PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دستورزبان فارسی(ضمیر2)



king 2011
03-25-2011, 03:59 AM
همان طور که گفته شد ضمیر واژه ‌اى است که به ‌جاى اسم مى ‌نشیند و نقش ‌های مختلف آن ‌را می ‌پذیرد. مرجع ضمیر همان اسمى است که ضمیر جانشینِ آن شده است. البتّه گاه ضمیر مرجع ندارد، یعنى خود به حالت اسم بروز مى ‌کند. مرجع معمولاً قبل از ضمیر، و گاه پس از آن مى ‌آید.

http://img.tebyan.net/big/1389/11/1557894183781551186356558217431247217.jpg

ضمیر داراى هشت گونه است:
شخصى، مشترک، (http://www.tebyan.net/internetschool/teachers/teachinglearningskills/2010/11/29/142566.html)اشاره، پرسشى، مبهم، تعجّبى، شمارشی، ملکی (اختصاصی)


ضمیر اشاره:


ضمیری است که مرجع آن به اشاره معلوم شود: آن/ این و ترکیباتش مثل اینان/ آن‌ ها
- (کتاب را بگیر و آن ‌را بخوان.)

ضمیر پرسشى:


واژه ‌های پرسشی اگر به تنهایی در جمله بیایند. (بدون همراهی اسم): که/ چه/ کدام/ کی/ کجا/ چگونه/ چند/ چقدر
- (تا یار که را خواهد و میلش به که باشد.)

ضمیر مبهم:


واژه ‌هایی که بر شخص یا مقدار مبهمی دلالت می ‌کنند. چند/ همه/ هیچ/ یکی/ هرکه/ کمی/ دیگری
- ( چند مى ‌گردى به دور خویشتن؟)

ضمیر تعجّبى:


واژه ‌هایی که مفهوم تعجب و شگفتی را برساند: به/ چقدر/ وه...
- (وه که چگونه مى ‌رزمند شیرمردان مبارز!)

ضمیرشمارشی:


صفت شمارشی که بدون همراهی اسم بیاید.
- (حمید به کلاس چهارم می ‌رود.)

ضمیر ملکی:


واژه مرکب "ازآن" است که معنی "مال" / "متعلق‌به" را می ‌دهد.
- (من زان خودم هرآنچه هستم، هستم.)

نکته: ضمیر نیز همانند اسم در جمله داراى نقش است.
برخى از ضمیرها همه نقش‌هاى اسم و برخى دیگر بعضى از نقش‌هاى اسم را مى‌پذیرند.