mohamad.s
05-06-2011, 05:02 PM
دوست داشتن(داستان)
تو منو بيشتر دوست داري يا مامانُ؟
دخترك كمي فكر كرد:اول تو روُ.نه، اول هر دوتاتون ُ
صورت مرد را بوسيد:تو اول منو دوست داري يا مامانُ ؟
مرد بدون اين كه فكر كند،جواب داد:معلومه عزيزم كه تو رو دوست دارم.
- مامان چي؟
- اون منُ تو رو ول كردُ رفت.
دخترك لبخند زد:بر مي گرده. من كه مي دونم هنوز دوستش داري.
و چرخ هاي ويلچر را به حركت در آورد.
تو منو بيشتر دوست داري يا مامانُ؟
دخترك كمي فكر كرد:اول تو روُ.نه، اول هر دوتاتون ُ
صورت مرد را بوسيد:تو اول منو دوست داري يا مامانُ ؟
مرد بدون اين كه فكر كند،جواب داد:معلومه عزيزم كه تو رو دوست دارم.
- مامان چي؟
- اون منُ تو رو ول كردُ رفت.
دخترك لبخند زد:بر مي گرده. من كه مي دونم هنوز دوستش داري.
و چرخ هاي ويلچر را به حركت در آورد.