tina
05-26-2011, 11:48 PM
http://www.bartarinha.ir/files/fa/news/1390/3/1/7201_684.jpg (http://www.bartarinha.ir/)
کوه به انگلیس برده شد
داستان جدایی کوه نور و دریای نور، داستانی شنیده شده و شاید غمگین است... گوهرانی که یادگارهای جهانگشاییهای نادرشاه هستند.
هر دو گوهر از آن نادر شاه بود، اما الماس کوه نور، بعد از مرگ نادر شاه، توسط احمدشاه درانی به افغانستان برده شد. بعد از احمدشاه، به شاه شجاع منتقل شد و پس از شکست شاه شجاع به دست سردار هندی، ملقب به شیر پنجاب، الماس مزبور به تصرف سردار نامبرده درآمد. این گوهرها بعدها به دست کمپانی هند شرقی افتاد و بدان وسیله به دربار انگلستان راه جست و به ملکه ویکتوریا هدیه شد. هم اکنون نیز این گوهر در تاج ملکه الیزابت، مادر ملکه فعلی انگلستان، نصب است.
دریا در ایران ماند
الماس دریای نور، پس از قتل نادرشاه، به نوه او شاهرخ میرزا رسید، سپس به دست امیرعلم خان خزیمه و بعداً به دست لطفعلی خان زند افتاد. هنگامی که لطفعلی خان به دست آقا محمدخان قاجار شکست خورد، گوهر مزبور به گنجینه جواهرات قاجار منتقل شد.
ناصرالدین شاه معتقد بود این گوهر یکی از گوهرهای تاج کوروش بوده و خود او بسیار به این گوهر گرانبها علاقه داشت و زمانی آن را به کلاه و گاهی به سینه خود نصب می کرد و حتی تولیت دریای نور را منصبی مخصوص قرار داد و این افتخار مهم را به اعیان و بزرگان کشور محول می داشت.
دریای نور بعدها داخل موزه دولتی گردید و اینک زینت بخش خزانه جواهرات ملی است. وزن دریای نور 182 قیراط است و رنگ آن صورتی است که کمیابترین رنگ الماس است.
سابقه استثنایی تاریخی
به گفته دانشمندان کانادایی، تاورنیه، سیاحتگر و جواهرشناس معروف فرانسوی، در کتاب خود از الماس صورتی رنگ به وزن 242 قیراط سخن می گوید و اشاره می کند در سال 1642 میلادی آن را در شرق دیده است و نقشه و اندازه های آن را نیز در کتاب شرح میدهد و آن را Grand Table Diamante (الماس یا لوح بزرگ) مینامد. حالا این گمانه وجود دارد که الماس دریای نور و نورالعین در اصل یک قطعه الماس بوده و بعداً آنرا به دو تکه قسمت نمودهاند که تکه بزرگ آن دریای نور نام گرفته و تکه کوچک آن که به وزن 60 قیراط است، نورالعین نامیده شده و در حالحاضر در وسط نیم تاجی قرار دارد که آن هم در خزانه ملی جواهرات قابل تماشاست. هرکس که دریای نور را میبیند، به خود میگوید ای کاش روزی برسد که خواهر به غربت رفته هم به ایران بازگردد.
این گنجینه در خزانه جواهرات ملی در خیابان فردوسی، چهارراه استانبول قابل تماشاست...
باز نشر اختصاصی: Bartarinha.ir (http://bartarinha.ir/)
کوه به انگلیس برده شد
داستان جدایی کوه نور و دریای نور، داستانی شنیده شده و شاید غمگین است... گوهرانی که یادگارهای جهانگشاییهای نادرشاه هستند.
هر دو گوهر از آن نادر شاه بود، اما الماس کوه نور، بعد از مرگ نادر شاه، توسط احمدشاه درانی به افغانستان برده شد. بعد از احمدشاه، به شاه شجاع منتقل شد و پس از شکست شاه شجاع به دست سردار هندی، ملقب به شیر پنجاب، الماس مزبور به تصرف سردار نامبرده درآمد. این گوهرها بعدها به دست کمپانی هند شرقی افتاد و بدان وسیله به دربار انگلستان راه جست و به ملکه ویکتوریا هدیه شد. هم اکنون نیز این گوهر در تاج ملکه الیزابت، مادر ملکه فعلی انگلستان، نصب است.
دریا در ایران ماند
الماس دریای نور، پس از قتل نادرشاه، به نوه او شاهرخ میرزا رسید، سپس به دست امیرعلم خان خزیمه و بعداً به دست لطفعلی خان زند افتاد. هنگامی که لطفعلی خان به دست آقا محمدخان قاجار شکست خورد، گوهر مزبور به گنجینه جواهرات قاجار منتقل شد.
ناصرالدین شاه معتقد بود این گوهر یکی از گوهرهای تاج کوروش بوده و خود او بسیار به این گوهر گرانبها علاقه داشت و زمانی آن را به کلاه و گاهی به سینه خود نصب می کرد و حتی تولیت دریای نور را منصبی مخصوص قرار داد و این افتخار مهم را به اعیان و بزرگان کشور محول می داشت.
دریای نور بعدها داخل موزه دولتی گردید و اینک زینت بخش خزانه جواهرات ملی است. وزن دریای نور 182 قیراط است و رنگ آن صورتی است که کمیابترین رنگ الماس است.
سابقه استثنایی تاریخی
به گفته دانشمندان کانادایی، تاورنیه، سیاحتگر و جواهرشناس معروف فرانسوی، در کتاب خود از الماس صورتی رنگ به وزن 242 قیراط سخن می گوید و اشاره می کند در سال 1642 میلادی آن را در شرق دیده است و نقشه و اندازه های آن را نیز در کتاب شرح میدهد و آن را Grand Table Diamante (الماس یا لوح بزرگ) مینامد. حالا این گمانه وجود دارد که الماس دریای نور و نورالعین در اصل یک قطعه الماس بوده و بعداً آنرا به دو تکه قسمت نمودهاند که تکه بزرگ آن دریای نور نام گرفته و تکه کوچک آن که به وزن 60 قیراط است، نورالعین نامیده شده و در حالحاضر در وسط نیم تاجی قرار دارد که آن هم در خزانه ملی جواهرات قابل تماشاست. هرکس که دریای نور را میبیند، به خود میگوید ای کاش روزی برسد که خواهر به غربت رفته هم به ایران بازگردد.
این گنجینه در خزانه جواهرات ملی در خیابان فردوسی، چهارراه استانبول قابل تماشاست...
باز نشر اختصاصی: Bartarinha.ir (http://bartarinha.ir/)