tina
05-26-2011, 11:10 PM
اغلب زوجهای جوان حتی اگر در گذشته ، بهترین دخترها و پسرها برای خانوادههای شان بودند ، در زندگی مشترک با همسرشان، دچار اختلاف میشوند. کسی نمیتواند ادعا کند که تا به حال با همسرش مشاجره نداشته و از همسرش نرنجیده است. بعضیها به خاطر جر و بحثهایی که پیش میآید ، احساس میکنند که ازدواجشان موفق نبوده است. با این حال، خود را ناگزیر به سازش با همسر میدانند اما اختلاف آنها، مثل آتش زیر خاکستر، باقی میماند. در این موارد، لازم است هر یک از زوجین فقط این سؤال را از خود بپرسند که «چقدر برای بهبود روابطمان زحمت کشیدیم»؟
اغلب ما در برابر این سؤال، ابروها را بالا انداخته ، با چشمانی از حدقه بیرون زده و قیافهای حق به جانب، میگوییم : «خیلی».
حقیقت امر این است که ما زحمتهایمان را حساب شده نکشیدیم.
آیا تا به حال سعی کردهایم که ریشه اختلافات را پیدا کنیم و مسائلی را که سد راه خوشبختی ماست، برطرف کنیم؟
آیا تا به حال خواستههایمان را در کفه ترازوی ذهنمان گذاشتهایم تا ببینیم کدام ارزش را باید فدای ارزش دیگر کنیم؟
آیا تا به حال فکر کردهایم که ما میتوانیم با کمی سعی و تلاش، زندگی مشترکمان را سرشار از شادی، عشق و محبت کنیم؟
● نارضایتیهای کوچک
نارضایتیهای کوچک را دست کم نگیریم چون اغلب همینها مانع احساس خوشبختی می شوند.
مثل بگو مگوها، نیش زدنها، دخالتها، ناسازگاریها، ناکامیها، غرورها و منت گذاشتنها. اگر در برابر این مسائل کوچک از خود گذشت نشان دهید ، راههای جدیدی برای دوست داشتن زندگی و همسرتان باز خواهد شد و به یک نیروی فزاینده مثبت، دست خواهید یافت. در این جا برای نمونه، چند راه را به شما یادآوری میکنیم. سعی کنید راههای دیگر را خودتان کشف کنید.
● منت نگذارید
منظور کردن کارهایی که برای همسرتان انجام دادهاید یا حتی گذشتی که به خاطر او کردهاید ، برای هر یک از طرفین، همیشه وسوسهانگیز است. این وسوسه را بشناسید و آن را از خود دور کنید. این مسئله ، یکی از مواردی است که جرقه اختلافات زوجین را فراهم میکند. ما نباید توقع داشته باشیم که همسرمان به خاطر هر کاری که انجام میدهیم ، از ما قدردانی کند. اگر زوجین، توقع قدردانی داشته باشند ، نتیجه آن، ناخرسندی و به رخ کشیدن کارهایی است که در طول روز انجام میدهند و اگر یکی از زوجین این کار را انجام دهد ، طرف مقابل نیز قطعاً تحریک شده ، به دفاع از خود میپردازد. ما نباید از اینکه برای خوشبختیمان کاری انجام دادهایم، ناراضی باشیم. از اینکه من بچهها را به مدرسه رساندم، خانه را من تمیز کردم ،خرید را من کردم ، بچهها را من حمام بردم و... .
منظور کردن این کارها، به معنی نارضایتی ما از آنهاست و بیگذشت بودنمان را نشان میدهد و در این صورت، چه بخواهیم و چه نخواهیم، همسرمان فکر میکند که بر سر او منت میگذاریم و مهمتر اینکه یادآوری این کارهای به ظاهر سخت، آن هم به طور دائم باعث میشود که نسبت به همسرمان، احساس خشم کنیم و کم کم عشق و محبت در زندگی کمرنگ میشود و کنایهزدنها شروع شود و هر روز بیشتر از روز قبل، نیروی خود را به خاطر این مسائل بیارزش، از دست میدهیم و عادت میکنیم که هر روز، فهرست بلندبالایی را از کارهایی که انجام دادهایم، به رخ همسرمان بکشیم . کارهایی که وظیفه ماست و یا نشانه گذشت ماست.
هر گاه احساس کردید نسبت به همسرتان خشمگین هستید ، وقتی که احساس کردید کار نادرستی انجام داده یا حتی کاری را که میبایست انجام میدادید، انجام ندادهاید ، لحظهای صبر کنید و آن عشقی را که بینتان هست، به یاد بیاورید.
لبخندی بر لب بیاورید و عصبانیت را به مرور زمان و با تمرین، از فهرست عادتهایتان حذف کنید. در این صورت، تأثیر آن را در همسرتان خواهید دید. این کار، گامی بزرگ در جهت بهبود روابط خواهد بود و هر روز، علاقهتان به زندگی مشترک و شریک زندگیتان، بیشتر خواهد شد.
● توقع نداشته باشید همسرتان بینقص باشد
وقتی به همسرتان میگویید: « چرا این طور هستی»، یا « چرا خودت را عوض نمیکنی»، از او توقع دارید که چه جوابی به شما بدهد؟ خودتان را جای او بگذارید. اگر کسی از شما این سؤال را بپرسد ، چه جوابی میدهید؟ اغلب ما فکر میکنیم که عملکردمان درست است و شاید ذاتاً نمیتوانیم خودمان را اصلاح کنیم. وقتی چنین سؤالی را از همسرتان میکنید ، او تصور میکند که آن کسی نیست که شما میخواستید و در انتخابتان اشتباه کردید و این مسئلهای نیست که از ذهن کسی بیرون برود و نباید توقع بهبود روابط را بعد از زدن چنین حرفهایی داشت. بعضیها این سؤالات را از همسرشان نمیپرسند بلکه اینها را به جای اینکه از همسرشان بپرسند ، از خودشان میپرسند که این هم به مراتب بدتر است زیرا در این صورت، خودمان فکر میکنیم که اگر او شخص دیگری بود ، آن وقت من خوشبخت بودم و اوست که باید عوض شود و هیچ راه دیگری نیست.
حال اگر فکر میکنید که جواب خوشبختی شما در کس دیگری است، کاملاً اشتباه میکنید.
هیچ کسی را در دنیا نمیتوانید پیدا کنید که با تمام عقاید شما موافق باشد و این طبیعی است پس با نظام طبیعت نجنگید بلکه در کنار آن زندگی کنید و خودتان را با چیزی که هست، وفق دهید.
شما میتوانید بار مسئولیتی را که از او توقع دارید ، از دوشش بردارید و روابط را اصلاح کنید. در این صورت، با ایجاد صمیمیت، کم کم به چیزهایی که میخواستید ، میرسید. به همسرتان وقت بدهید تا خواستههای شما را کشف کند و حتی اگر زحماتش برای برآورده کردن این خواستهها نتیجهای نداد ، او را دوست بدارید و به وجودش افتخار کنید. تهیه کننده : داوودی منبع : پرسمان - پیام زن
http://vista.ir/include/articles/images/dcf895ce9b864f0c02ed267c0c087080.jpg
اغلب ما در برابر این سؤال، ابروها را بالا انداخته ، با چشمانی از حدقه بیرون زده و قیافهای حق به جانب، میگوییم : «خیلی».
حقیقت امر این است که ما زحمتهایمان را حساب شده نکشیدیم.
آیا تا به حال سعی کردهایم که ریشه اختلافات را پیدا کنیم و مسائلی را که سد راه خوشبختی ماست، برطرف کنیم؟
آیا تا به حال خواستههایمان را در کفه ترازوی ذهنمان گذاشتهایم تا ببینیم کدام ارزش را باید فدای ارزش دیگر کنیم؟
آیا تا به حال فکر کردهایم که ما میتوانیم با کمی سعی و تلاش، زندگی مشترکمان را سرشار از شادی، عشق و محبت کنیم؟
● نارضایتیهای کوچک
نارضایتیهای کوچک را دست کم نگیریم چون اغلب همینها مانع احساس خوشبختی می شوند.
مثل بگو مگوها، نیش زدنها، دخالتها، ناسازگاریها، ناکامیها، غرورها و منت گذاشتنها. اگر در برابر این مسائل کوچک از خود گذشت نشان دهید ، راههای جدیدی برای دوست داشتن زندگی و همسرتان باز خواهد شد و به یک نیروی فزاینده مثبت، دست خواهید یافت. در این جا برای نمونه، چند راه را به شما یادآوری میکنیم. سعی کنید راههای دیگر را خودتان کشف کنید.
● منت نگذارید
منظور کردن کارهایی که برای همسرتان انجام دادهاید یا حتی گذشتی که به خاطر او کردهاید ، برای هر یک از طرفین، همیشه وسوسهانگیز است. این وسوسه را بشناسید و آن را از خود دور کنید. این مسئله ، یکی از مواردی است که جرقه اختلافات زوجین را فراهم میکند. ما نباید توقع داشته باشیم که همسرمان به خاطر هر کاری که انجام میدهیم ، از ما قدردانی کند. اگر زوجین، توقع قدردانی داشته باشند ، نتیجه آن، ناخرسندی و به رخ کشیدن کارهایی است که در طول روز انجام میدهند و اگر یکی از زوجین این کار را انجام دهد ، طرف مقابل نیز قطعاً تحریک شده ، به دفاع از خود میپردازد. ما نباید از اینکه برای خوشبختیمان کاری انجام دادهایم، ناراضی باشیم. از اینکه من بچهها را به مدرسه رساندم، خانه را من تمیز کردم ،خرید را من کردم ، بچهها را من حمام بردم و... .
منظور کردن این کارها، به معنی نارضایتی ما از آنهاست و بیگذشت بودنمان را نشان میدهد و در این صورت، چه بخواهیم و چه نخواهیم، همسرمان فکر میکند که بر سر او منت میگذاریم و مهمتر اینکه یادآوری این کارهای به ظاهر سخت، آن هم به طور دائم باعث میشود که نسبت به همسرمان، احساس خشم کنیم و کم کم عشق و محبت در زندگی کمرنگ میشود و کنایهزدنها شروع شود و هر روز بیشتر از روز قبل، نیروی خود را به خاطر این مسائل بیارزش، از دست میدهیم و عادت میکنیم که هر روز، فهرست بلندبالایی را از کارهایی که انجام دادهایم، به رخ همسرمان بکشیم . کارهایی که وظیفه ماست و یا نشانه گذشت ماست.
هر گاه احساس کردید نسبت به همسرتان خشمگین هستید ، وقتی که احساس کردید کار نادرستی انجام داده یا حتی کاری را که میبایست انجام میدادید، انجام ندادهاید ، لحظهای صبر کنید و آن عشقی را که بینتان هست، به یاد بیاورید.
لبخندی بر لب بیاورید و عصبانیت را به مرور زمان و با تمرین، از فهرست عادتهایتان حذف کنید. در این صورت، تأثیر آن را در همسرتان خواهید دید. این کار، گامی بزرگ در جهت بهبود روابط خواهد بود و هر روز، علاقهتان به زندگی مشترک و شریک زندگیتان، بیشتر خواهد شد.
● توقع نداشته باشید همسرتان بینقص باشد
وقتی به همسرتان میگویید: « چرا این طور هستی»، یا « چرا خودت را عوض نمیکنی»، از او توقع دارید که چه جوابی به شما بدهد؟ خودتان را جای او بگذارید. اگر کسی از شما این سؤال را بپرسد ، چه جوابی میدهید؟ اغلب ما فکر میکنیم که عملکردمان درست است و شاید ذاتاً نمیتوانیم خودمان را اصلاح کنیم. وقتی چنین سؤالی را از همسرتان میکنید ، او تصور میکند که آن کسی نیست که شما میخواستید و در انتخابتان اشتباه کردید و این مسئلهای نیست که از ذهن کسی بیرون برود و نباید توقع بهبود روابط را بعد از زدن چنین حرفهایی داشت. بعضیها این سؤالات را از همسرشان نمیپرسند بلکه اینها را به جای اینکه از همسرشان بپرسند ، از خودشان میپرسند که این هم به مراتب بدتر است زیرا در این صورت، خودمان فکر میکنیم که اگر او شخص دیگری بود ، آن وقت من خوشبخت بودم و اوست که باید عوض شود و هیچ راه دیگری نیست.
حال اگر فکر میکنید که جواب خوشبختی شما در کس دیگری است، کاملاً اشتباه میکنید.
هیچ کسی را در دنیا نمیتوانید پیدا کنید که با تمام عقاید شما موافق باشد و این طبیعی است پس با نظام طبیعت نجنگید بلکه در کنار آن زندگی کنید و خودتان را با چیزی که هست، وفق دهید.
شما میتوانید بار مسئولیتی را که از او توقع دارید ، از دوشش بردارید و روابط را اصلاح کنید. در این صورت، با ایجاد صمیمیت، کم کم به چیزهایی که میخواستید ، میرسید. به همسرتان وقت بدهید تا خواستههای شما را کشف کند و حتی اگر زحماتش برای برآورده کردن این خواستهها نتیجهای نداد ، او را دوست بدارید و به وجودش افتخار کنید. تهیه کننده : داوودی منبع : پرسمان - پیام زن
http://vista.ir/include/articles/images/dcf895ce9b864f0c02ed267c0c087080.jpg