king 2011
03-17-2011, 11:42 PM
--------------------------------------------------------------------------------
روشن است که هر گناه، یک اثر وضعى و یک اثر تکلیفى دارد . خیانت و غارت بیت المال نیز ، افزون بر حرمت تکلیفى و عذاب قیامت ، آثار وضعى ویژه اى در همین دنیا دارد .
--------------------------------------------------------------------------------
آثار خیانت در بیت المال
در این مقاله به برخى از آثار وضعى خیانت به بیت المال از نگاه امام على علیه السلام می پردازیم :
1ـ رسوایى در دنیا
امام على علیه السلام در نامه بیست و ششم ، ضمن بیان برخى از توصیه ها و سفارشها براى مأموران مالیاتى ، در باره خیانت به بیت المال ، مطالبى را گوشزد کرده است . آن حضرت ، خیانت به بیت المال را ، مساوى با خیانت به امت اسلامى دانسته و گفته است :« إنَّ أعظمَ الخیانة خیانةُ الأُمَّةَ و أفْظَعُ الغَشِّ غِش الأئمة ؛1 همانا، بزرگترین خیانت ، خیانت به ملت، و رسواترین دغلکارى ، دغلبازى با امامان است .»
سپس در ارتباط با آثار و پیامدهاى خیانت به بیت المال گفته است : « مَنِ استهان بالأمانة و رَتَعَ فی الخیانة و لمْ یُنَزَّه نَفْسَهُ و دینَهُ عنها، فقد أحَلَّ بنفسه الذلَّ و الخِزْیَ فی الدنیا و هو فی الآخرةِ أذلّ و أخزى ؛3 کسى که امانت (بیت المال) الهى را خوار شمارد و دست به خیانت آلوده کند و خود و دین خویش را پاک نسازد ، درهاى خوارى را در دنیا به روى خود گشوده و در قیامت خوارتر و رسواتر خواهد بود .»
2ـ ذلت در پیشگاه الهى و پستى در آخرت
على علیه السلام در خطبه صد و بیست و ششم ـ که در باره عدالت و دادگرى صادر شده ـ مى فرماید : « لو کانَ المالُ لی ، لَسَوَّیْتُ بینهم ، فکیف و إنَّما المالَ مالُ الله! ألا و إنَّ إعْطاءَ المالِ فی غیر حقِّهِ تبذیرٌ و إسرافٌ و هو یَرْفَعُ صاحِبَهُ فی الدنیا و یَضَعَهُ فى الآخرة و یُکْرِمُهُ فی الناس و یهینه عند الله؛ اگر اموال (بیت المال) از خودم بود ، به گونه اى مساوى ، در میان مردم تقسیم مى کردم ، تا چه رسد که جزء اموال خداست! آگاه باشید! بخشیدن مال به آنان که استحقاق ندارند ، زیاده روى و اسراف است ، [هرچند] ممکن است در دنیا ، ارزش دهنده آن را بالا برد ، اما در آخرت ، پست خواهد کرد! و [هرچند] ممکن است که در میان مردم ، گرامیش دارند ، اما در پیشگاه خدا، خوار و ذلیل است . همان گونه که ملاحظه مى شود ، امام على علیه السلام از جمله آثار و پیامدهاى خیانت در بیت المال را خوارى در محضرِ مقامِ ربوبى و پستى در عالم آخرت ، دانسته است .
على علیه السلام در نامه چهل و یکم ـ که در مقام توبیخ و نکوهش شدید از خیانتکاران به بیت المال ، صادر شده ـ پس از بیزارى و نفرین بر خیانتکاران بیت المال ، ضمن دعوت آنان به خداترسى و برگرداندن اموال به غارت رفته، فرد خیانتکار را تهدید به کشتن با شمشیر مى کند
3ـ بى اعتمادى
امام على علیه السلام منذَر، پسر جارود عبدى ، را که از قبیله عبدالقیس بود ، به بخشدارى منطقه اى از کشور اسلامى، منصوب کرد و لکن او ، به بیت المال خیانت کرد و با بذل و بخششهاى بى حساب و کتاب به دوستان و خویشان ، بیت المال را غارت کرد . این خبر به امام على علیه السلام مى رسد. آن حضرت در نامه اى تند ، ضمن توبیخ و عزل ، او را احضار مى کند : « و لئنْ کان ما بلغنی عنکَ حقاً، لَجَمَلُ أهلِکَ و شِسْعُ نَعْلِکَ، خیرٌ منکَ و مَنْ کان بصفتک فلیس بأهلِ أنْ یُسَدَّ به ثَغرٌ أوْ یُنْفَذَ به امر، أوْ یُعلى له قدرٌ، أوْ یشْرَکَ فی أمانَةٍ، أوْ یُؤمَنَ على جبایِةٍ!فأقْبِلْ إلىَّ حینَ یصلُ إلیک کتابی هذا إنْ شاءِ الله ؛ اگر آنچه به من گزارش رسیده ، درست باشد ، شتر خانه ات و بند کفش تو ، از تو ، باارزش تر است . و کسى که همانند تو باشد ، نه لیاقت پاسدارى از مرزهاى کشور را دارد و نه مى تواند کارى را به انجام رساند ، یا ارزش او ، بالا رود ، یا شریک در امانت باشد و یا از خیانتى دور ماند . پس چون این نامه به دست تو رسد، نزد من بیا. ان شاء الله.»3
4ـ بى بهره شدن در دنیا
در نامه بیستم ـ که خطاب به زیاد بن ابیه ، جانشین عبدالله بن عباس ، والى بصره، نوشته شده ـ او را از خیانت بر بیت المال برحذر مى دارد و مى نویسد:« و إنّی اُقْسِمُ باللهِ قَسَماً صادَقاً، لئِن بَلَغَنی أنّکَ خُنْتَ مِن فی ءِ المسلمین شیئاً صغیراً أوْ کبیراً، لَأَشُدَّنَّ علیکَ شَدَّةً تَدَعُکَ قلیلَ الوفر، ثقیلَ الظَهْرِ ضئیلَ الأمرِ ؛ همانا من ، براستى به خدا سوگند مى خورم که اگر به من گزارش کنند که در بیت المال ، خیانت کردى ، کم و یا زیاد ، چنان بر تو سخت گیرم که کم بهره شده و در هزینه عیال ، در مانى و خوار و سرگردان شوى .»
5ـ کشته شدن با شمشیر
على علیه السلام در نامه چهل و یکم ـ که در مقام توبیخ و نکوهش شدید از خیانتکاران به بیت المال ، صادر شده ـ پس از بیزارى و نفرین بر خیانتکاران بیت المال ، ضمن دعوت آنان به خداترسى و برگرداندن اموال به غارت رفته، فرد خیانتکار را تهدید به کشتن با شمشیر مى کند : « فاتق الله! و ارْدُدْ إلى هؤلاءِ القوم أموالَهُم ؛4 از خدا بترس و اموال بیت المال را ـ که از این مردم بوده ـ به آنان بازگردان . » سپس آن حضرت در مقام تهدید و مجازات خیانتکار مى فرماید :« فإنَّکَ إنْ لمْ تفعلْ، ثم أمْکَننی اللهُ منکَ ، لَأُعْذِرَنَّ إلى الله فیکَ و لأضْرِبنَّکَ بسیفی الذی ما ضربتُ به أحداً ، الاّ دَخَل النارَ ؛5 اگر اموال به غارت رفته بیت المال را برنگردانى و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست یابم، تو را کیفرى خواهم کرد که نزد خدا، عذرخواه من باشد و با شمشیرى تو را مى زنم که به هر کس زدم، وارد دوزخ گشت.»
روشن است که هر گناه، یک اثر وضعى و یک اثر تکلیفى دارد . خیانت و غارت بیت المال نیز ، افزون بر حرمت تکلیفى و عذاب قیامت ، آثار وضعى ویژه اى در همین دنیا دارد .
--------------------------------------------------------------------------------
آثار خیانت در بیت المال
در این مقاله به برخى از آثار وضعى خیانت به بیت المال از نگاه امام على علیه السلام می پردازیم :
1ـ رسوایى در دنیا
امام على علیه السلام در نامه بیست و ششم ، ضمن بیان برخى از توصیه ها و سفارشها براى مأموران مالیاتى ، در باره خیانت به بیت المال ، مطالبى را گوشزد کرده است . آن حضرت ، خیانت به بیت المال را ، مساوى با خیانت به امت اسلامى دانسته و گفته است :« إنَّ أعظمَ الخیانة خیانةُ الأُمَّةَ و أفْظَعُ الغَشِّ غِش الأئمة ؛1 همانا، بزرگترین خیانت ، خیانت به ملت، و رسواترین دغلکارى ، دغلبازى با امامان است .»
سپس در ارتباط با آثار و پیامدهاى خیانت به بیت المال گفته است : « مَنِ استهان بالأمانة و رَتَعَ فی الخیانة و لمْ یُنَزَّه نَفْسَهُ و دینَهُ عنها، فقد أحَلَّ بنفسه الذلَّ و الخِزْیَ فی الدنیا و هو فی الآخرةِ أذلّ و أخزى ؛3 کسى که امانت (بیت المال) الهى را خوار شمارد و دست به خیانت آلوده کند و خود و دین خویش را پاک نسازد ، درهاى خوارى را در دنیا به روى خود گشوده و در قیامت خوارتر و رسواتر خواهد بود .»
2ـ ذلت در پیشگاه الهى و پستى در آخرت
على علیه السلام در خطبه صد و بیست و ششم ـ که در باره عدالت و دادگرى صادر شده ـ مى فرماید : « لو کانَ المالُ لی ، لَسَوَّیْتُ بینهم ، فکیف و إنَّما المالَ مالُ الله! ألا و إنَّ إعْطاءَ المالِ فی غیر حقِّهِ تبذیرٌ و إسرافٌ و هو یَرْفَعُ صاحِبَهُ فی الدنیا و یَضَعَهُ فى الآخرة و یُکْرِمُهُ فی الناس و یهینه عند الله؛ اگر اموال (بیت المال) از خودم بود ، به گونه اى مساوى ، در میان مردم تقسیم مى کردم ، تا چه رسد که جزء اموال خداست! آگاه باشید! بخشیدن مال به آنان که استحقاق ندارند ، زیاده روى و اسراف است ، [هرچند] ممکن است در دنیا ، ارزش دهنده آن را بالا برد ، اما در آخرت ، پست خواهد کرد! و [هرچند] ممکن است که در میان مردم ، گرامیش دارند ، اما در پیشگاه خدا، خوار و ذلیل است . همان گونه که ملاحظه مى شود ، امام على علیه السلام از جمله آثار و پیامدهاى خیانت در بیت المال را خوارى در محضرِ مقامِ ربوبى و پستى در عالم آخرت ، دانسته است .
على علیه السلام در نامه چهل و یکم ـ که در مقام توبیخ و نکوهش شدید از خیانتکاران به بیت المال ، صادر شده ـ پس از بیزارى و نفرین بر خیانتکاران بیت المال ، ضمن دعوت آنان به خداترسى و برگرداندن اموال به غارت رفته، فرد خیانتکار را تهدید به کشتن با شمشیر مى کند
3ـ بى اعتمادى
امام على علیه السلام منذَر، پسر جارود عبدى ، را که از قبیله عبدالقیس بود ، به بخشدارى منطقه اى از کشور اسلامى، منصوب کرد و لکن او ، به بیت المال خیانت کرد و با بذل و بخششهاى بى حساب و کتاب به دوستان و خویشان ، بیت المال را غارت کرد . این خبر به امام على علیه السلام مى رسد. آن حضرت در نامه اى تند ، ضمن توبیخ و عزل ، او را احضار مى کند : « و لئنْ کان ما بلغنی عنکَ حقاً، لَجَمَلُ أهلِکَ و شِسْعُ نَعْلِکَ، خیرٌ منکَ و مَنْ کان بصفتک فلیس بأهلِ أنْ یُسَدَّ به ثَغرٌ أوْ یُنْفَذَ به امر، أوْ یُعلى له قدرٌ، أوْ یشْرَکَ فی أمانَةٍ، أوْ یُؤمَنَ على جبایِةٍ!فأقْبِلْ إلىَّ حینَ یصلُ إلیک کتابی هذا إنْ شاءِ الله ؛ اگر آنچه به من گزارش رسیده ، درست باشد ، شتر خانه ات و بند کفش تو ، از تو ، باارزش تر است . و کسى که همانند تو باشد ، نه لیاقت پاسدارى از مرزهاى کشور را دارد و نه مى تواند کارى را به انجام رساند ، یا ارزش او ، بالا رود ، یا شریک در امانت باشد و یا از خیانتى دور ماند . پس چون این نامه به دست تو رسد، نزد من بیا. ان شاء الله.»3
4ـ بى بهره شدن در دنیا
در نامه بیستم ـ که خطاب به زیاد بن ابیه ، جانشین عبدالله بن عباس ، والى بصره، نوشته شده ـ او را از خیانت بر بیت المال برحذر مى دارد و مى نویسد:« و إنّی اُقْسِمُ باللهِ قَسَماً صادَقاً، لئِن بَلَغَنی أنّکَ خُنْتَ مِن فی ءِ المسلمین شیئاً صغیراً أوْ کبیراً، لَأَشُدَّنَّ علیکَ شَدَّةً تَدَعُکَ قلیلَ الوفر، ثقیلَ الظَهْرِ ضئیلَ الأمرِ ؛ همانا من ، براستى به خدا سوگند مى خورم که اگر به من گزارش کنند که در بیت المال ، خیانت کردى ، کم و یا زیاد ، چنان بر تو سخت گیرم که کم بهره شده و در هزینه عیال ، در مانى و خوار و سرگردان شوى .»
5ـ کشته شدن با شمشیر
على علیه السلام در نامه چهل و یکم ـ که در مقام توبیخ و نکوهش شدید از خیانتکاران به بیت المال ، صادر شده ـ پس از بیزارى و نفرین بر خیانتکاران بیت المال ، ضمن دعوت آنان به خداترسى و برگرداندن اموال به غارت رفته، فرد خیانتکار را تهدید به کشتن با شمشیر مى کند : « فاتق الله! و ارْدُدْ إلى هؤلاءِ القوم أموالَهُم ؛4 از خدا بترس و اموال بیت المال را ـ که از این مردم بوده ـ به آنان بازگردان . » سپس آن حضرت در مقام تهدید و مجازات خیانتکار مى فرماید :« فإنَّکَ إنْ لمْ تفعلْ، ثم أمْکَننی اللهُ منکَ ، لَأُعْذِرَنَّ إلى الله فیکَ و لأضْرِبنَّکَ بسیفی الذی ما ضربتُ به أحداً ، الاّ دَخَل النارَ ؛5 اگر اموال به غارت رفته بیت المال را برنگردانى و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست یابم، تو را کیفرى خواهم کرد که نزد خدا، عذرخواه من باشد و با شمشیرى تو را مى زنم که به هر کس زدم، وارد دوزخ گشت.»