mohamad.s
05-06-2011, 04:02 PM
من بر خود بسی ظلم کرده ام
... نقل است كه ابراهیم نشسته بود. مردی بیامد و گفت: «ای شیخ! من بر خود بسی ظلم كرده*ام. مرا سخنی بگوی تا آن را اَمام خود سازم». ابراهیم گفت: «اگر از من شش خصلت قبول كنی، بعد از آن هیچ تو را زیان ندارد: اول آن است كه چون معصیتی خواهی كرد، روزی او مخور». او گفت: «هر چه در عالم است، رزق اوست؛ من از كجا خورم؟». ابراهیم گفت: «نیكو بُود كه رزق او خوری و در وی عاصی باشی؟ دوم آن كه چون معصیتی خواهی كرد از مُلك خدای ـ تعالی ـ بیرون شو». گفت: «این سخن دشوارتر است. چون مشرق و مغرب بلاد الله است، من كجا روم؟». ابراهیم گفت:«نیكو بُود كه ساكن بلاد او باشی و در وی عاصی باشی؟ سیوم آن كه چون معصیتی كنی، جایی كن كه خدای ـ تعالی ـ تو را نبیند». مرد گفت: «این چگونه باشد، كه او را عالم الاسرار است.» ابراهیم گفت: «نیكو بُود كه رزق او خوری و ساكن بلاد او باشی، و از او شرم نداری و در نظر او معصیت كنی؟ چهارم آن است كه چون ملك الموت به قبض جان تو آید، بگو كه: مهلتم ده تا توبه كنم ». گفت: «او از من این قبول نكند.» گفت: «پس چون قادر نیستی كه ملك الموت را یك دم از خود دور كنی، تواند بود كه پیش از آن كه بیاید توبه كنی. پنجم چون منكر و نكیر بر تو آیند، هر دو را از خود دفع كنی». گفت: «هرگز نتوانم.» گفت: «پس جواب ایشان را اكنون آماده كن. ششم آن است كه فردای قیامت كه فرمان آید كه: گناهكاران را به دوزخ برند، تو مرو!» گفت: «امكان باشد كه من با فریشتگان برآیم؟» پس گفت:«تمام است این چه گفتی.» و در حال، توبه كرد. و در توبه شش سال بود تا از دنیا رحلت كرد.»
*****
نقل است كه از ابراهیم پرسیدند كه: «از چیست كه خداوند ـ تعالی ـ فرموده است: (... بخوانید مرا تا دعایتان را استجابت كنم... «مؤمن، آیه 60») می*خوانیم و اجابت نمی*آید.» گفت:
«از بهر آن كه خدای را تـَعالی و تقدس ـ می*دانید و طاعتش نمی*دارید. و رسول وی را می*شناسید و متابعت سنت وی نمی*كنید و قرآن می*خوانید و بدان عمل نمی*نمایید و نعمت می*خورید و شكر نمی*گویید و می*دانید كه بهشت آراسته است از برای مطیعان، و طلب نمی*كنید و دوزخ آفریده است از برای عاصیان با سلاسل و اغلال آتشین، و از آن نمی*ترسید و نمی*گریزید و می*دانید كه شیطان دشمن است و با او عداوت نمی*كنید و می*دانید كه مرگ هست و ساختگی مرگ نمی*كنید و مادر و پدر و فرزندان را در خاك می*كنید و از آن عبرت نمی*گیرید و از عیبهای خود دست نمی*دارید و همیشه به عیب دیگران مشغولید. كسی كه چنین بُوَد، دعای او چون به اجابت پیوندد؟ این همه تحمل، از آثار صفت صبوری و رحیمی است و موقوف به روز جزاست.»
... نقل است كه ابراهیم نشسته بود. مردی بیامد و گفت: «ای شیخ! من بر خود بسی ظلم كرده*ام. مرا سخنی بگوی تا آن را اَمام خود سازم». ابراهیم گفت: «اگر از من شش خصلت قبول كنی، بعد از آن هیچ تو را زیان ندارد: اول آن است كه چون معصیتی خواهی كرد، روزی او مخور». او گفت: «هر چه در عالم است، رزق اوست؛ من از كجا خورم؟». ابراهیم گفت: «نیكو بُود كه رزق او خوری و در وی عاصی باشی؟ دوم آن كه چون معصیتی خواهی كرد از مُلك خدای ـ تعالی ـ بیرون شو». گفت: «این سخن دشوارتر است. چون مشرق و مغرب بلاد الله است، من كجا روم؟». ابراهیم گفت:«نیكو بُود كه ساكن بلاد او باشی و در وی عاصی باشی؟ سیوم آن كه چون معصیتی كنی، جایی كن كه خدای ـ تعالی ـ تو را نبیند». مرد گفت: «این چگونه باشد، كه او را عالم الاسرار است.» ابراهیم گفت: «نیكو بُود كه رزق او خوری و ساكن بلاد او باشی، و از او شرم نداری و در نظر او معصیت كنی؟ چهارم آن است كه چون ملك الموت به قبض جان تو آید، بگو كه: مهلتم ده تا توبه كنم ». گفت: «او از من این قبول نكند.» گفت: «پس چون قادر نیستی كه ملك الموت را یك دم از خود دور كنی، تواند بود كه پیش از آن كه بیاید توبه كنی. پنجم چون منكر و نكیر بر تو آیند، هر دو را از خود دفع كنی». گفت: «هرگز نتوانم.» گفت: «پس جواب ایشان را اكنون آماده كن. ششم آن است كه فردای قیامت كه فرمان آید كه: گناهكاران را به دوزخ برند، تو مرو!» گفت: «امكان باشد كه من با فریشتگان برآیم؟» پس گفت:«تمام است این چه گفتی.» و در حال، توبه كرد. و در توبه شش سال بود تا از دنیا رحلت كرد.»
*****
نقل است كه از ابراهیم پرسیدند كه: «از چیست كه خداوند ـ تعالی ـ فرموده است: (... بخوانید مرا تا دعایتان را استجابت كنم... «مؤمن، آیه 60») می*خوانیم و اجابت نمی*آید.» گفت:
«از بهر آن كه خدای را تـَعالی و تقدس ـ می*دانید و طاعتش نمی*دارید. و رسول وی را می*شناسید و متابعت سنت وی نمی*كنید و قرآن می*خوانید و بدان عمل نمی*نمایید و نعمت می*خورید و شكر نمی*گویید و می*دانید كه بهشت آراسته است از برای مطیعان، و طلب نمی*كنید و دوزخ آفریده است از برای عاصیان با سلاسل و اغلال آتشین، و از آن نمی*ترسید و نمی*گریزید و می*دانید كه شیطان دشمن است و با او عداوت نمی*كنید و می*دانید كه مرگ هست و ساختگی مرگ نمی*كنید و مادر و پدر و فرزندان را در خاك می*كنید و از آن عبرت نمی*گیرید و از عیبهای خود دست نمی*دارید و همیشه به عیب دیگران مشغولید. كسی كه چنین بُوَد، دعای او چون به اجابت پیوندد؟ این همه تحمل، از آثار صفت صبوری و رحیمی است و موقوف به روز جزاست.»