PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ضرورت ارتقاء سطح آگاهي عمومي جامعه در خصوص ايدز به كمك نيروهاي مردمي



mohamad.s
03-16-2011, 03:21 PM
ضرورت ارتقاء سطح آگاهي عمومي جامعه در خصوص ايدز به كمك نيروهاي مردمي
ما اُبَرِّءُ نَفسي، اِن َ‌النفسَ لامّاره بِالسوءِ اِلاّ ما رَحِمَ ربي، اِنَّ رَبّي غَفور رَحيم (سوره يوسف، آيه 53)

آلودگي بهHIV و بيماري ايدز يكي از اساسي ترين معضلات بهداشتي در جوامع مختلف دنيا در سال هاي اخير مي باشد كه با توجه به تبعات عديده انساني، اجتماعي ، بهداشتي ، اقتصادي و روحي ، رواني و … ناشي از اين بيماري برنامه ريزي جهت مقابله با آن بايستي در سر لوحه كار همه مسئولين و مديران قرار گيرد . و مسلما" طراحي روندهايي كه به كاهش بروز آلودگي با ويروس در جامعه كمك كند از اولويت هاي اساسي در حفظ سلامت عمومي ملل محسوب ميشود . با توجه به ماهيت خاص بيماري ايدز (به عنوان يك مشكل رفتاري) يكي از اساسي ترين راهكارها ي مقابله با آن ارتقاء سطح آگاهي هاي عمومي در خصوص ماهيت ?
?يماري و راه هاي انتقال و پيشگيري آن ميباشد . بنابراين براي مقابله با آن نيز بايستي برنامه آموزشي ويژه اي در نظر گرفته شود .
پيشگيري رفتاريHIV/AIDS به عنوان يكي از ديدگاه هاي نوين كنترل ايدز مطرح مي باشد ، در اين طرح بر اين واقعيت تاكيد مي شود كه پيشگيري رفتاري براي گروه هاي سني مختلف برنامه هاي مخصوصي را بر اساس ديدگاه هاي مردم يك كشور طرح ريزي مي نمايد. اين برنامه ها مقرون به صرفه بوده و مي تواند به خوبي در كشورهايي كه منابع محدودي در اختيار دارند راه‌گشا باشد و به همين دلايل، تنها واكسن موثري است كه در حال حاضر برعليه اين بيماري خانمانسوز، وجود دارد و تجربه اي است كه در بسياري از كشورهاي در حال توسعه، به اثبات رسيده است. چرا كه اين رفتارهاي پرخطر هستند كه موجبات انتشار گست
رده ايدز را فراهم مي كنند و بدون شك با تعديل و نهايتا با تغيير اينگونه رفتارها مي توان سرعت انتشار و انتقال ويروس را شديدا كاهش داد و قدم بسيار مهمي در راه كنترل آن برداشت. جالب توجه است كه هرچند پيشگيري رفتاري در رسانه هاي غربي و به تبع آن در بينش ما معلمين دانشگاه، طرز تفكري جديد و يا حداقل، شيوه اي نوين در امر مبارزه با ايدز به حساب مي آيد ولي واقعيت اينست كه يكي از پندارها و حتي در بسياري از موارد، يكي از كردارهاي موفق و سازنده ثابت شده و ريشه‌دار ايدئولوژي اسلامي را تشكيل مي دهد و به عبارت ديگر يكي از شيوه هاي آموزشي قرآن و فرهنگ سازي اسلامي است كه
حتي در زمان حيات پيامبر (ص) نيز با موفقيت كامل و گاهي طي مراحل چندگانه، به مورد اجرا گذاشته شده است. مثلا شيوه پيامبر اكرم براي تغيير رفتار شرابخواران و منع شرابخواري كه دامنگير عده كثيري از شهروندان عربستان آن زمان گرديده بود اين نبود كه ناگهان با اين ناهنجاري به مبارزه برخيزد و در يك چشم به هم زدن ممنوعيت آن را اعلام كند بلكه ابتدا با تفهيم فلسفه نماز به عنوان مهمترين عامل جلوگيري از فحشا و مُنكَر و عامل مساعد كننده تامين امنيت اجتماعي (اِنَّ الصلاه تنهي عَنِ الفَحشاءِ وَالمُنكَر) ، اين توفيق را نصيب پيروان خود كرد كه با خلوص نيت به گفتگو و راز و نٍ
?از با معبود خود بپردازند و با ذكر رحمانيت او قلوب خود را آرام نمايند و تدريجا خود را نيازمند اداي اين فريضه احساس كنند و زماني كه اين امر تحقق پيدا كرد به امر خداوند، مرحله اول تغيير رفتار در مورد شُرب خَمر را به مرحله اجرا گذاشته و فرمودند : در حالت مستي به نماز نايستيد (لاتقربوالصلاه وَ اَنتُم سُكاري حَتي تَعلَموا ما تَقُولون) و بدينوسيله مسلمان اهل صلات آن روز كه روزي چند بار ملزم به خود داري از شُرب خمر و حفظ هوشياري خود بود رفتار قبلي خود را به تدريج، تعديل كرد و لذا پس از مدتي كه زمينه براي اجراي مرحله دوم اين سياست انسان ساز و فرهنگسازي اسلامي،
مهيا شد پيامبر اكرم بار ديگر به امر خداوند، اين رفتار ناهنجار را بطور كامل تقبيح فرموده، فرمان اجتناب مطلق از عمل شرابخواري را صادر كردند (اِنَّماالخَمرِ وَالمَيسِرِ وَالاَنصابِ وَالاَزلامِ رِجس مِن عَمَلِ الشيطانِ فَاجتَنِبوه لَعَلَّكُم تُفلِحون) و آن طور كه در تاريخ ثبت شده است با نزول اين آيه و توجيه جامعه اسلامي آن زمان كلّيه افرادي كه خمره هاي شراب در خانه هاي خود نگهداري مي كردند داوطلبانه و آشكارا در بيرون منازل به شكستن و معدوم كردن آن پرداخته در بعضي از كوچه ها جوئي از شراب به راه انداختند ! . بديهي است كه كسي موفق به پياده كردن چنين طرحي
شد كه در كنار اينگونه آموزش ها سعي كرد عدالت اجتماعي را نيز عملا پياده كند و با فقر و برده داري نيز به مبارزه برخيزد. به عبارت ديگر بر اساس اين الگو، پيشگيري رفتاري، زماني موفق و كارآمد مي باشد كه به تمامي ابعاد يك رفتار ناهنجار، توجه شود.
با توجه به مطالب فوق و با عنايت به اينكه گروه جوان جامعه وعمدتا" دانش آموزان دبيرستاني يكي از گروه هاي اصلي در معرض خطر براي بيماري هاي ايدز و اعتياد ميباشند، بديهي است آموزش آنان بايستي در اولويت برنامه هاي آموزشي قرار گيرد . لذا در راستاي اهداف فوق، طرح “ تشكيل هسته هاي دانش آموزي مبارزه با ايدز و اعتياد”" در اين راستا مي تواند بسيار مؤثر و مفيد واقع شود .

مروري بر تجربيات مشابه در سطح جهان
پيشگيري از عفونت ناشي از اچ ـ آي ـ وي با تغيير رفتار افراد در زمينه رفتارهاي جنسي و تزريق داروها و اقدامات درماني موثر، امكان پذير است . بر همين اساس امروزه بيشتر كوشش مي شود در انتخاب روش صحيح مسائل جنسي و تزريق داروها اِعمال نظر شود و عنوان ميشود كه بايستي برنامه هايي بدين منظور اجرا شود (1) با نگرشي به سال هائي كه عفونت ناشي از اچ آي وي اپيدمي شده احساس ميشود كه همه كودكان و بزرگسالان كه به مدرسه ميروند بايستي فرصتي جهت يادگيري چگونگي مراقبت از خود در مقابل اين بيماري داشته باشند. در همين راستا در بعضي از كشورها كميته هاي ارتقاء بهداشت با اهداف مدون
در مدارس تشكيل شده (2) و پژوهش هاي مداخله اي به منظور تاثير آموزش در مدارس انجام گرفته است . از جمله در سال 1999 دركشور روسيه پژوهشي با عنوان “مطالعه مقايسه اي در سطح دانش دانش آموزان درباره عفونت « اچ ـ آي ـ وي و ايدز “ بعمل آمد . در اين مطالعه مقايسه اي دانش محصلين، مورد سنجش و مقايسه قرار گرفت و فعاليت هاي پيشگيرانه با ارتقاء سطح آگاهي آنها بعمل آمد . سطح آگاهي آنها در قبل و بعد از آموزش بررسي شد كه اختلاف معني داري را نشان مي داد و نشانه موثر بودن روش بود (3). بنابراين ميتوان چنين نتيجه گرفت كه آموزش در مورد آگاه نمودن افراد، بخصوص دانش آموزان مفيد واقع خ
واهد شد .
طي سال 1998 آكادمي طب اطفال در آمريكا پژوهشي تحت عنوان “ آموزش در مدارس درباره ويروس نقص ايمني و سندرم نقص ايمني “ انجام شد در اين پژوهش عنوان كرده اند كه طي پانزده سال گذشته كه اپيدمي ويروس نقص ايمني رو به ازدياد بوده ،آموزش بايستي بعنوان يكي از اجزاء مهم پيشگيري از عفونت ناشي از اچ ـ آي ـ وي در دانش آموزان مدرسه اي و بالغين گنجانده شود . همچنين با توجه به يافته هاي بررسي ياد شده، اظهار نموده اند كه كاركنان مدارس بايستي اطلاعات جديد روش هاي مبارزه با عفونت اچ ـ آي ـ وي راكسب نمايند . بنابراين لازم است اين آموزش به صورت دوره مشخصي در مواد درسي دانش آموز
ان گنجانده شود و پيشنهاد شده كه از متخصصين اطفال و پرستاران به عنوان منابع مهم اطلاع رساني در امر آموزش در اين زمينه استفاده شود و هر جامعه اي يك كميته مشورتي بهداشت مدرسه در اين زمينه تشكيل دهد (4).
بنابراين مي بينيم كه آموزش در مدرسه در ساير كشورها نتايج سودمندي به همراه داشته است البته روش ها مختلف بوده ولي هيچ روشي منجر به شكست نشده است تا جائيكه براي بقيه كشورها هم برنامه آموزش در مدارس در رابطه با پيشگيري و كنترل عفونت ناشي از اچ ـ آي ـ وي به صورت يك دوره تحصيلي پيشنهاد شده است .
در سال 1994 نيز يك گروه داوطلب (NGO) ، افراد خارجي كه به شهر شينجوكو در كشور ژاپن مراجعه ميكردند و در آن قصد اقامت داشتند به كلينيك ايدز معرفي ميكردند . افراد مشاور، مسلط به چندين زبان خارجي بودند و در سال اول به صورت حضوري افراد خارجي در معرض خطر را تحت آموزش و مشاوره جهت ارجاع به كلينيك ايدز قرار ميدادند . و در سال بعد اين مشاوره بصورت تلفني نيز صورت پذيرفت. طي سال اول 600 نفر به كلينيك ايدز مراجعه نمودند كه از اين تعداد 17% (103 نفر) را خارجيان تشكيل مي دادند (كه اهل كشورهاي انگليس ، پرتغال ، اسپانيا ، تايوان ، كره و ايران بودند) در طي اين سال يك مورد از اين خارج
يان مبتلا به عفونتHIV بودند و در سال بعد كه مشاوره تلفني نيز صورت گرفت اين ميزان به 7 مورد رسيد (7). يك گروه داوطلب از NGO نيز تحت عنوان (TASO =
The AIDS Support Organization) در كشور اوگاندا شكل گرفت كه افراد در معرض خطر را تحت آموزش و مشاوره قرار ميداد و خانواده افراد مبتلا را نيز جهت مشاوره دعوت ميكرد. اين گروهTASO نقطه نظرات ، سطح دانش و سبك زندگي اين افراد در معرض خطر را تحت تاثير قرار داده و چهار هدف عمده را پيگيري ميكردند :
1 ـ مشخص نمودن وضعيت HIV افراد در معرض خطر
2 ـ پذيرش افراد مبتلا در بين خانواده آنها و افراد جامعه
3 ـ درمان زودهنگام افراد مبتلا
4 ـ ادغام خدمات پيشگيرانه و مراقبتي
بنابراين و با توجه به تجربيات مشابه در سطح جهان به منظور ارتقاء سطح آگاهي عمومي جامعه در خصوص ايدزواعتياد به كمك نيروهاي مردمي بايستي فعاليتهايي با اهداف آشنا نمودن اقشار مختلف مردم با حقوق بهداشتي آنها و جلب همكاري آنان با مسئولين اجرائي بهداشت و درمان كشور به منظور كنترل بلاي خانمانسوز ايدز ، انجام بگيرد.

با توجه به اين مطالب ساير اقشار جامعه از جمله گروه هاي پزشكي و بهداشت، پس از مطالعه كلّيه مباحث مربوطه بايستي قادر باشند :
1 ـ عفونت و بيماري ناشي از ويروس ايدز (HIV/AIDS) را تشخيص داده اقدامات درماني متناسب با تظاهرات بيماري را به مورد اجراء بگذارند.
2 ـ راه هاي مبارزه با عوامل زمينه ساز ايدز و طرق پيشگيري از انتقال ويروس را به ساير گروه هاي جامعه هدف، تعليم دهند.
3 ـ موازين بهداشتي را در تماس هاي شغلي، مراعات نموده با رفتار بهداشتي خود باعث تغيير رفتار سازنده اي در ساير پرسنل بشوند.

ب : اساتيد دوره هاي پيش‌دانشگاهي، دبيرستاني و راهنمائي و بويژه مدرسين زيست شناسي، علوم ديني و مسئولين امور تربيتي و مشاورين مدارس، پس از مطالعه مباحث مطرح شده و گذراندن دوره كوتاهي در مورد اين مباحث ، بايستي قادر باشند :
1 ـ راه هاي انتقال، انتشار و زمينه ساز ايدز در جامعه را براي دانش آموزان مدارس، تشريح نمايند.
2 ـ ايدز را به عنوان يك بيماري مُسري قابل پيشگيري و نه يك بَلا و عذاب آسمانيِ غيرقابل اجتناب، معرفي كنند.
3 ـ تاثير بي سوادي، كم سوادي و ترك تحصيل، بر ابتلاء به ايدز و انتشار آن را مورد تاكيد قرار دهند.

ج ـ مربيان بهداشت مدارس ، پس از مطالعه اين مباحث و در صورت لزوم، بعد از حضور در يك جلسه مشورتي با اساتيد برخي از رشته هاي علوم پزشكي. بايستي قادر باشند :
1 ـ با ديد تخصصي و گرايش هاي علمي خود، عوامل زمينه ساز ايدز را با دانش‌پژوهان خود به بحث و گفتگو بگذارند.
2 ـ برقراري و اجراي موازين عدالت اجتماعي را به عنوان ابزار مبارزه با عوامل زمينه ساز ايدز، مطرح نمايند.
3 ـ عواملي نظير ازدواج به موقع، وفاداري به همسر و شغل شرافتمندانه و مولّد را به عنوان ابزارهاي اصلي پاكدامني و راه هاي اصلي مبارزه با ايدز، معرفي نموده به بحث بگذارند.
4 ـ ايدز را به عنوان يك بيماري مُسري و نه جُرم و جُنحه، معرفي نموده بر اهميت شناخت و رعايت حقوق مبتلايان به اين بيماري نظير هر بيماري مُسري و غير مُسري ديگر تاكيد كنند.
5 ـ اثرات مخرب طَرد و انزواي اجتماعي مبتلايان به ايدز بر كلّ شئون جامعه و مخصوصا به خطر افتادن امنيت اجتماعي، اقتصادي و بهداشتي مردم در صورت تنفر كاذب از مبتلايان و به انزوا كشاندن آنان را صراحتا مورد تاكيد قرار دهند.
6 ـ فرد مبتلا به ايدز را عضو به درد آمده اي از اعضاء جامعه انساني، معرفي كنند و حسّ همدردي مخاطبين خود را چنان برانگيزند كه تا زمان حلّ اين معضل، ـ به عنوان قشر متفكّر و دانشگاه رفته اين مملكت ـ قرار و آرام را جايز ندانند
(چو عضوي بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار ـ سعدي ـ).

د ـ روحانيون معظم و طلاب علوم ديني به عنوان متولّيان و حافظين حدود و ثغور باورهاي عقيدتيِ گروه هاي اجتماعي مختلف، انتظار مي رود پس از مطالعه اين مباحث و بهره گيري از نظريات مشورتي متخصصين دانشگاه هاي علوم پزشكي، قادر باشند :
1 ـ عامل مولّد ايدز را به عنوان نوعي ويروس مُسري و ابتلاء به اين بيماري را نوعي ناآگاهي بهداشتي، معرفي كنند و عواملي نظير فقر، بي خانماني، بيكاري و عدم تقيّد به اصول عقايد توحيدي را به عنوان عوامل زمينه ساز گسترش ايدز، مورد تاكيد قرار دهند.
2 ـ ازدواج به موقع در سايه دارا بودن شغل شرافتمندانه را مهمترين راه جلوگيري از گرايش به فحشاء و ابتلاء به ايدز معرفي نمايند.
3 ـ مردم را علاوه بر حقوق اجتمــاعي، با حقوق اقتصادي نيز آشنـا كننـد تا زمينه براي تكاثر ثروت هاي بادآورده، نامساعد و جهت اجراي عدالت اجتماعي، اشتغال به كار مولّد و ازدواج به موقع و حفظ، ارتقاء و اعاده سلامتي، مساعد و مهيّا گردد (سلامت به اقليم آسودگيست ـ حكيم نظامي ـ).
بديهي است كه با توجه به اينكه در عصر ارتباطات به سر مي بريم و رسالت هسته‌هاي دانش آموزي و انجمن هاي گروهي و مخصوصا صدا و سيماي استان و مطبوعات محلي، به عنوان مهمترين وسايل ابلاغ پيام بهداشتي و موثرترين سلاح هاي مبارزه با جهل، مطرح مي باشند و لازم است با بهره گيري از جامعه تعليم ديده هدف كه مختصرا به نقش آنان اشاره شد، پيام هاي بهداشتي مربوطه را در قالب فيلم، داستان، طنز، نقاشي ميزگرد و . . سخنراني به اقشار مختلف جامعه، ابلاغ نمايند.
خوشبختانه حرکت هايي در جهت برنامه جامع پيشگيري و مراقبت ايدز در کشور شروع شده است و در بخش رسانه اي آن صدا و سيماي جمهوري اسلامي بسيار پيشرو بوده است، پخش يک مجموعه داستاني در سال 80 (خط قرمز / شبکه سوم سيما) و تكرار آن در تابستان امسال و يک مجموعه گزارشي آموزشي در سال 81 ( ايدز / شبکه دوم سيما) علاوه بر مصاحبه ها، گزارشها و برنامه هاي مختلف ديگر چشمگير است. اما با توجه به آنکه جامعه ما در مورد ايدز آگاهي کم و نگرش به شدت منفي دارد اين تلاش ها کافي نيست. به علاوه برخي برنامه ها بخصوص در بخش فيلم و سريال متأسفانه برخلاف اصول آموزشي و فرهنگي مبارزه با ايدز پخش ?
?ده اند که عملکرد ها را مخدوش مي کند. صدا و سيما پتانسيل هاي بسياري دارد که هنوز مورد استفاده قرار نگرفته اند. تجربه مسلمانان در کشورهايي مانند اوگاندا مي تواند سرمشق خوبي براي ما باشد که بتوانيم قبل از آنکه فاجعه اي رخ دهد از آن پيشگيري نماييم و گرنه خروج از بحران براي نظام بسيار دردناک و پر هزينه خواهد بود .