PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تک فرزند در برابر والدین



Sara12
05-21-2011, 10:32 AM
تک فرزند در برابر والدین


http://www.mamansite.com/images/stories/12.jpg


زندگی ماشینی باعث شده تا زوج ها به داشتن تنها یک فرزند در زندگی خود بسنده کنند . این در حالی است که والدین تک فرزند همواره احساس گناه می کنند چون بر این باورند که تنها فرزند آنها در طول زندگی خود احساس تنهایی خواهد کرد و به اصطلاح لوس خواهد شد .آیا فکر می کنید بچه های یکی یه دونه، لوس و ننر هستند؟ نه الزاما اما به دلیل نبود خواهر و برادر ممکن است با مشکلات خاصی روبه رو شوند که در آینده آنان تأثیرگذار باشد. در مرکز توجه و عشق قرار گرفتن، هیچگاه بی دردسر نیست.

● تک فرزند، تحت کنترل والدین
تک فرزند در مرکز توجه است و اغلب بیش از حد تحت حمایت پدر و مادرش قرار دارد. وارنکا مارک، روانکاو کودکان، خاطرنشان می کند: «حمایت بیش از حد از کودک، به او احساس امنیت شدید و قدرت کامل می دهد». با این حال، این قهرمان جمع خانواده، از ترس رویارویی با غریبه ها و بحث و مشاجره با دیگران، گاه جرات نمی کند در بیرون از محیط خانه ریسک کند. چنانچه این نوع عملکرد تا دوران بزرگسالی ادامه یابد، او را هم از لحاظ اجتماعی و هم احساسی حقیقتا عقب نگه می دارد. علاوه بر آن، حمایت بیش از حد والدین، اغلب با توقع و انتظار بیش از حد آنان از فرزندشان و کنترل دائم کودک همراه است؛ «کجا میری؟ با کی؟ چرا؟».

زمانی که تمامی ترس های پدر و مادر روی یک کودک متمرکز شود، تربیت با مزاحمت همراه می شود. رضا همواره به یاد دارد که «به محض آنکه پیش دوستانم می رفتم یا همین که از سالن سینما خارج می شدم، باید فورا به مادرم زنگ می زدم و مورد تمسخر دوستانی قرار می گرفتم که مرا نی نی کوچولو می دانستند. پدر و مادرم همیشه می ترسیدند که بلایی سر من بیاید و دست و دلشان برایم می لرزید. حتی تا جایی پیش رفتند که مرا از رفتن به کلاس های اسکی منع کردند؛ ممکن بود به خودم آسیب برسانم یا بدتر...! هنوز از دست آنها دلخور هستم. هم اکنون ۲۸ساله هستم و مادرم همچنان هر روز به من زنگ می زند تا ببیند سالم هستم یا نه و من هنوز جرات ندارم به او بگویم که مرا به حال خودم بگذارد».

● تک فرزند، تنها در برابر والدین
پدر و مادر مرتب دور و بر تنها فرزندشان هستند و او را در فعالیت های روزانه (بازی، تکالیف مدرسه، بحث و گفت وگو و...) همراهی می کنند، با این حال او تنهایی و گاه بی حوصلگی و غم را می شناسد. این تناقض باعث می شود که او زودتر به پختگی برسد. از آنجایی که مستقیما با زندگی آدم بزرگ ها سر و کار دارد، خیلی زود خود را وقف فعالیت هایی که بیشتر قوه عقلانی او را به کار می اندازند (مثل خواندن) می کند. همچنین گاه ممکن است مسئولیت اخلاقی و روانی که والدین بر دوش فرزندشان می گذارند، موجب پختگی زودرس او شود. یکی از تک فرزندان می گوید: «به عنوان فردی قابل اعتماد، مادرم همه درد دل هایش را با من می کرد و خیلی زود به تمام چیزهایی که بین پدر و مادرم می گذشت پی بردم؛ از دعواهای خصوصی شان گرفته تا ناکامی های شغلی شان. از آنجایی که دیگر نمی توانستم نقش یک میانجی را برایشان ایفا کنم، در سن ۱۷سالگی خانه را رها کرده و ترک تحصیل کردم. در ۳۵سالگی، نماینده پدر و مادرم باقی ماندم. حتی بعد از طلاق شان، مرا درگیر قضیه ای می کردند که ربطی به من نداشت. دلم می خواهد دیگر کاری با آنها نداشته باشم اما از این بابت به شدت احساس گناه می کنم. از اینکه خواهر و برادری ندارم تا سنگینی این بار را تنهایی به دوش نکشم و آن را با آنان تقسیم کنم، افسوس می خورم.»

تک فرزند به تنهایی نگرانی ها و تشویش های والدینش را بر دوش می کشد. به گفته وارنکا مارک، روانکاو، از آنجایی که تک فرزند به تنهایی این مسئولیت را بر عهده می گیرد، واکنشی که نشان می دهد آن است که یا به شدت از خود در برابر دیگران محافظت خواهد کرد یا برعکس، به طور سیستماتیک تمایل خواهد داشت مسئولیت اطرافیانش را بر عهده بگیرد.
● تک فرزند کسی را برای رویارویی ندارد

یک متخصص کودکان و روانکاو معروف انگلیسی، بر این باور است که «ارتباط با خواهر و برادر نقشی مهم و اساسی در رشد و شکوفایی کودک ایفا می کند». این ارتباط در او میل به بازی و سرگرمی ایجاد می کند، این امکان را فراهم می سازد تا نقش های متفاوتی را بازی کند، به او کمک می کند تا خلاقیت و خودجوشی اش را افزایش دهد، به او فرصت می دهد تا خشم و پرخاشگری اش را ابراز کند و به او می آموزد تا این حس را هدایت کند؛ همان چیزی که او را برای زندگی در جامعه و رویارویی با افراد آماده می کند. بنابراین، نبود خواهر یا برادر در خانه موجب می شود که هر کودکی واکنش های متفاوتی در این موارد از خود نشان دهد.

یک کودک تنها ممکن است در بیرون از خانه به دنبال رابطه خواهر یا برادری باشد. بهمن ۲۲ساله با افتخار می گوید: «من برادرهایم را خودم انتخاب کرده ام. همیشه یک عالمه دوست پیدا کرده ام و دوست اغلب بهتر از خواهر و برادر است چون دست کم بین دوستان حسادت وجود ندارد.» تک فرزند دیگر در رویارویی با رقابت ها، به ویژه رقابت های اجتناب ناپذیر در مدرسه احساس می کند که نمی تواند به پای همکلاسی هایش برسد. از آنجایی که خواهر و برادری ندارد که با آنها رقابت کند، برای رقابت در مدرسه آمادگی چندانی ندارد، از این رو در دوران بزرگسالی، ستیزه جویی پویا و مثبت را از دست خواهد داد و چون در دوران کودکی این فرصت را نداشته است تا خود را با سایرین مقایسه کند، قربانی احساس حقارت خواهد شد.

● جلوگیری از مشکلات تک فرزندی
اما آیا خانواده های تک فرزند واقعا دچار مشکل خواهند شد و اگر پاسخ مثبت است چگونه می توان این مشکلات را حل کرد. نظر برجسته ترین روانشناسان را در این رابطه مرور می کنیم .

▪ تنهایی :
تنهایی برای یک کودک هم خوب است و هم بد. خوب از این جهت که والدین مجبور نیستند محبت و توجه خود را میان فرزندانشان تقسیم کنند و بد به این دلیل که کودک در برقراری ارتباط با دیگران دچار مشکل می شود و ممکن است حسود شود .

چه باید کرد؟
فرصت های زیادی برای کودک خود(در سنین قبل از دبستان) بوجود بیاورید تا با بچه های همسن ارتباط داشته باشد. دعوت از دوستانی که کودک دارند و یا فرستادن بچه به مهدکودک بهترین راه حل است. همچنین پس از اینکه فرزند شما وارد مدرسه شد ارتباط او با همسن و سالهایش را همواره حفظ کنید . مثلا با بچه های همسایه ارتباط داشته باشد و یا او را در کلاسهای مختلف ثبت نام کنید. سعی کنید با بستگان و خانواده هایی رفت و آمد داشته باشید که فرزند همسن فرزند شما دارند .

▪ رشد سریع :
تک فرزند به دلیل زندگی در یک محیط بزرگسال از لحاظ روحی و روانی بسیار سریعتر رشد می کند و دنیا را از دید بزرگسالان می بیند .

چه باید کرد؟
شما و همسرتان باید کمتر به فرزندتان به عنوان تنها همدم خود وابستگی داشته باشید. والدین باید همیشه والدین فرزندشان بمانند نه همدم او .

▪ توقعات بالا :
علت تک فرزندی بسیاری از خانواده ها تجمیع تمام امکانات رفاهی برای تنها فرزند خانواده است. با وجود اینکه تجمیع امکانات برای یک بچه احتمال موفقیت وی را بسیار بالا می برد اما به موازات آن ممکن است توقعات والدین از فرزند خود را نیز افزایش بدهد . همین موضوع باعث خواهد شد تا فرزند برای موفق شدن و انجام کارهای بزرگ زیر فشارهای روحی و روانی له شود .
چه باید کرد؟

کوچکترین کارهای فرزند خود را زیر ذره بین قرار ندهید. اجازه بدهید که وی حریم خصوصی و هویت مستقل برای خود داشته باشد. او باید احساس کند که شما به خاطر همان چیزی که هست دوستش دارید و توقعات غیر معمول از وی ندارید . در فواصل زمانی مشخص با معلمان وی مشورت کنید. آنها می دانند که توانایی های فرزند شما تا چه حدی است. در صورت آگاهی از این توانایی ها دیگر انتظارات غیر معقول از آنها نخواهید داشت .

▪ سرخوردگی :
با توجه به اینکه تک فرزند، کانون تمام توجهات و محب های والدین در طول زندگی است به همین دلیل تا زمان ورود به دنیای خارج از خانه همه چیز را بر وفق مراد می بیند. اما به محض ورود به این دنیای جدید دچار سرخوردگی می شود چون همه چیز دیگر بر وفق مراد او نخواهد بود .

چه باید کرد؟
به فرزند خود بیاموزید که ممکن است در زندگی با ناکامی و مسائل زیادی مواجه شود که بر وفق مرادش نیستند. اما از همه مهمتر درخواست های فرزند خود را به سرعت اجرا نکنید. به او یاد بدهید که باید برای رسیدن به هدفش تحمل داشته باشد و صبر کند چون دنیای خارج از خانه هم اینگونه است