توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ويژه نامه شهادت بي بي دوعالم حضرت فاطمه الزهرا(س)
R A H A
04-15-2011, 01:20 PM
http://shiaupload.ir/images/v6zpt38bvmi7u8a93z0.gif
http://www.ettefagheno.ir/f/images/stories/zzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa ahhhhhhhhhhhhhhhhrrrrrrrrrrrrrrrrraaaaaaaaaaaaa.jp g.jpg
ايّام « فاطميه» كه ميرسد، دلهاي عاشق و بيقرار، «سرود غم» ميخواند و منظومه اندوه ميسرايد.
وقتي يك بوستان، خزان زده شود،
وقتي يك گل، پرپر گردد و بلبلي به هجران گل مبتلا شود،
چه ميماند؟ جز فصل ناليدن و موسم گريستن؟
فراق فاطمه، تنها علي را داغدار نكرد، بلكه چشم فضيلتها در داغ آن محبوبه پيامبر، خون گريست و ديدگان ارزشها، همواره گريان آن مظلومه تاريخ ماند.
امروز، اگر آسمانِ دلِ ما هم ابري است، اگر هواي چشمان ما هم به ياد «رنج فاطمه» و «غربت علي»، باراني است،اين، تداوم همان گريستنهاي حسن و حسين عليهم السلام و زينب و كلثوم است.
به عشق زهراعليهاالسلام دلخوشيم و از شهادتش دلخون!
هنوز هم سوالهاي ما بيپاسخ مانده است.
مگر فاطمه، تنها يادگار حضرت رسالت نبود؟
مگر سينهاش، بوسهگاه محمّد نبود؟ مگر پيامبر، هر روز هنگام عبور از برابر«خانه فاطمه» به اهل آن خانه سلام نميداد؟ مگر «مودّت ذي القربي» توصيه قرآن و اجر رسالت رسول نبود؟مگر خداوند، خشم و رضاي فاطمه را، خشم و رضاي خويش قرار نداد؟
پس چرا آن همه گريه و اشك؟ چرا آن همه بيحرمتي به حريم فاطمه؟
و چرا آن همه جفا بر آل مصطفي؟
«ايّام فاطميه»، مجموعهاي از جگرهاي سوزان، چشمهاي گريان، عزاداران سيهپوش و عاشقان درد آشناست.
فاطميّه، «فهرست غم» است، «سند مظلوميت» و « ادّعانامه شيعه» است.
اين روزها، ايّام مرور اوراق كتاب رنج زهراست. و هر ورق، شامل چندين « سوگ سروده» و «رنجنامه» است.
خدا را شاكريم كه نعمت «غم زهرا» را ارزانيمان كرده است.
همنوايي روحهايمان با اندوههاي علي و فاطمه، نشان از سيراب شدن جان از «كوثر ولايت» است.
اين غم و اشك، نشانه «محبّت» است. و …
«تا نسوزد دل، نريزد اشك و خون از ديدهها».
هر چند ايّام فاطميه، داغ ما تازه ميشود، امّا مرور بر اين «فهرست غم»، ما را به فاطمه نزديكتر ميكند،
جانمان، جرعه نوش «زمزم ولا» ميشود،
قلبمان شفافيّت زهره زهرا را بهتر لمس ميكند،
گريهها، شفيع ما ميگردد، تا در آستان عترت، عزّت يابيم،
قطرات اشك، در سوگ «اهل بيت»، ما را هم اهل اين «بيت» ميكند و مهمان سفره تولّا
براي شفاعت در اين دنيا وخصوصا آن دنيا هر شخص يك صلوات نثار روح آن بزرگوار نمايد.
اللهم صلي علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
السلام عليك يا فاطمه الزهرا (س) سيدة نساء العالمين
فرا رسيدن ايام فاطميه وسالروز شهادت دختر گرامي پيامبر عظيم الشأن اسلام حضرت فاطمه زهرا(س) برشما تسليت باد.
http://newsee.persiangig.ir/image/mazhabi/FatemataAlzahra.jpg
در كوچه چو غربت علي را ديدم
پروانه صفت به دور او گرديدم
قنفذ چو بديد همت و عزم مرا
بنمود جفايي كه به خود پيچيدم
بر قنفذ و مغيره لعنت
R A H A
04-15-2011, 01:22 PM
http://shiaupload.ir/images/k7ex5kkjpbv6k1pztlj.jpg
غصه ات اي ملك سوخته پر سنگين است
گريه ام روز و شب و شام و سحر سنگين است
كس زمن بعدِ تو بر صبر توقع نكند
بشكند چون كه كمر، درد كمر سنگين است
بانويم، هست يقينم كه ترا چشم زدند
وضع و حال تو بگويد كه نظر سنگين است
با علي حرف بزن تا كه نگويند به هم
با علي مثل همه فاطمه سرسنگين است
رمقي نيست كه حركت بدهي جسمت را
نتواني بزني بال كه پر سنگين است
تك و تنها وسط راه رهايم نكني
راهزن پر شده و بار سفر سنگين است
همه با ديدن روي تو چنين مي گفتند
دست آنكس كه تو را زد چه قدر سنگين است.
R A H A
04-15-2011, 01:28 PM
http://shiaupload.ir/images/62477567048213807958.jpg
حضرت زهرا علیها سلام در نگاه پيامبر اكرم (ص)
رسول مكرم اسلام صلی الله علیه وآله به مناسبت های مختلف درباره صدیقه كبرا علیها سلام سخنانی فرموده است كه مبین مقام والای این بانوی اسلام می باشد. در این مبحث ، به منظور تبرك ، به كلام نورانی نبوی به چند مورد اشاره می نمائیم :
1- فاطمه پاره تن من است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است : فاطمه پاره تن من است. هر كس او را خشمگین كند مرا خشمگین نموده است .(1)
و فرمود: هرآنچه او را اندوهگین كند، مرا هم اندوهگین می كند. هرآنچه او را بیازارد... وخسته كند، مرا نیز آزرده می سازد. هر چه او را شادمان كند، مرا هم شادمان، و هر چه او را افسرده سازد مرا نیز افسرده می نماید. (2)
2- غضب فاطمه غضب خداست.
فرمود: ای فاطمه ، خداوند به خاطر غضب تو ، غضب می كند و به خاطر رضای تو خشنود می شود. (3)
3- فاطمه سرور زنان جهان
و سرور زنان با ایمان است.(4)زمانی نیز فرمود:... این فرشته آمده است تا به من بشارت دهد كه فاطمه سرور زنان بهشت است. (5)
4- فاطمه قبل از همه وارد بهشت می شود.
فرمود: اولین كسی كه وارد بهشت می شود، فاطمه دختر محمد صلوات الله علیه است. (6)
5- فاطمه علیها السلام ، روز قیامت ، هم منزل پیامبر اكرم (ص) است.
فرمود: من ، علی ، فاطمه ، حسن و حسین ، روز قیامت در زیر بارگاه عرش خواهیم بود. (7)
امیرالمؤمنین(ع) روایت كرده است كه شبی پیامبر اكرم(ص) در خانه ما خوابید. نیمه شب حسن آب خواست و حضرت برخاسته، كاسه ای آب از مشك برگرفته تا به او بنوشاند. دراین میان ، حسین دست به كاسه آب برد، پیامبر او را باز داشت و آب را به حسن داد. فاطمه (س) عرض كرد: ای رسول خدا! مثل اینكه حسن را بیشتر دوست می داری! فرمود: نه، ولی او قبل از حسین آب خواست. آنگاه فرمود: ای فاطمه، من ، تو و این دو و اینكه در خواب است [ علی(ع)] همه درروز قیامت در یك جا خواهیم بود. (8).
6- نسل فاطمه(س) بر آتش حرام است.
فرمود: فاطمه پاكدامن است، پس خدا نسل او را بر آتش حرام كرده است. (9)
و فرمود: خدا تو و فرزندانت را عذاب نخواهد كرد. (10)
http://shiaupload.ir/images/01180542368167919568.jpg
7- فاطمه(س) میوه وجود پیامبر است.
فرمود: من درختی از بهشتم و فاطمه میوه اوست. (11)
8- فاطمه پاره ای از وجود پیامبر است.
فرمود: فاطمه ازوجود من است. هرچه او را خوشحال كند مرا خوشحال می سازد وهرچه او راغمگین سازد،مراغمگین می كند. (12)
9- دوست داران فاطمه ، در بهشتند.
فرمود: ای سلمان ، هركس فاطمه را دوست بدارد، در بهشت است و هر كس با فاطمه دشمنی ورزد، در جهنم است. ای سلمان، دوست داشتن فاطمه، در یكصد جایگاه به كار می آید كه راحت ترین آنها، لحظه مرگ، قبر، میزان، محشر، صراط و محاسبه است.
هر كس دخترم ، از او راضی باشد من از او راضی هستم و هر كس من از او راضی باشم خدا از او راضی است و هر كس كه فاطمه بر او غضب كند ، خدا براو غضب می كند. (13)
10- فاطمه (س) ، مظهر نیكی است.
فرمود: اگر حُسن و نیكی همچون پیكری نمایان می گردید ، همانا سیمای فاطمه می شد. بلكه فاطمه ، بزرگتر ازآن است . (14)
11- فاطمه (س) ، روح پیامبراست.
فرمود: دخترم ، فاطمه سرور اولین و آخرین زنان جهان است. او پاره تن من، نور چشم و میوه دل من و روح من است. او حوریه آدمی نسب است. هر گاه در محراب مقابل پروردگارش می ایستد ، نورش برای فرشتگان آسمان می درخشد آنچنان كه نورستارگان برای اهل زمین. و خدای عزوجل ، به فرشتگان می گوید: ای فرشتگان من، به بنده ام فاطمه بنگرید كه چگونه در مقابل من ایستاده واعضای بدنش ، از خوف من می لرزد. بنگرید چگونه قلبش متوجه من است. شما را شاهد می گیرم كه او و پیروانش را ازآتش ایمن كردم... آنگاه همان طور كه مریم را صدا زد او را صدا می زند و می گوید: ای فاطمه، خدا تو را برگزیده و تطهیر كرده وبر زنان جهان برتری بخشیده است...(15)
12- فاطمه (س) مادر پدرش است.
پیامبراكرم(ص) او را به این كنیه افتخار بخشید و او در مدینه ، به این كنیه مشهور بود. (16)
در تفسیر این كنیه ، گفته اند منظور از پدرشان ، رسالت پیامبر(ص) است . بنابراین فاطمه مادر اسلام و مسلمین است . یعنی همانطور كه اطفال در شداید وگرفتاری ها به مادر خویش پناه می برند و مادر مرجع و محور آنهاست ، فاطمه زهرا(س) پناهگاه پیروان اسلام در شداید و گرفتاری هاست. و هنگامی كه حق و باطل با هم مشتبه شوند جویندگان حق، راه راست و حق را از او می جویند.
به حقیقت فاطمه میزان است. همراه او بودن با خدا بودن است وپیروی از او ، پیمودن راه مستقیم است و جدایی از او ، جدایی از خدا و حقیقت اسلام.
پی نوشتها:
1- خصائص نسائی، ص 35 و كنز العمال ، ج 6، ص 220.
2- فضائل الخمسة، ج 3، ص 5-15.
3- ذخائر العقبی، ص 39 و میزان الاعتدال ذهبی،ج 2، ص 72.
4- فضائل الخمسة، ج 3، ص 146.
5- صحیح ترمذی، ج 2، ص 306.
6- مستدرك الصحیحین، ج 2،ص 152.
7- معجم هیثمی، ج 9، ص 184.
8- اُسد الغابة، ج 5، ص 269.
9- اسدالغابة، ج 5، ص 510.
10- كنزالعمال، ج 6، ص 219.
11- فرائد السمطین، ج 2، ص 30.
12- همان، ص 45.
13- همان، ص 67.
14- همان، ص 68.
15- همان، ص 35.
16- اسدالغابة، ج 5، ص 520/ الاستیعاب، ج 2، ص 752.
R A H A
04-15-2011, 01:29 PM
غمبارترین روز تاریخ
دریاى بى كرانه عواطف و احساسات پاك علی به موج آمد و باران اشك از دیدگان فرو بارید؛ همان گونه كه دست فاطمه در دستش بود، سر او را به سینه چسبانید تا شاید قلب طوفان زده اش آرامش یابد و اقیانوس متلاطم وجودش به سكون و آرامش گراید؛ و هر ساعتى گریستند.
لحظات عجیبى بود. فرشتگان به گریه افتادند و زمین و زمان رنگ غم گرفت .
آن گاه امیرمؤمنان فرمود:
گرامى همسرم !
فاطمه جان !
مام پرفضیلت فرزندانم ، دخت پرشكوه پیامبر
با تو هستم !
با تو، جلوه نور، فروغ ابدیت ، دخت بهشت !
با تو، امانت گرانبهاى خدا و پیامبر، آرى با تو!
به خداى سوگند، تو بالاتر و داناتر از آن هستى كه جز آن گونه كه خود گفتى عمل كرده باشى .
معاذ الله ، انت اعلم بالله و ابر و اتقى و اكرم و اشد خوفها من الله ان اوبخك بمخالفتى
فاطمه جان !
دورى تو براى من سخت است و فراقت گران .
دوریت سوگ پیامبر را برایم تجدید مى كند،
محبوب دل پیامبر!
در مورد وصیت هایت مطمئن باش كه على مرد وفاست ؛ همه را به جان مى خرم ، گرچه دشوار باشد و على تنها. واختار امرك على امرى ...
R A H A
04-15-2011, 01:31 PM
حیف از فاطمه آن نخل جوان
که خم از باد اجل شد ناگاه
حیف از آن گوهر ارزنده که بود
در جهان خیل نکویان را شاه
حیف از آن شمع فروزنده که بود
پرتو آن طربافزا غمگاه
بود از پاکی طینت تا بود
عفتش همدم و عصمت همراه
بود ذیل وی از آلایش دور
پاک دامان وی از لوث گناه
روز و شب تا به جهان داشت مقام
بود آن رشک خور و خجلت ماه
خرم از چهرهاش این هفت اقلیم
روشن از عارضش این نه خرگاه
چون شد آن سرو قد لاله عذار
از سموم اجلش حال تباه
سرو ازین غصه به بر جامه درید
لاله زین غم ز سرافکنده کلاه
ریخت در فرقتش آن خاک بسر
کرد در ماتمش این جامه سیاه
چون شد از دار فنا سوی بهشت
جانش از شوق ملاقات الله
رخت بربست از این غمخانه
بار بگشاد در آن عشرتگاه
کلک هاتف پی تاریخ نوشت
رفت از دار فنا فاطمه آه
R A H A
04-15-2011, 01:32 PM
دریغ و درد که دور سپهر فاطمه را
به کام ریخت به ناکام شربت فرقت
هزار حیف ازین مایهٔ عفاف که بود
طراز قامت رعناش کسوت عصمت
دل از متاع جهان کند از آن به آسانی
که داشت دوش و برش زیب و زینت عفت
ازین سرای پرآشوب، جان آگاهش
ملول گشت و روان شد به خلوت جنت
چو سوی بزم جنان شد ز بزم همنفسان
چه باکش از غم دوری و کربت و غربت
غرض چو کرد ازین گلستان پرخس و خار
به سوی گلشن جنت عزیمت و رحلت
رقم زد از پی تاریخ رحلتش هاتف
مکان فاطمه بادا به ساحت جنت
R A H A
04-15-2011, 01:34 PM
http://tahatabasy.persiangig.com/image/hazrate%20zahra%2085.jpg
حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود
خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود
ای که بستی ره میان کوچه ها بر فاطمه
گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود
R A H A
04-15-2011, 01:38 PM
ای مضمون آب وآینه ،
ای نجابت سبز،
ای رایحه صبح ،
خورشید رو به تو نماز می گذارد
ومهتاب بر بوریای ساده تو به تمنا می نشیند.
ای بلندای قامت سپیده !
ای مفهوم سبز ولایت !
ای زهره !
ای زهرا!
ای صداقت محمد
ای زبان علی
ای اسطوره مهر
سلام بر صورت نیلی
سلام بر پهلوی شکسته
وسلام بر خسوف غمگینانه تو !
يا فاطمة الزهرا يا بنت محمد يا قرة عين الرسول يا سيدتنا و مولاتنا انا توجهنا و استشفعنا بك الى الله و قدمناك بين يدى حاجاتنا .يا وجيهة عندالله اشفعى لنا عندالله .
R A H A
05-06-2011, 07:01 PM
۩ •,,• ۩ سوگنامه شهادت ريحانه نبي، ياس نيلي علي،حضرت فاطمه (س) ۩ •,,• ۩
ويژه نامه ايام شهادت بانوي محشر،
حضرت فاطمه زهراي مرضيه سلام الله عليها
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء سلام الله عليها :
الْزَمْ رِجْلَها، فَإنَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ أقْدامِها، و الْزَمْ رِجْلَها فَثَمَّ الْجَنَّةَ.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها فرمود:
هميشه در خدمت مادر و پاي بند او باش،
چون بهشت زير پاي مادران است;
و نتيجه آن نعمت هاي بهشتي خواهد بود.
«كنزل العمّال، ج 16، ص 462، ح 45443»
R A H A
05-06-2011, 07:01 PM
منظومه غم
فاطمه، یادگار رسول خدا و تنها دختر اوست.
مدینه، عطر محمد(ص) را از او استشمام می کند
و در خـَلق و خـُلق، به او می نگرد که « آینه مصطفی نما» است.
فاطمه ، موهبت بزرگ خدا به بشریت است .
کوثر همیشه جوشان و جاری ، و فیض گستر ابدی است.
اما بانویی است شکسته بال و پر، رنجدیده و محزون،
غریب و بی پناه، و در داغ رحلت رسول خاتم، دل شکسته و مغموم.
مگر چند روزاز آن « ماتم بزرگ» ،
از رحلت آخرین سفیر حق، از کوچ آخرین منادی
ملکوت گذشته ، که باغ رسالت چنین خزان
و گل عصمت این گونه پرپر شده است؟
مدینه، بوی غم و رنگ ماتم دارد.
آنان که در پی « چگونه زیستن »
و یافتن « الگوی حیات» بودند، به فاطمه می نگریستند .
فاطمه در طاعت ، خشیت ، عفاف ،
حجاب و حیا، « میزان» بود.
چشمه سار حکمت و رحمت و عطوفت بود.
خشم و رضای او، میزان خشم و رضای رحمان بود،
جلوه همه کمالات مکتب ، و مظهر همه خوبیهای انسان!
دختر رسالت بود ، همسر ولایت ، و مادر امامت.
بانوی بانوان جهان بود، « سیدة نساء العالمین ».
اما اینک... پس از وفات امین وحی،
در خلوت غمگین مولا، تنهاترین
انیس لحظه های غربت اوست.
علی (ع) را یگانه محرم راز ، و مرهم دردهای جانگداز!
راستی ، داستان « رخ کبود» ، « بازوی ورم کرده » ،
« میخ در» و « سینه مجروح» چیست
که کتاب تاریخ را با غم ، رنگ زده است؟
کیست مفسر آن رازهای پنهان و دردهای نهان؟
گرچه رسول مدنی در مدینه، خفته درخاک است،
اما چشم خدایی اش بصیر و بیناست ،
و جسارت ها در همین مدینه،
پیش چشمان بیدار رسول، شکل می گیرد.
این « مادر نمونه تاریخ » در کوچه های پر ازغربت مدینة النبی ،
در پی دستی است که به یاری و حمایتش برخیزد
و در جستجوی پایی است که برای احقاق حقش
به راه افتد و زیانی که به دفاع از او در کام بچرخد!
سلام بر آن سینه زخمی، که بوسه گاه محمد (ص)
بود و عطر بهشت را با خود داشت.
وقتی بلبلی به فراق گل مبتلا می شود،
چه می ماند، جز نالیدن و گریستن و فغان ؟
اینک، مدینه پیامبر، محل التقای این فراق ها
و کانون فراق گل ها و بلبل هاست.
فاطمه، در فراق محمد سوخت،
و اینک، علی در فراق زهرا می گدازد.
و .... حسنین و زینبین، گل های نوشکفته
این بوستان عرشی اشک می ریزند و عزادارند.
فراق فاطمه، تنها علی را داغدار نکرده است،
چشم فضیلت در این مصیبت عظمی می گرید ،
آه از نهاد حق برمی خیزد
و کوه غم بر دوش « امت رسول (ص) » سنگینی می کند.
و مدینه انس گرفته به این « محبوبه خدا» ؛ چگونه است؟
« یک طرف ، دل شکسته حسین و زینب و حسن
یک طرف علی ز رحلت تو سوگوار
رفتی ای قرار دل
ای که پر کشیده ای به سدره حضور و بارگاه نور
خانه تو مانده است،
با چهار کودک یتیم و یک علی در انتظار ....»
چگونه باور کردنی است،
آن همه جفا بر آل مصطفی؟
و آن بی حرمتی به حریم فاطمه؟
هر روز، آن رسول بزرگ، هنگام عبور
از برابر خانه فاطمه، به اهل آن خانه
که طاهر و مطهر بودند، سلام می کرد
و آیه تطهیر می خواند.
دست و سینه زهرا، بوسه گاه محمد (ص) بود،
« مودت ذی القربی» سفارش پیامبر و مزد رسالت بود،
چه زود، صاحبان هوس بر اسب فتنه سوار شدند
و میراث نبوی را غارت کردند ، و ودیعه رسول را آزردند!
« بعد از آن همه شهید، بعد از آن همه سفارش اکید،
آن همه حدیث و آیه، وعده و وعید، اینک اهل بیت ،
مانده در کنار، بنگر این جفا به جای آن جفا،
بنگر این ستم به جای آن صفا، چهره زمانه گشته
شرمسار شیعیان راستین فاطمه، دل شکسته،
داغدار و چشم های اشکبار...»
راستی ... قبر فاطمه کجاست؟
و چرا در مدینه، انسان زائر در می ماند
که عقده دل در سوگ « بضعة الرسول»
کجا بگشاید و اشک دیده، پای کدام نخل بریزد
و نشان « بیت الاحزان» را از که بپرسد
و در کجا ایستاده، بر « فاطمه» سلام دهد؟
در مدینه چه گذشت و اکنون چه می گذرد؟
یک سوی، جوشش صداقت و اطاعت و وفا
وعشق به اهل بیت عصمت بود
و شیدایی و شیفتگی سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و...
سوی دیگر ، کینه های بدر و خیبر و حنین.
و اکنون نیز مگر جز این است؟
باز هم صدای پای حمله قبایل قریش،
باز هم مدینه مانده درحصار !
« تا نسوزد دل، نریزد اشک و خون از دیده ها
این نشانه پیوند و همدلی با فاطمه
و همدردی با علی و زینب است.
نام « فاطمه» ، از تاردل ها نوای غم بر می آورد.
یاد « زهرا»، واژه های محزون وغربت زده را
به « غمنامه» تبدیل می کند.
و ... « ایام فاطمیه» ، مجموعه ای است
از جگرهای سوزان، چشمهای گریان،
عزاداران سیه پوش، عاشقان درد آشنا،
شیعیان وفادار، احساس های یتیمانه و دردهای تنهایی.
مرور اوراق کتاب تاریخ، یاد آور
« رنج های شیعه » و درد و داغ « آل الله » است.
خدا را شاکریم که نعمت « غم زهرا» عطایمان کرده
و ما را نمک گیر سفره « محبت اهل بیت » ساخته است.
از این رو، روحمان با " اولاد علی و فاطمه " همنوایی دارد
و جز از " کوثر ولایت"سیراب نمی شود
و جز از " شراب مودت" جام بر نمی گیرد.
خوشیم که جرعه نوش ولاییم
و اسیر سلسله غم این خاندان.
محبتمان منحصر در " ذی القربی" است.
خاندانی که هم شایسته " دوست داشتن" اند،
هم اشک ریختن بر رنجهایشان
و سوختن در مصیبت ها و داغ هایشان.
امروز ما ، در فاطمیه ای به وسعت ایران اسلامی،
سر بر شانه " مظلومیت شیعه" می گذاریم
و آرام آرام می گرییم ؛ چون شمع می سوزیم
و پیوسته در پی آنیم که جواب سؤال های
بی پاسخ مانده خویش را بیابیم.
می خواهیم باز هم سری به مدینه بزنیم ،
بر سفینه نجات " عترت" سوار شویم و از موج ها بگذریم.
" موج فتنه ها و کینه ها فرا گرفته باز هم ،
دامن مدینه و حجاز را .
" اهل بیت " در میان موج های سهمگین ، یک " سفینه " اند،
ثابت و نجابت بخش و استوار، مایه امید و رشته قرار
لیکن این سفینه نجات هم شکسته است
دست و بازوی امیر عشق بسته است
چشم روزگار، مانده همچنان در انتظار
این دل شکسته، پای خسته، بی شکیب مانده بی قرار "
و ... سوگنامه " بانوی بانوان" را نهایتی نیست.
کتاب غم وغربت زهرا، تا ابدیت
و تا دامنه محشر گشوده است،
تا درس های ناگفته و ناشنوده این مکتب و کتاب،
به گوش همگان برسد.
پایان غم فاطمه ، صبح قیامت است
و عرصات داوری خدا.
سلام بر آن" منظومه غم " که بی پایان است...
جواد محدثی
R A H A
05-06-2011, 07:02 PM
ريحانه نبي در يک نگاه
نام : فاطمه (س)
لقب : زهرا
کنیه : ام ابیها
نام پدر : حضرت محمد (ص)
نام مادر : خدیجه کبری (س)
نام همسر: علی بن ابیطالب (ع)
لقب : زهرا،صديقه،طاهره،راضيه،مر ضيه،مباركه،بتول
( لقب زهرا از شهرت بيشترى برخوردار است. )
محل ولادت : مکه خانه خدیجه
مدت عمر : 18 سال
تاریخ شهادت : 3 جمادی الثانی سال 11 هجری
علت شهادت : صدمات وارده
نام قاتل : ثانی
محل دفن : مدینه طیبه
R A H A
05-06-2011, 07:03 PM
حضرت زهرا علیهاالسلام؛ علت خلقت
ضمن روایات فراوانی آمده است که اساس و علت خلقت، اهل بیت علیهم السلام هستند. خداوند به پیامبر اکرم (ص) فرمود: اگر تو نبودی، افلاک را خلق نمی کردم؛ و رسول گرامی اسلام خطاب به حضرت زهرا(س) فرمود: اگر تو نبودی خداوند زمین و آسمان را خلق نمی کرد.
در روایات ذکر شده است بعد از هبوط حضرت آدم(ع) به زمین و ناله و زاری کردن او، خداوند کلماتی را به وی آموخت و افرادی را به حضرت معرفی کرد که آنها را علل خلقت هستی معرفی نمود.
" فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه." (بقره / 37)
پس حضرت آدم (ع) از حضرت حق کلماتی را فرا گرفت و آن کلمات را وسیله - قبول - توبه خویش قرار داد.
درباره این آیه احادیثی نقل شده که بسیار فوق العاده است و با توجه به آیه مذکور و این روایات، انسان می تواند به خوبی درک نماید که حضرت صدیقه علیهاالسلام، علت خلقت است و یکی از اسباب آفرینش جهان می باشد؛ یعنی همانطور که رسول اکرم(ص)، امیرالمؤمنین و حسنین علیهم السلام سبب خلقتند، حضرت صدیقه سلام الله علیها نیز یکی از علل آفرینش است و معقول نیست کسی علت خلقت باشد و ولایت نداشته باشد.
در این باره دو روایت، یکی از حضرت علی علیه السلام و دیگری از جناب ابن عباس نقل می کنیم:
1- روایتی که از وجود مقدس حضرت علی علیه السلام رسیده است و جمعی از حفاظ عامه آن را ذکر کرده اند چنین است:
حضرت علی علیه السلام می فرماید:
از پیامبراکرم(ص) معنای آیه شریفه ی " فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه" را سؤال کردم، فرمود: هنگامی که خدای تعالی، آدم را در هند، و حوّا را در جدّه فرود آورد… -حضرت آدم مدتها گذشت که اشک غم بر چهره می ریخت- تا این که خدای تعالی جبرئیل را نازل کرد و فرمود:
یا آدم، آیا من ترا به دست - قدرت - خودم نیافریدم؟ آیا از روح خود بر تو ندمیدم؟ و ملائک را به سجده کردن بر تو فرمان ندادم؟ و حوّا را به ازدواج تو در نیاوردم؟
حضرت آدم عرض کرد: بله،
خطاب آمد: پس این گریه (مداوم) تو از چیست؟
عرض کرد: خدایا، چرا گریه نکنم، که از جوار رحمت تو رانده شده ام.
خدای تعالی فرمود: اینک این کلمات را فراگیر که به وسیله آن، خدا توبه تو را قبول می کند و گناهت را می بخشد، بگو یا آدم: خدایا، تو پاک و منزهی، نیست خدایی جز تو، من بد کردم و به خود ستم روا داشتم، پس به حق محمد و آل محمد، مرا ببخش، به درستی که تو بخشنده و مهربان هستی.
پیامبر اکرم در پایان سخن فرمود: این است آن کلماتی که خدای تعالی به حضرت آدم آموخته است. گویی خدای متعال حضرت آدم را با این کلمات تسلی داده است که اگر از جوار رحمت من دور شده ای، اینک ارزش فرا گرفتن این کلمات گرانقدر، عوض، هم سنگ و برابر جوار رحمان و هم تراز فردوس و جنان است، و جبران آن نعمتی که از آن محروم شده ای.
2- روایت دیگر در همین موضوع از ابن عباس است که از پیامبراکرم(ص) نقل می کند که آن حضرت فرمود:
بعد از آن که خدای تعالی آدم(ع) را آفرید، حضرت آدم عطسه کرد و با الهام خدایی "الحمد لله رب العالمین" گفت. خدای تعالی در جواب او فرمود:
"یرحمکَ ربّک" رحمت خدا بر تو باد.
هنگامی که فرشتگان بر حضرت آدم سجده کردند، تکبر به او راه یافت و در حالی که بر خود می بالید عرض کرد: پروردگارا، آیا مخلوقی که نزد تو محبوبتر از من باشد، آفریده ای؟ و این سؤال را سه بار تکرار کرد و هر سه بار بی جواب ماند، دفعه سوم که حضرت آدم(ع) سؤال خود را بازگو می کرد، متوجه گردید که سؤال بی پاسخ او، سخن به جایی نبوده است، آنگاه از جانب پروردگار خطاب آمد:
بله، ای آدم، مخلوقاتی از تو محبوبتر دارم، که اگر آنها به وجود نمی آمدند، ترا نیز نمی آفریدم.
عرض کرد: پروردگارا آنها را به من نشان بده.
در آن هنگام از جانب خدای تعالی به فرشتگان درگاه الهی وحی شد: پرده ها را کنار بزنید. چون حجاب ها برداشته شد، از پشت پرده ی غیب، پنج شبح ظاهر شدند که در پیشگاه عرش ایستاده بودند.
حضرت آدم عرض کرد: پروردگارا اینان کیستند؟
خطاب آمد: این پیامبر من، این علی امیرالمؤمنین پسر عمّ او، این فاطمه دخترش و این دو، حسن و حسین، پسران علی، فرزندان پیامبر من هستند. و پس از معرفی نام های آنها، خدای تعالی فرمود:
یا آدم، اینان مقام اول را دارا هستند و درجاتشان بسیار عالی است و مرتبه تو، تالی مقام والای اینها می باشد.
و بعدها وقتی که حضرت آدم مرتکب و مبتلای آن ترک اولی شد، عرض کرد:
پروردگارا، از تو مسئلت دارم که به حق محمد، و علی، و فاطمه و حسن و حسین از خطای من درگذری؛ پس دعایش مستجاب شد و مشمول عفو و آمرزش خدای تعالی قرار گرفت و این است معنای آیه شریفه که خدا می فرماید:
پس آدم کلماتی از پروردگارش فراگرفت که به وسیله آن کلمات توبه او مورد قبول واقع گردید.
ابن عباس، سپس روایت را چنین ادامه می دهد که پیغمبر(ص) فرمود:
هنگامی که آدم(ع) بر زمین فرود آمد، انگشتری برای خود ساخت که نقش نام مبارک پیامبر اعظم اسلام "محمد رسول الله" بود و ابی محمد، کنیه او شد.
منبع:
1- تفسیر نمونه،ج 1.
2- درّالمثور، سیوطی،ذیل آیه مورد نظر.
R A H A
05-06-2011, 07:03 PM
القاب حضرت فاطمه سلام الله عليها
حضرتصدیقه طاهره علیها سلام ، نام ها و القابی دارند كه برخی آسمانی اند و از سوی پروردگار تعیین شده و بعضی از سوی برگزیدگان الهی. نام های آسمانی ، نه اسم است كه در حدیث ذیل آمده است.
امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: برای فاطمه(س) نزد خدای عزّّوجل ، نـُه اسم است
:" فاطمه، صدیقه، مباركه، طاهره، زكیه، راضیه، مرضیه، محدثه، زهرا"(1)
آنچه این نام ها را برای ایشان فضیلت قرار داده این است كه نامهای حضرتش حاكی از صفتی والاست كه در وی وجود داشته است و چون نام های دیگر افراد نیست ، كه صاحب نام از معنی نام خود هیچ بهره ای نبرده باشد.
لقب ها و كنیه های
- ام الائمه(2)
( مادر امامان):به موجب روایات نقل شده از سوی شیعه و سنی، نسل پاك پیامبر به وسیله دخترش به وجود آمده و گسترش یافته است. رسول اكرم (ص) فرموده است: پروردگار عزیز و بلند مرتبه ، نسل هر پیامبر را در صلب خود آن پیامبر قرار داد ، حال آن كه نسل مرا در صلب علی قرار داد.(3)
آن حضرت چندین بار به دختر عزیزش فرمود: ای فاطمه، تو را بشارت می دهم كه از نسل تو ، یازده فرزند معصوم، امام مردم خواهند شد و آخرین آنها مهدی علیه السلام است.
- ام ابیها(4)
یعنی : مادر ( و دلسوز) پدرش.كنیه ای است كه پدر بزرگوارش حضرت رسول اكرم (ص) وی را بدان خواند . پیامبر در خردسالی مادر را از دست داد و سراسر عمر عزیزش را به سختی گذراند و تا قبل از ازدواج با حضرت خدیجه و حتی پس از آن، پیوسته مورد آزار مشركان بود، یا در جنگ ها به این سو و آن سو می رفت و دشواری تحمل می كرد. پس از تولد دخترعزیزش فاطمه، با اینكه وی كودكی بیش نبود همواره چون پروانه به گرد شمع، از پدر جدا نمی شد و در رفع اندوه او آنچه می توانست می كوشید و از پدر دلجویی می كرد.اگر آن بزرگوار در جنگی آسیب می دید فاطمه خردسالش بود كه بر زخم و رنج پدر ، مرهم می نهاد و بر آرامش و سلامت جانش اصرار داشت. چون رسول خدا (ص) دلسوزی وی را می دید اشك می ریخت و می فرمود: او مادر پدرش است.(5)
"ام" به معنی مادر و اصل و ریشه است و در حقیقت آن بانو را باید مادر نبوت دانست.
ام ابیها بود آن خوش خصال چونكه بود بانوی كاخ جلال
- ام الحسن. ام الحسین(6)
مادر حسن(ع) . مادر حسین(ع) .امام مجتبی علیه السلام نخستین فرزند حضرت زهرا(س) است كه در پانزدهم رمضان سال سوم هجرت در مدینه به دنیا آمد.
پس از حدود یك سال ، وجود مقدس حسین(ع) در سوم شعبان سال چهارم هجری به دنیا آمد.
- ام المحسن(7)
مادر محسن (ع)آن حضرت را پنج فرزند بود: حسن، حسین، زینب، ام كلثوم و محسن علیهم السلام. محسن آخرین فرزند آن بانو و اولین شهید اهل بیت از پیامبر بود كه در ماه آخر حمل، سقط شد
R A H A
05-06-2011, 07:04 PM
- بتول(8)
بتول یعنی جدا و ممتاز از دیگرانابن اثیر درالنهایه می نویسد: فاطمه را بتول نامیدند زیرا از زنان زمان خویش [ وزمان های قبل و بعد خود] از نظر فضیلت و دین وحسب ، جدا و ممتاز بود . یا آنكه از دنیا منقطع گشته و به خدای تعالی روی آورده بود. (8)
- حانیه(9)
یعنی آن كه با شوهر و فرزندانش بسیار مهربان است.
- الحرة (10)
یعنی بانوی آزاد.
- حصان (11)
یعنی پارسا و عفیف
- حورا (12)
یعنی انسانی زمینی كه از حوریان بهشتی است.
حورای انسیه(13)
[حوریه ای شبیه آدمی] دریكی ازمعراج های پیامبر اكرم(ص) به آسمان، آن حضرت از میوه ها ، خرمای تازه و سیب بهشتی تناول كرد و خداوند متعال آن غذاهای بهشتی را در صلب پیامبر قرار داد و هنگامی كه ایشان از معراج به زمین بازگشت ، حضرت فاطمه (س) در رحم حضرت خدیجه قرار گرفت. بدین سبب حضرت فاطمه (س) " حورای انسیه" نام گرفت.(12)
- راضیه (14)
یعنی كسی كه به تقدیر و قوانین الهی خشنود بود.این صفت از والاترین درجات ایمان است و آن حضرت در تمام مراحل زندگی ، به آنچه كه از سوی خداوند متعال از ترس و آزار در راه دین و ظلم واندوه و غم- برایش مقدرشده بود ، رضایت داشت و هیچ گاه از وضع خود گله نكرد.
- زكیه(15)
. به معنی پاك و پاكدامن یا وجود پر بركت است.قرآن هر یك از این معانی را در سه آیه مختلف بیان فرموده است. در جایی از پاكدامنی و مقام عصمت حضرت عیسی علیه السلام چنین یاد می كند: قال انما انا رسول ربك لاهب لك غلاماً زكیا(14). یعنی جبرئیل به مریم گفت من فرستاده پروردگار توام تا از جانب او پسری پاكیزه به تو بخشم .
در آیه دیگر آمده است: فانطلقا حتی اذا لقیا غلاما فقتله قال اقتلت نفساً زكیة بغیر نفس.(15) یعنی چون خضر آن پسر را كشت ، موسی گفت آیا جوانی پاكیزه وبی گناه را بی آن كه كسی را كشته باشد، كشتی؟
درجایی دیگر می فرماید: قد افلح من زكیها.(16) یعنی رستگار شد هر كه روان خود را پاك ساخت.
در حقیقت زكیه به بانویی گویند كه از همه ناپاكی های اخلاقی دور باشد و هرگز در وجودش هیچ صفت بد یافت نشود.
- زهرا(16)
. یعنی درخشان، نورانی و درخشنده.ازامام صادق (ع) پرسیدند : چرا فاطمه را زهرا نامیدند ؟ فرمود: زیرا فاطمه چنان بود كه چون در محراب می ایستاد ، نوری ازاو برای اهل آسمان درخشش می كرد ، همان طور كه ستارگان برای اهل زمین درخشش دارند.
- سماویه(17)
یعنی گرانبها ، گوهری آسمانی
- سیدة، سیدة نساء العالمین (18)
یعنی بزرگ بانوی جهانیان.
شیخ صدوق در كتاب امالی ، حدیثی را ازحضرت رسول خدا(ص) چنین نقل كرده كه فرمود: ابنتی فاطمه ، سیدة نساء العالمین. یعنی دخترم فاطمه ، بزرگ بانوی زنان جهان است.
رسول خدا (ص) به دخترش فرمود: ای فاطمه، به درستی كه خداوند تو را بر همه زنان جهان و زنان اسلام كه بهترین دین است ، برتری داد . (19)
رسول خدا(ص) از نزدیك بودن وفات خود از طریق وحی با اطلاع شد ، دخترش فاطمه را از این موضوع آگاه ساخت و آن بانو گریست. در این حال رسول خدا(ص) به وی فرمود: تو اولین كسی از خانواده ام هستی كه به من خواهی پیوست. آیا دوست نداری كه ارجمندترین زنان بهشت باشی(20)
- صدیقه، صدیقه كبری(19)
" صدیقه" یعنی كسی كه در راستگویی كامل است یا آن كه هرگز دروغ نگفته است. یا كسی كه سخن خود را با عمل خویش تصدیق می كند.(21)
مرتبه صدیقین ، در ردیف پیامبران وشهیدان است. این مطلب را آیات بسیاری روشن می كنند كه از آن جمله اند: و من یطع الله و الرسول فاولئك مع الذین انعم الله علیهم من النبیین والصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئك رفیقا.(22)
اهل تسنن از عایشه روایتی را چنین نقل كرده اند : ما رأیت احداً اصدق من فاطمه (س) غیر ابیها: پس از رسول خدا(ص) ، هرگز كسی را راستگوتر از فاطمه ندیدم.(23)
R A H A
05-06-2011, 07:04 PM
- طاهره(20)
به معنی پاكیزه، بی عیب، پاك و معصوم.در حقیقت آیه شریفی كه در پاكیزه دانستن اهل بیت نازل شده است این نام را برای حضرت زهرا(س) ثابت می كند. خدای تعالی در سوره احزاب(آیه 33) می فرماید:" انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا" یعنی خداوند چنین می خواهد كه پلیدی هر آلایش را از شما خاندان نبوت ببرد و از هر عیب پاكتان گرداند.
در این مطلب ، مفسران و محدثان شیعه وسنی به گونه ای انبوه ، روایاتی ذكر كرده اند كه به مفاد آن ها معنی اهل بیت هر چه باشد صدیقه طاهره را شامل می شود.(24)
والاترین حدیث در مقام طهارت حضرت زهرا(س) حدیث شریف كساء است كه شیعه وسنی با ده ها سند صحت آن را تأیید كرده اند. بر پایه این حدیث، زمانی رسول اكرم(ص) به خانه دخترش فاطمه(س) آمد و خود را در چیزی شبیه عبا پیچید . زمانی بعد امیرالمومنین علی(ع) و پس از وی حضرت مجتبی علیه السلام و حسین(ع) نزد حضرتش رفتند و آنگاه فاطمه (س) به پیش ایشان رفت. درهمین هنگام بود كه آیه تطهیر ( انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت...) نازل شد. -
-عذرا(21)
یعنی آن بانو پیوسته همچون دوشیزگان بود.از فرموده رسول خدا(ص) كه آن بانو را حوریه ای به صورت انسان معرفی كرده است بر می آید كه آن حضرت همچون حوریان بهشت پیوسته دوشیزه باقی خواهد ماند. چه آن كه حضرتش از طعام بهشتی آفریده شد. از امام صادق(ع) در آن باره پرسش شد كه چگونه حوریه بهشتی هر زمان كه همسرش نزد وی می رود او را دوشیزه می یابد؟ فرمود: چون او از ماده ای پاك آفریده شده و هیچ گونه فسادی به جسم وی راه نمی یابد و بدنش دچار آفتی نمی گردد...(25)
- فاطمه(22)
یعنی آن كه خود و شیعیانش از آتش بازداشته ( و در امان نگاه داشته) شده اند.یا به معنی آن كه شر وبدی در وجود او راهی ندارد.
و به معنی آن كه از طفولیت با علم ، رشد یافته است.
شیخ صدوق در " علل الشرایع " و علامه مجلسی در" بحار الانوار" از امام باقر(ع) روایت كرده اند كه فرمود: چون فاطمه(س) متولد شد ، خدای عزوجل به یكی از فرشتگان وحی فرمود كه به زمین برود و این نام را بر زبان پیغمبر جاری سازد و بدین ترتیب رسول خدا(ص) نام فاطمه(س) را برای نوزاد انتخاب فرمود.(26)
حضرت رضا علیه السلام از پدرش ، و ایشان از رسول خدا(ص) نقل كرده اند كه فرمود: ای فاطمه، آیا می دانی چرا فاطمه نامیده شده ای ؟ علی پرسید چرا؟ فرمود: زیرا كه وی و شیعیانش را از آتش بازداشته اند.(27)
امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود: شنیدم كه رسول خدا(ص) می فرمود: فاطمه را فاطمه نامیده اند زیرا خدای تبارك و تعالی او و فرزندانش را از آتش بركنار داشته است. البته آن فرزندانی كه با ایمان از دنیا بروند وبر آنچه كه بر من نازل گردیده اعتقاد داشته باشند.(28)
امام صادق (ع) فرمود: او را فاطمه گفتند چون شر وبدی در وجود او راهی ندارد و اگر برای همسری این بزرگوار، علی(ع) نبود تا قیامت كسی همشأن ایشان یافت نمی شد . پس از رسول خدا(ص) ، هرگز كسی را راستگوتر از فاطمه ندیدم.(29)
R A H A
05-06-2011, 07:04 PM
- مباركه(23)
از نامهای دیگر حضرت زهرا(س) و به معنی وجود پر بركت است. راغب در مفردات گوید: جایی كه خیرالهی به صورتی كه در خور نگهداری و شمارش و اندازه گیری نباشد و هر كسی به آن بنگرد فزونی محسوسی در آن ببیند گویند در آن بركت است و آن چیز مبارك است.
- محدثه(24)
. یعنی آن كه فرشتگان با او سخن گویند.
- مرضیه (25)
یعنی آن كه خداوند پیوسته از او و كردارش راضی است.
- مریم كبری (26)
. یعنی مریم بزرگمقام وی در نزد مسلمانان ، والاتر از مقامی است كه حضرت مریم(س) در نزد مسیحیان دارد. در این باره ده ها روایت وجود دارد، از جمله آن كه رسول خدا(ص) فرمود: مریم ارجمندترین بانوی زمان خویش بود و فاطمه ارجمندترین بانوی همه زمانهاست.(32)
- منصوره(27)
یعنی یاری شده از سوی پروردگار.در تفسیر فرات كوفی ، نحوه خلقت حضرت زهرا علیه السلام از قول پیامبر اكرم نقل شده است كه جبرئیل سیب را به پیامبرداد و گفت: بخور كه آن نور وجود "منصوره" است كه درزمین فاطمه نامیده می شود. گفتم ای جبرئیل، منصوره كیست ؟ گفت : بانویی از صلب تو بیرون آید و اسمش در آسمان منصوره و در زمین فاطمه باشد!(33)
- نوریه (28)
یعنی فاطمه وجودی از نور است و انوار او تا ابد آفاق زندگی بشریت را روشن می سازد.سلام خدا و فرشتگان و همه پاكان براو، روز ولادت ، روز شهادتش و تا قیام قیامت.
پی نوشتها:
1- امالی صدوق، ص 474، ح 18.
2- بحار الانوار، ج 43، ص 16.
3- مناقب خوارزمی ، ص229.
4- المناقب ، ج 3، ص 32.
5- العوالم، ج 6، ص 37.
6- بحار الانوار، ج 43، ص 16/ المناقب، ج 3، ص 132.
7- المناقب، ج 3، ص 132؛ بحار الانوار، ج 43، ص 16.
8- معانی الاخبار، ص 54/ علل الشرایع، ص 181.
9و10- بحار الانوار، ج 43، ص 16
11- المناقب، ج 3، ص 133.
12- تفسیر فرات كوفی ، ص 119، بحار الانوار، ج 43، ص 18.
13- بحار الانوار، ج 43، ص 16.
14- سوره مریم، آیه 19.
15- سوره كهف، آیه 75.
16- سوره شمس ، آیه 10.
17- بحار الانوار، ج 43، ص 16.
18- امالی، ص 245، حدیث 12.
19- عوالم العلوم، ج 6، ص 46.
20- همان، ص 45.
21- لسان العرب و تاج العروس.
22- نساء ، آیه 68.
23- مستدرك حاكم، ج 3، ص 150/ حلیة الاولیاء، ابونعیم، ج 2، ص 41.
24- تاریخ خطیب بغدادی، ج 10، تفسیر كشاف زمخشری، ج 1، ص 193/ اسدالغابة، ابن اثیر، ج 2، ص 12/ درالمنثور،ابوبكر سیوطی، ج 5، ص 198.
25- فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت( ترجمه)، ص 123.
26- بحار الانوار، ج 43، ص 13.
27- همان، ص 14.
28- بحار الانوار، ج 43، صص 18و19.
29- همان، ص 10.
30- بحار الانوار، ج 43، ص 16.
31- بحار الانوار، ج 43، ص 16.
32- العوالم ، ج 6 ، صص 44-51.
33- العوالم، ج 6، صص 35-36. 34- المناقب، ج 3، ص 133
R A H A
05-06-2011, 07:04 PM
ـ حضرت زهرا در سوگ مادر
چون ایام سخت و طاقت فرسای محاصرهی اقتصادی و سیاسی شعب پایان یافت رنجها و غصههای وارده بر پیکر مطهر خدیجه کبری امکان زندگی را از او سلب کرد و بانوی خردسالش را در میان انبوهی از غم بی مادری تنها گذاشت.
این اندوه از یک سوی و از دست دادن بزرگ پرچمدار حمایت از رسول خدا(ص) حضرت ابوالائمه ابوطالب (علیهالسلام) از سوی دیگر به حدی بر رسول خدا (ص) و جامعهی نوپای اسلام سخت و سنگین بود که آن سال را «عام حزن» نامیدند.
آن بانوی یگانه در فقدان مادر فوقالعاده بی تاب بود و لحظهای از گریه و ناله نمیایستاد. ماجرا را از زبان جگر گوشهاش حضرت صادق(علیهالسلام) میشنویم:
«هنگامی که حضرت خدیجه دار فانی را وداع گفت دخترش حضرت فاطمه به سراغ رسول خدا (ص) آمده و با تمام غم و غصه به دور او میچرخید و میپرسید:
ای رسول خدا مادرم کجاست؟ در حالی که پیامبر الهی جواب نمیداد، فاطمه علیهاالسلام مرتب به دور آن حضرت میگردید و سؤال میکرد: مادرم کو؟
رسول خدا متحیر بود که چگونه پاسخ فاطمه را بدهد و خبر وفات حضرت خدیجه را برای دخترش بازگو کند.
در این هنگام جبرئیل نازل شد و عرض کرد:یا محمد! خداوند میفرماید: به فاطمه سلام مرا برسان و بگو: مادرت در یک ساختمان زیبا در بهشت که بنای اصلی آن از مروارید و ستونهایش از یاقوت سرخ است در میان آسیه و مریم جای دارد.
فاطمه (علیهاالسلام) چون این پیام الهی را شنید گفت:
خداوند خود سلام است و سلام از سوی اوست و سلام به سوی او باز میگردد.
R A H A
05-06-2011, 07:05 PM
هجرت و جلای وطن
هجرت از دیار و عشیره برای ترویج دین الهی سیره و سنت سفیران الهی است. لذا رسول خدا (ص) به دستور خداوند عزوجل همانند حضرت ابراهیم و موسی (علیهماالسلام) مأمور به ترک وطن (مکه) و هجرت به سوی مدینه شد.
در پی این پیام الهی رسول خدا(ص) در تاریکی شب مخفیانه و بدور از چشم دشمنان شهر مکه را به قصد مدینه ترک فرمودند. و حضرت علی (علیهالسلام) آن شب به دستور رسول خدا(ص) دست از جان برشست و جان به رضای خدا فروخت و بر بستر پیامبر آرمید تا رسول خدا (ص) از شر مشرکین مکه جان به سلامت برد.
فردای آن روز امیرالمؤمنین (علیهالسلام) طبق مأموریتی که از سوی رسول خدا داشت امانتهای مردم را که در نزد رسول خدا به امانت گذاشته بودند به صاحبانش برگرداند و مهیای هجرت به سوی یثرب شد و به همراه حضرت فاطمه دخت گرامی رسول خدا (ص) و مادرش فاطمه بنت اسد، و فاطمه بنت زبیر بن عبدالمطلب و فاطمه بنت حمزه و ایمن و ابو واقد لیثی در روز روشن و مقابل دیدگان قریش از شهر مکه خارج شدند.
قریش هشت نفر از شجاعان و تک سواران خود را در تعقیب امام فرستادند، و در بین راه با حضرت ،رودررو شدند. امام (علیهالسلام) رئیس و بزرگ آنان را همچون دیگر سران کفر و ضلالت به کام مرگ سپردند و بقیه از رعب و وحشت فرار را بر قرار ترجیح دادند.
امام علی (علیهالسلام) و همراهانش به مسیر ادامه دادند و در قبا به حضرت رسول خدا(ص) که منتظر آنان بودند ملحق شدند.
R A H A
05-06-2011, 07:05 PM
حضرت زهرا علیها سلام در نگاه پيامبر اكرم (ص)
رسول مكرم اسلام صلی الله علیه وآله به مناسبت های مختلف درباره صدیقه كبرا علیها سلام سخنانی فرموده است كه مبین مقام والای این بانوی اسلام می باشد. در این مبحث ، به منظور تبرك ، به كلام نورانی نبوی به چند مورد اشاره می نمائیم :
1- فاطمه پاره تن من است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است : فاطمه پاره تن من است. هر كس او را خشمگین كند مرا خشمگین نموده است .(1)
و فرمود: هرآنچه او را اندوهگین كند، مرا هم اندوهگین می كند. هرآنچه او را بیازارد... وخسته كند، مرا نیز آزرده می سازد. هر چه او را شادمان كند، مرا هم شادمان، و هر چه او را افسرده سازد مرا نیز افسرده می نماید. (2)
2- غضب فاطمه غضب خداست.
فرمود: ای فاطمه ، خداوند به خاطر غضب تو ، غضب می كند و به خاطر رضای تو خشنود می شود. (3)
3- فاطمه سرور زنان جهان
و سرور زنان با ایمان است.(4)زمانی نیز فرمود:... این فرشته آمده است تا به من بشارت دهد كه فاطمه سرور زنان بهشت است. (5)
4- فاطمه قبل از همه وارد بهشت می شود.
فرمود: اولین كسی كه وارد بهشت می شود، فاطمه دختر محمد صلوات الله علیه است. (6)
5- فاطمه علیها السلام ، روز قیامت ، هم منزل پیامبر اكرم (ص) است.
فرمود: من ، علی ، فاطمه ، حسن و حسین ، روز قیامت در زیر بارگاه عرش خواهیم بود. (7)
امیرالمؤمنین(ع) روایت كرده است كه شبی پیامبر اكرم(ص) در خانه ما خوابید. نیمه شب حسن آب خواست و حضرت برخاسته، كاسه ای آب از مشك برگرفته تا به او بنوشاند. دراین میان ، حسین دست به كاسه آب برد، پیامبر او را باز داشت و آب را به حسن داد. فاطمه (س) عرض كرد: ای رسول خدا! مثل اینكه حسن را بیشتر دوست می داری! فرمود: نه، ولی او قبل از حسین آب خواست. آنگاه فرمود: ای فاطمه، من ، تو و این دو و اینكه در خواب است [ علی(ع)] همه درروز قیامت در یك جا خواهیم بود. (8).
6- نسل فاطمه(س) بر آتش حرام است.
فرمود: فاطمه پاكدامن است، پس خدا نسل او را بر آتش حرام كرده است. (9)
و فرمود: خدا تو و فرزندانت را عذاب نخواهد كرد. (10)
R A H A
05-06-2011, 07:05 PM
7- فاطمه(س) میوه وجود پیامبر است.
فرمود: من درختی از بهشتم و فاطمه میوه اوست. (11)
8- فاطمه پاره ای از وجود پیامبر است.
فرمود: فاطمه ازوجود من است. هرچه او را خوشحال كند مرا خوشحال می سازد وهرچه او راغمگین سازد،مراغمگین می كند. (12)
9- دوست داران فاطمه ، در بهشتند.
فرمود: ای سلمان ، هركس فاطمه را دوست بدارد، در بهشت است و هر كس با فاطمه دشمنی ورزد، در جهنم است. ای سلمان، دوست داشتن فاطمه، در یكصد جایگاه به كار می آید كه راحت ترین آنها، لحظه مرگ، قبر، میزان، محشر، صراط و محاسبه است.
هر كس دخترم ، از او راضی باشد من از او راضی هستم و هر كس من از او راضی باشم خدا از او راضی است و هر كس كه فاطمه بر او غضب كند ، خدا براو غضب می كند. (13)
10- فاطمه (س) ، مظهر نیكی است.
فرمود: اگر حُسن و نیكی همچون پیكری نمایان می گردید ، همانا سیمای فاطمه می شد. بلكه فاطمه ، بزرگتر ازآن است . (14)
11- فاطمه (س) ، روح پیامبراست.
فرمود: دخترم ، فاطمه سرور اولین و آخرین زنان جهان است. او پاره تن من، نور چشم و میوه دل من و روح من است. او حوریه آدمی نسب است. هر گاه در محراب مقابل پروردگارش می ایستد ، نورش برای فرشتگان آسمان می درخشد آنچنان كه نورستارگان برای اهل زمین. و خدای عزوجل ، به فرشتگان می گوید: ای فرشتگان من، به بنده ام فاطمه بنگرید كه چگونه در مقابل من ایستاده واعضای بدنش ، از خوف من می لرزد. بنگرید چگونه قلبش متوجه من است. شما را شاهد می گیرم كه او و پیروانش را ازآتش ایمن كردم... آنگاه همان طور كه مریم را صدا زد او را صدا می زند و می گوید: ای فاطمه، خدا تو را برگزیده و تطهیر كرده وبر زنان جهان برتری بخشیده است...(15)
12- فاطمه (س) مادر پدرش است.
پیامبراكرم(ص) او را به این كنیه افتخار بخشید و او در مدینه ، به این كنیه مشهور بود. (16)
در تفسیر این كنیه ، گفته اند منظور از پدرشان ، رسالت پیامبر(ص) است . بنابراین فاطمه مادر اسلام و مسلمین است . یعنی همانطور كه اطفال در شداید وگرفتاری ها به مادر خویش پناه می برند و مادر مرجع و محور آنهاست ، فاطمه زهرا(س) پناهگاه پیروان اسلام در شداید و گرفتاری هاست. و هنگامی كه حق و باطل با هم مشتبه شوند جویندگان حق، راه راست و حق را از او می جویند.
به حقیقت فاطمه میزان است. همراه او بودن با خدا بودن است وپیروی از او ، پیمودن راه مستقیم است و جدایی از او ، جدایی از خدا و حقیقت اسلام.
R A H A
05-06-2011, 07:06 PM
رفتار پیامبر (ص) نسبت به زهرا(س)
زهرا(س) در نظرپیامبرعظیم الشأن ، ازجایگاهی بلند برخوردار بود و نمی توان برای منزلت و قرب فاطمه نزد رسول خدا(ص) حدی تعیین كرد. صحیح تر آن كه بگوییم ، زبان و قلم از قدرتی برخوردار نیست كه بتواند از عهده این كار برآید. در یك سخن باید گفت:" در پهناورترین مكان قلب پدر خویش جای داشته و در كشور وجود پیامبر اكرم(ص) ، بهترین موقعیت از آن وی بوده است ."(17)
علاقه حضرت رسول به دختر گرانقدر خود
1- كوتاه ترین زمان دوری
پیامبر عظیم الشأن اسلام ، هنگامی كه آهنگ سفر داشت با فاطمه علیها سلام بعد از همه وداع می كرد و هنگام مراجعت با او قبل از همه ملاقات می كرد.(18)
2- بوسه و احترام
عایشه روایت می كند: هنگامی كه فاطمه علیها سلام داخل می شد ، پدرش برمی خاست ، او را می بوسید و درجای خود می نشاند.همچنین اومی گوید: روزی پیامبرگلوی فاطمه را بوسید، عرض كردم: ای رسول خدا، كاری كردید كه پیشترانجام نمی دادید!
حضرت فرمود: ای عایشه، وقتی مشتاق بهشت می شوم گلوی فاطمه را می بوسم.(19)
3- سلام پیاپی
تا مدت ها پس از نزول آیه تطهیر، هنگامی كه پیامبر (ص) برای نمازهای پنجگانه از منزل خارج می شد نخست به در خانه فاطمه(س) می رفت، دستانش را به دو طرف در می گرفت وبا صدای بلند می فرمود: سلام بر شما، ای اهل بیت!(20)
پی نوشتها:
1- خصائص نسائی، ص 35 و كنز العمال ، ج 6، ص 220.
2- فضائل الخمسة، ج 3، ص 5-15.
3- ذخائر العقبی، ص 39 و میزان الاعتدال ذهبی،ج 2، ص 72.
4- فضائل الخمسة، ج 3، ص 146.
5- صحیح ترمذی، ج 2، ص 306.
6- مستدرك الصحیحین، ج 2،ص 152.
7- معجم هیثمی، ج 9، ص 184.
8- اُسد الغابة، ج 5، ص 269.
9- اسدالغابة، ج 5، ص 510.
10- كنزالعمال، ج 6، ص 219.
11- فرائد السمطین، ج 2، ص 30.
12- همان، ص 45.
13- همان، ص 67.
14- همان، ص 68.
15- همان، ص 35.
16- اسدالغابة، ج 5، ص 520/ الاستیعاب، ج 2، ص 752.
17- فاطمة زهرا از ولادت تا شهادت، ترجمه دكتر حسین فریدونی ، ص 227.
18- مستدرك الصحیحین، ج 1، ص 498. 19- صحیح ترمذی، ج 2، ص 319.
R A H A
05-06-2011, 07:06 PM
حدیث عبادت زهرا علیها سلام
حدیث نیایش زهرا علیها سلام در آیینه عبارت نگنجد و زبان ما از بیان عبادت و خضوع بی بی دو عالم قاصر است ، پس كلام معصومین علیهم السلام را به مدد می طلبیم تا جرعه ای از نیایش حضرت را به كام بنشانیم :
- داده حق
حضرت فاطمه علیها السلام به این جهت« بتول» نامیده شد كه از همه بریده و دل به خدا بسته بود.(1)
- تندیس عبادت
حسن بصری می گوید:
در میان امت اسلام، كسی خداپرست تر از فاطمه نبود. آنقدر در نماز می ایستاد كه پاهایش ورم می كرد.(2)
- نیاز نماز
حضرت فاطمه (س) در نمازش از ترس خدا ، نفس نفس می زد و (بغض در گلویش می شكست)(3)
- قدر شناس قدر
حضرت علی علیه السلام فرمود:
فاطمه (س) نمی گذاشت كسی از اهل خانه در شب های قدر به خواب رود به آنان غذای كم می داد و از روز قبل برای احیای شب قدر آماده می شد و می فرمود: محروم كسی است كه از بركات این شب محروم باشد.(4)
- نثار و ایثار
حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام از پدرانش نقل می كند: هر گاه حضرت فاطمه (س) دعا می كرد ، برای زنان و مردان مؤمن دعا می كرد و برای خود دعا نمی كرد، به او گفته شد: چرا شما برای مردم دعا می كنید اما برای خودتان دعا نمی كنید؟ فرمود: اول همسایه، آنگاه خانه.(5)
- وقت دعا
حضرت فاطمه (س) گوید: شنیدم پیامبر (ص) فرمود: غروب روز جمعه ساعتی است كه هر كس آن را مراقبت و در آن لحظه دعا كند ، عایش مستجاب شود. حضرت زهرا- برای درك آن ساعت- به خدمتكارش می گفت: بر فراز بلندی برو و هرگاه دیدی نیمه خورشید غروب نمود مرا خبر كن تا دعا كنم.(6)
- دو ركعت نماز
امام صادق (ع) فرمود:
مادرم فاطمه (س) همواره دو ركعت نماز را كه جبرئیل به او آموخته بود می خواند ، در ركعت اول آن ، پس از حمد صد بار سوره قدر و در ركعت دوم ، پس ازحمد صد بارسوره توحید را می خوانی، وپس ازسلام نماز ، تسبیحات حضرتش را نیز می گویی.(7) - هدیه بی نظیر
امیرالمؤمنین (ع) به حضرت زهرا گفت تا از پیامبر خادمی بخواهد، او نزد پیمبر رفت و ضمن نشان دادن پینه های دستش گفت: آسیاب كردن ، مرا به زحمت انداخته است و آنگاه درخواست خادمی كرد. پیامبر در پاسخ فرمود: آیا نمی خواهی- به جای خادم- هدیه ای به تو دهم كه از همه ی دنیا ارزشمندتر باشد؟ هنگامی كه برای خواب آماده شدی ، سی و چهار بار « الله اكبر» ، سی و سه بار« الحمدلله» و سی و سه بار « سبحان الله » بگو.(8)
- تسبیح تربت
امام صادق (ع) فرمود:
تسبیح حضرت فاطمه(ع) نخی بود كه برآن به تعداد تكبیرات ، 34 گره زده بود و آن را در دستش می چرخانید و تكبیر و تسبیح می گفت ؛ تا وقتی كه حمزه شهید شد و تسبیحی از تربت او ساخت ، و از آن پس ساختن تسبیح درمیان مردم رواج یافت.(9)
پی نوشت:
1- مستدرك عوالم ، ج 1، صص 81-80.
2- مناقب ، ج 3، ص 341.
3- ارشاد القلوب، ص 105.
4- دعائم الاسلام، ج 1، ص 282.
5- علل الشرایع، ج 16، ص 102.
6- معانی الاخبار، ص 399.
7- جمال الاسبوع، ص 173.
8- كنزالعمال، ج 7، ص 205. 9- وسائل الشیعه، ج 33، ص 401.
R A H A
05-06-2011, 07:06 PM
درسهایی از فاطمه علیهاالسلام
فاطمه علیهاالسلام آن بانوی بزرگ ما شهید شد و نه تنها شیعیان جهان، بلكه همه دوستان و آزادمنشان را عزادار ساخت. او زنی در خور احترام و بانویی نمونه و بیمانند در جهان بشریت بود. عمری كوتاه داشت، ولی از همه ساعات و ایام آن در راه بندگی خدا، و نجات انسانها از قیود و انحرافات استفاده كرد.
اینك مائیم و خاطرات فاطمه (علیهاالسلام)، مائیم و روح جهان و تلاش قرآنی فاطمه (علیهاالسلام) كه برای زنده داشتن آن خاطرات، سالانه هزاران مجلس وعظ سخنرانی برپا میسازیم و به یاد عظمت و بزرگواریهای او احساس غرور میكنیم و جهت رنجها و مصیبتهای وارده بر او اشكها میریزیم و یا او را وسیله گرانقدری در پیشگاه خدا قرار داده و به عرض حاجت مینشینیم.
این تلاشها و برنامهها خوب و ارزندهاند ولی جهتدهنده به سوی مقصود نیستند و نقش سازندگی و تحولانگیزی آنها اندك است. فاطمه علیهاالسلام برای این، تلاش نکرد كه به او احسنت و مرحبا بگوئیم و بدان خاطر به شهادت نرسید كه اشك ما را بدرقه راه كند و یا مجالس عزای او صرفاً برای عزاداری و توبه نیست كه مقصدی فوق آن مطرح است
R A H A
05-06-2011, 07:06 PM
ادامه...
بهترین توسل
بهترین توسل برای نجات از مشكلات و همّ و غمّی كه در سر راه ماست توسل به راه و رسم حیات فاطمه علیهاالسلام است. فاطمه علیهاالسلام قافله سالار زنان جهان و مایه افتخار دنیای اسلام است. زندگی او بر اساس ایمان و اعتقاد و باور راستین است. عرضه كننده ب
راه فاطمه (علیهاالسلام) تنها راه دیروز نبوده و نیست كه راه امروز است و هر روز. و تنها راه. شریعت خاص و آئینی ویژه نیست كه راه فطرت است و بدین سان در همه جای جهان قابل اجرا و عملی است. اگر ما راه فاطمه (علیهاالسلام) را راه اسلام میخوانیم بدان خاطر است كه در باور ما اسلام، آئین فطرت است. تعالیم آن با زمینههای فطری سازگار است و فاطمه (علیهاالسلام) آنچه را كه دارد از عطایای الهی است كه در سایه تطابق خود با اندیشههای اسلامی آن را به دست آورده است.
هترین ایدهها و سنتهاست و راه او، راه نجات است. و از رمز پیروزیها و انحطاطها در پیروی یا عدم تبعیت از راه و رسم اوست.
راه فاطمه (علیهاالسلام) تنها راه دیروز نبوده و نیست كه راه امروز است و هر روز. و تنها راه. شریعت خاص و آئینی ویژه نیست كه راه فطرت است و بدین سان در همه جای جهان قابل اجرا و عملی است. اگر ما راه فاطمه (علیهاالسلام) را راه اسلام میخوانیم بدان خاطر است كه در باور ما اسلام، آئین فطرت است. تعالیم آن با زمینههای فطری سازگار است و فاطمه (علیهاالسلام) آنچه را كه دارد از عطایای الهی است كه در سایه تطابق خود با اندیشههای اسلامی آن را به دست آورده است.
ذكر یک هشدار بجاست كه گمان نرود نجاتبخشی انسان تنها در سایه گریه بر فاطمه علیهاالسلام حاصل است و یا با گریهی تنها، میتوان آلودگیها را از خود زدود. گریه عاطفی و ناشی از دلسوزیها و به خاطر تصویر مصائب جانكاه و دردهای انسانی ستمدیده نمیتواند گرهی از مشكل بگشاید و عامل نجات گردد كه اگر چنین بود عمر سعد نجات یافته است. زیرا در عصر عاشورا از دیدن مصائب بازماندگان حسین دلش به رقّت آمد و سوخت و قطرات اشك هم نثار كرد.
گریه بر فاطمه علیهاالسلام باید گریه معرفت باشد و گریه ندامت از این كه من گنهكارم چرا كه میتوانستم پاك و سالم باشم. چرا گنه كردهام؛ و گریه حسرت كه چرا از كاروان فاطمه (علیهاالسلام) عقب افتادهام. و در پس این گریه تصمیمگیری بر این امر كه دیگر به راه خطا نروم، و حق خدا و خلق را كه بر ذمه دارم ادا كنم. و سختگیری بر خود از طریق عبادتی چون عبادت فاطمه (علیهاالسلام)، که لذت گناه را فراموش كنم و حتی گوشت روئیده از گناه را ذوب نمایم و حال و عملم خلاف آن باشد كه بوده است.
R A H A
05-06-2011, 07:06 PM
ادامه...
یاد فاطمه علیهاالسلام
فاطمه (علیهاالسلام) را باید همیشه به یاد داشت و یاد او باید یاد عشق در ایمان باشد و یاد عاطفه و احساس توام با تعقل او درخور یاد كردن و ذكر است؛ بدان خاطر كه تصویر آزادگی او به ما درس آزادی میدهد، خاطره حقطلبیش به ما درس وظیفه و جرئت و شهامت میدهد و یا مبارزهاش در ما روح مبارزات حقطلبانه را احیاء میكند.
ما با یاد فاطمه علیهاالسلام و موضعگیریهایش باید این درس را داشته باشیم كه به موضعگیری اندیشه در شرایط گوناگون و متفاوت زندگی دست یابیم و در هر مساله و مشكل از خود سوال كنیم اگر فاطمه (علیهاالسلام) با این مشكل مواجه میشد چه میكرد؟ و هم با مطالعه تاریخ زندگیش از او و از راه و روش او الهام میگیریم و طریق خود را روشن و هموار كرده و به پیش رویم.
او ولیّ خدا بود دارای ایمان و عصمت، علی (علیهالسلام) او را یکی از دو ركن جهان اسلام معرفی كرد كه ركن اول آن شخص پیامبر بود. و آن روز كه فاطمه (علیهاالسلام) از دنیا رفت علی (علیهالسلام) با تأثر و اندوه فرموده بود این همان ركن دومی بود كه از دست رفت (هذا ركن الاخر) و چنانچه پیامبر اکرم در مورد فاطمه علیهاالسلام فرموده بود: هذا احدالركنین [1] و آدمی برای استواری نیایش، ناگزیر به ستون و ركنی نیاز دارد. هر قدر آن ركن مهمتر و سنگینتر، استحكام بنا و اعتماد ما بدان بیشتر و زیادتر است و این خود نیز اسوهآموزی و الگوپذیری است كه آیات قرآن و روایات، ما را بدان توصیه میكنند.
درس آموزی از فاطمه علیهاالسلام
برای فاطمه علیهاالسلام رمز و رازی الهی و مقصدی لاهوتی، معرفی كردهاند و در خور اسوه بودن برای بشریت. اسناد و روایات ما نشان میدهند او ولی خداست، معصومه و محصوره از گناه است، آزاده است و آزاد از قیود بشر ساخته، دارای تقوائی بینظیر و ادبی كم نظیرتر در دنیای زنان. دارای رقّت قلب، ایمان آمیخته با اركان وجودی، صبر و مقاومت در امور، حلم و متانت در كارها، علوّ روح، دارای سرعت در ادراك و تعقل جهتدار كه به سوی بینهایت است، دارای شجاعت گرفته از ایمان، تنها و تنها در جهان بشریت و نمونه عالی حبّ خدا و اسوه در پرستش و نیایش، شرافت و جدال و برگزیده خدا و ... .
و بدین سان همه عملكردها، مواضع، حالات و حركاتش درس است. زندگی او خود یك راه است و راه اسلام، مسلمانی و راه فطرت با درسآموزی از فاطمه علیهاالسلام است كه میتوانیم دریابیم راه خدا چیست؟ راه ایمان و تقوا كدام است؟ راه حقطلبی و مبارزه و تلاش در راه هدف الهی كدام است؟.
فاطمه علیهاالسلام به زنان ما درس میدهد، درس زندگی، درس جهاد و مبارزه، درس مرزداری ایدئولوژی و درس حضور اجتماعی در عین رعایت موازین شرعی و او آموزگار مسلم راهی است كه بشریت از ابتدای پیدایش خود تا امروز خواستار و متوقع شناخت آن راه و طی طریق در آن مسیر بوده است
R A H A
05-06-2011, 07:07 PM
ادامه...
عبرتآموزی از تاریخ
ما در مطالعه حیات فاطمه علیهاالسلام درسهائی میآموزیم كه از یك سو درس عبرتاند و از سوی دیگر در خور ثبت در تاریخ برای راهآموزی ما. و در ضمن این مطالعه با كسانی آشنا شدیم كه برای دستیابی به رتبه و مقام ظاهر و بزرگ و جلال و شكوه فاطمه علیهاالسلام را نادیده گرفته و خواستند از این راه به نوائی برسند ولی خدای آن را برای همیشهشان پذیرا نشد.
برخی شكوه فاطمه علیهاالسلام را فراموش كردند، به خاطر نانی، به دریوزگی درآمدن و به خاطر مقامی، با دستگاه ظلم همدست شدند، آزادگی خود، و حتی شرافت خویش را فروختند و مجری فرمان خائنان شدند كه در سایه آن فاطمه علیهاالسلام مجروح و زخمی به بستر افتاد و بر اثر همان صدمات جسمش ناتوان شد و از دنیا رفت.
ولی امروز نه آن دونانصفت حضور دارند و نه فاطمه علیهاالسلام؛ هر دو از جهان رخت بربستند و چه درس عبرتی از این بالاتر كه میبینیم ظالمان با خرید آن همه ننگها طرفی نیستند و ظلم و تجاوز و غصبشان برای آنها آبروئی نساخت و راه و روش شرم انگیزشان راهی و وسیلهای برای سعادتشان فراهم نكرد.
آنان كه در آن روز جز به خود و نیت پست خود نمیاندیشیدند اینك در كجایند و فاطمه علیهاالسلام در كجاست؟
آنها كه در زیر پوششهای تبلیغاتی خود خواستند نور خدا را خاموش كنند آیا به هدف خود رسیدند؟ آیا آنها عزت دارند یا فاطمه علیهاالسلام؟ دیدید كه اشك مظلوم چهها كرد؟ و قطرات سرشك صاف و روان چگونه ریشه آنها را قطع کرد؟
فاطمه علیهاالسلام جان داد ولی آبرومندانه، زندگی كرد ولی مدبرانه، مبارزه كرد ولی اندیشمندانه، تسلیم نشد حتی در بستر مرگ، رای خود را عوض نكرد حتی به بهای جان، دست از دفاع از مقام ولایت علی (علیهالسلام) برنداشت حتی به بهای سقط فرزند، و از دامن علی (علیهالسلام) دست نكشید مگر به ضربه تازیانه، و وقتی که بیهوش شد. و اینها همه درس است برای آن كس كه حسرت جلال و شكوه فاطمه علیهاالسلام را در دل دارد.
فاطمه علیهاالسلام محور درسها
او محور درسهاست و در حیات شخصی، در عبادت و نیایش در كار و تلاش، در احساس تعهد و در انجام مسؤلیت، در تكلیف نسبت به خود و خدا و جامعه در هدفداری و در برنامهریزی، در اعمال روش معین در امور، در نظارت اجتماعی، در امر به معروف و نهی از منكر و در مبارزه و حقطلبی.
او با عمل درس داد، درس توّلا و تبّرا، درس همرزمی با همسر در تعقیب هدف مشترك، درس صفا و اخلاص در كارها، درس انجام وظیفه هدایت برای زنان، درس كمككاری برای مردم، درس زیر بازوگیری، درس بیان حق، درس از خود گذشتگی و ایثار، درس ثبات قدم در برابر متجاوزان و غاصبان، درس حجاب و پوشش، درس پرچمافرازی و گاهی پرچم ساختن مظلومیت، حتی پنهان کردن جنازه و قبر خود برای هشیار كردن.
- او دختری برای پدر است در احترام پدر، رعایت حال او، دفاع از او، مهرورزی به پدر، رعایت شئون او.
- او همسری است برای شوهر، همشأن او، كفو او، دوستی با شوهر، همرزمی با او، همگامی با او.
- او مادری است برای فرزندان، مادری متعهد، درسآموز، مهربان، صمیمی و همراه، القاء كننده ایمان و اخلاق.
- او عضوی است برای جامعه، خود اهل احسان و خیر، اهل هدایت و ارشاد، تمام كننده حجت.
- و او الگوی مكتب محمد (صلی الله علیه وآله) است.
R A H A
05-06-2011, 07:07 PM
ادامه...
مرزهای درس آموزی
برای آن كس که طالب راه فاطمه علیهاالسلام و در مسیر سعادت آموزی است، مرزهای مطالعه و تحقیق در حیاتش از این دیدها و جنبهها میتوانند مفید باشند.
1- فاطمه علیهاالسلام در رابطه با خود: تلاش او در خداشناسی، خودسازی، پرورش ابعاد وجودی، حیات شخصی، رشد خود و ... .
2- فاطمه علیهاالسلام در رابطه با خدای خود در شناخت او از خدا در عبادت، اطاعت، تسلیم، استمداد، توكل، هدف و خشیت از خدا، امیدواریها ...
3- فاطمه علیهاالسلام در رابطه با انسانها: پدر، مادر، اعضای خانواده، همسر، فرزندان، خادمان، دوست، دشمن، مؤمن، كافر، مشرك، منافق و ... .
4- فاطمه علیهاالسلام در رابطه با دنیا: دنیا، ارزش آن، تلقی از آن، وظیفهاش در جهان، موضعگیریها، نگرشها ... .
5- فاطمه علیهاالسلام در رابطه با پدیدههای این جهان: از نعمتها، آب و خاك، حیوان، حق، باطل و عوامل و موانع رشد، پدیدههای مرئی و نامرئی ... .
6- فاطمه علیهاالسلام در رابطه با واقعیتهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، فقر و غنا و دیگر جنبههائی كه از آن میزایند.
و در سایه این مطالعه و تحقیق راهها روشن میشوند. و آنگاه عزم و ارادهای نیرومند لازم است تا حیات خود را بر پایه این شناختها استوار سازد. قدم در جای قدم او بگذارد خوشبختی و بدبختی را بر اساس این چارچوبها تنظیم نماید.
فاطمه علیهاالسلام؛ سندیت حق
فاطمه علیهاالسلام سند حق است در برابر باطل، سند زن اسلامی در برابر غیر آن است. او سندی است برای معرفی زن و ارزش او و رشد او، و كمال او، و نمونهای از یك همسر ایدهآل، مادر ارزنده و عضوی برای جامعه، هادی زنان، الگوی نیایش، اسوه پوشش... .
و هم او سند مظلومیت است، سند حقطلبی است. كبودی بدنش خط روشنی بر سیه روزی خصم است و ورم بازویش نشانه بدستیزی دشمن برای كوتاه كردن دست او از دامن حق و این خود یك سند است. اثر ضربههای تازیانه بر بدن، خطوط كبودی در آن پدید آوردند كه هر كدام خطوط روشنی است بر بی منطقی دشمن.
فاطمه علیهاالسلام امروز در میان ما نیست ولی خاطره نالههای دردمندانهاش كه به خاطر نجات امت و اصلاح شوؤن آنها بر میآمد هنوز در گوشها طنینانداز است. و شهادت مظلومانهاش حاكی از مقاومت و خطابه جانانهاش پرچمی افروخته بر قلب تاریخ برای اعلام حق و قبر پنهانش اعلام نوعی ناامنی پدید آمده از غاصبان حق.
سلام بر فاطمه (علیهاالسلام) و پدرش، سلام بر فاطمه (علیهاالسلام) و همسرش، سلام بر فاطمه (علیهاالسلام) و فرزندان و ذریهاش.
پینوشت:
1- ذخائر العقبی، ص 56.
منبع:
کتاب در مكتب فاطمه علیهاالسلام، دكتر علی قائمی، فصل 28.
R A H A
05-06-2011, 07:07 PM
چهل حدیث گهربار از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
1 قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء سلام اللّه علیها: نَحْنُ وَسیلَتُهُ فى خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ خاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ قُدْسِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّتُهُ فى غَیْبِهِ، وَ نَحْنُ وَرَثَةُ اءنْبیائِهِ.(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید: ج 16، ص 211.)
ما اهل بیت پیامبر وسیله ارتباط خداوند با خلق او هستیم ، ما برگزیدگان پاك و مقدّس پروردگار مى باشیم ، ما حجّت و راهنما خواهیم بود؛ و ما وارثان پیامبران الهى هستیم .
2 قالَتْ علیها السلام : وَ هُوَ الا مامُ الرَبّانى ، وَ الْهَیْكَلُ النُّورانى ، قُطْبُ الا قْطابِ، وَسُلالَةُ الاْ طْیابِ، النّاطِقُ بِالصَّوابِ، نُقْطَةُ دائِرَةِ الا مامَةِ.(ریاحین الشّریعة : ج 1، ص 93.)
در تعریف امام علىّ علیه السلام فرمود : او پیشوائى الهى و ربّانى است ، تجسّم نور و روشنائى است ، مركز توجّه تمامى موجودات و عارفان است ، فرزندى پاك از خانواده پاكان مى باشد، گویندهاى حقّگو و هدایتگر است ، او مركز و محور امامت و رهبریّت است.
3 قالَتْ علیها السلام : ابَوا هِذِهِ الاْ مَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلىُّ، یُقْیمانِ اءَودَّهُمْ، وَ یُنْقِذانِ مِنَ الْعَذابِ الدّائِمِ إ نْ اطاعُوهُما، وَ یُبیحانِهِمُ النَّعیمَ الدّائم إنْ واقَفُوهُما.(بحارالا نوار: ج 23، ص 259، ح 8.)
حضرت محمّد صلّى اللّه علیه و آله و علىّ علیه السلام ، والِدَین این امّت هستند، چنانچه از آن دو پیروى كنند آن ها را از انحرافات دنیوى و عذاب همیشگى آخرت نجات مى دهند؛ و از نعمت هاى متنوّع و وافر بهشتى بهره مندشان مى سازند.
4 قالَتْ علیها السلام : مَنْ اصْعَدَ إ لىَ اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، اهْبَطَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ افْضَلَ مَصْلَحَتِهِ.(بحار: ج 67، ص 249، ح 25)
هر كس عبادات و كارهاى خود را خالصانه براى خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحت ها و بركات خود را براى او تقدیر مى نماید.
5 قالَتْ علیها السلام : إنَّ السَّعیدَ كُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَنْ احَبَّ عَلیّا فى حَیاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ.(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید: ج 2، ص 449 )
همانا حقیقت و واقعیّت تمام سعادت ها و رستگارى ها در دوستى علىّ علیه السلام در زمان حیات و پس از رحلتش خواهدبود.
6 قالَتْ علیها السلام : إلهى وَ سَیِّدى ، اءسْئَلُكَ بِالَّذینَ اصْطَفَیْتَهُمْ، وَ بِبُكاءِ وَلَدَیَّ فى مُفارِقَتى اَنْ تَغْفِرَ لِعُصاةِ شیعَتى ، وَشیعَةِ ذُرّیتَى .(كوكب الدّرىّ: ج 1، ص 254.)
خداوندا، به حقّ اولیاء و مقرّبانى كه آنها را برگزیدهاى ، و به گریه فرزندانم پس از مرگ و جدائى من با ایشان ، از تو مى خواهم گناه خطاكاران شیعیان و پیروان ما را ببخشى .
R A H A
05-06-2011, 07:07 PM
قالَتْ علیها السلام : شیعَتُنا مِنْ خِیارِ اءهْلِ الْجَنَّةِ وَكُلُّ مُحِبّینا وَ مَوالى اَوْلیائِنا وَ مُعادى اعْدائِنا وَ الْمُسْلِمُ بِقَلْبِهِ وَ لِسانِهِ لَنا.(بحارالا نوار: ج 68، ص 155، س 20، ضمن ح 11.)
شیعیان و پیروان ما، و همچنین دوستداران اولیاء ما و آنان كه دشمن دشمنان ما باشند، نیز آنهایى كه با قلب و زبان تسلیم ما هستند بهترین افراد بهشتیان خواهند بود.
8 قالَتْ علیها السلام : وَاللّهِ یَابْنَ الْخَطّابِ لَوْلا إ نّى اكْرَهُ انْ یُصیبَ الْبَلاءُ مَنْ لاذَنْبَ لَهُ، لَعَلِمْتَ انّى سَاءُقْسِمُ عَلَى اللّهِ ثُمَّ اجِدُهُ سَریعَ الاْ جابَةِ. 1
حضرت به عمر بن خطّاب فرمود: سوگند به خداوند، اگر نمى ترسیدم كه عذاب الهى بر بى گناهى ، نازل گردد؛ متوجّه مى شدى كه خدا را قسم مى دادم و نفرین مى كردم . و مى دیدى چگونه دعایم سریع مستجاب مى گردید.
9 قالَتْ علیها السلام : وَاللّهِ، لاكَلَّمْتُكَ ابَدا، وَاللّهِ لاَ دْعُوَنَّ اللّهَ عَلَیْكَ فى كُلِّ صَلوةٍ. 2
پس از ماجراى هجوم به خانه حضرت ، خطاب به ابوبكر كرد و فرمود: به خدا سوگند، دیگر با تو سخن نخواهم گفت ، سوگند به خدا، در هر نمازى تو را نفرین خواهم كرد.
10 قالَتْ علیها السلام : إنّى اُشْهِدُاللّهَ وَ مَلائِكَتَهُ، انَّكُما اَسْخَطْتُمانى ، وَ ما رَضیتُمانى ، وَ لَئِنْ لَقیتُ النَبِیَّ لا شْكُوَنَّكُما إلَیْهِ. 3
هنگامى كه ابوبكر و عمر به ملاقات حضرت آمدند فرمود: خدا و ملائكه را گواه مى گیرم كه شما مرا خشمناك كرده و آزردهاید، و مرا راضى نكردید، و چنانچه رسول خدا را ملاقات كنم شكایت شما دو نفر را خواهم كرد.
11 قالَتْ علیها السلام : لاتُصَلّى عَلَیَّ اُمَّةٌ نَقَضَتْ عَهْدَاللّهِ وَ عَهْدَ ابى رَسُولِ اللّهِ فى امیرالْمُؤ منینَ عَلیّ، وَ ظَلَمُوا لى حَقىّ، وَاءخَذُوا إ رْثى ، وَخَرقُوا صَحیفَتى اللّتى كَتَبها لى ابى بِمُلْكِ فَدَك .4
افرادى كه عهد خدا و پیامبر خدا را درباره امیرالمؤمنین علىّ علیه السلام شكستند، و در حقّ من ظلم كرده و ارثیّهام را گرفتند و نامه پدرم را نسبت به فدك پاره كردند، نباید بر جنازه من نماز بگذارند.
12 قالَتْ علیها السلام : إلَیْكُمْ عَنّى ، فَلا عُذْرَ بَعْدَ غَدیرِكُمْ، وَالاَْمْرُ بعد تقْصیركُمْ، هَلْ تَرَكَ ابى یَوْمَ غَدیرِ خُمّ لاِ حَدٍ عُذْوٌ. 5
خطاب به مهاجرین و انصار كرد و فرمود: از من دور شوید و مرا به حال خود رها كنید، با آن همه بى تفاوتى و سهل انگارى هایتان ، عذرى براى شما باقى نمانده است . آیا پدرم در روز غدیر خم براى كسى جاى عذرى باقى گذاشت ؟
R A H A
05-06-2011, 07:08 PM
قالَتْ علیها السلام : جَعَلَ اللّهُ الاْیمانَ تَطْهیرا لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزیها لَكُمْ مِنَ الْكِبْرِ، وَالزَّكاةَ تَزْكِیَةً لِلنَّفْسِ، وَ نِماءً فِى الرِّزقِ، وَالصِّیامَ تَثْبیتا لِلاْ خْلاصِ، وَالْحَّجَ تَشْییدا لِلدّینِ 6
خداوند سبحان ، ایمان و اعتقاد را براى طهارت از شرك و نجات از گمراهى ها و شقاوت ها قرار داد. و نماز را براى خضوع و فروتنى و پاكى از هر نوع تكّبر، مقرّر نمود. و زكات (و خمس ) را براى تزكیه نفس و توسعه روزى تعیین نمود. و روزه را براى استقامت و اخلاص در اراده ، لازم دانست . و حجّ را براى استحكام اءساس شریعت و بناء دین اسلام واجب نمود.
14 قالَتْ علیها السلام : یا ابَاالْحَسَنِ، إنَّ رَسُولَ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ عَهِدَ إلَىَّ وَ حَدَّثَنى أنّى اَوَّلُ اهْلِهِ لُحُوقا بِهِ وَلا بُدَّ مِنْهُ، فَاصْبِرْ لاِ مْرِاللّهِ تَعالى وَارْضَ بِقَض ائِهِ. 7
اى ابا الحسن! همسرم ، همانا رسول خدا با من عهد بست واظهار نمود: من اوّل كسى هستم از اهل بیتش كه به او ملحق مى شوم و چارهاى از آن نیست ، پس تو صبر نما و به قضا و مقدّرات الهى خوشنود باش .
15 قالَتْ علیها السلام : مَنْ سَلَّمَ عَلَیْهِ اَوْ عَلَیَّ ثَلاثَةَ اءیّامٍ اءوْجَبَ اللّهُ لَهُ الجَنَّةَ، قُلْتُ لَها: فى حَیاتِهِ وَ حَیاتِكِ؟
قالَتْ: نعَمْ وَ بَعْدَ مَوْتِنا. 8
هر كه بر پدرم رسول خدا و بر من به مدّت سه روز سلام كند خداوند بهشت را براى او واجب مى گرداند، چه در زمان حیات و یا پس از مرگ ما باشد.
16 قالَتْ علیها السلام : ما صَنَعَ ابُوالْحَسَنِ إلاّ ما كانَ یَنْبَغى لَهُ، وَلَقَدْ صَنَعُوا ما اللّهُ حَسیبُهُمْ وَ طالِبُهُمْ. 9
آنچه را امام علىّ علیه السلام نسبت به دفن رسول خدا و جریان بیعت انجام داد، وظیفه الهى او بوده است ، و آنچه را دیگران انجام دادند خداوند آنها را محاسبه و مجازات مى نماید.
17 قالَتْ علیه السلام : خَیْرٌ لِلِنّساءِ انْ لایَرَیْنَ الرِّجالَ وَلایَراهُنَّ الرِّجالُ. 10
بهترین چیز براى حفظ شخصیت زن آن است كه مردى را نبیند و نیز مورد مشاهده مردان قرار نگیرد.
18 قالَتْ علیها السلام : اوُصیكَ یا ابَاالْحَسنِ انْ لاتَنْسانى ، وَ تَزُورَنى بَعْدَ مَماتى .11
ضمن وصیّتى به همسرش اظهار داشت : مرا پس از مرگم فراموش نكنى . و به زیارت و دیدار من بر سر قبرم بیایى .
19 قالَتْ علیها السلام : إنّى قَدِ اسْتَقْبَحْتُ ما یُصْنَعُ بِالنِّساءِ، إنّهُ یُطْرَحُ عَلىَ الْمَرْئَةِ الثَّوبَ فَیَصِفُها لِمَنْ رَاءى ، فَلا تَحْمِلینى عَلى سَریرٍ ظاهِرٍ، اُسْتُرینى، سَتَرَكِ اللّهُ مِنَ النّارِ. 12
در آخرین روزهاى عمر پر بركتش ضمن وصیّتى به اسماء فرمود: من بسیار زشت و زننده مىدانم كه جنازه زنان را پس از مرگ با انداختن پارچهاى روى بدنش تشییع مىكنند. و افرادى اندام و حجم بدن او را مشاهده كرده و براى دیگران تعریف مى نمایند. مرا بر تخت كه اطرافش پوشیده نیست و مانع مشاهده دیگران نباشد قرار مده بلكه مرا با پوشش كامل تشییع كن ، خداوند تو را از آتش جهنّم مستور و محفوظ نماید.
R A H A
05-06-2011, 07:08 PM
20 قالَتْ علیها السلام : .... إنْ لَمْ یَكُنْ یَرانى فَإنّى اراهُ، وَ هُوَ یَشُمُّ الریح . 13
مرد نابینائى وارد منزل شد و حضرت زهراء علیها السلام پنهان گشت ، وقتى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله علّت آن را جویا شد؟ در پاسخ پدر اظهار داشت : اگر آن نابینا مرا نمى بیند، من او را مى بینم ، دیگر آن كه مرد، حسّاس است و بوى زن را استشمام مى كند.
21 قالَتْ علیها السلام : أصْبَحْتُ وَ اللّهِ! عاتِقَةً لِدُنْیاكُمْ، قالِیَةً لِرِجالِكُمْ. 14
بعد از جریان غصب فدك و احتجاج حضرت ، بعضى از زنان مهاجر و انصار به منزل حضرت آمدند و احوال وى را جویا شدند، حضرت در پاسخ فرمود: به خداوند سوگند، دنیا را آزاد كردم و هیچ علاقه اى به آن ندارم ، همچنین دشمن و مخالف مردان شما خواهم بود.
22 قالَتْ علیها السلام : إنْ كُنْتَ تَعْمَلُ بِما اءمَرْناكَ وَ تَنْتَهى عَمّا زَجَرْناكَ عَنْهُ، قَانْتَ مِنْ شیعَتِنا، وَ إلاّ فَلا. 15
اگر آنچه را كه ما اهل بیت دستور داده ایم عمل كنى و از آنچه نهى كرده ایم خوددارى نمائى ، تو از شیعیان ما هستى وگرنه ، خیر.
23 قالَتْ علیها السلام : حُبِّبَ إ لَیَّ مِنْ دُنْیاكُمْ ثَلاثٌ: تِلاوَةُ كِتابِ اللّهِ، وَالنَّظَرُ فى وَجْهِ رَسُولِ اللّهِ، وَالاْنْفاقُ فى سَبیلِ اللّهِ.
سه چیز از دنیا براى من دوست داشتنى است : تلاوت قرآن ، نگاه به صورت رسول خدا، انفاق و كمك به نیازمندان در راه خدا.
24 قالَتْ علیها السلام : اُوصیكَ اَوّلاً انْ تَتَزَوَّجَ بَعْدى بِإبْنَةِ اُخْتى اءمامَةَ، فَإ نَّها تَكُونُ لِوُلْدى مِثْلى ، فَإنَّ الرِّجالَ لابُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّساءِ.16
در آخرین لحظات عمرش به همسر خود چنین سفارش نمود: پس از من با دختر خواهرم اءمامه ازدواج نما، چون كه او نسبت به فرزندانم مانند خودم دلسوز و متدیّن است . همانا مردان در هر حال ، نیازمند به زن مى باشند.
R A H A
05-06-2011, 07:09 PM
25 قالَتْ علیها السلام : الْزَمْ رِجْلَها، فَإنَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ اقْدامِها، و الْزَمْ رِجْلَها فَثَمَّ الْجَنَّةَ. 17
همیشه در خدمت مادر و پاى بند او باش ، چون بهشت زیر پاى مادران است ؛ و نتیجه آن نعمت هاى بهشتى خواهد بود.
26 قالَتْ علیها السلام : ما یَصَنَعُ الصّائِمُ بِصِیامِهِ إذا لَمْ یَصُنْ لِسانَهُ وَ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ جَوارِحَهُ. 18
روزه دارى كه زبان و گوش و چشم و دیگر اعضاء و جوارح خود را كنترل ننماید هیچ سودى از روزه خود نمى برد.
27 قالَتْ علیها السلام : اَلْبُشْرى فى وَجْهِ الْمُؤْمِنِ یُوجِبُ لِصاحِبهِ الْجَنَّةَ، وَ بُشْرى فى وَجْهِ الْمُعانِدِ یَقى صاحِبَهُ عَذابَ النّارِ. 19
تبسّم و شادمانى در برابر مؤ من موجب دخول در بهشت خواهد گشت، و نتیجه تبسّم در مقابل دشمنان و مخالفان سبب ایمنى ازعذاب خواهد بود.
28 قالَتْ علیها السلام : لایَلُومَنَّ امْرُءٌ إلاّ نَفْسَهُ، یَبیتُ وَ فى یَدِهِ ریحُ غَمَرٍ. 20
كسى كه بعد از خوردن غذا، دست هاى خود را نشوید دستهایش آلوده باشد، چنانچه ناراحتى برایش بوجود آید كسى جز خودش را سرزنش نكند.
29 قالَتْ علیها السلام : اصْعَدْ عَلَى السَّطْحِ، فَإ نْ رَأیْتَ نِصْفَ عَیْنِ الشَّمْسِ قَدْ تَدَلّى لِلْغُرُوبِ فَأ عْلِمْنى حَتّى أدْعُو. 21
روز جمعه نزدیك غروب آفتاب به غلام خود مى فرمود: بالاى پشت بام برو، هر موقع نصف خورشید غروب كرد مرا خبر كن تا براى خود و دیگران دعا كنم .
30 قالَتْ علیها السلام : إنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعا وَلایُبالى . 22
همانا خداوند متعال تمامى گناهان بندگانش را مى آمرزد و از كسى باكى نخواهد داشت .
31 قالَتْ علیها السلام : الْجارُ ثُمَّ الدّارُ. 23
اوّل باید در فكر مشكلات و آسایش همسایه و نزدیكان و سپس در فكر خویشتن بود.
R A H A
05-06-2011, 07:09 PM
32 قالَتْ علیها السلام : الرَّجُلُ اُحَقُّ بِصَدْرِ دابَّتِهِ، وَ صَدْرِ فِراشِهِ، وَالصَّلاةِ فى مَنْزِلِهِ إلا الاْمامَ یَجْتَمِعُ النّاسُ عَلَیْهِ. 24
هر شخصى نسبت به مركب سوارى ، و فرش منزل خود و برگزارى نماز در آن از دیگرى در اولویّت است مگر آن كه دیگرى امام جماعت باشد و بخواهد نماز جماعت را اقامه نماید، نباشد.
33 قالَتْ علیها السلام : یا ابَة ، ذَكَرْتُ الْمَحْشَرَ وَ وُقُوفَ النّاسِ عُراةً یَوْمَ الْقیامَةِ، واسَوْاء تاهُ یَوْمَئِذٍ مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ. 25
اى پدر، من به یاد روز قیامت افتادم كه مردم چگونه در پیشگاه خداوند با حالت برهنه خواهند ایستاد و فریاد رسى ندارد، جز اعمال و علاقه نسبت به اهل بیت علیهم السلام .
34 قالَتْ علیها السلام : إذا حُشِرْتُ یَوْمَ الْقِیامَةِ، اشْفَعُ عُصاةَ اءُمَّةِ النَّبىَّ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَسَلَّمَ. 26
هنگامى كه در روز قیامت برانگیخته و محشور شوم ، خطاكاران امّت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله ، را شفاعت مى نمایم .
35 قالَتْ علیها السلام : فَاكْثِرْ مِنْ تِلاوَةِ الْقُرآنِ، وَالدُّعاءِ، فَإنَّها ساعَةٌ یَحْتاجُ الْمَیِّتُ فیها إلى اُنْسِ الاْحْیاءِ.27
ضمن وصیّتى به امام علىّ علیه السلام اظهار نمود: پس از آن كه مرا دفن كردى ، برایم قرآن را بسیار تلاوت نما، و برایم دعا كن ، چون كه میّت در چنان موقعیّتى بیش از هر چیز نیازمند به اُنس با زندگان مى باشد.
36 قالَتْ علیها السلام : یا ابَا الحَسَن ، إنّى لا سْتَحى مِنْ إلهى انْ اكَلِّفَ نَفْسَكَ مالاتَقْدِرُ عَلَیْهِ. 28
خطاب به همسرش امیرالمؤ منین علىّ علیه السلام كرد: من از خداى خود شرم دارم كه از تو چیزى را در خواست نمایم و تو توان تهیه آن را نداشته باشى .
37 قالَتْ علیها السلام : خابَتْ اُمَّةٌ قَتَلَتْ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّها.(مدینة المعاجز: ج 3، ص 430.)
رستگار و سعادتمند نخواهند شد آن گروهى كه فرزند پیامبر خود را به قتل رسانند.
38 قالَتْ علیها السلام : ... وَ النَّهْىَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزیها عَنِ الرِّجْسِ، وَاجْتِنابَ الْقَذْفِ حِجابا عَنِ اللَّعْنَةِ، وَ تَرْكَ السِّرْقَةِ ایجابا لِلْعِّفَةِ.(ریاحین الشّریعة : ج 1، ص 312، فاطمة الزهراء علیها السلام : ص 360، قطعه اى از خطبه طولانى و معروف آن مظلومه .)
خداوند متعال منع و نهى از شرابخوارى را جهت پاكى جامعه از زشتىها و جنایت ها؛ و دورى از تهمت ها و نسبت هاى ناروا را مانع از غضب و نفرین قرار داد؛ و دزدى نكردن ، موجب پاكى جامعه و پاكدامنى افراد مى گردد.
39 قالَتْ علیها السلام : حرم [الله] الشِّرْكَ إخْلاصا لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ، فَاتَّقُوا اللّه حَقَّ تُقاتِهِ، وَ لا تَمُوتُّنَ إ لاّ وَ اءنْتُمْ مُسْلِمُونَ، وَ اءطیعُوا اللّه فیما اءمَرَكُمْ بِهِ، وَ نَهاكُمْ عَنْهُ، فَاِنّهُ، إ نَّما یَخْشَى اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءِ.(ریاحین الشّریعة : ج 1، ص 312، فاطمة الزهراء علیها السلام : ص 360، قطعه اى از خطبه طولانى و معروف آن مظلومه .)
و خداوند سبحان شرك را (در امور مختلف ) حرام گرداند تا آن كه همگان تن به ربوبیّت او در دهند و به سعادت نائل آیند؛ پس آن طورى كه شایسته است باید تقواى الهى داشته باشید و كارى كنید تا با اعتقاد به دین اسلام از دنیا بروید.
بنابر این باید اطاعت و پیروى كنید از خداوند متعال در آنچه شما را به آن دستور داده یا از آن نهى كرده است ، زیرا كه تنها علماء و دانشمندان (اهل معرفت ) از خداى سبحان خوف و وحشت خواهند داشت .
40 قالَتْ علیها السلام : امّا وَاللّهِ، لَوْتَرَكُوا الْحَقَّ عَلى اهْلِهِ وَاتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبیّه ، لَمّا اخْتَلَفَ فِى اللّهِ اثْنانِ، وَلَوَرِثَها سَلَفٌ عَنْ سَلَفٍ، وَخَلْفٌ بَعْدَ خَلَفٍ حَتّى یَقُومَ قائِمُنا، التّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِالسَّلام .(الا مامة والتبصرة : ص 1، بحارالا نوار: ج 36، ص 352، ح 224.)
به خدا سوگند، اگر حقّ یعنى خلافت و امامت را به اهلش سپرده بودند؛ و از عترت و اهل بیت پیامبر صلوات اللّه علیهم پیروى ومتابعت كرده بودند حتّى دو نفر هم با یكدیگر درباره خدا و دین اختلاف نمى كردند.
و مقام خلافت و امامت توسط افراد شایسته یكى پس از دیگرى منتقل مى گردید و در نهایت تحویل قائم آل محمّد عجّل اللّه فرجه الشّریف ، و صلوات اللّه علیهم اجمعین مى گردید كه او نهمین فرزند از حسین علیه السلام مى باشد.
1-اصول كافى : ج 1، ص 460، بیت الا حزان : ص 104، بحارالا نوار: ج 28، ص 250، ح 30.
2-صحیح مسلم : ج 2، ص 72، صحیح بخارى : ج 6، ص 176.
3-بحارالا نوار: ج 28، ص 303، صحیح مسلم : ج 2، ص 72، بخارى : ج 5، ص 5.
4-بیت الا حزان : ص 113، كشف الغمّة : ج 2، ص 494.
5-خصال : ج 1، ص 173، احتجاج : ج 1، ص 146.
6-ریاحین الشّریعة : ج 1، ص 312، فاطمة الزّهراء علیها السلام : ص 360، قطعه اى از خطبه طولانى و معروف آن مظلومه در جمع مهاجرین و انصار.
7-بحارالا نوار: ج 43، ص 200، ح 30.
8-بحارالا نوار: ج 43، ص 185، ح 17.
9-الا مامة والسّیاسة : ص 30، بحارالا نوار: ج 28، ص 355، ح 69.
10-بحارالا نوار: ج 43، ص 54، ح 48.
11-زهرة الرّیاض كوكب الدّرى : ج 1، ص 253.
12-تهذیب الا حكام : ج 1، ص 429، كشف الغمّه : ج 2، ص 67، بحار:ج 43، ص 189،ح 19.
13-بحارالا نوار: ج 43، ص 91، ح 16، إ حقاق الحقّ: ج 10، ص 258.
14-دلائل الا مامة : ص 128، ح 38، معانى الا خبار: ص 355، ح 2.
15-تفسیر الا مام العسكرى علیه السلام : ص 320، ح 191.
16-بحارالا نوار: ج 43، ص 192، ح 20، اءعیان الشّیعة : ج 1، ص 321.
17-كنزل العمّال : ج 16، ص 462، ح 45443.
18-مستدرك الوسائل : ج 7، ص 336، ح 2، بحارالا نوار: ج 93، ص 294، ح 25.
19-تفسیر الا مام العسكرى علیه السلام : ص 354، ح 243، مستدرك الوسائل : ج 12، ص 262، بحارالا نوار: ج 72، ص 401، ح 43.
20-كنزل العمّال : ج 15، ص 242، ح 40759.
21-دلائل الا مامة : ص 71، س 16، معانى الا خبار: ص 399، ضمن ح 9.
22-تفسیر التّبیان : ج 9، ص 37، س 16.
23-علل الشّرایع : ج 1، ص 183، بحارالا نوار: ج 43، ص 82، ح 4.
24-مجمع الزّوائد: ج 8 ، ص 108 ، مسند فاطمه : ص 33 و 52.
25-كشف الغمّة : ج 2، ص 57، بحار الا نوار: ج 8 ، ص 53، ح 62.
26-إ حقاق الحقّ: ج 19، ص 129.
27- بحارالا نوار: ج 79، ص 27، ضمن ح 13.
28-اءمالى شیخ طوسى : ج 2، ص 228
R A H A
05-06-2011, 07:11 PM
زیبایی های معنوی در سیره فاطمی
با حذف «زیبایی های معنوی»، «زیبایی» خشک و بی روح می گردد، به عبارت دیگر: بحث از ارزشهای معنوی از موضوع زیبایی جدا نیست، گرچه برخی کوشیده اند خاستگاه زیبایی را در امور محسوس (sensible) و دنیوی، و ارزشهای معنوی را در امور اخروی محصور نمایند.
از آگوستین قدّیس چنین نقل شده است که: «وقتی خداوند را دوست می دارم، آنچه دوست دارم چیست؟ نه جسمی است، نه تنی، نه زیبایی گذران، نه درخشش روشنایی، نه آوازهای دلکش، نه گلها و گیاهان خوشبو، … دوست داشتنِ آن چیزها نیست، با این همه وقتی خدایم را دوست دارم گویی همه این مظاهر را نیز دوست داشته ام.»
آری، در تعالیم توحیدی نه تنها زیبایی محسوس نکوهش نگشته، بل به شباهت های این تجلی های مادی با طبع زیباپرور معنوی استناد شده است. اما آنچه مهم است این که: هنر اسلامی از همان آغاز تمایل داشت که از قواعد فیزیکی محسوسات فاصله بگیرد و فراتر گام نهد، نقوش اسلیمی اگر چه با گل و گیاه تزیین شده اما هرگز منعکس کننده واقعیت طبیعی نبوده بل از آنها انتزاع گشته اند.
خلاصه آنکه: خاستگاه زیبایی را نباید در امور مادی محصور دانست بل اصل آن را باید در امور معنوی جستجو کرد هر چند زمینه درک این نوع زیبایی ها به پالایش درون نیازمند است، به قول عطار:
با جمالش چونکه نتوان عشق باخت از کمال لطف خود آئینه ساخت
هست آن آئینه، دل، در دل نگر تا ببینی رویش ای صاحب نظر
استاد محمدتقی جعفری می نویسد: «در امر زیبایی، اعم از محسوس یا معقول، «لذت» عنصر بسیار مهم درون ذاتی است و هر انسان منصفی می پذیرد که اگر از دریافت زیبایی های محسوس برای انسان لذتی محسوس ایجاد شود، به همان اندازه و چه بسا بیشتر دریافت زیبایی های معقول، لذت معقول به همراه دارد. گاهی حیرت انسان در برابر زیبایی روح یک انسان رشد یافته تا آنجا بالا می رود که محال است در زیبایی های محسوس به آن حد برسد. همان گونه که چشم یک انسان لایق از تماشای آسمان لاجوردین سیر نخواهد شد، زیبایی وجدان یک انسان پاک و مصفا شما را بیش از آن مبهوت و مستغرق در زیبایی خود خواهد کرد.»(۱)
اکنون در این این مقال برآنیم تا برخی از ویژگیهای حضرت زهرا علیهاالسلام را به عنوان تجلی زیبایی های معنوی برشماریم، با استناد به منابع معتبر، بصورتی گذراو فهرست وار:
کمال انسانی:
زهرای اطهر علیهاالسلام انسانی چند بُعدی بود و در تمام جنبه های انسانی در اوج کمال، هنگام عبادت آنچنان در معنویت غرق می شد که با گذشت ساعتها، گذر زمان را حس نمی کرد چرا که «زمان» از مختصات ماده و مادیات است و او در عالم دیگری سیر می کرد، اما در گاه حمایت از رهبری و ولایت، تو گویی جز سیاست کار دیگری ندارد و تا پای جان می ایستاد و جوانمردانه افشاگری می کرد. وی پیرامون موضوعات مختلف جملاتی زیبا و ژرف از خویش به یادگار نهاده، عرفان، خانواده (کار در منزل، همراهی با همسر، ساده زیستی)، حقوق (حق زن، همسایه، کارگر، مهمان و …)، جامعه، اقتصاد، سیاست (دفاع از سیاستهای نبوی و علوی، طرح قضیه فدک و اعتراض شدید به غصب آن از طرف حکومت، برخورد قهرآمیز با غاصبان خلافت امیرمؤمنان علیه السلام ، نکوهش مخالفان امیرالمؤمنین علیه السلام و نقل احادیثی همچون حدیث غدیر، منزلت و …)، اخلاق و فقه و… بخشی از محورهایی است که مورد توجه حضرت قرار داشته است.
عشق به عبادت:
حسن بصری می گوید: «در این امت، عابدتر از فاطمه علیهاالسلام نیامده است، آنقدر نماز و عبادت را ادامه می داد که پاهایش ورم می کرد.»(۲)
درخشش چنین عبادتی آسمانیان را مبهوت می کرد، امام صادق علیه السلام بعدها در مورد مادر چنین فرمود: «وقتی در محراب عبادت نماز می ایستاد برای آسمانیان می درخشید همانگونه که نور ستاره ها برای زمینیان. (و به همین علت وی «زهرا» لقب گرفت)»(۳)
شب عروسی نیز، زهرا نگران آخرت است، علی علیه السلام می پرسد: چرا چنین مضطرب و نگرانی؟
دستم تهی است، نگران ورود به آخرتم. ترا سوگند که امشب به عبادت خدا بپردازیم.
در روایتی دیگر می خوانیم: «خداوند به فرشتگان مباهات کرده، می فرماید: بنگرید، فاطمه ام چگونه در پیشگاه من ایستاده، ارکان بدنش از خوف به لرزه در آمده و با تمام وجود دلداده ام گشته است، گواه باشید که من رهروانش را از آتش دوزخ ایمن ساختم.»(۴)
انس با قرآن:
حضرت فاطمه علیهاالسلام و اصولاً عترت پاک پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بر اساس حدیث متواتر «ثقلین»، پیوندی عمیق، استوار و جاودانه با قرآن دارند، سرشت زهرا دوران کودکی و حتی پیش از آن، با تعالیم وحی عجین گشته بود. وی در واپسین روزهای عمر در سخنان کوبنده خویش در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از پشت پرده و شفاف ضمن حمایت از ولایت و بیداری اذهان مخاطبین به بیش از صد آیه اشاره نموده است (به صورتهای مختلف مانند: استدلال به آیات، اقتباس از آیات چه با تغییر و چه بدون تغییر در آیه و بالاخره جملاتی که ناظر به آیات می باشند.)
روح بلند و متعالی:
روح بزرگ و با عظمت زهرای اطهر علیهاالسلام ، پس از ارتحال جانسوز پدر، سبب شد تا جبرئیل فرود آید و مسائل و حوادث آینده را به اطلاع وی برساند، امیرمؤمنان علیه السلام نیز آنها را ثبت کرد و بدین سان «صحیفه فاطمه علیهاالسلام » شکل گرفت که از امامی به امام بعدی به ارث می رسید و هم اینک در دست پاک و با کفایت یوسف زهرا، امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف می باشد. امام خمینی قدس سره می فرمود: «سابقه نداشته است که جبرئیل جز با طبقه اول از انبیای عظام این چنین آمد و شدهای مکرر با کسی داشته باشد.»(۵)
و این چنین است که پیروان راستین زهرا علیهاالسلام زنانی می گردند که از تنگنای مسائل جزئی و مادی خویشتن را رها می سازند و با پرواز در آسمان معرفت هویتی دیگر می یابند.
عفاف و حجاب:
زن، مظهر جمال است و زکاتِ جمال عفاف است؛ بر اساس دستور خداوند(۶) رعایت حجاب بر زنان واجب است. آیا این بدان معناست که زن در حصار باشد و زندانی؟
خیر، حضرت فاطمه که حتی از انسانی نابینا خود را می پوشانید و رو می گرفت، در عین حال بیشترین تأثیر را در محیط سیاسی عصر خویش می گذاشت.
شعار «آزادی زن» که مدتهاست در جوامع غربی و حتی اسلامی رواج یافته بیشتر بدین منظور است که زن از مصونیتی که شرع برایش فراهم آورده، خارج شود، تا استعمار به اغراض پلیدش دست یابد.
آری! عفاف و حجاب پرچم استقلال و دژ مصونیت زنان متعبد و اندیشمند روزگار ماست و استعمار نیز از همین می ترسد.
امام خمینی می فرمود: «اسلام با آزادی زن نه تنها موافق است، بلکه خود پایه گذار آزادی زن در تمام ابعاد وجودی زن است.»(۷) در جای دیگر می فرماید: «زنان آزاد هستند در بسیاری از امور شرکت کنند. آزادی به معنای واقعی، نه آنطور که شاه می خواست.»(۸)
حمایت از رهبری:
هدف اصلی دشمن در هر برهه ای از تاریخ نابود کردن رهبری اسلام بوده است، زیرا این ستون را سبب سرپایی اسلام می دانسته.
گمراهان که توان از میان برداشتن پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم را در خویش نمی دیدند تصمیم گرفتند پس از ارتحال آن حضرت، جانشینان واقعی او را از صحنه سیاست و حکومت کنار بزنند.
حضرت زهرا علیهاالسلام که از هشیاری خاص سیاسی برخوردار بود و به نقشه دشمن واقف با روشهای گوناگون از رهبری واقعی اسلام یعنی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام حمایت کرد و جان خویش را در این راه فدا کرد.
وی در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در حضور خلیفه وقت و مهاجر و انصار از پس پرده، حقایق را بی پرده باز گفت و از مؤمنان درخواست یاری نمود اما جوابی باز نیامد:
بر فراز منبرت گردید حقم پایمال هر چه نالیدم لبی هم در جوابم وا نشد
او در بستر بیماری نیز از بیدارگری برکنار نماند، در برابر زنان مهاجر و انصار که به عیادتش آمده بودند از کسانی که علی علیه السلام را رها کرده بودند نالید و رنجنامه خویش را برایشان برخواند. او حتی با وصیتنامه سیاسی الهی خویش علی را حمایت کرد و نفاق و منافقان را رسوا ساخت.
زهرا در راه حمایت از مولایش بارها کتک خورد و بالاخره در همین راه شربت شهادت نوشید.
کشته گشتم بارها از خانه تا مسجد ولی شادمانم که سرمویی کم از مولا نشد
هیچ بانویی به راه شوهر خود جان نداد کودکی چون محسن من کشته بابا نشد
روزی «ابن لبید» حضرت زهرا علیهاالسلام را دید که بر مزار شهدای احد به سوگ نشسته و اشک می ریزد پرسید: آیا رسول خدا، پیش از وفات، درباره امام علی علیه السلام مطلبی گفته است؟
حضرت فرمود: شگفتا، آیا حادثه عظیم غدیر خم را از یاد برده اید؟
ابن لبید گفت: نه، چنین رویدادی بود، ولی مرا با خبر سازید.
حضرت فرمود: خدا را گواه می گیرم، از رسول خدا شنیدم که می فرمود: علی بهترین کسی است که او را جانشین خود قرار می دهم، علی امام و خلیفه بعد از من است و دو فرزندم حسن و حسین و نُه نفر از فرزندان حسین، پیشوایانی پاک و امامانی نیک شمرده می شوند. اگر از آنان فرمان برید شما را هدایت می کنند و اگر مخالفت کنید تا روز قیامت جدایی و اختلاف بر شما چیره می شود.
آری، کتابهای اهل سنت آکنده است از روایاتی که دختر رسول خدا در آنها از ولایت علی و فضایل او پرده برداشته و حقایق را بر همگان روشن ساخته است.(۹)
زهد و ساده زیستی:
آنگاه که روح، رو به سوی کمالات داشته باشد و قرب الهی را هدف خویش بداند، مادیات را جز وسیله تلقی نمی کند. زاهد، سرای تاریک را حقیرتر از آن می داند که بدان دل بندد. وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به یاری وحی از وضعیت دوزخ آگاهی یافت، در اندوه فراوان فرو رفت. سلمان نزد فاطمه علیهاالسلام شتافت تا از او بخواهد به دیدن پیامبر رفته و وی را از اندوه بیرون آورد. می گوید هنگامی که به منزل حضرت زهرا رسیدم منظره ای شگفت دیدم. فاطمه با لباسی پشمین که دوازده جای آن با لیف خرما وصله شده بود! چون وضع پیامبر را برای فاطمه تشریح کردم فاطمه از جا برخاست، همان عبای وصله دار را بر خود پیچید.
با خود گفتم: دریغا، دختران کسری و قیصر ابریشم و حریر می پوشند و دختر محمد عبای پشمین با دوازده وصله از لیف خرما! فاطمه بر پدر وارد شد و پس از سلام گفت: پدر جان، سلمان از لباس من در تعجب فرو رفته، در حالی که به خدایی که تو را به حق برانگیخت سوگند که پنج سال است که من و علی جز پوست گوسفندی که روزها علوفه دان شتر و شبها بستر ما می باشد و بالشی که پوستِ آکنده از لیف خرماست، از لوازم و اثاث زندگی، هیچ نداریم.
پدر، مقام و عظمت روحی دخت خویش را برایم بر گفت و فرمود: ای سلمان! دخترم در گروه پیشگامانِ به سوی خداست (یا سلمان! ان ابنتی لفی الخیل السوابق).(۱۰)
منظور از این داستان آن نیست که زن مسلمان در عصر حاضر چادر وصله دار بر سر کند، زیرا هر زمان مقتضیات خاص خود را دارد. آنچه مهم است دل نبستن به مظاهر دنیاست. حضرت سلیمان سلطنتی عجیب داشت و جن و انس در خدمتش بودند ولی هیچ کدام از اینها نتوانستند دل وی را مسخّر خویش سازند.
انتخاب همسر:
بی تردید دختران و پسران مسلمان در گزینش همسر معیارهایی برای خود دارند، ولی به نظر شما معیارهای حضرت زهرا علیهاالسلام چه می توانست باشد؟
زهرا در حالی ازدواج با علی را پذیرفت که وی از نظر مالی در تنگدستی به سر می برد ولی تقوا و ایمان، حکمت و دانش، شجاعت و ایثار و هزاران فضیلت دیگر در او موج می زد.
زهرا در حالی با علی پیمان زناشویی بست که قبل از او ثروتمندانی همچون عبدالرحمان عوف و عثمان بن عفّان به خواستگاریش شتافته بودند. عبدالرحمان گفته بود: من صد شتر گران قیمت و ده هزار دینار طلا مهریه می دهم. این سخن رسول خدا را خشمگین ساخت و به او فرمود: می خواهی با پولهایت مرا فریب دهی؟!(۱۱)
هدایت گری، اما نه با زبان:
در روایات خوانده ایم: با کسانی رفت و آمد کنید که چهره آنها شما را به یاد خدا بیندازد، در زمان خودمان بودند و هستند کسانی که معصوم نیستند ولی چنان خدا را در تمام زوایای زندگی حاضر و ناظر دیده اند که جلوه خدایی و رنگ و بوی الهی یافته اند مانند چهره امام خمینی که انسان را به عوالم دیگری پیوند می داد، حتی اکنون پس از گذشت سالها از ارتحال جانسوزش، محل زندگی وی حتی نامسلمانان را تحت تأثیر قرار می دهد.
زهرای اطهر علیهاالسلام چنان نورانی بود که نه تنها گفتار و رفتارش دیگران را به سمت خدا سوق می داد بلکه حتی چادرش نیز موجب اسلام آوردن کافران می شد.
امام علی علیه السلام گاه آنچنان در تنگدستی واقع می شد که مجبور می گشت از ثروتمندان یهودی قرض نماید. یکبار که از یک فرد یهودی تقاضای قرض نمود او در مقابل چیزی طلب کرد تا به عنوان گرو پیش خویش نگه دارد، امام نیز چادر همسرش حضرت زهرا علیهاالسلام را به او داد. شب هنگام، وقتی که همسر مرد یهودی نور چادر را دید شگفت زده شوهرش را خبر کرد. و هر دو، حیرت زده بستگان خویش را به منزل آوردند تا حادثه را با چشم خویش بنگرند، آنها نیز پس از مشاهده این کرامت زهرایی، همگی که حدود هشتاد نفر بودند، اسلام آوردند.(۱۲)
ایثار و گذشت:
پس از اقامه نماز جماعت، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم از حال پیرمردی که لباسهای کهنه به تن داشت جویا شد. او گفت: گرسنه ام، غذایم ده؛ برهنه ام، مرا بپوشان؛ فقیرم، به من کمک مالی کن. پیامبر رحمت به بلال فرمود: او را به منزل فاطمه علیهاالسلام راهنمایی کن.
پیرمرد همان خواسته ها را از فاطمه علیهماالسلام طلب کرد، فاطمه که مانند شوهر و پدرش سه روز می شد که غذا نخورده بود، پوست گوسفندی را که حسن و حسین روی آن می خوابیدند، به وی داد. پیرمرد گفت: چگونه درد گرسنگی خویش را با آن درمان کنم؟ فاطمه گردنبندش را در آورد و تقدیم به وی کرد و فرمود: امید آنکه خداوند بجای آن چیزی بهتر از آن به تو دهد.
پیرمرد به مسجد آمد و ماجرا را برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم بیان کرد. اشک شوق در چشمان رسول خدا حلقه زد. عمار برخاست و با اجازه رسول خدا آن را خرید. پیرمرد گفت: در برابر آن نان و گوشتی می خواهم تا گرسنگی ام برطرف شود، ردایی یمانی که مرا بپوشاند و پولی که با آن به خانواده ام برسم. عمار بیشتر از آنچه خواسته بود به وی داد. آنگاه پیامبر خدا رو به پیرمرد کرد و فرمود: آیا سیر شدی و پوشانیده گشتی؟
گفت: آری. پدر و مادرم به فدای تو. رسول خدا فرمود: اینک برای فاطمه به خاطر احسانش دعا کن.
آنگاه پیامبر خدا رو به اصحاب کرد و برای آنها از فضائل و کمالات فاطمه سخن گفت.
عمار برخاست و گردنبند حضرت زهرا را با مشک خوشبو ساخت و در پارچه ای یمانی پیچید و به غلامش داد و گفت: ای رسول خدا این غلام و گردنبند هدیه ای است از من به شما.
پیامبر (پذیرفت و) به غلام فرمود: نزد فاطمه برو و گردنبند را به او ده، تو نیز از آنِ او هستی.
(غلام به محضر فاطمه شرفیاب شد) حضرت زهرا گردنبند را گرفت و غلام را نیز در راه خدا آزاد کرد.(۱۳) آری آن گردنبند با برگت گرسنه ای را سیر کرد، برهنه ای را پوشانید، فقیری را بی نیاز نمود و بنده ای را آزاد ساخت و بالاخره نزد صاحبش برگشت.
داستان ایثار زهرا وعلی علیهماالسلام ودو فرزند معصومشان (حسن وحسین علیهماالسلام ) که درسه شب متوالی افطاری خویش را به مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند و در شأن آنان سوره «هل اَتی» نازل شد. و یا ماجرای پیراهن شب عروسی که حضرت زهرا آن را به زنی مستمند بخشید و … همه اینها گوشه ای از ایثارگرهای آن بانوی با عظمت است.
امام حسن علیه السلام فرمود: مادرم در یک شب جمعه در محراب عبادتش، عبادت می کرد، شنیدم که برای مردان و زنان مؤمن دعا می کند و آنها را یکی یکی نام می برد ولی برای خود هیچ چیز از خدا نمی خواهد. گفتم: مادرم چرا برای خودت دعا نمی کنی؟ فرمود: فرزندم! اول همسایه، سپس اهل خانه. الجارّ ثم الدار.(۱۴)
تجلیل از شهدا:
زهرای داغدار، بر سر مزار شهدای احد به ویژه عموی پدرش، حضرت حمزه می آمد و گوهر اشک خویش را تقدیم می کرد و با بزرگداشت نام و یاد شهدا به همگان اعلام می کرد که با عافیت طلبی، سرپیچی از انجام دادن تکالیف و دور نگه داشتن خویش از آتش حادثه نمی توان اسلام را حفظ کرد. باید چون این شهیدان به معرکه پا نهاد و با خدا معامله کرد. زهرای صبور و تنها می خواست با اشک خویش غربت اسلام را فریاد کند و بگوید: ای گروه غفلت زده، بیدار شوید که ارزشهای شما را تباه و فرهنگ خویش را حاکم ساختند. می خواست بگوید:نگذاریداسلام به دست نااهلان ونامحرمان افتد.
پی نوشتها:
(۱) زیبایی و هنر از دیدگاه اسلام، استاد محمدتقی جعفری، ص۱۷۴٫
(۲) بحارالانوار، ج۴۳، ص۸۴٫
(۳) علل الشرائع، ج۱، ص۲۱۵٫
(۴) امالی صدوق، ص۱۰۰٫
(۵) صحیفه نور، ج۱۹، ص۲۷۹٫
(۶) مانند: سوره نور، آیه ۶۰ و ۶۱٫
(۷) صحیفه نور، ج۴، ص۱۹۲ سال ۱۳۵۷٫
(۸) صحیفه نور، ج۴، ص۲۳۲ سال ۱۳۵۷٫
(۹) مراجعه شود به الغدیر، ج۱، ص۱۹۷ و ج۲، ص۳۱۸٫
(۱۰) بحارالانوار، ج۴۳، ص۸۷٫
(۱۱) العوالم، ج۱۱، ص۲۹۲٫
(۱۲) بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۰٫
(۱۳) بحارالانوار، ج۴۳، ص۵۶٫
(۱۴) بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۱٫
منابع مقاله:
فصلنامه هنر دینی، شماره ۱، جعفری، سید علیرضا؛
R A H A
05-06-2011, 07:11 PM
شوهرداري حضرت زهرا (س)
ابوسعيدخدرى مىگويد: روزى على بن ابى طالب (ع) سخت گرسنه شدند و به حضرت زهرا (س) فرمودند: اى فاطمه! آيا غذايىنزد تو هست كه براى من بياورى؟ايشان فرمود: نه. قسم به خدايى كه پدرم را بهپيامبري تكريم كرد و تو را با جانشينى پيامبر (ص) گرامىداشت، از اوّل صبح چيزى ندارم و دو روز است چيزى نخوردهايم مگر اين كه شما را برخود و دو فرزندم حسن و حسين (ع) ترجيح دادهام. حضرت على (ع) فرمودند: اى فاطمه! چرا به من نگفتى تا برايتان چيزى تهيه كنم؟حضرت زهرا (س)فرمودند: اى ابوالحسن! من از خداى خود حيا مىكنم شما را بر كارى وادارم كه توانايىآن را نداريد.
خانه داري حضرت زهرا(س)
امام صادق (ع)فرمودند: اميرالمؤمنين (ع)هيزم جمع مىكرد، آب مىآورد و جارو مىزد، و حضرت فاطمه (س)آردمىكرد، خمير درست مىكرد و نان مىپخت.
سلمان گفت: حضرت زهرا(س)نشسته بودند، آسياى دستى درمقابلشان بود، و با آن جو آرد مىكردند، بر دسته آسيا خون جارى بود و امام حسين(ع)نيز در گوشهاى از خانه از شدت گرسنگى ناآرامى مىكرد. من عرض كردم: اى دختر رسول خدا! دستان شما زخم شده است در حالى كه فضّه (خدمتكار شما) اين جاست. آن حضرت (س) فرمودند: پيامبر اكرم (ص) بهمن سفارش نمودند كه كارهاى خانه يك روز به عهده فضّه باشد و يك روز به عهده من،ديروز نوبت فضّه بوده است.
رسول خدا(ص)روزي از حضرت على (ع) پرسيدند: همسرت را چگونهيافتى؟ ايشان پاسخ دادند: چه خوب ياورى است براى اطاعت از خداوندو از حضرتزهرا (س)در باره حضرت على (ع)سؤال كردند. ايشان هم جواب دادند: او بهترين شوهر است
علم حضرت زهرا (س)
الاز حضرت زهرا (سلام الله علیها ) صحیفه ای بر جای مانده که درمیان ائمه (علیهما سلالم) دست به دست می گشت وهم اکنون دراختیار امام زمان (عجل الله ) می باشد تمام ائمه به این صحیفه مادرشان افتخا ر می کنند . امام باقر(علیه السلام ) که شکافنده علوم است می فرماید: « ما آنچه داریم از صحیفه مادرمان زهرا (سلام الله علیها ) داریم .»
درشب زفاف آن حضرت پس از اینکه پیامبر (صلی الله علیه وآله ) زن وشوهر را دست به دست هم داده واز خانه خارج شدند زهرا (سلام الله علیها ) به علی فرمود:« خبر بدهم به شما از آنچه دردنیا واقع شده وآنچه هست وآنچه بعداً تا قیامت واقع خواهدشد.» علی (علیه السلام) خدمت پیامبر برگشت حضرت تبسمی کرده وفرمودند علی جان تو می گویی یا من بگویم عرض کرد یا رسول الله شما بفرمایید . فرمود: فرزندم زهرا سخنی گفت که تورا به شگفت آورد عرضه داشت یا رسول الله مگر زهرا هم از نور ما آفریده شده فرمود: بلی. علی (علیه السلام ) به سجده افتاد وشکر خداوند تبارک وتعالی را به خاطراین نعمت بزرگی که به اوعنایت کرده به جای آورد.
برای پی بردن به مقام علمی آن حضرت کافی است به خطبه ایشان که درمسجد نزد مهاجرین وانصار قرائت فرمودند نظری افکنده شود .حضرت دراین خطبه یک سلسله معارف عقیدتی وفلسفه احکام را به گونه ای بیان می دارندکه درهیچ سخنی یافت نمی شود همچنین احتجاجات خصوصی که با ابوبکردرباره فدک داشتند که از نظر استدلال ومنطق وبلاغت بی نظیر است .از رسول اکرم (صلی الله علیه وآله ) سئوال کردند آیا فاطمه درزمان خودش برترین زنان عالمیان است؟ فرمود : برترین زنان درزمان خود دارای مقامی است که از آن مریم عمران است اما فاطمه برترین زنان در تمام زمانها از ابتدا تا انتهاست .
عبوديت حضرت زهرا(س)
دربعد عبادت هم می بینیم که سراسر زندگی حضرت زهرا (س) حرکات و سکنات ،همسرداری و فرزند داری و... همه زندگی حضرت عبودیت خداوند تبارک وتعالی نمایان است " سیماهم فی وجوههم من اثرالسجود" تنها رضای خدا را درنظرداشت وفضل ورضوان الهی را می جست . تحمل تمام زحمات ،سختی ها ومبارزات وسرانجام شهادت آن حضرت همه و همه برای خدا بود. از رسول خدا (صلی الله علیه وآله ) نقل شده: زمانی که فاطمه (سلام الله علیها ) به نماز می ایستاد نوری از او ساطع می شود که آسمان را روشن می کند ملائکه ا ز نور او استفاده میکنند خداوند تبارک وتعالی به فاطمه افتخار میکندمی فرماید: ای ملائکه من نظر کنید به این بنده من "زهرا" ببینید چگونه درنهایت خضوع و تواضع در مقابل من ایستاده که تمام مفاصل او می لرزد . ای ملائکه آگاه و گواه باشید که من شیعیان اورااز آتش جهنم ایمن می کنم .
فرزند داری حضرت زهرا (س)
زهرا (سلام الله علیها) به زن بودن خود افتخار می کرد ومقام زن را بسیار شامخ وعالی می دانست وچنین لیاقتی را در خود می دید که دستگاه آفرینش مسؤلیت بزرگی یعنی مادر شدن را به او افاضه کرده است . بچه داری وتربیت فرزند برای ایشان یک مساله پیش پاافتاده نبود. فاطمه (سلام الله علیها) درخانه کوچک خویش یک دانشگاه برای تربیت کودکانش تأسیس نمود دراین دانشگاه که به امر حق ونظارت پیامبر اکرم تأسیس شده بود از مدیریت علی نیز بهره وافی وکافی می برد .اصول تربیتی و برنامه این کلاس مستقیماً از طرف خداوند تبارک وتعالی داده می شد. لذا بهترین برنامه تربیتی در آن اجرا شد وبرجسته ترین افراد را تربیت نمودند شاگردان این مدرسه آنچه می آموختند درعمل پیاده می کردند یعنی فهم کاربردی.چهار دانشجو دراین کلاس تربیت شدند که تا دنیا برقرار است مردم از دانش آنها بهره مند می شوند. درس اولی که دراین کلاس به بچه ها آموختند درس محبت بود پیامبر (صلی الله علیه وآله)عملا محبت را یاد می دادند وحضرت زهرا(سلام الله علیها ) به طور کامل این درس را اجرا می کرد.
كمال حضرت زهرا(س)
فاطمه زهرا (سلم الله علیها) به مرحله ای از کمال رسید که خود واسطه فیض گردید وجز به ذات اقدس اله به چیز دیگری تکیه نکرد . اگر قلب با خدا پیوند بخوردومؤمن درهر کاری اول رجوع به قانون اساسی الهی یعنی قرآن بکند، ازخدا کمک بطلبد، زندگی اش را با این قانون اساسی الهی یعنی قرآن منطبق بکند وزندگی اش را با این قانون اساسی تطبیق دهد و فقط رضای اله را در نظر بگیرد این پیوندی است محکم که دیگر گسستنی نیست نتیجه این می شود که "ان الله یغضب لغضب فاطمه ویرضی لرضاها" یک دخترهجده ساله چنان رشد وکمال پیدا می کند که خدا به غضب او غضب می کندوبه رضایت اوراضی می شود .گرچه حضرت زهرا(سلام اله علیها) دختر پیامبر (صلی الله علیه وآله)،همسر علی ومادرائمه (علیهم السلام )است واینها همه از افتخارات ایشان است اما این از ارتباط او با خدا وپیوند قلبی آن« حضرت با ذات اقدس الهی است که چنین شخصیتی را به او داده وباعث شده محورعالم وجودقرار گیرد .
R A H A
05-06-2011, 07:12 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/63092154952230127972.jpg (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/63092154952230127972.jpg)
ماجرای مسلمان شدن شمعون یهودی
حضرت زهرا از آن جهت که یک زن است الگوی بسیار مناسبی برای بانوان است. و از آن جهت که یک انسان کامل است الگوی انسانهای جویای کمال است و از آن جهت که یک بنده مخلص خداست الگوی مؤمنان است آنان که در پی بندگی خدایند. عبادت حضرت زهرا علیهاالسلام
در عبادت حضرت فاطمه علیهاالسلام دوست و دشمن اعتراف کرده اند که وی پیشگام ترین افراد در این زمینه بوده است چنانچه از حسن بصری آمده است: ما کانت فی هذه الاُمّة أعبد من فاطمة کانت تقوم حتی تورّم قدماها. در میان امت اسلامی کسی بیش از فاطمه به عبادت نمی پرداخت. او آن چنان در این زمینه پیش رفت که پاهای مبارکش متورم شد.1
در روایتی دیگر از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: هرگاه او در محراب عبادت ظاهر شود و در پیشگاه خدا قرار گیرد نورش بر ملائکه آسمانها می تابد همان طوری که نور ستارگان بر اهل زمین می درخشد در آن حال خداوند به ملائکه اش می فرماید: ای ملائکه من! بنگرید به فاطمه سرور زنان و کنیزانم که چگونه در برابر من به عبادت ایستاده و چه سان از ترس و خشیت من می لرزد و با چه روح معنوی و حضور قلب مرا پرستش می کند من شما را گواه می گیرم که پیروان واقعی او را در آتش نمی سوزانم.2
آیا در عبادت حضرت تنها بانوان باید ایشان را سرمشق قرار دهند یا همه مسمانان؟ اگر مردان بتوانند شمه ای از عبادات حضرت را بجا آورند آن هم تنها ظاهر عبادت را اما در کیفیت عبادت و خلوص نیت فاصله بسیار است! با این حال مردان و زنان باید ایشان را الگو قرار دهند و نقطه اوج در بندگی را عمل حضرت بدانند و هدف خود را از عمل ایشان بگیرند.
R A H A
05-06-2011, 07:12 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/30620191020183828972.jpg (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/30620191020183828972.jpg)
زهد فاطمه علیهاالسلام
بزرگترین زهد حضرت که پشت پا زدن به تعلقات دنیوی بود ازدواج ایشان با حضرت علی صلوات الله علیه می باشد. در حالی که او دختر پیامبر خداست و بسیاری از صاحبان ثروت، خواهان ازدواج با ایشان بودند اما ایشان نپذیرفت و با حضرت علی علیه السلام که در آن زمان به علت درگیریهای اوایل اسلام با کفار فرصت برای فعالیت اقتصادی نداشت و دستش خالی بود حاضر شد ازدواج کند؛ با وجود سرزنش و نیز وسوسه زنان مدینه که چرا می خواهد با جوانی که نه خانه ای دارد و نه شغلی و نه مال قابل توجهی بر ازدواج با ایشان اصرار داشت؛ سید زنان عالم خطاب به پدر بزرگوارش نظر خود را اینگونه بیان کرد: ما اختار علیه احدا من اهل الارض. یعنی جز علی را اختیار نمی کنم. 3 مولا را برگزید و به جهان و جهانیان درس داد که فاطمه کسی را برای زندگی انتخاب می کند که دارای فضائل انسانی است و بدنبال دنیا و دنیا پرستان نمی رود. فاطمه آسمانی است و آسمانی می اندیشد.
در میان امت اسلامی کسی بیش از فاطمه به عبادت نمی پرداخت. او آن چنان در این زمینه پیش رفت که پاهای مبارکش متورم شد
زهد فاطمه علیهاالسلام و اسلام شمعون یهودی
وقتی قرار شد مسلمان تازه وارد را طعامی دهند و طعامی یافت نشد سلمان به در خانه حضرت زهرا آمد؛ آن حضرت فرمودند: سلمان! سه روز است که خود و فرزندانم گرسنه ایم و چیزی در خانه نداریم اما خیر را از خود بر نمی گردانم. اینک بیا این چادر مرا بگیر و به سراغ خانه شمعون یهودی برو و پیغام مرا برسان و بگو این چادر فاطمه است او می گوید: در مقابل آن به طور رهن سه کیلو خرما و سه کیلو جو بدهید، إن شاء الله پول آن را می پردازم. سلمان می گوید من چادر را به شمعون دادم و پیغام فاطمه سلام الله علیها را رساندم شمعون چادر را گرفت و مرتب آن را در دستش نگه داشت و خیره شد و پاره ها و وصله های آن را دید و چشمانش پر از اشک گردید و چنین گفت: یا سلمان هذا هم الزهد فی الدنیا... ای سلمان! این چادر نشانه زهد فاطمه در دنیاست این دین همان است که موسی در تورات به ما خبر داده؛ سپس شهادتین گفت و در ایمانش ثابت قدم گشت. 4
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/28228979393898064408.jpg (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/28228979393898064408.jpg)
R A H A
05-06-2011, 07:12 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/18201839587302616812.jpg (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/18201839587302616812.jpg)
فاطمه تجسم ایثار
از حضرت علی علیه السلام نقل شده است: ما مشغول کندن خندق بودیم که بدین وسیله از تهاجم دشمن جلوگیری نماییم ناگاه فاطمه به حضور پدر رسید و پس از عرض ادب پاره نانی را به آن حضرت تقدیم داشته و گفت: پدر این نانها را برای حسنین پخته بودم اینک اینها را برای تو آوردم. پیامبر خدا آن نان را گرفت و گفت: فاطمه جان! این نخستین طعامی است که در طول سه روز پدرت میل می کند.5
دفاع از حریم ولایت
بزرگترین درسی که تمامی مؤمنان باید از اول حامی ولایت و امامت بیاموزند دفاع جانانه و تا پای جان از امام زمان خویش است. حضرت زهرای شهیده، در گفتار و رفتار به همگان آموخت که در راه ولایت و برای حمایت از امام از همه چیز خود باید گذشت و در این جهاد فرقی بین زن و مرد نیست. در آن هنگامه غم آلود که علی علیه السلام را با زور به طرف مسجد می بردند، فاطمه علیهاالسلام میان جمعیت آمد و بین امام و آنها قرار گرفت و فرمود: والله لا أدعکم تجرّون ابن عمّی ظُلما... سوگند به خدا نمی گذارم پسر عموی مرا ظالمانه بسوی مسجد بکشانید وای بر شما چه زود به خدا و رسولش خیانت کردید و به خانواده او ستم نمودید با این که رسول خدا پیروی از ما و دوستی با ما را به شما سفارش کرده و فرمود که (در امور زندگی) از اهل بیت اطاعت نمایید، که خداوند فرمود: به مردم بگو از شما پاداش رسالت نمی خواهم جز آن که با اهل بیت من دوستی نمائید.6
خداوند به ملائکه اش می فرماید: ای ملائکه من! بنگرید به فاطمه سرور زنان و کنیزانم که چگونه در برابر من به عبادت ایستاده و چه سان از ترس و خشیت من می لرزد و با چه روح معنوی و حضور قلب مرا پرستش می کند من شما را گواه می گیرم که پیروان واقعی او را در آتش نمی سوزانم
اطاعت از امام
اطاعت بی چون و چرا از امام زمان خویش از درسهای دیگری است که باید از ایشان گرفت. زمانی که سلمان از طرف امیرالمؤمنین خدمت حضرت زهرا آمد که نفرین نکند، ابتدا حضرت نپذیرفت و فرمود: آنها قصد جان علی را دارند و من نمی توانم صبر کنم... در اینجا سلمان عرضه داشت که امام مرا فرستاده، وقتی حضرت پیام امام را شنید فرمود: حال که چنین است می روم و صبر می کنم و سخنش را گوش می دهم و از او اطاعت می کنم.7
سیدروح الله علوی
بخش عترت و سیره تبیان
پی نوشت:
1. بحار ج 43 ص 84
2. تحلیل سیره فاطمه زهرا، علی اکبر بابایی، ص 124 و 125
3. بحار ج 43 ص 101
4. تحلیل سیره فاطمه زهرا، علی اکبر بابایی، ص132
5. همان، ص 145
6.فرهنگ سخنان حضرت فاطمه، محمد دشتی،ص 106
7. همان،ص 109
R A H A
05-06-2011, 07:12 PM
حرز حضرت زهرا سلام الله عليها
حرز (بكسر حاء)، موضع محكم و حصين است.
و در شرع، امرى است كه معد
براى محفوظ نگه داشتن اموال است.
در عادت و عرف مانند خانه، خيمه. (1)
حرز به معانى زير نيز مى باشد:
1- جاى استوار، پناهگاه
2- بهره، حظ، نصيب
3- دعايى كه بر كاغذى نويسند
و با خود دارند، بازوبند، چشمآويز، تعويذ. (2)
در بين ادعيه وارده در كتب دعا به دعاهائى برخورد مى كنيم
كه با تمسك به بعضى از اسماء و صفات خدا
قلعه هاى معنوى و حصن حصين در برابر حوادث
و آفات براى انسان فراهم مى كنند
اينگونه دعاها معروف به حرز مى باشند.
معمولا همه ائمه و پيشوايان دينى داراى
حرزهاى مخصوص مى باشند
از جمله حرز حضرت زهرا عليهاالسلام
اين عبارات از اين دعاست:
بسم اللَّه الرحمن الرحيم
يا حى يا قيوم
برحمتك استغيث فأغثنى
و لا تكلنى الى نفسى طرفة عين ابدا
و اصلح لى شأنى كله(3)
اللَّهم بحقِّ العرش و من علاه،
و بحقِّ الوحى و من اوحاه،
و بحقِّ النَّبى و من نبَّاه،
و بحقِّ البيت و من بناه،
يا سامع كلِّ صوتٍ،
يا جامع كُلِّ فوتٍ،
يا بارىءَ النُّفوس بعدالمَوت،
صلِّ على محمَّدٍ و اهل بيته،
و اتنا و جميع المؤمنين والمؤمنات
فى مشارق الارض و مغاربها،
فرجاً من عندك عاجلاً،
بشهادة ان لا اله الا اللَّه
و اَنَّ محمداً عبدك و رسولك،
صلَّى اللَّه عليه و اله،
و على ذريَّته الطَّيبين الطَّاهرين،
و سَلَّمَ تسليماً كثيراً.
1ـ فرهنگ معارف اسلامى/ سيد جعفر سجادى/ ج 2/ ص 250
2ـ فرهنگ معين
3ـ فاطمه زهرا عليهاالسلام شكوفه عصمت/ محمود جويبارى/ ص 228
R A H A
05-06-2011, 07:13 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/07844153031463050847.jpg (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/07844153031463050847.jpg)
دعاءهاي روزانه حضرت فاطمه زهرا(س)
روز شنبه
اَللَّهُمَّ افْتَحْ لَنا خَزائِنَ رَحْمَتِكَ، وَ هَبْ لَنَا اللَّهُمَّ رَحْمَةً لا تُعَذِّبُنا بَعْدَها فِي الدُّنْيا وَ الْأَخِرَةِ، وَ ارْزُقْنا مِنْ فَضْلِكَ الْواسِعِ رِزْقاً حَلالاً طَيِّباً، وَ لا تُحْوِجْنا وَ لا تُفْقِرْنا اِلي اَحَدٍ سِواكَ، وَ زِدْنا لَكَ شُكْراً، وَ اِلَيْكَ فَقْراً وَفاقَةً، وَ بِكَ عَمَّنْ سِواكَ غِناً وَ تَعَفُّفاً. اَللَّهُمَّ وَسِّعْ عَلَيْنا فِي الدُّنْيا، اَللَّهُمَّ اِنَّا نَعُوذُبِكَ اَنْ تَزْوِىَ وَجْهَكَ عَنَّا في حالٍ، وَ نَحْنُ نَرْغَبُ اِلَيْكَ فيهِ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍوَالِ مُحَمَّدٍ، وَ اَعْطِناماتُحِبُّ،وَ اجْعَلْهُ لَنا قُوَّةً فيما تُحِبُّ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
ترجمه:
پروردگارا! گنجهاى رحمتت را براى ما بگشا، و ما را مشمول رحمتى قرار ده كه بعد از آن در دنيا و آخرت عذابمان ننمائى، و از فضل گستردهات، ما را از روزى حلال و پاكيزهاى بهرهمند گردان، و ما را نيازمند و محتاج كسى جز خودت قرار نده، و شكرگذارى ما را نسبت بخودت، و نيز فقر و نيازمان را بتو، و بىنيازى و كرامت نفسمان از غير خودت را، افزون فرما. خداوندا! در دنيا بر ما گشايش عطا فرما، بارالها! از اينكه ما را در حالى كه ديدارت را طالبيم، از ديدارت منع نمائى، بتو پناه مىبريم. پروردگارا! بر محمد و خاندانش درود فرست، و آنچه را كه دوست دارى بما عطا فرما، و آنرا نيرويى قرار ده در آنچه ما دوست مىداريم، اى بهترين رحمكنندگان
روز يكشنبه
اَللَّهُمَّ اجْعَلْ اَوَّلَ يَوْمي هذا فَلاحاً، وَ اخِرَهُ نَجاحاً، وَ اَوْسَطَهُ صَلاحاً، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَ اجْعَلْنا مِمَّنْ اَنابَ اِلَيْكَ فَقَبِلْتَهُ، وَ تَوَكَّلَ عَلَيْكَ فَكَفَيْتَهُ، وَ تَضَرَّعَ اِلَيْكَ فَرَحِمْتَهُ.
ترجمه:
پروردگارا! آغاز اين روزم را رستگارى، و پايانش را موفقيت، و وسط آنرا سعادتمندى قرار ده، خداوندا بر محمد و خاندانش درود فرست، و ما را از كسانى قرار ده كه بسوى تو روى آورده، و تو آنان را پذيرفتهاى، و بر تو توكّل كرده و آنان را كفايت نمودهاى، و بسوى تو زارى كرده و آنان را مشمول رحمتت قرار دادهاى.
روز دوشنبه
اَللَّهُمَّ اِنّي اَسْأَلُكَ قُوَّةً في عِبادَتِكَ، وَ تَبَصُّراً في كِتابِكَ، وَ فَهْماً في حُكْمِكَ، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَ لا تَجْعَلِ الْقُرانَ بِنا ماحِلاً، وَ الصِّراطَ زائِلاً، وَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ عَنَّا مُوَلِّياً.
ترجمه:
خداوندا! از تو نيرو در عبادت و بندگى، و بينش در درك آيات كتابت، و فهم در درك احكامت را خواستارم، پروردگارا بر محمد و خاندانش درود فرست، و قرآن را دور از دسترس فهم ما، و صراط را زائل از ما، و محمّد را روى گردان از ما قرار مده.
روز سه شنبه
اَللَّهُمَّ اجْعَلْ غَفْلَةَ النَّاسِ لَنا ذِكْراً، وَ اجْعَلْ ذِكْرَهُمْ لَنا شُكْراً، وَ اجْعَلْ صالِحَ ما نَقُولُ بِأَلْسِنَتِنانِيَّةً في قُلُوبِنا.
اَللَّهُمَّ اِنَّ مَغْفِرَتَكَ اَوْسَعُ مِنْ ذُنُوبِنا، وَ رحْمَتَكَ اَرْجي عِنْدَنا مِنْ اَعْمالِنا، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَ وَفِّقْنا لِصالِحِ الْأَعْمالِ وَ الصَّوابِ مِنَ الْفِعالِ.
ترجمه:
پروردگارا! در مقابل غفلت مردم ما را متذكّر قرار ده، و در برابر ذكر آنان براى ما شكر و سپاس مقرر فرما، و بهترين چيزى كه بر زبانمان جارى مىشود را نيّات قلبى ما قرار ده. خداوندا، غفران و بخشش تو از گناهان ما گستردهتر و رحمت تو اميدواركنندهتر از اعمال ما مىباشد، خداوندا بر محمد و خاندانش درود فرست، و ما را بر اعمال صالح و كارهاى نيك موفق دار.
روز چهارشنبه
اَللَّهُمَّ احْرُسْنا بِعَيْنِكَ الَّتي لا تَنامُ، وَ رُكْنِكَ الَّذى لا يُرامُ، وَ بِأَسْمائِكَ الْعِظامِ، وَ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ احْفَظْ عَلَيْنا ما لَوْ حَفِظَهُ غَيْرُكَ ضاعَ، وَ اسْتُرْ عَلَيْنا ما لَوْ سَتَرَهُ غَيْرُكَ شاعَ، وَ اجْعَلْ كُلَّ ذلِكَ لَنا مِطْواعاً، اِنَّكَ سَميعُ الدُّعاءِ، قَريبٌ مُجيبٌ.
ترجمه:
پروردگارا! ما را با ديدگانت كه هرگز بخواب نمى رود، و با پايه و ستونى كه مورد تجاوز قرار نمى گيرد، و با نامهاى بزرگت مرا حفاظت فرما، و بر محمد و خاندانش درود فرست، و برايمان حفظ كن آنچه را كه اگر حافظى غير از تو داشته باشد ضايع مىگردد، و بپوشان بر ما آنچه اگر غير تو آنرا بپوشاند شيوع پيدا مى كند، و همه اينها را فرمانبر ما قرار ده، بدرستيكه تو خواسته ها را مى شنوى، و نزديك بوده و اجابت كننده اى.
روز پنجشنبه
اَللَّهُمَّ اِنّي اَسْأَلُكَ الْهُدى وَ التُّقي، وَ الْعِفافَ وَ الْغِني، وَ الْعَمَلَ بِما تُحِبُّ وَ تَرْضي، اَللَّهُمَّ اِنّي اَسْأَلُكَ مِنْ قُوَّتِكَ لِضَعْفِنا، وَ مِنْ غِناكَ لِفَقْرِنا وَ فاقَتِنا، وَ مِنْ حِلْمِكَ وَ عِلمِكَ لِجَهْلِنا. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَ اَعِنَّا عَلي شُكْرِكَ وَ ذِكْرِكَ، وَ طاعَتِكَ وَ عِبادَتِكَ، بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
ترجمه:
پروردگارا! هدايت و تقوى، و عفاف و بىنيازى، و عمل به آنچه كه دوست دارى و خشنود مىگردى، را از تو خواستارم، خداوندا از تو در مقابل ناتوانيمان نيرو، و در مقابل نيازمان بىنيازى، و در مقابل جهالت و نادانيمان علم و حلم خواهانيم.خداوندا! بر محمد و خاندانش درود فرست، و ما را بر شكر و ذكر، و اطاعت و عبادتت يارى فرما، برحمتت اى بهترين رحمكنندگان.
روز جمعه
اِلهي وَسَيِّدى مَنْ تَهَيَّاَ اَوْ تَعَبَّأَ، اَوْ اَعَدَّ اَوِ اسْتَعَدَّ، لِوِفادَةِ مَخْلُوقٍ رَجاءَ رِفْدِهِ وَ فَوائِدِهِ وَ نائِلِهِ، وَ فَواضِلِهِ وَ جَوائِزهِ، فَاِلَيْكَ يا اِلهي كانَتْ تَهْيِأَتي وَ تَعْبِأَتي، وَ اِعْدادى وَ اسْتِعدادى، رَجاءَ فَوائِدِكَ وَ مَعْرُوفِكَ، وَ نائِلِكَ وَ جَوائِزِكَ. فَلا تُخَيِّبْني مِنْ ذلِكَ، يا مَنْ لا تَخيبُ عَلَيْهِ مَسْأَلَةُ السَّائِلِ، وَ لا تَنْقُصُهُ عَطِيَّةُ نائِلٍ، فَاِنّي لَمْ اتِكَ بِعَمَلٍ صالِحٍ قَدَّمْتُهُ، وَ لا شَفاعَةَ مَخْلُوقٍ رَجَوْتُهُ.اَتَقَرَّبُ اِلَيْكَ بِشَفاعَتِهِ اِلاَّ شَفاعَةُ مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَيْتِهِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ، اَتَيْتُكَ اَرْجُو عَظيمَ عَفْوِكَ، الَّذى عُدْتَ بِهِ عَلَي الْخاطِئينَ عِنْدَ عُكُوفِهِمْ عَلَي الْمَحارِمِ ،فَلَمْ يَمْنَعْكَ طُولُ عُكُوفِهِمْ عَلَي الْمَحارِمِ اَنْ جُدْتَ عَلَيْهِمْ بِالْمَغْفِرَةِ. وَ اَنْتَ سَيِّدِى الْعَوَّادُ بِالنَّعْماءِ، وَ اَنَا الْعَوَّادُ بِالْخَطاءِ، اَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَالِهِ الطَّاهِرينَ اَنْ تَغْفِرَلي ذَنْبِيَ الْعَظيمَ،فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُ الْعَظيمَ اِلاَّالْعَظيمُ، يا عَظيمُ يا عَظيمُ، يا عَظيمُ يا عَظيمُ، يا عَظيمُ يا عَظيمُ.
ترجمه:
امام صادق (ع) فرمود: كسى را نزد پيامبر صلى الله عليه و آله گراميتر از فاطمه عليهاالسلام، و چيزى را بهتر از چيزى كه آن حضرت به ايشان آموخت، نمى يابم: روز جمعه غسل كرده و چهار ركعت نمازگذار- دو ركعت دو ركعت- در اولين ركعت حمد و پنجاه مرتبه «قل هو اللَّه احد»، و در ركعت دوم حمد و پنجاه بار سوره العاديات، و در ركعت سوم حمد و پنجاه بار «اذازلزلت»، و در ركعت چهارم حمد و پنجاه بار «اذا جاء نصر اللَّه و الفتح»- كه آخرين سورهاى است كه بر پيامبر نازل شده- بعد از نماز اين دعا را بخواند: اى معبودم و اى آقايم! هر كسى مهيّا و مجهّز، و آماده و توشه برگرفته است، تا به اميد صله و عطا و بهره و عطيّه و بخشش و جائزهاى نزد مخلوقى برود، پس به
سوى توست اى معبودم مهيّا شدنم، و مجهّز بودنم،و آمادگيم، و توشه برگرفتنم، به اميد بهرههايت و نيكى شناخته شدهات، و عطيّه مطلوبت و جايزههايت. پس اى آنكه درخواست سائلى نزد او محروم نشد، و بخشش خواهندهاى در او كاستى پديد نياورد، مرا محروم مفرما، چرا كه من با عمل صالحى كه قبلاً انجام دادهام، و يا شفاعت مخلوقى كه اميد به او بسته، و تقرّب به او جستهام، نزد تو نيامدهام، جز شفاعت محمد و خاندانش، كه درود تو بر او و خاندان پاكش باد،به درگاه تو آمدهام، و اميدوار عفو و بخشش بزرگت، كه برخطاكارانى كه محرّمات تو را انجام دادهاند، وعده دادهاى، مىباشم،بطوريكه پافشارى طولانى آنان در انجام امور حرام، تو را از بخشش وجود به آنان بازنداشت.و تو اى آقاى من بسيار نعمتدهندهاى و من بسيار خطاكار، و بحق محمد و خاندان پاكش از تو مىخواهم، كه گناه بزرگم را ببخشى، چرا كه گناه بزرگ را جز بزرگ نمىبخشد، اى بزرگ، اى بزرگ، اى بزرگ، اى بزرگ، اى بزرگ، اى بزرگ. آمين يارب العالمين
R A H A
05-06-2011, 07:13 PM
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_fatemiyeh-takht__89_.jpg (http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_fatemiyeh-takht__89_.jpg)
اولین سخن فاطمه در بهشت
سلمـان فـارسـى از پیـامبـر اسلام صلی الله علیه و آله چنیـن روایت كرده است:
هنگامى كه فاطمه داخل بهشت مـى شـود و آنچه خـداونـد برایـش مهیا كـرده، مـىبینـد، ایـن آیه را تلاوت مـى كند:
«بسـم الله الرحمـن الـرحیـم الحمـدلله الذى اذهب عناالحزن ان ربنا لغفـور شكور الذى احلنا دارالمقامه مـن فضله لایمسنا فیها نصب ولا یمسنا فیها لغوب»؛ ستـایـش و سپـاس ویژه خـدایـى است كه اندوهمان را زدود. همانا پروردگار ما آمرزنده و پاداش دهنـده است.
پروردگارى كه در سایه بخشـش خود ما را به بهشت و اقامتگاه همیشگىمان فرود آورد. مـا در آن جـا بـا رنج و ملالـى رو به رو نمـى شـویم.
نـورانـى شـدن بهشت از نـور فاطمه زهرا علیهاالسلام
ابـن شهرآشوب مى نویسد:
در بسیارى از كتابها، از جمله كشف ثعلبى و فضائل ابـوالسعادات، در معناى ایـن آیه «لایـرون فیها شمسـا ولا زمهریـرا»؛ (و نمـىبیننـد در بهشت نه آفتـاب و نه سـرمایـى را) آوردهانـد كه ابـن عبـاس گفت: چنـان كه بهشتیان در بهشت هستنـد، ناگاه نورى مـى بینند كه باغهاى بهشت را نـورانـى كرد.
اهل بهشت اظهار مـى دارند:
خـدایا! تـو در كتابـى كه بر پیامبرت فرستادى، فرمـودى:
«لایرون فیها شمسا»؛
"بهشتیان در بهشت خورشیدى نخـواهند دید."
نـدا مـى رسـد:
ایـن، نـور آفتاب و ماه نیست، بلكه علـى و فاطمه از چیزى تعجب كرده و خندیدند و از نور آن دو، بهشت روشـن گردید.
R A H A
05-06-2011, 07:13 PM
هیجده شمع خاموش
بغضی غریب بر سینه آسمان نشسته است بغضی که بندبند استخوانم را میلرزاند.
آه! ای بهانه هستی!
چگونه اندوهگین نباشم وقتی که جشن هجده سالگیات را سیاه پوشیدم هجده شمع خاموش، هیجده …
تو نیستی و دیوارهای کوچه هنوز سیلی خوردن تو را ضجه میزنند، تو نیستی و پاییز نبودنت، همه آسمانم را به آتش کشیده است.
من میدانم که شب از ازل به خاطر تو سیاهپوش است و باران، بغض شکسته عرشیان است بر داغهای بیکرانت.
آه! ای بانوی آبها تو کیستی که موجها دربرابر قامتت سر فرود آوردهاند و درختان به احترامت ایستادهاند؟
سیده فاطمه حسینی
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/33638975428604995043.jpg (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/33638975428604995043.jpg)
R A H A
05-06-2011, 07:14 PM
http://s1.picofile.com/mine/Pictures/Hearts/Heart%202/Heart.gif (http://s1.picofile.com/mine/Pictures/Hearts/Heart%202/Heart.gif) http://s1.picofile.com/mine/Pictures/Hearts/Heart%202/Heart.gif (http://s1.picofile.com/mine/Pictures/Hearts/Heart%202/Heart.gif) http://s1.picofile.com/mine/Pictures/Hearts/Heart%202/Heart.gif (http://s1.picofile.com/mine/Pictures/Hearts/Heart%202/Heart.gif)
برخیز/
خفتن برای تو زود است هنوز/
هنوز هستند دل هایی که دردهایت را به جان میخرند تا تسلّی دهند قلب آزردهات را/
برخیز/
خانه خالی است از تو/گلدان های پنجره مان خشک شدهاند/
آیینه تو را نمیبیند دیگر/و مَشکی که روزانه بندهای زمختاش را به دوش میکشیدی، چشم انتظارت نشسته است/
زجر کشیده مادر! / برخیز /
برخیز که کودکانِ دل شکستهات بی مادری را تاب نخواهند آورد /
تو مادر حسینی و حسین از دامن تو به معراج کربلا میرود / زود است هنوز که زینب علیهاالسلام تنها بماند / زود است که حسن علیهالسلام طعم زیستن با مادر نچشیده طعمِ زیستن با نا همسری را تلخ بچشد
برخیز / سنگ صبور علی علیهالسلام !
برخیز که شانه های استوارم به لرزه در آمدهاند و چین نشسته به پیشانیام
آیا به یادت بیاورم آن شبهایی را که ظلم سایه گسترانده بود و تو تنها فانوس امید علی علیهالسلام بودی که هم چنان میدرخشید به یادت بیاورم یا میدانی که کشتی آرام و قرارم به گل نشسته است / یا میدانی که دیگر سر به سکوت چاه فرو میبرم تا نفسی به یادِ همنفسی هایت آرام باشم
برخیز / چشمهای تاریخ به سوی ماست
علی علیهالسلام چگونه به خانهای برگردد که فاطمه علیهاالسلام در آن نیست و کوچهای را بگذرد که همیشه فاطمه علیهاالسلام از آن گذشته است
به خدا دیوارها هم سر به گریبان فرو بردهاند. ابرها هم از فرو ریختن متعجباند
برخیز / که بی تو به سر نمیشود این زندگی این شهر و این آفرینش حتی!
چه شده است که دیگر پاسخ سلام علی علیهالسلام را نمیدهی؟
چه شده است که دیگر سنگ آسیاب خانه علی علیهالسلام نمیچرخد؟
چه شده است که تنور خانه علی علیهالسلام دیگر روشن نیست؟
و علی علیهالسلام مثل پروانه ها بقیع را میگردد تا مگر کور سویی، بویی از تو بیابد
چه شده است که علی علیهالسلام دیگر نباید خورشید وجودت را در خانه ببیند؟
چرا باید خانه علی علیهالسلام بی خانم شود؟
و چرا دختر پیامبر خدا علیهالسلام به مظلومیت برسد؟
برخیز / رفتن برای تو زود است هنوز / تو مادر مدینه و کربلایی!
برخیز / فاطمه علیهاالسلام برخیز / علی علیهالسلام میگوید!
میثم امانی
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/72912015178976243786.jpg (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/72912015178976243786.jpg)
R A H A
05-06-2011, 07:14 PM
گلي كه عالم از او تازه بود پرپر شد
يگانه كوكب باغ وجود پر پر شد
شب شهادت زهرا علي به خود مي گفت :
گل محمدي من چه زود پر پر شد
خزان چه كرد كه در چشم اشكبار علي
تمام گلشن غيب و شهود پر پر شد
به باغ حسن كدام آفتاب ناب افسرد
كه در مدار افق هر چه بود پر پر شد
براي تسليت اهل باغ آمده بود
شقایق كه به صحرا كبود پر پر شد
نشان ز پاكي روح لطيف فاطمه داشت
بنفشه اي كه سحر در سجود پر پرشد
ز فيض صحبت او رنگ و بوي عزت داشت
گلي كه تشنه ميان دو رود پر پر شد
R A H A
05-06-2011, 07:14 PM
بخاک سپردن حضرت زهرا (سلام الله علیها)
«الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون» (۱).
دانشمندان و تذکره نویسان شیعه متفقند که نعش دختر پیغمبر را شبانه بخاک سپردند.
ابن سعد نیز در روایتهای خود که از طریق ابن شهاب،عروه،عایشه،زهری و دیگران است گوید فاطمه (س) را شبانه دفن کردند و علی (ع) او را بخاک سپرد (۲).
بلاذری نیز در دو روایتخود همین را نوشته است (۳) بخاری نیز چنین نویسد:
«شوی او شبانه او را بخاک سپرد و رخصت نداد تا ابو بکر بر جنازه او حاضر شود» (۴).
کلینی که از بزرگان علما و محدثان شیعی است و در آغاز قرن چهارم هجری در گذشته و کتاب خود را در نیمه دوم قرن سوم نوشته و نوشته او از دیرینهترین سندهای شیعه بشمار میرود،چنین نوشته است:
چون فاطمه (ع) در گذشت.
امیر المؤمنین او را پنهان بخاک سپرد و آثار قبر او را از میان برد.
سپس رو به مزار پیغمبر کرد و گفت:
-ای پیغمبر خدا از من و از دخترت که بدین تو آمده و در کنار تو زیر خاک خفته است،
بر تو درود باد!
خدا چنین خواست که او زودتر از دیگران بتو به پیوندد.
پس از او شکیبائی من بپایان رسیده و خویشتن داری من از دست رفته.
اما آنچنان که در جدائی تو صبر را پیشه کردم،در مرگ دخترت نیز جز صبر چاره ندارم که شکیبائی بر مصیبتسنت است.
ای پیغمبر خدا!تو بر روی سینه من جان دادی!
ترا بدستخود در دل خاک سپردم!قرآن خبر داده است که پایان زندگی همه بازگشتبسوی خداست.
اکنون امانتبه صاحبش رسید،زهرا از دست من رفت و نزد تو آرمید.
ای پیغمبر خدا پس از او آسمان و زمین زشت مینماید،و هیچگاه اندوه دلم نمیگشاید (۵).
چشمانم بیخواب،و دل از سوز غم کباب است،تا خدا مرا در جوار تو ساکن گرداند.
مرگ زهرا ضربتی بود که دل را خسته و غصهام را پیوسته گردانید.
و چه زود جمع ما را به پریشانی کشانید.
شکایتخود را بخدا میبرم و دخترت را به تو میسپارم!
خواهد گفت که امتت پس از تو با وی چه ستمها کردند.
آنچه خواهی از او بجو و هر چه خواهی بدو بگو!تا سر دل بر تو گشاید،و خونی که خورده استبیرون آید و خدا که بهترین داور است میان او و ستمکاران داوری نماید (۶).
سلامی که بتو میدهم بدرود است نه از ملالت،و از روی شوق است،نه کسالت.
اگر میروم نه ملول و خسته جانم و اگر میمانم نه بوعده خدا بد گمانم.و چون شکیبایان را وعده داده است در انتظار پاداش او میمانم که هر چه هست از اوست و شکیبائی نیکوست.
اگر بیم چیرگی ستمکاران نبود برای همیشه در کنار قبرت میماندم و در این مصیبتبزرگ، چون فرزند مرده جوی اشک از دیدگانم میراندم.
خدا گواهست که دخترت پنهانی بخاک میرود.هنوز روزی چند از مرگ تو نگذشته،و نام تو از زبانها نرفته،حق او را بردند و میراث او را خوردند.
درد دل را با تو در میان میگذارم و دل را به یاد تو خوش میدارم که درود خدا بر تو باد و سلام و رضوان خدا بر فاطمه (۷).
در مقابل این شهرت،ابن سعد روایت دیگری دارد که ابو بکر بر دختر پیغمبر نماز خواند و بر او چهار تکبیر گفت (۸).
پیداست که این روایت و یک دو حدیث دیگر،در مقابل آن شهرت ارزشی ندارد،و دور نیست که آنرا برای مصلحت وقتساخته باشند. فقدان دختر پیغمبر علی (ع) را سخت آزرده ساخت.
نمونه این آزردگی را از سخنانی که بر کنار قبر او خطاب به پیغمبر (ص) گفت دیدیم.در سندهای دیرین،دو بیت زیر را نیز بدو نسبت دادهاند که نشان دهنده سوز درونی اوست.
اما شمار این بیتها در ماخذهای بعدی بیشتر است چنانکه در دیوان منسوب به آنحضرت نوزده بیت است (۹).
زبیر بن بکار در کتاب خود الاخبار الموفقیات که آنرا در نیمه دوم قرن سوم نوشته و از مصادر قدیمی بشمار میرود چنین نویسد:
مداینی گوید چون امیر المؤمنین علی بن ابی طالب رضی الله عنه از دفن فاطمه راغتیافتبر سر قبر او ایستاد و این دو بیت را انشاء کرد:
لکل اجتماع من خلیلین فرقه و کل الذی دون الممات قلیل (۱۰) و ان افتقادی واحدا بعد واحد دلیل علی ان لا یدوم خلیل (۱۱)
این دو بیت در بعض مصادر بدین صورت ضبط شده:
لکل اجتماع من خلیلین فرقه و کل الذی دون الفراق قلیل و ان افتقادی فاطما بعد احمد دلیل علی ان لا یدوم خلیل (۱۲)
مصحح فاضل چاپ اخیر بحار الانوار (طهران) در ذیل صفحه صد و هشتاد و هفت مجلد چهل و سوم عبارتی را دارد که ترجمه آن اینست:
در بعض نسخهها«و ان افتقادی واحدا بعد واحد»آمده و این درست است چه علی علیه السلام بدین دو بیت تمثل جسته نه آنرا انشاء کرده است.
لیکن عبارت زبیر بن بکار چنین است:«و انشا یقول»بعلاوه این دو بیت چنانکه نوشته شد در دیوان منسوب بآن حضرت ضبط شده است.
مجلسی نویسد:روایتشده است که هاتفی شعر او را پاسخ داد.سپس چهار بیت را نوشته است (۱۳).
-----------------------------------------------------------------------
۱.آنانکه چون مصیبتی بدیشان رسد گویند:همانا ما از آن خدا و بسوی او باز گردندهایم.
۲.طبقات ج ۸ ص ۱۸-۱۹.
۳.انساب الاشراف ص ۴۰۵.
۴.صحیح ج ۵ ص ۱۷۷،و ر.ک بحار ص ۱۸۳.
۵.السلام علیک یا رسول الله عنی.و السلام علیک عن ابنتک و زائرتک و البائنه فی الثری ببقعتک و المختار الله لها سرعه اللحاق بک.قل یا رسول الله عن صفیتک صبری و عفا عن سیده نساء العالمین تجلدی.الا ان فی التاسی لی بسنتک فی فرقتک موضع تعز فلقد و سدتک فی ملحوده قبرک و فاضت نفسک بین نحری و صدری.بلی و فی کتاب الله (لی) انعم القبول. انا لله و انا الیه راجعون.قد استرجعت الودیعه.و اخذت الرهینه و اختلست الزهراء فما اقبح الخضراء و الغبراء.اما حزنی فسرمد.
۶.و اما لیلی فمسهد.و هم لا یبرح قلبی او یختار الله لی دارک التی انت فیها مقیم.کمد مقیح و هم مهیجسرعان ما فرق بیننا و الی الله اشکو و ستنبئک ابنتک بتظافر امتک علی هضمها. فاحفها السؤال.و استخبرها الحال.فکم من غلیل معتلجبصدرها لم تجد الی بثه سبیلا.و ستقول و یحکم الله و هو خیر الحاکمین.
۷.سلام مودع لا قال و لا سئم.فان انصرف فلا عن ملاله.و ان اقم فلا عن سوء ظن بما وعد الله الصابرین.واها واها و الصبر ایمن و اجمل و لو لا غلبه المستولین لجعلت المقام و اللبث لزاما معکوفا و لاعولت اعوال الثکلی علی جلیل الرزیه.فبعین الله تدفن ابنتک سرا و تهضم حقها و تمنع ارثها.و لم یتباعد العهد و لم یخلق منک الذکر.و الی الله یا رسول الله المشتکی و فیک یا رسول الله احسن العزاء.صلی الله علیک و علیها السلام و الرضوان (اصول کافی ج ۱ ص ۴۵۸-۴۵۹) .
۸.طبقات ج ۸ ص ۱۹.
۹.و ر.ک.بحار ص ۲۱۶.
۱۰.جمع هر دو دوست را پریشانی است و هر چیز جز مرگ ناچیز است.
۱۱.اینکه من یکی را پس از دیگری از دست میدهم نشان آن است که هیچ دوست جاوید نمیماند.الاخبار الموفقیات ص ۱۹۴ و رجوع شود به عقد الفرید.
۱۲.مناقب ج ۱ ص ۵۰۱.
۱۳.ص ۱۸۴ ج ۴۳.
R A H A
05-06-2011, 07:15 PM
http://www.sibtayn.com/fa/images/stories/akhbar/4%20%282%29.jpg (http://www.sibtayn.com/fa/images/stories/akhbar/4%20%282%29.jpg)
فاطمه(س) از زبان پیامبر(ص)
رسول خدا(ص) در زمان حیات خویش به ویژه ماههای آخر عمر خود در باره دخترش فاطمه(س) سفارش بسیار نمود به طوری که مردم او را پاره تن پیامبر و روشنی قلب مصطفی و وارث همه خصلتهای خداگونه محمد بنعبدالله۹ میدانستند، او عصمت کبرایی بود که دوستیش دوستی پیامبر و خدای پیامبر بود ودشمنیش دشمنی با خاتم انبیاء و مبدا هستی همه عالم بشمار میرفت، مردم آن روز فاطمه(س) را محدثه، صدیقه، طاهره و زکیه و ... میدانستند، زیرا آنگاه که پیامبر خدا(ص) با سلمان - ره - سخن میگفت مردم از آن حضرت شنیدند که میفرمود:
سلمان! دوستی و محبت دخترم فاطمه در صد موطن و جایگاه سود خواهد بخشید که سادهترین آن جایگاهها این چند موضع است:
هنگام مرگ، خانه قبر، زمان سنجش اعمال، وقتحشر، به هنگام عبور از صراط، زمان حسابرسی.
یا سلمان من احب فاطمه بنتی فهو فی الجنه معی، و من ابغصها فهو فی الناریا سلمان حب فاطمه ینفع فی مائه من المواطن، ایسر ذلک المواطن الموت و القبر و المیزان و المحشر و الصراط و المحاسبه. فمن رضیت عنه ابنتی فاطمه رضیت عنه و من رضیت عنه رضی الله عنه، و من غضبت علیه غضبت علیه و من غضبت علیه غضب الله علیه.
یا سلمان، ویل لمن یظلمها و یظلم بعلها امیرالمؤمنین علیا، و ویل لمن یظلم ذریتها و شیعتها.
ای سلمان، کسی که دخترم فاطمه(س) را دوستبدارد پس آن کس همراه من در بهشتخواهد بود و کسی که او را دشمن بدارد جایگاه آن کس جهنم است.
سلمان! دوستی و محبت دخترم فاطمه در صد موطن و جایگاه سود خواهد بخشید که سادهترین آن جایگاهها - این چند موضع است:
هنگام مرگ، خانه قبر، زمان سنجش اعمال، وقتحشر، به هنگام عبور از صراط، زمان حسابرسی. پس کسی که دخترم فاطمه از او خشنود باشد من از آن کس خشنود خواهم بود و هر کس که من از او خشنود باشم خداوند از او خرسند خواهد شد. و چنانچه دخترم بر کسی خشم کند من را خشمگین کرده است. و کسی که مورد خشم من واقع شود مورد خشم خداوند قرار خواهد گرفت.
ای سلمان وای بر کسی که بر فاطمه و شوهرش امیرمؤمنان علی [ابنابیطالب] ظلم کند و وای بر کسی که بر فرزندان و شیعیانش ستم روا دارد.
باید اذعان کرد که همان توصیههای بیشمار رسول خدا(ص) در باره دخترش فاطمه(س) سبب شده که ابن ابیالحدید معتزلی در صداقت و راستگویی و حقانیت ادعای فاطمه(س) در باره فدک چنین بنویسد:
از استادم (علی بنفارقی) در مدرسه بغداد پرسیدم:
آیا فاطمه(س) در ادعای مالکیت «فدک» صادق نبود؟ پاسخ داد: آری گفتم: پس چرا خلیفه اول فدک را به او نداد در حالی که فاطمه نزد او راستگوبود؟
او تبسمی کرد و با زبان طنز و لطیفه گونهای گفت:
اگر ابیبکر آن روز «فدک» را به مجرد ادعای فاطمه میداد فردا به سراغش میآمد و ادعای خلافتبرای همسرش میکرد!
و او را از مقامش کنار میزد در آن هنگام خلیفه هیچگونه دفاعی از خود نداشت زیرا با دادن فدک پذیرفته بود که فاطمه(س) هر چه را ادعا کند راست میگوید و نیازی به دلیل و گواه ندارد.
سپس ابن ابیالحدید اضافه میکند: این یک حقیقت است، گرچه استادم آن را به عنوان مزاح مطرح کرد.
M.A.H.S.A
04-03-2012, 11:50 PM
http://shiaupload.ir/images/49313906066573580719.png
http://shiaupload.ir/images/31687812809173116662.jpg
درسوگ شهادت حضرت زهرا (سلام اله عليها)
ای دل مددی که بی امان گریه کنیم
چون ابر بهار و آسمان گریه کنیم
امروز که روز رفتن فاطمه است
با مهدی صاحب الزمان گریه کنیم
از هجر فقیه آشنا گریه کنیم
یا برتخریب سامرا گریه کنیم
یا فاطمه بگذار که با این همه غم
از بحر شهادت شما گریه کنیم
ساقی امشب آتشی دارد دلم
شعله شعله اشک می بارد دلم
عشقم امشب باجنون آمیخته
اشک های من به خون آمیخته
همچو موج آتشم سردرگمم
نیستم گرچه میان مردمم
خودنمیدانم کجایم کیستم ؟
هستی ام رفته زدستم نیستم
همچو موج آتشم سردرگمم
نیستم گرچه میان مردمم
من چه می گویم بهارم گم شده
زیردست و پا قرارم گم شده
خوشه ازتاک تحمل چیده ای
ازبهار زخم دل گل چیده ای
ای دریغا عمق زخمم فاش نیست
شرح دردم کار کند وکاش نیست
از لب و دست هزاران چنگ و نی
آید آیا سوز دل ابراز نی
شعر هم هر دم نوایی می زند
گاه گاهی دست وپایی می زند
سیلی طوفان و ساحل دیده ای ؟
ماهی افتاده در گِل دیده ای ؟
دیده ای پرهای درهم ریخته ؟
با سپیدی سرخ را آمیخته
سرو را گاه نشستن دیده ای؟
شاخه را وقت شکستن دیده ای ؟
سینه ام آتشفشانی می کند
شعر اما بی زبانی می کند
زهره را یک خواب راحت دیده ای
بازی نیش وجراحت دیده ای
دود آهی رفته تا چشم فلک
سوخته در بی کسی نخل فدک
http://shiaupload.ir/images/h8pvnstykl8w393u7eg.gif
M.A.H.S.A
04-03-2012, 11:50 PM
دل برایم روضه خوانی می کند
برتن من سر گرانی می کند
سینه را آه دمادم داده اند
زخم را با تیغ مرحم داده اند
لاله ام را داد بر باغ آمده
باد برخاکستر باغ آمده
نا کِسان عرش خدا را سوختند
آن دل بی انتها را سوختند
آیه های هل اتی را سوختند
در مدینه کربلا را سوختند
آنچه آنجا بین آتش بود و دود
آیه های آخر والفجربود
نسترن های تبسم دود شد
گوهر دردانه ای مفقود شد
رفته غارت نان طفل هَل اَتی
گمشده انگشتری اِنّما
پس چه شد اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم
حرمت میخانه و ساقی و خم
حذف شد فریاد سرخ ذوالفقار
قرن ها باید که بازآید بهار
کمتراز شب روزمردم تار نیست
وای برمن یک نفر بیدار نیست
جان به قربانگاه جانان آمده
جای کوثر به طغیان آمده
دیده ای طغیان نهر عشق را
زلزله درهفت شهر عشق را
مَستم از تکبیره الاحرام او
آب شد آتش پیش جام او
سخت دارد استقامت می کند
با قیام خود قیامت می کند
در قنوتش آسمانی از دعا
در رکوعش اقتدا بر مرتضی
سجده ای جانانه در درگاه کرد
سجده ای هم نیمه های راه کرد
زان قیام و زان رکوع و زان سجود
سینه و رخسار و رویش شد کبود
این نماز قبله و قبله نماست
از نماز خلق آدابش جداست
آنکه درمعشوق فانی می شود
در حقیقت جاودانی می شود
در بلوغ عشق پیش چشم جمع
شمع شد پروانه و پروانه شمع
جهل مردم قلعه ي خیبر شده
یامحمد فاطمه حیدر شده
موج کوثر چون به مسجد سرنهاد
لرزه بر اندام یثرب اوفتاد
M.A.H.S.A
04-03-2012, 11:52 PM
همدرد علي
دردم آرام نشد تا كه غمت را ديدم
سوختم تا به سحر از جگرم ناليدم
تو كه بودي يل خيبر شكن هاشميان
بارها بازوي تو زين سببت بوسيدم
سخني گو تو كه شايد دلم آرام شود
تا حياتم دهي و زنده شود اميدم
من اگر ناله كنم درد امانم بُرده
بارها از ستم جور بخود پيچيدم
اين همه سال به تو زهره تابان بودم
به اميدت همه شب بهر تو مي تابيدم
آن زمان خواست عدو آتش كين افروز
من زجان تو و طفلان خودم لرزيدم
دل لرزان تو را زير لگد حس كردم
من خودم هيچ براي دل تو لرزيدم
درد برده رمق و تاب و توان نيست مرا
ورنه مي شد به خدا بهر تو مي خنديدم
اين مصيبات كه آمد به سرم هيچ نبود
فقط از غربت و مظلومي تو رنجيدم
سروده كمال مومني
http://shiaupload.ir/images/h8pvnstykl8w393u7eg.gif
M.A.H.S.A
04-03-2012, 11:52 PM
حسرت زده
اي كاش كه بند دل او پاره نمي شد
حسرت زده ي ديدن گهواره نمي شد
اي كاش نمي گفت نبي ام ابيها
تا شعله ور از كيد ستمكاره نمي شد
گر عشق علي در دل او جاي نمي داشت
هرگز هدف كينه ي قدّاره نمي شد
مي ماند اگر پشت در خانه نمي رفت
دلخون زغم محسن مه پاره نمي شد
انگار كه زود است سخن گفتن از آن روز
در كربوبلا زينش آواره نمي شد
او پشت در خانه و دشمن به تماشا
جز صبر علي جان مگرت چاره نمي شد؟
گربود و نمي رفت زدنيا به غريبي
هر شب علي اش اين همه آواره نمي شد
سروده كمال مومني
M.A.H.S.A
04-03-2012, 11:53 PM
http://shiaupload.ir/images/h8pvnstykl8w393u7eg.gif
یا فاطمه الزهرا (س)
فاطمه زیباترین واژه هاست
فاطمه ناموس شاه لافتی است
فاطمی بودن تشیع بودن است
فاطمه راه علی پیمودن است
فاطمه آلاله آلاله هاست
فاطمه سوز و گداز ناله هاست
فاطمه گنجینه ای از خاتم است
فاطمه چشم و چراغ عالم است
فاطمه روح علی جان علیست
فاطمه هم عهد و پیمان علیست
فاطمه تفسیر یاسین است و بس
باغ هستی را گل آذین است و بس
فاطمه سبزینه سبزینه هاست
فاطمه آوای وای سینه هاست
نی توان گفتن زنی مانند اوست
قلب احمد از ازل پیوند اوست
فاطمه از هر پلیدی عاری است
فاطمه فرهنگی از بیداری است
فاطمه یعنی زمین یعنی زمان
فاطمه یعنی حدیث قدسیان
فاطمه یعنی زمین یعنی زمان
http://shiaupload.ir/images/h8pvnstykl8w393u7eg.gif
M.A.H.S.A
04-03-2012, 11:55 PM
http://shiaupload.ir/images/11609509663042090240.gif
۩۞۩ ویژه نامه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ۩۞۩
http://shiaupload.ir/images/11609509663042090240.gif
شهادت مظلومانه بضعة الرسول ‘ انسيه حورا؛
صديقه كبري ‘ حضرت فاطمه زهراي مرضيه
سلام الله عليها را خدمت همه شيعيان
تسليت عرض مي نماييم
http://shiaupload.ir/images/72924626962408107631.jpg
M.A.H.S.A
04-03-2012, 11:55 PM
http://shiaupload.ir/images/k7ex5kkjpbv6k1pztlj.jpg
عمريست رهين منت زهرائيم
مشهور شده به عزت زهرائيم
مُرديم اگر به قبر ما بنويسيد
ماپير غلام حضرت زهرائيم
M.A.H.S.A
04-03-2012, 11:55 PM
درسوگ ياس حيدر
زهرا عصاره عصمت است. زهرا، آیینه پاکی است. زهرا زلال کوثر است.
ای همیشه جاری! ای بهار کوتاه! ای ترنم باران وحی!
در شکوه مقام تو حیرانم که معنویت رشتههای چادرت دست نیاز میآویزد و معرفت به غبار آستان خانهات بوسه میزند.
برهوت این دنیای خاکی شایان میزبانی چشمه سار همیشه جاری تو را نداشت. تو که در آیینه زخمها و داغها و در هجران پدر غریبانه زیستی و در وداع شبانهات با پهلویی شکسته، خانه گلین را به امید آغوش بهشتی پدر ترک گفتی...
وجود مبارك حضرت فاطمه علیهاالسلام تنها یك تفكر یا تصور یك حقیقت حیات بخش نیست. بلكه تجسمی عینی و زنده از بركت خداوند بر انسان است.
اگر تا قبل از حضور ایشان در عالم خاكی انسان معناگرا مجبور بود گوشههایی از نعمت یك زن مقدس را در اسطورهها، الههها و افسانهها جستجو كند یا متوسل به پاكدامنی حضرت مریم(ع) یا خردمندی آسیه و وفاداری سارا بشود، بعد از تجسم خاكی و عینی ایشان برای انسان كمالگرا یك الگوی زنده و جاوید پدید آمد و آن شخصیتی والا به نام «فاطمه» دختر رسول اكرم بود.
از این رو است كه فاطمه علیهاالسلام را ناموس و علت هستی میدانند. اگر فاطمه علیهااسلام پا به جهان فانی نگذاشته بود و خاك هبوط را به قدوم خود مبارك نمیكرد، دیگر برای پیروانش هدفی وجود نداشت تا برای آن به شهادت برسند و جهاد كنند. جهانیان با توسل به اوست كه توكل به احد را میآموزند و از نور هدایت ایشان است كه بركت زندگی دنیایی درك میشود.
بنابراین بیدلیل نیست كه بعد از درگذشت ملكوتی ایشان، بشریت، سرگشته به دنبال مرهمی است تا زخم نبود روح بخش ایشان در عالم فانی التیام یابد. از این روست كه هر چه انسان برای درك حضرت فاطمه علیهاالسلام تلاش میكند، بركت آن بر خودش میتابد و این اصل وجودی نعمت فاطمه علیهاالسلام در دنیا است.
امروز هم شاهد تلاش انسانهای پاكی هستیم كه به دنبال معنویت فاطمه علیهاالسلام در رفتار روزمره خود هستند و با تذكره و یادمانهایی سعی دارند آوای خوش چشمه كوثر را در یادشان زنده نگه دارند تا در بهشت، حاضر در خدمت ایشان باشند.
رسول اكرم صلی الله علیه و آله روایت نمودهاند كه خدای متعال فرمود: ای احمد! اگر تو نبودی آسمان و زمین را نمیآفریدم و اگر علی نبود تو را نمیآفریدم و اگر فاطمه نبود، شما را نمیآفریدم.(یعنی شمایان رمز خلقتید)(1)
از امام محمدباقر علیه السلام روایت شده است كه، ولادت حضرت زهرا علیهاالسلام پنج سال بعد از بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سن شریف آن بانو در هنگام وفات هیجده سال و هفتاد و پنج روز بود.(2)
http://shiaupload.ir/images/95934659173831862824.jpg
M.A.H.S.A
04-03-2012, 11:56 PM
http://shiaupload.ir/images/nly7e2enpa8n5l3sgx2h.jpg
راز دل غمین فاطمه علیهااسلام
"شما ای مردم بر پرتگاه آتش بودید و از فرط ذلت نزد دیگران، همچون جرعه آبی در دست تشنه كامی یا لقمهای در دست گرسنهای و یا چون آتشی كه شخص مستعجلی از آن برگیرد.
شما لگدكوب و پایمال بودید و از آب متعفن با سرگین شتر میآشامیدید و از برگهای خاكمال و علف بیابان میخوردید. ذلیل بودید و زبون میزیستید و هر آن مضطرب بودید كه مبادا از این سوی یا آن سوی به شما هجوم آورند و به اسارتتان ببرند.
شما این بودید تا خداوند به دست محمد صلی الله علیه و آله با همه آنچه بر او گذشت رهایتان كرد. چه سختیها كه نكشید و چه شكنجهها كه ندید.
هرگاه شاخی از شاخهای شیطان و گردنكشی از یارانش سر بر میداشت و فتنهای از مشركان به خونخواری دهان میگشود، او برادرش علی علیه السلام را در كام آتش رقصان آن و در گلوگاه خطر میافكند و او نیز، تا مغز دشمن را نمیكوفت و آتش سركش فتنه را به آب شمشیرش خاموش نمیكرد، آرام نمیگرفت.
در همه این مدت، علی علیه السلام در راه خدا سختی میكشید و به آب و آتش میزد. در كار خدا از جان مایه میگذارد و همواره به رسول خدا نزدیك بود.
در میان دوستان و سربازان خدا وقف راه خدا بود و مدام خود را به مشقت میانداخت. در دریای رنج فرو میرفت و هرگز در راه خدا به ملامت مردم وقعی نمینهاد و به ستوه نمیآمد.
ولی شما چه؟
در تمام آن روزها، در رفاه و عیش بودید، خوش میگذراندید و زندگی میكردید و بیدرد بودید.
هرگاه درگیری و نبرد پیش میآمد، خود را كنار میكشیدید و ما را تنها میگذاردید و از جنگ میگریختید.
... به كجا میروید؟ چه میكنید؟ هنوز پیكر پیامبر تازه است؛ آیا میگویید كه محمد مُرد و همه چیز تمام شد؟ هرگز!
... هان میبینم كه اینك باز زمینگیر شدهاید و دل به تن آسایی و راحت طلبی و دنیا خواهی دادهاید و قصد همیشه ماندن در دنیا كردهاید و كسی را كه به قبض و بسط كار حكومت سزاوارتر است، دور راندهاید و با راحتی و عیاشی، خلوت كردهاید.
... بدانید اگر همه شما هم كافر شوید و به حق پشت كنید، خداوند همچنان ستوده است و احتیاجی به شمایان ندارد.
و بدانید آنچه را كه اینك گفتم؛ گفتم، در حالی كه میدانستم هرگز یاوری نخواهید كرد. ولی آنچه گفتم راز دل غمین من بود كه در سینه جمع شده و دود حزن و اندوه من بود كه در دل خستهام متراكم شده و آه آتش افروزی كه از سینه دردمند من شعله كشیده؛ تنها خواستم با شما حجت را تمام كرده باشم."(3)
پینوشتها:
1- مستدرك سفینة البحار؛ 3/334 .
2- الكافی؛1/457. 3- از سخنرانی تاریخی حضرت فاطمه زهرا علیهالسلام در مسجدالنبی، ده روز پس از رحلت پدر (برگرفته از كتاب "زندگانی حضرت فاطمه (س)"، نوشتهِ دكتر اسماعیل حسینی).
http://shiaupload.ir/images/81252743389935920803.jpg
M.A.H.S.A
04-03-2012, 11:56 PM
آرزوی علی
تـا عـلــی ماهَـش بـه ســوی قبـــر بُرد
مـاه، رخ از شــرم، پـشـت ابـــــر بُرد
آرزوهــا را عـلــی در خــــاک کـــرد
خـاک هــم گـویی گــریبـان چاک کرد
زد صــدا: ای خــاک، جـانـانــم بگیــر
تــن نـمـانــده هیـچ از او، جـانـــم بگیر
نــاگــهـان بـر یــاری دســــت خــــــدا
دسـتــی آمـد، همچو دست مصـطـفــی
گـوهــرش را از صــدف، دریا گرفت
احـمــــد از دامـاد خـود، زهــرا گرفت
گـفـتـش ای تـاج ســر خیــل رُسُــــــــل
وی بَــر تـــو خُــرد، یکسر جزء و کل
از مــن ایــن آزرده جـانـــت را بـگـیـر
بـازگــردانــدم، امـانــت را بـگیــــــــــر
بــار دیــگر، هـدیـه ی داور بـگـیــــــــر
کــوثـــرت از سـاقــــی کـوثــــــــر بگیر
مــی کِـشــد خجلــت عـلــی از محضـرت
یــاس دادی، می دهد نیلوفــرت
علی انسانی
M.A.H.S.A
04-03-2012, 11:56 PM
پرتویی از انوار فضایل حضرت زهرا(س)
عرفان حضرت زهرا
دست تكوين و تشريع، انسان را به مقامى مىرساند كه حقيقت هستى، مشهود او مىگردد. و نظارهگر نور و زيبايى مطلق مىشود و جز به محبت و عشق حق نمىانديشد و جز به صلابت حق حركت نمىكند و سخن نمىگويد، حوادث اجتماعى و سياسى جامعه، خردلى از عشق او نمىكاهند و او را بر عليه هستى برنمىانگيزند؛ زيرا كه با شهود خويش به حقيقت هستى راه يافته و در هستى جز خير و زيبايى و محبت و لذت چيزى نمىيابد و شاديها و غمها را ناشى از ماهياتى مىبيند كه در آن جز فنا و نيستى نيست. او هيچ چيز را جز رؤيت محبوب بر خود نمىپسندد به اين حقيقت رسيده است كه به هر چيز تعلق حاصل كند مظهر او خواهد گشت، لذا دل به جز خدا نمىبندد و تعلقى جز به خدا حاصل نمىكند تا مظهر اسماء و صفات او باشد و مجلاى جميل او گردد.
عارف بزرگ محمد على شاهآبادى در كتاب خود(1) به بيان مراتب حضور قلب پرداخته،آنگاه راجع به مرتبهى هفتم مىفرمايد:
مرتبهى هفتم و آن عبارت است از مقام هدايت و ايصال به طريق و صراط ذات پروردگار كه عبارت است از ايصال به طريق اسماء و صفات او؛ زيرا اسماء و صفات عين ذات پروردگار است و چون عابد، به اين مقام نائل شود مورد تجليات اسماء و صفات حق واقع گردد و اسمى بعد از اسمى بر او تجلى كند و صفتى بعد از صفتى بر او ظاهر گردد تا اينكه غافل از صفات خود متخلق به اخلاق پروردگار شود و از اين مقام كه مقام فناى صفاتى است، تعبير به مقام «طمس» (پاكشدگى) مىكنند...
در مرتبهى هشتم به مقام شهود حق به تمام كمال و جمال، و در مرتبهى نهم به مرتبهى عشق و محبت نسبت به ذات مقدس پروردگار كه موجب فناى در ذات حق است مىرسد انسان به مقام اسماء و صفات رسيده دست نياز جز به درگاه بىنياز دراز نمىكند و جز در آستانهى عظمت او زانو نمىزند، با زبان تشريع فقر وجودى خويش را اظهار كرده و عاجزانه نيازمنديهاى درونى خويش را بر معبودش عرضه مىدارد:
«الهى كَسرى لا يَجْبُرُهُ اِلا لُطفُكَ وَ حَنانُكَ وَ فَقْرى لا يُغنيهِ اِلّا عَطفُكَ وَ اِحسانُكَ وَ رَوْعَتى لا يُسَكِّنُها اِلا اَمانُكَ و ذلَّتى لا يُعزُّها اِلّا سُلطانُكَ وَ اُمنيتي لا يُبَلِّغُنيها اِلّا فَضْلُكَ وَ خَلتَّى لا يَسُدُّها اِلّا طَولُكَ وَ حاجَتى لا يَقضيها غَيْرُكَ... وَ غُلتَّى لا يُبَرِّدُها اِلّا وَصْلُكَ وَ لَوْعَتى لا يُطفيها اِلّا لِقاوُكَ وَ شَوقى اِلَيكَ لا يَبُلُهُ اِلّا النَّظَرُ اِلى وَجْهِكَ وَ قَرارى لا يَقِرُّدونَ دُنُوّى مِنكَ وَ لَهْفَتى لا يَرُدُّها اِلّا رَوْحُكَ...» (2)
«خدايا شكستگى و نقص مرا جز لطف و رحم و دلسوزيت اصلاح و درست نمىكند، و نيازمنديم را جز به توجه، مهربانى و احسانت مبدل به بىنيازى نمىكند، و بيم و هراسم از جز امان تو تسكين ندهد، و جز سلطنت تو ذلت و خوارى مرا مبدل به عزت نمىگرداند و جز فزونى بخششت مرا به آرزويم نرساند و نقص مرا جز عطاى ممتدت از بين نمىبرد و غيرت و حاجتم را برنياورد... و حرارت اشتياقم را جز وصال تو فرونمىنشاند، و سوز و گداز قلبم را جز لقاى تو خاموش نكند، و جز نظر به وجه و جمالت شوق مرا به تو بهبودى نبخشد، و آرامشم بدون نزديكى كاملم به تو برقرار نشود، و جز نسيم روح و جانت، افسوس و اندوهم را دفع نكند...».
اينك پس از بيان كوتاهى در مورد انسان عارف، به مقام عرفانى فاطمه- سلاماللَّه عليها- در حدود فهم خود مىپردازيم:
شرايط تكوينى در انسان وجود دارد كه بسيار مؤثر در كارهاى ارادى و اختيارى او هستند؛ اگر اين شرايط مثبت باشند، در رفتار و افكار نيز تأثير مثبت خواهند گذاشت بخصوص اگر توأم با تعليم و تربيت صحيح و مثبت نيز باشند، اثرگذارى جهان مثبت تكوينى بستگى به مرتبه مثبت بودن آن دارد.
فاطمه- سلاماللَّهعليها- داراى خصوصياتى در بعد تكوين هست كه عرفان كامل تكوينى را قبل از آفرينش او در طبيعت، در او ايجاد كرده است، او از نظر تكوينى معصوم است. تنزل نور او در صلب پاك و آنگاه در رحم پاك و نمو جسمش از غذاى حلال كه به همراه تسبيح و تقديس خدا تناول شده است، زمينهى عصمت تشريعى را فراهم آورده است، لذا شرايط و زمينهى تكوينى به گونهاى بوده است كه در رحم به ستايش، حمد و ثناى خدا مشغول بوده است.
تربيت و پرورش زهرا- سلاماللَّهعليها- در دامان پاك خديجه- عليهاالسلام- و در كنار پدرى كه رسول خداست، زمينه را براى ظهور عرفان تشريعى هر چه بيشتر آماده مىساخت. او لحظهاى از ياد خدا غافل نگشت و آنى از انجام تكاليف الهى و انسانى سرباز نزد، سراسر زندگى او نور است. عرفان او در اين مطلب متجلى است كه خداوند با غضب او غضب مىكند و با خشنودى او خشنود مىگردد (3)
ظهور عرفان او در آيهى:
«اَنَّ الَّذينَ يُؤذوُنَ اللَّه وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُم اللَّه فِى الدُّنيا وَ الاخِرَةِ وَ اَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهيناً» (4)
مىباشد، چرا كه اذيت كردن او اذيت نمودن خداوند است(5)
تجلى عرفان بانوى بزرگ اسلام و دخت رسولاللَّه- صلّى اللَّه عليه و آله- در قلب و جوارحى است كه به فرمودهى پدر بزرگوارش حضرت محمد- صلّى اللَّه عليه و آله و سلم- پر از ايمان و يقين است:
«انّ ابنتى فاطمة ملأ اللَّه قلبها و جوارحها ايماناً و يقيناً؛ (6) براستى خداى بزرگ قلب و جوارح دخترم فاطمه- سلاماللَّهعليها- را از ايمان و يقين پر كرده است».
عرفان زهرا- سلاماللَّهعليها- در يخرج منهما اللؤلؤ والمرجان؛ يعنى، حسن و حسين- عليهماالسلام- جلوه كرد (7) عرفان او فوق عرفان زنان عالم است (حتى آسيه، خديجه و مريم) و خداوند برگزيد (8) و او را افضل زنان اهل ارض قرار داد (9)
«قالت فاطمة- عليهاالسلام- فقال لى: أما ترضين أن تأتى يوم القيامة سيدة نساء المؤمنين او سيدة نساء هذه الاُمَّة» (10)
«فاطمه- سلاماللَّهعليها- فرمود: پدرم رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله- به من فرمودند: آيا راضى و خشنود نيستى كه روز قيامت بيايى در حالى كه سيدهى زنان مؤمنين يا سيدهى زنان اين امت باشى».
و نيز نبىّ گرامى اسلام- صلّى اللَّه عليه و آله و سلم- فرمود: «و فاطمة سيدة نساء العالمين من الاولين و الاخرين؛ (11) و فاطمه- سلاماللَّهعليها- سيدهى زنان جهان از اولين و آخرين است». مجلاى شهود زهرا- سلاماللَّهعليها- خطبهى فصيح و بليغ اوست در دفاع از ولايت و از حقش، خطبه را با حمد و ثناى الهى شروع مىكند:
«الحمداللَّه على ما انعم و له الشكر على ما الهم والثناء بما قدم...؛ حمد و ستايش خدا را بر آنچه ارزانى داشت و بخشيد، و شكر او را بر آنچه الهام فرمود و سپاس خدا را به آنچه پيش فرستاد و اهدا فرمود...».
«... كوّنها بقدرته و ذرَأها بمشيته من غير حاجة منه الى تكوينها و لا فائدة له فى تصويرها الّا تثبيتاً لحكمته و تنبيها على طاعته و اظهاراً لقدرته، تعبّداً لبريته و اعزازاً لدعوته...»
«... پديدهها را به قدرتش به وجود آورد و به مشيت و خواست خويش بيافريد بدون اين كه نيازى به آفرينش آنها داشته باشد، براى او سودى در اين خلقت نبود جز اين كه حكمت خويش را به ثبوت برساند و خلق را بر طاعتش آگاه گرداند و قدرتش را اظهار نمايد و آفريدگان را به عبادت وادار كند و دعوتش را بزرگ و شكستناپذير گرداند...».
زهرا راضى و خشنود به مقدرات الهى و رضاى الهى است و آنجا كه وظيفه، صبر باشد، بر مصائب صبر مىكند، لذا در پايان خطبه فرمود:
«و يصير منكم على مثل خزّ المدى و خز السنان فى الحشا...؛ (12)اين آهى است كه در سينهى پردرد من كه ديگر طاقت تحمل آن را نداشتم و خواستم اين اندوه را از دل پر درد بيرون افكنم و حجت را بر شما تمام كنم».
ظهور عرفان فاطمه- سلاماللَّهعليها- در محراب عبادت بود آنگاه كه براى ستايش حق مىايستاد، هفتاد هزار فرشتهى مقرب بر او سلام مىكردند و او را به جملهاى مىخواندند كه ملائك مريم را با آن ندا مىكردند:
«فيقولون يا فاطمة- سلاماللَّهعليها- انّ اللَّه اصطفاك و طهرك واصطفاك على نساءالعالمين (13) پس مىگفتند: اى فاطمه! براستى خدا تو را برگزيد و پاك و طاهر گرداند و تو را بر زنان جهانيان اختيار فرمود».
امام حسين- عليهالسلام- از برادرش امام حسن- عليهالسلام- نقل مىفرمايد كه:
«رأيت امّى فاطمة- سلاماللَّهعليها- قامت فى محرابها ليلة جمعتها فلم تزل راكعة ساجدة حتى اتضّح عمود الصّبح و سمعتها تدعو للمؤمنين والمؤمنات و تسميهم و تكثر الدعاء لهم و لا تدعو لنفسها بشىء، فقلت لها: يا امّاه لم لا تدعين لنفسك كما تدعين لغيرك؟ فقالت: يا بنىّ! الجار ثمّ الدار» (14)
«مادرم فاطمه- سلاماللَّهعليها- را در شبى ديدم كه در محرابش ايستاده بود متوجه ايشان بودم، پس آنقدر به ركوع و سجده رفت تا اين كه عمود صبح نمايان شد. و شنيدم كه براى زنان و مردان مؤمن دعا مىكرد و اينها را نام مىبرد و برايشان زياد دعا نمودند اما براى خودشان هيچ دعا نكردند. به مادرم گفتم: اى مادر چرا براى خودتان دعا نكرديد آن چنانكه براى غير خودتان دعا نموديد؟ پس فرمود: اى فرزندم! اول همسايه سپس خانه».
حسن بصرى در توصيف فاطمه زهرا- سلاماللَّهعليها- مىگويد:
«ما كان فى هذه الامة اعبد من فاطمة كانت تقوم حتى تورم قدماها (15) او عابدترين مردم بود و آنقدر در عبادت خداى متعال ايستاد تا اينكه پاهاى مباركش ورم نمود».
ظهور عرفان زهراء- سلاماللَّهعليها- در تمجيد خدا از اوست، خداوند او را بر عبادش گرامى داشته است، رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلم- فرمودند:
«... متى قامت فى محرابها بين يدى ربّها جلّ جلاله زهر نورها لملائكة السماء كما يزهر نور الكواكب لأهل الارض و يقول اللَّه عزّ و جل لملائكته: يا ملائكتى انظروا الى امتى فاطمة سيّدة امائى قائمة بين يدى ترتعد فرائضها من خيفتى و قد أقبلت بقلبها على عبادتى، اشهدكم أنّى قد أمنت شيعتها من النّار» (16)
«... هر زمان كه در محراب در محضر پروردگارش- جل جلاله- مىايستاد نورش بر فرشتگان آسمان مىدرخشيد آن چنانكه نور ستارگان بر اهل زمين پرتو مىافكند. خداى عزّوجلّ به فرشتگان مىفرمايد: اى فرشتگان من! نظر به كنيز من فاطمه سيدهى كنيزانم بنماييد كه چگونه در محضرم ايستاده و از ترس من به خود مىلرزد و با قلب و تمام وجودش بر عبادات من اقدام كرده است. به شهادت مىگيرم شما را كه براستى شيعيانش را از آتش در امان قرار دادم».
صبر فاطمه- سلاماللَّهعليها- بر گرفتاريها و ستمها، در تمام دوران حياتش، بيانگر اين است كه او يك آن و به اندازهى خردلى از ياد خداى متعال غافل نبوده و با تن دادن به قضا و قدر الهى، زمينهى عرفان و شهود در مرتبهى عاليتر را مىجسته است. گرفتاريها، رنجها، و گرسنگيها و... نه تنها (هر چند ناچيز) تأثير منفى در روح متعالى او ننهاد بلكه عاليترين اثر مثبت در جهت عشق و توكل به اللَّه را در او گذاشت.
آرى، فاطمه- سلاماللَّهعليها- با علم شهودى خويش يافته بود كه حقيقت انسان، حقيقتى شهودى است و كمال آن در گرو پيوند او با شهود مطلق است، و لذا رنج و دردى كه اين پيوند را قويتر كند، نه تنها درد و رنج نيست بلكه خود نعمت است و اين مصداق قول امام موسى بن جعفر- عليهالسلام- است كه فرمود:
«لن تكونوا مؤمنين حتى تعدّوا البلاء نعمة (17)هرگز در صف مؤمنين قرار نمىگيريد مگر اين كه بلا و گرفتارى را نعمت خدا بشمار آوريد».
رنج و مصيبتى كه زهراى اطهر در دوران كوتاه عمرش تحمل نمود بسيار اعجابآور است چرا كه رنجى به پايان نمىرسيد مگر اينكه رنج تازهاى جاى آن را مىگرفت، فاطمه- سلاماللَّهعليها- روزگار پر مشقت رسالت پدرش را در مكه درك كرده، در همان حال كه شاهد اذيت و آزار مشركين نسبت به پدرش بود، در فراق مادرش حضرت خديجه- سلاماللَّهعليها- را نيز رنج مىبرد. رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلم- در اكثر اوقات وقتى به جهت اذيت و آزار مشركين و دورى خديجه- عليهاالسلام- با چهرهاى غمناك و محزون وارد خانه مىشد، با چشمهاى اشكبار دختر عزيزش كه در فراق مادر مىگريست، روبرو مىگشت.
روزى پيامبر گرامى اسلام- صلّى اللَّه عليه و آله و سلم- در مسجدالحرام مشغول نماز بود كه عدهاى از مشركين او را مسخره مىكردند و در صدد آزارش برآمدند؛ يكى از آنان بچهدان شتر را- كه تازه ذبح شده بود- برداشت و با همان آلودگيهايش بر پشت مبارك آن حضرت كه در حال سجده بود، افكند حضرت فاطمه- سلاماللَّهعليها- نير در مسجد حضور داشت وقتى اين منظره را ديد بسيار ناراحت شد و با چشم گريان خودش را به پدر رسانيد و بچهدان را برداشت و به دور افكند، پيامبر- صلّى اللَّه عليه و آله و سلم- بعد از نماز بر آن جمعيت (بىادب) نفرين كرد (18) مصيبتهاى وارده بر فاطمه- سلاماللَّهعليها- در سالهايى كه رسول خدا با مشركين و ملحدين مىجنگيد و بعد از رحلت آن حضرت، بر كسى مخفى نيست. او براى گرفتن حق خويش و حق همسرش و براى دفاع از ولايت، تمام سختيها را تحمل كرد؛ پهلوى او را شكستند، به صورتش سيلى زدند، بين راه خانه و مسجد آزارش دادند، بازوى او را كبود كردند.
عبدالفتاح عبدالمقصود در كتاب امام على- عليهالسلام- مىنويسد:
«... على- عليهالسلام- سكوت و كنارهجويى را جايز نمىداند و از جاى برمىخيزد تا شايد دادرسى و كمكى براى خود بجويد، چون از قريش بد كينه مأيوس است به سوى انصار مىرود. او درتاريكى شب به خانههاى انصار روى مىآورد. تنها كسى كه او را تنها نمىگذاشت همسر بيمارش بود. زهراى ماتمزده جز براى يك مقصد و هدف كه عاليتر از تأثرات نفس و برتر از اندوهش بود نمىتوانست و نمىخواست از خانه و بسترش كه كنار قبر رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلم- بود، بيرون آيد؛ آن هدف همان ميراث پدر و پس از آن حق على در آن ميراث بود.
فاطمه- سلام اللَّه عليها- در اين مرحلهى زندگى، بر خود لازم مىدانست كه بپاخيزد، دعوت كند و تا مىتواند بكوشد، او دوش بدوش شوهر مظلومش ايستاد و با زبان كه تنها وسيلهى دفاعش بود به او يارى مىكرد... ولى همان كسانى كه در آن روز به پدرش تا پاى مرگ دست بيعت دادند و ياريش كردند اين دختر را يارى نكردند، ديگر آن خوى عربى، آن روحى پايدارى، آن خلق وفادارى از جان آنان رخت بربسته بود و خود شرمنده و سرافكنده بدين دگرگونى و سستى اقرار مىكردند و مىگفتند: اى دختر رسول خدا... ما با اين مرد (ابوبكر) بيعتى كرديم و گذشت!
فاطمه- سلام اللَّه عليها- با تعجب جواب مىدهد:
آيا دست روى دست مىگذاريد تا ميراث رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله- از خانهاش برده شود و در خانهى ديگرى جاى گيرد (19)
«ابوبكر و عمر پس از آن كه زهرا- سلاماللَّهعليها- را آزردند و به خانهى او كه خانهى وحى بود يورش آوردند، به نزد او مىروند تا از او پوزش بخواهند، زهرا- سلاماللَّهعليها- آن دو را با هم مخاطب ساخت و گفت: آيا اگر حديثى از رسول خدا به شما بگويم باور مىداريد و به آن عمل مىكنيد؟ هر دو گفتند: آرى.
(فرمود شما را به خدا سوگند مىدهم، آيا از رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلم- نشنيديد كه مىفرمود: خشنودى فاطمه خشنودى من است و خشم فاطمه خشم من است، هركس فاطمه دخترم را دوست بدارد، مرإ؛؟؟ّّ دوست داشته و هركس فاطمه را خشنود كند مرا خشنود كرده است، و هركس او را به خشم آورد مرا به خشم آورده است.
(گفتند ما اين سخنان را از رسول خدا شنيديم.
آنگاه روى و دو دست به سوى آسمان دراز كرد و با سوز دل همى گفت: من خدا و فرشتگان او را گواه مىگيرم كه شما تن، مرا به خشم آورديد و خشنودم نكرديد... اگر رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلم- را ملاقات كردم شكايت شما را به او خواهم كرد» (20) آرى، عرفان فاطمه- سلام اللَّه عليها- در افكارش، بياناتش، رفتارش، تحمل و صبرش، عبادتش و... ظهور يافته است. او در تمام حالات، خدا را بر نعمتهايش حمد و ستايش گفت و خدا را بر دردها، مصيبتها و بلاها شكرگزار بود، وقتى رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله- فرمود: دخترم! تلخيهاى دنيا را به جهت شيرينى آخرت بنوش. پاسخ داد: «يا رسولاللَّه الحمدللَّه على نعمائه والشكر للَّه على الائه» و خدا اين آيه را دربارهاش نازل فرمود:
«وَ لَسَوْفُ يُعطيكَ رَبُّكَ فَتَرضى (21)و بزودى پروردگارت آنقدر به تو مىبخشد كه راضى و خشنود مىگردى».
پی نوشت ها:
1ـ رشحات البحار، بيان مراتب حضور قلب در عبادات، ص 173 و 174.
2ـ مفاتيحالجنان، مناجات المفتقرين.
3ـ بحارالانوار، ج 43، ص 19، 20 و 22.
4ـ «براستى آنانى كه خدا و رسولش را اذيت مىكنند خداوند اينها را در دنيا و آخرت لعنت كرده است و عذابى كه محيط بر اينهاست، مهيا فرموده است» (سورهى احزاب، آيهى 57.
5ـ بحارالانوار، ج 43، ص 25، روايت 23.
6ـ بحارالانوار، ج 43، ص 29، روايت 34.
7ـ بحارالانوار، ج 43، ص 32، روايت 39.
8ـ بحارالانوار، ج 43، ص 26، روايت 24.
9ـ بحارالانوار، ج 43، ص 23، روايت 19.
10ـ بحارالانوار، ج 43، ص 23،روايت 19.
11ـ بحارالانوار، ج 43، ص 26، روايت 25، ص 37.
12ـ خطبهى آتشين فاطمه (س) والاحتجاج، ج 1، ص 98 (احتجاج فاطمة الزهراء (س) على القوم...).
13ـ سورهى آلعمران، آيهى 42. بحارالانوار، ج 43، ص 24.
14ـ بحارالانوار، ج 43، ص 81، روايت 3.
15ـ بحارالانوار، ج 43، ص 84.
16ـ بحارالانوار، ج 43، ص 172.
17ـ ميزان الحكمة، ج 1، ص 486.
18ـ فاطمهى زهرا، بانوى نمونهى اسلام، به نقل از مناقب ابن شهرآشوب، ج 1، ص 60.
19ـ امام على (ع)/ عبدالفتاح عبدالمقصود، ج 1، ص 312 و 313.
20ـ امام على (ع)/ عبدالفتاح عبدالمقصود، ج 1،ص 333 332.
21ـ سورهى ضحى، آيهى 5، الميزان، ج 2.
M.A.H.S.A
04-03-2012, 11:56 PM
عصمت حضرت زهرا(س)
حضرت فاطمهى زهرا عليهاالسلام، تنها زن معصوم اسلام است، كه عصمت او ريشهى قرآنى و حديثى داشته و تاريخ زندگى پرافتخارش، شاهد بزرگ ديگرى در اين مقوله مىباشد.
فاطمه عليهاالسلام پيش از آنكه متولد گردد، نطفهاش از غذاى پاك بهشتى در صلب پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله و آنگاه خديجه قرار داده شده و در رحم مادر، پناه و انيس او به حساب آمده و هنگام ولادت با فرستادگان غيبى به سخن پرداخته و سپس در مدت محدود حياتش صدها كرامت محيرالعقول نشان داده و... همگى اينها از عصمت آن بانوى گرانقدر حكايت دارد.
آرى فاطمه عليهاالسلام به عنوان الگو و اسوهى زنان عالم معرفى شده و ديگر زنان، بايد از زندگى بىلغزش او سرمشق بگيرند و شيوههاى تربيتى و اخلاقى و خودسازى را، در آيين: عبادى، همسردارى، پرورش فرزند، حقوق اجتماع و مردم و... به كارگيرند و آن كنند كه او كرده و آن گونه روند كه او رفته است.
نگارنده عقيده دارد كه خانه و زندگى مشترك خانوادگى، بهترين محك براى سنجش اخلاق و رفتار و ايمان و تقوا و عدالت و... هر كس محسوب مىگردد و حضرت فاطمه عليهاالسلام در كنار پدر و خانهى پدرى امتحان خوبى داده و مدال «فداها ابوها». «ام ابيها» و دهها مدال ديگر از دست پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله دريافت داشته است و هم در خانه شوهر تا آنجا پيش رفته، كه اميرالمؤمنين مىفرمايند: فاطمه عليهاالسلام كوچكترين عملى كه باعث خشم من گردد انجام نداد، او مرا نافرمانى نكرد و با اخلاق و رفتارش غمها و غصههاى ديگر مرا برطرف ساخت.
M.A.H.S.A
04-04-2012, 12:02 AM
حجاب نزد فاطمه زهرا
چند روایت درباره اهمیت حجاب در نظر فاطمه زهرا علیهاسلام:
حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که:
روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه علیهاسلام برخاست و چادر به سر کرد.
رسول خدا فرمود:" چرا از او رو می گیری، او که تو را نمی بیند؟"
فاطمه عرض کرد:" او مرا نمی بیند، اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمی بیند ولی بوی مرا که حس می کند."
رسول خدا فرمود:" شهادت می دهم که تو پاره تن منی."
روزی رسول خدا از اصحاب خود پرسید:" نزدیکترین حالات زن به پروردگارش کدام است؟" اصحاب نتوانستند جواب بدهند. این سؤال به گوش فاطمه علیهاسلام رسید.
فاطمه فرمود:" نزدیکترین حالات زن به پروردگارش وقتی است که در خانه اش بنشیند (و خود را در کوچه و بازار، جلو چشم نا محرمان قرار ندهد.)"
وقتی رسول خدا این سخن را شنید، فرمود:" فاطمه پاره تن من است."
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: روزی رسول خدا از ما پرسید:" بهترین کار برای زنان چیست؟"
فاطمه علیهاسلام پاسخ داد:" بهترین کار برای زنان این است که مردان را نبینند و مردان نیز آنها را نبینند "
رسول خدا فرمود:" فاطمه پاره تن من است "
رسول خدا بعد از ازدواج فاطمه علیهاسلام کارها را بین او و علی علیه السلام تقسیم کرد و فرمود کارهای منزل با فاطمه و کارهای خارج از منزل با علی.
فاطمه علیها سلام می فرماید:" هیچ کس نمی داند من چقدر خوشحال شدم که رسول خدا مرا از ظاهر شدن در پیش چشم مردان معاف کرد."
روزی فاطمه زهرا سلام الله علیها به اسماء فرمود:" چه بد است این تخته هایی که بدن مرده را برای تشییع جنازه روی آن می گذارند! زیرا وقتی زنی را روی آن قرار می دهند و پارچه ای بر بدنش می کشند، حجم بدن او معلوم است."
اسماء گفت:" من که در حبشه بودم، می دیدم مردم آنجا تابوتی از چوب درست می کردند و مرده را داخل آن می گذاشتند."
سپس اسماء با چوب خرما تابوتی لبه دار درست کرد و به فاطمه علیهاسلام نشان داد. حضرت فاطمه بسیار خوشحال شد و فرمود:" این خیلی خوب است. وقتی مرده را داخل آن قرار دهند و پارچه ای روی آن بکشند، دیگر معلوم نمی شود مرده مرد است یا زن." و فرمود:" پس از مرگم، مرا در همین تابوت بگذارید."
* بحارالانوار، ج 43، صفحات 91 و 93 و 54 و 81 و 189.
* بحار/92/43 اول صفحه -
* بحار/189/43 -
* بحار1/81/43-
* بحار/54/43 -
M.A.H.S.A
04-04-2012, 12:02 AM
http://www.nasimrezvan.com/user_upload/images/editor_photo/1211039699fatemeh-zahra.jpg
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gifعشق یعنی ...http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gifعشق یعنی دل سپردن در الستhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gifاز می وصل الهی مستِ مستhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gifعشق یعنی ذكر ناموس خداhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gifیا علی گفتن به زیر دست و پاhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gifعشق یعنی جلوه صبر خداhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gifشرم ایوب نبی از مرتضیhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gifعشق بر دلداده فرمان میدهدhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gifعاشق جان داده را جان میدهدhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gifعشق باعث شد كه دل سامان گرفتhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gifپشت درب خانه زهرا جان گرفتhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gifعشق یعنی انقلاب فاطمهhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gifاز كبودی چشم تار فاطمهhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gifعشق یعنی عشق ناب فاطمهhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gifبیت الاحزان خراب فاطمهhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/parvaneh.gif
M.A.H.S.A
04-04-2012, 12:03 AM
http://www.shiaupload.ir/images/51558396544863086583.jpg
http://upload.tazkereh.ir/images/42482176620095128547.gifhttp://upload.tazkereh.ir/images/42482176620095128547.gif
عادت به روضه کرده دلم روضه خوان کجاست
صاحب عزای فاطمه آن بی نشان کجاست
احساس می کنم کنار من نشسته است
مردی که چهار گوشه ی قلبش شکسته است
هر خیمه ای که مجلس روضه است جای اوست
مردی که ذکرهای مصیبت برای اوست
از چشمهایش خون جگرها چکیده است
اندازه ی تمام جهان داغ دیده است
با اشک او اگر دل ما شستشو شود
شاید روضه خواندن ما مثل او شود
قربان اشک روزو شبت چشم خسته ات
مولا فدای مادر پهلو شکسته ات
M.A.H.S.A
04-04-2012, 12:03 AM
http://upload.tazkereh.ir/images/54179004855552724976.gifضمن تسلیت شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)http://upload.tazkereh.ir/images/54179004855552724976.gif
http://upload.tazkereh.ir/images/34371936373575415791.gifhttp://upload.tazkereh.ir/images/34371936373575415791.gif
حضرت فاطمه زهرا (س) بلندنظری در مناعت طبع را از مادرش و سجایای ملكوتی را از پدر بزرگوارش به ارث برده است.
مسئله عبادت فاطمه برای همه مهم است، و باید از عبادت فاطمه (س) درس گرفت.
حجتالاسلام متقینیا خاطرنشان كرد:
حضرت فاطمه(س) عاشقانه خدا را عبادت میكرد و در سایه این عبادت استقامت در برابر مشكلات را نشان میداد.
ایستادگی این بانوی بزرگوار در برابر مشكلات به خاطر نماز است، زیرا نماز است كه انسان را مقاوم میكند.
راز محبوبیت فاطمه زهرا (س) نزد خداوند در پر بودن ایمان در وجود این بانوی گرامی اسلام بود.
ویژگیهای اخلاقی حضرت فاطمه زهرا (س) افزود:
عبادت، عفاف، پاكدامنی و همسرداری موجب شده كه ایشان بهترین الگوی زنان جامعه امروز باشند.
M.A.H.S.A
04-04-2012, 12:04 AM
در حریم فاطمیه مرغ دل پر میزند
ناله از مظلومی زهرای اطهر میزند
السلام علیک یا فاطمة الزهرا . . .
.
.
.
جاهلان خیال بافتند / فرق شیعه را شکافتند
زخم شیعه را نمک زدند / قفل بر در فدک زدند
تاب دیدنت نداشتند / داغ بر دلت گذاشتند
تیر و قلب عاشق آه آه / سیلی و شقایق آه آه
.
.
.
حضرت فاطمه(س) :
خداوند امر به معروف را برای اصلاح مردم قرار داد
شهادت زهرای اطهر تسلیت باد . . .
.
.
.
ای بتول پاک السلام / قلب چاک چاک السلام
حاصل جوانی علی / ماه ارغوانی علی
لحظه ای درنگ کن بمان / وقت ناتوانی علی
بی تو سر بلند میکنند / دشمنان جانی علی
بی تو سجده میکند به خاک / روح آسمانی علی
.
.
.
یا علی خرابم از غمت / سوختم کبابم از غمت
زخم کهنه را نمک زدند / همسر تو را کتک زدند . . .
.
.
.
ای تو مهراب فاطمه / اسوه ی حجاب فاطمه
یاس پرپر علی بمان / سایه سر علی بمان
قوت دل علی نرو / از مقابل علی نرو . . .
.
.
.
مرو مادر دلم طاقت نداره / دلم بعد از تو خیلی بی قراره
مگه بابام علی شب های بی تو / سرم رو روی زانوهاش بذاره
.
.
.
M.A.H.S.A
04-04-2012, 12:05 AM
نام : فاطمه (س)
لقب : زهرا
کنیه : ام ابیها
نام پدر : حضرت محمد (ص)
نام مادر : خدیجه کبری (س)
نام همسر: علی بن ابیطالب (ع)
لقب : زهرا،صديقه،طاهره،راضيه،مر ضيه،مباركه،بتول ( لقب زهرا از شهرت بيشترى برخوردار است. )
محل ولادت : مکه خانه خدیجه
مدت عمر : 18 سال
تاریخ شهادت : 3 جمادی الثانی سال 11 هجری
علت شهادت : صدمات وارده
نام قاتل : ثانی
محل دفن : مدینه طیبه
در دهه فاطمیه ، ایام شهادت دخت مکرم نبی اسلام ، قرار داریم . طاهره ای که سراسر زندگی اش سرشار از آموزه های والای انسانی واخلاقی است . از هر سمت وسو که مورد توجه قرار گیرد، معرفت آموز است وسرمشق دهنده است .
فاطمه (س) را باید به تنهایی ومطلق ومجزا از وابستگی های ارزشمندش ، تنها به عنوان یک انسان در نظر گرفت تا پی به علو درجاتش برد وبی هیچ اغراق افسانه ای ، ارزش های آسمانی اش را درعین آنکه بر زمین خدا ودر میان خلق خدا راه می رفت وزندگی می کرد،به بررسی نشست . دختر رسول گرامی اسلام بودن ویا افتخار همسری ابر مردی چون علی را داشتن ویا مادر سلسله نورانی امامت بودن و...، اینها همه به تنهایی هر کدامشان فضیلتی گرانسنگ وبی همتاست ، اما باز در حق فاطمه ، ره انصاف ننموده ایم اگر تنها به اعتبار همین گونه فضایل قومی ونسبی اش به او بپردازیم وشخصیت وی را با همین نگاه به قضاوت در آییم . نه ، فاطمه زهرا (س) ، خود به تنهایی باید نگریسته شود تا به گفته زیبای دکتر شریعتی _ «دانسته شود که فاطمه ، فاطمه است » . فاطمه را پاره تن رسول خدا دانستن نیز نگاهی دیگر ، که هر دو نگاه ونگرش نیز منبعث ومأخذ از تعاریف خود رسول خدا (ص) است . که هرزگاهی به تناسب مقام وموقعیت های پیش آمده ، کلامی وعبارتی را در باب مقام گرامی حضرت زهراء (س) به سلک سخن در می آورند .
آری فاطمه ، منسوب به پیامبر است . عزیز وپاره تن رسول خدا است ، اما او به تنهایی نیز کرامتی والاتر از اینها را دارد . او خود مادر پدر خویش است . مادر همان شخصیت بزرگواری که دخترش را پاره وجود خود وقوت قلب خود می داند وبه راستی این زن مطهره را چه صفات وخصلت های ممتاز ی مگر بوده است که چنین قابل ستایش والهام می تواند باشد ؟ از طریق پدر وهمسر وفرزند ، به فاطمه نزدیک شدن ، یک نگاه است واز طریق خودش واز مسیر خصوصیات فردی خودش به او تقرب جستن ، نگاهی دیگر واما درس آموزتر وبه تحصیل شناخت حقیقی وتحقیقی از مقام ومرتبه فاطمه نزدیک تر ودقیق تر .
داستان حضرت فاطمه (س) ، داستان تاریخی ومنحصر به فرد یک انسان پای بند به ارزشهای والای ایمانی وانسانی است که تا سر حد جان وتوان مقید ومتعهد به مبانی فکری ودینی خود بوده است . داستان او شرح دلپذیر عواطف بلند آسمانی وروایت رویای ایمان وایثار واعتقاد انسانی است . داستان شنیدنی پارسایی وعفت وکرامت یک زن پیراسته واراسته به آرایش روحی ومعنوی است . حکایت یک بانوی وظیفه شناس ویک همسر. ستونی است که کنار او آرامشگاه مرد زندگی است . قصه او شرح قناعت ها وبسندگی های دنیایی ودل بستن به زیور های حقیقی تر وماندنی تر است . فاطمه (س) سمبل یک بانوی ارزشمند والگو به لحاظ حضور ، مثبت وتأثیر گذار در محیط خانه ودر محیط جامعه است .
فاطمه (س) را باید اینگونه شناخت . از طریق خودش ودر خودش ، فاطمه را با فاطمه و در فاطمه باید به معرفت نشست . هر چند که باز هم باید گفت « ما عرف حق معرفتک »
خلاصه ای از زندگی حضرت زهرا سلام الله :
مقدمه:
سلام ودرود خدا بر یگانه بانوئی که در عرش الهی محبوب ملائکه مقرب وهم کلام با برترین آنان وحامل علم خدا یعنی جبرئیل امین بود .درود بیکران خداوند بر فاطمه (س) که بهجت قلب ونور چشم رسول (ص) وعزیزترین انسان ها در پیشگاه او بود ؛ وجودی که نور پیامبر (ص) سراسر او را احاطه نموده بود واز جهت شبیه ترین مردم در رفتار وکردار به رسول خدا بود .
این چه موجودی است که رسول خدا به هنگام قیامت وصحنه محشر جبرئیل از طرف راست او ومکائیل در جانب چپ ، وامیر المؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیه در جلو او ، ودو آقا، جوانان اهل بهشت ( حضرت امام حسن وحضرت امام حسین علیه السلام ) در پشت سر او حرکت می کنند واینچنین با جلالت وارد محشر می گردد وندائی از جانب حق تعالی می رسد وایشان را به خلائق معرفی می نماید تا این که وارد بهشت شود وخداوند به او می فرماید از من درخواست نما تا به تو عطا نمایم وهر آرزوئی که داری جامه عمل خواهم پوشاند واو در جواب خداوند عرض می کند ؛ تو بزرگترین آرزوی من بودی وهستی . واز خداوند تقاضا می کند که محبین مرا به آتش دوزخ مسوزان . وخداوند در جواب می فرماید : قبل از خلقت آسمان ها وزمین با خود عهد نموده ام که محبین تو را به آتش دوزخ نسوزانم .
مقصود از نقل این مطلب آن است که ، شخصیتی که اینچنین مورد احترام خدا ورسول خدا وانبیاء الهی است وکلام ووجود وحرکات او در ملک وملکوت ودر دنیا وآخرت تاثیر می گذارد آیا بر ما نیست تا هر چه بیشتر خود را به این حقیقت نورانی نزدیک نمائیم ؛ وآیا بر جامعه ما خصوصاً خواهران محترمه ما سزاوار است که از خیل کثیر وکوثر الهی که برای همه عالم است دور باشند ؟!
زهرای عزیز عشق واردت قلبی عاشقانه ما به تو تنها نه از آن روست که تو دخت رسول اکرمی کفو علی مرتضی وام ائمه ! ونه بدان روی که حبیبه وبرگزیده پروردگاری ومظهر ولایت حضرت حق . ونه بدان جهت که در سیر به سوی معبود ومحبوب به والاترین مرحله قرب ره یافتی . ونه بدان دلیل که رب العالمین بزرگترین فرشته مقرب را وسفیر وحی را که جبرئیل امین بود برای تسلی ودلداریت بر تو نازل فرمود . ونه برای دیگر مقامات معنوی ومراتب بندگی تو . گرچه هر یک از اینها کافی است تا هر کس را که از منزلت انسانی بهره ای دارد ودر راه نیل به مقصد بزرگ آفرینش گام برمی دارد مجذوب تو سازد ومرغ جانش به هوای کوی تو پرواز کند . اما ارادت ومحبت ما به تو علاوه بر این از آن روست که روز سپید کرامت وحیات طیبه جامعه - خانواده خویش را مدیون توایم . دلهای دختران ما قلبهای زنان ما ودر یک کلام زندگی ما از تو نور گرفته وبا نام تو وعشق تو معنا یافته است . وخود را درپرتو شخصیت تو یافته ایم . ما اذعان داریم که همه چیزمان از تو وبیت تو ومکتب توست . همان بیت محقر وگلی . لکن معطر ومنور واز تمامی جهان خلقت والاتر وبرتر !
وتمام ارزش آن خانه کوچک ومحقر وگلی همین است که خانه دل ووجود انسانها را نور وفضیلت بخشیده وبسوی مبدا آفرینش راه نموده است . آری زهرای مظلوم وبال وپر شکسته ! زنان ودختران ما سپیده انسانیت وفجر فضیلت خویش را مدیون تواند. توئی الگو واسوه ووالا. تو با مبارزه قهرمانانه خویش راه ظلم ستیزی را به آنان آموختی ! وبا عبادت ، عفاف ، عصمت وحجاب خویش مسیر تکامل واوج عظمت یک زن را به جهان نشان دادی ! وبا زهد وبی اعتنائی به مظاهر فریبنده مادی دنیا ارزش والائی انسان را تبلور بخشیدی ، وبا حمایت از دین خدا وانقلاب پیامبر وامام خویش وتحمل سختی ها وناملایمات به مبارزه برخاستی وبا علم ومعرفت خود بلندای منزلت انسانی را بخصوص برای زنان تبیین کردی وبا ارجمندترین شیوه خانه داری ، شوهرداری ، تربیت وپرورش فرزندان شیوه جهاد زن در اسلام را به نمایش گذاشتی ودر یک کلام در تمام ابعاد وشئون زندگی ، بهترین وارزشمندترین روش زندگی وحیات زیبای انسانی را برای همیشه به انسانها آموختی !
ریشه عشق ما وعلاقه ما به تو حکایتگر ارتباط ما با یک تاریخ است .
او برترین بانوی جهان ، و بانوی بهشتی بوده است . فاطمه محبوبترین افراد نزد پیامبر بود ، آنچنان که پیامبر اکرم (ص) فرموده : فاطمه پاره تن من وروشنی دیده ومیوه دل من است . آنچه او را ناراحت کند مرا ناراحت می کند و آنچه شادش کند ، مرا شاد می کند ؛ او نخستین کس از اهل بیت من است که به من می پیوندد.
حکایاتی از آئین همسرداری وادب زهرا (س):
الف - زهرا از دیدگاه علی (ع) :
پاسخ صریح وزیبای علی (ع) به پیامبر (ص) در فردای عروسی ، فاطمه را بهترین یار ومدد کاردر طاعت حق معرفی می کند . وقتی که پیامبر (ص) از او پرسید : زهرا را چگونه یافتی ؟ عرض کرد : نعم العون علی طاعه الله . فاطمه چه خوب یاوری برای طاعت الهی است ..
ب - ایثار وتعاون زهرا (س) :
ایثار واز خودگذشتگی یکی از مهمترین عوامل استحکام روابط میان اعضای یک مجموعه است ، نمونه ای از ایثار وگذشت در زندگی هر انسانی نشانه بزرگی روح وعلو همت اوست . در زندگی فاطمه (س) وایثار در برابر شوی بزرگش نمونه های بارزی به چشم می خورد . هنگامی که پیامبر آندو را مشغول کار دید از آنها پرسید کدامیک از شما خسته ترید ؟ هر یک از آنها دیگری را مقدم دانسته واو را خسته از مشقت کار ذکر کرد.
د - تقسیم کار:
یکی از نمادهای زندگی مشترک زندگی علی (ع) وفاطمه (س) تقسیم مطلوب وظایف ناشی از زندگی مشترک بود . وقتی که پیامبر تقاضا کردند تا کارها را میان آن دو تقسیم کند ، رسول خدا (ص) کارهای خانه را به فاطمه (س) سپرد ومسئولیت خارج از منزل را به علی (ع) واگذار کرد . زهرا (س) بارها اظهار خشنودی می کرد ورضایت خود را از تقسیم ابراز می داشت .
ذ - محبت به همسر (رعایت یکدیگر ) :
پیامبر اکرم (ص) بارها دختر وداماد گرامی اش را به محبت یکدیگر سفارش می فرمود . روزی به زهرا فرمودند : دخترم شوهر تو بهترین همسرهاست تو را از نافرمانی او بر حذر می دارم . سپس به علی (ع) فرمود : علی جان به همسرت مهربانی کن زیرا فاطمه پاره تن من است . رنج او رنج من است وشادی او خشنودی من است .
ه - رازداری زهرا (س):
روزی فاطمه (س) به حضورپدرش رسید در حالیکه آثار ضعف وگرسنگی از چهره فرخنده اش نمایان بود . رسول خدا (ص) با مشاهده این حالت دستهایش را به سوی آسمان بلند نمود وگفت : خدایا گرسنگی فرزندم را به سیری تبدیل کن ووضع او را سامان بده .
آری زهرا (س) از فقر خانه علی شکوه نمی کند وپیامبر بدون اینکه زهرا سخنی یه او بگوید از ضعف وگرسنگی او باخبر می شود . که این خود یکی از نمونه های پایبندی یه اساس واسرار خانواده است .
ز- فداکاری وصبر بر فقر :
صبح یکی از روزها که علی (ع) وفاطمه در کنار هم بودند علی (ع) برای رفع گرسنگی شدید خود از همسرش غذایی را طلب کرد . زهرا (س) گفت : خود دو روز است که چیزی نخورده ام وهر چه در خانه بود برای شما وفرزندان آورده ام .
علی (ع) فرمود : چرا مرا از این امر آگاه نساختی ، تا برای تهیه غذا اندیشه کنم . زهرا (س) پاسخ داد : از خدای خود شرم کردم که چیزی از تو بخواهم که انجام آن برای تو دشوار باشد .
ح - نگاه شفا وروح بخش :
امیرالمؤمنین (ع) می فرمایند : هیچ گاه فاطمه از من نرنجید. واو نیز هرگز مرا نرنجاند . او را به هیچ کاری نرنجاند. او را به هیچ کاری مجبور نکردم . وهر گاه بصورت ورخساره اش نظاره می کردم تمام غصه های من برطرف می شد . ودردهایم را فراموش می کردم . بخدا قسم هرگز کاری نکردم که فاطمه خشمگین شود . او نیز هیچ گاه مرا خشمگین نکرد . آری فاطمه (س) برای ایجاد یک محیط آرام وبا صفا در درون خانه بود وآنچه می گفت در جهت اهداف همسر فداکار ودلاورش بود .
ط- تقویت روانی شوهر مجاهد :
هنگامی که علی (ع) از جبهه باز می گردد. فاطمه (س) به استقبال اومی رود وبا رویی گشاده ولبخند حاکی از رضایت وافتخار به او مینگرد ، لباس وشمشیر خون آلود او را می شوید واز حوادث میدان جنگ می پرسد . وبدین وسیله نقش خود را در جهاد سرنوشت ساز اسلام ودر تقویت روانی شوی مجاهدش ایفا می کند .
ی - تسلیم اختیارات شوهر :
خلیفه اول ودوم چندین بار تقاضای ملاقات حضرت فاطمه (س) کرده بودند وفاطمه نپذیرفته بودند . علی (ع) در آخرین روزهای واپسین عمر زهرا (س) نزد او آمد وتقاضای آنان را برای ملاقات با فاطمه بازگو کرد واز او اجازه خواست . زهرا (س) چنین گفت : خانه از آن شما ودر اختیار شمایم آنچه خود صلاح می دانی عمل کن
ک - محبت به همسر :
روزی پیامبر از فاطمه سلام الله پرسید شوهرت با تو چگونه است ؟ فاطمه (س) عرض کرد: خوب است اما زنان قریش مرا با ازدواج با کسی که دستش از مال دنیا خالی است سرزنش می کنند . پیامبر فرمود : دخترم شوهر تو بهترین همسرهاست . به او محبت کن ! تو را از نافرمانی او برحذر می دارم .
ر- زهرا (س) وتربیت فرزندان : ( وراثت در شخصیت فرزندان زهرا (س) ) :
یکی از عوامل موثر در تشکیل شخصیت فرزندان زهرا (س) وراثت است . زیرا در این خانواده مادر از مقام عصمت بهره مند است . در وجود مطهر او هیچ رجس وگناهی راه ندارد . چنانچه در زیازت امام حسین (ع) داریم که : گواهی می دهم که شما در اصلاب پاک وارحام مطهر بودید وهیچ غباری از شرک وجهالت بر دامن شما ننشست .
ن_ زهرا مادی پاکدامن :
امام حسین (ع) در روز عاشورا حقیقتی را بازگو کرد تا از آن طریق بر حقانیت خود تاکید ورزد . بدین جهت در آن روز تاریخی فرمود : شهامت ، آزاد منشی وکرامت خود را مرهون پاکدامنی وطهارت مادرم زهرا ( س ) هستم .
س - اعتقاد به عقیقه :
حضرت زهرا (س) هرگاه صاحب فرزندی می شد برای او گوسفندی را عقیقه می داد . سپس روز هفتم تولد هر یک از عزیزانش ، سر او را می تراشید وبرابر وزن موهای او نقره صدقه می داد . برای همسایه ها هدیه می فرستاد ودیگران را در شادی خود سهیم می نمود .
ع - عواطف مادری ونقش آن در تربیت فرزند :
سلمان می گوید : روزی فاطمه زهرا(س) را دیدم که مشغول آسیاب بود . در این هنگام فرزندش حسین گریه کرد وبیتابی نمود . عرض کردم برای کمک به شما آسیاب می کنم یا بچه را آرام می نمایم . ایشان فرمود من به آرام کردن فرزند اولی هستم . شما آسیاب را بچرخانید .
ص - بازی وتحرک :
حضرت فاطمه (س) با فرزندانش همبازی می شد وبه این نکته توجه داشت که در بازی نوع الفاظ وحرکات مادر سرمشق کودک قرار می گیرد . نقل شده است که حضرت با فرزندش امام حسن (ع) بازی می کرد واو را بالا می انداخت وبرایش شعر می خواند .
ق - رعایت عدالت در میان کودکان :
روزی امام حسن (ع) نزد پیامبر آمد واظهار تشنگی کرد وتقاضای آب نمود . رسول خدا (ص) بی درنگ برخاسته وظرفی برداشت واز گوسفندی مقداری شیر دوشید وبه امام حسن (ع) داد و در این هنگام که امام حسین (ع) خواست تا ظرف شیر برادرش را بگیرد . اما پیامبر در حمایت از امام حسن (ع) مانع گرفتن ظرف او شد . فاطمه (س) عرض کرد گویا حسن برای شما عزیزتر است . پیامبر فرمود ند : هر دو برایم عزیز ومحبوبند . چون اول حسن تقاضای آب کرد او را مقدم داشتم .
سخنان برگزیده از حضرت زهرا (س):
در خدمت مادر باش زیرا بهشت در زیر پای مادران است .
آن گاه در که روز قیامت برانگیخته شوم ، گناهکاران امت پیامبر اسلام را شفاعت خواهم کرد.
اگر به آنچه تو را به آن فرمان می دهیم عمل کنی واز آنچه بر حذر می داریم دوری کنی ، از شیعیان مایی والا هرگز.
از دنیای شما محبت سه چیز در دل من نهاده شد ؛ تلاوت قرآن ، نگاه به چهره پیامبر خدا وانفاق در راه خدا .
خوش رویی در هنگام روبه رو شدن با مؤمن ، بهشت را بر فرد خوش رو واجب می کند .
يا فاطمة الزهرا يا بنت محمد يا قرة عين الرسول يا سيدتنا و مولاتنا انا توجهنا و استشفعنا بك الى الله و قدمناك بين يدى حاجاتنا .يا وجيهة عندالله اشفعى لنا عندالله .
والسلام
M.A.H.S.A
04-04-2012, 12:05 AM
یاس
یاس یعنی بوی دل، بوی بهشت
یاس یعنیفاطمه، حیدر سرشت
یاس یعنی کمترین عمرِ جهان
یاس یعنی مادرِ صاحب زمان
یاس یعنی کوچه و آه و شرر
یک گل و یک غنچه با هم پشتِ در
یاس یعنی قوّتِ دستِعلی
هستِ او پیوسته با هستِ علی
یاس یعنی خانه داری نوجوان
مادری افتادهحال و نیمه جان
یاس یعنی شانه بر موی حجاب
ناله در بیداری و در وقتخواب
یاس یعنی حیدر و غسل و کفن
اشکِ چشمِ زینب و آه حسن
یاس یعنی یاحسینِ زیرِ لب
بوسه بر زیر گلویی نیمه شب
یاس یعنی مهدی و وقتِظهور
انتقام از غاصبین پر غرور
یاس یعنی انتقام از عاملین
سیلی محکم بهروی قاتلین
یاس یعنی ما مدینه میرویم
با امیرِ بیقرینه میرویم
M.A.H.S.A
04-04-2012, 12:05 AM
فاطمه! ای ماه محمد (ص) نشان
خاکنشین حرمت عرشیان
ای نگهت مایه سرمتیام
هستی تو فلسفه هستیام
خنده بزن ای گل احساس من
سوسن من یاسمن و یاس من
خنده بزن تا که بخندد خدا
لب بگشا تا همه گردد فدا
ای تو جگرگوشه ختم رسل
بلبل من، سنبل من، برگ گل
خنده بزن، گل متبسم شود
موسی دل تا متکلم شود
ای صنم پردهنشین خدا
عشق علی (ع)، ماه گزین خدا
چشم بگردان که بگردد فدک
ای به فدایت همه انس و ملک
در نمک خوان خدا فاطمه (س)
جان جهان، جان خدا فاطمه (س)
مادر گلهای بهشتی تویی
غرق شدم، صاحب کشتی تویی
فلسفه عشق تو را از برم
این دل خونین و دو چشم ترم
صورت آفاق اگر نیلی است،
من به گمانم رد آن سیلی است
M.A.H.S.A
04-04-2012, 12:06 AM
حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود
خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود
ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه
گردنت را میشکست انجا اگر عباس بود
ایام شهادت بی بی دوعالم حضرت فاطمه زهرا تسلیت باد
M.A.H.S.A
04-04-2012, 12:06 AM
الا ای چاه ، یارم را گرفتند
گلم ، عشقم ، بهارم را گرفتند
میان کوچه ها با ضرب سیلی
همه دارو ندارم را گرفتند
دگر پروانه بال و پر ندارد
نه بال و پر ، که خاکستر ندارد
مفسرها ، همه با خون نویسند
که قرآن علی کوثر ندارد .
http://cdn.forum.patoghu.com/images/smilies/53.gif http://cdn.forum.patoghu.com/images/smilies/53.gif http://cdn.forum.patoghu.com/images/smilies/53.gif http://cdn.forum.patoghu.com/images/smilies/53.gif http://cdn.forum.patoghu.com/images/smilies/53.gif http://cdn.forum.patoghu.com/images/smilies/53.gif
M.A.H.S.A
04-04-2012, 12:06 AM
http://shiaupload.ir/images/sj608eoom7cdwkqsyvm.gif
باز هم موسم پرپر شدن گل آمد
باز هم فصل فراق گل و بلبل آمد
آسمان دل ما ابری و بارانی شد
دیده از موسم اشک و گهرافشانی شد
دل بی سوز و گداز از غم زهرا دل نیست
دل اگر نشکند از ماتم او، جز گل نیست
خون و اشک از دل و از دیده ما می جوشد
فاطمه صورت خود را ز علی می پوشد
عمر کوتاه تو، ای فاطمه فهرست غم است
قبر پنهان تو روشنگر اوج ستم است
رفتی، اما ز تو منظومه غم بر جا ماند
با دل خسته و بشکسته علی تنها ماند
اثر دست ستم از رخ نیلی نرود
هرگز از یاد علی، ضربت سیلی نرود
با علی راز نگفتی تو ز بازوی کبود
با پدر گوی که بعد از تو چه بود و چه نبود
شهر اگر شهر تو، پس حمله به آن خانه چرا
مرگ جانسوز چرا؟ دفن غریبانه چرا؟
داغ ما آتش و میخ در و سینه است هنوز
مدفن گمشده در شهر مدینه است هنوز
باغ، تاراج شده، عطر اقاقی مانده است
سنت دفن شبانه ز تو باقی مانده است
جواد محدثی
R A H A
04-04-2012, 01:39 AM
http://shiaupload.ir/images/k7ex5kkjpbv6k1pztlj.jpg
غصه ات اي ملك سوخته پر سنگين است
گريه ام روز و شب و شام و سحر سنگين است
كس زمن بعدِ تو بر صبر توقع نكند
بشكند چون كه كمر، درد كمر سنگين است
بانويم، هست يقينم كه ترا چشم زدند
وضع و حال تو بگويد كه نظر سنگين است
با علي حرف بزن تا كه نگويند به هم
با علي مثل همه فاطمه سرسنگين است
رمقي نيست كه حركت بدهي جسمت را
نتواني بزني بال كه پر سنگين است
تك و تنها وسط راه رهايم نكني
راهزن پر شده و بار سفر سنگين است
همه با ديدن روي تو چنين مي گفتند
دست آنكس كه تو را زد چه قدر سنگين است.
http://shiaupload.ir/images/05947439588274099326.jpg
R A H A
04-04-2012, 02:22 AM
حضرت زهرا علیها سلام در نگاه پيامبر اكرم (ص)
رسول مكرم اسلام صلی الله علیه وآله به مناسبت های مختلف درباره صدیقه كبرا علیها سلام سخنانی فرموده است كه مبین مقام والای این بانوی اسلام می باشد. در این مبحث ، به منظور تبرك ، به كلام نورانی نبوی به چند مورد اشاره می نمائیم :
1- فاطمه پاره تن من است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است : فاطمه پاره تن من است. هر كس او را خشمگین كند مرا خشمگین نموده است .(1)
و فرمود: هرآنچه او را اندوهگین كند، مرا هم اندوهگین می كند. هرآنچه او را بیازارد... وخسته كند، مرا نیز آزرده می سازد. هر چه او را شادمان كند، مرا هم شادمان، و هر چه او را افسرده سازد مرا نیز افسرده می نماید. (2)
2- غضب فاطمه غضب خداست.
فرمود: ای فاطمه ، خداوند به خاطر غضب تو ، غضب می كند و به خاطر رضای تو خشنود می شود. (3)
3- فاطمه سرور زنان جهان
و سرور زنان با ایمان است.(4)زمانی نیز فرمود:... این فرشته آمده است تا به من بشارت دهد كه فاطمه سرور زنان بهشت است. (5)
4- فاطمه قبل از همه وارد بهشت می شود.
فرمود: اولین كسی كه وارد بهشت می شود، فاطمه دختر محمد صلوات الله علیه است. (6)
5- فاطمه علیها السلام ، روز قیامت ، هم منزل پیامبر اكرم (ص) است.
فرمود: من ، علی ، فاطمه ، حسن و حسین ، روز قیامت در زیر بارگاه عرش خواهیم بود. (7)
امیرالمؤمنین(ع) روایت كرده است كه شبی پیامبر اكرم(ص) در خانه ما خوابید. نیمه شب حسن آب خواست و حضرت برخاسته، كاسه ای آب از مشك برگرفته تا به او بنوشاند. دراین میان ، حسین دست به كاسه آب برد، پیامبر او را باز داشت و آب را به حسن داد. فاطمه (س) عرض كرد: ای رسول خدا! مثل اینكه حسن را بیشتر دوست می داری! فرمود: نه، ولی او قبل از حسین آب خواست. آنگاه فرمود: ای فاطمه، من ، تو و این دو و اینكه در خواب است [ علی(ع)] همه درروز قیامت در یك جا خواهیم بود. (8).
6- نسل فاطمه(س) بر آتش حرام است.
فرمود: فاطمه پاكدامن است، پس خدا نسل او را بر آتش حرام كرده است. (9)
و فرمود: خدا تو و فرزندانت را عذاب نخواهد كرد. (10)
http://shiaupload.ir/images/91325459237694059675.jpg
R A H A
04-04-2012, 02:25 AM
7- فاطمه(س) میوه وجود پیامبر است.
فرمود: من درختی از بهشتم و فاطمه میوه اوست. (11)
8- فاطمه پاره ای از وجود پیامبر است.
فرمود: فاطمه ازوجود من است. هرچه او را خوشحال كند مرا خوشحال می سازد وهرچه او راغمگین سازد،مراغمگین می كند. (12)
9- دوست داران فاطمه ، در بهشتند.
فرمود: ای سلمان ، هركس فاطمه را دوست بدارد، در بهشت است و هر كس با فاطمه دشمنی ورزد، در جهنم است. ای سلمان، دوست داشتن فاطمه، در یكصد جایگاه به كار می آید كه راحت ترین آنها، لحظه مرگ، قبر، میزان، محشر، صراط و محاسبه است.
هر كس دخترم ، از او راضی باشد من از او راضی هستم و هر كس من از او راضی باشم خدا از او راضی است و هر كس كه فاطمه بر او غضب كند ، خدا براو غضب می كند. (13)
10- فاطمه (س) ، مظهر نیكی است.
فرمود: اگر حُسن و نیكی همچون پیكری نمایان می گردید ، همانا سیمای فاطمه می شد. بلكه فاطمه ، بزرگتر ازآن است . (14)
11- فاطمه (س) ، روح پیامبراست.
فرمود: دخترم ، فاطمه سرور اولین و آخرین زنان جهان است. او پاره تن من، نور چشم و میوه دل من و روح من است. او حوریه آدمی نسب است. هر گاه در محراب مقابل پروردگارش می ایستد ، نورش برای فرشتگان آسمان می درخشد آنچنان كه نورستارگان برای اهل زمین. و خدای عزوجل ، به فرشتگان می گوید: ای فرشتگان من، به بنده ام فاطمه بنگرید كه چگونه در مقابل من ایستاده واعضای بدنش ، از خوف من می لرزد. بنگرید چگونه قلبش متوجه من است. شما را شاهد می گیرم كه او و پیروانش را ازآتش ایمن كردم... آنگاه همان طور كه مریم را صدا زد او را صدا می زند و می گوید: ای فاطمه، خدا تو را برگزیده و تطهیر كرده وبر زنان جهان برتری بخشیده است...(15)
12- فاطمه (س) مادر پدرش است.
پیامبراكرم(ص) او را به این كنیه افتخار بخشید و او در مدینه ، به این كنیه مشهور بود. (16)
در تفسیر این كنیه ، گفته اند منظور از پدرشان ، رسالت پیامبر(ص) است . بنابراین فاطمه مادر اسلام و مسلمین است . یعنی همانطور كه اطفال در شداید وگرفتاری ها به مادر خویش پناه می برند و مادر مرجع و محور آنهاست ، فاطمه زهرا(س) پناهگاه پیروان اسلام در شداید و گرفتاری هاست. و هنگامی كه حق و باطل با هم مشتبه شوند جویندگان حق، راه راست و حق را از او می جویند.
به حقیقت فاطمه میزان است. همراه او بودن با خدا بودن است وپیروی از او ، پیمودن راه مستقیم است و جدایی از او ، جدایی از خدا و حقیقت اسلام.
http://shiaupload.ir/images/90927325206220712632.jpg
R A H A
04-04-2012, 02:54 AM
رفتار پیامبر (ص) نسبت به زهرا(س)
زهرا(س) در نظرپیامبرعظیم الشأن ، ازجایگاهی بلند برخوردار بود و نمی توان برای منزلت و قرب فاطمه نزد رسول خدا(ص) حدی تعیین كرد. صحیح تر آن كه بگوییم ، زبان و قلم از قدرتی برخوردار نیست كه بتواند از عهده این كار برآید. در یك سخن باید گفت:" در پهناورترین مكان قلب پدر خویش جای داشته و در كشور وجود پیامبر اكرم(ص) ، بهترین موقعیت از آن وی بوده است ."(17)
علاقه حضرت رسول به دختر گرانقدر خود
1- كوتاه ترین زمان دوری
پیامبر عظیم الشأن اسلام ، هنگامی كه آهنگ سفر داشت با فاطمه علیها سلام بعد از همه وداع می كرد و هنگام مراجعت با او قبل از همه ملاقات می كرد.(18)
2- بوسه و احترام
عایشه روایت می كند: هنگامی كه فاطمه علیها سلام داخل می شد ، پدرش برمی خاست ، او را می بوسید و درجای خود می نشاند.همچنین اومی گوید: روزی پیامبرگلوی فاطمه را بوسید، عرض كردم: ای رسول خدا، كاری كردید كه پیشترانجام نمی دادید!
حضرت فرمود: ای عایشه، وقتی مشتاق بهشت می شوم گلوی فاطمه را می بوسم.(19)
3- سلام پیاپی
تا مدت ها پس از نزول آیه تطهیر، هنگامی كه پیامبر (ص) برای نمازهای پنجگانه از منزل خارج می شد نخست به در خانه فاطمه(س) می رفت، دستانش را به دو طرف در می گرفت وبا صدای بلند می فرمود: سلام بر شما، ای اهل بیت!(20)
پی نوشتها:
1- خصائص نسائی، ص 35 و كنز العمال ، ج 6، ص 220.
2- فضائل الخمسة، ج 3، ص 5-15.
3- ذخائر العقبی، ص 39 و میزان الاعتدال ذهبی،ج 2، ص 72.
4- فضائل الخمسة، ج 3، ص 146.
5- صحیح ترمذی، ج 2، ص 306.
6- مستدرك الصحیحین، ج 2،ص 152.
7- معجم هیثمی، ج 9، ص 184.
8- اُسد الغابة، ج 5، ص 269.
9- اسدالغابة، ج 5، ص 510.
10- كنزالعمال، ج 6، ص 219.
11- فرائد السمطین، ج 2، ص 30.
12- همان، ص 45.
13- همان، ص 67.
14- همان، ص 68.
15- همان، ص 35.
16- اسدالغابة، ج 5، ص 520/ الاستیعاب، ج 2، ص 752.
17- فاطمة زهرا از ولادت تا شهادت، ترجمه دكتر حسین فریدونی ، ص 227.
18- مستدرك الصحیحین، ج 1، ص 498. 19- صحیح ترمذی، ج 2، ص 319.
http://shiaupload.ir/images/81252743389935920803.jpg
R A H A
04-04-2012, 02:55 AM
حضرت زهرا علیهاالسلام؛ علت خلقت
ضمن روایات فراوانی آمده است که اساس و علت خلقت، اهل بیت علیهم السلام هستند. خداوند به پیامبر اکرم (ص) فرمود: اگر تو نبودی، افلاک را خلق نمی کردم؛ و رسول گرامی اسلام خطاب به حضرت زهرا(س) فرمود: اگر تو نبودی خداوند زمین و آسمان را خلق نمی کرد.
در روایات ذکر شده است بعد از هبوط حضرت آدم(ع) به زمین و ناله و زاری کردن او، خداوند کلماتی را به وی آموخت و افرادی را به حضرت معرفی کرد که آنها را علل خلقت هستی معرفی نمود.
" فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه." (بقره / 37)
پس حضرت آدم (ع) از حضرت حق کلماتی را فرا گرفت و آن کلمات را وسیله - قبول - توبه خویش قرار داد.
درباره این آیه احادیثی نقل شده که بسیار فوق العاده است و با توجه به آیه مذکور و این روایات، انسان می تواند به خوبی درک نماید که حضرت صدیقه علیهاالسلام، علت خلقت است و یکی از اسباب آفرینش جهان می باشد؛ یعنی همانطور که رسول اکرم(ص)، امیرالمؤمنین و حسنین علیهم السلام سبب خلقتند، حضرت صدیقه سلام الله علیها نیز یکی از علل آفرینش است و معقول نیست کسی علت خلقت باشد و ولایت نداشته باشد.
در این باره دو روایت، یکی از حضرت علی علیه السلام و دیگری از جناب ابن عباس نقل می کنیم:
1- روایتی که از وجود مقدس حضرت علی علیه السلام رسیده است و جمعی از حفاظ عامه آن را ذکر کرده اند چنین است:
حضرت علی علیه السلام می فرماید:
از پیامبراکرم(ص) معنای آیه شریفه ی " فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه" را سؤال کردم، فرمود: هنگامی که خدای تعالی، آدم را در هند، و حوّا را در جدّه فرود آورد… -حضرت آدم مدتها گذشت که اشک غم بر چهره می ریخت- تا این که خدای تعالی جبرئیل را نازل کرد و فرمود:
یا آدم، آیا من ترا به دست - قدرت - خودم نیافریدم؟ آیا از روح خود بر تو ندمیدم؟ و ملائک را به سجده کردن بر تو فرمان ندادم؟ و حوّا را به ازدواج تو در نیاوردم؟
حضرت آدم عرض کرد: بله،
خطاب آمد: پس این گریه (مداوم) تو از چیست؟
عرض کرد: خدایا، چرا گریه نکنم، که از جوار رحمت تو رانده شده ام.
خدای تعالی فرمود: اینک این کلمات را فراگیر که به وسیله آن، خدا توبه تو را قبول می کند و گناهت را می بخشد، بگو یا آدم: خدایا، تو پاک و منزهی، نیست خدایی جز تو، من بد کردم و به خود ستم روا داشتم، پس به حق محمد و آل محمد، مرا ببخش، به درستی که تو بخشنده و مهربان هستی.
پیامبر اکرم در پایان سخن فرمود: این است آن کلماتی که خدای تعالی به حضرت آدم آموخته است. گویی خدای متعال حضرت آدم را با این کلمات تسلی داده است که اگر از جوار رحمت من دور شده ای، اینک ارزش فرا گرفتن این کلمات گرانقدر، عوض، هم سنگ و برابر جوار رحمان و هم تراز فردوس و جنان است، و جبران آن نعمتی که از آن محروم شده ای.
2- روایت دیگر در همین موضوع از ابن عباس است که از پیامبراکرم(ص) نقل می کند که آن حضرت فرمود:
بعد از آن که خدای تعالی آدم(ع) را آفرید، حضرت آدم عطسه کرد و با الهام خدایی "الحمد لله رب العالمین" گفت. خدای تعالی در جواب او فرمود:
"یرحمکَ ربّک" رحمت خدا بر تو باد.
هنگامی که فرشتگان بر حضرت آدم سجده کردند، تکبر به او راه یافت و در حالی که بر خود می بالید عرض کرد: پروردگارا، آیا مخلوقی که نزد تو محبوبتر از من باشد، آفریده ای؟ و این سؤال را سه بار تکرار کرد و هر سه بار بی جواب ماند، دفعه سوم که حضرت آدم(ع) سؤال خود را بازگو می کرد، متوجه گردید که سؤال بی پاسخ او، سخن به جایی نبوده است، آنگاه از جانب پروردگار خطاب آمد:
بله، ای آدم، مخلوقاتی از تو محبوبتر دارم، که اگر آنها به وجود نمی آمدند، ترا نیز نمی آفریدم.
عرض کرد: پروردگارا آنها را به من نشان بده.
در آن هنگام از جانب خدای تعالی به فرشتگان درگاه الهی وحی شد: پرده ها را کنار بزنید. چون حجاب ها برداشته شد، از پشت پرده ی غیب، پنج شبح ظاهر شدند که در پیشگاه عرش ایستاده بودند.
حضرت آدم عرض کرد: پروردگارا اینان کیستند؟
خطاب آمد: این پیامبر من، این علی امیرالمؤمنین پسر عمّ او، این فاطمه دخترش و این دو، حسن و حسین، پسران علی، فرزندان پیامبر من هستند. و پس از معرفی نام های آنها، خدای تعالی فرمود:
یا آدم، اینان مقام اول را دارا هستند و درجاتشان بسیار عالی است و مرتبه تو، تالی مقام والای اینها می باشد.
و بعدها وقتی که حضرت آدم مرتکب و مبتلای آن ترک اولی شد، عرض کرد:
پروردگارا، از تو مسئلت دارم که به حق محمد، و علی، و فاطمه و حسن و حسین از خطای من درگذری؛ پس دعایش مستجاب شد و مشمول عفو و آمرزش خدای تعالی قرار گرفت و این است معنای آیه شریفه که خدا می فرماید:
پس آدم کلماتی از پروردگارش فراگرفت که به وسیله آن کلمات توبه او مورد قبول واقع گردید.
ابن عباس، سپس روایت را چنین ادامه می دهد که پیغمبر(ص) فرمود:
هنگامی که آدم(ع) بر زمین فرود آمد، انگشتری برای خود ساخت که نقش نام مبارک پیامبر اعظم اسلام "محمد رسول الله" بود و ابی محمد، کنیه او شد.
منبع:
1- تفسیر نمونه،ج 1.
2- درّالمثور، سیوطی،ذیل آیه مورد نظر.
http://shiaupload.ir/images/88292091401133805845.jpg
R A H A
04-04-2012, 02:58 AM
حدیث عبادت زهرا علیها سلام
حدیث نیایش زهرا علیها سلام در آیینه عبارت نگنجد و زبان ما از بیان عبادت و خضوع بی بی دو عالم قاصر است ، پس كلام معصومین علیهم السلام را به مدد می طلبیم تا جرعه ای از نیایش حضرت را به كام بنشانیم :
- داده حق
حضرت فاطمه علیها السلام به این جهت« بتول» نامیده شد كه از همه بریده و دل به خدا بسته بود.(1)
- تندیس عبادت
حسن بصری می گوید:
در میان امت اسلام، كسی خداپرست تر از فاطمه نبود. آنقدر در نماز می ایستاد كه پاهایش ورم می كرد.(2)
- نیاز نماز
حضرت فاطمه (س) در نمازش از ترس خدا ، نفس نفس می زد و (بغض در گلویش می شكست)(3)
- قدر شناس قدر
حضرت علی علیه السلام فرمود:
فاطمه (س) نمی گذاشت كسی از اهل خانه در شب های قدر به خواب رود به آنان غذای كم می داد و از روز قبل برای احیای شب قدر آماده می شد و می فرمود: محروم كسی است كه از بركات این شب محروم باشد.(4)
- نثار و ایثار
حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام از پدرانش نقل می كند: هر گاه حضرت فاطمه (س) دعا می كرد ، برای زنان و مردان مؤمن دعا می كرد و برای خود دعا نمی كرد، به او گفته شد: چرا شما برای مردم دعا می كنید اما برای خودتان دعا نمی كنید؟ فرمود: اول همسایه، آنگاه خانه.(5)
- وقت دعا
حضرت فاطمه (س) گوید: شنیدم پیامبر (ص) فرمود: غروب روز جمعه ساعتی است كه هر كس آن را مراقبت و در آن لحظه دعا كند ، عایش مستجاب شود. حضرت زهرا- برای درك آن ساعت- به خدمتكارش می گفت: بر فراز بلندی برو و هرگاه دیدی نیمه خورشید غروب نمود مرا خبر كن تا دعا كنم.(6)
- دو ركعت نماز
امام صادق (ع) فرمود:
مادرم فاطمه (س) همواره دو ركعت نماز را كه جبرئیل به او آموخته بود می خواند ، در ركعت اول آن ، پس از حمد صد بار سوره قدر و در ركعت دوم ، پس ازحمد صد بارسوره توحید را می خوانی، وپس ازسلام نماز ، تسبیحات حضرتش را نیز می گویی.(7) - هدیه بی نظیر
امیرالمؤمنین (ع) به حضرت زهرا گفت تا از پیامبر خادمی بخواهد، او نزد پیمبر رفت و ضمن نشان دادن پینه های دستش گفت: آسیاب كردن ، مرا به زحمت انداخته است و آنگاه درخواست خادمی كرد. پیامبر در پاسخ فرمود: آیا نمی خواهی- به جای خادم- هدیه ای به تو دهم كه از همه ی دنیا ارزشمندتر باشد؟ هنگامی كه برای خواب آماده شدی ، سی و چهار بار « الله اكبر» ، سی و سه بار« الحمدلله» و سی و سه بار « سبحان الله » بگو.(8)
- تسبیح تربت
امام صادق (ع) فرمود:
تسبیح حضرت فاطمه(ع) نخی بود كه برآن به تعداد تكبیرات ، 34 گره زده بود و آن را در دستش می چرخانید و تكبیر و تسبیح می گفت ؛ تا وقتی كه حمزه شهید شد و تسبیحی از تربت او ساخت ، و از آن پس ساختن تسبیح درمیان مردم رواج یافت.(9)
پی نوشت:
1- مستدرك عوالم ، ج 1، صص 81-80.
2- مناقب ، ج 3، ص 341.
3- ارشاد القلوب، ص 105.
4- دعائم الاسلام، ج 1، ص 282.
5- علل الشرایع، ج 16، ص 102.
6- معانی الاخبار، ص 399.
7- جمال الاسبوع، ص 173.
8- كنزالعمال، ج 7، ص 205. 9- وسائل الشیعه، ج 33، ص 401.
R A H A
04-04-2012, 03:02 AM
القاب حضرت فاطمه سلام الله عليها
حضرت صدیقه طاهره علیها سلام ، نام ها و القابی دارند كه برخی آسمانی اند و از سوی پروردگار تعیین شده و بعضی از سوی برگزیدگان الهی. نام های آسمانی ، نه اسم است كه در حدیث ذیل آمده است.
امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: برای فاطمه(س) نزد خدای عزّّوجل ، نـُه اسم است
:" فاطمه، صدیقه، مباركه، طاهره، زكیه، راضیه، مرضیه، محدثه، زهرا"(1)
آنچه این نام ها را برای ایشان فضیلت قرار داده این است كه نامهای حضرتش حاكی از صفتی والاست كه در وی وجود داشته است و چون نام های دیگر افراد نیست ، كه صاحب نام از معنی نام خود هیچ بهره ای نبرده باشد.
ما در ذیل، نام ها، لقب ها و كنیه های آن حضرت را به ترتیب حروف الفبا ذكر می نماییم.
- ام الائمه(2)
( مادر امامان):به موجب روایات نقل شده از سوی شیعه و سنی، نسل پاك پیامبر به وسیله دخترش به وجود آمده و گسترش یافته است. رسول اكرم (ص) فرموده است: پروردگار عزیز و بلند مرتبه ، نسل هر پیامبر را در صلب خود آن پیامبر قرار داد ، حال آن كه نسل مرا در صلب علی قرار داد.(3)
آن حضرت چندین بار به دختر عزیزش فرمود: ای فاطمه، تو را بشارت می دهم كه از نسل تو ، یازده فرزند معصوم، امام مردم خواهند شد و آخرین آنها مهدی علیه السلام است.
- ام ابیها(4)
یعنی : مادر ( و دلسوز) پدرش.كنیه ای است كه پدر بزرگوارش حضرت رسول اكرم (ص) وی را بدان خواند . پیامبر در خردسالی مادر را از دست داد و سراسر عمر عزیزش را به سختی گذراند و تا قبل از ازدواج با حضرت خدیجه و حتی پس از آن، پیوسته مورد آزار مشركان بود، یا در جنگ ها به این سو و آن سو می رفت و دشواری تحمل می كرد. پس از تولد دخترعزیزش فاطمه، با اینكه وی كودكی بیش نبود همواره چون پروانه به گرد شمع، از پدر جدا نمی شد و در رفع اندوه او آنچه می توانست می كوشید و از پدر دلجویی می كرد.اگر آن بزرگوار در جنگی آسیب می دید فاطمه خردسالش بود كه بر زخم و رنج پدر ، مرهم می نهاد و بر آرامش و سلامت جانش اصرار داشت. چون رسول خدا (ص) دلسوزی وی را می دید اشك می ریخت و می فرمود: او مادر پدرش است.(5)
"ام" به معنی مادر و اصل و ریشه است و در حقیقت آن بانو را باید مادر نبوت دانست.
ام ابیها بود آن خوش خصال چونكه بود بانوی كاخ جلال
- ام الحسن. ام الحسین(6)
مادر حسن(ع) . مادر حسین(ع) .امام مجتبی علیه السلام نخستین فرزند حضرت زهرا(س) است كه در پانزدهم رمضان سال سوم هجرت در مدینه به دنیا آمد.
پس از حدود یك سال ، وجود مقدس حسین(ع) در سوم شعبان سال چهارم هجری به دنیا آمد.
- ام المحسن(7)
مادر محسن (ع)آن حضرت را پنج فرزند بود: حسن، حسین، زینب، ام كلثوم و محسن علیهم السلام. محسن آخرین فرزند آن بانو و اولین شهید اهل بیت از پیامبر بود كه در ماه آخر حمل، سقط شد.
R A H A
04-04-2012, 03:03 AM
- بتول
بتول یعنی جدا و ممتاز از دیگرانابن اثیر درالنهایه می نویسد: فاطمه را بتول نامیدند زیرا از زنان زمان خویش [ وزمان های قبل و بعد خود] از نظر فضیلت و دین وحسب ، جدا و ممتاز بود . یا آنكه از دنیا منقطع گشته و به خدای تعالی روی آورده بود. (8)
- حانیه(9)
یعنی آن كه با شوهر و فرزندانش بسیار مهربان است.
- الحرة (10) یعنی بانوی آزاد.
- حصان (11)
یعنی پارسا و عفیف
- حورا
یعنی انسانی زمینی كه از حوریان بهشتی است.
حورای انسیه.
[حوریه ای شبیه آدمی] دریكی ازمعراج های پیامبر اكرم(ص) به آسمان، آن حضرت از میوه ها ، خرمای تازه و سیب بهشتی تناول كرد و خداوند متعال آن غذاهای بهشتی را در صلب پیامبر قرار داد و هنگامی كه ایشان از معراج به زمین بازگشت ، حضرت فاطمه (س) در رحم حضرت خدیجه قرار گرفت. بدین سبب حضرت فاطمه (س) " حورای انسیه" نام گرفت.(12)
- راضیه (13)
یعنی كسی كه به تقدیر و قوانین الهی خشنود بود.این صفت از والاترین درجات ایمان است و آن حضرت در تمام مراحل زندگی ، به آنچه كه از سوی خداوند متعال از ترس و آزار در راه دین و ظلم واندوه و غم- برایش مقدرشده بود ، رضایت داشت و هیچ گاه از وضع خود گله نكرد.
- زكیه
. به معنی پاك و پاكدامن یا وجود پر بركت است.قرآن هر یك از این معانی را در سه آیه مختلف بیان فرموده است. در جایی از پاكدامنی و مقام عصمت حضرت عیسی علیه السلام چنین یاد می كند: قال انما انا رسول ربك لاهب لك غلاماً زكیا(14). یعنی جبرئیل به مریم گفت من فرستاده پروردگار توام تا از جانب او پسری پاكیزه به تو بخشم .
در آیه دیگر آمده است: فانطلقا حتی اذا لقیا غلاما فقتله قال اقتلت نفساً زكیة بغیر نفس.(15) یعنی چون خضر آن پسر را كشت ، موسی گفت آیا جوانی پاكیزه وبی گناه را بی آن كه كسی را كشته باشد، كشتی؟
درجایی دیگر می فرماید: قد افلح من زكیها.(16) یعنی رستگار شد هر كه روان خود را پاك ساخت.
در حقیقت زكیه به بانویی گویند كه از همه ناپاكی های اخلاقی دور باشد و هرگز در وجودش هیچ صفت بد یافت نشود.
- زهرا
. یعنی درخشان، نورانی و درخشنده.ازامام صادق (ع) پرسیدند : چرا فاطمه را زهرا نامیدند ؟ فرمود: زیرا فاطمه چنان بود كه چون در محراب می ایستاد ، نوری ازاو برای اهل آسمان درخشش می كرد ، همان طور كه ستارگان برای اهل زمین درخشش دارند.
- سماویه(17)
یعنی گرانبها ، گوهری آسمانی
- سیدة، سیدة نساء العالمین (18)
یعنی بزرگ بانوی جهانیان.
شیخ صدوق در كتاب امالی ، حدیثی را ازحضرت رسول خدا(ص) چنین نقل كرده كه فرمود: ابنتی فاطمه ، سیدة نساء العالمین. یعنی دخترم فاطمه ، بزرگ بانوی زنان جهان است.
رسول خدا (ص) به دخترش فرمود: ای فاطمه، به درستی كه خداوند تو را بر همه زنان جهان و زنان اسلام كه بهترین دین است ، برتری داد . (19)
رسول خدا(ص) از نزدیك بودن وفات خود از طریق وحی با اطلاع شد ، دخترش فاطمه را از این موضوع آگاه ساخت و آن بانو گریست. در این حال رسول خدا(ص) به وی فرمود: تو اولین كسی از خانواده ام هستی كه به من خواهی پیوست. آیا دوست نداری كه ارجمندترین زنان بهشت باشی
(20)
- صدیقه، صدیقه كبری
" صدیقه" یعنی كسی كه در راستگویی كامل است یا آن كه هرگز دروغ نگفته است. یا كسی كه سخن خود را با عمل خویش تصدیق می كند.(21)
مرتبه صدیقین ، در ردیف پیامبران وشهیدان است. این مطلب را آیات بسیاری روشن می كنند كه از آن جمله اند: و من یطع الله و الرسول فاولئك مع الذین انعم الله علیهم من النبیین والصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئك رفیقا.(22)
اهل تسنن از عایشه روایتی را چنین نقل كرده اند : ما رأیت احداً اصدق من فاطمه (س) غیر ابیها: پس از رسول خدا(ص) ، هرگز كسی را راستگوتر از فاطمه ندیدم.(23)
http://shiaupload.ir/images/95934659173831862824.jpg (http://shiaupload.ir/images/95934659173831862824.jpg)
R A H A
04-04-2012, 03:08 AM
http://shiaupload.ir/images/94327037179462742533.jpg
- طاهره
به معنی پاكیزه، بی عیب، پاك و معصوم.در حقیقت آیه شریفی كه در پاكیزه دانستن اهل بیت نازل شده است این نام را برای حضرت زهرا(س) ثابت می كند. خدای تعالی در سوره احزاب(آیه 33) می فرماید:" انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا" یعنی خداوند چنین می خواهد كه پلیدی هر آلایش را از شما خاندان نبوت ببرد و از هر عیب پاكتان گرداند.
در این مطلب ، مفسران و محدثان شیعه وسنی به گونه ای انبوه ، روایاتی ذكر كرده اند كه به مفاد آن ها معنی اهل بیت هر چه باشد صدیقه طاهره را شامل می شود.(24)
والاترین حدیث در مقام طهارت حضرت زهرا(س) حدیث شریف كساء است كه شیعه وسنی با ده ها سند صحت آن را تأیید كرده اند. بر پایه این حدیث، زمانی رسول اكرم(ص) به خانه دخترش فاطمه(س) آمد و خود را در چیزی شبیه عبا پیچید . زمانی بعد امیرالمومنین علی(ع) و پس از وی حضرت مجتبی علیه السلام و حسین(ع) نزد حضرتش رفتند و آنگاه فاطمه (س) به پیش ایشان رفت. درهمین هنگام بود كه آیه تطهیر ( انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت...) نازل شد. -
عذرا
یعنی آن بانو پیوسته همچون دوشیزگان بود.از فرموده رسول خدا(ص) كه آن بانو را حوریه ای به صورت انسان معرفی كرده است بر می آید كه آن حضرت همچون حوریان بهشت پیوسته دوشیزه باقی خواهد ماند. چه آن كه حضرتش از طعام بهشتی آفریده شد. از امام صادق(ع) در آن باره پرسش شد كه چگونه حوریه بهشتی هر زمان كه همسرش نزد وی می رود او را دوشیزه می یابد؟ فرمود: چون او از ماده ای پاك آفریده شده و هیچ گونه فسادی به جسم وی راه نمی یابد و بدنش دچار آفتی نمی گردد...(25)
- فاطمه
یعنی آن كه خود و شیعیانش از آتش بازداشته ( و در امان نگاه داشته) شده اند.یا به معنی آن كه شر وبدی در وجود او راهی ندارد.
و به معنی آن كه از طفولیت با علم ، رشد یافته است.
شیخ صدوق در " علل الشرایع " و علامه مجلسی در" بحار الانوار" از امام باقر(ع) روایت كرده اند كه فرمود: چون فاطمه(س) متولد شد ، خدای عزوجل به یكی از فرشتگان وحی فرمود كه به زمین برود و این نام را بر زبان پیغمبر جاری سازد و بدین ترتیب رسول خدا(ص) نام فاطمه(س) را برای نوزاد انتخاب فرمود.(26)
حضرت رضا علیه السلام از پدرش ، و ایشان از رسول خدا(ص) نقل كرده اند كه فرمود: ای فاطمه، آیا می دانی چرا فاطمه نامیده شده ای ؟ علی پرسید چرا؟ فرمود: زیرا كه وی و شیعیانش را از آتش بازداشته اند.(27)
امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود: شنیدم كه رسول خدا(ص) می فرمود: فاطمه را فاطمه نامیده اند زیرا خدای تبارك و تعالی او و فرزندانش را از آتش بركنار داشته است. البته آن فرزندانی كه با ایمان از دنیا بروند وبر آنچه كه بر من نازل گردیده اعتقاد داشته باشند.(28)
امام صادق (ع) فرمود: او را فاطمه گفتند چون شر وبدی در وجود او راهی ندارد و اگر برای همسری این بزرگوار، علی(ع) نبود تا قیامت كسی همشأن ایشان یافت نمی شد . پس از رسول خدا(ص) ، هرگز كسی را راستگوتر از فاطمه ندیدم.(29)
http://shiaupload.ir/images/01180542368167919568.jpg
R A H A
04-04-2012, 03:10 AM
http://shiaupload.ir/images/10190943737612026986.jpg
- مباركه
از نامهای دیگر حضرت زهرا(س) و به معنی وجود پر بركت است. راغب در مفردات گوید: جایی كه خیرالهی به صورتی كه در خور نگهداری و شمارش و اندازه گیری نباشد و هر كسی به آن بنگرد فزونی محسوسی در آن ببیند گویند در آن بركت است و آن چیز مبارك است.
- محدثه
. یعنی آن كه فرشتگان با او سخن گویند.
- مرضیه (30)
یعنی آن كه خداوند پیوسته از او و كردارش راضی است.
- مریم كبری (31)
. یعنی مریم بزرگمقام وی در نزد مسلمانان ، والاتر از مقامی است كه حضرت مریم(س) در نزد مسیحیان دارد. در این باره ده ها روایت وجود دارد، از جمله آن كه رسول خدا(ص) فرمود: مریم ارجمندترین بانوی زمان خویش بود و فاطمه ارجمندترین بانوی همه زمانهاست.(32)
- منصوره
یعنی یاری شده از سوی پروردگار.در تفسیر فرات كوفی ، نحوه خلقت حضرت زهرا علیه السلام از قول پیامبر اكرم نقل شده است كه جبرئیل سیب را به پیامبرداد و گفت: بخور كه آن نور وجود "منصوره" است كه درزمین فاطمه نامیده می شود. گفتم ای جبرئیل، منصوره كیست ؟ گفت : بانویی از صلب تو بیرون آید و اسمش در آسمان منصوره و در زمین فاطمه باشد!(33)
- نوریه (34)
یعنی فاطمه وجودی از نور است و انوار او تا ابد آفاق زندگی بشریت را روشن می سازد.سلام خدا و فرشتگان و همه پاكان براو، روز ولادت ، روز شهادتش و تا قیام قیامت.
پی نوشتها:
1- امالی صدوق، ص 474، ح 18.
2- بحار الانوار، ج 43، ص 16.
3- مناقب خوارزمی ، ص229.
4- المناقب ، ج 3، ص 32.
5- العوالم، ج 6، ص 37.
6- بحار الانوار، ج 43، ص 16/ المناقب، ج 3، ص 132.
7- المناقب، ج 3، ص 132؛ بحار الانوار، ج 43، ص 16.
8- معانی الاخبار، ص 54/ علل الشرایع، ص 181.
9و10- بحار الانوار، ج 43، ص 16
11- المناقب، ج 3، ص 133.
12- تفسیر فرات كوفی ، ص 119، بحار الانوار، ج 43، ص 18.
13- بحار الانوار، ج 43، ص 16.
14- سوره مریم، آیه 19.
15- سوره كهف، آیه 75.
16- سوره شمس ، آیه 10.
17- بحار الانوار، ج 43، ص 16.
18- امالی، ص 245، حدیث 12.
19- عوالم العلوم، ج 6، ص 46.
20- همان، ص 45.
21- لسان العرب و تاج العروس.
22- نساء ، آیه 68.
23- مستدرك حاكم، ج 3، ص 150/ حلیة الاولیاء، ابونعیم، ج 2، ص 41.
24- تاریخ خطیب بغدادی، ج 10، تفسیر كشاف زمخشری، ج 1، ص 193/ اسدالغابة، ابن اثیر، ج 2، ص 12/ درالمنثور،ابوبكر سیوطی، ج 5، ص 198.
25- فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت( ترجمه)، ص 123.
26- بحار الانوار، ج 43، ص 13.
27- همان، ص 14.
28- بحار الانوار، ج 43، صص 18و19.
29- همان، ص 10.
30- بحار الانوار، ج 43، ص 16.
31- بحار الانوار، ج 43، ص 16.
32- العوالم ، ج 6 ، صص 44-51.
33- العوالم، ج 6، صص 35-36. 34- المناقب، ج 3، ص 133
http://shiaupload.ir/images/05947439588274099326.jpg
R A H A
04-04-2012, 03:10 AM
http://shiaupload.ir/images/79273843641927540452.jpg
همسرداري در خانه علي عليه السلام
از آنجا كه همسرداري امري است دو جا نبه، در اين بخش به جاي همسرداري علي (ع) ، عنوان همسرداري در خانه علي (ع) انتخاب گرديد لذا به چند اصل از اصول حاكم در همسرداري خانه علي (ع) و فاطمه زهرا (س) اشاره مي گردد:
1- پرهيز از خواسته هاي مادي و تلاش در جهت جلب رضايت همسر:
- فاطمه جان! آيا غذايي داري تا از گرسنگي بيرون آيم؟
- دو روز است كه در منزل غذاي كافي نداريم آنچه بود به شما و فرزندانم حسن و حسين دادم و خود از غذاي اندك موجود استفاده نكرديم.
- فاطمه جان ! چرا به من اطلاع ندادي تا به دنبال تهيه غذا بروم؟
حضرت زهراي اطهر، نگاه نجيبش را بر زمين انداخت و فرمود:
يا ابا الحسن ! اني لا ستحيي من الهران اكلف نفسك ما لا تقدر عليه
اي اباالحسن! من از خدايم شرم دارم كه از تو چيزي درخواست نمايم كه مقدورت نباشد.
و اينگونه خانه علي و زهرا، كانون مودت و محبت و رحمت مي شود، و عليرغم وجود همه مشكلات و سختيها و مصائب كه در زندگي مشترك علي (ع) و زهرا (س) بيش از هر خانه ديگر وجود داشت، به اعتراف خود اميرالمؤمنان نگاه به چهره همسر كردن باعث زدوده شدن هرگونه غم و اندوه مي گردد:
((سوگند به خدا، من زهرا (س) را تا آن هنگام كه خداوند او را به سوي خود برد، خشمگين و مجبور به كاري ننمودم، او نيز مرا خشمگين نكرد و هيچگاه موجب ناخشنوديمن نشد... من هر گاه به چهره زهرا (س) نگاه مي كردم هرگونه غم و اندوه از من برطرف مي شد...))
آري اين خانه، خانه اي است كه از مظاهر رفاه مادي در آن هيچ يافت نمي كني و ليكن همجواري با همسر و شريك زندگي را مايه آرامش مي يابي.
2- تقسيم كار در خانه:
يكي از عوامل شادابي و تكامل خانواده تعيين حدود مسؤوليت افراد در خانواده است.
رسول خدا در اولين شب ازدواج علي (ع) و زهرا (س) كارهاي آنان را به اين شكل تقسيم نمود: خمير كردن آرد و پختن نان و تميز كردن و جارو زدن خانه به عهده فاطمه (س) باشد و كارهاي بيرون منزل از قبيل جمع آوري هيزم و مواد غذايي را علي (ع) انجام دهد.
پس از آن بود كه حضرت زهرا (س) فرمود:
جز خدا كسي نمي داند كه از اين تقسيم كار تا چه اندازه خوشحال شدم، زيرا رسول خدا (ص) مرا از انجام كارهايي كه مربوط به مردان است، بازداشت.
3- فرمان پذيري و رعايت حق مديريت شوهر در خانه:
البيت بيتك و المره زوجتك إفعل ما تشاء
علي جان! خانه، خانه توست و من همسر تو هستم، هر آنچه مي خواهي انجام بده.
اين پاسخ زهراي اطهر در جواب درخواست علي (عليه السلام) براي ورود عمر و ابوبكر به خانه و پس از ماجراي به آتش كشيدن در منزل و مصدوم شدن حضرت زهرا (س) است.
4- آرايش و زينت براي همسر
رسيدگي به وضع ظاهري به خاطر همسر از اصول زندگي يك زن و مرد مسلمان است و در زندگي علي (ع) و زهرا (س) نيز اين اصل خود ر به خوبي نشان مي دهد. نقل است پيامبر براي شب عروسي حضرت زهرا (س) دستور داد عطرهايي خوشبو تهيه كنند و زهرا (س) نيز در داخل خانه دائماً معطر بودند.
5- ياري رساندن به همسر
يا رسول الله هر دو دستم به علت آرد كردن گندم با آسياي دستي ورم كرده،زخم شده است.
ديشب را تا صبح به آرد كردن گندم مشغول بودم و علي نيز فرزندانم حسن وحسين را نگهداري مي كرد.
و همين همراهي و دلجويي علي (ع) بود كه زهرا (س) را در تحمل مصائب و مشكلات كارهاي خانه ياري كرده و حتي تحمل زخم دست را هم بر او آسان مي كرد. در آن سو هم هنگامي كه علي (ع) از جهاد و جبهه جنگ برمي گشت، فاطمه (س) استقبال گرمي از او مي كرد، شمشير او را گرفته و مي شست. در تمام فعاليتهاي علي (ع) او را همراهي مي كرد و نسبت به مسائل او و جامعه حساسيت نشان مي داد و به اين شكل با همراهي ، همفكري و رغبتي كه در خود نشان مي داد خستگيها و مرارتهاي بيرون را از جسم و روح او دور مي كرد.
http://shiaupload.ir/images/95934659173831862824.jpg
R A H A
04-04-2012, 03:11 AM
http://shiaupload.ir/images/62477567048213807958.jpg
6- حاكميت روح عاطفي و نگاههاي محبت آميز در خانه
شيرين ترين اوقات زندگي ، لحظاتي است كه انسان چشم به معشوق خود مي دوزد و او را مي نگرد و عاشقانه با او صحبت مي كند و نهايت عشق و عاطفه خود را در كلام و نگاه ابراز مي دارد.
زندگاني علي (ع) و زهرا (س) پر است از اين لحظات عاشقانه و شيرين.
علي (ع) مي گويد: ((دائماً به او مي نگريستم و از دلم غم و اندوهها برطرف مي شد.))
و فاطمه (س) خطاب به همسرش مي گويد:
علي جان ! جانم فداي تو ! جان و روح من سپر بلاي جان تو ! يا اباالحسن همواره با تو خواهم بود. چه در خير و نيكي به سر ببري، چه در سختي ها و بلاها گرفتار شوي، همواره با تو خواهم بود.
و چه نيكو كلام خود را به اثبات رسانيد و جان خويش را در طبق اخلاص نهاد و فدايي علي (ع) شد.
7- اهميت دادن به تفريح، مزاح و شادي در روابط
اگر چه خانه علي و زهرا، كانون ساده زيستي، زهد، ايثار، انفاق، جهاد، سياست، انديشه، شجاعت و هزاران فضيلت ديگر بود و اگر چه آنها مظلوم ترين انسانهاي عالم هستند و عمري پررنج و مصيبت داشتند !و ليكن زندگي آنان خالي از لحظات شيرين و دلپسند تفريح و شادي هم نبود. چرا كه علي (ع) و زهرا (س) هم انسانند و انسان هم به شادي و تفريح احتياج دارد،اما از آنجا كه علي و زهار در بالاترين مراتب انسانيت قرار دارند، تفريح و شاديشان هم متناسب با روح متكاملشان و به دور از هر گونه، افراط و تفريط است.
مروري بر چند نمونه زيبا از زندگي سراسر زيباي اين بزرگواران مؤيد مطالب فوق است :
- در شب عروسي شان، اگر چه زنان دف مي زنند و سرودهاي شاد مي خوانند، اما فضاي مجلس خالي از تكبير و سرودهاي معنوي هم نيست.
- در صحنه اي ديگر زهرا (س) را مشاهده مي كنيم كه در حضور علي (ع) با فرزندش حسين مشغول بازي كردن است و به او مي فرمايد :
انت شبيها بأبي لست شبيها بعلي
تو به پدر من پيامبر شبيهي و به پدرت علي شباهتي نداري
و اين موجب خنده و تبسم حضرت علي (ع) مي شود.
- در جاي ديگري علي (ع) و زهرا (س) را مشاهده مي كنيم كه به اتفاق به صحرا رفته اند و به هنگام خوردن خرما و در قالب گفتگو و مفاخره اي شنيدني، تفريحي شيرين و دلپسند دارند.
علي (ع) مي فرمايد: اي فاطمه ! رسول خدا ، مرا بيشتر از تو دوست مي دارد. و حضرت زهرا (س) پاسخ مي گويد: از سخن تو تعجب مي كنم ! آيا مي شود پيامبر اكرم (ص) تو را بيش از من دوست داشته باشند، در حاليكه من ميوه دل او و عضوي از پيكرش و شاخه اي از شاخسارش مي باشم و غير از من فرزندي ندارد.
پس از آن به نزد پيامبر رفتند و صحبتشان را در حضور پيامبر ادامه دادند، ابتدا فاطمه (س) پيش دستي كرده و عرض كرد:
اي رسول خدا ! كدام يك از ما دو نفر نزد تو محبوب تريم، من يا علي؟ رسول خدا (ص) فرمود:
تو به من محبوب تري و علي از تو براي من عزيزتر است !
و پس از آن باز هم علي (ع) است و زهرا (س) و مفاخره اي شيرين و شنيدني :
علي (ع) : آيا من به تو نگفتم كه فرزند فاطمه باتقوايم؟
زهرا (س) : من نيز دختر خديجه كبرايم
علي (ع) : من فخر كائناتم
زهرا (س) : من دختر كسي هستم كه نزد خدا آنچنان گرامي شد كه گويي به فاصله دو كمان يا نزديكتر نسبت به پرودگارش قرار گرفت.
علي (ع) : خدمتگزارم جبرئيل است.
زهرا (س) : خطبه ام را در آسمان، راحيل خوانده است و خدمتگرارانم گروههاي فرشتگان يكي پس از ديگري هستند.
علي (ع) : من در جايگاهي رفيع و بلند زاده شدم.
زهرا (س) : من هم در مقام والا و بلند مرتبه به ازدواج و همسري تو در آمدم...
علي (ع) : شيعيان من از دانشم مي نگارند.
زهرا (س) : ظرف دانش شيعيان من نيز از درياي علمم لبريز مي شود.
علي (ع) : من كسي هستم كه خداوند اسم مرا از اسم خود مشتق ساخته، او عالي است و من علي.
زهرا (س) : من نيز چنين ام، او فاطر است و من فاطمه.
و زندگي كوتاه علي (ع) و زهرا (س) پر است از اين قطعات تاريخي و صحنه هاي زيبا و شنيدني كه نشانگر با نشاط و زيبا بودن زندگي ايشان است عليرغم تمام مشكلات و گرفتاريهاي آنان.
http://shiaupload.ir/images/91325459237694059675.jpg
R A H A
04-04-2012, 03:12 AM
السلام علیک یا زوجه ولی الله یا ام العباس بن علی ابی طالب یا ام البنین
۱۳ ماه جمادی الثانی سالروز وفات مادریست که در دامنشوفا و ایثار و ادبرا پروریده است .
زبان و قلم از وصفاین مادر ناتوانند . مادری که ...
مادری که اگر چه در کربلا نبود، ولی دلش تا ابد در کربلا ماند و نگاهش بر افق، که آیا «کاروان عشق» را بازگشتی خواهد بود؟مادری که دلش برای همیشه در کنار «نهر علقمه»، سوگ نشین فرزندی شد که نظیر نداشت در زیبایی و شجاعت!
مادری که دلش در میدان «قتلگاه» بود و نگاهش بر آسمان، که چه وقت، «ماه»، بار دیگر خواهد تابید!
مادری که یک عمر، دست از «حسین حسین» گفتن بر نداشت و تمام غریبانههایش را، حتی سوگ عزیزانش را با نام حسین علیهالسلام همراهی کرد!
مادری که «ام البنین علیهاالسلام » بود، ولی آیینه نگاهش از آسمان کربلا، تنها اشکِ خونین ستارگان را چید؛ آن گاه که راوی، از عبور نیزهها روایت میکرد!
مادری که حتی کوچههای «مدینه»، مرثیهسرای اندوه سترگ او شدند و به استقامت و صبر او ایمان آوردند!
مادری که «وفا»، اولین درس زندگی و «شجاعت»، عالیترین سرشت همسریاش بود و «صحبت»، بالاترین باور مهر پروریاش
مادری که برای همیشه، با نالههای نینوایی، به یاد پسرانش، لالایی سرود و سرودههایش را فرات، هر روز، هنگام غروب نجوا میکند!
مادری که بعد از شهادت «عباس علیهالسلام »، دیگر به ماه نگاه نکرد و آسمان مدینه، نعمت نورافشانیاش را از دست داد!
مادری که در کربلا نبود، ولی تا ابد در کربلا ماند و دل از «گودال قتلگاه» نگرفت و فریاد «یا حسین»اش را نهتنها در مدینه، که از صحن مطهر کربلا میتوان شنید!
درود خداوند و سلام پاکان، بر روح بلند و وفاداری بینظیرش باد!
روح آسمانیاش، در سایه سار کوثر، شاد، و شفاعت بشکوهش، دستگیرمان باد!
R A H A
04-04-2012, 03:13 AM
ام البنين کيست ؟
نامش فاطمه و کنیهاش امُّ البنین (مادر پسران) است. پدرش حِزام، و مادرش ثمامه یا لیلاست. همسرش علیبن ابیطالب علیهالسلام و فرزندانش عباس علیهالسلام ، عبداللّه، جعفر و عثمان هستند که هر چهار نفرْ در سرزمین کربلا و در رکاب امام حسین علیهالسلام به شهادت رسیدند. آرامگاه وی در مدینه منوّره و قبرستان بقیع است.
ولادت ام البنین علیهاالسلام
در مورد تاریخ دقیق ولادت حضرت امالبنین اطلاعی در دست نیست و تاریخنگارانْ سال ولادت او را ثبت نکردهاند، ولی یاد آور شدهاند که تولد پسر بزرگ ایشان، حضرت ابوالفضل علیهالسلام ، در سال 26 ق اتفاق افتاده است.
برخی از تاریخنگارانْ زمان ولادت ایشان را در حدود پنج سال پس از هجرت تخمین میزنند.
بانویی از تبار دلاوران عرب
تاریخ گواهی میدهد که پدران و داییان حضرت امالبنین از دلیران عربِ پیش از اسلام بوده و از آنها به هنگام نبرد، دلیرْمردیهای فراوانی نقل شده است که در عین شجاعتْ بزرگ و پیشوای قوم خود نیز بودهاند، آنچنان که حاکمان زمانْ در برابرشان سرتسلیم فرود میآورند. اینان همانان هستند که عقیل ـ نسبْشناس بزرگ عرب و برادر علی علیهالسلام ـ به امیرالمؤمنین علیهالسلام گفت: «در میان عرب از پدرانش شجاعتر و قهرمانتر یافت نمیشود».
چگونگي انتخاب برای همسری علی علیهالسلام
بعد از شهادت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، علی بن ابیطالب علیهالسلام برادرش عقیل را ـ که آشنا به علم نسبشناسی عرب بود ـ فرا خواند و از او خواست که برایش همسری از تبار دلاوران برگزیند تا پسر دلیری برای مولا به ارمغان آورد.
عقیل، فاطمه کلابیه را برای حضرت برگزید که قبیله و خاندانش، بنی کِلاب، در شجاعت بیمانند بودند، و حضرت علی علیهالسلام نیز این انتخاب را پسندید.
خواستگاری
بعد از این که عقیل شجرهنامههای اَعراب را بررسی و امالبنین را انتخاب کرد، حضرت علی علیهالسلام ، او را نزد پدر امالبنین فرستاد. پدرخشنود از این وصلت مبارک، نزد دختر خود شتافت و موضوع را در میان گذاشت. ام البنین نیز با سربلندی و افتخارْ پاسخ مثبت داد و پیوندی همیشگی بین وی و مولای متقیان علی بن ابیطالب علیهالسلام برقرار شد.
امام علی علیهالسلام ، در همسرش عقلی سترگ، ایمانی استوار، آدابی والا و صفاتی نیکو مشاهده کرد و او را گرامی داشت و از صمیم قلب در حفظ حُرمت او کوشید.
اولین روز زندگی مشترک
روز اولی که ام البنین علیهاالسلام پا در خانه علی علیهالسلام گذاشت، حسن و حسین علیهماالسلام مریض بوده و در بستر افتاده بودند. عروس تازه ابوطالب، به محض آنکه وارد خانه شد، خود را به بالین آن دو عزیز عالم وجود رسانید و همچون مادری مهربان به دلجویی و پرستاری آنان پرداخت.
وقتی غمِ زهرا، شد همدم مولا
تو آمدی ای گل، در خانه گلها
بر دربِ حریمِ، کاشانه نشستی
یعنی که کنیزِ، این خانه تو هستی
R A H A
04-04-2012, 03:14 AM
چرا ام البنين ؟!
فاطمه کلابیه، بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با علی علیهالسلام ، به امیرالمؤمنین پیشنهاد کرد که به جای «فاطمه»، که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را ام البنین صدا زند تا فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام از ذکر نام اصلی او توسط پدرشان، به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا علیهاالسلام نیفتند و در نتیجه، خاطرات گذشته، در ذهن آنها تداعی نگردد و رنج بیمادری آنها را آزار ندهد.
محبت بیدریغ به فرزندان زهرا علیهاالسلام
امالبنین بر آن بود که، در زندگی جای خالی حضرت زهرا علیهاالسلام را برای فرزندان ایشان پر کند؛ مادری که در اوج شکوفایی پژمرده شد و آتش به جان فرزندان خردسال زد: فرزندان فاطمه زهرا علیهاالسلام در وجود این بانوی پارسا، مادر خود را میدیدند و رنج فقدانِ مادر را کمتر احساس میکردند.
امالبنین علیهاالسلام ، فرزندان دختر گرامی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را بر فرزندان خود مقدّم میداشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان میکرد و آن را فریضهای دینی میشمرد؛ زیرا خداوند متعال در کتاب خود، همگان را به محبت آنان دستور داده است.
فرزندان امالبنین علیهاالسلام
ثمره زندگی مشترک ام البنین علیهاالسلام با حضرت علی علیهالسلام ، چهار پسر بود که به دلیل داشتن همین پسران، او را امالبنین، یعنی مادر پسران میخواندند. نام فرزندان ایشان به ترتیب عبارتند از:
قمربنیهاشم حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام ، عبداللّه، جعفر و عثمان.
فرزندان ام البنین همگی در کربلا به شهادت رسیدند و نسل ایشان از طریق عُبیداللّه فرزند حضرت ابوالفضل علیهالسلام ادامه یافت.
مادر چهار شهید
با شهادت چهار فرزند امالبنین علیهاالسلام در کربلا، این بانوی شکیبا، به افتخار مادر شهیدان بودن نائل آمد و درکنار همسر شهید بودن، افتخاری دیگر بر صفحه افتخاراتش افزوده شد.
وقتی خبر شهادت فرزندانش به او رسید، سرشک اشک از دیده فرو ریخت و با روحیهای قوی در اشعاری گفت: «ای کسی که فرزند رشیدم عباس را دیدی که همانند پدرش بر دشمنان تاخت، فرزندان علی علیهالسلام همه شیران بیشه شجاعتند.
شنیدهام بر سر عباس عمود آهنین زدند، در حالی که دستهایش را قطع کرده بودند؛ اگر دست در بدن پسرم بود، چه کسی میتوانست نزد او آید و با او بجنگد؟»
R A H A
04-04-2012, 03:15 AM
واسطه فیض الهی
امالبنین، همسر علی علیهالسلام و مادر سردار کربلا، نزد مسلمانان جایگاهی ویژه دارد، چون نزد خداوند از مقام و منزلتی والا برخودار است، و این مقامْ به واسطه تقدیم خالصانه فرزندان در راه خدا و استواری و عبودیت ایشان است.
از اینرو، مؤمنانِ حاجتمند و دردمند او را به درگاه حضرت باری تعالی شفیع و واسطه قرار میدهند، و غم واندوهشان را با زیارت مزار آن بانو میزدایند.
R A H A
04-04-2012, 03:24 AM
ای همسر بافضیلت امیرالمؤمنین علیهالسلام ، دختر دلاوران عرب، ام البنین!
خدا تو را رحمت کند! نیک همسری برای علی علیهالسلام بودی؛ هم او که به برادرش عقیل فرمود:
زنی را به همسریم اختیار کن که فرزندانی شجاع برایم به دنیا آورد و «عقیل»، نام تو را بر زبان آورد که شجاعتر از پدران تو، در عرب نبوده است.
و تو، چهار پسر رشید برای علی علیهالسلام آوردی تا دوست داران فرزندان زهرا علیهاالسلام باشند و فدائیان حسین علیهالسلام در روز عاشورا.
اگر تو نبودی، چگونه در کربلا، «عباس» دلاور، علمدار دلیر حسین میشد که یزید، لعنت خدا بر او باد ـ از شجاعت او در نگهداری عَلَم در شگفت مانده بود؛ آنجا که دید بر پیکر علم سپاه حسین، تیر بسیار نشسته، مگر جای دستهای علمدار. حیرتزده پرسید: این عَلَم در دست چه کسی بوده است، که با این همه تیر، علم را رها نکرده است؟
ای بانوی شرافت و ادب! کرامت تو را میشود در زلال آیینه اباالفضلت دید؛ آنجا که امان نامه شیطان را به سینه خاک کوبید و گفت: حیرتا! زاده ام البنین امان داشته باشد، اما میوه نازنین رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوس �م زاده زهرای مطهّر، امان نداشته باشد؟
اگر تو همسر امیرالمؤمنین نبودی، چه کسی ماه بلند بالای بنی هاشم را به دنیا میآورد، که از طلعت زیبا و جمال دل آرایش، عرب، انگشت حیرت به دندان میگزید؟
بانوی بافضیلت بودی که ابوالفضل را چنان تربیت کردی، تا پشت و پناه حسین و لشگرش باشد و از کشتههای دشمن، پشته بسازد.
مرحبا به مادریت، ای مادر ادب! که به نوباوگان خویش فرمودی: از سر ادب. به گلهای زهرا علیهاالسلام ، «آقا و مولا» خطاب کنند، نه «برادر». خدا تو را رحمت کند.
هنوز صدای مرثیههایت در بقیع، در گوش زمان جاری است:
دیگر به من «مادرِ پسران» نگویید؛ چون مرا به یاد شیران قوی پنجهام میاندازید. من پسرانی داشتم که مرا به نام آنها، «ام البنین» میخواندند.
اما اکنون دیگر برای من پسری نمانده است؛ چهار فرزندم، همچون عقابان تیز پنجه بودند که با مرگ سرخ، زندگی را وداع گفتند.
ای مادر وفا، که روح شریف چهار پسر وفادارت ـ «عباس و جعفر و عثمان و عبداللّه» تجلیگاهِ وفای تو به علی علیهالسلام و اولاد علی علیهالسلام گردید.
که وفای آنان، درخششی از وفای تو بود!
آیا از شجاعت پدرانت که در رگهای تو جاری بود و از شرافت و فضیلتی که در تو میجوشید، غیر از این انتظار میرفت که فرزندت، قمر بنی هاشم، عبّاس رشید باشد که بر فوج اهریمنان تاخت.
چه نیک میشناختی فرزندانت را که در رثای آنان سرودی:
به من خبر دادند که عباس، با دستهای بریده، با صورت به زمین افتاده اما پسرم! میدانم که اگر عمود آهنین بر سرت نمیکوفتند و شمشیر در دست میداشتی، هیچ کس یارای نزدیک شدن به تو را نداشت.
خدا تو را رحمت کند، ای شجاعزاده شجاع پرور، مادر پسران، ام البنین!
R A H A
04-04-2012, 03:25 AM
دیگر مرا ام البنین نخوانید
دیگر مرا ام البنین نخوانید؛ تا جای پای خاطرات برهنه کودکیهای پسرانم در ساحل خالی دریای توفانی خیالم، با اندوه مادرانهام، پُر نشود!
کدام تندیس تاریخی، در میانه میدان شهر آرزوهای زیر تیغ رفتهام، میتواند گوشهای از پیکره دست نیافتنی عباس علیهالسلام را تجسمی دوباره بخشد؟
آن بغض پنهان در رجزهای ناخوانده «ابن اسداللّه» که در ابهت غرش هیچ شیری بازگو نخواهد شد، تارهای حنجره زخمی مرا نیز از صدای زندگی انداخته است!
مرا به نام مادر خطاب نکنید، تا گهواره عقاب تیزبال بنیهاشمیام، بر فرار قله کوههای غرورم، با لرزش دستان ناامیدم از حرکت باز نایستد!
چه کسی برق آسمان چشمان درخشان او را به باران خون و اشک تبدیل کرد؛ بیآنکه از صدای رعدآسای تکان بال و پرش بهراسد؟
پدرش علی علیهالسلام که دست خدا بود، او را به دور دستترین نقطه آسمانی، مشق پرواز داده بود تا پنجه هیچ کفتاری نتواند بال و پرش را زخمیِ خیانت خویش کند!
آه از آن لحظهای که عقابی بر زمین بیفتد!
همین است که از عاشورای خبر مصیبت علقمه تا کنون، زمین زیر پایم میلرزد و من برای پیریام، عصایی نمییابم جز قامت خمیده زینب علیهاالسلام که مهتاب نیمه جان شبهای کوری دلم گشته!
R A H A
04-04-2012, 03:26 AM
پاياني غم انگيز
زندگی سراسر مهر و عاطفه و مبارزه امالبنین علیهاالسلام ، رو به پایان بود. او به عنوان همسر شهید، رسالت خویش را به خوبی به پایان رسانید و فرزندانی تربیت کرد که فداییِ ولایت و امامت بودند.
او، بعد از زینب کبری علیهاالسلام دار فانی را وداع گفت، ولی تاریخ نگاران سال ارتحال او را متفاوت نگاشته اند، به طوری که عدهای آن را سال 70 ق بیان کردهاند و عده دیگری تاریخ وفات آن مادر فداکار را، سیزدهم جمادی الثانی سال 64 ق دانستهاند که نظر دوم از شهرت بیشتری برخوردار است.
امالبنین را در بقیع، در جوار امام حسن مجتبی علیهالسلام ، فاطمه بنت اسد علیهاالسلام و دیگر شخصیتهای اسلامیِ مدفون در آنجا به خاک سپردند
R A H A
04-04-2012, 03:27 AM
خورشید همواره در چشمان مادرانی طلوع میکند که به دور دستها خیره شدهاند و برای فرداها مردان و زنانی میپرورانند تا در زمین، این امانت الهی، جانشینی آسمانی باشند.
دامان تربیت مادران مهد پرورش انسانهای پاک و خدایی است و ما با نگاهی درسآموز از زندگانی این مادران توشه معرفتبرمیچینیم.
یکی از مادران برجسته تاریخ «ام البنین، فاطمه کلابیه» است که زندگی او مالامال از عشق به ولایت و امامتبوده و در تربیت فرزندان دلیر و شجاع و با ادب چون عباس بنعلی(ع) بسیار موفق بوده است.
تولد و رشد او در خاندان با اصالت و شجاع، صفات و ویژگیهای فردی این بانو و صبر و بردباری در خانه امامت و تربیت فرزندانی که همگی پیرو امام خویش بوده و تا آخرین لحظات زندگی خویش دست از ولایت نکشیده اند و پیامرسانی و مبارزه سیاسی این بانوی کریمه همه و همه نشان از مجد و عظمت وی دارد
R A H A
04-04-2012, 03:27 AM
ام البنین علیهاالسلام از نگاه اهل بيت عليهم السلام
محبت بی شائبه ام البنین در حق فرزندان رسول خدا صلی اللهعلیهوآله و فداکاری فرزندان وی در راه سیدالشهدا، در تاریخ بی پاسخ نماند.
اهل بیت علیهمالسلام هم در احترام و بزرگداشت وی کوشیدند و بسیار از او قدردانی کرده، او را سپاس گفتند.
زینب کبری علیهاالسلام پس از رسیدن به مدینه، به محضرش شتافت و شهادت فرزندانش را به او تسلیت گفت.
ایشان همچنین در مناسبتهای دیگر مثل عیدها، برای ادای احترام، به محضر ام البنین علیهاالسلام مشرّف میشد.
R A H A
04-04-2012, 03:29 AM
حضرت ام البنين علیهاالسلام در نگاه علما
عالم جلیل القدر، زین الدین عاملی، شهید ثانی درباره حضرت امالبنین علیهاالسلام میگوید:
«امالبنین از بانوان با معرفت و پر فضیلت بود. نسبت به خاندان نبوت، محبت و دلبستگی خالص و شدید داشت و خود را وقف خدمت به آنها کرده بود.
خاندان نبوت نیز برای او جایگاه والایی قائل بودند و به او احترام ویژه میگذاشتند.»
همچنین علامه سید محسن امین میگوید: «ام البنین علیهاالسلام ، شاعری خوشبیان و از خانوادهای اصیل و شجاع بود.»
علی محمد علی دُخَیِّل، نویسنده معاصر عرب در وصف این بانوی بزرگوار مینویسد:
«عظمت این زن (ام البنین) در آنجا آشکار میشود که وقتی خبر شهادت فرزندانش را به او میدهند، به آن توجه نمیکند، بلکه از سلامت حضرت امام حسین علیهالسلام میپرسد؛ گویی امام حسین علیهالسلام فرزندِ اوست نه آنان».
R A H A
04-04-2012, 03:30 AM
هجوم به خانه زهرا علیهاالسلام
هنوز از وفات رسول الله صلىاللهعلیهوآله چند لحظهاى بیش نگذشته بود و وجود شریف آن حضرت كفن و دفن نشده بود كه فریب خوردگان دنیا گرد هم جمع شدند و بر خلاف وصایا و سفارشات پیامبر صلىاللهعلیهوآله به تعیین خلیفه اقدام كردند.
پس از این واقعه، براى گرفتن بیعت از حضرت على و حضرت فاطمه علیهماالسلام به طرف خانه فاطمه آمدند.
علماى متعصّب اهل سنّت كه بسیارى از حقائق را مخفى كردهاند، نوشتهاند: یکی از افراد شعلهاى از آتش در دست داشت و تهدید كرد كه اگر با ابوبكر بیعت نكنید خانه را به آتش خواهم كشید.
فاطمه علیهاالسلام فرمود: اگر چه خانه دختر رسول خدا باشد؟
او گفت: آرى.(1)
در ادامه این رویداد ابن جریر طبرى مىنویسد:
سبب شهادت حضرت فاطمه علیهاالسلام این بود كه قنفذ غلام عمر با غلاف شمشیر به ایشان ضربهاى وارد كرد كه در اثر آن فرزندش محسن را سقط كرد و دچار بیمارى سختى شد و بعد از آن به أحدى از كسانى كه او را اذیت نمودند اجازه نداد تا بر او داخل شوند.»(2)
http://img.tebyan.net/small/1388/12/20100302144700739_baner.jpg
پینوشتها:
1. الامامة والسیاسة، ابن قتیبه، مؤسسة الحلبى، ج1، ص18؛ العقد الفرید، ابن عبد ربّه، مطبعة الأزهریّة، ج3، ص63؛ تاریخ الامم والملوك، همان، ج3، ص202؛ شرح نهجالبلاغة، ابن ابى الحدید، داراحیاء التراث العربى، ج2، ص56.
2. دلائل الامامة، ابن جریر طبرى، مؤسسة البعثة، ص134؛ بحارالأنوار، همان، ص170.
R A H A
04-04-2012, 03:31 AM
يكي از عاليترين الگوهاي قابل پيروي براي انسانها بويژه زنان ، حضرت صديقه طاهره ، فاطمه زهرا سلام اللّه عليها است. درباره زندگاني حضرت زهرا سلام اللّه عليها كتابهاي بسياري به رشته تحرير درآمده اما بررسي كاربردي و ارائه الگوهاي رفتاري آن حضرت كمتر موردتوجه قرار گرفته است. كه در اين مقاله به طور مختصر به برخي از آنها اشاره مي شود.
۱- محبت به فرزند:
دانشمندان علوم تربيتي مي گويند: كودكان در تمام دوران كودكي به محبت و اظهار علاقه نيازمندند. كودك مي خواهد پدرومادر او رادوست داشته باشند و نسبت به اواظهار علاقه كنند. كودك چندان توجهي به لباس ، خوراك و محل زندگي ندارد اما به اين موضوع توجه دارد كه آيا او را دوست دارند يا نه؟
درس محبت در خانه حضرت زهرا سلام اللّه عليها بطور كامل ارائه مي شد و آن حضرت كه خود ازسرچشمه محبت وعطوفت رسول خدا صلی الله عليه و اله و سلم سيراب شده و قلبش كانون محبت به همسرو فرزندانش بود در اين جهت نيز وظيفه مادري خود را به بهترين شكل انجام مي داد.
سلمان فارسي مي گويد: روزي حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه عليها راديدم، كه مشغول آسياب كردن غله است. فرزندش حسين عليه السلام به گريه افتاد و بي تابي مي كرد.عرض كردم : براي كمك به شما ، غله را آسياب كنم يا بچه را آرام نمايم؟ حضرت فرمود: من به آرام كردن فرزند اولي هستم. شما آسياب را بچرخانيد.2
۲- همبازي با فرزندان
يكي از نيازهاي طبيعي كودك، بازي كردن است كه براي او هم ورزش جسمي است و هم ورزش فكري ، موجب شادي روح و روان او شده و او را با نشاط بار مي آورد.
حضرت زهرا سلام اللّه عليها به اين نكات ظريف توجه داشت. نقل شده فاطمه سلام اللّه عليها فرزندش حسن عليه السلام را روي دست مي گرفت و بالا مي انداخت و حركت مي داد و مي فرمود:
اشبه أباك ياحسن واخلع عن الحق الرّسن
واعبد الهاً ذامنن ولاتوال ذا الاحسن
«اي حسن ، نظير پدرت باش و ريسمان ظلم از حق دور كن، و خداوندي را كه صاحب نعمت هاست پرستش كن و با افراد تيره دل دوست مباش.»
فاطمه سلام اللّه عليها حسين عليه السلام را نيز به بازي مي گرفت و با شادمان كردن او مي فرمود:
انت شبيه بأبي لست شبيهاً بعلي
«تو همانند پدرم هستي، و شبيه علي نيستي»
علي عليه السلام با شنيدن اين جمله مي خنديد و شاد مي شد.
R A H A
04-04-2012, 03:31 AM
حکایاتی از آئین همسرداری وادب زهرا (س):
الف - زهرا از دیدگاه علی (ع) :
پاسخ صریح وزیبای علی (ع) به پیامبر (ص) در فردای عروسی ، فاطمه را بهترین یار ومدد کاردر طاعت حق معرفی می کند . وقتی که پیامبر (ص) از او پرسید : زهرا را چگونه یافتی ؟ عرض کرد : نعم العون علی طاعه الله . فاطمه چه خوب یاوری برای طاعت الهی است ..
R A H A
04-04-2012, 03:32 AM
ب - ایثار وتعاون زهرا (س) :
ایثار واز خودگذشتگی یکی از مهمترین عوامل استحکام روابط میان اعضای یک مجموعه است ، نمونه ای از ایثار وگذشت در زندگی هر انسانی نشانه بزرگی روح وعلو همت اوست . در زندگی فاطمه (س) وایثار در برابر شوی بزرگش نمونه های بارزی به چشم می خورد . هنگامی که پیامبر آندو را مشغول کار دید از آنها پرسید کدامیک از شما خسته ترید ؟ هر یک از آنها دیگری را مقدم دانسته واو را خسته از مشقت کار ذکر کرد.
R A H A
04-04-2012, 03:32 AM
تقدیم به ام البنین (علیها السلام)
روزی که علی بن ابیطالب با عقیل مشورت کرد و از آن پیر نسب شناس همسری خواست که (ولدتها الفحوله) فرزندانش شیر مردان روزگار باشند، هیچ کس حتی عقیل نفهمید که چرا و از چه جهت؟ اما تو را نمی دانم. تا بحال فکر نکرده بودم شاید می دانستی. پس بگذار بگوئیم نمی دانستی.
تو! فاطمه کلابیه! که به پاکدامنی شهره بودی... اما چون تو کم نبودند در آن عصر و او تو را برگزید. نمی دانم آنروز به او چگونه جواب دادی، اما آنقدر می دانم که نوعروس خانه حیدر شدی.
نامت فاطمه بود؛ اما دوست نداشتی فاطمه صدایت کند. نخستین بار که تو را فاطمه خواندند، نشستی و در غم تنهاترین بانوی آسمانی، زار گریستی و یادش را در دل زنده نگاه داشتی. خود را با آفتاب عظمت او مقایسه نمودی و گفتی: "مرا فاطمه مخوانید. فاطمه کوثر رسول است، مادر هستی است. من کنیز اویم، البته اگر این افتخار نصیبم شود."
و باز مردم دهان ناپاک مدینه سخن آغاز کردند که دیگر حسنین و زینبین روز خوشی نمی بینند! (مگر نه اینست که همین مردم آنها را یتیم کرده بودند با یاری نکردن علی و فاطمه؟؟!) اما آن روز تو با علی شرطی کردی که: مولای من! دیگر مرا فاطمه مخوانید که با هر بار بردن نام آن کوثر رسول تن کودکان را لرزان می بینم! روز اول به خدمت زینب رفتی که طفلی٦ ساله بود و گفتی که به خدمت خانه و شما آمده ام! کدبانوی خانه شمائید خانمم! و اینگونه زندگی آغاز شد تا آنزمان که خدا به تو و علی فرزندی عطا کرد.
و باز هم شروع کردند که: دیگر تمام شد. فرزند خودش که بیاید دیگر اولاد زهرا از چشم میافتند اما...
آن روز که برخاستی کودکان و علی بر سر سفره غذا بودند. عباست را آرام در آغوش گرفتی و نزدشان رفتی و ناگهان همه دیدند بجز زمین که بر گرد سر این کودکان و پدرشان می چرخد کودک شیرخواره ای و مادرش نیز خود به تنهایی گردشی عظیم آفریده اند که عالمیان را انگشت حیرت به دهان گذاشته...
عباس من به فدایتان! آرام آرام میگفتی و میگریستی. به فدای تو حسن جان! به فدای تو زینب جان. به فدای تو ام کلثوم و ناگهان دیگر فدایش کردی... به فدایت شود حسین فاطمه. من کنیز این خانه ام و شمایان اربابان فضل و کمال! کنیززاده را چه به برابری و برادری با شما...
آری، تو کوثر رسول نبودی؛ اما درس آموخته مکتب او بودی، اما اکنون بقیع، مهمانی تازه دارد. رفتی و عاشقانه در جوار مادر علی (عليه السلام) و فرزند او امام حسن مجتبی (عليه السلام) رخ در خاک دلربای بقیع کشیدی.
غروب غم انگیز تو بانوی فاطمی سرشت را به حق باوران و شیفتگان خاندان رسول اکرم (صلوات الله علیه) تسلیت می گوییم
R A H A
04-04-2012, 03:33 AM
http://shiaupload.ir/images/n7k22z2n9g3ce22aorn.gif
بی بال و پر
مخوان جانا دگر ام البنینم
که من با محنت دنیا قرینم
مرا ام البنین گفتند چون من
پسرها داشتم زان شاه دینم
ولی امروز بی بال و پَرَستم
نه فرزندان، نه سلطان مبینم
مرا ام البنین هرکس که خواند
کنم یاد از بنین نازنینم
به خاطر آورم آن مه جبینان
زنم سیلی به رخسار و جبینم
http://shiaupload.ir/images/n7k22z2n9g3ce22aorn.gif
R A H A
04-04-2012, 03:34 AM
د - تقسیم کار:
یکی از نمادهای زندگی مشترک زندگی علی (ع) وفاطمه (س) تقسیم مطلوب وظایف ناشی از زندگی مشترک بود . وقتی که پیامبر تقاضا کردند تا کارها را میان آن دو تقسیم کند ، رسول خدا (ص) کارهای خانه را به فاطمه (س) سپرد ومسئولیت خارج از منزل را به علی (ع) واگذار کرد . زهرا (س) بارها اظهار خشنودی می کرد ورضایت خود را از تقسیم ابراز می داشت .
R A H A
04-04-2012, 03:35 AM
http://www.shiaupload.ir/images/91588954672230889017.jpg
باز شدن در با نام حضرت فاطمه علیها السلام
سیـّد جلیل ، علی نقی کشمیری ، فرزند صاحب کرامات باهره حاج سید مرتضی کشمیری- فرمود:
از فاضل محترم جناب آقای سیدعباس لاری شنیدم که فرمود:
دراوقات مجاورت درنجف اشرف برای تحصیل علوم دینیه ، روزی ازماه مبارک رمضان طرف عصر، خوراکی برای افطار خود تدارک کرده درحجره گذاردم و بیرون آمده در را قفل کردم .
پس ازادای نماز مغرب وعشا و گذشتن مقداری از شب ، برگشتم مدرسه برای افطار کردن، چون به درحجره رسیدم، دست درجیب نموده کلید را نیافتم .
اطراف داخل مدرسه را تفحص کردم و از بعضی طلاب که درمدرسه بودند پرسش نمودم اما کلید را نیافتم .
به واسطه فشار گرسنگی و نیافتن راه چاره ، سخت پریشان شدم ؛ ازمدرسه بیرون آمده متحیرانه درمسیرخود تا به حرم مطهر می رفتم و به زمین نگاه می کردم، ناگاه مرحوم حاج سید مرتضی کشمیری اعلی الله مقامه را دیدم .
سبب حیرتم را پرسید، مطلب را عرض کردم، سپس با من به مدرسه آمد و مقابل حجره ام فرمود:
می گویند نام مادر موسی را اگر کسی بداند و بر قفل بسته بخواند باز می شود، آیا جده ما حضرت فاطمه علیها سلام کمتر از اوست؟
سپس دست به قفل نهاد و ندا کرد : " یا فاطمة" ، قفل باز شد .
پی نوشت:
داستان های شگفت ، شهید دستغیب، صص 133 و134.
R A H A
04-04-2012, 03:35 AM
http://rawalpindi.icro.ir/files/news/496396/84.jpg
منظومه غم
فاطمه، یادگار رسول خدا و تنها دختر اوست.
مدینه، عطر محمد(ص) را از او استشمام می کند و در خـَلق و خـُلق، به او می نگرد که « آینه مصطفی نما» است.
فاطمه ، موهبت بزرگ خدا به بشریت است .
کوثر همیشه جوشان و جاری ، و فیض گستر ابدی است.
اما بانویی است شکسته بال و پر، رنجدیده و محزون، غریب و بی پناه، و در داغ رحلت رسول خاتم، دل شکسته و مغموم.
مگر چند روزاز آن « ماتم بزرگ» ، از رحلت آخرین سفیر حق، از کوچ آخرین منادی ملکوت گذشته ، که باغ رسالت چنین خزان و گل عصمت این گونه پرپر شده است؟ مدینه، بوی غم و رنگ ماتم دارد.
آنان که در پی « چگونه زیستن » و یافتن « الگوی حیات» بودند، به فاطمه می نگریستند . فاطمه در طاعت ، خشیت ، عفاف ، حجاب و حیا، « میزان» بود.
چشمه سار حکمت و رحمت و عطوفت بود.
خشم و رضای او، میزان خشم و رضای رحمان بود، جلوه همه کمالات مکتب ، و مظهر همه خوبیهای انسان!
دختر رسالت بود ، همسر ولایت ، و مادر امامت.
بانوی بانوان جهان بود، « سیدة نساء العالمین ».
اما اینک... پس از وفات امین وحی،
در خلوت غمگین مولا، تنهاترین انیس لحظه های غربت اوست.
علی (ع) را یگانه محرم راز ، و مرهم دردهای جانگداز!
راستی ، داستان « رخ کبود» ، « بازوی ورم کرده » ، « میخ در» و « سینه مجروح» چیست که کتاب تاریخ را با غم ، رنگ زده است؟
کیست مفسر آن رازهای پنهان و دردهای نهان؟
گرچه رسول مدنی در مدینه، خفته درخاک است، اما چشم خدایی اش بصیر و بیناست ، و جسارت ها در همین مدینه، پیش چشمان بیدار رسول، شکل می گیرد.
این « مادر نمونه تاریخ » در کوچه های پر ازغربت مدینة النبی ، در پی دستی است که به یاری و حمایتش برخیزد و در جستجوی پایی است که برای احقاق حقش به راه افتد و زیانی که به دفاع از او در کام بچرخد!
سلام بر آن سینه زخمی، که بوسه گاه محمد (ص) بود و عطر بهشت را با خود داشت.
وقتی بلبلی به فراق گل مبتلا می شود،
چه می ماند، جز نالیدن و گریستن و فغان ؟
اینک، مدینه پیامبر، محل التقای این فراق ها و کانون فراق گل ها و بلبل هاست.
فاطمه، در فراق محمد سوخت،
و اینک، علی در فراق زهرا می گدازد.
و .... حسنین و زینبین، گل های نوشکفته این بوستان عرشی اشک می ریزند و عزادارند.
فراق فاطمه، تنها علی را داغدار نکرده است،
چشم فضیلت در این مصیبت عظمی می گرید ، آه از نهاد حق برمی خیزد و کوه غم بر دوش « امت رسول (ص) » سنگینی می کند.
و مدینه انس گرفته به این « محبوبه خدا» ؛ چگونه است؟
« یک طرف ، دل شکسته حسین و زینب و حسن
یک طرف علی ز رحلت تو سوگوار
رفتی ای قرار دل
ای که پر کشیده ای به سدره حضور و بارگاه نور
خانه تو مانده است،
با چهار کودک یتیم و یک علی در انتظار ....»
چگونه باور کردنی است، آن همه جفا بر آل مصطفی؟
و آن بی حرمتی به حریم فاطمه؟
هر روز، آن رسول بزرگ، هنگام عبور از برابر خانه فاطمه، به اهل آن خانه که طاهر و مطهر بودند، سلام می کرد و آیه تطهیر می خواند.
دست و سینه زهرا، بوسه گاه محمد (ص) بود،
« مودت ذی القربی» سفارش پیامبر و مزد رسالت بود،
چه زود، صاحبان هوس بر اسب فتنه سوار شدند و میراث نبوی را غارت کردند ، و ودیعه رسول را آزردند!
« بعد از آن همه شهید، بعد از آن همه سفارش اکید، آن همه حدیث و آیه، وعده و وعید، اینک اهل بیت ، مانده در کنار، بنگر این جفا به جای آن جفا، بنگر این ستم به جای آن صفا، چهره زمانه گشته شرمسار شیعیان راستین فاطمه، دل شکسته، داغدار و چشم های اشکبار...»
راستی ... قبر فاطمه کجاست؟
و چرا در مدینه، انسان زائر در می ماند که عقده دل در سوگ « بضعة الرسول» کجا بگشاید و اشک دیده، پای کدام نخل بریزد و نشان « بیت الاحزان» را از که بپرسد و در کجا ایستاده، بر « فاطمه» سلام دهد؟
در مدینه چه گذشت و اکنون چه می گذرد؟
یک سوی، جوشش صداقت و اطاعت و وفا وعشق به اهل بیت عصمت بود و شیدایی و شیفتگی سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و...
سوی دیگر ، کینه های بدر و خیبر و حنین.
و اکنون نیز مگر جز این است؟
باز هم صدای پای حمله قبایل قریش،
باز هم مدینه مانده درحصار !
« تا نسوزد دل، نریزد اشک و خون از دیده ها»
این نشانه پیوند و همدلی با فاطمه و همدردی با علی و زینب است.
نام « فاطمه» ، از تاردل ها نوای غم بر می آورد.
یاد « زهرا»، واژه های محزون وغربت زده را به « غمنامه» تبدیل می کند.
و ... « ایام فاطمیه» ، مجموعه ای است از جگرهای سوزان، چشمهای گریان، عزاداران سیه پوش، عاشقان درد آشنا، شیعیان وفادار، احساس های یتیمانه و دردهای تنهایی.
مرور اوراق کتاب تاریخ، یاد آور « رنج های شیعه » و درد و داغ « آل الله » است.
خدا را شاکریم که نعمت « غم زهرا» عطایمان کرده و ما را نمک گیر سفره « محبت اهل بیت » ساخته است. از این رو، روحمان با " اولاد علی و فاطمه " همنوایی دارد و جز از " کوثر ولایت" سیراب نمی شود و جز از " شراب مودت" جام بر نمی گیرد.
خوشیم که جرعه نوش ولاییم و اسیر سلسله غم این خاندان.
محبتمان منحصر در " ذی القربی" است.
خاندانی که هم شایسته " دوست داشتن" اند، هم اشک ریختن بر رنجهایشان و سوختن در مصیبت ها و داغ هایشان.
امروز ما ، در فاطمیه ای به وسعت ایران اسلامی، سر بر شانه " مظلومیت شیعه" می گذاریم و آرام آرام می گرییم ؛ چون شمع می سوزیم و پیوسته در پی آنیم که جواب سؤال های بی پاسخ مانده خویش را بیابیم.
می خواهیم باز هم سری به مدینه بزنیم ، بر سفینه نجات " عترت" سوار شویم و از موج ها بگذریم.
" موج فتنه ها و کینه ها فرا گرفته باز هم ،
دامن مدینه و حجاز را .
" اهل بیت " در میان موج های سهمگین ، یک " سفینه " اند، ثابت و نجابت بخش و استوار، مایه امید و رشته قرار
لیکن این سفینه نجات هم شکسته است
دست و بازوی امیر عشق بسته است
چشم روزگار، مانده همچنان در انتظار
این دل شکسته، پای خسته، بی شکیب مانده بی قرار "
و ... سوگنامه " بانوی بانوان" را نهایتی نیست.
کتاب غم وغربت زهرا، تا ابدیت و تا دامنه محشر گشوده است، تا درس های ناگفته و ناشنوده این مکتب و کتاب، به گوش همگان برسد.
پایان غم فاطمه ، صبح قیامت است و عرصات داوری خدا.
سلام بر آن" منظومه غم " که بی پایان است...
جواد محدثی
R A H A
04-04-2012, 03:36 AM
مصحف فاطمه«س» چيست؟
سؤال: گويند حضرت فاطمه(س) كتابي به نام مصحف دارد، كه قرآن جامع همان است، و در دست امامان(ع) دست به دست مي گشته، و اكنون در نزد حضرت مهدي آل محمد(عج) است، و هنگام ظهور، آن را آشكار مي سازد، آيا اين مصحف با قرآني كه در همه جا در دسترس ماست، فرق دارد؟
پاسخ: قرآني كه اكنون در همه جا در دسترس است، تحريف و كم و زياد نشده، بلكه همان قرآني است كه با املاء پيامبر اكرم(ص) نوشته شده و تنظيم گشته است، و شخص پيامبر(ص) در نام گذاري سوره ها و تقسيم قرآن به 114 سوره، و تنظيم آن به همين صورت فعلي نظارت كامل داشته است.
ولي مصحف فاطمه زهرا(س) كتاب ديگر با محتواي ديگر است، و هيچ گونه تضادي با قرآن ندارد. توضيح اين كه، مطابق روايات، مصحف فاطمه(س) كتاب مخصوصي است با مطالبي كه آن مطالب از ناحيه فرشته مخصوص يا جبرئيل به حضرت فاطمه(س) القاء شده، و حضرت علي(ع) آن را نوشته و تدوين كرده است، در اين كتاب سخني از حلال و حرام نيست، بلكه مشتمل بر حوادث غيبي آينده و اسرار آل محمد(ص) است، و در نزد امامان(ع) دست به دست مي گشته، و اكنون در نزد حضرت مهدي(عج) است و هنگام ظهور آن را آشكار مي سازد، بنابراين نسبت فوق نارواست.
در اين راستا نظر شما را به چند روايت زير جلب مي كنيم
1 - شيخ كليني به سند خود از ابوعبيده نقل مي كند: كه يكي از اصحاب از امام صادق(ع) پرسيد:
«مصحف فاطمه(س) چيست؟»
امام صادق(ع) پس از سكوت طولاني فرمود: «فاطمه(س) 75 روز بعد از رسول خدا(ص) زنده بود، و در اين ايام از فراق پدر، بسيار غمگين بود.
جبرئيل نزد فاطمه(س) مي آمد، و او را دلداري مي داد و احوال و مقام هاي پدرش را براي او بيان مي كرد، و از حوادث آينده و غيبي در مورد ظلم هاي دشمنان به فرزندانش به او خبر مي داد، حضرت علي(ع) آن مطالب را مي نوشت، و آن (مجموعه) نوشته شده، همان مصحف
فاطمه(س) است.
R A H A
04-04-2012, 03:39 AM
روزي يكي از شاگردان امام صادق(ع) به نام حماد بن عثمان در محضر آن حضرت بود، سخن از مصحف فاطمه(س) به ميان آمد، حماد مي گويد:
از آن حضرت شنيدم درباره مصحف فاطمه(س) چنين فرمود: «هنگامي كه رسول خدا(س) رحلت كرد، فاطمه(س) بسيار اندوهگين شد كه اندازه آن را كسي جز خدا نداند، در اين هنگام فرشته اي به حضور فاطمه(س) مي آمد، فاطمه(س) را دلداري مي داد، و با او هم سخن مي شد، فاطمه(س) حاضر شدن فرشته را احساس مي كرد، و صدايش را مي شنيد، ماجرا را به حضرت علي(ع) خبر داد،
حضرت علي(ع) به فاطمه(س) فرمود:
«وقتي كه حضور فرشته را احساس كردي و صدايش را شنيدي، به من بگو.»
آنگاه فاطمه(س) به حضرت علي(ع) خبر مي داد، حضرت علي(ع) نزد فاطمه (س) مي آمد و هرچه (از فاطمه يا از فرشته) مي شنيد، مي نوشت.
تا آن كه از آن نوشته ها مجموعه اي به نام مصحف، تدوين شد، در آن مصحف چيزي از حلال و حرام نيست، بلكه در آن از حوادث (غيبي) آينده، خبر داده شده است.»
3 - امام صادق(ع) در سخن ديگري فرمود:
«مصحف فاطمه(س) در نزد ما است، معتقد نيستم كه در آن، چيزي از قرآن باشد، آنچه را كه مردم به آن نياز دارند در اين وجود دارد، و ما به كسي احتياج نداريم، در آن مصحف، حتي مجازات يك تازيانه و نصف تازيانه و يك چهارم تازيانه و جريمه خراش هست.»
4 - امام صادق(ع) در ضمن گفتار و احتجاج در رد مخالفان فرمود:
«اگر آنها راست مي گويند، مصحف فاطمه(س) را كه وصيتش در آن است، و سلاح پيامبر(ص) نيز همراه آن است بيرون آورند.»4 يعني مصحف فاطمه(س) در نزد ما است، و وصيت حضرت زهرا(س) كه در آن مصحف ذكر شده مخالفان را تكذيب مي كند.
5 - فضيل بن سكره مي گويد:
به محضر امام صادق(ع) شرفياب شدم، به من فرمود:
آيا مي داني كه اندكي قبل چه چيزي را مطالعه مي كردم؟
گفتم: نه،
فرمود: به كتاب فاطمه (س) مي نگريستم، نام همه سلاطين كه در زمين فرمان روايي مي كنند و همچنين نام پدران آنها در آن، ذكر شده است، ولي من از نوادگان امام حسن(ع) (و زمامداري آنها) چيزي را در مصحف نديدم.»
از اين روايات فهميده مي شود، كه مصحف فاطمه(س) كتابي غير از قرآن است، و حاوي مطالبي از اخبار آينده و اسراري است كه توسط جبرئيل يا فرشته ديگر به حضرت فاطمه(س) القاء شده، و نيز مشتمل بر وصيت حضرت زهرا(س) مي باشد كه حضرت علي(ع) آن مطالب را تنظيم و تدوين نموده است، و اين مصحف در نزد امامان(ع) مي باشد.
بنابراين آنچه بعضي به شيعه نسبت داده اند كه مصحف فاطمه(س) در نزد شيعيان همان قرآن حقيقي است و امام عصر(عج) هنگام ظهور، آن را آشكار مي كند، و آن غير از اين قرآني است كه در دست رس مسلمانان مي باشد، نسبت بيهوده و ناروا است.
:پي نوشت ها
1- اصول كافي، ج1، ص241، حديث.50
2- همان، ص240، حديث.2
3- همان، حديث.3
4- همان، ص241، حديث.4
5- همان، ص242، حديث8
به نقل از: پاسدار اسلام- ش246
R A H A
04-04-2012, 03:41 AM
ذ - محبت به همسر (رعایت یکدیگر ) :
پیامبر اکرم (ص) بارها دختر وداماد گرامی اش را به محبت یکدیگر سفارش می فرمود . روزی به زهرا فرمودند : دخترم شوهر تو بهترین همسرهاست تو را از نافرمانی او بر حذر می دارم . سپس به علی (ع) فرمود : علی جان به همسرت مهربانی کن زیرا فاطمه پاره تن من است . رنج او رنج من است وشادی او خشنودی من است .
ه - رازداری زهرا (س):
روزی فاطمه (س) به حضورپدرش رسید در حالیکه آثار ضعف وگرسنگی از چهره فرخنده اش نمایان بود . رسول خدا (ص) با مشاهده این حالت دستهایش را به سوی آسمان بلند نمود وگفت : خدایا گرسنگی فرزندم را به سیری تبدیل کن ووضع او را سامان بده .
آری زهرا (س) از فقر خانه علی شکوه نمی کند وپیامبر بدون اینکه زهرا سخنی یه او بگوید از ضعف وگرسنگی او باخبر می شود . که این خود یکی از نمونه های پایبندی یه اساس واسرار خانواده است .
R A H A
04-04-2012, 03:42 AM
ز- فداکاری وصبر بر فقر :
صبح یکی از روزها که علی (ع) وفاطمه در کنار هم بودند علی (ع) برای رفع گرسنگی شدید خود از همسرش غذایی را طلب کرد . زهرا (س) گفت : خود دو روز است که چیزی نخورده ام وهر چه در خانه بود برای شما وفرزندان آورده ام .
علی (ع) فرمود : چرا مرا از این امر آگاه نساختی ، تا برای تهیه غذا اندیشه کنم . زهرا (س) پاسخ داد : از خدای خود شرم کردم که چیزی از تو بخواهم که انجام آن برای تو دشوار باشد .
ح - نگاه شفا وروح بخش :
امیرالمؤمنین(ع) می فرمایند : هیچ گاه فاطمه از من نرنجید. واو نیز هرگز مرا نرنجاند . او را به هیچ کاری نرنجاند. او را به هیچ کاری مجبور نکردم . وهر گاه بصورت ورخساره اش نظاره می کردم تمام غصه های من برطرف می شد . ودردهایم را فراموش می کردم . بخدا قسم هرگز کاری نکردم که فاطمه خشمگین شود . او نیز هیچ گاه مرا خشمگین نکرد . آری فاطمه (س) برای ایجاد یک محیط آرام وبا صفا در درون خانه بود وآنچه می گفت در جهت اهداف همسر فداکار ودلاورش بود .
R A H A
04-04-2012, 03:45 AM
بسم الله الرحمن الرحیم
زیارت نامه
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ
صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ
أَبُوكِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
وَ أَتَى (أَتَانَا) بِهِ وَصِيُّهُ فَإِنَّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْنَاكِ إِلاَّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا
لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلاَيَتِكِ
اَلسَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكِ
يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَلِيلِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللَّهِ السَّلاَمُ
عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلاَئِكَتِهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ
الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللَّهِ
وَ خَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِيَّةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِيمَةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ
صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكِ وَ عَلَى رُوحِكِ وَ بَدَنِكِ
أَشْهَدُ أَنَّكِ مَضَيْتِ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكِ وَ أَنَّ مَنْ سَرَّكِ فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللَّهِ
صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
وَ مَنْ جَفَاكِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
وَ مَنْ آذَاكِ فَقَدْ آذَى رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
وَ مَنْ وَصَلَكِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
وَ مَنْ قَطَعَكِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
لِأَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنْهُ وَ رُوحُهُ الَّذِي بَيْنَ جَنْبَيْهِ كَمَا قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
أُشْهِدُ اللَّهَ وَ رُسُلَهُ وَ مَلاَئِكَتَهُ أَنِّي رَاضٍ عَمَّنْ رَضِيتِ عَنْهُ سَاخِطٌ عَلَى مَنْ
سَخِطْتِ عَلَيْهِ
مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ مُوَالٍ لِمَنْ وَالَيْتِ مُعَادٍ لِمَنْ عَادَيْتِ مُبْغِضٌ لِمَنْ
أَبْغَضْتِ مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ وَ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً وَ حَسِيباً وَ جَازِياً وَ مُثِيباً
R A H A
04-04-2012, 03:46 AM
زیارت حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها
اى آن كه خدايى كه تو را خلق كرد پيش از خلقت بيازمود و در آن آزمايش بر هر گونه بلا و مصيبت تو را شكيبا و بردبار گردانيد
و ما چنين پنداريم كه دوستان شما هستيم و مقام بزرگى شما را تصديق مىكنيم و بر هر دستور و تعليمات الهى كه پدر شما و وصيّش كه درود حق بر او
و آلش باد براى ما آورد صبور و مطيع خواهيم بود
پس ما درخواست مىكنيم هرگاه كه مصدق و مؤمن به شما هستيم كه ما را بواسطه اين تصديق به رسول و وصيش خدا به شما ملحق فرمايد
تا به ما مژده رسد كه بواسطه دوستى شما ما را از گناهان پاك سازد
سلام بر تو اى دختر رسول خدا سلام بر تو اى دختر پيغمبر خدا
سلام بر تو اى دختر حبيب خدا سلام بر تو اى دختر دوست خاص خدا
سلام بر تو اى دختر بنده خالص خدا سلام بر تو اى دختر امين خدا سلام بر تو اى دختر بهترين خلق خدا
سلام بر تو اى دختر بهترين پيغمبران و رسولان و فرشتگان خدا
سلام بر تو اى دختر بهترين خلق سلام بر تو اى سيده زنان عالم از اولين و آخرين
سلام بر تو اى زوجه ولى خدا (امير المؤمنين) و بهترين تمام خلق بعد از رسول خدا
سلام بر تو اى مادر حسن و حسين دو سيد جوانان اهل بهشت
سلام بر تو اى صديقه طاهره كه به راه دين شهيد گرديدى
سلام بر تو اى آنكه خدا از تو خوشنود و تو از خدا خوشنودى
سلام بر تو اى صاحب فضيلتو پاكيزه صفات سلام بر تو اى انسيه حوراء
سلام بر تو اى ذات متقى پاك گوهر سلام بر تو اى آنكه به الهام خدا دانا بودى
سلام بر تو اى مظلوم (و داراى عصمت) كه حق تو را غصب كردند
سلام بر تو اى ستم كشيده و مقهور دشمنان دين
سلام بر تو اى فاطمه دختر رسول خدا و رحمت و بركات حق بر تو باد
درود خدا بر تو و بر جسم و جان تو باد
گواهى مىدهم كه چون تو از جهان رفتى با مقام يقين و دليل روشن از جانب پروردگار بودى و هر كه تو را مسرور و شاد ساخته
رسول خدا كه درود خدا بر او و آلش باد را شاد ساخته
و هر كه در حق تو جفا و ظلم كرد به رسول خدا كه درود خدا بر او و آلش باد ظلم و جفا كرده
و هر كه تو را آزرده كرد رسول خدا كه درود خدا بر او و آلش باد را آزرده است
و هر كه به تو پيوست به رسول خدا كه درود خدا بر او و آلش باد پيوسته
و هر كه از تو بريده از رسول خدا كه درود خدا بر او و آلش باد بريده است
زيرا تو پاره تن پيغمبر و روح مقدس آن بزرگوارى
خدا را گواه مىگيرم و رسول او و فرشتگان را كه من از آن كس راضيم كه شما از او راضى هستيد و خشمگينم از هر كه شما از او خشمگين هستيد
بيزارم از آنكه شما از او بيزاريد دوستم با آن كه شما با او دوستيد و دشمنم با هر كه شما با او دشمنيد
ناراضيم از هر كه شما از او ناراضى هستيد و محبوب من است هر كه محبوب شماست و بر صدق گواهى من خدا كافى است
كه گواه و محاسب و جزا دهنده و ثواب بخشنده است.
خدا را گواه مىگيرم و پيغمبران و فرشتگان را خدا را گواه مىگيرم و فرشتگان را كه من دوستم با دوستان شما
و دشمنم با دشمنان شما و با هر كه محاربه كند با شما محاربم
من اى مولاى من به مقام عصمت و عظمت تو و پدر بزرگوارت و شوهر و فرزندانت كه پيشوايان دين منند يقين دارم
و به ولايت و امامت شما ايمان دارم و ملتزم اطاعت شما هستم
گواهى مىدهم كه دين همان است كه آنها راست و حكم خدا همان حكم است كه آنها كنند و آنها حكم خدا را البته به خلق رسانيدند
و امت را به راه خدا به طريق حكمت و برهان و پند و اندرز نيكو دعوت كردند و از ملامت لائمان نينديشيدند
و درود بر تو و بر پدر بزرگوار و شوهر و ذريه و فرزندانت كه امامان پاك گوهرند اى پروردگار درود فرست بر محمد (ص) و اهل بيتش
و درود فرست بر بتول طاهره و صديقه معصومه باتقواى پاكيزه روح
كه از خدا راضى است و خدا از او راضى است پاك گوهر با رشد و هدايت و مظلوم و مقهور امت كه حقش را غصب
و ارثش را منع كردند و استخوان پهلويش را شكستند و به شوهرش ستم نمودند و فرزندش را شهيد كردند
اى خدا فاطمه دخت رسول توست و پاره تن و باطن قلب و جگر گوشه پيغمبر توست
تحيت و درود از توبر او باد و او تحفه گرانبهاى توست كه خاصه به وصى رسولت اعطا فرمودى و حبيب حضرت مصطفى و قرين حضرت مرتضى
و بزرگ زنان عالم و بشارت دهنده اولياء و ملازم ورع و زهد
و سيب باغ فردوس و بهشت خلد تو مولدش را به شرف زنان بهشتى شرافت دادى
و انوار ائمه طاهرين را از نسل پاك او مقرر داشتى و در برابرش پرده نبوت را بياويختى
پروردگارا درود فرست بر او درودى كه مقامش نزد تو بيفزايد و نزد تو شرافت يابد و از مقام رضا و خشنوديت منزلت گيرد از ما تحيت و سلام به روح پاك آن بزرگوار برسان
و بواسطه دوستى و محبت او ما را فضل و احسان و رحمت و مغفرت كرامت فرما كه تو اى خدا داراى مقام عفو با لطف و كرامتى
السلام علیک یا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ارواحنا فداه
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم واحشرنا معهم و لعن اعدائهم اجمعین
R A H A
04-04-2012, 03:48 AM
ـ حضرت زهرا در سوگ مادر
چون ایام سخت و طاقت فرسای محاصرهی اقتصادی و سیاسی شعب پایان یافت رنجها و غصههای وارده بر پیکر مطهر خدیجه کبری امکان زندگی را از او سلب کرد و بانوی خردسالش را در میان انبوهی از غم بی مادری تنها گذاشت،این اندوه از یک سوی و از دست دادن بزرگ پرچمدار حمایت از رسول خدا(ص) حضرت ابوالائمه ابوطالب (علیهالسلام) از سوی دیگر به حدی بر رسول خدا (ص) و جامعهی نوپای اسلام سخت و سنگین بود که آن سال را «عام حزن» نامیدند.
آن بانوی یگانه در فقدان مادر فوقالعاده بی تاب بود و لحظهای از گریه و ناله نمیایستاد. ماجرا را از زبان جگر گوشهاش حضرت صادق(علیهالسلام) میشنویم: «هنگامی که حضرت خدیجه دار فانی را وداع گفت دخترش حضرت فاطمه به سراغ رسول خدا (ص) آمده و با تمام غم و غصه به دور او میچرخید و میپرسید: ای رسول خدا مادرم کجاست؟ در حالی که پیامبر الهی جواب نمیداد، فاطمه علیهاالسلام مرتب به دور آن حضرت میگردید و سؤال میکرد: مادرم کو؟ رسول خدا متحیر بود که چگونه پاسخ فاطمه را بدهد و خبر وفات حضرت خدیجه را برای دخترش بازگو کند.
در این هنگام جبرئیل نازل شد و عرض کرد:یا محمد! خداوند میفرماید: به فاطمه سلام مرا برسان و بگو: مادرت در یک ساختمان زیبا در بهشت که بنای اصلی آن از مروارید و ستونهایش از یاقوت سرخ است در میان آسیه و مریم جای دارد.
فاطمه (علیهاالسلام) چون این پیام الهی را شنید گفت: خداوند خود سلام است و سلام از سوی اوست و سلام به سوی او باز میگردد.
R A H A
04-04-2012, 03:48 AM
حضرت فاطمه علیهاالسلام, هجرت و جلای وطن
هجرت از دیار و عشیره برای ترویج دین الهی سیره و سنت سفیران الهی است. لذا رسول خدا (ص) به دستور خداوند عزوجل همانند حضرت ابراهیم و موسی (علیهماالسلام) مأمور به ترک وطن (مکه) و هجرت به سوی مدینه شد. در پی این پیام الهی رسول خدا(ص) در تاریکی شب مخفیانه و بدور از چشم دشمنان شهر مکه را به قصد مدینه ترک فرمودند. و حضرت علی (علیهالسلام) آن شب به دستور رسول خدا(ص) دست از جان برشست و جان به رضای خدا فروخت و بر بستر پیامبر آرمید تا رسول خدا (ص) از شر مشرکین مکه جان به سلامت برد.
فردای آن روز امیرالمؤمنین (علیهالسلام) طبق مأموریتی که از سوی رسول خدا داشت امانتهای مردم را ـ که در نزد رسول خدا به امانت گذاشته بودند ـ به صاحبانش برگرداند و مهیای هجرت به سوی یثرب شد و به همراه حضرت فاطمه دخت گرامی رسول خدا (ص) و مادرش فاطمه بنت اسد، و فاطمه بنت زبیر بن عبدالمطلب و فاطمه بنت حمزه و ایمن و ابو واقد لیثی در روز روشن و مقابل دیدگان قریش از شهر مکه خارج شدند.
قریش هشت نفر از شجاعان و تک سواران خود را در تعقیب امام فرستادند، و در بین راه با حضرت ،رودررو شدند. امام (علیهالسلام) رئیس و بزرگ آنان را همچون دیگر سران کفر و ضلالت به کام مرگ سپردند و بقیه از رعب و وحشت فرار را بر قرار ترجیح دادند. امام علی (علیهالسلام) و همراهانش به مسیر ادامه دادند و در قبا به حضرت رسول خدا(ص) که منتظر آنان بودند ملحق شدند.
R A H A
04-04-2012, 03:49 AM
مهریه حضرت زهرا(س)
گرچه مهریه ظاهری حضرت زهرا (س) را که نبی گرامی اسلام معین نمود, مورخین پانصد درهم نوشتهاند. ولی از آنجا که قبلاً هم ذکر شد ازدواج حضرت امیر و حضرت زهرا (علیهاالسلام) قبل از اینکه در عالم ظاهر منعقد شود و در عالم عرش ربوبی این دو زوج به عقد هم درآمده بودند و خدا خود ولی این عروس و داماد بود،پیداست که مهر واقعی و معنوی حضرت زهرا هم به دست خداست و او خود عهده دار پرداخت این مهر میباشد. چرا که علی (علیهالسلام) آن یگانه مرد روزگار و جان باختهی احمد مختار جان خویش را در راه خدا و دین و رسول خدا در معرض معامله با خدا قرار داد و در این سودا،مرضات و رضوان الهی را که سنگین بهاترین کالاست خریدار شد، پس بر خداوند متعال است که تمام امورات حضرت علی (علیهالسلام) را عهده دار و ضامن باشد.
در خصوص مهر آسمانی حضرت زهرا (س) روایات متعددی وارد شده است در برخی از آنها مهریه حضرت کل دنیا و در برخی نصف و در برخی یک پنجم دنیا ... ذکر شده است که به استناد این روایات منکرین ولایت حضرت امیرمؤمنان و ائمه هدی تصرف و حتی راه رفتنشان بر روی کرهی خاکی غصب و معصیت میباشد.
در احادیثی هم مهریه حضرت شفاعت گناهکاران امت رسول الله (صلی الله علیه و آله) بیان شده است.
R A H A
04-04-2012, 03:50 AM
ط- تقویت روانی شوهر مجاهد :
هنگامی که علی (ع) از جبهه باز می گردد. فاطمه (س) به استقبال اومی رود وبا رویی گشاده ولبخند حاکی از رضایت وافتخار به او مینگرد ، لباس وشمشیر خون آلود او را می شوید واز حوادث میدان جنگ می پرسد . وبدین وسیله نقش خود را در جهاد سرنوشت ساز اسلام ودر تقویت روانی شوی مجاهدش ایفا می کند .
ی - تسلیم اختیارات شوهر :
خلیفه اول ودوم چندین بار تقاضای ملاقات حضرت فاطمه (س) کرده بودند وفاطمه نپذیرفته بودند . علی (ع) در آخرین روزهای واپسین عمر زهرا (س) نزد او آمد وتقاضای آنان را برای ملاقات با فاطمه بازگو کرد واز او اجازه خواست . زهرا (س) چنین گفت : خانه از آن شما ودر اختیار شمایم آنچه خود صلاح می دانی عمل کن
ک - محبت به همسر :
روزی پیامبر از فاطمه سلام الله پرسید شوهرت با تو چگونه است ؟ فاطمه (س) عرض کرد: خوب است اما زنان قریش مرا با ازدواج با کسی که دستش از مال دنیا خالی است سرزنش می کنند . پیامبر فرمود : دخترم شوهر تو بهترین همسرهاست . به او محبت کن ! تو را از نافرمانی او برحذر می دارم .
R A H A
04-04-2012, 03:50 AM
ر- زهرا (س) وتربیت فرزندان : ( وراثت در شخصیت فرزندان زهرا (س) ) :
یکی از عوامل موثر در تشکیل شخصیت فرزندان زهرا (س) وراثت است . زیرا در این خانواده مادر از مقام عصمت بهره مند است . در وجود مطهر او هیچ رجس وگناهی راه ندارد . چنانچه در زیازت امام حسین (ع) داریم که : گواهی می دهم که شما در اصلاب پاک وارحام مطهر بودید وهیچ غباری از شرک وجهالت بر دامن شما ننشست .
ن_ زهرا مادی پاکدامن :
امام حسین (ع) در روز عاشورا حقیقتی را بازگو کرد تا از آن طریق بر حقانیت خود تاکید ورزد . بدین جهت در آن روز تاریخی فرمود : شهامت ، آزاد منشی وکرامت خود را مرهون پاکدامنی وطهارت مادرم زهرا ( س ) هستم .
س - اعتقاد به عقیقه :
حضرت زهرا (س) هرگاه صاحب فرزندی می شد برای او گوسفندی را عقیقه می داد . سپس روز هفتم تولد هر یک از عزیزانش ، سر او را می تراشید وبرابر وزن موهای او نقره صدقه می داد . برای همسایه ها هدیه می فرستاد ودیگران را در شادی خود سهیم می نمود .
R A H A
04-04-2012, 03:51 AM
ع - عواطف مادری ونقش آن در تربیت فرزند :
سلمان می گوید : روزی فاطمه زهرا(س) را دیدم که مشغول آسیاب بود . در این هنگام فرزندش حسین گریه کرد وبیتابی نمود . عرض کردم برای کمک به شما آسیاب می کنم یا بچه را آرام می نمایم . ایشان فرمود من به آرام کردن فرزند اولی هستم . شما آسیاب را بچرخانید .
ص - بازی وتحرک :
حضرت فاطمه (س) با فرزندانش همبازی می شد وبه این نکته توجه داشت که در بازی نوع الفاظ وحرکات مادر سرمشق کودک قرار می گیرد . نقل شده است که حضرت با فرزندش امام حسن (ع) بازی می کرد واو را بالا می انداخت وبرایش شعر می خواند .
ق - رعایت عدالت در میان کودکان :
روزی امام حسن (ع) نزد پیامبر آمد واظهار تشنگی کرد وتقاضای آب نمود . رسول خدا (ص) بی درنگ برخاسته وظرفی برداشت واز گوسفندی مقداری شیر دوشید وبه امام حسن (ع) داد و در این هنگام که امام حسین (ع) خواست تا ظرف شیر برادرش را بگیرد . اما پیامبر در حمایت از امام حسن (ع) مانع گرفتن ظرف او شد . فاطمه (س) عرض کرد گویا حسن برای شما عزیزتر است . پیامبر فرمود ند : هر دو برایم عزیز ومحبوبند . چون اول حسن تقاضای آب کرد او را مقدم داشتم .
R A H A
04-04-2012, 03:51 AM
سخنان برگزیده از حضرت زهرا (س):
در خدمت مادر باش زیرا بهشت در زیر پای مادران است .
آن گاه در که روز قیامت برانگیخته شوم ، گناهکاران امت پیامبر اسلام را شفاعت خواهم کرد.
اگر به آنچه تو را به آن فرمان می دهیم عمل کنی واز آنچه بر حذر می داریم دوری کنی ، از شیعیان مایی والا هرگز.
از دنیای شما محبت سه چیز در دل من نهاده شد ؛ تلاوت قرآن ، نگاه به چهره پیامبر خدا وانفاق در راه خدا .
خوش رویی در هنگام روبه رو شدن با مؤمن ، بهشت را بر فرد خوش رو واجب می کند .
يا فاطمة الزهرا يا بنت محمد يا قرة عين الرسول يا سيدتنا و مولاتنا انا توجهنا و استشفعنا بك الى الله و قدمناك بين يدى حاجاتنا .يا وجيهة عندالله اشفعى لنا عندالله .
تهیه وتنظیم : فرشته خدائی فر
R A H A
04-04-2012, 03:52 AM
خانم فاطمه الزهرا عليها السلام در خطبه (فدکیه) خود فرمودند:
پس (خداوند) ایمان را موجب پاکی از شرک، نماز را موجب پاکی از (آلودگی) تکبر، زکات را افزاینده روزی، روزه را موجب پایداری اخلاص، حج را سر بلندی دین، عدل و داد را سبب آرامش دلها، پیروی(از امام بر حق) را موجب انتظام دین (یا انتظام امور مردم)، امامت را فرجام بخش پراکندگی و تفرقه، جهاد را سرفرازی اسلام، شکیبایی را مددکار استجابت، امر به معروف را صلاح آفرین عموم، نیکی به پدر و مادر را پوششی از خشم (خدا)، پیوند با خویشان را باعث فزونی شما و قصاص را پیشگیر خونریزی و ادای نذر را سبب آمرزش قرار داد....
شهادت خانم فاطمه زهرا علیهاالسلام را خدمت امیرالمونین علی علیه السلام و آقا صاحب الزمان عج الله تعالی فرج الشریف و تمامی شیعیان حضرتش تسلیت عرض مینمایم
یا فاطمه الزهرا دستم گیر دستم گیر دستم گیر
R A H A
04-04-2012, 03:54 AM
حضرت فاطمه زهرا(س) از نگاه معصومين
2- فاطمه(س) از نگاه امام حسن مجتبي(ع):
امام حسن(ع) در موارد بسياري از مادرشان سخن گفتهاند. من جمله: «شبي ديدم مادرم در محراب به نماز ايستاده است و تا طلوع خورشيد مشغول ركوع و سجود بود و شنيدم براي يكايك مردان و زنان دعا ميكرد و آنان را نام ميبرد ولي براي خود چيزي نخواست. عرض كردم: مادر! چرا همان گونه كه براي ديگران دعا ميكني، براي خود دعا نميكني؟ فرمود: فرزندم! اول همسايه بعد از آن خانه.»
3- فاطمه(س) از نگاه امام حسين(ع):
در روز عاشورا، در آن هنگام كه لشكر دشمن امام حسين(ع) را احاطه كرد. ضمن خطبه مفصلي فرمودند: «مرا بين كشته شدن و ذلت مخير كردهاند و من هرگز تن به پستي نميدهم. خدا و رسول مرا از چنين كاري باز ميدارند. هم چنين نياكان پاك و دامن هاي مطهر و پاكيزه اجازه چنين پذيرشي را به من نميدهند.»
در يك كلام، امام حسين(ع) دليل پايمردي و مقاومت خويش را تربيت الهي فاطمه (س) ميداند. امام حسين(ع) نقل ميكند: «آن زمان كه رسول خدا(ص) در خانه امسلمه بود، صرصائيل(يكي از فرشتگان الهي) نزد پيامبر آمد و عرض كرد: نور را به عقد نور درآور. پيامبر فرمود: چه كسي را براي چه كسي؟ گفت: دخترت فاطمه (س) را براي علي بن ابيطالب. سپس در حضور جبرئيل و ميكائيل و صرصائيل فاطمه را به عقد علي درآورد.»
R A H A
04-04-2012, 04:04 AM
http://rawalpindi.icro.ir/files/news/496396/84.jpg
اگر زهرا نبود...
بـاغ هسـتی بـی صفــا می شد اگــر زهرا نبود
عطر گل از گل جدا می شد اگــر زهــرا نبود
تــیـرگی در اوّلین بــرخـورد بــا خورشیـد عـشق
چـیـره بـر آیـینه هـا مـی شــد اگر زهرا نبود
ارتــزاق آفــتـــاب از روی عـالــم تـــــاب اوسـت
این جهان ظلمت سرا می شد اگر زهرا نبود
ابـرهــای کفــر آلـــود از نـــــسـیـــم فــتـنـه ها
در هـوای دل، رهــا مــی شد اگـر زهرا نبود
در دل امـــواج تــوفـــان زای اقـیـانــــــوس دهــر
فُـلـک دیـن بی ناخدا می شد اگر زهرا نبود
نــصـرت حــــق در بـرِ کـفــــر از فـداکاریِّ اوست
کفر، حـق را رهـنـمـا می شد اگر زهرا نبود
قـامت یـکـتــاپـرستـــانــی هــمــانــنـــد عـلــی
زیـر بــار غـم، دو تــا مــی شد اگر زهرا نبود
دست حـبـل اللّه را بـسـتـنـد ره پــویـــانِ کفـــــر
فتنه بیش از این به پا می شد اگر زهرا نبود
عشق اگر دارد حیات از اوست «یاسر» بی گمان
عشق در عالـم فـنـا مـی شـد اگر زهرا نبود
R A H A
04-04-2012, 04:05 AM
http://www.shiaupload.ir/images/30466605405683788349.jpg
چرا فاطمه را " شهیده" می خوانیم؟
بدون شك فاطمه علیهاالسلام به مرگ طبیعی از دنیا نرفته است ، چرا كه قضایاى حمله به خانه او، و وارد آمدن آسیب هاى فراوان بر دست و پهلو و سینه و جنین ، ادامه زندگى را بر او بسیار دشوار كرد.
و در این مدت كوته پیوسته از صدمات وارده رنج مى برد، و سرانجام در اثر همان آسیب ها به شهادت رسید. اینك جهت اثبات شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام نگاهى به شواهد و دلائل موجود مى پردازیم.
ناگفته نماند كه از امام حسن علیهاالسلام مجتبى و امام صادق و امام رضا علیه السلام روایت شده كه فرمودند: ما منا الا مسموم اءو شهید1 و شك نیست كه فاطمه علیهاالسلام جزو منا مى باشند.
افزون بر این كه روایات صریح و روشنى بر شهادت حضرت فاطمه داریم كه معصومین روى این جهت تكیه كرده اند:
1-پیامبر پیش از رحلت خود در یك پیشگویى به على فرمود:
پس فاطمه اولین كسى است كه به من ملحق خواهد شد، در حالى كه حزن و اندوه او را فراگرفته ، حق او را غصب كرده و وى را كشته اند بر من وارد خواهد شد.2
2-پس از شهادت فاطمه ، مدتى امیر مؤ منان از یاران فاصله گرفته و از خانه بیرون نرفت .
برخى از یاران و دوستان على علیه السلام كه این وضعیت براى آن ها گران آمده بود از عمار یاسر خواستند تا به خانه على رفته و از او بخواهد تا از دوستان فاصله نگیرد.
عمار براى رساندن پیام ، به خانه حضرت على رفته و از وى خواست تا از خانه بیرون بیاید.
حضرت در پاسخ فرمود: بدان اى عمار!
این فقید از دست رفته ، دختر رسول خدا دار فانى را وداع گفت در حالى كه مظلوم بود و حق او غصب شده و شهید از دنیا رفت . سپس از جاى برخاسته در حالى كه اشك از چشمانش سرازیر بود خانه را ترك گفت ...3
3-سلیم بن قیس از على نقل كرده وقتى كه ابوبكر به قنفذ پیام فرستاد كه اگر فاطمه مانع شد او را بزن پس او را براى آن كه دست از على بردارد به طرف دسته در خانه اش فشار داده و یك دنده از پهلویش را شكست و جنین او را سقط كرد، و پس از آن ماجرا در بستر بیمارى بود تا این كه در اثر همان صدمات ، شهید از دنیا رفت .4
fatema
04-23-2012, 01:27 PM
فرا رسیدن ایام رحلت رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم و همچنین شهادت امام حسن علیه السلام و خورشید درخشان آسمان ایران، شمس الشموس و انیس النفوس حضرت علی بن موسی الرضا (ع) را به کیمیا ترین یاس دنیا، یگانه بانوی عالم امکان، كنزالعفاف ، ام ابیها حضرت صدیقه طاهره ، فاطمه الزهرا (س) (روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه) و یگانه منجی عالم حضرت صاحب الزمان (عج) تمامی مسلمانان جهان تسلیت عرض می نمایم.
R A H A
04-23-2012, 02:27 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/76054579535081290956.gif
تشیع آئینه
** ویژه نامه شهادت مظلومانه **
** یاس شکسته ٬ام ابیها ٬ بانوی محشر**
** حضرت صدیقه طاهره ٬ **
** فاطمه زهرامرضیه سلام الله علیها **
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/51573790866907316776.gif
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/18018974110461920825.gif
R A H A
04-23-2012, 02:27 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/26483336941768904770.gif
سخن گهربار فاطمه زهرا (س) خطاب به زنان مومن
قالَتْ فاطمة عليه السلام :
خَيْرٌ لِلِنّساءِ اءنْ لايَرَيْنَ الرِّجالَ وَلايَراهُنَّ الرِّجالُ.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرموده اند :
بهترين چيز براى حفظ شخصيت زن آن است كه
مردى را نبيند و نيز مورد مشاهده مردان قرار نگيرد.
بحارالا نوار: ج 43، ص 54، ح 48.
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13431339808661698545.gif
R A H A
04-23-2012, 02:29 PM
السلام عليک یا فاطِمَهَ الزَّهْراَّءُ ، یا بِنْتَ مُحَمَّدٍ ،
یا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ یا سَیِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا ،
اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکِ اِلَى اللّهِ،
وَقَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا ،
یا وَجیهَهً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعى لَنا عِنْدَ اللّهِ
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/82142175776125136898.gif
R A H A
04-23-2012, 03:46 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/25063217493760590025.gif
شهادت مظلومانه دخت نبوت،همسر ولايت،
مادر امامت، بانوي محشر ، صديقه طاهره ،
راضيه مرضيه ،حضرت فاطمه زهرا سلام الله
عليها را خدمت همه شيعيان تسليت عرض مي نماييم
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/44322735428824710551.gif
R A H A
04-23-2012, 03:46 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/87627439056758337888.jpg
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/27790427616806224199.gif
بانویی همراز جبرئیل
http://img.tebyan.net/big/1390/11/111798216111224949816378945115816840.gif
«من راجع به حضرت صدیقه علیهاالسلام خودم را قاصر میدانم ذكری بكنم فقط اكتفا میكنم به یك روایت كه در كافی شریف است و با سند معتبر نقل شده است؛ و آن روایت این است كه حضرت صادق علیهالسلام میفرماید:
«فاطمه علیهاالسلام بعد از پدرش هفتاد و پنج روز زنده بودند، در این دنیا بودند و حزن و شدّت بر ایشان غلبه داشت؛ و جبرئیل امین میآمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت عرض میكرد و مسایلی از آینده نقل میكرد.»(1)
ظاهر روایت این است كه در این هفتاد و پنج روز مراودهای بوده است؛ یعنی رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است...
البته آن وحی به معنای آوردن احكام، تمام شد به رفتن رسول اكرم....
در هر صورت، من این شرافت و فضیلت را از همه فضایلی كه برای حضرت زهرا ذكر كردهاند: ـ
با این كه آنها هم فضایل بزرگی است ـ این فضیلت را من بالاتر از همه میدانم كه برای غیر انبیا: آن هم نه همه انبیا، برای طبقه بالای انبیا و بعضی اولیایی كه در رتبه آنهاست، برای كسی دیگر حاصل نشده».
(امام خمینی، 11/12/64) (2)
امام خمینی (ره) این جرعه نوش كوثر ولایت، با نقل روایتی معتبر از اصول كافی به عظمت معنوی فاطمه علیهاالسلام ـ كه همان محدّثه بودن است ـ
اشاره میكند و آن را مهمترین فضیلت بانوی نمونه اسلام میشمارد. فضیلتی كه جز برای طبقه اول انبیاء برای دیگری حاصل نشده است.
گفتگو با جبرئیل به مدّت هفتاد و پنج روز و سخن گفتن با فرشتگان كه به خاطر مكرمت و عظمت فاطمی به حضورش میشتافتند.
امام صادق علیه السلام در پاسخ فردی كه میپرسد: محدّث چیست؟ میفرماید: «یأتیه ملك فینكت فی قلبه كیت و كیت» .
(محدّث كسی است كه فرشته به سویش میآید و به قلب او لطایف و نكات آسمانی را یادآور میشود. (3)
همچنین امام باقر علیه السلام میفرماید: محدّث كسی است كه فرشته را نمیبیند؛ اما سخن او را در بیداری میشنود.(4)
وجود فردی كه محدَّث و گوش فرادهنده به حدیث فرشتگان باشد، مورد اتفاق تمامی دانشمندان شیعه و سنّی است و از اختصاصات شیعه شمرده نمیشود.
مرحوم علاّمه امینی در بحث «المحدّث فی الاسلام» نصوص فراوانی از اهل سنّت ذكر میكند كه وجود محدّث را پذیرفتهاند و بر افرادی تطبیق كردهاند.(5)
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/69793368148800722353.gif
mehraboOon
04-24-2012, 11:36 AM
http://upload.iranvij.ir/images_bahman/49304148381561279574.png
http://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gif
http://upload.iranvij.ir/images_bahman/48549103563947046065.gif
http://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gif مادر دو بخش است ، "ما" و "در" http://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gif
http://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifو قصه یتیمیه "ما" از کنار "در" شروع شد !http://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gif
http://upload.iranvij.ir/images_bahman/48736619754653601610.jpg
http://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gifhttp://upload.iranvij.ir/images_bahman/93065319358032413319.gif
بالاترين مرتبه کمال انسانيت ، مقام عصمت است که رضا و غضب انسان در همه امور، بر مدار رضا و غضب خدا باشد . اگر عصمت کبري به آن است که انسان کامل به جائي برسد که در همه امور ، به رضاي خدا راضي شود و به غضب خدا ، غضب کند ؛ فاطمه زهرا کسي است که خداوند متعال به رضاي او راضي مي شود و به غضب او ، غضب مي کند و اين مقامي است که منشأ حيرت انسانهاي کامل است . . .
http://upload.iranvij.ir/images_bahman/64734123848998538316.jpg
اوست که در مکاشفات يوحنا ، علامتي است عظيم که در آسمان ظاهر شده ؛ زني که آفتاب را در بر دارد و ماه زير پايش ، و بر سر تاجي از 12 ستاره دارد . (1)
اوست که همسر و مادر دوازده رئيس از اولاد اسماعيل است که خداوند در سِفر تکوين تورات ، به حضرت ابراهيم خبر داد . (2)
او در سوره " دخان " ، تـأويـل " شب مبارکه " اي اسـت که در آن " هر امر استواري فيصله مي يابد ". (3)
او در زمانه ، يگانه زني است که خداوند متعال ، دعاي او را در روز مباهله ، هم طراز دعاي پيامبر اکرم و اميرالمؤمنين قرار داده است .
اوست که در شب معراج رسول خدا ديد که بر در بهشت نوشته شده است : " فاطمة خيرة الله " (4)
در شخصيت او همين بس که اول شخص وارد شونده بر بساط قرب الهي ، اوست ؛ چرا که رسول خدا فرمود : " فاطمه نخستين کسي است که به بهشت وارد ميشود . " (5)
او يگانه گوهري است که خداوند به بعثت پيغمبر خاتم بر مؤمنين منت نهاد ( سوره آل عمران آيه 64 ) و به وجود آن گوهر ، بر آن سرور منت نهاد و فرمود : " ما به تو کوثر داديم ، پس بر پروردگارت درود فرست و قرباني کن ، " (6)
آيا پس از رحلت رسول خدا ، چه شد که چنين کسي با دلي پر درد ، گفت : " بر من مصيبت هائي فرود آمد که هرگاه بر روزهاي روشن فرود مي آمد ، چونان شب ، تيره و تار مي شدند " (7) ، و هنگامي که به خاک سپرده شد ، از بدن رنجور او ، شبحي باقي مانده بود . " مانند شبحي گشته بود " (8) و اميرالمؤمنين در اين مصيبت ، آنچنان از پاي درآمد که به رسول خدا گفت : "اما اندوه من ( در فقدان فاطمه ) هميشگي است و از اين پس هر شب من ، تا به سحر به بيداري خواهد گذشت " (9)
فرازي از بيانات آيت الله العظمي وحيد خراساني ( با اندکي تصرف )
http://upload.iranvij.ir/images_bahman/25770431678104232744.jpg
علي بن عيسي اربلي داستان شهادت فاطمه (سلام الله عليها) را نقل کرده تاآنجا که مي گويد :
هنگامي که زهرا (سلام الله عليها) ازدنيا رفت و به شهادت رسيد ، پارچه اي بر روي پيکر مطهر او کشيده شده بود ، أسماء گويد در اين وقت ، حسن وحسين (عليهما السلام ) واردشده و گفتند :
اي أسماء ! مادر ما ، درچنين وقتي نمي خوابيد !؟ ؛ أسماء عرض کرد : اي فرزندان رسول خدا ، مادرتان نخوابيده ، بلکه ازدنيا رفته است !
حسن ( عليه السلام ) که اين سخن را شنيـد ، خود را روي بدن مطهـر مادر انداخـته و صورتـش را مي بوسيد و مي گفت : " مادر جان ! پيش از آنکه جان از بدنم بيرون رود ، با من سخن بگو " (10)
حسين (عليه السلام) پيش آمده ، پاي مادر را مي بوسيد و مي گفت : " مادرجان من فرزند تو حسين هستم ، با من سخن بگوي ، پيش از آنکه قلبم بشکافد ومرگم فرا رسد ! " (11) . . . .
( به نقل از کشف الغمه جلد2 – صفحه 126 )
http://upload.iranvij.ir/images_bahman/31834355446499998079.jpg
http://upload.iranvij.ir/images_bahman/33358713741596163647.png
http://upload.iranvij.ir/images_bahman/36787132418446512109.png
http://upload.iranvij.ir/images_bahman/78401087416481252163.png
http://upload.iranvij.ir/images_bahman/63592914475061250301.gif
1) مکاشفات يوحناي رسول ، باب 12
2) باب 17 در سِـفـر تکوين تورات
3) " انا انزلناه في ليـلـة مبارکة انا کنا منـذرين – فيها يفـرق کل امر حکـيم " ، ( سوره مبارکه دخان ، آيه 3 و 4 )
4) " فاطمه ، برگزيده خداست " ، ( تاريخ بغداد ، جلد 1 ، صفحه 274 )
5) " اول شخص يدخل الجنة ، فاطمه " ، ( ميزان الإعـتدال ، جلد 2 ، صفحه 131 )
6) " انا اعطيناک الکوثر – فصل لربک وانحر" ، سوره مبارکه کوثر ، آيات 1 و 2
7) " صبت علي مصائب لو انها ثبت علي الايام صرن لياليا " ، ( بحارالأنوار جلد 79 صفحه 106)
8) " و صارت کالخـيال " ، ( دعائم الإسلام ، جلد 1 ، صفحه 232 )
9) " امّا حزني فـسرمد و امّا ليلي فـمـسهّـد " ، ( نهج الـبلاغه ، خطبه شماره 202 )
10) " يا امّاه ! کـلميني قبل ان تفارق روحي بدني "
11) " يا امّاه ! انا ابنک الحسين ، کـلميني قبل ان يتصدع قلبي فأموت "
http://upload.iranvij.ir/images_bahman/64335233873384060688.jpg
hadi98
04-24-2012, 11:58 AM
http://www.pic.p30ask.com/images/25129754485860469331.jpg
fatema
04-24-2012, 10:19 PM
http://www.pershianfun.com/wp-content/uploads/2012/04/zahra-15.jpg
فرا رسیدن ایام فاطمیه و شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها
را به همه مومنان تسليت عرضنماییم.
R A H A
03-24-2013, 05:38 PM
http://www.picofa.org/images/ilslqd1fwz805whrlw.gif
http://www.picofa.org/images/f603g237goat97opwc6.gif
http://www.picofa.org/images/914f1aagby8dkj22rnvx.gif
شهادت مظلومانه دخت نبوت،همسر ولايت،
مادر امامت،بانوي محشر ، صديقه طاهره ،
راضيه مرضيه ،حضرت فاطمه زهرا سلام الله
عليها را خدمت همه شيعيان تسليت عرض مي نماييم
http://www.picofa.org/images/914f1aagby8dkj22rnvx.gif
R A H A
04-06-2013, 02:22 PM
http://www.picofa.org/images/6fhratfql3jyv11x01g.gif
۩ミ✿ミ۩ یاس بی نشان ۩ミ✿ミ۩
{ویژه نامه ایام فاطمیه و شهادت حضرت
فاطمه زهرای مرضیه سلام الله علیها
http://www.picofa.org/images/xv07iix4xio546viw1d.gif
http://www.picofa.org/images/udyyepyll450n0xg7bsi.gif
http://www.picofa.org/images/jb5yk4otguooygyue8q.jpg
R A H A
04-06-2013, 02:25 PM
http://www.picofa.org/images/mv6v1s9n7ar9dy58zmr.jpg
بردلم اندوه جانکاه آمده
فاطمیه گویی ازراه آمده
فاطمیه تاحکایْت میشود
غربت حیدرروایت میشود
فاطمیه شوروغوغامیشود
درب سوزان بالگدوامیشود
فاطمیه فصل بیعت باعلی است
جرم زهراگفتن یک یاعلی است
فاطمیه قتلگاه محسن است
ازعلی بودن، گناه محسن است
فاطمیه گل خزانی گشت ورفت
سروحیدر، قدکمانی گشت ورفت.
R A H A
04-06-2013, 02:26 PM
نامت بلند مادر پهلو گرفته ام!
همه دیدند تابشِ جسم تو را در فراغ پدر
و اشکهایت را که تاب از توان ربوده بود،
چه غمگین میچکید بر گونه هایت!
علی چه غمگینانه خاتون خانه اش را مینگرد
و میداند زهرا , تنها بهانه لبخندش
در تدارک سفری است به سوی پدر.
علی اندیشناک لحظه های بی فاطمه،
ناله هایش را سوار باد میکند
و باد میرود تا دردهای بیشمار علی را
به گوش چاه برساند
و چاه را چه چاره از گریست؟
اکنون من حافظه
کوچه های کهنه مدینه را به شهادت میطلبم.
آی کوچه های مدینه!
شهادت دهید، صورت سیلی خورده را،
شهادت دهید اشکهای بر زمین ریخته کودکان علی را.
و شهادت دهید فریاد را؛
فریادی که از شنیدن آن، مدینه هنوز اشک میریزد.
فریادی با پایانی پر از سکوت.
آی زمین! امشب از گردش بمان.
آی فدک! امشب دیگر سخن مگو که من فاطمه را میخواهم.
و آی چاه بنی نجّار! امشب پژواک فریادهای علی را در خود فرو بر.
و ای علی، حسن، حسین و...دختر کوچکم زینب!
به جان مادرتان امشب دست در دست سکوت،
بدن مرا به بقیع بسپارید
و من چشم در چشم تاریخ،
هنوز در انتظار اعتراف بقیع مانده ام تا روزی بگوید.
مادرم را در خود پنهان داشته و نمی نمایاند.
تا آن زمان همچنان زمزمه میکنم:
نامت بلند مادر پهلو گرفته ام!
حبیب مقیمی
R A H A
04-06-2013, 02:31 PM
http://www.picofa.org/images/1rh302mz0nbhjoeuqtj.jpg
ای پرستوی من از لانه مرو
بانوی خـانه ام از خـانه مرو
یا مکن عزم سفر، یا مرا هم تو ببر
گل نیلوفــر من، سوره ی کوثر من
http://www.picofa.org/images/bqwbe1j7hm8oiag7cw33.jpg
R A H A
04-06-2013, 02:32 PM
فاطميه قصه سنگ و سبوست فاطميه هجرت از ما تا به اوست
فاطميه موج آه شيعه است بيت الاحزان نگاه شيعه است
فاطميه تا حكايت ميشود غربت حيدر روايت ميشود
فاطميه شور و غوغا ميشود درب سوزان با لگد وا ميشود
فاطميه آه و درد و ناله است پشت در جاري گلاب لاله است
فاطميه فصل بيعت با علي است جرم زهرا گفتن يك يا علي است
فاطميه قتلگاه محسن است از علي بودن گناه محسن است
فاطميه زير نور سرو ماه ميچكاند اشك حيدر را به چاه
فاطميه معني حق و محك زخمهاي رسته در باغ فدك
فاطميه فصل داغ سيلي است برگ ريز ياسهاي نيلي است
فاطميه از جفا حاكي بود ماجراي چادر خاكي بود
فاطميه گل خزاني ميشود سرو حيدر قد كماني ميشود
فاطميه موعد پرپر زدن روبروي دختري مادر زدن
فاطميه ماه خون ماه غم است فاطميه صد محرم ماتم است
فاطميه كربلا آتش گرفت در مدينه خيمه ها آتش گرفت
R A H A
04-06-2013, 02:33 PM
هنوز بازوی مادرم کبود است
http://img.tebyan.net/big/1389/02/2111961042542162462001452522051702521818136176.jpg
حضرت آیة الله مرتضی فیروز آبادی یکی از استوانههای علم در حوزه علمیه نجف اشرف و حوزه علمیه قم بود.
نقل کردهاند که ایشان میفرمود: زمانی که در نجف اشرف بودم، یک شب در عالم رؤیا دیدم که در منزل شخصی خود، مجلسی اقامه شده و در آن مجلس حضرت فاطمه(علیهاالسلام ) با چادر نشسته است. افرادی از مؤمنین به صف ایستاده، یکی یکی آمده عرض ادب میکنند و میروند. چون همه رفتند، حضرت چادر را کنار زد، از این عمل خانم متوجه شدم که چون من به آن حضرت محرم هستم، لذا این عمل را انجام داد. چه جمالی! در عالم رؤیا گفتم: صورتش شبیه به صورت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) است.
مادر! قریب هزار و چهارصد سال است که مورخین نوشتهاند و خطباء گفتهاند که آن نانجیب به بازوی شما تازیانه زد و سیاه شده "و فی عضدها کمثل الدملج " فرمود: بلی. آنگاه دست راست را از آستین بیرون آورد، دیدم هنوز بازوی مادرم سیاه و کبود است
سپس جلوتر رفته و عرض کردم : مادر! آیا این که قریب به هزار و چهارصد سال است خطباء میگویند، شوهرت علی (علیه السلام ) را با سر بی عمامه و دوش بی رداء و ریسمان به گردن به مسجد بردند، صحت دارد؟
حضرت فرمود:
استحقروا ابا الحسن بعد رسول الله
علی را بعد از رسول خدا تحقیر کردند!من به فارسی میگفتم و حضرت عربی جواب میداد.
عرض کردم : مادر! قریب هزار و چهارصد سال است که مورخین نوشتهاند و خطباء گفتهاند که آن نانجیب به بازوی شما تازیانه زد و سیاه شده "و فی عضدها کمثل الدملج " فرمود: بلی. آنگاه دست راست را از آستین بیرون آورد، دیدم هنوز بازوی مادرم سیاه و کبود است.
بخش عترت و سیره تبیان
منبع: فضائل و کرامات فاطمه، ص 262 - 263.
R A H A
04-06-2013, 02:34 PM
دستش را که سایبان چشمانش کرد ، نخل های سرسبز و بلند نخلستان های مدینه به چشمش آمدند و پشت سر آن ها ، خانه های کوتاه و گلی مدینه که در امواج سراب می لغزیدند و بالا و پایین می رفتند . نفس عمیقی کشید تا نسیم خنکی را که از سمت مدینه می آمد ، حس کند .
نسیم ، بوی آشنایی را با خود داشت : بوی پیامبر ، بوی مسجد نبی ، بوی مناره ی کوتاهی که او سال های سال بر فراز آن اذان گفته بود ، و بوی عجیبی که از لا به لای کوچه ی بنی هاشم گذر کرده بود و او نمی دانست چیست . از دروازه ی شهر که عبور کرد ، کناری ایستاد . به احترام شهر پیامبر، خاک گرد و غبار لباسش را تکاند . سنگریزه ها و خارهایی که درطول چندین روز مهمان پاهایش بودند ، بیرون آورد و دست ها و صورتش را به خنکای آب نهر کوچکی سپرد که راه به نخلستان های اطراف داشت . نگاهی به دور و برش کرد . مردم سرگرم کار روزانه ی خود بودند و کسی متوجه ورود او نشده بود.
خودش هم همین را می خواست . چه بهتر که با مردمی رو به رو نشود که پیکر پیامبرشان را روی زمین گذاشتند و به دنبال تعیین خلیفه رفتند .
وارد کوچه ی بنی هاشم شد ؛ کوچه ی تنگ و باریکی که هر روز به عشق دیدن پیامبر آن جا می ایستاد و با پیامبر برای رفتن به مسجد راهی می شد و به دنبال او راه می افتاد .
به هوای دختر پیامبر آمده بود . خواب دیده بود و ترس از تعبیر ندانسته ی خوابش ، او را به این جا کشانده بود . پیامبر را تا به حال این طور آشفته ندیده بود : موهای ژولیده ، سر و روی خاک آلوده و چهره ای غمگین و خسته که از تنهایی فاطمه گفتـه بود ، و بی کسی علی .
خانه ی علی را جست و جو می کرد تا احوال دختر پیامبر را بپرسد ، وگرنه او عهد کرده بود که دیگر به مدینه ای که خاندان پیامبر را فراموش کرده بودند ، باز نگردد . بر در خانه که رسید ، از تعجب خشکش زد ؛ تکه حصیری سوخته از در خانه آویزان بود :
حتماً اشتباه کرده ام !
به خانه های اطراف نگاه کرد . چند قدم به این طرف و آن طرف رفت .
نه همین جاست . خانه ی علی ؛ اما ...
با نگرانی جلو رفت : « سلام بر اهل بیت پیامبر . »
حسن و حسین ، تکه حصیر ا کنار زدند و بیرون دویدند . آری ، همان صدای آشناست .
بلال ! بلال آمده !
هر دو را در آغوش گرفت و اشک از چشمانش جاری شد .
قربان خاک پایتان بروم عزیزان پیامبر ، خدا را شکر که سلامتید .
لحظه ای گذشت . حسن و حسین در آغوش بلال ، خاطره ی روزهای خوش گذشته را به یاد آوردند و بلال عطر دل انگیز پیامبر را ازآن دو استشمام می کرد .
مادرتان ... مادرتان کجا است ؟
حسن و حسین ، دست هایش را گرفتند و او را به داخل بردند . همه چیز همان طور بود . اتاق کوچک و محقر فاطمه و علی ، و پرده ای که آن را به دو نیم می کرد .
" یا الله . سلام بر دختر پیامبر خدا . "
فاطمه صدای بلال را شناخت . منتظرش بود ؛ که پیامبر در خواب وعده داده بود بلال برای عیادت خواهد آمد .
" سلام بر تو ، مؤذن پدرم رسول خدا .
"
صدای لرزان و ضعیف فاطمه از پشت پرده ، نگرانی اش را بیشتر کرد .
" با تو چه کرده اند بانو ؟ "
بلال دیگر به هیچ چیز فکر نمی کرد ، هیچ صدایی را نمی شنید ، گویی که مردم را نمی بیند ؛ می دوید و برای خودش راه باز می کرد . پایش به سنگی گرفت و زمین خورد ، به دست های خون آلودش توجهی نکرد ، به سرعت بلند شد و به راه افتاد . پله های مناره مسجد پیامبر را دیده و ندیده بالا رفت و در بلندی آن ایستاد .
چه با شکوه ! مدینه را در زیر پای خویش می دید ، درست مثل همان روزها که در حال اذان گفتن به راه رفتن علی خیــــره می شد و وضو گرفتن پیامبر را می نگریست ؛ اما این بار با تمام دفعات فرق می کرد .
این بار فقط به خواهش فاطمه آمده بود :
« می خواهم پیش از مرگ ، یک بار دیگر... »
الله اکبر ...
صدایش در شهر پیچید .
الله اکبر .
مردم لحظه ای دست از کار کشیدند ؛ گویی مدینه به یکباره در سکوت فرو رفت .
الله اکبر ، الله اکبر ...
پس از مدت ها صدای آشنایی از بالای مناره ی مسجد پیامبر می آمد . در دل همه تردید افتاده بود .
آیا ...
اشهد ان لااله الا الله
آری ، به خدا قسم صدای بلال است که می آید . مردم مدینه بی اختیار به طرف مسجد دویدند .
این بلال است که آمده !
اشهد ان ...
فریاد « بلال » مردم که به یکدیگر خبر ورود مؤذن پیامبر را می دادند ، با صدای اذان در هم آمیخت .
... محمد رسول الله
مردم پای مناره جمع شده بودند و به او نگاه می کردند ، عده ای با چشمان اشگ آلود و عده ای متعجب .
اشهد ...
تا خواست جمله ی بعدی را بگوید ، فریاد حسن و حسین را شنید . هراسان به پایین نگاه کرد . حسن و حسین از انتهای کوچه دوان دوان آمدند تا پای مناره رسیدند :
بلال ! تو را به خاطر خدا ، دیگر اذان را ادامه نده مادرمان بر سر سجاده از هوش رفته ...
و گریه امانشان نداد . بلال پایین آمد و آن دو را در آغوش کشید . سرش را بلند کرد و به چهره های شرمسار اهل مدینه نگریست . خواست چیزی بگوید ، اما بغض و خشم اجازه نداد . گونه های حسین را بوسید ، جمعیت را شکافت و به راه افتاد .
از دروازه ی مدینه که بیرون می رفت ، زیر لب می گفت : « مرا ببخش بانو » نسیمی را بر صورتش حس می کرد که بالای کوچه ی بنی هاشم گذشته بود و بوی آشنایی را با خود داشت ؛ بوی غربت علی .
R A H A
04-06-2013, 02:37 PM
... واپسین روزهای فاطمه علیهاالسلام
دختر پیغمبر نالان در بستر افتاد. در مدت بیماری او، از آن مردان جان برکف، از آن مسلمانان آماده در صف، از آنان که هر چه داشتند از برکت پدر او بود، چند تن او را دلداری دادند و یا به دیدنش رفتند؟
هیچکس! جز یکی دو تن از محرومان و ستمدیدگان چون بلال و سلمان.
اما هر چه باشد زنان، عاطفه و احساسی رقیق تر از مردان دارند، بخصوص که در آن روزها، زنان بیرون صحنه سیاست بودند و در آنچه می گذشت دخالت مستقیم نداشتند.
صدوق به اسناد خود که به فاطمه دختر حسین بن علی(ع) می رسد نویسد: زنان مهاجر و انصار نزد او گرد آمدند. اما در عبارت احمد بن ابی طاهر تنها( زنان) آمده است و از مهاجر و انصار نامی نمی برد.
اگر هم از زنان مهاجران کسی در این دیدار شرکت داشته، مسلما وابسته به گروه ممتاز و دست در کار سیاست نبوده است. اما انصارموقعیت دیگری داشته اند. آنان از آغاز یعنی از همان روزها که پیغمبر را به شهر خود خواندند، پیوند خویش را با خویشاوندان او نیز برقرار و سپس استوار ساختند.
و چنانکه اشارت خواهم کرد، بیشتر آنان این دوستی را با علی و فرزندان او، و خاندان او به سر بردند. بهر حال پاسخی را که دختر پیغمبر به پرسش آنان داده است، نشان دهنده روحیه رنگ پذیر مردم آن زمان است، که با دیگر زمانها یکسان است. دختر پیغمبر از رفتار مردان آنان گله مند است.
گفتار زهرا(ع) پاسخ احوال پرسی نیست. خطبه ای بلیغ است که اوضاع آن روز مدینه را روشن می سازد و از آنچه پس از یک ربع قرن پیش آمد خبر می دهد. دیرینه ترین متن این گفتار را که نویسنده در دست دارد کتاب بلاغات النساء است. اما این گفتار در کتابهایی چون امالی شیخ طوسی کشف الغمه، احتجاج طبرسی و بحارالانوار مجلسی و دیگرکتابها آمده است. من عبارت احمد بن ابی طاهر را به فارسی برگردانده ام و چون این گفتار نیز صنعت های لفظی و معنوی را در بردارد کوشیده ام تا ترجمه نیز از آن زیورها عاری نباشد. لکن:
گربریزی بحر را در کوزه ای چند گنجد قسمت یک روزه ای
دختر پیغمبر چگونه ای؟ با بیماری چه می کنی؟
به خدا دنیای شما را دوست نمی دارم و از مردان شما بیزارم! درون و برونشان را آزمودم و از آنچه کردند نا خشنودم! چون تیغ زنگار خورده نابّرا، و گاه پیش روی واپس گرا، و خداوندان اندیشه های تیره و نارسایند.
خشم خدا را به خود خریدند و در آتش دوزخ جاویدند.
ناچار کار را بدانها واگذاردم، و ننگ عدالت کشی را برایشان بار کردم، نفرین بر این مکاران و دور باشند از رحمت حق، این ستمکاران.
وای بر آنان. چرا نگذاشتند حق در مرکز خود قرار یابد؟ و خلافت بر پایه های نبوت استوار ماند؟
آنجا که فرود آمد نگاه جبرائیل امین است و بر عهده علی که عالم به امور دنیا و دین است. به یقین کاری که کردند خسرانی مبین است.به خدا علی را نپسندیدند، چون سوزش تیغ او را چشیدند و پایداری او را دیدند. دیدند که چگونه بر آنان می تازد و با دشمنان خدا نمی سازد.
بخدا سوگند، اگر پای در میان می نهادند، و علی را بر کاری که پیغمبر به عهده او نهاد می گذاردند، آرام آرام ایشان را به راه راست می برد.
و حق هر یک را بدو می سپرد، چنانکه کسی زیانی نبیند و هر کس میوه آنچه کشته است بچیند. تشنگان عدالت را چشمه معدلت او سیر و زبونان در پناه صولت او دلیر می گشتند. اگر چنین می کردند درهای رحمت از زمین و آسمان به روی آنان می گشود. اما نکردند و به زودی خدا به کیفر آنچه کردند آنان را عذاب خواهد فرمود.
R A H A
04-02-2014, 07:41 PM
http://www.worldup.ir/images/2g5q7ykpdeetm6fk2fkg.gif
فرا رسیدن ایام غمبار فاطمیه و شهادت مظلومانه
ریحـانه نبی ، بی بی دوعـالــم , شفیعـه روز جزا
یـاس کبـ-ود حیـدر کـرار، سـرور بـانـوان جهـان
صدیقـه طاهــره کبــری , حضرت فـاطمه زهــرا
مرضیه سلام الله علیها را به محضر فرزند چشم
براهشان آقا امام زمان عجــل الله تعالی ظهـوره
و سوگوران و شیفتگان خاندان عصمت وطهارت
علیهـم السلام تسلیت و تعزیت عـرض می کنیـم
http://www.worldup.ir/images/521la94sxlnt3difp6r.gif
R A H A
04-02-2014, 07:43 PM
http://www.worldup.ir/images/521la94sxlnt3difp6r.gif
دلم، قبیله دلتنگی است.
دلتنگی من، شام تنهایی حیدر است که
چاه های تاریک، مأمن آفتابش شده اند.
منم؛
صدای گریه همیشه که جهان، بیت الاحزان تنهایی
من است و آسمان، سایه آرامشی را از من دریغ می کند.
بعد از پدر، زندگی برای دردانه دخترش سخت شده
و شهر، کاروان سرایی غریب می نماید.
http://www.worldup.ir/images/521la94sxlnt3difp6r.gif
R A H A
04-02-2014, 07:44 PM
http://www.worldup.ir/images/521la94sxlnt3difp6r.gif
ببخش همسرم خانه امنت نبود
بمیرم زمین گیر حیدر شدی
دعا کن بمانی، که شاید گلم
دوباره خدا خواست مادر شدی
بیا با علی باز حرفی بزن
به لالایی محسنت خو نگیر
به فکر منم باش که دق میکنم
مگر همسرت نیستم، رو نگیر
علی رو حلال کن، مقصر منم
که افتادی و گریه داری؛ بگو ...
علی همسر بد برای تو بود ...
که میخوایی تنهام بزاری؟ بگو ...
قرار این نبود اول زندگی ...
همیشه بمانیم همتای هم ؟
ولی جان زهرا نگاه کن ببین
که افتادیم حالا چطور پای هم
برا دلخوشی دل بچه ها
هر از گاه سرت رو تکانی بده
نترسن از اینکه یه وقت... خانومم
تکانی به قد کمانی بده
http://www.worldup.ir/images/521la94sxlnt3difp6r.gif
چورچوریبلا
04-02-2014, 10:17 PM
پا پتیتُم یا فاطومه
یا ایمام حوسه
11093
h.alipoori
04-03-2014, 10:43 AM
دیگر آن خندهی زیبا به لب مولا نیست
همه هستند ولی هیچ کسی زهرا نیست
قطرهی اشک علی تا به ته چاه رسید
چاه فهمید که کسی همچو علی تنها نیست
شهادت حضرت فاطمه(س) بر تمام مسلمانان جهان تسلیت باد:afd::ashk:
h.alipoori
03-24-2015, 01:43 PM
ﮐﺎﺵ ﺍﺯ ﻗﻠﺒﻢ ﺑﻪ ﻗﺒﺮﺵ ﺭﺍﻩ ﺩﺍﺷﺖ
ﮐﺎﺵ ﺯﻫﺮﺍ ﻫﻢ ﺯﯾﺎﺭﺗﮕﺎﻩ ﺩﺍﺷﺖ
ﮐﺎﺵ "ﺛﺎﻧﯽ".ﺫﺭﻩ ﺍﯼ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺩﺍﺷﺖ
ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﺎﻏﺒﺎﻥ ﻭ ﯾﺎﺱ ﺩﺍﺷﺖ
ﮐﺎﺵ ﺯﻫﺮﺍ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺒﻮﺩ
ﻣﺎﺩﺭ ﺳﺎﺩﺍﺕ ﻫﻢ ﻋﺒﺎﺱ ﺩﺍﺷﺖ.
شهادت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) بر تمام مسلمانان جهان تسلیت باد
vBulletin v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.