mozhgan
05-07-2011, 05:52 PM
نگهبانان بهار
نزديك 3 هزار سال پيش، كشاورزاني باهوش و نوآور دريافتند كه با كندن تونلهاي زيرزميني ميتوانند جريان آب را به كشتزارهايشان افزايش دهند. آن تونلها، كه كاريز يا قنات ناميده ميشوند، با شيب ملايم از دامنهي كوه، يعني سرچشمهي آب، تا دهانهي كاريز در كشتزارها كشيده شده بودند. همين نوآوري بود كه آب لازم براي امپراتوري پارسها را فراهم ميكرد.
فرد پيرس(Fred Pearce) در كتاب برجستهي خود با عنوان نگهبانان بهار(Keepers of the Spring)، فناوري قنات را اين گونه معرفي كرده است:"يكي از بزرگترين طرحهاي مهندسي كه روي كرهي زمين انجام شده است و از نظر مهندسي ميتوان آن را با اهرام مصر برابر دانست." آن گونه كه فرد در كتاب خود آورده است، اين فناوري در سراسر امپراتوري پارسها گسترش يافت و حتي به اسپانيا رسيد. هم اكنون نزديك 40 هزار قنات در ايران امروزي وجود دارد كه ميتوانند هشت برابر رود نيل آب فراهم ميكنند.
امروزه، كارشناسان آب براي فراهم كردن آب مورد نياز جمعيت رو به افزايش و كشتزارهاي تشنه، از طرحهاي بزرگ آبرساني پشتيباني ميكنندكه دگرگونيهايي ماندگار در طبيعت به وجود ميآورند؛ با وجودي كه ميدانند چه آسيبهاي زيستمحيطي و انساني گستردهاي دارند. درياچهي آرال كه زماني بين ازبكستان و قزاقستان وجود داشت، نمونهي خوبي براي پيآمدهاي فاجعهآميزي است كه اين گونه طرحها در پي داشتهاند؛ رودخانههايي كه كه به اين درياچه ميريختند به سوي كشتزارهاي پنبه منحرف شدند. در نتيجه، بيش از نيمي از درياچه از دست رفت و فقط شورهزار پهناوري برجاي ماند. در كنار آسيبهاي اقتصادي و زيستمحيطي اين دگرگوني، بايد دانست كه وقتي باد بر اين شورهزار ميوزد، مقدار زيادي شوره با خود ميبرد كه آسيب زيادي به سلامتي مردم زده است. با وجود اين، چين و هندوستان برنامههايي براي منحرف كردن مقدار زيادي از آب رودخانههايي كه طول و عرض كشورشان را ميپيمايند، در دست دارند تا به نياز جمعيت در حال رشدشان پاسخ دهند.
به نظر فرد پيرس، نويسندهي كتاب نگهبانان بهار، كه در 14 سال گذشته از طرحهاي آبرساني در 54 كشور جهان بازديد كرده است، اين طرحهاي بزرگ و فناوريهاي امروزي نتوانستهاند از دشواريها ما در راه فراهم كردن آب مورد نياز جمعيت در حال رشد بكاهند. او به اين نتيجه رسيده است كه ما بايد از آبشناسان باستاني بيشتر بياموزيم. آنها از دانش منطقهاي بهرهمند بودند و طرحهايي را اجرا ميكردند كه با منطقهي آنها سازگار بود. آنها توانسته بودند جريان پايداري از آب را با كمترين آسيب به طبيعت فراهم كنند كه به تمدنهاي گذشته امكان داده بود بيابانهايي مانند آريزونا و صحراي آفريقا را سرسبز كنند.
فرد پيرس يادآور ميشود كه امروزه 2 ميليارد نفر بدون آب تمييز و فاضلاب زندگي ميكنند و به ما وابستهاند تا براي آنها تصميم درستي بگيريم. او راه حل را در فناوريها نو نميداند، بلكه بر اين باور است كه بايد روشهاي باستاني را بازسازي كنيم و بهبود ببخشيم، از آب بهتر بهرهبرداري كنيم و درك خود را از آبشناسي منطقهاي افزايش دهيم.
نزديك 3 هزار سال پيش، كشاورزاني باهوش و نوآور دريافتند كه با كندن تونلهاي زيرزميني ميتوانند جريان آب را به كشتزارهايشان افزايش دهند. آن تونلها، كه كاريز يا قنات ناميده ميشوند، با شيب ملايم از دامنهي كوه، يعني سرچشمهي آب، تا دهانهي كاريز در كشتزارها كشيده شده بودند. همين نوآوري بود كه آب لازم براي امپراتوري پارسها را فراهم ميكرد.
فرد پيرس(Fred Pearce) در كتاب برجستهي خود با عنوان نگهبانان بهار(Keepers of the Spring)، فناوري قنات را اين گونه معرفي كرده است:"يكي از بزرگترين طرحهاي مهندسي كه روي كرهي زمين انجام شده است و از نظر مهندسي ميتوان آن را با اهرام مصر برابر دانست." آن گونه كه فرد در كتاب خود آورده است، اين فناوري در سراسر امپراتوري پارسها گسترش يافت و حتي به اسپانيا رسيد. هم اكنون نزديك 40 هزار قنات در ايران امروزي وجود دارد كه ميتوانند هشت برابر رود نيل آب فراهم ميكنند.
امروزه، كارشناسان آب براي فراهم كردن آب مورد نياز جمعيت رو به افزايش و كشتزارهاي تشنه، از طرحهاي بزرگ آبرساني پشتيباني ميكنندكه دگرگونيهايي ماندگار در طبيعت به وجود ميآورند؛ با وجودي كه ميدانند چه آسيبهاي زيستمحيطي و انساني گستردهاي دارند. درياچهي آرال كه زماني بين ازبكستان و قزاقستان وجود داشت، نمونهي خوبي براي پيآمدهاي فاجعهآميزي است كه اين گونه طرحها در پي داشتهاند؛ رودخانههايي كه كه به اين درياچه ميريختند به سوي كشتزارهاي پنبه منحرف شدند. در نتيجه، بيش از نيمي از درياچه از دست رفت و فقط شورهزار پهناوري برجاي ماند. در كنار آسيبهاي اقتصادي و زيستمحيطي اين دگرگوني، بايد دانست كه وقتي باد بر اين شورهزار ميوزد، مقدار زيادي شوره با خود ميبرد كه آسيب زيادي به سلامتي مردم زده است. با وجود اين، چين و هندوستان برنامههايي براي منحرف كردن مقدار زيادي از آب رودخانههايي كه طول و عرض كشورشان را ميپيمايند، در دست دارند تا به نياز جمعيت در حال رشدشان پاسخ دهند.
به نظر فرد پيرس، نويسندهي كتاب نگهبانان بهار، كه در 14 سال گذشته از طرحهاي آبرساني در 54 كشور جهان بازديد كرده است، اين طرحهاي بزرگ و فناوريهاي امروزي نتوانستهاند از دشواريها ما در راه فراهم كردن آب مورد نياز جمعيت در حال رشد بكاهند. او به اين نتيجه رسيده است كه ما بايد از آبشناسان باستاني بيشتر بياموزيم. آنها از دانش منطقهاي بهرهمند بودند و طرحهايي را اجرا ميكردند كه با منطقهي آنها سازگار بود. آنها توانسته بودند جريان پايداري از آب را با كمترين آسيب به طبيعت فراهم كنند كه به تمدنهاي گذشته امكان داده بود بيابانهايي مانند آريزونا و صحراي آفريقا را سرسبز كنند.
فرد پيرس يادآور ميشود كه امروزه 2 ميليارد نفر بدون آب تمييز و فاضلاب زندگي ميكنند و به ما وابستهاند تا براي آنها تصميم درستي بگيريم. او راه حل را در فناوريها نو نميداند، بلكه بر اين باور است كه بايد روشهاي باستاني را بازسازي كنيم و بهبود ببخشيم، از آب بهتر بهرهبرداري كنيم و درك خود را از آبشناسي منطقهاي افزايش دهيم.