PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تانکا



mozhgan
03-26-2011, 03:18 AM
خواب دیدم
بیدار شده ام و موی شانه می‌کنم
حال بیدارم
و بر موی شانه می‌زنم
یا شاید
رویاست این هم؟



"میجیكااوتا" كه در اصطلاح زینو ژاپنی تانكا هم گفته می‌شود یكی از فرمهای قالب كلاسیك و بسیار قدیمی ‌ژاپن است. شعر تانكا فرم ثابتی دارد كه تشكیل شده از پنج خط، كه به ترتیب دارای ۵ ۷ ۵ ۷ ۷ هجا می‌باشند. این پنج خط دارای دو قسمت است و دومین قسمت یا جواب قسمت اول است یا به قسمت اول برمی‌گردد. سه خط اول معمولا تصویری طبیعی و واقعی است و دو خط دیگر به احساسات اشاره دارد.
تانكا شعر بسیار ظریف عاشقانه و آهنگینی است كه در آن احساساتی والا مانند عشق، تنهایی و مرگ به صورت كاملا ظریفی بیان می‌شود. اغلب این گونه اشعار دارای سبك بسیار بالا و فاخر ادبی هستند. در هایكو كه آن را می‌توان نهایت ایجاز شاعرانه محسوب كرد نوع نگاه شاعر به طبیعت و زاویه ی دیدش كلید دست یابی به تجربه ی حسی شاعر را كه مستور مانده است در اختیار خواننده قرار می‌دهد اما طبیعت در شعر تانكا عامل تداعی است. تداعی تجربه ای كه خواننده نیز در آن سهیم می‌شود.
جدا از تفاوت طولی این دو فرم شاید بتوان ‌هایكو و تانكا را به رباعی و دوبیتی تشبیه كرد كه ویژگی بارز اولی ایجاز است و دومی ‌حس آمیزی و بیان عاطفی. از تانكانویسان معروف ژاپن می‌توان به اونو نو كوماچی، تویوتاما تسونو، ایزومی‌شی كی بو، ماتسوباشو، ایشی كاوا و تاكوبوكو كه او را به عنوان رمبوی ژاپن می‌شناسند اشاره كرد.

mozhgan
03-26-2011, 03:21 AM
در گورستان
همه در مورد مرده حرف ميزنند
و مردن ...
چقدر غريب است که آنگاه
آرزو کني داشتن يک بچه را

mozhgan
03-26-2011, 03:22 AM
پنجره

حالا گیریم
پنجره رویا هایت
رو به سمت غروب باز شد ،
با مژه های خیس ماه
چه می کنی؟

mozhgan
03-26-2011, 03:22 AM
هی شب را به صبح

و صبح را به شب دوختم

آیا کسی دیده است

که شکوفه ها ،

قبل از پر پر شدن بخوابند؟

mozhgan
03-26-2011, 03:22 AM
پيرمردي كه آلزايمر دارد
ملاقات كننده اي ندارد
او بيشتر از همه عمر كرده
حتي از خودش



..........



به زبان مردمان قديم
نمي توانم بخوانم
نامه هايي را كه پدرم نگه داشته است
از دوستهاي قديمي كه خيلي وقت پيش مرده اند

mozhgan
03-26-2011, 03:22 AM
به اتاق باز مي گردم
تماشايت مي كنم كه خوابيده اي
در آخرين نور شمعي
كه خود برايم روشن كردي


...........


آفتاب تابيده بر روي برف ها
اكنون مدتهاست كه بدون تو
تقريباً مي توانم
كه لذت ببرم از خاطراتت
بدون ريختن اشكي

mozhgan
03-26-2011, 03:23 AM
تانكا يكي از فرم هاي قالب شعري كلاسيك و بسيار قديمي ژاپن است.دوره اي كه از زمان پادشاه هي يان (Heian) شروع مي شود و به دوره صلح معروف است( ۱۱۹۲-۷۹۴ )در كشور ژاپن هنر و ادبيات به نقطه اوج خود رسيده و در شعرخواني و شعرسرايي پيشرفت بسياري حاصل شده است. اين دوره كه دوره هي يان نيز ناميده مي شود زمان شكوفايي شعر تانكا است. بنابراين سابقه اين فرم شعري حتي از هايكو (شعر سه خطي معروف ژاپني) هم پيشي گرفته و قديمي تر از آن است.
در مواردي ديده شده كه شعر تانكا توسط دو شاعر نوشته شده باشد.در گذشته تانكاها در دربار سلطنتي سروده و خوانده مي شد.
در كشور ژاپن با وجود گذشت زمان نه تنها از محبوبيت شعر تانكا كاسته نشده بلكه همچنان به صورت مردمي و معروف باقي مانده و روز به روز به طرفداران شعر تانكا افزوده مي شود، تا جائي كه بيش از هشت ميليون كتاب با اين عنوان فروخته شده است.تا به امروز فرم هاي مختلف شعر ژاپني از مرز ژاپن گذشته و حتي از مشرق
زمين پا را فراتر نهاده و به كشورهاي دوردست رسيده است. در اين ميان شعر هايكو گوي سبقت را از ديگر فرم ها ربوده و بسيار شناخته شده تر از تانكا است.
شعر تانكا جزو فرم هاي نادر است به عنوان دليل مي توان به سخت بودن ترجمه آن به زبان هاي ديگر از جمله فرانسه و انگليسي اشاره كرد. از آنجائي كه خواندن تانكا در زبان ژاپني تا حدودي كار چندان آساني نيست بدين جهت ترجمه آن به زبان هاي انگليسي و فرانسه دشوار بوده و زماني كه تانكا به زبان فرانسه يا انگليسي برگردانده مي شود خواندن اين نوع شعر آسان تر شده و وقتي كه ما از فرانسه و انگليسي به زبان فارسي ترجمه مي كنيم شعر سهل و قابل فهم مي شود.

mozhgan
03-26-2011, 03:23 AM
وسوسه ام کرد
با آمدنش که خداحافظی کند،
در پاسخ درنگ کردم
و هنوز
در نرمای تاریکی، بوی پیراهن اش را می شنوم

یوسانو آکی کو

mozhgan
03-26-2011, 03:24 AM
آشفته گیسو
در کوره ی داغ عشق ورزی
آکنده از عطر نیلوفر
همه ترسم از
گل سرخ رنگ پریده ی انتهای شب است!

mozhgan
03-26-2011, 03:24 AM
تنها کسي

که چراغ را فرو مي‌کُشد

بر چارچوب پنجره ،

درمي‌يابد عمق شب پر ستاره را

mozhgan
03-26-2011, 03:25 AM
بر توفان اعتنا نمي‌کند
درخت غان
وقتي بر گِردش مي‌پيچد،

اما غريب ترين عطرش را
مي‌بخشد به نوازش لطيف باران


ميتويوتاما تسونو

mozhgan
03-26-2011, 03:25 AM
صد شعر از صد شاعر ژاپني
نويسنده: فوجيو ارا نو سادايي ( تِيي كا)
مترجم: عليرضا سعادت
چاپ اول : 1385

اوگوراهياكونين ايششو مجموعه اي است شامل صد شعر از صد شاعر ژاپني كه در قالب واكا سروده شده است. امروزه به اين قالب شعري تانكا مي گويند.
اشعاري كه در اين مجموعه گردآوري شده است غالبا از انواع شعر عاشقانه مي باشد و مربوط به آغازين دوره هاي سرايش شعر در ژاپن تا حدود قرن هفدهم است.
اين اشعار به دست شاعر مشهور و منتقد ادبي قرن هفدهم در ژاپن فوجيوارانو سادايي ( تِيي كا) جمع آوري شده است. سادايي مجموعه ي ديگري از واكا نيز گردآوري نموده كه به نام هياكونين شوكا ( بهترين شعرهاي دوران ) منتشر شده است. البته در اين مجموعه بسياري از اشعار موجود در هياكونين ايششو تكرار شده است.
هياكونين ايششو محبوبيت بسياري در ميان مردم ژاپن دارد به گفته ي دونالد كيين اين مجموعه در بردارنده ي نمونه هايي از اساسي ترين گونه هاي شعر ژاپن است و برگزيده اي از مقبولترين اشعار از دوران تُكوگاوا* به شمار مي رود. تي كا (فوجيوارانو سادايي) به حق به عنوان داوري آگاه عمل نموده و با انتخابي دقيق و خردمندانه اين مجموعه را گردآوري كرده است كه مورد توجه بسياري از مردم ژاپن از دوران گذشته تا دوران معاصر مي باشد.

*دوره ي اِدو يا تُكوگاوا : بخشي از تاريخ ژاپن است كه از سال 1603 شروع شده و تا 1867 ميلادي ادامه مي يابد كه به نام پايه گذار آن اِدو يا تُكوگاوا شُگونات نام گذاري شده است . اين دوران با شروع دگرگوني "مي جي" پايان مي يابد و در همين دوره است كه دوران مدرن ژاپن تشكيل و آغاز مي شود. تأثير هياكونين ايششو در بين مردم ژاپن تا جايي است كه گونه اي از بازي با كارت را با اين اشعار ابداع نموده اند كه اوتاكارتا (كارتهاي شعر) ناميده مي شود. اين بازي به ويژه در سالهاي اخير طرفداران بسياري در ژاپن پيدا كرده است.
نمونه هايي از اشعار اين مجموعه:


هميشه اينگونه خواهد بود؟
كه تمامي روياها و آنچه در قلبم است
در دستان باد
چون گيسوان سياهم
گيج و سرگردان بماند!

خانم هُريكاوا تايكِن مُيين نُ



به ماه كه نگاه مي كنم
هزاران خاطره بر ذهنم مي گذرد
محزون و آرام مي شوم
و اين احساس غريب برايِ من تنها نيست
آي پاييز ، پاييز از راه رسيده اي انگار

او اِنو چي سا تو

mozhgan
03-26-2011, 03:26 AM
از آن گونه كه شبنم پيمان مي بندد
بر حياتي دوباره دادن به گياه
(تو پيمان بستي با من)
سالي دوباره گذشته است
و اكنون پاييز كه باز بر درگاه ايستاده است

فوجي وارا نو مُ تُ تُشي



مثل علف هاي دريايي
كه در ساحلِ دور ماتسوو
در آرامش غروبي مي سوزند و فرو مي ريزند
همه جانم شعله مي كشد
جامانده و چشم انتظار او كه هيچوقت نيامد

گون چو ناگون سادايي



وقتي از من بيزار مي شوي
آستين لباسم به اشك مي نشيند
در اين دردمنديِ سرد
دردآلوده تر از اين ويراني عشق
خوشنامي از دست رفته ي من است

ساگامي

mozhgan
03-26-2011, 03:26 AM
در قطعه زميني خالي
گل هاي كم رنگ بنفش
خار پنبه

تو سنگ كرده اي دلت را، اما
كسي چه مي داند شايد روزي شكوفه بدهد

mozhgan
03-26-2011, 03:27 AM
معلوم نیست هنوز
هنوز معلوم نیست که این پرنده
از کجا آمده است
بگذار باد و باران و شب فرونشیند
این صدا هم گم خواهد شد

mozhgan
03-26-2011, 03:27 AM
آيا اين باد است
يا كه مدت سكوت تو
كه می آورد اين سرما را
برگ ديگری را تماشا می كنم
كه از آسمان پاييزی افتاد.

mozhgan
03-26-2011, 03:29 AM
بسيار ساكت و آرام
قدم برمي داري در تاريكي شب
من نه براي صدا
بلكه به خاطر رايحه اي كه
تو در آنجا بوده اي، برمي خيزم

mozhgan
03-26-2011, 03:29 AM
وقتي كه باز كردي
نامه ام را
تعجب نكردي
كه قلبم بيرون افتاد؟

mozhgan
03-26-2011, 03:29 AM
چه چيزي باعث شد
آن صنوبر بلرزد
بدون وزش باد؟
شايد آن هم پريشان شده
به خاطر گذشته

mozhgan
03-26-2011, 03:29 AM
تماس دانه هاي برف

گيسوانت
روزي صورتم را اين چنين لمس كرد
در باد
تماس دانه هاي برف هم خوشايند است


تانكا يكي از فرم هاي قالب شعري كلاسيك و بسيار قديمي ژاپن است.دوره اي كه از زمان پادشاه هي يان (Heian) شروع مي شود و به دوره صلح معروف است( ۱۱۹۲-۷۹۴ ) در كشور ژاپن هنر و ادبيات به نقطه اوج خود رسيده و در شعرخواني و شعرسرايي پيشرفت بسياري حاصل شده است. اين دوره كه دوره هي يان نيز ناميده مي شود زمان شكوفايي شعر تانكا است. بنا بر اين سابقه اين فرم شعري حتي از هايكو (شعر سه خطي معروف ژاپني) هم پيشي گرفته و قديمي تر از آن است.
شعر تانكا فرم ثابتي دارد كه تشكيل شده از پنج خط و اين پنج خط داراي دو قسمت است و دومين قسمت يا جواب قسمت اول است يا اينكه به قسمت اولي برمي گردد. سه خط اول معمولاً تصويري طبيعي و واقعي است و دو خط ديگر به احساسات اشاره دارد. اغلب اوقات اين دو قسمت توسط يك شاعر نوشته مي شود. ولي در مواردي ديده شده كه شعر تانكا توسط دو شاعر نوشته شده باشد.در گذشته تانكاها در دربار سلطنتي سروده و خوانده مي شد و بدين علت اغلب اينگونه اشعار داراي سبك بسيار بالا و فاخر ادبي هستند.تانكا شعر بسيارظريف، عاشقانه و آهنگيني است كه در آن احساساتي والا مانند عشق، تنهايي و مرگ به صورت كاملاً ظريفي به رشته تحرير درآمده است.
در كشور ژاپن با وجود گذشت زمان نه تنها از محبوبيت شعر تانكا كاسته نشده بلكه همچنان به صورت مردمي و معروف باقي مانده و روز به روز به طرفداران شعر تانكا افزوده مي شود، تا جائي كه بيش از هشت ميليون كتاب با اين عنوان فروخته شده است.تا به امروز فرم هاي مختلف شعر ژاپني از مرز ژاپن گذشته و حتي از مشرق زمين پا را فراتر نهاده و به كشورهاي دوردست رسيده است. در اين ميان شعر هايكو گوي سبقت را از ديگر فرم ها ربوده و بسيار شناخته شده تر از تانكا است.
شعر تانكا جزو فرم هاي نادر است. به عنوان دليل مي توان به سخت بودن ترجمه آن به زبان هاي ديگر از جمله فرانسه و انگليسي اشاره كرد. از آنجائي كه خواندن تانكا در زبان ژاپني تا حدودي كار چندان آساني نيست بدين جهت ترجمه آن به زبان هاي انگليسي و فرانسه دشوار بوده و زماني كه تانكا به زبان فرانسه يا انگليسي برگردانده مي شود خواندن اين نوع شعر آسان تر شده و وقتي كه ما از فرانسه و انگليسي به زبان فارسي ترجمه مي كنيم شعر سهل و قابل فهم مي شود.

تانكا نويسان معروف ژاپن، Ono no Komachi، Ki no Tsurayuki، Ikago no Ttsuyki، Teika Basho وIshikawa Takuboku هستند. Takuboku يكي از شاعران ژاپني است كه در ۲۰ فوريه ۱۸۸۶ به دنيا آمد و در اثر ذات الريه در ۱۹۱۲ در سن ۲۶ سالگي درگذشت. او را به عنوان رمبو ژاپن مي شناسند.

mozhgan
03-26-2011, 03:30 AM
آفتاب تابيده بر روي برف ها
اكنون مدتهاست كه بدون تو
تقريباً مي توانم
كه لذت ببرم از خاطراتت
بدون ريختن اشكي.

mozhgan
03-26-2011, 03:30 AM
باران پاييزي
نامه اي ديگر مي اندازم
براي تو داخل آتش
ماجراي ديگري در زندگي ام
ناتمام ماند

mozhgan
03-26-2011, 03:31 AM
مي نوشم چايي
از فنجان چيني سفيد
به بيرون پنجره خيره مي شوم
به خيابان پوشيده از برف
و خاطراتم

mozhgan
03-26-2011, 03:31 AM
آيا اين دست تو بود
كه با مهرباني دستم را نگه داشت
ديشب در رويا
درست مانند گل هاي داوودي كه
نگه مي دارند رد باران بهاري را

mozhgan
03-26-2011, 03:31 AM
امروز صبح
متعجب شدم از اين كه در پشتي خانه
باز بود
ديشب بعد از مدتها تو دوباره يواشكي آمده اي
به روياهايم

mozhgan
03-26-2011, 03:32 AM
با گفتن كلمه «او»
لبانت شكلي مي گيرد
مثل اين كه آماده مي شوي
براي يك بوسه

mozhgan
03-26-2011, 03:32 AM
دوباره فراموش كرده
روز تولدم را
براي سالگرد ازدواجمان
نهال گردويي را مي خرد.
و با هم منتظر ميوه دادنش مي مانيم!

mozhgan
03-26-2011, 03:32 AM
آيا اين باد است
يا كه مدت سكوت تو
كه مي آورد اين سرما را

برگ ديگري را تماشا مي كنم
كه از آسمان پاييزي افتاد.

mozhgan
03-26-2011, 03:32 AM
نگاهي به بالا مي اندازم
ابرها عوض كرده اند
شكل هايشان را
زماني كه در مورد عشق مي خواندم
و احوال آشفته

mozhgan
03-26-2011, 03:32 AM
پيش تر

آستين مقابل چشمان مي‌گرفتم

تا لبخندي را پنهان کنم

حال، پنهان مي‌کنم

اشک‌ها را

mozhgan
03-26-2011, 03:33 AM
هميشه كمي از او ترسيده ام؛
اكنون او دارد مي ميرد
من گيسوانش را نوازش مي كنم
و كلمات آرامش بخشي مي گويم

mozhgan
03-26-2011, 03:33 AM
تلالوي نور خورشيد
خيره كرده قسمت ساحلي را
و تابستان مي آيد
هنوز هم بازوان خالي ام مي طلبند
پسرم را كه سه سال است رفته.

mozhgan
03-26-2011, 03:33 AM
اگرچه تو هيچ گاه دور از ذهنم نيستي
اينجاست كه بيشتر احساس مي كنم تو را
جايي كه زمين مي چسبد به آسمان.