mohamad.s
05-25-2011, 08:14 AM
دردسر تحفه هندبراي 2 زن ايراني
همه هنديها اين مهره آتش را با قيمت بالايي ميخرند چون هر كس آن را در خانهاش داشته باشد، شانس و خوشبختي هميشه همراه اوست. كمند با تبليغات گسترده مهره آتش را به قيمت 3 ميليون تومان فروخت. من و دوستم «آرزو» اين مهره را از وي خريديم به اميد آنكه خوشبختتر شويم و بدشانسي از زندگيمان پاك شود.
ملت ما: مهره خوشبختي آتش وقتي از هند به ايران رسيد در زندگي زن آتش به پا كرد. زن جوان به دستور شوهرش 5 مهره هندي 3 ميليون توماني را در آرايشگاههاي زنانه فروخت و سناريوي اين پرونده عجيب را كليد زد. 27 شهريورماه سال جاري زن جواني به شعبه سوم دادياري دادسراي شميرانات مراجعه كرد و به طرح شكايت از يك زن كلاهبردار پرداخت.
وي گفت: اواخر سال 87 زن جواني به نام «كمند» به آرايشگاهي كه در آن كار ميكنم آمد. او مشتري ما بود و ميگفت در هند درس خوانده و پس از فارغالتحصيلي با پسر يكي از دوستان پدرش ازدواج كرده است.
كمند با چربزباني اعتماد همه ما را به خود جلب كرد تا اينكه يك روز با در دست داشتن مهره كوچكي كه شباهت زيادي به مهره مار داشت به آرايشگاه ما آمد و گفت اين مهره خوشبختي در هند است.
وي گفت: همه هنديها اين مهره آتش را با قيمت بالايي ميخرند چون هر كس آن را در خانهاش داشته باشد، شانس و خوشبختي هميشه همراه اوست. كمند با تبليغات گسترده مهره آتش را به قيمت 3 ميليون تومان فروخت. من و دوستم «آرزو» اين مهره را از وي خريديم به اميد آنكه خوشبختتر شويم و بدشانسي از زندگيمان پاك شود.
همان روز 6 ميليون تومان من و آرزو به كمند پول داديم و 2 مهره آتش هندي از وي خريديم و آن را به خانههايمان برديم اما كمكم با وجود اين مهره، خوشبختي در زندگيمان رنگ باخت.
اين زن جوان ادامه داد: از وقتي اين مهره آتش را به خانه بردهام، مشكلاتمان بيشتر شده، هر روز با شوهرم درگير هستم. چندماه پيش تصادف كردم و مدتي در بيمارستان بستري بودم. شوهرم در كارهايش دچار مشكل شده است. وقتي از دوستم آرزو شنيدم كه او هم در زندگيش دچار مشكل شده احتمال داديم كه بخاطر وجود اين مهره آتش باشد كه ما را به اين روز سياه كشانده، به همين خاطر مدتي مهره را از خانهمان بيرون برده و به صورت امانت در اختيار يكي از دوستانمان قرار داديم. در اين مدت خوشبختي به زندگيمان بازگشت! مشكلات كاري شوهرم حل شد و اختلافات هم در زندگيمان كمرنگتر شد. وقتي با كمند تماس گرفتم و به او گفتم ميخواهم مهره آتش را پس داده و پولم را بگيرم، وي قبول نكرد به همين خاطر تصميم گرفتيم از او به اتهام كلاهبرداري شكايت كنيم.
پس از اظهارات اين 2 زن، كمند به دادسرا احضار شد. اين زن وقتي پيش روي داديار ايستاد، چنين گفت: سالها پيش همراه همسرم به هند سفر كرديم. من مدتي در آن كشور درس خوانده بودم. در آنجا مهرهيي به نام مهره آتش بود. در واقع شبيه همان مهره مار است كه شانس و خوشبختي ميآورد. اين مهره براي هنديها ارزشمند و نماد شانس بود. شوهرم پيشنهاد داد تا 5 مهره آتش بخريم و من آن را به دوستانم بفروشم.
وي ادامه داد: هر كدام از آنها را با قيمت 2 هزار دلار خريدم و در 4 آرايشگاه زنانه مهرهها را به 5 زن به قيمت 3 ميليون تومان فروختم. همه آنها با رضايت پول دادند و من هيچ دروغي در اين زمينه به هيچكس نگفتم.
اين زن افزود: حالا 2 سال گذشته و فقط 2 زن با من تماس گرفتهاند و ميخواهند مهرهها را پس بدهند و پولشان را بگيرند. من مطمئنم اين مهره در زندگيشان شانس آورده و حالا ميخواهند پولشان را هم پس بگيرند.
پس از اظهارات اين زن جوان، شوهر وي به دادسرا احضار شد. وي صبح روز چهارشنبه 31 شهريورماه سال جاري به داديار عبدي گفت: من از همسرم خواستم تا مهرههاي آتش هندي را بفروشد و ما هيچ كار خلافي انجام ندادهايم. همسرم اين مهرهها را به 5 زن فروخته و حالا پس از 2 سال فقط 2 زن از ما شاكي هستند و 3 زن ديگر هيچ شكايتي ندارند. بنا به گزارش خبرنگار ما، تحقيقات در اين پرونده عجيب ادامه دارد تا زواياي پنهان آن آشكار شود.
همه هنديها اين مهره آتش را با قيمت بالايي ميخرند چون هر كس آن را در خانهاش داشته باشد، شانس و خوشبختي هميشه همراه اوست. كمند با تبليغات گسترده مهره آتش را به قيمت 3 ميليون تومان فروخت. من و دوستم «آرزو» اين مهره را از وي خريديم به اميد آنكه خوشبختتر شويم و بدشانسي از زندگيمان پاك شود.
ملت ما: مهره خوشبختي آتش وقتي از هند به ايران رسيد در زندگي زن آتش به پا كرد. زن جوان به دستور شوهرش 5 مهره هندي 3 ميليون توماني را در آرايشگاههاي زنانه فروخت و سناريوي اين پرونده عجيب را كليد زد. 27 شهريورماه سال جاري زن جواني به شعبه سوم دادياري دادسراي شميرانات مراجعه كرد و به طرح شكايت از يك زن كلاهبردار پرداخت.
وي گفت: اواخر سال 87 زن جواني به نام «كمند» به آرايشگاهي كه در آن كار ميكنم آمد. او مشتري ما بود و ميگفت در هند درس خوانده و پس از فارغالتحصيلي با پسر يكي از دوستان پدرش ازدواج كرده است.
كمند با چربزباني اعتماد همه ما را به خود جلب كرد تا اينكه يك روز با در دست داشتن مهره كوچكي كه شباهت زيادي به مهره مار داشت به آرايشگاه ما آمد و گفت اين مهره خوشبختي در هند است.
وي گفت: همه هنديها اين مهره آتش را با قيمت بالايي ميخرند چون هر كس آن را در خانهاش داشته باشد، شانس و خوشبختي هميشه همراه اوست. كمند با تبليغات گسترده مهره آتش را به قيمت 3 ميليون تومان فروخت. من و دوستم «آرزو» اين مهره را از وي خريديم به اميد آنكه خوشبختتر شويم و بدشانسي از زندگيمان پاك شود.
همان روز 6 ميليون تومان من و آرزو به كمند پول داديم و 2 مهره آتش هندي از وي خريديم و آن را به خانههايمان برديم اما كمكم با وجود اين مهره، خوشبختي در زندگيمان رنگ باخت.
اين زن جوان ادامه داد: از وقتي اين مهره آتش را به خانه بردهام، مشكلاتمان بيشتر شده، هر روز با شوهرم درگير هستم. چندماه پيش تصادف كردم و مدتي در بيمارستان بستري بودم. شوهرم در كارهايش دچار مشكل شده است. وقتي از دوستم آرزو شنيدم كه او هم در زندگيش دچار مشكل شده احتمال داديم كه بخاطر وجود اين مهره آتش باشد كه ما را به اين روز سياه كشانده، به همين خاطر مدتي مهره را از خانهمان بيرون برده و به صورت امانت در اختيار يكي از دوستانمان قرار داديم. در اين مدت خوشبختي به زندگيمان بازگشت! مشكلات كاري شوهرم حل شد و اختلافات هم در زندگيمان كمرنگتر شد. وقتي با كمند تماس گرفتم و به او گفتم ميخواهم مهره آتش را پس داده و پولم را بگيرم، وي قبول نكرد به همين خاطر تصميم گرفتيم از او به اتهام كلاهبرداري شكايت كنيم.
پس از اظهارات اين 2 زن، كمند به دادسرا احضار شد. اين زن وقتي پيش روي داديار ايستاد، چنين گفت: سالها پيش همراه همسرم به هند سفر كرديم. من مدتي در آن كشور درس خوانده بودم. در آنجا مهرهيي به نام مهره آتش بود. در واقع شبيه همان مهره مار است كه شانس و خوشبختي ميآورد. اين مهره براي هنديها ارزشمند و نماد شانس بود. شوهرم پيشنهاد داد تا 5 مهره آتش بخريم و من آن را به دوستانم بفروشم.
وي ادامه داد: هر كدام از آنها را با قيمت 2 هزار دلار خريدم و در 4 آرايشگاه زنانه مهرهها را به 5 زن به قيمت 3 ميليون تومان فروختم. همه آنها با رضايت پول دادند و من هيچ دروغي در اين زمينه به هيچكس نگفتم.
اين زن افزود: حالا 2 سال گذشته و فقط 2 زن با من تماس گرفتهاند و ميخواهند مهرهها را پس بدهند و پولشان را بگيرند. من مطمئنم اين مهره در زندگيشان شانس آورده و حالا ميخواهند پولشان را هم پس بگيرند.
پس از اظهارات اين زن جوان، شوهر وي به دادسرا احضار شد. وي صبح روز چهارشنبه 31 شهريورماه سال جاري به داديار عبدي گفت: من از همسرم خواستم تا مهرههاي آتش هندي را بفروشد و ما هيچ كار خلافي انجام ندادهايم. همسرم اين مهرهها را به 5 زن فروخته و حالا پس از 2 سال فقط 2 زن از ما شاكي هستند و 3 زن ديگر هيچ شكايتي ندارند. بنا به گزارش خبرنگار ما، تحقيقات در اين پرونده عجيب ادامه دارد تا زواياي پنهان آن آشكار شود.