mozhgan
05-15-2011, 03:29 AM
علی باباچاهی
علی باباچاهی (زاده ۲۰ آبان ۱۳۲۱ خورشیدی در بوشهر) , شاعر , نویسنده و منتقد ایرانی است.
[زندگینامه]
علی باباچاهی متولد سال 1321 بوشهر ( كنگان ) است. باباچاهی در پاسخ به یكی از پرسش های احسان یارشاطر ( دانشنامه ایران ، دانشگاه كلمبیا ) كه زمینهٔ خانوادگی شاعر و منتقد معاصر ما را جویا میشود ، مینویسد :
« پدر برآمده از صحرا ( تنگستان بوشهر ) ، همسایه تفنگ و مادر نمك پرورده دریا (بوشهر ) بود ... »
باباچاهی دوره دبستان و دبیرستان را در بوشهر میگذراند . در دوره اول متوسطه ، دل در گروه شعر و ادبیات می نهد. این عاشقی زودرس، روز به روز برای او جدی تر میشود. در مسابقه ادبی كه در همین سال بین دانش آموزان تمامی دبیرستان های بوشهر برگزار میشود، رتبه اول را به دست آورد همین صحنه در همان سال ، در شیراز و بین دبیرستان های سرتاسر شیراز تكرار میشود و باباچاهی همچنان در نقش نفر اول ظاهر میشود . جایزه و صد آفرین ! وی كه همچنان ( و حالا دوره دوم دبیرستان ) در بوشهر اقامت دارد ، شعرهایش در مجلات تهران ، با نام مستعار « ع . فریاد » چاپ میشود اما وقتی یكی از شعرهای این شاعر جوان ( نوجوان ؟) در مجله امید ایران به عنوان « بهترین شعر هفته » به چاپ میرسد ، باباچاهی از نو به جلد اسم اصلی خود برمی گردد و شعرهایش را به امضای خودش در مجلات پایتخت به چاپ می رساند . باباچاهی پس از اتمام دوره دبیرستان در بوشهر ، حدود سال 40 ـ 39 به دانشكده ادبیات شیراز راه مییابد . مسئولیت صفحه شعر مجله دانشجویی دانشكده ادبیات شیراز را برای مدتی كوتاه به عهده میگیرد . او در این سال ها به اتفاق چند تن از دانشجویان ، جلساتی ادبی در دانشكده ادبیات شیراز برگزار می كند . آن هم بیشتر به این نیت كه استادان ضد شعر نیمایی را با جریانات ادبی روز آشنا سازد . در 1343 دوره سربازی ( آموزشی ) را در شیراز و بقیه دوره را كه افسر وظیفه است در كرمان سپری می كند . جالب اینكه مدیر مسئول مجلهٔ « آدینه » كه دوره آموزشی خود را در كرمان میگذراند ، در گروهانی است كه باباچاهی فرماندهی آن را به عهده دارد . باباچاهی حدود سال 45 وارد آموزش و پرورش میشود و مدت 18 سال در بوشهر به تدریس ادبیات مشغول است كه بعد از انقلاب به تعبیر خودش به دریافت جایزه « بازنشاندگی اجباری » نائل میشود . ( سال 1362 ) باباچاهی در طول مدت تدریس خود در بوشهر علاوه بر چاپ شعر در مجلات پایتخت ، به نوعی از فعالیت مطبوعاتی
غافل نیست .
در كتاب « صد سال مطبوعات بوشهر ، سید قاسم هاشمی صفحه 300 » می خوانیم :
« مجله تكاپو به سردبیری علی باباچاهی در پاییز 1346 در بوشهر منتشر شد ...» پس از انتشار شماره سوم در نیمه اول 1347 ، ساواك علی باباچاهی را برای تعطیل نمودن مجله تحت فشار قرار داد و سرانجام به دنبال دخالت مستقیم ساواك ، به بهانه عدم مجوز انتشار ، تكاپو متوقف شد ... مجله تكاپو ... مورد استقبال محافل فرهنگی و روشنفكری قرار گرفت . مجلات روشنفكری تهران مانند « خوشه » ، « فردوسی » نیز مطالبی از آن نقل كرده اند . مجله « خوشه » ... سخنرانی احمد شاملو را ... به نقل از مجله تكاپو به چاپ رسانید. « خوشه » ، سردبیر و دست اندركاران مجله تكاپو را با عنوان « كوشندگان شعر امروز ایران » معرفی كرد . در همین سال ها ـ 1348 ـ باباچاهی به قول خودش با « دختری از ایل بختیاری » كه مشغول تدریس در مدارس بوشهر است ازدواج می كند . او اكنون صاحب یك پسر و یك دختر است كه هر دوی آنها تحصیلات دانشگاهی خود را گذرانیده اند .
در همین سال ها ، خسرو گلسرخی نقدی بر دومین كتاب شعر باباچاهی ( جهان و روشنایی های غمناك ) مینویسد . این نقد در « تاریخ تحلیلی شعر نو » شمس لنگرودی چاپ شده است . منوچهر آتشی بعد از مطرح شدن باباچاهی ، در مجلات و محافل هنری، در سال حدود سی سال پیش 1356 درباره شعر او، در یكی از شمارههای مجلهٔ تماشا مینویسد: « علی باباچاهی امروز به گمان من ( سوگند به شعر ) از سه تا چهار تن شاعر راستین ایران است ... بیشترین تازگی های جهانی و باروری سرزمینی و بومی در شعرهایش متوج و زمزمه گر حركت دارد . اطلاق كمال بر آنها ، هیچ تردیدی را به ذهن مهاجم نمی كند . »
1362 / باباچاهی ، تهران ، آوارگی شغلی و شیدایی ، ابن مشغله : ویرایش كتاب های مختلف ، تنظیم نمایشنامههای رادیویی بیشتر بر اساس داستان های كوتاه چخوف ، همكاری با نشر « پاپیروس » ، همكاری با نشر « پیشبرد » ، تحقیق در متون كهن فارسی ( گزینش عناصر نمایشی ) در یك مؤسسه دولتی ، همكاری با مركز نشر دانشگاهی ( تعریف نگاری) لغات متون كهن فارسی كه از سال 68 تا 1384 ادامه داشت . مسئولیت صفحات شعر « آدینه » ( یك دهه ) و چندی پیش مسئولیت شعر و نقد شعر مجله « نافه» را پذیرفت .
در این سال ها باباچاهی دهها جلسه سخنرانی در محافل خصوصی و دانشگاهی را به خود اختصاص داده است . باباچاهی كه در سال های قبل از انقلاب ، در مجلات « خوشه» ، « روشنفكر » ، « رودكی » ، « كتاب هفته » و جنگ های معتبر ادبی حضوری مستمر داشته ، بعد از انقلاب ، بیشتر مجلات و نشریههای معتبر ادبی او را به نوشتن مقاله و انجام مصاحبه دعوت كرده اند . باباچاهی در كنار مصاحبههای متعدد و طرح مقولات جدید، به طرح « شعر پسانیمایی پرداخت » و بعداً به طور عمیق تری « شعر در وضعیت دیگر » را مطرح ساخت كه بحث های زیادی را دامن زد . از باباچاهی تاكنون حدود سی كتاب شعر و نقد و تحقیق ، به چاپ رسیده است و همچنین یك مجموعه شعر و یك كتاب نقد شعر در دست انتشار دارد .
علی باباچاهی - قسم 2
به شب قسم
که قلاده را شب ها تو به گردن سگ هاری فقط
که فکر می کنی : نکند ؟
ماری اما به رختخواب من می اندازی
پنج و پنج دقیقه / دقیقا
از خوابی انصافا خیلی عمیق / من
به جای تو حتی بلند بلند می پرم از جا
مرا ببوس
برای آخرین بار اتوبوسی که فقط آدم های تقریبا زشت را
به بهشت اول صبح خدا هم که نمیبرد / اما
تا موی سر مرا در آسیاب سفید نکند
له نمیشود چرا سر این عین سگ هار
پس
رختخواب مرا مستانه بنداز / که از فرط هر چه / زود بمیرم
که این مار لعنتی
گوشه - کنار میز کار مرا هم / نه اینکه بلد نیست
فعلا که در رختخواب من افتاده است
کتابشناسی
مجموعه شعر
در بیتکیهگاهی (۱۳۴۶)
جان و روشناییهای غمناک (۱۳۴۹)
از نسل آفتاب (۱۳۵۲)
آوای دریامردان (۱۳۶۸)
گزینه اشعار (۱۳۶۹)
منزلهای دریا بینشان است (۱۳۷۶)
نمنم بارانم (۱۳۷۵)
عقل عذابم میدهد (۱۳۷۹)
قیافهام که خیلی مشکوک است (۱۳۸۱)
رفتهبودم به صید نهنگ (۱۳۸۲)
گزینه اشعار (۱۳۸۳)
پیکاسو در آب های خلیج فارس (۱۳۸۸)
نقد ادبی
شروهسرایی در جنوب ایران (۱۳۶۸)
گزارههای منفرد سه جلدی (۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰)
سه دهه شاعران حرفهای (۱۳۸۱)
این بانگ دلاویز (۱۳۸۴)
تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران (۱۳۸۴)
عاشقانهترینها
شعر امروز ، زن امروز (۱۳۸۶)
شعر کودک
چه کسی در فقر را باز کرد
سوغات بهار
علی باباچاهی (زاده ۲۰ آبان ۱۳۲۱ خورشیدی در بوشهر) , شاعر , نویسنده و منتقد ایرانی است.
[زندگینامه]
علی باباچاهی متولد سال 1321 بوشهر ( كنگان ) است. باباچاهی در پاسخ به یكی از پرسش های احسان یارشاطر ( دانشنامه ایران ، دانشگاه كلمبیا ) كه زمینهٔ خانوادگی شاعر و منتقد معاصر ما را جویا میشود ، مینویسد :
« پدر برآمده از صحرا ( تنگستان بوشهر ) ، همسایه تفنگ و مادر نمك پرورده دریا (بوشهر ) بود ... »
باباچاهی دوره دبستان و دبیرستان را در بوشهر میگذراند . در دوره اول متوسطه ، دل در گروه شعر و ادبیات می نهد. این عاشقی زودرس، روز به روز برای او جدی تر میشود. در مسابقه ادبی كه در همین سال بین دانش آموزان تمامی دبیرستان های بوشهر برگزار میشود، رتبه اول را به دست آورد همین صحنه در همان سال ، در شیراز و بین دبیرستان های سرتاسر شیراز تكرار میشود و باباچاهی همچنان در نقش نفر اول ظاهر میشود . جایزه و صد آفرین ! وی كه همچنان ( و حالا دوره دوم دبیرستان ) در بوشهر اقامت دارد ، شعرهایش در مجلات تهران ، با نام مستعار « ع . فریاد » چاپ میشود اما وقتی یكی از شعرهای این شاعر جوان ( نوجوان ؟) در مجله امید ایران به عنوان « بهترین شعر هفته » به چاپ میرسد ، باباچاهی از نو به جلد اسم اصلی خود برمی گردد و شعرهایش را به امضای خودش در مجلات پایتخت به چاپ می رساند . باباچاهی پس از اتمام دوره دبیرستان در بوشهر ، حدود سال 40 ـ 39 به دانشكده ادبیات شیراز راه مییابد . مسئولیت صفحه شعر مجله دانشجویی دانشكده ادبیات شیراز را برای مدتی كوتاه به عهده میگیرد . او در این سال ها به اتفاق چند تن از دانشجویان ، جلساتی ادبی در دانشكده ادبیات شیراز برگزار می كند . آن هم بیشتر به این نیت كه استادان ضد شعر نیمایی را با جریانات ادبی روز آشنا سازد . در 1343 دوره سربازی ( آموزشی ) را در شیراز و بقیه دوره را كه افسر وظیفه است در كرمان سپری می كند . جالب اینكه مدیر مسئول مجلهٔ « آدینه » كه دوره آموزشی خود را در كرمان میگذراند ، در گروهانی است كه باباچاهی فرماندهی آن را به عهده دارد . باباچاهی حدود سال 45 وارد آموزش و پرورش میشود و مدت 18 سال در بوشهر به تدریس ادبیات مشغول است كه بعد از انقلاب به تعبیر خودش به دریافت جایزه « بازنشاندگی اجباری » نائل میشود . ( سال 1362 ) باباچاهی در طول مدت تدریس خود در بوشهر علاوه بر چاپ شعر در مجلات پایتخت ، به نوعی از فعالیت مطبوعاتی
غافل نیست .
در كتاب « صد سال مطبوعات بوشهر ، سید قاسم هاشمی صفحه 300 » می خوانیم :
« مجله تكاپو به سردبیری علی باباچاهی در پاییز 1346 در بوشهر منتشر شد ...» پس از انتشار شماره سوم در نیمه اول 1347 ، ساواك علی باباچاهی را برای تعطیل نمودن مجله تحت فشار قرار داد و سرانجام به دنبال دخالت مستقیم ساواك ، به بهانه عدم مجوز انتشار ، تكاپو متوقف شد ... مجله تكاپو ... مورد استقبال محافل فرهنگی و روشنفكری قرار گرفت . مجلات روشنفكری تهران مانند « خوشه » ، « فردوسی » نیز مطالبی از آن نقل كرده اند . مجله « خوشه » ... سخنرانی احمد شاملو را ... به نقل از مجله تكاپو به چاپ رسانید. « خوشه » ، سردبیر و دست اندركاران مجله تكاپو را با عنوان « كوشندگان شعر امروز ایران » معرفی كرد . در همین سال ها ـ 1348 ـ باباچاهی به قول خودش با « دختری از ایل بختیاری » كه مشغول تدریس در مدارس بوشهر است ازدواج می كند . او اكنون صاحب یك پسر و یك دختر است كه هر دوی آنها تحصیلات دانشگاهی خود را گذرانیده اند .
در همین سال ها ، خسرو گلسرخی نقدی بر دومین كتاب شعر باباچاهی ( جهان و روشنایی های غمناك ) مینویسد . این نقد در « تاریخ تحلیلی شعر نو » شمس لنگرودی چاپ شده است . منوچهر آتشی بعد از مطرح شدن باباچاهی ، در مجلات و محافل هنری، در سال حدود سی سال پیش 1356 درباره شعر او، در یكی از شمارههای مجلهٔ تماشا مینویسد: « علی باباچاهی امروز به گمان من ( سوگند به شعر ) از سه تا چهار تن شاعر راستین ایران است ... بیشترین تازگی های جهانی و باروری سرزمینی و بومی در شعرهایش متوج و زمزمه گر حركت دارد . اطلاق كمال بر آنها ، هیچ تردیدی را به ذهن مهاجم نمی كند . »
1362 / باباچاهی ، تهران ، آوارگی شغلی و شیدایی ، ابن مشغله : ویرایش كتاب های مختلف ، تنظیم نمایشنامههای رادیویی بیشتر بر اساس داستان های كوتاه چخوف ، همكاری با نشر « پاپیروس » ، همكاری با نشر « پیشبرد » ، تحقیق در متون كهن فارسی ( گزینش عناصر نمایشی ) در یك مؤسسه دولتی ، همكاری با مركز نشر دانشگاهی ( تعریف نگاری) لغات متون كهن فارسی كه از سال 68 تا 1384 ادامه داشت . مسئولیت صفحات شعر « آدینه » ( یك دهه ) و چندی پیش مسئولیت شعر و نقد شعر مجله « نافه» را پذیرفت .
در این سال ها باباچاهی دهها جلسه سخنرانی در محافل خصوصی و دانشگاهی را به خود اختصاص داده است . باباچاهی كه در سال های قبل از انقلاب ، در مجلات « خوشه» ، « روشنفكر » ، « رودكی » ، « كتاب هفته » و جنگ های معتبر ادبی حضوری مستمر داشته ، بعد از انقلاب ، بیشتر مجلات و نشریههای معتبر ادبی او را به نوشتن مقاله و انجام مصاحبه دعوت كرده اند . باباچاهی در كنار مصاحبههای متعدد و طرح مقولات جدید، به طرح « شعر پسانیمایی پرداخت » و بعداً به طور عمیق تری « شعر در وضعیت دیگر » را مطرح ساخت كه بحث های زیادی را دامن زد . از باباچاهی تاكنون حدود سی كتاب شعر و نقد و تحقیق ، به چاپ رسیده است و همچنین یك مجموعه شعر و یك كتاب نقد شعر در دست انتشار دارد .
علی باباچاهی - قسم 2
به شب قسم
که قلاده را شب ها تو به گردن سگ هاری فقط
که فکر می کنی : نکند ؟
ماری اما به رختخواب من می اندازی
پنج و پنج دقیقه / دقیقا
از خوابی انصافا خیلی عمیق / من
به جای تو حتی بلند بلند می پرم از جا
مرا ببوس
برای آخرین بار اتوبوسی که فقط آدم های تقریبا زشت را
به بهشت اول صبح خدا هم که نمیبرد / اما
تا موی سر مرا در آسیاب سفید نکند
له نمیشود چرا سر این عین سگ هار
پس
رختخواب مرا مستانه بنداز / که از فرط هر چه / زود بمیرم
که این مار لعنتی
گوشه - کنار میز کار مرا هم / نه اینکه بلد نیست
فعلا که در رختخواب من افتاده است
کتابشناسی
مجموعه شعر
در بیتکیهگاهی (۱۳۴۶)
جان و روشناییهای غمناک (۱۳۴۹)
از نسل آفتاب (۱۳۵۲)
آوای دریامردان (۱۳۶۸)
گزینه اشعار (۱۳۶۹)
منزلهای دریا بینشان است (۱۳۷۶)
نمنم بارانم (۱۳۷۵)
عقل عذابم میدهد (۱۳۷۹)
قیافهام که خیلی مشکوک است (۱۳۸۱)
رفتهبودم به صید نهنگ (۱۳۸۲)
گزینه اشعار (۱۳۸۳)
پیکاسو در آب های خلیج فارس (۱۳۸۸)
نقد ادبی
شروهسرایی در جنوب ایران (۱۳۶۸)
گزارههای منفرد سه جلدی (۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰)
سه دهه شاعران حرفهای (۱۳۸۱)
این بانگ دلاویز (۱۳۸۴)
تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران (۱۳۸۴)
عاشقانهترینها
شعر امروز ، زن امروز (۱۳۸۶)
شعر کودک
چه کسی در فقر را باز کرد
سوغات بهار