PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : گروگانگيري مسلحانه زير پل فرديس



mohamad.s
05-25-2011, 08:15 AM
گروگانگيري مسلحانه زير پل فرديس


ساعت حدود هشت شب بود كه مي‌خواستم به سمت تهران حركت كنم. زير پل فرديس منتظر ماشين بودم كه يك اتومبيل پرايد مقابلم توقف كرد. يك مرد روي صندلي عقب نشسته و راننده و مردي ديگر هم در صندلي جلو بودند. از ظاهر امر بر مي‌آمد كه خودرو مسافر كش است به همين خاطر اعتماد كرده و سوار آن شدم.
تهران امروز: گروگانگيري مسلحانه زير پل فرديس كرج با باج پنج‌ميليوني گروگان به گروگانگيران پايان يافت.

گروگانگيران شامگاه سه شنبه زير پل فرديس مقابل محسن كه مي‌خواست به سمت تهران حركت كند توقف كرده و به عنوان خودرو مسافركش وي را سوار كرده و مورد زورگيري قرار دادند.

محسن كه طي اين حادثه پنج ميليون پول نقد را از دست داده بود با طرح شكايت به كلانتري قلعه حسن خان آمده و با گله از ماموران پليس گفت: ساعت حدود هشت شب بود كه مي‌خواستم به سمت تهران حركت كنم. زير پل فرديس منتظر ماشين بودم كه يك اتومبيل پرايد مقابلم توقف كرد. يك مرد روي صندلي عقب نشسته و راننده و مردي ديگر هم در صندلي جلو بودند. از ظاهر امر بر مي‌آمد كه خودرو مسافر كش است به همين خاطر اعتماد كرده و سوار آن شدم.

اما اتومبيل چند متري بيشتر حركت نكرده بود كه تيزي جسمي را روي پهلوي خود حس كردم. نگاه كه كردم متوجه قمه‌اي شدم كه مردي كه كنارم نشسته بود روي پهلويم گذاشته و به شكلي تهيد آميز آن‌را فشار مي‌دهد. تازه فهميدم در چه مخمصه‌اي افتاده ام. مرد قمه به دست گفت: هر چه در جيب‌هايت داري را بده به من. خواستم مقاومت كرده و اين كار را نكنم كه مرد ديگري كه روي صندلي كنار راننده نشسته بود به عقب برگشت و كلت كمري را روي پيشاني‌ام گذاشته و با تهديد به شليك كردن از من خواست به خودم و خانواده‌ام رحم كرده و خواسته آنها را اجابت كنم.

دست در جيب خود كرده و هر چه پول نقد داشتم به آنها دادم. بعد هم ساعت، لپ تاپ و تلفن همراهم را به ايشان دادم. دست آخر هم كارت عابر بانكم را تحويل آنها دادم.

آنها رمز كارت مرا از من گرفته و از من درباره موجودي حسابم سوال كردند وقتي شنيدند 1.5 ميليون تومان بيشتر در كارتم پول نيست با پرخاش از من خواستند از هر طريقي كه شده اين مبلغ را به 5 ميليون تومان برسانم و جان خود را نجات دهم. اين اراذل با تهديد من به مرگ و بيان اينكه اگر اين مبلغ را جور نكني تو را كشته و جنازه ات را در همين بيابان به حال خود رها مي‌كنيم مرا مجبور كردند به دوستانم زنگ زده وبه بهانه‌هاي مختلف از آنها پول بخواهم.به ناچار چند تماس گرفته و با طرح داستاني براي چند نفر از دوستانم از اآنها خواستم 3.5 ميليون تومان به حسابم واريز كنند.

وقتي اين اتفاق افتاد يكي از اين اشرار به يك دستگاه خودپرداز رفته و با چك كردن حساب از واريز اين مبلغ مطمئن شدند.

اين سه نفر كه با لهجه‌اي خاص با هم صحبت مي‌كردند سپس مرا رها كرده و گفتند مي‌توانم ماشين آنها را نيز با خود ببرم. آنوقت بود كه فهميدم اتومبيل آنها نيز سرقتي است.

با ترس و لرز خود را به خانه‌ام در غرب تهران رسانده و به كلانتري رفتم اما فهميدم چون محل وقع جرم در محدوده پليس قلعه حسن خان است براي شكايت نيز بايد به آنجا بروم. با تشكيل پرونده براي بررسي حسابم به بانك رفته و پرينتي از حسابم گرفتم. طبق اين پرينت زورگيران دو بار از حسابم برداشت كرده و با باقي مانده حساب بانكي‌ام هم خريد الكترونيكي كرده بودند. دقيقا مشخص بود كه اين خريدها كجا اتفاق افتاده است به همين خاطر از ماموران خواستم براي كسب اطلاع از هويت سارقان به اين فروشگاه‌ها رفته و با پرس و جو از فروشندگان ولو به صورت ظاهري اين اشرار را شناسايي كنند اما آنها حاضر به اين اقدام نشدند.

شب حادثه هم به ماموران كلانتري گفته بودم كه من تا حدودي با زبان مادري سارقان آشنا هستم و از صحبت‌هاي مابين زورگيران فهميده بودم آنها به كجا مي‌روند و با چه كسي قرار دارند ولي ماموران باز هم اعتنايي به اين صحبت‌هاي من نكردند كه اگر مي‌كردند شايد الان سارقان پول من كه مرا تا سر حد مرگ ترسانده بود دستگير شده بودند.

گفتني است پرونده اين گروگانگيري مسلحانه هم‌اكنون در دادسراي قلعه حسن خان در دست بررسي است.

لازم به ذكر است مقامات ارشد قضايي وعده برخورد شديد با سارقان مسلح، زورگيران و مرتكبان جرايم خشن را داده‌اند و شهروندان چشم به راه تحقق اين وعده‌ها هستند. همچنين ساماندهي وسايل مسافربر شخصي و ازياد تاكسي‌ها و ممنوعيت قاطعانه حمل مسافرتوسط مسافركش‌هاي شخصي از بهترين و كارآمدترين راه‌ها براي كاهش چشمگير جرايم مختلف توسط خودروهاي شخصي است.