PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : زندگينامه بنجامين فرانكلين



mehraboOon
03-19-2011, 08:49 AM
زندگينامه بنجامين فرانكلين

دانشمند و سياستمدار امريكايي ( 1706- 1790)

بنيامين فرانكلين يك ديپلمات، سياستمدار، دانشمند و صاحب چاپخانه بود. او عدسيهاي دوكانوني و فر خوراك پز را اختراع كرد و آزمايشاتي در رابطه با الكتريسيته انجام داد. فرانكلين در سال 1706 در بوستون، ماساچوست متولد شد. او هوش و استعدادش را در خواندن و نوشتن به زودي نشان داد. در سن ده سالگي مدرسه را ترك كرد تا حرفه پدرش يعني ساختن شمع را ياد بگيرد. بنيامين جوان از اين كار متنفر بود و يك سال بعد، در مغازه برادرش جيمز شروع به كار چاپ كرد. بعد از 5 سال، مغازه برادرش را ترك كرد و به نيويورك رفت تا كاري پيدا كند، اما موفق نشد و به فيلادلفيا- كه در آن زمان شهر بزرگتري بود- رفت. فرانكلين به عنوان يك چاپگر بسيار موفق بود .ثروت به او فرصت داد تا روي اختراعات و علاقه مندي هايش كار كند. زماني كه فهميد اجاقهاي معمولي كارآمدي چنداني ندارند، اجاق فرانكلين را براي استفاده بهتر از حرارت طراحي كرد. اجاق فرانكلين هواي سرد را گرفته، گرم مي كرد و سپس هواي گرم شده را به چرخش درمي آورد.
اين اجاق در امريكا و اروپا بسيار رواج يافت. در آن زمان، الكتريسيته به تازگي در اروپا كشف شده بود. از اين رو، فرانكلين به شدت جلب آن شد و شش سال از زندگي خود را صرف تلاش براي توليد الكتريسيته كرد. فرانكلين بر روي اين ايده كه بارهاي الكتريكي سبب توليد رعد و برق مي شوند، متمركز شد. وي پيشنهاد كرد كه از ميله هاي برقگير رعد و برق براي دور كردن الكتريسيته از ساختمانها استفاده كنند تا از سوختن آنها جلوگيري شود. او با بستن يك كليد آهني به دنباله يك كايت در طوفان، موفق به شناسايي بارهاي الكتريكي شد. اين رعد و برق، همان الكتريسيته بود. بنيامين فرانكلين سالهاي آخر عمرش را صرف بررسي و مطالعه بر روي كلونيها و توليد آن براي ايالات متحده كرد. وي در سال 1790 در كشوري كه در شكل گيري و پيشرفت او نقش مهمي داشت، درگذشت.
«بنيامين فرانكلين» در هفت سالگي مرتكب اشتباهي شد كه در هفتاد سالگي نيز آن را بخاطر داشت. پسر هفت ساله اي بود كه عاشق بيقرار يك سوت شد و بقدري تحريك شده بود كه بي مطالعه و بدون اينكه قيمتش را جويا شود، تمام پول هاي خود را روي پيشخوان مغازه ريخت و سوت را برداشته، خوشحال از دكان خارج شد. هفتاد سال بعد، در نامه اي به يكي از دوستانش نوشت: « آن روز بقدري خوشحال بودم كه نمي توان حدي برايش متصور شد». اهل خانه از صداي سوت او، انگشت ها را در گوش كرده بودند، اما موقعي كه خواهر و برادرش متوجه شدند كه خيلي بيشتر از قيمت حقيقي سوت را پرداخته است، او را مسخره كردند؛ بطوريكه اوقاتش تلخ شد و به گريه افتاد.
سالها بعد، حتي زمانيكه فرانكلين يك شخصيت برجسته جهاني و سفير كبير امريكا در پاريس بود، هنوز اين موضوع را به ياد داشت و فراموش نكرده بود كه خيلي بيشتر از قيمت واقعي براي آن سوت داده و بيش از لذتي كه برايش داشت، بعداً پشيمان شده بود. اين ماجرا براي او درس بسيار خوبي بود و خودش هميشه مي گفت : « چون بزرگ شدم و قدم در اجتماع نهادم، با مشاهده اعمال ديگران دريافتم كه در طول روز با عده زيادي روبرو مي شوم كه خيلي بيشتر از ارزش واقعي براي اين قبيل سوت ها مي پردازند. بطور خلاصه، به عقيده من قسمت عمده بدبختي هاي بشر ناشي از اين است كه ارزش چيزها را به خطا تخمين زده و براي بعضي از آنها، بهايي بيش از ارزش واقعي شان مي پردازد».

mehraboOon
03-19-2011, 08:52 AM
دوران جوانی
بنیامین، به‌عنوان دهمین پسر و پانزدهمین فرزند آقای فرانکلین، که تولیدکنندهٓ صابون و شمع بود، در بوستون زاده شد. وی از اوان کودکی با اشتیاق و علاقه، به مطالعهٓ کتاب‌های علمی، مذهبی و ادبیات پرداخت و گنجینه‌ای از دانش و معلومات کسب کرد. بنیامین مدتی در چاپ‌خانهٓ برادر ناتنی خود، جیمز فرانکلین، به کارآموزی پرداخت و برای اولین بار در سال ۱۷۲۲ با نام مستعار در روزنامهٓ برادرش چهارده مقالهٓ طنزآمیز و کوتاه منتشر کرد. آن روزنامه در همان سال به‌خاطر مقالهٓ جنجال‌برانگیزی که به‌چاپ رساند، توقیف و جیمز، که سردبیر آن بود، به یک ماه زندان محکوم شد. ازآن‌پس، بنیامین مدیریت روزنامه را برعهده گرفت و به نشر آن همت گماشت. فرانکلین در فیلادلفیا به صنعت چاپ روی آورد و کتاب‌های بی‌شماری را منتشر ساخت. فعالیت‌های خستگی‌ناپذیر او درزمینهٓ چاپ کتاب، وی را به‌عنوان ناشر صاحب‌نامی به اشتهار رسانید. فرانکلین در دوران زندگی به فعالیت‌های اجتماعی و خدمات عمومی و امدادرسانی همت گماشت و به عضویت در این مؤسسات پذیرفته شد. او توجه خود را به خدمات شهری و رفاه عمومی، مانند نظافت خیابان‌ها، روشنایی شهر، نظام تشکیلاتیِ مدارس، تأسیس آتش‌نشانی غیرانتفاعی، بیمارستان و اولین کتاب‌خانهٓ عاریتی که در دنیا بی‌همتا بود، معطوف داشت.
اصول سیزده‌گانهٓ معرفتیِ بنیامین فرانکلین
بنیامین فرانکلین، نفْس خویش را به‌مدد امساک و پرهیزگاری، که از دوران شباب بدان خو گرفته‌بود، مهار کرد و به خلوص آن همت ورزید. او فهرستی شامل سیزده روش سودمند درزمینهٓ آموزش اخلاق، که خود وی در تمام طول زندگی بدان پای‌بند بود، به‌صورت زیر تنظیم کرد:
۱) خویشتن‌داری: شکم را تا مرز بلاهتِ شعور پُر مکن و تا مرز بی‌خودی منوش.
۲) سکوت: سخنی بران که خود یا دیگران از آن سود گیرید؛ از سخنان بی‌ثمر پرهیز کن.
۳) نظم و انضباط: هرچیز را در جای خود قرار ده و هر کاری را به وقت خود موقوف کن.
۴) عزم و اراده: آن‌چه را باید به‌انجام رسد، بدان همت گمار، و آن‌چه را بدان اراده نموده‌ای، بدون وقفه و خلل به‌انجام رسان.
۵) قناعت: از خرج کردن برای خوش‌آمدِ دیگران یا خشنودی خویش بپرهیز و چیزی را ضایع مکن.
۶) سعی و کوشش: زمان را ازدست مده، هر لحظه به کاری سودمند بپرداز، کارهای باطل را از خود دور کن.
۷) راستی و درستی: از فریب بپرهیز، اندیشه را به عصمت و حقیقت آراسته دار و به سخن خویش پای‌بند باش.
۸) عدالت: راضی به زیان دیگران مباش، مباد که بر کسان ستمی روا داری و آنان را از خیری که بدان موظفی، بی‌نصیب گردانی.
۹) اعتدال: از تندروی پرهیز کن؛ اهانت ناروا به دیگران، که به‌گمان خویش، خود نیز درخور آن نیستی، روا مدار.
۱۰) نظافت: ناپاکی را از تن و جامه و خانهٓ خویش بزدا.
۱۱) آسایش خیال: آرام باش و از خرده‌گیری بپرهیز و از وقایع عادی و حوادث اجتناب‌ناپذیر روی درهم مکش.
۱۲) عفّت: در ارضای میل جنسی اعتدال را رعایت کن؛ تنها به‌خاطر حفظ تندرستی و بقای نسل و نه تا مرز جنون و سستی، نزدیکی کن. در این راه از جرح عواطف و سلامت خود و دیگری خودداری کن و دغدغهٓ خوش‌نامی خویشتن را به دل داشته‌باش.
۱۳) تواضع و فروتنی: از پیش‌کسوتان بزرگ، مانند عیسی مسیح و سقراط تقلید کن.

تندیس یادبود بنیامین فرانکلین در موزهٓ مؤسسهٓ علوم فرانکلین در فیلادلفیا
فعالیت‌های سیاسی و علمی
بنیامین فرانکلین در سال ۱۷۴۸ مؤسسهٓ انتشاراتیِ خود را ترک کرد و در سال ۱۷۵۰ به عضویت پارلمان پنسیلوانیا برگزیده شد. آثار منتشرشدهٓ فرانکلین در این دوران تأثیر بسزایی در تشکیلات آموزشیِ پنسیلوانیا داشت و با انتشار کتاب پیشنهادی چند درباب آموزش و پرورش جوانان پنسیلوانیا، در احداث آکادمی فیلادلفیا، که بعدها به نام دانشگاه پنسیلوانیا خوانده شد، مفید افتاد. برنامهٓ پیشنهادیِ فرانکلین علوم قدیمی و مسلط آن دوران را محدود و دانش جدید را شامل زبان انگلیسی، زبان‌های زندهٓ خارجی، ریاضیات و علوم طبیعی جایگزین کرد. فرانکلین در سال‌های ۱۷۵۱ تا ۱۷۶۴، به‌تناوب، معاونت وزارت پُست را به‌عهده داشت. وی در سال ۱۷۵۲ دستگاه برق‌گیر را اختراع کرد. او درمجموع پانزده سال به‌عنوان نمایندهٓ پنسیلوانیا، جورجیا، نیوجرسی، و ماساچوست در انگلستان اقامت گزید. بنیامین فرانکلین در یکی از سفرهای خود از انگلیس به آمریکا، در توقف کوتاهی که نصیبش شد، «انجمن فلسفی آمریکا» را تأسیس کرد. او در سال ۱۷۷۵ انگلیس را به مقصد آمریکا ترک گفت و در همان سال به عضویت کنگرهٓ آمریکا درآمد و پس از مدتی به کمیتهٓ تنظیم «بیانیهٓ استقلال ایالات متحدهٓ آمریکا» دعوت شد. به‌خاطر افکار درخشان و حس آزادی‌خواهی او و همچنین در پیوند با اختراع برق‌گیر، دربارهٓ او چنین گفته‌اند:
«او برق را از پهنهٓ آسمان و شمشیر را از دست ستمکاران برگرفت.»

فرانکلین به‌اتفاق ۵۴ نفر از مقامات برجستهٔ سیزده ایالت دیگر، بیانیهٓ استقلال را در ۴ ژوئیهٓ ۱۷۷۶ امضا کرد و یک سال بعد، از طرف کنگره به‌عنوان نمایندهٓ سیزده ایالات مستقل آمریکا به فرانسه رفت و در آنجا به‌عنوان سیاست‌مداری بزرگ اشتهار یافت.
آثار بنیامین فرانکلین

فرانکلین در تمام دوران زندگی به انتشار رسالات، مقالات و پند و اندرز در هر زمینه و هر مقوله‌ای پرداخت. زندگی‌نامهٓ خود را، که در سال ۱۷۷۱ آغاز کرده‌بود، همچنان ناتمام گذاشت. او با بیشتر بزرگان عهد خویش مکاتبه داشت و نامه‌های بی‌شماری از وی به‌یادگار مانده‌است.

پایان زندگی

بنیامین فرانکلین در سال ۱۷۸۶ به آمریکا بازگشت و به‌عنوان ریاست عالی اجراییِ شورای پنسیلوانیا و در سال ۱۷۸۷ به مقام دبیرکل جامعهٓ ضدبرده‌داری برگزیده شد. او در ۱۷ آوریل ۱۷۹۰ در هشتادوچهارسالگی در پنسیلوانیا درگذشت. هنگامی که بیست‌وسه سال بیشتر نداشت، شرحی به مضمون زیر برای مقبرهٓ خود نوشت:
«اینجا آرامگاه بنیامین فرانکلین ناشر است که برای تغذیهٓ کرم‌ها، مانند جلدی از کتابی کهن، که نبشته‌هایش پراکنده و بی‌نام و عاری از تذهیب، اما بی خللی که بر محتوای آن آید، به خاک سپرده‌اند. باشد تا به‌باور خویش به شیوه‌ای نو و آراسته، با ویرایش خودِ نویسنده تجدیدچاپ گردد.»
این کلام بر آرامگاه او نوشته نشد.