mozhgan
03-28-2011, 06:23 AM
آداب صحبت
«بدان را نیک دارید ای عزیزان// که خوبان خود عزیز و نیک روزند»
«بس قامت خوش که زیر چادر باشد// چون باز کنی مادر ِ مادر باشد»
«بلبلا! مژده بهار بیار// خبر بد، به بوم بازگذار»
«خلعت سلطان اگرچه عزیز است، جامه خلقان خود بهعزتتر و خوان بزرگان اگرچه لذیذ است، خرده انبان خود به لذت تر.»
«دوستی با پیلبانان یا مکن// یا بنا کن خانهای درخورد پیل»
«رحم آوردن بر بدان، ستم است بر نیکان؛ عفو کردن از ظالمان، جور است بر درویشان»
«سرکه از دسـترنج خویش و تره// بهتر از نان دهخدا و بره»
«سنگ بدگوهر اگر کاسه زرین شکند// قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود»
«کهنجامه خویش پیراستن// بهاز جامهٔ عاریت خواستن»
«نهمحقق بود نه دانشمند// چارپایی براو کتابی چند// آن تهیمغز را چه علم و خبر// که براو هیزم است یا دفتر»
«بدان را نیک دارید ای عزیزان// که خوبان خود عزیز و نیک روزند»
«بس قامت خوش که زیر چادر باشد// چون باز کنی مادر ِ مادر باشد»
«بلبلا! مژده بهار بیار// خبر بد، به بوم بازگذار»
«خلعت سلطان اگرچه عزیز است، جامه خلقان خود بهعزتتر و خوان بزرگان اگرچه لذیذ است، خرده انبان خود به لذت تر.»
«دوستی با پیلبانان یا مکن// یا بنا کن خانهای درخورد پیل»
«رحم آوردن بر بدان، ستم است بر نیکان؛ عفو کردن از ظالمان، جور است بر درویشان»
«سرکه از دسـترنج خویش و تره// بهتر از نان دهخدا و بره»
«سنگ بدگوهر اگر کاسه زرین شکند// قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود»
«کهنجامه خویش پیراستن// بهاز جامهٔ عاریت خواستن»
«نهمحقق بود نه دانشمند// چارپایی براو کتابی چند// آن تهیمغز را چه علم و خبر// که براو هیزم است یا دفتر»