PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تاپیک هواداران زرتشت



SeEzAr
02-17-2010, 06:43 PM
با سلام خدمت دوستان

این تاپیک که ایجاد شده برای هواداران زرتشت می باشد . اگر کسی مایل به همکاری باشه و مطلبی داره میتونه از این تاپیک استفاده کنه.ً

sorna
02-17-2010, 09:51 PM
از اقا بهنام به خاطر راه انداختن این تاپیک تشکر کرده
واز دوستانی که می خواهنددر این تاپیک فعالیت کنن خواهش می کنم
که بارعایت اصول اخلاقی واحترام به سایر ادیان به فعالیت خود ادامه دهند

sorna
02-18-2010, 12:17 AM
همسر زرتشت هووی دخت اهل بلخ بود.زرتشت سه پسر وسه دختر داشت.
نام پسران او:1-ایست واستر2-اوروتت نر3-هورچتره ونام دختران او:1-فرنی 2-تریتی
3-پورو چیستا بود


منبع کتاب اصل نسب نوشته:رضایی

sorna
02-18-2010, 01:51 AM
تعلیمات اشو زرتشت

تعلیمات زرتشت در کتاب مقدسی به نام اوستا تدوین شده که دارای پنج بخش
یا پنج کتاب به شرح زیر است:

1-یسنا

2-یشت ها

3-ویسپرد

4-وندیداد

5-خرده اوستا

sorna
02-19-2010, 10:32 PM
یسنا هفتادودو هات دارد که هفده هات ان را گاتاها تشکیل می دهند.

یسنا بزرگترین اثر دینی ادبی وفلسفی است که از روزگار باستان باقی ماند است.

یسنا کنونی که در دست ماست یسنا زمان ساسانیان است وبا یسنا زمان هخا منشیان
کمی فرق دارد زیرا قسمتی از این کتاب در زمان تاراج اسکندر از بین رفت.
قسمت اعظم (گات ها) از خود زرتشت است وبه همین جهت این کتاب -کتاب مقدس اصلی
زرتشیان به شمار می رود ومی توان ان را بیانگر واقعی دین زرتشت به حساب اورد

sorna
02-22-2010, 12:53 AM
گفته هایی زرتشت در یسنا قاطع روشن والهام بخش ولی فشرده است وبه وضوح ازآن برمی آیدکه
وی مردی بوده است در پی ساختن منشی نیک وانسانی برای مردمان ومحیطی سالم و پاک برای
زندگی پیروان.
در نظر وی انسان معیار انسان است. شرافت واصالت ادمی در همه قرون اعصار این چنین مورد اعتنا
واعتماد اندیشمندی نبوده است.
گاتاها دارای پنج جزءاست ونام هر جزء آن از اولین کلمه گاتا گرفته شده است.

جزء اول-اهونه وئی تی که به پهلوی اهنوگات می شود دارای هات وصد بندو2100کلمه است.

جزءدوم-اوشته وئی تی که پهلوی اشتودگات است وچهار هات وشصت وشش بند و1850 کلمه دارد.

جزءسوم-سپنته مئین یو که به پهلوی سپنتمدگات است وچهار هات وچهل ویک بند و900کلمه دارد.

جزءچهارم-وهوخشتره که پهلوی آنو هوخشتره گات است یک هات و بیست ودوبند و450کلمه دارد.

جزئپنجم-وهیشتو ایشتی که به پهلوی هی شت واشت گات نامیده شده دارای یک هاتونه بند و260کله است

sorna
02-24-2010, 01:05 AM
کتاب یسنا برای زرتشتیان یک کتاب مقدس است برای ایرانیان کتابی است که
سمبل نژادوقومیت آنها به شمار می رود.کتاب یسنا به طور دایم به دروغ ودروغگو
حمله می کندوراستی را مورد ستایش قرارمی دهد.از آن جمله است:

1-تقرب به اهورا مزدا ونیل به فیض الهی دو موهبت یزدانی یعنی کمال و جاودانی

فقط به وسیله راستی وضمیر پاک میسر است.

2-فروغ ومنش پاک را به توسط راستی می توان به دست آورد.

3-خوشی برای پیروان راسنی است ونا خوشی برای پیروان دروغ.

4-کسی یاور وپشتیبان راستی است دوست اهورامزدا است.

5-اهورامزدا سر چشمه راستی وضمیر پاک است.

6-پیرو راستی اعمال نیک خود را به اهورامزدا نثار میکند وقرین او می گردد.

7-راستی حکمت ایزدی را تعلیم می دهد.

8-بهترین آمال نیل به نعمت راستی است.

9-بهترین لذت زندگی عمل بر طبق قانون راستی است.

10-حکومت راستی باعث آبادی زمین وخوشی جهانیان است.

11-پیروان دروغ و دروغگویان زندگانی انسان را تباه می سازد.

12-آموزگار دروغگو با مواعظ زشت خویش مردم را از تحصیل دولت وفروغ ضمیر

پاک باز می دارد.

13-جنگ بر ضد دروغ بهتر ین هدیه ای است که باید نثار اهورامزدا شود.

14-پیروان راستی باید از امیزش با پیروان دروغ دوری گزینند.

15-پیروان دروغ با چیزهای زشت و بد محشور خواهند بود.

sorna
02-24-2010, 11:38 PM
یشت ها
این نام در اوستا یشتی ودر پهلوی یشت است که معنای آن با یسنا یکی است
یعنی هر دو ریشه یز که نیایش و نماز وستودن معنی می دهد گرفته شده اند.
یشت ها در مورد تاریخ وجغرافیای اساطیر وشاهان پیش از زرتشت گفتگو می کند
ومراسم -نیایش خداوند ومظاهر طبیعی وعناصر را شرح میدهد.

مهمترین قسمت یشت ها که قابل توجه است عبارتند: آبان یشت -مهریشت و
زامیاد یشت است.

بدون شک تمامی یشت هایی که امروز به دست ما رسیده پس از زمان زرتشت
نوشته شده است.اما کهن ترین آنها که درباره الهه مقدسی چون میترا و وایو
و بهرام وچندتای دیگر است .
بدون تردید با سرودها نیایش های اقوام اولیه آریایی مربوط است.
به همین دلیل این کتاب نماینده آیین مزدیسنا نبوده است.

sorna
02-25-2010, 11:35 PM
ویسپرد

ویسپرد مرکب از دو جزء ویسپ به معنی همه وهمگی ورد به معنای سر و بزرگ

وبالا ورهبر است که جمعا معنی همه سروران را می دهد و یسپرد دارای بیست وسه

کرده(فصل)است که حاوی ستایش پیشوایان دینی و نیز حاوی ادعیه ونمازها نیز هست.

sorna
02-26-2010, 11:50 PM
وندیداد

این کلمه دراصل وی دیودات بوده است-این کتاب حاوی احکام وقوانین دینی است که
بسیاری از احکام مغان پیش از زرتشت است .پروفسور کای بار در مورد این کتاب
می نویسد که وندیداد شامل دستورات وقوانینی است که هدف آن از بین بردن ومحو
ونابود ساختن کلیه مظاهر پلیدی اهریمنی از صفحه روزگار است.
زیراوجود ذره ای ناپاکی در این جهان مانع ورادعی است در ایجاد حکومت الهی وجاودانی
که به وجود آورنده پاکی مطلق است.
وندیداددارای بیست ودو فرگرد (فصل)است.

sorna
02-27-2010, 11:56 PM
خرده اوستا

این کتاب که به پهلوی خورتک اپستاک خوانده میشده است به معنای اوستای
کوچک که حاوی نیایش ها ونمازها واوقات گهنبار وشرح اعیاد و مراسم وغیره
است.


تا اینجا به بخشهای اوستا پرداختیم وبعداز این به تعلیمات دین زرتشتی خواهیم
پرداخت.

sorna
02-28-2010, 11:47 PM
کیش زرتشت مبتنی بر سه اصل:
هومت(اندیشه نیک) هوخت(گفتارنیک) وهورشت(کردارنیک)
است.که در برابر آن سه اصل اندیشه بد-گفتاربد و کرداربد قرار دارد.

علت عظمت و اهمیت تعالیم سه گانه بسیار واضح و روشن است
زیرا اساس و پایه تمام نیکی ها و روشنی ها ست.

اندیشه نیک گفتار نیک به بار می آورد و در دل انسان تخم نیکی می پروراند
و نتیجه آن به صورت اعمال و کردار پسندیده در می آید و به عالم بشریت سود
می رساند و باعث آسایش و رفاه خلق خدا می گردد.

sorna
03-01-2010, 10:10 PM
آن کسی که اندیشه نیک داشته باشد مورد فضل اهورامزدای دانا وتوانا واقع می شود
ومستحق دخول دربهشت بر ین می گردد.

برعکس هرگاه نیت واندیشه انسانی خوب نباشد وبه وسوسه اهریمن نفس وهوی
گرفتارشود به طور یقین گفتاراو سراسر دروغ واعمالش گناه ومعصیت خواهد بود.

بدین سبب است که پیامبر ایرانی در هشتادو پنج قرن پیش این سه اصل اخلاقی
ودینی را ابناء بشر ارزانی داشته و تعلیم داده وآنها را سرچشمه سایر تعالیم اخلاقی
قرار داده است.

مطابق کتاب اوستا دربهشت برای به کار بستن هر یک از تعالیم مزبور مقام ومرتبه
ویژه ای معین شده است.

درکتاب مینوخرد(یکی از کتاب های پهلوی)فصل پنجاه وهفت فقره سیزده با نامهای
هومتگاه(جای اندیشه نیک)هوختگاه(جای گفتار نیک)وهورشت گاه(جای کردارنیک)
ذکر شده است.

sorna
03-02-2010, 11:44 PM
کلمه بهشت در اوستا وهیشت بوده که اشاره به بهترین های جهان و زندگانی خوب دارد.
و از واژه انگهووهیشت استفاده شده که به معنی بهترین زندگانی یا بهترین جهان است.


برای دوزخ هم سه طبقه معین شده که جایگاه دارندگان اندیشه بد-گفتار بد و کردار بد
است و آنها را دژمت -دوژخت و دژورستنام نهاده اند.

گناهکار پس از رسیدن به سر پل چینوت (پل صراط) اول به محل اندیشه بد-گفتار بد و
کردار بد داخل می شود و پس از طی این مرحله در مرحله چهارم به فضای تیرگی بی پایان
که انغر تمنگه نام دارد در می آید . آنجا مقر اهریمن است وخان و مان دروغ نامیده می شود.

اگر اعمال خوب و بد انسان مساوی باشد وی را به جایی که همیستگان نام دارد (برزخ)می برند
آنجا نه دارای لذات بهشتی ونه دارای عذاب دوزخ است.

sorna
03-03-2010, 11:49 PM
در سپنتمدگات یسنا وهات پنجاه بند دو در مورد نیکوکارانی که داخل بهشت می شوند
چنین آمده است:در میان گروه انبوه آنانی که برابر آئین مقدس به سر برند وخورشید به
آنان پرتو افکن است در روزی که پای حساب واپسین ایستند آنان را به سرای هوشمندان
جای دهم.

در بند یک همین هات زرتشت چنین می گوید:آیا روانم پس از مرگ می تواند از کسی
امید پناه داشته باشد؟یقنا می دانم که آن کس جز راستی ومنش پاک وتو ای مزدا که
درهمین جهان استغاثهام را اجابت کرده به من وستورانم یاری می کنی کسی دیگر
نخواهد بود.

سخنان زیادی است در اوستا در مورد روز رستاخیزاست ولی جالب است که بدانید که در
تورات هیچ سخنی در مورد روز رستاخیز نیست ودر انجیل هم به طوراختصار به آن اشاره
شده است فقط در اوستا وقرآن به طور کامل به آن اشاره شده است.

sorna
03-06-2010, 12:31 AM
زرتشت برای پیروانش پنجگاه نماز در شبانه روز تعیین کرد.
اوقات نماز وشرایط آن در مزدیستی به ترتیب زیر است:
در مزدیسنی شبانه روز به پنج قسمت تقسیم شده و هر کدام به نام فرشتهای نماز
خاصی دارد.

1-هاون گاه ،وقت آن از بر آمدن خورشیداست تا نمیروز(ظهر)

2-رپیت وین گاه،موقع آن ظهر است تا 3تسو(ساعت)بعد از نمیروز

3-ازیرین گاه،از سه ساعت بعد از ظهر شروع می شود وتا اول شب وپیدا شدن ستاره خاتمه
می یابد.

4-ایو یس رو تریمگاه،وقت آن از اول شب است تانمیه شب.

5-اشهین گاه،وقت آن از نمیه شب است تا بر آمدن خورشید.

sorna
03-07-2010, 12:12 AM
شرایط نماز

برای به جا آوردن نماز شرایطی منظور شده به شرح زیر است:

1-پاک کردن تن از هر گونه نجاست.

2-پاک کردن لباس از هرگونه پلیدی،نسا(تن مرده ولاشه حیوانات)وهیر نسا(چیزی
است که از ذیروحی جدا شده باشد مانند خون،ناخن،موی وامثال آنها)

3-در بر داشتن سدره وکشتی

4-شستن دست وصورت که وضو نامیده می شود.

5-پاک بودن جای نمازاز هرگونه پلیدی ونسا هیر نسا (اطراف محل نماز تا چهل گام
یا حداقل سه گام پاک وتمیز باشد)

6-محل نماز به زور از کسی گرفته نشده باشد یا از پول دزدی خریده نشده باشد.


منظور سدره پیراهنی است بدون یقه با آستنهای کوتاه سفید وساده و گشاد که تا
زانو می رسد وچاکی در وسط دارد که تا به اخر سینه می رسد ودر آخر آن جاک کیسه
کوچکی دوخته شده که کیسه کرفه(ثواب)نامیده می شود. این کیسه نشانه ای از گنجنه
پندار نیک،گفتار نیک وکردار نیک شمرده می شود

منظور از کشتی بندی است سفید وباریک که از هفتاد ودو نخ پشم گوسفند بافته می شود
هفتادو دو نخ نشانه هفتادو دو های یسنا ست.

sorna
03-07-2010, 11:52 PM
وضو

ترتیب وضو این است که دستها را تا مچ و صورت را تا بنا گوش وزیر زنخ و بالای پیشانی ونیز پاها را تا قوزک سه بار با آب تمیز
خوب شستشو میدهند .آنگاه دعای دست رو شستن را که سروش باج نام دارد می خوانند وبه نو کردن کشتی (باز و بسته کردن کشتی)
پرداخته پس از آن شروع به خواندن نماز می کنند.در صورتی که آب نباشد ویا به علتی استعمال آب مجاز نباشد،در این صورت دستها را سه بار به روی خاک تمیز میزنند وسپس
به صوت وپشت دست می کشند.

sorna
03-08-2010, 11:42 PM
قبله

پرستش سو (قبله)در کیش مزدیسنی از لحاظ اینکه نمی توان برای خدا حدود و
جهتی را در نظر گرفت از این رو موقع نماز خواندن ،به طوری که در بحث آتش خواهد
آمد،به سوی نور وروشنایی از قبیل آفتاب وماه وچراغ وآتش روی می کنند.

همانگونه که گفته شد،زرتشتی ها به سوی نور و روشنایی می ایستند و نماز
می خوانند وبرداشت آنها از نور و روشنایی چنین است:
فروغ نور و روشنایی ظاهر نموداری از نور و روشنایی عالم حقیقت و معنویت
می باشدودر طراوت روح ودل اثری بس بزرگ دارد وانسان را به تجلیات انوار خدایی
متوجه می سازد.تمام آفریدگان به نور نیازمند هستند،همان گونه که حیوانات با
بهره گیری از نور زنده اند و نباتات از نور زندگی می گیرند،چنانکه اگر گلدانی را
پشت پنجره بگذاریم ،پس از چند روز می بینیم که برگها وشاخه های آن به سوی
نور متمایل می شود.در کتاب های مقدس دینی خداوند همیشه خود و پیامبران
خود را نور معرفی می کند،به برخی از پیامران بنی اسرائیل خداوند به چهره آتش
نمایان می شود.

sorna
03-10-2010, 12:12 AM
نماز مزدیسنی و ترجمه آن به شرح زیر است:

نماز اول
جملات اوستایی:
خشنه تره اهوره مزدا؛اشم و هووهیشت م استی؛اوشتا استی اوشتا اهمایی؛هیت
اشائی و هیشتائی اشم

ترجمه به فارسی:
به خشنودی اهورامزدا-به نام خداوند بخشاینده بخشایشگر مهربان پاکی وراستی
بهترین نیکویی است وهم مایه سعادت است ،سعادت از برای کسی است که راست
وخواستار بهترین راستی است.

نماز دوم
جملا اوستایی:
خشنه اهوره مزدا؛یتا اهووئی ریو؛اتارتوش اشات چیت هچا؛ونگهوش دزدامننگهو؛
شیئوت ننم انگئوش مزدائی ؛خشترم چااهورایی آ؛یم دریگو بیوددت واستارم

ترجمه به فارسی:
به خشنودی اهورامزدا-به نام خداوند بخشاینده بخشایشگر مهربان همان گونه که
سردار دنیا(اهو)توانا ونیرومند است به همان اندازه سردار دین (رتورد)نیز به مناسب
پاکی واشویی خویش نیرومند است موهبت اندیشه نیک (وهومن)لقب کسی است
که برابر خواسته مزدا رفتار کند.سلطنت اهورایی ویژه کسی است که درویشان وبینوایان
را دستگردی کند.

نماز سوم
جملات اوستایی:
ینگهه هاتم آئت یسن؛یئیتی ونگهو مزدا واهورو؛وئثا اشات هچا یاونگ؛همچا تسچا
تاوسچا یزمئید

ترجمه به فارسی
مزدا اهورا آگاه است از آن کسی که(چه مرد وچه زن)در میان موجودات ستایشش
بیشتر وبهتر است،به حسب راستی،این چنین مردان واین چنین زنان را می ستاییم.

sorna
03-20-2010, 05:21 PM
ایرانیان قدیم در سال چند مرتبه ای برای آرامش تن وشادی روان جشنهای
گوناگون برپا می کردند واز گریه وزاری و اندوه که در اوستا،فعلی ناستوده است
دوری می جستند.جشنها یی که بر پا می شد به شرح زیر است.
1-جشن نوروز
2-جشن ششم فروردین
3-شش گاهنبار
4-جشن تیرگان
5-جشن مهرگان
6-جشن سده
7-جشن ماهها

sorna
03-30-2010, 02:32 AM
جشن نوروز:

این جشن چنانکه از نامش پیداست در روز اول سال که روز اول فروردین است
آغاز می شود و هرمزد روز نام دارد که نام مقدس اهورامزداست وفرخنده روزی
است که سال نو به نام خدا آغاز می شود.
نوروز که بزرگترین جشن عالم طبیعت است نزد ایرانیان دارای فضیلت واحترام
زیاد بود واکنون هم به همان شکوه وجلال خود باقی است.یکی از امتیازهای
جشن نوروز این است که در فروردین ماه واقع شده وروزی است که انسان
آفریده شده است ومتعلق به فروهر پاکان است که برای دیدار کسان خود به
زمین آمده بعداز مدتی توقف به جاهای خود بر می گردند،به همین جهت مردم
چند روزپیش عید به خانه تکانی و نظافت وتهیه وسایل جشن می پردازند تا
فروهران هنگام فرود آمدن به زمین،آنها راپاک وخرم ببینندوباشادی وسرور به
مکان خود بازگردند.شب نوروز که هنگام آمدن میهمانان گرامی (فروهران)است
برای فرخندگی آتش روشن می کنند ودر سفره عید هفت سین به نام امشاسپند
می چینند.در فروردین یشت فقرات 156و157 به آمدن فروهر پاکان وخشنود برگشتن
آنان چنین اشاره می شود:بشود که فروهرهای قوی وبسیار نیرومند وپیروزگر،پارسایان
وآموزگاران وپیروان کیش،در این خانه خشنود بخرامندبشوداز این خانه خشنود برگردند.
آنان سرودهای مقدس ومراسم ما را به اهورامزدا وامشاسپندان برسانند.مبادا آنها
ناخشنود از این خانه واز ما مزداپرستان دور شوند.

sorna
03-31-2010, 12:51 PM
جشن ششم فرودین
روز ششم فروردین که خرداد روز نام دارد روز تولد اشو زرتشت پیامبر ایران
باستان است که دارای اهمیت وفر وشکوه فراوان است واکنون هم در این
روز زرتشتیان با همان عزت وشکوه جشن می گیرند .

sorna
05-13-2010, 01:53 AM
شش گاهنبار یا اوقات شش گانه آفرینش

دراوستا آمده که خداوند موجودات دنیا را در شش هنگام آفریده که باید برای هر هنگام جشن جداگانه برپا کرد. در خرده اوستا قطعه ای است به نام آفرینگان گاهنبار که درباره هنگام آداب ورسوم این جشنهاست.نام شش جشن به ترتیب زیر است:

نام اوستایی
نام پهلوی

1.مییذیویی زرمی
میدیوزرم

2.مییذیوییشم
میدیوشم

3.پیی تیش ههی
پیتی شهیم

4.ایا ثریم
ایاثرم

5.میید یاییری
میدیارم

6.همس پت مییدی
همس پت مدم

اولین جشن یا گاهنبار میدیوزرم نام دارد که موقع آن چهل وپنج روز پس ازآغاز سال خورشیدی(روزدی به مهر)است،یعنی در پانزدهم اردیبهشت ومدت آن پنج روز است یازدهم اردیبهشت برای تدارک جشن است ودر روز پانزدهم جشن برگزارمی شود)در این گاهنبار خداوند آسمان را آفریده است.

دومین جشن شصت روز پس از میدیوزرم در پانزدهم تیر ماه و یکصد وپنجمین روز از سال برگزار می شود در این روز خداوند ابها را آفریده است.

سومین گاهنبار پتی شهیم است که هفتاد وپنج روز پس از گاهنبار دوم در سی ام شهریور(روز انیران)برگزار می گردد.در این روز خداوند زمین راپدید آورده است

چهارمین گاهنبار؛سی روز پس از گاهنبار سوم در سی ام مهر ماه(روز انیران)بر گزار می شود. نام این گاهنبار ایاترم است که دویست ودهمین روز سال است.دراین روز خداوند گیاهان را آفریده است.

پنجمین گاهنبار که میدیارم نام دارد هشتاد روز پس از گاهنبار چهارم یعنی در بیستم ماه دی(روز بهرام)در دویست ونودمین روز سال برگزار می شود. در این روز خداوند بهایم را آفریده است.

ششمین گاهنبار که همس پت مدم نام دارد در آخرین روز سال برگزار می شود.در این روز خداوند انسان را بیافرید.

در تورات هم در مورد آفرینش آمده است که خداوندروز اول آسمان وروشنایی را آفرید،روز دوم آبها را آفرید،روز سوم زمین و خشکی ودریاوگیاه را آفرید،روز چهارم ستارگان وافلاک را آفرید،روز پنجم بهایم را آفرید وروز ششم انسان را وچون خسته شد روز هفتم را بیاسود.

در قران هم آمده که خداوند تمام موجودات را در شش روز بیافرید.

sorna
06-27-2010, 05:22 PM
جشن تیرگان

این جشن که جشن ابریزان نیز نام دارد در تیر روز(روز سیزده هر ماه تیر روز نام دارد) از تیر ماه است اکنون هم زرتشتیان این روز رو جشن گرفته به یکدیگر آب میپاشند وشادی می کنند،این روز،روز پیروزی ایرانیان بر تورانیان است

sorna
07-02-2010, 10:53 PM
این جشن در روز مهر ایزد(روز شانزدهم هر ماه روز مهر نام دارد) از مهر ماه است که در ان روزایرانیان به رهبری کاو آهنگر بر ضحاک ستمگر شوریده او را به زنجیر کشیدند و فریدون پسر آبتین را که از خانواده جمشید بود به تخت سلطنت نشاندند.

sorna
08-13-2010, 10:37 AM
جشن سده-جشن سده نیز از بزرگترین اعیاد ایران باستان است.این جشن به حساب قدیم در دهم بهمن ماه است که آبان روز نام دارد وپنجاه وپنج روز بیش از جشن نوروز واقع می شود آن روزی است که هوشنگ،آتش را کشف کرد،سبب معرف شدن آن به سده این است که در روز سدم از چهره دوم سال واقع شده است.

__________________________________________________
توضیح:ایرانیان قدیم سال را دو بخش کرده هر کدام را یک چهره می گفتند.چهره اول از فروردین تا آخر مهر یعنی هفت ماه بود که آن را تابستان می گفتند و چهره دوم به مدت پنج ماه از اول آبان تا آخر اسفند بود که آن را زمستان می گفتند چون در قدیم تمام ماهها سی روز بود لذا جشن سده در دهم بهمن واقع می شد ،ولی اکنون چون روزها کبسه آخر سال را خذف کرده شش روز به شش ماه اول سال افزوده اند،از این جهت جشن سده در چهارم بهمن که آبان روز نام دارد،بر گزار می شود.

sorna
08-23-2010, 10:58 AM
ایران باستان هر روز از ماه را که نامش بانام ماه برابر بود جشن می گرفتند،مانند فروردین روز در فروردین ماه واردیبهشت روز از اردیبهشت ماه که جشن اردیبهشت گان است و خرداد روز از خرداد ماه که جشن خردادگان نام دارد.ایرانیان همان طور که برهر ماه نام یکی از امشاسپندان را نهاده بودند،سی روز ماه را نیز به نام امشاسپند نامگذاری کرده وهر روز را با نام امشاسپند ان می خواندند.

sorna
09-10-2010, 04:38 PM
زنا شویی در ایران باستان

در کیش ایران باستان زناشویی به منظور زندگی خوش وخرم واتحاد واتفاق وازدیاد نفوس وتشکیل خانواده چنانبر پایه صحیح ومحکم استوار بوده که خود به خود ضامن بقا ودوام زندگی مشترک بود ومهر ومحبت رابین زن وشوهر برای همیشه بر قرار می ساخت.زرتشت در گات ها یسنا پنجاه وسه بند پنج به پسران ودخترانی که می خواهند با هم پیمان ازدواج ببندند اندرز می دهد که ای دختران شوی کنندهوای وای دامادان،اینک بیاموزم وآگاهتان کنم.باغیرت از برای زندگانی پاک منشی بجوشید.هریک از شما باید در کردار نیک از دیگری پیشی جوید واز این راه زندگانی خود را خوش وخرم سازد.

در کیش زرتشتی از لحاظ نظم به کارهای دنیا ومحکم ساختن یگانگی و جلو گیری از فساد اخلاقی،در مورد زنا شوی تاکید زیاد گردیده واین کار به خوبی ستوده است. چنانکه در فرگرد چهارم بند چهل هفت وندیداد اهورامزدا می گوید:"ای اسپیتمان زرتشت هر آینه،من مرد زن دار را بر مرد بی خانمان ترجیح می دهم". باز در فقره چهل چهار می گوید:"وظیفه هر شخصی است که برادران همکیش خود را در کسب مال و داشتن همسر راهنمایی و مساعدت کند".

در دین زرتشت کمک کردن برای ازدواج کسانی که به سن بلوغ رسیده وبه علت نادرای بی همسر مانده اند،از کارهای خوب وپرثواب شمرده شده است.

sorna
10-13-2010, 02:43 PM
در دین زرتشتی عقد ازدواج به پنج گونه انجام می گیرد.

1-پادشاه زنی-این ازدواج عبارت از این است که پسرودختر برای نخستین بار با رضایت والدین خود با یکدیگر ازدواج کنند.

2-ایوک زنی -یعنی اینکه مردی بخواهدبا یگانهدختر پدری ازداج کند.چون دختر نمی توانددارایی پدر را به خانواده دیگر منتقل کند،بنابراین موظف است که پس از ازدواج نخستین پسر خود را به جای فرزند پدرش قرار داده دارایی را به او بسپارد تا از انقراض خانواده پدرش جلوگیری کند.چنین زنی را ایوک(یگانه)زن می گویند.

3-چاکر زنی-این ازدواج در مورد زن یامرد بیوه است که بخواهدپس از در گذشت همسر اول همسری دیگر انتخاب کند.چون برابر کیش زرتشتی ،جفت اول در گیتی و عالم پس از مرگ همسر شخص است ومقام پادشاه را دارد،لذاهمسر دوم در عالم دیگر،مقام چاکر را در برابر همسر اول خواهد داشت.همچنینوقتی که مرد بخواهدبرایدارا شدن فرزندبا رضایت زن اول،همسر دیگری اختیار کند. زن دوم نیز در مقابل زن اول مقام چاکر زنی را خواهد داشت،یعنی در حقیقت نسبت به زن اول به منزله چاکر و خدمتکار است.

4-خودسرزنی-این ازداج عبارت است از اینکه دختر و پسر بالغ پیش از رسیدن به بیست ویک سالگی بخواهند بدون رضایت پدر ومادر خود با یکدیگر ازداج کنند،در این صورت موبد حق دارد صیغه عقد را جاری سازد،ولی مادامی که نارضایتی اولیای آنها باقی است ،این زن وشوهر از ارث محرم خواهند بود .(دختر در شانزده سالگی و پسر در هیجد سالگی می تواند با رضایت اولیای خود ازدواج کند)

5-ستر زنی-اگر زن و شوهری بچه دار نشوند و بچه ای را از سر راه برداشته یا از قوم وخویشان بی بضاعت گرفته به فرزندی خود قبول کنند،در مورداین بچه وقتی که بزرگ شد مانند ایوک زنی عمل می شود،بدین طریق که اولین پسر آن دختر خوانده،فرزند پدر خوانده محسوب می شودوپس از فوت پدر خوانده،صاحب دارایی واملاک او خواهد شد.

sorna
11-21-2010, 04:56 PM
زناشویی در میان خویشاوندان نسبی در موارد زیر ممنوع است:

1-نسبت به زن- نزدیکتر از پسر عمو وپسر خاله و پسر دایی وهمچنین پدر خوانده،برادر خوانده وپسر شوهر جایز نیست

2- نسبت به مرد-نزدیکتر از دختر عمو ودختر عمه ودختر دایی ونیز مادر خوانده،ودختر خوانده را به زنی گرفتن جایز نیست

3-نسبت به زن ومرد-در موردبرادران یا خواهرانرضاعی بطور کلی موانع مزبور جاری است

در مورد مهریه- در کیش زرتشتی چون رهایی اختیاری نیست ،به این جهت برای زناشویی مهریه ای قید نمی شود

sorna
12-19-2010, 12:30 AM
1-یکی از طرفین دیوانه بوده یا اختلال حواس داشته باشد در صورتی که طرف دیگر اگاه نبوده باشد،بنا به تقاضای طرفی که سالم است ازدواج قابل فسخ است.

2-هرگاه شوهر عنین بوده ومردی نداشته باشد زن می تواند تقاضای طلاق کند.

3-هرگاه شوهر در مدت سه سال مخارج زندگی زن را ندهد،زن می تواند تقاضای طلاق کند.

4-هرگاه ثابت شود زن مرتکب زنا شده،شوهر می تواند او را رها سازد واگر ثابت شود که شوهر با زن دیگر زنا کرده ،زن هم می تواند تقاضای طلاق کند.

5-هرگاه زن از اذیت شوهردرخطر باشد می تواند تقاضای رهایی کند.

6-هرگاه زن ناشزه باشد ورفتارش باعث خطرگردد،شوهر می تواند تقاضای طلاق کند.

7-هرگاه شوهر زن دیگری داشته که درموقع ازدواج پنهان کرده ویا زن شوهر دیگری داشته باشد ازدواج بعدی خود به خود باطل است

8-وقتی که مرد یا زن ترک دین زرتشتی کند طلاق جایز است.

sorna
02-23-2011, 03:24 PM
در این مجلس بزرگان و موبدان حاضر می شوند،موبد پس از شنیدن اقراررضایت از عروس و داماد اندرزهای سود مند اخلاقی و دینی داده برایشان چنین دعا کند:
هر دو تن را شادمانی افزون باد.همیشه با فرو جلال باشید به خوبی و خوشی زندگی کنید،در ترقی و افزایش باشید،نیک پندارباشید،در گفتارنیکو باشید،در کردار نیکی به جای آورید،از هرگونه بداندیشی دور بمانید.هرگونه بد گویی بکاهاد،هرگونه بدکاری بسوزاد،راستی پایدارباد،جادویی سرنگون باد،در مزدیسنی استوار باشید،محبت داشته باشید با کردار نیک مال تحصیل کنید.با بزرگان یک دل و یک زبان باشید،با یاران فروتن ونرم خو وخوش بن باشید،غیبت مکنید،غضبناک نشوید،از برای شرم گناه مکنید،حرص مبرید،از برای چیزی بیجا دردمندنشوید،حسد مبرید،کبر ومنی مکنید،هوی وهوس نپرورید،مال کسان را به ناحق مبرید،از زن وشوهر کسان پرهیزدارید از کوشش نیک خود برخوردار باشید،باحرص انباز مشوید،با غیبت کننده همراه نباشید،با بد نام پیوند نکنید،با بیچارگان پیکار نکنید،پیش پادشاهان سخن سنجیده گویید،مانندپدر نامور باشید،در هر صورت مادر را نیازارید وبه واسطه راست گفتن کامیاب و کامرواباشید. پس از آن عروس و داماد دست پیوند بهم داده دور آتش می گردندوسایر تشریفات عروسی به طوری که معمول است انجام می شود.

sorna
02-24-2011, 04:31 PM
از آنجایی که زرتشت با خلوص نیت وخالی از کبر وریاوتزویر،مردم را به خدای یکتا خوانده واو را خالق همه موجودات نشان داده،لذازرتشتیان از صمیم قلب خدا را می پرستندو فرمانش را از دل وجان اطاعت می کنند،همه کارهای خودرا با نام اهورامزدا شروع کرده با نام او ختم می کنند،درهمه حال وهمه جا خدا را حاضر وناظر اعمال خود دانسته در هیچ مقام ومکانی مرتکب خلاف و گناه نمی شوند.

دریسنا هات 28بندپنج چنین آمده است:اهورامزدای یگانه آن کسی است که بزرگتر از همه است.
دریسنا هات 44بند هفت می گوید:اوست اهورامزدا یگانه آفرینندهجهان
یسناهات29بند شش می گوید:مزدااهورا خدای دانا و مقدساست.
یسناهات28 بند هشت می گوید:ای کسی که آرزوهای ما از تو برآورده شدهو امید بهشت ما به سوی تست.ای اهورامزدا،تویی بهتر وبا بهترین راستی هم اراده.
یسناهات44بند چهار می گوید:اهورامزدا،یگانه حاجت برآورنده است.
در هفتن یشت بزرگ کرده هفت،بند چهار آمده است:ای اهورامزدا ما خواستاریم که پناه طولانی تو رایافته وخود راشایسته رحمت تو سازیم،خواستاریم که از پرتو فروغ وجلال تو،توانا گردیم،تویی در میان همه موجودات،بهترین ومقدس ترین از درگاه تو امیدواریم که مارا در پرتو خود پناه عطا فرمایی.
در یسناهات45بندشش آمده:من زرتشت می خواهم از کسی که بزرگتر از همه است سخن بدارم،اوست مزدااهورا،خیرخواه همه افریدگان که با خرد مقذس خویش ستایش کسانی که وی را می پرستند می شنود.
در یسناهات 41بند پنج گفته شده:ای اهورا مزدا ما سرودگویان و وعظ کنندگان تو هستیم و می خواهیم که به این وسیله خود را برای اجر و مزدی که تو برای دین مقرر داشتی مهیا سازیم.

در یکی از دعاهای زرتشتیان آمده است:خوشنودی اهورامزدا وستایش به نام مقدس او سزاست که بوده وهست وخواهد بود،خداوندی که حاکم بر روح استو به ذات خود یکتا و قایم است.اهورایی که بزرگترین و داناترین آفریننده و پرورشدهندهو پناه دهنده و افزون کننده و بخشاینده و مقدس و دادگر وقادر مطلق است.
در یسنا دوازده-یک آمده:من اهورامزدا را آفریننده همه چیز می دانم و استوارم براینکه او نیکی و راستی محض است ،مقدس است،فروغ مند است،دانا و تواناست وهمه نیکی ها از اوست.نظم طبیعت که در سراسر گیتی دیده می شود ازاو به وجود آمده و کره های درخشنده از فروغ بی پایان او درخشانند.
در یسنا سی ویک- هشت چنین آمده:من ایمان دارم به آن که ستایش اوبا راستی از صمیم قلب بهترین چیزهاست،مزدا اهورا و صفات مقدس اوست که بوده هست خواهد بود . من می خواهم از او و صفات بر گزیده اش نام ببرم وبا سرودهای نیایش آنها را بستایم وبدین وسیله به او نزدیک شوم.
دریسناسیزده-پنج چنین گوید:ای اهورامزدا آنچه ازما نیکوست تقدیم تو می کنیم ودرراه تو فدا می سازیم،ماتو را نماز می بریم وتو را سپاسگزایم.
در هفتن یشت بزرگ کرده پنج بند چهار چنین آمده :ای اهورامزدا،همان طوری که تو نیک اندیشیدیو نیک گفتی و نیک عمل کردی،ما نیز برای تو نثار می آوریم وآن را به تو برازنده می دانیم ،وبا آن این چنین تو را ستایش می کنیم ،این چنین تو را ثنا خوانیم واین چنین تورا سپاسگزاریم.

sorna
03-02-2011, 12:04 AM
هرودت می گوید:"مجسمه ساختن وبرپا کردن مهراب،نزد ایرانیان مرسوم نیست و کسانی که به چنین اعمال می پردازند ازنظر آنان کارناصوابی مرتکب می شوند.زیرا آنان مانند یونانیها به پروردگاران آدمی شکل اعتقاد ندارند"«کتابHerod-I،131»

سی سیرو می گوید:"خشایارشاپس از مشورت با مغان لازم دید که تمام معابد یونان را که در نزد آنها پروردگاران را با پارچه آراسته بودند ویران کند تا همه چیزبرای پروردگاران باز وآزاد باشد."« 1026 Cicerede,Lad»

دینون چنین می گوید:"ایرانیان و مادها و مغان در فضای باز وآزاد بندگی به جا می آورند."«کتاب دینون ص 43»

استرابو می گوید:"در نزد گرگانی ها هر منطقه که پاک بود برازندگی و شایستگی داشت که محل ستایش اهورامزدا قرار گیرد".

باز هرودت چنین می گوید:رسم ایرانیان بر این است که پرستش خداوند را بر قله کوههای مرتفع به جا می آورند."

گزنفون می گوید:"کورش نیز بنا به رسم ایرانیان،ستایش خداوند ونیایش خورشید و فرشتگان را بر فراز به جا می آورد."

sorna
06-15-2011, 11:10 AM
با توجه به گفتار فوق،نخستین نیروی معنوی در اوستا،اهو است که به معنی جوهر هستی آمده و اهورامزدا هم ار این کلمه ترکیب یافته است.دومین نیروی معنوی ،دینا است که در پهلوی دین می گویند و امروز به معنی کیش استعمال می شود ودر اصل به معنی وجدان است.هر کس از وجدان یا دینا پیروی کند اندیشه و گفتار و کردارش نیکو می شود ودر نتیجه هم به خود وهم به دیگران خیر می رساند،شخص دیندار مردم را نمی فریبد،بد خواه مردم نیست و سرانجام خیرخواه خلق خدا خواهد بود.دینا جامع ترین لفظی است که برای دین انتخاب شده،زیرا این کلمه حاوی مفاهیم مربوط به الهیات و اخلاقیات است وهم پرستش وعبادت معنی می دهد.دراین باره موریس مترلینگ می گوید که وجدان در هر فردی وجود دارد یک نیروی ملکوتی است که هرگز از بین نمی رود،از جسم اطاعت نمی کند و لذا نمی تواند هر موقع به کمک آن بشتابد ودر سخت ترین پرتگاه گناه پاکی و تقدس خود را حفظ کند. و دیگری نیروی جسمانی است که با نابودی جسم آنهم از بین می رود.این نیرواز هوی هوس پیروی می کند وانسان را به نابودی می کشاند.

sorna
06-16-2011, 11:13 AM
چیزی که فروغ آدمی را آلوده میکند وانسان را به سوی بدیها و زشتیها می کشاند گناه است . گناه باعث دور شدن انسان از خیر ونیکی است.هر چند که گناه یک واقعیت است اما غیر قابل پرهیز نیست.زیرا مفهوم گناه در دین زرتشت با مفهوم گناه در مسحیت وادیان دیگر فرق بسیار دارد. مسحیان می گویند که گناه نیروی شری است که در نهاد انسان وجود دارد و پیوسته انسان را به گمراهی و ضلالت می کشاند.ولی زرتشت می گوید که نیروی اراده انسان قویتر از وسوسه های گناه است وانسان به دلخواه خود قادر است از گناه بپرهیزد یا از آنان پیروی و فرمانبرداری کند.از این گفته چنین بر می آید که خوشبختی و بد بختی وحتی گناهکاری و بی گناهی در حیطه اراده خود ماست. انسان از موهبت آزادی و پاکی اراده می تواند زندگی خود را مبدل به سرودی دل انگیز یا نوحه ای غم انگیز کند.انسان اگر روش آشتی ناپذیری با گناه در پیش گیرد سعادتمند و خوشبخت خواهد بود واگر به شر بپردازد وبا بدی مبارزه نکند ،تیره روزی را از آن خود ساخته است.
به قول ناصر خسرو:

چو تو خود کنی اختر خویش را بد
مدار از فلک چشم نیک اختری را

از نظر اوستا و کتابهای دینی زرتشتیان گناهان بزرگ به شرح زیرند:
پیمان شکنی،درو غگویی،خود خواهی،رشک و حسد،بی عدالتی ،بی عفتی،غرو نابجا، جادوگری،کلاهبرداری دزدی،کینه توزی،خشم،خست طبع،رباخواری،بت پرستی،سخن چینی،افترا،ظلم به حیوانات،گدایی،کاهلی،تعددز وجات،فحشاء،زنا،لواط،انتحا ر،قتل نفس،گریه وزاری برای مرده و طمع.

sorna
07-05-2011, 12:33 PM
فر وشکوه وعظمت هر دین و فرهنگ را باید با احترامی که آن کیش برای زن قایل است اندازه گرفت و سنجید.منظور ما از احترام ،آن احترام مسخره امیزی که در عصر شوالیه بازی در اروپا رواج داشت نیست.در آیین زرتشتی مقام زن آنچنان والاست که در هر جا از هر لحاظ با مرد برابر است واین برابری در جای اوستا به چشم می خورد.چنانکه در یسناهات سی و پنج بند سه آمده است:"ما همه فروهران و روانهای زنان و مردان پارسا و راست را می ستاییم".در هفتن یشت بزرگ کرده سه چنین آمده:"ما می خواهیم روان فروهرهای مردان وزنان پاک را بستاییم".
کلمه بانودر اصل"ریتابا غیانو"است که پرتوالهی معنی می دهد.پورچیستا که در ایران قدیم نام دختر بوده،دردین یشت به معنی"علم پر"آمده است.مقام واعتباری که زرتشت برای زن در نظر گرفته بسیار جالب است،زیرا در دنیای قدیم همه جا نسبت به زن مانند برده وکنیز رفتار می شد.حتی در رم که مترقی ترین کشور اروپا بود،زن حق مرد دانسته می شد،به این معنی که مرد حق داشت هر طور صلاح بداند بازن رفتار کند ومی توانست زن خود را به عنوان کنیز بفروشد.ولی زرتشت دریافت که تحقیر زن که در واقع یک بال دیگر وجود انسانی است،عملی زشت و نابخردانه است،لذا برای زن و مرد حقوقی مساوی یکدیگر قایل شد.در کتابهای دینی زرتشی دستور اختیار یک همسر داده شده است،به این ترتیب که نه زن حق دارد بیش ازیک شوهرونه شوهر حق دارد بیش از یک زن داشته باشد.

sorna
08-11-2011, 09:12 PM
فروغ میهن پرستی که در دلهای ایرانیان جلوه گر بوده وهست،یکی از نشانه های کیش کهن سال است که مهر میهن وتعلق خاطر به آب وخاک را مقدس ترین وظیفه دینی قرار داده است.چون سرزمین ایران در ادوار گوناگون تاریخ محل پیدایش راهنمایان بزرگ وسرچشمه دانش وتمدن بوده،لذا در کتاب اوستا مقدس ومتبرک به شمار رفته و کشورپر فروغ درخشان نامیده شده است.ایرانیان باستان از روی عقیده وایمان،در دعاهای خود عظمت واستقلال همیشگی ایران را از در گاه پاک اهورامزدا خواستار می شدند وبرای ترقی وتعالی آن از جان ودل اهتمام می ورزیدند . یکی از دعاهایی که به نام ایران مقرر شده در مقدمه مهر نیایش و "هاونگاه"آمده،چنین است: "مس ووه وپیروزگر باد مینوی مهر ایران"،یعنی بزگ،نیک وپیروز باد نیروی مهر ایران.ایرانیان در دعاهای خود می گفتند:خدایا مهر محبت ایران را در دل ما بزرگ و زیاد ونیک گردان تاروز به روز آن را بیشتر دوست بداریم ودر راه عظمت و پیشرفت آن عاشقانه کوشش کنیم. میهن پرستی و علاقه قلبی به سرزمین ایران به اندازه ای مورد توجه است که حتی به کوهها و رودهای این کشور درود فرستاده است.در فروردین یشت فقره سی یک چنین آمده:"فروهر مردان پاک و زنان پاکدین کشور ایران را می ستاییم".

در سی روزها فقره نه آمده:

"فروغ و عظمت و جلال خدادادی ایرانیان را وفر ایران مزدا داده را می ستاییم".
در فقره چهار مهر یشت چنین آمده:"مهر دارنده دشتهای فراخ را می ستاییم که به مملکت ایران با خان ومان،با سازش و آرامش،خان ومان بخشید".در یسناهات چهل ودو بند سیزده،فرمانبرداری خدا در میهن پرستی و استقلال و عظمت کشور دانسته شده و آمده است:"کسانی که از حامیان کشور محسوب هستند،ای وهومن وای اشا،که در برابر حکم مزدا کوشا هستند وبا اعمال و کردار،تکلیف خویش را به جا می آورند،آنان کسانی هستند که از برای در هم شکستن خشم برانگیخته شده اند".در وندیداد،فرگرد اول فقره دو چنین آمده:"ایران ویچ یا آریاویچ،نخستین کشوری است که من(اهورامزدا)آفریدم".باز در وندیداد فقره بیست فرگرد دو آمدهاست:"من اهورا مزدا با ایزدان خود در آریاویچ انجمنی بیا راستم".دینشاه ایرانی در کتاب اخلاق ایران باستان چنین می گوید:"بشود که وطن پرستی،ظفر و شادمانی،همیشه در این سرزمین بر قرار بماند".

sorna
10-25-2011, 01:37 PM
در دین زرتشتی از فواید کار وکوشش سخنان زیادی به میان آمده ودرباره آن تاکید فروان شده که هیچگاه نباید از کار وکوشش باز ایستاد وتن را به کاهلی سپرد در وندیداد فرگرد هیجده بندهای پانزده وشانزده در این باره چنین آمده است:"سحرگاهان،خروس بانگ زده می گوید،ای مردم برخیزید وبهترین راستی و درستی را بستایید،نماز اشم وهو را به جای آورید ،دیو کاهلی را از خود دور سازید،آن دیوی که می خواهد شما را به خواب ببرد".باز در وندیداد فرگرد یازده بنده نه چنین آمده:"من همواره با دیو تنبلی ستیزه خواهم کرد ،زیرا بیکاری وکاهلی ما را نزار ونجور می سازد".در مینو خرد پرسش یک باب دو بندهای بیست ونه وسی چنین آمده :کاهلی را از خود دور دار وگرنه ترا از کردار نیک دور خواهد داشت".در ویسپرد کرده پانزده بند یک چنین آمده:"ای مزدیسنی زرتشتی ،دست وپا وهوش وخرد خود را برای به جاآوردن وظایف نسبت به دیگران در موقع مقنضی مهیا دار واز هر کار بیجا وبی هنگام خوداری کن،همواره در انجام کار نیک ودستگیری از بیچارگان وبینوایان استوار باش".درباره کار وکوشش وفواید زراعت در وندیداد فرگرد سه بند سیویک وفرگرد چهار بند بیست وهشت وبیست ونه چنین گفته شده:"کسی که تخم زراعت می پاشد،اشویی می کارد ودر ترویج کیش مزدا می کوشد. پاداش چنین کسی با صد دعا وعبادت یکسان وازهزار بار ادایمراسم مذهبی وصد هزار قربانی نیکوتر خواهد بود_ای اسپیتمان زرتشت،کسی که در کار کشت وزرع نیست وزمین را شیار نمی کند،زمین،چنین کسی راتهدید کرده می گوید:ای کسی که شیار نمی کنی،یقین بدان که بردر بیگانگان برای خوراک خواهی ایستادواز این آن سوال خواهی کرد وهمیشه نیازمند مانده خوراک دیگران خواهی بود."در مینو خرد پرسش یک باب دو بندهای چهل ودو _چهل ونه چنین آمده:"کوشش کن ومیانه روباش ونانی بخور که از راه نیک به کف آورده وبا کارو کوشش خود یافته باشی وبهره ای ار آن نان را برای خدا ونیکوکاران کنار بگذار،این کار تو بهترین کردار نیک خواهد بود،کاروکوشش کن وبه خواسته و دارایی دیگران چشم مدار تا مال خود را از دست ندهی،هرکس چیزی خورد که از کار وکوشش خود به دست نیاورده باشد،مثل آن است که سر دیگری را در کف گرفته ومغز آن را می خورد.

sorna
01-22-2012, 01:48 PM
ازآن به دیر مغانم عزیز می دارند
که اتشی که نمیرد همیش در دل ماست
آئین زرتشت،آئین پاکی وبی الایشی است که چون آتش بزرگترین پاک کننده ودر عین حال پاکترین ونورانی ترین آخشیج است،از این رو سمبل این کیش به حساب آمده است.برخی از ناآگاهان براین باورند که چون زرتشتیان به طرف نور واتش عبادت می کنند،آتش پرست اند.حال آن که این عقیده وباور اشتباهی محض است،زیرا زرتشتیان به هیچ وجه آتش پرست نیستند،بلکه آتش را رمز و سمبل اهورامزدا می دانند.
فردسی دراین باره می گوید:
نگویی که آتش پرستان
بدند پرستنده پاک یزدان بدند
چنان که پیش ازاین درمورد خداپرستی گفته شد،زرتشتیان همیشه به یاد خداوند یکتا واهورامزدا بی همتا هستند واورا نیایش می کنند و می گویند:
اهورامزدای پاک را می ستاییم،یا :ای اهورامزدا از تو یاری می جوییم.
زرتشت با انتخاب آتش به عنوان سمبل کیش خود از پیروان خود خواسته است که:

1-مثل آتش پاک درخشان باشند.

2-همانطور که شعله های آتش به طرف بالا زبانه می کشد،پیروان دین هم به سوی بالا،به سوی روحانیت،به سوی انسانیت وبالاخره به سوی ترقی وتعالی پیشروی کنند.

3-همانطوری که شعله های آتش هرگز به سوی پایین جذب نمی شود آنها هم سعی کنند مجذوب خواهشهای پست نفسانی نشوند وهمیشه آمال بزرگ معنوی را در نظر داشته باشند.

4-همانطور که آتش ناپاک را پاک می کندو خود آلوده نمی شود ،آنها هم با بدی بستیزند بی آنکه خود را آلوده بدیها کنند.

5-همانطوری که از یک اخگرمی توان آتشی برافروخت،باروح وفکر یک انسان نیکو کار ،روانهای بی شماری پاک و منزه خواهد شد.

6-اتش با هرچه تماس بگیرد آن را مثل خود شفاف ودرخشان می کند،فرد زرتشتی نیز باید از برخوردار شدن از فروغ دانش وبینش،دیگران را از فروغ نیکی بهرمند سازد.

7-همانطوری که آتش فعال وبیقرار است وتا پایان عمر حتی لحظه ای از کوشش باز نمی ایستد،انسان هم باید،مانند آتش فعال باشدواز کار وکوشش باز نایستد.اماآتشی که درون آدمی را از آلودگی پاک می کند جزاشا(راستی)نیست که از راه اصول سه گانه هومت(اندیشه نیک)هوخت(گفتار نیک)هورشت(کردار نیک)به دست می اید.

sorna
06-01-2012, 02:55 PM
آتشکده ها در ایران باستان نه تنها جای عبادت بلکه دادگاه،درمانگاه و دبستان هم بود.مؤبد در این مکان به دادرسی می پرداخت و در آنجا بیماران جسمی و روحی معالجه می شدند و اطفال دروس دینی و معنوی می آموختند.علاوه براینها ،آتشکده ها مجهز به کتابخانه جامعی هم بودندکه مورد استفاده با سوادان آن روز قرار می گرفتند. آتشکده هاجاهای مقدسی بودند که نباید به کثافت و نجاست آلوده گردند ونگهبانانی داشتند که آذربان خوانده می شدند.این آذربانان زندگی بسیار ساده وپاکی داشتند وتعالیم زرتشت را به پاکترین وخالص ترین صورت خود به پیروان مزدسنی تعلیم می دادند.