PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آدم برفی (داستان)



mohamad.s
05-06-2011, 05:05 PM
آدم برفی (داستان)




پسرک به اطراف نگاه کرد.
جلو رفت:فکر کنم خیلی وقت باشه که تو ام یه سیب درسته نخورده باشی
و هویج را از تو صورت آدم برفی برداشت.
به آن گاز کوچکی زد
و با سرعت از آن جا دور شد.
هنوز چند لحظه ایی از رفتن پسرک نگذشته بود
که یکی از ذغال ها از جای چشم آدم برفی در آمد
و روی زمین افتاد