mehraboOon
05-18-2011, 07:12 PM
زناشویی تان منجمد نشود
تشكیل خانواده یك نیاز طبیعی انسان است و همه مكاتب سالم در جوامع بشری به ویژه مكاتب آسمانی و خاصه دین مبین اسلام بر آن صحه نهاده و پیروان خود را به آن ترغیب و دعوت نموده است. http://img.tebyan.net/big/1390/02/203195163411081261649532331451721692512231.jpg
خانواده دارای دو ركن فیزیكی و معنوی است . ركن فیزیكی خانواده را زوجین و ركن معنوی آن را محبت و گذشت تشكیــل می دهد. اركان فیزیكی ، بدنه و اسكلت خانواده را تشكیل می دهد و اركان معنوی همانند روح و جان خانواده است.
اگر خانــواده ای از دو نعمت محبت و گذشت محروم شود همانند كالبد بدون روح خواهد بود كه هیچ موفقیت و خوشبختی در این خانواده وجود نخواهد داشت. حال ببینیم عامل موفقیت خانواده چیست؟ چرا برخی ازدواج ها موفق و برخی دیگر ناموفق است؟
بینش تان را اصلاح کنید :
بینش را اگر به منزله طرز تلقّی به خصوص، نحوه خاص برخورد با مسائل و نوع ویژه ای از نگریستن به موضوعات در نظر گیریم، تعیین کننده شیوه ها و خط مشی های زندگی ما می باشد. بینش ها، روش ها را می آفرینند و تنظیم کننده روابط ما با جهان درون و جهان بیرون هستند. در خانواده متعادل، زن و مرد از بینش تکاملی و تحولی برخوردارند. این ویژگی، فرد را برمی انگیزد تا نقطه نظر ثابت و غیرقابل تغییری نسبت به زندگی و همسر خود اتخاذ ننماید؛ به عنوان مثال، نگرش تحولی، روابط زندگی را پدیده ای بسته، جبری و گریزناپذیر، نمی پندارد. بلکه آن را همچون جریان سیال و انعطاف پذیری تلقی می کند و برای دگرگونی آن، در خود، جسارت و جرأت اقدام می بیند.
بینش تکاپویی فرد نسبت به همسر، او را وامی دارد تا علی رغم پاره ای ضعف ها و نپختگی ها از ناحیه همسر، شخصیّت وی را هم چنان با ارزش تلقی نموده و علاوه بر حفظ جایگاه و موقعیتش، امکان تحوّل را نادیده نینگارد و شخصیت انسان را، پدیده ای رو به رشد و قابل توسعه در نظر آورد که پیوسته فرصت هایی جهت شکوفایی آن وجود دارد و همسر وی نیز از این قاعده، مستثنا نیست.چنین بینشی، در شخصیت انسان عرصه زندگی را بر روی نوآوری ها، می گشاید و کانون خانواده را از زوال و فرسایش تدریجی مصون می سازد.
اگر دهه اول زندگی مشترک را به منزله شروع تبادلات عاطفی و هم حسّی زوجین تلقّی کنیم و آن را فرصتی برای درک روحیّات هر یک به حساب آوریم، در دهه های بعد داد و ستد عاطفی، نیاز به جلوه بیشتر و مساعدتری خواهد داشت؛ به ویژه در سال های میانی و پایانی زندگی مشترک که احساس تنهایی و از دست رفتن جوانی به مشکلات زوجین دامن می زند
بینش های ایستا و راکد، یعنی بینش هایی که به تحول شخصیّت و امکان دگرگونی آن با دیده تردید می نگرند، "کهولت "زندگی را تسریع می نماید.برای مقابله با این پدیده، باید زندگی را از درون و بیرون تقویت نمود؛ از درون باید به زیبایی های باطنی مانند لذت تفکر، لحظه های اوج عارفانه و خلوت های شخصی پرداخت و این زمینه ها را پرورش داد. در نتیجه، فردی که به لذت های باطنی و تجربه های ارزشمند دست یابد، شخصیت خود را بر علیه هر گونه پوچی، احساس بیهودگی و ابتذال ، حفظ خواهد نمود.
تبادل عاطفی در برابر انجماد عاطفی
« همدردی، سرآغاز توانایی است.» از بهترین و پرشکوه ترین تجلیّات زندگی متعادل، سرمایه گذاری انسانی یا داد و ستد عاطفی بین زوجین است. در هیچ مرحله ای از مراحل زندگی، نمی توان احساس بی نیازی از عواطف نمود. داد و ستد عاطفی در دو زمینه قابل بررسی و مطالعه است: *تبادل عاطفی در ابتدای زندگی
* تبادل عاطفی در ادامه زندگی
http://img.tebyan.net/big/1390/02/21811120117852169123272132056719334691697.jpg
مشی عاطفی در آغاز ازدواج، با شور و حرارت خاصی، حضور وافر و موثری دارد، لیکن پس از مدتی، به لحاظ عدم آگاهی و غفلت یکی از زوجین یا هر دو، نبض زندگی کند می شود و عواطف سرشار و با حرارت، فروکش می کند و لحظه های ملال از راه می رسد و گله ها و شکوه ها، هر آن بر پیکره زندگی، تازیانه می زند و زن و شوهر، مستاصل و درمانده، متحیّرند که چرا زندگی به این مرحله تنزّل نموده است. آن ها از این حقیقت غافلند که عاطفه به همان اندازه که برای یک شروع خوب ضروری است، برای ادامه زندگی خوب نیز لازم است.
اگر دهه اول زندگی مشترک را به منزله شروع تبادلات عاطفی و هم حسّی زوجین تلقّی کنیم و آن را فرصتی برای درک روحیّات هر یک به حساب آوریم، در دهه های بعد داد و ستد عاطفی، نیاز به جلوه بیشتر و مساعدتری خواهد داشت؛ به ویژه در سال های میانی و پایانی زندگی مشترک که احساس تنهایی و از دست رفتن جوانی به مشکلات زوجین دامن می زند، تلاش آن ها برای اثبات عواطف صادقانه و صمیمانه شان، ضرورتی بیش از گذشته می یابد و دوام و استحکام زندگی شان را تضمین خواهد نمود.
شیوه های داد و ستد عاطفی
علی رغم آنکه تمامی خانواده ها با انگیزه برپایی یک زندگی متعادل، در این وادی گام می نهند، لیکن در پاره ای از موارد، این تلاش ها به بن بست منجر می شود. علت این امر را باید در ناکامی زوجین در دستیابی آن ها به شیوه های موثر داد و ستد عاطفی جستجو نمود. آگاهی از شیوه های صحیح مبادلات عاطفی، افق های روشنی را فراروی زوج های چون، قرار می دهد. این شیوه ها را در ذیل سه عنوان، می توان مورد بررسی قرار داد: *شیوه قلبی
* شیوه کلامی
* شیوه عملی
شیوه قلبی
اولین و ابتدایی ترین مرحله داد و ستد عاطفی، شیوه قلبی و باطنی آن است. آنچه که بر زبان جاری می شود و یا از اعضا و جوارح آدمی صادر می شود، از نهان گاه دل و قلب برمی خیزد. قلب سرچشمه فیاض احساسات و تمایلات است. از این رو هرگز نباید به احساسات و عواطف منفی اجازه داد که به زوایای قلب آدمی نفوذ کنند و آن را تحت تأثیر قرار دهند. صورت دیگر قضیّه این است که زمینه را برای پرورش احساسات مثبت و عواطف سازنده نسبت به همسر فراهم نموده قلب را بستر رویش حالاتی این گونه قرار دهیم و به عبارتی، قلب را تربیت کنیم و همان دسته احساسات و عواطفی را که مایلیم دیگران (به ویژه همسر و فرزند) نسبت به ما ابراز نمایند، ما در کانون درون (قلب)، نسبت به آن ها پرورش دهیم.
در خانواده متعادل، زن و مرد از بینش تکاملی و تحولی برخوردارند. این ویژگی، فرد را برمی انگیزد تا نقطه نظر ثابت و غیرقابل تغییری نسبت به زندگی و همسر خود اتخاذ ننماید
شیوه کلامی
کسانی که در دل، همه گونه محبت نسبت به همسرشان دارند، ولی توانایی ابراز آن را ندارند و در نتیجه اطمینان خاطر در خود و همسر نمی آفرینند و ابرهای سیاه تردید و ناامنی بر زندگی شان، سایه می افکند و نا آگاهانه شکست خود را در زندگی به سرنوشت، بخت و اقبال بد، نسبت می دهند.
موانعی که در مسیر ابراز محبت، راه را سد می کنند عبارتند از: عدم معرفت، غرور بیجا و حجب و حیای افراطی.
http://img.tebyan.net/big/1390/02/363407312287187591702401102171921536129.jpg
شیوه عملی
شیوه عملی در سرمایه گذاری انسانی، سومین روش داد و ستد عاطفی است. در این طریق، پایه های زندگی که قبلاً از راه های قلبی و کلامی ابراز محبت، استوار شده بود، با انجام دادن خدمتی برای همسر استحکام بیشتری می یابد و احساس ارزش شخصی هر یک، فزونی می گیرد. در این مرحله، هر یک از زوجین با شناسایی دقیق روحیه همسر، مساعی خود را در جهت ارائه یک خدمت به کار می گیرند و با این عمل، نه تنها باری از دوش او بر می گیرند و مشکلات کاهش می یابد، بلکه این احساس را در شریک زندگی خود برمی انگیزند که وی، فرد با ارزشی است، زیرا دیگران مترصّد خدمت به او می باشند. پیوسته در پشت هر لطفی که از دیگران می بینیم، یک احساس ارزش شخصی، برای ما نهفته است.
فرآوری: کهتری
بخش خانواده ایرانی تبیان
منابع:
برگرفته از کتاب خانواده متعادل – نوشته دکتر محمد رضا شرفی
فصلنامه بهورز / شماره 53 - دکتر علی افشانی
تشكیل خانواده یك نیاز طبیعی انسان است و همه مكاتب سالم در جوامع بشری به ویژه مكاتب آسمانی و خاصه دین مبین اسلام بر آن صحه نهاده و پیروان خود را به آن ترغیب و دعوت نموده است. http://img.tebyan.net/big/1390/02/203195163411081261649532331451721692512231.jpg
خانواده دارای دو ركن فیزیكی و معنوی است . ركن فیزیكی خانواده را زوجین و ركن معنوی آن را محبت و گذشت تشكیــل می دهد. اركان فیزیكی ، بدنه و اسكلت خانواده را تشكیل می دهد و اركان معنوی همانند روح و جان خانواده است.
اگر خانــواده ای از دو نعمت محبت و گذشت محروم شود همانند كالبد بدون روح خواهد بود كه هیچ موفقیت و خوشبختی در این خانواده وجود نخواهد داشت. حال ببینیم عامل موفقیت خانواده چیست؟ چرا برخی ازدواج ها موفق و برخی دیگر ناموفق است؟
بینش تان را اصلاح کنید :
بینش را اگر به منزله طرز تلقّی به خصوص، نحوه خاص برخورد با مسائل و نوع ویژه ای از نگریستن به موضوعات در نظر گیریم، تعیین کننده شیوه ها و خط مشی های زندگی ما می باشد. بینش ها، روش ها را می آفرینند و تنظیم کننده روابط ما با جهان درون و جهان بیرون هستند. در خانواده متعادل، زن و مرد از بینش تکاملی و تحولی برخوردارند. این ویژگی، فرد را برمی انگیزد تا نقطه نظر ثابت و غیرقابل تغییری نسبت به زندگی و همسر خود اتخاذ ننماید؛ به عنوان مثال، نگرش تحولی، روابط زندگی را پدیده ای بسته، جبری و گریزناپذیر، نمی پندارد. بلکه آن را همچون جریان سیال و انعطاف پذیری تلقی می کند و برای دگرگونی آن، در خود، جسارت و جرأت اقدام می بیند.
بینش تکاپویی فرد نسبت به همسر، او را وامی دارد تا علی رغم پاره ای ضعف ها و نپختگی ها از ناحیه همسر، شخصیّت وی را هم چنان با ارزش تلقی نموده و علاوه بر حفظ جایگاه و موقعیتش، امکان تحوّل را نادیده نینگارد و شخصیت انسان را، پدیده ای رو به رشد و قابل توسعه در نظر آورد که پیوسته فرصت هایی جهت شکوفایی آن وجود دارد و همسر وی نیز از این قاعده، مستثنا نیست.چنین بینشی، در شخصیت انسان عرصه زندگی را بر روی نوآوری ها، می گشاید و کانون خانواده را از زوال و فرسایش تدریجی مصون می سازد.
اگر دهه اول زندگی مشترک را به منزله شروع تبادلات عاطفی و هم حسّی زوجین تلقّی کنیم و آن را فرصتی برای درک روحیّات هر یک به حساب آوریم، در دهه های بعد داد و ستد عاطفی، نیاز به جلوه بیشتر و مساعدتری خواهد داشت؛ به ویژه در سال های میانی و پایانی زندگی مشترک که احساس تنهایی و از دست رفتن جوانی به مشکلات زوجین دامن می زند
بینش های ایستا و راکد، یعنی بینش هایی که به تحول شخصیّت و امکان دگرگونی آن با دیده تردید می نگرند، "کهولت "زندگی را تسریع می نماید.برای مقابله با این پدیده، باید زندگی را از درون و بیرون تقویت نمود؛ از درون باید به زیبایی های باطنی مانند لذت تفکر، لحظه های اوج عارفانه و خلوت های شخصی پرداخت و این زمینه ها را پرورش داد. در نتیجه، فردی که به لذت های باطنی و تجربه های ارزشمند دست یابد، شخصیت خود را بر علیه هر گونه پوچی، احساس بیهودگی و ابتذال ، حفظ خواهد نمود.
تبادل عاطفی در برابر انجماد عاطفی
« همدردی، سرآغاز توانایی است.» از بهترین و پرشکوه ترین تجلیّات زندگی متعادل، سرمایه گذاری انسانی یا داد و ستد عاطفی بین زوجین است. در هیچ مرحله ای از مراحل زندگی، نمی توان احساس بی نیازی از عواطف نمود. داد و ستد عاطفی در دو زمینه قابل بررسی و مطالعه است: *تبادل عاطفی در ابتدای زندگی
* تبادل عاطفی در ادامه زندگی
http://img.tebyan.net/big/1390/02/21811120117852169123272132056719334691697.jpg
مشی عاطفی در آغاز ازدواج، با شور و حرارت خاصی، حضور وافر و موثری دارد، لیکن پس از مدتی، به لحاظ عدم آگاهی و غفلت یکی از زوجین یا هر دو، نبض زندگی کند می شود و عواطف سرشار و با حرارت، فروکش می کند و لحظه های ملال از راه می رسد و گله ها و شکوه ها، هر آن بر پیکره زندگی، تازیانه می زند و زن و شوهر، مستاصل و درمانده، متحیّرند که چرا زندگی به این مرحله تنزّل نموده است. آن ها از این حقیقت غافلند که عاطفه به همان اندازه که برای یک شروع خوب ضروری است، برای ادامه زندگی خوب نیز لازم است.
اگر دهه اول زندگی مشترک را به منزله شروع تبادلات عاطفی و هم حسّی زوجین تلقّی کنیم و آن را فرصتی برای درک روحیّات هر یک به حساب آوریم، در دهه های بعد داد و ستد عاطفی، نیاز به جلوه بیشتر و مساعدتری خواهد داشت؛ به ویژه در سال های میانی و پایانی زندگی مشترک که احساس تنهایی و از دست رفتن جوانی به مشکلات زوجین دامن می زند، تلاش آن ها برای اثبات عواطف صادقانه و صمیمانه شان، ضرورتی بیش از گذشته می یابد و دوام و استحکام زندگی شان را تضمین خواهد نمود.
شیوه های داد و ستد عاطفی
علی رغم آنکه تمامی خانواده ها با انگیزه برپایی یک زندگی متعادل، در این وادی گام می نهند، لیکن در پاره ای از موارد، این تلاش ها به بن بست منجر می شود. علت این امر را باید در ناکامی زوجین در دستیابی آن ها به شیوه های موثر داد و ستد عاطفی جستجو نمود. آگاهی از شیوه های صحیح مبادلات عاطفی، افق های روشنی را فراروی زوج های چون، قرار می دهد. این شیوه ها را در ذیل سه عنوان، می توان مورد بررسی قرار داد: *شیوه قلبی
* شیوه کلامی
* شیوه عملی
شیوه قلبی
اولین و ابتدایی ترین مرحله داد و ستد عاطفی، شیوه قلبی و باطنی آن است. آنچه که بر زبان جاری می شود و یا از اعضا و جوارح آدمی صادر می شود، از نهان گاه دل و قلب برمی خیزد. قلب سرچشمه فیاض احساسات و تمایلات است. از این رو هرگز نباید به احساسات و عواطف منفی اجازه داد که به زوایای قلب آدمی نفوذ کنند و آن را تحت تأثیر قرار دهند. صورت دیگر قضیّه این است که زمینه را برای پرورش احساسات مثبت و عواطف سازنده نسبت به همسر فراهم نموده قلب را بستر رویش حالاتی این گونه قرار دهیم و به عبارتی، قلب را تربیت کنیم و همان دسته احساسات و عواطفی را که مایلیم دیگران (به ویژه همسر و فرزند) نسبت به ما ابراز نمایند، ما در کانون درون (قلب)، نسبت به آن ها پرورش دهیم.
در خانواده متعادل، زن و مرد از بینش تکاملی و تحولی برخوردارند. این ویژگی، فرد را برمی انگیزد تا نقطه نظر ثابت و غیرقابل تغییری نسبت به زندگی و همسر خود اتخاذ ننماید
شیوه کلامی
کسانی که در دل، همه گونه محبت نسبت به همسرشان دارند، ولی توانایی ابراز آن را ندارند و در نتیجه اطمینان خاطر در خود و همسر نمی آفرینند و ابرهای سیاه تردید و ناامنی بر زندگی شان، سایه می افکند و نا آگاهانه شکست خود را در زندگی به سرنوشت، بخت و اقبال بد، نسبت می دهند.
موانعی که در مسیر ابراز محبت، راه را سد می کنند عبارتند از: عدم معرفت، غرور بیجا و حجب و حیای افراطی.
http://img.tebyan.net/big/1390/02/363407312287187591702401102171921536129.jpg
شیوه عملی
شیوه عملی در سرمایه گذاری انسانی، سومین روش داد و ستد عاطفی است. در این طریق، پایه های زندگی که قبلاً از راه های قلبی و کلامی ابراز محبت، استوار شده بود، با انجام دادن خدمتی برای همسر استحکام بیشتری می یابد و احساس ارزش شخصی هر یک، فزونی می گیرد. در این مرحله، هر یک از زوجین با شناسایی دقیق روحیه همسر، مساعی خود را در جهت ارائه یک خدمت به کار می گیرند و با این عمل، نه تنها باری از دوش او بر می گیرند و مشکلات کاهش می یابد، بلکه این احساس را در شریک زندگی خود برمی انگیزند که وی، فرد با ارزشی است، زیرا دیگران مترصّد خدمت به او می باشند. پیوسته در پشت هر لطفی که از دیگران می بینیم، یک احساس ارزش شخصی، برای ما نهفته است.
فرآوری: کهتری
بخش خانواده ایرانی تبیان
منابع:
برگرفته از کتاب خانواده متعادل – نوشته دکتر محمد رضا شرفی
فصلنامه بهورز / شماره 53 - دکتر علی افشانی