PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تاریخ و فرهنگ مازندران



sorna
06-25-2010, 01:25 AM
استان مازندران Mazandaran استان مازندران


http://www.irden.com/upload/iblock/7e2/MazandaranIranortho2.jpg

موقعیت : شمال ایران
مجاورت : شمال: دریای مازندران جنوب: استان تهران و سمنان شرق:استان گلستان غرب: استان گیلان
آب و هوا:
وسعــــت: ۲۴۰۹۱ کیلو متر مربع
جمعـیــت: ۲۶۰۲۰۰۸ نفر
تقسیمات: 14 شهرستان ، 38 شهــر، 34 بخش و 100 دهستان
شهرستانها:
مرکـــــز : ساری

sorna
06-25-2010, 01:27 AM
استان مازندران در یک نگاه استان مازندران با ۲۴۰۹۱ کیلومتر مربع مساحت از استان*های سرسبز شمال فلات ایران است و در کرانه دریای مازندران قرار دارد. این استان در غرب استان گرگان و مشرق استان گیلان می*باشد و از جنوب با استان*های سمنان، تهران و قزوین هم مرز است. دریای مازندران نیز مرز شمالی این استان را کاملا در بر گرفته است.
مازندران از استانهای کهن ایران است که مطالعات باستان شناسی در غارهای كمربند و هوتو در بهشهر، زیست انسانی را در این استان در حدود 9500 پیش از میلاد تخمین می زند. مازندران كنونی بخشی از سرزمین گسترده تری است كه در متون تاریخ از آن با نام "فراشوراگر" و "پتیسخوارگر" یاد كرده اند. محققان، مازندران و گیلان را به سبب همجواری و نیز به سبب اوضاع طبیعی و جغرافیایی مشابه، عموما با هم نام می برند و همه مناطقی كه در جنوب دریای مازندران و میان آذربایجان و خراسان قرار دارند را یك ناحیه می دانند. از این حدود در زمان هخامنشیان در كتیبه بیستون نام "پتشواریش" ضبط شده است. طبری ها و مردم تیره های ساكن این ناحیه همواره به عنوان بهترین تیر اندازان، كمان داران، فلاخن اندازان، شمشیرزنان و زوبین اندازان در جنگ های شاهان هخامنشی با دولت های دیگر معرفی می شوند. "استرابن" جغرافی نویس یونانی؛ این محدوده را به صورت "پرخواترس" نام می برد.
عده ای از مورخان و نویسندگان، ریشه واژه مازندران را از كلمه "ماز" به معنی "دژ" می دانند. در تاریخ آمده كه مردم به فرمان "مازیار بن قارن" سردار معروف طبرستان، برای جلوگیری از نفوذ اعراب در نقاط حساس این منطقه به احداث دژ پرداختند و مازندران را به صورت "ماز" + "اندرآن" به معنی "دژ در آن" می شناختند. حجازی كناری می نویسد: بعید نیست كه مازندران، محل سكونت آریایی های مهاجر، نام خود را از خدای خود "ایندر" گرفته باشد. در این صورت مازندران از دو جزء "ماز" و "ایندر" تشكیل می شود. "ماز" به صورتهای مز، لها، مهی و مزی به معنی بزرگ، و ایندر (Indar)، نیز نام خدای آنان بود. مجموع این دو جزء "خدای بزرگ" و در تلفظ مازاندران یا مازندران "سرزمین خدایان" یا "سرزمین خدا" را افاده می كند.
برخی نیز نام مازندران را به شكل ماز + اندر + آن می*دانند. ماز در زبان مازندرانی به زنبور عسل گفته می*شود و كسانی كه این ریشه یابی را پذیرفته*اند معنای مازندران را "جایی كه زنبور عسل در آن هست" می*دانند.
مازندران، استان سرسبز و باصفایی است كه جاذبه های پرشمار طبیعی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی را در خود جای داده است. این خطه با ارزش ایران از چشم اندازهای بدیع طبیعی و تاریخی غنی برخوردار می باشد. چشم انداز شمالی كناره های استان مازندران را دریای نیلگون، زیبا و آرام مازندران تشكیل می دهد و چشم انداز جنوبی آن را جنگل های انبوه دامنه های البرز پوشانده است. دره ها و چشم اندازهای پیرامون استان، جلوه های شگفت انگیزی از طبیعت را به نمایش گذاشته اند. پیرامون كناره های دریای مازندران را باغ های مركبات، شالی زارها، كشت زارهای سرسبز و ویلاهای و مراكز اقامتی پوشانده و جلوه های شگفت انگیز و زیبایی را به وجود آورده اند. آبشارهای مازندران به دلیل شرایط طبیعی، هم در كوهستان وجود دارند و هم در بیشه ها و جنگل ها و در برخی نواحی نیز تركیبی از مجموعه كوهستانی را با هم دارند. دره های استان در امتداد رودخانه ها كشیده شده و پیرامون آن ها را انبوهی از جنگل های بلند با پوشش گیاهی متنوع فرا گرفته است. انواع جاذبه های تاریخی چون امام زاده ها، مسجد ها، پل ها، آب انبارها، قلعه ها و كاخ های متعدد در كنار سایر جاذبه های استان مازندران این منطقه را به یكی از جذاب ترین و پر گردشگرترین مناطق ایران تبدیل نموده است.
استان مازندران به لحاظ موقعیت طبیعی و جغرافیایی در بخش طبیعت گردی جزء استانهای برتر و قطب گردشگری كشور محسوب می گردد. نزدیك به 12 میلیون گردشگر داخلی و ده ها هزار توریست خارجی هر ساله به منظور گذراندن اوقات فراغت از این استان دیدن می كنند. وجود دریای مازندران (دریای كاسپین) با ساحل زیبا و مناسب، به همراه برخورداری از دامنه ها جنگلی و كوهستانی، وجود قله دماوند با 5670 متر ارتفاع، غارها، آبشارها، رودخانه ها، آبهای متعدد سرد و گرم معدنی، چشمه ها، تالاب ها به ویژه شبه جزیره میانکاله در بهشهر، بیش از 800 آثار تاریخی شناسایی شده نظیر مجموعه تاریخی شهرهای آمل، چالوس و ساری این استان را به مجموعه ای متنوع برای استفاده گردشگران با انگیزه های مختلف بدل نموده است.

sorna
06-25-2010, 01:35 AM
بازی های مازندرانی

آغوزكا يا گردو بازي:


بازيكنان گردو ها را دو به دو روي يكديگر چيده و هر يك به نوبت با گردويي به نام كل يا تيره ( گردوي بزرگ تر ) به گردوها مي زنند. اگر نفر اول به گردو ها زد و آنها را انداخت فعلا" برنده محسوب مي شود و بقيه بازيكنان بايد به تيره او بزنند هر كسي موفق شد صاحب همه گردوها مي شود در غير اين صورت نفر اول همه گردوها را جمع مي كند.
چليك ماركا :

بازيكنان به دو گروه تقسيم مي شوند. براي بازي دو تكه چوب يا چليك و و چوب بزرگ يا ماركا نياز دارند. ابتدا گروه اول، چوب كوچك را روي گودالي قرار مي دهند سپس با چوب بزرگ به زير چوب كوچك كي زنند و آن را به طرف بالا پرت مي كنند . چوب هر يك از بازيكنان كه مسافت بيشتري را طي كند، آن گروه برنده مي شود افراد بازنده بايد به برندگان سواري بدهند.
رزين كا:

رزين وسيله چوبي به شكل y است كه تكه نوار لاستيكي به دو سر انتهاي چوب بسته مي شود. بازيكن با گذاشتن سنگ لاي لاستيك و كشيدن آن به طرف عقب سنگ را پرتاب مي كند و گنجشك شكار مي كند.
ريسمان بازي:

از بازي هاي نمايشي سنتي مازندران به ويژه در غرب استان، ريسمان بازي است. اين بازي غالبا" در مراسم عروسي برگزار مي شد. ريسمان بازان دو نفر هستند يك نفر به عنوان بند باز بالاي طناب راه مي رود و ديگري به نام شيطانك در پايين مي ايستد. بند باز بالاي طناب با گذاشتن مجمع روي سر يا سوار شدن روي دوچرخه روي طناب راه مي رود و شيطانك نيز در پايين با درآوردن شكلك و حركات خنده آور تماشاچيان را سرگرم مي كند بعد از پايان نمايش شيطانك در بين تماشاچيان مي چرخد و پول و شيريني جمع مي كند از صاحب خانه نيز پول و شيريني مي گيرند.
كشتي لوچو:

كشتي لوچو از كشتي هاي محلي استان مازندران است و در گذشته در مراسم عروسي اجرا مي شد. اما امروزه در بعضي از نقاط استان اين كشتي همه ساله در تابستان بعد از وجين شالي، هنگام فراغت كار روستاييان ، انجام مي شود. در ايام ديگر مانند اعياد مذهبي و ملي نيز كشتي لوچو برگزار مي شود و جايزه برنده يك راس گاو است كه توسط اهالي خريداري مي شود.
براي مسابقه دو نفر از كشتي گيران با تجربه به عنوان داور انتخاب مي شوند در اين كشتي هر گونه ضربه زدن به بدن يا سر حريف، گرفتن انگشت دست ، سرچنگك و ضربه زدن به كتف و گرفتن گوش، خطا محسوب مي شود. كشتي گيري كه در اين دو هفته تمامس حريفان را شكست دهد، برنده مسابقه است. در طول برگزاري مسابقه ساز و دهل نيز نواخته مي شود تا شور و هيجان بيشتري به مسابقه بدهد.
گاوجنگي:


از ديگر سرگرمي هاي ديرپا، مراسم گاو جنگي در روستاي شير كلا شهرستان نور است كه به زبان محلي تشك جنگي ناميده مي شود. اين مسابقه هر سال و يك هفته بعد از اتمام كشتي لوچو در اوايل مرداد ماه به مدت 10 روز برگزار مي شود. قبل از انجام مسابقه از اهالي محل مبلغي پول بابت هزينه هاي ضروري جمع آوري مي شود. چند روز پيش از مسابقه از طريق نامه تاريخ برگزاري مسابقه به اطلاع اهالي روستاها وشهرها و حتي استان هاي همجوار رسانده مي شود. هزينه نگه داري مهمانان در روستا و كرايه از پول جمع آوري شده پرداخت مي شود.
« سوچلا» يا شكار به روش سنتي در آب بندان :

يكي از راه هاي درآمد روستاهاي مركزي مازندران شكار پرنده به روش سنتي در آب بندان به هنگام كم آبي است. اواسط پاييز پرندگان مانند قو، غاز، چنگر، انواع مرغابي و... از نقاط سردسير به سواحل درياي مازندران كه داراي آب و هواي معتدل است، مهاجرت مي كنند و بيشتر در آب بندان ها كه به علت كشت شالي ، محل مناسبي براي تغذيه پرندگان است، ساكن مي شوند.اين شكار از اوايل پاييز هر سال تا 15 اسفند در شب هاي تاريك بدون تيراندازي با وسايل شكار سنتي و رعايت مقررات محلي انجام مي شود. در اين مدت آب بندان قرق و تير اندازي در فاصله 500 متري اطراف آن ممنوع مي شود. اين نوع شكار توسط تور و بيشتر در روستاهاي گل نشين، سيدمحله، زرين كلا، لاريم و مشك آباد در مسير جاده ساري – بابلسر از طريق جاده خزر آباد انجام مي شود.
صيد سنتي به روش « روز دما » :

شكار به روز روز دما معمولا" در اواخر مهرماه با مهاجرت پرندگان وحشي به آبگيرها در روز انجام مي شود. براي اين كار چند روز قبل از مهاجرت پرندگان وحشي، اردك ها تربيت شده را در محل صيد نگه داري مي كنند تا به محيط اطراف عادت كنند. سپس در محل مورد نظر گودالي به مساحت حدود 20 متر مربع حفر مي كنند. روي گودال توري به صورت عمود قرار مي دهند كه به نخي بسته شده است. سر ديگر نخ را صياد به دست مي گيرد با ورود پرندگان وحشي به منطقه اردك هاي ترتيب شده به جمعپرندگان وحشي مي پيوندند و آنها را به طرف گودال مي كشانند . سپس صياد نخ را مي كشد و تور روي گودال مي افتد و پرندگان به دام مي افتند.

sorna
06-25-2010, 10:30 PM
بندرهای مهم دریای مازندران

1ـ آستاراخان-آستاراگان، هشترخان
این بندر در دلتای رود ولگا (اتل)، قرار دارد. بندر آستاراخان،مهم*ترین بندر بازرگانی فدراسیون روسیه در دریای مازندران است.
2ـ بادکوبه - باکو
بندر بادکوبه، مرکز جمهوری آذربایجان (اران)، است. این بندر درکرانه*ی جنوبی شبه جزیره*ی آبشوران واقع است. بادکوبه از عمدهترین بندرهای دریایمازندران و یکی از مناطق مهم نفتی است.
3ـ دربند
این بندر عمده*ترین بندر جمهوری داغستان به شمار می*رود. دربند درکرانه*ی غربی دریای مازندران، میان بادکوبه و ماهاج قلعه (مرکز داغستان)، قرارگرفته است.
4ـ آلکساندروسک
این بندر، مهم*ترین بندر بازرگانی جمهوری قزاقستان است.
5ـ*کراسنوودسک
این بندر که در جمهوری ترکمنستان قرار دارد از بندرهای مهمکرانه*های خاوری دریای مازندران است.
6ـ کوریو
بندری است در شمال دریای مازندران که در مصب رود اوران و در قلمروفدراسیون روسیه واقع است.
7ـ بندرهای واقع در قلمرو ایران
مهم*ترین بندرهای واقع در قلمرو ایران در کرانه*های دریایمازندران عبارتند از : «انزلی»، «نوشهر»، «فریدون کنار»، «ترکمن» و «گز».
باید خاطرنشان کرد که بندر انزلی از مهم*ترین بندرهای دریایمازندران است.

sorna
06-25-2010, 10:32 PM
http://i15.tinypic.com/66btcbc.jpg

اولین نامی که از بابل در تاریخ ذکر شده ( دین تیر) میباشد که کوروش کبیر در بیانیه خود – که از حفاری های بابل بدست آمده و در موزه انگلستان نگهداری میشود - از آن به ( تین تیر) یاد کرده.
نام بعدی که از بابل در تاریخ آمده مامطیر میباشد که تغییر یافته مه میترا میباشد مه میترا از دو جزء مه به معنای بزرگ و میترا به معنای مهر تشکیل شده ، که نام پرستشگاه بزرگ زرتشتیان در روستای اطاقسرای فعلی بابل میباشد که پس از حمله اعراب به ایران به مه مطیر و بعد به مامطیر تغییر یافته و از قرن پنجم به بعد بر اثر بازار روز استانی به تدریج نام آن تغییر و در زمان مرعشیان به بارفروش ده و در زمان افشاریه به بار فروش تغییر پیدا کرد.
در زمان پهلوی اول، در شهریور 1314 با تصویب هیئت وزیران به صورت رسمی به تناسب بابلرود که از جنوب به شمال آن جریان دارد به بابل تغییر نام پیدا کرد.
کلمه بابل از دو جزء " با " به معنی هر چیز مایع علی العام و هر چیز آبکی و روان مجازاً آب و " بل " به معنی زیاد ، بسیار ، فراوان ، که مجموعاً دو جزء ناظر رود یا جایی که آب فراوان دارد.

sorna
06-25-2010, 10:38 PM
سيری در مطبوعات بابل مطبوعات يكي از نيكوترين عوامل گسترش فرهنگها و تمدن است و وسيله*اي مفيد در اطلاع*رساني. اين رسانه مهم به علت عدم امكانات مناسب چاپ در شهرستانها، عدم آزادي بيان و از تكامل لازم برخوردار نبوده است. و به علت نگارش مطالبي كه مورد پسند عامه مردم نبود به زودي رو به افول مي*رفت.
در ذيل صورت جرايد و مجلات و سالنامه*هاييكه در شهرستان بابل منتشر شده*اند به ترتيب حروف الفبا ذكر مي*نماييم.

آواي مازندران
هفته نامه*اي مذهبي،*سياسي، اجتماعي،*اقتصادي،*ورزشي به امتياز و مديريت اميرحسين علامه*زاده از سال 1358 در بابل شروع به انتشار نموده و سردبيري اين هفته*نامه با بهرام حيدري*فرد بوده كه به بهاي 10 ريال به خوانندگان عرضه مي*شد. اين هفته*نامه بطور مستمر تاكنون منتشر مي*گردد.

ارمغان سالكي
مجله ماهيانه ديني و ادبي و تاريخي و فلسفي به مديريت محمد سيف*زاده سالكي بابلي در شهر بابل در سال 1311 شمسي شروع به انتشار نموده و پس از نشر چند شماره كه در پيرامون دعاوي مسيحيه و كشف اختلافات كتاب عهدين عتيق و جديد بحث مي*نمود تعطيل گرديد.

اعتراف
با روش خبري،*انتقادي، اجتماعي، سياسي و ادبي در سال 1330 شمسي به صاحب امتيازي نورالدين علامه*زاده و سردبيري علي*اصغر اشجاري و بعدها هوشنگ علامه*زاده به طور هفتگي در بابل انتشار مي*يافت، و به نشر وقايع و اخبار استان مي*پرداخت. اين هفته*نامه در سال 1358 به نام ـ آواي مازندران ـ تغيير يافت.

انتقاد روز
اين روزنامه به مديريت قاسم رحيميان لاربن در چهار صفحه از تاريخ 26 تيرماه 1330 شمسي در شهر بابل منتشر و طرفدار و ناشر افكار جمعيت قرآن بوده و بواسطه انتقادهاي بسيار شديد از عباس اسلامي وكيل دادگستري و بعدها نماينده مردم بابل در مجلس شوراي ملي، بيش از چند شماره چاپ نگرديد.

بابل
در برخي منابع از اين روزنامه به مديريت عفت زرين*پور ياد مي*شود كه اطلاعات بيشتري از اين جريده به دست نيامد.

بابلشهر
هفته*نامه انتقادي و سياسي، اجتماعي،* ادبي بابلشهر به مديريت و امتياز احمد ضيا بخش*طبري در چهار صفحه در تاريخ يكشنبه 14 دي ماه 1330 شمسي در شهر بابل منتشر و تا مرداد ماه 1332 منتشر مي*گرديد، و حاوي يك سلسله مقالات و آثار انجمن ادبي شعراي مازندران بوده است.

پيام طبرستان
امتياز اين روزنامه توسط اردشير حسن*زاده برزگر دريافت شد ولي به علت عدم تمكن مالي به چاپ نرسيد.

پيك بابل
اين جريده به مديريت عبدالباقي آزادگان در شهر بابل منتشر مي*شد. از تاريخ دقيق انتشار اين جريده اطلاعات بيشتري به دست نيامد.

پيك شمال
روزنامه پيك شمال به صاحب امتيازي عبدالله روحي از سال 1330 شمسي در شهر ساري منتشر مي*شد ولي اجازه انتشار يك شماره آن در سال 1330 ش به جعفر نياكي داده شد و در يك شماره گزارش ميتينگ انجمن صلح بابل و عكسهاي متعددي از آن بود.

جريده رسمي ثبت مازندران
اين جريده به مديريت ابراهيم متكان از كارمندان ثبت اسناد در خرداد ماه 1310 ش در شهر بابل هفته*اي سه شماره منتشر و تا ده شماره اوليه حاوي مطالب ادبي و تاريخي و كشاورزي و اخبار محلي و در هر شماره شرح حال و آثار يك نفر از شعراي گذشته و معاصر استان بود. ولي پس از شماره يازدهم روش قبلي را رها كرده و فقط بعنوان چاپ آگهي ثبتي اختصاص يافت و بصورت مجله رسمي ثبت مازندران تا اواخر 1318 ش در بابل انتشار مي*يافت.

جنگ مازندران
جنگ مازندران ماهنامه*اي است كه با استفاده از امتياز روزنامه اعتراف به مديريت نورالدين علامه*زاده در فروردين و ارديبهشت با روش و مقالات هنري و ادبي در بابل انتشار مي*يافت و از شماره سوم متوقف شده است.

چنگال
هفته*نامه چنگال با روش خبري،*انتقادي، سياسي و ادبي در سال 1328 ش به مديريت نورالدين علامه*زاده در بابل منتشر مي*شد.

روح*الامين
اردشير برزگر در جلد يكم تاريخ طبرستان درباره اين روزنامه مي*آورد: انتشار روزنامه روح*الامين در سال 1281 ش در بارفروش به مديريت شادروان آقا حسن ـ بادكوبه*اي ـ بود.

زبان ملت
هفته*نامه زبان ملت به مديريت عباس اسلامي از سال 1322 ش در بابل منتشر و حاوي مطالب خبري،*سياسي و اقتصادي و وابسته به عضو جبهه آزادي بود. زبان ملت از سال 1326 در تهران انتشار مي*يافت. اين جريده تا سال 1328 ش منتشر مي*شد.

سالنامه* ادبي پروانه
در سال 1340 ش سالنامه ادبي پروانه ويژه روشنفكران و دانشجويان به مديريت علي*اصغر اشجاري در بابل به چاپ مي*رسيد و شامل مقالات تحقيقي و ادبي بود.

سالنامه ميهن
اين سالنامه از سال 1323 ش به مديريت امير توسلي با روش تقويم و اجتماعي انتشار مي*يافت.

شهروند مازندراني
هفته نامه شهروند مازندراني از سال 1377 ش با مديريت سيدعلي طبري*پور با روش اجتماعي،*فرهنگي،*اقتصادي ، سياسي در بابل شروع به انتشار كرد. ولي در حال حاضر عملا بصورت گاهنامه درآمده است.

صداي مازندران
در تاريخ 19 فروردين ماه 1305 ش شوراي عالي معارف امتياز روزنامه صداي مازندران را به مديريت ميرزا غلامحسين وحيدي ـ صاحب داروخانه مركزي بابل ـ در مازندران تصويب نموده است. ولي موفق به چاپ آن نشد.

طبرستان
جريده طبرستان با مديريت علي صدرآرا در مهرماه 1309 ش در شهر بارفروش، هفته*اي سه شماره منتشر و تا يكسال قريب به هفتاد شماره طبع و توزيع گرديد. اين روزنامه در چهار صفحه و حاوي مقالات و ترجمه*هاي علمي و ادبي و اخبار محلي بود. و تا تيرماه 1310 ش انتشار مي*يافت ولي سپس به علل فني تعطيل شد.

كيوان
سالنامه كيوان از سال 1320 در بابل انتشار مي*يافت كه اطلاعات بيشتري از اين سالنامه به دست نيامد.

گنج امروز
اين هفته*نامه به صاحب امتيازي محمدكاظم علامه*زاده و به مديريت نورالدين علامه*زاده از سال 1330 ش در دو صفحه با روش سياسي، اجتماعي و ادبي در بابل منتشر مي*شد.

مازيار
هفته*نامه انتقادي مازيار با مديريت علي حقوقي از شهريور ماه 1328 ش در بابل منتشر مي*گرديد.اين جريده ابتدا در دو صفحه و سپس در چهار صفحه طبع و توزيع مي*گرديد و در دوران انتشار سه ساله خود به علت مبارزات سرسختانه با روساي ادارات وقت و جنبه طرفداري از رنجبران چند دفعه دچار توقيف شده و با همه ناملايمات با مقالات سياسي و انتقادي و ادبي به فعاليت ادامه مي*داد.

نامه طبري
هفته*نامه طبري با امتياز و مديريت حسين طبري ـ شيخ حسين ـ وكيل دادگستري با مطالب سياسي، اجتماعي، ادبي و قضايي از سال 1330 در بابل منتشر مي*شد.

نداي بابل
هفته*نامه نداي بابل با مديريت محمد ابراهيم صابري ـ مدير مدرسه تربيت ـ با مطالب اجتماعي در سال 1320 ش تا سه شماره به چاپ *رسيد.

sorna
06-26-2010, 12:49 AM
صنايع و معادن
صنايع استان مازندران را مي توان در دو گروه صنايع دستي و كارخانه اي مورد بررسي قرار داد. عمده ترين صنايع دستی استان مازندران عبارتند از: قالی بافی، گليم بافی، ابريشم بافی، پارچه بافی، زيلو و جاجيم بافی، ظروف سفالی، ظروف و مجسمه های چوبی، نمدبافی و … كه در سراسر مازندران به ويژه در نواحی جنگلی توليد و به بازار عرضه می شوند. دراستان مازندران صنايع نساجی، غذايی، ساختمانی و الكتريكی توسعه قابل توجهی يافته اند. گسترش صنايع وابسته به كشاورزی، جنگل و توليد مواد غذايی نيز زمينه های بسيار مساعدی دارند.
زغال سنگ، سرب، سنگ آهك، سنگ مرمر، نمك آبی، پوكه معدنی، فلورين، بوكسيت و سيليس از ذخاير معدنی استان هستند كه برخی از آن ها به طور وسيعی بهره برداری می شود.

sorna
06-26-2010, 12:55 AM
کشاورزی و دام داری
استان مازندران يكي از مهم ترين مناطق ايران در زمينه كشاورزي است. بيش از 900 هزار هكتار از مساحت استان مازندران، زير كشت برنج، پنبه، گندم، جو، دانه های روغنی (سويا)، مركبات، و چای قرار دارد. حدود نيمی از محصولات مركبات كشور از مازندران تامين می شود. سيب، آلوی قطره طلا و گلابی از ديگر ميوه های استان هستند. دراستان مازندران پرورش دام و انواع طيور هم به شكل سنتی و هم به صورت صنعتی رواج دارد. مراتع قشقايی، ميان بند و ييلاق های اطراف آن از كانون های عمده رمه گردانی و پرورش زنبور عسل (زنبورداری) هستند. در نوار ساحلی و حاشيه زمين هاي باتلاقی، پرورش گاوميش نيز رواج دارد. پرورش كرم ابريشم و توليد پارچه های ابريشمی نيز يكی ديگر از فعاليت های اقتصادی در استان است. مجاورت استان مازندران با دريای خزر و جريان رودخانه های متعدد در آن زمينه مساعدی را برای پرورش، تكثير و صيد انواع ماهی و توسعه شيلات فراهم آورده است.

sorna
06-26-2010, 12:59 AM
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
مدت ها پس از غلبه آريايی های مهاجر و مهاجرت بوميان اين منطقه، ساکنين جديد نيز خود زير فرمان هخامنشيان قرارگرفتند. دركتبيه بيستون سرزمين مازندران به نام«پشتخوارگی» و در اوستا «پذشخوارگر» آمده به نظر می رسد كه جزو قلمرو اشكانيان بوده است. در کتب تاريخی به جا مانده هم زمان با فتوحات مسلمانان، از سلسله های پادوسبانان، آلا باوند و افراسيابيان نام برده شده است، كه درطبرستان يا قسمتی از آن حكومت كرده استقلال نسبی داشته اند.
در سال 167 هجری قمری «وندادهرمز» سلسله مستقلی در طبرستان تأسيس كرد. در قرن چهارم و پنجم هجری، طبرستان ميدان كشمكش سلسله آل زيار و آل بويه از يك طرف، و سامانيان و غرنويان از طرف ديگر شده و اغلب اوقات طبرستان تحت اداره امرای آل زيار بود. در سال 426 هجری قمری، سلطان مسعود غزنوی از طريق گرگان وارد طبرستان شد و صدمات و خسارات جانی و مالی زيادی به اهالی آن سامان وارد آورد.
هنوز اين خرابه ها ترميم نشده بود كه طغرل اول مؤسس سلسله سلجوقی به گرگان و طبرستان حمله ور شد. در سال 606 هجری قمری طبرستان از جمله «كبود جامه» به دست سلطان محمد خوارزم شاه افتاد و سپهبد كبود جامه بنام «ركن الدين كبود جامه» و فرزندانش به دست سلطان محمد خوارزم شاه اسير شدند. زمانی كه سلطان محمد خوارزمشاه از نبرد با سپاهيان مغول فرار می كرد، ركن الدين، مغولان را به جايگاه سلطان محمد هدايت كرد و بر اثر اين خوش خدمتی، از طرف مغولان به حكومت كبود جامه رسيد و سرانجام توسط تيموريان بساط حكمرانی آن ها نيز برچيده شد. بعد از درگذشت امير تيمور، سادات مرعشی با كسب اجازه از شاهرخ ميرزا (850- 807 هـ. ق) به مازندران برگشته به عنوان اميران باج گذار اين نواحی سلطنت كردند.
پس از برچيده شدن بساط حكومت ملوك الطوايفی طبرستان كه تا سال 1006 هجری قمری ادامه داشت، اين منطقه تحت نظارت شاه عباس اول و سلاطين بعدی سلسله صفوی قرار گرفت. شاهان صفوی در درازای هر سال چندين بار به عنوان شكار و يا پس از احداث فرح آباد جهت استراحت به اين منطقه سفر می كردند.
نادرشاه افشار برای مقابله با دشمنان به ويژه دشمنان شمالی و روس ها، در مازندران يك كارخانه كشتی سازی داير كرد و بر رونق هر چه بيشتر منطقه افزود. از دوره فتح علی شاه قاجار به منطقه سرسبز و زيبا و دل انگيز مازندران، به عنوان يك منطقه استراحتی – تفريحی توجه گرديد و ناصرالدين شاه طی دو سفر دستور تعمير راه ها و كاروان سراها را صادر كرد.