دیده می شود که تک پسر هستند و اطراف آنها را خواهران احاطه کرده اند. این پسرها جدا از اینکه الگوی خوبی برای رشد صفات پسرانه ندارند بوسیله والدین و خواهران همیشه در مرکز توجه هستند. که گاهی آبستن رشد صفات دخترانه است.
5-نا آگاهی در زمینه فرزند پروری
بسیاری از مادران شیوه تربیت فرزند خود را نمی دانند. آنها فکر می کنند بهترین مادری کسی است که همه نیازهای فرزند خود را از ابتدای کودکی تا جوانی و بزرگسالی برطرف کند. اما غافل از آن هستند که برطرف کردن نیازهای کودک به یک دوره خاص محدود می شود. در سنین مختلف فرزندان نیازهای گوناگونی دارند که بایستی از راه های دیگری برطرف شود. و مادر نباید نقش همسالان، دوستان، پدر و حتی خود فرزند را بازی کند. آنها نمی دانند بایستی اجازه تجربه کردن را برای فرزندان خود بدهند و از همان ابتدای کودکی زمینه های استقلال و فردیت را در فرزندان خود ایجاد کنند.
کودکان بایستی از سن سه سالگی به بعد بدون مادرشان عمل کنند و روابط جدیدی را پرورش دهند. از نظر جسمانی دوری از مادر را تجربه کنند و جهان را باتکیه گاه مادر اما گاهی بدون مادر تجربه کنند. این مسائل درمورد دوران کودکی است چه برسد به مادرانی که هنوز در سن سی سالگی فرزندانشان، به آنها صبحانه می دهند و یا جای آنها را جمع می کنند و یا بزرگترین دغدغه شان این است که فرزندشان چه می خورد!
6-شیوه های مقابله با تنیدگی
شاید یادتان باشد هر وقت در کوکی دعوایی می کردیم اولین پناه مادرمان بود." مامان ببین منو میزنه " شاید این جملاتی باشد که پسران بچه ننه زیاد ازآن استفاده کرده باشند. پسرانی که راه های مقابله با مشکلات زندگی را به خوبی یاد نگرفته باشند و یا در مراحل زندگی استقلال را تجربه نکرده باشند، با هر چالشی احساس عدم امنیت می کنند و به راه حل قدیمی خود باز می گردند، " مامان ببین منو میزنه"
7- ورود به سیستم های جدید( سیستم های باز و بسته)
اگر شما فوتبال نگاه کرده باشید، می بینید زمانی که یکی از بازیکنان کارت قرمز میگیرد و از زمین اخراج می شود، مربی آرایش تیم را برای وضعیت جدید تغییر می دهد. چرا که می داند با یک بازیکن کمتر نمی تواند مانند قبل بازی کند. مربی خوب کسی است که خود و تیمش را برای هر گونه تغییری آماده کرده باشد و بتواند از داشته هایش در شرایط مختلف به بهترین شکل استفاده کند. خانواده هایی هم که به نوبه ای فرزندی را از دست می دهند )البته این تعبیر اشتباهی است شاید بهتر آنست که بگوییم فرزند جدیدی (عروس) را بدست می آورند(، توانایی مدیریت و چینش جدید را در روابط خود را ندارند. در سبک های گذشته تثبیت شده اند و توانایی پذیرش الگوی جدیدی از زندگی و به موازات آن سبک جدیدی از روابط و بر طرف کردن نیاز ها را ندارند. در چنین خانواده هایی مادر سعی می کند تا با نفوذ در پسر ترکیب زندگی گذشته را حفظ کنند. سبکی که تنها در آن احساس امنیت می کنند. شاید بایستی گفت سیستم هایی که باز هستند و توانایی تغییر را دارند؛ اما سیستم های بسته سعی در حفظ موقعت گذشته را دارند و برای تغییرات آمادگی ندارند. ( در موقعت های جدید سیستم خود را تغییر دهید).
8- روابط و نیازها
هر انسانی نیازهای روانشناختی زیادی دارد از صمیمیت و پیوندجویی گرفته تا احساس و شایستگی و توانایی، توجه و نیازهای دیگر. اگر مادری در رابطه با همسر خود دچار مشکلاتی شود و نتواند هیجانات خود را بیان کند و یا صمیمی شود و یا اعمل نظر کند به دنبال یک جانشین می گردد و در خانواده هایی که پسر وجود دارد، او بهترین جایگزین است. پسر بنا بر ویژگی های جنسیتی خود توانایی برطرف کردن قدری از این نیاز ها را دارد. این موضوع در پدرها هم صادق است. اگر پدری در رابطه با همسرش دچار مشکل باشد، به مهر و محبت دختر خود پناه می برد. و مطمئنا وقتی فرزندان ازوداج می کنند مادرها و پدر ها با نفوذ در فرزندانشان سعی می کنند آنها را برای خود نگه دارند.
http://bornanews.ir/EditorPics/New/9003/man%20o%20to/q.jpg
• توصیه ای برای مادران
مادران بایستی در نظر داشته باشند که فرزندان بعد از ازدواج وارد یک زندگی جدید می شوند و دخالت بیش از حد آنها می تواند آثار سویی بر زندگی فرزندانشان داشته باشد. امروزه دختران خواهان یک زندگی مستقل هستند و اعمال نظر مادر شوهر را نوعی دخالت در زندگی شخصی خود می دانند. پس سعی کنید با عروسان خود رابطه ای محترمانه داشته باشید و به آزادی آنها اهمیت بدهید تا در مواقعی که احساس می کنید بایستی از خزانه تجربیات شما استفاده کنند و یا اینجا زمانی است که باید نظر بدهید به شما و به نظرلت شما احترام بگذارند.
توصیه ای برای تازه عروسان
هر مادری آرزو دارد داماد شدن پسرش را ببیند. این آرزویی است که خداوند در وجود مادران و پدران قرار داده است تا به این صورت وظیفه طبیعی خود را انجام دهند. رابطه مادر با فرزند یکی از عمیق ترین روابط انسانی است که گسستن آن کمی طول می کشد پس اگر از نفوذ مادرشوهر خود ناراحتید کمی صبر کنید، این یک جریان طبیعی است. در مقابل سعی کنید استقلال شوهران خود را تقویت کنید و همچنین به مادرشوهر خود احترام بگذارید تا در یک محیط محبت آمیز، به نظرات، خواسته ها و نیازهای شما توجه کنند.
(http://www.akharinnews.com/index2.php?option=com_content&do_pdf=1&id=30470)
(http://www.akharinnews.com/index2.php?option=com_content&task=view&id=30470&pop=1&page=0&Itemid=1)
(http://www.akharinnews.com/index2.php?option=com_content&task=emailform&id=30470&itemid=1)
یکی از شکایت هایی که زنان در زندگی مشترک خود دارند، نفوذ بیش از حد مادر شوهر در امور زندگی آنها است.
http://bornanews.ir/Image/News/2011/6/57008_634437599223591971_m.jpg
به گزارش آخرین نیوز به نقل از برنا، یکی از شکایت هایی که زنان در زندگی مشترک خود با مردان دارند، نفوذ بیش از حد مادر شوهر در امور زندگی آنها است. آنها احساس می کنند که مرد زندگیشان استقلال رای ندارد و بیش از آنکه در امور مختلف از آنها نظر خواهی کنند تحت تاثیر نظرات مادران خود قرار دارند.
اما چرا این ویژگی در بعضی از مردها دیده می شود و دربعضی دیگر نه؟!
بگذارید برای پاسخ گویی به این سوال چند قدم به عقب برگردیم چرا که این موضوع به دلایل مختلفی اتفاق می افتد. به طور طبیعی در هر فردی گرایش به جنس مخالف وجود دارد؛ گرایش مرد به زن و گرایش زن به مرد. اما بایستی توجه داشت که این گرایش تنها در روابط همسران وجو ندارد بلکه این سبک از گرایش در والدین و فرزندان نیز حاکم است. باید توجه کرده باشید که مادران به پسران خود و پدران به دختران خود علاقه خاصی دارند. این سبک علاقه در والدین دلایل پیچیده و تاثیرات روانشناختی گوناگونی بر ساحت روانشناختی فرزندان دارد که آن ها را برای زندگی آینده آماده می کند. اما موضوعی که مطرح است آن است که گاهی می بینیم مادران توجه ویژه ای به پسران خود دارند؛ تا جایی که احساس می کنید آنها را منحصراً برای خود می خواهند. اما چرا و چگونه این اتفاق می افتد؟!
برای این موضوع دلایل زیادی وجود دارد که بعضی ازآن ها را به اختصار توضیح می دهیم.
1- محبت و علاقه به موضوع عشق
یکی از ویژگی انسان، انحصار طلبی در موضوع عشق است. همه ما دوست داریم کسانی را که به آنها مهر می ورزیم و و دوستشان داریم برای خود نگه داریم. این موضوع ریشه در واقعیت وجودی ما دارد؛ ما نیاز های روانشناختی خاصی مثل پیوند جویی و یا توجه داریم که بهترین روش برای پاسخ گویی به آن، ایجاد روابط عمیق و نزدیک دوطرفه است.
2- جهت گیری های تاریخی و فرهنگی
در طول تاریخ پسران در مرکز توجه خانواده ها قرار داشته اند. چه اینکه پسران نیروی کار خانواده بوده اند و یا آنکه نماد قدرت یک خانواده و یا ادامه دهنده نسل خانواده و یا به هر دلیل دیگری، از جایگاه خاصی در خانواده برخوردار بوده اند. متاسفانه امروزه هم این موضوع اگرچه کمرنگ تر شده است، اما هنوز در جامعه ما وجود دارد که باعث می شود حساسیت خاصی روی پسران و به نوبه ای روی عروسان باشد؛ تا جایی که مادران به خود اجازه می دهند در امور زندگی فرزندان خود دخالت کنند. البته نباید از سبک زندگی گذشته فرهنگ ما غافل باشیم جایی که در یک خانه بعد از پدر، مادر همه کاره بود و عروسان در کنار مادر شوهر خود زندگی می کردند و اگر نگوییم یک عروس خوب، یک عروس مرده بوده است باید بگوییم یک عروس خوب یک عروس حرف گوش کن بوده است.
3- سبک های فرزند پروی
بسیاری از خانواده ها سبک فرزند پروری خاص خود را دارند. برای پسر ها بیشترین امکانات را در نظر می گیرند و برای دختران به حداقل ها راضی می شوند. این سبک از فرزند پروری گاهی زمینه ساز بعضی از مشکلات شخصیتی می شود که بعد ها در روابط زناشویی خود را نشان می دهد.
4- تعداد فرزند
اغلب در خانواده هایی پسران بچه ننه دیده می شود که تک پسر هستند و اطراف آنها را خواهران احاطه کرده اند. این پسرها جدا از اینکه الگوی خوبی برای رشد صفات پسرانه ندارند بوسیله والدین و خواهران همیشه در مرکز توجه هستند. که گاهی آبستن رشد صفات دخترانه است.
5-نا آگاهی در زمینه فرزند پروری
بسیاری از مادران شیوه تربیت فرزند خود را نمی دانند. آنها فکر می کنند بهترین مادری کسی است که همه نیازهای فرزند خود را از ابتدای کودکی تا جوانی و بزرگسالی برطرف کند. اما غافل از آن هستند که برطرف کردن نیازهای کودک به یک دوره خاص محدود می شود. در سنین مختلف فرزندان نیازهای گوناگونی دارند که بایستی از راه های دیگری برطرف شود. و مادر نباید نقش همسالان، دوستان، پدر و حتی خود فرزند را بازی کند. آنها نمی دانند بایستی اجازه تجربه کردن را برای فرزندان خود بدهند و از همان ابتدای کودکی زمینه های استقلال و فردیت را در فرزندان خود ایجاد کنند.
کودکان بایستی از سن سه سالگی به بعد بدون مادرشان عمل کنند و روابط جدیدی را پرورش دهند. از نظر جسمانی دوری از مادر را تجربه کنند و جهان را باتکیه گاه مادر اما گاهی بدون مادر تجربه کنند. این مسائل درمورد دوران کودکی است چه برسد به مادرانی که هنوز در سن سی سالگی فرزندانشان، به آنها صبحانه می دهند و یا جای آنها را جمع می کنند و یا بزرگترین دغدغه شان این است که فرزندشان چه می خورد!
6-شیوه های مقابله با تنیدگی
شاید یادتان باشد هر وقت در کوکی دعوایی می کردیم اولین پناه مادرمان بود." مامان ببین منو میزنه " شاید این جملاتی باشد که پسران بچه ننه زیاد ازآن استفاده کرده باشند. پسرانی که راه های مقابله با مشکلات زندگی را به خوبی یاد نگرفته باشند و یا در مراحل زندگی استقلال را تجربه نکرده باشند، با هر چالشی احساس عدم امنیت می کنند و به راه حل قدیمی خود باز می گردند، " مامان ببین منو میزنه"
7- ورود به سیستم های جدید( سیستم های باز و بسته)
اگر شما فوتبال نگاه کرده باشید، می بینید زمانی که یکی از بازیکنان کارت قرمز میگیرد و از زمین اخراج می شود، مربی آرایش تیم را برای وضعیت جدید تغییر می دهد. چرا که می داند با یک بازیکن کمتر نمی تواند مانند قبل بازی کند. مربی خوب کسی است که خود و تیمش را برای هر گونه تغییری آماده کرده باشد و بتواند از داشته هایش در شرایط مختلف به بهترین شکل استفاده کند. خانواده هایی هم که به نوبه ای فرزندی را از دست می دهند )البته این تعبیر اشتباهی است شاید بهتر آنست که بگوییم فرزند جدیدی (عروس) را بدست می آورند(، توانایی مدیریت و چینش جدید را در روابط خود را ندارند. در سبک های گذشته تثبیت شده اند و توانایی پذیرش الگوی جدیدی از زندگی و به موازات آن سبک جدیدی از روابط و بر طرف کردن نیاز ها را ندارند. در چنین خانواده هایی مادر سعی می کند تا با نفوذ در پسر ترکیب زندگی گذشته را حفظ کنند. سبکی که تنها در آن احساس امنیت می کنند. شاید بایستی گفت سیستم هایی که باز هستند و توانایی تغییر را دارند؛ اما سیستم های بسته سعی در حفظ موقعت گذشته را دارند و برای تغییرات آمادگی ندارند. ( در موقعت های جدید سیستم خود را تغییر دهید).
8- روابط و نیازها
هر انسانی نیازهای روانشناختی زیادی دارد از صمیمیت و پیوندجویی گرفته تا احساس و شایستگی و توانایی، توجه و نیازهای دیگر. اگر مادری در رابطه با همسر خود دچار مشکلاتی شود و نتواند هیجانات خود را بیان کند و یا صمیمی شود و یا اعمل نظر کند به دنبال یک جانشین می گردد و در خانواده هایی که پسر وجود دارد، او بهترین جایگزین است. پسر بنا بر ویژگی های جنسیتی خود توانایی برطرف کردن قدری از این نیاز ها را دارد. این موضوع در پدرها هم صادق است. اگر پدری در رابطه با همسرش دچار مشکل باشد، به مهر و محبت دختر خود پناه می برد. و مطمئنا وقتی فرزندان ازوداج می کنند مادرها و پدر ها با نفوذ در فرزندانشان سعی می کنند آنها را برای خود نگه دارند.
http://bornanews.ir/EditorPics/New/9003/man%20o%20to/q.jpg
• توصیه ای برای مادران
مادران بایستی در نظر داشته باشند که فرزندان بعد از ازدواج وارد یک زندگی جدید می شوند و دخالت بیش از حد آنها می تواند آثار سویی بر زندگی فرزندانشان داشته باشد. امروزه دختران خواهان یک زندگی مستقل هستند و اعمال نظر مادر شوهر را نوعی دخالت در زندگی شخصی خود می دانند. پس سعی کنید با عروسان خود رابطه ای محترمانه داشته باشید و به آزادی آنها اهمیت بدهید تا در مواقعی که احساس می کنید بایستی از خزانه تجربیات شما استفاده کنند و یا اینجا زمانی است که باید نظر بدهید به شما و به نظرلت شما احترام بگذارند.
توصیه ای برای تازه عروسان
هر مادری آرزو دارد داماد شدن پسرش را ببیند. این آرزویی است که خداوند در وجود مادران و پدران قرار داده است تا به این صورت وظیفه طبیعی خود را انجام دهند. رابطه مادر با فرزند یکی از عمیق ترین روابط انسانی است که گسستن آن کمی طول می کشد پس اگر از نفوذ مادرشوهر خود ناراحتید کمی صبر کنید، این یک جریان طبیعی است. در مقابل سعی کنید استقلال شوهران خود را تقویت کنید و همچنین به مادرشوهر خود احترام بگذارید تا در یک محیط محبت آمیز، به نظرات، خواسته ها و نیازهای شما توجه کنند.