Sara12
06-18-2010, 06:31 PM
مراقبت پرستاری در بیمار مبتلا به نورالژی عصب سه قلو (http://nttahery.blogfa.com/post-46.aspx)
نورالژی عصب سه قلو، اختلال عصب جمجمه ای پنجم است که با حملات ناگهانی درد در نواحی ای که توسط یکی از شاخه های عصب سه قلو می گردد. اما بروز عارضه در نواحی عصب دهی شده توسط شاخه دوم و سوم عصب سه قلو شایعتر است. درد همانگونه که ناگهانی آغاز می شود، به طور نگهانی نیز پایان می یابد. درد به وجود آمده، مشابه دردی است که حین فرو کردن ناگهانی وسیله ای نوک تیز نظیر چاقو، یا ورود گلوله تفنگ به داخل بدن، ایجاد می شود. یکطرفه بودن درد از جمله ویژگی های تشخیص مهم در این اختلال به شمار می آید. انقباض غیر ارادی عضلات صورت می تواند سبب بسته شدن ناگهانی چشم یا کشیده شدن دهان شود، از این رو عارضه مذکور تحت عنوان تیک دردناک نیز نامیده می شود. علت بروز آن نامشخص است اما فشردگی یا تحریک طولانی مدت عصب سه قلو یا تغییرات دژنراتیو عقده گاسر، از جمله علل مطرح شده در این زمینه می باشند. از جمله علل پیشنهادی دیگر می توان به فشار عروقی ناشی از ناهنجاری های ساختمان ( قوس آئورت) و پیشروی و دست اندازی آن به سمت عصب سه قلو، عقده گاسر، یا مدخل ریشه های اعصاب، اشاره کرد نورالژی عصب سه قلو در بیماران دچار MS، 400 برابر بیشتر از افراد عادی اتفاق می افتد. درد نیز در این بیماران اغلب اوقات دچار MS گرفتار می سازد.
حملات اولیه، بیشتر اوقات در دهه پنجم زندگی ظاهر می شوند، که معمولاً خفیف و کوتاه می باشند. مدت زمان برطرف شدن درد را با دقیقه ساعت، روز یا زمانهای طولانی تر ، می سنجند. با بالا رفتن سن، دوره های درد بیشتر و بیشتر تکرار شده و در به وجود آمده شدیدتر خواهد گشت. بیمار با ترس دایمی از بروز حملات به زندگی ادامه می دهد.
با هر گونه تحریک ایجاد شده در پایانه شاخه های عصب آسیب دیده، نظیر شستن صورت، اصلاح صورت، مسواک زدن دندانها غذا خوردن و نوشیدن مایعات حملات آغاز می شوند. جریان هوای سرد و اعمال فشار مستقیم بر روی تنه عصب نیز منجر به درد می گردد. نواحی مذکور را نقاط آغازگر می نامند چون کوچکترین تماس با آنها سبب می شود تا حملات بلافاصله آغاز گردند. برای جلوگیری از تحریک این نواحی ، بیمارن دچار نورالژی عصب سه قلو سعی می کنند تا آن ا که ممکن است فعالیتهایی چون لمس یا شستن صورت، اصلاح صورت، جویدن یا هر عمل دیگری که سبب بروز حمله می گردد را انجام ندهند وجود رفتارهایی از این نوع، به تشخیص کمک می نماید.
تدابیر پزشکی
درمان دارویی
داروهای ضد تشنج نطیر کاربامازپین(تگرتول) و با کاهش انتقال ایمپالسها در پایانه های عصبی معین، درد را در بیشتر بیماران مبتلا به نورالژی عصبی برطرف می نمایند. کاربامازپین باید همراه با غذا مصرف شود، سطح سرمی دارو باید کنترل گردد تا از بروز اثرات سمی در بیمارانی که جهت کنترل درد به دوزهای بالا نیاز دارند جلوگیری به عمل آید. عوارض جانبی این دارو عبارتست از: تهوع، سرگیجه، خواب آلودگی و آنمی پلاستیک. در موارد استفاده طولانی مدت بیمار از نظر دپرسیون مغز استخوان، تحت مراقبت قرار می گیرد. گماپنتین ( نورونتین) و باکلوفن( لیورزال) نیز جهت کنترل درد به کار می روند. اگر درد تحت کنترل در نیامد، می توان از فنی توئین( دیلانتین) به عنوان درمان کمکی استفاده کرد . تزریق الکل یا فنول به عقده گاسر و انشعابات محیطی عصب سه قلو، درد را به مدت چندین ماه برطرف می نماید، اما با دژنراسیون عصب، درد مجدداً عود می نماید.
تدابیر جراحی
وقتی روشهای فوق ذکر در برطرف نمودن درد مؤثر واقع نشد از برخی روشهای جراحی می گردد انتخاب هر یک از این روشها بر اساس تمایل بمار و وضعیت سلامت وی صورت می گیرد:
برطرف نمودن فشار عروقی وارد شده بر عصب سه قلو به صورت میکروسکوپی:
از شیوه های داخلی جمجمه نیز می توان برای برطرف نمودن فشار وارده بر عصب سه قلو استفاده کرد، چون درد ممکن ناشی از فشار عروق در مدخل ریشه عصب سه قلو باشد که توسط قوس آئورت و گهگها یکی از وریدها اعمال می شود.
گانگلیولیز عصب سه قلو از طریق عبور فرکانسهای رادیویی
قطع و از هم گسیختگی عقده گاسر از راه پوست، که طی آن رشته های عصبی کوچک بدون میلین و رشته های عصبی دارای غشای نازک میلین هدایت کننده درد توسط حرارت از بین می روند ، یکی از روشهای جراحی انتخابی برای نورالژی عصب سه قلو می باشد.
نورالژی عصب سه قلو، اختلال عصب جمجمه ای پنجم است که با حملات ناگهانی درد در نواحی ای که توسط یکی از شاخه های عصب سه قلو می گردد. اما بروز عارضه در نواحی عصب دهی شده توسط شاخه دوم و سوم عصب سه قلو شایعتر است. درد همانگونه که ناگهانی آغاز می شود، به طور نگهانی نیز پایان می یابد. درد به وجود آمده، مشابه دردی است که حین فرو کردن ناگهانی وسیله ای نوک تیز نظیر چاقو، یا ورود گلوله تفنگ به داخل بدن، ایجاد می شود. یکطرفه بودن درد از جمله ویژگی های تشخیص مهم در این اختلال به شمار می آید. انقباض غیر ارادی عضلات صورت می تواند سبب بسته شدن ناگهانی چشم یا کشیده شدن دهان شود، از این رو عارضه مذکور تحت عنوان تیک دردناک نیز نامیده می شود. علت بروز آن نامشخص است اما فشردگی یا تحریک طولانی مدت عصب سه قلو یا تغییرات دژنراتیو عقده گاسر، از جمله علل مطرح شده در این زمینه می باشند. از جمله علل پیشنهادی دیگر می توان به فشار عروقی ناشی از ناهنجاری های ساختمان ( قوس آئورت) و پیشروی و دست اندازی آن به سمت عصب سه قلو، عقده گاسر، یا مدخل ریشه های اعصاب، اشاره کرد نورالژی عصب سه قلو در بیماران دچار MS، 400 برابر بیشتر از افراد عادی اتفاق می افتد. درد نیز در این بیماران اغلب اوقات دچار MS گرفتار می سازد.
حملات اولیه، بیشتر اوقات در دهه پنجم زندگی ظاهر می شوند، که معمولاً خفیف و کوتاه می باشند. مدت زمان برطرف شدن درد را با دقیقه ساعت، روز یا زمانهای طولانی تر ، می سنجند. با بالا رفتن سن، دوره های درد بیشتر و بیشتر تکرار شده و در به وجود آمده شدیدتر خواهد گشت. بیمار با ترس دایمی از بروز حملات به زندگی ادامه می دهد.
با هر گونه تحریک ایجاد شده در پایانه شاخه های عصب آسیب دیده، نظیر شستن صورت، اصلاح صورت، مسواک زدن دندانها غذا خوردن و نوشیدن مایعات حملات آغاز می شوند. جریان هوای سرد و اعمال فشار مستقیم بر روی تنه عصب نیز منجر به درد می گردد. نواحی مذکور را نقاط آغازگر می نامند چون کوچکترین تماس با آنها سبب می شود تا حملات بلافاصله آغاز گردند. برای جلوگیری از تحریک این نواحی ، بیمارن دچار نورالژی عصب سه قلو سعی می کنند تا آن ا که ممکن است فعالیتهایی چون لمس یا شستن صورت، اصلاح صورت، جویدن یا هر عمل دیگری که سبب بروز حمله می گردد را انجام ندهند وجود رفتارهایی از این نوع، به تشخیص کمک می نماید.
تدابیر پزشکی
درمان دارویی
داروهای ضد تشنج نطیر کاربامازپین(تگرتول) و با کاهش انتقال ایمپالسها در پایانه های عصبی معین، درد را در بیشتر بیماران مبتلا به نورالژی عصبی برطرف می نمایند. کاربامازپین باید همراه با غذا مصرف شود، سطح سرمی دارو باید کنترل گردد تا از بروز اثرات سمی در بیمارانی که جهت کنترل درد به دوزهای بالا نیاز دارند جلوگیری به عمل آید. عوارض جانبی این دارو عبارتست از: تهوع، سرگیجه، خواب آلودگی و آنمی پلاستیک. در موارد استفاده طولانی مدت بیمار از نظر دپرسیون مغز استخوان، تحت مراقبت قرار می گیرد. گماپنتین ( نورونتین) و باکلوفن( لیورزال) نیز جهت کنترل درد به کار می روند. اگر درد تحت کنترل در نیامد، می توان از فنی توئین( دیلانتین) به عنوان درمان کمکی استفاده کرد . تزریق الکل یا فنول به عقده گاسر و انشعابات محیطی عصب سه قلو، درد را به مدت چندین ماه برطرف می نماید، اما با دژنراسیون عصب، درد مجدداً عود می نماید.
تدابیر جراحی
وقتی روشهای فوق ذکر در برطرف نمودن درد مؤثر واقع نشد از برخی روشهای جراحی می گردد انتخاب هر یک از این روشها بر اساس تمایل بمار و وضعیت سلامت وی صورت می گیرد:
برطرف نمودن فشار عروقی وارد شده بر عصب سه قلو به صورت میکروسکوپی:
از شیوه های داخلی جمجمه نیز می توان برای برطرف نمودن فشار وارده بر عصب سه قلو استفاده کرد، چون درد ممکن ناشی از فشار عروق در مدخل ریشه عصب سه قلو باشد که توسط قوس آئورت و گهگها یکی از وریدها اعمال می شود.
گانگلیولیز عصب سه قلو از طریق عبور فرکانسهای رادیویی
قطع و از هم گسیختگی عقده گاسر از راه پوست، که طی آن رشته های عصبی کوچک بدون میلین و رشته های عصبی دارای غشای نازک میلین هدایت کننده درد توسط حرارت از بین می روند ، یکی از روشهای جراحی انتخابی برای نورالژی عصب سه قلو می باشد.